ایران‌دل | IranDel
3.73K subscribers
1.24K photos
973 videos
41 files
2K links
همه عالم تن است و ایران‌ دل ❤️

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
Download Telegram
🔴 قدیمی‌ترین دست‌خط به فارسی در ژاپن

این دست‌خط که قدیمی‌ترین خط فارسی در ژاپن است در سال ۱۲۱۷ میلادی (۸۰۶ سال پیش) توسط راهب بودایی بنام «کیوسه» وارد ژاپن شد.

کیوسه در حاشیه این کاغذ نوشته است سال ۱۲۱۷ در گوانگجو چین با ۳ فرد خارجی ملاقات کردم و از آن‌ها خواستم که به خط خود چیزی برایم بنویسند؛ آن‌ها این دست‌خط را نوشتند. به این برگه دست‌خط «نان بانموجی» گفته بودند یعنی خط مردمان بیگانه!

دو بیت نخست این دستخط به شرح زیر است:

جهان خرمی ‌با کس نماند
فلک روزی دهد روزی ستاند

(اثر اسعد گرگانی در کتاب ویس و رامین)

جهان یادگارست و ما رفتنی
بمَردم نماند به جز مردمی

(شاهنامه فردوسی)


برای نخستین بار استاد «هاندا» از پژوهشگران ژاپنی در سال ۱۹۰۹ متوجه شد که این دست‌خط فارسی است و آن‌ را طی سخنرانی در دانشگاه کیوتو معرفی کرد و در سال ۱۹۵۰ جزو آثار ملی ژاپن به ثبت رسید.

دست‌خطی که ابتدا خیلی بی‌اهمیت دیده می‌شد اکنون تنها سند تاریخی مراودات فرهنگی ایران و ژاپن است.

به‌طور تقریبی این سند مربوط به دوران کودکی شیخ اجل سعدی است و از سرایش شاهنامه بیش از دو قرن می‌گذشته است.

🔴 منبع: کانال آذریها

@IranDel_Channel

💢
👍15
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 دانشگاه هنر اسلامی تبریز - فروردین ۱۴۰۲ خورشیدی

🔴 ویدئو از امین بهارلونژاد

@IranDel_Channel

💢
👍8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‌‌بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند
رونده باش
‌امید هیچ معجزی زِ مرده نیست
‌زنده باش‌
‌‌
‌هوشنگ ابتهاج - سایه


‌تصنیف ماندگار «امید عشق»
با صدای استاد محمدرضا شجریان
‌نغمه‌پرداز: استاد حسین علیزاده
چامه‌سرا: فریدون مشیری
گوشه: شوشتری
دستگاه: همایون
آلبوم: دلشدگان

‌ویدیو: گلبانگ شجریان


@IranDel_Channel

💢
👍5👎1
🔴 «فرانسه در آتش ماکرون»

✍️ #مهدی_تدینی، تاریخ‌پژوه

بیایید بحث را با «آسیب‌شناسی» دربارۀ موقعیت سیاسی خودمان آغاز کنیم. ما ایرانی‌ها به دلیل اینکه سیاست بر همۀ شئون زندگی‌مان سایه افکنده، ناگزیر بیش از حد سیاسی شده‌ایم. از طرفی بعید می‌دانم هیچ ملتی در دنیا به اندازۀ ما آماج روایت‌های سیاسی متکثر و متضاد باشد. هر رسانه‌ای یقۀ ما را می‌گیرد و به سویی می‌کشد. در این آماج و سیاست‌زدگیِ تحمیلی طبیعی است شامۀ سیاسی ما هم تیز می‌شود. تا اینجا را به رغم همۀ سرشکستگی‌هایمان در دهه‌های اخیر باید به فال نیک گرفت. آدم تیزبین و تیزشامه به هر حال روزی گلیمش را از آب بیرون می‌کشد.

اما این به آن معنا نیست که ما از جهت سیاسی از هر نظر هوشمند شده‌ایم و سواد و تجربۀ سیاسی کافی داریم. نه، ما یک مشکل اساسی داریم که بسیار هم خطرناک است. به بیان ساده، یک طرف ما پخته (چه‌بسا سوخته)، اما طرف دیگرمان خام مانده. کدام طرف؟ می‌گویم... ما در درگیری سیاسی با «خودِ» حاکمیت تجربه بسیار داریم، اما در درگیری «درون حاکمیت» به دلایلی کم‌تجربه مانده‌ایم و متأسفانه هنوز با پرسش‌های اصلیِ سیاست رویارو نشده‌ایم. دلیل این مسئله ساده است: مشکل در سطح پایین دموکراتیزاسیون نهفته است؛ یعنی ما یا از حکمرانی مردم بر مردم محروم بوده‌ایم یا سطح پایینی از حکمرانی مردم بر مردم را داشته‌ایم. در نتیجه تجربیاتمان در زمینۀ حکمرانیِ مردم بر مردم ضعیف مانده.

در قرن گذشته در مبارزه با اصل حکومت تجربه فراوان داشته‌ایم (البته خود این تجربیات نشان‌دهندۀ کم‌تجربگی و ناپختگی سیاسی ما بوده است)، اما در مبارزۀ سیاسی درون یک ساختار سیاسی کم‌تجربه‌ایم. دلیل این وضعیت روشن است: ما اول باید مبارزه کنیم تا حاکمیت ما را به سیاست راه بدهد، بعد درون ساحت سیاسی می‌توانیم مبارزه کنیم. همۀ زور ما می‌رود برای «ورود به سیاست»؛ یعنی یا راهمان نمی‌دهند، یا جوری راه می‌دهند که با راه ندادن فرقی ندارد. بنابراین زورمان صرف «ورود به سیاست» می‌شود؛ نه صرف «ادارۀ سیاسی». اگر دقت کنیم، حتی دو دهه کشاکشِ جریان اصلاحات هم در واقع زور زدن برای «ورود» به سیاست بود، نه تلاش برای ادارۀ امور... بنابراین، دچار رشدی کاریکاتورگونه در فهم سیاسی شده‌ایم. در مبارزه با کل حکومت، «پیر فرزانه» (شاید هم استیکِ جزغاله) شده‌ایم و در مبارزه درون حکومت کم‌تجربه ــ حتی خام ـــ مانده‌ایم.

خب اگر بپرسید، مگر دعوای سیاسی چیست؟ پاسخم دقیقاً محتوای این نوشتار است. نمونۀ آن نوع کنشگری سیاسی که ما از آن بی‌بهره مانده‌ایم، دقیقاً چیزی است که اینک در فرانسه جریان دارد. اگر بخواهم حرف آخر را اول بزنم باید بگویم: دعوای امروز در فرانسه را می‌توان «دعوایی میان ادارۀ سوسیال‌دموکراتیک و ادارۀ لیبرال» توصیف کرد. به گمانم کسانی که ماکرون را می‌شناختند، یعنی می‌دانستند او از حدود یک دهۀ پیش چه مسیری را طی کرده بود، حدس می‌زدند که او بالاخره چنین آتشی را در فرانسه روشن خواهد کرد. پس به عقب برویم...

فعالیت سیاسی جدی مکرون از دولت فرانسوا اولاندِ سوسیالیست آغاز شد. مکرون در حوزۀ اقتصاد، امور مالی و بانکی و دارایی تخصص داشت. پس از ورود به وزارت امور مالی، در مؤسسۀ مونتِن (L'INSTITUT MONTAIGNE) کار می‌کرد که اندیشکده‌ای لیبرال بود. او پس از جذب در وزارت اقتصادِ دولت اولاند، برای خودش جناح لیبرالی ایجاد کرده بود ــ در حالی که آرنو مونتِبورگ، وزیر اقتصادِ سوسیالیست، سیاست‌هایی سوسیال‌دموکراتیک را دنبال می‌کرد. بگذارید با مثالی نشان دهم فرق قضیه کجاست:



🔴 ادامه یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍5
✍️ #افشین_جعفرزاده، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و کارشناس‌ارشد تاریخ در کانال تلگرام خود نوشت:

آقای عبدالله مهتدی! این بخشی از بیانیه‌ی حزبی است که در سال شصت و دو خورشیدی‌، دبیرکلش بودید و هستید. قطعاً مواضع افراد در طول زمان متفاوت می‌شود. آیا این گزاره درباره شما نیز صدق می‌کند؟
لازم نیست تعریفی دوباره از ایران‌دوستی ارائه شود. ولی بفرمایید چه کنیم با ادبیات واضحاً تجزیه‌طلبی در نوشته شما و مخالفت با تمامیت ارضی و نفی ملت ایران در همین بیانیه قدیمی‌تان!
سیاست حوزه حسابرسی و حساب کشی است و از این گریزی نیست!

@IranDel_Channel

💢
👍13👎1
🔴 #توییت_خوانی

✍️ بازتابِ یک نگاه، بازتابِ یک دیدگاه



🔴 پی‌نوشت:
انتشار یک توییت به معنی تأیید تمام مواضع فرد توییت‌کننده نیست.

#دانشگاه_استنفورد

@IranDel_Channel

💢
👍10👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوروز ۵۲
ما گل‌های خندانیم
شاعر: عباس یمینی شریف


@IranDel_Channel

💢
👍6
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 هنرمندی سهراب پورناظری در سوگ سرو ایران؛ استاد سید جواد طباطبایی

✍️ #احسان_هوشمند، ایران‌شناس و روزنامه‌نگار

انگشتان و دستان جادویی استاد هنرمند جناب سهراب پورناظری در غم درگذشت فیلسوف ایران ما را با نوای سحرانگیز ساز و هنر ایرانی به بیکرانه‌های هستی می‌برد.

در نوروز ۱۴۰۲ یاد استاد و دانشمند زمانه‌مان دکتر سید #جواد_طباطبایی را با نوای روحبخش موسیقی گرامی می‌داریم. غم از دست دادن استاد طباطبایی سخت است. ایران ما  دانشمندانی چون حکیم طوس و اکنون طباطبایی را در دامن پرورانید، پس هم‌چنان طراوت و زایندگی خواهد داشت و خواهد ماند. یاد و خاطره و اندیشه‌های دکتر جواد طباطبایی تا ایران هست با ماست.

قطعه‌ی فوق را سهراب پورناظری در شرایطی ساخت و تدوین کرد و به روان استاد طباطبایی تقدیم کرد که نابغه‌ی موسیقی ایرانی و هنرمند چیره‌دست‌مان دور از وطن بود و غم درگذشت استاد طباطبایی بر دل و روحش سنگینی می‌کرد.


@IranDel_Channel

💢
👍19
🔴 نغمه ایرانی بر زبان چینی

✍️ اکبر ایرانی

شعر ناب فارسی و موسیقی فاخر ایرانی، بسان نوروز، بخش ذاتی فرهنگ ایرانی است. شعر و موسیقی که با یکدیگر، پیوند و سرشتی واحد دارند، جانمایه فرهنگ فراگیر ایرانی است که مرزهای سیاسی را فرونهاده و به جان تمام کسانی رسوخ کرده که درک درستی از زبان و تاریخ کهن و فرهنگ دیرپای ایرانی دارند. نوروز هم پیش از آنکه یک سنت تاریخی باشد، یک فرهنگ فراایرانی به شما می‌رود، دامنه رواج آن، همچون گستره‌ی شعر و موسیقی ایرانی است که هر دو در کشورهای بسیاری چه فارسی‌زبان و غیرآن، مورد اعتبار و احترام است. بنابراین، مرزهای ایران فرهنگی تا جایی است که شعر و موسیقی ایرانی، نوروز باستانی، خط و نقاشی و چوگان ایرانی و... حضور دارد و در دلها و بر سر زبانها جاری است. هنوز چند سالی از سرایش بوستان نگذشته بود که کارگران چینی با نغمه‌سرایی شعر سعدی "تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام/ چون در نماز استاده‌ام، گویی به محرابم دری" آن سوی جهان شادی‌آفرینی می‌کردند.
همین‌طور است گستره مرزهای هر کشوری مثلاً قلمرو فرهنگی چین تا جایی است که هنرچینی از صورتگری گرفته (به قول حافظ نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد) تا صنعت طراحی و ساخت ظروف چینی، شاخته شده و کاربرد داشته و دارد. ابوریحان بیرونی در کتاب الجماهر (چاپ میراث مکتوب) به داستانی اشاره می‌کند که یک تاجر ایرانی منزل خود را با انواع آثار و ظروف چینی آراسته و در معرض دید ناظران گذاشته بود. این نفوذ هنر چینی در فرهنگ ایرانی و متقابلاً حضور و رواج شعر سعدی در میان امیرزادگان چینی هم نشانه گستره‌ی مرزهای ایران فرهنگی است.
شعر فردوسی و حافظ و سعدی و خیام و نظامی در هر جا که باشد، آنجا ایران است. امید که همچنان با ترویج شعر فاخر و موسیقی اصیل ایرانی، با هر صدایی و هر انسان خوش‌نوایی فارغ از جنسیت، گستره مرزهای فرهنگی ایران را بیش از گذشته به رخ جهانیان بنماییم و بذر نشاط و شادی را بکاریم، از تعصب و جهل و نقار و تفرقه، دوری کنیم، نوازنده و خواننده طراز اول را در سیمای ملی نشان دهیم و مردم خویش از موهبت الهی شعر و موسیقی فاخر بهره‌مند سازیم.
    
@IranDel_Channel

💢
👍9
🔴 مارکسیسم فرهنگی چیست؟

مارکسیسم فرهنگی به نظریه‌های انتقادی و موارد استفاده از آن و به‌طورکلی به تأثیرات شاخه‌های چپ نو در فرهنگ، سیاست و علوم گفته می‌شود.
.
مارکسیسم فرهنگی ریشه در «مکتب فرانکفورت» دارد. پیشینه مکتب فرانکفورت به بازه زمانی بین دو جنگ جهانی برمی‌گردد. این مکتب توسط ماکس هورکهایمر در دانشگاه فرانکفورت بنیان‌گذاری شد و چهره‌های اصلی آن تئودور آدورنو، هربرت مارکوزه و والتر بنیامین بودند. گرایش کلی اعضای این مکتب، مارکسیسم بود.

مکتب فرانکفورت در پی بازخوانی و بازفهمی اندیشه‌های مارکسیسم کلاسیک بود تا پاسخی به این سؤال ارائه کند که چرا اندیشه مارکس در کارزار انقلابی علیه انقلاب صنعتی موفق نبوده است. نتیجه کار نئومارکسیست‌های عضو مکتب فرانکفورت ارائه‌ی «نظریه انتقادی» بود.

نظریه انتقادی از نظریه «مارکس» الهام گرفته بود و هدف اصلی آن نشان دادن روابط قدرت در چارچوب پدیده‌های فرهنگی بود! این نظریه از دهه شصت میلادی بر جنبش‌های چپ‌گرا و تفکرات چپ در اروپا و آمریکا اثر گذاشت و هم‌اکنون هم اثرات آن در اغلب مراکز علمی غرب دیده می‌شود.

فمینیسم، عدالت اجتماعی، نوپیشرفت‌گرایی و پسا‌استعمارگرایی نمونه‌هایی از جنبش‌هایی بودند که یا از دل نظریه انتقادی بیرون آمدند یا تحت تأثیر آن قرار گرفتند و به بخشی از مارکسیسم فرهنگی تبدیل شدند.

در مارکسیسم فرهنگی برخلاف مارکسیسم کلاسیک، جنگ طبقاتی بین بورژوازی و پرولتاریا اتفاق نمی‌افتد بلکه بین «استعمارگران/ سرکوبگران» و «استعمار شوندگان/سرکوب شوندگان» اتفاق می‌افتد. در واقع در مارکسیسم فرهنگی اقلیت‌های قومی، مذهبی، نژادی، جنسی و... جای طبقه کارگر را گرفته‌اند.

در مارکسیسم فرهنگی، این اقلیت‌ها گروه‌هایی تحت ستم تعریف می‌شوند. به‌عنوان مثال سفیدپوستان به‌عنوان «سرکوبگر» تعریف می‌شوند و به‌عنوان راه‌حل تنوع نژادی ترویج می‌شود، دگرجنس‌گرایان به عنوان «سرکوبگر» تعریف می‌شوند و به عنوان راه حل همجنس‌گرایی تبلیغ می‌شود و...

جنبه‌ی تبلیغاتی مارکسیسم فرهنگی، «Political correctness» یا نِزاکت سیاسی است. نِزاکت سیاسی رفتار و گفتاری را ترویج می‌دهد که در آن فرد در بیان منظور خود باید نسبت به این اقلیت‌ها باملاحظه و سنجیده عمل کند تا موجب رنجش این اقلیت‌ها که مورد تبعیض اجتماعی هستند، نشود.

روایت‌هایی که توسط مارکسیسم فرهنگی ارائه می‌شود به‌هیچ‌وجه قابل نقد نیستند. هدف از این جنگ بی‌وقفه فرهنگی، تغییر هنجارهای فرهنگی جامعه است.



🔴 برگرفته از مقاله "مکتب فرانکفورت و نظریه انتقادی (آرا و نظریه‌ها)" نوشته‌ی جعفر ابراهیمی‌مینق، محمد امیری، مهدی عامری


@IranDel_Channel

💢
👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 کلیات شمس را وا کرده، نوروز آمده...


🔴 اجرای کودکان افغانستانی، برگرفته از صفحه محمدحسین جعفریان


@IranDel_Channel

💢
👍8
🔴 #توییت_خوانی

✍️ بازتابِ یک نگاه، بازتابِ یک دیدگاه



🔴 پی‌نوشت:
انتشار یک توییت به معنی تأیید تمام مواضع فرد توییت‌کننده نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍9
💚
🤍
❤️

🔴 شهروندان ایرانی که دغدغه‌ی ایران دارند، به کانالِ تلگرامی "ایران‌دل" دعوت‌اند.

نام این کانال‌، از بیت معروفِ حکیم نظامی‌ گنجه‌ای، الهام گرفته شده است:
همه عالم تَن است و ایران‌دل
نیست گوینده،‌ زین قیاس خجل

بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک فایل صوتی در کانالِ ایران‌دل به معنی تایید کل محتوای ارسالی و تمام مواضع صاحب آن محتوا (نویسنده و سخنران و توییت‌زننده) نیست و صرفاً هدف بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه پیرامون تاریخ، فرهنگ، ادبیات، اندیشه‌ی ایرانی و مسائل روز ایران است.

لطفاً به کانالِ تلگرامی ایران‌دل پیوسته و دوستان خود را بدین کانال دعوت کنید و این پیام را در گروه‌های مختلف تلگرامی به اشتراک بگذارید.

https://t.me/IranDel_Channel


@IranDel_Channel

💢
👍11
Roozhaye Bii Gharar
Alireza Ghorbani
🎼 روزهای بی‌قرار

خواننده: علیرضا قربانی
شاعر: حسین غیاثی
آهنگساز: حسام ناصری

🎼🎼🎼🎼


ای داغ
از قلب پریشانم چه می‌خواهی
ای جای زخم کهنه
از جانم چه می‌خواهی

دریاچه‌ای خشکیده در آغوش خود دارم
باران سرخ
از ابر چشمانم چه می‌خواهی

ای وای از این،
ای وای از این از دست‌دادن‌ها
ای مرگ
از جان رفیقانم چه می‌خواهی

آرامشم کو
خنده‌ام کو
اعتمادم کو
بی‌هیچم و دیگر نمی‌دانم چه می‌خواهی

ما وارثان دردهای بی‌شماریم
ما گریه‌های چشم‌های انتظاریم
ما سرزمینی دور و تنها در غباریم
ما چیزی به غیر از غم، به غیر از هم نداریم

ما حسرت یک خنده‌ی دنباله‌داریم
ما خسته از این روزهای بی‌قراریم

دنیا
بگو غم بیشتر از این نخواهد ماند
دنیای بی‌رؤیای ما غمگین نخواهد ماند

چیزی بگو آرام کن آشفتگی‌ها را
در سینه‌ها این بغض سر‌سنگین نخواهد ماند

ای چرخ بازیگر بگو بالانشینان را
جای من و ما تا ابد پایین نخواهد ماند

فریاد این غم‌خانه خاموشی نخواهد داشت
فرهاد این افسانه بی‌شیرین نخواهد ماند

🎼🎼🎼🎼


@IranDel_Channel

💢
👍2
🔴 درباره‌ی نشست تورنتو

✍️ #حجت_کلاشی،‌ کنشگر سیاسی

‏ایران جایی در گوشه و کنار آفریقا و برساخته از چند قبیله نیست‌!
آنچه براتی و شهریار آهی و دیگر متولیان برگزاری نشست‌های «اپوزیسون» نمی‌شناسند؛ ایران است. آنها نمی‌فهمند ایران نظام ملی و شهروندی قدرتمندی دارد که با تفکر و ساختارهای مبتنی بر قبیله، خون و زبان نمی‌توان آنرا نمایندگی کرد.

رسیدن به آزادی، عمران و آبادی و «دموکراسی و حقوق بشر» با شناختن این نظام ملی و شهروندی ممکن است. با ایستادن در بیرون این مناسبات می‌شود تیشه به موجودیت ایران زد و هویداست آن تیشه زدن نه نسبتی با میهن‌پرستی دارد و نه آزادیخواهی بلکه دشمنی ورزیدن با ملت و کشور است. بسیاری از این «اپوزیسیون» در پوشش مخالفت با جمهوری اسلامی، کارشان دشمنی با ایران است یعنی همین تیشه زدن. در سیاست باید کشور را از شر دشمن پاسداری کرد و نسبت اهالی کشور با این دشمنان دفع و‌ رفع شر و تیشه‌شان می‌تواند باشد. آشکار است رفع اره و تیشه این جماعت، ستیز با همبستگی نیست. مگر آنکه همبستگی بر سر نابودی کشور بوده باشد.

براتی چون فهمی از ملت ایران ندارد؛ تصورش از ایران چیزی شبیه به یک جزیره نویافته در آفریقا یا در بهترین حالت عراق و افغانستان است.اما آنچه نمی‌گذارد ایرانِ همسایه عراق و افغانستان، به درکاتِ «سیاست» قبیله‌ای بیافتد همین آگاهی و نظام قدرتمند ملی و شهروندی‌ست مگرنه با بودن آقای براتی و دوستانش می‌توانستیم مایه عبرت و زبانزد عراق و افغانستان باشیم.

چون معرفت سیاسی بالعکس شهرت،  از راه پدرزن شدن منتقل نمی‌شود؛ از یوشکا فیشر دانشی از مملکت‌داری به آقای براتی منتقل نشده است اما شهرت چرا. شگفتی اینجاست که این «پدر زن» گویا هنری جز پدر زن بودن نداشته و همه این سال‌های بودن در آلمان نتوانسته خدشه‌ای بر جهل مرکب و نفهمیدن‌هایش بیاندازد! این نفهمیدن آنقدر غلیظ است که رنگ و بوی تند وقاحت به خود گرفته. اینکه فردی با محاسن سفید و در افتان و خیزان پیری برود با اهالی «خلق عرب» بنشیند که فلسفه وجودی و ایدئولوژیشان کوشیدن برای نفی و نابودی ایران است و آنرا تلاشی برای رسیدن ایران به دموکراسی بنامد؛ البته اگر از جهل نباشد حتماً از وقاحت است و شاید از هر دو، که البته هر دو با این توضیح: اینکه براتی نمی‌فهمد با کسانی که می‌خواهند برای نابودی ایران بجنگند و ایران و ملت ایران را استعمارگر و اشغالگر می‌دانند نمی‌شود برای سعادت ایران همکاری کرد؛ جهل اوست اما اینکه با این همه جهل خود را در زمره اهل سیاست می‌شناسد؛ از وقاحت اوست.

اگر براتی وقیحانه بر یابوی جهل نشسته، شهریار آهی که گویا مرد پشت پرده‌ها و کارگزار همین دورهم گردآوردن مشتی تروریست و آدم‌کش و تجزیه‌طلب است؛ مانند موش در حال جویدن پایه‌هایی‌ست که بنای ملی روی آن ایستاده. شغل خوبی دارد؛ نامش بد است اما نان و آب خوبی دارد و البته این متخصص روابط عمومی کارش، تر و تمیزتر و‌ جدی‌تر از براتیِ پدر زن است. کارش را خوب بلد است. در تاریکی نشسته و شاید در آینه خود را خلیل‌زاد می‌بیند یا چلپی.

بعنوان معلم و مشاور شاهزاده می‌شناسندش، هر خرابکاری که در حوزه نظر و عمل در اپوزیسیون روی می‌دهد سرنخش دست همین است حتی ترهاتی که پرهام در مورد پادشاهی انتخابی گفته سرچشمه‌اش به همین آدم می‌رسد! یعنی چیز درستی در مورد «شهریاری» نگفته آنچه هم گفته تلاشی بوده برای دفن و کفن پادشاهی ایران.

شهریار آهی دو کار خطرناک کرده و می‌کند. نخست اینکه مرز میان دوست و‌ دشمن را از بین برده و دقیقاً به این خاطر کاری که او پیش می‌برد از جنس سیاست نیست بلکه خیانت است.
در سایه همت اوست کسانی که خود را وطن‌پرست می‌دانند، با جریان‌ها و گروه‌هایی هم‌نشین شده‌اند که می‌خواهند وطن را جرواجر کنند! گویا در مکتب اینها نشستن با حرامیانی که می‌خواهند وطن را جرواجر کنند و اعتبار و نام و آوازه بخشیدن به آنها بخشی از پرستیدن این وطن رنجور و زخم‌دیده است!

هنر دیگر این معلم این بوده که روند همه برنامه‌هایش از بین بردن اقتدار و قدرت منسجم در اپوزیسیون بوده. او با آوردن طرح‌های شبکه‌ای امکان شکل‌گیری هر سازمان رهبری را نابود کرده است.
به این مساله بعدا می‌پردازم…


🔴 پی‌نوشت:
انتشار یک یادداشت به معنی تأیید کل محتوای آن و یا تأيید تمام مواضع نویسنده‌ی یادداشت نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍11
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 یار مبارک بادا، بهار مبارک بادا

با صدای ستاره کرامت‌الله، بانوی خوش‌آواز تاجیکستانی

همچنان نوروز است...

@IranDel_Channel

💢
👍7
.
بیامد سوی آذرآبادگان
خود و نامداران و آزادگان

(حکیم فردوسی توسی)

🔴 تماشای جاذبه‌های استان آذربایجان‌شرقی در "مستند مسافر آذران"

🔴 ایران‌گردی با مهدی خلیلی

«مسافر آذران» سری جدید مجموعه مستند «اهل سفر» به تهیه کنندگی میترا روحی‌منش و کارگردانی یاسر طالبی از تولیدات جدید شبکه مستند سیما است که به معرفی جاذبه‌های تاریخی طبیعی و گردشگری استان آذربايجان‌شرقی پرداخته است.

تهیه کننده «اهل سفر» درباره‌ی این مستند گفت: این مجموعه در سری جدیدش که با نام «مسافر آذران» پخش می‌شود به جاذبه‌های تاریخی، گردشگری، مردم شناسی، آداب و سنن اهالی منطقه و منابع طبیعی و محیط زیست آذربایجان‌شرقی پرداخته است.
روحی‌منش درباره تولید سری جدید این مجموعه گفت:‌ پیش تولید این مجموعه چهار ماه طول کشید،‌ پروژه تولید دو بار، اول به دلیل کسالت و بار دوم به دلیل از اسب افتادن راوی مجموعه جناب آقای خلیلی متوقف شد و کار پس از بهبودی ایشان از سر گرفته شد،‌ خوشبختانه مجموعه حالا آماده پخش شده و در نوروز [۱۴۰۲ خورشیدی] زیبایی استان آذربایجان‌شرقی را پیش روی مخاطب می‌گشاید.
این تهیه کننده درباره تولید مجموعه مستندهای «اهل سفر» هم گفت: ایران سرشار از جاذبه‌هایی است که حتی ایرانیان هم کمتر از آن مطلع هستند،‌ هدف من از آغاز اول معرفی همین زیبایی‌ها و جاذبه‌ها به مردم کشورمان و سپس در سطح بین‌الملل بود.
روحی‌منش گفت:‌ «مسافر آذران» در ایام عید [نوروز ۱۴۰۲ خورشیدی] هر شب با روایت مهدی خلیلی از شبکه مستند پخش می‌شود و فرصتی را برای بیننده فراهم می‌کند تا جاذبه‌های استان آذربايجان‌شرقی را از نزدیک تماشا کند.
«اهل سفر» در شبکه مستند تولید شده و از عوامل آن می‌توان به از دیگر عوامل آن می‌توان به تدوین‌گر: فرحبخش فرهیدنیا، تصویربردار: امین مافی، نویسنده و کارگردان: یاسر طالبی،‌ صدابردار: سید مجید حسینی، برنامه ریز و دستیار کارگردان: حسن جعفری و طراح، مجری طرح و تهیه‌کننده: میترا روحی منش اشاره کرد.



🔴 این مجموعه را که از سه‌شنبه یکم فروردین ۱۴۰۲ خورشیدی در جدول پخش شبکه مستند سیما قرار گرفته‌، می‌توان از طریق تارنما و برنامک "تلوبیون" مشاهده کرد.



@IranDel_Channel

💢
👍5👎1
🔴 #توییت_خوانی

✍️ بازتابِ یک نگاه، بازتابِ یک دیدگاه



🔴 پی‌نوشت:
انتشار یک توییت به معنی تأیید تمام مواضع فرد توییت‌کننده نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍11
🔴 #توییت_خوانی

✍️ بازتابِ یک نگاه، بازتابِ یک دیدگاه



🔴 پی‌نوشت:
انتشار یک توییت به معنی تأیید تمام مواضع فرد توییت‌کننده نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍6
🔴 #توییت_خوانی

✍️ بازتابِ یک نگاه، بازتابِ یک دیدگاه



🔴 پی‌نوشت:
انتشار یک توییت به معنی تأیید تمام مواضع فرد توییت‌کننده نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍6