ایران‌دل | IranDel
3.74K subscribers
1.24K photos
977 videos
41 files
2.02K links
همه عالم تن است و ایران‌ دل ❤️

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
Download Telegram

🔴 چهاردهم اَمُرداد، سالروز صدور فرمان مشروطيت

یکی از آثار مهمی که به نهضت مشروطه و اهمیت آن در تاریخ ايران پرداخته است بخش دوم از جلد دوم کتاب «تأملی دربارهٔ ایران» با زیر عنوان «مبانی نظریهٔ مشروطه‌خواهی» اثر دکتر سید جواد طباطبایی است.

بخش‌های مهم این کتاب در سه بخش منتشر شده است.

بخش نخست را می‌توانید در تصویر‌نوشته‌های بالا مطالعه نمایید.

بخش دوم و بخش سوم هم در فرسته‌های پسین منتشر شده است.


بخش دوم

بخش سوم


🔴 منبع: ایران پایدار


@IranDel_Channel

💢
👍17👎1

🔴 «اساس مشروطیّت، جزئاً و کلاً تعطیل‌بردار نیست.»

نگاهی کوتاه به اصلِ هفتمِ متمم قانون اساسی مشروطه، به مناسبت سالروز صدور فرمان تأسیس مجلس شورای ملی

✍️ حامد عامری گلستانی

اصل هفتمِ متمم قانون اساسی مشروطه، یکی از مهم‌ترین اصول آن است، که می‌توان آن را محافظِ بنیان و اساسِ مشروطیت دانست.
عموماً هنگامی که سخن از مشروطیت به میان می‌آید، در کنار بحث دربارهٔ اساس آن، که مبتنی بر Constitution و اصولِ حکومتِ قانون است. فهمی که کمابیش دربارهٔ مشروطیت ایران وجود داشت، چنین بود‌. به این‌خاطر، پس از صدور فرمانِ تأسیسِ مجلس شورای ملّی، سه «نظام‌نامه» با مقاصد مختلف نوشته شد: نظام‌نامهٔ انتخابات، «نظام‌نامهٔ اساسی» و سپس متمم آن که دیگر، نامِ قانون اساسی به خود گرفته و تاکنون نیز بدین نام خوانده می‌شود.

با نگاهی به اصولِ متمم قانون اساسی مشروطه، می‌توان دریافت که این قانون مهم، به‌رغم داشتنِ اشکالات و نقایص، تا حدّی توانسته است «اغراض» مشروطه‌خواهی و تجددِ سیاسی را در ایرانِ عصرِ خود به منصه‌ظهور برساند. این «اغراض»، بیش از همه مفاهیم و مقولاتی بودند که اصل هفتمِ متمم، به‌دنبال حفاظت از آن‌ها نوشته شده بود. «کل» مشروطه، مشخص بود: حکومت جدیدِ مبتنی بر قانون اساسی با شاکلهٔ کمابیش روشن و حفاظت از آن هم امری نبود که نتوان دربارهٔ آن چند و چون کرد.
اما، این «جزء»های مشروطه، نظیر اصلِ برابری، آزادی، تفکیک قوا، نمایندگی، حکومت قانون، و...بودند که همواره در معرض آسیب و مخاطره و حداقل مناقشه قرار داشتند.
وجود مناقشات و مخاطرات از سمت حکومت، برخی از اهلِ شریعت، بیگانگان و حتی نیروهای سیاسی و اجتماعی موجود، بخش‌هایی از این آسیب‌ها بود که همان زمان نیز در «افق انتظار» اهلِ نظر و عمل قرار داشت. بنابراین، یکی از عقلانی‌ترین کارها، حفاظت از «اساسِ مشروطیت» چه در آن زمان و چه در آینده بود و اصل هفتم، به این سبب دارای اهمیت بسیاری برای این حکومت نوپا بود. البته سیر حوادث به نحوی جلو رفت که مشخص شد این دوراندیشی، کاملاً درست بوده و اگرچه مشروطیت «کلاً» تعطیل نشد، بارها و به بهانه‌های گوناگون «جزئاً» مورد تعرّض، قرار گرفته و «تعطیل» گردید.


@IranDel_Channel

💢
👍17👎2

🔴 سردرگمی مدیریتی و لایحهٔ مقابله با محتوای خلاف واقع

✍️ احسان هوشمند

بالاخره پس از چند روز اعتراض به ارسال لایحهٔ مقابله با محتوای خلاف واقع توسط دولت به مجلس، دولت رسماً خواستار استرداد لایحه شد. آن‌گونه که معاونت حقوقی رئیس‌جمهور گفته است، لایحهٔ مقابله با محتوای خلاف واقع در فضای مجازی بنا بر الزام مندرج در مصوبهٔ سال ۱۳۹۹ شورای عالی فضای مجازی، توسط قوه قضائیه در مهر‌ماه ۱۴۰۲ تهیه شده و به‌عنوان لایحهٔ قضائی به دولت ارسال شده و پس از ارسال این لایحه به دولت، بررسی لایحه در دولت از دی‌ماه ۱۴۰۳ آغاز شده است.


🔴 این یادداشت را از «اینجا» بخوانید.


@IranDel_Channel

💢
👍10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 دور مشروطه‌خواهان آمد...


ای امان از فراقت، امان
مُردم از اشتیاقت، امان

از که گیرم سراغت، امان (امان امان امان امان)

مژده ای دل که جانان آمد
یوسف از چَه به کنعان آمد

دور مشروطه‌خواهان آمد (امان امان امان امان)

عارف و عامی سر می نشستند
عهد محکم به ساقی بستند

پای خم توبه را بشکستند (امان امان امان امان)

چشم لیلی چو بر مجنون شد
دل ز دیدار او پر خون شد

خون شد از راه دل بیرون شد (امان امان امان امان)

شکرلله که هجران طی شد
دیده از روی او روشن شد

موسم عشرت و شادی شد (امان امان امان امان)

شکرلله که آزادی شد
مملکت رو به آبادی شد

موسم عشرت و شادی شد (امان امان امان امان)


🔴 ترانه از عارف قزوینی
با صدای جواد بدیع‌زاده


به نوشتهٔ عارف قزوینی در دیوانش، این تصنیف سال ۱۳۲۶ ه. ق پس از مرگ شیدا در «ورود فاتحین ملت به طهران» ساخته شده است. موسی خان معروفی هم بعداً تنظیمی از این اثر صورت داد که کمابیش مبنای اجراهای بعدی قرار گرفت.



@IranDel_Channel

💢
👍21

🔴 «ناترازی سیاسی، ریشۀ همۀ ناترازی‌ها»

✍️ مهدی تدینی

کمبود برق رو همه داریم با پوست و گوشتمون، با بی‌برقی در گرمای سر ظهر تابستون لمس می‌کنیم. تعبیرِ خوش‌لحن و موجهِ «ناترازی» در رسانه‌ها سر زبون‌ها افتاده که معناش چیزی جز «کمبود» نیست. اگر بگید «ناترازی» داریم، شنونده چیزی نخواهد گفت، اما اگر بگید «کمبود» داریم، شنونده بی‌درنگ می‌پرسه چرا کمبود داریم؟ ناترازی چیز پیچیده‌ای به نظر می‌رسه که اغلب هم سعی می‌شه تقصیرش رو بنویسند به پای نحوۀ مصرف مردم. بهتره کلاً این کلمۀ منحوس «ناترازی» رو بندازیم در سطل آشغال و به جاش بگیم «کمبود» تا نصف راه برای حل مشکل رو رفته باشیم.

شاید برای مثال در مورد کمبود آب بشه گفت این کمبود تا حدی به امور طبیعی ربط داره و تا حدی هم به نحوۀ مدیریت کلان کشور. گرچه با اینکه مسائل رو بندازیم گردن طبیعت اساساً مخالفم ــ در واقع نارفیقیِ طبیعت چیز جدیدی نیست، بلکه واقعیت بنیادین این جهان بود و اصلاً انسان در یک فرایند «استعلای عملی» (یعنی با تلاش برای چیرگیِ دائم بر وضعیت فعلی‌ش و نیل به وضعیت بهتر) موفق شد، طبیعت چموش رو به گهوارۀ آسایش و آرامش خودش تبدیل کنه ــ مگر مواقعی که طبیعت قدرت‌نمایی می‌کنه و مثل فیلِ دست‌آموز و رام سیرک، ناگهان رم می‌کنه و کل سیرک رو ویران می‌کنه... به هر حال اشاره به طبیعت یعنی مدیریت انسانی در انجام کاری که اصلاً مدال افتخار انسان‌هاست، ناکام بوده، و چه‌بسا عذر بدتر از گناه باشه.

اما کمبود برق رو نمی‌شه به چیزی مگر مدیریت کلان ربط داد. ناترازی نداریم، کمبود برق داریم که این یعنی سرمایه‌گذاری در تولید برق متناسب با نیازهای شهری و صنعتی رشد نکرده. اگر دست از بزک‌کردنِ لفظیِ معضلات برداریم، چاره هم خیلی روشن خواهد بود: باید در این حوزه، سرمایه‌گذاری صورت بگیره ــ ترجیحاً خصوصی.

چرا کشوری که یکی از بزرگ‌ترین ذخایر گازی دنیا رو داره، باید کمبود در تولید برق داشته باشه؟ با این انرژی عظیم، کمبود انرژی یعنی چه؟ آیا باز هم همون حکایت کمبود شن در صحرای شن تحت مدیریت دولتی نیست؟

پس جواب روشنه: سرمایه‌گذاری در این حوزه. درهای کشور باید باز باشه تا شرکت‌های انرژی خارجی بتونن در اسرع وقت قراردادهایی برای تولید برق انجام بدن؛ و اگر لازمه در استخراج منابع، سهیم بشن. اینکه با این وضعیتِ بغرنج، و به رغم کمبودِ یکی از لوازم اصلی زندگی مدنی و صنعتی، برخی آسوده‌خاطر از بی‌اهمیت بودنِ فعال شدن مکانیسم ماشه و برگشتن تحریم‌های گسترده صحبت می‌کنند، نشون می‌ده عزمی برای حل این معضلات ندارند. مشکلات این کشور فقط با نجات اقتصاد از چمبرۀ سیاست امکان‌پذیره، هیچ راه دیگه‌ای هم نداره. طفره از این واقعیت فقط به بلایی برای طفره‌روندگان بدل خواهد شد.

اما مسئلۀ دیگه... جامعه رو دنبال نخودسیاه نفرستید! این بحث که کارآفرینان، ترغیب می‌شن به اینکه برقشون رو خودشون تولید کنند، فقط تعمیق سوءمدیریته! کارآفرین که نباید خودش برقش رو تولید کنه! تولید باید تخصصی باشه تا بیشترین کاهش در هزینه‌های تولید، محقق بشه؛ این اصل و اساس تولیده. تولید انرژی به عنوان ابزار پایه‌ای برای تولید باید در ابعاد کلان ــ در کلان‌ترین ابعاد ــ صورت بگیره، وگرنه به گرون شدن تولید و در نتیجه افت رقابت‌پذیری تولیدات ایرانی منجر می‎شه. دست از این چاره‌های نامعقول بردارید!

از این مهمتر... در کشوری که روی اقیانوس گاز خوابیده تولید برق با انرژی خورشیدی آینده‌ای نداره. به محض اینکه تولید برق با منابع گازی میسر بشه، برق خورشیدی دیگه مقرون‌به‌صرفه نیست و با یک فوتِ سوخت گازی از بازار پرت می‌شه بیرون. در سرزمین سوخت‌های فسیلی، انرژی خورشیدی بچه سرراهیه. جنگیدن با واقعیت‌های بازار فقط به سرمایه‌سوزی، عقب‌انداختن تولید و توسعه و اخراجِ بیش‌ازپیشِ تولیدکنندۀ ایرانی از بازارها خواهد انجامید. تولیدکنندۀ ایرانی بیش از پیش جایگاهی در خارج نخواهد داشت و باز باید دیوارهای بلندتری دور کشور کشید تا بتونه کالایی رو که ناخواسته گرون تولید می‌کنه به زور دولت به مصرف‌کنندۀ بیچارۀ ایرانی که گزینۀ دیگه‌ای نداره بفروشه.

دو دهۀ اخیر رو به سنگین‌ترین بهای ممکن به پای غنی‌سازی ریختیم، در حالی که می‌شد در این دو دهه بر توسعۀ نیروگاه‌های هسته‌ای (و نه سوخت هسته‌ای) و همچنین بهره‌برداری از انرژی‌های فسیلی تمرکز کنیم. از این طریق می‌تونستیم ارزون‌ترین انرژی رو تولید کنیم تا هم برای تولیدکنندۀ داخلی مزیت بزرگی ایجاد کنیم و هم به مقصد مطلوبی برای سرمایه‌های جهانی تبدیل بشیم تا در ایران با انرژی ارزون برای خودشون مزیت کسب کنند.

می‌شه همچنان مصرانه‌تر از قبل راه غلطی رو رفت... ولی انتظاری جز بدتر شدن شرایط نباید داشت. ریشۀ همۀ ناترازی‌ها «ناترازی سیاسی»ـه ــ یعنی ناترازی بین نیازهای کشور و تصمیم‌های سیاسی؛ تصمیم‌ها مبتنی بر نیازها نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍19

🔴 جشن‌های ایرانی روزگار تیمور لنگ

✍️ محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستهٔ زبان و ادبیات فارسیِ دانشگاه فردوسی مشهد

لطف‌الله نیشابوری (ف ۸۱۲ هجری) شاعر توانا و شیعۀ ایران‌گراست که همزمان با تیمور لنگ می‌زیسته و او را در قصایدی با عنوان خسرو ایران و توران، مدح گفته است. در قصیده‌ای نام چند جشن ایرانی را ثبت کرده است:

جشن نوروز دهد شش جهت غبرا را
زینت و زیب خصوصاً چمن و صحرا را

نوبهار است دگر جشن و در این هر دو مقیم
حاضر آرَد مُل حَمرا و گل حمرا را

جشن روزافزون در سایه خضرا بنشان
هم ز حمرا تب سودا و تف صفرا را

جشن گرمای مرا کام طلب زان عارض
که کشد بر سمن از غالیه بر طغرا را

کوکب جشن جهانتاب چو ‌بنمود عیان
بر سمند طرب و لهو فکن تبرا را

گرچه آرای طرب جشن جهان‌آرامست
تو بیارای به رخ جشن جهان‌آرا را

جشن مهرست که بر فضل ربیعش فضل است
چون بر انواع تکلم سخن غَرّا را

گوش کن جشن خزان رمز و رموز رمزان
تا فراموش کنی قال و قل قُرّا را

جشن سرمای فراگیر چنان بزم که کس
نکند یاد در او بزمگه دارا را

به می و میکده در جشن شب‌افروز افزای
پر نوا کن ز صدا این تتق خضرا را

جشن بهمن همه را با رخ ساقی‌ست نظر
ناله وامق و جشن نظر عذرا را

رای جشن ملکی کن سوی صحرا چو صبا
نقش فرخار کند بار دگر خارا را

دیوان لطف‌الله نیشابوری (ص۲۳۴)


توضیحاتی دربارۀ جشن‌هایی که در قصیدۀ لطف‌الله نیشابوری آمده است

جشن روزافزون: نوروز است که روزها بلند می‌شود.
«آن درجات که از اوّل حَمَل بُوَد تا آخر سنبله عالیه خوانند که روز فزونی گیرد و از اوّل میزان تا آخر حوت منقّصه خوانند که روز نقصان گیرد». (شهمردان۲ /  روضة المنجمین،  ۹۰)

هوای عالم شد معتدل ز عدل تو زان
شدست دولت تو چون بهار روز افزون (جمال عبدالرزاق)

جشن گرما: تیرگان
تیرگان است که به جشن آب‌پاشان هم شهرت دارد.
سیزدهم ماه تیر "تیرروز در تیرماه" بود و جشن تیرگان برگزار می‌شد. این جشن بنا‌بر اسناد موجود از دورۀ مادها به این سو رواج داشته است. ابوریحان می‌گوید تیرگان را "عید الاغتسال" (جش تن‌شستن) گویند و در این روز پارسیان اندام خود را می‌شویند. «از آن روز تن‌شستن در آن چشمه و همۀ چشمه‌ها تبرکاً مرسوم گشت؛ و مردم آمل به دریای خزر درآیند و تمام روز آب‌بازی کنند.» (آثارالباقیه، ۲۷۲؛ و تلخیص در قانون مسعودی، ۲۶۸)»
یا فکند آرش‌ کمانی تیری از آمل به مرو
کز طرف فرخنده جشنی تیرگان آراستند
(قاآنی، ۱۲۷۰ ق: ۷۱۱)

جشن مهر و خزان:
جشن مهرگان است: «روز شانزدهم مهرماه، مهرگان است» (البتانی، ۲۹۹ ق: ۱۰۰).
مهرگان، کو جشن نوشِروان بود، خرَّم گذار
با نگارِ نوش‌لب جشنِ ملک نوشیروان (ازرقی هروی)

جشن شب افروز:
منوچهری دامغانی در وصف جشن سده گفته است:
آمد ای سید احرار! شب جشن سده
شب جشن سده را حرمت، بسیار بود
برفروز آتش برزین که درین فصل شتا
آذر برزین پیغمبر آذار بود
آتشی باید چونانکه فراز علمش
برتر از دایرهٔ گنبد دوار بود

جشن بهمن: بهمن‌گانه (بهمنجنه)
جشن روز دوم بهمن که به آن بهمنجنه نیز می‌گویند هنگامی فرا‌می‌رسد که بهمن‌روز (دومین روز ماه پارسی) با ماه بهمن در یک روز باشند. واژۀ بهمنجنه، عربی‌شدۀ بهمن‌گان است به قاعدۀ مهرگان و تیرگان. اسدی توسی (ف۴۶۵ق) مؤلف کتاب لغت فُرس، کهن‌ترین لغت‌نامۀ پارسی، دربارۀ بهمنجنه نوشته است: «بهمنجنه: جشنی است که دوم‌روز از بهمن‌ماه کنند و طعام‌ها سازند و بهمن سرخ و زرد بر سر کاسه‌ها نهند و ماهی و تره و ماست آرند.» (اسدی توسی، ۴۶۵ق:۴۷۲). انوری ابیوردی در قصیده‌ای تصریح کرده که جشن بهمنجنه در روز دوم بهمن ماه است:
اندر آمد ز در حجرۀ من صبحدمی
روز بهمنجنه یعنی دوم از بهمن ماه
سال بر پانصد وسی و سه ز تاریخ عجم
گفت برخیز که از شهر برون شد همراه
(انوری، ۵۸۵ق: ۱/ ۴۱۵)

@IranDel_Channel

💢
👍17
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اجرای سرودِ میهنی «ای ایران» در آیینِ «بزرگداشتِ یکصد و نوزدهمین سالگرد نهضت مشروطیت ایران» در شهر تبریز


چهاردهم امُرداد ماه ۱۴۰۴ خورشیدی
تبریز - تالار پتروشیمی
اجرا توسط گروه کُر فرهیختگان تبریز


🔴 ویدئو از مهدی صنیعی


@IranDel_Channel

💢
👍49👎1
🔴 نخستین نشست علمی «خردسرای فردوسی تهران»

فرصتی برای ارائه پژوهش‌های جدید روشمند، فرضیه‌های جدید و تبادل‌نظر


سخنرانان:
نعمت‌الله فاضلی
امیرحسین ماحوزی
جواد رنجبر درخشی‌لر


شاهنامه‌خوان:
طاهره بهرامی

مدیر نشست:
مهتاب حاجی‌محمدی


زمان:
یکشنبه ۱۹ امُرداد ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۷

جایگاه:
تهران، خیابان وصال شیرازی، کوچه مریم شیرین‌بیانی، موزهٔ تصاویر معاصر


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢
👍14
🔴 فروغی‌فروغی کردن

✍️ مهدی تدینی

قبلاً عرض کرده بودم که تمجید از فروغی (یا به قول خودم فروغی‌فروغی کردن) شده ژست. اما این ژست در واقع، توخالی، سرپوش و فقط برای تظاهر به عقلانیته!

البته همهٔ اینا نشون میده فروغی به منزلهٔ نماد عقلانیت کشف شده‌، که کشف خجسته‌ایه؛ منتهی این درک به پیش‌نیازهای ملی - لیبرال - محافظه‌کار نیاز داره که این مصادره‌کنندگانِ نام فروغی ازش بی‌بهره‌اند.

حالا یه صفحه‌ای تحت عنوان «نواندیشیِ دینی» رفته بود از هوش مصنوعی پرسیده بود «دلیل بت‌سازی از فروغی و تخریب مصدق چیه». جوابش رو هم هوش مصنوعی داده بود، همون رو منتشر کرده بود. با توجه به اینکه احتمالاً اون صفحه از من هم بابت این به اصطلاح بت‌سازی ناراحته، می‌خواستم از همین تریبون بهش بگم، اگر قرار باشه کسی رو به مصدق ترجیح بدیم علی‌الحساب فروغی نیست، زاهدیه. برو از هوش مصنوعی معناش رو بپرس.
آخه مقایسۀ فروغی و مصدق؟! چطور میشه کسی رو که از بانیان اصلی توسعه و مدنیزاسیون بوده، با کسی مقایسه کرد که تمام ــ مطلقاً تمامِ ــ اون توسعه و مدنیزاسیون رو زیر سؤال می‌بره؟!

برای مقایسه، همون مصدق و زاهدی مقایسۀ کافی و درستیه.

@IranDel_Channel

💢
👍35👎9
🎥 صحبت‌های زنده‌یاد استاد جلال‌الدین همایی دربارهٔ ویژگی‌های کتاب تاریخ بیهقی


@IranDel_Channel

💢
👍18
📷 تابلوی فردوسی:
اثری از استاد محمود فرشچیان


جایگاه نگهداری: کاخ‌موزهٔ سعدآباد تهران


اساطیر، تاریخ، فرهنگ، ادبیات و نظام سنت ایران هم پیچیده‌ست، هم زیباست و هم شگفت‌انگیز؛ چونان تابلوهای استاد محمود فرشچیان


یاد و نام استاد محمود فرشچیان تا ابد گرامی و مانا



#یادها

@IranDel_Channel

💢
👍40👎3
ایران‌دل | IranDel
🔴 نخستین نشست علمی «خردسرای فردوسی تهران» فرصتی برای ارائه پژوهش‌های جدید روشمند، فرضیه‌های جدید و تبادل‌نظر سخنرانان: نعمت‌الله فاضلی امیرحسین ماحوزی جواد رنجبر درخشی‌لر شاهنامه‌خوان: طاهره بهرامی مدیر نشست: مهتاب حاجی‌محمدی زمان: یکشنبه ۱۹ امُرداد…

🎙 ذهنیت و عینیت در شاهنامه

سخنران:
جواد رنجبر درخشی‌لر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

۱۹ امُرداد ماه ۱۴۰۴ خورشیدی
نخستین نشست علمی «خردسرای فردوسی تهران»


🔴 در این سخنرانی می‌شنویم:

[به نقل از دکتر جواد طباطبایی] ادبیات را باید از دستِ ادیبان، خارج کرد.

ادبیات فارسی، صورت‌بندی اندیشه در ایران است و صرفاً زیبایی‌شناسی و مباحثِ احساسی نیست.

حتی در ضعیف‌ترین دیوان‌های شعر فارسی از منظر ادبی،‌ اندیشه‌های درخشانی می‌یابیم.

ما ایرانیان پیش از غربی‌ها و ملّت‌های دیگر، جهان را شناخته و صورت‌بندی کرده‌ایم. اسطوره‌های ما صورت‌بندی اولیهٔ هستی‌شناسی ما ایرانیان است.

باید هستی‌شناسی ایرانی و صورت‌بندی آن را در متونِ مختلف بشناسیم و بر مبنای آن به سمت شناخت آن اندیشه حرکت کنیم.

یکی از ویژگی‌های ایرانی بودن، «روحیّه» است. روشنفکران از سال ۱۳۳۲ روحیّه را از ما گرفتند و آه و ناله در کشور ما شروع شد و چون نخست‌وزیری برکنار شده بود، کلِّ بشریت زیر سؤال رفت و ۷۰ سال است که این آه و ناله‌، تمام نمی‌شود.

روشنفکری، روحیه را از ما ایرانی‌ها گرفت. روحیه مهم‌ترین چیزی‌ست که ما را پایدار نگه می‌دارد. در طول تاریخ طولانی ایران با این همه تجاورها و جنگ‌ها که داشته‌ایم، ما با روحیه توانسته‌ایم، خودمان را نگه داریم.

روحیه در ذهنیّت است، در رؤیاست و عینیّت ندارد. دنیای مدرن، دنيای عینیّت و دنیای شمارش و اندازه‌گیری است، چیزی که ما در آن، در ۲۰۰ - ۳۰۰ سال گذشته، سخت، شکست خوردیم و در عینیّت، مسئله‌دار شدیم.

قهرمان، جز عینیّت‌های تاریخِ ما بوده است.
روشنفکری حتی قهرمان/پهلوان را نیز از ما گرفت و گفت هر کدام از شما یک قهرمان هستید!


🔴 این سخنرانی را از پوشهٔ شنیداریِ «پیوست» بشنوید.


@IranDel_Channel

💢
👍20👎3

🔴 ‌«جوادخان کشته شد؛ اما ایران که نمرده است»

سرنوشت تلخ ایران در قفقاز

✍🏻 رضا حبیبی

دو سده پیش، روزی که در نوامبر ۱۸۰۳، سروناز خانم همسر جوادخان قاجار (آخرین حاکم ایرانی گنجه) پس از کشته شدن همسرش به دست قوای روس، فریاد زد:
«جوادخان کشته شد، اما ایران که نمرده است. همه جا را سنگر ببندید و آماده باشید تا به جواد خان بپیوندیم. شاهنامه را بیاورید تا تفألی بزنیم. امروز روز رزم است و دیوان حافظ را جایی نیست» و وقتی کتاب را گشود، با بانگ رسا گفت «گوش کنید که چه می‌گوید: همه سر به سر تن به کشتن دهیم / از آن به که کشور به دشمن دهیم»
کسی فکر نمی‌کرد روزی برسد که قفقاز، محل رقابت چهار دولت روسیه، ترکیه، امریکا و اسرائیل باشد و ایران با تاریخ مشترک سیاسی - فرهنگی - اجتماعیِ حدود ۲۵۰۰ ساله با این منطقه، محلی از اِعراب در تعیین مناسبات آن نداشته باشد!

در حدود سه دهه‌ای که از شکل‌گیری جغرافیایی سیاسی به نام «جمهوری آذربایجان» به عنوان کشوری مستقل می‌گذرد، می‌شد همزمان با احترام به مرزهای تثبیت شدهٔ بین‌المللی، این کشور نوپا، در ارتباط با اصل و خاستگاه تاریخی خویش یعنی ایران، در مسیر بازیابی پیوندهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود قرار داده شده و به حق در دایرهٔ نفوذ تاریخی ایران قرار گیرد.
اما به دلایل مختلف این اتفاق نیفتاد. برخی به دلیل مناسبات سیاسی و گرایشات داخلی شکل یافته در این جمهوری تازه‌تأسیس و برخی به دلیل تلاش‌های روسیه و ترکیه که به دلایل مختلف، خواهان بسطِ نفوذ خود در این منطقه بودند.
اما نگارنده بر این باور است اصلی‌ترین دلیل عدم بازیابی پیوندهای ایران با این جغرافیای سیاسیِ دورافتاده از مام میهن، فعل‌ها و تَرکِ فعل‌هایی است که در چند دهه گذشته از طرف کشورمان اعمال شده است.
در طول چند دهه گذشته، ما حوزه‌های نفوذ تاریخی خود را که دارای اشتراکاتِ بسیار فرهنگی و پتانسیل‌های فراوان برای همکاری‌های اقتصادی با آنها بوده و در صورت همراهی آنها کمربند امنیتی - اقتصادی مهمی را از قفقاز تا مرزهای چین و هند در اختیار سیاست‌گذاران ما قرار می‌دهد، رها کرده و در حوزه‌هایی به صرفِ وقت و هزینه‌های مالی و سیاسی پرداخته‌ایم که به احتمال فراوان به دلایل مختلف از جمله ترکیب قومی - مذهبی آن جوامع، بُعد فاصله با ما، مناسبات منطقه‌ای و جهانی و ... سودآوری چندانی در جهت منافع اولیهٔ ملّی ما نخواهند داشت.
همچنین فراموش کردیم که در اِعمال سیاست‌های نفوذ، در حالت کلی مخاطب و گروه هدف سیاست‌های نفوذ، دولت‌ها هستند. یعنی مجموعه سیاست‌های نفوذ در نهایت باید منجر به همراه شدن دولت‌ها با مجموعه سیاست‌های نظامی، فرهنگی، اقتصادی و ... ما باشد. حمایت از گروه‌هایی خاص (مذهبی، قومی و ...) در داخل کشورهای هدف، حتی اگر تأمین‌کنندهٔ موقت اهداف برنامه‌ریزی شده باشد، موجب دوری دیگر گروه‌های حاضر در آن کشورها از ایران و بی‌ثباتی منافع ما در کشور هدف خواهد شد.
رویکردهای کشورمان در اِعمال سیاست‌های نفوذ که عمدتاً با محوریت گروه‌های جمعیتی شیعه و در صورت عدم امکان با محوریت گروه‌های اسلام‌گرا انجام می‌شود، نتیجه‌ای جز دوری روزافزون بسیاری گروه‌های جمعیتی غیرشیعه و دولت‌های سکولار منطقه از ایران و شکل‌گیری دیوار بی‌اعتمادی بین آنها و کشورمان به همراه نخواهد داشت.

سیاست‌‌ورزی اشتباه در حوزهٔ قفقاز، در سالیان اخیر همچنان ادامه و امتداد داشته، اما این‌بار با قالب و محتوایی جدید. «طرح دوگانه‌هایی چون خاک اسلام - خاک کفار»، «گفتمان‌هایی چون تقلیل روابط بین‌الملل از منافع ملی به قوم و خویشی» و «نفوذ و اثرگذاری جریاناتی در سپهر سیاسی کشور که برخی مسئولان را به کم‌اهمیت بودن فاجعه‌ای چون دالان زنگه‌زور متقاعد کرده‌اند» نمونه‌هایی از این قالب و محتوای جدید می‌باشند.

امروز نمی‌توان گذشته را تغییر داد، اما می‌توان از مرور آن برای اصلاح رفتار در حال و آینده استفاده کرد.
آنچه اهمیت دارد این‌ست که در تعیین کنش‌ها و واکنش‌ها در روابط بین‌الملل فقط یک اصل وجود دارد؛ تأمین حداکثری و در اسرع وقتِ منافع ملی.
آنچه که امروز در پارهٔ تن جداشدهٔ ایران در حال رخ دادن است، هرچه که باشد، قطعاً در راستای منافع ملی ایران نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍25👎1
ایران‌دل | IranDel
🔴 ‌«جوادخان کشته شد؛ اما ایران که نمرده است» سرنوشت تلخ ایران در قفقاز ✍🏻 رضا حبیبی دو سده پیش، روزی که در نوامبر ۱۸۰۳، سروناز خانم همسر جوادخان قاجار (آخرین حاکم ایرانی گنجه) پس از کشته شدن همسرش به دست قوای روس، فریاد زد: «جوادخان کشته شد، اما ایران…

🔴 «مسیرِ ترامپ» از استان سیونیکِ ارمنستان


🔴 از زنگه‌زور تا کانالِ ترامپ

(یادداشت نخست)

✍️ محمدعلی بهمنی قاجار

در مسئلهٔ زنگه‌زور، مطلوبِ ترکیه و «[جمهوری] آذربایجان»، سلبِ حاکمیتِ ارمنستان بر منطقهٔ حدفاصلِ نخجوان و خاکِ اصلی «جمهوری آذربایجان» یا حداقل ایجاد یک جادهٔ کریدوری باز با حاکمیّتِ «جمهوری آذربایجان» بود. اما مطلوبِ ایران و ارمنستان، بی‌تردید عدم هرگونه تغییر در وضعیتِ منطقه بود. به نظر می‌رسد آنچه که با ابتکار ترامپ انجام می‌گیرد، یک حدِّ وسطی بین مطلوبِ دوطرف است. حاکمیت و تمامیّتِ ارضی ارمنستان فعلاً تغییری نمی‌کند، جاده‌ای خاک اصلیِ «[جمهوری] آذربایجان» را به نخجوان وصل می‌کند، این جاده هم جزئی از حاکمیت و خاکِ ارمنستان خواهد بود، اما در مدیریت ارمنستان نبوده و مدیریت آن، برای مدتی طولانی به آمریکا واگذار می‌شود. تا همین‌جا زیان‌های ایران، بسیار است. ترکیه و باکو به هم متصل می‌گردند و موقعیتِ انحصاری ایران برای اتصال باکو و نخجوان از میان می‌رود، اما اگر رابطهٔ ایران و آمریکا خصمانه نباشد، ارتباط ایران با ارمنستان و اروپا قطع نمی‌شود. ایران باید در ساختِ جاده، مشارکت داشته باشد و چهارراهی در وسط جاده، ایجاد گردد تا راه ایران به ایروان هم قطع نشود. الان و به طور خاص در مورد همین مصداقِ مرز ایران و ارمنستان، تنها راهی که منافع ایران و اتصال ایران به قفقاز را حفظ می‌کند، رابطهٔ دوستانه ایران با آمریکا و غرب است نه روسیه و نه چین و نه سیاستِ اتمی شدنِ مورد علاقهٔ برخی تحلیل‌گران، هیچ‌کدام نمی‌تواند در شرایط فعلی کارساز باشد. اما مدیریتِ تنش، میان ایران و آمریکا و تنش‌زدایی میان طرفین، می‌تواند در بازی دادنِ ایران در کانالِ ترامپ مؤثر باشد. در جهانی که کریدورها از اهمیت به سزایی برخوردار است، ایران نباید اجازه بدهد که همه مسیرها با حذف ایران شکل بگیرد. ایران، چهارراه و شاه‌راه اتصالاتِ جهان و گذرگاه طبیعی است که چین و شبه‌قارهٔ هند و آسیای مرکزی را به خلیج فارس و قفقاز و خاورمیانهٔ عربی و اروپا وصل می‌کند. اکثر کانال‌هایی که مقدماتِ پی‌ریزی آنان در حال انجام است، بر پایهٔ حذفِ ایران هستند. چنین وضعیتی اگر عملی شده و تثبیت گردد، زیان‌های جبران ناپذیری برای ایران خواهد داشت. باز تنها راهکار برای جلوگیری از چنین وضعیتی، بازنگری کلی در سیاست خارجی ایران است. هر روز تأخیر در چنین تغییر اساسی، منافع ملّی و حیاتی ایران و در نهایت تمامیتِ ارضی و حاکمیّتِ ملّی و استقلال ایران را در معرض خطر قرار خواهد داد‌.


__

🔴 سیاستِ ملّی صحیح، دربارهٔ «مسیرِ ترامپ»

(یادداشتِ دوم)

✍️ محمدعلی بهمنی قاجار

نخست این‌که از عبارتِ جعلی و باکوپسندِ «کریدور زنگه‌زور» استفاده نکنیم؛ نام آن فعلاً «مسیرِ ترامپ» است؛ می‌توانیم آن را جادهٔ ارمنی اتصالی هم بدانیم.

اما از عنوان که بگذریم، دو رویکرد بسیار اشتباه از دیروز در مواضعِ دولت‌مردانِ ایرانی، نسبت به‌ مسئلهٔ جادهٔ اتصالِ ارمنیِ باکو به نخجوان وجود داشته [است]. هر دو رويکرد باید کنار گذاشته شود و رويکردِ سومی بر اساس منافع ملّی ایران اتخاذ گردد.

رويکرد اوّل: تداومِ شعارها و تهدیداتِ توخالی

‏این رويکرد فقط به کنار گذاشتن بیشتر ایران از معادلاتِ قفقاز می‌انجامد و در عمل خدمتی به ترکیه و «جمهوری آذربایجان» است.

رویکرد دوم: بی‌تفاوتی و کوچک‌نمایی

اما رويکرد دوم که از طرفِ دولتِ پزشکیان اتخاذ می‌شود، نادیده گرفتنِ اهمیتِ موضوع است؛ این هم مانند رويکرد اول خطاست.

حقیقت این است که «مسیرِ ترامپ» به زیانِ ایران است، اما به مراتب از «کریدورِ زنگه‌زوری» که باکو و آنکارا در پی آن بودند و مسکو هم با آن موافقت می‌کرد، بهتر است. کافی‌ست به سخنان سال گذشتهٔ [سرگی] لاوروف توجه کنیم. لاوروف (وزیر خارجه روسیه) سال گذشته در ضمن سفرِ پوتین به باکو، دربارهٔ ضرورت ایجاد زنگه‌زور گفت:
«ما طرفدار انعقاد سریع یک معاهدهٔ صلح، میانِ باکو و ایروان و رفعِ انسدادِ ارتباطات هستیم. متأسفانه، با توجه به جلوگیری از ارتباطات از منطقهٔ سیونیک، ارمنستان در حال نقضِ توافق نامه‌ای است که توسط پاشینیان امضا شده و درکِ چنین رویکردی دشوار است.»

روسیه و ترکیه و «جمهوری آذربایجان»، بر ارمنستان برای ایجاد یک کریدور ارتباطی فشار وارد گرده بودند. خود نفسِ ایجاد جادهٔ ارتباطی هم برای ارمنستان، بد و منفی نیست، اما آن چه باکو می‌خواست، حاکمیت بر این کریدور بود که مغایر با تمامیتِ ارضی ارمنستان بود و به درستی خطِّ قرمزِ ایران هم بود‌.



🔴 دنبالهٔ یادداشت را در بخشِ «مشاهدهٔ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍20👎6