Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 پشتپردهی ادعاهای علیاف
🎙 نسخه صوتی
▫️طى چند ماه گذشته روابط تهران و باكو متاثر از برخى ادعاهای الحاقگرایانه مقامات رژیم باکو در مورد مناطق شمالغربی ایران و اتهامزنیهاى الهام علىاف تاحدودی دچار تنش شده است.
▫️اين تحركات و ادعاهاى باكو از كجا نشات مىگيرد و چشم انداز اين تنش به كجا خواهد انجاميد؟
▫️ #داود_دشتبانی، سردبير ماهنامه وطنيولى و كارشناس مسائل قفقاز و سید جواد ميرىمینق، دانشآموختهی جامعهشناسى و پژوهشگر در پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگی در ميزگردى به بررسی اين موضوع پرداختند.
.
منبع: اکو ایران
🔴 حجم ویدئو ۸۱ مگابایت میباشد. 🔴
@IranDel_Channel
💢
🎙 نسخه صوتی
▫️طى چند ماه گذشته روابط تهران و باكو متاثر از برخى ادعاهای الحاقگرایانه مقامات رژیم باکو در مورد مناطق شمالغربی ایران و اتهامزنیهاى الهام علىاف تاحدودی دچار تنش شده است.
▫️اين تحركات و ادعاهاى باكو از كجا نشات مىگيرد و چشم انداز اين تنش به كجا خواهد انجاميد؟
▫️ #داود_دشتبانی، سردبير ماهنامه وطنيولى و كارشناس مسائل قفقاز و سید جواد ميرىمینق، دانشآموختهی جامعهشناسى و پژوهشگر در پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگی در ميزگردى به بررسی اين موضوع پرداختند.
.
منبع: اکو ایران
🔴 حجم ویدئو ۸۱ مگابایت میباشد. 🔴
@IranDel_Channel
💢
Audio
🎙 پشت پرده ادعاهای علیاف
🎥 نسخه ویدئویی
▫️طى چند ماه گذشته روابط تهران و باكو متاثر از برخى ادعاهای الحاقگرایانه مقامات رژیم باکو در مورد مناطق شمالغربی ایران و اتهامزنىهاى الهام علىاف تاحدودی دچار تنش شده است. اين تحركات و ادعاهاى باكو از كجا نشات مىگيرد و چشم انداز اين تنش به كجا خواهد انجاميد؟
▫️داود دشتبانی، سردبير ماهنامه وطن يولى و كارشناس مسائل قفقاز و سید جواد ميرىمینق، دانشآموخته جامعهشناسى و پژوهشگر در پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى در ميزگردى به بررسی اين موضوع پرداختند.
منبع: اکو ایران
🔴 حجم فایل صوتی ۵۲ مگابایت میباشد. 🔴
@IranDel_Channel
💢
🎥 نسخه ویدئویی
▫️طى چند ماه گذشته روابط تهران و باكو متاثر از برخى ادعاهای الحاقگرایانه مقامات رژیم باکو در مورد مناطق شمالغربی ایران و اتهامزنىهاى الهام علىاف تاحدودی دچار تنش شده است. اين تحركات و ادعاهاى باكو از كجا نشات مىگيرد و چشم انداز اين تنش به كجا خواهد انجاميد؟
▫️داود دشتبانی، سردبير ماهنامه وطن يولى و كارشناس مسائل قفقاز و سید جواد ميرىمینق، دانشآموخته جامعهشناسى و پژوهشگر در پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى در ميزگردى به بررسی اين موضوع پرداختند.
منبع: اکو ایران
🔴 حجم فایل صوتی ۵۲ مگابایت میباشد. 🔴
@IranDel_Channel
💢
🔴 شماره ۵۲ ماهنامهی #وطن_یولی (راهِ وطن) منتشر شد.
📖 برای مطالعه میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
@IranDel_Channel
💢
📖 برای مطالعه میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
@IranDel_Channel
💢
کورش زعیم در گفتگو با پیمان عارف : برای گذار خشونت پرهیز میکوشیم
🔴 کوروش زعیم - عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران - در گفتگو با پیمان عارف:
"برای گُذار خشونتپرهیز و ملی میکوشیم."
🎙 فایل صوتی برنامهی تلویزیونی "#هوده" در کانال یک (Channel one)
قسمت چهارم
میزبان: #پیمان_عارف
میهمان: کوروش زعیم
🔴 پانوشت: دقایق ابتدایی برنامه، مشکل فنی صدا وجود دارد.
🔴 برای تماشای برنامه میتوانید به آدرس زیر در یوتیوب نیز مراجعه کنید:
🎥 هوده - قسمت چهارم
@IranDel_Channel
💢
"برای گُذار خشونتپرهیز و ملی میکوشیم."
🎙 فایل صوتی برنامهی تلویزیونی "#هوده" در کانال یک (Channel one)
قسمت چهارم
میزبان: #پیمان_عارف
میهمان: کوروش زعیم
🔴 پانوشت: دقایق ابتدایی برنامه، مشکل فنی صدا وجود دارد.
🔴 برای تماشای برنامه میتوانید به آدرس زیر در یوتیوب نیز مراجعه کنید:
🎥 هوده - قسمت چهارم
@IranDel_Channel
💢
درباره شب چله و زایش مهر
دکتر ژاله آموزگار
🎙 سخنرانی دکتر #ژاله_آموزگار درباره شب چله و زایش مهر در یکی از نشستهای شبهای بخارا
@IranDel_Channel
💢
@IranDel_Channel
💢
چرا گورباچف موفق نشد؟ پرگار
🎙 عنوان صدا: چرا گورباچف موفق نشد؟
🔴 برنامه پرگار بیبیسی فارسی
🔴 تاریخ پخش: شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ خورشیدی
✍️ سالی که رو به پایان است سال درگذشت کسیست که اصلاحات بنیادی در اتحاد شوروی را به عهده گرفت، اما به اذعان خودش در این کار شکست خورد. دلایل شکست گورباچف چه بود؟
مهمانان برنامه: عرفان نوربخش؛ دانشآموختهی مطالعات روسیه و #پیمان_عارف؛ دانشآموختهی علومسیاسی
🎥 برای تماشای برنامه میتوانید به یوتیوب مراجعه کنید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 برنامه پرگار بیبیسی فارسی
🔴 تاریخ پخش: شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ خورشیدی
✍️ سالی که رو به پایان است سال درگذشت کسیست که اصلاحات بنیادی در اتحاد شوروی را به عهده گرفت، اما به اذعان خودش در این کار شکست خورد. دلایل شکست گورباچف چه بود؟
مهمانان برنامه: عرفان نوربخش؛ دانشآموختهی مطالعات روسیه و #پیمان_عارف؛ دانشآموختهی علومسیاسی
🎥 برای تماشای برنامه میتوانید به یوتیوب مراجعه کنید.
@IranDel_Channel
💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اتاق کلابهاوسی:
ایرانشهر چیست؟ ایرانشهری کیست؟
⛔️ تذکر: حجم فایل ۲۶۲ مگابایت هست.
🗓 این اتاق کلابهاوسی، آدینه، دهم تیر ماه ۱۴۰۱ خورشیدی ضبط شده است.
🔴 میتوانید از طریق یوتیوب نیز صدای این اتاقِ کلابهاوسی ضبط شده را بشنوید.
@IranDel_Channel
💢
ایرانشهر چیست؟ ایرانشهری کیست؟
⛔️ تذکر: حجم فایل ۲۶۲ مگابایت هست.
🗓 این اتاق کلابهاوسی، آدینه، دهم تیر ماه ۱۴۰۱ خورشیدی ضبط شده است.
🔴 میتوانید از طریق یوتیوب نیز صدای این اتاقِ کلابهاوسی ضبط شده را بشنوید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 "برجام؛ پروژه یا پروسه؟"
✍️ #مالک_رضایی، کارشناسارشد علومسیاسی
با هر لحن و گویشی که هیئت مذاکرهکننده ایرانی و دول ۱+۵ بعد از دور اخیر مذاکرات وین، مقابل دوربینها داشته باشند، باید گفت که فعلا مذاکرات فیمابین، بینتیجه بوده است.
این واقعیت را قبل از اینکه ما بگوییم، سقوط ده درصدی ارزش ریال در مقابل روند افزایشی قیمت دلار، و ورود این شاخص مبادلات بینالمللی به کانال ۳۱ هزار تومان، در همین چند روز اخیر به ما میگوید.
اما همه این مباحث، حول محور همین برجام بختبرگشتهای است که در طول شش سالی که از عمر نقاهتبار آن میگذرد؛ نهتنها پیکر نحیف آن در خارج، مورد هجمه اسرائیل و عربستان و... بوده، بلکه خود ما نیز بارها زدهایم سنگ، بر "جام".
اینجاست که باید از خود بپرسیم: اساسا، نگاه ما به "برجام" یا همان "برنامه جامع اقدام مشترک فیمابین ایران، آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلستان + آلمان" چیست؟
به بیان دیگر، آیا بر جام در ذات خود یک "پروژه" بود که به منزله یک قرارداد حقوقی لازمالاجرا و قطعی، میان اعضای آن یکبار "طوعا او کرها" امضاء شد و تمام؟
یا یک "پروسه" بود که بقای آن در گروی تعامل همه عوامل آن بود و چنانچه پای منافع هرکدام از آن عوامل در این تعامل میلنگید، بیعذر و بهانهای از همراهی و شراکت با آن اجتناب میکرد؟
فارغ از هرگونه بزرگنمایی و کوچکنمایی برجام، باید پذیرفت که این تفاهم در ذات خود، از همین فرضیه اخیر تبعیت میکرد و پای هیچکدام از طرفین در آن، به آن اندازه، محکم بسته نشده بود که مانعی بر خروجش از آن باشد.
آنچه که همه عوامل را برای ماندن در یک "پروسه" تشویق میکند، تداوم منافع آنهاست. از این منظر، نه دوستی در آن ملاک است و نه دشمنی. آنچه که ملاک است، منافع آنهاست و بس.
خاصیت یک پروسه همین است که نفع همه عواملی را که بهمثابه شرکایی بر گرد یک "اقدام مشترک"اعتماد کردهاند، در طول کارکرد خود، تامین کند.
آنچه که الزامات ماندن کسی را بر پای یک قرارداد، با هر ضرر و زیانی، تضمین میکند؛ ماهیت پروژهای بودن آن است، نه پروسهای بودن آن.
در محور پروسه، تا یک امر، از حالت "تقابل/ تقابل مداوم" به "تعامل/ تعامل مداوم" میل نکند، امیدی بر استمرار آن نیست و این همان چیزی است که از آن بعنوان "روح برجام" یاد میشود.
در یک توافق پروسهمحور، نمیتوان به یک طرف ماجرا گفت که امضا کردی برو کنار! دیگر نمیخواهم اصلا ریختت را هم ببینم! اما چنین مضمونی را در امور پروژهمحور، میتوان گفت.
در امور پروسهمحور، وقتی دیده شود که یک پای پروسه میلنگد، باید دریافت که علت آن چیست و طبعا، یافتن پاسخ این پرسش، با اجتناب از گفتوگو با آن طرف، ممکن نیست.
حتی همان دونالد ترامپ هم، چند ماه قبل از خروجش از برجام، ناله سر داد و به رئیسجمهور وقت ایران پیغام داد که چند مسئله و ابهامی هست که بهتر است در مورد آن یک گفتوگویی صورت گیرد و حتی خروجش از برجام را با اعلام قبلی، چند ماه به تاخیر انداخت که بلکه پیامی از سوی ایران دریافت کند. اما آیا از طرف ایران، حتی در سطح یک کارمند ساده وزارت خارجه، کسی بود که مسئله را پیگیر شود.
بههرحال، آمریکا احساس کرد که در روند اجرای برجام، بازنده است و از آن خارج شد. ایبسا هیلاری کلینتون و جو بایدن هم اگر بهجای ترامپ بودند و نوع مواجهه ایران پس از برجام را میدیدند، از آن خارج میشدند.
اگر اینگونه نیست، پس چرا بایدن، بهرغم وعدههایش، کار برجام را از همان نقطه توقف، آغاز نمیکند و بیدردسر به قافله آن نمیپیوندد.؟!
باری؛ اگر برجام، نفعی برای ما دارد، بپذیریم که باید نفع متقابلی هم برای طرف مقابل داشته باشد. خاصه که نام این طرف، عضو موثر آن، یعنی آمریکا باشد. طبعا، آمریکا در پروسهای نمیماند که نقش نوکر بیمزد و مواجب را برای اروپا و روسیه و چین و... ایفا کند.
اگر ما حقیقتا دنبال احیای برجام هستیم، باید بدانیم که شترسواری دولادولا نمیشود و با اجتناب از مذاکره با طرف اصلی آن، چنین احیایی ممکن نیست. و اگر هم دنبال تقابل هستیم، بسمالله!
در این حالت، نباید گمان نکنیم که از اجاق روسیه و چین و... هم برای ما آبی گرم میشود. آمریکای بایدن، توان همراه ساختن همه آنها را برای بردن پرونده ایران به ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل با تمام پیامدهای منفیای که برای اقتصاد ایران خواهد داشت، دارد و در آن مرحله، روسیه و چین، تندتر از دول اروپایی با آمریکا، همراهی خواهند کرد...
@IranDel_Channel
💢
✍️ #مالک_رضایی، کارشناسارشد علومسیاسی
با هر لحن و گویشی که هیئت مذاکرهکننده ایرانی و دول ۱+۵ بعد از دور اخیر مذاکرات وین، مقابل دوربینها داشته باشند، باید گفت که فعلا مذاکرات فیمابین، بینتیجه بوده است.
این واقعیت را قبل از اینکه ما بگوییم، سقوط ده درصدی ارزش ریال در مقابل روند افزایشی قیمت دلار، و ورود این شاخص مبادلات بینالمللی به کانال ۳۱ هزار تومان، در همین چند روز اخیر به ما میگوید.
اما همه این مباحث، حول محور همین برجام بختبرگشتهای است که در طول شش سالی که از عمر نقاهتبار آن میگذرد؛ نهتنها پیکر نحیف آن در خارج، مورد هجمه اسرائیل و عربستان و... بوده، بلکه خود ما نیز بارها زدهایم سنگ، بر "جام".
اینجاست که باید از خود بپرسیم: اساسا، نگاه ما به "برجام" یا همان "برنامه جامع اقدام مشترک فیمابین ایران، آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلستان + آلمان" چیست؟
به بیان دیگر، آیا بر جام در ذات خود یک "پروژه" بود که به منزله یک قرارداد حقوقی لازمالاجرا و قطعی، میان اعضای آن یکبار "طوعا او کرها" امضاء شد و تمام؟
یا یک "پروسه" بود که بقای آن در گروی تعامل همه عوامل آن بود و چنانچه پای منافع هرکدام از آن عوامل در این تعامل میلنگید، بیعذر و بهانهای از همراهی و شراکت با آن اجتناب میکرد؟
فارغ از هرگونه بزرگنمایی و کوچکنمایی برجام، باید پذیرفت که این تفاهم در ذات خود، از همین فرضیه اخیر تبعیت میکرد و پای هیچکدام از طرفین در آن، به آن اندازه، محکم بسته نشده بود که مانعی بر خروجش از آن باشد.
آنچه که همه عوامل را برای ماندن در یک "پروسه" تشویق میکند، تداوم منافع آنهاست. از این منظر، نه دوستی در آن ملاک است و نه دشمنی. آنچه که ملاک است، منافع آنهاست و بس.
خاصیت یک پروسه همین است که نفع همه عواملی را که بهمثابه شرکایی بر گرد یک "اقدام مشترک"اعتماد کردهاند، در طول کارکرد خود، تامین کند.
آنچه که الزامات ماندن کسی را بر پای یک قرارداد، با هر ضرر و زیانی، تضمین میکند؛ ماهیت پروژهای بودن آن است، نه پروسهای بودن آن.
در محور پروسه، تا یک امر، از حالت "تقابل/ تقابل مداوم" به "تعامل/ تعامل مداوم" میل نکند، امیدی بر استمرار آن نیست و این همان چیزی است که از آن بعنوان "روح برجام" یاد میشود.
در یک توافق پروسهمحور، نمیتوان به یک طرف ماجرا گفت که امضا کردی برو کنار! دیگر نمیخواهم اصلا ریختت را هم ببینم! اما چنین مضمونی را در امور پروژهمحور، میتوان گفت.
در امور پروسهمحور، وقتی دیده شود که یک پای پروسه میلنگد، باید دریافت که علت آن چیست و طبعا، یافتن پاسخ این پرسش، با اجتناب از گفتوگو با آن طرف، ممکن نیست.
حتی همان دونالد ترامپ هم، چند ماه قبل از خروجش از برجام، ناله سر داد و به رئیسجمهور وقت ایران پیغام داد که چند مسئله و ابهامی هست که بهتر است در مورد آن یک گفتوگویی صورت گیرد و حتی خروجش از برجام را با اعلام قبلی، چند ماه به تاخیر انداخت که بلکه پیامی از سوی ایران دریافت کند. اما آیا از طرف ایران، حتی در سطح یک کارمند ساده وزارت خارجه، کسی بود که مسئله را پیگیر شود.
بههرحال، آمریکا احساس کرد که در روند اجرای برجام، بازنده است و از آن خارج شد. ایبسا هیلاری کلینتون و جو بایدن هم اگر بهجای ترامپ بودند و نوع مواجهه ایران پس از برجام را میدیدند، از آن خارج میشدند.
اگر اینگونه نیست، پس چرا بایدن، بهرغم وعدههایش، کار برجام را از همان نقطه توقف، آغاز نمیکند و بیدردسر به قافله آن نمیپیوندد.؟!
باری؛ اگر برجام، نفعی برای ما دارد، بپذیریم که باید نفع متقابلی هم برای طرف مقابل داشته باشد. خاصه که نام این طرف، عضو موثر آن، یعنی آمریکا باشد. طبعا، آمریکا در پروسهای نمیماند که نقش نوکر بیمزد و مواجب را برای اروپا و روسیه و چین و... ایفا کند.
اگر ما حقیقتا دنبال احیای برجام هستیم، باید بدانیم که شترسواری دولادولا نمیشود و با اجتناب از مذاکره با طرف اصلی آن، چنین احیایی ممکن نیست. و اگر هم دنبال تقابل هستیم، بسمالله!
در این حالت، نباید گمان نکنیم که از اجاق روسیه و چین و... هم برای ما آبی گرم میشود. آمریکای بایدن، توان همراه ساختن همه آنها را برای بردن پرونده ایران به ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل با تمام پیامدهای منفیای که برای اقتصاد ایران خواهد داشت، دارد و در آن مرحله، روسیه و چین، تندتر از دول اروپایی با آمریکا، همراهی خواهند کرد...
@IranDel_Channel
💢
چرا مجازات اعدام محکوم است؟
🔴 چرا مجازات اعدام محکوم است؟
🎙 فایل صوتی برنامهی تلویزیونی "#هوده" در کانال یک (Channel one)
قسمت پنجم
تاریخ پخش: هفدهم آذر ۱۴۰۱ خورشیدی
مجری - کارشناس: #پیمان_عارف، دانشآموختهی علومسیاسی
🔴 برای تماشای برنامه هوده در یوتیوب به آدرس زیر مراجعه کنید:
🎥 هوده - قسمت پنجم
@IranDel_Channel
💢
🎙 فایل صوتی برنامهی تلویزیونی "#هوده" در کانال یک (Channel one)
قسمت پنجم
تاریخ پخش: هفدهم آذر ۱۴۰۱ خورشیدی
مجری - کارشناس: #پیمان_عارف، دانشآموختهی علومسیاسی
🔴 برای تماشای برنامه هوده در یوتیوب به آدرس زیر مراجعه کنید:
🎥 هوده - قسمت پنجم
@IranDel_Channel
💢
🔴 تفاوت واژهی حاکمیت و حکومت
✍️ #مهرداد_فرهمند
واژه حاکمیت تقریباً اغلب اوقات اشتباه به کار میبرده شود. حتی استادان علم سیاست نیز فراوان این خطا را مرتکب میشوند. به غلط، رایج شده که هنگامی که مقصود فراتر از دولت بوده، کلیت نظام حاکم مدّ نظر باشد، یا اینکه مقصود، سطوح تصمیمگیری بالاتر از دولت و رئیس جمهور باشد، می گویند: حاکمیت. در حالی که حاکمیت در ادبیات سیاسی اصلا چنین معنائی نمی دهد.
از نخستین درسهای علوم سیاسی این است که دولت - ملت با سه عنصر حاکمیت، جمعیت و سرزمین شکل میگیرد. ملتها دارای حق حاکمیتند که دولت اگر دموکراتیک باشد به نمایندگی از مردم و اگر نباشد، بدون داشتن این نمایندگی، حاکمیت را اعمال میکند. قدرت در هر ملتی به دست هر کس بیفتد، با اعمال حق حاکمیت، دولت تشکیل میدهد و حکومت میکند. حاکمیت با حکومت مترادف نیست. با دولت یا نظام حاکم نیز مترادف نیست. حاکمیت حقی است که صاحب قدرت سیاسی از آن خود میکند (چه این حق را مردم داوطلبانه به صاحب قدرت واگذار کنند و چه به زور). پس درست نیست بگوییم حاکمیت چنین کرد و چنان کرد یا اینکه حاکمیت باید چنین کند و نباید چنان کند. حاکمیت کاری انجام نمیدهد. حکومت است که کار انجام میدهد. در چنین جملاتی باید به جای حاکمیت، کلماتی همچون حکومت یا حاکم یا حاکمان یا نظام حاکم را به کار برد.
واژه حاکمیت را مشروطهخواهان ایران و عثمانی معادل با واژه فرانسوی سوورنیته (Souveraineté) وضع کردند (به انگلیسی: ساورینیتی). به جای «اِتا»، دولت (به انگلیسی: استیت) و به جای «گوورنمان» حکومت را گذاشتند (به انگلیسی: گاورنمنت). فرنگیها هیچگاه این سه مفهوم را به جای یکدیگر به کار نمیبرند. در حالی که ما ایرانیان، حتی فرهیختگان و دانشگاهیانمان، همواره این سه مفهوم را با هم خلط میکنیم و در جای اشتباه به کار میبریم. حاکمیت که ذکرش رفت. اینکه جای دولت و حکومت نیز در ایران عوض شده، بحث جداگانهای میطلبد که اینجا نمیگنجد.
حاکمیت از جمله کلمات عربی است که برای عربها معنای دیگری میدهد. در زبان عربی، کلمه حاکمیت تنها در مطالعات اسلامی و بحثهای اصولی و کلامی به کار میرود که اگر کسی علاقمند است میتواند برود ریشه پیدایش این مفهوم را که به دوران خوارج و جنگ نهروان باز میگردد، مطالعه کند. آنجا هم معنای داوری میدهد و نه حکومت. عربها به جای سوورنیته فرانسوی، واژه سیادت را به کار میبرند.
@IranDel_Channel
💢
✍️ #مهرداد_فرهمند
واژه حاکمیت تقریباً اغلب اوقات اشتباه به کار میبرده شود. حتی استادان علم سیاست نیز فراوان این خطا را مرتکب میشوند. به غلط، رایج شده که هنگامی که مقصود فراتر از دولت بوده، کلیت نظام حاکم مدّ نظر باشد، یا اینکه مقصود، سطوح تصمیمگیری بالاتر از دولت و رئیس جمهور باشد، می گویند: حاکمیت. در حالی که حاکمیت در ادبیات سیاسی اصلا چنین معنائی نمی دهد.
از نخستین درسهای علوم سیاسی این است که دولت - ملت با سه عنصر حاکمیت، جمعیت و سرزمین شکل میگیرد. ملتها دارای حق حاکمیتند که دولت اگر دموکراتیک باشد به نمایندگی از مردم و اگر نباشد، بدون داشتن این نمایندگی، حاکمیت را اعمال میکند. قدرت در هر ملتی به دست هر کس بیفتد، با اعمال حق حاکمیت، دولت تشکیل میدهد و حکومت میکند. حاکمیت با حکومت مترادف نیست. با دولت یا نظام حاکم نیز مترادف نیست. حاکمیت حقی است که صاحب قدرت سیاسی از آن خود میکند (چه این حق را مردم داوطلبانه به صاحب قدرت واگذار کنند و چه به زور). پس درست نیست بگوییم حاکمیت چنین کرد و چنان کرد یا اینکه حاکمیت باید چنین کند و نباید چنان کند. حاکمیت کاری انجام نمیدهد. حکومت است که کار انجام میدهد. در چنین جملاتی باید به جای حاکمیت، کلماتی همچون حکومت یا حاکم یا حاکمان یا نظام حاکم را به کار برد.
واژه حاکمیت را مشروطهخواهان ایران و عثمانی معادل با واژه فرانسوی سوورنیته (Souveraineté) وضع کردند (به انگلیسی: ساورینیتی). به جای «اِتا»، دولت (به انگلیسی: استیت) و به جای «گوورنمان» حکومت را گذاشتند (به انگلیسی: گاورنمنت). فرنگیها هیچگاه این سه مفهوم را به جای یکدیگر به کار نمیبرند. در حالی که ما ایرانیان، حتی فرهیختگان و دانشگاهیانمان، همواره این سه مفهوم را با هم خلط میکنیم و در جای اشتباه به کار میبریم. حاکمیت که ذکرش رفت. اینکه جای دولت و حکومت نیز در ایران عوض شده، بحث جداگانهای میطلبد که اینجا نمیگنجد.
حاکمیت از جمله کلمات عربی است که برای عربها معنای دیگری میدهد. در زبان عربی، کلمه حاکمیت تنها در مطالعات اسلامی و بحثهای اصولی و کلامی به کار میرود که اگر کسی علاقمند است میتواند برود ریشه پیدایش این مفهوم را که به دوران خوارج و جنگ نهروان باز میگردد، مطالعه کند. آنجا هم معنای داوری میدهد و نه حکومت. عربها به جای سوورنیته فرانسوی، واژه سیادت را به کار میبرند.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍1
🔴 ریشهی واژه اعتصاب
✍️ #مهرداد_فرهمند
اعتصاب واژهای عربی است اما در عربی معنای اعتصاب نمیدهد بلکه تنها در زبان فارسی به این معنی به کار میرود. اعتصاب در زبان عربی قدیم به معنای دستار به سرکردن بوده. دستار را به عربی عصابه (بر وزن ادامه) و دستار به سر کردن را اعتصاب میگفتهاند. همین عصابه در عربی معنای گروه و دار و دسته هم پیدا میکند (شاید از آن رو که دستار یا عصابه همشکل به سر میبستند) و در عربی امروز، باندهای تبهکار را عصابه مینامند و به دار و دسته راه انداختن، اعتصاب میگویند.
خیلی دوست دارم بدانم چگونه در ایران واژه اعتصاب ساخته و رایج شده. تا جایی که من اطلاع دارم، نخستین اعتصابها در ایران در دوره رضا شاه و در صنعت نفت رخ داده است. در آغاز، کارگران هندی دست به اعتصاب زدهاند و سپس، کارگران ایرانی این عمل را از آنان یاد گرفتهاند. به احتمال زیاد، کارگران هندی واژه انگلیسی استرایک (Strike) را بهکار میبردهاند اما ایرانیان، اعتصاب را نه از انگلیسی (که خیلی در ایران رایج نبوده) بلکه از زبان خارجی رایجتر آن دوران، یعنی فرانسه گرفتهاند.
در زبان فرانسه به اعتصاب، گرِو (Greve) میگویند. گرو در زبان فرانسه در اصل به معنای شنزار و ساحل ماسهای بوده. در شهر پاریس، ساحلی ماسهای کنار رود سن بوده که افراد جویای کار در آن گرد میآمدهاند تا کسی بیاید و آنها را سر کار ببرد. به این مکان، پلاس دو گرو (Place de Greve) میگفتند که بعدا از میدانگاههای مهم پاریس میشود. اعدامهای در ملأ عام از قرون وسطی به بعد در این میدان انجام میشده و نام این میدان در حوادث انقلاب فرانسه بسیار به چشم میخورد. از زمان ناپلئون اینجا را میدان شهرداری (Place de l'Hotel-de-Ville) مینامند. شهرداری پاریس بیش از ۶۵۰ سال است که در این میدان جای دارد.
در فرانسه، از دوران انقلاب صنعتی که اعتصاب اختراع میشود، این عمل را چون با گرد آمدن کارگران معترض همراه بوده و با الهام از آن مکان معروف گردهمایی کارگران، گرو نامگذاری میکنند. در برخی کشورها، همچون ترکیه، عین این کلمه را از فرانسه گرفتهاند و به معنای اعتصاب به کار میبرند و معادلی برایش نساختهاند.
نسل اول کمونیستهای ایرانی که اغلب در روسیه درس خوانده یا زیسته بودند، نقشی در ساخت واژه اعتصاب نداشتند چون در روسی به اعتصاب، زَبَستاوکا میگویند که از واژه باستا گرفته شده که روسی نیست، بلکه واژهای است رایج در زبان محاورهای و کوچه بازار ایتالیا و اسپانیا و پرتغال به معنای: بس است!
پرسشی که از زبانشناسان دارم این است که آیا باستا ارتباطی با واژه بس در فارسی دارد یا نه. این احتمال از آن رو به ذهنم میآید که بعید نیست واژه بس که عربها از دیرباز از ایرانیها گرفته و به کار بردهاند، در زمان حاکمیتشان بر اسپانیا و پرتغال و مدتی هم جزیره سیسیل ایتالیا، وارد زبان این ملتها شده و به شکل باستا در آمده باشد.
به نظر میرسد کس یا کسانی که در ایران واژه اعتصاب را ساختهاند، معنای گردهمایی و دسته معترض راه انداختن را در نظر داشتهاند. تا پیش از به راه افتادن فرهنگستان در زمان رضا شاه، ایرانیان معادلسازی برای واژگان و اصطلاحات فرنگی را با زبان عربی انجام میدادهاند نه فارسی. چون کاربرد کلمات قلمبه سلمبه عربی در فارسی، نثر را فاخرتر یا بهتر بگویم، فخرفروشانهتر میکرده است.
به همین سیاق، معادل گرو فرانسوی را به جای فارسی از دل زبان عربی بیرون کشیدهاند و اعتصاب را که معنای دار و دسته راه انداختن بوده، برابر با گرو در نظر گرفتهاند.
در عربی، برای اعتصاب واژه اِضراب به کار میرود که با وجود شباهت معنائیاش به واژه استرایک انگلیسی (به معنای ضربه زدن) ربطی به ضربه و زدن ندارد. معنای اضراب، کنار گذاشتن و روی گرداندن است. نمونهاش این بیت از شعر کهن عربی:
أصبَحتُ عَن طَلَبِ المَعيشَةِ مُضربا
لَماّ وَثَقتُ بِأن مالَکَ مالي
یعنی هنگامی که اطمینان یافتم هر آنچه از آن توست، از آن من است، از به دنبال روزی رفتن دست برداشتم. (واژه مضرب در پایان مصرع نخست، اسم فاعل اضراب است).
شاید آن زمانی که کلمه اعتصاب ساخته شده، این واژه برای اهل فرهنگستان ممنوعه بوده و از ترس رضا شاه و شهربانیاش به صرافت ساختن واژهای فارسی برای آن نیفتادهاند. به گمانم واژه کاربس می توانست برابرنهاد خوبی برای اعتصاب باشد.
@IranDel_Channel
💢
✍️ #مهرداد_فرهمند
اعتصاب واژهای عربی است اما در عربی معنای اعتصاب نمیدهد بلکه تنها در زبان فارسی به این معنی به کار میرود. اعتصاب در زبان عربی قدیم به معنای دستار به سرکردن بوده. دستار را به عربی عصابه (بر وزن ادامه) و دستار به سر کردن را اعتصاب میگفتهاند. همین عصابه در عربی معنای گروه و دار و دسته هم پیدا میکند (شاید از آن رو که دستار یا عصابه همشکل به سر میبستند) و در عربی امروز، باندهای تبهکار را عصابه مینامند و به دار و دسته راه انداختن، اعتصاب میگویند.
خیلی دوست دارم بدانم چگونه در ایران واژه اعتصاب ساخته و رایج شده. تا جایی که من اطلاع دارم، نخستین اعتصابها در ایران در دوره رضا شاه و در صنعت نفت رخ داده است. در آغاز، کارگران هندی دست به اعتصاب زدهاند و سپس، کارگران ایرانی این عمل را از آنان یاد گرفتهاند. به احتمال زیاد، کارگران هندی واژه انگلیسی استرایک (Strike) را بهکار میبردهاند اما ایرانیان، اعتصاب را نه از انگلیسی (که خیلی در ایران رایج نبوده) بلکه از زبان خارجی رایجتر آن دوران، یعنی فرانسه گرفتهاند.
در زبان فرانسه به اعتصاب، گرِو (Greve) میگویند. گرو در زبان فرانسه در اصل به معنای شنزار و ساحل ماسهای بوده. در شهر پاریس، ساحلی ماسهای کنار رود سن بوده که افراد جویای کار در آن گرد میآمدهاند تا کسی بیاید و آنها را سر کار ببرد. به این مکان، پلاس دو گرو (Place de Greve) میگفتند که بعدا از میدانگاههای مهم پاریس میشود. اعدامهای در ملأ عام از قرون وسطی به بعد در این میدان انجام میشده و نام این میدان در حوادث انقلاب فرانسه بسیار به چشم میخورد. از زمان ناپلئون اینجا را میدان شهرداری (Place de l'Hotel-de-Ville) مینامند. شهرداری پاریس بیش از ۶۵۰ سال است که در این میدان جای دارد.
در فرانسه، از دوران انقلاب صنعتی که اعتصاب اختراع میشود، این عمل را چون با گرد آمدن کارگران معترض همراه بوده و با الهام از آن مکان معروف گردهمایی کارگران، گرو نامگذاری میکنند. در برخی کشورها، همچون ترکیه، عین این کلمه را از فرانسه گرفتهاند و به معنای اعتصاب به کار میبرند و معادلی برایش نساختهاند.
نسل اول کمونیستهای ایرانی که اغلب در روسیه درس خوانده یا زیسته بودند، نقشی در ساخت واژه اعتصاب نداشتند چون در روسی به اعتصاب، زَبَستاوکا میگویند که از واژه باستا گرفته شده که روسی نیست، بلکه واژهای است رایج در زبان محاورهای و کوچه بازار ایتالیا و اسپانیا و پرتغال به معنای: بس است!
پرسشی که از زبانشناسان دارم این است که آیا باستا ارتباطی با واژه بس در فارسی دارد یا نه. این احتمال از آن رو به ذهنم میآید که بعید نیست واژه بس که عربها از دیرباز از ایرانیها گرفته و به کار بردهاند، در زمان حاکمیتشان بر اسپانیا و پرتغال و مدتی هم جزیره سیسیل ایتالیا، وارد زبان این ملتها شده و به شکل باستا در آمده باشد.
به نظر میرسد کس یا کسانی که در ایران واژه اعتصاب را ساختهاند، معنای گردهمایی و دسته معترض راه انداختن را در نظر داشتهاند. تا پیش از به راه افتادن فرهنگستان در زمان رضا شاه، ایرانیان معادلسازی برای واژگان و اصطلاحات فرنگی را با زبان عربی انجام میدادهاند نه فارسی. چون کاربرد کلمات قلمبه سلمبه عربی در فارسی، نثر را فاخرتر یا بهتر بگویم، فخرفروشانهتر میکرده است.
به همین سیاق، معادل گرو فرانسوی را به جای فارسی از دل زبان عربی بیرون کشیدهاند و اعتصاب را که معنای دار و دسته راه انداختن بوده، برابر با گرو در نظر گرفتهاند.
در عربی، برای اعتصاب واژه اِضراب به کار میرود که با وجود شباهت معنائیاش به واژه استرایک انگلیسی (به معنای ضربه زدن) ربطی به ضربه و زدن ندارد. معنای اضراب، کنار گذاشتن و روی گرداندن است. نمونهاش این بیت از شعر کهن عربی:
أصبَحتُ عَن طَلَبِ المَعيشَةِ مُضربا
لَماّ وَثَقتُ بِأن مالَکَ مالي
یعنی هنگامی که اطمینان یافتم هر آنچه از آن توست، از آن من است، از به دنبال روزی رفتن دست برداشتم. (واژه مضرب در پایان مصرع نخست، اسم فاعل اضراب است).
شاید آن زمانی که کلمه اعتصاب ساخته شده، این واژه برای اهل فرهنگستان ممنوعه بوده و از ترس رضا شاه و شهربانیاش به صرافت ساختن واژهای فارسی برای آن نیفتادهاند. به گمانم واژه کاربس می توانست برابرنهاد خوبی برای اعتصاب باشد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 امپراتور شی در ریاض
✍️ #مهدی_تدینی، تاریخپژوه
چین شریک دزد است و رفیق قافله. چین در روابط خارجی دو اصل دارد: پول و پول. ــ ها! اصل سومی هم دارد: حمایت از نظامهای ضددموکراتیک. از جزایر سلیمان وسط اقیانوس آرام ــ نه! از فلان جزیرۀ آدمخواران ــ تا آن سر دنیا، هر رژیم اقتدارگرا و ضددموکراتیکی میتواند روی خندههای ماسیدۀ امپراتور شی حساب کند. برای فهم سیاست خارجی چین باید به یک نکتۀ ساده اما مهم دقت کرد: چین در واقع «کشور چین» نیست، بلکه «حزب کمونیست حاکم بر چین» است. برای این حزب دو چیز مهم است: زدن هر تکدلاری روی هوا و تزریق به آن قفس طلایی که برای مردم چین ساخته و دوم زیر سوال بردن «دموکراسی» به عنوان یک الگوی حکمرانی. چین هست تا نشان دهد دموکراسی کار نمیکند، بلکه سعادت بشر در هر چیزی هست ــ هم در سکولاریسمِ بشار اسدی و هم در بنیادگرایی طالبانی ــ الا در دموکراسی.
قطعاً یکی از آیندهدارترین روابط رابطۀ شاه بنسلمانِ آتی و امپراتور شی است. بنسلمان اصلاحات درخورتوجهی کرده، اما همین اصلاحات به زودی دردسرهای بزرگی برایش ایجاد خواهد کرد. رفتهرفته عربستان سعودی بزرگترین متحد اقتصادی و سیاسی چین در غرب آسیا خواهد شد.
اما بنسلمان چه میکند؟ بنسلمان از سیاست خارجی عربستان «آمریکازدایی» میکند. آمدن بایدن این روند را شتاب بخشید. بایدن با ژست ماتم برای قتل خاشقچی آمد و پس از بحران انرژی در پی جنگ اکراین یاد رفیق قدیمی آمریکا، عربستان سعودی، افتاد ــ که دیگر دیر بود. در این میان، ایرانِ جمهوری اسلامی بزرگترین درس برای عربستان بود: وقتی ایران با اینهمه تحریم، تنگنای اقتصادی و فقط با داشتن دو متحدِ خسیس و نیمبند مثل چین و روسیه میتواند اینهمه با آمریکا مبارزه کرد، چه لزومی دارد کشوری انقدر به آمریکا بچسبد و دست رد به سینۀ شرکای دیگر بزند؟ این درسی بود که همۀ دولتهای خلیج فارس گرفتند. نتیجه اینکه امروز همگی با امپراتور شی سر یک میز نشسته بودند.
و البته بزرگترین تضمین امنیتی برای عربستان خریدن چین است. عربستان هم بزرگترین تأمینکنندۀ نفت چین است و هم میخواهد به یک شریک تجاری بزرگ تبدیل شود. شاید آمریکا نتواند پالایشگاههای عربستان را از پهپادها محافظت کند ــ اما امپراتور شی میتواند! لحن ضدایرانی بیانیۀ مشترک عربستان و چین در امروز چشمۀ اول آن است. امنیت فقط امنیت نظامی نیست و تجارت و شراکت اقتصادی امنیت میآورد. به همین سادگی میتواند هر ضربهای به عربستان ضربه به چین باشد.
@IranDel_Channel
💢
✍️ #مهدی_تدینی، تاریخپژوه
چین شریک دزد است و رفیق قافله. چین در روابط خارجی دو اصل دارد: پول و پول. ــ ها! اصل سومی هم دارد: حمایت از نظامهای ضددموکراتیک. از جزایر سلیمان وسط اقیانوس آرام ــ نه! از فلان جزیرۀ آدمخواران ــ تا آن سر دنیا، هر رژیم اقتدارگرا و ضددموکراتیکی میتواند روی خندههای ماسیدۀ امپراتور شی حساب کند. برای فهم سیاست خارجی چین باید به یک نکتۀ ساده اما مهم دقت کرد: چین در واقع «کشور چین» نیست، بلکه «حزب کمونیست حاکم بر چین» است. برای این حزب دو چیز مهم است: زدن هر تکدلاری روی هوا و تزریق به آن قفس طلایی که برای مردم چین ساخته و دوم زیر سوال بردن «دموکراسی» به عنوان یک الگوی حکمرانی. چین هست تا نشان دهد دموکراسی کار نمیکند، بلکه سعادت بشر در هر چیزی هست ــ هم در سکولاریسمِ بشار اسدی و هم در بنیادگرایی طالبانی ــ الا در دموکراسی.
قطعاً یکی از آیندهدارترین روابط رابطۀ شاه بنسلمانِ آتی و امپراتور شی است. بنسلمان اصلاحات درخورتوجهی کرده، اما همین اصلاحات به زودی دردسرهای بزرگی برایش ایجاد خواهد کرد. رفتهرفته عربستان سعودی بزرگترین متحد اقتصادی و سیاسی چین در غرب آسیا خواهد شد.
اما بنسلمان چه میکند؟ بنسلمان از سیاست خارجی عربستان «آمریکازدایی» میکند. آمدن بایدن این روند را شتاب بخشید. بایدن با ژست ماتم برای قتل خاشقچی آمد و پس از بحران انرژی در پی جنگ اکراین یاد رفیق قدیمی آمریکا، عربستان سعودی، افتاد ــ که دیگر دیر بود. در این میان، ایرانِ جمهوری اسلامی بزرگترین درس برای عربستان بود: وقتی ایران با اینهمه تحریم، تنگنای اقتصادی و فقط با داشتن دو متحدِ خسیس و نیمبند مثل چین و روسیه میتواند اینهمه با آمریکا مبارزه کرد، چه لزومی دارد کشوری انقدر به آمریکا بچسبد و دست رد به سینۀ شرکای دیگر بزند؟ این درسی بود که همۀ دولتهای خلیج فارس گرفتند. نتیجه اینکه امروز همگی با امپراتور شی سر یک میز نشسته بودند.
و البته بزرگترین تضمین امنیتی برای عربستان خریدن چین است. عربستان هم بزرگترین تأمینکنندۀ نفت چین است و هم میخواهد به یک شریک تجاری بزرگ تبدیل شود. شاید آمریکا نتواند پالایشگاههای عربستان را از پهپادها محافظت کند ــ اما امپراتور شی میتواند! لحن ضدایرانی بیانیۀ مشترک عربستان و چین در امروز چشمۀ اول آن است. امنیت فقط امنیت نظامی نیست و تجارت و شراکت اقتصادی امنیت میآورد. به همین سادگی میتواند هر ضربهای به عربستان ضربه به چین باشد.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
🔴 یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵
✍️ #افشین جعفرزاده
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران آرتش سرخ شوروی بر ایران تحمیل شد.
اینکه در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ بر ایران چه گذشت امروز در پرتو دسترسی نسبی به آرشیوهای دولتی شوروی و ایران و برخی کشورها بهتر از گذشته قابل داوری است. گرچه هنوز بسیاری از اسناد منتشر نشدهاند.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال شمال ایران به دست آرتش سرخ و سپاه استالین، مقدمات سازماندهی جهت تجزیه آذربایجان و کردستان و زنجان و برخی نواحی دیگر آغاز شد. فهرستوار میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
۱- سازمان دهی فرایند بنیاد دو فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان در همان سالها در مسکو و زیر نظر شخص استالین انجام شد و حتی نقش فردی چون میرجعفر باقروف بیشتر درجه دوم و اجرایی بود. بر این اساس بود که ماهها پیش از اعلان فعالیت دو فرقه، پیشهوری و قاضی محمد را جهت جلسهای توجیهی و آگاهی از جزییات کار بصورت محرمانه به باکو بردند.
۲- شخص پیشهوری و قاضی محمد ماهها پس از مقدمات کار از سیر رویدادها اگاه شدند و کمترین نقشی در فرایند اولیه بنیاد دو فرقه نداشتند. روسها آنها را وارد ماجرا کردند و چون کار پیش نرفت، امر به رفتن کردند.
۳- جعفر پیشهوری نخست از فعالان حزب دموکرات خیابانی در قفقاز بود. اما به سرعت جذب نخستین حزب کمونیست ایران شد و در بخش سرخ قیام جنگلیان مشارکت کرد و وزیر داخله دولت سرخ احساناللهخان شد که مخالف میرزا کوچکخان بود. بعدها در روزنامهی حقیقت گفتمان مستقلی را به نمایش گذاشت، مجدداً کمونیست شد و زندان ده سالهای را در دوران رضا شاه سپری کرد و پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ آزاد شد. در دوران زندان با پنجاه و یک نفر زاویه داشت. پس از ازادی از کسانی بود که در تنظیم اساسنامه حزب توده نقش داشت و با تودهای هاهم نساخت و روزنامه آژیر را منتشر کرد که جوهرهاش دفاع سخت از منافع شوروی در ایران از جمله نفت شمال بود و ستایش استالین و مجادله با کسانی چون دکتر مصدق. نماینده تبریز از مجلس چهاردهم شد و پس از رد اعتبارنامهاش راهی تبریز شد و در همان زمان سفر محرمانهاش را به باکو انجام داد. فرقه در شهریور ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کرد و در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در شرایطی که آذربایجان و زنجان زیر اشغال ارتش سرخ بود، و دولت مرکزی فاقد هر گونه اختیاری جهت واکنش، دولت فرقه اعلام شد. پیشهوری روزنامههای اکبنجی و عدالت و حقیقت و آژیر کمترین نشانی از فرقهگرایی قومی نداشت و همواره خصم پانترکیسم و شخص محمدامین رسولزاده بود.
۴- قاضی محمد و پدرش از سوی رضاشاه منصب قاضیگری دولت مرکزی ایران را در ناحیه ساوجبلاغ مکری (مهاباد) برعهده داشتند. این خانواده ریشهدار منسوب به خاندان محترم قاضی هیچ گاه تمایلات قومی کُردی نداشتند و همواره نسبت به برخی تحرکات قومی در آن منطقه زاویه و اعلام موضع داشتند. قاضی محمد هیچگاه پیش از اعلان فرقه دموکرات کردستان فعالیت سیاسی و قومیتی نداشت تا در سفری محرمانه درسال ۱۳۲۴ به باکو رفت و توسط باقروف از داستان بنیاد فرقه آگاه شد.
۵- اسناد نشان میدهد هیچ شکی در این نیست که اهداف بنیاد دو فرقه نهایتاً تجزیهی دو منطقه آذربایجان و زنجان و کردستان و الحاق آنها به شوروی بود. در روند مدیریت کلان دو فرقه نمایندگان شوروی دارای اختیار مطلق بودند و هر انچه آنها میخواستند توسط فرقهچیان اجرا میشد. در فرقه آذربایجان تمایلات مذهبی کمتر و در فرقه کردستان بیشتر بود. گرچه رگههای تجزیهطلبی در فرقه کردستان به دلیل اعلام جمهوری و پرچمی مستقل از ایران و مشخص کردن فردی بعنوان وزیر خارجه بیشتر به چشم میخورد. از نظرگاه حوزه سرزمینی فرقه آذربایجان توانست زنجان و بخشی از شمالغربی گیلان را تحت نفوذ خود داشته باشد. ولی قلمرو فرقه کردستان در حوالی غرب آذربایجانغربی و مناطق کُردنشین محدود ماندو نتوانست کردستان اصلی و کرمانشاه و ایلام را تحت قلمروش داشته باشد.
۶- با خروج اجباری آرتش سرخ از مناطق اشغالی ایران، روند سقوط و تلاشی هر دو فرقه آغاز شد و در آذر ۱۳۲۵ نهایی شد.
۷- اسناد نشان میدهند دو فرقه با وجود انجام برخی اصلاحات رونمایی هرگز نتوانستند نخبگان و تودههای دو منطقه را با خود همراه سازند.از همان ابتدا مقاومتهای منفی و مخفی و حتی علنی علیه آنها شکل گرفت و با سرکوبهای خونین همراه شد. پس از اعلام حمله ارتش ایران در آذر ۱۳۲۵، این مقاومتها در قالب ایرانخواهانه و به نام وطنخواهان بیشتر خود را نشان داد و سبب آزادی شهرها شد. در شرایطی که ارتش ایران هفتهها بعد به پارهای مناطق رسیده بود، قیام وطنخواهان محلی پیشتر به پیروزی رسیده و روند آزادی انجام شده بود.
👇👇
(دنبالهی یادداشت در فرستهی پسین)
@IranDel_Channel
💢
✍️ #افشین جعفرزاده
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران آرتش سرخ شوروی بر ایران تحمیل شد.
اینکه در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ بر ایران چه گذشت امروز در پرتو دسترسی نسبی به آرشیوهای دولتی شوروی و ایران و برخی کشورها بهتر از گذشته قابل داوری است. گرچه هنوز بسیاری از اسناد منتشر نشدهاند.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال شمال ایران به دست آرتش سرخ و سپاه استالین، مقدمات سازماندهی جهت تجزیه آذربایجان و کردستان و زنجان و برخی نواحی دیگر آغاز شد. فهرستوار میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
۱- سازمان دهی فرایند بنیاد دو فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان در همان سالها در مسکو و زیر نظر شخص استالین انجام شد و حتی نقش فردی چون میرجعفر باقروف بیشتر درجه دوم و اجرایی بود. بر این اساس بود که ماهها پیش از اعلان فعالیت دو فرقه، پیشهوری و قاضی محمد را جهت جلسهای توجیهی و آگاهی از جزییات کار بصورت محرمانه به باکو بردند.
۲- شخص پیشهوری و قاضی محمد ماهها پس از مقدمات کار از سیر رویدادها اگاه شدند و کمترین نقشی در فرایند اولیه بنیاد دو فرقه نداشتند. روسها آنها را وارد ماجرا کردند و چون کار پیش نرفت، امر به رفتن کردند.
۳- جعفر پیشهوری نخست از فعالان حزب دموکرات خیابانی در قفقاز بود. اما به سرعت جذب نخستین حزب کمونیست ایران شد و در بخش سرخ قیام جنگلیان مشارکت کرد و وزیر داخله دولت سرخ احساناللهخان شد که مخالف میرزا کوچکخان بود. بعدها در روزنامهی حقیقت گفتمان مستقلی را به نمایش گذاشت، مجدداً کمونیست شد و زندان ده سالهای را در دوران رضا شاه سپری کرد و پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ آزاد شد. در دوران زندان با پنجاه و یک نفر زاویه داشت. پس از ازادی از کسانی بود که در تنظیم اساسنامه حزب توده نقش داشت و با تودهای هاهم نساخت و روزنامه آژیر را منتشر کرد که جوهرهاش دفاع سخت از منافع شوروی در ایران از جمله نفت شمال بود و ستایش استالین و مجادله با کسانی چون دکتر مصدق. نماینده تبریز از مجلس چهاردهم شد و پس از رد اعتبارنامهاش راهی تبریز شد و در همان زمان سفر محرمانهاش را به باکو انجام داد. فرقه در شهریور ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کرد و در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در شرایطی که آذربایجان و زنجان زیر اشغال ارتش سرخ بود، و دولت مرکزی فاقد هر گونه اختیاری جهت واکنش، دولت فرقه اعلام شد. پیشهوری روزنامههای اکبنجی و عدالت و حقیقت و آژیر کمترین نشانی از فرقهگرایی قومی نداشت و همواره خصم پانترکیسم و شخص محمدامین رسولزاده بود.
۴- قاضی محمد و پدرش از سوی رضاشاه منصب قاضیگری دولت مرکزی ایران را در ناحیه ساوجبلاغ مکری (مهاباد) برعهده داشتند. این خانواده ریشهدار منسوب به خاندان محترم قاضی هیچ گاه تمایلات قومی کُردی نداشتند و همواره نسبت به برخی تحرکات قومی در آن منطقه زاویه و اعلام موضع داشتند. قاضی محمد هیچگاه پیش از اعلان فرقه دموکرات کردستان فعالیت سیاسی و قومیتی نداشت تا در سفری محرمانه درسال ۱۳۲۴ به باکو رفت و توسط باقروف از داستان بنیاد فرقه آگاه شد.
۵- اسناد نشان میدهد هیچ شکی در این نیست که اهداف بنیاد دو فرقه نهایتاً تجزیهی دو منطقه آذربایجان و زنجان و کردستان و الحاق آنها به شوروی بود. در روند مدیریت کلان دو فرقه نمایندگان شوروی دارای اختیار مطلق بودند و هر انچه آنها میخواستند توسط فرقهچیان اجرا میشد. در فرقه آذربایجان تمایلات مذهبی کمتر و در فرقه کردستان بیشتر بود. گرچه رگههای تجزیهطلبی در فرقه کردستان به دلیل اعلام جمهوری و پرچمی مستقل از ایران و مشخص کردن فردی بعنوان وزیر خارجه بیشتر به چشم میخورد. از نظرگاه حوزه سرزمینی فرقه آذربایجان توانست زنجان و بخشی از شمالغربی گیلان را تحت نفوذ خود داشته باشد. ولی قلمرو فرقه کردستان در حوالی غرب آذربایجانغربی و مناطق کُردنشین محدود ماندو نتوانست کردستان اصلی و کرمانشاه و ایلام را تحت قلمروش داشته باشد.
۶- با خروج اجباری آرتش سرخ از مناطق اشغالی ایران، روند سقوط و تلاشی هر دو فرقه آغاز شد و در آذر ۱۳۲۵ نهایی شد.
۷- اسناد نشان میدهند دو فرقه با وجود انجام برخی اصلاحات رونمایی هرگز نتوانستند نخبگان و تودههای دو منطقه را با خود همراه سازند.از همان ابتدا مقاومتهای منفی و مخفی و حتی علنی علیه آنها شکل گرفت و با سرکوبهای خونین همراه شد. پس از اعلام حمله ارتش ایران در آذر ۱۳۲۵، این مقاومتها در قالب ایرانخواهانه و به نام وطنخواهان بیشتر خود را نشان داد و سبب آزادی شهرها شد. در شرایطی که ارتش ایران هفتهها بعد به پارهای مناطق رسیده بود، قیام وطنخواهان محلی پیشتر به پیروزی رسیده و روند آزادی انجام شده بود.
👇👇
(دنبالهی یادداشت در فرستهی پسین)
@IranDel_Channel
💢
ایراندل | IranDel
🔴 یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵ ✍️ #افشین جعفرزاده ۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران آرتش سرخ شوروی بر ایران تحمیل شد. اینکه در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ بر ایران چه گذشت امروز در پرتو دسترسی نسبی به آرشیوهای دولتی شوروی و ایران و برخی کشورها بهتر از گذشته قابل…
👆👆
(بخش دوم)
۸- وطنخواهان که مجهز به برخی سلاحهای ابتدایی بودند با تحرکات ایرانخواهانه خود بسیاری از فرقهچیان را دستگیر و در محکمههای مردمی و خودمختار محاکمه و برخی را اعدام کردند. اگر حضور بعدی ارتش نبود، تعداد بیشتری اعدام میشدند. بعدها در تعداد اعدامشدگان این محاکم اغراق شد.
۹- گرچه موضعگیریهای برخی دولتهای غربی و بویژه آمریکا در خروج نیروهای اشغالگر ارتش سرخ شوروی بیتاثیر نبود، اما اسناد نشان میدهد عامل اصلی شکست دو فرقه عدم توان نفوذ در میان روشنفکران و تودهها و قدرت ریشههای ملی و مذهبی ایرانی بود که تسلط بیگانه و روس ها را هرگز گردن ننهادند. آذربایجان و کُردستان تنها مناطقی از جهان بودند که پس از اشغال توسط آرتش سرخ استالین از سیطرهی روسها رها شدند.
۱۰- اگر چه سران دو فرقه از همان هفتههای نخست آبان ۲۵ وعده مقاومت قاطعانه در برابر ارتش ایران و ایستادگی تا پایان راه میدادند، از همان روزهای نخست درگیری با وجود دارا بودن سلاحهای روسی و نفرات کافی متلاشی شدند. پیشهوری و سران فرقه آذربایجان و هزاران نفر دیگر پس از مقاومتی کوتاه، شامگاه ۲۱ آذر ۱۳۲۵ روانه مرز شوروی شده و فرار کردند.
در جبهه مهاباد قاضیمحمد و اغلب یارانش ماندند و مقاومتی بر خلاف وعدههای اولیه انجام نشد. مصطفی بازرانی با چند صد نفر از یارانش مستقلاً از کوهستانهای صعبالعبور غرب آذربایجان خود را به شوروی رساندند.
@IranDel_Channel
💢
(بخش دوم)
۸- وطنخواهان که مجهز به برخی سلاحهای ابتدایی بودند با تحرکات ایرانخواهانه خود بسیاری از فرقهچیان را دستگیر و در محکمههای مردمی و خودمختار محاکمه و برخی را اعدام کردند. اگر حضور بعدی ارتش نبود، تعداد بیشتری اعدام میشدند. بعدها در تعداد اعدامشدگان این محاکم اغراق شد.
۹- گرچه موضعگیریهای برخی دولتهای غربی و بویژه آمریکا در خروج نیروهای اشغالگر ارتش سرخ شوروی بیتاثیر نبود، اما اسناد نشان میدهد عامل اصلی شکست دو فرقه عدم توان نفوذ در میان روشنفکران و تودهها و قدرت ریشههای ملی و مذهبی ایرانی بود که تسلط بیگانه و روس ها را هرگز گردن ننهادند. آذربایجان و کُردستان تنها مناطقی از جهان بودند که پس از اشغال توسط آرتش سرخ استالین از سیطرهی روسها رها شدند.
۱۰- اگر چه سران دو فرقه از همان هفتههای نخست آبان ۲۵ وعده مقاومت قاطعانه در برابر ارتش ایران و ایستادگی تا پایان راه میدادند، از همان روزهای نخست درگیری با وجود دارا بودن سلاحهای روسی و نفرات کافی متلاشی شدند. پیشهوری و سران فرقه آذربایجان و هزاران نفر دیگر پس از مقاومتی کوتاه، شامگاه ۲۱ آذر ۱۳۲۵ روانه مرز شوروی شده و فرار کردند.
در جبهه مهاباد قاضیمحمد و اغلب یارانش ماندند و مقاومتی بر خلاف وعدههای اولیه انجام نشد. مصطفی بازرانی با چند صد نفر از یارانش مستقلاً از کوهستانهای صعبالعبور غرب آذربایجان خود را به شوروی رساندند.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍1
🔴 پاسخ مورخان فرانسوی به ادعاهای آنری لوی: پیرامون نام «ایران»
✍️ #سالار_سیفالدینی
▫️در ۷ آوریل ۲۰۱۸/ ۱۸ فروردین ۱۳۹۷، برنار آنری لِوی، فیلسوف جنجالی فرانسوی، طی برنامهای در کانال دو تلویزیون فرانسه مدعی شد که نامگذاری کشور ایران متأثر از اندیشههای نازی در دهه ۱۹۳۰ میلادی بوده و این نام بهجای اصطلاح «پرشیا/ پارس» جعل شده است! هرچند وی اذعان کرد که منبع این ادعای شاذ و شگفت، شنیدههایش در جریان سفر به اقلیم کردستان عراق بوده است اما بعدها نیز، به مناسبتهای مختلف، بر آن اصرار ورزید.
با توجه به معروفیت و وجه رسانهایِ آنری لوی، روزنامه لیبراسیون فرانسه همانزمان در بخش «چکنیوز» در پایگاه اینترنتی خود این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داد.
آیا این ادعای که علت نامگذاری کشور ایران، یعنی جایگزینی «پرشیا» با «ایران»، نظریههای نژادی آلمان نازی بوده، درست است؟ آیا مایلید بدانید اظهارات برنار آنری لوی درباره نامگذاری ایران در برنامه «ما خواب نیستیم»[2] پخششده از کانال دو تلویزیون فرانسه در تاریخ ۷ آوریل ۲۰۱۸ صحت دارد یا خیر؟ این فیلسوف در پاسخ به لوران روکیه[3] [مجری برنامه] درباره موضوع مزبور چنین گفت:
«معتقدم که این ماجرا تا حد زیادی باورنکردنی است و در واقع افراد اندکی درباره آن اطلاع دارند. در هر صورت من که جایی به این مطلب برنخورده بودم و اکنون میخواهم به تفصیل درباره آن صحبت کنم. من این ماجرا را در سرزمینی دیگر، در کردستان [شمال عراق]، کشف کردم.
چکنیوز برای راستیآزمایی اظهارات آنری لوی (که منشأ آن کردستان [عراق] اعلام شده و به گفته وی هرگز در جای دیگری با این مطلب برخورد نکرده است)، با چند پژوهشگر از بخش «جهانهای ایرانی و هندی» وابسته به مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه، دانشگاه سوربن جدید، مدرسه مطالعات عالی و موسسه ملی زبانها و تمدنهای شرق تماس گرفت. ما امکان دسترسی به تاریخپژوهان یان ریشار، فلورانس اِلو، دُنی اِرمان و همچنین جغرافیدان برنار اورکاد پیدا کردیم. برای همه آنها، روایت برنار آنری لوی در کانال ۲ تلویزیون فرانسه، دائر بر وجود یک دستورالعمل از طرف آلمان نازی، مایه شگفتی، و حتی تمسخر، بود.
برای دیدن ادامه گزارش ضربه بزنید.
@IranDel_Channel
💢
✍️ #سالار_سیفالدینی
▫️در ۷ آوریل ۲۰۱۸/ ۱۸ فروردین ۱۳۹۷، برنار آنری لِوی، فیلسوف جنجالی فرانسوی، طی برنامهای در کانال دو تلویزیون فرانسه مدعی شد که نامگذاری کشور ایران متأثر از اندیشههای نازی در دهه ۱۹۳۰ میلادی بوده و این نام بهجای اصطلاح «پرشیا/ پارس» جعل شده است! هرچند وی اذعان کرد که منبع این ادعای شاذ و شگفت، شنیدههایش در جریان سفر به اقلیم کردستان عراق بوده است اما بعدها نیز، به مناسبتهای مختلف، بر آن اصرار ورزید.
با توجه به معروفیت و وجه رسانهایِ آنری لوی، روزنامه لیبراسیون فرانسه همانزمان در بخش «چکنیوز» در پایگاه اینترنتی خود این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار داد.
آیا این ادعای که علت نامگذاری کشور ایران، یعنی جایگزینی «پرشیا» با «ایران»، نظریههای نژادی آلمان نازی بوده، درست است؟ آیا مایلید بدانید اظهارات برنار آنری لوی درباره نامگذاری ایران در برنامه «ما خواب نیستیم»[2] پخششده از کانال دو تلویزیون فرانسه در تاریخ ۷ آوریل ۲۰۱۸ صحت دارد یا خیر؟ این فیلسوف در پاسخ به لوران روکیه[3] [مجری برنامه] درباره موضوع مزبور چنین گفت:
«معتقدم که این ماجرا تا حد زیادی باورنکردنی است و در واقع افراد اندکی درباره آن اطلاع دارند. در هر صورت من که جایی به این مطلب برنخورده بودم و اکنون میخواهم به تفصیل درباره آن صحبت کنم. من این ماجرا را در سرزمینی دیگر، در کردستان [شمال عراق]، کشف کردم.
چکنیوز برای راستیآزمایی اظهارات آنری لوی (که منشأ آن کردستان [عراق] اعلام شده و به گفته وی هرگز در جای دیگری با این مطلب برخورد نکرده است)، با چند پژوهشگر از بخش «جهانهای ایرانی و هندی» وابسته به مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه، دانشگاه سوربن جدید، مدرسه مطالعات عالی و موسسه ملی زبانها و تمدنهای شرق تماس گرفت. ما امکان دسترسی به تاریخپژوهان یان ریشار، فلورانس اِلو، دُنی اِرمان و همچنین جغرافیدان برنار اورکاد پیدا کردیم. برای همه آنها، روایت برنار آنری لوی در کانال ۲ تلویزیون فرانسه، دائر بر وجود یک دستورالعمل از طرف آلمان نازی، مایه شگفتی، و حتی تمسخر، بود.
برای دیدن ادامه گزارش ضربه بزنید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 لزوم اتخاذ موضع قاطع و ملی در برابر چین
✍️ #احسان_هوشمند؛ ایرانشناس و روزنامهنگار
♦️انتشار بیانیه مشترک چین با عربستان و شورای همکاری خلیجفارس که حکایت از همسویی مواضع این کشور در برابر کشورمان بهویژه درباره جزایره سهگانه با این کشورها دارد، یکی از بیسابقهترین مواضع چینیها در تاریخ معاصردرباره ایران است.
♦️ایران در ۵۰ ساله گذشته روابط باثباتی با چین داشته و در این دوره تاریخی یعنی از سال ۱۳۴۵ تا هفتههای اخیر هیچ موضوع تنشبرانگیزی به روابط دو کشور آسیبی وارد نکرده است.
♦️در دهههای گذشته چین در مسئله تایوان، اختلافات مرزی با کشورهای همسایه و گاه تعرض به این کشورها، تضییع حقوق مسلمانان چین و سرمایهگذاری در گوادر پاکستان و مانند آن رویههایی در پیش گرفته که در برابر هر یک از این تحولات، ایران میتوانست با مواضع اصولی و مستقل خود بر بنیان سیاست مدبّرانه و مبتنی بر منافع ملی تأکید کند.
♦️گذشته از قطعنامههای ضدایرانی که چین با امضای آن عرصه را برای معیشت ایرانیها سختتر و برای درآمدهای خود هموارتر کرد، در بیانیه اخیر که چین آن را امضا کرده، این کشور به شکلی بیسابقه و برخلاف حُسن روابط دو کشور و از آن بدتر برخلاف تمامیت سرزمینی و ارضی ایران به موضعگیری پرداخته است.
🔴 میتوانید متن کامل یادداشت احسان هوشمند - نویسنده و روزنامهنگار - را در تارنمای روزنامه هممیهن مطالعه کنید.
@IranDel_Channel
💢
✍️ #احسان_هوشمند؛ ایرانشناس و روزنامهنگار
♦️انتشار بیانیه مشترک چین با عربستان و شورای همکاری خلیجفارس که حکایت از همسویی مواضع این کشور در برابر کشورمان بهویژه درباره جزایره سهگانه با این کشورها دارد، یکی از بیسابقهترین مواضع چینیها در تاریخ معاصردرباره ایران است.
♦️ایران در ۵۰ ساله گذشته روابط باثباتی با چین داشته و در این دوره تاریخی یعنی از سال ۱۳۴۵ تا هفتههای اخیر هیچ موضوع تنشبرانگیزی به روابط دو کشور آسیبی وارد نکرده است.
♦️در دهههای گذشته چین در مسئله تایوان، اختلافات مرزی با کشورهای همسایه و گاه تعرض به این کشورها، تضییع حقوق مسلمانان چین و سرمایهگذاری در گوادر پاکستان و مانند آن رویههایی در پیش گرفته که در برابر هر یک از این تحولات، ایران میتوانست با مواضع اصولی و مستقل خود بر بنیان سیاست مدبّرانه و مبتنی بر منافع ملی تأکید کند.
♦️گذشته از قطعنامههای ضدایرانی که چین با امضای آن عرصه را برای معیشت ایرانیها سختتر و برای درآمدهای خود هموارتر کرد، در بیانیه اخیر که چین آن را امضا کرده، این کشور به شکلی بیسابقه و برخلاف حُسن روابط دو کشور و از آن بدتر برخلاف تمامیت سرزمینی و ارضی ایران به موضعگیری پرداخته است.
🔴 میتوانید متن کامل یادداشت احسان هوشمند - نویسنده و روزنامهنگار - را در تارنمای روزنامه هممیهن مطالعه کنید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 بررسی آثار حقوقی، موضع بی سابقه چین درباره جزایر سه گانه
✍️ #محمدعلی_بهمنی_قاجار، دانشآموختهی دکتری حقوق بینالملل
راهکار حقوقی و سیاسی امارات برای اعمال فشار به ایران در موضوع جزایر سهگانه ارجاع پرونده جزایر به دیوان بینالمللی دادگستری جهت صدور نظریه مشورتی است، براساس ماده ۹۶ منشور ملل متحد، شورای امنیت و مجمع عمومی ملل متحد میتوانند از دیوان بینالمللی دادگستری در هر مساله حقوقی درخواست نظریه مشورتی بنمایند، اگرچه نظریه مشورتی دیوان، ارزش الزامآور ندارد، اما معتبرترین نظریه حقوقی محسوب میشود و چنانچه علیه ایران صادر شود عملاً ایران را در موضع بسیار بدی قرار میدهد، ضمن این که اصولاً مطرح شدن موضوعی مرتبط با تمامیت ارضی ایران در دیوان لاهه، تضعیف تمامیت ارضی ایران است. بنابراین ایران تحت هیچ شرایطی نباید اجازه بدهد که این موضوع را در دیوان لاهه مطرح گردد. اما مواضع پنج کشور دائم عضو شورای امنیت درباره مساله جزایر چه بوده است؟
آمریکا
جوزف اشنایدر سخنگوی وزارت آمریکا در مهر هفتاد و یک گفت:
مساله حق حاکمیت این جزایر از سوی حقوقدانان وزارت خارجه آمریکا در دست بررسی است و مایل به اظهار نظر پیرامون آن نیستیم.
پیتر تارنوف معاون وزیر خارجه آمریکا در آذر هفتاد و سه:
آمریکا از اصل گفتگوهای دو جانبه و راه حل مسالمتآمیز آن حمایت میکند، به نفع آمریکا نیست که در قضیه سه جزیره دخالت کند .
بریتانیا
تونی بلر نخست وزیر بریتانیا در دی هشتاد و یک؛
موضع بریتانیا تشویق دوطرف به حل اختلاف بر سر جزایر است و این امر را برای طرفین روشن کردهایم و از هر تلاشی که مورد توافق طرفین اختلاف باشد، علاوه برمذاکرات دوجانبه و یا ارجاع قضیه به دیوان بین المللی دادگستری، حمایت میکنیم.
فرانسه
ریچارد دوره سخنگوی وزارت خارجه فرانسه در آبان هفتاد و سه:
امارات دوست و متحد فرانسه است، ما از ابتکار امارات مبنی بر احاله قضیه جزایر سهگانه به دیوان لاهه حمایت میکنیم، البته از نظر موازین و مقررات موجود، ارجاع موضوع به دادگاه لاهه باید از سوی دو طرف دعوی درخواست و حمایت گردد.
ژاک شيراک رئیس جمهور وقت فرانسه در آذر هفتاد و شش:
فرانسه همیشه موضع ثابتی دارد و معتقد است که یک اختلاف ارضی بایستی توسط دادگاه بینالمللی حل و فصل گردد، ما این موضع را حفظ کرده و امیدواریم که دو طرف با یکدیگر به توافق برسند تا در این مورد به دیوان بینالمللی دادگستری مراجعه نمایند.
روسیه
ویتالی اجناتیکو معاون نخستوزیر روسیه در اسفند هفتاد و چهار:
موضع روسیه در قبال این قضیه مشخص و سازنده است، ما خواستارحل مسالمت آمیز این موضوع هستیم و اگر دو کشور موفق به حل آن نشدند، آن را باید از طریق مذاکره و یا رای دیوان بینالمللی دادگستری بر اساس اسناد تاریخی حل نمود. امارات پیش از این آمادگی خود را برای رفتن به این دیوان اعلان نموده و اینک نوبت ایران است.
چین
موضع چین تا پیش از بیانیه مشترک اخیر رئیسجمهور چین با سعودی، بیطرفی بود.
جی بیدبنگ معاون وزیر خارجه چین در آبان هفتاد و هشت، اعلام کرد:
چین دوست همه کشورهای خلیج فارس است. ما امیدواریم ایران و امارات مساله سه جزیره را از راههای مسالمت آمیز از جمله از طریق گفتگو که مورد قبول دو طرف است، حل و فصل نمایند. چین در این موضوع دارای منفعتی خاص نمیباشد و مایل است برای حفظ صلح و ثبات در منطقه خلیج فارس به کوشش خود ادامه بدهد.
باتوجه به این مواضع در تحلیل رویکرد پنج کشور عضو دائم شورای امنیت نسبت به تلاش امارات برای کشاندن مساله جزایر به دیوان لاهه باید گفت که مواضع این پنج کشور به دو بخش تقسیم میشود.
مواضع آمریکا و چین که تاکنون به طور رسمی بی طرفی بود و مواضع بریتانیا و روسیه و فرانسه که حمایت ضمنی از امارات بود، اما مواضع سه کشور اخیر تیز در عمل تاکید بر رسیدگی ترافعی در صورت علاقه ایران بوده است و به طور صریح از ارجاع به دیوان جهت اخذ نظریه مشورتی حمایت نکردند.
اما موضع اخیر چین از چند جهت نسبت به تمام اعضای دائم شورای امنیت بیسابقه است.
یک - مواضع بریتانیا و فرانسه و روسیه در حمایت ضمنی از امارات اگرچه از سوی مقامات رسمی این کشورها نیز ابراز شده اما در مصاحبه و در جایگاه شخص حقیقی آنان بوده و تاکنون هیچ کشور عضو دائم شورای امنیت در جایگاه حقوقیاش به عنوان یک دولت، ابراز موضع صریحی درباره جزایر نداشت.
دوم - این نخستین بیانیه یک کشور عضو دائم شورای امنیت در حمایت از موضع امارات در مساله جزایر سه گانه است.
سوم - این نخستین بار بوده که چین از موضع امارات درباره جزایر حمایت کرده است.
👇👇
(دنبالهی یادداشت در فرستهی پسین)
@IranDel_Channel
💢
✍️ #محمدعلی_بهمنی_قاجار، دانشآموختهی دکتری حقوق بینالملل
راهکار حقوقی و سیاسی امارات برای اعمال فشار به ایران در موضوع جزایر سهگانه ارجاع پرونده جزایر به دیوان بینالمللی دادگستری جهت صدور نظریه مشورتی است، براساس ماده ۹۶ منشور ملل متحد، شورای امنیت و مجمع عمومی ملل متحد میتوانند از دیوان بینالمللی دادگستری در هر مساله حقوقی درخواست نظریه مشورتی بنمایند، اگرچه نظریه مشورتی دیوان، ارزش الزامآور ندارد، اما معتبرترین نظریه حقوقی محسوب میشود و چنانچه علیه ایران صادر شود عملاً ایران را در موضع بسیار بدی قرار میدهد، ضمن این که اصولاً مطرح شدن موضوعی مرتبط با تمامیت ارضی ایران در دیوان لاهه، تضعیف تمامیت ارضی ایران است. بنابراین ایران تحت هیچ شرایطی نباید اجازه بدهد که این موضوع را در دیوان لاهه مطرح گردد. اما مواضع پنج کشور دائم عضو شورای امنیت درباره مساله جزایر چه بوده است؟
آمریکا
جوزف اشنایدر سخنگوی وزارت آمریکا در مهر هفتاد و یک گفت:
مساله حق حاکمیت این جزایر از سوی حقوقدانان وزارت خارجه آمریکا در دست بررسی است و مایل به اظهار نظر پیرامون آن نیستیم.
پیتر تارنوف معاون وزیر خارجه آمریکا در آذر هفتاد و سه:
آمریکا از اصل گفتگوهای دو جانبه و راه حل مسالمتآمیز آن حمایت میکند، به نفع آمریکا نیست که در قضیه سه جزیره دخالت کند .
بریتانیا
تونی بلر نخست وزیر بریتانیا در دی هشتاد و یک؛
موضع بریتانیا تشویق دوطرف به حل اختلاف بر سر جزایر است و این امر را برای طرفین روشن کردهایم و از هر تلاشی که مورد توافق طرفین اختلاف باشد، علاوه برمذاکرات دوجانبه و یا ارجاع قضیه به دیوان بین المللی دادگستری، حمایت میکنیم.
فرانسه
ریچارد دوره سخنگوی وزارت خارجه فرانسه در آبان هفتاد و سه:
امارات دوست و متحد فرانسه است، ما از ابتکار امارات مبنی بر احاله قضیه جزایر سهگانه به دیوان لاهه حمایت میکنیم، البته از نظر موازین و مقررات موجود، ارجاع موضوع به دادگاه لاهه باید از سوی دو طرف دعوی درخواست و حمایت گردد.
ژاک شيراک رئیس جمهور وقت فرانسه در آذر هفتاد و شش:
فرانسه همیشه موضع ثابتی دارد و معتقد است که یک اختلاف ارضی بایستی توسط دادگاه بینالمللی حل و فصل گردد، ما این موضع را حفظ کرده و امیدواریم که دو طرف با یکدیگر به توافق برسند تا در این مورد به دیوان بینالمللی دادگستری مراجعه نمایند.
روسیه
ویتالی اجناتیکو معاون نخستوزیر روسیه در اسفند هفتاد و چهار:
موضع روسیه در قبال این قضیه مشخص و سازنده است، ما خواستارحل مسالمت آمیز این موضوع هستیم و اگر دو کشور موفق به حل آن نشدند، آن را باید از طریق مذاکره و یا رای دیوان بینالمللی دادگستری بر اساس اسناد تاریخی حل نمود. امارات پیش از این آمادگی خود را برای رفتن به این دیوان اعلان نموده و اینک نوبت ایران است.
چین
موضع چین تا پیش از بیانیه مشترک اخیر رئیسجمهور چین با سعودی، بیطرفی بود.
جی بیدبنگ معاون وزیر خارجه چین در آبان هفتاد و هشت، اعلام کرد:
چین دوست همه کشورهای خلیج فارس است. ما امیدواریم ایران و امارات مساله سه جزیره را از راههای مسالمت آمیز از جمله از طریق گفتگو که مورد قبول دو طرف است، حل و فصل نمایند. چین در این موضوع دارای منفعتی خاص نمیباشد و مایل است برای حفظ صلح و ثبات در منطقه خلیج فارس به کوشش خود ادامه بدهد.
باتوجه به این مواضع در تحلیل رویکرد پنج کشور عضو دائم شورای امنیت نسبت به تلاش امارات برای کشاندن مساله جزایر به دیوان لاهه باید گفت که مواضع این پنج کشور به دو بخش تقسیم میشود.
مواضع آمریکا و چین که تاکنون به طور رسمی بی طرفی بود و مواضع بریتانیا و روسیه و فرانسه که حمایت ضمنی از امارات بود، اما مواضع سه کشور اخیر تیز در عمل تاکید بر رسیدگی ترافعی در صورت علاقه ایران بوده است و به طور صریح از ارجاع به دیوان جهت اخذ نظریه مشورتی حمایت نکردند.
اما موضع اخیر چین از چند جهت نسبت به تمام اعضای دائم شورای امنیت بیسابقه است.
یک - مواضع بریتانیا و فرانسه و روسیه در حمایت ضمنی از امارات اگرچه از سوی مقامات رسمی این کشورها نیز ابراز شده اما در مصاحبه و در جایگاه شخص حقیقی آنان بوده و تاکنون هیچ کشور عضو دائم شورای امنیت در جایگاه حقوقیاش به عنوان یک دولت، ابراز موضع صریحی درباره جزایر نداشت.
دوم - این نخستین بیانیه یک کشور عضو دائم شورای امنیت در حمایت از موضع امارات در مساله جزایر سه گانه است.
سوم - این نخستین بار بوده که چین از موضع امارات درباره جزایر حمایت کرده است.
👇👇
(دنبالهی یادداشت در فرستهی پسین)
@IranDel_Channel
💢
ایراندل | IranDel
🔴 بررسی آثار حقوقی، موضع بی سابقه چین درباره جزایر سه گانه ✍️ #محمدعلی_بهمنی_قاجار، دانشآموختهی دکتری حقوق بینالملل راهکار حقوقی و سیاسی امارات برای اعمال فشار به ایران در موضوع جزایر سهگانه ارجاع پرونده جزایر به دیوان بینالمللی دادگستری جهت صدور…
👆👆
(بخش دوم)
در مجموع امارات الان با جلب حمایت چین یک گام بزرگ در جهت نیل به اهداف خود برداشته است، اما هنوز نه چین از هدف اصلی امارات برای ارجاع به دیوان لاهه حمایت کرده و نه در صورت حمایت چین، تضمینی وجود دارد که سایر کشورها نیز چنین موضعی داشته باشند. آمریکا با وجود تمام اختلافات بعید است موضعی اتخاذ نماید که رابطهاش با ملت ایران را برای همیشه تیره نماید، مگر این که رئیسجمهور دیوانهای مانند ترامپ بر سر کار باشد که به خاطر پول و منافع زودگذر تن به هرکاری بدهد.
اما با وجود همگی این موارد، بی تعارف، اقدام دولت چین یک دستاورد مهم به سود امارات است، اگر روند انزوا ایران ادامه یابد، امارات به سهولت بیشتری قادر خواهد بود که اهداف خود را پیگیری نماید.
@IranDel_Channel
💢
(بخش دوم)
در مجموع امارات الان با جلب حمایت چین یک گام بزرگ در جهت نیل به اهداف خود برداشته است، اما هنوز نه چین از هدف اصلی امارات برای ارجاع به دیوان لاهه حمایت کرده و نه در صورت حمایت چین، تضمینی وجود دارد که سایر کشورها نیز چنین موضعی داشته باشند. آمریکا با وجود تمام اختلافات بعید است موضعی اتخاذ نماید که رابطهاش با ملت ایران را برای همیشه تیره نماید، مگر این که رئیسجمهور دیوانهای مانند ترامپ بر سر کار باشد که به خاطر پول و منافع زودگذر تن به هرکاری بدهد.
اما با وجود همگی این موارد، بی تعارف، اقدام دولت چین یک دستاورد مهم به سود امارات است، اگر روند انزوا ایران ادامه یابد، امارات به سهولت بیشتری قادر خواهد بود که اهداف خود را پیگیری نماید.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
مستند نجات آذربایجان
🎙 صوتِ #مستندِ
"نجات آذربایجان"
ساخته شده در تلویزیون منوتو
🎥 برای تماشای این مستند میتوانید به یوتیوب مراجعه کنید.
@IranDel_Channel
💢
"نجات آذربایجان"
ساخته شده در تلویزیون منوتو
🎥 برای تماشای این مستند میتوانید به یوتیوب مراجعه کنید.
@IranDel_Channel
💢