🔴 بزرگداشتِ سعدی شیرازی در شهر خوی استان آذربایجان غربی
نخستین نشست ویژهبرنامۀ «نبض کتاب شهر» به مناسبت روز بزرگداشت سعدی شیرازی و با همکاری دانشگاه پیامنور مرکز خوی، با عنوان «سعدیِ شعر و سخن» در سالن آمفیتئاتر این دانشگاه برگزار شد.
در این نشست، شهریار حسنزاده با موضوع «شاخصههای زندگی در غزلیات سعدی» و فاطمه گلوانی با محور «سعدی و نظریات روانشناسی» به ایراد سخن پرداختند. در ابتدای برنامه نیز معاون دانشگاه پیامنور مرکز خوی، ضمن خوشآمدگویی، بر اهمیتِ پاسداشتِ مفاخر ادبی کشور تأکید کرد.
در ادامه، جمعی از شاعران و هنرمندان شهر خوی از جمله هاشم عابدی، وحید حیاتلو، هانیه چهرهآرا و هنرمند نونهال، سلینا بیات به اجرای برنامههای ادبی و هنری پرداختند.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
نخستین نشست ویژهبرنامۀ «نبض کتاب شهر» به مناسبت روز بزرگداشت سعدی شیرازی و با همکاری دانشگاه پیامنور مرکز خوی، با عنوان «سعدیِ شعر و سخن» در سالن آمفیتئاتر این دانشگاه برگزار شد.
در این نشست، شهریار حسنزاده با موضوع «شاخصههای زندگی در غزلیات سعدی» و فاطمه گلوانی با محور «سعدی و نظریات روانشناسی» به ایراد سخن پرداختند. در ابتدای برنامه نیز معاون دانشگاه پیامنور مرکز خوی، ضمن خوشآمدگویی، بر اهمیتِ پاسداشتِ مفاخر ادبی کشور تأکید کرد.
در ادامه، جمعی از شاعران و هنرمندان شهر خوی از جمله هاشم عابدی، وحید حیاتلو، هانیه چهرهآرا و هنرمند نونهال، سلینا بیات به اجرای برنامههای ادبی و هنری پرداختند.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍37👎4
🔴 نشستِ بزرگداشتِ سعدی شیرازی، در تبریز، کهنشهرِ ایران
سعدی:
آموزگار و جادوگر نحو
سخنران:
محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
زمان:
شنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶
محلِّ نشست:
تبریز، خیابانِ ارتش جنوبی، چهارراه باغشمال، بنیاد پژوهشی شهریار
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
سعدی:
آموزگار و جادوگر نحو
سخنران:
محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
زمان:
شنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶
محلِّ نشست:
تبریز، خیابانِ ارتش جنوبی، چهارراه باغشمال، بنیاد پژوهشی شهریار
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍40👎4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سخنرانی جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی دربارۀ «خودآگاهی ملّی در شعرِ سعدی»
[ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی – شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان ]
@IranDel_Channel
💢
🎥 سخنرانی جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی دربارۀ «خودآگاهی ملّی در شعرِ سعدی»
[ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی – شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان ]
@IranDel_Channel
💢
👍34👎6
Forwarded from ایراندل | IranDel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مستندِ "نسلکشی ارامنه توسط امپراطوری عثمانی و پیدایش تفکر پانتُرکیسم"
🔴 انتشار یک مستند به معنی تاییدِ محتوای آن نیست و صرفاً بازتابدهندهی دیدگاهِ سازندهی آن مُستند است.
🔴 #مستند را می توانید از طریق یوتیوب هم تماشا کنید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 انتشار یک مستند به معنی تاییدِ محتوای آن نیست و صرفاً بازتابدهندهی دیدگاهِ سازندهی آن مُستند است.
🔴 #مستند را می توانید از طریق یوتیوب هم تماشا کنید.
@IranDel_Channel
💢
👍49👎7
ایراندل | IranDel
🔴 نشستِ بزرگداشتِ سعدی شیرازی، در تبریز، کهنشهرِ ایران سعدی: آموزگار و جادوگر نحو سخنران: محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد زمان: شنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶ محلِّ نشست: تبریز، خیابانِ ارتش جنوبی،…
🔴 همایش بزرگداشتِ سعدی شیرازی در دانشگاه تبریز
با حضور و سخنرانی محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
سعدی؛ واقعگراترین شاعر زبان فارسی
یکشنبه هفتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۰ صبح
تالار خاقانی دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه تبریز
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
با حضور و سخنرانی محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
سعدی؛ واقعگراترین شاعر زبان فارسی
یکشنبه هفتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۰ صبح
تالار خاقانی دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه تبریز
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍37👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 شاهنامه از منظر استاد محمّدعلی اسلامی ندوشن
پنجم اردیبهشتماه، سالگرد درگذشت استاد محمدعلی اسلامی ندوشن
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
پنجم اردیبهشتماه، سالگرد درگذشت استاد محمدعلی اسلامی ندوشن
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
👍36👎4
🔴 نامهای به رستم دستان، پهلوانِ ایرانزمین
✍️ نفیسه کیانی (سلماسی ساکنِ تبریز)
به نام خداوندِ جان و خرد
نامهای به جناب رستمِ تهمتن، جهانپهلوان
فرستنده: نفیسه کیانی از آذرآبادگانِ باختری، سلماس
گیرنده: جناب رستمِ دستان، جهانپهلوان در زابلستان
درود و آفرینِ یزدان بر رستمِ دستان! جهانپهلوان، پهلوانِ ایرانزمین، تاجبخشِ میهن، پرورندۀ سیاوَخْش و دارندۀ رخش، کُشندۀ دشمنانِ ایران، بهویژه تورانیان، زندهکنندۀ حکمت و قدرتِ ایرانیان.
جناب رستم! غرض از نگارشِ این نامه و جسارتِ نگارندۀ کمترین به محضرِ پهلوانِ یگانۀ ایرانزمین این است که یزدانِ پاک، مقرّر فرمود در خوابم سعادتی یافتم و شما را دیدم. هیبت و جلال و شکوهِ بیمانندتان در خواب هم چون بیداری، باعث دلگرمی و امید بود و همچنین محرّکِ سرفرازی و افتخار و اعتماد به نفس. اجازه بدهید، بگویم و ناگفته نگذارم که همراهی با شما، راه رفتن پشت سرتان، دیدنِ شکوه بیمانندتان، لذّتی ژرف، حسّی بینظیر و گرمایی اطمینانبخش به من میبخشید. در خوابِ سرشار از غرور و حسِّ خوب بودم. اما در خانِ دوّم بودید. تشنه و خسته. من هم تشنه بودم. پاهایم را روی شنهای داغ میکشیدم. میدانستم مرگ، فرا رسیده است. ترسی موهوم، وجودم را احاطه کرده بود. مرگ اینطور اتفاق میافتد؟ زود است برای من، مُردن آن هم در این بیابانِ خشک. سَرم را بلند کردم. نورِ خورشید، تند زد به چشمهایم. سرم را که میانداختم، پاهای شما را میدیدم؛ استوار، بر بیابان چون ستونی آهنین، دلم گرم شد. نورِ امید در دلم روشن شد. بیاختیار لبخند زدم. به خودم گفتم: تو در کنار رستمِ دستانی و از مرگ میهراسی؟ بگذار مرگ، تو را در کنار جهانپهلوان از این جهان بجهاند و چه سعادتی بالاتر از آن. خودم را تسلیم اراده و فرمانِ پروردگار کردم. ناگهان میشی را دیدم. به شما نگاه کردم، شما هم میش را دیده بودید. دنبالش رفتید. من هم به دنبال شما. مریدی بودم در راهی که شما میپیمودید. رسیدید به آب. نیایش کردید و سر و تَن شُستید.
از خواب پریدم. رفتم سراغ شاهنامه و شرحها. میش را راهنمای ایزدی دانستهاند. خداوند، نگهدارِ شما بود جهانپهلوان؛ و شما نگاهبانِ ایران، با رخش و تیغ و ببر بیان. یادِ داستان زال و رودابه افتادم و طالعبینی شما. آنجا که به فرمانِ منوچهرشاه، طالعِ شما را ستارهشناسان میبینند؛ معلوم میشود که کارِ ایران به دستِ رستم دستان، راست خواهد شد. چه باشکوه و امیدبخش است.
خورشید طلوع میکرد. صدای مردم و خودروها بلند میشد. ناگاه اندوهی در دلم، جای امید را گرفت. نگاهبانِ امروزِ ایران کیست؟ رستمِ دستانِ روزگارِ ما کجاست؟ جناب رستم! دلم خالی شد از بیرستمی زمانه. رستم در شاهنامه، در ذهن و زبانِ ما، زنده است اما در عمل و واقعیّت کجاست؟
جناب رستم! حالِ شما را در خانِ چهارم به یاد آوردم. دلم میخواست بنشینم و سازی در آغوش بگیرم و با تمام وجود بخوانم و بگِریَم و دل را صیقل دهم تا شاید نوری در آن بیفتد و راه چاره را نشانم دهد. به رسمِ شما، نیایش کردم و خوابم را نوشتم. ناگهان اولین تیغهای طلایی خورشید، قلبِ افسردهام را شکافت. گویی خونِ تازه از آن جوشید. چون الهامی آرامبخش فهمیدم که رستمِ زمانه را باید در بینِ مردمِ زمانه جستجو کنم.
شما رستمِ دستانِ اساطیری، کهنالگوی حماسیِ ما و رستمهای زمانه، هر کدام در جای خود، کارِ خود، به روشِ خود، رستمهای زمانه هستند. اصلاً چرا نگویم؛ همۀ ما رستمیم، چه زن و چه مرد. همۀ ما تکّههایی از شماییم، تکثیر شده، متنوّع و رنگارنگ. نقشِ شما را همۀ ما بازی میکنیم. قدرتِ شما در همۀ ما متکثّر شده است. هر مَرکبی، رخش است و هر سواری رستم، هر تیغی در برابرِ دشمن، تیغِ شماست و هر حفاظی، ببر بیانِ شما.
خدایا، سپاسگزارم از این نورِ آگاهی. سپاسگزارم از خوابِ پهلوان، سپاسگزارم از داشتن و توانایی خواندنِ شاهنامه. خدایا! دلم روشن شد که اَنیرانیان در برابر رستمهای زمانه یارای ایستادگی ندارند.
جناب رستم! نیروی دفاع از ایران را از شما داریم. نسلِ ما، نیروی خود را نه تنها نخواهد کاست، بلکه با یادآوری مکرّرِ نام شما، پهلوانیها و جانفشانیهای شما، بر آن خواهد افزود. این پیمانی است نانوشته بین همۀ ایرانیان. از آغازِ تاریخ تا کنون و تا آخر دنیا.
جناب رستم! هستیم با هم، تا هستید. باز هم شما را در خوابم خواهم دید و باز برایتان، نامه خواهم نوشت و باز از شما نیرو خواهم گرفت.
«پایان»
@IranDel_Channel
💢
🔴 نامهای به رستم دستان، پهلوانِ ایرانزمین
✍️ نفیسه کیانی (سلماسی ساکنِ تبریز)
به نام خداوندِ جان و خرد
نامهای به جناب رستمِ تهمتن، جهانپهلوان
فرستنده: نفیسه کیانی از آذرآبادگانِ باختری، سلماس
گیرنده: جناب رستمِ دستان، جهانپهلوان در زابلستان
درود و آفرینِ یزدان بر رستمِ دستان! جهانپهلوان، پهلوانِ ایرانزمین، تاجبخشِ میهن، پرورندۀ سیاوَخْش و دارندۀ رخش، کُشندۀ دشمنانِ ایران، بهویژه تورانیان، زندهکنندۀ حکمت و قدرتِ ایرانیان.
جناب رستم! غرض از نگارشِ این نامه و جسارتِ نگارندۀ کمترین به محضرِ پهلوانِ یگانۀ ایرانزمین این است که یزدانِ پاک، مقرّر فرمود در خوابم سعادتی یافتم و شما را دیدم. هیبت و جلال و شکوهِ بیمانندتان در خواب هم چون بیداری، باعث دلگرمی و امید بود و همچنین محرّکِ سرفرازی و افتخار و اعتماد به نفس. اجازه بدهید، بگویم و ناگفته نگذارم که همراهی با شما، راه رفتن پشت سرتان، دیدنِ شکوه بیمانندتان، لذّتی ژرف، حسّی بینظیر و گرمایی اطمینانبخش به من میبخشید. در خوابِ سرشار از غرور و حسِّ خوب بودم. اما در خانِ دوّم بودید. تشنه و خسته. من هم تشنه بودم. پاهایم را روی شنهای داغ میکشیدم. میدانستم مرگ، فرا رسیده است. ترسی موهوم، وجودم را احاطه کرده بود. مرگ اینطور اتفاق میافتد؟ زود است برای من، مُردن آن هم در این بیابانِ خشک. سَرم را بلند کردم. نورِ خورشید، تند زد به چشمهایم. سرم را که میانداختم، پاهای شما را میدیدم؛ استوار، بر بیابان چون ستونی آهنین، دلم گرم شد. نورِ امید در دلم روشن شد. بیاختیار لبخند زدم. به خودم گفتم: تو در کنار رستمِ دستانی و از مرگ میهراسی؟ بگذار مرگ، تو را در کنار جهانپهلوان از این جهان بجهاند و چه سعادتی بالاتر از آن. خودم را تسلیم اراده و فرمانِ پروردگار کردم. ناگهان میشی را دیدم. به شما نگاه کردم، شما هم میش را دیده بودید. دنبالش رفتید. من هم به دنبال شما. مریدی بودم در راهی که شما میپیمودید. رسیدید به آب. نیایش کردید و سر و تَن شُستید.
از خواب پریدم. رفتم سراغ شاهنامه و شرحها. میش را راهنمای ایزدی دانستهاند. خداوند، نگهدارِ شما بود جهانپهلوان؛ و شما نگاهبانِ ایران، با رخش و تیغ و ببر بیان. یادِ داستان زال و رودابه افتادم و طالعبینی شما. آنجا که به فرمانِ منوچهرشاه، طالعِ شما را ستارهشناسان میبینند؛ معلوم میشود که کارِ ایران به دستِ رستم دستان، راست خواهد شد. چه باشکوه و امیدبخش است.
خورشید طلوع میکرد. صدای مردم و خودروها بلند میشد. ناگاه اندوهی در دلم، جای امید را گرفت. نگاهبانِ امروزِ ایران کیست؟ رستمِ دستانِ روزگارِ ما کجاست؟ جناب رستم! دلم خالی شد از بیرستمی زمانه. رستم در شاهنامه، در ذهن و زبانِ ما، زنده است اما در عمل و واقعیّت کجاست؟
جناب رستم! حالِ شما را در خانِ چهارم به یاد آوردم. دلم میخواست بنشینم و سازی در آغوش بگیرم و با تمام وجود بخوانم و بگِریَم و دل را صیقل دهم تا شاید نوری در آن بیفتد و راه چاره را نشانم دهد. به رسمِ شما، نیایش کردم و خوابم را نوشتم. ناگهان اولین تیغهای طلایی خورشید، قلبِ افسردهام را شکافت. گویی خونِ تازه از آن جوشید. چون الهامی آرامبخش فهمیدم که رستمِ زمانه را باید در بینِ مردمِ زمانه جستجو کنم.
شما رستمِ دستانِ اساطیری، کهنالگوی حماسیِ ما و رستمهای زمانه، هر کدام در جای خود، کارِ خود، به روشِ خود، رستمهای زمانه هستند. اصلاً چرا نگویم؛ همۀ ما رستمیم، چه زن و چه مرد. همۀ ما تکّههایی از شماییم، تکثیر شده، متنوّع و رنگارنگ. نقشِ شما را همۀ ما بازی میکنیم. قدرتِ شما در همۀ ما متکثّر شده است. هر مَرکبی، رخش است و هر سواری رستم، هر تیغی در برابرِ دشمن، تیغِ شماست و هر حفاظی، ببر بیانِ شما.
خدایا، سپاسگزارم از این نورِ آگاهی. سپاسگزارم از خوابِ پهلوان، سپاسگزارم از داشتن و توانایی خواندنِ شاهنامه. خدایا! دلم روشن شد که اَنیرانیان در برابر رستمهای زمانه یارای ایستادگی ندارند.
جناب رستم! نیروی دفاع از ایران را از شما داریم. نسلِ ما، نیروی خود را نه تنها نخواهد کاست، بلکه با یادآوری مکرّرِ نام شما، پهلوانیها و جانفشانیهای شما، بر آن خواهد افزود. این پیمانی است نانوشته بین همۀ ایرانیان. از آغازِ تاریخ تا کنون و تا آخر دنیا.
جناب رستم! هستیم با هم، تا هستید. باز هم شما را در خوابم خواهم دید و باز برایتان، نامه خواهم نوشت و باز از شما نیرو خواهم گرفت.
«پایان»
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍51👎4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 وقتی به مدد هوش مصنوعی، خیال میکنی که اگر دیداری بین حکیم فردوسی و یعقوب لیث صفاری ممکن میشد، چه گفتگویی بینشان شکل میگرفت...
@IranDel_Channel
💢
@IranDel_Channel
💢
👍50👎5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ایرانیانِ آذربایجانی به یاری هموطنانشان در بندرعباس شتافتند / صفِ اهدای خون در تبریز
ساربانا بار بگشا ز اشتران
شهر تبریزَست و کویِ گلْستان
فر فردوسیست این پالیز را
شعشعهٔ عرشیست این تبریز را
هر زمانی نورِ روحانگیزِ جان
از فراز عرش بر تبریزیان
مولانا جلالالدین بلخی
🔴 خبر:
در پی وقوع حادثۀ انفجار در بندرعباس، شهروندانِ نوعدوست و با احساس استان آذربایجان شرقی، بهویژه شهر تبریز، با اقدامی تحسینبرانگیز به یاری آسیبدیدگان این واقعۀ تلخ برخاستند.
به گزارش خبرگزاری مهر، شهروندان تبریزی با حضور پرشور در مراکز انتقال خون، خون خود را به مجروحان این حادثه اهدا کردند تا تسکینی بر آلام آنان باشند.
اسماعیلی، مسئول روابط عمومی انتقال خون استان آذربایجان شرقی، ضمن قدردانی از این حرکت انساندوستانه، از استقبال بینظیر مردم خبر داد و تأکید کرد که این روند نیکوکارانه برای تأمین نیازهای درمانی مصدومان همچنان ادامه خواهد داشت.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
ساربانا بار بگشا ز اشتران
شهر تبریزَست و کویِ گلْستان
فر فردوسیست این پالیز را
شعشعهٔ عرشیست این تبریز را
هر زمانی نورِ روحانگیزِ جان
از فراز عرش بر تبریزیان
مولانا جلالالدین بلخی
🔴 خبر:
در پی وقوع حادثۀ انفجار در بندرعباس، شهروندانِ نوعدوست و با احساس استان آذربایجان شرقی، بهویژه شهر تبریز، با اقدامی تحسینبرانگیز به یاری آسیبدیدگان این واقعۀ تلخ برخاستند.
به گزارش خبرگزاری مهر، شهروندان تبریزی با حضور پرشور در مراکز انتقال خون، خون خود را به مجروحان این حادثه اهدا کردند تا تسکینی بر آلام آنان باشند.
اسماعیلی، مسئول روابط عمومی انتقال خون استان آذربایجان شرقی، ضمن قدردانی از این حرکت انساندوستانه، از استقبال بینظیر مردم خبر داد و تأکید کرد که این روند نیکوکارانه برای تأمین نیازهای درمانی مصدومان همچنان ادامه خواهد داشت.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍57👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سخنرانی کوروش کمالی سروستانی، پژوهشگر و نویسندۀ آثار ادبی، دربارۀ «سعدی و فردوسی، دوروی سکۀ هویت ایرانی»
[ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی – شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان ]
تقارن بزرگداشت سعدی و فردوسی دو شاعر بلند آوازۀ ادب فارسی در اردیبهشت ماه جلالی بهانهای است که در این نشست دلانگیز به فردوسی و سعدی بپردازیم از اوج شکوفایی زبان جوشان فردوسی در سالهای ۳۷۰ تا ۳۹۷ ه.ق تا زمان آفرینش آثار سعدی در سالهای ۶۵۵ تا ۶۹۱ هـ.ق حدود سه قرن فاصله وجود دارد.
@IranDel_Channel
💢
[ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی – شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان ]
تقارن بزرگداشت سعدی و فردوسی دو شاعر بلند آوازۀ ادب فارسی در اردیبهشت ماه جلالی بهانهای است که در این نشست دلانگیز به فردوسی و سعدی بپردازیم از اوج شکوفایی زبان جوشان فردوسی در سالهای ۳۷۰ تا ۳۹۷ ه.ق تا زمان آفرینش آثار سعدی در سالهای ۶۵۵ تا ۶۹۱ هـ.ق حدود سه قرن فاصله وجود دارد.
@IranDel_Channel
💢
👍29
🔴 پروتکلهای صداوسیما کجاست؟
✍️ احسان هوشمند
پخش برنامۀ حاوی توهین به یکی از صحابۀ پیامبر اسلام (ص) در شبکۀ یک صداوسیما موجب واکنش شمار زیادی از هموطنانِ سنی مذهب، شخصیتهای فرهنگی و علمی و سیاسی شد. این نخستین باری نیست که در صداوسیمای کشور، شاهد وقوع چنین رویدادهای تحریککنندهای در حوزۀ ادیان و مذاهب هستیم. جدای از بازتابِ گستردۀ موضوع در شبکههای اجتماعی و فضای عمومی، انتقادات زیادی نیز به عملکرد دستگاه صداوسیمای رسمی کشور وارد شد. تمرکز بخش بزرگی از انتقادات هم اثراتِ مخرب ضدِّ انسجامی و وحدتشکنانه چنین برنامههایی است که میتواند به تحریکِ احساسات گروهی از هموطنان از جمله سنیهای کشور منجر شود. در این یادداشت ضمن تأکید بر پیامدهای مخرب پخش چنین برنامههایی از منظری دیگر به چنین برنامههای فرقهگرایانه پرداخته میشود.
۱) در اینکه میان پیروان اهل سنت و اهل تشیع دربارۀ رویدادهای صدر اسلامی اختلافنظر وجود دارد، تردیدی نیست. فرقهها و مذاهب متنوع اسلامی هر یک روایت خود را از رویدادهای صدر اسلام بر حق میداند و دربارۀ صحابۀ پیامبر اسلام قضاوتهای مختلفی بر مبنای مذاهب شکل گرفته است. در دورۀ چند صد ساله پس از وفات پیامبر اسلام اختلافات بین فرقههای مختلف اسلامی گاه و بیگاه به اشکال گوناگون حتی گاه با خشونت ظهور و بروز داشته است. در تاریخِ ایران نیز نمونههایی از برخی رویدادهای تلخ و ناخوشایند در این حوزه، ثبت و ضبط است. هر چند در دورۀ پانصد سال گذشته و پس از گسترش تشیع در ایران و گرویدنِ بخش بیشتری از ایرانیان به مذهبِ شیعۀ اثنیعشری موضوع تفاوتهای میان فرقههای اسلامی نمود بیشتری داشت. البته یک موضوع در اینباره قابل توجه است که شخصیتهای موجه اهل تشیع از جمله اهلبیتِ پیامبر (ص) نزد هموطنانِ اهل سنت نیز دارای احترام و منزلت ویژهای هستند. با احتساب تحولات پس از مشروطه، نظام سیاسی حاکم در ایران بر مبنای روح مشروطه و برابری شهروندان در برابر قانون در سعی و تلاش بودهاند که موضوعات فرقهای و مذهبی میان شیعیان و سنیها به مسئلهای در میان شهروندانِ ایرانی مبدّل نشود. در یکی از اسناد درباره تدوین کتابهای درسی تاریخ و دروس دینی در مدارس دورۀ رضاشاه از رشید یاسمی حساسیتهای در نظر گرفته شده در اینباره را میبینیم که در عین مقیّد بودن نویسنده به روایت شیعی، اما در تلاش بوده تا با احترام از صحابۀ پیامبر اسلام (ص) یاد شود و بدین ترتیب منابع درسی به زمینهای بر ایجاد اختلاف میان ایرانیان مبدّل نشود.
۲) پس از وقوع انقلاب اسلامی دوگانههای ملّت و امّت و نیز دوگانۀ شیعه و سنی در سیاستهای رسمی نمودهای مشهودی داشت. دوگانههایی که البته حاوی پارادوکسهای سیاسی و معرفتی در نظامِ حکمرانی کشور هم بود.
حضور محسوس نوع خاصی از تلقیهای مذهبی در شاکلۀ برنامههای سیاسی و فرهنگی کشور به تدریج موجب بروز نارضایتیهایی نه تنها در میان برخی از هموطنانِ سنی مذهب حتی برخی از هموطنانِ شیعه مذهب را نیز فراهم کرد. به صورت مشخص نمود این تلقیها ظهور علنی خود را در تولیدات هنری و تلویزیونی و حتی کتابهای درسی نشان داد. اتفاق روی داده در هفتۀ گذشته نخستین بار نبود که موجب آزردگی خاطر مؤمنینِ سنی مذهب را فراهم میساخت. اما تندی و بیمنطقی برنامۀ پخش شده و بازتاب فوری آن چیزی نبود که رئیس صداوسیما بتواند به سادگی از کنار آن گذر کند.
۳) اینکه سطح دریافت از مباحث تاریخی و مذهبی و حتی حکمرانی در کشور در حوزههای فرهنگی به چنان درجهای رسیده که شخصی به خود اجازه میدهد به صورت علنی در شبکهای پربیننده به چنین توهینهایی متوّسل شود و در ادامه گروهی دیگر از مسئولین پخشِ صداوسیما نیز این برنامه را به روی آنتن بُرده و حتی باکی از بازتابهای چنین برنامهای و احتمال بروز پیامدهای مخرّب و هرج و مرج در پی آن نداشته باشند، نشان از واقعیتِ تکاندهندهای در کشور دارد. در ایرانِ امروز اقلیتی هستند که خود را محق میداند تا نسبت به اعتقادات دیگر هموطنان به هر ابزاری متوسل شوند و در برابر اقدام خود و حتی پیامدهای آن هم چندان نگران نیست. آیا برای این گروه مصالح ملّی معنایی دارد؟ این افراد کجا و تحت چه شرایطی آموزش دیدهاند؟ هستۀ مرکزی اعتقادات آنان چه نسبتی با حکمرانی یک کشور با تنوعی از ادیان و مذاهب و فرقهها دارد؟ چگونه این افراد به فضاهای رسمی نفوذ کردهاند؟ در چه نهادهای فرهنگی و سیاسی دیگری ردّی از این دست از جریانات را میتوان شناسایی کرد؟ پشتیبانان این افراد و جریان چه کسانی هستند؟ آیا این جریان با برنامه، اقدامات خود را سازمان میدهد؟
🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 پروتکلهای صداوسیما کجاست؟
✍️ احسان هوشمند
پخش برنامۀ حاوی توهین به یکی از صحابۀ پیامبر اسلام (ص) در شبکۀ یک صداوسیما موجب واکنش شمار زیادی از هموطنانِ سنی مذهب، شخصیتهای فرهنگی و علمی و سیاسی شد. این نخستین باری نیست که در صداوسیمای کشور، شاهد وقوع چنین رویدادهای تحریککنندهای در حوزۀ ادیان و مذاهب هستیم. جدای از بازتابِ گستردۀ موضوع در شبکههای اجتماعی و فضای عمومی، انتقادات زیادی نیز به عملکرد دستگاه صداوسیمای رسمی کشور وارد شد. تمرکز بخش بزرگی از انتقادات هم اثراتِ مخرب ضدِّ انسجامی و وحدتشکنانه چنین برنامههایی است که میتواند به تحریکِ احساسات گروهی از هموطنان از جمله سنیهای کشور منجر شود. در این یادداشت ضمن تأکید بر پیامدهای مخرب پخش چنین برنامههایی از منظری دیگر به چنین برنامههای فرقهگرایانه پرداخته میشود.
۱) در اینکه میان پیروان اهل سنت و اهل تشیع دربارۀ رویدادهای صدر اسلامی اختلافنظر وجود دارد، تردیدی نیست. فرقهها و مذاهب متنوع اسلامی هر یک روایت خود را از رویدادهای صدر اسلام بر حق میداند و دربارۀ صحابۀ پیامبر اسلام قضاوتهای مختلفی بر مبنای مذاهب شکل گرفته است. در دورۀ چند صد ساله پس از وفات پیامبر اسلام اختلافات بین فرقههای مختلف اسلامی گاه و بیگاه به اشکال گوناگون حتی گاه با خشونت ظهور و بروز داشته است. در تاریخِ ایران نیز نمونههایی از برخی رویدادهای تلخ و ناخوشایند در این حوزه، ثبت و ضبط است. هر چند در دورۀ پانصد سال گذشته و پس از گسترش تشیع در ایران و گرویدنِ بخش بیشتری از ایرانیان به مذهبِ شیعۀ اثنیعشری موضوع تفاوتهای میان فرقههای اسلامی نمود بیشتری داشت. البته یک موضوع در اینباره قابل توجه است که شخصیتهای موجه اهل تشیع از جمله اهلبیتِ پیامبر (ص) نزد هموطنانِ اهل سنت نیز دارای احترام و منزلت ویژهای هستند. با احتساب تحولات پس از مشروطه، نظام سیاسی حاکم در ایران بر مبنای روح مشروطه و برابری شهروندان در برابر قانون در سعی و تلاش بودهاند که موضوعات فرقهای و مذهبی میان شیعیان و سنیها به مسئلهای در میان شهروندانِ ایرانی مبدّل نشود. در یکی از اسناد درباره تدوین کتابهای درسی تاریخ و دروس دینی در مدارس دورۀ رضاشاه از رشید یاسمی حساسیتهای در نظر گرفته شده در اینباره را میبینیم که در عین مقیّد بودن نویسنده به روایت شیعی، اما در تلاش بوده تا با احترام از صحابۀ پیامبر اسلام (ص) یاد شود و بدین ترتیب منابع درسی به زمینهای بر ایجاد اختلاف میان ایرانیان مبدّل نشود.
۲) پس از وقوع انقلاب اسلامی دوگانههای ملّت و امّت و نیز دوگانۀ شیعه و سنی در سیاستهای رسمی نمودهای مشهودی داشت. دوگانههایی که البته حاوی پارادوکسهای سیاسی و معرفتی در نظامِ حکمرانی کشور هم بود.
حضور محسوس نوع خاصی از تلقیهای مذهبی در شاکلۀ برنامههای سیاسی و فرهنگی کشور به تدریج موجب بروز نارضایتیهایی نه تنها در میان برخی از هموطنانِ سنی مذهب حتی برخی از هموطنانِ شیعه مذهب را نیز فراهم کرد. به صورت مشخص نمود این تلقیها ظهور علنی خود را در تولیدات هنری و تلویزیونی و حتی کتابهای درسی نشان داد. اتفاق روی داده در هفتۀ گذشته نخستین بار نبود که موجب آزردگی خاطر مؤمنینِ سنی مذهب را فراهم میساخت. اما تندی و بیمنطقی برنامۀ پخش شده و بازتاب فوری آن چیزی نبود که رئیس صداوسیما بتواند به سادگی از کنار آن گذر کند.
۳) اینکه سطح دریافت از مباحث تاریخی و مذهبی و حتی حکمرانی در کشور در حوزههای فرهنگی به چنان درجهای رسیده که شخصی به خود اجازه میدهد به صورت علنی در شبکهای پربیننده به چنین توهینهایی متوّسل شود و در ادامه گروهی دیگر از مسئولین پخشِ صداوسیما نیز این برنامه را به روی آنتن بُرده و حتی باکی از بازتابهای چنین برنامهای و احتمال بروز پیامدهای مخرّب و هرج و مرج در پی آن نداشته باشند، نشان از واقعیتِ تکاندهندهای در کشور دارد. در ایرانِ امروز اقلیتی هستند که خود را محق میداند تا نسبت به اعتقادات دیگر هموطنان به هر ابزاری متوسل شوند و در برابر اقدام خود و حتی پیامدهای آن هم چندان نگران نیست. آیا برای این گروه مصالح ملّی معنایی دارد؟ این افراد کجا و تحت چه شرایطی آموزش دیدهاند؟ هستۀ مرکزی اعتقادات آنان چه نسبتی با حکمرانی یک کشور با تنوعی از ادیان و مذاهب و فرقهها دارد؟ چگونه این افراد به فضاهای رسمی نفوذ کردهاند؟ در چه نهادهای فرهنگی و سیاسی دیگری ردّی از این دست از جریانات را میتوان شناسایی کرد؟ پشتیبانان این افراد و جریان چه کسانی هستند؟ آیا این جریان با برنامه، اقدامات خود را سازمان میدهد؟
🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 پروتکلهای صداوسیما کجاست؟ ✍️ احسان هوشمند پخش برنامۀ حاوی توهین به یکی از صحابۀ پیامبر اسلام (ص) در شبکۀ یک صداوسیما موجب واکنش شمار زیادی از هموطنانِ سنی مذهب، شخصیتهای فرهنگی و علمی و سیاسی شد. این نخستین باری نیست که در صداوسیمای کشور، شاهد وقوع…
👍19👎1
ایراندل | IranDel
🔴 نشستِ بزرگداشتِ سعدی شیرازی، در تبریز، کهنشهرِ ایران سعدی: آموزگار و جادوگر نحو سخنران: محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد زمان: شنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶ محلِّ نشست: تبریز، خیابانِ ارتش جنوبی،…
Telegram
ایراندل + | + IranDel
@IranDel_Channel
💢
@IranDel_Channel
💢
🎙 سخنرانی دکتر محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو»
[ تبریز (بنیاد پژوهشی شهریار)، آیین بزرگداشتِ سعدی شیرازی، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی ]
🔴 محمود فتوحی رودمعجنی: من پروردۀ مکتبِ دستور زبان فارسی آذربایجانم
آیین بزرگداشتِ سعدی شیرازی، ساعت ۱۶ روز شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی با حضور فرهنگدوستانِ تبریزی در ساختمانِ تاریخیِ بنیاد پژوهشی شهریار شهر تبریز برگزار شد. سخنران این نکوداشت، دکتر محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو» سخنرانی کردند.
در ابتدای نشست، استاد حسین مهرنگ، مدرّسِ زبان و ادبیات فارسی، ضمن خوشآمدگویی به دکتر محمود فتوحی رودمعجنی و سپاسگزاری بخاطر حضورشان در شهر تبریز، دقایقی دربارۀ جایگاه دانشی ایشان سخن گفتند.
سپس دکتر محمود فتوحی رودمعجنی سخنرانی خود را با اشارهای به استاد حسین مهرنگ، با چند بیت از سعدی شیرازی چنین آغاز کردند:
«معلّمت همه شوخی و دلبری آموخت
جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت
غلامِ آن لبِ ضحّاک و چشمِ فتّانم
که کید سحر به ضحّاک و سامری آموخت
تو بت چرا به معلّم روی؟ که بتگرِ چین
به چین زلف تو آید به بتگری آموخت
هزار بلبلِ دستانسرایِ عاشق را
بباید از «تو» سخن گفتنِ «دری» آموخت
عرضِ درود و ارادت دارم خدمتِ همه هموطنانِ عزیزم، تبریزیانِ پر مهر، پر از صفا و اصالت و سپاسگزارم از جناب استاد مهرنگ که من را شرمنده بیانشان کردند. خجالت میکشیدم وقتی سخنانِ ایشان را [در توصیفِ خودم] میشنیدم و انشاالله که مصداقِ آنچه گفتند، باشم و امیدوارم که باشم، البته در آینده.
من پروردۀ مکتبِ دستور [زبان فارسی] آذربایجانم. دو استاد، یکی مستقیماً و يکی غیرمستقیم بر گردنِ من، حقهای بسیار دارند. نخست استاد [عبدالرسول] خیامپور رحمة الله علیه، که با [کتاب] دستور [زبان فارسی] او، نکتهها آموختم و همیشه کتابِ بالینی من بوده است و دو دیگر، استاد حسن انوری، که باید به احترامش، در مقابل شما برخیزم. من در دورۀ دانشجویی از مکتبِ حسن انوری، دستور [زبان] فارسی آموختم و نظمِ معلّمی.
امیدوارم در اینجا شایسته باشم که نامِ شاگردی او را بر پیشانیِ خود، مینویسم.»
🔴 این سخنرانی را در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو»، بطور کامل از «اینجا» بشنوید.
@IranDel_Channel
💢
🎙 سخنرانی دکتر محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو»
[ تبریز (بنیاد پژوهشی شهریار)، آیین بزرگداشتِ سعدی شیرازی، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی ]
🔴 محمود فتوحی رودمعجنی: من پروردۀ مکتبِ دستور زبان فارسی آذربایجانم
آیین بزرگداشتِ سعدی شیرازی، ساعت ۱۶ روز شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی با حضور فرهنگدوستانِ تبریزی در ساختمانِ تاریخیِ بنیاد پژوهشی شهریار شهر تبریز برگزار شد. سخنران این نکوداشت، دکتر محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو» سخنرانی کردند.
در ابتدای نشست، استاد حسین مهرنگ، مدرّسِ زبان و ادبیات فارسی، ضمن خوشآمدگویی به دکتر محمود فتوحی رودمعجنی و سپاسگزاری بخاطر حضورشان در شهر تبریز، دقایقی دربارۀ جایگاه دانشی ایشان سخن گفتند.
سپس دکتر محمود فتوحی رودمعجنی سخنرانی خود را با اشارهای به استاد حسین مهرنگ، با چند بیت از سعدی شیرازی چنین آغاز کردند:
«معلّمت همه شوخی و دلبری آموخت
جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت
غلامِ آن لبِ ضحّاک و چشمِ فتّانم
که کید سحر به ضحّاک و سامری آموخت
تو بت چرا به معلّم روی؟ که بتگرِ چین
به چین زلف تو آید به بتگری آموخت
هزار بلبلِ دستانسرایِ عاشق را
بباید از «تو» سخن گفتنِ «دری» آموخت
عرضِ درود و ارادت دارم خدمتِ همه هموطنانِ عزیزم، تبریزیانِ پر مهر، پر از صفا و اصالت و سپاسگزارم از جناب استاد مهرنگ که من را شرمنده بیانشان کردند. خجالت میکشیدم وقتی سخنانِ ایشان را [در توصیفِ خودم] میشنیدم و انشاالله که مصداقِ آنچه گفتند، باشم و امیدوارم که باشم، البته در آینده.
من پروردۀ مکتبِ دستور [زبان فارسی] آذربایجانم. دو استاد، یکی مستقیماً و يکی غیرمستقیم بر گردنِ من، حقهای بسیار دارند. نخست استاد [عبدالرسول] خیامپور رحمة الله علیه، که با [کتاب] دستور [زبان فارسی] او، نکتهها آموختم و همیشه کتابِ بالینی من بوده است و دو دیگر، استاد حسن انوری، که باید به احترامش، در مقابل شما برخیزم. من در دورۀ دانشجویی از مکتبِ حسن انوری، دستور [زبان] فارسی آموختم و نظمِ معلّمی.
امیدوارم در اینجا شایسته باشم که نامِ شاگردی او را بر پیشانیِ خود، مینویسم.»
🔴 این سخنرانی را در زمینۀ «سعدی؛ آموزگار و جادوگرِ نحو»، بطور کامل از «اینجا» بشنوید.
@IranDel_Channel
💢
👍20👎1
🔴 آیین رونمایی از پوسترِ اولین جشنوارۀ موسیقی ایرانی (مکتب تبریز)
دبیر جشنواره: قادر رودکیان
زمان: چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۸
مکان:
تبریز، بزرگراه چایکنار (علامه طباطبایی)، کوچۀ پروین اعتصامی، خانۀ تاریخی پروین اعتصامی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 آیین رونمایی از پوسترِ اولین جشنوارۀ موسیقی ایرانی (مکتب تبریز)
دبیر جشنواره: قادر رودکیان
زمان: چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۸
مکان:
تبریز، بزرگراه چایکنار (علامه طباطبایی)، کوچۀ پروین اعتصامی، خانۀ تاریخی پروین اعتصامی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍26👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دهم اردیبهشت ماه، سالگرد اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز در دوران شاه عباس بزرگ و روز ملّی خلیج فارس گرامی باد
[ در ویدئو صدای امیردریادار حبیبالله سیاری را میشنوید. ]
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
[ در ویدئو صدای امیردریادار حبیبالله سیاری را میشنوید. ]
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
👍46👎2
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 داستان آزادسازی هرمز
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
به بهانۀ روز ملی خلیجفارس
#توییت_خوانی
🔴 پینوشت:
عکسنوشتهها از بالا به پایین و از چپ به راست مطالعه شود. (عکسنوشتهها شمارهگذاری هم شده است.)
@IranDel_Channel
💢
🔴 داستان آزادسازی هرمز
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
به بهانۀ روز ملی خلیجفارس
#توییت_خوانی
🔴 پینوشت:
عکسنوشتهها از بالا به پایین و از چپ به راست مطالعه شود. (عکسنوشتهها شمارهگذاری هم شده است.)
@IranDel_Channel
💢
👍24👎1