ایران‌دل | IranDel
3.73K subscribers
1.24K photos
973 videos
41 files
2.01K links
همه عالم تن است و ایران‌ دل ❤️

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
Download Telegram

🔴 باز هم نمایش موسیقایی سیصد و باز هم ایران

✍️ احسان هوشمند

در سال‌های اخیر بیش از گذشته، «ایران» به موضوع کنسرت نمایش‌های هنری بدل شده است. برادران پورناظری یعنی سهراب و تهمورس پورناظری به‌عنوان یکی از مجرب‌ترین استادان و هنرمندان موسیقی ایران دراین‌باره ایفاگر نقش اثرگذار و ویژه‌ای هستند. در سال ۱۳۹۶ کنسرت نمایش سی با هنرنمایی سهراب پورناظری و آواز همایون شجریان توجه بسیاری از هنردوستان و علاقه‌مندان را به خود جلب کرد. این نمایش موسیقایی توانست رکورد بالاترین بازدیدکننده را به نام خود ثبت کند. پس از آن در سال ۱۴۰۱ نمایش سیصد اجرا شد که با هنرنمایی گروهی از هنرمندان کشور مخاطبان درخورتوجهی را به خود جلب کرد و زمان پخش برنامه بارها تمدید شد. از خردادماه امسال نیز سری جدید نمایش موسیقایی سیصد با هنرنمایی تعدادی از هنرمندان کشور در کاخ‌موزۀ سعدآباد در حال اجراست و تاکنون به جز وقفۀ ایام محرم این اجرا همچنان با استقبال علاقه‌مندان روبه‌روست. طراحی مناسب صحنه‌ها و دکور، روایت و قصه مناسب و بازی خوب هنرمندانی مانند نوید محمدزاده، بهرام رادان و بهرام افشاری و بانو گوهر خیراندیش و قطعات دلپذیر موسیقی از‌جمله نقاط قوت این اثر هنری است. داستان این نمایش موسیقایی دربارۀ هجوم مغول به شیراز و تخریب تخت‌جمشید و تصاحب جام‌‌جم است که با مقاومت مردم شیراز روبه‌رو می‌شود. در لابه‌لای داستان نیز موسیقی هنرمندانه‌ای بر جذابیت حال‌و‌هوای نمایش می‌افزاید.

۱) اگر تأکید شود که از ابتدا تا انتهای برنامه نمایشی و موسیقایی این کار فاخر یعنی سیصد گات، همچنان ایران و منافع ملی ایرانیان و پاسداشت زبان تمدنی و فرهنگی و ملی یعنی زبان فارسی مورد توجه قصه و نمایش و موسیقی این اثر هنری است، سخنی به گزاف گفته نشده است. گوران، رحمانیان، پورناظری‌ها در کنار بازیگران برجسته سینمای کشور نیز به‌خوبی از عهدۀ به فرجام رساندن اهداف این اثر هنری برآمدند. بازی عالی نوید محمدزاده در نقش فردوسی که در رستاخیزی از خاک برآمده و دل‌نگران ایران و زبان فارسی است، از بخش‌های به‌یادماندنی این اثر هنری است. استقبال موج گسترده تماشاگران از سیصد گات، نشانه‌ای از موفقیت این برنامه در جذب گستردۀ مخاطبان است.

۲) در بخش‌هایی از نمایش قوم مهاجم و خون‌ریز مغول به صورت نمادین به شکل مفتونان گرگ خاکستری نمایان می‌شود؛ نمادی که در تاریخ معاصر در کشوری همسایه با ترور و آدم‌کشی و رویکرد فاشیستی و با افراط در پی رواج ایدئولوژی الحاق‌گرایانه فعال شد و هرچند نتوانست به گفتار مسلط بدل شود اما اثرات این جریان به دیگر جریان‌های الحاق‌گرا نیز سرایت کرد. این نمادسازی به‌خوبی دل‌مشغولی نویسنده و کارگردان و عوامل سیصد گات را نشان می‌دهد. افراط‌گری قومی با استفاده از سستی دست‌اندرکاران در توجه به بنیان‌های انسجام ملی و هویت ملی در عرصه‌های فرهنگی و آموزش‌وپرورش فرصت و مجالی یافته تا منافع ملی را نشانه رود و بذر نفرت بکارد، هرچند دیرپایی تاریخ و فرهنگ این دیار و تنومندی بنیان‌های همزیستی ایرانیان موجب شده تا اقدامات مذبوحانه ضد ایرانی نتواند جای خوش کند اما نگرانی درباره فعالیت‌های ضد ایرانی موضوع بااهمیتی است که در این اثر نمایشی بر دل می‌نشیند و مخاطب را متوجه این‌همانی‌ها و این تشبیه می‌کند.

۳) در سال‌های گذشته، اعلام بازخوانی صوتی یک اثر ضد ایرانی از طرف یکی از هنرمندان کشور موجب بروز نگرانی‌هایی دراین‌باره شد، اما بازی با احساس جدی نوید محمدزاده در نقش فردوسی مانند آبی زلال موجب شد تا آن گمانه به هیچ بدل شود. نوید محمدزاده در نقش فردوسی با چنان حرارتی از ایران و ایرانیان و زبان فارسی گفت که تماشاگران بی‌شمار این اثر فاخر را بارها به وجد آورد. پورناظری‌ها به‌ویژه سهراب پورناظری با خلق چنین آثار هنری به سهم خود نقش مشهودی در تحکیم انسجام و همبستگی ملی ایفا کرده و ایفا می‌کنند. به این ایران‌دوستان هنرمند پیشنهاد می‌شود برای جذب مخاطبان بیشتری از میان اقشار مختلف اجتماعی و نیز اجرای برنامه در دیگر نقاط ایران برنامه‌ریزی کنند تا بیش‌از‌پیش چنین آثار فاخری بتواند در سطحی وسیع‌تر مخاطب بیابد. در غیاب توجه رسانه ملی که دربارۀ چنین تولیدات هنری فاخر راه سکوت در پیش گرفته و قاب تلویزیون را به جای همدلی ملی به عرصه‌ای برای پیشبرد اهداف سیاسی بدل کرده، آثاری مانند سیصد گات بار سنگینی بر دوش گرفته‌اند. عوامل نمایش موسیقایی سیصد و دست‌اندرکاران این اثر نمایشی قدم در راهی سخت و دشوار گذاشته‌اند و تا اینجای کار با استفاده از ظرفیت‌های هنر اصیل موسیقی ملی و ایرانی و موسیقی نواحی و نیز همراهی هنرمندان کشور درخشیده‌اند. امید است در ادامه راه نیز این سنت نیکو را استمرار دهند و همواره پیام‌آور همدلی و صلح و وطن‌خواهی باشند.


🔴 بُن‌مایه:
روزنامۀ شرق، شمارۀ ۱۷ شهریور ۱۴۰۳ خورشیدی

@IranDel_Channel

💢
👍36👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سرت سلامت شهریارِ فوتبالِ ایران..

✍️ رضا کدخدازاده

فخرِ ورزشِ ایران، همو که نمودی از وطن‌خواهی ما آذری‌ها نیز هست؛ علی دایی است. مردی که همیشه پای ایران و ملتِ ایران ایستاده است. او دیشب زبانِ گویای اغلبِ ما ایرانیان بود و گفت:
«ما همیشه به عشق یک چیز نفس می‌کشیم؛ آن هم ایران است...!»

علی دایی نمونه‌ای از یک میهن‌پرستِ واقعی است. او در روزهایی که طوفانِ قومیّت‌گرایی با فتنۀ «تیراختور» تازه داشت، وارد فوتبال ایران می‌شد، می‌توانست قهرمانِ «ملّتِ جعلی تورک» باشد؛ اما از قضا اولین کسی شد که جلوی پانتُرکیسم قد عَلَم کرد!
سرت سلامت شهریار فوتبال ایران..



🔴 پی‌نوشت:
شامگاه آدینه ۱۶ شهریور ۱۴۰۳ خورشیدی، تندیس کنسرت‌نمایش «سی‌صد» به علی دایی، اسطورۀ فوتبال ایران، تقدیم شد.

علی دایی در مورد این نمایش گفت: «خسته نباشید می‌گویم به هنرمندان عزیز که ما و بچه‌هایمان را با تاریخ ایران آشناتر می‌کنند؛ امشب برای من شب آموزنده‌ای بود؛ ما همیشه به عشقِ یک‌چیز نفس می‌کشیم و آن «ایران» است.»

نمایش «سی‌صد» کاری از سهراب پورناظری به تهیه‌کنندگی تهمورس پورناظری در کاخ سعدآباد تهران به روی صحنه می‌رود.

@IranDel_Channel

💢
👍63👎5
🔴 کوتاه دربارۀ روابطِ ایران و روسیه

✍️ حامد میرزاحسینی

روسیه هیچ‌وقت خود را "شریک" ایران ندانسته و در برنامۀ خود هیچ مناسبتِ استراتژیکِ پایداری را با ایران نداشته است. پس از انقلاب هم اغلب با نگاهی از بالا به پایین به ایران نگریسته است.

بیشترین استفادۀ ایران از ظرفیتِ اقتصادی، تکنولوژی و نظامی روسیه، اتفاقاً در زمان‌هایی محقق شده است که ایران روابطِ نزدیکی با غرب داشته و چشم‌انداز حسنه‌ای از این روابط دیده می‌شده است.

روس‌ها فقط در شرایطی حاضر بوده‌اند وارد مناسبات جدی‌تر با ایران بشوند که دسترسی ایران به صنعت و امکاناتِ نظامی غرب را ببینند. یک نمونۀ موفق چنین رویکردی، اخذِ تکنولوژی ذوب‌آهن از شوروی در دهۀ ۱۹۶۰ میلادی بود.

امروز با همین قاعده می‌توان با اطمینان بیشتری گفت که روسیه وقتی به ایران سوخو ۳۵ خواهد فروخت که چشم‌اندازی از دسترسی ایران به جنگنده نسل پنجم و ششم غربی دیده شود!



@IranDel_Channel

💢
👍35👎5
ایران‌دل | IranDel
🔴 نقدی بر یک نوشتۀ هوشمندانه ✍️ علی حسینی‌راد نقدِ مورخ پنجم شهریور جناب آقای هوشمند در روزنامۀ شرق، بر غفلت دفتر رئیس‌جمهور و نفوذ یک فعال شناخته‌شدۀ قوم‌گرا به نهاد ریاست‌جمهوری و اقدام او برای «ملت‌سازی» از مردم آذربایجان در حضور رئیس‌جمهور و عدم واکنش…

🔴 در حاشیۀ مصاحبۀ آقای رئیس‌جمهور

✍️ حسین نوری‌نیا

اینکه ایران دارای تاریخ چندهزار‌ساله است و این قدمت، موجبِ آمیختگی و در‌هم‌تنیدگی بسیار بالای ساکنان آن با یکدیگر در طولِ قرونِ متمادی شده است و این ساکنان در تعامل و ارتباطاتِ غنی پایدار با یکدیگر‌، تاریخ و فرهنگ آن را در ارتباط یا تقابل با نیروهای بیرونی شکل داده‌اند، امری بدیع و نکته‌ای غامض نیست. اگر به شرّ برخی از ایدئولوژی‌های معاصر،‌دچار نشویم، پذیرفتن این‌که ایرانیان با تمام خُرده‌فرهنگ‌های متفاوت و افت‌و‌خیزهای زیاد در طول تاریخ، به‌مثابه یک ملت و از هر قوم و تیره و طایفه و گروه شهری و روستایی و کوچ‌نشین خود را ایرانی و ملتِ ایران می‌دانستند، نیازی به اقامۀ دلیل و بحث‌های تاریخی و اجتماعی و سیاسی نداشته است. این هویتِ عام، مانند هوایی لطیف و بهاری، جان و روح آنان را در هر نقطه از خاک این دیار در بر گرفته و هستی اجتماعی و فرهنگی آنان را مملو از عناصری کرده که تفکیک آنان را از یکدیگر ناممکن کرده است. در دورۀ معاصر و در مواجهه با تمدنِ غرب و ورود ایدئولوژی‌هایی که ماهیتِ آن بر دیگری و غیریت‌سازی است، بخشی از آن تعاملاتِ نمادین و عمیقِ تاریخی با مداخله احزاب و گروه‌های مبلّغ آن ایدئولوژی‌ها، دچار آسیب شد؛ تا جایی که به قول عبدالحسین نوایی در خاطره‌ای که منوچهر آشتیانی در کلاس درس برای‌مان تعریف کرد، دیگری‌سازی سمت‌وسوی افراطی به خود گرفت و خشونت‌های خونین و گلوله جای فضای گفت‌وگو و آن تعاملاتِ نمادین را گرفت. نزاع‌های خونین و ترورهای دورانِ مشروطه، تا مبارزۀ مسلحانه با پهلوی و تا نزاع‌های گروه‌های مارکسیستی ایرانی در کُردستان و آذربایجان و گلستان و خوزستان و دیگری‌سازی‌های قوم‌گرایانه همه در یک جهت و با نادیده‌گرفتن سنتِ تاریخی ایرانیان، هم انسجام ملی و هم توسعۀ ایران را هدف قرار داده‌اند. از این‌رو گام‌نهادن در فضای سیاسی و اجتماعی ایران از یک سو با توجه به غرق‌شدن نیروهای سیاسی در اندیشه‌های چپ به‌ویژه در چندین دهه و تقدیس آن و بهره‌گیری از واژگان و مفاهیمِ مارکسیست‌ساخته و از سوی دیگر بی‌توجهی به مناسباتِ تاریخی ساکنانِ نقاط مختلفِ ایران با یکدیگر، راه‌رفتن در میدان مین است. از‌این‌رو ضروری است که سیاست‌مدارِ ایرانی، فضای این مین‌گذاری را به‌خوبی بشناسد تا گام‌های او موجب ایجاد سوءاستفاده در مناسبات اجتماعی و تاریخی زخم‌خورده ایرانیان در قرن اخیر نشود. برای همین ایران امروز برای رسیدن به وفاق ملی و گام‌نهادن در مسیر توسعه به سیاست‌مداران و مدیرانی نیاز دارد که درکی تاریخی از این مناسبات داشته باشند و بتوانند منافعِ ملّی ایران را چه در مناسباتِ داخلی و چه در مناسباتِ خارجی در پرتو این درکِ تاریخی، بفهمند و به زبان آورند. وقتی چنین اشرافی وجود داشته باشد، هنگامی که سیاست‌مدارِ مسئول در مصاحبه با ترمینولوژی قوم‌گرایی مواجه می‌شود، شاخک‌هایش تیز می‌شود و در برابر آن به شیوه‌های مختلف، موضع می‌گیرد، نه اینکه برای حفظِ موقعیتِ مصاحبه و ناراحت‌نکردن مصاحبه‌کننده، در مقابل آن ترمینولوژی سکوت کند که شائبه همراهی همدلانه از سوی سیاست‌مدارِ مسئول به دست آید. اگر آن نگاه ملّی به مناسباتِ اجتماعی و تاریخی ایرانیان وجود داشته باشد، آن‌گاه سیاست‌مدارِ مسئول در پاسخ به درخواست اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی، با صراحت و قدرت به اجرای دقیق این اصل در چهار دهه گذشته اشاره می‌کند و اجازه نمی‌دهد این دروغِ بزرگ در حضورش تکرار شود، آن‌گاه سیاست‌مدارِ مسئول در پاسخ به معادن موجود در مناطق مختلف ایران، نگاه ملّی را تقویت می‌کند و مخاطبِ خود را در هر جایگاه و موضعی، در برابر تمام ایرانیان می‌بیند و در‌این‌صورت از بیانِ پاسخ به زبان محلی دوری می‌کند. در غیر‌این‌صورت این شیوۀ عمل، نقضِ آشکارِ شعارِ وفاق ملّی است؛ چرا‌که سیاست‌مدارِ مسئول، بخش درخور‌توجهی از ایرانیان را از فهمیدنِ گفتارِ خود حذف کرده است. واژگانی در تقابل با درهم‌تنیدگی ملتش را شنیده و استوار پاسخ نداده و آهنگِ محلی‌گرایی را کوک کرده است.


🔴 بُن‌مایه:
روزنامۀ شرق، شمارۀ ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ خورشیدی

@IranDel_Channel

💢
👍32👎4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 محمد بن سلمان:
اسلامِ افراطی از عربستان برچیده می‌شود


ولیعهد عربستان سعودی که از زمان به قدرت رسیدن "طرح مدرنیزاسیون کشور" و برچیدن نظام سنتی و ایدئولوژیک آن را پیش گرفته است و روابطِ متوازنی با شرق و غرب برقرار کرده در سخنرانی اخیرش که با تشویق و استقبال چشمگیر حاضران همراه شد گفت که برای جامعۀ جوان عربستان، خواهان زدودن اسلام افراطی از جامعه هست.

بن‌سلمان گفت:

"هفتاد درصد جمعیت عربستان کمتر از سی سال سن دارند. ما قرار نیست، سی سال از عمر مردم را برای مدارا با اسلامگرایان افراطی تلف کنیم و به نقطه امروزی برسیم. ما همین امروز افراط‌گرایان را نابود می‌کنیم.
ما به دنبال زندگی معمولی و رابطه با دنیا هستیم. ما روی پیشرفتِ کشورمان متمرکز می‌شویم و اجازه نمی‌دهیم اسلام‌گرایان افراطی ما را به عقب برگردانند."


🔴 بن‌مایه: کانالِ مطالعاتِ راهبردی آمریکا

@IranDel_Channel

💢
👍32👎5

🔴 ادای دین به استاد خالقی مطلق

[به بهانۀ بیستم شهریور ماه، زادروزِ استاد جلال خالقی مطلق]

✍️ جواد رنجبر درخشی‌لر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

تک‌تک آدم‌هایی که در هزار و صد سال گذشته شاهنامه خوانده، نوشته، پژوهیده و ترویج کرده‌اند،‌ ارجمند و دوست داشتنی و بزرگ‌اند.
شاهنامه اغلب، نانی بر سفره نمی‌آورده، که نان از سفره می‌بُرده. سفرۀ خالی حضرت استاد فردوسی هشداری بوده برای همه کسانی که در این راه گام برمی‌دارند. قرار نبوده، شاهنامه، نان‌دانی باشد. با عشق بر آستانِ آن باید سر گذاشت و او می‌راند تا خلوص‌نیتِ شاهنامه‌دوست را بیازماید.

شاهنامه‌دوستی ما، فخری بر شاهنامه نیست. فخر بر ماست که شاهنامه را به زبان اصلی آن می‌خوانیم و از چشمۀ حکمت آن سیراب می‌شویم.

صفِ شاهنامه‌خوانان تاریخ، صفی دراز است و همه مفتخر به شاهنامه‌دانی. در این میان برخی کسان، قله‌های بلندی هستند [و] یکی از قله‌های شاهنامه‌شناسی معاصر ما، استاد دکتر جلال خالقی مطلق.

اگر بگوییم شاهنامه را ایشان با بهره‌گیری از روش علمی دقیق خود زنده گرداندند و به شاهنامه فردوسی نزدیک‌تر، بی‌راه نگفته‌ایم.
در صف شاهنامه، زنان و مردانی بوده‌اند و هستند که گاه فقط عشق داشته‌اند و علم نه. شرح‌ها و توصیف‌ها و تصحیح کرده‌اند بی‌آنکه به ژرفای شاهنامه‌شناسی دست یافته باشند. بیراه رفته‌اند.

استاد خالقی مطلق همیشه در راه درست گام برداشته‌اند که، خود راهی را کوبیده و هموار کرده‌اند. این راه، نه تنها به شاهنامه‌شناسی درست‌تر می‌رسد بلکه کمک بزرگی است به سایر حوزه‌های پژوهش در ادبیات فارسی که به ندرت روش‌شناسی علمی را تجربه کرده است. همچنین روش استاد می‌تواند در علوم انسانیِ سخت بی‌راه ما هم، کمکی باشد. شاید ما را از نظریاتِ چپ و جامعه‌شناسی بازی‌های مارکسیستی رها کند.

این به معنای فقدان اشتباه در نظریات و تصحیحِ استاد خالقی نیست. اما این اشتباهات هم در پرتو روش علمیی که استاد به کار برده‌اند به باز شدن راه‌های نو در شاهنامه‌پژوهی انجامیده است.

ادعای بزرگی نیست که اگر شاهنامه‌شناسی را امروز پیشروترین علم در ایران بدانیم، بدون کم‌ترین آمیختگی با علوم انسانی مارکسیستی و ایران‌شناسی از نوع غلط‌انداز آن.

زادروز استاد خالقی مطلق روز مبارکی است برای همه ما و کوشندگان علوم انسانی و فرهنگ و ادبِ ایرانشهری. خجسته باد.


#یادها | #مناسبتها

@IranDel_Channel

💢
👍39👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ویدیویی از تهرانِ قدیم به پیوستِ ترانه‌‌ای با صدای استاد «کوروس سرهنگ‌زاده»


@IranDel_Channel

💢
👍19👎4
‌‌
🔴 تبِ تغییرِ الفبا!

تقلید یا تأسیس


✍️ سالار سیف‌الدینی

الفبای جدیدِ تُرکی با خلاقیتِ بسیار و کاملاً متفاوت با الفبای لاتین اختراع شده است!!
اما این تبِ مضحک تغییرِ الفبا از کجا می‌آید؟

اولین بار فتحعلی آخوندزاده، کارمند دولتِ روسیه تزاری و متجددمآب، ایدۀ تغییر الفبا را مطرح کرد. می‌دانیم که تغییر الفبا در تمدن‌های بزرگ نوعی گسست از قدیم و ورود به دورانِ جدید نیز هست. برای همین در ایرانِ عصرِ قاجار و پهلوی کسی ایدۀ تغییر الفبا را جدی نگرفت، زیرا انتقالِ کتاب‌های مهمِ تمدنِ ایرانی و نیز سنتِ فرهنگی عظیمِ ایران به الفبای لاتین ممکن نبود. تصور کنید شاهکارهایی مثل کلیله و دمنه، شاهنامه فردوسی، سیاست‌نامه‌ها، ویس و رامین، تاریخ بیهقی، تاریخ جهانگشای جوینی، دیوان حافظ، گلستان و بوستان سعدی، پنج گنج نظامی، غزلیات شمس و مثنوی مولوی، آثار عطار نیشابوری و .. به الفبای لاتین خوانده شود.

اما  کشورهای دیگر منطقۀ ما، از جمله ترکیۀ نوین چنین فکر نمی‌کردند.
برای زبانِ تُرکی اصلاً فرقی نمی‌کند که با چه الفبایی نوشته شود. چنانچه وقتی مصطفی کمال آتاتُرک، الفبا را از الفبای ایرانی به الفبای لاتین تغییر داد، آب از آب تکان نخورد و کسی اعتراص نکرد. تغییر الفبای چندباره در باکو و حومه هم به آسانی انجام شد. دلیلش آن است که زبانِ تُرکی فاقدِ نصِّ ملی است و اصولاً نصِّ مهم و جدی در این زبان وجود ندارد. برای همین اهمیتی ندارد به چه الفبایی نوشته شود یا اصولاً کتابت نشود، زیرا در طولِ تاریخ هم، زبانِ کتابت نبود. در همه این زبان‌های قزاقی، قزقیزی، ازبکی و ترکمنی- که زبانِ عوام هستند - حتی یک اثر متوسطِ ادبی یا متنِ تاریخی، خلق نشده است. زبانِ کتابت این سرزمین‌ها فارسی و عربی و بعدها روسی بوده است. حتی پس از فروپاشی شوروی و استقلال این کشورها و موج ناسیونالیسم، زبان روس فرادست و زبانِ نوشتار بود، برای همین هیچ اثرِ ادبی مهمِ قابل ذکری در این زبان‌ها خلق نمی‌شود.

در کل خلافتِ عثمانی نیز برخلاف موفقیت‌های سیاسی و نظامی مهم، یک شاهکارِ متوسط ادبی خلق نشد تا جایی که ضیا گوگ آلپ (هم‌رزم مصطفی کمال آتاتُرک و از نظریه‌پردازان پان‌تُرکیسم)‌ فرهنگ و ادب دورانِ عثمانی را با شدیدترین لحن تحقیر می‌کرد.

تمدن‌های بزرگ بر یک یا چند نصِّ مهم و بنیادین استوار هستند و آن تمدن، شرح و بسط همان نصوص است. برای همین کار تغییر الفبا در تُرکی یا توهم اختراع الفبا ممکن و آسان است، زیرا زبانِ ترکی، فاقد نصِّ مهم و بنیادین است و به آسانی می‌توان در هر دوره با الفبایی آن را نوشت و کسی هم معترض نخواهد شد.

شورای کشورهای به اصطلاح تُرک‌زبان که یک مجموعۀ برساخته است، تصور می‌کند با اختراع الفبای جدید آن هم به این شکل مضحک و به صورتِ مکانیکی از نوع ابلاغیه‌های استالین، می‌توان ماهیّتِ زبان را دست‌کاری کرد.

ولی عجیب آن است که پروفسورها و دانشمندانِ جهان به اصطلاح «تُرک» هنوز فرقِ تأسیس و تقلید را نمی‌دانند، اما در عین حال می‌خواهند ماهیتِ امور را هم تغییر دهند.


@IranDel_Channel

💢
👍46👎4

🔴 درس‌گفتارها و سخنرانی‌های دکتر جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران


درس‌گفتارها:

بررسی و نقدِ اندیشۀ نیکولا ماکیاوللی (با تمرکز بر کتاب شهریار)

بررسی و نقدِ اندیشۀ منتسکیو

بررسی و نقدِ اندیشۀ ژان ژاک روسو

بررسی و نقدِ اندیشۀ امانوئل کانت

اندیشۀ دولت در فلسفۀ هگل

فلسفۀ حقِّ هگل (ایده‌آلسیم آلمانی)

درس‌گفتارِ تفسیرِ «پدیدارشناسی روح» هگل

بررسی و نقدِ اندیشۀ مارکس
(بخشِ نخست - بخشِ دوم و پایانی)

بررسی و نقدِ اندیشۀ اشتراوس

درس‌گفتارِ بررسی و نقدِ اندیشۀ ابن‌ خلدون



سخنرانی‌ها:

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی پیرامونِ پیدایشِ مفهوم «مشروطه» در ایران

ایراد شده در مرکز مطالعاتِ ایرانی ساموئل جردن کالیفرنیا در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ خورشیدی


قانون اساسی و دولت مشروطه در ایران (دولتِ با اساس)

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در دانشگاه تبریز در سال ۱۳۹۶ خورشیدی


■‌ سخنرانی دکتر جواد طباطبایی، در همایشِ دولت‌پژوهی مشهد:
تاریخِ اندیشهٔ دولت - حکومت


اندیشۀ مشروطه‌خواهی
حقوق و مشروطیت
دربارۀ مفهومِ دولت در زبانِ فارسی


■‌ ایران چیست؟

سخنرانیِ دکتر جواد طباطبایی در همایش بین‌المللی تاریخ و فرهنگ جنوب ایران (فارسِ تاریخی) در سال ۱۳۹۶ خورشیدی

اندیشۀ ایرانشهری و تداومِ تاریخی ایران
بن‌بستِ کنونی شیوه‌های تاریخ‌نگاری دربارۀ ایران


شهرسازی و نظامِ توسعه

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در مشهد در تیرماه ۱۳۹۶ خورشیدی

نظری به «بحران» کنونی
پیرامون اندیشۀ ایرانشهری
توسعه در ایران کنونی


■‌ اندیشۀ ایرانشهری چیست؟

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در خانۀ گفتمانِ شهر و معماری در ۱۱ مهر ۱۳۹۶ خورشیدی

سخنرانی در روز بزرگداشت سعدی:
ادبِ فارسی و اندیشیدن ایرانی


سخنرانی دکتر جواد طباطبایی،‌ در یکم اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ خورشیدی، در بنیاد سعدی شیراز


■‌ زبان فارسی، ایران و جهان اسلام

سخنرانی دکتر جواد طباطبايی، فیلسوف سیاسی ایران در آرامگاه فردوسی در سال ۱۳۹۵ خورشیدی


■‌ تبارشناسی اندیشۀ ایرانشهری

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در انجمنِ حافظِ دانشگاه نوشیروانی بابل


■‌ سخنرانی دکتر جواد طباطبایی دربارۀ سُنت در ایران در دانشگاه پتسدام آلمان در سال ۱۴۰۱ خورشیدی

(یکی از آخرین سخنرانی‌های دکتر طباطبایی)

موضوع: نظام سنت ایران، حقوق، دولت، مشروطه


■‌ «ایران اینجاست که ایستاده‌ایم»

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در سالنِ فردوسی خانۀ اندیشمندان علوم انسانی در ۱۵ دی ماه ۱۳۹۵ خورشیدی

چرا دانشگاه تهران تأسیس شد؟
چگونه ایدئولوژی، نظامِ علمی ایران را نابود کرد؟
چرا جواد طباطبایی از دانشگاه تهران اخراج شد؟
موضوع «دانشگاه ایران» چیست؟
رنسانس دوم ایران
مشروطیت و حقوق


■‌ «دانشگاه ایرانی»

سخنرانی دکتر جواد طباطبایی در همایش سالانۀ انجمن علوم سیاسی در سال ۱۳۹۶ خورشیدی


■‌ دو نظامِ تولید علم در ایران و نقشِ دارالسلطنهٔ تبریز در گسست از سنّت

سخنران: دکتر جواد طباطبایی


دربارۀ نظام علمی ایران
دربارۀ «حوزه» و «دانشگاه»


■‌ جلسۀ پرسش و پاسخ از دکتر جواد طباطبایی، در میان دانشجویان دكتریِ علوم‌سياسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سال ۱۳۹۵ خورشیدی

برای خواندن «اندیشۀ سیاسی» باید از کجا شروع کرد؟
آیا شما «روش‌شناسی» خاصی دارید؟
چگونه می‌توان مرز «مُد» و «ضرورت» را در خواندن فلسفه و اندیشۀ سیاسی را فهمید؟
تفسیر حقوقی مشروطیت
و...

سخنرانی در مراسم یادبود دکتر بزرگ نادرزاد

برگزار شده توسط مجلۀ بخارا در کانون زبان فارسی، ۲۹ شهریور ۱۳۹۶ خورشیدی



🔴 درنگ:
با ضربه زدن روی عنوانِ هر درس‌گفتار یا سخنرانی (کنار شکلکِ ■ و به رنگِ آبی) به پوشۀ صوتی آن درس‌گفتار یا سخنرانی دسترسی پیدا می‌کنید.



🔴 پی‌نوشت:
درس‌گفتارها و سخنرانی‌های دکتر جواد طباطبایی در برخی تارنماهای تخصصی، یوتیوب و کانال‌های تلگرامی منتشرکنندۀ آثار و اندیشه‌های دکتر جواد طباطبایی، رایگان در دسترس همگان بود. ولی کانالِ تلگرامی ایران‌دل، این درس‌گفتارها و سخنرانی‌ها را از کانال‌ِ تلگرامِ «یادمانِ فیلسوف» اخذ و به شکل بستۀ کامل بازنشر نمود تا علاقمندان بتوانند دسترسی سریع و راحتی داشته باشند.


@IranDel_Channel

💢
👍47👎9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

🎥 کُشتن با هزار ضربه چاقو؛ استراتژی اسرائیل برای تجزیۀ ایران چیست؟

[ گزارش تحلیلی از پایگاه خبری - تحلیلی انتخاب ]



🔴 پی‌نوشت:
بازنشرِ یک ویدئو به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست.

@IranDel_Channel

💢
👍31👎4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

🎥 تنوعِ قومی و مذهبی در ایران و مسئلۀ قوم‌گرایی / گفتگویی با احسان هوشمند، جامعه‌شناس و ایران‌شناس


ایران، کشوری تاریخی، کهن و از نظر مردم‌شناسی پیچیده و متنوع است.

آیا می‌توان مردم این سرزمین را تنها بر اساسِ نظمِ قومی، زبانی یا جغرافیایی صورت‌بندی کرد؟

قوم‌گرایی و سیاسی‌شدنِ "اقوام" در ایران چگونه شکل گرفته‌ است؟

بعد از انقلاب اسلامی چه سیاست‌هایی از جانبِ حاکمیت باعث رواجِ قوم‌گرایی و شکل‌گیری جریان‌های گریز از مرکز شده‌است؟


■ در همین راستا در آسیانیوز و مؤسسهٔ آتوسا گفتگویی انجام شده است با احسان هوشمند، جامعه‌شناس و ایران‌شناس


@IranDel_Channel

💢
👍33👎2

🔴 دده‌قورقود یا انحطاطِ فرهنگی؟

✍️ جواد رنجبر درخشی‌لر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

در کمال تعجب دیدم در اردبیل، دده‌قورقورد را موضوعِ نشستی برای کودکان کرده‌اند.
چند نکته، درباره‌ی این برنامه به نظرم رسید:

نخست: حماسه نامیدنِ دده‌قورقود اگر از ناآگاهی نباشد، نشانه‌ی برنامه‌ریزی دقیقی است. حماسه، نمادِ ملیّت است و جز ملّت‌ها حماسه ندارند. دده‌قورقورد، حماسه نیست و اگر هم باشد در ایران، حماسه نیست. حماسه‌ی ملّی ما شاهنامه است و جز آن متونِ دیگر را حتی اگر به زبانِ فارسی باشد، هم‌چون گرشاسپ‌نامه، با عنوان داستان‌های قهرمانی می‌شناسیم، نه حماسه.

دوم: امکاناتِ برگزاری برنامه، نظرم را جالب کرد. ظاهراً پول برای دده‌قورقورد فراوان است و این را مقایسه کردم با امکاناتِ کلاس‌های شاهنامه در سراسر کشور و به ویژه در تبریز که مطلقاً صفر است، مگر اینکه اعضای کلاس، دستی در جیب بکنند و شیرینیی بخرند. این همه امکانات برای متنی که نه متعلّق به آذربایجان و نه متعلّق به ایران است و نه اهمیّتی دارد، از کجاست؟

سوم: آموزشِ متونِ کهن برای کودکان باید با نهایتِ دقت و ظرافت باشد. سرکنگبین آموزش نباید بر صفرای خشونتِ کودکان بیفزاید. دنیای کودکی تناسبی با خشونت‌های عریانِ دده‌قورقورد ندارد. افزون بر این‌که اصلاً چه نیازی به آموزش این متن به کودکان است، می‌توان پرسید که چرا کودکان را در برابر خشونتِ بدوی قرار می‌دهیم؟ آنچه باید به کودکانِ ایران آموزش داده شود، شاهنامه است و اگر از فرهنگِ محلّی هم چیزی آموزش‌دادنی باشد‌، می‌توان صدها داستان فولکلور و ترانه‌ی محلی را به کودکان آموخت. عمقِ فرهنگی و انسانی داستان‌های فولکلور در آذربایجان و اردبیل بسیار بیشتر از دده‌قورقود است. مقایسه‌ی این متن با متونِ حتی متوسط زبان فارسی هم نشانه‌ی عمق و پیچیدگی و اهمیتِ متونِ فارسی است.
آموزشِ دده‌قورقورد به کودکان جز با اهداف ایدئولوژیکِ کودک‌ستیزانه توجیه نمی‌شود. اهدافی که کودکان را قربانی هدف‌های ایدئولوژیک می‌کند و از آنها نسلی ستیزه‌گر و پرخاش‌گر و خشن می‌سازد.

چهارم: در آگهی برنامه در دروغی آشکار و زشت و زننده دیدم، نوشته‌اند، دده‌قورقود در یونسکو بالاتر از شاهنامه و ایلیاد و اودیسه و… قرار گرفته است! قوم‌گرایی مطلقاً بر جعل و دروغ، استوار است؛ این هم یکی از نمونه‌های آن. البته برای اهلِ فرهنگ این دروغ‌گویی‌ها جز خنده برنمی‌انگیزد و جدی گرفته نمی‌شود، اما این دروغ‌ها همچون دروغِ لهجه‌ی عربی بودنِ فارسی، عمری درازتر و تأثیری عمیق‌تر از آنچه ما تصور می‌کنیم در اذهان خواهد گذاشت. دروغ لهجه‌ی عربی بودنِ فارسی در یکی از نشریاتِ کاملاً بی‌اهمیت ساخته شد و هنوز هم در اذهان برخی افراد می‌چرخد و به طور روزمره استفاده می‌شود. این دروغ‌پردازی‌های حرفه‌ای دقیقاً در چهارچوبِ انحطاطِ فرهنگی قابل بررسی است و جز سست کردنِ پایه‌های هویّتی ایران را هدف نگرفته است. بدیهی است که تشیّع هم جزء هویتِ ملی ماست و اگر انحطاط گسترده‌تر و عمیق‌تر شود، تشیّع را هم از بنیان خواهد کَند. دده‌قورقود برخلاف شاهنامه که جزئی از فرهنگِ ایرانی زردشتی اسلامی است دقیقاً در برابر این تاریخ و فرهنگ، ریشه‌هایی جعلی برای تُرک‌زبانانِ ایران می‌تراشد که جز دگرگونی هویّتی و از خود بیگانگی نیست.

پنجم: به نظر می‌رسد مدیریتِ فرهنگی در کشور آشفته است. دقت و انسجامِ نظری ندارد و مبتنی بر فرهنگِ دیرینِ ملّی نیست. احتمالاً در اردبیل کلاس یا کارگاهی برای شاهنامه‌خوانی مجوز نخواهد گرفت و اگر هم بگیرد قطعاً چنین امکاناتی نخواهد داشت. اما دده‌قورقورد که متنی تازه یافته و کاملاً بی‌ربط به اردبیل و آذربایجان و ایران است در این شهر چنین دست‌ و دل‌بازانه ترویج می‌شود.
ای کاش می‌شد از برگزارکنندگانِ این برنامه پرسید در اطرافِ شما کسی هست که اسمش یالتاجوق، قارابوداق، اوروز و…باشد و یا حاضرید دده‌قورقورد را برای بچه‌های خودتان هم بخوانید؟

@IranDel_Channel

💢
👍68👎5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 «ایران»

[ کنسرت‌نمایش سی‌صد
کاری از سهراب پورناظری
به تهیه‌کنندگی تهمورس پورناظری ]



@IranDel_Channel

💢
👍32👎2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

🎥 عشاقِ ایرانی پوتین

چرا دسته‌ای از سیاسیونِ جمهوری اسلامی ایران تا این حد روسوفیل هستند؟

[ گزارش تحلیلی از پایگاه خبری - تحلیلی انتخاب ]



🔴 پی‌نوشت:
بازنشرِ یک ویدئو به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست.

@IranDel_Channel

💢
👍19👎3
Forwarded from دیپلماسی
درباره کتاب دوقرت سکوت

کتاب دوقرن سکوت، به بررسی تاریخ دو قرن ابتدایی ایران پس از اسلام می‌پردازد. زرین کوب، ابتدا نوشته‌های خود را در مورد تاریخ این دوقرن به صورت پاورقی در ماهنامه مهرگان به چاپ می‌رساند. اما در ۱۳۳۰، این نوشته‌ها را به صورت کتاب به تالیف رساند و دوقرن سکوت وارد بازار کتاب شد. او در بخش ابتدایی کتاب، از اعراب دوره جاهلیت صحبت کرده است. او به ویژگی‌های اعراب و حس آنها نسبت به دربار ایران پرداخته است. به رخ کشیدن شکوه و عظمت دربار ایران درمقابل اعراب، مهمترین ویژگی قسمت‌های ابتدایی کتاب است. 

البته دکتر زرین‌کوب، از ویژگی‌های دربار ساسانیان و علت اصلی فروپاشی پادشاهی ساسانی صحبت کرده است. در کتاب دوقرن سکوت، اضمحلال پادشاهی پرقدرت ساسانی، با کلیدواژه فساد حکومت توصیف می‌شود. عاملی مهم که ایران را آماده اشغال اعراب کرد.
نارضایتی عامه مردم از مالیات‌های سنگین، #فساد_گسترده در طبقه اشراف و روحانیت، مردم ایران را پذیرای حکومتی جدید و دینی جدید ساخته بود.../برگرفته


#معرفی_کتاب/ دوقرن سکوت
اثر فاخر روانشاد عبدالحسین زرین کوب
@bestdiplomacy
👍20👎4
🔴 انجمن خیریه پژواک با همکاری هتل لاله‌پارک تبریز برگزار می‌کند:

تجسم عشق

نمایشگاه فروش آثارِ حجمی و نقاشی‌خطِّ حسین اقتصادی


۶۰٪ درآمد حاصله از فروش آثار به نفعِ بیمارانِ مبتلا به سرطان


زمان:
یکشنبه ۲۵ تا آدینه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷ تا ۲۱

آیینِ گشایش:
یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷

مکان:
تبریز، بزرگراه پاسداران، میدان شهید فهمیده، نگارخانۀ هتل لاله‌پارک


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢
👍19👎1

🔴 «زنگزور»، ترکمان‌چای دوم

✍️ سالار سیف‌الدینی

پس از دیدار پوتین با علی‌اُف‌، رژیم باکو و روسیه می‌گویند، خواستارِ گشایش راه‌های ارتباطی هستند. ایدۀ خوبی است اما پیش از هر چیز باید چند نکته و چند مسئله را بررسی کرد و سپس به این ابهام پاسخ داد که در واقع چه دولتی مانعِ اصلی صلح و مانعِ گسترشِ مسیرهای ارتباطی می‌باشد؟

همه می‌دانند که ایران، پس از فروپاشی شوروی، جادۀ بیله‌سوار - جلفا را در خاکِ خود، برای رژیم باکو به صورتِ محوری حیاتی، آماده کرده و به صورتِ رایگان در اختیارِ خودروهای ترانزیتی این کشور قرار داد تا با کمترین حقِّ گمرکی به جمهوری خودمختارِ نخجوان راه داشته باشد. در این ۳۰ سال حتی یک‌بار در بدترین دوره‌های روابط نیز شنیده نشده است که ایران از این مسیر به عنوان یک اهرمِ فشار استفاده کند. اما اکنون حکومتِ باکو در یک ناسپاسی آشکار و نگاهی متجاوزانه به سرزمینِ ارامنه، قصد دارد راه‌های ارتباطی ایران در قفقاز جنوبی را به ویژه در مرزِ ارمنستان قطع کند.

آیا معنای گسترش مسیرهای ارتباطی یک‌طرفه و «زیانِ کسان از پی سود خویش» است؟ با کدام منطق، گسترشِ مسیرها و بازگشایی راه‌های ارتباطی با بستنِ مرزها و راه‌های موجود میان ملت‌ها به کیفیتی که در ادامه خواهد آمد، تعریف می‌شود؟

آیا جمهوری باکو، هیچ‌وقت اجازه داده یا می‌دهد که ایران از مسیرِ مستقیم نخجوان به سمت ایروان، راه داشته باشد و به جای مسیرِ کوهستانی و دشوار و هشت ساعته، از مسیرِ هموار، کم‌خطر و تاریخی و حدوداً دو و نیم ساعتۀ نخجوان برای رسیدن به ایروان، استفاده کند؟ اگر ایران چنین پیشنهادی به رژیم باکو دهد، واکنش آن رژیم چه خواهد بود؟

در واقع حکومتی که مسیرهای ارتباطی را بسته، جمهوری باکو است نه کشور ایران. چنانکه رژیم باکو از سال ۱۳۹۸ خورشیدی مرزهای زمینی خود را با ایران به بهانه‌های واهی بسته است و اجازه رفت‌وآمد به اتباعش را نمی‌دهد. همین مسئله موجبِ زیان اقتصادی به حوزه‌های مختلف به ویژه صنعتِ گردشگری سلامت و درمانِ تبریز شده است. تنها در یک فقره، بیمارستانِ بین‌المللی تبریز قرار بود پاسخ‌گوی نیازهای درمانی و پزشکی بیمارانی از جمهوری باکو باشد که از اواسط دهۀ ۱۳۸۰ خورشیدی به تبریز می‌آمدند، اما با بسته شدن مسیرهای زمینی، هزینه‌های کلانی که سرمایه‌گذاران ایرانی در حوزۀ گردشگری سلامت و درمان کرده بودند، به باد رفت.

این نکته نشان می‌دهد که رژیم باکو حتی از ارتباطِ مردم دو سوی ارس و تأمین نیازهای پزشکی و درمانی آنها توسط پزشکانِ تبریزی نیز هراس دارد. منشأ این هراس چیست؟ مگر غیر این است که رژیمِ باکو مکرراً از لزومِ ارتباط مردم دو سوی رودِ ارس دم می‌زند؟ اما چرا در عمل، موانعِ ساختاری در برابر کوچکترین ارتباط اجتماعی - اقتصادی می‌گذارد؟

بنابراین حکومتی که خودش راه‌های ارتباطیِ میان مردم را مسدود می‌کند، ایران نیست، بلکه رژیمِ حاکم در باکو است. کشور ایران، امکان سفر بدون روادید (ویزا) برای اتباع آن سوی رود ارس را فراهم کرد و از دهۀ ۱۳۸۰ خورشیدی رژیمِ لغو روادیدِ یک‌طرفه، حاکم است، اما رژیمِ باکو همچنان سفر ایرانیان به کشورِ خود را منوط به روادید کرده است.

به نظر می‌رسد عزمِ رژیمِ باکو از بستن راه‌های ارتباطی ایران نیز فراتر رفته است و این رژیم به دنبال ایفای نقشِ مهم خود در مأموریتی است که دیگران و به ویژه اسرائیلی‌ها بر گردنِ او نهاده‌اند که منجر به شرکت در توطئۀ محاصرۀ ایران می‌شود.

طی چهار سال گذشته، رژیمِ باکو همه راه‌ها را برای اجرای کریدور جعلی «زنگزور» و قطعِ خطوطِ ارتباطی، امتحان کرد. ابتدا به دامنِ ترکیه لغزید، اما نشد. سپس به دامنِ ناتو و اتحادیۀ اروپا رفت، اما ایران یک‌بار دیگر مانع شد. این بار به دامانِ روسیه متوسل شده تا روس‌ها به سنتِ پیشین، ترکمان‌چای دیگری به ایران تحمیل کنند.

موضوعِ کریدور جعلی «زنگزور» صرفاً یک موضوع ژئوپلیتیک و ارتباطی نیست، مسئله، مسئلۀ اخراجِ کامل ایران از منطقه و تکمیل کردن محاصرۀ ایران است. دشمنان ما و کارگزارانِ کوچک‌ترِ آنها مانند رژیمِ باکو، همراه سعی دارند از حفره‌های استراتژیکِ جدارِ بیرونی مرزهایمان برای منزوی کردن و ضربه زدن به ایران استفاده کنند.


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍46👎5
‌‌
🔴 در حاشیۀ سفر رئیس‌جمهور به عراق

✍️ احسان هوشمند

در شرایط پیچیدۀ جنوب‌غرب آسیا، انتخاب کشور عراق به‌عنوان نخستین مقصد سفرهای خارجی رئیس‌جمهور نشانه‌ای از دوستی عمیق دو کشور و ظرفیت‌های درخور‌ توجه دو طرف برای توسعه روابط دوجانبه است. در دو دهۀ گذشته روابط ایران و عراق همواره رو به رشد بوده و عراق در سالهای گذشته به یکی از مهم‌ترین مقاصد صادرات کالا مبدل شده است. خوشبختانه در این دورۀ زمانی افزون بر گسترش مناسبات اقتصادی، مناسبات سیاسی و فرهنگی و گردشگری به‌ویژه گردشگری زیارتی دو طرف نیز با رشد درخور‌ توجهی روبه‌رو شده و به‌این‌ترتیب روابط ایران و عراق وارد مرحلۀ نوینی از دوستی عمیق شده است. تثبیت مناسبات عمیق دو طرف نیازمند پایه‌های حقوقی و سیاسی دیگری نیز هست که در پاره‌ای موارد با موانعی روبه‌رو بوده است.
نخست لزوم اعلام رمیت دوبارۀ معاهدۀ ۱۹۷۵ الجزایر از طرف دولت عراق است. صدام حسین، رئیس‌جمهور اسبق عراق، در اقدامی یک‌طرفه در سال ۱۳۵۹ (۱۹۸۰ مسیحی) با حمله به ایران عملاً به الغای معاهدۀ ۱۹۷۵ پرداخت. بر اثر جنگ خونین و پرهزینه‌ای که صدام حسین آغاز کرد، دهها هزار نفر از ایرانیان مدافع وطن شهید و دهها هزار نفر نیز مجروح و بی‌خانمان شدند و خسارات سنگینی هم بر زیرساخت‌های اقتصادی کشور وارد شد. جنگ عراق علیه ایران در نهایت نزدیک به هزار میلیارد دلار خسارات به ایران وارد کرد. با اتمام جنگ ایران و عراق و سپس برکناری بعثی‌ها از ساختار سیاسی عراق تاکنون قرارداد ۱۹۷۵ از طرف عراق به صورت رسمی اعاده نشده است. مقامات کشور نیز تاکنون به صورت رسمی و شفاف هیچ توضیحی در‌این‌باره نداده‌اند. ضروری بود در سفر اخیر رئیس‌جمهور به عراق در‌بارۀ لزوم برگشت طرف عراقی به معاهدۀ الجزایر رایزنی صورت می‌گرفت. برگشت به معاهده الجزایر گذشته از ضرورت تأمین منافع ملی، ضامن روابط پایدار دو طرف در آینده است. مشخص نیست که چرا مقامات ایرانی و مسئولان دستگاه سیاست خارجی در‌بارۀ حقوق مسلم ایران در‌این‌باره سکوت کرده‌اند. توافق‌نکردن درباره معاهدۀ ۱۹۷۵ الجزایر حتی می‌تواند معاهدات پیشین مانند معاهدۀ زهاب را که در ماه می ‌۱۶۳۹ میلادی در شهر قصر شیرین میان ایران و عثمانی امضا شد، نیز از طرف مقامات ایرانی بلاموضوع کند که به‌هیچ‌وجه این روند در راستای حُسن هم‌جواری دو طرف نیست؛ چرا‌که بی‌توجهی به معاهدۀ الجزایر می‌تواند راه را برای ادعاهای تاریخی دیگری باز کند. موضوعی که نه در چارچوب منافع طرف عراقی است، نه در خدمت توسعه روابط دوجانبۀ ایران و عراق‌. بر‌اساس‌این ضروری است که مسئولان سیاست خارجی کشور هر‌چه زودتر در این زمینه با طرف عراقی به رایزنی جدی بپردازند تا سریع‌‌تر طرف عراقی برگشت به معاهدۀ ۱۹۷۵ الجزایر را رسماً اعلام کند. یکی دیگر از آسیب‌های بازنگشتن طرفین به این معاهده سستی و بی‌توجهی دو طرف به لایروبی تنها مسیر رودخانه‌ای قابلِ کشتی‌رانی برای ایران و عراق است. در دهه‌های گذشته لایروبی این رودخانه به دلیل مبهم‌بودن موضوع قرارداد الجزایر به تعویق افتاده و افزون بر خسارات زیست‌محیطی درخور‌توجه موجب شده تا توسعۀ کشتی‌رانی در اروند‌رود نیز با مانع روبه‌رو شود. در همین زمینه موضوع دومی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. بر‌اساس قطعنامه ۵۹۸ طرفی که جنگ را آغاز کرده، «مسئولیت منازعه» بر‌عهده او قرار می‌گیرد و زمینه طلب خسارات جنگ بر‌اساس‌این به شکل حقوقی می‌شود. اگر طرف عراقی درباره معاهدۀ ۱۹۷۵ با توجیهاتی تاکنون رسمیت دو‌باره آن را چند دهه با تأخیر مواجه کرده، با همین توجیهات طرف ایرانی باید پیگیر حقوق خود هم دربارۀ قرارداد ۱۹۷۵ هم پیگیر تأمین منافع خود دربارۀ خسارات وارد‌ شده به ایران در دورۀ جنگ ۸ ساله بر مبنای قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد باشد. دولت کویت در دورۀ پس از حمله عراق به کویت میلیارد‌ها دلار خسارات وارده بر اثر حملۀ عراق را دریافت کرد! موضوع دیگری که در حاشیۀ سفر رئیس‌جمهوری به عراق تأمل‌برانگیز است، ملاقا‌ت‌نکردن رئیس‌جمهور با جناح‌های اهل سنت عراق است. در شرایط فعلی ساختار سیاسی عراق مرکب از اعراب شیعه‌مذهب، اعراب سنی‌مذهب و کُردهای شمال عراق است. در سفر رئیس‌جمهور و هیئت همراه به عراق افزون بر دیدار با مقامات عراقی و شیعیان عراقی، هیئت از اربیل و سلیمانیه هم بازدید و با مقامات آن مناطق دیدار و گفت‌وگو داشت؛ یعنی افزون بر مرکز عراق در شمال و جنوب نیز رایزنی‌هایی انجام شد اما با نیروها و شخصیت‌های اهل سنت دیدار جداگانه‌ای انجام نشد و از مهم‌ترین شهر عراق پس از بغداد یعنی موصل هم دیداری نشد. ایران و عراق دو کشور همسایه هستند که در دورۀ پس از صدام حسین روابط سازنده و مثبتی داشته‌اند و استمرار و تعمیق این دوستی و پیوند نیازمند توجه و رسمیت دو‌بارۀ زیر‌ساخت‌های این روابط از‌ جمله معاهدۀ ۱۹۷۵ الجزایر است. / روزنامۀ شرق

@IranDel_Channel

💢
👍31👎2

🔴 قانونِ اساسی و تدریسِ زبان‌های محلی

✍️ داود دشتبانی، مدیرمسئولِ ماهنامۀ وطن‌یولی

هر ساله با نزدیک شدن اول مهر و بازگشایی مدارس جریان و افراد قوم‌گرا با استناد غلط به اصل ۱۵ قانون اساسی ادعاها و مطالبی را در رابطه با «تدریسِ زبان‌های محلی» یا «تدریس به زبان‌های محلی» بیان می‌کنند و خواسته‌های غیرقانونی خود را ذیلِ مطالبه اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی بیان می‌کنند.

۱) نخست باید در نظر داشت که در میانۀ این همه مشکلات و مطالبات اقتصادی و اجتماعی طرح چنین موضوعی خواسته و مطالبۀ عمومی ملّت ایران حتی در مناطق قومی نیست. نظرسنجی‌ها و پیمایش‌های علمی نشان داده که خواستۀ برخورداری از «آموزش به زبان‌های قومی»، پایگاه اجتماعی چندانی ندارد و این مطالبه عمومیتی میان «اقوامِ ایرانی» ندارد و تنها برخی فعالانِ سیاسی با نیت‌ها و اهداف دیگر با پروپاگاندا و بزرگنمایی پیگیر چنین مطالبی هستند. فارغ از این موضوع در طرح این ادعاها تعابیر و استناداتی برخلاف قانون اساسی و تعهدات بین‌المللی مطرح می‌شود.

۲) ادعاهای مطرح شده دربارۀ اصل ۱۵ قانون اساسی در محتوای خود دارای ایرادات اساسی هستند. در ابتدای امر باید دانست که تعبیرِ «زبانِ مادری» اصطلاحی غیرحقوقی و کاملاً سیاسی است و با هدفِ تحریکِ احساساتِ قومی مورد استفاده قرار می‌گیرد و تعبیر صحیح و بدون سوگیری استفاده از عبارتِ زبان‌های محلی است. استفاده از تعبیرِ «زبانِ مادری» و انحصار آموزش «به» زبان مادری کاملاً برخلافِ اصل پانزدهم قانون اساسی است که تصریح می‌کند «‌‌‌‌‎زبان‏ و خطِّ رسمی‏ و مشترک‏ مردم‏ ایران‏ فارسی‏ است‏. اسناد و مکاتبات‏ و متون‏ رسمی‏ و کتب‏ درسی‏ باید با این‏ زبان‏ و خط باشد». براساس متن صریح این اصل قانون اساسی «آموزش زبان مادری» نیز مجاز شمرده نشده است بلکه اصل ۱۵ قانون اساسی در ادامه «استفاده‏ از زبان‌های‏ محلی‏ و قومی‏ در مطبوعات‏ و رسانه‏‌های‏ گروهی‏ و تدریس‏ ادبیات‏ آن‌ها در مدارس‏، در کنار زبان‏ فارسی‏ آزاد» شمرده است. همانگونه در متن اصل ۱۵ به روشنی اشاره شده «تدریس ادبیات زبان‌های محلی و قومی در کنار زبان فارسی» آزاد است؛ قانونگذار به درستی میان تدریس زبان و تدریسِ ادبیات، فرق قائل شده و تنها تدریسِ ادبیاتِ زبان‌های محلی و قومی را آن هم در کنار زبان فارسی مجاز دانسته است یعنی تدریس ادبیات زبان‌های محلی و قومی نیز نمی‌تواند مطلق و بدون استفاده از زبان فارسی باشد.

۳) قوم‌گرایان مدعی گاهی علاوه بر اصل ۱۵ قانون اساسی به مفاد برخی اعلامیه‌ها و اسناد اشاره می‌کنند که یا شکل اعلامیه و غیررسمی دارند و سند الزام‌آور حقوقی برای اعضای جامعه بین‌الملل نیستند و یا اینکه جمهوری اسلامی ایران به این اسناد نپیوسته یا با حق تحفظ، آن‌ها را پذیرفته است و در برخی از این اسناد نیز مضمون سند اساساً برخلاف شرایط ایران است و شامل ایران نمی‌گردد. اساساً می‌توان گفت در سطح جهانی، حتی یک معاهدۀ بین‌المللی نیز وجود ندارد که به طور گسترده به آنچه که حقوق زبانی نامیده می‌شود اختصاص یافته باشد و مقررات مربوط به این مسأله را باید در اسناد و معاهدات پراکند‌ه‌ای یافت که ذیلاً بررسی می‌گردند. اما پیش از آن باید خاطر نشان کرد که برخی افراد از اعلامیۀ جهانی حقوق زبانی یا اعلامیۀ بارسلون به عنوان سندی معتبر و لازم‌الاجرا یاد می‌کنند که حقوق زبانی را تحت پوشش قرار داده است و این درحالی است که این سند، اعلامیۀ غیررسمی از سوی برخی نهادهای مدنی است و در هیچ یک از مجامع بین‌المللی از جمله یونسکو به تصویب نرسیده است و بنابراین محلی از اعراب ندارد.

یکی از مواد مورد استناد قوم‌گرایان ماده ۲۷ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی ۱۹۹۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد است که در مورد جوامع و گروه‌های تحت استعمار و تحت تبعیض است و اشعار می‌دارد: «در کشورهایی که اقلیت‌های نژادی، مذهبی و یا زبانی وجود دارد، افرادی که متعلق به این اقلیت‌ها هستند را نباید از حق تشکیل اجتماعات با اعضای گروه خود و (نیز) بهره‌مندی از فرهنگ و اظهار و انجام فرایض مذهبی و یا کاربرد زبان خودشان، محروم نمود.»


🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍30👎5
‍ ‌‌
🔴 شمارۀ ۶۶ ماه‌نامۀ وطن‌یولی (راه وطن) منتشر شد

شمارۀ شهریور ماه ۱۴۰۳ خورشیدی


🔴 در این شماره می‌خوانید:

قانون اساسی و تدریسِ زبان‌های محلی
(به قلمِ داود دشتبانی)

● باز هم نمایشِ موسیقیایی سی‌صد و باز هم ایران
(به قلمِ احسان هوشمند)

● کریدوری که ژئوپلتیک ایران را تهدید می‌کند:
دالانِ تورانی ناتو ایجاد نخواهد شد
(به قلمِ رسول سلیمی)

● علی عبدالعلی‌زاده، رئیس ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان:
با استاندارِ بومی مخالفم
هر ایرانی در هر نقطۀ ایران، بومی است

● در نشستِ واکاوی حقوقی اصل ۱۵ قانون اساسی در خبرگزاری ایسنا مطرح شد:
دولت، هیچ تکلیفی برای توسعۀ زبان‌های محلی ندارد
متونِ رسمی و تدریس در مدارس، باید به زبان فارسی باشد

● هویتِ تاریخی و ملّی ایران در اندیشۀ محمدحسین شهریار:
جوششِ خونِ ایرانیت
(به قلمِ یلدا رنجبر)

● روزنامه‌ها و مطبوعاتِ فارسی‌زبان در قفقاز:
دربندِ ایران
(به قلمِ سید کریم پورمانی)

● زمینه‌های قرارداد آخال از جنگ هرات تا جنگِ مرو
ایران چگونه حاکمیتِ روسیه بر ماوراءالنهر پذیرفت؟
(به قلمِ داود دشتبانی)

● هویت‌سازی کاذب و میراثِ ادبی نظامی گنجه‌ای:
شاعر دزدی
(به قلمِ نصرالله امامی)

● شیخ محمد خیابانی، مبارزی وطن‌خواه در راه حاکمیّتِ ملی:
هدفِ قیامِ من عظمتِ ایران است
(به قلمِ افشین جعفرزاده)

● نظر سید حسن تقی‌زاده، نمایندۀ مردم تبریز در مجلس شورای ملی دربارۀ پانترکیسم

● تقی رفعت، اولین روزنامه‌نگاری که به کشور خیانت کرد



🔴 برای مطالعۀ ماه‌نامه، می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

@IranDel_Channel

💢
👍31👎4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 صحبت‌های علی‌اصغر دادبه - استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی - درباره‌ی ایران‌دوستی استاد محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار)


بیست و هفتم شهریورماه، روز ملی شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار، یکی از ایران‌دوست‌ترین شاعران معاصر ایران‌زمین



#مناسبتها

@IranDel_Channel

💢
👍31👎2