ایران‌دل | IranDel
3.73K subscribers
1.24K photos
973 videos
41 files
2.01K links
همه عالم تن است و ایران‌ دل ❤️

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
Download Telegram
🔴 #توییت_خوانی

✍️ بازتابِ یک نگاه، بازتابِ یک دیدگاه

@IranDel_Channel

💢
🔴 چرا "میانه" هدف اصلی می‌شود؟

✍️ احمد زیدآبادی

دو سرِ افراطی طیفِ براندازان و حامیان وضع موجود، بیش از آنکه یکدیگر را نفی کنند، به حمله علیه نیروهای خارج از چارچوب خودشان که آنها را "نیروی وسط" می‌نامند، روی آورده‌اند.

خیلی هم غیرطبیعی نیست؛ چون در هنگامۀ کارزارهای سیاسیِ دوقطبی، این اتفاق رخ می‌دهد.
در فضای دو قطبی، نیروهای هر دو قطب مایلند تا هیچ نیروی میانجی و میانه در جامعه وجود نداشته باشد تا با خیال راحت به تیپ و تار هم بزنند و از راه کشتار و حذف طرف مقابل، به زعم خود  قدرت را صد در صد به انحصار خود در آورند.

بنابراین، نیروهای خارج از این دو قطب، مزاحم هر دو تلقی می‌شوند و باید ملکوک و مطرود و محکوم و وابسته به قطب مقابل معرفی شوند.

نیروهای میانه اما عموماً به دلیل خصلت فرهنگی و مدنی و روشنفکرانه‌شان، زود‌رنج و به عبارتی نازک نارنجی‌اند. طاقت تحمل فحش و ناسزا و اتهام‌های بی‌پایه و ناعادلانه را ندارند و با احساس سرخوردگی و اندوه عمیق، صحنه را ترک می‌کنند تا حامیانِ آن دو قطبِ متخاصم، آنقدر خون یکدیگر را بریزند که یک طرف‌شان به اتمام رسد!

بدبختی اما اینجاست که در سایۀ این خونریزی، ملت و کشوری چنان قربانی می‌شود که ممکن است تا قرن‌ها کمر راست نکند و یا کلاً از چرخۀ تمدن بشری خارج شود.

هر گونه اقدام پیشگیرانه و ایجاد دست‌انداز در مسیر این خونریزی از سوی هر نیروی اجتماعی، به تحمل میلیاردها فحش و تهمت و اهانت می‌ارزد، اما بدبختانه امکان کامیابی آن معمولاً اندک است مگر آنکه خداوند رحمتی نازل کند.
ایلویی ایلویی، ایران را وامگذار!


@IranDel_Channel

💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 شاهنامه چراغ راه ایرانیان

✍️ فرهاد قنبری

"نهان گشت کردار فرزانگان
پراگنده شد نام دیوانگان
هنر خوار شد جادویی ارجمند
نهان راستی آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز
به نیکی نرفتی سخن جز به راز"

این اشعار در زمانه‌ای سروده شده است که کلاغ شوم بلاهت و سیاهی پرهای خود را بر جغرافیای پهناور ایران گسترانیده و چراغ خرد اندیشه و هنر را در تاریکی رقت انگیزی فرو برده است.
فردوسی این حکیم بزرگ جهان شرق همچون پرنده.ی آشیان از دست داده سال‌های سال بر شاخه‌ای از این درخت بی‌ساز و برگ نشست و حیات پر بار خود را برای زنده کردن دوباره اندیشه و خرد در این سرزمین به کار برد.

فردوسی تمام نبوغ و تلاش خود را به کار گرفت تا " هنر خوار شده" و " کردار فرزانگی" را دوباره به یاد مردم بیاورد.

حالا باید با آه و افسوس فراوان اذعان کرد که پس از گذشت بیش از ده قرن از سروده شدن شاهنامه نه جایی برای خرد و خردمند وجود دارد و نه از فردوسی و شاهنامه گرانقدر چیزی بیشتر از یک مجسمه‌ی بی‌روح در یکی از میادین شهر باقی مانده است. مجسمه‌ای که آن را هم زمانی شهرداری در ازای دریافت پول حاضر به برداشتن و تبدیل کردن به برج تجاری بوده است.


💢
👍1
🔴 شکست خوردن از پیروزی‌ها

محمد فاضلی

@cafeandishearshiv

👈 وضعی که امروز در ایران شاهدش هستیم، نتیجه چیست؟ من معتقدم این نتیجه آن چیزی است که نظام سیاسی جمهوری اسلامی یا حداقل بخشی از آن، پیروزی‌های خود می‌داند. آدمی، سازمان یا حکومت، همواره از ضعف‌ها و شکست‌هایش، شکست نمی‌خورد، بلکه گاهی به پیروزی‌هایش می‌بازد. پیروزی‌ها گاه مقدمه شکست‌های بزرگ هستند.

حالا به اوضاع مملکت برگردیم. من تصور می‌کنم آن‌چه امروز در ایران جریان دارد نتیجه پیروزی‌های کوچکی است که نظام سیاسی و کارگزارانش زمانی از آن‌ها خیلی خوشحال بوده‌اند اما خطر بزرگ پنهان در فردای این پیروزی‌های را ندیدند.

راندن همه منتقدان و مخالفان از عرصه قدرت و مشارکت ندادن آن‌ها در اداره کشور که به تدریج در چهل سال رخ داد، برای حاکمان پیروزی بود. اعمال نظام گزینش و راه ندادن غیرخودی‌ها و کسانی که سبک زندگی و تفکر متفاوتی داشتند به دستگاه بوروکراسی و دانشگاه و هر جای مهمی، برای کارگزاران تندروی نظام پیروزی بود.

حاکم کردن قرائتی خاص از اسلام و به حاشیه راندن همه گفتمان‌ها و قرائت‌ها از اسلام – نظیر روشنفکری دینی، فقاهت و اسلام سنتی و ... – برای حامیان آن قرائت خاص، پیروزی بود. تضعیف احزاب و گروه‌های سیاسی، و باقی نگذاشتن هیچ رمق و اعتبار و سرمایه اجتماعی برای احزاب و گروه‌ها، در وقت خودش برای انحصارگران قدرت سیاسی، پیروزی بود.

تحمیل حجاب بر زنان و منع کردن جامعه از سبک زندگی‌هایی که قدرت نمی‌پسندید، راه ندادن آدم‌هایی با سبک زندگی‌های نامطلوب حکومت به بوروکراسی – از آموزش و پرورش تا وزارت امور خارجه – و ترویج صرفاً یک سبک زندگی رسمی در رسانه و همه تریبون‌های حاکمیت، برای حامیانش پیروزی بود.

تضعیف رسانه‌ها و مطبوعات، اجازه ندادن به شکل‌گیری هیچ قدرت رسانه‌ای مستقل، فقدان رادیو و تلویزیون خصوصی و مستقل از اراده سیاسی حاکمیت، برای‌شان پیروزی بود. بی‌اعتبار کردن چهره‌های سیاسی – در طیف متنوعی از گرایش‌ها، حتی در میان خودی‌های پیشین - با انواع نام و ننگ‌ها، به وقت خودش پیروزی به حساب آمد.

کوفتن بخش خصوصی اقتصاد با مصادره‌های اوایل انقلاب، واگذاری شرکت‌های دولتی به خصولتی‌ها و ممانعت از شکل‌گیری بخش خصوصی واقعی، مداخله گسترده در اقتصاد، قیمت‌گذاری دستوری و انواع مجوز و ... پیروزی بخش دولتی و قدرت سیاسی در ممانعت از شکل‌گیری نیروی چالش‌برانگیز بخش خصوصی نسبتاً مستقل، پیروزی بود.

راندن منتقدان از دانشگاه‌ها و تلاش برای یکدست‌سازی استادان دانشگاه و ترساندن اندک منتقدان باقیمانده، پیروزی به حساب آمد. دانشگاه ساکت و ابتر، پیروزی به حساب آمد. نظام مجوز دادن به تولید محصولات فرهنگی و زهر چشم گرفتن از نویسنده، فیلمنامه‌نویس و فیلم‌ساز، موسیقی‌دان و آهنگساز و خواننده، پیروزی قرائت دولتی از فرهنگ بر قرائت مردمی و طرفدار آزادی اندیشه و فرهنگ بود.

ساختن صدها سازه آبی پرهزینه و مهار همه رودخانه‌هایی که در این سرزمین جاری بود، به زمان خودش پیروزی به حساب آمد. واریز کردن همه این آب‌ها به حساب کشاورزی و صنعت و مصارف شهری غیربهینه هم پیروزی به حساب آمد. تزریق انرژی ارزان از جیب منابع طبیعی فراوان ایران به فعالیت اقتصادی غیرکارآمد هم پیروزی به حساب آمد.

گرفتن سفارت‌ها، رویکرد تند و تُرُش به سیاست خارجی، دوری از منطق دیپلماتیک و ... هم در مقاطعی پیروزی به حساب آمدند.

خلاصه به هر عرصه‌ای که پا بگذارید شاهد ریز و درشتی از این پیروزی‌های خُرد از نگاه حامیان آن‌ها هستید. اما امروز همه این پیروزی‌ها مسببان وضع موجودند. بانیان وضع موجود در واقع همین پیروزی‌هایی هستند که زمانی عاملان و حامیان آن‌ها سرخوشانه آن‌ها را بزرگ داشته و جشن گرفته‌اند.

همین پیروزی‌های ظاهری، بوروکراسی را از درون مثل موریانه خورد و تُهی کرد چنان که امروز بعد از شصت روز التهاب در کشور، انگار بوروکراسی نیست؛ حزب و گروهی باقی نماند تا مبدع ابتکاری سیاسی یا حامل سرمایه اجتماعی باشد؛ مرجعیت رسانه‌ای از این کشور رفت و در خارج نشست؛ دانشگاه چنان ابتر و اخته شده که جز ناله‌هایی از آن صدایی به گوش نمی‌رسد؛ و اقتصاد زیر بار عوارض غلبه سیاست‌گذاری دولتی و عواقب سیاست خارجی پیروزمند انگاشته‌شده، ضجه می‌زند. همان پیروزی در اجبار کردن سبک زندگی بود که جرقه رخدادهای اخیر را زد.

کاش در همه این عرصه‌ها آن پیروزی‌های کوچک حاصل نشده بود و جامعه توانسته بود از خودش در برابر قدرت سیاسی دفاع کند. چون نیک بنگرید، گاهی شکست خوردن عین پیروزی در درازمدت است و در این حکمتی نهفته است. راستش فکر می‌کنم دموکراسی راهی برای درست، به موقع و کم‌هزینه شکست خوردن حکومت از جامعه است.

@IranDel_Channel

💢
👍1
🔴 یک توییت و شرحی بر آن

✍️ #محمدعلی_بهمنی_قاجار، دانش‌آموخته دکتری حقوق

اسدالله لاجوردی برای دکتر مهدوی دامغانی درخواست اعدام کرده بود، چون روز چهارم آبان تولد شاه را تبریک گفته بود. این اقدامات در ذیل عنوان اتهامی مشارکت در تحکیم مبانی رژیم طاغوت بود، محمدی گیلانی رئیس دادگاه، کیفرخواست را نپذیرفت و حکم اعدام صادر نکرد.
امروز همین طرز تفکر دوباره سر برآورده است، اقدام برخی بازیکنان تیم ملی فوتبال در دیدار با رئیس قوه‌مجریه درست نبود، احساسات مردم نسبت به این دیدار و خشم و سرخوردگی آنان قابل درک است، به کسی نمی‌توان گفت به زور به تیم ملی حس داشته باش، اما مگر شما می‌دانيد بازیکنان در چه شرایطی به این دیدار رفتند؟! افزون بر این متهم کردن بازیکنان تیم ملی به این که چون به این دیدار رفتید پس در خون‌ها و جنایات و ....شریک هستید آیا درست شبیه منطق لاجوردی و خلخالی و.....نیست؟!
شادی کردن از باخت تیم ملی، خوشحالی از ضربه به سر بیرانوند که او را در معرض ضربه مغزی قرار داده است، با چه منطقی توجیه‌پذیر است؟ آیا این همان ایران دموکراتیک و آزاد و حقوق بشری است که می‌خواهیم در آینده بسازیم؟
می‌گویند این تیم برای ما تیم ملی نیست، چون بازیکنانش به اندازه کافی پشت مردم نبودند، اولاً دنیا و رسانه‌های معتبر جهان می‌گوید بازیکنان تیم ملی با ملت همدردی کردند ثانیاً مگر ملاک فوتباليست تیم ملی بودن مبارزه سیاسی است؟ عجب پس شما هم تعهد را بر تخصص مقدم می‌دانید؟ اگر فردا روزی تغییر حاصل شد، مثلاً می‌خواهید مهدی طارمی را از تیم ملی حذف کنید چون مبارز نبوده؟! چه جالب شما هم که دقیقا مثل اسلاف‌تان در صدر انقلاب هستید که بازیکنان تیم جام جهانی آرژانتین و....را حذف کردند حتی خشن تر از آنان.
این داستان به تیم ملی ختم نخواهد شد، امروز تیم ملی را قربانی کردند فردا سنگرهای دیگر را. امروز خوشحالی برای باخت تیم ملی و جشن گرفتن با پرچم انگلیس را طبیعی جلوه دادند و فردا زبانم لال از کجا معلوم که مداخله‌ی نظامی خارجی را توجیه نکردند.

شاید در جواب بگویید تقصیر حکومت است، من هم قبول دارم مقصر تمام این بدبختی‌ها را می‌شناسم اما مگر قرار نبود متفاوت باشیم مگر نباید ما ملی و میهن‌پرست و تخصص‌گرا و بردبار و تکثرگرا باشیم؟!
بیایید اصول بنیادین و خط قرمزهایی برای خود تعریف کنیم و بر آن محکم بایستیم، اصولی مبتنی بر منافع ملی و حقوق بشر و تکثرگرایی و تحمل مخالف.

@IranDel_Channel

💢
🔴 ایسنا به نقل از یک کارشناس مسائل قفقاز: ژست کودکانه باکو علیه ایران

✍️ گفتگوی ایسنا با #سالار_سیف‌الدینی

▫️عملیات تروریستی طراحی شده علیه ایران در شاهچراغ (شیراز) نشان داد که دامنه تهدید باکو از جدار بیرونی مرزها به عمق استراتژیک کشور رسیده است. هیچ کشوری تاکنون به این شکل ایران را تهدید نکرده است. از یک طرف نیروهای جدایی‌طلب، از یک طرف نیروهای طرفدار فروپاشی مانند فرقه رجوی، از سویی نیروی های تروریست تکفیری، از سوی دیگر تهدید به نابودی ایران که بخشی از برنامه روزمره شبکه‌های دولتی و نیمه دولتی باکو شده است. در این معنا باکو با کُنش‌های سیاسی و کُدهای ژئوپلیتیکی که در چند هفته اخیر علیه ایران فرستاده است (از سمرقند تا آلبانی) تبدیل به معضل مهم امنیت ملّی شده است. به همین نسبت باید تلقی جغرافیایی ایران از تهدید، تغییر و تنظیم شود.
 
▫️مرزهای شمالی و قفقاز نیز برایش با اهمیت است، اظهار داشت: مرزهای شمال غرب برای ایران اهمیت و ماهیت اقتصادی دارد. از زمانی که نیروهای علی اف درحد فاصل «حورادیز تا خداآفرین» مستقر شده اند، این مرزها از ماهیت اقتصادی به وضعیت امنیتی تغییر ماهیت داده است. پیش از استقرار نیروهای علی اف در محور فوق، کشور کاملا با ثبات و آرام بود و ایران هیچ مشکل امنیتی و حتی انتظامی در این مرزها نداشت. اما امروز برای حفظ ثبات و امنیت این مرزها ناچار به برگزاری چند مانور بزرگ در مدت دو سال و استقرار دائمی نیروهای ارتش و سپاه در امتداد مرز هستیم.
 
▫️نوع روابط باید بازبینی شده و از ابتدا ریل گذاری شود. ریل گذاری روابط در آغاز دهه نود، به شکلی نبود که قادر به ادامه مسیر باشد و بنیانی کج داشت. اکنون به نقطه گسست در روابط رسیده ایم. این گسست، عمیق تر از آن است که با مقاله و گفت‌وگوی تلفنی ترمیم شود. دغدغه های امنیتی ایران در مرزهای شمال غرب جدی است، به قدری که اصولا قبل از هر چیزی این دغدغه به نفس وجود مرزهای شمال غرب باز می گردد!
 
▫️اگر تهدید بالقوه علیه ایران از ناحیه وجود داشته باشد، ایران باید همان رفتار و سیاستی را در پیش بگیرد که در قبال اقلیم شمال عراق در پیش داشته است. یعنی «دفاع مشروع پیش دستانه» و از نظر حقوق بین الملل کشوری که یکبار مورد حمله قرار گرفته و شواهد قانع کننده مبنی بر دخالت و آمادگی همان دشمن برای تهاجم مجدد وجود دارد، در این حالت نیاز نیست منتظر حمله تروریستی قریب الوقوع دیگری بماند. حق اقدام متقابل نیز یکی دیگر از قواعد بین المللی است که ایران می تواند به آن متوسل شود.


متن کامل در ایسنا

@IranDel_Channel

💢
🔴 یادداشت کوتاه در مورد کارکرد حزب

✍️ #تیرداد_بنکدار

کارکرد احزاب سیاسی حایل بودن میان دولت و جامعه است. بنابراین حزب باید در گستره‌ی کشور قرار بگیرد و محدود به ناحیه و قوم خاصی نباشد. تنها در چارچوب کشور است که می‌توان دموکرات یا حامی زحمتکشان بود. حزبی که محدود به قوم و ناحیه خاصی باشد، به طور ماهوی دچار کژکارکردی است و زیان‌باری آن در خوش‌خیم‌ترین وضع ترویج خاص‌گرایی‌های ویرانگر قومی و ناحیه‌ای (قوم‌گرایی و ناحیه‌گرایی) است، در میانه‌ترین وضع به دنبال زودن یکپارچگی سرزمینی و ملی کشور با نام رمز فدرالیسم می‌رود و در وخیم‌ترین وضع نیز به تجزیه‌طلبی می‌رسد.
البته برای این احزاب معمولاً دو مرحله‌ی خوش‌خیم و میانه‌ نخست و دوم، مراحل تاکتیکی برای رسیدن به مرحله نهایی که استراتژی تجزیه است می‌باشد. بدیهی است که زعمای این قبیل احزاب در مراحل تاکتیکی‌شان، استراتژی نهایی خود را کتمان کنند اما هیچ فرد و جریان نه لزوماً ملی‌گرا که واجد مسئولیتی، نباید فریب وارون‌نمایی آنها را بخورد که اگر جز این باشد، یا فاقد درایت کافی برای کُنش سیاسی در چارچوب کشور است و یا متحد ذاتی دشمنان وحدت و یکپارچگی ملت و کشور و در هردو حالت هم یاری‌رسان به استبداد حاکم است.

@IranDel_Channel

💢
🔴 نباید روایت تجزیه‌طلبانه را پذیرفت.

گفت‌وگو با #احسان_هوشمند پژوهشگر مسائل اقوام درباره اعتراضات اخیر

✍️ #داود_دشتبانی، خبرنگار گروه دیپلماسی


♦️برای درک نسبت این اعتراضات با قومیت‌ها و نگاه قومیتی، هم‌میهن گفت‌وگویی با احسان هوشمند، پژوهشگر مسائل اقوام و فعال ملی مذهبی داشته است. او در بخشی از این گفت‌وگو به سخنان جاوید رحمان گزارشگر حقوق بشر اشاره کرد که به نوعی تمرکزش بر اعمال تبعیض بین حقوق بنیادین اقلیت‌های قومی در ایران بوده است و این نوع روایت‌ها را در فضای اپوزیسیون خارج از کشور گسترده می‌داند. او در این زمینه می‌گوید:«این نوع روایت‌ها در صحبت‌های فاش‌شده رعنا رحیم‌پور مجری تلویزیون بی‌بی‌سی‌فارسی هم بود که گفته در یک شبکه ماهواره‌ای خارج از کشور، خواسته شده فقط صدای جریان‌های قوم‌گرا، به ایران منتقل شود و به یک نوعی روایت قومی داده شود. چون بعداً این روایت می‌تواند به روایت مسلحانه هم تبدیل شود. مورد دیگر سخنان جان بولتون است که به صراحت می‌گوید فضای اعتراضات فضای اسلحه و جنگ مسلحانه است و آن را به کردستان هم ربط می‌دهد.»

♦️در روزهای نخست ماجرا البته اگر دولت و کل ساختار سیاسی، هوشمندانه و با درایت و تدبیر عمل می‌کردند، به احتمال زیاد حادثه این ابعاد را به خود نمی‌گرفت. به‌عنوان نمونه اگر همان روز اول که خانم مهسا امینی درگذشت، وزیر کشور به بیمارستان می‌رفت و ضمن ابراز تأسف و همدردی با خانواده مرحوم امینی بیان می‌کرد وزارت کشور می‌خواهد با خطاهای احتمالی برخورد کند و در همان روز یک یا تعدادی از مسئولان امر برکنار می‌شد، حتماً می‌توانست فضا را تلطیف کند و مقداری از آن التهاب بکاهد.

♦️به نظر برخی این پدیده می‌توانست روایت قوم‌گرایانه به خودش بگیرد، اما نه‌تنها روایت قوم‌گرایانه در آن نتوانست اثرگذار باشد، بلکه به یکی از عمومی‌ترین تحولات معاصر کشور در حوزه سبک زندگی و حقوق فردی و شهروندی مبدل شد و نشان می‌دهد گروهی از ایرانی‌ها در برابر فوت خانمی که توسط گشت ارشاد بازداشت شده و اهل‌ سنت و کُرد هم هست، ابراز تأسف و نگرانی و همدردی کردند و همدلی خود را نشان دادند. پس این پدیده در اساس یک پدیده قومی نبوده و همراهی بسیاری از ایرانی‌ها و شعارهایی که داده می‌شود، مانند کردستان، زاهدان جانم فدای ایران، یا کردستان و زاهدان چشم و چراغ ایران، نشان‌دهنده رویکرد ملی است که در این فرایند اعتراضی حاکم شده است.

👇👇
متن کامل

@IranDel_Channel

💢
🔴 لزوم اعزام یک هیئت ویژه به غرب کشور

✍️ #احسان_هوشمند، ایران‌شناس

♦️شهروندان چشم‌انتظار ابتکار عملی اثربخش در غرب کشور هستند تا بخشی از رنج‌های مردم التیام و برای کاهش خشونت‌ها تدابیر تازه و جدی‌ای اندیشیده شود.

♦️در شرایط موجود به جز نیروی‌های انتظامی و شهروندان معترض نیروی واسط و میانه مرکب از معتمدین و دلسوزان و مشفقان در میدان نیست که بتواند به کاهش التهاب یاری رساند. مسئولین محلی و استانی نیز استفاده از ظرفیت‌های مدنی و اجتماعی برای مدیریت شرایط دشوار موجود را تاکنون به صورت جدی و هماهنگ و برنامه‌ریزی شده مورد توجه قرار نداده‌اند.

♦️ استمرار خشونت‌ها موجب چرخه بیشتر و عمیق‌تر خشونت می‌شود و بر درد و رنج هموطنان در کل کشور به‌ویژه در غرب می‌افزاید و به فعال شدن شکاف‌های دیگر منجر می‌شود. استمرار این وضعیت نافی اداره معقول کشور است.

♦️ در دو ماه گذشته تنها پس از اتفاقات غم‌انگیز زاهدان و خاش که با تلفات فراوان همراه بود، در ابتکارعملی چند هیئت برای ریشه‌یابی حوادث و بررسی علل بروز خشونت‌ها عازم منطقه شد. حضور این هیئت‌ها موجب کاهش نسبی خشونت‌ها شد و به تغییرات در ساختار انتظامی استان سیستان و بلوچستان و به‌صورت محتمل تغییرات بعدی در مدیریت عالی استان منجر شده و می‌شود.

♦️با این تجربه مشخص شد که حضور هیئت ویژه نه‌تنها موجب سواستفاده نمی‌شود و نشانی از ضعف تلقی نمی‌شود، بلکه با ابتکار عمل می‌توان به کاهش خشونت‌ها و مدیریت شرایط امیدوار بود.

♦️تجربه اعزام هیئت ویژه و ترمیمی به سیستان و بلوچستان نشان داد ابتکار عمل در سطوح مختلف، آن هم در شرایطی که مدیران محلی از توانایی و دانش و تجربه لازم و تدبیر مورد نیاز برای مواجهه با شرایط موجود برخوردار نبودند، می‌تواند در کاهش خشونت‌ها اثرگذار باشد.

♦️لذا ضروری است مقامات عالی‌رتبه کشور با درک واقع‌بینانه از شرایط دردناک و غم‌انگیز به‌وجودآمده برای مدیریت شرایط موجود وارد عمل شوند و با ابتکار عملی مؤثر، هیئتی برای ریشه‌یابی حوادث و برخورد با کم‌کاری‌ها یا خطاهای احتمالی اعزام شود.

♦️ امروز هم‌وطنان سنی‌مذهب ما در غرب کشور چشم‌انتظار ابتکار عمل و اقدامات ترمیمی مسئولان ارشد و عالی‌رتبه کشور هستند.

♦️ فراموش نکنیم منطقه درگیر تنش‌های مذهبی و قومی مشهود و عمیقی است و در این شرایط ایران عزیز ما بیش از هر زمان نیازمند تدبیر و آرامش و عقلانیت.
👇👇
متن کامل یادداشت


@IranDel_Channel

💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 پشت‌پرده‌ی ادعاهای علی‌اف

🎙 نسخه صوتی

▫️طى چند ماه گذشته روابط تهران و باكو متاثر از برخى ادعاهای الحاق‌‌‌‌‌گرایانه مقامات رژیم باکو در مورد مناطق شمال‌‌‌‌‌غربی ایران و اتهام‌زنی‌هاى الهام على‌اف تاحدودی دچار تنش شده است.

▫️اين تحركات و ادعاهاى باكو از كجا نشات مى‌گيرد و چشم انداز اين تنش به كجا خواهد انجاميد؟

▫️ #داود_دشتبانی، سردبير ماهنامه وطن‌يولى و كارشناس مسائل قفقاز و سید جواد ميرى‌مینق، دانش‌آموخته‌ی جامعه‌شناسى و پژوهشگر در پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگی در ميزگردى به بررسی اين موضوع پرداختند.
.
منبع: اکو ایران

🔴 حجم ویدئو ۸۱ مگابایت می‌باشد. 🔴


@IranDel_Channel

💢
Audio
🎙 پشت پرده ادعاهای علی‌اف

🎥 نسخه ویدئویی

▫️طى چند ماه گذشته روابط تهران و باكو متاثر از برخى ادعاهای الحاق‌‌‌‌‌گرایانه مقامات رژیم باکو در مورد مناطق شمال‌‌‌‌‌غربی ایران و اتهام‌زنى‌هاى الهام على‌اف تاحدودی دچار تنش شده است. اين تحركات و ادعاهاى باكو از كجا نشات مى‌گيرد و چشم انداز اين تنش به كجا خواهد انجاميد؟

▫️داود دشتبانی، سردبير ماهنامه وطن يولى و كارشناس مسائل قفقاز و سید جواد ميرى‌مینق، دانش‌آموخته جامعه‌شناسى و پژوهشگر در پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى در ميزگردى به بررسی اين موضوع پرداختند.

منبع: اکو ایران

🔴 حجم فایل صوتی ۵۲ مگابایت می‌باشد. 🔴

@IranDel_Channel

💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 پیمان عارف اسکویی: در ملی‌گرایی ایرانی، همیشه لهجه‌ی آذری وجود دارد.

@IranDel_Channel

💢
🔴 شماره ۵۲ ماه‌نامه‌ی #وطن_یولی (راهِ وطن) منتشر شد.

📖 برای مطالعه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.



@IranDel_Channel

💢
VatanYoli52.pdf
1.7 MB
🔴 شماره ۵۲ ماه‌نامه #وطن_یولی (راهِ وطن)
شماره‌ی آبان ۱۴۰۱ خورشیدی



@IranDel_Channel

💢
کورش زعیم در گفتگو با پیمان عارف : برای گذار خشونت پرهیز می‌کوشیم
🔴 کوروش زعیم - عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران - در گفتگو با پیمان عارف:
"برای گُذار خشونت‌پرهیز و ملی می‌کوشیم."

🎙 فایل صوتی برنامه‌ی تلویزیونی "#هوده" در کانال یک (Channel one)
قسمت چهارم

میزبان: #پیمان_عارف
میهمان: کوروش زعیم


🔴 پانوشت: دقایق ابتدایی برنامه، مشکل فنی صدا وجود دارد.

🔴 برای تماشای برنامه می‌توانید به آدرس زیر در یوتیوب نیز مراجعه کنید:

🎥 هوده - قسمت چهارم


@IranDel_Channel

💢
درباره شب چله و زایش مهر
دکتر ژاله آموزگار
🎙 سخنرانی دکتر #ژاله_آموزگار درباره شب چله و زایش مهر در یکی از نشست‌های شب‌های بخارا

@IranDel_Channel

💢
چرا گورباچف موفق نشد؟ پرگار
🎙 عنوان صدا: چرا گورباچف موفق نشد؟

🔴 برنامه پرگار بی‌بی‌سی فارسی

🔴 تاریخ پخش: شنبه ۱۲ آذر ۱۴۰۱ خورشیدی

✍️ سالی که رو به پایان است سال درگذشت کسی‌ست که اصلاحات بنیادی در اتحاد شوروی را به عهده گرفت‌، اما به اذعان خودش در این کار شکست خورد. دلایل شکست گورباچف چه بود؟

مهمانان برنامه: عرفان نوربخش؛ دانش‌آموخته‌ی مطالعات روسیه و #پیمان_عارف؛ دانش‌آموخته‌ی علوم‌سیاسی


🎥 برای تماشای برنامه می‌توانید به یوتیوب مراجعه کنید.

@IranDel_Channel

💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اتاق کلاب‌هاوسی:
ایرانشهر چیست؟ ایرانشهری کیست؟

⛔️ تذکر: حجم فایل ۲۶۲ مگابایت هست.

🗓 این اتاق کلاب‌هاوسی، آدینه، دهم تیر ماه ۱۴۰۱ خورشیدی ضبط شده است.

🔴 می‌توانید از طریق یوتیوب نیز صدای این اتاقِ کلاب‌هاوسی ضبط شده را بشنوید.

@IranDel_Channel

💢
🔴 "برجام؛ پروژه یا پروسه؟"

✍️ #مالک_رضایی، کارشناس‌ارشد علوم‌سیاسی

با هر لحن و گویشی که هیئت مذاکره‌کننده ایرانی و دول ۱+۵ بعد از دور اخیر مذاکرات وین، مقابل دوربین‌ها داشته باشند، باید گفت که فعلا مذاکرات فی‌مابین، بی‌نتیجه بوده است.

این واقعیت را قبل از اینکه ما بگوییم، سقوط ده درصدی ارزش ریال در مقابل روند افزایشی قیمت دلار، و ورود این شاخص مبادلات بین‌المللی به کانال ۳۱ هزار تومان، در همین چند روز اخیر به ما می‌گوید.

اما همه این مباحث، حول محور همین برجام بخت‌برگشته‌ای است که در طول شش سالی که از عمر نقاهت‌بار آن می‌گذرد؛ نه‌تنها پیکر نحیف آن در خارج، مورد هجمه اسرائیل و عربستان و... بوده، بلکه خود ما نیز بارها زده‌ایم سنگ، بر "جام".

اینجاست که باید از خود بپرسیم: اساسا، نگاه ما به "برجام" یا همان "برنامه جامع اقدام مشترک فی‌مابین ایران، آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلستان + آلمان" چیست؟

به بیان دیگر، آیا بر جام در ذات خود یک "پروژه" بود که به منزله یک قرارداد حقوقی لازم‌الاجرا و قطعی، میان اعضای آن یک‌بار "طوعا او کرها" امضاء شد و تمام؟

یا یک "پروسه" بود که بقای آن در گروی تعامل همه عوامل آن بود و چنانچه پای منافع  هرکدام از آن عوامل در این تعامل می‌لنگید، بی‌عذر و بهانه‌ای از همراهی و شراکت با آن اجتناب می‌کرد؟

فارغ از هرگونه بزرگ‌نمایی و کوچک‌نمایی برجام، باید پذیرفت که این تفاهم در ذات خود، از همین فرضیه اخیر تبعیت می‌کرد و پای هیچ‌کدام از طرفین در آن، به آن اندازه، محکم بسته نشده بود که مانعی بر خروجش از آن باشد.

آنچه که همه عوامل را برای ماندن در یک "پروسه" تشویق می‌کند، تداوم منافع آنهاست. از این منظر، نه دوستی در آن ملاک است و نه دشمنی. آنچه که ملاک است، منافع آنهاست و بس.

خاصیت یک پروسه همین است که نفع همه عواملی را که به‌مثابه شرکایی بر گرد یک "اقدام مشترک"اعتماد کرده‌اند، در طول کارکرد خود، تامین کند.

آنچه که الزامات ماندن کسی را بر پای یک قرارداد، با هر ضرر و زیانی، تضمین می‌کند؛ ماهیت پروژه‌ای بودن آن است، نه پروسه‌ای بودن آن.

در محور پروسه، تا یک امر، از حالت "تقابل/ تقابل مداوم" به "تعامل/ تعامل مداوم" میل نکند، امیدی بر استمرار آن نیست و این همان چیزی است که از آن بعنوان "روح برجام" یاد می‌شود.

در یک توافق پروسه‌محور، نمی‌توان به یک طرف ماجرا گفت که امضا کردی برو کنار! دیگر نمی‌خواهم اصلا ریختت را هم ببینم! اما چنین مضمونی را در امور پروژه‌محور، می‌توان گفت.

در امور پروسه‌محور، وقتی دیده شود که یک پای پروسه می‌لنگد، باید دریافت که علت آن چیست و طبعا، یافتن پاسخ این پرسش، با اجتناب از گفت‌وگو با آن طرف، ممکن نیست.

حتی همان دونالد ترامپ هم، چند ماه قبل از خروجش از برجام، ناله سر داد و به رئیس‌جمهور وقت ایران پیغام داد که چند مسئله و ابهامی هست که بهتر است در مورد آن یک گفت‌وگویی صورت گیرد و حتی خروجش از برجام را با اعلام قبلی، چند ماه به تاخیر انداخت که بلکه پیامی از سوی ایران دریافت کند. اما آیا از طرف ایران، حتی در سطح یک کارمند ساده وزارت خارجه، کسی بود که مسئله را پیگیر شود.

به‌هرحال، آمریکا احساس کرد که در روند اجرای برجام، بازنده است و از آن خارج شد. ای‌بسا هیلاری کلینتون و جو بایدن هم اگر به‌جای ترامپ بودند و نوع مواجهه ایران پس از برجام را می‌دیدند، از آن خارج می‌شدند.

اگر اینگونه نیست، پس چرا بایدن، به‌رغم وعده‌هایش، کار برجام را از همان نقطه توقف، آغاز نمی‌کند و بی‌دردسر به قافله آن نمی‌پیوندد.؟!

باری؛ اگر برجام، نفعی برای ما دارد، بپذیریم که باید نفع متقابلی هم برای طرف مقابل داشته باشد. خاصه که نام این طرف، عضو موثر آن، یعنی آمریکا باشد. طبعا، آمریکا در پروسه‌ای نمی‌ماند که نقش نوکر بی‌مزد و مواجب را برای اروپا و روسیه و چین و... ایفا کند.

اگر ما حقیقتا دنبال احیای برجام هستیم، باید بدانیم که شترسواری دولادولا نمی‌شود و با اجتناب از مذاکره با طرف اصلی آن، چنین احیایی ممکن نیست. و اگر هم دنبال تقابل هستیم، بسم‌الله!

در این حالت، نباید گمان نکنیم که از اجاق روسیه و چین و... هم برای ما آبی گرم می‌شود. آمریکای بایدن، توان همراه ساختن همه آنها را برای بردن پرونده ایران به ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل با تمام پیامدهای منفی‌ای که برای اقتصاد ایران خواهد داشت، دارد و در آن مرحله، روسیه و چین، تندتر از دول اروپایی با آمریکا، همراهی خواهند کرد...


@IranDel_Channel

💢
چرا مجازات اعدام محکوم است؟
🔴 چرا مجازات اعدام محکوم است؟

🎙 فایل صوتی برنامه‌ی تلویزیونی "#هوده" در کانال یک (Channel one)
قسمت پنجم
تاریخ پخش: هفدهم آذر ۱۴۰۱ خورشیدی

مجری - کارشناس: #پیمان_عارف، دانش‌آموخته‌ی علوم‌سیاسی



🔴 برای تماشای برنامه هوده در یوتیوب به آدرس زیر مراجعه کنید:

🎥 هوده - قسمت پنجم


@IranDel_Channel
💢
🔴 تفاوت واژه‌ی حاکمیت و حکومت

✍️ #مهرداد_فرهمند

واژه حاکمیت تقریباً اغلب اوقات اشتباه به کار می‌برده شود. حتی استادان علم سیاست نیز فراوان این خطا را مرتکب می‌شوند. به غلط، رایج شده که هنگامی که مقصود فراتر از دولت بوده، کلیت نظام حاکم مدّ نظر باشد، یا اینکه مقصود، سطوح تصمیمگیری بالاتر از دولت و رئیس جمهور باشد، می گویند: حاکمیت. در حالی که حاکمیت در ادبیات سیاسی اصلا چنین معنائی نمی دهد.
از نخستین درسهای علوم سیاسی این است که دولت - ملت با سه عنصر حاکمیت، جمعیت و سرزمین شکل می‌گیرد. ملتها دارای حق حاکمیتند که دولت اگر دموکراتیک باشد به نمایندگی از مردم و اگر نباشد، بدون داشتن این نمایندگی، حاکمیت را اعمال می‌کند. قدرت در هر ملتی به دست هر کس بیفتد، با اعمال حق حاکمیت، دولت تشکیل می‌دهد و حکومت می‌کند. حاکمیت با حکومت مترادف نیست. با دولت یا نظام حاکم نیز مترادف نیست. حاکمیت حقی است که صاحب قدرت سیاسی از آن خود می‌کند (چه این حق را مردم داوطلبانه به صاحب قدرت واگذار کنند و چه به زور). پس درست نیست بگوییم حاکمیت چنین کرد و چنان کرد یا اینکه حاکمیت باید چنین کند و نباید چنان کند. حاکمیت کاری انجام نمی‌دهد. حکومت است که کار انجام می‌دهد. در چنین جملاتی باید به جای حاکمیت، کلماتی همچون حکومت یا حاکم یا حاکمان یا نظام حاکم را به کار برد.
واژه حاکمیت را مشروطه‌خواهان ایران و عثمانی معادل با واژه فرانسوی سوورنیته (Souveraineté) وضع کردند (به انگلیسی: ساورینیتی). به جای «اِتا»، دولت (به انگلیسی: استیت) و به جای «گوورنمان» حکومت را گذاشتند (به انگلیسی: گاورنمنت). فرنگیها هیچگاه این سه مفهوم را به جای یکدیگر به کار نمی‌برند. در حالی که ما ایرانیان، حتی فرهیختگان و دانشگاهیانمان، همواره این سه مفهوم را با هم خلط می‌کنیم و در جای اشتباه به کار می‌بریم. حاکمیت که ذکرش رفت. اینکه جای دولت و حکومت نیز در ایران عوض شده، بحث جداگانه‌ای می‌طلبد که اینجا نمی‌گنجد.
حاکمیت از جمله کلمات عربی است که برای عربها معنای دیگری می‌دهد. در زبان عربی، کلمه حاکمیت تنها در مطالعات اسلامی و بحثهای اصولی و کلامی به کار می‌رود که اگر کسی علاقمند است می‌تواند برود ریشه پیدایش این مفهوم را که به دوران خوارج و جنگ نهروان باز می‌گردد، مطالعه کند. آنجا هم معنای داوری می‌دهد و نه حکومت. عربها به جای سوورنیته فرانسوی، واژه سیادت را به کار می‌برند.

@IranDel_Channel

💢
👍1