ایران‌دل | IranDel
3.74K subscribers
1.24K photos
974 videos
41 files
2.02K links
همه عالم تن است و ایران‌ دل ❤️

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
Download Telegram

🔴 پروتکل‌های صداوسیما کجاست؟

✍️ احسان هوشمند

پخش برنامۀ حاوی توهین به یکی از صحابۀ پیامبر اسلام (ص) در شبکۀ یک صداوسیما موجب واکنش شمار زیادی از هموطنانِ سنی مذهب، شخصیت‌های فرهنگی و علمی و سیاسی شد. این نخستین باری نیست که در صداوسیمای کشور، شاهد وقوع چنین رویدادهای تحریک‌کننده‌ای در حوزۀ ادیان و مذاهب هستیم. جدای از بازتابِ گستردۀ موضوع در شبکه‌های اجتماعی و فضای عمومی، انتقادات زیادی نیز به عملکرد دستگاه صداوسیمای رسمی کشور وارد شد. تمرکز بخش بزرگی از انتقادات هم اثراتِ مخرب ضدِّ انسجامی و وحدت‌شکنانه چنین برنامه‌هایی است که می‌تواند به تحریکِ احساسات گروهی از هموطنان از جمله سنی‌های کشور منجر شود. در این یادداشت ضمن تأکید بر پیامدهای مخرب پخش چنین برنامه‌هایی از منظری دیگر به چنین برنامه‌های فرقه‌گرایانه پرداخته می‌شود.

۱) در اینکه میان پیروان اهل سنت و اهل تشیع دربارۀ رویدادهای صدر اسلامی اختلاف‌نظر وجود دارد، تردیدی نیست. فرقه‌ها و مذاهب متنوع اسلامی هر یک روایت خود را از رویدادهای صدر اسلام بر حق می‌داند و دربارۀ صحابۀ پیامبر اسلام قضاوت‌های مختلفی بر مبنای مذاهب شکل گرفته است. در دورۀ چند صد ساله پس از وفات پیامبر اسلام اختلافات بین فرقه‌های مختلف اسلامی گاه و بی‌گاه به اشکال گوناگون حتی گاه با خشونت ظهور و بروز داشته است. در تاریخِ ایران نیز نمونه‌هایی از برخی رویدادهای تلخ و ناخوشایند در این حوزه، ثبت و ضبط است. هر چند در دورۀ پانصد سال گذشته و پس از گسترش تشیع در ایران و گرویدنِ بخش بیشتری از ایرانیان به مذهبِ شیعۀ اثنی‌عشری موضوع تفاوت‌های میان فرقه‌های اسلامی نمود بیشتری داشت. البته یک موضوع در این‌باره قابل توجه است که شخصیت‌های موجه اهل تشیع از جمله اهل‌بیتِ پیامبر (ص) نزد هموطنانِ اهل سنت نیز دارای احترام و منزلت ویژه‌ای هستند. با احتساب تحولات پس از مشروطه، نظام سیاسی حاکم در ایران بر مبنای روح مشروطه و برابری شهروندان در برابر قانون در سعی و تلاش بوده‌اند که موضوعات فرقه‌ای و مذهبی میان شیعیان و سنی‌ها به مسئله‌ای در میان شهروندانِ ایرانی مبدّل نشود. در یکی از اسناد در‌باره تدوین کتاب‌های درسی تاریخ و دروس دینی در مدارس دورۀ رضاشاه از رشید یاسمی حساسیت‌های در نظر گرفته شده در این‌باره را می‌بینیم که در عین مقیّد بودن نویسنده به روایت شیعی، اما در تلاش بوده تا با احترام از صحابۀ پیامبر اسلام (ص) یاد شود و بدین ترتیب منابع درسی به زمینه‌ای بر ایجاد اختلاف میان ایرانیان مبدّل نشود.

۲) پس از وقوع انقلاب اسلامی دوگانه‌های ملّت و امّت و نیز دوگانۀ شیعه و سنی در سیاست‌های رسمی نمودهای مشهودی داشت. دوگانه‌هایی که البته حاوی پارادوکس‌های سیاسی و معرفتی در نظامِ حکمرانی کشور هم بود.
حضور محسوس نوع خاصی از تلقی‌های مذهبی در شاکلۀ برنامه‌های سیاسی و فرهنگی کشور به تدریج موجب بروز نارضایتی‌هایی نه تنها در میان برخی از هموطنانِ سنی مذهب حتی برخی از هموطنانِ شیعه مذهب را نیز فراهم کرد. به صورت مشخص نمود این تلقی‌ها ظهور علنی خود را در تولیدات هنری و تلویزیونی و حتی کتاب‌های درسی نشان داد. اتفاق روی داده در هفتۀ گذشته نخستین بار نبود که موجب آزردگی خاطر مؤمنینِ سنی مذهب را فراهم می‌ساخت. اما تندی و بی‌منطقی برنامۀ پخش شده و بازتاب فوری آن چیزی نبود که رئیس صداوسیما بتواند به سادگی از کنار آن گذر کند.

۳) اینکه سطح دریافت از مباحث تاریخی و مذهبی و حتی حکمرانی در کشور در حوزه‌های فرهنگی به چنان درجه‌ای رسیده که شخصی به خود اجازه می‌دهد به صورت علنی در شبکه‌ای پربیننده به چنین توهین‌هایی متوّسل شود و در ادامه گروهی دیگر از مسئولین پخشِ صداوسیما نیز این برنامه را به روی آنتن بُرده و حتی باکی از بازتاب‌های چنین برنامه‌ای و احتمال بروز پیامدهای مخرّب و هرج و مرج در پی آن نداشته باشند، نشان از واقعیتِ تکان‌دهنده‌ای در کشور دارد. در ایرانِ امروز اقلیتی هستند که خود را محق می‌داند تا نسبت به اعتقادات دیگر هموطنان به هر ابزاری متوسل شوند و در برابر اقدام خود و حتی پیامدهای آن هم چندان نگران نیست. آیا برای این گروه مصالح ملّی معنایی دارد؟ این افراد کجا و تحت چه شرایطی آموزش دیده‌اند؟ هستۀ مرکزی اعتقادات آنان چه نسبتی با حکمرانی یک کشور با تنوعی از ادیان و مذاهب و فرقه‌ها دارد؟ چگونه این افراد به فضاهای رسمی نفوذ کرده‌اند؟ در چه نهادهای فرهنگی و سیاسی دیگری ردّی از این دست از جریانات را می‌توان شناسایی کرد؟ پشتیبانان این افراد و جریان چه کسانی هستند؟ آیا این جریان با برنامه، اقدامات خود را سازمان می‌دهد؟


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍19👎1
ایران‌دل | IranDel
🔴 نشستِ بزرگداشتِ سعدی شیرازی، در تبریز، کهن‌شهرِ ایران سعدی: آموزگار و جادوگر نحو سخنران: محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد زمان: شنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶ محلِّ نشست: تبریز، خیابانِ ارتش جنوبی،…

🎙 سخنرانی دکتر محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو»

[ تبریز (بنیاد پژوهشی شهریار)، آیین بزرگداشتِ سعدی شیرازی، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی ]


🔴 محمود فتوحی رودمعجنی: من پروردۀ مکتبِ دستور زبان فارسی آذربایجانم

آیین بزرگداشتِ سعدی شیرازی، ساعت ۱۶ روز شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی با حضور فرهنگ‌دوستانِ تبریزی در ساختمانِ تاریخیِ بنیاد پژوهشی شهریار شهر تبریز برگزار شد. سخنران این نکوداشت، دکتر محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو» سخنرانی کردند.

در ابتدای نشست، استاد حسین مهرنگ، مدرّسِ زبان و ادبیات فارسی، ضمن خوش‌آمدگویی به دکتر محمود فتوحی رودمعجنی و سپاسگزاری بخاطر حضورشان در شهر تبریز، دقایقی دربارۀ جایگاه دانشی ایشان سخن گفتند.

سپس دکتر محمود فتوحی رودمعجنی سخنرانی خود را با اشاره‌ای به استاد حسین مهرنگ، با چند بیت از سعدی شیرازی چنین آغاز کردند:

«معلّمت همه شوخی و دلبری آموخت
جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت

غلامِ آن لبِ ضحّاک و چشمِ فتّانم
که کید سحر به ضحّاک و سامری آموخت

تو بت چرا به معلّم روی؟ که بتگرِ چین
به چین زلف تو آید به بتگری آموخت

هزار بلبلِ دستان‌سرایِ عاشق را
بباید از «تو» سخن گفتنِ «دری» آموخت

عرضِ درود و ارادت دارم خدمتِ همه هموطنانِ عزیزم، تبریزیانِ پر مهر، پر از صفا و اصالت و سپاسگزارم از جناب استاد مهرنگ که من را شرمنده بیان‌شان کردند. خجالت می‌کشیدم وقتی سخنانِ ایشان را [در توصیفِ خودم] می‌شنیدم و ان‌شاالله که مصداقِ آنچه گفتند، باشم و امیدوارم که باشم، البته در آینده.
من پروردۀ مکتبِ دستور [زبان فارسی] آذربایجانم. دو استاد، یکی مستقیماً و يکی غیرمستقیم بر گردنِ من، حق‌های بسیار دارند. نخست استاد [عبدالرسول] خیام‌پور رحمة الله علیه، که با [کتاب] دستور [زبان فارسی] او، نکته‌ها آموختم و همیشه کتابِ بالینی من بوده است و دو دیگر، استاد حسن انوری، که باید به احترامش، در مقابل شما برخیزم. من در دورۀ دانشجویی از مکتبِ حسن انوری، دستور [زبان] فارسی آموختم و نظمِ معلّمی.
امیدوارم در اینجا شایسته باشم که نامِ شاگردی او را بر پیشانیِ خود، می‌نویسم.»



🔴 این سخنرانی را در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو»، بطور کامل از «اینجا» بشنوید.


@IranDel_Channel

💢
👍20👎1
‌‌
🔴 آیین رونمایی از پوسترِ اولین جشنوارۀ موسیقی ایرانی (مکتب تبریز)


دبیر جشنواره: قادر رودکیان


زمان: چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۸

مکان:
تبریز، بزرگراه چایکنار (علامه طباطبایی)، کوچۀ پروین اعتصامی‌، خانۀ تاریخی پروین اعتصامی


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢
👍26👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دهم اردیبهشت ماه، سالگرد اخراج پرتغالی‌ها از تنگه هرمز در دوران شاه عباس بزرگ و روز ملّی خلیج فارس گرامی باد


[ در ویدئو صدای امیردریادار حبیب‌الله سیاری را می‌شنوید. ]



#مناسبتها

@IranDel_Channel

💢
👍46👎2

🔴 داستان آزادسازی هرمز

✍️ رشته‌توییتی از آرش رئیسی‌نژاد،‌ دکترای روابط بین‌الملل

به بهانۀ روز ملی خلیج‌فارس


#توییت_خوانی

🔴 پی‌نوشت:
عکس‌نوشته‌ها از بالا به پایین و از چپ به راست مطالعه شود. (عکس‌نوشته‌ها شماره‌گذاری هم شده است.)


@IranDel_Channel

💢
👍24👎1
ایران‌دل | IranDel
🔴 نامۀ سرگشادۀ احسان هوشمند خطاب به مسعود پزشکیان انتقاد احسان هوشمند به اجرای برنامه‌های نوروزی در غرب و شمال‌غرب توسط نهادهای امنیتی و سیاسیِ کشور احسان هوشمند،‌ ایران‌شناس و پژوهشگرِ ایرانی، با ارسال نامه‌ای انتقادی خطاب به مسعود پزشکیان، رئیس قوۀ مجریۀ…

🔴 نگاه چریکی به سنّتِ نوروز ایرانی

✍️ حسین نوری‌نیا

نوروز نامی دیرین و آشنای خلوت و جلوت ایرانیان در درازنای قرون بلند تاریخ ایران بوده است. ایرانیان از هر گروه و قوم و تیره و ساکن در هر شهر و روستا و منطقه‌ای در دایرۀ ایران فرهنگی یا در گوشه‌گوشه دنیا، نوروز را با مشترکات و البته همراه با برخی رسوم محلّی گرامی داشته‌اند.

تفاوت در شیوه‌ها و آداب و رسوم مرتبط با نوروز با توجه به تنوع پاره‌فرهنگ‌های ایرانیان، امری طبیعی و عادی است. همان‌گونه که تفاوت‌های جغرافیایی و طبیعی، نقش تعیین‌کننده‌ای بر بخشی از وجوه فرهنگی زندگی ساکنانِ مناطق مختلف ایران داشته و موجب تفاوت‌های بسیاری بین ایرانیان نقاط گوناگون این کشور شده است، در رسوم و آداب برگزاری نوروز نیز می‌توان این تفاوت‌ها را مشاهده کرد. این تفاوت‌ها هیچ رجحانی برای یک منطقه یا شیوه‌ای از برگزاری این سنتِ دیرین ایجاد نمی‌کند؛ مانند معماری، خوراک، پوشاک و حتی چهرۀ افراد که نسبت نزدیکی با طبیعت هر منطقه دارد و برای هیچ فرد و گروهی امتیازی ایجاد نمی‌کند. انسان در ارتباط با محیط زیست خود رشد می‌کند و به نیازهای خود پاسخ می‌گوید.

اگر در شمال ایران، پشت‌بام شیب‌دار شکل می‌گیرد، در مرکز ایران سقف‌های گنبدی و بادگیرها خودنمایی می‌کنند، اما زیر این سقف‌های متفاوت با توجه به هزاران سال مناسبات عمیق اجتماعی و فرهنگی و پیوندهای نسلی و میان‌نسلی میان ساکنان آنها با تنوع تیره‌ها و اقوام، روح ایرانی در جریان است. از این نوع تفاوت‌ها را الی‌ماشاءالله می‌توان برشمرد. اما این تفاوت‌ها، به معنای تفاوتِ فرهنگی ساکنان نقاط مختلف ایران نیست که بخواهد مبنای مرزیابی‌ها و جدایی‌گزینی‌های اتنیکی قرار گیرد تا پس از آن بخواهیم با چسب ناچسب انواع نظریه‌های علوم اجتماعی و سیاسی مانند «نظریۀ چندفرهنگ‌گرایی» آنها را به یکدیگر بچسبانیم.

بلکه این تنوع، پاره‌های تنی واحد از فرهنگی دیرین و پویا هستند که از یک سو ارتباط عمیق اجزا با یکدیگر را در خود دارد و از سوی دیگر ارتباط تنگاتنگ اجزا با کل که در برآمدن و شکل‌گرفتن آن نقش مؤثر داشته‌اند. فرهنگِ ایرانی نیز مانند کلّی ارگانیک از تکامل درونی خودرویی و خودزایی اجزای خود قوام گرفته، استقرار و تداوم یافته است. برای همین است که ایرانیان در هر نقطه‌ای، در مواجهه با تفاوت‌های موجود در بین ساکنان نقاط گوناگون، احساس ناآشنایی و غریبگی و دوری نمی‌کنند و آداب و مناسک و رسومِ محلّی و قومی نقاط گوناگون را جزئی از وجود فرهنگی خود برمی‌شمرند و با آن همراه می‌شوند و به آن احترام می‌گذارند؛ چراکه به خوبی می‌دانند این تفاوت‌ها در کنار یکدیگر طی قرون متمادی و با داشتن خاطره ازلی مشترک که خود را در اساطیر و داستان‌ها و ادبیات و عرفان ایرانی متبلور کرده، کلِّ یگانۀ زیبایی را به نام «ایران» قوام بخشیده است.

ایران، نه‌تنها یک نام که مثلاً گفته شود صدها بار در شاهنامه به کار رفته یا در فلان سنگ‌نوشته عهد ساسانی حک شده ـ که البته بسیار مهم است ـ بلکه به عنوان یک مفهوم، یعنی آنچه در فاهمۀ نسل به نسل ایرانیان ته‌نشست شده و در دل و جان ایرانیان در پیوند بین پشتوانه‌ای دیرین که نمی‌دانیم چه زمانی بوده با آرزوهای بلند پیوند خورده و ماندگار شده است. بیهوده نیست که این بیت از نظامی گنجوی که «عالم همه تَن است و ایران دل / نیست گوینده را زین قیاس خجل» ۸۰۰ سال است چون چشمه‌ای جوشان، خودنمایی می‌کند.

تفاوتی هم ندارد که ساکن کدام نقطه از ایران باشی: مازندران و گیلان، کُردستان و آذربایجان، سیستان و بلوچستان، کرمان و یزد و فارس، خوزستان و چهار‌محال و... همه و همه، دل بودن ایران را «فهم» می‌کنند. این فهم به معنای نادیده‌گرفتن تفاوت‌های ساکنان نقاط گوناگون نیست که برخی در تلاش برای برساختِ دروغین آن هستند؛ به این معناست که این عناصر متفاوت نه چون موزاییک‌هایی با هویت‌های مستقلِ نشسته کنار یکدیگر برای تشکیل یک کل، بلکه همچون تکه‌های نخ گره‌خورده بر تاروپودی خودنمایی می‌کنند که همه آنها را به هم پیوند داده و با در کنار هم نشستن، نقشی زیبا فراهم ‌آورده‌اند و معنایی واحد تولید کرده‌اند.


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍27👎1
ایران‌دل | IranDel
🔴 دهم اردیبهشت ماه، سالگرد اخراج پرتغالی‌ها از تنگه هرمز در دوران شاه عباس بزرگ و روز ملّی خلیج فارس گرامی باد [ در ویدئو صدای امیردریادار حبیب‌الله سیاری را می‌شنوید. ] #مناسبتها @IranDel_Channel 💢
🔴 روز ملّی خلیج فارس

باشگاه فوتبال فولاد خوزستان با انتشار ویدئوی زیبایی، روز ملی خلیج فارس را گرامی‌ داشت.

تیم فوتبال استقلال اهواز نیز در آگهی بازی خود با تیم فوتبال خیبر خرّم‌آباد، ضمن یادکردی از رخداد دلخراش بندرعباس، روز ملی خلیج فارس را گرامی داشت.


#اطلاع_رسانی | #فرهنگ_ملی | #مناسبتها

@IranDel_Channel

💢
👍36👎1

🔴 یادکردی از استاد عزیز دولت‌آبادی

✍️ آرسام محمودی (تبریزی)

دهم اردیبهشت سالروز درگذشت شادروان استاد عزیز دولت‌آبادی از ادبا و اهل معارف تبریز است. مرحوم دولت‌آبادی در سال ۱۳۰۱ [خورشیدی] در شهر تبریز به دنیا آمد. در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی در تهران و تبریز به تحصیل و تحقیق پرداخت و در این زمینه، تتبعات گرانقدری از خود بر جای گذاشت. شادروان دولت‌آبادی که سال‌ها در تبریز به تدریس اشتغال داشت، از مؤسسین کتابخانۀ ملّی تبریز بود و علاوه بر ریاست بر کتابخانۀ ملّی تبریز، مدتی نیز رییس کتابخانۀ تربیت تبریز بود. اثر دو جلدی «سخنوران آذربایجان» که در سال ۲۵۳۵ [۱۳۵۵ خورشیدی] توسط دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آذرآبادگان (دانشگاه تبریز قبل از ۵۷) و کتاب «سرایندگان شعر پارسی در قفقاز» که در سال ۱۳۷۰ [خورشیدی] انتشار یافتند، برجسته‌ترین آثار شادروان استاد عزیز دولت‌آبادی به شمار می‌روند. مرحوم دولت‌آبادی چون پیشینیان خود در آذربایجان، همواره توجهی ویژه به زبان و ادبیات فارسی داشت. اهمیتی که ریشه در سنتِ فرهنگی و ادبی آذربایجان دارد. هرچند این موضوع به قدری بدیهی است که نیازی به پرداختن ندارد، اما دو اثر یاد شده از عزیز دولت‌آبادی مؤیّد این است که نه تنها در آذربایجان، بلکه در قفقاز (اران و شروان) نیز، زبان ادبی و فرهنگی، فارسی بوده است. در کتاب مهم «سرایندگان شعر پارسی در قفقاز» دولت‌آبادی از ۲۲۷ شاعر پارسی‌گوی اران و شروان نام برده است که در قرون گذشته به فارسی نوشته و سروده‌اند. شادروان عزیز دولت‌آبادی در دهم اردیبهشت ۱۳۸۸ [خورشیدی] در زادگاهش تبریز، از دنیا رفت و در مقبرة‌الشعرای تبریز در کنار هم‌دیاران پارسی‌گوی و پارسی‌سرای خود به خاک سپرده شد.


چون سالروز درگذشت مرحوم استاد عزیز دولت‌آبادی با سفر [مسعود] پزشکیان به باکو مصادف است، این را هم اجمالاً اضافه می‌کنم. یک مشکل پزشکیان این است که درکی از ایران ندارد. اما مشکل بزرگتر او این است که از سنتِ ادبی و فرهنگی قفقاز و حتی تبریز و آذربایجان هم فهمی ندارد. او نسبت به سنتِ سیاسی، فرهنگی و ادبی تبریز و آذربایجان مطلقاً جاهل است. این جهل البته ویژگی جدایی‌ناپذیر اصحابِ ایدئولوژی است. وگرنه باید می‌فهمید که برای خوشایندِ حکّامِ ضدِّ ایرانی باکو نباید به زبان محلّی مقصد سخن بگوید. بلکه این حکّامِ باکو هستند که در دیدار با مقامات ایرانی باید مطابق سنت ادبی و فرهنگی سرزمین خودشان، باکو و قفقاز به فارسی صحبت کنند. امیدوارم با پایان عصر یورشِ ایدئولوژی‌های ضدِّ ایرانی به ایران و بازگشت ایران و قرار گرفتنش در مسیر تاریخی و طبیعی خود، این حکّامِ باکو باشند که در دیدار با مقاماتِ ایرانی (به پیروی از سنتِ فرهنگی قفقاز) به فارسی صحبت می‌کنند.



@IranDel_Channel

💢
👍31👎1

🔴 همایش بین‌المللی میراثِ نجومی ایران و تبریز


سخنرانان و موضوع سخنرانی:

● دکتر حسین معصومی همدانی، دانشگاه تهران

موضوع سخنرانی: نجوم در قرن چهار هجری

● دکتر محمد باقری، دانشگاه تهران

موضوع سخنرانی: گسترش عمودی و افقی علم

● دکتر امیرمحمد گمینی، دانشگاه تهران

موضوع سخنرانی: میراثِ نجومی قطب‌الدین شیرازی در تبریز

● دکتر توفیق حیدرزاده، دانشگاه ریو ریساید کالیفرنیای آمریکا

موضوع سخنرانی: از تبریز تا ونیز


دبیر علمی همایش: دکتر سید هادی طباطبایی


■ زمان و محل همایش:
دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی
ساعت ۰۹:۳۰ تا ۱۲
تالار وحدت دانشگاه تبریز


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢
👍24👎1

🔴 شرِّ اصلی

✍️ طوس طهماسبی

گورباچف به هنگام بحران و پوسیدگی رژیم شوروی به قدرت رسید. او و بخشی از حزب به این باور رسیده بودند که تغییر اجتناب.ناپذیر است. عصر گورباچف و اصلاحات او را می‌توان به دو دوره تقسیم کرد: دورۀ اول که گمان می‌کرد که می‌تواند بدون عبور از خط قرمزهای ایدئولوژیک، سیستم را پویایی بخشد و کارامد کند و دورۀ دوم که پذیرفت چاره‌ای جز عبور از برخی خط قرمزهای اساسی ندارد‌. اما چه چیز باعث شد که گورباچف از دورۀ اول به دورۀ دوم برود؟
گورباچف در آغاز دورۀ اول گفته بود که مشکلات امروز ریشه در سوسیالیسم ندارد، بلکه نتیجۀ کاهش سختگیری در اجرای اصول سوسیالیستی است. و در جایی دیگر گفته بود ما باید دوباره تصویر پاکی از رهبران و کارگزاران نظام ترسیم کنیم، چرا که اعمال گروهی فاسد این تصویر را مخدوش کرده است.‌این تقریباً همان دیدگاه یوری آندروپوف، پدر سیاسی گورباچف بود که زمانی که جانشین برژنف شد، پروندۀ قاچاق الماس دختر و داماد او را به جریان انداخت. داماد را به زندان انداخت و بر سر آن تنشی بزرگ در حزب جریان گرفت از جمله مشاجرۀ شدید میخاییل سوسلف مرد دوم حزب با سیمون زویگمون برادر زن برژنف که سبب شد روز بعد سوسلف سکته کرده و بمیرد و زویگمون با شلیک گلوله به زندگی خود پایان دهد. آندروپوف با پیگیری پروندۀ فساد ژنرال چربانوف رئیس پلیس مسکو که پیش از توزیع اجناس در فروشگاه‌ها دوستانش را مطلع می‌کرد که انبارهایشان را پر کنند، موجب شد که چربانوف هم پیش از آنکه برای بازداشتش بیایند، با گلوله خودکشی کند.
گورباچف هم این روند را پیگیری کرد و برای نمونه پروندۀ بزرگ چند صد میلیون دلاری رسوایی پنبه در ازبکستان را که به شرف رشیدوف گماشته محبوب برژنف مربوط می‌شد، دنبال کرد و چندین حکم اعدام صادر نمود. اما این کارها کوچکترین فایده‌ای نداشت. در همان دو سال اول زمامداری گورباچف، بوریس یلتسین که از طرف او مأمور افزایش کارایی و کشف فساد در مؤسسات بزرگ اقتصادی شده بود، در یک مصاحبه صراحتاً گفت: ما مرتباً حفر می‌کنیم ولی به ته این چاه کثافت نمی‌رسیم.
گورباچف مبارزه‌ای را با اعتیاد به الکل آغاز کرد که چند سالی بود نفس جامعۀ شوروی را گرفته بود. تلاش کرد با ممنوعیت فروش الکل مسئله را حل کند، اما نتیجه بسیار بدتر شد. هزاران نفر در نتیجۀ مصرف الکل تقلبی مُردند و قاچاق الکل سر به آسمان کشید. در نتیجه گورباچف ناچار شد، سیاست خود را به کلی لغو کند.
در کنار شکست سیاست الکل دو واقعۀ دیگر هم در شکستن توهمات اولیۀ گورباچف نقش مهمی داشتند: یکی انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل و دیگری اقدام عجیب یک جوان آلمانی که با هواپیمای کوچک یک نفره خود از بزرگترین شبکۀ پدافند هوایی جهان گذشت و با فرود در کنار کاخ کرملین‌ ارتش مغرور شوروی را در برابر جهان به تمسخر گرفت.
سیستم بوروکراسی معیوب و نفس‌گیر در ارتش و سیستم پدافند شوروی با کندی‌ها و ناهماهنگی‌هایی که ایجاد کرد سبب شده بود هواپیمای روست بتواند از اروپای غربی پرواز کرده و در قلب مسکو فرود بیاید. ارتش شوروی پس از پرواز ماتیاس روست، هیچگاه شرایط روحی قبل را باز نیافت. گورباچف به تدریج متوجه شد که مشکلِ اصلی فساد یا قانون‌شکنی نیست بلکه شرِّ اصلی خودِ ایدئولوژی و سرشتِ غیر نرمالِ ساختارِ سیاسی است.


@IranDel_Channel

💢
👍30👎1

🔴 معرفی کتابِ «چگونه محافظه‌کار باشیم»

✍️ حمیدرضا تقی‌زاده

کتاب پیش‌رو اثری روان و ارزشمند از فیلسوف معاصر انگلیسی راجر اسکروتن در باب لزومِ اهمیتِ محافظه‌کاری و چگونگی بودن در شرایط عصر نوین هست. نویسنده معتقد است که جامعه همچون شراکت و همکاری بین زندگان، مردگان و کسانی که هنوز متولد نشده‌اند، به اجتماعی مدنی میانِ همسایگان نیاز دارد، نه مداخله دولت. محافظه کاری‌ای که وی از آن دفاع می‌کند به ما می‌گوید که ما بطور کلی وارث امور مطلوب و مفیدی بوده‌ایم که هم اکنون باید در حفظ آنها بکوشیم. در موقعیتی که ما به عنوان وارثانِ تمدنِ غرب، خود را در آن می‌یابیم، به خوبی آگاهیم که آن امور مطلوب کدام‌اند؛ فرصتی برای زیستن آن‌گونه که می‌خواهیم؛ تضمینِ قانونِ بی‌طرفی که به واسطه‌ی آن به شکوائیه‌هایمان پاسخ داده می‌شود و خسارات‌هایمان جبران می‌گردند؛ حفاظت از محیط‌زیستمان به عنوان دارایی مشترکی که افراد و گروه‌های ذی‌نفوذ نمی‌توانند آن را از روی هوس، غصب یا نابود کنند؛ فرهنگی پذیرا و پرسشگر که مدارس و دانشگاه‌های ما را شکل داده است؛ رویه‌های دموکراتیک که ما را قادر می‌سازند نمایندگان خود را انتخاب کنیم و قوانین‌مان را به تصویب برسانیم. همه‌ی این‌ها در معرض خطرند و محافظه‌کاری "یک واکنش عقلانی به این تهدید" محسوب می‌شود. نویسنده معتقد است محافظه‌کاری شاید واکنشی است که به "فهمِ بیش‌تری" نیاز دارد به نسبت فهمی که یک فرد عادی می‌تواند از خود نشان دهد، اما "تنها" واکنشی‌ست که در برابر واقعیت‌های در حال ظهور جوابگوست. برای همین در قسمت‌های مختلف کتاب، بصورت کوتاه با نقد روش‌های دیگر، نشان می‌دهد که هر واکنش دیگری نامعقول خواهد بود. نویسنده اعتقاد دارد که درونمایه‌ی محافظه‌کاری از احساسی درونی نشأت می‌گیرد. این احساس، به خصوص در مواردی صدق می‌کند که به عنوان دارایی‌های جمعی به ما می‌رسند: صلح، آزادی، قانون، مدنیت، روحیه‌ی مردم‌دوستی، تضمین مالکیت و زندگی خانوادگی، که برای تحصیل همه‌ی آن‌ها به همکاری دیگران متکی هستیم، در حالی که به تنهایی هیچ وسیله‌ای برای به دست آوردن‌شان نداریم. کار نابود ساختن چنین اموری سریع، آسان و هیجان‌انگیز است ولی ایجاد کردن‌شان کُند، پرزحمت و ملال‌آور. و این یکی از درس‌های بزرگِ قرن بیستم است. نویسنده معتقد است که با وجود این استدلال در دفاع از محافظه‌کاری، نباید لحن مرثیه‌سرایی داشته باشیم. زیرا این استدلال در خصوص چیزی نیست که از دست داده‌ایم، بلکه در خصوص چیزی‌ست که هنوز در اختیار داریم و هنر ما در این‌ست که چگونه باید آن را حفظ کنیم..


چگونه محافظه‌کار باشیم

نویسنده کتاب: راجر اسکروتن
مترجم: مرتضی افشاری
کاری از نشر نگاه معاصر


#معرفی_کتاب

@IranDel_Channel

💢
👍15