🔴 انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی برگزار میکند:
«درسگفتارِ کلیاتِ فلسفه»
آموزگار:
جلال پیکانی؛ دکترای فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشیار دانشگاه پیام نور
از زبانِ آموزگار:
«در این دوره، تصویری درست و کلی از چیستی فلسفه در معنای دانشگاهی و درستِ آن، همراه با سرفصلها و بخشهای اصلیاش ارائه خواهد شد. ماهیتِ به کلّی انتزاعی فلسفه، از یک سو، و همچنین سابقهٔ طولانی استعمالِ غیردقیق و چه بسا نادرست اصطلاح «فلسفه»، از سوی دیگر، چنین دورهای را برای آغازِ پرداختنِ به فلسفه و همچنین اصلاح خطاها، ضروری میسازد.»
• نشستِ نخست: تعاریف، مفهومشناسی، علل و زمینههای پیدایشِ فلسفه
• نشستِ دوم: سوفهمهای رایج در مورد ماهیتِ فلسفه
• نشستِ سوم: جایگاه و کارکردهای خُرد و کلانِ فلسفه
• نشستِ چهارم: متافیزیک
• نشستِ پنجم: معرفتشناسی (نظریهٔ شناخت)
• نشستِ ششم: فلسفهٔ اخلاق
• نشستِ هفتم: فلسفهٔ هنر و فلسفهٔ سیاست
• نشستِ هشتم: فلسفههای مضاف
با توجه به محدودیت در ظرفیتِ پذیرش، در صورت علاقه به شرکت در این درسگفتار، به برگِ اینستاگرامی انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی، مراجعه کنید و یا از طریقِ «واتسآپ» به شمارهٔ زیر پیغام دهید:
+989304203628
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی برگزار میکند:
«درسگفتارِ کلیاتِ فلسفه»
آموزگار:
جلال پیکانی؛ دکترای فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشیار دانشگاه پیام نور
از زبانِ آموزگار:
«در این دوره، تصویری درست و کلی از چیستی فلسفه در معنای دانشگاهی و درستِ آن، همراه با سرفصلها و بخشهای اصلیاش ارائه خواهد شد. ماهیتِ به کلّی انتزاعی فلسفه، از یک سو، و همچنین سابقهٔ طولانی استعمالِ غیردقیق و چه بسا نادرست اصطلاح «فلسفه»، از سوی دیگر، چنین دورهای را برای آغازِ پرداختنِ به فلسفه و همچنین اصلاح خطاها، ضروری میسازد.»
• نشستِ نخست: تعاریف، مفهومشناسی، علل و زمینههای پیدایشِ فلسفه
• نشستِ دوم: سوفهمهای رایج در مورد ماهیتِ فلسفه
• نشستِ سوم: جایگاه و کارکردهای خُرد و کلانِ فلسفه
• نشستِ چهارم: متافیزیک
• نشستِ پنجم: معرفتشناسی (نظریهٔ شناخت)
• نشستِ ششم: فلسفهٔ اخلاق
• نشستِ هفتم: فلسفهٔ هنر و فلسفهٔ سیاست
• نشستِ هشتم: فلسفههای مضاف
با توجه به محدودیت در ظرفیتِ پذیرش، در صورت علاقه به شرکت در این درسگفتار، به برگِ اینستاگرامی انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی، مراجعه کنید و یا از طریقِ «واتسآپ» به شمارهٔ زیر پیغام دهید:
+989304203628
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍25👎4
🔴 دربارهٔ حماسهٔ "سینویهٔ افندی عردوقان"
✍️ مصطفی نصیری
"افندی عردوقان"، رییسجمهور ترکیه، اخیراً با تکیه بر پورسینا به غربیها فخرفروشی کرده و گفته "ما وارثان ابنسینا هستیم".
یک احتمال میتواند این باشد که مراد او از ضمیر "ما"، مسلمانان در برابر غربیان است. در اینصورت خُردهای نمیتوان بر او گرفت، جز اینکه او صلاحیتِ نمایندگی مسلمانان را ندارد. اما اگر او ضمیر "ما" را برای اشاره به تُرکانِ کشورش، یا "تمدّنِ ترکی" قائم بر "اتحادیهٔ کشورهای تُرک" بکار برده باشد که در صددِ آبستنیدن و زایاندن آن است، در اینصورت او ذرهای از میراثی که قصد خواریدنِ آن را دارد، آگاهی ندارد. فارغ از آثار علمی و اشعار فارسی پورسینا، او بدون کوچکترین تردیدی در یک خانوادهٔ فارسیزبان در شهر بخارا به دنیا آمد و در دورهٔ کودکی به مکتبخانههایی رفت که زبان تدریس در آنها فارسی بود. به صورت کلی میگویم که سختی یادگیری زبان عربی برای مردم عادی در خراسان بزرگ و مشکل بهجا آوردن مناسک دینی با زبان عربی، باعث شد که فقهای حنفی خراسان، جواز آموزش منابع دین و بهجا آوردن مناسک و عبادات به زبان فارسی را بدهند.
حسامالدین سغناقی (در قرن هفتم ه.ق) در کتاب النهایه فی شرحالهدایه، (در بخش کتاب الصلاة، باب صفة الصلاة، ص ۲۹۲) در خلال نقل آرای موافق و مخالف فقهاء دربارهٔ امکان قرائت اذان و اذکارِ نماز به زبان فارسی، اشاره میکند که این بحث ادامه داشت تا شخصی از امام ابوبکر محمد بن فضل فتوا خواست که: "اَنَّ الصِّبيانَ في زماننا، شَقّ عليهمُ التعلّمُ بِلُغةِ العربيةِ، هَلْ يَجوزُ لَنا اَنْ نُعلّمهمْ بالفارسيّةِ - در زمان ما آموزش با زبان عربی برای کودکان سخت است. آیا آموزش آنها با زبان فارسی برای ما جایز است؟
درخواست این فتوا و در نهایت صدور جواز بهجا آوردن نماز در شرایطی به زبان فارسی و نیز جواز ترجمه و تفسیر قرآن به این زبان، همزمان با دوران کودکی و سنِّ آموزش پورسینا در بخارا است. درواقع پورسینا در سال ۳۷۰ چشم به ایران گشود و ابوبکر محمد بن فضل کُماری بلخی در سال ۳۸۱ چشم از ایران فروبست. حتی اگر موضوع این فتوا را در آخرین سال زندگی محمد بن فضل بدانیم، بنابراین پورسینا هنگام درگذشت او حدوداً ۱۰ ساله و در مکتبخانهها مشغول آموزش مقدمات قرآن و ادب با زبان فارسی بوده است.
من به عنوان یک آذری، شرم دارم میراثِ پورسینا برای تُرکانی همانند عردوقان و پانترکهای وطنی را از کتاب الهیات شفا (ج۱ ص ۴۵۳) ترجمه و تقدیم همه آنها بکنم. هرچند نظری که پورسینا دربارهٔ تُرکان ابراز داشته، ناظر به "تُرکان بیرون از فلاتِ تمدنی ایران" (*) است، با اینحال تردیدی نیست که ایشان اگر امروز زنده بودند، برمبنای موازینِ حقوق بشری، حتماً برای ابراز چنان نظری که "تُرکان" را از شمول مفهوم و مصداق انسان بیرون گذاشته، تحت تعقیب کیفری قرار میگرفتند. فاصلهگذاری پورسینا با تُرکان، آنجا اوج میگیرد که این فاصلهگذاری را حتی به حیوانات "بلادنا - یعنی مملکت ما ایرانشهر" و "بلاد الترک و بلاد الغُز یعنی مملکتِ ترکان اغوز" تعمیم میدهد. بنابراین اگر عردوقان هم همانند آتاترک، بهدنبال "دستوپا" کردن میراثی از ایرانشهر است، باید بداند که چیزی جز خواری به چنگ نخواهد آورد. در اینکه تُرکان از قرن پنجم هجری تا پایان قاجار، بیشترین حاکمیت را در این فلات داشتهاند، تردیدی نیست و کسی نیز در مقام انکار حاکمیت طولانی آنان نیست. ولی مسأله این است که تُرکان - بما هو تُرک - در درازنای این حاکمیت طولانی، هرگز نتوانستند تمدنی با مختصات تُرکی پایهگذاری کنند، بلکه همواره تحت تأثیر تمدنِ ایرانشهر بودند. دلیل این امر، این است که آنها هرگز دولتسازی نکردند، بلکه حاکمیت آنها همواره از طریق "تغلّب" یعنی برانداختن یک حاکمیت و نشستن جای آنها بوده است. تُرکان حتی در دوره "خلافت" موسوم به "عثمانی"، و بهخلاف اقتدار نظامی و گسترهٔ جغرافیایی، هرگز نتوانستند تمدنسازی با مختصات تُرکی بکنند، زیرا حاکمیت آنها، بهلحاظ اعتقادی و فرهنگی و سیاسی، بهترتیب؛ اسلامی، فارسی و ایرانی بود. این نکتهٔ تاریخی را هم حیفم میآید اینجا نیاورم که "کبیر بن اویس لطیفی" در قرن دهم هجری، بهعنوان اولین مترجم "وفیاتالاعیان" اثر "ابنخلّکان" به زبانِ فارسی، در مقدمهٔ ترجمهٔ خود نوشته است که سلطان سلیم عثمانی، برای استفادهٔ عموم رعیت عثمانی از کتاب یادشده، دستور ترجمهٔ آن را به زبان پارسی بهمن داد. همچنین آنها از زمان فروپاشی خلافت عثمانی و تشکیل کشور ترکیه تا الان هم نتوانستند تمدنسازی و فرهنگسازی بکنند. اما تنها کاری که با مهارت تمام آن را انجام داده و میدهند، میراثدزدی از خزانهٔ پایانناپذیر ایرانشهر بوده است.
🔴 دنبالهٔ یادداشت را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 دربارهٔ حماسهٔ "سینویهٔ افندی عردوقان"
✍️ مصطفی نصیری
"افندی عردوقان"، رییسجمهور ترکیه، اخیراً با تکیه بر پورسینا به غربیها فخرفروشی کرده و گفته "ما وارثان ابنسینا هستیم".
یک احتمال میتواند این باشد که مراد او از ضمیر "ما"، مسلمانان در برابر غربیان است. در اینصورت خُردهای نمیتوان بر او گرفت، جز اینکه او صلاحیتِ نمایندگی مسلمانان را ندارد. اما اگر او ضمیر "ما" را برای اشاره به تُرکانِ کشورش، یا "تمدّنِ ترکی" قائم بر "اتحادیهٔ کشورهای تُرک" بکار برده باشد که در صددِ آبستنیدن و زایاندن آن است، در اینصورت او ذرهای از میراثی که قصد خواریدنِ آن را دارد، آگاهی ندارد. فارغ از آثار علمی و اشعار فارسی پورسینا، او بدون کوچکترین تردیدی در یک خانوادهٔ فارسیزبان در شهر بخارا به دنیا آمد و در دورهٔ کودکی به مکتبخانههایی رفت که زبان تدریس در آنها فارسی بود. به صورت کلی میگویم که سختی یادگیری زبان عربی برای مردم عادی در خراسان بزرگ و مشکل بهجا آوردن مناسک دینی با زبان عربی، باعث شد که فقهای حنفی خراسان، جواز آموزش منابع دین و بهجا آوردن مناسک و عبادات به زبان فارسی را بدهند.
حسامالدین سغناقی (در قرن هفتم ه.ق) در کتاب النهایه فی شرحالهدایه، (در بخش کتاب الصلاة، باب صفة الصلاة، ص ۲۹۲) در خلال نقل آرای موافق و مخالف فقهاء دربارهٔ امکان قرائت اذان و اذکارِ نماز به زبان فارسی، اشاره میکند که این بحث ادامه داشت تا شخصی از امام ابوبکر محمد بن فضل فتوا خواست که: "اَنَّ الصِّبيانَ في زماننا، شَقّ عليهمُ التعلّمُ بِلُغةِ العربيةِ، هَلْ يَجوزُ لَنا اَنْ نُعلّمهمْ بالفارسيّةِ - در زمان ما آموزش با زبان عربی برای کودکان سخت است. آیا آموزش آنها با زبان فارسی برای ما جایز است؟
درخواست این فتوا و در نهایت صدور جواز بهجا آوردن نماز در شرایطی به زبان فارسی و نیز جواز ترجمه و تفسیر قرآن به این زبان، همزمان با دوران کودکی و سنِّ آموزش پورسینا در بخارا است. درواقع پورسینا در سال ۳۷۰ چشم به ایران گشود و ابوبکر محمد بن فضل کُماری بلخی در سال ۳۸۱ چشم از ایران فروبست. حتی اگر موضوع این فتوا را در آخرین سال زندگی محمد بن فضل بدانیم، بنابراین پورسینا هنگام درگذشت او حدوداً ۱۰ ساله و در مکتبخانهها مشغول آموزش مقدمات قرآن و ادب با زبان فارسی بوده است.
من به عنوان یک آذری، شرم دارم میراثِ پورسینا برای تُرکانی همانند عردوقان و پانترکهای وطنی را از کتاب الهیات شفا (ج۱ ص ۴۵۳) ترجمه و تقدیم همه آنها بکنم. هرچند نظری که پورسینا دربارهٔ تُرکان ابراز داشته، ناظر به "تُرکان بیرون از فلاتِ تمدنی ایران" (*) است، با اینحال تردیدی نیست که ایشان اگر امروز زنده بودند، برمبنای موازینِ حقوق بشری، حتماً برای ابراز چنان نظری که "تُرکان" را از شمول مفهوم و مصداق انسان بیرون گذاشته، تحت تعقیب کیفری قرار میگرفتند. فاصلهگذاری پورسینا با تُرکان، آنجا اوج میگیرد که این فاصلهگذاری را حتی به حیوانات "بلادنا - یعنی مملکت ما ایرانشهر" و "بلاد الترک و بلاد الغُز یعنی مملکتِ ترکان اغوز" تعمیم میدهد. بنابراین اگر عردوقان هم همانند آتاترک، بهدنبال "دستوپا" کردن میراثی از ایرانشهر است، باید بداند که چیزی جز خواری به چنگ نخواهد آورد. در اینکه تُرکان از قرن پنجم هجری تا پایان قاجار، بیشترین حاکمیت را در این فلات داشتهاند، تردیدی نیست و کسی نیز در مقام انکار حاکمیت طولانی آنان نیست. ولی مسأله این است که تُرکان - بما هو تُرک - در درازنای این حاکمیت طولانی، هرگز نتوانستند تمدنی با مختصات تُرکی پایهگذاری کنند، بلکه همواره تحت تأثیر تمدنِ ایرانشهر بودند. دلیل این امر، این است که آنها هرگز دولتسازی نکردند، بلکه حاکمیت آنها همواره از طریق "تغلّب" یعنی برانداختن یک حاکمیت و نشستن جای آنها بوده است. تُرکان حتی در دوره "خلافت" موسوم به "عثمانی"، و بهخلاف اقتدار نظامی و گسترهٔ جغرافیایی، هرگز نتوانستند تمدنسازی با مختصات تُرکی بکنند، زیرا حاکمیت آنها، بهلحاظ اعتقادی و فرهنگی و سیاسی، بهترتیب؛ اسلامی، فارسی و ایرانی بود. این نکتهٔ تاریخی را هم حیفم میآید اینجا نیاورم که "کبیر بن اویس لطیفی" در قرن دهم هجری، بهعنوان اولین مترجم "وفیاتالاعیان" اثر "ابنخلّکان" به زبانِ فارسی، در مقدمهٔ ترجمهٔ خود نوشته است که سلطان سلیم عثمانی، برای استفادهٔ عموم رعیت عثمانی از کتاب یادشده، دستور ترجمهٔ آن را به زبان پارسی بهمن داد. همچنین آنها از زمان فروپاشی خلافت عثمانی و تشکیل کشور ترکیه تا الان هم نتوانستند تمدنسازی و فرهنگسازی بکنند. اما تنها کاری که با مهارت تمام آن را انجام داده و میدهند، میراثدزدی از خزانهٔ پایانناپذیر ایرانشهر بوده است.
🔴 دنبالهٔ یادداشت را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
IranDel
🔴 دربارهٔ حماسهٔ "سینویهٔ افندی عردوقان" ✍️ مصطفی نصیری "افندی عردوقان"، رییسجمهور ترکیه، اخیراً با تکیه بر پورسینا به غربیها فخرفروشی کرده و گفته "ما وارثان ابنسینا هستیم". یک احتمال میتواند این باشد که مراد او از ضمیر "ما"، مسلمانان در برابر غربیان…
👍44👎4
Forwarded from ایراندل | IranDel
Telegram
attach 📎
🔴 عملیّات مروارید و انهدام نیروی دریایی عراق
[ برای تجلیل از نیروی دریایی ارتش ایران و یادآوری گوشهای از رشادتهای آن نیرو در دفاع از ایرانمان ]
هفتم آذر ۱۳۵۹ خورشیدی در حالی که ۶۸ روز از آغاز تهاجم قوای بعث عراق به آب و خاک مقدس ایران میگذشت، نیروی دریایی ارتش ایران با پشتیبانی نیروی هوایی، عملیاتِ بمباران بندر راهبردی امالقصر و سکوهای نفتی البکر و العمیه عراق در اروندرود را با موفقیت به سرانجام رساند: عملیاتی موسوم به مروارید.
در نتیجهٔ این عملیات، نیروی دریایی عراق ضربات سنگینی را متحمل شد به طوری که تا پایان جنگ نتوانست قد راست کند.
در این عملیات که مقدمات آن از ۲۶ آبان ۱۳۵۹ خورشیدی شروع شده بود، تکاوران نیروی دریایی ارتش از بامداد روز ۵ آذر به سکوی البکر اعزام شدند و ناوچههای پیکان و جوشن، کار پشتیبانی از تکاوران را در اروند و فانتومهای نیروی هوایی این وظیفه را در آسمان به عهده داشتند. سرانجام طی دو روز عملیات، تکاوران ارتش موفق به انهدام تأسیسات دشمن گردید و عملیات با موفقیت کامل به سرانجام رسید. علاوه بر انهدام دو سکوی راهبردی که محلِّ بارگیری و تخلیهٔ بخش مهمی از صادرات نفت و واردات کالا عراق بود، تعداد ۵ فروند ناوچهٔ موشکانداز از نوع OSA-1 و OSA-2 یک فروند ناو مینجمعکن، چهار فروند قایق P-6، سه فروند جنگندهٔ MIG-23، یک بالگرد سوپر فریو، چند سایت موشکانداز زمین به هوا، و چند یگان و نفر دیگر از نیروهای دشمن بعثی از بین رفتند.
دریغا ناوچهٔ پیکان پس از ساعتها نبرد دلاورانه و انهام چند ناوچهٔ دشمن، در حین بازگشت به سوی بوشهر، مورد اصابت موشکهای عراقی قرار گرفت و فرمانده آن ناخدا محمدابراهیم همتی و همرزمانش، آبهای نیلگون خلیج فارس را به خون خود شُستند. همچنین یکی از فانتومهای نیروی هوایی ارتش در حین درگیری با دشمن، منهدم گشت و خلبانان آن ستوان یکم حسن مفتخری و ستوان دوم محمدکاظم روستا به شهادت رسیدند. در مجموع در این عملیات، ۳۴ ارتشی، جان خود را نثار ایران کردند.
از آن زمان، هفتم آذر به عنوان روز نیروی دریایی ارتش نامگذاری و گرامی داشته میشود. یاد همه شهدای میهن به ویژه جاویدنامان نیروی دریایی ارتش ایران گرامی باد.
بخشی از وصیتنامه دریادار شهید محمدابراهیم همتی:
«اگر ذرهای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاک وطن میشویم و مرگ در این راه را افتخار میدانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیهای داشتم، حتماً به این مردم خوب تقدیم میکردم.»
@IranDel_Channel
💢
🔴 عملیّات مروارید و انهدام نیروی دریایی عراق
[ برای تجلیل از نیروی دریایی ارتش ایران و یادآوری گوشهای از رشادتهای آن نیرو در دفاع از ایرانمان ]
هفتم آذر ۱۳۵۹ خورشیدی در حالی که ۶۸ روز از آغاز تهاجم قوای بعث عراق به آب و خاک مقدس ایران میگذشت، نیروی دریایی ارتش ایران با پشتیبانی نیروی هوایی، عملیاتِ بمباران بندر راهبردی امالقصر و سکوهای نفتی البکر و العمیه عراق در اروندرود را با موفقیت به سرانجام رساند: عملیاتی موسوم به مروارید.
در نتیجهٔ این عملیات، نیروی دریایی عراق ضربات سنگینی را متحمل شد به طوری که تا پایان جنگ نتوانست قد راست کند.
در این عملیات که مقدمات آن از ۲۶ آبان ۱۳۵۹ خورشیدی شروع شده بود، تکاوران نیروی دریایی ارتش از بامداد روز ۵ آذر به سکوی البکر اعزام شدند و ناوچههای پیکان و جوشن، کار پشتیبانی از تکاوران را در اروند و فانتومهای نیروی هوایی این وظیفه را در آسمان به عهده داشتند. سرانجام طی دو روز عملیات، تکاوران ارتش موفق به انهدام تأسیسات دشمن گردید و عملیات با موفقیت کامل به سرانجام رسید. علاوه بر انهدام دو سکوی راهبردی که محلِّ بارگیری و تخلیهٔ بخش مهمی از صادرات نفت و واردات کالا عراق بود، تعداد ۵ فروند ناوچهٔ موشکانداز از نوع OSA-1 و OSA-2 یک فروند ناو مینجمعکن، چهار فروند قایق P-6، سه فروند جنگندهٔ MIG-23، یک بالگرد سوپر فریو، چند سایت موشکانداز زمین به هوا، و چند یگان و نفر دیگر از نیروهای دشمن بعثی از بین رفتند.
دریغا ناوچهٔ پیکان پس از ساعتها نبرد دلاورانه و انهام چند ناوچهٔ دشمن، در حین بازگشت به سوی بوشهر، مورد اصابت موشکهای عراقی قرار گرفت و فرمانده آن ناخدا محمدابراهیم همتی و همرزمانش، آبهای نیلگون خلیج فارس را به خون خود شُستند. همچنین یکی از فانتومهای نیروی هوایی ارتش در حین درگیری با دشمن، منهدم گشت و خلبانان آن ستوان یکم حسن مفتخری و ستوان دوم محمدکاظم روستا به شهادت رسیدند. در مجموع در این عملیات، ۳۴ ارتشی، جان خود را نثار ایران کردند.
از آن زمان، هفتم آذر به عنوان روز نیروی دریایی ارتش نامگذاری و گرامی داشته میشود. یاد همه شهدای میهن به ویژه جاویدنامان نیروی دریایی ارتش ایران گرامی باد.
بخشی از وصیتنامه دریادار شهید محمدابراهیم همتی:
«اگر ذرهای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاک وطن میشویم و مرگ در این راه را افتخار میدانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیهای داشتم، حتماً به این مردم خوب تقدیم میکردم.»
@IranDel_Channel
💢
👍35👎2
ایراندل | IranDel
🔴 انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی برگزار میکند: «درسگفتارِ کلیاتِ فلسفه» آموزگار: جلال پیکانی؛ دکترای فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشیار دانشگاه پیام نور از زبانِ آموزگار: «در این دوره، تصویری درست و کلی از چیستی فلسفه در معنای دانشگاهی…
🔴 انجمن فرهنگی افراز - نمایندگی آذربایجان شرقی - برگزار میکند:
«دورههای آموزشِ خوشنویسیِ خطِّ نستعلیق (قلمی - خودکاری»
آموزگار:
محمد حسیننژاد؛ دارای رتبهٔ استادی انجمنِ خوشنویسانِ ایران و آموزگارِ انجمنِ خوشنویسانِ تبریز
هنرجویان در پایانِ دوره، به انجمنِ خوشنویسان، جهت آزمون و اخذ گواهی معرفی خواهند شد.
با توجه به محدودیت در ظرفیتِ پذیرش، در صورت علاقه به شرکت در این دورههای آموزشی، به برگِ اینستاگرامی انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی، مراجعه کنید و یا از طریقِ «واتسآپ» به شمارهٔ زیر پیغام دهید:
+989304203628
جایگاه:
تبریز؛ چهارراه باغشمال؛ ابتدای بلوار ۱۷ شهریور جدید؛ جنبِ داروخانهٔ بقراط؛ ساختمان حکمت؛ طبقهٔ سوم، انجمن فرهنگی اَفراز (نمایندگی استان آذربایجان شرقی)
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
«دورههای آموزشِ خوشنویسیِ خطِّ نستعلیق (قلمی - خودکاری»
آموزگار:
محمد حسیننژاد؛ دارای رتبهٔ استادی انجمنِ خوشنویسانِ ایران و آموزگارِ انجمنِ خوشنویسانِ تبریز
هنرجویان در پایانِ دوره، به انجمنِ خوشنویسان، جهت آزمون و اخذ گواهی معرفی خواهند شد.
با توجه به محدودیت در ظرفیتِ پذیرش، در صورت علاقه به شرکت در این دورههای آموزشی، به برگِ اینستاگرامی انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی، مراجعه کنید و یا از طریقِ «واتسآپ» به شمارهٔ زیر پیغام دهید:
+989304203628
جایگاه:
تبریز؛ چهارراه باغشمال؛ ابتدای بلوار ۱۷ شهریور جدید؛ جنبِ داروخانهٔ بقراط؛ ساختمان حکمت؛ طبقهٔ سوم، انجمن فرهنگی اَفراز (نمایندگی استان آذربایجان شرقی)
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍30👎2
🔴 «کیومرث، وجودی کیهانی یا موجودی زمینی»
(تاریخِ اساطیری ایران؛ بخش نخست)
✍️ امیرحسین صدری؛ کارشناسیارشدِ تاریخ ایرانِ باستان دانشگاه تهران
کیومرث در سنتِ اساطیری ایران یا تاریخ ملّی ایرانشهر، جایگاهی پایهای و بینظیر دارد؛ او نهتنها «نخستین انسان» بلکه «نخستین پادشاه» نیز دانسته میشود.
این همزمانیِ نخستین بشر و اولین حکومت، ساختاریِ منحصربهفرد در اسطورهشناسی ایرانی پدید آورده است. در بسیاری از فرهنگهای جهان، خاستگاه انسان و آغاز دولت، دو روایت مستقلاند، اما در اساطیر ایران، این دو به شکلی ژرف به هم گره خوردهاند.
🔴 برای مطالعهٔ کاملِ یادداشت، عکسنوشتهها را (از چپ به راست و از بالا به پایین) برگ بزنید.
🔴 بُنمایه:
کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران
@IranDel_Channel
💢
(تاریخِ اساطیری ایران؛ بخش نخست)
✍️ امیرحسین صدری؛ کارشناسیارشدِ تاریخ ایرانِ باستان دانشگاه تهران
کیومرث در سنتِ اساطیری ایران یا تاریخ ملّی ایرانشهر، جایگاهی پایهای و بینظیر دارد؛ او نهتنها «نخستین انسان» بلکه «نخستین پادشاه» نیز دانسته میشود.
این همزمانیِ نخستین بشر و اولین حکومت، ساختاریِ منحصربهفرد در اسطورهشناسی ایرانی پدید آورده است. در بسیاری از فرهنگهای جهان، خاستگاه انسان و آغاز دولت، دو روایت مستقلاند، اما در اساطیر ایران، این دو به شکلی ژرف به هم گره خوردهاند.
🔴 برای مطالعهٔ کاملِ یادداشت، عکسنوشتهها را (از چپ به راست و از بالا به پایین) برگ بزنید.
🔴 بُنمایه:
کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران
@IranDel_Channel
💢
👍32👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تصاویری از تبریز در دههٔ ۱۳۴۰ خورشیدی
با ترانهٔ «برگ بید و مو»
خوانندگان: الهه و منوچهر
ترانهسرا: کریم فکور
آهنگساز: محلی (بازسازی کریم فکور)
@IranDel_Channel
💢
با ترانهٔ «برگ بید و مو»
خوانندگان: الهه و منوچهر
ترانهسرا: کریم فکور
آهنگساز: محلی (بازسازی کریم فکور)
@IranDel_Channel
💢
👍24👎3
🔴 وقتی ابتذال، هویت را نشانه میگیرد؛ مرثیهای برای «مسابقۀ بازنده»
این یک زنگ خطر نیست؛ آژیر یک فاجعهٔ فرهنگی است. در کمال ناباوری شاهد آن هستیم که در برنامهای پخششده از یک سکوی نمایشِ غیررسمی، عالیشأنترین و کهنترین نمادهای هویت ملی ما، به سیبل پرتاب اشیاء در یک مسابقهٔ مبتذل و بیمحتوا تبدیل شدهاند.
درفش کاویانی و سرستون شیردال تخت جمشید صرفاً دو طرح گرافیکی زیبا نیستند. اینها شناسنامهٔ یک تمدن، عصارهٔ حافظهٔ تاریخی و چکیدهٔ هزاران سال مبارزه، خِرد و شکوه هستند.
درفش کاویانی، پرچم دادخواهی کاوهٔ آهنگر علیه بیداد ضحاک است؛ نماد خیزش مردمان ستمدیده علیه استبداد و تاریکی آن اهریمنخوی. این درفش، قصهٔ مقاومت ملّتی است که هرگز در برابر ظلم تسلیم نشد. تبدیل کردن آن به یک هدف بیجان در یک بازی تلویزیونی، نه فقط توهین، که لگدمال کردن مفهوم «عدالتخواهی»، «ایستادگی»، «وطندوستی»، «فداکاری پهلوانان و بزرگان ایران در راه وطن به گواه شاهنامهٔ فردوسی» و مواردی دیگر است که در تار و پود فرهنگ ما تنیده شده و در خاطر ما باقیمانده است.
شیردال، آن نگهبان اساطیری خِرد و قدرت بر ستونهای تخت جمشید، ترکیبی از صلابت شیر (زمین) و تیزبینی عقاب (آسمان) است. این نماد، نمایندهی فلسفه، هنر و جهانبینی عمیقی است که شکوه شاهنشاهی هخامنشی را ساخت. پرتاب یک شیء به سوی آن، پرتاب جهل به سوی خِرد است؛ دهنکجی به میراثی که جهان در برابر آن سر تعظیم فرود آورده است.
آنچه در این برنامهٔ «بازنده» رخ داد، یک اشتباه سهوی یا یک بیسلیقگی ساده نیست. این یک نشانهٔ بالینی از بیماری خطرناکِ «تهیشدگی فرهنگی» است. این رویداد نشان میدهد که تهیهکنندگان و ناظران این برنامه تا چه حد از ریشههای خود بریده و از درک ابتداییترین مفاهیم هویتی عاجزند. این یک «خودویرانگری» فرهنگی در برابر چشم میلیونها نفر است.
این عمل، مصداق بارز شلیک به پای خود است؛ شلیکی که صدای آن، پژواکِ بیسوادی تاریخی و سقوط فرهنگی برخی از هنرمندان را در گوش ایران طنینانداز میکند. از سازندگان این برنامه و مدیران رسانهای که اجازهٔ چنین هتک حرمتی را دادهاند، باید پرسید: آیا از تاریخ این سرزمین، جز نامی برای پُر کردن جدول کلمات متقاطع چیزی در ذهن دارید؟
سکوت در برابر این فاجعه، خیانت به ایران و تاریخِ آن است و پاسخگویی فوری و عذرخواهیِ رسمی تمام عوامل این بیاحترامی آشکار، کمترین کاریست که انتظار میرود.
🔴 پینوشت:
۱) متن از بیانیهٔ «مرکز مطالعات ایرانشناسی نیمروز» اقتباس شده است.
۲) نام این بهظاهر مسابقه، «بازمانده» است، ولی در حقیقت یک «بازنده» است.
@IranDel_Channel
💢
🔴 وقتی ابتذال، هویت را نشانه میگیرد؛ مرثیهای برای «مسابقۀ بازنده»
این یک زنگ خطر نیست؛ آژیر یک فاجعهٔ فرهنگی است. در کمال ناباوری شاهد آن هستیم که در برنامهای پخششده از یک سکوی نمایشِ غیررسمی، عالیشأنترین و کهنترین نمادهای هویت ملی ما، به سیبل پرتاب اشیاء در یک مسابقهٔ مبتذل و بیمحتوا تبدیل شدهاند.
درفش کاویانی و سرستون شیردال تخت جمشید صرفاً دو طرح گرافیکی زیبا نیستند. اینها شناسنامهٔ یک تمدن، عصارهٔ حافظهٔ تاریخی و چکیدهٔ هزاران سال مبارزه، خِرد و شکوه هستند.
درفش کاویانی، پرچم دادخواهی کاوهٔ آهنگر علیه بیداد ضحاک است؛ نماد خیزش مردمان ستمدیده علیه استبداد و تاریکی آن اهریمنخوی. این درفش، قصهٔ مقاومت ملّتی است که هرگز در برابر ظلم تسلیم نشد. تبدیل کردن آن به یک هدف بیجان در یک بازی تلویزیونی، نه فقط توهین، که لگدمال کردن مفهوم «عدالتخواهی»، «ایستادگی»، «وطندوستی»، «فداکاری پهلوانان و بزرگان ایران در راه وطن به گواه شاهنامهٔ فردوسی» و مواردی دیگر است که در تار و پود فرهنگ ما تنیده شده و در خاطر ما باقیمانده است.
شیردال، آن نگهبان اساطیری خِرد و قدرت بر ستونهای تخت جمشید، ترکیبی از صلابت شیر (زمین) و تیزبینی عقاب (آسمان) است. این نماد، نمایندهی فلسفه، هنر و جهانبینی عمیقی است که شکوه شاهنشاهی هخامنشی را ساخت. پرتاب یک شیء به سوی آن، پرتاب جهل به سوی خِرد است؛ دهنکجی به میراثی که جهان در برابر آن سر تعظیم فرود آورده است.
آنچه در این برنامهٔ «بازنده» رخ داد، یک اشتباه سهوی یا یک بیسلیقگی ساده نیست. این یک نشانهٔ بالینی از بیماری خطرناکِ «تهیشدگی فرهنگی» است. این رویداد نشان میدهد که تهیهکنندگان و ناظران این برنامه تا چه حد از ریشههای خود بریده و از درک ابتداییترین مفاهیم هویتی عاجزند. این یک «خودویرانگری» فرهنگی در برابر چشم میلیونها نفر است.
این عمل، مصداق بارز شلیک به پای خود است؛ شلیکی که صدای آن، پژواکِ بیسوادی تاریخی و سقوط فرهنگی برخی از هنرمندان را در گوش ایران طنینانداز میکند. از سازندگان این برنامه و مدیران رسانهای که اجازهٔ چنین هتک حرمتی را دادهاند، باید پرسید: آیا از تاریخ این سرزمین، جز نامی برای پُر کردن جدول کلمات متقاطع چیزی در ذهن دارید؟
سکوت در برابر این فاجعه، خیانت به ایران و تاریخِ آن است و پاسخگویی فوری و عذرخواهیِ رسمی تمام عوامل این بیاحترامی آشکار، کمترین کاریست که انتظار میرود.
🔴 پینوشت:
۱) متن از بیانیهٔ «مرکز مطالعات ایرانشناسی نیمروز» اقتباس شده است.
۲) نام این بهظاهر مسابقه، «بازمانده» است، ولی در حقیقت یک «بازنده» است.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍54👎5
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 روز جزایر سهگانهٔ ایران
در ساعت ۶:۱۵ دقیقه بامداد روز سهشنبه ٩ آذر ۱۳۵۰ خورشيدی یک روز پيش از ترکِ نيروهای انگلیسی از خلیجفارس یگانهای نیروی دریایی ايران در سه جزیرهٔ تنگه هرمز (تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی) پیاده شدند.
نخستين پرچم ایران پس از گذشت کمتر از ۳۵ دقیقه از آغاز عملیات بر نخستين جزیره افراشته شد و در راس ساعت ٨ صبح در هر سه جزیره پرچم ایران همراه با شلیک ۲۱ گلوله توپ برافراشته شد.
بخشی از نیروهای ایرانی بر چهار گوشهٔ بوموسی و بر فراز کوه حلوا به عنوان بلندترین نقطهٔ جزیره پرچم سه رنگ ملّی ایران را بر افراشتند.
بخش دیگر نیروها نیز پس از اعزام به جزیره تنب بزرگ به طور مسالمتآمیز و بدون حمل سلاح برای تحویل پاسگاه از گماشتگان عرب استعمار انگلیس در حال حرکت بودند که با شلیک آتشبار شرطههای عرب از داخل پاسگاه مواجه شدند و ناجوانمردانه به شهادت رسیدند.
نام این سه شهید جاویدان راه میهن در روز بازپسگیری جزایر ایرانی ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ عبارتند از:
۱- سروان رضا سوزنچی
۲- مهناوی یکم حبیبالله کهریزی
۳- ناوی آیتالله خانی
یاد و نام مدافعان تمامیت ارضی ایران جاوید
@IranDel_Channel
💢
در ساعت ۶:۱۵ دقیقه بامداد روز سهشنبه ٩ آذر ۱۳۵۰ خورشيدی یک روز پيش از ترکِ نيروهای انگلیسی از خلیجفارس یگانهای نیروی دریایی ايران در سه جزیرهٔ تنگه هرمز (تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی) پیاده شدند.
نخستين پرچم ایران پس از گذشت کمتر از ۳۵ دقیقه از آغاز عملیات بر نخستين جزیره افراشته شد و در راس ساعت ٨ صبح در هر سه جزیره پرچم ایران همراه با شلیک ۲۱ گلوله توپ برافراشته شد.
بخشی از نیروهای ایرانی بر چهار گوشهٔ بوموسی و بر فراز کوه حلوا به عنوان بلندترین نقطهٔ جزیره پرچم سه رنگ ملّی ایران را بر افراشتند.
بخش دیگر نیروها نیز پس از اعزام به جزیره تنب بزرگ به طور مسالمتآمیز و بدون حمل سلاح برای تحویل پاسگاه از گماشتگان عرب استعمار انگلیس در حال حرکت بودند که با شلیک آتشبار شرطههای عرب از داخل پاسگاه مواجه شدند و ناجوانمردانه به شهادت رسیدند.
نام این سه شهید جاویدان راه میهن در روز بازپسگیری جزایر ایرانی ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ عبارتند از:
۱- سروان رضا سوزنچی
۲- مهناوی یکم حبیبالله کهریزی
۳- ناوی آیتالله خانی
یاد و نام مدافعان تمامیت ارضی ایران جاوید
@IranDel_Channel
💢
👍63👎2
🔴 اینترنت خط سفید و افراطگری قومی
✍️ احسان هوشمند
● در یادداشت آمده است که:
– قومگرایی یکی از پدیدههای مخرب و پرهزینه برای کشور است که در دو دههٔ اخیر در حوزهٔ عمومی بیش از گذشته نمود داشته و بخشی از عرصههای رسانهای و فضای مجازی به محلّی برای تاخت و تاز عناصر قومگرا مبدل شده است. قومگرایی پیش از آنکه در مناسبات سیاسی و اجتماعی ایرانیان اصالت داشته باشد، زاییدهٔ برخی رقابتهای سیاسی و نیز بازیگری عامل خارجی است و به صورت معمول قومگرایان بیهیچ واهمهای از سرسپردگی خود به عامل خارجی دفاع میکنند. تا اینجای موضوع، تکلیف روشن است و میتوان قومگرایان را بازیخوردهها یا بازیگرانی دانست که آرزوهای خود را با بیگانگان تنظیم کردهاند. اما مشکل وقتی بیشتر و نگرانکنندهتر میشود که گروهی با استفاده از امکانات رسمی اهداف قومگرایانهٔ خود را پیش ببرند و ظرفیتهای نظام بوروکراتیک و دولتی را در خدمت به بیگانگان و نفرتپراکنی میان ایرانیان به کار بگیرند.
– نویسندهٔ این یادداشت بارها مشفقانه دربارهٔ استفاده ابزاری از امکانات رسمی برای ترویج قومگرایی هشدار داده و این رویکرد را مصداق روشن بر شاخ نشستن و بُنبریدن ارزیابی کرده است. اگر در سالهای گذشته امکانات و ظرفیتهای دولتی در برخی ورزشگاهها در گوشههایی از کشور در خدمت افراطیگری قومی قرار گرفت و یا اینکه در برخی محافل یا حتی تربیونهای رسمی گروهی از دیگر هموطنان، خارجی خوانده شدند و البته کسی نیز برای این نفرتپراکنی قومی و دروغپردازی ضدِّ انسجامی بهصورت علنی بازخواست نشد، امروز شگفتی دیگری رسانهای شده است.
– هفتهٔ گذشته موضوع خط و سیمکارتهای سفید به جنجالی رسانهای مبدل شد و در جریان افشاگریهای صورتگرفته مشخص شد گروهی از روزنامهنگاران، هنرمندان، سلبریتیها و مسئولان کشوری که از سیمکارتهای بدون فیلتر یا بهاصطلاح سیمکارتهای سفید استفاده میکنند و در این میان حتی برخی از چهرههای مشهور سیاسی و نمایندگان مجلس که سرسختانه از فیلترینگ دفاع میکنند خود از امتیاز سیمکارت سفید بهرهمند هستند و رطبخوردگانی هستند که منع رطب میکنند.
– اما سوی دیگر این ماجرا وقتی نگرانکنندهتر میشود که مشخص شده برخی از کانالها و مراکز تجزیهطلب و افراطی قومگرا نیز با استفاده از سیمکارتهای سفید به نشر مطالب تفرقهبرانگیز و افراطی میپردازند و تاکنون چنین تصور میشد که این کانالهای مجازی فعال در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در خارج از کشور مستقر هستند.
– اینکه گروهی با استفاده از سیمکارت سفید آنهم در داخل کشور به آتش افراطگری قومی و تجزیهطلبی بدمند، ما را با چند مفروض روبهرو میکند؛ یک مفروض این است که چنین تلقی شود که عدهای از کسانی که سیمکارت سفید دارند، به صورت شخصی و فردی یا گروهی و بدون وابستگی به دولت یا نهادی خاص، فعالیتهای قومگرایانه خود را پیش میبرند. یعنی از این دسته از افرادِ دارای سیمکارت سفید از سیمکارت خود سوءاستفاده کرده و به فعالیتهای ضدِّ ملّی مشغول هستند. مفروض دیگر این است که چنین فعالیتهای قومگرایانه و تجزیهطلبانهای نه توسط دارندگان معمول سیمکارت سفید بلکه فرایندی نهادیشده و سازماندهیشده با اهداف خاصی توسط گروهی خاص است.
🔴 کاملِ این یادداشت را میتوانید در «رسانهٔ شرق» بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 اینترنت خط سفید و افراطگری قومی
✍️ احسان هوشمند
● در یادداشت آمده است که:
– قومگرایی یکی از پدیدههای مخرب و پرهزینه برای کشور است که در دو دههٔ اخیر در حوزهٔ عمومی بیش از گذشته نمود داشته و بخشی از عرصههای رسانهای و فضای مجازی به محلّی برای تاخت و تاز عناصر قومگرا مبدل شده است. قومگرایی پیش از آنکه در مناسبات سیاسی و اجتماعی ایرانیان اصالت داشته باشد، زاییدهٔ برخی رقابتهای سیاسی و نیز بازیگری عامل خارجی است و به صورت معمول قومگرایان بیهیچ واهمهای از سرسپردگی خود به عامل خارجی دفاع میکنند. تا اینجای موضوع، تکلیف روشن است و میتوان قومگرایان را بازیخوردهها یا بازیگرانی دانست که آرزوهای خود را با بیگانگان تنظیم کردهاند. اما مشکل وقتی بیشتر و نگرانکنندهتر میشود که گروهی با استفاده از امکانات رسمی اهداف قومگرایانهٔ خود را پیش ببرند و ظرفیتهای نظام بوروکراتیک و دولتی را در خدمت به بیگانگان و نفرتپراکنی میان ایرانیان به کار بگیرند.
– نویسندهٔ این یادداشت بارها مشفقانه دربارهٔ استفاده ابزاری از امکانات رسمی برای ترویج قومگرایی هشدار داده و این رویکرد را مصداق روشن بر شاخ نشستن و بُنبریدن ارزیابی کرده است. اگر در سالهای گذشته امکانات و ظرفیتهای دولتی در برخی ورزشگاهها در گوشههایی از کشور در خدمت افراطیگری قومی قرار گرفت و یا اینکه در برخی محافل یا حتی تربیونهای رسمی گروهی از دیگر هموطنان، خارجی خوانده شدند و البته کسی نیز برای این نفرتپراکنی قومی و دروغپردازی ضدِّ انسجامی بهصورت علنی بازخواست نشد، امروز شگفتی دیگری رسانهای شده است.
– هفتهٔ گذشته موضوع خط و سیمکارتهای سفید به جنجالی رسانهای مبدل شد و در جریان افشاگریهای صورتگرفته مشخص شد گروهی از روزنامهنگاران، هنرمندان، سلبریتیها و مسئولان کشوری که از سیمکارتهای بدون فیلتر یا بهاصطلاح سیمکارتهای سفید استفاده میکنند و در این میان حتی برخی از چهرههای مشهور سیاسی و نمایندگان مجلس که سرسختانه از فیلترینگ دفاع میکنند خود از امتیاز سیمکارت سفید بهرهمند هستند و رطبخوردگانی هستند که منع رطب میکنند.
– اما سوی دیگر این ماجرا وقتی نگرانکنندهتر میشود که مشخص شده برخی از کانالها و مراکز تجزیهطلب و افراطی قومگرا نیز با استفاده از سیمکارتهای سفید به نشر مطالب تفرقهبرانگیز و افراطی میپردازند و تاکنون چنین تصور میشد که این کانالهای مجازی فعال در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی در خارج از کشور مستقر هستند.
– اینکه گروهی با استفاده از سیمکارت سفید آنهم در داخل کشور به آتش افراطگری قومی و تجزیهطلبی بدمند، ما را با چند مفروض روبهرو میکند؛ یک مفروض این است که چنین تلقی شود که عدهای از کسانی که سیمکارت سفید دارند، به صورت شخصی و فردی یا گروهی و بدون وابستگی به دولت یا نهادی خاص، فعالیتهای قومگرایانه خود را پیش میبرند. یعنی از این دسته از افرادِ دارای سیمکارت سفید از سیمکارت خود سوءاستفاده کرده و به فعالیتهای ضدِّ ملّی مشغول هستند. مفروض دیگر این است که چنین فعالیتهای قومگرایانه و تجزیهطلبانهای نه توسط دارندگان معمول سیمکارت سفید بلکه فرایندی نهادیشده و سازماندهیشده با اهداف خاصی توسط گروهی خاص است.
🔴 کاملِ این یادداشت را میتوانید در «رسانهٔ شرق» بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍38👎2
ایراندل | IranDel
🔴 اینترنت خط سفید و افراطگری قومی ✍️ احسان هوشمند ● در یادداشت آمده است که: – قومگرایی یکی از پدیدههای مخرب و پرهزینه برای کشور است که در دو دههٔ اخیر در حوزهٔ عمومی بیش از گذشته نمود داشته و بخشی از عرصههای رسانهای و فضای مجازی به محلّی برای…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ناصر همرنگ؛ نویسنده و پژوهشگر به استفاده از «پانترکیسم» برای مهارِ «ملیگرایی ایرانی» اشاره میکند
سخنرانی در آذر ماه ۱۳۹۸ خورشیدی و به بهانهٔ بزرگداشتِ روز ملّی نجات آذربایجان
سرِچشمه شاید گرفتن به بیل
چو پر شد نشاید گذشتن به پیل...
@IranDel_Channel
💢
سخنرانی در آذر ماه ۱۳۹۸ خورشیدی و به بهانهٔ بزرگداشتِ روز ملّی نجات آذربایجان
سرِچشمه شاید گرفتن به بیل
چو پر شد نشاید گذشتن به پیل...
@IranDel_Channel
💢
👍41👎4
🔴 انجمن ایرانی تاریخ، شعبهٔ آذربایجان شرقی به همراه بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی برگزار میکنند:
تاریخ هجده سالهٔ تبریز
( اوضاع تاریخی تبریز در دورهٔ اشغال عثمانیها در عصر صفوی)
سخنران:
خلیل محمدی، دکترای تاریخ و صفویپژوه
مدیر نشست: فاطمه اروجی، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز
زمان:
چهارشنبه، ۱۲ آذر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶
جایگاه:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
🔴 نشست به صورتِ برخط از بسترِ «گوگلمیت» پخش زنده خواهد شد.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
تاریخ هجده سالهٔ تبریز
( اوضاع تاریخی تبریز در دورهٔ اشغال عثمانیها در عصر صفوی)
سخنران:
خلیل محمدی، دکترای تاریخ و صفویپژوه
مدیر نشست: فاطمه اروجی، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تبریز
زمان:
چهارشنبه، ۱۲ آذر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶
جایگاه:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
🔴 نشست به صورتِ برخط از بسترِ «گوگلمیت» پخش زنده خواهد شد.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍31👎3
ایراندل | IranDel
🔴 انجمن فرهنگی افراز - نمایندگی آذربایجان شرقی - برگزار میکند: «دورههای آموزشِ خوشنویسیِ خطِّ نستعلیق (قلمی - خودکاری» آموزگار: محمد حسیننژاد؛ دارای رتبهٔ استادی انجمنِ خوشنویسانِ ایران و آموزگارِ انجمنِ خوشنویسانِ تبریز هنرجویان در پایانِ دوره، به…
🔴 انجمن فرهنگی افراز - نمایندگی آذربایجان شرقی - برگزار میکند:
«درسگفتارِ اگزیستانسیالیسم»
آموزگار:
جلال پیکانی؛ دکترای فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشیار دانشگاه پیام نور
از زبانِ آموزگار:
«از میان رویکردهای متعدد فلسفی، در میان علاقمندانِ عمومی فلسفهٔ اگزیستانسیالیسم جذابیت بسیار دارد. همچنین رویکردی است فراگیر که با ادبیات و روانکاوی و بسیاری از شاخههای علوم انسانی معاصر در هم تنیده است. اما این جذابیت به نحوی در تقابل با دشواری و پیچیدگی آن قرار دارد. در این دوره تصویری کلی از جریانهای اصلی اگزیستانسیالیسم و ویژگیهای هر کدام ارائه خواهد شد. توجه به تبارشناسیِ اگزستانسیایسم و پیوندهای آن با کل فلسفه در بدست آوردن تصویری درست از آن بسیار مهم است.»
نشست نخست: دوران پسا هگل، زندگی و بحران: شوپنهاور، کیرکگور
نشستِ دوم: نیچه و تغییرات بنیادی
نشستِ سوم: اگزیستانسیالیسم فرانسوی: ژان پل سارتر و گابریل مارسل
نشستِ چهارم: اگزیستانسیالیسم آلمانی: کارل یاسپرس و مارتین هایدگر
نشستِ پنجم: اگزیستانسیالیسم در ادبیات: آلبر کامو، فرانتس کافکا و ژان پل سارتر
نشستِ ششم: جمع بندی و ارائهٔ تصویر کلی
با توجه به محدودیت در ظرفیتِ پذیرش، در صورت علاقه به شرکت در این درسگفتار، به برگِ اینستاگرامی انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی، مراجعه کنید و یا از طریقِ «واتسآپ» به شمارهٔ زیر پیغام دهید:
+989304203628
جایگاه:
تبریز؛ چهارراه باغشمال؛ ابتدای بلوار ۱۷ شهریور جدید؛ جنبِ داروخانهٔ بقراط؛ ساختمان حکمت؛ طبقهٔ سوم، انجمن فرهنگی اَفراز (نمایندگی استان آذربایجان شرقی)
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 انجمن فرهنگی افراز - نمایندگی آذربایجان شرقی - برگزار میکند:
«درسگفتارِ اگزیستانسیالیسم»
آموزگار:
جلال پیکانی؛ دکترای فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشیار دانشگاه پیام نور
از زبانِ آموزگار:
«از میان رویکردهای متعدد فلسفی، در میان علاقمندانِ عمومی فلسفهٔ اگزیستانسیالیسم جذابیت بسیار دارد. همچنین رویکردی است فراگیر که با ادبیات و روانکاوی و بسیاری از شاخههای علوم انسانی معاصر در هم تنیده است. اما این جذابیت به نحوی در تقابل با دشواری و پیچیدگی آن قرار دارد. در این دوره تصویری کلی از جریانهای اصلی اگزیستانسیالیسم و ویژگیهای هر کدام ارائه خواهد شد. توجه به تبارشناسیِ اگزستانسیایسم و پیوندهای آن با کل فلسفه در بدست آوردن تصویری درست از آن بسیار مهم است.»
نشست نخست: دوران پسا هگل، زندگی و بحران: شوپنهاور، کیرکگور
نشستِ دوم: نیچه و تغییرات بنیادی
نشستِ سوم: اگزیستانسیالیسم فرانسوی: ژان پل سارتر و گابریل مارسل
نشستِ چهارم: اگزیستانسیالیسم آلمانی: کارل یاسپرس و مارتین هایدگر
نشستِ پنجم: اگزیستانسیالیسم در ادبیات: آلبر کامو، فرانتس کافکا و ژان پل سارتر
نشستِ ششم: جمع بندی و ارائهٔ تصویر کلی
با توجه به محدودیت در ظرفیتِ پذیرش، در صورت علاقه به شرکت در این درسگفتار، به برگِ اینستاگرامی انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی، مراجعه کنید و یا از طریقِ «واتسآپ» به شمارهٔ زیر پیغام دهید:
+989304203628
جایگاه:
تبریز؛ چهارراه باغشمال؛ ابتدای بلوار ۱۷ شهریور جدید؛ جنبِ داروخانهٔ بقراط؛ ساختمان حکمت؛ طبقهٔ سوم، انجمن فرهنگی اَفراز (نمایندگی استان آذربایجان شرقی)
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍17👎4