ایران‌دل | IranDel
3.51K subscribers
960 photos
706 videos
40 files
1.6K links
همه عالم تن است و ایران‌ دل ❤️

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدئو را استاد کیهان کلهر (آهنگساز و نوازنده کمانچه) در اینستاگرام خود منتشر کرده و ذیل آن نوشته است:

تصنیف نغمه‌ی نوروزی
آهنگساز: روح‌الله خالقی
خواننده: غلامحسین بنان
شاعر: رهی معیری

به وقارِ بهار،
به خیرِ خنده‌ی کودکان،
به حرمتِ ناز شکوفه‌ها و جوانه‌ها،
به غنیمت همین دم که شاید فردا نباشد،
به امیدِ هنوز زنده در قلب مردم وطن،
‌بیفروزید شعله‌ی زندگی را تا کور شود دیده‌ی بدخواه.

نوروز بر شما زنان و مردان دلاور ایران خجسته باد.

@IranDel_Channel

💢
.
🔴 در تبریز، سربازِ هخامنشی و شیردال را از اِلمانِ نوروزی «پاساژ اطلس» حذف کردند!

🔴 "تهدیدی که تبدیل به فرصت شد."

✍️ #نیما_عظیمی، کنشگر فرهنگی تبریزی

از بی‌لیاقتی و کم شهامتی مسئولی که به چنین عمل مشمئزکننده‌ای تَن داده و لگام خود را به دست چند تَن قبیله‌گرا و چند رسانه‌ی زرد داده است، هرچه بگویم کم است! اما به میزانی بسیار بالاتر، باید از حماقت و بی‌سوادی و بی‌شعوری مسببین این اتفاق سپاسگزار بود. تعجب نکنید! باید سپاسگزاربود. هم از آن مسئول ترسو و هم از آن رسانه و همه‌ی افرادی که در جایگزین کردن نمادِ مقبره‌الشعرا کوشیدند و اکنون مشغول رقص و پایکوبی‌اند و برطبل شادانه می‌کوبند و در مالیخولیای خود سرود فتح می‌خوانند که ما فاتحیم.

به هر روی، تبریزِِ عزیز چند روز با سرباز هخامنشی و شیردال به استقبال هموطنان‌مان رفت و در ادامه نیز، بقیه‌ی نمادهای تخت جمشید - منهای مواردمذکور‌ - نگه داشته شد.
اما سپاسگزاریم که به برکت حماقت شما، نمادی از «مقبره‌الشعرا» نیز به آن المان افزوده شد. مقبره‌الشعرا، آرامگاه ایرانی‌ترین شاعران پارسی‌گوی و ایران‌پرست‌ترین مبارزانی ست که برای حفظ خاک میهن، غیورانه برای ایران جانسپاری کرده‌اند. از بلاهت شما در معرفی آرامگاه «ثقه‌الاسلام تبریزی» سپاسگزاریم. او از مبارزین مشروطه‌خواه و ملّی ایران به شمار می‌آید که بین علما دارای بیشترین رای در انتخابات دوره‌ی اول مجلس ملی ایران بود. فراموش نکنید: «مجلس ملی ایران».
از بی‌سوادی شما سپاسی ویژه را داریم که علی‌رغم این رفتار ابلهانه‌ی خود، سودمند بودید و «اسدی توسی»، شاعر پارسی‌گو و سراینده‌ی اثر حماسی «گرشاسپ‌نامه» را معرفی نمودید. آرامگاه این شاعر ملی ایران نیز در مقبره‌الشعراست.

اما... چرا دعواهای قبیله‌ای و جنگ‌های نژادی را کنار نمی‌گذارید؟! و از جانِ ایران چه می‌خواهید؟!؟!
جنگ‌های نژادی در عصر حاضر، شایسته‌ی هیچ انسانی نیست! نگارنده‌ی این سطور نیز، ستیزی با هیچ نژادی ندارد! اما در ستیز با لاطائلات شماهاست که ما شمشیرِ تیز و برنده‌ی «استناد» را از نیامِ تاریخ و دانش بیرون می‌کشیم و روی شاهرگِ جعلیات و گزافه‌گویی‌های شما می‌گذاریم! شمایی که با زبان فارسی و تاریخ ایران و ملیت ایرانی، سرستیز دارید! شمایانی که به نظامی گنجوی، "تورکی" یاد می دهید! و با شاهنامه و فردوسی، سرستیز دارید! چرا که فردوسی از ایران دفاع می‌کند و شاهنامه از «آذرآبادگان» می‌گوید! شاهنامه از خِرَد می‌گوید! پس پُر واضح است که با آن دشمنی کنید! شمایانی که عمله‌ها و پس‌مانده‌های اربابان ریز و درشت‌تان هستید و با پیروی از تمام اهداف ایران‌ستیزانه، قصد دارید «همبستگی ملی ایرانیان» را تخریب و تکوینِ «دولت ملی ایران» را به تاخیر بیندازید! چرا که از این دو مفهومِ ایران‌ساز، بسیار هراسانید! پس با غرض و برای ایجادِ فاصله و شکاف در تار و پود «ملت ایران»، دست به دامان دروغید و با هدفی مشخص، مردمِ آذربایجان را جدای از ایران و «تورک میلتی» می‌نامید! اما کام‌تان تلخ خواهد شد اگر بخوانید از شاعر ایرانی، «قطران تبریزی» که از قضا آرامگاهش در همین مقبره‌الشعرای تبریزاست و هزار سال پیش، پاسخی به این حجم از بلاهت و شناعت شماها داده است:
«اگرچه داد ایران را، بلای تُرک ویرانی
شود از عدلش آبادان، چو یزدانش کند یاری»!

همچنین می‌دانم که نام ارجمند «جواد آذر» به گوشِ نامبارک شما بی‌خردانِ قبیله‌گرا نخورده است که این چنین قرارگرفتنِ نمادِ مقبره‌الشعرا در آن اِلمان را فتح‌الفتوحِ «تورک میلتی» می‌پندارید! اما با همین نام، خواب‌تان را بیشتر خواهم آشفت! «جواد آذر» که در مقبره‌الشعرا آرمیده است، از کوشاترین و موثرترین شاعران پارسی‌گوست که استادان بزرگی همچون «محمدرضا شجریان»، خسرو آوازِ ایران؛ و «شهرام ناظری» شوالیه‌ی آواز ایران، از مصاحبت و معاشرت با این شاعرِ معاصر و استفاده از اشعار او، در معرفی فرهنگ و هنر والای ایران زمین، بسیار از ایشان یاری گرفته‌اند.

باری! صحبت و جنگ ما بر سر نژاد نیست! البته تاکید این نکته نه برای شما، بلکه به احترام مخاطبان این یادداشت بود. چرا که پاسخ شما را باید به سان و به زبانِ دیگر شاعرِ آرمیده در مقبره‌الشعرا داد؛ «خاقانی» هفتصد و پنجاه سال پیش، نه در مذمت نژادِ ترک، بلکه در پاسخ به اهرمن خویان زبان نفهمی چون شما، سروده است :
«نانِ تُرکان مخور و بر سرِخوان
به ادب نان خور و تُرکانه مخور»


🔴 ادامه یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:


@IranDel_Channel

💢
🔴 شماره ۵۶ ماه‌نامه‌ی #وطن_یولی (راهِ وطن) منتشر شد.

شماره‌ی اسفند ماه ۱۴۰۱ خورشیدی

در این شماره یادداشت‌هایی به قلمِ جلال خالقی‌مطلق، حمید احمدی، احسان هوشمند، سالار سیف‌الدینی، افشین جعفرزاده، محمدعلی بهمنی‌قاجار، داود دشتبانی، سید کوهزاد اسماعیلی، نیما عظیمی، صادق ماجدی، آرش شهیدی، محسن آزموده، جعفر وثوقی، سجاد پارسی‌نژاد، سعید طرزمی و .. منتشر شده است.

📖 برای مطالعه می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.


@IranDel_Channel

💢
VatanYoli56 (2).pdf
11.4 MB
🔴 شماره ۵۶ ماه‌نامه #وطن_یولی (راهِ وطن)

شماره‌ی اسفند ماه ۱۴۰۱ خورشیدی


@IranDel_Channel

💢
🔴 بیداری دیرهنگام ایران در برابر پیامدهای ژئوپلیتیکی جنگ قره باغ

✍️ اکبر مختاری، دانش‌آموخته علوم سیاسی

این روزها تحولات جدی درمرزهای ایران و باکو در حال رخ دادن است؛ تحرکات و تحولاتی که مربوط به امروز و دیروز نیست.


از سال ۸۴ که پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت رفت شانزده سال متوالی ایران درگیر پرونده هسته‌ای و چالش با قدرتهای بزرگ به رهبری آمریکا شد و در این دوران تنها حدود سه سالی که برجام پابرجا بود ایران از پیامدهای منفی این پرونده به دور بوده است


این درحالیست که طی این بازه زمانی نسبتاً طولانی ترکیه و باکو هر کدام به نوعی اقتصاد و روابط خارجی و نیروهای نظامی خود را تقویت بخشیدند.

دولت باکو که در اوایل فروپاشی شوروی سابق در فقر و گرفتاری و ناامنی به سر می‌برد در دوران پس از آن به کمک استخراج منابع نفت و گاز دریای مازندران وضعیت خویش را ارتقا بخشید؛ در دورانی که ایران در چالش با غرب و درگیر جنگ‌های نیابتی در عراق و سوریه بود.

حاکمان باکو و ترکیه منافع خویش در مرزهای ایران را گسترش دادند اما مقامات کشور به تذکرات نیروهای وطن‌پرست و کنشگران حامی منافع ملی ایران در مورد این منطقه توجه چندانی نشان ندادند.


اوج کج‌سلیقگی در سیاست خارجی ایران درباره منطقه قفقاز در هنگام جنگ قره‌باغ در سال ۲۰۲۰ رخ داد آنهم زمانیکه ایران بشدت درگیر پیامدهای اقتصادی خروج آمریکا از برجام بود و در مورد جنگ قره‌باغ موضع مشخص و باثباتی را اتخاذ نکرد.


تاجاییکه دست بالا در مواضع سیاست خارجی کشور در قبال این جنگ را امامان جمعه شهرهای مناطق مرزی ایران با جمهوری آذربایجان داشتند.

این امامان جمعه در چارچوب مواضع امتی خویش، سعی کردند نبرد قره‌باغ را تحت عنوان جنگ میان اسلام و غیراسلام توجیه کنند و در این جنگ علناً به حمایت از مواضع دولت باکو پرداختند این درحالیست که دولت باکو اساساً دولتی سکولار می باشد.


پیروزی باکو در برابر ارمنستان در جنگ قره‌باغ تاحدودی ژئوپلیتیک منطقه را دستخوش تغییر ساخت؛ همانی که مقامات تهران به آن کم توجهی و حتی بهتر بگوییم بی‌توجهی کردند.


در همان زمانی که نیروهای آگاه سیاسی و دانشگاهی در ایران از پیامدهای تصرف بخش‌های مهمی از قره‌باغ و پیامدهای ژئوپلیتیکی آن برای ایران در آینده نه چندان دور سخن می‌گفتند برخی مقامات مذهبی و نظامی، مراسم گرامیداشت برای شهدای باکو در جنگ قره باغ برپا ساختند...



🔴 پی‌نوشت: یادداشت پیشتر نوشته شده بود که بدلیل تحولات روزهای اخیر در شمال رود ارس و منطقه زنگزور مجدداً بازنشر شده است.

🔴 ادامه یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ایران زیبای ما

ایران زیباست، در حفاظت از محیط‌زیست آن کوشاتر باشیم.

🔴 سازنده ویدئو؛ خشایار لهراسبی


@IranDel_Channel

💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 قطعه "ای جان من"

با اجرایی از یولدوز توردیوا و بهرام نظروف
خوانندگان اهل ازبکستان و تاجیکستان

@IranDel_Channel

💢
.
🔴 پنجم فروردین‌ماه سالروز درگذشت محمدابراهیم باستانی پاریزی

آنچه یک عالم و دانشمند و متخصص را به این آب و خاک پیوند می‌دهد آب و زمین و ثروت و تخصص نیست، آشنایی و پیوند با فرهنگ و ادب و خصوصیات این کشور است. تاریخ و ادب و دین و آداب و رسوم در حکم رشته‌های باریکی هستند که ستون تخصص را به این آب و خاک پیوند می‌زنند.

یک پزشک عالی‌قدر اگر به فرهنگ خود پیوسته باشد یعنی درست تاریخ خود را خوانده باشد و ادب کشور خود را بداند، خیلی دیر و خیلی کم حاضر به ترک خانۀ آباء و اجداد خود می‌شود. نقص تحصیلات عالیه در ایران به‌ طور کلی و در خارج خیلی روشن و چشم‌گیر همین بوده است که به قدر کافی دانشجو را با فرهنگ مملکت پیوند نداده‌اند. امروز تنها جراحان و پزشکانی در زیر بمباران شب و روز جان می‌کنند که ده بیست جلد کتاب تاریخ فارسی توی اتاق خود دارند.
خرگاه پیوستگی با علایق مذهبی و فرهنگی و قومی‌ به‌وسیلۀ رشته‌های باریکی به هم گره می‌خورد. این رشته‌ها را علوم‌ انسانی، ازجمله تاریخ تاب می‌دهند.

ستون علاقه به این آب و خاک را در طبیب و متخصص و عالم و مهندس فقط رشته‌های باریک و نامرئی می‌تواند نگاه دارد که به فرهنگ و ادب و ذوق و میراث فرهنگی معروف است. آنها که با این رشته‌ها به این آب و خاک دوخته نشده باشند، خیلی زود از کشور خارج می‌شوند: برگ کاهی در مسیر تندباد.

من یک جای دیگر هم گفته‌ام که معلمین تاریخ و اصولاً معلمین رشته‌های علوم انسانی مثل ناخدایان و ملوانان کشتی هستند، و در هنگام طوفان و غرق کشتی ناخدا طبق معمول آخرین نفر است که خود را نجات می‌دهد. دلیل آن هم این است که آنچه اینان در خاک و سرزمین خود اهمیت و اولویت بدان می‌دهند، در کشور دیگر در حکم دهم و صدم اهمیت و اولویت است.

چون این روزها باز هم یکی دو جای دیگر نسبت به اهل تاریخ کم‌لطفی شده و حتی نویسندگان تاریخ‌های دو سه هزارصفحه‌ای که در خاک خفته‌اند هم از آسیب طعن و لعن محفوظ نمانده‌اند این چند سطر به عنوان تذکر قلمی گردید که لااقل در مقام مقایسه و تمثیل هم بهانه به دست معاندین ندهد.

یک مورخ فرنگی‌ می‌گوید و هرچند فرنگی است مثل اینکه درست هم می‌گوید که: «ملتی که تاریخ خود را فراموش کند جریمۀ او تنها همین کافی است که باید بسیاری از تجربه‌های تاریخی را دوباره تجریه کند و مجازاتش همین بس که ناچار است بسیاری از آموزه‌ها را از سر نو بیاموزد.»


🔴 منبع: هشت الهفت، دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران: انتشارات نوین، ۱۳۶۳، ص ۱۶۱-۱۶۴

🔴 پی‌نوشت:
عکس از راست: زنده‌یادان ایرج افشار، محمدعلی جمال‌زاده، محمدابراهیم باستانی پاریزی و دکتر عباس زریاب خویی



@IranDel_Channel

💢
🔴 چه شد که به اینجا رسیدیم؟

✍️ محمد طبیبیان، دانش‌آموخته دکتری اقتصاد

در دهه ۶۰ فامیلی داشتیم که فرد مسنی بود، تحصیلات چندانی نداشت و به کار کشاورزی هم مشغول بود.
در ایام نوروز به دیدارش رفتم و مطابق معمول که افراد از اقتصاددانان درباره وضعیت اقتصادی سوال می‌کنند، ایشان هم پرسید
این تورم و افزایش قیمت که اتفاق می‌افتد چه دلیلی دارد و چرا جلوی آن را نمی‌گیرند؟

برای ایشان توضیح دادم و مساله را به زبان ساده تشریح کردم که افزایش حجم پول چگونه تورم ایجاد می‌کند.

پرسید پس چرا جلویش را نمی‌گیرند.

گفتم لابد تصمیم‌گیرندگان سرشان نمی‌شود و نمی‌فهمند و بلد نیستند چون تازه‌کار هستند.

گفت نه اینکه تو گفتی من هم فهمیدم، چطور ممکن است آنها نفهمند و حتماً دلیل دیگری دارد.


این اظهارنظر ساده از همان سال‌ها در ذهن من باقی ماند و در نهایت به این نتیجه رسیده‌ام که سیاستمداران در کشور ما اصلاً نفهم و ناآگاه نیستند، اتفاقاً خیلی خوب می‌فهمند  اما به روی خودشان نمی‌آورند.
البته خود را به نفهمی زدن در کشور ما مسبوق به سابقه و رایج است.

زمانی در دوره کارشناسی ارشد، دانشجویی داشتم که در کارخانه‌ای کار کرده بود، در این کارخانه، ضایعات در خط تولید بسیار زیاد و غیرعادی بود و آن دانشجو از سر دلسوزی مدام به مدیران کارخانه تذکر می‌داد، گزارش تهیه می‌کرد و راه‌حل پیشنهاد می‌داد تا ضایعات بخش تولید کاهش پیدا کند.

چون مدیران میانی توجه نمی‌کردند و فکر می‌کرد نمی‌فهمند، این موضوع را به جلسه هیات‌مدیره شرکت برد و توضیح داد که چطور می‌توان این معضل ضایعات را حل کرد.

آن دانشجو بعد از این جلسه به این نتیجه رسیده بود که مدیرعامل و اعضای هیات‌مدیره هم نمی‌فهمند و در نهایت موضوع را رها کرده بود و از آن شرکت بیرون آمده بود.

یک‌بار که در کلاس همین موضوع را توضیح می‌دادم، گفتم؛ وقتی قیمت نهاده‌ها و محصول کنترل می‌شود، قیمت ضایعات در بازار از قیمت موادی که از دولت با نرخ دولتی می‌گیرند چند برابر بیشتر می‌شود بنابراین نفع شرکت در این است که ضایعات بیشتری ایجاد کند.

این قضیه را که تشریح کردم، همان دانشجو گفت من چنین تجربه‌ای داشتم اما فکر می‌کردم مدیران شرکت نمی‌فهمند؛ نگو می‌فهمیدند اما این ضایعات محل درآمدشان بوده است.

متاسفانه این واقعیت در سیستم سیاسی ما هم به وضوح قابل مشاهده بود و شخصاً بارها و بارها با چنین رویکردهایی مواجه شده‌ام.
نه اینکه فکر کنید همه سیاستمداران ما آدم‌های فاسدی هستند یا اینکه همه آنها نفع شخصی می‌برند.
این مشکل بزرگی است که فعالیت سیاسی در کشور ما شفاف نیست و چون سیستم حزبی نداریم، ورود و خروج پول به چرخه سیاست، مفسده‌برانگیز می‌شود.
شاید اگر سیستم سیاسی مبتنی بر احزاب داشتیم، سیاستمداران ما کمتر در تله فساد گرفتار می‌شدند.

تمام موضع‌گیری‌های ما در سال‌های گذشته مکتوب و موجود است. ما همواره گفته‌ایم و باز هم می‌گوییم که سیاستمداران از بالا تا پایین نباید شرکت‌داری کنند، زیرا شرکت‌داری کار حکومت نیست.
مسوولان حکومتی نباید اموال و ثروت‌های کشور را زیر کلید خودشان جمع کنند یا به مالکیت در بیاورند.
ما می‌گوییم نیروهای مسلح نباید تجارت، فروش نفت، واردات کالا و اقداماتی از این دست انجام دهند.
این حرف‌هایی است که ما زدیم و به صورت مستند در نشریات مختلف به ثبت رسیده است.

اما مخالف ما چه می‌گوید؟

نمی‌تواند بگوید این حرف‌ها منطقی نیست در مقابل می‌گوید اینها طرفدار ملت نیستند، بلکه طرفدار افکار اجنبی‌اند و طرفدار پیشرفت کشور و فقرا نیستند.
آنها نمی‌گویند که حرف‌های شما علمی و کارشناسی و صادقانه نیست، و پاسخ منطقی هم در مقابل ندارند اما می‌گویند این حرف‌ها را نهادهای بین‌المللی به اینها دیکته کرده و اینها یک مشت انسان بی‌رحم هستند که وقعی به وضعیت مردم نمی‌نهند.

واقعیت این است که در زمینه مبانی منطقی و اصول علم اقتصاد متعارف نمی‌توانند با ما بحث کنند، پس شروع به بی‌اعتبار کردن و انتشار اطلاعات غلط می‌کنند.

اما سوال من این است که این کارهایی که در بیشتر این ۴۰ سال شده چه ربطی به آموزه‌های لیبرالیسم دارد؟

آنها می‌گویند این سیاست لیبرالی است و شما طرفدار مستضعفین نیستید و از این دست اتهامات.

ما که مخالف توزیع رانت هستیم و می‌گوییم این سهمیه‌های بزرگ صدها و هزاران میلیاردتومانی که به جیب این صنعت و آن فرد ریخته می‌شود به نفع مستضعفان نیست و باید جلوی آن را بگیرند، بعد ما می‌شویم مخالف مستضعفان و آنها که مدافع پول‌پاشی و توزیع رانت هستند می‌شوند حامی مستضعفان.


@IranDel_Channel

💢
🔴 بنابر گزارشاتِ بسیاری ششم فروردین ماه، خجسته زادروزِ فرزانه‌ی خِردگرایی و آموزگارِ اخلاقِ ایرانیان، "اشوزرتشت" است. زرتشت شاعر و فیلسوفِ خِردگرای ایرانی، بعدها تأثیرِ شگرفی بر فلسفه‌ی یونان گذاشت و عصاره‌ی آن‌چه را که او به مردم آموخت و توصیه می‌کرد، خلاصه می‌شود در:
گفتارِ نیک
پندار نیک
کِردارِ نیک.

و این یعنی انسانیّت...
آئینی بالاتر از این داریم؟
کاش در زندگی‌مان بتوانیم فقط همین سه اصل را رعایت کنیم...

چند سالی‌ست که بعد پیگیری گسترده‌ی فرهنگ‌دوستان و ایران‌دوستان، روز ششم فروردین، به بهانه‌ی زادروزِ زرتشت، بعنوانِ روزِ بزرگداشتِ این فیلسوف ایرانی در گاه‌شمارِ رسمی ایران ثبت شده است.


از دیگرسو ‏ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نوشته است که ششم نوروز (خورداد روز از ماه فروردین) یا ‎نوروزِ بزرگ، نزد ایرانیان جشنی بزرگ است که به آن، روز امید هم می‌گویند، روزی که در آن [طبقِ اساطیر ایرانی] ، سیاره هرمزد (مُشتری) آفریده شده و کیخسرو (پادشاه آرمانی در اساطیر ایرانی و فرزند سیاوش و فرنگیس) در این روز به آسمان رفت.


#مناسبتها


@IranDel_Channel

💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 ششم فروردین (خورداد روز از ماه فروردین) روز بزرگداشتِ زرتشت، شاعر و فیلسوف خردگرای ایرانی

برخی از زرتشتیان معتقدند در چنین روزی در زمان فرمانروایی لهراسب، اشو زرتشت در خانه‌ی پدرش در كنار رود درجی كه به دریاچه چی‌چَست (ارومیه) می‌ریخت با چهره‌ی نورانی از مادرش "دغدو" زاده شد و چون نام خاندان پدرش سپنتمان بود او را زرتشت سپنتمان نام نهادند و همچنین در روز خورداد از فروردین ماه در زمان شاه گشتاسب كیانی از سوی اهورامزدا به پیامبری برگزیده شد.

آنها معتقدند اوستا یكی از كهن‌ترین نوشتارهای جهان و نشان شارسانی (تمدن) پیشرفته‌ی ایرانیان باستان است و گات‌ها، سخنان اَشو زرتشت كهن‌ترین و با ارزش‌ترین بخش اوستا است كه باید آن را پایه‌ی آیین مزدیسنا یا یكتاپرستی و كیش زرتشت دانست.


🔴 پی‌نوشت:
ویدئو مربوط به آتشکده‌ی آذرگشسب (تخت سلیمان) در شهر تکاب استان آذربایجان‌غربی است که یکی از سه آتشکده‌ی اصلی و مهم ایران در دوره‌ی ساسانیان بوده و در روایاتی محل زادگاه زرتشت معرفی شده است.

@IranDel_Channel

💢
💚
🤍
❤️

🔴 شهروندان ایرانی که دغدغه‌ی ایران دارند، به کانالِ تلگرامی "ایران‌دل" دعوت‌اند.

نام این کانال‌، از بیت معروفِ حکیم نظامی‌ گنجه‌ای، الهام گرفته شده است:
همه عالم تَن است و ایران‌دل
نیست گوینده،‌ زین قیاس خجل

بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک فایل صوتی در کانالِ ایران‌دل به معنی تایید کل محتوای ارسالی و تمام مواضع صاحب آن محتوا (نویسنده و سخنران و توییت‌زننده) نیست و صرفاً هدف بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه پیرامون تاریخ، فرهنگ، ادبیات، اندیشه‌ی ایرانی و مسائل روز ایران است.

لطفاً به کانالِ تلگرامی ایران‌دل پیوسته و دوستان خود را بدین کانال دعوت کنید و این پیام را در گروه‌های مختلف تلگرامی به اشتراک بگذارید.

https://t.me/IranDel_Channel


@IranDel_Channel

💢
.
🔴 جمهوری اسلامی همه مزیت‌های ژئوپلیتیکیِ ایران را نابود کرده است.

✍️بیژن اشتری

امروز در اخبار خواندم که جمهوری اسلامی برای بسته نشدن جادهٔ ارتباطی‌اش با اروپا از طریق ارمنستان، حاضر شده به جنگ دولت باکو برود. ظاهراً این همه غیرت برای حفظ یک جادهٔ ترانزیتی قابل ستایش است و آدم به خودش می‌گوید این‌ها چقدر به منافع ملی و ژئوپلتیکی کشور توجه نشان می‌دهند. اما اگر کمی عمیق‌تر نگاه کنید متوجه می‌شوید که جمهوری اسلامی در طول حیاتش، ایران را به یک سیاهچالهٔ ژئوپلیتیک تبدیل کرده است.

ایران به طور طبیعی می‌توانست چهارراه جهانی باشد و شرق آسیا را به اروپا وصل کند. ایران می‌توانست بهترین کشور منطقه برای مسیرهای ترانزیت بین‌المللی و عبور خطوط انتقال نفت و گاز باشد. ما می‌توانستیم بهترین مسیر تجاری بین شرق و غرب و بین شمال و جنوب جهان باشیم. ما می‌توانستیم سالیانه صدها میلیارد دلار از همین طریق کسب درآمد کنیم و کشورمان را از حیث اقتصادی شکوفا سازیم. اما این اتفاق رخ نداد، چون حاکمان مملکت در عوالم دیگری سیر می‌کنند و اهداف دیگری در سر دارند که با سازندگی و شکوفایی ایران در تضاد است.

نتیجه اینکه همسایگان ایران به‌سرعت مشغول طراحی و اجرای انواع مسیرهای ریلی و جاده‌ای شده‌اند که ایران را دور می‌زند. ایران آسان‌ترین مسیر برای وصل کردن ترکیه به افغانستان و پاکستان و چین است اما ترکیه ترجیح داده با احداث کریدور لاجورد، از طریق آسیای میانه به این مقاصد برسد. یا نگاه کنید به کریدور زنگزور، ترکیه که آشکارا ایران را نادیده گرفته. چینی‌ها پروژهٔ عظیم «کمربند، راه» خود را بدون در نظر گرفتن ایران دارند پیش می‌برند. چابهار با آن مزیت‌های بالقوه‌اش جای خود را به بندر گوادر پاکستان داده است. بروید و ببینید چینی‌ها چه جاده‌های عظیم و حیرت‌انگیزی در پاکستان ساخته‌اند. شاید صدها میلیارد دلار فقط در این کشور همسایه ما سرمایه‌گذاری کرده‌اند. آن‌وقت مای بیچاره حتی نتوانستیم خط لولهٔ گاز خودمان به پاکستان و هند را عملیاتی کنیم. ما لوله کشی کردیم تا لب مرز پاکستان اما آن‌ها کل پروژه را رها کردند و ‌نتیجه‌اش بیست و هشت میلیارد دلار ضرر برای ما بود. چرا؟ چون‌ هند و پاکستان ترجیح دادند گازشان رااز ترکمنستان بگیرند و پروژه تاپی را عملیاتی کنند.

به تنگهٔ هرمز نگاه کنید که قبل از انقلاب، مهم‌ترین تنگهٔ ژئواستراتژیک دنیا بود اما جمهوری اسلامی آن‌قدر کشورهای عربی خلیج فارس را ترساند که آن‌ها حالا بیشتر نفتشان را از طریق لوله‌ و از مسیرهای امن دیگری منتقل می‌کنند، به طوری که حالا حتی بسته شدن تنگهٔ هرمز هم تاثیر چندانی در تجارت نفتی آن‌ها نخواهد داشت‌.

بله، این سیاهچالهٔ ژئوپلیتیک ایرانی، ثمرهٔ بیش از چهار دهه سیاست‌های نادرست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی است.


🔴 پی‌نوشت:
بازنشرِ یک یادداشت به معنی تأیید کل محتوای آن و تمام مواضع نویسنده‌ی یک یادداشت نیست.


@IranDel_Channel

💢
🔴 #توییت_خوانی

✍️ بازتابِ یک نگاه، بازتابِ یک دیدگاه



🔴 پی‌نوشت:
انتشار یک توییت به معنی تأیید تمام مواضع فرد توییت‌کننده نیست.

#دانشگاه_استنفورد

@IranDel_Channel

💢
🔴 آینده‌‌ی ترسناک؛
ایرج طهماسب را زنده به گور نکنید.


✍️ اکبر منتجبی، روزنامه‌نگار

بسیاری از ما دیگر آن آدم‌های سابق نیستیم چون سالی که گذشت، اگر عجیب نبود، حیرت‌آور بود. بحران نبود، آوار بود اما هر اتفاق سهمگینی هم که افتاده باشد، دلیل بر این نیست دیگران را متهم کنید که تو چرا مانند من نیستی و مانند ما فکر نمی‌کنی.

علیه ایرج طهماسب در سال جدید دو نقد وارد شد. اول: چرا مهمونی را ساختی؟ دوم: چرا با بازداشت دخترها، به طنز برخورد کردی.

در این میان دوستانی تیغ برکشیده، چنان سخن گفتند که گویی می‌خواهند انتقام تمام ناکامی‌ها را از او بگیرند. هر چه خواستند گفتند. خب طهماسب بد. اصلا او، روباه مکار و دغل‌باز؛ آیا شما خودتان شیرشاه بودید؟ شما چه کردید؟ شما چه صراحتی داشتید؟ کدام کنش سیاسی‌ متعلق به شما بود؟ در همان ایامی که او مشغول ساختن برنامه مهمونی بود، شما بیکار و خانه‌نشین بودید؟ شما تدریس در دانشگاه را تعطیل کردید؟ انتشار روزنامه و مجله را متوقف کردید؟ قلم را زمین گذاشتید؟ کتاب‌ها و ترجمه‌های جدیدتان را تعطیل کردید؟ قراردادتان را با ناشر بهم زدید؟ در کافه‌ی خودتان را بستید؟ شش ماه تمام خانه نشستید و هیچ کاری نکردید؟ رطب خورده کی تواند منع رطب کند؟

البته که آقای طهماسب شوخی بد و ناخواسته‌ای انجام داد اما در چه‌کاری است که اشتباه وجود ندارد؟ در جامعه‌‌ی پر از سو‌ظن صفر و صدی که از هر حرفی هزار تفسیر می‌شود، نباید به برخی موضوعات جز با صراحت نزدیک شد. جوانانی جان عزیزشان پرپر شد و جماعتی را گریان و پریشان و غم‌زده کردند. با این مسایل نباید شوخی کرد اما اگر یک نفر اشتباه کرد باید هست و نیست او را جلوی چشمش آورد؟

با این اخلاق و رویه می‌خواهید آینده را بسازید؟ این‌چنین؟ آینده شما این است که افراد و اشخاص با هر اشتباه از زندگی و زمانه‌ ساقط شوند؟ همه قرار است فقط مثل شما فکر کنند ولاغیر؟ همه‌ی مردم باید چریک و مبارز و پارتیزان شوند و در تمام برنامه‌ها و فیلم‌ها و رئالیته‌ها و کنسرت‌ها و کلاس‌های درس شعار بدهند و مشت گره کنند و مرگ بگویند و دو انگشت را به علامت پیروزی بالا ببرند و اعلام کنند هیچ‌کس حق ندارد غیر از آنچه ما می‌اندیشیم بیندیشد؟

من این آینده چپ‌زده‌ی مفلوکِ برچسب‌زن را نمی‌خواهم. به‌شدت ترسناک و دلهره‌آور است. این آینده قبل از آنکه برسد فروپاشیده. این آینده نیست، یک گذشته نکبت‌بار است که ما از آن عبور کرده بودیم. دوباره به گذشته برنگردیم. به آدم‌ها فرصت اشتباه بدهید و فرصت جبران اشتباه. آنها را زنده به گور نکنید.



🔴 پی‌نوشت:
بازنشرِ یک یادداشت به معنی تأیید کل محتوای آن و تمام مواضع نویسنده‌ی یک یادداشت نیست.


@IranDel_Channel

💢
🔴 قدیمی‌ترین دست‌خط به فارسی در ژاپن

این دست‌خط که قدیمی‌ترین خط فارسی در ژاپن است در سال ۱۲۱۷ میلادی (۸۰۶ سال پیش) توسط راهب بودایی بنام «کیوسه» وارد ژاپن شد.

کیوسه در حاشیه این کاغذ نوشته است سال ۱۲۱۷ در گوانگجو چین با ۳ فرد خارجی ملاقات کردم و از آن‌ها خواستم که به خط خود چیزی برایم بنویسند؛ آن‌ها این دست‌خط را نوشتند. به این برگه دست‌خط «نان بانموجی» گفته بودند یعنی خط مردمان بیگانه!

دو بیت نخست این دستخط به شرح زیر است:

جهان خرمی ‌با کس نماند
فلک روزی دهد روزی ستاند

(اثر اسعد گرگانی در کتاب ویس و رامین)

جهان یادگارست و ما رفتنی
بمَردم نماند به جز مردمی

(شاهنامه فردوسی)


برای نخستین بار استاد «هاندا» از پژوهشگران ژاپنی در سال ۱۹۰۹ متوجه شد که این دست‌خط فارسی است و آن‌ را طی سخنرانی در دانشگاه کیوتو معرفی کرد و در سال ۱۹۵۰ جزو آثار ملی ژاپن به ثبت رسید.

دست‌خطی که ابتدا خیلی بی‌اهمیت دیده می‌شد اکنون تنها سند تاریخی مراودات فرهنگی ایران و ژاپن است.

به‌طور تقریبی این سند مربوط به دوران کودکی شیخ اجل سعدی است و از سرایش شاهنامه بیش از دو قرن می‌گذشته است.

🔴 منبع: کانال آذریها

@IranDel_Channel

💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 دانشگاه هنر اسلامی تبریز - فروردین ۱۴۰۲ خورشیدی

🔴 ویدئو از امین بهارلونژاد

@IranDel_Channel

💢