ایراندل | IranDel
🔴 «دلیدمرول» وصلهای که به فرهنگِ ایرانیِ آذربایجان نمیچسبد! نمایش بیگانگان! ✍️ محمد جعفری قنواتی؛ دکترای فرهنگ و ادبیاتِ عامّه، فولکلورشناس و عضو شورای عالی علمیِ مرکز دایرهالمعارف اسلامی اقتباسهای هنری و ادبی از فرهنگهای دیگر، سابقهای بسیار…
🔴 ددهقورقود، کتابی بیگانه و بیریشه در آذربایجان (که حتی پانترکها از وجودش بیاطلاع بودند!)
✍حجت یحییپور
محمدعلی فرزانه (۱۳٠۲ - ۱۳۸۴) فعال سیاسی اهل تبریز، در عرصۀ سیاسی به دلیل همکاری با حزب توده و همراهی با فرقۀ دموکرات پیشهوری شناخته میشود و در عرصۀ فرهنگی بیشتر به تلاشهایش برای ایجاد هویتِ برساختۀ ترکی در آذربایجان شهرت دارد فرزانه کسی بود که نخستین بار در سال ۱۳۲۵ کوشید داستانهای ددهقورقود را به جامعۀ آذربایجان معرفی کند، اما سالها بعد، خودش به بیریشه بودنِ ددهقورقود در آذربایجان اعتراف کرده و از عدم آگاهی و ارتباط مردمِ آذربایجان با این داستانها سخن رانده است.
خاطرات محمدعلی فرزانه با عنوان "سالهای سپری شده: سرشار از آگاهیها و گزارههای ارزندهای است که نویسنده در آن، با اعتراف به ذهن و شخصیت آشفتۀ خویش، به طور ناخواسته حقایقی برخلاف دلبستگیهای ترکانه و ضدِّ آذربایجانیاش بر روی کاغذ آورده است.
برای نمونه بارها به دشمنی حکومت پهلوی با زبان ترکی و ممنوعیت چاپ و نشر آثار ترکی در آن زمان اشاره دارد (ص ۳۸۳). غافل از اینکه در جای دیگر به فهرست کتابهای ترکی آذری که خودش آزادانه در تبریز تهیه میکرد اشاره نموده (ص ۶۴) و از مشاعره به زبان ترکی آذری در مراکز آموزش دولتی سخن گفته (ص ۸۱- ۸۳) و با افتخار از آثاری که خودش و دیگران به زبان ترکی آذری و یا دربارۀ ترکیآذری نوشتهاند، سخن رانده است!
مرحوم محمدعلی فرزانه مانند هر انسان دیگری که از هویت اصیل و تاریخی یک سرزمین رنج میبَرَد و به ستیز با آن برمیخیزد، دچار بیماریهای روانی بوده و خود نیز آشکارا به این بیماری اشاره داشته و اعتراف میکند که در سراسر زندگی با مشکلات روحی و روانی دست به گریبان بوده است (ص ۳۹۶).
همین بیماری مانع از قبول حقیقت توسط این طیف فکری شده و آنان را به ستیز با سرگذشت تاریخیِ آذربایجان برمیانگیزد و آنان را به جعل و تحریف و دروغ وادار میکند و از دل همۀ این اختلالها و بدرفتاریها هویت برساختۀ ترکی برای آذربایجان عَلَم میشود!
فرزانه در خاطرات خود، گزارشهای هولناکی از وابستگی فرقه دموکرات پیشهوری به روسها و نیز مبارزۀ مردم میهنپرست آذربایجان با فرقۀ پیشهوری عرضه داشته که خود میتواند دستمایۀ نوشتار دیگری باشد. اما آنچه در اینجا مورد بحث است، اعتراف ناخواسته و پیاپی محمدعلی فرزانه، به ناآگاهی مردم آذربایجان از داستانهای ددهقورقود است. فرزانه نخستین کسی بود که کوشید ددهقورقود را به فضای اجتماعی آذربایجان معرفی کند و از اینرو اعتراف وی به بیریشه بودنِ ددهقورقود در آذربایجان، اهمیتی صدچندان دارد.
محمدعلی فرزانه ابتدا اشاره میکند، همزمان با حکومت فرقۀ دموکرات پیشهوری در یکی از شمارههای روزنامۀ آذربایجان متن فشردهای از ددهقورقود را منتشر ساخته است و در ادامه آشکارا و بیپرده اعتراف میکند:
«داستانهای ددهقورقود تا آن زمان برای مردم و حتی روشنفکران آذربایجانِ ایران نامکشوف بود» (ص۱۶۱).
خبر بد برای دشمنان آذربایجان این است که محمدعلی فرزانه به همین اکتفا نکرده و در جای دیگر به دوران همخانگی با بولود قراچورلو، معروف به سهند، اشاره داشته و توضیح میدهد که سالها پس از انتشار متن اولیۀ ددهقورقود، دربارۀ این داستانهای بیگانه با سهند صحبت کرده است درحالیکه تا آن هنگام سهند «با این داستانها آشنا نبود» (ص ۳۷۳).
اشارۀ فرزانه به ناآگاهی بولود قراچورلو از داستانهای ددهقورقود از این منظر بسیار قابل توجه است، که حتی چهرههای آذربایجانی با گرایشِ تُرکانه و ضدِّ آذربایجانی هرگز از وجود اثری به نام ددهقورقود آگاهی نداشتند و حتی از نسلهای پیشین خود نیز چیزی در این باره نشنیده بودند!
بهاین ترتیب کسانی که خود بهتر از دیگران میدانند ددهقورقود به عنوان نمادی از هویت ترکی، کوچکترین جایگاهی در آذربایجان نداشته و ندارد، اینگونه بر تبل جعل و تحریف و دروغ و خیانت و تُرکیگرایی میکوبند و البته گاهی نیز بیماریهای روانی و عقدههای شخصیتی و خیانتپیشگی آنان در برگی نمایان میشود، برگی که از خاطرات محمدعلی فرزانه که از پیشگامان جعل هویت ترکی در آذربایجان بوده و مینویسد.
«دوران کودکی من تحت یک سری تحقیرات له شده است. البته نه تنها دوران کودکی، بلکه دوران نوجوانیام نیز همینگونه سپری شده است... من سالها است که خودم را با احساس حقارت به امتحان کشیدهام ...الهام.دهندگانِ من [برای نوشتن] جنِ الهام، جادوی الهام و دیوِ الهام هستند...جنها، جادوها و جانوارانِ الهامِ من، آنهایی هستند که کرایه میخواهند، پول میخواهند. کسانی هستند که به آنها مقروضم. همین حوایج و احتیاجاتم هستند که هیچوقت تمام نمیشوند...» (ص ۳۹۵ - ۳۹۶).
محمدعلی فرزانه؛ سالهای سپری شده، به کوشش صدیقه عدالتی و نیما قوسی، قم: آوای منجی، ۱۳۹۶.
@IranDel_Channel
💢
🔴 ددهقورقود، کتابی بیگانه و بیریشه در آذربایجان (که حتی پانترکها از وجودش بیاطلاع بودند!)
✍حجت یحییپور
محمدعلی فرزانه (۱۳٠۲ - ۱۳۸۴) فعال سیاسی اهل تبریز، در عرصۀ سیاسی به دلیل همکاری با حزب توده و همراهی با فرقۀ دموکرات پیشهوری شناخته میشود و در عرصۀ فرهنگی بیشتر به تلاشهایش برای ایجاد هویتِ برساختۀ ترکی در آذربایجان شهرت دارد فرزانه کسی بود که نخستین بار در سال ۱۳۲۵ کوشید داستانهای ددهقورقود را به جامعۀ آذربایجان معرفی کند، اما سالها بعد، خودش به بیریشه بودنِ ددهقورقود در آذربایجان اعتراف کرده و از عدم آگاهی و ارتباط مردمِ آذربایجان با این داستانها سخن رانده است.
خاطرات محمدعلی فرزانه با عنوان "سالهای سپری شده: سرشار از آگاهیها و گزارههای ارزندهای است که نویسنده در آن، با اعتراف به ذهن و شخصیت آشفتۀ خویش، به طور ناخواسته حقایقی برخلاف دلبستگیهای ترکانه و ضدِّ آذربایجانیاش بر روی کاغذ آورده است.
برای نمونه بارها به دشمنی حکومت پهلوی با زبان ترکی و ممنوعیت چاپ و نشر آثار ترکی در آن زمان اشاره دارد (ص ۳۸۳). غافل از اینکه در جای دیگر به فهرست کتابهای ترکی آذری که خودش آزادانه در تبریز تهیه میکرد اشاره نموده (ص ۶۴) و از مشاعره به زبان ترکی آذری در مراکز آموزش دولتی سخن گفته (ص ۸۱- ۸۳) و با افتخار از آثاری که خودش و دیگران به زبان ترکی آذری و یا دربارۀ ترکیآذری نوشتهاند، سخن رانده است!
مرحوم محمدعلی فرزانه مانند هر انسان دیگری که از هویت اصیل و تاریخی یک سرزمین رنج میبَرَد و به ستیز با آن برمیخیزد، دچار بیماریهای روانی بوده و خود نیز آشکارا به این بیماری اشاره داشته و اعتراف میکند که در سراسر زندگی با مشکلات روحی و روانی دست به گریبان بوده است (ص ۳۹۶).
همین بیماری مانع از قبول حقیقت توسط این طیف فکری شده و آنان را به ستیز با سرگذشت تاریخیِ آذربایجان برمیانگیزد و آنان را به جعل و تحریف و دروغ وادار میکند و از دل همۀ این اختلالها و بدرفتاریها هویت برساختۀ ترکی برای آذربایجان عَلَم میشود!
فرزانه در خاطرات خود، گزارشهای هولناکی از وابستگی فرقه دموکرات پیشهوری به روسها و نیز مبارزۀ مردم میهنپرست آذربایجان با فرقۀ پیشهوری عرضه داشته که خود میتواند دستمایۀ نوشتار دیگری باشد. اما آنچه در اینجا مورد بحث است، اعتراف ناخواسته و پیاپی محمدعلی فرزانه، به ناآگاهی مردم آذربایجان از داستانهای ددهقورقود است. فرزانه نخستین کسی بود که کوشید ددهقورقود را به فضای اجتماعی آذربایجان معرفی کند و از اینرو اعتراف وی به بیریشه بودنِ ددهقورقود در آذربایجان، اهمیتی صدچندان دارد.
محمدعلی فرزانه ابتدا اشاره میکند، همزمان با حکومت فرقۀ دموکرات پیشهوری در یکی از شمارههای روزنامۀ آذربایجان متن فشردهای از ددهقورقود را منتشر ساخته است و در ادامه آشکارا و بیپرده اعتراف میکند:
«داستانهای ددهقورقود تا آن زمان برای مردم و حتی روشنفکران آذربایجانِ ایران نامکشوف بود» (ص۱۶۱).
خبر بد برای دشمنان آذربایجان این است که محمدعلی فرزانه به همین اکتفا نکرده و در جای دیگر به دوران همخانگی با بولود قراچورلو، معروف به سهند، اشاره داشته و توضیح میدهد که سالها پس از انتشار متن اولیۀ ددهقورقود، دربارۀ این داستانهای بیگانه با سهند صحبت کرده است درحالیکه تا آن هنگام سهند «با این داستانها آشنا نبود» (ص ۳۷۳).
اشارۀ فرزانه به ناآگاهی بولود قراچورلو از داستانهای ددهقورقود از این منظر بسیار قابل توجه است، که حتی چهرههای آذربایجانی با گرایشِ تُرکانه و ضدِّ آذربایجانی هرگز از وجود اثری به نام ددهقورقود آگاهی نداشتند و حتی از نسلهای پیشین خود نیز چیزی در این باره نشنیده بودند!
بهاین ترتیب کسانی که خود بهتر از دیگران میدانند ددهقورقود به عنوان نمادی از هویت ترکی، کوچکترین جایگاهی در آذربایجان نداشته و ندارد، اینگونه بر تبل جعل و تحریف و دروغ و خیانت و تُرکیگرایی میکوبند و البته گاهی نیز بیماریهای روانی و عقدههای شخصیتی و خیانتپیشگی آنان در برگی نمایان میشود، برگی که از خاطرات محمدعلی فرزانه که از پیشگامان جعل هویت ترکی در آذربایجان بوده و مینویسد.
«دوران کودکی من تحت یک سری تحقیرات له شده است. البته نه تنها دوران کودکی، بلکه دوران نوجوانیام نیز همینگونه سپری شده است... من سالها است که خودم را با احساس حقارت به امتحان کشیدهام ...الهام.دهندگانِ من [برای نوشتن] جنِ الهام، جادوی الهام و دیوِ الهام هستند...جنها، جادوها و جانوارانِ الهامِ من، آنهایی هستند که کرایه میخواهند، پول میخواهند. کسانی هستند که به آنها مقروضم. همین حوایج و احتیاجاتم هستند که هیچوقت تمام نمیشوند...» (ص ۳۹۵ - ۳۹۶).
محمدعلی فرزانه؛ سالهای سپری شده، به کوشش صدیقه عدالتی و نیما قوسی، قم: آوای منجی، ۱۳۹۶.
@IranDel_Channel
💢
👍45👎8
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 یکم آذر ماه، روز اصفهان
روز اصفهان به پاسداشت و ارج نهادن به شهر تاریخی اصفهان و روز نکوداشت اصفهان است
در بهمنماه سال ۱۳۸۳ خورشیدی پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از سوی دکتر شاهین سپنتا و استقبال برخی از سازمانهای غیردولتی اصفهان از این پیشنهاد، تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ خورشیدی پس از فراخوان هماندیشی برای نامگذاری روز نکوداشت اصفهان روز یکم آذرماه هرسال از سوی بیش از ۳۰ نفر از اصفهانشناسان بهعنوان روز نکوداشت اصفهان، گزینش و تصویب شد و بر اساس پیشنهاد دکتر لطفاله هنرفر نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردرِ قیصریه اصفهان را که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) طراحی شده است، بهعنوان نماد اصفهان برگزیدند. دلیل انتخاب آنها این بود که بر اساس مستندات تاریخی زایچه شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) است.
در متن بیاننامه مصوب اصفهانشناسان آمدهاست:
«... از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان رکنالدوله دیلمی (۲۹۲–۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته میشود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایستهتر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت، لذا روز یکم آذرماه هرسال (مطابق با ۲۲ نوامبر) بهعنوان روز نکوداشت اصفهان برگزیده میشود. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شدهاست، به عنوان نماد این روز گزیده شد.»
🔴 پینوشت:
تصویر پیوست، تمبر یادبود روز ملی اصفهان با طرحی از سردر قیصریه اصفهان و نماد برج قوس (آذر)
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
🔴 یکم آذر ماه، روز اصفهان
روز اصفهان به پاسداشت و ارج نهادن به شهر تاریخی اصفهان و روز نکوداشت اصفهان است
در بهمنماه سال ۱۳۸۳ خورشیدی پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از سوی دکتر شاهین سپنتا و استقبال برخی از سازمانهای غیردولتی اصفهان از این پیشنهاد، تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ خورشیدی پس از فراخوان هماندیشی برای نامگذاری روز نکوداشت اصفهان روز یکم آذرماه هرسال از سوی بیش از ۳۰ نفر از اصفهانشناسان بهعنوان روز نکوداشت اصفهان، گزینش و تصویب شد و بر اساس پیشنهاد دکتر لطفاله هنرفر نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردرِ قیصریه اصفهان را که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) طراحی شده است، بهعنوان نماد اصفهان برگزیدند. دلیل انتخاب آنها این بود که بر اساس مستندات تاریخی زایچه شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) است.
در متن بیاننامه مصوب اصفهانشناسان آمدهاست:
«... از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان رکنالدوله دیلمی (۲۹۲–۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته میشود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایستهتر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت، لذا روز یکم آذرماه هرسال (مطابق با ۲۲ نوامبر) بهعنوان روز نکوداشت اصفهان برگزیده میشود. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شدهاست، به عنوان نماد این روز گزیده شد.»
🔴 پینوشت:
تصویر پیوست، تمبر یادبود روز ملی اصفهان با طرحی از سردر قیصریه اصفهان و نماد برج قوس (آذر)
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
👍17👎2
🔴 انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار میکند:
درسگفتارِ «درنگی در شاهنامه»
آموزگار:
میرجلالالدین کزازی؛ استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه
یکشنبهها از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰
آغاز دوره از تاریخ یکشنبه ۹ آذر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی
ثبتنام و شرکت برای همگان، آزاد و رایگان است.
برای بدستآوردن آگاهی بیشتر به شماره تلفنِ ۵۵۳۷۴۵۳۳ - ۰۲۱ تماس بگیرید.
جایگاه برگزاری دوره:
تهران؛ خیابان ولیعصر؛ پایینتر از میدان منیریه؛ پل امیربهادر؛ خیابان سرلشکر بشیری؛ شمارهٔ ۷۱؛ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار میکند:
درسگفتارِ «درنگی در شاهنامه»
آموزگار:
میرجلالالدین کزازی؛ استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه
یکشنبهها از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰
آغاز دوره از تاریخ یکشنبه ۹ آذر ماه ۱۴۰۴ خورشیدی
ثبتنام و شرکت برای همگان، آزاد و رایگان است.
برای بدستآوردن آگاهی بیشتر به شماره تلفنِ ۵۵۳۷۴۵۳۳ - ۰۲۱ تماس بگیرید.
جایگاه برگزاری دوره:
تهران؛ خیابان ولیعصر؛ پایینتر از میدان منیریه؛ پل امیربهادر؛ خیابان سرلشکر بشیری؛ شمارهٔ ۷۱؛ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍26👎4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 پیشکش به ایرانیان، که دلشان با جنگل هیرکانی سوخت...
🔴 یادداشتِ حسین آخانی - دکترای گیاهشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران - را در «خبرآنلاین» بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 یادداشتِ حسین آخانی - دکترای گیاهشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران - را در «خبرآنلاین» بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
👍30👎4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 گشتی در موزهٔ مردمشناسی ارومیه
چرا هیچ تفاوتی میان لباسِ زنِ ایرانیِ کُرمانجی و سورانیزبان و زنِ ایرانیِ ترکی آذربایجانیزبان نیست؟ چرا در این موزه، نشانهای از کلاه روسی و چکمهٔ قزاقی و جلیقهٔ لزگی نیست؟
گزارش از «محمد مطلق»
🔴 بُنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگ ایرانی و ایرانِ فرهنگی
🔴 ویدئو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
چرا هیچ تفاوتی میان لباسِ زنِ ایرانیِ کُرمانجی و سورانیزبان و زنِ ایرانیِ ترکی آذربایجانیزبان نیست؟ چرا در این موزه، نشانهای از کلاه روسی و چکمهٔ قزاقی و جلیقهٔ لزگی نیست؟
گزارش از «محمد مطلق»
🔴 بُنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگ ایرانی و ایرانِ فرهنگی
🔴 ویدئو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
👍40👎4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اولین مدرسه، آخرین سنگر
از ماکو در استان آذربایجان غربی به سمتِ کوه آرارات که برانی، درست کنار باریکهٔ قرهسو و در کنج گوشِ گربه، به روستای گوش خواهی رسید. روی تابلوها نوشته قوش، اما اهالی خودشان را اهل گوش میدانند؛ کُرمانجیزبانهای شافعی مذهب از طایفهٔ جلالیهای قزلباش. گیجکننده است؟
اینها مهم نیست، مهم این است که مدرسهٔ گوش، جایی که چشمهٔ ثریا از دل زمینی پوشیده از سنگ سیاه آتشفشان میجوشد، کودکانی دارد عاشق مام میهن و آموزگاری که مشق هر روزش، عشق به مادر است.
ای مادر عزیز که جانم فدای تو
قربان مهربانی و لطف و صفای تو
🔴 بُنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِ فرهنگی
🔴 ویدئو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
از ماکو در استان آذربایجان غربی به سمتِ کوه آرارات که برانی، درست کنار باریکهٔ قرهسو و در کنج گوشِ گربه، به روستای گوش خواهی رسید. روی تابلوها نوشته قوش، اما اهالی خودشان را اهل گوش میدانند؛ کُرمانجیزبانهای شافعی مذهب از طایفهٔ جلالیهای قزلباش. گیجکننده است؟
اینها مهم نیست، مهم این است که مدرسهٔ گوش، جایی که چشمهٔ ثریا از دل زمینی پوشیده از سنگ سیاه آتشفشان میجوشد، کودکانی دارد عاشق مام میهن و آموزگاری که مشق هر روزش، عشق به مادر است.
ای مادر عزیز که جانم فدای تو
قربان مهربانی و لطف و صفای تو
🔴 بُنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِ فرهنگی
🔴 ویدئو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
👍38👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 رژهٔ کاروانِ ایران در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۷۲ مونیخ
کاروان ایران به پرچمداری مسلم اسکندر فیلابی در رژهٔ المپیک ۱۹۷۲ در شهر مونیخِ آلمان غربی شرکت کرد. ایران در این مسابقات با ۵۰ ورزشکار در ۷ رشتهٔ ورزشی شرکت کرد و موفق به کسب ۳ مدال و رتبهٔ بیستوهشتم در جدول مدالها شد.
#مستند
@IranDel_Channel
💢
کاروان ایران به پرچمداری مسلم اسکندر فیلابی در رژهٔ المپیک ۱۹۷۲ در شهر مونیخِ آلمان غربی شرکت کرد. ایران در این مسابقات با ۵۰ ورزشکار در ۷ رشتهٔ ورزشی شرکت کرد و موفق به کسب ۳ مدال و رتبهٔ بیستوهشتم در جدول مدالها شد.
#مستند
@IranDel_Channel
💢
👍36👎6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ایرانیانِ آذربایجانی، مدافعانِ ایران در زمان فرقهٔ استالینسازِ پیشهوری
ماجرای امیر اصلانبیگ عیسیلو از زبانِ ناصر همرنگ، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و تاریخ.
🔴 بُنمایه:
برگهٔ «آذربایجان جزء لاینفکِ ایران»
@IranDel_Channel
💢
ماجرای امیر اصلانبیگ عیسیلو از زبانِ ناصر همرنگ، نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و تاریخ.
🔴 بُنمایه:
برگهٔ «آذربایجان جزء لاینفکِ ایران»
@IranDel_Channel
💢
👍38👎4
🔴 درسگفتارهای «نشانهشناسی اسطورههای ایرانی» در سخنِ «بهرام بیضایی»
دانشگاه استنفورد؛ ژانویه تا مارس ۲۰۱۳ میلادی
● معنای شاهنامه به عنوان یک اثر اجتماعی
در این دو نشست بهرام بیضایی به نقش اجتماعی شاهنامه در تاریخ ایران می پردازد. ابتدا از تاریخچهٔ شکلگیری شاهنامه و ضرورت اجتماعی و سیاسی نگارش این کتاب برای مردم ایران سخن میگوید. سپس استدلال میکند که چگونه شاهنامه، حتی تا به امروز، به یکی از ابزارهای اجتماعی مهم برای مبارزه و مقاومت مردم ایران در برخورد با رویدادهای تاریخی و سیاسی تبدیل شده است.
¤ «نشستِ نخست» را از «اینجا» ببینید.
¤ «نشستِ دوم» را از «اینجا» ببینید.
● اسطورههای نانوشتهٔ پیش از شاهنامه / داستانِ آفرینشِ بشر و پس از آن
¤ «نشستِ سوم» را از «اینجا» ببینید.
● نگاهی تحلیلی به داستانِ رستم و سهراب
¤ «نشستِ چهارم» را از «اینجا» ببینید.
● اسطورههای ایرانی در نمایشهای سنتی
¤ «نشستِ پنجم» را از «اینجا» ببینید.
🔴 هنگامِ شنیدن و تماشای این سخنرانیها در «یوتیوب» از ابزار «دستآزاد» (handsfree) استفاده کنید، زیرا چگونگی آوا، کمی سست است.
@IranDel_Channel
💢
دانشگاه استنفورد؛ ژانویه تا مارس ۲۰۱۳ میلادی
● معنای شاهنامه به عنوان یک اثر اجتماعی
در این دو نشست بهرام بیضایی به نقش اجتماعی شاهنامه در تاریخ ایران می پردازد. ابتدا از تاریخچهٔ شکلگیری شاهنامه و ضرورت اجتماعی و سیاسی نگارش این کتاب برای مردم ایران سخن میگوید. سپس استدلال میکند که چگونه شاهنامه، حتی تا به امروز، به یکی از ابزارهای اجتماعی مهم برای مبارزه و مقاومت مردم ایران در برخورد با رویدادهای تاریخی و سیاسی تبدیل شده است.
¤ «نشستِ نخست» را از «اینجا» ببینید.
¤ «نشستِ دوم» را از «اینجا» ببینید.
● اسطورههای نانوشتهٔ پیش از شاهنامه / داستانِ آفرینشِ بشر و پس از آن
¤ «نشستِ سوم» را از «اینجا» ببینید.
● نگاهی تحلیلی به داستانِ رستم و سهراب
¤ «نشستِ چهارم» را از «اینجا» ببینید.
● اسطورههای ایرانی در نمایشهای سنتی
¤ «نشستِ پنجم» را از «اینجا» ببینید.
🔴 هنگامِ شنیدن و تماشای این سخنرانیها در «یوتیوب» از ابزار «دستآزاد» (handsfree) استفاده کنید، زیرا چگونگی آوا، کمی سست است.
@IranDel_Channel
💢
👍29👎4
🔴 محمدعلی فروغی؛ مردی که همگان باید بشناسند!
✍️ علیرضا خزایی
محمدعلی فروغی از آن چهرههای کمنظیر تاریخ معاصر ایران است که همچنان نیازمند بازخوانیِ بیطرفانه و علمیاند. سیاستمدار، ادیب، مورخ، مترجم و متفکری که نقش او در شکلگیری نهادهای فرهنگی و سیاسی ایرانِ دورانِ گذار، بیشتر از آن چیزی است که در حافظهٔ عمومی ثبت شده است. فروغی از خلال آثارش - از سیر حکمت در اروپا گرفته تا ترجمهها و تصحیحهای مهم متون کلاسیک فارسی - و از خلال کارنامهٔ سیاسیاش، که آمیختهای از واقعگرایی، وطندوستی و توجه به ساختِ نهادهای مدرن بود، همچنان سخنهای ناگفته و درسهای آموختنی بسیار دارد.
او سیاستمداری بود که در بزنگاههای حساس، اهمیت ثبات، دانش و گفتوگو را فهمید؛ اندیشمندی که میدانست نوسازی واقعی از راه خردورزی، دیپلماسی و گسترش آموزش ممکن است. فروغی همچنین از آن شخصیتهای چندوجهی تاریخ ماست که نمیتوان ارزشهای فکری و خدمات فرهنگیاش را به سبب خطاها یا محدودیتهایی که هر انسان و هر رجُل سیاسی درگیر آن است، نادیده گرفت. نقد منصفانه و شناخت دقیق، بهترین راه مواجهه با اوست، نه تخطئه و بیمهری.
ایراندوستی فروغی نه یک ادعا، بلکه در آثار، عملکرد و دغدغههای فرهنگیاش آشکار است؛ و شاید امروز بیش از همیشه به این نگاه سازنده و خردمدارانه نیاز داریم.
بازخوانی میراث فکری و سیاسی او، فرصتی است برای فهم بهتر مسیر مدرنیتهٔ ایرانی، چالشهای دولتسازی و جایگاه فرهنگ در تحول اجتماعی. فروغی تنها یک نام در تاریخ نیست؛ الگویی است برای نسبتسنجی میان اندیشه و عمل، میان میهندوستی و عقلانیت.
از سوی مرکز مطالعات ایرانشناسی نیمروز، دعوت میکنیم که این چهرهٔ بزرگ را دوباره بخوانیم؛ نه با عینک تعصب، بلکه با نگاه پژوهشگرانه و امید به آیندهای که در آن خرد، مسئولیتپذیری و ایراندوستی بیش از همیشه راهگشا باشد.
🔴 بُنمایه:
مرکز مطالعات ایرانشناسی نیمروز
@IranDel_Channel
💢
🔴 محمدعلی فروغی؛ مردی که همگان باید بشناسند!
✍️ علیرضا خزایی
محمدعلی فروغی از آن چهرههای کمنظیر تاریخ معاصر ایران است که همچنان نیازمند بازخوانیِ بیطرفانه و علمیاند. سیاستمدار، ادیب، مورخ، مترجم و متفکری که نقش او در شکلگیری نهادهای فرهنگی و سیاسی ایرانِ دورانِ گذار، بیشتر از آن چیزی است که در حافظهٔ عمومی ثبت شده است. فروغی از خلال آثارش - از سیر حکمت در اروپا گرفته تا ترجمهها و تصحیحهای مهم متون کلاسیک فارسی - و از خلال کارنامهٔ سیاسیاش، که آمیختهای از واقعگرایی، وطندوستی و توجه به ساختِ نهادهای مدرن بود، همچنان سخنهای ناگفته و درسهای آموختنی بسیار دارد.
او سیاستمداری بود که در بزنگاههای حساس، اهمیت ثبات، دانش و گفتوگو را فهمید؛ اندیشمندی که میدانست نوسازی واقعی از راه خردورزی، دیپلماسی و گسترش آموزش ممکن است. فروغی همچنین از آن شخصیتهای چندوجهی تاریخ ماست که نمیتوان ارزشهای فکری و خدمات فرهنگیاش را به سبب خطاها یا محدودیتهایی که هر انسان و هر رجُل سیاسی درگیر آن است، نادیده گرفت. نقد منصفانه و شناخت دقیق، بهترین راه مواجهه با اوست، نه تخطئه و بیمهری.
ایراندوستی فروغی نه یک ادعا، بلکه در آثار، عملکرد و دغدغههای فرهنگیاش آشکار است؛ و شاید امروز بیش از همیشه به این نگاه سازنده و خردمدارانه نیاز داریم.
بازخوانی میراث فکری و سیاسی او، فرصتی است برای فهم بهتر مسیر مدرنیتهٔ ایرانی، چالشهای دولتسازی و جایگاه فرهنگ در تحول اجتماعی. فروغی تنها یک نام در تاریخ نیست؛ الگویی است برای نسبتسنجی میان اندیشه و عمل، میان میهندوستی و عقلانیت.
از سوی مرکز مطالعات ایرانشناسی نیمروز، دعوت میکنیم که این چهرهٔ بزرگ را دوباره بخوانیم؛ نه با عینک تعصب، بلکه با نگاه پژوهشگرانه و امید به آیندهای که در آن خرد، مسئولیتپذیری و ایراندوستی بیش از همیشه راهگشا باشد.
🔴 بُنمایه:
مرکز مطالعات ایرانشناسی نیمروز
@IranDel_Channel
💢
👍43👎4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 از شهیدگاه دشتِ چالدران تا کلخوران اردبیل / شهدای چالدران، چرا و چگونه به اردبیل منتقل شدند؟
اهالی چالدران میگویند هنوز هم با سیلِ بهار، گاه که خاکِ کوهستان، شسته میشود، استخوان شهدا بیرون میافتد و در شهیدگاه آرام میگیرد.
🔴 بُنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِ فرهنگی
🔴 این ویدئو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
🎥 از شهیدگاه دشتِ چالدران تا کلخوران اردبیل / شهدای چالدران، چرا و چگونه به اردبیل منتقل شدند؟
اهالی چالدران میگویند هنوز هم با سیلِ بهار، گاه که خاکِ کوهستان، شسته میشود، استخوان شهدا بیرون میافتد و در شهیدگاه آرام میگیرد.
🔴 بُنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِ فرهنگی
🔴 این ویدئو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
👍35👎5
🔴 انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی برگزار میکند:
«درسگفتارِ کلیاتِ فلسفه»
آموزگار:
جلال پیکانی؛ دکترای فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشیار دانشگاه پیام نور
از زبانِ آموزگار:
«در این دوره، تصویری درست و کلی از چیستی فلسفه در معنای دانشگاهی و درستِ آن، همراه با سرفصلها و بخشهای اصلیاش ارائه خواهد شد. ماهیتِ به کلّی انتزاعی فلسفه، از یک سو، و همچنین سابقهٔ طولانی استعمالِ غیردقیق و چه بسا نادرست اصطلاح «فلسفه»، از سوی دیگر، چنین دورهای را برای آغازِ پرداختنِ به فلسفه و همچنین اصلاح خطاها، ضروری میسازد.»
• نشستِ نخست: تعاریف، مفهومشناسی، علل و زمینههای پیدایشِ فلسفه
• نشستِ دوم: سوفهمهای رایج در مورد ماهیتِ فلسفه
• نشستِ سوم: جایگاه و کارکردهای خُرد و کلانِ فلسفه
• نشستِ چهارم: متافیزیک
• نشستِ پنجم: معرفتشناسی (نظریهٔ شناخت)
• نشستِ ششم: فلسفهٔ اخلاق
• نشستِ هفتم: فلسفهٔ هنر و فلسفهٔ سیاست
• نشستِ هشتم: فلسفههای مضاف
با توجه به محدودیت در ظرفیتِ پذیرش، در صورت علاقه به شرکت در این درسگفتار، به برگِ اینستاگرامی انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی، مراجعه کنید و یا از طریقِ «واتسآپ» به شمارهٔ زیر پیغام دهید:
+989304203628
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی برگزار میکند:
«درسگفتارِ کلیاتِ فلسفه»
آموزگار:
جلال پیکانی؛ دکترای فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشیار دانشگاه پیام نور
از زبانِ آموزگار:
«در این دوره، تصویری درست و کلی از چیستی فلسفه در معنای دانشگاهی و درستِ آن، همراه با سرفصلها و بخشهای اصلیاش ارائه خواهد شد. ماهیتِ به کلّی انتزاعی فلسفه، از یک سو، و همچنین سابقهٔ طولانی استعمالِ غیردقیق و چه بسا نادرست اصطلاح «فلسفه»، از سوی دیگر، چنین دورهای را برای آغازِ پرداختنِ به فلسفه و همچنین اصلاح خطاها، ضروری میسازد.»
• نشستِ نخست: تعاریف، مفهومشناسی، علل و زمینههای پیدایشِ فلسفه
• نشستِ دوم: سوفهمهای رایج در مورد ماهیتِ فلسفه
• نشستِ سوم: جایگاه و کارکردهای خُرد و کلانِ فلسفه
• نشستِ چهارم: متافیزیک
• نشستِ پنجم: معرفتشناسی (نظریهٔ شناخت)
• نشستِ ششم: فلسفهٔ اخلاق
• نشستِ هفتم: فلسفهٔ هنر و فلسفهٔ سیاست
• نشستِ هشتم: فلسفههای مضاف
با توجه به محدودیت در ظرفیتِ پذیرش، در صورت علاقه به شرکت در این درسگفتار، به برگِ اینستاگرامی انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی، مراجعه کنید و یا از طریقِ «واتسآپ» به شمارهٔ زیر پیغام دهید:
+989304203628
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍25👎4
🔴 دربارهٔ حماسهٔ "سینویهٔ افندی عردوقان"
✍️ مصطفی نصیری
"افندی عردوقان"، رییسجمهور ترکیه، اخیراً با تکیه بر پورسینا به غربیها فخرفروشی کرده و گفته "ما وارثان ابنسینا هستیم".
یک احتمال میتواند این باشد که مراد او از ضمیر "ما"، مسلمانان در برابر غربیان است. در اینصورت خُردهای نمیتوان بر او گرفت، جز اینکه او صلاحیتِ نمایندگی مسلمانان را ندارد. اما اگر او ضمیر "ما" را برای اشاره به تُرکانِ کشورش، یا "تمدّنِ ترکی" قائم بر "اتحادیهٔ کشورهای تُرک" بکار برده باشد که در صددِ آبستنیدن و زایاندن آن است، در اینصورت او ذرهای از میراثی که قصد خواریدنِ آن را دارد، آگاهی ندارد. فارغ از آثار علمی و اشعار فارسی پورسینا، او بدون کوچکترین تردیدی در یک خانوادهٔ فارسیزبان در شهر بخارا به دنیا آمد و در دورهٔ کودکی به مکتبخانههایی رفت که زبان تدریس در آنها فارسی بود. به صورت کلی میگویم که سختی یادگیری زبان عربی برای مردم عادی در خراسان بزرگ و مشکل بهجا آوردن مناسک دینی با زبان عربی، باعث شد که فقهای حنفی خراسان، جواز آموزش منابع دین و بهجا آوردن مناسک و عبادات به زبان فارسی را بدهند.
حسامالدین سغناقی (در قرن هفتم ه.ق) در کتاب النهایه فی شرحالهدایه، (در بخش کتاب الصلاة، باب صفة الصلاة، ص ۲۹۲) در خلال نقل آرای موافق و مخالف فقهاء دربارهٔ امکان قرائت اذان و اذکارِ نماز به زبان فارسی، اشاره میکند که این بحث ادامه داشت تا شخصی از امام ابوبکر محمد بن فضل فتوا خواست که: "اَنَّ الصِّبيانَ في زماننا، شَقّ عليهمُ التعلّمُ بِلُغةِ العربيةِ، هَلْ يَجوزُ لَنا اَنْ نُعلّمهمْ بالفارسيّةِ - در زمان ما آموزش با زبان عربی برای کودکان سخت است. آیا آموزش آنها با زبان فارسی برای ما جایز است؟
درخواست این فتوا و در نهایت صدور جواز بهجا آوردن نماز در شرایطی به زبان فارسی و نیز جواز ترجمه و تفسیر قرآن به این زبان، همزمان با دوران کودکی و سنِّ آموزش پورسینا در بخارا است. درواقع پورسینا در سال ۳۷۰ چشم به ایران گشود و ابوبکر محمد بن فضل کُماری بلخی در سال ۳۸۱ چشم از ایران فروبست. حتی اگر موضوع این فتوا را در آخرین سال زندگی محمد بن فضل بدانیم، بنابراین پورسینا هنگام درگذشت او حدوداً ۱۰ ساله و در مکتبخانهها مشغول آموزش مقدمات قرآن و ادب با زبان فارسی بوده است.
من به عنوان یک آذری، شرم دارم میراثِ پورسینا برای تُرکانی همانند عردوقان و پانترکهای وطنی را از کتاب الهیات شفا (ج۱ ص ۴۵۳) ترجمه و تقدیم همه آنها بکنم. هرچند نظری که پورسینا دربارهٔ تُرکان ابراز داشته، ناظر به "تُرکان بیرون از فلاتِ تمدنی ایران" (*) است، با اینحال تردیدی نیست که ایشان اگر امروز زنده بودند، برمبنای موازینِ حقوق بشری، حتماً برای ابراز چنان نظری که "تُرکان" را از شمول مفهوم و مصداق انسان بیرون گذاشته، تحت تعقیب کیفری قرار میگرفتند. فاصلهگذاری پورسینا با تُرکان، آنجا اوج میگیرد که این فاصلهگذاری را حتی به حیوانات "بلادنا - یعنی مملکت ما ایرانشهر" و "بلاد الترک و بلاد الغُز یعنی مملکتِ ترکان اغوز" تعمیم میدهد. بنابراین اگر عردوقان هم همانند آتاترک، بهدنبال "دستوپا" کردن میراثی از ایرانشهر است، باید بداند که چیزی جز خواری به چنگ نخواهد آورد. در اینکه تُرکان از قرن پنجم هجری تا پایان قاجار، بیشترین حاکمیت را در این فلات داشتهاند، تردیدی نیست و کسی نیز در مقام انکار حاکمیت طولانی آنان نیست. ولی مسأله این است که تُرکان - بما هو تُرک - در درازنای این حاکمیت طولانی، هرگز نتوانستند تمدنی با مختصات تُرکی پایهگذاری کنند، بلکه همواره تحت تأثیر تمدنِ ایرانشهر بودند. دلیل این امر، این است که آنها هرگز دولتسازی نکردند، بلکه حاکمیت آنها همواره از طریق "تغلّب" یعنی برانداختن یک حاکمیت و نشستن جای آنها بوده است. تُرکان حتی در دوره "خلافت" موسوم به "عثمانی"، و بهخلاف اقتدار نظامی و گسترهٔ جغرافیایی، هرگز نتوانستند تمدنسازی با مختصات تُرکی بکنند، زیرا حاکمیت آنها، بهلحاظ اعتقادی و فرهنگی و سیاسی، بهترتیب؛ اسلامی، فارسی و ایرانی بود. این نکتهٔ تاریخی را هم حیفم میآید اینجا نیاورم که "کبیر بن اویس لطیفی" در قرن دهم هجری، بهعنوان اولین مترجم "وفیاتالاعیان" اثر "ابنخلّکان" به زبانِ فارسی، در مقدمهٔ ترجمهٔ خود نوشته است که سلطان سلیم عثمانی، برای استفادهٔ عموم رعیت عثمانی از کتاب یادشده، دستور ترجمهٔ آن را به زبان پارسی بهمن داد. همچنین آنها از زمان فروپاشی خلافت عثمانی و تشکیل کشور ترکیه تا الان هم نتوانستند تمدنسازی و فرهنگسازی بکنند. اما تنها کاری که با مهارت تمام آن را انجام داده و میدهند، میراثدزدی از خزانهٔ پایانناپذیر ایرانشهر بوده است.
🔴 دنبالهٔ یادداشت را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 دربارهٔ حماسهٔ "سینویهٔ افندی عردوقان"
✍️ مصطفی نصیری
"افندی عردوقان"، رییسجمهور ترکیه، اخیراً با تکیه بر پورسینا به غربیها فخرفروشی کرده و گفته "ما وارثان ابنسینا هستیم".
یک احتمال میتواند این باشد که مراد او از ضمیر "ما"، مسلمانان در برابر غربیان است. در اینصورت خُردهای نمیتوان بر او گرفت، جز اینکه او صلاحیتِ نمایندگی مسلمانان را ندارد. اما اگر او ضمیر "ما" را برای اشاره به تُرکانِ کشورش، یا "تمدّنِ ترکی" قائم بر "اتحادیهٔ کشورهای تُرک" بکار برده باشد که در صددِ آبستنیدن و زایاندن آن است، در اینصورت او ذرهای از میراثی که قصد خواریدنِ آن را دارد، آگاهی ندارد. فارغ از آثار علمی و اشعار فارسی پورسینا، او بدون کوچکترین تردیدی در یک خانوادهٔ فارسیزبان در شهر بخارا به دنیا آمد و در دورهٔ کودکی به مکتبخانههایی رفت که زبان تدریس در آنها فارسی بود. به صورت کلی میگویم که سختی یادگیری زبان عربی برای مردم عادی در خراسان بزرگ و مشکل بهجا آوردن مناسک دینی با زبان عربی، باعث شد که فقهای حنفی خراسان، جواز آموزش منابع دین و بهجا آوردن مناسک و عبادات به زبان فارسی را بدهند.
حسامالدین سغناقی (در قرن هفتم ه.ق) در کتاب النهایه فی شرحالهدایه، (در بخش کتاب الصلاة، باب صفة الصلاة، ص ۲۹۲) در خلال نقل آرای موافق و مخالف فقهاء دربارهٔ امکان قرائت اذان و اذکارِ نماز به زبان فارسی، اشاره میکند که این بحث ادامه داشت تا شخصی از امام ابوبکر محمد بن فضل فتوا خواست که: "اَنَّ الصِّبيانَ في زماننا، شَقّ عليهمُ التعلّمُ بِلُغةِ العربيةِ، هَلْ يَجوزُ لَنا اَنْ نُعلّمهمْ بالفارسيّةِ - در زمان ما آموزش با زبان عربی برای کودکان سخت است. آیا آموزش آنها با زبان فارسی برای ما جایز است؟
درخواست این فتوا و در نهایت صدور جواز بهجا آوردن نماز در شرایطی به زبان فارسی و نیز جواز ترجمه و تفسیر قرآن به این زبان، همزمان با دوران کودکی و سنِّ آموزش پورسینا در بخارا است. درواقع پورسینا در سال ۳۷۰ چشم به ایران گشود و ابوبکر محمد بن فضل کُماری بلخی در سال ۳۸۱ چشم از ایران فروبست. حتی اگر موضوع این فتوا را در آخرین سال زندگی محمد بن فضل بدانیم، بنابراین پورسینا هنگام درگذشت او حدوداً ۱۰ ساله و در مکتبخانهها مشغول آموزش مقدمات قرآن و ادب با زبان فارسی بوده است.
من به عنوان یک آذری، شرم دارم میراثِ پورسینا برای تُرکانی همانند عردوقان و پانترکهای وطنی را از کتاب الهیات شفا (ج۱ ص ۴۵۳) ترجمه و تقدیم همه آنها بکنم. هرچند نظری که پورسینا دربارهٔ تُرکان ابراز داشته، ناظر به "تُرکان بیرون از فلاتِ تمدنی ایران" (*) است، با اینحال تردیدی نیست که ایشان اگر امروز زنده بودند، برمبنای موازینِ حقوق بشری، حتماً برای ابراز چنان نظری که "تُرکان" را از شمول مفهوم و مصداق انسان بیرون گذاشته، تحت تعقیب کیفری قرار میگرفتند. فاصلهگذاری پورسینا با تُرکان، آنجا اوج میگیرد که این فاصلهگذاری را حتی به حیوانات "بلادنا - یعنی مملکت ما ایرانشهر" و "بلاد الترک و بلاد الغُز یعنی مملکتِ ترکان اغوز" تعمیم میدهد. بنابراین اگر عردوقان هم همانند آتاترک، بهدنبال "دستوپا" کردن میراثی از ایرانشهر است، باید بداند که چیزی جز خواری به چنگ نخواهد آورد. در اینکه تُرکان از قرن پنجم هجری تا پایان قاجار، بیشترین حاکمیت را در این فلات داشتهاند، تردیدی نیست و کسی نیز در مقام انکار حاکمیت طولانی آنان نیست. ولی مسأله این است که تُرکان - بما هو تُرک - در درازنای این حاکمیت طولانی، هرگز نتوانستند تمدنی با مختصات تُرکی پایهگذاری کنند، بلکه همواره تحت تأثیر تمدنِ ایرانشهر بودند. دلیل این امر، این است که آنها هرگز دولتسازی نکردند، بلکه حاکمیت آنها همواره از طریق "تغلّب" یعنی برانداختن یک حاکمیت و نشستن جای آنها بوده است. تُرکان حتی در دوره "خلافت" موسوم به "عثمانی"، و بهخلاف اقتدار نظامی و گسترهٔ جغرافیایی، هرگز نتوانستند تمدنسازی با مختصات تُرکی بکنند، زیرا حاکمیت آنها، بهلحاظ اعتقادی و فرهنگی و سیاسی، بهترتیب؛ اسلامی، فارسی و ایرانی بود. این نکتهٔ تاریخی را هم حیفم میآید اینجا نیاورم که "کبیر بن اویس لطیفی" در قرن دهم هجری، بهعنوان اولین مترجم "وفیاتالاعیان" اثر "ابنخلّکان" به زبانِ فارسی، در مقدمهٔ ترجمهٔ خود نوشته است که سلطان سلیم عثمانی، برای استفادهٔ عموم رعیت عثمانی از کتاب یادشده، دستور ترجمهٔ آن را به زبان پارسی بهمن داد. همچنین آنها از زمان فروپاشی خلافت عثمانی و تشکیل کشور ترکیه تا الان هم نتوانستند تمدنسازی و فرهنگسازی بکنند. اما تنها کاری که با مهارت تمام آن را انجام داده و میدهند، میراثدزدی از خزانهٔ پایانناپذیر ایرانشهر بوده است.
🔴 دنبالهٔ یادداشت را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
IranDel
🔴 دربارهٔ حماسهٔ "سینویهٔ افندی عردوقان" ✍️ مصطفی نصیری "افندی عردوقان"، رییسجمهور ترکیه، اخیراً با تکیه بر پورسینا به غربیها فخرفروشی کرده و گفته "ما وارثان ابنسینا هستیم". یک احتمال میتواند این باشد که مراد او از ضمیر "ما"، مسلمانان در برابر غربیان…
👍44👎4
Forwarded from ایراندل | IranDel
Telegram
attach 📎
🔴 عملیّات مروارید و انهدام نیروی دریایی عراق
[ برای تجلیل از نیروی دریایی ارتش ایران و یادآوری گوشهای از رشادتهای آن نیرو در دفاع از ایرانمان ]
هفتم آذر ۱۳۵۹ خورشیدی در حالی که ۶۸ روز از آغاز تهاجم قوای بعث عراق به آب و خاک مقدس ایران میگذشت، نیروی دریایی ارتش ایران با پشتیبانی نیروی هوایی، عملیاتِ بمباران بندر راهبردی امالقصر و سکوهای نفتی البکر و العمیه عراق در اروندرود را با موفقیت به سرانجام رساند: عملیاتی موسوم به مروارید.
در نتیجهٔ این عملیات، نیروی دریایی عراق ضربات سنگینی را متحمل شد به طوری که تا پایان جنگ نتوانست قد راست کند.
در این عملیات که مقدمات آن از ۲۶ آبان ۱۳۵۹ خورشیدی شروع شده بود، تکاوران نیروی دریایی ارتش از بامداد روز ۵ آذر به سکوی البکر اعزام شدند و ناوچههای پیکان و جوشن، کار پشتیبانی از تکاوران را در اروند و فانتومهای نیروی هوایی این وظیفه را در آسمان به عهده داشتند. سرانجام طی دو روز عملیات، تکاوران ارتش موفق به انهدام تأسیسات دشمن گردید و عملیات با موفقیت کامل به سرانجام رسید. علاوه بر انهدام دو سکوی راهبردی که محلِّ بارگیری و تخلیهٔ بخش مهمی از صادرات نفت و واردات کالا عراق بود، تعداد ۵ فروند ناوچهٔ موشکانداز از نوع OSA-1 و OSA-2 یک فروند ناو مینجمعکن، چهار فروند قایق P-6، سه فروند جنگندهٔ MIG-23، یک بالگرد سوپر فریو، چند سایت موشکانداز زمین به هوا، و چند یگان و نفر دیگر از نیروهای دشمن بعثی از بین رفتند.
دریغا ناوچهٔ پیکان پس از ساعتها نبرد دلاورانه و انهام چند ناوچهٔ دشمن، در حین بازگشت به سوی بوشهر، مورد اصابت موشکهای عراقی قرار گرفت و فرمانده آن ناخدا محمدابراهیم همتی و همرزمانش، آبهای نیلگون خلیج فارس را به خون خود شُستند. همچنین یکی از فانتومهای نیروی هوایی ارتش در حین درگیری با دشمن، منهدم گشت و خلبانان آن ستوان یکم حسن مفتخری و ستوان دوم محمدکاظم روستا به شهادت رسیدند. در مجموع در این عملیات، ۳۴ ارتشی، جان خود را نثار ایران کردند.
از آن زمان، هفتم آذر به عنوان روز نیروی دریایی ارتش نامگذاری و گرامی داشته میشود. یاد همه شهدای میهن به ویژه جاویدنامان نیروی دریایی ارتش ایران گرامی باد.
بخشی از وصیتنامه دریادار شهید محمدابراهیم همتی:
«اگر ذرهای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاک وطن میشویم و مرگ در این راه را افتخار میدانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیهای داشتم، حتماً به این مردم خوب تقدیم میکردم.»
@IranDel_Channel
💢
🔴 عملیّات مروارید و انهدام نیروی دریایی عراق
[ برای تجلیل از نیروی دریایی ارتش ایران و یادآوری گوشهای از رشادتهای آن نیرو در دفاع از ایرانمان ]
هفتم آذر ۱۳۵۹ خورشیدی در حالی که ۶۸ روز از آغاز تهاجم قوای بعث عراق به آب و خاک مقدس ایران میگذشت، نیروی دریایی ارتش ایران با پشتیبانی نیروی هوایی، عملیاتِ بمباران بندر راهبردی امالقصر و سکوهای نفتی البکر و العمیه عراق در اروندرود را با موفقیت به سرانجام رساند: عملیاتی موسوم به مروارید.
در نتیجهٔ این عملیات، نیروی دریایی عراق ضربات سنگینی را متحمل شد به طوری که تا پایان جنگ نتوانست قد راست کند.
در این عملیات که مقدمات آن از ۲۶ آبان ۱۳۵۹ خورشیدی شروع شده بود، تکاوران نیروی دریایی ارتش از بامداد روز ۵ آذر به سکوی البکر اعزام شدند و ناوچههای پیکان و جوشن، کار پشتیبانی از تکاوران را در اروند و فانتومهای نیروی هوایی این وظیفه را در آسمان به عهده داشتند. سرانجام طی دو روز عملیات، تکاوران ارتش موفق به انهدام تأسیسات دشمن گردید و عملیات با موفقیت کامل به سرانجام رسید. علاوه بر انهدام دو سکوی راهبردی که محلِّ بارگیری و تخلیهٔ بخش مهمی از صادرات نفت و واردات کالا عراق بود، تعداد ۵ فروند ناوچهٔ موشکانداز از نوع OSA-1 و OSA-2 یک فروند ناو مینجمعکن، چهار فروند قایق P-6، سه فروند جنگندهٔ MIG-23، یک بالگرد سوپر فریو، چند سایت موشکانداز زمین به هوا، و چند یگان و نفر دیگر از نیروهای دشمن بعثی از بین رفتند.
دریغا ناوچهٔ پیکان پس از ساعتها نبرد دلاورانه و انهام چند ناوچهٔ دشمن، در حین بازگشت به سوی بوشهر، مورد اصابت موشکهای عراقی قرار گرفت و فرمانده آن ناخدا محمدابراهیم همتی و همرزمانش، آبهای نیلگون خلیج فارس را به خون خود شُستند. همچنین یکی از فانتومهای نیروی هوایی ارتش در حین درگیری با دشمن، منهدم گشت و خلبانان آن ستوان یکم حسن مفتخری و ستوان دوم محمدکاظم روستا به شهادت رسیدند. در مجموع در این عملیات، ۳۴ ارتشی، جان خود را نثار ایران کردند.
از آن زمان، هفتم آذر به عنوان روز نیروی دریایی ارتش نامگذاری و گرامی داشته میشود. یاد همه شهدای میهن به ویژه جاویدنامان نیروی دریایی ارتش ایران گرامی باد.
بخشی از وصیتنامه دریادار شهید محمدابراهیم همتی:
«اگر ذرهای از خاک وطنم به پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاک وطن میشویم و مرگ در این راه را افتخار میدانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیهای داشتم، حتماً به این مردم خوب تقدیم میکردم.»
@IranDel_Channel
💢
👍35👎2
ایراندل | IranDel
🔴 انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی برگزار میکند: «درسگفتارِ کلیاتِ فلسفه» آموزگار: جلال پیکانی؛ دکترای فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشیار دانشگاه پیام نور از زبانِ آموزگار: «در این دوره، تصویری درست و کلی از چیستی فلسفه در معنای دانشگاهی…
🔴 انجمن فرهنگی افراز - نمایندگی آذربایجان شرقی - برگزار میکند:
«دورههای آموزشِ خوشنویسیِ خطِّ نستعلیق (قلمی - خودکاری»
آموزگار:
محمد حسیننژاد؛ دارای رتبهٔ استادی انجمنِ خوشنویسانِ ایران و آموزگارِ انجمنِ خوشنویسانِ تبریز
هنرجویان در پایانِ دوره، به انجمنِ خوشنویسان، جهت آزمون و اخذ گواهی معرفی خواهند شد.
با توجه به محدودیت در ظرفیتِ پذیرش، در صورت علاقه به شرکت در این دورههای آموزشی، به برگِ اینستاگرامی انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی، مراجعه کنید و یا از طریقِ «واتسآپ» به شمارهٔ زیر پیغام دهید:
+989304203628
جایگاه:
تبریز؛ چهارراه باغشمال؛ ابتدای بلوار ۱۷ شهریور جدید؛ جنبِ داروخانهٔ بقراط؛ ساختمان حکمت؛ طبقهٔ سوم، انجمن فرهنگی اَفراز (نمایندگی استان آذربایجان شرقی)
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
«دورههای آموزشِ خوشنویسیِ خطِّ نستعلیق (قلمی - خودکاری»
آموزگار:
محمد حسیننژاد؛ دارای رتبهٔ استادی انجمنِ خوشنویسانِ ایران و آموزگارِ انجمنِ خوشنویسانِ تبریز
هنرجویان در پایانِ دوره، به انجمنِ خوشنویسان، جهت آزمون و اخذ گواهی معرفی خواهند شد.
با توجه به محدودیت در ظرفیتِ پذیرش، در صورت علاقه به شرکت در این دورههای آموزشی، به برگِ اینستاگرامی انجمن فرهنگی افراز، نمایندگی آذربایجان شرقی، مراجعه کنید و یا از طریقِ «واتسآپ» به شمارهٔ زیر پیغام دهید:
+989304203628
جایگاه:
تبریز؛ چهارراه باغشمال؛ ابتدای بلوار ۱۷ شهریور جدید؛ جنبِ داروخانهٔ بقراط؛ ساختمان حکمت؛ طبقهٔ سوم، انجمن فرهنگی اَفراز (نمایندگی استان آذربایجان شرقی)
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍30👎2
🔴 «کیومرث، وجودی کیهانی یا موجودی زمینی»
(تاریخِ اساطیری ایران؛ بخش نخست)
✍️ امیرحسین صدری؛ کارشناسیارشدِ تاریخ ایرانِ باستان دانشگاه تهران
کیومرث در سنتِ اساطیری ایران یا تاریخ ملّی ایرانشهر، جایگاهی پایهای و بینظیر دارد؛ او نهتنها «نخستین انسان» بلکه «نخستین پادشاه» نیز دانسته میشود.
این همزمانیِ نخستین بشر و اولین حکومت، ساختاریِ منحصربهفرد در اسطورهشناسی ایرانی پدید آورده است. در بسیاری از فرهنگهای جهان، خاستگاه انسان و آغاز دولت، دو روایت مستقلاند، اما در اساطیر ایران، این دو به شکلی ژرف به هم گره خوردهاند.
🔴 برای مطالعهٔ کاملِ یادداشت، عکسنوشتهها را (از چپ به راست و از بالا به پایین) برگ بزنید.
🔴 بُنمایه:
کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران
@IranDel_Channel
💢
(تاریخِ اساطیری ایران؛ بخش نخست)
✍️ امیرحسین صدری؛ کارشناسیارشدِ تاریخ ایرانِ باستان دانشگاه تهران
کیومرث در سنتِ اساطیری ایران یا تاریخ ملّی ایرانشهر، جایگاهی پایهای و بینظیر دارد؛ او نهتنها «نخستین انسان» بلکه «نخستین پادشاه» نیز دانسته میشود.
این همزمانیِ نخستین بشر و اولین حکومت، ساختاریِ منحصربهفرد در اسطورهشناسی ایرانی پدید آورده است. در بسیاری از فرهنگهای جهان، خاستگاه انسان و آغاز دولت، دو روایت مستقلاند، اما در اساطیر ایران، این دو به شکلی ژرف به هم گره خوردهاند.
🔴 برای مطالعهٔ کاملِ یادداشت، عکسنوشتهها را (از چپ به راست و از بالا به پایین) برگ بزنید.
🔴 بُنمایه:
کانون ایرانشناسی دانشگاه تهران
@IranDel_Channel
💢
👍32👎2