.
🔴 دوازدهم فروردینماه زادروز دکتر احسان یارشاطر، بنیانگذار و سرویراستار دانشنامۀ ایرانیکا و استاد پیشین مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیای نیویورک
نشان عمدۀ پایداری هویت ایرانی در درجۀ اول حفظ زبان ملی با وجود تسلط تازیان است. گفتنی است که با آنکه جمعیت کثیری از قبایل عرب در خراسان سکنی گزیدند، خراسانیان بهخلاف مردم مصر و شام عربزبان نشدند، برعکس تازیانی که در شهرها و دهات خراسان ساکن شدند - بهخلاف آنها که جدا از ایرانیان بهصورت قبیله میزیستند - فارسیزبان گردیدند و در حملۀ ابومسلم به عراق در زمرۀ سپاهیان او درآمدند.
البته باید گفت که تأثیری که اسلام بر ایران بخشیده است با تأثیر تمدنهای دیگر تفاوتی اساسی دارد و آن قبول کیشی تازه است، بهخصوص که اسلام مانند سایر ادیان خاورمیانه تنها ناظر به مسائل روحانی و ارتباط میان بنده و پروردگار نیست، بلکه روابط اخلاقی و اجتماعی و مسائل مالی و قضایی و به عبارت دیگر کلیۀ شئون زندگی را دربرمیگیرد؛ ازاینرو فرهنگ تازهای که از زمان صفاریان و سامانیان و مقارن فتور دولت عباسی در ایران شکفتن آغاز کرد در محدودۀ آیین اسلام روی داد.
اهمیت این فرهنگ درخور توجه است. اگر به کشور ایران محدود بود فقط اهمیت ملی و محلی داشت، اما این فرهنگ قلمروی بسیار وسیعتر دارد. توینبی (toynbee) مورخ نامدار این قرن که تمدنهای مختلف دنیا را موضوع تحقیق خود قرار داده و به تمدن ایران و اسلام توجه خاص مبذول داشته میگوید: اگر به عقب برگردیم و بخواهیم ریشه و منشأ جامعۀ اسلامی امروز را جستجو کنیم به جامعهای برمیخوریم که حوزۀ جغرافیایی آن از شرق دریای مرمره شروع میشود و به خلیج بنگال منتهی میگردد و شامل آناتولی و آذربایجان و خراسان و حوزۀ رودهای جیحون و سیحون و افغانستان و هندوستان (پهنۀ شمالی هند از پنجاب تا مصب رودخانۀ گنگ) است. این جامعه یا فرهنگ را توینبی «جامعۀ ایرانی» (Iranian society) میخواند؛ زیرا در سراسر قلمرو آن فرهنگ ایرانی فرمانروا بود و زبان فارسی زبان فرهنگی آن به شمار میرفت. همین پهنه است که مآلاً بهصورت شاهنشاهیهای عثمانی و صفوی و گورکانی تشکل یافت. در قلمرو این سه دولت تا زمانی که تمدن مغربزمین پا در صحنه گذاشت و رهبری فرهنگی را به دست گرفت، زبان و ادبیات و هنر و اندیشۀ ایران پیشوایی داشت و سرمشق و اساس فرهنگهای محلی به شمار میرفت.
🔴 منبع: «پیوستگی تاریخ ایران»، احسان یارشاطر، نشریۀ ایرانشناسی، بهار ۱۳۷۰، شمارۀ ۹، ص ۱۷
@IranDel_Channel
💢
🔴 دوازدهم فروردینماه زادروز دکتر احسان یارشاطر، بنیانگذار و سرویراستار دانشنامۀ ایرانیکا و استاد پیشین مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیای نیویورک
نشان عمدۀ پایداری هویت ایرانی در درجۀ اول حفظ زبان ملی با وجود تسلط تازیان است. گفتنی است که با آنکه جمعیت کثیری از قبایل عرب در خراسان سکنی گزیدند، خراسانیان بهخلاف مردم مصر و شام عربزبان نشدند، برعکس تازیانی که در شهرها و دهات خراسان ساکن شدند - بهخلاف آنها که جدا از ایرانیان بهصورت قبیله میزیستند - فارسیزبان گردیدند و در حملۀ ابومسلم به عراق در زمرۀ سپاهیان او درآمدند.
البته باید گفت که تأثیری که اسلام بر ایران بخشیده است با تأثیر تمدنهای دیگر تفاوتی اساسی دارد و آن قبول کیشی تازه است، بهخصوص که اسلام مانند سایر ادیان خاورمیانه تنها ناظر به مسائل روحانی و ارتباط میان بنده و پروردگار نیست، بلکه روابط اخلاقی و اجتماعی و مسائل مالی و قضایی و به عبارت دیگر کلیۀ شئون زندگی را دربرمیگیرد؛ ازاینرو فرهنگ تازهای که از زمان صفاریان و سامانیان و مقارن فتور دولت عباسی در ایران شکفتن آغاز کرد در محدودۀ آیین اسلام روی داد.
اهمیت این فرهنگ درخور توجه است. اگر به کشور ایران محدود بود فقط اهمیت ملی و محلی داشت، اما این فرهنگ قلمروی بسیار وسیعتر دارد. توینبی (toynbee) مورخ نامدار این قرن که تمدنهای مختلف دنیا را موضوع تحقیق خود قرار داده و به تمدن ایران و اسلام توجه خاص مبذول داشته میگوید: اگر به عقب برگردیم و بخواهیم ریشه و منشأ جامعۀ اسلامی امروز را جستجو کنیم به جامعهای برمیخوریم که حوزۀ جغرافیایی آن از شرق دریای مرمره شروع میشود و به خلیج بنگال منتهی میگردد و شامل آناتولی و آذربایجان و خراسان و حوزۀ رودهای جیحون و سیحون و افغانستان و هندوستان (پهنۀ شمالی هند از پنجاب تا مصب رودخانۀ گنگ) است. این جامعه یا فرهنگ را توینبی «جامعۀ ایرانی» (Iranian society) میخواند؛ زیرا در سراسر قلمرو آن فرهنگ ایرانی فرمانروا بود و زبان فارسی زبان فرهنگی آن به شمار میرفت. همین پهنه است که مآلاً بهصورت شاهنشاهیهای عثمانی و صفوی و گورکانی تشکل یافت. در قلمرو این سه دولت تا زمانی که تمدن مغربزمین پا در صحنه گذاشت و رهبری فرهنگی را به دست گرفت، زبان و ادبیات و هنر و اندیشۀ ایران پیشوایی داشت و سرمشق و اساس فرهنگهای محلی به شمار میرفت.
🔴 منبع: «پیوستگی تاریخ ایران»، احسان یارشاطر، نشریۀ ایرانشناسی، بهار ۱۳۷۰، شمارۀ ۹، ص ۱۷
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
👍9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 نقش رستم/ استان فارس
محوطهٔ باستانی نقش رستم یادمانهایی از عیلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را در خود جای داده است و از حدود سال ۱۲۰۰ پیش از میلاد تا ۶۲۵ میلادی همواره مورد توجه بوده است.
آرامگاه چهار تن از پادشاهان هخامنشی (داریوش بزرگ، خشایارشا، اردشیر یکم و داریوش دوم)، نقش برجستههای متعددی از وقایع مهم دوران ساسانیان، کعبه زرتشت و نقش برجستهٔ ویران شدهای از دوران عیلامیان در این مکان قرار دارند.
🔴 منبع: صفحه گردشگر نیوز
@IranDel_Channel
💢
محوطهٔ باستانی نقش رستم یادمانهایی از عیلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را در خود جای داده است و از حدود سال ۱۲۰۰ پیش از میلاد تا ۶۲۵ میلادی همواره مورد توجه بوده است.
آرامگاه چهار تن از پادشاهان هخامنشی (داریوش بزرگ، خشایارشا، اردشیر یکم و داریوش دوم)، نقش برجستههای متعددی از وقایع مهم دوران ساسانیان، کعبه زرتشت و نقش برجستهٔ ویران شدهای از دوران عیلامیان در این مکان قرار دارند.
🔴 منبع: صفحه گردشگر نیوز
@IranDel_Channel
💢
👍11
.
🔴 فارسی، انتخاب طبیعی همگانی در ایران بزرگ فرهنگی!
✍️ دکتر جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
در ایران، فارسی، به خلاف زبان باستانی هند که نتوانست در تحول آتیِ آن، به عنوان زبانی نوآئین، به زبان مشترک همه اقوام هندی تبدیل شود، در سه دورهی تحوّل آن، از پارسی باستان، فارسی میانه و فارسی جدید (که از این حیث که تاریخی هزار و سیصد ساله دارد کهنترین زبان جدید دنیا است) پیوسته، زبان مشترک همه اقوام ساکنِ ایرانِ بزرگ باقی و در همه دورههای تاریخی آن بازماند.
پایداری زبان فارسی در برابر عربی، که توامان زبان آئینی بود از نمونه جالب توجه و شاید منحصر به فرد تداوم یک زبان به دنبال هزیمت کامل دولت قومی است که به آن زبان سخن میگفتند. در دورانی که فارسی به زبان مشترک جماعات بسیار یا نخبگان آنان از شبه قاره تا آناتولی و حتی کشورهای بالکان تبدیل شد، در میان زبانهای دوران قدیم این دگرگونی در ژرفای یک زبان بسیار اندک بود. در این دوره زبان یونانی قدیم از میان رفته بود و تنها زبان لاتینی بود که توانست به زبان مشترک، علمی و آئینی جهان مسیحیت تبدیل شود و در تحوّلی دیگر نیز در سده چهاردهم زبان ایتالیایی به عنوان نخستین زبان اروپایی جدید، ظاهر شد.
فارسی به خلاف عربی و لاتینی که به طور عمده زبانهای آئیینی به شمار می آمدند و هر یک تحت حمایت یکی از دو دیانت جهانی گسترش یافتند، مانند ایتالیایی، زبان شعر و ادب بود و از راه درون مایه دنیوی خود مورد اقبال سخنگویان کشورهای جهان اسلام قرار گرفت. بدین سان به طور طبیعی هیچ یک از زبانهایی که در ناحیههای از ایران بزرگ به آن زبان سخن گفته می شد توان آن را نداشت که از محدود زبان محلّی و عامیانه فراتر رود.
▫️تاکید بر طبیعی بودن زبان فارسی از این حیث اهمیّت دارد که هم چنان که چیرگی خلافت و گرویدن به اسلام نتوانست از اهمیّت فارسی کم کند، مهاجرتهای ترکان و حکومتهای قبیلههای ترکی نیز نتوانست زبان ترکی را جانشین زبان فارسی کند. هر دو زبان عربی و ترکی به رغم حمایتی که از سوی قدرت سیاسی داشتند، نتوانستند در میان عامّه مردم ایران اهمیّتی پیدا کنند. عربی زبان نخبگان و اهل علم ماند و ترکی نیز هرگز از محدوده زبان محاورهای عامیانه فراتر نرفت ( مورد جالب توجه کتاب احمد سودی بُسنَوی از دانشمندان عثمانی است که در سده دهم هجری شرحهایی بر گلستان و بوستان سعدی و دیوان حافظ نوشته است).
اگر گزینش زبان و گرایش به آن امری غیرطبیعی میبود، پس از عربی که زبان آئینی بخش بزرگی از ایرانیان بود، ترکی میبایست به زبان رسمی تبدیل شود. به خلاف رُم شرقی که یونانی به عنوان زبان یک کشور اهمیت خود را از دست داده بود، فارسی از چنان جایگاهی در میان عامّه مردم و نخبگان برخوردار بود و به لحاظ علمی و ادبی چنان اهمیّتی داشت که هیچ زبانی در درون مرزهای ایران توان برابری با آن را نداشت. هم چنان که زبان فارسی مانند ایتالیایی به طور طبیعی توانست از زبان کهن به زبان جدید تبدیل شود، اقوام ایرانی و غیرایرانی ساکن فلات ایران نیز در گذر زمان به طور طبیعی وحدتی قومی پیدا کردند که از آن به ملّت تعبیر میکنیم.
در دورههایی از تحوّل زبانی ایرانیان به عنوان مثال اگر سلجوقیان اراده کرده بودند زبان ترکی را جانشین فارسی کنند، چنانچه سلجوقیان روم- رُم شرقی- توانستند، میتوانستند و اگر چنین اراده سیاسی وجود داشت، به احتمال بسیار به مانع غیرفرهنگی بر نمیخوردند. نمیدانیم که سلجوقیان چنین ارادهای میتوانستند داشته باشند یا نه؟ اما میتوانیم بدانیم که چنین ارادهای اگر وجود میداشت، بیهیچ تردید، به مانع اساسیتر فرهنگی برخورد می کرد.
🔴 برگرفته از کتابِ "ملّت، دولت و حکومت قانون" نوشتهی دکتر #جواد_طباطبایی
@IranDel_Channel
💢
🔴 فارسی، انتخاب طبیعی همگانی در ایران بزرگ فرهنگی!
✍️ دکتر جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
در ایران، فارسی، به خلاف زبان باستانی هند که نتوانست در تحول آتیِ آن، به عنوان زبانی نوآئین، به زبان مشترک همه اقوام هندی تبدیل شود، در سه دورهی تحوّل آن، از پارسی باستان، فارسی میانه و فارسی جدید (که از این حیث که تاریخی هزار و سیصد ساله دارد کهنترین زبان جدید دنیا است) پیوسته، زبان مشترک همه اقوام ساکنِ ایرانِ بزرگ باقی و در همه دورههای تاریخی آن بازماند.
پایداری زبان فارسی در برابر عربی، که توامان زبان آئینی بود از نمونه جالب توجه و شاید منحصر به فرد تداوم یک زبان به دنبال هزیمت کامل دولت قومی است که به آن زبان سخن میگفتند. در دورانی که فارسی به زبان مشترک جماعات بسیار یا نخبگان آنان از شبه قاره تا آناتولی و حتی کشورهای بالکان تبدیل شد، در میان زبانهای دوران قدیم این دگرگونی در ژرفای یک زبان بسیار اندک بود. در این دوره زبان یونانی قدیم از میان رفته بود و تنها زبان لاتینی بود که توانست به زبان مشترک، علمی و آئینی جهان مسیحیت تبدیل شود و در تحوّلی دیگر نیز در سده چهاردهم زبان ایتالیایی به عنوان نخستین زبان اروپایی جدید، ظاهر شد.
فارسی به خلاف عربی و لاتینی که به طور عمده زبانهای آئیینی به شمار می آمدند و هر یک تحت حمایت یکی از دو دیانت جهانی گسترش یافتند، مانند ایتالیایی، زبان شعر و ادب بود و از راه درون مایه دنیوی خود مورد اقبال سخنگویان کشورهای جهان اسلام قرار گرفت. بدین سان به طور طبیعی هیچ یک از زبانهایی که در ناحیههای از ایران بزرگ به آن زبان سخن گفته می شد توان آن را نداشت که از محدود زبان محلّی و عامیانه فراتر رود.
▫️تاکید بر طبیعی بودن زبان فارسی از این حیث اهمیّت دارد که هم چنان که چیرگی خلافت و گرویدن به اسلام نتوانست از اهمیّت فارسی کم کند، مهاجرتهای ترکان و حکومتهای قبیلههای ترکی نیز نتوانست زبان ترکی را جانشین زبان فارسی کند. هر دو زبان عربی و ترکی به رغم حمایتی که از سوی قدرت سیاسی داشتند، نتوانستند در میان عامّه مردم ایران اهمیّتی پیدا کنند. عربی زبان نخبگان و اهل علم ماند و ترکی نیز هرگز از محدوده زبان محاورهای عامیانه فراتر نرفت ( مورد جالب توجه کتاب احمد سودی بُسنَوی از دانشمندان عثمانی است که در سده دهم هجری شرحهایی بر گلستان و بوستان سعدی و دیوان حافظ نوشته است).
اگر گزینش زبان و گرایش به آن امری غیرطبیعی میبود، پس از عربی که زبان آئینی بخش بزرگی از ایرانیان بود، ترکی میبایست به زبان رسمی تبدیل شود. به خلاف رُم شرقی که یونانی به عنوان زبان یک کشور اهمیت خود را از دست داده بود، فارسی از چنان جایگاهی در میان عامّه مردم و نخبگان برخوردار بود و به لحاظ علمی و ادبی چنان اهمیّتی داشت که هیچ زبانی در درون مرزهای ایران توان برابری با آن را نداشت. هم چنان که زبان فارسی مانند ایتالیایی به طور طبیعی توانست از زبان کهن به زبان جدید تبدیل شود، اقوام ایرانی و غیرایرانی ساکن فلات ایران نیز در گذر زمان به طور طبیعی وحدتی قومی پیدا کردند که از آن به ملّت تعبیر میکنیم.
در دورههایی از تحوّل زبانی ایرانیان به عنوان مثال اگر سلجوقیان اراده کرده بودند زبان ترکی را جانشین فارسی کنند، چنانچه سلجوقیان روم- رُم شرقی- توانستند، میتوانستند و اگر چنین اراده سیاسی وجود داشت، به احتمال بسیار به مانع غیرفرهنگی بر نمیخوردند. نمیدانیم که سلجوقیان چنین ارادهای میتوانستند داشته باشند یا نه؟ اما میتوانیم بدانیم که چنین ارادهای اگر وجود میداشت، بیهیچ تردید، به مانع اساسیتر فرهنگی برخورد می کرد.
🔴 برگرفته از کتابِ "ملّت، دولت و حکومت قانون" نوشتهی دکتر #جواد_طباطبایی
@IranDel_Channel
💢
👍11👎1
🔴 همه بر علیه کشور/دولت - ملت ایران؛ در نقد مبانی ائتلاف «همگامی برای جمهوری سکولار دموکراتیک ایران»
✍️ سید کوهزاد اسماعیلی
پنج تشکل جمهوریخواه خارج از کشور، عموماً بازماندگان جریانهای چپگرای چریکی انقلاب ۵۷ و گروهی از فعالان دانشجویی دوران اصلاحات، با اعلام ائتلاف، مبانی یا منشوری را به نام «همگامی برای جمهوری سکولار دموکراتیک در ایران» منتشر کردهاند. در مقدمه این متن ادعا کردهاند که تلاش آنها برای «تاسیس جمهوری در ایران» پاسخی است به «تشکیل بحران دولت ملی در تاریخ معاصر» که آن هم «با در انداختن طرح جدیدی برای بنیاد دولت - ملت» در ایران ممکن میشود. این یادداشت فقط به یک مورد از این «طرح جدید برای بنیاد دولت - ملت» در ایران اشاره میکنم و نشان خواهم داد که چرا این منشور هم مانند منشورهای مشابهی که در خارج از ایران منتشر شده است بنیادش بر آب است و نه تنها حائز اهمیتی برای یک منشور سیاسی برای آینده کشور نیست بلکه با تدلیس و ابهام ممکن است باعث بحرانها و خطرهای جدی برای ایران شود.
...
نه این منشورنویسان بلکه هر کسی و هر جریان که بدون لنکت و به طور صریح و با اعتقاد عملی، مبنای منشور و برنامه سیاسی خود را بر اصول تغییرناپذیر وحدت ملی، حاکمیت ملی، یکپارچگی سرزمینی و استقلال کشور/دولت-ملت ایران نگذارد، قطعا شایستگی حتی فعالیت سیاسی به نام و برای ملت ایران را هم ندارد تا چه برسد به پیچیدن نسخه برای آینده دولت ملی ایران. حقوق شهروندی شهروندان ایران، از همه «اقوام» و کثرتهای آن ناشی از قوه موسس ملت ایران است که خود را در دولت ملی ایرانی تجلی میدهد. از جمله شیوههای مختلف حکمرانی و تنظیم رابطه نهادها و موسسات قانونی و حدود اختیارات آنها به حکم اراده عمومی ملت ایران و در چهارچوب این اصول لایتغیّر ممکن میشود. در درون این وحدت همه چیز قابل بررسی است. از جمله شیوههای مختلف حکمرانی، تاسیس نهادهای حکمرانی منطقهای، جایگاه زبانهای مختلف ایرانی و به طور کلی تنظیم مجدد رابطه میان وحدت ایران و کثرتهای مختلف تشکیل دهنده آن در بعد سیاسی و حقوقی. اما در خارج از این وحدت، نه تنها هیچ مصحلت و منافعی برای ملت ایران وجود ندارد، بلکه چیزی نیست جز دریایی از خون و آتش.
🔴 تمامِ این یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
✍️ سید کوهزاد اسماعیلی
پنج تشکل جمهوریخواه خارج از کشور، عموماً بازماندگان جریانهای چپگرای چریکی انقلاب ۵۷ و گروهی از فعالان دانشجویی دوران اصلاحات، با اعلام ائتلاف، مبانی یا منشوری را به نام «همگامی برای جمهوری سکولار دموکراتیک در ایران» منتشر کردهاند. در مقدمه این متن ادعا کردهاند که تلاش آنها برای «تاسیس جمهوری در ایران» پاسخی است به «تشکیل بحران دولت ملی در تاریخ معاصر» که آن هم «با در انداختن طرح جدیدی برای بنیاد دولت - ملت» در ایران ممکن میشود. این یادداشت فقط به یک مورد از این «طرح جدید برای بنیاد دولت - ملت» در ایران اشاره میکنم و نشان خواهم داد که چرا این منشور هم مانند منشورهای مشابهی که در خارج از ایران منتشر شده است بنیادش بر آب است و نه تنها حائز اهمیتی برای یک منشور سیاسی برای آینده کشور نیست بلکه با تدلیس و ابهام ممکن است باعث بحرانها و خطرهای جدی برای ایران شود.
...
نه این منشورنویسان بلکه هر کسی و هر جریان که بدون لنکت و به طور صریح و با اعتقاد عملی، مبنای منشور و برنامه سیاسی خود را بر اصول تغییرناپذیر وحدت ملی، حاکمیت ملی، یکپارچگی سرزمینی و استقلال کشور/دولت-ملت ایران نگذارد، قطعا شایستگی حتی فعالیت سیاسی به نام و برای ملت ایران را هم ندارد تا چه برسد به پیچیدن نسخه برای آینده دولت ملی ایران. حقوق شهروندی شهروندان ایران، از همه «اقوام» و کثرتهای آن ناشی از قوه موسس ملت ایران است که خود را در دولت ملی ایرانی تجلی میدهد. از جمله شیوههای مختلف حکمرانی و تنظیم رابطه نهادها و موسسات قانونی و حدود اختیارات آنها به حکم اراده عمومی ملت ایران و در چهارچوب این اصول لایتغیّر ممکن میشود. در درون این وحدت همه چیز قابل بررسی است. از جمله شیوههای مختلف حکمرانی، تاسیس نهادهای حکمرانی منطقهای، جایگاه زبانهای مختلف ایرانی و به طور کلی تنظیم مجدد رابطه میان وحدت ایران و کثرتهای مختلف تشکیل دهنده آن در بعد سیاسی و حقوقی. اما در خارج از این وحدت، نه تنها هیچ مصحلت و منافعی برای ملت ایران وجود ندارد، بلکه چیزی نیست جز دریایی از خون و آتش.
🔴 تمامِ این یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
همه بر علیه کشور/دولت - ملت ایران؛ در نقد مبانی ائتلاف «همگامی برای جمهوری سکولار دموکراتیک ایران»
. پنج تشکل جمهوریخواه خارج از کشور، عموماً بازماندگان جریانهای چپگرای چریکی انقلاب ۵۷ و گروهی از فعالان دانشجویی دوران اصلاحات، با اعلام ائتلاف، مبانی یا منشوری را به نام «همگامی برای جمهوری سکولار دموکراتیک در ایران» منتشر کردهاند.(۱) در مقدمه این متن…
👍8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 حضور بابک نهرین، در رسانههای باکو
✍️ احسان موحدیان
بابک نهرین، طنزپرداز تبریزی که به باکو مهاجرت کرده و تلاش میکند مرجعیت فرهنگی و رسانهای را برای آذریها از ایران به باکو منتقل کند، در این برنامه لهجههای* متنوع آذریهای مناطق مختلف ایران را دست میاندازد و با آنها شوخی میکند. سوال این است که اگر این کار در داخل ایران از طریق صداوسیما یا سایر رسانهها انجام شود، نهرین و پانترکها این کار را پیراهن عثمان نکرده و کشور را به جرم توهین به آذریها به هم نمیریزند؟ اگر در رسانههای وابسته به علیف، آذریهای ایران دستمایه خنده و تمسخر شوند از نظر نهرین و پانترکها اشکالی ندارد و همه باید بخندند چون ارباب در باکو این طور خواسته، اما در داخل ایران چنین کاری حتماً دستمایه آشوب قومی خواهد شد!
🔴 پینوشت:
* منظور، گویشهای مختلف زبانِ تُرکی آذربایجانی در شهرهای مختلف ایران است.
چون در متن "لهجه" نوشته شده بود، برای رعایتِ امانت ویرایش نشد.
@IranDel_Channel
💢
✍️ احسان موحدیان
بابک نهرین، طنزپرداز تبریزی که به باکو مهاجرت کرده و تلاش میکند مرجعیت فرهنگی و رسانهای را برای آذریها از ایران به باکو منتقل کند، در این برنامه لهجههای* متنوع آذریهای مناطق مختلف ایران را دست میاندازد و با آنها شوخی میکند. سوال این است که اگر این کار در داخل ایران از طریق صداوسیما یا سایر رسانهها انجام شود، نهرین و پانترکها این کار را پیراهن عثمان نکرده و کشور را به جرم توهین به آذریها به هم نمیریزند؟ اگر در رسانههای وابسته به علیف، آذریهای ایران دستمایه خنده و تمسخر شوند از نظر نهرین و پانترکها اشکالی ندارد و همه باید بخندند چون ارباب در باکو این طور خواسته، اما در داخل ایران چنین کاری حتماً دستمایه آشوب قومی خواهد شد!
🔴 پینوشت:
* منظور، گویشهای مختلف زبانِ تُرکی آذربایجانی در شهرهای مختلف ایران است.
چون در متن "لهجه" نوشته شده بود، برای رعایتِ امانت ویرایش نشد.
@IranDel_Channel
💢
👍22👎2
🔴 سیزدهبدر
✍️ برشی از یادداشتِ #سجاد_آیدنلو ، شاهنامهپژوه و دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی
@IranDel_Channel
💢
✍️ برشی از یادداشتِ #سجاد_آیدنلو ، شاهنامهپژوه و دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی
@IranDel_Channel
💢
👍10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 روایت استاد حسین علیزاده از شکلگیری قطعه "نوروز" در سیزده بدر سال ۱۳۶۲ خورشیدی
حسین علیزاده: مردم میتوانستند غمی داشته باشند، ولی آن روز (سیزدهبدر) سنتها بهشون تکلیف میکند که به طبیعت بیایند!.
🔴 قطعه نوروز را از اینجا بشنوید.
@IranDel_Channel
💢
حسین علیزاده: مردم میتوانستند غمی داشته باشند، ولی آن روز (سیزدهبدر) سنتها بهشون تکلیف میکند که به طبیعت بیایند!.
🔴 قطعه نوروز را از اینجا بشنوید.
@IranDel_Channel
💢
👍8
ایراندل | IranDel
🔴 سیزدهبدر ✍️ برشی از یادداشتِ #سجاد_آیدنلو ، شاهنامهپژوه و دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی @IranDel_Channel 💢
🔴 درباره سیزدهبدر
✍️ سجادآیدنلو، شاهنامهپژوه و دکترای زبان و ادبیات فارسی
تصریح شاهنامه به اینکه خسروپرویز، بههنگام نوروز، «دو هفته» در باغ خویش به بزم مینشسته، نکتهٔ مهمی است و بااینکه شاهد واحدی است و غیر از آن ظاهراً گواه دیگری برای دوهفته بودنِ جشن نوروز در روزگار ساسانیان یا ایرانِ پس از اسلام تا دورهٔ صفویه نیست، از نظر مشابهت با سنتهای معاصر و پایان بزم نوروزی پس از سیزده روز درخور تأمل است... . در آغاز منظومهٔ ویس و رامین ــ که داستان آن اصلی پارتی (فارسی میانهٔ اشکانی) دارد ــ توصیفی از یک جشن عمومی در فصل بهار آمده که در آن، هم شاه و هم عموم مردم به باغ و راغ میروند و نشاط و پایکوبی میکنند. هرچند در اینجا هیچ قرینه و اشارهای به برگزاری آن در سیزدهم فروردین نیست، زمان و نحوهٔ اجرای آن کاملاً شبیه مراسم «سیزدهبدر» است:
یکی جشن نوآیین کرده بُد شاه
که بُد درخوردِ آن دیهیم آن گاه
چه خرم جشن بود اندر بهاران
به جشن اندر سراسر نامداران
...
همه کس رفته از خانه به صحرا
برون بُرده همه سازِ تماشا...
🔴 برگرفته از: سجاد آیدنلو، مقالهٔ «سیزدهبهدر»، در نشریهٔ فرهنگ و ادبیات عامه، سال ششم، خرداد و تیر ۱۳۹۷، شمارهٔ ۲۰، ص ۱۳۸
@IranDel_Channel
💢
🔴 درباره سیزدهبدر
✍️ سجادآیدنلو، شاهنامهپژوه و دکترای زبان و ادبیات فارسی
تصریح شاهنامه به اینکه خسروپرویز، بههنگام نوروز، «دو هفته» در باغ خویش به بزم مینشسته، نکتهٔ مهمی است و بااینکه شاهد واحدی است و غیر از آن ظاهراً گواه دیگری برای دوهفته بودنِ جشن نوروز در روزگار ساسانیان یا ایرانِ پس از اسلام تا دورهٔ صفویه نیست، از نظر مشابهت با سنتهای معاصر و پایان بزم نوروزی پس از سیزده روز درخور تأمل است... . در آغاز منظومهٔ ویس و رامین ــ که داستان آن اصلی پارتی (فارسی میانهٔ اشکانی) دارد ــ توصیفی از یک جشن عمومی در فصل بهار آمده که در آن، هم شاه و هم عموم مردم به باغ و راغ میروند و نشاط و پایکوبی میکنند. هرچند در اینجا هیچ قرینه و اشارهای به برگزاری آن در سیزدهم فروردین نیست، زمان و نحوهٔ اجرای آن کاملاً شبیه مراسم «سیزدهبدر» است:
یکی جشن نوآیین کرده بُد شاه
که بُد درخوردِ آن دیهیم آن گاه
چه خرم جشن بود اندر بهاران
به جشن اندر سراسر نامداران
...
همه کس رفته از خانه به صحرا
برون بُرده همه سازِ تماشا...
🔴 برگرفته از: سجاد آیدنلو، مقالهٔ «سیزدهبهدر»، در نشریهٔ فرهنگ و ادبیات عامه، سال ششم، خرداد و تیر ۱۳۹۷، شمارهٔ ۲۰، ص ۱۳۸
@IranDel_Channel
💢
👍13
🔴 سیزدهبدر در دورهی قاجار بر اساس کتاب شرح زندگانی من، نوشتهی عبدالله مستوفی - سیاستمدار دوران قاجار -
@IranDel_Channel
💢
@IranDel_Channel
💢
👍8
.
🔴 سیزده پیمانِ سیزده بدر!
✍️ محمد درویش، کارشناس محیطزیست
۱. پیمان میبندیم به نحوی رانندگی کنیم که منجر به مرگ هیچ جانداری نشود (بیشینه سرعت در هنگام عبور از جادههای همجوار با مناطق حفاظت شده ۴۰ کیلومتر در ساعت است).
۲. پیمان میبندیم به جای افروختن آتش با چوب یا خرید ذغال، از کپسولهای سفری گازی کوچک قابل شارژ استفاده کنیم.
۳. پیمان میبندیم جز ردپا چیزی در طبیعت باقی ننهیم.
۴. پیمان میبندیم از هر نوع آلودگی صوتی، مواد منفجره و ترقه پرهیز کنیم، زیرا گوش حیوانات چندین برابر گوش انسان به صدا واکنش نشان داده و حساس است؛
۵. پیمان میبندیم هرگز با خودرو از فاصله صدمتری به محیطهای ساحلی و تالابی نزدیکتر نشویم.
۶. پیمان میبندیم از همیشه صبورتر، پذیراتر و بخشندهتر بوده و هرگز شروعکننده هیچ نزاعی در طبیعت نخواهیم بود.
۷. پیمان میبندیم از ظروف یکبار مصرف و پلاستیکی استفاده نکرده و مروج سبک زندگی نزدیک به طبیعت باشیم.
۸. پیمان میبندیم سبزههای هفت سین را در خیابانها و طبیعت رها نکرده، آنها را با راهنمایی سمنها به شهرداریها، واحدهای دامداری و پرورش اسب تحویل دهیم تا یا کمپوست شود و یا خوراک دام.
۹. پیمان میبندیم ماهیهای سرخ هفت سین را فقط در استخرها و حوضچههای بسته رها کرده و آنها را وارد رودخانهها و تالابها نکنیم.
۱۰. پیمان میبندیم اگر زبالهای را در طبیعت رهاشده دیدیم یا اگر آتش نیمه خاموشی را یافتیم، نگوییم به ما مربوط نیست!
۱۱. پیمان میبندیم نه فقط ته سیگار در طبیعت رها نکنیم، بلکه ته سیگارهای رهاشده را هم جمعآوری کنیم.
۱۲. پیمان میبندیم شماره خودروهایی که سرنشینان آنها دور از چشم پلیس زباله از شیشه اتومبیلشان به بیرون پرتاب میکنند را یادداشت کرده و به نزدیکترین مامور پلیس گزارش دهیم (جریمه پرتاب زباله از خودرو، ۳۵ هزارتومان است که امیدوارم افزایش یابد).
۱۳. و سرانجام پیمان میبندیم هیچ گیاه وحشی را نکنده و از طبیعت جدا نسازیم، وارد حریم مزارع کشاورزی نشده، خودرو خود را در کنار رودخانهها و تالابها نشوییم، در مصرف آب صرفهجویی کرده و مواد شوینده را در محیطهای آبی و طبیعت رها نسازیم.
@IranDel_Channel
💢
🔴 سیزده پیمانِ سیزده بدر!
✍️ محمد درویش، کارشناس محیطزیست
۱. پیمان میبندیم به نحوی رانندگی کنیم که منجر به مرگ هیچ جانداری نشود (بیشینه سرعت در هنگام عبور از جادههای همجوار با مناطق حفاظت شده ۴۰ کیلومتر در ساعت است).
۲. پیمان میبندیم به جای افروختن آتش با چوب یا خرید ذغال، از کپسولهای سفری گازی کوچک قابل شارژ استفاده کنیم.
۳. پیمان میبندیم جز ردپا چیزی در طبیعت باقی ننهیم.
۴. پیمان میبندیم از هر نوع آلودگی صوتی، مواد منفجره و ترقه پرهیز کنیم، زیرا گوش حیوانات چندین برابر گوش انسان به صدا واکنش نشان داده و حساس است؛
۵. پیمان میبندیم هرگز با خودرو از فاصله صدمتری به محیطهای ساحلی و تالابی نزدیکتر نشویم.
۶. پیمان میبندیم از همیشه صبورتر، پذیراتر و بخشندهتر بوده و هرگز شروعکننده هیچ نزاعی در طبیعت نخواهیم بود.
۷. پیمان میبندیم از ظروف یکبار مصرف و پلاستیکی استفاده نکرده و مروج سبک زندگی نزدیک به طبیعت باشیم.
۸. پیمان میبندیم سبزههای هفت سین را در خیابانها و طبیعت رها نکرده، آنها را با راهنمایی سمنها به شهرداریها، واحدهای دامداری و پرورش اسب تحویل دهیم تا یا کمپوست شود و یا خوراک دام.
۹. پیمان میبندیم ماهیهای سرخ هفت سین را فقط در استخرها و حوضچههای بسته رها کرده و آنها را وارد رودخانهها و تالابها نکنیم.
۱۰. پیمان میبندیم اگر زبالهای را در طبیعت رهاشده دیدیم یا اگر آتش نیمه خاموشی را یافتیم، نگوییم به ما مربوط نیست!
۱۱. پیمان میبندیم نه فقط ته سیگار در طبیعت رها نکنیم، بلکه ته سیگارهای رهاشده را هم جمعآوری کنیم.
۱۲. پیمان میبندیم شماره خودروهایی که سرنشینان آنها دور از چشم پلیس زباله از شیشه اتومبیلشان به بیرون پرتاب میکنند را یادداشت کرده و به نزدیکترین مامور پلیس گزارش دهیم (جریمه پرتاب زباله از خودرو، ۳۵ هزارتومان است که امیدوارم افزایش یابد).
۱۳. و سرانجام پیمان میبندیم هیچ گیاه وحشی را نکنده و از طبیعت جدا نسازیم، وارد حریم مزارع کشاورزی نشده، خودرو خود را در کنار رودخانهها و تالابها نشوییم، در مصرف آب صرفهجویی کرده و مواد شوینده را در محیطهای آبی و طبیعت رها نسازیم.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍6
Audio
هرکس به تماشایی
رفتند به صحرایی
ما را که "تو" منظوری
خاطر نرود جایی
آواز: استاد محمدرضا شجریان
نوازنده تار: استاد فرهنگ شریف
شاعر: سعدی شیرازی
@IranDel_Channel
💢
رفتند به صحرایی
ما را که "تو" منظوری
خاطر نرود جایی
آواز: استاد محمدرضا شجریان
نوازنده تار: استاد فرهنگ شریف
شاعر: سعدی شیرازی
@IranDel_Channel
💢
👍5
🔴 سیزدهبدر به قلم ناصرالدین شاه قاجار
✍️ با کوشش فاطمه قاضیها
سیزدهبدر سال ۱۲۶۶ هجری شمسی به روایت ناصرالدین شاه قاجار:
روز شنبه ۱۳ عید، هشتم رجب [ ۱۳۰۴ ه.ق = ۱۳ فروردین ۱۲۶۶ خورشیدی]:
امروز سیزدهم عید است، هوای آفتاب بسیار خوب گرم صحیحی بود. فصل بهار و موقع همهچیز است. هیچ سال هم سیزده عید را به این خوبی ندیده بودیم، که مردم به این ذوق و شوق به گردش بروند و عیش کنند. صبح علیالرسم سوار شده، رفتیم دوشانتپه. ناهار را پیش در عمارت کوه دوشانتپه گرم حاضر کرده بودند. عزیز السلطان را هم پیش فرستاده بودیم رفته بود آنجا. جمعیت در خیابان دوشانتپه و راه دولاب که به سمت دوشانتپه میرفتند، به اندازهای بود که مافوق نداشت. ده پانزده هزار نفر جمعیت که متصل دُم ریز میرفتند. یک راست آمدیم بالا، عزیز السلطان را دیدم بازی میکرد، اما گرما زده شده بود. هوا خیلی گرم بود. بعد با دوربین شهر و اطراف شهر و همهجا را تماشا کردیم. توی باغ و اطراف شهر معرکه بود. از جمعیت و مردم هم متصل دسته به دسته میآمدند. یک دسته آمدند، ساز داشتند و رقاص جلوی آنها میرقصید و دست میزدند و میآمدند، یک دسته دیگر دُهل و سُرنا داشتند، همینطور از شهر که بیرون آمدند، میزدند، تا وارد شدند. ولی خیلی خوب میزدند.
این همه جمعیت که میآمد و میرفت،سرِ استخر هیچ معلوم نبود که آدمی آنجا باشد. بعد از تماشا ناهار خوردیم، دوباره تماشا کردیم.
عزیزالسلطان ... از طرف گنجآباد رفتند.
آنها که رفتند ما هم قدری تماشا کردیم. باز با دوربین این طرف آن طرف را دیدیم. بعد دیدم خواب دارم، رختخوابی انداختند، خوابیدیم، ...
اعتمادالسلطنه بود، امّا نه او روزنامه داشت نه ما همراه آورده بودیم، بیخودِ بیخود راه میرفت، سایر پیشخدمتها بودند.
سه ساعت به غروب مانده از خواب برخاسته، دوباره اطراف را با دوربین نگاهی کرده، تماشایی کرده، نمازی خوانده، چای و عصرانه خورده، برخاسته، از در که بیرون آمدیم، دیدم پشت سرم صدایی شد، پایی سُر خورد، نگاه کردم، دیدم علاءالدوله است، پایش روی شنها در رفته، زمین خورده، تمام پوست صورتش رفته است و خون زیادی از روی او میآید، و همینطور دارد با ما میآید، گفتم اینطور خوب نیست، شاید مردم تصور میکنند، ما تو را کتک زدهایم. جلوی ما برو و روی خودت را بشوی. علاءالدوله یواش رفت زیر کوه و خودش را شست. دیگر از او هم خبر نداریم.
خلاصه ما هم پایین آمده، سوار کالسکه شده، راندیم برای باغ مخبرالدوله.
جمعیت توی صحرا پُر بود و در شُرف مراجعت کردن به شهر بودند. صحرا هم تمام سبز و خرم و خیلی باصفا بود.
راندیم درب بالای باغ مخبرالدوله. کالسکه ایستاد، پیاده شدیم. مخبرالدوله، نیرالملک، مخبرالملک، ناظم مدرسه، میرزا علی خان، میرزا جعفرخان درب در ایستاده بودند، وارد باغ شدیم، باغ خیلی با صفا بود. شیرینی زیادی، تدارک مفصلی، از پیشکش و همه چیز مخبرالدوله حاضر کرده بود و حال آن که امروز صبح او را خبر کرده بودیم و گفته بودیم، بیش از یک قلیان در آنجا توقف نخواهیم کرد، خیلی تدارک کرده بود. با مخبرالدوله مشغول صحبت شدیم. مخبرالملک تلگرافی آورد به دست ما داد، عرض کرد روزنامه قصر و پوبلیکنیوز است. هر دو خبر عجیب بود، در پوبلیکنیوز نوشته بود که امپراطور روس را طپانچه زدند، در روزنامه قصر هم نوشته بودند که حسامالملک به جوانمیر خان حمله برده است، [به ] توپ بسته است. تفنگ زیادی انداخته، جمعیتی از طرفین مجروح و زخم.دار شده، بالاخره جوانمیر زخم دار، خودش و کسانش را تمام اسیر و گرفتهاند و قلعه او را هم تصرف کردهاند.
هر دو خبر عجیبی بود. قدری توی باغ گردش کردیم و پیاده آمدیم باغ لالهزار. از آنجا که آمدیم، دیدیم جمعیت زن و مرد معرکه است. زن و مرد و طلاب و سید، پسرهای آقا سید محسن، همه کس بود. قدری که رفتیم زنها دور ما را گرفتند، زن زیادی همه خوشگل و خوب دور ما بودند. ما هم با آنها بنا کردیم به صحبت کردن. همین طور با زنها صحبتکنان آمدیم، مردم همه بشاش و خوشدل و خوب بودند. به آخر باغ که رسیدیم، یک زن بلندی دونفر دخترهای خودش را دست گرفته بود آورد جلو پیشکش کرد. مخبرالدوله عقب ما بود، گفتیم این دو دختر را ما به مخبرالدوله بخشیدیم. خنده شد. این خبر به زن مخبرالدوله رسیده بود. شب مخبرالدوله را توی خانه راه نداده بود. شام نداده بود بخورد. هرچه مخبرالدوله قسم میخورده است: والله بالله اینطور نیست، میگفته است خیر، تو در لالهزار زن گرفتهای.
خلاصه از باغ لالهزار بیرون آمده، سوار کالسکه شده، از در اندرون وارد شدیم....
🔴 بُنمایه:
بایگانی اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه.
@IranDel_Channel
💢
🔴 سیزدهبدر به قلم ناصرالدین شاه قاجار
✍️ با کوشش فاطمه قاضیها
سیزدهبدر سال ۱۲۶۶ هجری شمسی به روایت ناصرالدین شاه قاجار:
روز شنبه ۱۳ عید، هشتم رجب [ ۱۳۰۴ ه.ق = ۱۳ فروردین ۱۲۶۶ خورشیدی]:
امروز سیزدهم عید است، هوای آفتاب بسیار خوب گرم صحیحی بود. فصل بهار و موقع همهچیز است. هیچ سال هم سیزده عید را به این خوبی ندیده بودیم، که مردم به این ذوق و شوق به گردش بروند و عیش کنند. صبح علیالرسم سوار شده، رفتیم دوشانتپه. ناهار را پیش در عمارت کوه دوشانتپه گرم حاضر کرده بودند. عزیز السلطان را هم پیش فرستاده بودیم رفته بود آنجا. جمعیت در خیابان دوشانتپه و راه دولاب که به سمت دوشانتپه میرفتند، به اندازهای بود که مافوق نداشت. ده پانزده هزار نفر جمعیت که متصل دُم ریز میرفتند. یک راست آمدیم بالا، عزیز السلطان را دیدم بازی میکرد، اما گرما زده شده بود. هوا خیلی گرم بود. بعد با دوربین شهر و اطراف شهر و همهجا را تماشا کردیم. توی باغ و اطراف شهر معرکه بود. از جمعیت و مردم هم متصل دسته به دسته میآمدند. یک دسته آمدند، ساز داشتند و رقاص جلوی آنها میرقصید و دست میزدند و میآمدند، یک دسته دیگر دُهل و سُرنا داشتند، همینطور از شهر که بیرون آمدند، میزدند، تا وارد شدند. ولی خیلی خوب میزدند.
این همه جمعیت که میآمد و میرفت،سرِ استخر هیچ معلوم نبود که آدمی آنجا باشد. بعد از تماشا ناهار خوردیم، دوباره تماشا کردیم.
عزیزالسلطان ... از طرف گنجآباد رفتند.
آنها که رفتند ما هم قدری تماشا کردیم. باز با دوربین این طرف آن طرف را دیدیم. بعد دیدم خواب دارم، رختخوابی انداختند، خوابیدیم، ...
اعتمادالسلطنه بود، امّا نه او روزنامه داشت نه ما همراه آورده بودیم، بیخودِ بیخود راه میرفت، سایر پیشخدمتها بودند.
سه ساعت به غروب مانده از خواب برخاسته، دوباره اطراف را با دوربین نگاهی کرده، تماشایی کرده، نمازی خوانده، چای و عصرانه خورده، برخاسته، از در که بیرون آمدیم، دیدم پشت سرم صدایی شد، پایی سُر خورد، نگاه کردم، دیدم علاءالدوله است، پایش روی شنها در رفته، زمین خورده، تمام پوست صورتش رفته است و خون زیادی از روی او میآید، و همینطور دارد با ما میآید، گفتم اینطور خوب نیست، شاید مردم تصور میکنند، ما تو را کتک زدهایم. جلوی ما برو و روی خودت را بشوی. علاءالدوله یواش رفت زیر کوه و خودش را شست. دیگر از او هم خبر نداریم.
خلاصه ما هم پایین آمده، سوار کالسکه شده، راندیم برای باغ مخبرالدوله.
جمعیت توی صحرا پُر بود و در شُرف مراجعت کردن به شهر بودند. صحرا هم تمام سبز و خرم و خیلی باصفا بود.
راندیم درب بالای باغ مخبرالدوله. کالسکه ایستاد، پیاده شدیم. مخبرالدوله، نیرالملک، مخبرالملک، ناظم مدرسه، میرزا علی خان، میرزا جعفرخان درب در ایستاده بودند، وارد باغ شدیم، باغ خیلی با صفا بود. شیرینی زیادی، تدارک مفصلی، از پیشکش و همه چیز مخبرالدوله حاضر کرده بود و حال آن که امروز صبح او را خبر کرده بودیم و گفته بودیم، بیش از یک قلیان در آنجا توقف نخواهیم کرد، خیلی تدارک کرده بود. با مخبرالدوله مشغول صحبت شدیم. مخبرالملک تلگرافی آورد به دست ما داد، عرض کرد روزنامه قصر و پوبلیکنیوز است. هر دو خبر عجیب بود، در پوبلیکنیوز نوشته بود که امپراطور روس را طپانچه زدند، در روزنامه قصر هم نوشته بودند که حسامالملک به جوانمیر خان حمله برده است، [به ] توپ بسته است. تفنگ زیادی انداخته، جمعیتی از طرفین مجروح و زخم.دار شده، بالاخره جوانمیر زخم دار، خودش و کسانش را تمام اسیر و گرفتهاند و قلعه او را هم تصرف کردهاند.
هر دو خبر عجیبی بود. قدری توی باغ گردش کردیم و پیاده آمدیم باغ لالهزار. از آنجا که آمدیم، دیدیم جمعیت زن و مرد معرکه است. زن و مرد و طلاب و سید، پسرهای آقا سید محسن، همه کس بود. قدری که رفتیم زنها دور ما را گرفتند، زن زیادی همه خوشگل و خوب دور ما بودند. ما هم با آنها بنا کردیم به صحبت کردن. همین طور با زنها صحبتکنان آمدیم، مردم همه بشاش و خوشدل و خوب بودند. به آخر باغ که رسیدیم، یک زن بلندی دونفر دخترهای خودش را دست گرفته بود آورد جلو پیشکش کرد. مخبرالدوله عقب ما بود، گفتیم این دو دختر را ما به مخبرالدوله بخشیدیم. خنده شد. این خبر به زن مخبرالدوله رسیده بود. شب مخبرالدوله را توی خانه راه نداده بود. شام نداده بود بخورد. هرچه مخبرالدوله قسم میخورده است: والله بالله اینطور نیست، میگفته است خیر، تو در لالهزار زن گرفتهای.
خلاصه از باغ لالهزار بیرون آمده، سوار کالسکه شده، از در اندرون وارد شدیم....
🔴 بُنمایه:
بایگانی اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه.
@IranDel_Channel
💢
👍9
🔴 مهمترین بحران ایران، بحران ناکارآمدی است
✍ محمود سریعالقلم، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه بهشتی تهران
ایران به این نتیجه رسیده که نباید اهرم انرژی هستهای را به راحتی از دست بدهد
سیاست خارجی ایران، عمدتاً برپایهی تأمین امنیت ملی است تا پایهی اقتصادی که اساس سیاست خارجی اکثریت کشورهای جهان است
در شرایط فعلی، روابط بین المللی کشور تابع این است که آیا میشود به روابط معقول با غرب و همسایگان و به خصوص کشورهای عربی رسید؟ حداقل در آیندۀ میانی به نظر نمیآید چنین افق پایداری در دسترس باشد و اجماعی حول این موضوعات در کشور مشاهده نمیشود.
کارهای تاکتیکی مشاهده میشود. باید دید فضای جدید روانی ایران وعربستان یک تصمیم پایدار است یا خیر. مگر این که تغییرات نسلی صورت گیرد، افکار عمومی اثرگذار باشد یا بخشهایی از حاکمیت به این اعتقاد برسند.
به نظر میرسد حفظ وضع موجود یعنی دسترسی غیر مرسوم به منابع درآمد محدود، به تداوم وضعیت موجود بینجامد. هر حاکمیتی برای حکمرانی موفق، نیازمند منابع مالی است.
مادامی که ایران نتواند به منابع مالی دسترسی داشته باشد، نمیتواند خیلی از مشکلات و بحرانهای ساختاری خود را حل کند. مادامی که سیاست خارجی ایران نخواهد مانند کشورهایی چون اندونزی و هند که فوق العاده به حاکمیت مستقل سیاسی خود وسواس دارند، بینالمللی شود و با دنیا مراوده داشته باشد، وضع به همین منوال خواهد ماند و اقتصاد ایران هم اصلاح نخواهد شد.
حتا اگر ایران روابطش را با قدرتی مثل روسیه به سطح استراتژیک ارتقا دهد، اثر چندانی بر اقتصاد نخواهد داشت و تنها در حد بقا میماند. به لحاظ علمی در کشوری که هشتاد درصد اقتصاد آن نزد دولت است، دموکراسی توهم است.
آیزِیا برلین (Isaiah Berlin)میگوید مادامی که قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی تفکیک نشود، آزادی متولد نمی شود. یکی از گره های تاریخی ایران اینست که افراد علمی و سیاسی و فرهنگی متخصص و توانمند نمی توانند برای منافع کشور باهم تفاهم کرده به اجماع پایدار برسند اما افراد ضعیف راحت یکدیگر را پیدا می کنند و سریع به اجماع می رسند و دهه ها باهم کار می کنند.
اِلیت ها ی تخصصی سریع به کشمکش می رسند. کشوری که الیت هایش نتوانند باهم کار کنند و فرهنگ حذف و انحصار در میان آنها جاری باشد طبق قواعد اجتماعی نمی توانند به پیشرفت کشورشان کمک کنند.
گروه هایی که معنای دقیق همکاری و تفاهم را درک می کنند کارآفرینان و High Techها هستند. اینها واقعیات جهانی و تجربۀ بشری است. ایران خاص نیست. هر چه زودتر متوجه شویم، کیفیت حکمرانی بهتر هم می شود.
این مدل ما را به کشوری تبدیل میکند که از مدارهای بینالمللی جداست. جامعهای خواهیم بود که امکانات اولیه برای رشد را ندارد. در شرایطی که جهان به سوی اتصال (Connectivity)بیشتر میرود، حفظ وضع موجود، ما را به سمت انفصال از جهان خواهد برد و پشت سر خود، دهها مشکل مثل سوءتغذیه، فقر، تنش های اجتماعی، بسته شدن پنجرهی جمعیتی، نداشتن اعتبار لازم برای جذب سرمایهگذاری، جدا شدن دانشگاهیان از مراکز علمی جهان و فاصله قابل توجه استانداردها از همسایگان ایجاد میکند.
بخشهای مهمی از اقتصاد و تجارت جهانی، ایران را از صفحهی خودشان پاک کرده و اصلاً کاری با ایران ندارند. وقتی منابع مالی یک ملت کم شود، اثر خودش را در تمامی عرصهها خواهد گذاشت. کشوری که ثروت تولید نکند نمیتواند در دنیا معتبر باشد. این اصل سادهای است.
اگر ارتباطات جهانی نداشته باشیم، نمیتوانیم ثروت تولید کنیم. وضعیت همین خواهد بود تا زمانی که افرادی به این نتیجه برسند که بدون منابع مالی مولد نمیتوانیم جامعه را مدیریت کنیم؛ پس مجبوریم با دنیا به همزیستی مسالمتآمیز برسیم.
🔴 منبع: اندیشهیپویا
@IranDel_Channel
💢
🔴 مهمترین بحران ایران، بحران ناکارآمدی است
✍ محمود سریعالقلم، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه بهشتی تهران
ایران به این نتیجه رسیده که نباید اهرم انرژی هستهای را به راحتی از دست بدهد
سیاست خارجی ایران، عمدتاً برپایهی تأمین امنیت ملی است تا پایهی اقتصادی که اساس سیاست خارجی اکثریت کشورهای جهان است
در شرایط فعلی، روابط بین المللی کشور تابع این است که آیا میشود به روابط معقول با غرب و همسایگان و به خصوص کشورهای عربی رسید؟ حداقل در آیندۀ میانی به نظر نمیآید چنین افق پایداری در دسترس باشد و اجماعی حول این موضوعات در کشور مشاهده نمیشود.
کارهای تاکتیکی مشاهده میشود. باید دید فضای جدید روانی ایران وعربستان یک تصمیم پایدار است یا خیر. مگر این که تغییرات نسلی صورت گیرد، افکار عمومی اثرگذار باشد یا بخشهایی از حاکمیت به این اعتقاد برسند.
به نظر میرسد حفظ وضع موجود یعنی دسترسی غیر مرسوم به منابع درآمد محدود، به تداوم وضعیت موجود بینجامد. هر حاکمیتی برای حکمرانی موفق، نیازمند منابع مالی است.
مادامی که ایران نتواند به منابع مالی دسترسی داشته باشد، نمیتواند خیلی از مشکلات و بحرانهای ساختاری خود را حل کند. مادامی که سیاست خارجی ایران نخواهد مانند کشورهایی چون اندونزی و هند که فوق العاده به حاکمیت مستقل سیاسی خود وسواس دارند، بینالمللی شود و با دنیا مراوده داشته باشد، وضع به همین منوال خواهد ماند و اقتصاد ایران هم اصلاح نخواهد شد.
حتا اگر ایران روابطش را با قدرتی مثل روسیه به سطح استراتژیک ارتقا دهد، اثر چندانی بر اقتصاد نخواهد داشت و تنها در حد بقا میماند. به لحاظ علمی در کشوری که هشتاد درصد اقتصاد آن نزد دولت است، دموکراسی توهم است.
آیزِیا برلین (Isaiah Berlin)میگوید مادامی که قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی تفکیک نشود، آزادی متولد نمی شود. یکی از گره های تاریخی ایران اینست که افراد علمی و سیاسی و فرهنگی متخصص و توانمند نمی توانند برای منافع کشور باهم تفاهم کرده به اجماع پایدار برسند اما افراد ضعیف راحت یکدیگر را پیدا می کنند و سریع به اجماع می رسند و دهه ها باهم کار می کنند.
اِلیت ها ی تخصصی سریع به کشمکش می رسند. کشوری که الیت هایش نتوانند باهم کار کنند و فرهنگ حذف و انحصار در میان آنها جاری باشد طبق قواعد اجتماعی نمی توانند به پیشرفت کشورشان کمک کنند.
گروه هایی که معنای دقیق همکاری و تفاهم را درک می کنند کارآفرینان و High Techها هستند. اینها واقعیات جهانی و تجربۀ بشری است. ایران خاص نیست. هر چه زودتر متوجه شویم، کیفیت حکمرانی بهتر هم می شود.
این مدل ما را به کشوری تبدیل میکند که از مدارهای بینالمللی جداست. جامعهای خواهیم بود که امکانات اولیه برای رشد را ندارد. در شرایطی که جهان به سوی اتصال (Connectivity)بیشتر میرود، حفظ وضع موجود، ما را به سمت انفصال از جهان خواهد برد و پشت سر خود، دهها مشکل مثل سوءتغذیه، فقر، تنش های اجتماعی، بسته شدن پنجرهی جمعیتی، نداشتن اعتبار لازم برای جذب سرمایهگذاری، جدا شدن دانشگاهیان از مراکز علمی جهان و فاصله قابل توجه استانداردها از همسایگان ایجاد میکند.
بخشهای مهمی از اقتصاد و تجارت جهانی، ایران را از صفحهی خودشان پاک کرده و اصلاً کاری با ایران ندارند. وقتی منابع مالی یک ملت کم شود، اثر خودش را در تمامی عرصهها خواهد گذاشت. کشوری که ثروت تولید نکند نمیتواند در دنیا معتبر باشد. این اصل سادهای است.
اگر ارتباطات جهانی نداشته باشیم، نمیتوانیم ثروت تولید کنیم. وضعیت همین خواهد بود تا زمانی که افرادی به این نتیجه برسند که بدون منابع مالی مولد نمیتوانیم جامعه را مدیریت کنیم؛ پس مجبوریم با دنیا به همزیستی مسالمتآمیز برسیم.
🔴 منبع: اندیشهیپویا
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍3
🔴 «صبح تبریز» نوروزی با «تبریز باستان» و «پرونده موزه»
ماهنامه صبح تبریز در ویژهنامه نوروزی، در دو محور باستانشناسی در تبریز و وضعیت موزهداری در این شهر تاریخی، مباحثی را پیش روی مخاطبان قرار داده است.
بررسی پیشینه تاریخی تبریز با استناد به کاوشهای مسجد کبود و ربع رشیدی، از بخشهای مربوط به باستانشناسی در این شماره از صبح تبریز است.
در بخش موزهها نیز به بررسی کارکرد موزهها، پیشنهادهایی برای رونق موزهها، معرفی و نقد موزه ملی آذربایجان و همچنین یادکردی از اساتید فقید حوزه موزهداری پرداخته شدهاست.
صبح تبریز در ۴۴ صفحه به مدیرمسئولی «میراعتماد عمادی» و سردبیری «فرشید باغشمال» منتشر میشود.
صبح تبریز را از کتاب فروشیها و روزنامه فروشیهای معتبر بخواهید.
@IranDel_Channel
💢
ماهنامه صبح تبریز در ویژهنامه نوروزی، در دو محور باستانشناسی در تبریز و وضعیت موزهداری در این شهر تاریخی، مباحثی را پیش روی مخاطبان قرار داده است.
بررسی پیشینه تاریخی تبریز با استناد به کاوشهای مسجد کبود و ربع رشیدی، از بخشهای مربوط به باستانشناسی در این شماره از صبح تبریز است.
در بخش موزهها نیز به بررسی کارکرد موزهها، پیشنهادهایی برای رونق موزهها، معرفی و نقد موزه ملی آذربایجان و همچنین یادکردی از اساتید فقید حوزه موزهداری پرداخته شدهاست.
صبح تبریز در ۴۴ صفحه به مدیرمسئولی «میراعتماد عمادی» و سردبیری «فرشید باغشمال» منتشر میشود.
صبح تبریز را از کتاب فروشیها و روزنامه فروشیهای معتبر بخواهید.
@IranDel_Channel
💢
👍4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 بخش نخست برنامه ثریا در خصوص تحولات قفقاز و دالان تورانی ناتو با حضور دکتر احمدی کاظمی
در این برنامهی دو ساعته همه جزئیات مسائل رخدادهی اخیر در منطقه به ویژه توطئه محرمانه برای قطع مرز ایران، تجزیه ایران از سوی ناتو و با کارگزاری باکو، اشغال کشورهای منطقه و در نهایت دالان تورانی ناتو مورد بررسی قرار گرفت.
🎥 بخش دوم
@IranDel_Channel
💢
در این برنامهی دو ساعته همه جزئیات مسائل رخدادهی اخیر در منطقه به ویژه توطئه محرمانه برای قطع مرز ایران، تجزیه ایران از سوی ناتو و با کارگزاری باکو، اشغال کشورهای منطقه و در نهایت دالان تورانی ناتو مورد بررسی قرار گرفت.
🎥 بخش دوم
@IranDel_Channel
💢
👍7
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بخش دوم برنامه ثریا در خصوص تحولات قفقاز و دالان تورانی ناتو با حضور دکتر احمدی کاظمی
در این برنامه.ی دو ساعته همه جزئیات مسائل رخدادهی اخیر در منطقه به ویژه توطئه محرمانه برای قطع مرز ایران، تجزیه ایران از سوی ناتو و با کارگزاری باکو، اشغال کشورهای منطقه و در نهایت دالان تورانی ناتو مورد بررسی قرار گرفت.
🎥 بخش یکم
@IranDel_Channel
💢
در این برنامه.ی دو ساعته همه جزئیات مسائل رخدادهی اخیر در منطقه به ویژه توطئه محرمانه برای قطع مرز ایران، تجزیه ایران از سوی ناتو و با کارگزاری باکو، اشغال کشورهای منطقه و در نهایت دالان تورانی ناتو مورد بررسی قرار گرفت.
🎥 بخش یکم
@IranDel_Channel
💢
👍6