🔴 بازنگری واژههای نیروی دریایی
سال ۱۳۱۴ فرهنگستان ایران با همکاری وزارت جنگ برای بخشی از اصطلاحاتی که از زبانهای بیگانه (فرانسه یا معادل عربی آنها) در نیروی دریایی رایج بود، برابرهایی برگزید. برخی از این واژهها را بخوانیم:
بحریه – قوای بحری: نیروی دریایی
ملاح: ملوان
کشتی جنگی: ناو
کشتی کوچک جنگی: ناوچه
تورپیل: اژدر
تورپیلانداز: اژدرافکن
تحتالبحری: زیردریایی
تابین: ناوی
امیرالبحر (Amiral): دریاسالار
معینالبحر: دریادار
Contre-Torpilleur: ناوشکن
Vice-Amiral: دریابان
Navigateur: دریانورد
Flotte: ناوگان
Escadrill Flottille: ناوگروه
گفتنی است به جای تحتالبحری یا Sous-Marin نخست زیرآوی برگزیده شده بود که در بازنگری به زیردریایی برگردانده شد.
در روند بازنگری واژههای نیروی دریایی، سرهنگ بایندر، فرمانده وقت نیروی دریایی جنوب، به عنوان نمایندۀ وزارت جنگ با فرهنگستان همکاری داشت.
دریابان غلامعلی بایندر فرمانده نیروی دریایی جنوب، از افسران دانشور، آگاه و میهندوست ایران، روز سوم شهریور ۱۳۲۰، پساز ورود نیروهای انگلیسی به ایران در نبرد با این متجاوزان، در نزدیکی خرمشهر به شهادت رسید.
@IranDel_Channel
💢
سال ۱۳۱۴ فرهنگستان ایران با همکاری وزارت جنگ برای بخشی از اصطلاحاتی که از زبانهای بیگانه (فرانسه یا معادل عربی آنها) در نیروی دریایی رایج بود، برابرهایی برگزید. برخی از این واژهها را بخوانیم:
بحریه – قوای بحری: نیروی دریایی
ملاح: ملوان
کشتی جنگی: ناو
کشتی کوچک جنگی: ناوچه
تورپیل: اژدر
تورپیلانداز: اژدرافکن
تحتالبحری: زیردریایی
تابین: ناوی
امیرالبحر (Amiral): دریاسالار
معینالبحر: دریادار
Contre-Torpilleur: ناوشکن
Vice-Amiral: دریابان
Navigateur: دریانورد
Flotte: ناوگان
Escadrill Flottille: ناوگروه
گفتنی است به جای تحتالبحری یا Sous-Marin نخست زیرآوی برگزیده شده بود که در بازنگری به زیردریایی برگردانده شد.
در روند بازنگری واژههای نیروی دریایی، سرهنگ بایندر، فرمانده وقت نیروی دریایی جنوب، به عنوان نمایندۀ وزارت جنگ با فرهنگستان همکاری داشت.
دریابان غلامعلی بایندر فرمانده نیروی دریایی جنوب، از افسران دانشور، آگاه و میهندوست ایران، روز سوم شهریور ۱۳۲۰، پساز ورود نیروهای انگلیسی به ایران در نبرد با این متجاوزان، در نزدیکی خرمشهر به شهادت رسید.
@IranDel_Channel
💢
👍41
📷 تصاویری از دوشنبه، پایتخت کشور تاجیکستان
جایی که گذرگاه دل محزونست
آن جا دو هزار نیزه بالا خون ست
لیلی صفتان ز حال ما بیخبرند
مجنون داند که حال مجنون چونست
رودکی سمرقندی
@IranDel_Channel
💢
جایی که گذرگاه دل محزونست
آن جا دو هزار نیزه بالا خون ست
لیلی صفتان ز حال ما بیخبرند
مجنون داند که حال مجنون چونست
رودکی سمرقندی
@IranDel_Channel
💢
👍34
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 روز جزایر سهگانه ایران
در ساعت ٦:١٥ دقیقه بامداد روز سه شنبه ٩ آذر ١٣٥٠ خورشيدی یک روز پيش از ترکِ نيروهای انگلیسی از خلیجفارس یگانهای نیروی دریایی ايران در سه جزیرهی تنگه هرمز (تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی) پیاده شدند.
نخستين پرچم ایران پس از گذشت کمتر از ٣٥ دقیقه از آغاز عملیات بر نخستين جزیره افراشته شد و در راس ساعت ٨ صبح در هر سه جزیره پرچم ایران همراه با شلیک ٢١ گلوله توپ برافراشته شد.
بخشی از نیروهای ایرانی بر چهار گوشه بوموسی و بر فراز کوه حلوا به عنوان بلندترین نقطهی جزیره پرچم سه رنگ ملّی ایران را بر افراشتند.
بخش دیگر نیروها نیز پس از اعزام به جزیره تنب بزرگ به طور مسالمتآمیز و بدون حمل سلاح برای تحویل پاسگاه از گماشتگان عرب استعمار انگلیس در حال حرکت بودند که با شلیک آتشبار شرطههای عرب از داخل پاسگاه مواجه شدند و ناجوانمردانه به شهادت رسیدند.
نام این سه شهید جاویدان راه میهن در روز بازپسگیری جزایر ایرانی ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ عبارتند از:
۱- سروان رضا سوزنچی
۲- مهناوی یکم حبیبالله کهریزی
۳- ناوی آیتالله خانی
یاد و نام مدافعان تمامیت ارضی ایران جاوید
@IranDel_Channel
💢
در ساعت ٦:١٥ دقیقه بامداد روز سه شنبه ٩ آذر ١٣٥٠ خورشيدی یک روز پيش از ترکِ نيروهای انگلیسی از خلیجفارس یگانهای نیروی دریایی ايران در سه جزیرهی تنگه هرمز (تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی) پیاده شدند.
نخستين پرچم ایران پس از گذشت کمتر از ٣٥ دقیقه از آغاز عملیات بر نخستين جزیره افراشته شد و در راس ساعت ٨ صبح در هر سه جزیره پرچم ایران همراه با شلیک ٢١ گلوله توپ برافراشته شد.
بخشی از نیروهای ایرانی بر چهار گوشه بوموسی و بر فراز کوه حلوا به عنوان بلندترین نقطهی جزیره پرچم سه رنگ ملّی ایران را بر افراشتند.
بخش دیگر نیروها نیز پس از اعزام به جزیره تنب بزرگ به طور مسالمتآمیز و بدون حمل سلاح برای تحویل پاسگاه از گماشتگان عرب استعمار انگلیس در حال حرکت بودند که با شلیک آتشبار شرطههای عرب از داخل پاسگاه مواجه شدند و ناجوانمردانه به شهادت رسیدند.
نام این سه شهید جاویدان راه میهن در روز بازپسگیری جزایر ایرانی ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ عبارتند از:
۱- سروان رضا سوزنچی
۲- مهناوی یکم حبیبالله کهریزی
۳- ناوی آیتالله خانی
یاد و نام مدافعان تمامیت ارضی ایران جاوید
@IranDel_Channel
💢
👍52
Forwarded from ایراندل | IranDel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 لحظۀ اعلام بازگشتِ سه جزیرۀ تا ابد ایرانیِ تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی به آغوش وطن در صحن مجلس شورای ملی در آذر ماه ۱۳۵۰ خورشیدی
@IranDel_Channel
💢
@IranDel_Channel
💢
👍47
🔴 نشست با موضوعِ
«شاهنامه، اخلاق و ارزشهای انسانی»
سخنران:
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
زمان:
آدینه، ۹ آذر ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت هفده
مکان:
زنجان، خیابان خیام، فروشگاه فرهنگان
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
«شاهنامه، اخلاق و ارزشهای انسانی»
سخنران:
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
زمان:
آدینه، ۹ آذر ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت هفده
مکان:
زنجان، خیابان خیام، فروشگاه فرهنگان
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍31
📷 فرشی از شهر شوشی که در موزهای در ارمنستان نگهداری میشود و منعکسکنندۀ داستان رستم و سهرابِ شاهنامۀ جاودانِ حکیم فردوسی توسی است
کنون رزم سهراب و رستم شنو
دگرها شنیدستی این هم شنو
یکی داستانست پرآب چشم
دل نازک از رستم آید به خشم
اگر تندبادی برآید ز کنج
به خاک افکند نارسیده ترنج
ستمکاره خوانمش ار دادگر
هنرمند گویمش ار بیهنر
اگر مرگ دادست بیداد چیست؟
ز داد این همه بانگ و فریاد چیست؟
از این راز، جان تو آگاه نیست
بدین پرده اندر ترا راه نیست
«رستم و سهراب»، فردوسی
@IranDel_Channel
💢
کنون رزم سهراب و رستم شنو
دگرها شنیدستی این هم شنو
یکی داستانست پرآب چشم
دل نازک از رستم آید به خشم
اگر تندبادی برآید ز کنج
به خاک افکند نارسیده ترنج
ستمکاره خوانمش ار دادگر
هنرمند گویمش ار بیهنر
اگر مرگ دادست بیداد چیست؟
ز داد این همه بانگ و فریاد چیست؟
از این راز، جان تو آگاه نیست
بدین پرده اندر ترا راه نیست
«رستم و سهراب»، فردوسی
@IranDel_Channel
💢
👍44👎2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اصغر دادبه، استاد فلسفهٔ اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه ادبیات دایرةالمعارف بزرگ اسلامی:
یزد، قلبِ ایران است
دوشنبه هفتم آبان ۱۴۰۳ خورشیدی در موزۀ قصر آيينه یزد
@IranDel_Channel
💢
یزد، قلبِ ایران است
دوشنبه هفتم آبان ۱۴۰۳ خورشیدی در موزۀ قصر آيينه یزد
@IranDel_Channel
💢
👍24
Telegram
ایراندل + | + IranDel
🎙 شاهنامه، اخلاق و ارزشهای انسانی
سخنران:
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
[سخنرانی در روز آدینه، نهم آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، در جمعِ شهروندانِ زنجانی در فروشگاه فرهنگان شهر زنجان انجام شده است.]
کانال پیوست:
@IranDel_Plus
@IranDel_Channel…
سخنران:
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
[سخنرانی در روز آدینه، نهم آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، در جمعِ شهروندانِ زنجانی در فروشگاه فرهنگان شهر زنجان انجام شده است.]
کانال پیوست:
@IranDel_Plus
@IranDel_Channel…
🎙 شاهنامه، اخلاق و ارزشهای انسانی
سخنران:
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
[سخنرانی در روز آدینه، نهم آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، در جمعِ شهروندانِ زنجانی در فروشگاه فرهنگان شهر زنجان انجام شده است.]
🔴 تکجملههای برگزیده از سخنرانی که نقل به مضمون شده است:
شاهنامه، اخلاقیترین کتابِ زبان فارسی و اخلاقیترین کتاب در فرهنگِ ایران است.
لایههای رویی شاهنامه، آن مسائل اخلاقی را ندارد، باید برویم به لایههای درونی شاهنامه.
شاهنامه، در لایههای درونی خود، اخلاق را در فرهنگی که به ما ارائه میکند، بیان میکند. شاهنامه، انگار که ذهن ما را، فرهنگ ما را، لایههای درونی فکر ما را تغییر میدهد تا ما بتوانیم اخلاقیتر زندگی کنیم.
شاهنامه میتواند ما را از منظر فرهنگی رو به اخلاق متحول کند.
شاهنامه، خردنامه است.
در فرهنگ ما، هنر فردوسی، شاهکار و اهمیت فردوسی، به این دلیل است که اسطوره را با اخلاق و خِرَد، در پیوندی فوقالعاده زیبا و شاهکار قرار داده است. متن اسطورهایست ولی خردگراست. فرهنگ ایران، اینگونهست؛ اصلاً ما ملّتِ خِرَد هستیم. تمام متون ما نشانههایی از خردباوری و ستایش خرد دارد و صورتبندیاش خردمندانهست. ولی گاهی ما آنها را درست متوجه نشدهایم و گاهی بطور ویژه در ۲۰۰ - ۳۰۰ سال اخیر، خرد را فراموش کرده و از خرد فاصله گرفتهایم.
ما ملت خردیم و اسطورههای ما هم خردمندانهست. فردوسی در شاهنامه، این اسطورهها را خردمندانهتر کرده است و این شاهکار فردوسی است.
شاهنامه فردوسی، اثر ادبی فوقالعاده مهمیست.
یکی از کارهایی که در سیر تحول، بویژه به دست فردوسی، اتفاق میافتد، اسطورههای ما از آسمانی بودن و عجیب و غریب بودن - برخلاف اسطورههای مثلاً یونان - پایین میآید و زمینیتر میشود.
در این سیر، اسطورههای ما خردگرا، خردپذیر و خردمندانه شدند تا جاییکه پهلوانان ما نیز، خردمند میشوند. جز بنیانهای فرهنگی ماست که پهلوانان نیز خردمند هستند.
در فرهنگ ایرانی، خرد با اخلاق، قرین است و با یکدیگر پیوند دارند.
در فرهنگ ایرانی، انسانِ بیاخلاق، انسانِ بیخرد است چون خرد، اخلاق را نیز پوشش میدهد و ما این را از شاهنامه یاد میگیریم.
از سویی شاهنامه متنیست تقدیرگرا.
عموم متون کهن ما، تقدیرگرا هستند و میگویند که ما ذیل فرمان و ارادۀ خداوند هستیم.
فردوسی در کنار تقدیر، به خِرد نیز باور دارد.
ضربالمثل سادۀ ما ایرانیان، «از تو حرکت، از خدا نیز برکت» یکی از حکیمانهترین حرفهای دنیاست؛ پیوندیست بین کُنش و تقدیر.
بین تقدیرگرایی و اخلاق چه رابطهای ممکن است وجود داشته باشد؟
در بسترِ تقدیرگرایی شاهنامه، خردمندی و مسئولیتِ اخلاقی است و مسئولیت اخلاقی را نفی نمیکند و همه باید پاسخگو باشند؛ البته در شاهنامه، پاسخگویی هم اسطورهایست.
شاهنامه فردوسی از منظر ادبی، در گونۀ حماسی در بستر اسطوره است. شاهنامه فردوسی، حماسۀ ملی و سند هویت ملی ماست. هر ملتی یک حماسۀ ملی دارد و شاهنامه، حماسۀ ملی ما [ملت ایران] است. یکی از خوشبختیهای ایرانی بودن این است که حماسۀ ملی داریم و بسیاری از ملتهای دنیا، حماسۀ ملی ندارند و حماسۀ ملی ما به زبانیست (زبان فارسی) که همین امروز داریم بدان سخن میگوییم. این مورد را هیچ ملتی ندارد.
در شاهنامه، پیروزی در جنگ به نام و ننگ است.
بطور مشخص برخی توصیههای اخلاقی در شاهنامه داریم. بطور مثال آز - حسد، در شاهنامه بسیار نکوهیده است یا طغیان در برابر خداوند (در ادبیات دینی، طاغوت) نکوهش شده است.
شاهنامه، متنی یزدانشناسانهست.
شاهنامه متنی، دادگرانهست. داد، فقط عدالت نیست. داد، عدالت توزیعی نیست. داد، بسیار فراتر از اینهاست. داد، یعنی نظمی که در هستیست: نظمِ کیهانی.
اگر ما دادگر هستیم یعنی در نظمِ کیهانی قرار داریم. اگر از این نظم کیهانی، قدمی فراتر بگذاریم، از حوزۀ داد، خارج شده و بیدادگر میشویم.
به همین دلیل، دروغ در فرهنگِ ایرانی بسیار نکوهیدهست. دروغ، من را از آن نظمِ کیهانی جدا کرده به حوزۀ بیداد، حوزۀ اهریمن و حوزۀ ظلمت میاندازد، در آنصورت، من دیگر در قلمرو و حوزۀ نور نیستم.
اخلاق دقیقاً دادگریست و دادگری، اخلاق است. اخلاق با دادگری پیوندی عمیق دارد.
اسطوره، در بیانی خیلی ساده، شناختِ نخستینِ انسانِ نخستین، در جهان است. نیاکان ما، هزاران سال پیش، هرآنچه که از جهان دیدهاند، آن را بصورتِ اسطورهها صورتبندی کردهاند. امروزه ما بصورت علمِ تجربی صورتبندی میکنیم.
خرد [برخلاف عقل ابزاری] در عین حال که راهِ رسیدن به چیزیست، راه رسیدن اخلاقی به آنچیز نیز است. اگر ما خردمندانه زندگی کنیم، انگار اخلاقی هم زندگی کردهایم.
ز روزِ گذر کَردن، اندیشه کُن
پرستیدنِ دادگر پیشه کُن
بترس از خدا و میازار کَس
ره رستگاری همین است و بَس
@IranDel_Channel
💢
🎙 شاهنامه، اخلاق و ارزشهای انسانی
سخنران:
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
[سخنرانی در روز آدینه، نهم آذر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، در جمعِ شهروندانِ زنجانی در فروشگاه فرهنگان شهر زنجان انجام شده است.]
🔴 تکجملههای برگزیده از سخنرانی که نقل به مضمون شده است:
شاهنامه، اخلاقیترین کتابِ زبان فارسی و اخلاقیترین کتاب در فرهنگِ ایران است.
لایههای رویی شاهنامه، آن مسائل اخلاقی را ندارد، باید برویم به لایههای درونی شاهنامه.
شاهنامه، در لایههای درونی خود، اخلاق را در فرهنگی که به ما ارائه میکند، بیان میکند. شاهنامه، انگار که ذهن ما را، فرهنگ ما را، لایههای درونی فکر ما را تغییر میدهد تا ما بتوانیم اخلاقیتر زندگی کنیم.
شاهنامه میتواند ما را از منظر فرهنگی رو به اخلاق متحول کند.
شاهنامه، خردنامه است.
در فرهنگ ما، هنر فردوسی، شاهکار و اهمیت فردوسی، به این دلیل است که اسطوره را با اخلاق و خِرَد، در پیوندی فوقالعاده زیبا و شاهکار قرار داده است. متن اسطورهایست ولی خردگراست. فرهنگ ایران، اینگونهست؛ اصلاً ما ملّتِ خِرَد هستیم. تمام متون ما نشانههایی از خردباوری و ستایش خرد دارد و صورتبندیاش خردمندانهست. ولی گاهی ما آنها را درست متوجه نشدهایم و گاهی بطور ویژه در ۲۰۰ - ۳۰۰ سال اخیر، خرد را فراموش کرده و از خرد فاصله گرفتهایم.
ما ملت خردیم و اسطورههای ما هم خردمندانهست. فردوسی در شاهنامه، این اسطورهها را خردمندانهتر کرده است و این شاهکار فردوسی است.
شاهنامه فردوسی، اثر ادبی فوقالعاده مهمیست.
یکی از کارهایی که در سیر تحول، بویژه به دست فردوسی، اتفاق میافتد، اسطورههای ما از آسمانی بودن و عجیب و غریب بودن - برخلاف اسطورههای مثلاً یونان - پایین میآید و زمینیتر میشود.
در این سیر، اسطورههای ما خردگرا، خردپذیر و خردمندانه شدند تا جاییکه پهلوانان ما نیز، خردمند میشوند. جز بنیانهای فرهنگی ماست که پهلوانان نیز خردمند هستند.
در فرهنگ ایرانی، خرد با اخلاق، قرین است و با یکدیگر پیوند دارند.
در فرهنگ ایرانی، انسانِ بیاخلاق، انسانِ بیخرد است چون خرد، اخلاق را نیز پوشش میدهد و ما این را از شاهنامه یاد میگیریم.
از سویی شاهنامه متنیست تقدیرگرا.
عموم متون کهن ما، تقدیرگرا هستند و میگویند که ما ذیل فرمان و ارادۀ خداوند هستیم.
فردوسی در کنار تقدیر، به خِرد نیز باور دارد.
ضربالمثل سادۀ ما ایرانیان، «از تو حرکت، از خدا نیز برکت» یکی از حکیمانهترین حرفهای دنیاست؛ پیوندیست بین کُنش و تقدیر.
بین تقدیرگرایی و اخلاق چه رابطهای ممکن است وجود داشته باشد؟
در بسترِ تقدیرگرایی شاهنامه، خردمندی و مسئولیتِ اخلاقی است و مسئولیت اخلاقی را نفی نمیکند و همه باید پاسخگو باشند؛ البته در شاهنامه، پاسخگویی هم اسطورهایست.
شاهنامه فردوسی از منظر ادبی، در گونۀ حماسی در بستر اسطوره است. شاهنامه فردوسی، حماسۀ ملی و سند هویت ملی ماست. هر ملتی یک حماسۀ ملی دارد و شاهنامه، حماسۀ ملی ما [ملت ایران] است. یکی از خوشبختیهای ایرانی بودن این است که حماسۀ ملی داریم و بسیاری از ملتهای دنیا، حماسۀ ملی ندارند و حماسۀ ملی ما به زبانیست (زبان فارسی) که همین امروز داریم بدان سخن میگوییم. این مورد را هیچ ملتی ندارد.
در شاهنامه، پیروزی در جنگ به نام و ننگ است.
بطور مشخص برخی توصیههای اخلاقی در شاهنامه داریم. بطور مثال آز - حسد، در شاهنامه بسیار نکوهیده است یا طغیان در برابر خداوند (در ادبیات دینی، طاغوت) نکوهش شده است.
شاهنامه، متنی یزدانشناسانهست.
شاهنامه متنی، دادگرانهست. داد، فقط عدالت نیست. داد، عدالت توزیعی نیست. داد، بسیار فراتر از اینهاست. داد، یعنی نظمی که در هستیست: نظمِ کیهانی.
اگر ما دادگر هستیم یعنی در نظمِ کیهانی قرار داریم. اگر از این نظم کیهانی، قدمی فراتر بگذاریم، از حوزۀ داد، خارج شده و بیدادگر میشویم.
به همین دلیل، دروغ در فرهنگِ ایرانی بسیار نکوهیدهست. دروغ، من را از آن نظمِ کیهانی جدا کرده به حوزۀ بیداد، حوزۀ اهریمن و حوزۀ ظلمت میاندازد، در آنصورت، من دیگر در قلمرو و حوزۀ نور نیستم.
اخلاق دقیقاً دادگریست و دادگری، اخلاق است. اخلاق با دادگری پیوندی عمیق دارد.
اسطوره، در بیانی خیلی ساده، شناختِ نخستینِ انسانِ نخستین، در جهان است. نیاکان ما، هزاران سال پیش، هرآنچه که از جهان دیدهاند، آن را بصورتِ اسطورهها صورتبندی کردهاند. امروزه ما بصورت علمِ تجربی صورتبندی میکنیم.
خرد [برخلاف عقل ابزاری] در عین حال که راهِ رسیدن به چیزیست، راه رسیدن اخلاقی به آنچیز نیز است. اگر ما خردمندانه زندگی کنیم، انگار اخلاقی هم زندگی کردهایم.
ز روزِ گذر کَردن، اندیشه کُن
پرستیدنِ دادگر پیشه کُن
بترس از خدا و میازار کَس
ره رستگاری همین است و بَس
@IranDel_Channel
💢
👍31👎2
🔴 خطر عدم توجه به "ائتلافِ عربی - تو*رکی"
✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
... اگر "ائتلاف عربی- تو*رکی"، در صورتِ نوعثمانی آن، قدرت بگیرد، یکی از پیآمدهای آن میتواند تبدیل شدنِ ایران به «مستعمرهٔ» اقتصادی چین و کشور تحتالحمایهٔ سیاسی روسیه باشد... تا زمانی استراتژی همچون تاکتیکهایی برای حفظِ قدرت در صورتِ «راهبرد» فهمیده شود، احتمال دارد نتوان جلوی روندِ انحطاط را گرفت. ایران، نیازمند استراتژی بلندمدتی است تا بتواند آرایشِ کنونی نیروهای منطقهای را به نفع تأمینِ منافعِ ملّی تاریخی خود بر هم بزند...
استراتژی هر کشوری تنها بر پایهٔ ارزیابی واقعبینانه از امکانات و تواناییهای آن کشور میتواند تدوین شود.
🔴 بُنمایه:
از کتابِ ملت، دولت و حکومت قانون؛ جستار در بیانِ نص و سنّت
@IranDel_Channel
💢
✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
... اگر "ائتلاف عربی- تو*رکی"، در صورتِ نوعثمانی آن، قدرت بگیرد، یکی از پیآمدهای آن میتواند تبدیل شدنِ ایران به «مستعمرهٔ» اقتصادی چین و کشور تحتالحمایهٔ سیاسی روسیه باشد... تا زمانی استراتژی همچون تاکتیکهایی برای حفظِ قدرت در صورتِ «راهبرد» فهمیده شود، احتمال دارد نتوان جلوی روندِ انحطاط را گرفت. ایران، نیازمند استراتژی بلندمدتی است تا بتواند آرایشِ کنونی نیروهای منطقهای را به نفع تأمینِ منافعِ ملّی تاریخی خود بر هم بزند...
استراتژی هر کشوری تنها بر پایهٔ ارزیابی واقعبینانه از امکانات و تواناییهای آن کشور میتواند تدوین شود.
🔴 بُنمایه:
از کتابِ ملت، دولت و حکومت قانون؛ جستار در بیانِ نص و سنّت
@IranDel_Channel
💢
👍34👎2
🔴 وقتی تَنِ مستشارالدوله در گور میلرزد!
✍️ از کانالِ تلگرامی جمهور (۱۴)
یکصد و بیست و اندی سال پیش وقتی میرزا یوسف خان تیموری یا همان [یوسف] مستشارالدوله [تبریزی] در اولین تلاشها برای ایجاد حکومت مشروطه، رسالۀ «یک کلمه» را نوشت و قانون را یگانه راه نجاتِ ايران برشمرد، فکرش را هم نمیکرد این یک کلمه، بعدها همچون پتکی بر سر ملّتِ ایران فرود آید و نه تنها اسباب ترفیع و سیویلیزاسیون را فراهم نمیکند، بلکه ابزاری میشود در دست عدهای تا مطامع و خواستههای فردی و گروهی و حزبی خودشان را تحتِ لوای قانون به ملّتِ ایران تحمیل کنند!
البته مستشارالدوله خودش هم تصریح کرد، مراد من کتابی است که جامع قوانین لازمه و مقبول ملّت باشد، حالا کیست که بتواند ثابت کند این یک کلمههایی که با عنوان قانون از مجالسی مقبولِ اقلیت، صادر میشوند، در زمرۀ قوانین لازمه و مقبولِ ملّت به شمار میآیند یا خیر؟
قانونِ ملزومات و مقدمات و شرایط خود را دارد، نمیتوان هر بلغوری را به اسمِ قانون به خوردِ ملّت داد و به ریشِ ملّت خندید، شوربختانه قوانین در ایران، نه برای تمشیت امور، بلکه برای هر نیتی جز آن نوشته میشود، درست مثل قانونِ منع به کارگیری بازنشستگان که فردای کنارگذاشتن افشانی از شهرداری تهران کسی سراغش را هم نگرفت، یا مثل قانون منع به کارگیری مدیران دو تابعیتی که صرفاً برای عزل ظریف تصویب میشود، یا هزاران قانون و قاعده ریز و درشت که جز خسران و تحمیل هزینه بر دولت و ملت، عایدی ندارد.
قانون باید مقبولِ ملّت باشد، قانون باید در راستای منافعِ اکثریت باشد، قانون باید ابهام و اختلاف را رفع کند، قانون باید مرضیالطرفین باشد، قانون باید در راستای امنیت و رفاه ملک و ملت باشد، در غير اين صورت همان به که نباشد، لااقل اسم دیگری برای این قبیل اوامر، انتخاب کنید تا تن مستشارالدولهها در گور نلرزد که باعث و بانی چه بدبختیهایی برای ملّت شده است.
🔴 پینوشت:
بازنشر یک یادداشت به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست.
@IranDel_Channel
💢
🔴 وقتی تَنِ مستشارالدوله در گور میلرزد!
✍️ از کانالِ تلگرامی جمهور (۱۴)
یکصد و بیست و اندی سال پیش وقتی میرزا یوسف خان تیموری یا همان [یوسف] مستشارالدوله [تبریزی] در اولین تلاشها برای ایجاد حکومت مشروطه، رسالۀ «یک کلمه» را نوشت و قانون را یگانه راه نجاتِ ايران برشمرد، فکرش را هم نمیکرد این یک کلمه، بعدها همچون پتکی بر سر ملّتِ ایران فرود آید و نه تنها اسباب ترفیع و سیویلیزاسیون را فراهم نمیکند، بلکه ابزاری میشود در دست عدهای تا مطامع و خواستههای فردی و گروهی و حزبی خودشان را تحتِ لوای قانون به ملّتِ ایران تحمیل کنند!
البته مستشارالدوله خودش هم تصریح کرد، مراد من کتابی است که جامع قوانین لازمه و مقبول ملّت باشد، حالا کیست که بتواند ثابت کند این یک کلمههایی که با عنوان قانون از مجالسی مقبولِ اقلیت، صادر میشوند، در زمرۀ قوانین لازمه و مقبولِ ملّت به شمار میآیند یا خیر؟
قانونِ ملزومات و مقدمات و شرایط خود را دارد، نمیتوان هر بلغوری را به اسمِ قانون به خوردِ ملّت داد و به ریشِ ملّت خندید، شوربختانه قوانین در ایران، نه برای تمشیت امور، بلکه برای هر نیتی جز آن نوشته میشود، درست مثل قانونِ منع به کارگیری بازنشستگان که فردای کنارگذاشتن افشانی از شهرداری تهران کسی سراغش را هم نگرفت، یا مثل قانون منع به کارگیری مدیران دو تابعیتی که صرفاً برای عزل ظریف تصویب میشود، یا هزاران قانون و قاعده ریز و درشت که جز خسران و تحمیل هزینه بر دولت و ملت، عایدی ندارد.
قانون باید مقبولِ ملّت باشد، قانون باید در راستای منافعِ اکثریت باشد، قانون باید ابهام و اختلاف را رفع کند، قانون باید مرضیالطرفین باشد، قانون باید در راستای امنیت و رفاه ملک و ملت باشد، در غير اين صورت همان به که نباشد، لااقل اسم دیگری برای این قبیل اوامر، انتخاب کنید تا تن مستشارالدولهها در گور نلرزد که باعث و بانی چه بدبختیهایی برای ملّت شده است.
🔴 پینوشت:
بازنشر یک یادداشت به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍20👎2
🔴 کارگاه شاهنامهخوانی تبریز (بصورت برخط و مجازی)
نشست یکصد و دهم
زمان:
چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعتِ بیست
سخنران: اصغر دادبه، استاد فلسفهٔ اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه ادبیات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی
[موضوع سخنرانی: چرا باید شاهنامه را خواند؟]
آموزگار: جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
[شرح بیت یک تا ۱۵ شاهنامه]
شاهنامهخوان: سیروس اژدهاکش
[بیتهای نخستین شاهنامه]
با همکاری:
انجمن علمی مطالعات صلح ایران
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
باشگاه شاهنامهپژوهان
رادیو شاهنامه
انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا)
انجمن افراز
🔴 کارگاه شاهنامهخوانی تبریز، بصورت مجازی و برخط، در بسترِ «گوگلمیت» برگزار خواهد شد.
برای ورود به کارگاه، روز چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۲۰ از «اینجا» وارد شوید.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
نشست یکصد و دهم
زمان:
چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعتِ بیست
سخنران: اصغر دادبه، استاد فلسفهٔ اسلامی و ادبیات عرفانی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه ادبیات دایرهالمعارف بزرگ اسلامی
[موضوع سخنرانی: چرا باید شاهنامه را خواند؟]
آموزگار: جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
[شرح بیت یک تا ۱۵ شاهنامه]
شاهنامهخوان: سیروس اژدهاکش
[بیتهای نخستین شاهنامه]
با همکاری:
انجمن علمی مطالعات صلح ایران
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
باشگاه شاهنامهپژوهان
رادیو شاهنامه
انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا)
انجمن افراز
🔴 کارگاه شاهنامهخوانی تبریز، بصورت مجازی و برخط، در بسترِ «گوگلمیت» برگزار خواهد شد.
برای ورود به کارگاه، روز چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۲۰ از «اینجا» وارد شوید.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
👍27👎2
ایراندل | IranDel
🔴 وقتی تَنِ مستشارالدوله در گور میلرزد! ✍️ از کانالِ تلگرامی جمهور (۱۴) یکصد و بیست و اندی سال پیش وقتی میرزا یوسف خان تیموری یا همان [یوسف] مستشارالدوله [تبریزی] در اولین تلاشها برای ایجاد حکومت مشروطه، رسالۀ «یک کلمه» را نوشت و قانون را یگانه راه نجاتِ…
🔴 قانون یا عادلانه است یا اصلاً قانون نیست
✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
قانون یا عادلانه است یا اصلاً قانون نیست. فهم قانون در میدانِ جاذبۀ «حقوق» است که آن را تبدیل به قانون میکند پس قانونی که «حقوقی» نباشد، قانون نیست.
توماس قديس در ادامۀ سخن ارسطو، گفته بود مناسباتی را که مصلحتِ عمومی در آنها رعایت نشده باشد، نمی توان سیاسی - شهروندی خواند و شهریاری که فرمانروایی او ناظر بر تأمینِ مصلحتِ عمومی نباشد، سردستۀ حرامیان است و فرومانروایی او غصبی است.
@IranDel_Channel
💢
🔴 قانون یا عادلانه است یا اصلاً قانون نیست
✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
قانون یا عادلانه است یا اصلاً قانون نیست. فهم قانون در میدانِ جاذبۀ «حقوق» است که آن را تبدیل به قانون میکند پس قانونی که «حقوقی» نباشد، قانون نیست.
توماس قديس در ادامۀ سخن ارسطو، گفته بود مناسباتی را که مصلحتِ عمومی در آنها رعایت نشده باشد، نمی توان سیاسی - شهروندی خواند و شهریاری که فرمانروایی او ناظر بر تأمینِ مصلحتِ عمومی نباشد، سردستۀ حرامیان است و فرومانروایی او غصبی است.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍37👎1
ایراندل | IranDel
🔴 قانون یا عادلانه است یا اصلاً قانون نیست ✍️ جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران قانون یا عادلانه است یا اصلاً قانون نیست. فهم قانون در میدانِ جاذبۀ «حقوق» است که آن را تبدیل به قانون میکند پس قانونی که «حقوقی» نباشد، قانون نیست. توماس قديس در ادامۀ سخن…
🔴 تفسیر جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران از قانونگذاری بد، در حاشیۀ درسگفتارهای مارکس
قانون برای صیانت از حقوق شهروندان است. وقتی شما برای افکار، قانون وضع میکنید، معنایش این است که شما دولت یک «حزب» خاصّی هستید و قانون میگذارید برای یک حزب و به ضرر یک حزبِ دیگر.
پس یعنی شما دولتِ شهروندان نیستید، بلکه دولتِ حزب هستید. زیرا برای حزبِ خود، قانون میگذارید تا عملِ حزبِ دیگری را محدود کنید.
قانونِ برای فکر، قانونِ به نفع یک حزب و به ضرر دیگری است.
هر قانونی که به نفع گروهی باشد، برابری شهروندان در مقابلِ قانون را از بین میبرد، زیرا به یک حزب، امتیازاتی میدهد که به حزب دیگر نداده است. در حالیکه اصل بر برابریِ افراد، مقابلِ قانون است. چنین قانونی به جای اینکه شهروندان را متّحد کند، موجب انشعاب در بین آنها میشود و هر قانون که موجب انشعاب شود، قانونی ارتجاعی است. زیرا چنین قانونهایی، قانون نیستند، بلکه «امتیاز» هستند. ولی کار دولت و قانون این است که شهروندان جامعۀ مدنی را که در آنجا متشتتاند و هر یک به دنبالِ منافعِ خودشان هستند، در یک ساحتِ دیگری متّحد کند (همانطور که هگل گفته بود). این جامعۀ مدنی است که در آن اتحادیههای صنفی و اصناف مختلف وجود دارد و آنجا مرکز مبارزه و پیکار طبقانی است. اما هیچ دولتی نمیتواند به پیکار دامن بزند. زیرا دولت جایی است که «متّحد» میکند و سعی دارد تنشهای پایینتر از خودش را بگیرد و مردم را متحد سازد و در نهایت اتحادِ ملی را ایجاد کند و کار دولت، اشراف بر این وحدت ملّی است. اما دولتی که برای فرد، قانون نمیگذارد، بلکه برای حزب، قانون میگذارد، این دولت، انشعاب ایجاد میکند. چون قانون، ناظر بر حقوقِ افراد است و نه امتیاز. ولی در اصل قانون امتیاز نمیدهد بلکه حق و تکلیف را روشن میکند و اتفاقاً حکومت قانون آمده تا جلوی امتیاز اشراف، زورگویان و... را در عصر پیشاقانون بگیرد. قانون، حقوق را مشخص میکند و آن را اعمال میکند. بنابراین امتیازها را لغو میکند.
🔴 بُنمایه: کانال سرو ایرانشهر
@IranDel_Channel
💢
🔴 تفسیر جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران از قانونگذاری بد، در حاشیۀ درسگفتارهای مارکس
قانون برای صیانت از حقوق شهروندان است. وقتی شما برای افکار، قانون وضع میکنید، معنایش این است که شما دولت یک «حزب» خاصّی هستید و قانون میگذارید برای یک حزب و به ضرر یک حزبِ دیگر.
پس یعنی شما دولتِ شهروندان نیستید، بلکه دولتِ حزب هستید. زیرا برای حزبِ خود، قانون میگذارید تا عملِ حزبِ دیگری را محدود کنید.
قانونِ برای فکر، قانونِ به نفع یک حزب و به ضرر دیگری است.
هر قانونی که به نفع گروهی باشد، برابری شهروندان در مقابلِ قانون را از بین میبرد، زیرا به یک حزب، امتیازاتی میدهد که به حزب دیگر نداده است. در حالیکه اصل بر برابریِ افراد، مقابلِ قانون است. چنین قانونی به جای اینکه شهروندان را متّحد کند، موجب انشعاب در بین آنها میشود و هر قانون که موجب انشعاب شود، قانونی ارتجاعی است. زیرا چنین قانونهایی، قانون نیستند، بلکه «امتیاز» هستند. ولی کار دولت و قانون این است که شهروندان جامعۀ مدنی را که در آنجا متشتتاند و هر یک به دنبالِ منافعِ خودشان هستند، در یک ساحتِ دیگری متّحد کند (همانطور که هگل گفته بود). این جامعۀ مدنی است که در آن اتحادیههای صنفی و اصناف مختلف وجود دارد و آنجا مرکز مبارزه و پیکار طبقانی است. اما هیچ دولتی نمیتواند به پیکار دامن بزند. زیرا دولت جایی است که «متّحد» میکند و سعی دارد تنشهای پایینتر از خودش را بگیرد و مردم را متحد سازد و در نهایت اتحادِ ملی را ایجاد کند و کار دولت، اشراف بر این وحدت ملّی است. اما دولتی که برای فرد، قانون نمیگذارد، بلکه برای حزب، قانون میگذارد، این دولت، انشعاب ایجاد میکند. چون قانون، ناظر بر حقوقِ افراد است و نه امتیاز. ولی در اصل قانون امتیاز نمیدهد بلکه حق و تکلیف را روشن میکند و اتفاقاً حکومت قانون آمده تا جلوی امتیاز اشراف، زورگویان و... را در عصر پیشاقانون بگیرد. قانون، حقوق را مشخص میکند و آن را اعمال میکند. بنابراین امتیازها را لغو میکند.
🔴 بُنمایه: کانال سرو ایرانشهر
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍24👎1