🔴 کانون ایرانشناسی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار میکند:
«درنگی بر روشنفکران ایرانی»
از حسن پیرنیا تا محمدعلی فروغی
علی قیصری؛ پژوهشگر و استاد تاریخ دانشگاه سندیگو
(حسن پیرنیا و تجربهٔ مشروطیت: نظریهٔ حقوق عمومی و چشمانداز دولت مدرن در ایران)
حجت کاظمی؛ عضو هیئتعلمی علوم سیاسی دانشگاه تهران
(محمد قزوینی و شکلگیری ایرانشناسی جدید)
مسعود کوهستانینژاد؛ پژوهشگر تاریخ
(محمدعلی فروغی؛ دولتمردی اندیشمند یا اندیشمندی دولتمرد)
حسین آبادیان؛ استاد بازنشستهٔ دانشگاه بینالمللی قزوین
(نقد و بررسی عبدالحسین تیمورتاش)
حمید احمدی؛ عضو هیئتعلمی علوم سیاسی دانشگاه تهران
(نقد و بررسی ابراهیم پورداوود)
جهانگیر معینی علمداری؛ عضو هیئتعلمی علوم سیاسی دانشگاه تهران
(سعید نفیسی در کشاکش اخلاق و سیاست)
از ۲۰ آبان تا ۲۵ آذر ۱۴۰۴، سهشنبهها ساعت ۱۶:۳۰
دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
کارگاه به صورت حضوری و برخط برگزار میشود و شرکت برای همگان آزاد است، ولی نیاز به ثبتنام دارد.
برای ثبتنام و کسب آگاهی بیشتر به ID زیر پیام دهید:
@iranshenasi_lp
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
«درنگی بر روشنفکران ایرانی»
از حسن پیرنیا تا محمدعلی فروغی
علی قیصری؛ پژوهشگر و استاد تاریخ دانشگاه سندیگو
(حسن پیرنیا و تجربهٔ مشروطیت: نظریهٔ حقوق عمومی و چشمانداز دولت مدرن در ایران)
حجت کاظمی؛ عضو هیئتعلمی علوم سیاسی دانشگاه تهران
(محمد قزوینی و شکلگیری ایرانشناسی جدید)
مسعود کوهستانینژاد؛ پژوهشگر تاریخ
(محمدعلی فروغی؛ دولتمردی اندیشمند یا اندیشمندی دولتمرد)
حسین آبادیان؛ استاد بازنشستهٔ دانشگاه بینالمللی قزوین
(نقد و بررسی عبدالحسین تیمورتاش)
حمید احمدی؛ عضو هیئتعلمی علوم سیاسی دانشگاه تهران
(نقد و بررسی ابراهیم پورداوود)
جهانگیر معینی علمداری؛ عضو هیئتعلمی علوم سیاسی دانشگاه تهران
(سعید نفیسی در کشاکش اخلاق و سیاست)
از ۲۰ آبان تا ۲۵ آذر ۱۴۰۴، سهشنبهها ساعت ۱۶:۳۰
دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
کارگاه به صورت حضوری و برخط برگزار میشود و شرکت برای همگان آزاد است، ولی نیاز به ثبتنام دارد.
برای ثبتنام و کسب آگاهی بیشتر به ID زیر پیام دهید:
@iranshenasi_lp
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍23👎1
ایراندل | IranDel
🔴 ددهقورقود؛ حماسه در سقوط ✍️ از نشریۀ «صبح تبریز» ددهقورقود، یک مجموعۀ داستانی به زبان تُرکی اوغوزی است که ۱۲ داستان را به نظم و نثر گرد آورده است. محتوای داستانها نیز به ارزشها و باورهای پیش از اسلامِ تُرکانِ اوغوز مربوط است. به ارزشهای مطرح در…
🔴 آیا ددهقورقود حماسۀ مردم آذربایجان است؟
✍️ سجاد آیدنلو
محقق محترمی با نام مستعار اوجالان ساوالان کتابی به نام ایران یا ارن؟ در قالب پیدیاف در فضای مجازی منتشر کردهاند و در جایی نوشتهاند «ددهقورقود حماسۀ طبیعی تورکان آذربایجان» است.
ددهقورقود مجموعۀ دوازده داستان پهلوانی تُرکی است و بیتردید در مطالعات مربوط به سابقه و متون زبان ترکی در معنای عام و گستردۀ آن بسیار اهمیّت و ارزش دارد اما از حیث متن و محتوای روایات هیچ ارتباطی با آذربایجان و مردم آن ندارد و رویدادهایش در میان اوغوزها و حوزۀ رود سیحون (حدود قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان امروزی) که محلّ زندگی آنها بوده است اتفاق میافتد و در تحریرها و روایتهای سپسین مناطقی از آناتولی و قفقاز نیز در ساختار بعضی داستانها وارد شده است.
اگر ددهقورقود حماسۀ طبیعی آذربایجانیهاست چرا در دوازده داستان این مجموعه یک بار هم نام آذربایجان نیامده؟ در حالی که در شاهنامه که ایشان آن را حماسۀ مصنوعی غیرمرتبط با ایرانیان میدانند آذربایجان و آذربایجانیان نقش ستوده و نمایانی دارند. همچنین اگر ددهقورقود حماسۀ طبیعی آذربایجان/ آذربایجانی است، چرا این کتاب از گذشته تا دورۀ معاصر یکهزارم نفوذ و تأثیر شاهنامه را در آذربایجان و میان اهالی آن نداشته است؟ و مثلاً مردم آذربایجان که هزاران بار از نامهای شاهان و پهلوانان و شاهدختان شاهنامه برای نامیدنِ فرزندانشان استفاده کردهاند اسامی شخصیتهای روایات ددهقورقود را برای نامگذاری به کار نبردهاند؟ و چرا در معتقدات و روایات عامیانۀ مردم آذربایجان، شاهان و پهلوانان شاهنامه به آذربایجان میآیند و با شهرها و روستاهای این نواحی ارتباط دارند اما هیچ یک از یلان داستان ددهقورقود که اگر ربطی به آذربایجان داشت باید بهصورت شفاهی و سینهبهسینه در این اقلیم حفظ و نقل میشد جایی در باورهای مردمی و روایتهای شفاهی مردم آذربایجان ندارد؟ اگر ددهقورقود حماسۀ آذربایجانیهاست چرا در سدههای پیشین به گونۀ شفاهی در این منطقه نقل و روایت نشده و هیچ یک از شعرای ترکیسرای قرون گذشته با استفاده از این نقلها به نامها و داستانهای آن اشاره نکردهاند؟ اما در اشعار ترکی آنها تلمیحات شاهنامهای بارها آمده است؟ و... آیا مردم این گونه به حماسۀ طبیعی خود توجّه و اقبال نشان میدهند؟
🔴 بُنمایه:
کتاب آذربایجان و شاهنامه: تحقیقی دربارۀ جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزارسالۀ شاهنامه در آذربایجان، به قلم سجاد آیدنلو، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۵۶۷
@IranDel_Channel
💢
🔴 آیا ددهقورقود حماسۀ مردم آذربایجان است؟
✍️ سجاد آیدنلو
محقق محترمی با نام مستعار اوجالان ساوالان کتابی به نام ایران یا ارن؟ در قالب پیدیاف در فضای مجازی منتشر کردهاند و در جایی نوشتهاند «ددهقورقود حماسۀ طبیعی تورکان آذربایجان» است.
ددهقورقود مجموعۀ دوازده داستان پهلوانی تُرکی است و بیتردید در مطالعات مربوط به سابقه و متون زبان ترکی در معنای عام و گستردۀ آن بسیار اهمیّت و ارزش دارد اما از حیث متن و محتوای روایات هیچ ارتباطی با آذربایجان و مردم آن ندارد و رویدادهایش در میان اوغوزها و حوزۀ رود سیحون (حدود قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان امروزی) که محلّ زندگی آنها بوده است اتفاق میافتد و در تحریرها و روایتهای سپسین مناطقی از آناتولی و قفقاز نیز در ساختار بعضی داستانها وارد شده است.
اگر ددهقورقود حماسۀ طبیعی آذربایجانیهاست چرا در دوازده داستان این مجموعه یک بار هم نام آذربایجان نیامده؟ در حالی که در شاهنامه که ایشان آن را حماسۀ مصنوعی غیرمرتبط با ایرانیان میدانند آذربایجان و آذربایجانیان نقش ستوده و نمایانی دارند. همچنین اگر ددهقورقود حماسۀ طبیعی آذربایجان/ آذربایجانی است، چرا این کتاب از گذشته تا دورۀ معاصر یکهزارم نفوذ و تأثیر شاهنامه را در آذربایجان و میان اهالی آن نداشته است؟ و مثلاً مردم آذربایجان که هزاران بار از نامهای شاهان و پهلوانان و شاهدختان شاهنامه برای نامیدنِ فرزندانشان استفاده کردهاند اسامی شخصیتهای روایات ددهقورقود را برای نامگذاری به کار نبردهاند؟ و چرا در معتقدات و روایات عامیانۀ مردم آذربایجان، شاهان و پهلوانان شاهنامه به آذربایجان میآیند و با شهرها و روستاهای این نواحی ارتباط دارند اما هیچ یک از یلان داستان ددهقورقود که اگر ربطی به آذربایجان داشت باید بهصورت شفاهی و سینهبهسینه در این اقلیم حفظ و نقل میشد جایی در باورهای مردمی و روایتهای شفاهی مردم آذربایجان ندارد؟ اگر ددهقورقود حماسۀ آذربایجانیهاست چرا در سدههای پیشین به گونۀ شفاهی در این منطقه نقل و روایت نشده و هیچ یک از شعرای ترکیسرای قرون گذشته با استفاده از این نقلها به نامها و داستانهای آن اشاره نکردهاند؟ اما در اشعار ترکی آنها تلمیحات شاهنامهای بارها آمده است؟ و... آیا مردم این گونه به حماسۀ طبیعی خود توجّه و اقبال نشان میدهند؟
🔴 بُنمایه:
کتاب آذربایجان و شاهنامه: تحقیقی دربارۀ جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزارسالۀ شاهنامه در آذربایجان، به قلم سجاد آیدنلو، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ص ۵۶۷
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍70👎8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 کنسرتنمایشِ سیصد در وین اتریش همراه شد با اشکِ غریبانهٔ ایرانیان دور از میهن
امیر جعفری (زادهٔ تهران در سال ۱۳۵۴ خورشیدی با خانوادهای اصالتاً زنجانی) در این نمایش، نقشِ حکیم فردوسی توسی را ایفا کرده است.
@IranDel_Channel
💢
امیر جعفری (زادهٔ تهران در سال ۱۳۵۴ خورشیدی با خانوادهای اصالتاً زنجانی) در این نمایش، نقشِ حکیم فردوسی توسی را ایفا کرده است.
@IranDel_Channel
💢
👍43👎6
🔴 مسئولِ رویداد اهواز کیست؟
✍️ احسان هوشمند
خودسوزی احمد بالدی، جوان اهوازی، رویداد هولناکی است که در سالهای اخیر در اهواز روی داده است. این رویداد غمانگیز هشداری تکاندهنده است دربارهٔ وضعیت اهواز و شهروندانی که در خطر قربانیشدن به واسطهٔ شرایط بد اقتصادی قرار دارند. خودسوزی احمد بالدی روح و روان بسیاری از ایرانیان در گوشه و کنار کشور را رنجاند. آقای مجاهد بالدی شش فرزند دارد و مخارج خانواده هشتنفرهشان از اغذیهفروشی تأمین میشود.
این مکان ۲۰ سال در اجارهٔ آقای بالدی قرار داشته است. احمد بالدی نیز مانند دیگر اعضای خانواده در گرداندن این ساندویچفروشی به پدرش کمک میکرد. با تخریب محل کار ۲۰ سالهٔ این خانواده، محل درآمد و تأمین مخارج زندگی خانواده از بین رفته و آیندهٔ نامشخصی در انتظار این خانواده هشتنفره است. این ماجرای نگرانکننده بخشی از مسائلی را که کشور و نیز شمار درخور توجهی از شهروندان و نیز شهرداریها با آن دستبهگریبان هستند، نمایان میکند. شهر اهواز بهعنوان مرکز استان خوزستان بزرگترین شهر استان محسوب میشود. استان خوزستان در چند دههٔ اخیر با مصائب و مشکلات زیادی دستبهگریبان بوده است. در آخرین سرشماری سال ۱۳۵۵ کشور، خوزستان مهاجرپذیرترین استان کشور بود؛ یعنی استان خوزستان از نظر عمران، آبادی و توسعهٔ اقتصادی روند رو به رشدی را تجربه میکرد. بسیاری از نیروهای در جستوجوی کار، استان خوزستان را برای یافتن کار انتخاب میکردند و به این ترتیب رونق خوزستان استمرار داشت. بسیاری از ایرانیها بهویژه در تعطیلاتی مانند جشن باستانی نوروز آرزوی حضور در کنار کارون و گذراندن روزها و ساعاتی لبریز از شادی و آرامش را داشتند.
تفریحگاههای آبادان و اهواز جذبکنندهٔ گردشگران بسیاری بود. گمرک خرمشهر همیشه لبریز از کالاهای وارداتی یا صادراتی بود. اما گذر زمان بر همین سیاق پیش نرفت. در سال ۱۳۹۵ یعنی آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور، خوزستان مبدل به مهاجرفرستترین استان کشور شده است. مشخص است که از سال ۱۳۵۵ تا سال ۱۳۹۵ خوزستان با مسائل و مشکلات بزرگی مانند جنگ و نیز سوءتدبیرهای باورنکردنی دستبهگریبان بوده که از مهاجرپذیرترین استان کشور به مهاجرفرستترین استان کشور مبدل شده است. امروزه در کنار تجربهٔ آلودگی بیش از ۲۵۰ روزهٔ هوای اهواز که سلامت شهروندان این شهر را با مخاطرات بزرگی مواجه کرده است، اهواز و خوزستان با مسائل بیشماری روبهرو هستند. اهواز پس از مشهد دارای بیشترین جمعیت ساکن در مساکن غیررسمی و حاشیههاست. حضور چندصد هزار هموطن عزیز و شریف در حاشیهٔ شهرها، نمایانگر مسائل حاد توسعهای است. درحالیکه بیش از ۴۰ در صد آبهای جاری کشور به سوی خوزستان جاری است، اما بیش از سه هزار روستای خوزستان از طریق تانکر به آب سالم دسترسی دارند. معضلات زیستمحیطی که شرکتهای کشت و صنعت ایجاد کردهاند، در کنار آلودگیهای ناشی از فعالیت شرکتهای صنعتی و خشکشدن هورالعظیم چه بر سر محیط زیست و سلامت مردم خوزستان و حتی دیگر نقاط کشور آورده است. بیکاری روزافزون بهویژه بیکاری جوانان تحصیلکرده و فقر هم پیامدهای اجتماعی سرمایهسوزی در پی داشته است.
مشکلات دنبالهدار خوزستان به این موارد ختم نمیشود؛ بدهکاری باورنکردنی شهرداری اهواز، مشکلات نظام سلامت و بهداشت استان و نیز مسائل آموزش و پرورش را هم باید به سیاههٔ مسائل خوزستان افزود. نحوهٔ خدمات شهری شهرداری انعکاسی از مسائل استان خوزستان است. تعداد اتوبوسهای فعال شهرداری اهواز، زمانی که شهروندان دسترسی به اتوبوس شهری در ایستگاه برایشان میسر میشود، بهویژه در حاشیهٔ شهر اهواز نیز از اهم چالشهای موجود شهرداری اهواز است. این در حالی است که تعداد کارکنان شهرداری اهواز بسیار بیشتر از استاندارد است. مشاغل غیررسمی و دستفروشی بخشی از راههای کسب درآمد برای شمار بسیاری از شهروندان در خوزستان بهویژه در اهواز است. شهر اهواز را امروزه اینگونه باید دید؛ شهری درگیر با انبوهی از مسائل و مشکلات حلناشده و تودرتو.
🔴 دنبالهٔ یادداشت را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 مسئولِ رویداد اهواز کیست؟
✍️ احسان هوشمند
خودسوزی احمد بالدی، جوان اهوازی، رویداد هولناکی است که در سالهای اخیر در اهواز روی داده است. این رویداد غمانگیز هشداری تکاندهنده است دربارهٔ وضعیت اهواز و شهروندانی که در خطر قربانیشدن به واسطهٔ شرایط بد اقتصادی قرار دارند. خودسوزی احمد بالدی روح و روان بسیاری از ایرانیان در گوشه و کنار کشور را رنجاند. آقای مجاهد بالدی شش فرزند دارد و مخارج خانواده هشتنفرهشان از اغذیهفروشی تأمین میشود.
این مکان ۲۰ سال در اجارهٔ آقای بالدی قرار داشته است. احمد بالدی نیز مانند دیگر اعضای خانواده در گرداندن این ساندویچفروشی به پدرش کمک میکرد. با تخریب محل کار ۲۰ سالهٔ این خانواده، محل درآمد و تأمین مخارج زندگی خانواده از بین رفته و آیندهٔ نامشخصی در انتظار این خانواده هشتنفره است. این ماجرای نگرانکننده بخشی از مسائلی را که کشور و نیز شمار درخور توجهی از شهروندان و نیز شهرداریها با آن دستبهگریبان هستند، نمایان میکند. شهر اهواز بهعنوان مرکز استان خوزستان بزرگترین شهر استان محسوب میشود. استان خوزستان در چند دههٔ اخیر با مصائب و مشکلات زیادی دستبهگریبان بوده است. در آخرین سرشماری سال ۱۳۵۵ کشور، خوزستان مهاجرپذیرترین استان کشور بود؛ یعنی استان خوزستان از نظر عمران، آبادی و توسعهٔ اقتصادی روند رو به رشدی را تجربه میکرد. بسیاری از نیروهای در جستوجوی کار، استان خوزستان را برای یافتن کار انتخاب میکردند و به این ترتیب رونق خوزستان استمرار داشت. بسیاری از ایرانیها بهویژه در تعطیلاتی مانند جشن باستانی نوروز آرزوی حضور در کنار کارون و گذراندن روزها و ساعاتی لبریز از شادی و آرامش را داشتند.
تفریحگاههای آبادان و اهواز جذبکنندهٔ گردشگران بسیاری بود. گمرک خرمشهر همیشه لبریز از کالاهای وارداتی یا صادراتی بود. اما گذر زمان بر همین سیاق پیش نرفت. در سال ۱۳۹۵ یعنی آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور، خوزستان مبدل به مهاجرفرستترین استان کشور شده است. مشخص است که از سال ۱۳۵۵ تا سال ۱۳۹۵ خوزستان با مسائل و مشکلات بزرگی مانند جنگ و نیز سوءتدبیرهای باورنکردنی دستبهگریبان بوده که از مهاجرپذیرترین استان کشور به مهاجرفرستترین استان کشور مبدل شده است. امروزه در کنار تجربهٔ آلودگی بیش از ۲۵۰ روزهٔ هوای اهواز که سلامت شهروندان این شهر را با مخاطرات بزرگی مواجه کرده است، اهواز و خوزستان با مسائل بیشماری روبهرو هستند. اهواز پس از مشهد دارای بیشترین جمعیت ساکن در مساکن غیررسمی و حاشیههاست. حضور چندصد هزار هموطن عزیز و شریف در حاشیهٔ شهرها، نمایانگر مسائل حاد توسعهای است. درحالیکه بیش از ۴۰ در صد آبهای جاری کشور به سوی خوزستان جاری است، اما بیش از سه هزار روستای خوزستان از طریق تانکر به آب سالم دسترسی دارند. معضلات زیستمحیطی که شرکتهای کشت و صنعت ایجاد کردهاند، در کنار آلودگیهای ناشی از فعالیت شرکتهای صنعتی و خشکشدن هورالعظیم چه بر سر محیط زیست و سلامت مردم خوزستان و حتی دیگر نقاط کشور آورده است. بیکاری روزافزون بهویژه بیکاری جوانان تحصیلکرده و فقر هم پیامدهای اجتماعی سرمایهسوزی در پی داشته است.
مشکلات دنبالهدار خوزستان به این موارد ختم نمیشود؛ بدهکاری باورنکردنی شهرداری اهواز، مشکلات نظام سلامت و بهداشت استان و نیز مسائل آموزش و پرورش را هم باید به سیاههٔ مسائل خوزستان افزود. نحوهٔ خدمات شهری شهرداری انعکاسی از مسائل استان خوزستان است. تعداد اتوبوسهای فعال شهرداری اهواز، زمانی که شهروندان دسترسی به اتوبوس شهری در ایستگاه برایشان میسر میشود، بهویژه در حاشیهٔ شهر اهواز نیز از اهم چالشهای موجود شهرداری اهواز است. این در حالی است که تعداد کارکنان شهرداری اهواز بسیار بیشتر از استاندارد است. مشاغل غیررسمی و دستفروشی بخشی از راههای کسب درآمد برای شمار بسیاری از شهروندان در خوزستان بهویژه در اهواز است. شهر اهواز را امروزه اینگونه باید دید؛ شهری درگیر با انبوهی از مسائل و مشکلات حلناشده و تودرتو.
🔴 دنبالهٔ یادداشت را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 مسئولِ رویداد اهواز کیست؟ ✍️ احسان هوشمند خودسوزی احمد بالدی، جوان اهوازی، رویداد هولناکی است که در سالهای اخیر در اهواز روی داده است. این رویداد غمانگیز هشداری تکاندهنده است دربارهٔ وضعیت اهواز و شهروندانی که در خطر قربانیشدن به واسطهٔ شرایط بد اقتصادی…
👍24👎2
🔴 شاهنامه، روزنامه نیست!
✍️ جواد رنجبر درخشیلر؛ شاهنامهپژوه
اول صبح، استاد عزیزی آگهی نشستی را فرستاد دربارهٔ شاهنامه. قرار است استاد اقتصادی چپگرا دربارهٔ شاهنامه سخن براند. این استاد مرا یاد یکی از ورشکستههای سیاسی میاندازد که دههٔ شصت را دوران طلایی نامیده است.
کاری به سیاست ندارم، من که سیاسی نیستم، ولی به شاهنامه کار دارم.
شاهنامه به همهٔ انسانهایی تعلق دارد که آن را بخوانند؛ ایرانی و انیرانی هم ندارد. شاهنامه، میراثِ مشترکِ بشری است و هر کسی را که گامی در راه آن بردارد، بزرگ میشماریم. افزون بر این در فهم و شرح شاهنامه نمیتوان به قطعیت رسید.
شاهنامه متنی پیچیده و چندین لایه است. نه در تصحیح متن و نه در شرح بیتها نمیتوان گزارهای را قطعی و غیر قابل تغییر و تردید دانست.
شاهنامه، حماسهٔ ملّی ایران است و ایرانیان هنوز ملت و زنده و اندیشهمند هستند، شاهنامه هم زنده است و معناها مییابد.
در این گزارهها تردید ندارم، ولی در این گزاره هم تردید ندارم که شاهنامه را نخست باید خواند. سپس دربارهٔ آن سخن راند یا کتاب نوشت.
خواندن در اینجا به معنی خواندن متن اصلی شاهنامه از کتاب به صورت کامل به تصحیح استاد دکتر جلال خالقی مطلق یا دست کم از چاپ مسکوست. خواندن خلاصه و نثر و چکیده و گزیده و خواندن متنهای گسیختهٔ اینترنتی و یا پاسخهای هوش مصنوعی، خواندنِ شاهنامه نیست.
برای فهم شاهنامه به مطالعههای پیشینی فراوانی نیازمندیم، ولی میتوان در گام اول فقط به دانستن داستانها بسنده کرد.
این روزها شاهنامه، رونق دارد و متاع سر هر بازاری است. عدهای شاهنامه نخوانده هم ترغیب میشوند که دربارهٔ آن بنویسند و بگویند، به ویژه استخراج گزارههای کلی از شاهنامه، مبتنی بر دانشِ غربی و روششناسیِ نادرست، سکّهٔ رایج است. به همهٔ اینها بیفزاییم، پیشینهٔ تخریبِ شاهنامه، توسط چپها را که در حدود هشت دههٔ گذشته، آسیبهایی به شاهنامه زدهاند که برخی جبران ناپذیر است، از ارانی تا میزانی و از شاملو تا بقیه. شاهنامه، هویت و بنیان و معنایی ویژه دارد. نمیتوان مارکسیسم یا هر «ایسم» دیگر را بر آن بار کرد و یا مسائل روز را بر آن آمیخت. شاهنامه روزنامه نیست.
امیدوارم فرهنگ و اندیشهٔ ایرانشهری از این دورهٔ «رونقِ شاهنامه»، جان سالم به در ببرد و در زمانهٔ هوش مصنوعی، شاهنامه را چنان آلوده نکنیم که تشخیص سره از ناسرهاش، حتی از عهدهٔ خود حکیم فردوسی هم برنیاید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 شاهنامه، روزنامه نیست!
✍️ جواد رنجبر درخشیلر؛ شاهنامهپژوه
اول صبح، استاد عزیزی آگهی نشستی را فرستاد دربارهٔ شاهنامه. قرار است استاد اقتصادی چپگرا دربارهٔ شاهنامه سخن براند. این استاد مرا یاد یکی از ورشکستههای سیاسی میاندازد که دههٔ شصت را دوران طلایی نامیده است.
کاری به سیاست ندارم، من که سیاسی نیستم، ولی به شاهنامه کار دارم.
شاهنامه به همهٔ انسانهایی تعلق دارد که آن را بخوانند؛ ایرانی و انیرانی هم ندارد. شاهنامه، میراثِ مشترکِ بشری است و هر کسی را که گامی در راه آن بردارد، بزرگ میشماریم. افزون بر این در فهم و شرح شاهنامه نمیتوان به قطعیت رسید.
شاهنامه متنی پیچیده و چندین لایه است. نه در تصحیح متن و نه در شرح بیتها نمیتوان گزارهای را قطعی و غیر قابل تغییر و تردید دانست.
شاهنامه، حماسهٔ ملّی ایران است و ایرانیان هنوز ملت و زنده و اندیشهمند هستند، شاهنامه هم زنده است و معناها مییابد.
در این گزارهها تردید ندارم، ولی در این گزاره هم تردید ندارم که شاهنامه را نخست باید خواند. سپس دربارهٔ آن سخن راند یا کتاب نوشت.
خواندن در اینجا به معنی خواندن متن اصلی شاهنامه از کتاب به صورت کامل به تصحیح استاد دکتر جلال خالقی مطلق یا دست کم از چاپ مسکوست. خواندن خلاصه و نثر و چکیده و گزیده و خواندن متنهای گسیختهٔ اینترنتی و یا پاسخهای هوش مصنوعی، خواندنِ شاهنامه نیست.
برای فهم شاهنامه به مطالعههای پیشینی فراوانی نیازمندیم، ولی میتوان در گام اول فقط به دانستن داستانها بسنده کرد.
این روزها شاهنامه، رونق دارد و متاع سر هر بازاری است. عدهای شاهنامه نخوانده هم ترغیب میشوند که دربارهٔ آن بنویسند و بگویند، به ویژه استخراج گزارههای کلی از شاهنامه، مبتنی بر دانشِ غربی و روششناسیِ نادرست، سکّهٔ رایج است. به همهٔ اینها بیفزاییم، پیشینهٔ تخریبِ شاهنامه، توسط چپها را که در حدود هشت دههٔ گذشته، آسیبهایی به شاهنامه زدهاند که برخی جبران ناپذیر است، از ارانی تا میزانی و از شاملو تا بقیه. شاهنامه، هویت و بنیان و معنایی ویژه دارد. نمیتوان مارکسیسم یا هر «ایسم» دیگر را بر آن بار کرد و یا مسائل روز را بر آن آمیخت. شاهنامه روزنامه نیست.
امیدوارم فرهنگ و اندیشهٔ ایرانشهری از این دورهٔ «رونقِ شاهنامه»، جان سالم به در ببرد و در زمانهٔ هوش مصنوعی، شاهنامه را چنان آلوده نکنیم که تشخیص سره از ناسرهاش، حتی از عهدهٔ خود حکیم فردوسی هم برنیاید.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍50👎8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 تو بمان؛ تنها تو بمان...
دماوندِ استوار ایران در آبان ماه ۱۴۰۴ خورشیدی رختی از برف ندارد!
برای ایرانمان، در سالِ آبی پیشرو، باران و برف فراوان آرزومندیم!
@IranDel_Channel
💢
دماوندِ استوار ایران در آبان ماه ۱۴۰۴ خورشیدی رختی از برف ندارد!
برای ایرانمان، در سالِ آبی پیشرو، باران و برف فراوان آرزومندیم!
@IranDel_Channel
💢
👍49👎4
🔴 شاهنامه
ابوالقاسم فردوسی
به کوشش جلال خالقی مطلق
۸ جلدی چاپ نیویورک و ۳ جلد یادداشتهای شاهنامه
● با ضربه روی هر گزینه، PDF مربوطه را بارگیری کنید.
جلد اول
جلد دوم
جلد سوم
جلد چهارم
جلد پنجم
جلد ششم
جلد هفتم
جلد هشتم
نسخهٔ کامل هشت جلدی در یک مجلد
یادداشتهای شاهنامه (دفتر نخست)
یادداشتهای شاهنامه (دفتر دوم)
یادداشتهای شاهنامه (دفتر سوم)
@IranDel_Channel
💢
ابوالقاسم فردوسی
به کوشش جلال خالقی مطلق
۸ جلدی چاپ نیویورک و ۳ جلد یادداشتهای شاهنامه
● با ضربه روی هر گزینه، PDF مربوطه را بارگیری کنید.
جلد اول
جلد دوم
جلد سوم
جلد چهارم
جلد پنجم
جلد ششم
جلد هفتم
جلد هشتم
نسخهٔ کامل هشت جلدی در یک مجلد
یادداشتهای شاهنامه (دفتر نخست)
یادداشتهای شاهنامه (دفتر دوم)
یادداشتهای شاهنامه (دفتر سوم)
@IranDel_Channel
💢
👍40👎3
🔴 کانون جهان ایرانیِ دانشگاه تهران برگزار میکند:
اکران و پرسش پاسخ مجموعه مستند ایرانشهر
عبرتهایی از جنگ ۱۲ روزه و مسئلهای به نام ایران؛
قسمت گفتگو با احسان هوشمند
با حضور
حسین دهباشی
احسان هوشمند
زمان:
روز شنبه ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۵
جایگاه:
دانشگاه تهران، دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی، تالار استاد عباس اقبال آشتیانی
شرکت برای همگان، آزاد و رایگان است.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
اکران و پرسش پاسخ مجموعه مستند ایرانشهر
عبرتهایی از جنگ ۱۲ روزه و مسئلهای به نام ایران؛
قسمت گفتگو با احسان هوشمند
با حضور
حسین دهباشی
احسان هوشمند
زمان:
روز شنبه ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۵
جایگاه:
دانشگاه تهران، دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی، تالار استاد عباس اقبال آشتیانی
شرکت برای همگان، آزاد و رایگان است.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍17👎4
🔴 دهمین سالگرد تأسیس انجمن علمی مطالعات صلح ایران و بزرگداشت مجتبی مقصودی
سخنرانان:
محمود دولت آبادی
محمدحسین پاپلی یزدی
نعمتالله فاضلی
ماندانا تیشهیار
عبدالامیر نبوی
علیاصغر قاسمی
محمدکاظم سجادپور
هومن لیاقتی
علی کریمی مله
غلامرضا حداد
اسدالله اطهری
قدیر نصری
علیاکبر علیخانی
علی اسمعیلی اردکانی
رئوف آذری
خسرو قبادی
پوریا مقصودی
محمد منصورنژاد
موسی اکرمی
ژاله افشار
روژان حسام قاضی
حمیدرضا رحمانیزاده دهکردی
آزاده دوستالهی
مهتاب حاجیمحمدی
محمد اسدی
جواد رنجبر درخشیلر
پیامهای ویدئویی:
علیاکبر امینی
محسن مدیر شانهچی
علیرضا نامور حقیقی
شقایق حیدری
شاهنامهخوانان:
آوین محمدی
مهراد ودایعخیری
با همکاری:
انجمن علمی مطالعات صلح ایران
خانه اندیشمندان علوم انسانی
موزه ملی ایران
مرکز مطالعات خاورمیانه
مجله سیاستنامه
انجمن حقوقشناسی
مؤسسه بشیریه
مطالعات ملی
انجمن علوم سیاسی
انجمن جامعهشناسی
دانشگاه آزاد
انجمن ایرانشناسی
مطالعات غرب آسیا
خردسرای فردوسی تهران
کارگاه شاهنامهخوانی تبریز
نشر همرخ
انجمن افراز
پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۷
تهران: خیابان سی تیر، موزه ملی ایران
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
سخنرانان:
محمود دولت آبادی
محمدحسین پاپلی یزدی
نعمتالله فاضلی
ماندانا تیشهیار
عبدالامیر نبوی
علیاصغر قاسمی
محمدکاظم سجادپور
هومن لیاقتی
علی کریمی مله
غلامرضا حداد
اسدالله اطهری
قدیر نصری
علیاکبر علیخانی
علی اسمعیلی اردکانی
رئوف آذری
خسرو قبادی
پوریا مقصودی
محمد منصورنژاد
موسی اکرمی
ژاله افشار
روژان حسام قاضی
حمیدرضا رحمانیزاده دهکردی
آزاده دوستالهی
مهتاب حاجیمحمدی
محمد اسدی
جواد رنجبر درخشیلر
پیامهای ویدئویی:
علیاکبر امینی
محسن مدیر شانهچی
علیرضا نامور حقیقی
شقایق حیدری
شاهنامهخوانان:
آوین محمدی
مهراد ودایعخیری
با همکاری:
انجمن علمی مطالعات صلح ایران
خانه اندیشمندان علوم انسانی
موزه ملی ایران
مرکز مطالعات خاورمیانه
مجله سیاستنامه
انجمن حقوقشناسی
مؤسسه بشیریه
مطالعات ملی
انجمن علوم سیاسی
انجمن جامعهشناسی
دانشگاه آزاد
انجمن ایرانشناسی
مطالعات غرب آسیا
خردسرای فردوسی تهران
کارگاه شاهنامهخوانی تبریز
نشر همرخ
انجمن افراز
پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۷
تهران: خیابان سی تیر، موزه ملی ایران
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍18👎1
🔴 پتروشیمی تبریز، ملی است یا قومی؟ / استخدام با انحصار ۴ استان آذرینشین، بدعتی که تجزیهطلبان را خوشحال میکند!
✍️ روزنامهٔ اینترنتی فراز
پتروشیمی تبریز، یکی از شرکتهای حیاتی کشور که با بودجه و منابع ملی توسعه یافته، در اقدامی بیسابقه، متقاضیان استخدامی خود را الزاماً به بومیان چهار استان آذرینشین (آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل و زنجان) محدود کرده است. این بدعت جدید، روند «بومیگزینی» را از یک امتیاز به یک انحصار قومگرایانه تبدیل کرده است.
تکتک مردم ایران در شکلگیری این صنعت نقش داشتهاند، در حالی که سهامداران آن نیز عمدتاً شرکتهای سهامی عام هستند و چنین انحصاری با عدالت در توزیع ثروت و مالکیت مشاع ایرانیان در تضاد است. این بدعت قومیتزده تنها در راستای تحقق "خواب شومی" است که تجزیهطلبان برای تمامیت ارضی ایران دیدهاند. این اتفاق در حالی میافتد که پیش از این نیز با چراغ سبز مقامات دولتی، تجربه "استقلال مس سونگون ورزقان" برای تخصیص درآمد به استان آذربایجان شرقی، قانون اساسی را نقض کرده بود.
🔴 پینوشت:
در تصویر پیوست، بند ۱۲ دفترچهٔ آزمون استخدامی پتروشیمی تبریز منتشر شده است.
@IranDel_Channel
💢
🔴 پتروشیمی تبریز، ملی است یا قومی؟ / استخدام با انحصار ۴ استان آذرینشین، بدعتی که تجزیهطلبان را خوشحال میکند!
✍️ روزنامهٔ اینترنتی فراز
پتروشیمی تبریز، یکی از شرکتهای حیاتی کشور که با بودجه و منابع ملی توسعه یافته، در اقدامی بیسابقه، متقاضیان استخدامی خود را الزاماً به بومیان چهار استان آذرینشین (آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل و زنجان) محدود کرده است. این بدعت جدید، روند «بومیگزینی» را از یک امتیاز به یک انحصار قومگرایانه تبدیل کرده است.
تکتک مردم ایران در شکلگیری این صنعت نقش داشتهاند، در حالی که سهامداران آن نیز عمدتاً شرکتهای سهامی عام هستند و چنین انحصاری با عدالت در توزیع ثروت و مالکیت مشاع ایرانیان در تضاد است. این بدعت قومیتزده تنها در راستای تحقق "خواب شومی" است که تجزیهطلبان برای تمامیت ارضی ایران دیدهاند. این اتفاق در حالی میافتد که پیش از این نیز با چراغ سبز مقامات دولتی، تجربه "استقلال مس سونگون ورزقان" برای تخصیص درآمد به استان آذربایجان شرقی، قانون اساسی را نقض کرده بود.
🔴 پینوشت:
در تصویر پیوست، بند ۱۲ دفترچهٔ آزمون استخدامی پتروشیمی تبریز منتشر شده است.
@IranDel_Channel
💢
👍36👎3
🔴 شب دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی
نهصد و نهمین شب از سلسله شبهای بخارا به «دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران» اختصاص دارد. این نشست ساعت پنج بعدازظهرِ شنبه بیستوچهارم آبانماه ۱۴۰۴ با سخنرانی قاسم افتخاری، احمد نقیبزاده، نسرین مصفا، حمید احمدی، سعید حبیبا، حسن جعفریتبار، عباس کریمی و علی دهباشی در سالن شیخ انصاری برگزار میشود. قرائت پیام حسین بشیریه، نمایش نماهنگ دکتر جواد طباطبایی و نمایشگاه عکسهای قدیمی از دیگر بخشهای این نشست خواهد بود.
دانشکده با دو سنت مادر پیوند دارد: «مدرسهٔ علوم سیاسی» که در ۱۲۷۸ش زیر نظر وزارت خارجه برای تربیت دیپلمات و آموزش حقوق، تاریخ و زبانهای خارجی پدید آمد؛ و «مدرسهٔ عالی حقوق» که در اواخر قاجار آموزش نظاممند حقوق، آیین دادرسی و حقوق عمومی را سامان داد. با تأسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ش، این دو ریشه در قالب دانشکدهٔ حقوق و سپس دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی یکپارچه شد و نسلهایی از حقوقدانان، قضات و دیپلماتها را به عرصهٔ قانونگذاری، قضا و سیاست خارجی روانه کرد.
از استادان این سنت میتوان به محمدعلی فروغی (ذکاءالملک)، حسن پیرنیا (مشیرالدوله)، مصطفی عدل (منصورالملک)، احمد متیندفتری، علیاکبر دهخدا و در دورههای بعد جواد طباطبایی، حسین بشیریه، ناصر کاتوزیان و محمدجعفر جعفری لنگرودی اشاره کرد. روایتهای این شب از کلاسها، تجربهٔ دانشجویی و استادی، فعالیتهای علمی و فرهنگی تا آلبومهای تصویری و خاطرههای استادان و دانشجویان را دربر میگیرد؛ روایتی برای بازخوانی سهم دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در شکلگیری نهادهای سیاسی، حقوقی و اداری ایران معاصر.
زمان:
شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۴ خورشیدی؛ ساعت ۱۷
جایگاه:
تهران؛ خیابان ۱۶ آذر؛ دانشگاه تهران؛ دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی؛ سالن شیخ انصاری
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 شب دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی
نهصد و نهمین شب از سلسله شبهای بخارا به «دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران» اختصاص دارد. این نشست ساعت پنج بعدازظهرِ شنبه بیستوچهارم آبانماه ۱۴۰۴ با سخنرانی قاسم افتخاری، احمد نقیبزاده، نسرین مصفا، حمید احمدی، سعید حبیبا، حسن جعفریتبار، عباس کریمی و علی دهباشی در سالن شیخ انصاری برگزار میشود. قرائت پیام حسین بشیریه، نمایش نماهنگ دکتر جواد طباطبایی و نمایشگاه عکسهای قدیمی از دیگر بخشهای این نشست خواهد بود.
دانشکده با دو سنت مادر پیوند دارد: «مدرسهٔ علوم سیاسی» که در ۱۲۷۸ش زیر نظر وزارت خارجه برای تربیت دیپلمات و آموزش حقوق، تاریخ و زبانهای خارجی پدید آمد؛ و «مدرسهٔ عالی حقوق» که در اواخر قاجار آموزش نظاممند حقوق، آیین دادرسی و حقوق عمومی را سامان داد. با تأسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۳ش، این دو ریشه در قالب دانشکدهٔ حقوق و سپس دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی یکپارچه شد و نسلهایی از حقوقدانان، قضات و دیپلماتها را به عرصهٔ قانونگذاری، قضا و سیاست خارجی روانه کرد.
از استادان این سنت میتوان به محمدعلی فروغی (ذکاءالملک)، حسن پیرنیا (مشیرالدوله)، مصطفی عدل (منصورالملک)، احمد متیندفتری، علیاکبر دهخدا و در دورههای بعد جواد طباطبایی، حسین بشیریه، ناصر کاتوزیان و محمدجعفر جعفری لنگرودی اشاره کرد. روایتهای این شب از کلاسها، تجربهٔ دانشجویی و استادی، فعالیتهای علمی و فرهنگی تا آلبومهای تصویری و خاطرههای استادان و دانشجویان را دربر میگیرد؛ روایتی برای بازخوانی سهم دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در شکلگیری نهادهای سیاسی، حقوقی و اداری ایران معاصر.
زمان:
شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۴ خورشیدی؛ ساعت ۱۷
جایگاه:
تهران؛ خیابان ۱۶ آذر؛ دانشگاه تهران؛ دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی؛ سالن شیخ انصاری
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍22👎3
ایراندل | IranDel
🔴 هنر خوار شد، جادویی ارجمند ✍️ مهدی تدینی پیش از هر حرفی اذعان و تأکید میکنم، آزادی بیان و اساساً آزادی شامل این هم هست که یک نفر دربارهٔ مسائلِ جدی و مهمِ فرهنگی به نحوی که میخواهد حرف بزند. البته در جایی مانند ایران - مانند سایر نقاطی که مقدسات دینی…
🔴 محکومیت قضایی خانم طنزپرداز
✍ میلاد عظیمی، دکترای زبان و ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
این که دستگاه قضایی کسی را بهخاطر شوخی با فردوسی یا شاهنامه، یا حتی هجو و توهین و دشنام [به فردوسی و شاهنامه]، محاکمه و زندانی کند و از آن شنیعتر، برای مجازات، مردم را وادار به خواندن شاهنامه و نوشتنِ مناقب آن سازد، بیهیچ تردید، خیانت به شاهنامه و فردوسی است.
فرجام چنین رفتار غیر انسانی، ناپسند و شرمآور، تیز کردن آتشِ مظلومنمایی بدخواهان ایران و زبان فارسی است و همچنین خطر مصادرهٔ سیاسی شاهنامه را به بانگ بلند، گوشزد میکند.
آن خانم در فضای مجازی سخنانی گفت. مردم هم، درشت و نرم، پاسخش را دادند؛ سخنش را نقد و رد کردند و ماجرا همانجا تمام شد. دیگر این بگیروببند و نمایش چیست؟ به دولت چه ربطی دارد که دخالت میکند؟ الحق که
مهرِ ابله، مهرِ خرس آمد یقین
کینِ او، مهر است و مهرِ اوست کین
ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت
صحبتِ احمق بسی خونها که ریخت
شاهنامه کتاب دولتها نیست. کتاب مردم است. البته دولتها، از ترکان سلجوقی و ایلخانان مغول تا دیگران، در پی کسب آبرو و اعتبار و مشروعیت، به آن آویختند.
اغراق نیست اگر گفته شود، شاهنامه و فردوسی، خود را بر جمهوری اسلامی و عصر او تحمیل کردهاند؛ این سلطنت معنوی فردوسی است که همچنان بر دلهای ایرانیان فرمان میراند و مشروعیتبخش و قدرتآفرین است. همانگونه که روزگاری، تُرک و تاتار خود را به فتراکِ کتابِ او میبستند تا مشروع و مقبول باشند.
بااینهمه، واقعیت این است که شاهنامه در این سالها مظلوم و در غربت بوده است؛ در مظلومیت فردوسی همین یک مثال بس که امروز که این حکم کذایی صادر شده و آقایان هم ناگهان ملیگرا و فردوسیدوست شدهاند، اجازه نمیدهند آن مجسمهٔ خجسته و بشکوه و بلند حکیم، در زادگاهش نصب شود؛ همان شهری که نگارههای شاهنامه را از دیوارهایش زدودند.
در این سالهای تلخ، مردم بودند که از شاهنامه پاسداری کردند؛ در تنگسالیها هزینه کردند تا کودکانشان شاهنامه و حتی نقالی بیاموزند؛ دوستانِ فردوسی، گاه بهرایگان، برای مردم شاهنامه خواندند تا این دریچه همچنان گشوده بماند. مردم به رغم مدعیان، شاهنامه را در متن زندگی خود نگاه داشتند؛ زنده و رونده و الهامبخش.
امروز، تا جایی که در توان باشد، باید مانع از آن شد که نهاد سیاست، اعتبار ملّی شاهنامه را خرج تزیین و توجیه سیاستهای شکستخورده و ویرانگر کند. شاهنامه کتابی نیست که بتوان از راه نادانی یا تزویر، آن را ابزار حذف و خشونت و سلب آزادیها کرد.
شاهنامه، کتاب دیروز ما، کتاب امروز ما و کتاب فردای ماست. این ما یعنی همهٔ ایرانیان؛ همهٔ باشندگان در قلمرو ایران بزرگ فرهنگی.
من به عنوان یک ایرانیِ دوستدار شاهنامه و فردوسی، مخالفت خود را با این حکم اعلام میکنم؛ برای پاسداری از حریم حرمت شاهنامه و فردوسی با این حکم مخالفت میکنم.
🔴 خبر را از «اینجا» بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 محکومیت قضایی خانم طنزپرداز
✍ میلاد عظیمی، دکترای زبان و ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
این که دستگاه قضایی کسی را بهخاطر شوخی با فردوسی یا شاهنامه، یا حتی هجو و توهین و دشنام [به فردوسی و شاهنامه]، محاکمه و زندانی کند و از آن شنیعتر، برای مجازات، مردم را وادار به خواندن شاهنامه و نوشتنِ مناقب آن سازد، بیهیچ تردید، خیانت به شاهنامه و فردوسی است.
فرجام چنین رفتار غیر انسانی، ناپسند و شرمآور، تیز کردن آتشِ مظلومنمایی بدخواهان ایران و زبان فارسی است و همچنین خطر مصادرهٔ سیاسی شاهنامه را به بانگ بلند، گوشزد میکند.
آن خانم در فضای مجازی سخنانی گفت. مردم هم، درشت و نرم، پاسخش را دادند؛ سخنش را نقد و رد کردند و ماجرا همانجا تمام شد. دیگر این بگیروببند و نمایش چیست؟ به دولت چه ربطی دارد که دخالت میکند؟ الحق که
مهرِ ابله، مهرِ خرس آمد یقین
کینِ او، مهر است و مهرِ اوست کین
ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت
صحبتِ احمق بسی خونها که ریخت
شاهنامه کتاب دولتها نیست. کتاب مردم است. البته دولتها، از ترکان سلجوقی و ایلخانان مغول تا دیگران، در پی کسب آبرو و اعتبار و مشروعیت، به آن آویختند.
اغراق نیست اگر گفته شود، شاهنامه و فردوسی، خود را بر جمهوری اسلامی و عصر او تحمیل کردهاند؛ این سلطنت معنوی فردوسی است که همچنان بر دلهای ایرانیان فرمان میراند و مشروعیتبخش و قدرتآفرین است. همانگونه که روزگاری، تُرک و تاتار خود را به فتراکِ کتابِ او میبستند تا مشروع و مقبول باشند.
بااینهمه، واقعیت این است که شاهنامه در این سالها مظلوم و در غربت بوده است؛ در مظلومیت فردوسی همین یک مثال بس که امروز که این حکم کذایی صادر شده و آقایان هم ناگهان ملیگرا و فردوسیدوست شدهاند، اجازه نمیدهند آن مجسمهٔ خجسته و بشکوه و بلند حکیم، در زادگاهش نصب شود؛ همان شهری که نگارههای شاهنامه را از دیوارهایش زدودند.
در این سالهای تلخ، مردم بودند که از شاهنامه پاسداری کردند؛ در تنگسالیها هزینه کردند تا کودکانشان شاهنامه و حتی نقالی بیاموزند؛ دوستانِ فردوسی، گاه بهرایگان، برای مردم شاهنامه خواندند تا این دریچه همچنان گشوده بماند. مردم به رغم مدعیان، شاهنامه را در متن زندگی خود نگاه داشتند؛ زنده و رونده و الهامبخش.
امروز، تا جایی که در توان باشد، باید مانع از آن شد که نهاد سیاست، اعتبار ملّی شاهنامه را خرج تزیین و توجیه سیاستهای شکستخورده و ویرانگر کند. شاهنامه کتابی نیست که بتوان از راه نادانی یا تزویر، آن را ابزار حذف و خشونت و سلب آزادیها کرد.
شاهنامه، کتاب دیروز ما، کتاب امروز ما و کتاب فردای ماست. این ما یعنی همهٔ ایرانیان؛ همهٔ باشندگان در قلمرو ایران بزرگ فرهنگی.
من به عنوان یک ایرانیِ دوستدار شاهنامه و فردوسی، مخالفت خود را با این حکم اعلام میکنم؛ برای پاسداری از حریم حرمت شاهنامه و فردوسی با این حکم مخالفت میکنم.
🔴 خبر را از «اینجا» بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍37👎12
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سرخاب؛ فانوسِ ادبِ پارسی
اوضاع سیاسی خراسان خیلی زود به هم ریخت اما فانوسِ تبریز، کشتی طوفانزدهٔ شاعران را نجات داد و سرخاب آرام آرام چشم و چراغ ادب پارسی شد.
اینجا آرامستانِ سرخابِ تبریز است ۷۰۰ سال کهنتر از پرلاشز فرانسه، اینجا سرخاب تبریز است کهنترین آرامستان شاعران جهان.
🔴 بُنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِ فرهنگی
@IranDel_Channel
💢
اوضاع سیاسی خراسان خیلی زود به هم ریخت اما فانوسِ تبریز، کشتی طوفانزدهٔ شاعران را نجات داد و سرخاب آرام آرام چشم و چراغ ادب پارسی شد.
اینجا آرامستانِ سرخابِ تبریز است ۷۰۰ سال کهنتر از پرلاشز فرانسه، اینجا سرخاب تبریز است کهنترین آرامستان شاعران جهان.
🔴 بُنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِ فرهنگی
@IranDel_Channel
💢
👍36👎5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ردّ ده ادّعای پوچ و بیاساسِ سوسیالیستها به روایتِ پوریا تاجیک:
• بیمه
• شکافِ طبقاتی
• حقوقِ کارگر
• مالیات
• خدماتِ عمومی
• محیطِ زیست
• گیاهخواری
• کنترلِ قیمت
• حقوقِ مالکیّت
• قتلعام
@IranDel_Channel
💢
• بیمه
• شکافِ طبقاتی
• حقوقِ کارگر
• مالیات
• خدماتِ عمومی
• محیطِ زیست
• گیاهخواری
• کنترلِ قیمت
• حقوقِ مالکیّت
• قتلعام
@IranDel_Channel
💢
👍25👎5
ایراندل | IranDel
🔴 کانون جهان ایرانیِ دانشگاه تهران برگزار میکند: اکران و پرسش پاسخ مجموعه مستند ایرانشهر عبرتهایی از جنگ ۱۲ روزه و مسئلهای به نام ایران؛ قسمت گفتگو با احسان هوشمند با حضور حسین دهباشی احسان هوشمند زمان: روز شنبه ۲۴ آبان ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۵ …
🔴 کتابخانهٔ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علامه طباطبایی و موزهٔ تصاویر معاصر برگزار میکند:
نمایش و نقد قسمتِ اولِ «مستند ایرانشهر»
نشست با شرکتِ احسان هوشمند (پژوهشگر تاریخ معاصر ایران) و حسین دهباشی (مستندساز) برگزار خواهد شد.
زمان:
سهشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴ خورشیدی؛ ساعت ۱۸ تا ۲۰
جایگاه:
تهران؛ دانشگاه علامه طباطبایی؛ کتابخانهٔ مرکزی؛ طبقهٔ دوم
شرکت برای همگان، آزاد است.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
نمایش و نقد قسمتِ اولِ «مستند ایرانشهر»
نشست با شرکتِ احسان هوشمند (پژوهشگر تاریخ معاصر ایران) و حسین دهباشی (مستندساز) برگزار خواهد شد.
زمان:
سهشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴ خورشیدی؛ ساعت ۱۸ تا ۲۰
جایگاه:
تهران؛ دانشگاه علامه طباطبایی؛ کتابخانهٔ مرکزی؛ طبقهٔ دوم
شرکت برای همگان، آزاد است.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍18👎5
ایراندل | IranDel
🔴 بنیاد پژوهشی شهریار برگزار میکند: «درسگفتارهای شاهنامه» آموزگار: چنگیز مولایی، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تبریز و عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی زمان: سهشنبه پایانی هر ماه از ساعت ۱۷ تا ۱۹ (نشست نخست: سهشنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۴ خورشیدی)…
🔴 بنیاد پژوهشی شهریار برگزار میکند:
«درسگفتارهای شاهنامه»
آموزگار:
چنگیز مولایی، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تبریز و عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
زمان:
سهشنبه پایانی هر ماه از ساعت ۱۷ تا ۱۹
(نشست دوم: سهشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴ خورشیدی)
جایگاه:
تبریز، خیابان ارتش جنوبی، چهارراه باغشمال، بنیاد پژوهشی شهریار
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
«درسگفتارهای شاهنامه»
آموزگار:
چنگیز مولایی، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تبریز و عضو پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
زمان:
سهشنبه پایانی هر ماه از ساعت ۱۷ تا ۱۹
(نشست دوم: سهشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴ خورشیدی)
جایگاه:
تبریز، خیابان ارتش جنوبی، چهارراه باغشمال، بنیاد پژوهشی شهریار
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍24👎4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 «افسرِ شهریاران»:
گفتگوی «اکوایران» با موسی غنینژاد و ابراهیم صحافی
● اکوایران در شرح این گفتگو نوشت:
«نسبیگرایی در تعریفِ خرد و داد میتواند مرزهای درستی و نادرستی را همواره مبهم نگه دارد و زمینهٔ چپاول و توحش رو فراهم آورد. خرد و داد، خشتهای نخستین شناختِ درستی و نادرستیاند و نسبی بودن آنها به معنای از دست دادن سنجهٔ نیک و بد خواهد بود! این سنجهها توانِ ساختِ قواعد جهانشمول را دارند.
اگر بر این باور باشیم که از یک سو قواعد عام برآمده از سنت، دستمایهٔ ساخت خرد هستند و از سوی دیگر خرد، ابزار پالایشِ سنت است، آیا دچار استدلال دوری نشدهایم؟»
🔴 این گفتگو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
گفتگوی «اکوایران» با موسی غنینژاد و ابراهیم صحافی
● اکوایران در شرح این گفتگو نوشت:
«نسبیگرایی در تعریفِ خرد و داد میتواند مرزهای درستی و نادرستی را همواره مبهم نگه دارد و زمینهٔ چپاول و توحش رو فراهم آورد. خرد و داد، خشتهای نخستین شناختِ درستی و نادرستیاند و نسبی بودن آنها به معنای از دست دادن سنجهٔ نیک و بد خواهد بود! این سنجهها توانِ ساختِ قواعد جهانشمول را دارند.
اگر بر این باور باشیم که از یک سو قواعد عام برآمده از سنت، دستمایهٔ ساخت خرد هستند و از سوی دیگر خرد، ابزار پالایشِ سنت است، آیا دچار استدلال دوری نشدهایم؟»
🔴 این گفتگو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
👍21👎3
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 «درودِ یزدان»:
گفتگوی «اکوایران» با موسی غنینژاد و ابراهیم صحافی
● اکوایران در شرح این گفتگو نوشت:
«تنها سنجهٔ ترسیم مرزهای حقوق خصوصی و عمومی، خرد و داد هستند و نهادهای سیاسی و اجتماعی میبایست خود را به قوارهٔ خرد و داد در بیاورند؛ تا هم کارایی و هم روا بودن خود را به دست بیاورند.
آنچه در علوم طبیعی، روا و کاراست و با عقل مهندسی ساخته میشود در قلمرو انسانی لزوماً کارا و روا نیست. پهنهٔ حقوق آدمیان، در اختیار دولتمردی که خود را مهندس اجتماع میداند، قرار ندارد و نمیتواند به بهانهٔ کارایی، حقها را نقض کند.»
🔴 این گفتگو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
گفتگوی «اکوایران» با موسی غنینژاد و ابراهیم صحافی
● اکوایران در شرح این گفتگو نوشت:
«تنها سنجهٔ ترسیم مرزهای حقوق خصوصی و عمومی، خرد و داد هستند و نهادهای سیاسی و اجتماعی میبایست خود را به قوارهٔ خرد و داد در بیاورند؛ تا هم کارایی و هم روا بودن خود را به دست بیاورند.
آنچه در علوم طبیعی، روا و کاراست و با عقل مهندسی ساخته میشود در قلمرو انسانی لزوماً کارا و روا نیست. پهنهٔ حقوق آدمیان، در اختیار دولتمردی که خود را مهندس اجتماع میداند، قرار ندارد و نمیتواند به بهانهٔ کارایی، حقها را نقض کند.»
🔴 این گفتگو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
👍18👎5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 آیا شما هم الفبای فرش ایرانی را بلدید؟
تبریز، اول بازار بود بعد تبریز شد؛ قلب تپندهٔ ایران در کالبدِ جهانِ قدیم. اینجا در تجارتخانهٔ جادهٔ ابریشم، فقط فرش و گلیم و جاجیم جابجا نمیشد، بلکه افسانه و داستان و فرهنگ و دین پیشاپیش میرفت.
🔴 ویدئو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
🔴 بُنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِ فرهنگی
@IranDel_Channel
💢
تبریز، اول بازار بود بعد تبریز شد؛ قلب تپندهٔ ایران در کالبدِ جهانِ قدیم. اینجا در تجارتخانهٔ جادهٔ ابریشم، فقط فرش و گلیم و جاجیم جابجا نمیشد، بلکه افسانه و داستان و فرهنگ و دین پیشاپیش میرفت.
🔴 ویدئو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
🔴 بُنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِ فرهنگی
@IranDel_Channel
💢
👍24👎2
🔴 درباره سخنان رئیس قوه مجریه
✍️ احسان هوشمند
بزرگی ساختار دولت و بهرهوری نامتناسب و کم نیروی انسانی یکی از چالشهای بزرگ ساختار دیوانسالاری کشور است. در دهههای گذشته همزمان با طرح این چالش از طرف کارشناسان مبنی بر حجیمبودن و بزرگی نامتناسب ساختار دولت، روند بزرگشدن ساختار دولت استمرار داشته؛ در نتیجه هر روز بر شمار حقوقبگیران دولتی افزوده شده است. افزایش شمار کارکنان دستگاههای دولتی موجب فشار بر دولت از نظر تأمین بودجه مورد نیاز برای پرداخت حقوق و مزایای این کارمندان و کارکنان میشود. همچنین شمار درخور توجه کارکنان دولتی موجب شده تا در روند اداره امور کشور نیز خلل وارد شده و روند اجرای برنامهها با موانع بیشتری روبهرو شود؛ چراکه دستگاههای اداری با تعریف وظایفی برای این حجم از کارمندان، در عمل روند تصمیمسازیها و تصمیمگیریها و اجرا را پیچیدهتر کردهاند و البته زمینههای جدیدی برای فساد احتمالی نیز ایجاد شده است.
در روزهای گذشته رئیس قوه مجریه در مصاحبه با رسانهها در این زمینه با ذکر مثالی درباره شمار کارکنان نهاد ریاستجمهوری گفت: «در نهاد رئیسجمهوری ۴ هزار نیرو داریم. شاید با ۴۰۰ نفر و حتی ۴۰ نفر هم میشد، ۴۰ نفر خیلی کم است، اما با ۴۰۰ نفر میشد حل کرد. با آنها چهکار کنم؟ بیرونشان کنم؟ نمیشود، او هم تقصیر ندارد، ما او را استخدام کردیم، ما به او گفتیم اینجا بنشین، اما کاری به او نسپردیم. اگر کاری میدادیم، کار میکرد. چگونه این ساختار و ناترازی که دولتها در روند کار به دلیل ناآگاهی و نبود مدیریت ایجاد کردند و همچنان ادامه دارد، به وجود آمده؛ چراکه هرکسی که آمده یک لشکر با خودش آورده و هی هزینه را بالا میبرد، بدون اینکه کنترل کند».
بر مبنای همین استدلال وضعیت در دیگر نهادها و سازمانها و وزارتخانههای دولتی و حاکمیتی نیز بهتر از این نیست. برای مواجهه با چنین چالشی چه باید کرد:
۱- پیشنهاد میشود دولت، سازمان مدیریت و برنامهریزی و سازمان اداری و استخدامی کشور را مأمور کند تا در زمان معینی گزارشی درباره نیروی انسانی شاغل در دستگاههای اداری تهیه و براساس مطالعات جامع برنامهای چارچوبی تعریف کند که بهتدریج با هدف افزایش بهرهوری در دستگاه دولتی روند بهکارگیری نیروی انسانی تعدیل شود تا در دورهای ۵ تا ۱۰ ساله تعداد نیروی شاغل در دستگاههای دولتی به وضعیت معقول و مقبولی برسد. در گزارش مطالعهشده به دقت مشخص شود که این حجم از نیروی انسانی شاغل در دستگاههای دولتی چه هزینههایی اعم از بودجه و سایر هزینهها برای کشور ایجاد میکند و تا چه میزان این حجم از نیروی کار دارای بهرهوری است؟ یعنی میزان بهرهوری بهکارگیری این حجم از نیروها نیز مشخص شود. همچنین نشان داده شود تا چه میزان گسترش تخلف و فساد احتمالی در فرایندهای اداری ناشی از حجم زیاد نیروی انسانی بهکارگرفتهشده در ساختار دیوانسالاری کشور است؟
۲- در همین زمینه در چارچوب این گزارش برنامهای طراحی شود که برای ایجاد اشتغال در بخش خصوصی چه سازوکاری باید اندیشیده شود تا برنامه تعدیل نیرو در ساختار دولت به تشدید بیکاری در کشور منجر نشود و این برنامه خود منشأ آسیبهای بزرگتری ناشی از بیکار نشود. موانع پیشروی فعالیت بخش خصوصی در حوزههای مختلف کالبدشکافی و برای فعالیت بخش خصوصی و سرمایهگذاری بخش خصوصی مشوقهای لازم نیز طراحی شود. در همین زمینه تحریمها به عنوان یک عامل محدودکننده عمل میکند. برای رفع تحریمهای بینالمللی نیز راهکار و ابتکار عملی تعریف شود تا ساختار اقتصادی کشور بیش از این متحمل فشار نشود.
۳- رئیس دولت در سخنان خود با اشاره به اشتغال بیش از ۴ هزار نفر در نهاد ریاستجمهوری، تأکید کرد ۴۰۰ نفر نیروی انسانی برای فعالیتهای این نهاد کافی است. در همین زمینه البته مشخص نشده که حجم اضافی درخورتوجه نیروی کار در نهاد ریاستجمهوری چه تأثیری بر ناکارآمدیها و تأخیر در اقدمات و کندی فعالیتها دارد. برای مقابله با این ناکارآمدی و کاهش بهرهوری هم پیشنهاد میشود با هدف مدیریت وضعیت موجود و افزایش راندمان کار، این تعداد از نیروی مازاد بدون حضور در سر کار حقوق خود را دریافت کنند تا بهتدریج و پس از بازنشستگی این گروه، از تعداد کارکنان نهاد ریاستجمهوری کاسته شود. همچنین میتوان با ارائه بستههای تشویقی، کارکنان اضافی نهاد ریاستجمهوری را ترغیب کرد تا با حضور در مناطق محروم به فعالیتهای مورد نیاز ازجمله معلمی در مناطق محروم و سایر خدمات مورد نیاز کشور گمارده شوند.
۴- در همین زمینه گفته میشود در یکسالو نیم گذشته شمار زیادی نیروی کار به نهاد ریاستجمهوری افزوده شده است؛ یعنی تیم جدید همکار دولت با بهکارگیری شمار درخورتوجهی نیروی انسانی بویژه از یکی، دو استان بر شمار کارکنان این نهاد افزودهاند...
🔴 یادداشت را در «شرق» بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 درباره سخنان رئیس قوه مجریه
✍️ احسان هوشمند
بزرگی ساختار دولت و بهرهوری نامتناسب و کم نیروی انسانی یکی از چالشهای بزرگ ساختار دیوانسالاری کشور است. در دهههای گذشته همزمان با طرح این چالش از طرف کارشناسان مبنی بر حجیمبودن و بزرگی نامتناسب ساختار دولت، روند بزرگشدن ساختار دولت استمرار داشته؛ در نتیجه هر روز بر شمار حقوقبگیران دولتی افزوده شده است. افزایش شمار کارکنان دستگاههای دولتی موجب فشار بر دولت از نظر تأمین بودجه مورد نیاز برای پرداخت حقوق و مزایای این کارمندان و کارکنان میشود. همچنین شمار درخور توجه کارکنان دولتی موجب شده تا در روند اداره امور کشور نیز خلل وارد شده و روند اجرای برنامهها با موانع بیشتری روبهرو شود؛ چراکه دستگاههای اداری با تعریف وظایفی برای این حجم از کارمندان، در عمل روند تصمیمسازیها و تصمیمگیریها و اجرا را پیچیدهتر کردهاند و البته زمینههای جدیدی برای فساد احتمالی نیز ایجاد شده است.
در روزهای گذشته رئیس قوه مجریه در مصاحبه با رسانهها در این زمینه با ذکر مثالی درباره شمار کارکنان نهاد ریاستجمهوری گفت: «در نهاد رئیسجمهوری ۴ هزار نیرو داریم. شاید با ۴۰۰ نفر و حتی ۴۰ نفر هم میشد، ۴۰ نفر خیلی کم است، اما با ۴۰۰ نفر میشد حل کرد. با آنها چهکار کنم؟ بیرونشان کنم؟ نمیشود، او هم تقصیر ندارد، ما او را استخدام کردیم، ما به او گفتیم اینجا بنشین، اما کاری به او نسپردیم. اگر کاری میدادیم، کار میکرد. چگونه این ساختار و ناترازی که دولتها در روند کار به دلیل ناآگاهی و نبود مدیریت ایجاد کردند و همچنان ادامه دارد، به وجود آمده؛ چراکه هرکسی که آمده یک لشکر با خودش آورده و هی هزینه را بالا میبرد، بدون اینکه کنترل کند».
بر مبنای همین استدلال وضعیت در دیگر نهادها و سازمانها و وزارتخانههای دولتی و حاکمیتی نیز بهتر از این نیست. برای مواجهه با چنین چالشی چه باید کرد:
۱- پیشنهاد میشود دولت، سازمان مدیریت و برنامهریزی و سازمان اداری و استخدامی کشور را مأمور کند تا در زمان معینی گزارشی درباره نیروی انسانی شاغل در دستگاههای اداری تهیه و براساس مطالعات جامع برنامهای چارچوبی تعریف کند که بهتدریج با هدف افزایش بهرهوری در دستگاه دولتی روند بهکارگیری نیروی انسانی تعدیل شود تا در دورهای ۵ تا ۱۰ ساله تعداد نیروی شاغل در دستگاههای دولتی به وضعیت معقول و مقبولی برسد. در گزارش مطالعهشده به دقت مشخص شود که این حجم از نیروی انسانی شاغل در دستگاههای دولتی چه هزینههایی اعم از بودجه و سایر هزینهها برای کشور ایجاد میکند و تا چه میزان این حجم از نیروی کار دارای بهرهوری است؟ یعنی میزان بهرهوری بهکارگیری این حجم از نیروها نیز مشخص شود. همچنین نشان داده شود تا چه میزان گسترش تخلف و فساد احتمالی در فرایندهای اداری ناشی از حجم زیاد نیروی انسانی بهکارگرفتهشده در ساختار دیوانسالاری کشور است؟
۲- در همین زمینه در چارچوب این گزارش برنامهای طراحی شود که برای ایجاد اشتغال در بخش خصوصی چه سازوکاری باید اندیشیده شود تا برنامه تعدیل نیرو در ساختار دولت به تشدید بیکاری در کشور منجر نشود و این برنامه خود منشأ آسیبهای بزرگتری ناشی از بیکار نشود. موانع پیشروی فعالیت بخش خصوصی در حوزههای مختلف کالبدشکافی و برای فعالیت بخش خصوصی و سرمایهگذاری بخش خصوصی مشوقهای لازم نیز طراحی شود. در همین زمینه تحریمها به عنوان یک عامل محدودکننده عمل میکند. برای رفع تحریمهای بینالمللی نیز راهکار و ابتکار عملی تعریف شود تا ساختار اقتصادی کشور بیش از این متحمل فشار نشود.
۳- رئیس دولت در سخنان خود با اشاره به اشتغال بیش از ۴ هزار نفر در نهاد ریاستجمهوری، تأکید کرد ۴۰۰ نفر نیروی انسانی برای فعالیتهای این نهاد کافی است. در همین زمینه البته مشخص نشده که حجم اضافی درخورتوجه نیروی کار در نهاد ریاستجمهوری چه تأثیری بر ناکارآمدیها و تأخیر در اقدمات و کندی فعالیتها دارد. برای مقابله با این ناکارآمدی و کاهش بهرهوری هم پیشنهاد میشود با هدف مدیریت وضعیت موجود و افزایش راندمان کار، این تعداد از نیروی مازاد بدون حضور در سر کار حقوق خود را دریافت کنند تا بهتدریج و پس از بازنشستگی این گروه، از تعداد کارکنان نهاد ریاستجمهوری کاسته شود. همچنین میتوان با ارائه بستههای تشویقی، کارکنان اضافی نهاد ریاستجمهوری را ترغیب کرد تا با حضور در مناطق محروم به فعالیتهای مورد نیاز ازجمله معلمی در مناطق محروم و سایر خدمات مورد نیاز کشور گمارده شوند.
۴- در همین زمینه گفته میشود در یکسالو نیم گذشته شمار زیادی نیروی کار به نهاد ریاستجمهوری افزوده شده است؛ یعنی تیم جدید همکار دولت با بهکارگیری شمار درخورتوجهی نیروی انسانی بویژه از یکی، دو استان بر شمار کارکنان این نهاد افزودهاند...
🔴 یادداشت را در «شرق» بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍16👎2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ملاقات با ایرانخانمِ ارومیه و اسرارِ روستای سِر
ایرانخانمِ روستای سِر در چند کیلومتری ارومیه، هم کلیددار مسجد است، هم کلیسا.
این یک داستانِ نمادین نیست، بلکه شخصیتی است واقعی؛ درست مثلِ خود ایران که امین همهٔ ایرانیان با هر زبان و مذهبی است.
در روستای سِر ارومیه، مسیحی آشوری و کرمانجیزبانِ سنیمذهب و ترکیآذربایجانیزبانِ شیعهمذهب کنار هم زندگی میکنند و سه زبان در روستا متداول است.
گزارش از «محمد مطلق»
(اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی)
🔴 بنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِِ فرهنگی
🔴 ویدئو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
ایرانخانمِ روستای سِر در چند کیلومتری ارومیه، هم کلیددار مسجد است، هم کلیسا.
این یک داستانِ نمادین نیست، بلکه شخصیتی است واقعی؛ درست مثلِ خود ایران که امین همهٔ ایرانیان با هر زبان و مذهبی است.
در روستای سِر ارومیه، مسیحی آشوری و کرمانجیزبانِ سنیمذهب و ترکیآذربایجانیزبانِ شیعهمذهب کنار هم زندگی میکنند و سه زبان در روستا متداول است.
گزارش از «محمد مطلق»
(اسفند ۱۴۰۳ خورشیدی)
🔴 بنمایه:
نای؛ رسانهٔ فرهنگِ ایرانی و ایرانِِ فرهنگی
🔴 ویدئو را میتوان در «یوتیوب» هم تماشا کرد.
@IranDel_Channel
💢
👍36👎3