⚫️ چونان زخمی و بُغضی در گلوی «مامان ایران»
یادبودی از قربانیانِ پرواز ۷۵۲
طرح از مرجان صادقی
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
یادبودی از قربانیانِ پرواز ۷۵۲
طرح از مرجان صادقی
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
ایراندل | IranDel
🔴 #معرفی_کتاب نام کتاب: بادکوبهی روزگارِ نو گزارشهایی جسته گریخته از باکوی همروزگار نویسنده: ناصر همرنگ چاپ نخست، انتشارات گشتاسپ، پاییز ۱۴۰۲، تهران آورده شده از دیباچه کتاب: این هم از دفتر دوم یادداشتهای سفر من به باکو. نامش: بادکوبهی روزگار نو.…
🔴 از جای پای تهمتن تا چنگالِ افراسیاب
✍️ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
«بادکوبهی روزگار نو» دومین کتاب از مجموعهی باکو و در واقع "جمهوری آذربایجانشناسی" ناصر همرنگ، نویسنده، داستاننویس و مفسرِ سیاسی - اجتماعی و فرهنگیِ ایراندوستِ آذری است.
مقالاتِ وزین و پرشور او در دفاع از فرهنگ و تمدن ایرانی و پیوند ناگسستنی آذربایجان با ایران نیازی به معرفی ندارد. اگر او در کتاب نخست خود یعنی «از بادکوبه و چیزهای دیگر» چهرهی باکوی پس از استقلال و پیوندهای ایرانی آن و خاطراتِ ایرانیان آن خطه را روایت می کند، در «بادکوبهی روزگار نو» روایتِ تلخ امروزی آن را به تصویر می کشد. بادکوبهای که زمانی جای جای آن «طنینانداز پای رستم» و مهدِ شاهنامهخوانی (صفحات ١٨٧-١۶٩) بود و اکنون در چنگالِ افراسیاب و تورانگرایی ضدِّ ایرانی (صفحاتِ ٧٣-۶۵) گرفتار است.
شاید هیچکس در ایران به اندازهی ناصر همرنگ با این شهر و پیشینهی تاریخی و فرهنگی و روشنفکران و نخبگان آن آشنا نباشد. نثر فارسی توانا و بیبدیل او در توصیف دگرگونیهای شهر و زدودنِ آثار تمدنی، فرهنگی و زبانی ایران از بویژه در دورانِ حکومتِ الهام علیاف هر خوانندهی میهندوستی را اندوهگین میکند.
کتاب، سراسر دغدغهی ایران دارد و گلهمند و نگران از بیتوجهی مقاماتِ دیپلماتیک و سیاسی تهران است که در سه دههی گذشته، انبوهِ دانشمندان و اُدبا و روشنفکرانِ ایراندوست آن دیار را نادیده گرفته و به یکی - دو شاعر چاپلوس اما ضدِّ ایرانی و ضدِّ زبان فارسی (صفحه ١٢۴) دلخوش کردند.
همانندِ کتاب نخست، این کتاب نیز روایتهای ناشناخته و بیشتر غمانگیز از ایرانیانِ ساکن باکو ( نظیرِ کاوه، پسر احساناللهخان، همکارِ بیوفای میرزا کوچکخان صفحاتِ ٢٠۴ تا ٢٠٧) را بدست میدهد.
هشدارهای [ناصر] همرنگ درباره پیامدهای بیتوجهی به سیاستهای ضدِّ ایرانی و تورانیگری حاکمانِ باکو برای جهانِ ایرانی و ایرانِ امروز بسیار دلسوزانه و مستند است. خواندن این کتاب به همهی ایراندوستان توصیه میشود.
@IranDel_Channel
💢
🔴 از جای پای تهمتن تا چنگالِ افراسیاب
✍️ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
«بادکوبهی روزگار نو» دومین کتاب از مجموعهی باکو و در واقع "جمهوری آذربایجانشناسی" ناصر همرنگ، نویسنده، داستاننویس و مفسرِ سیاسی - اجتماعی و فرهنگیِ ایراندوستِ آذری است.
مقالاتِ وزین و پرشور او در دفاع از فرهنگ و تمدن ایرانی و پیوند ناگسستنی آذربایجان با ایران نیازی به معرفی ندارد. اگر او در کتاب نخست خود یعنی «از بادکوبه و چیزهای دیگر» چهرهی باکوی پس از استقلال و پیوندهای ایرانی آن و خاطراتِ ایرانیان آن خطه را روایت می کند، در «بادکوبهی روزگار نو» روایتِ تلخ امروزی آن را به تصویر می کشد. بادکوبهای که زمانی جای جای آن «طنینانداز پای رستم» و مهدِ شاهنامهخوانی (صفحات ١٨٧-١۶٩) بود و اکنون در چنگالِ افراسیاب و تورانگرایی ضدِّ ایرانی (صفحاتِ ٧٣-۶۵) گرفتار است.
شاید هیچکس در ایران به اندازهی ناصر همرنگ با این شهر و پیشینهی تاریخی و فرهنگی و روشنفکران و نخبگان آن آشنا نباشد. نثر فارسی توانا و بیبدیل او در توصیف دگرگونیهای شهر و زدودنِ آثار تمدنی، فرهنگی و زبانی ایران از بویژه در دورانِ حکومتِ الهام علیاف هر خوانندهی میهندوستی را اندوهگین میکند.
کتاب، سراسر دغدغهی ایران دارد و گلهمند و نگران از بیتوجهی مقاماتِ دیپلماتیک و سیاسی تهران است که در سه دههی گذشته، انبوهِ دانشمندان و اُدبا و روشنفکرانِ ایراندوست آن دیار را نادیده گرفته و به یکی - دو شاعر چاپلوس اما ضدِّ ایرانی و ضدِّ زبان فارسی (صفحه ١٢۴) دلخوش کردند.
همانندِ کتاب نخست، این کتاب نیز روایتهای ناشناخته و بیشتر غمانگیز از ایرانیانِ ساکن باکو ( نظیرِ کاوه، پسر احساناللهخان، همکارِ بیوفای میرزا کوچکخان صفحاتِ ٢٠۴ تا ٢٠٧) را بدست میدهد.
هشدارهای [ناصر] همرنگ درباره پیامدهای بیتوجهی به سیاستهای ضدِّ ایرانی و تورانیگری حاکمانِ باکو برای جهانِ ایرانی و ایرانِ امروز بسیار دلسوزانه و مستند است. خواندن این کتاب به همهی ایراندوستان توصیه میشود.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
🔴 #معرفی_کتاب
نام کتاب:
بادکوبهی روزگارِ نو
گزارشهایی جسته گریخته از باکوی همروزگار
نویسنده: ناصر همرنگ
چاپ نخست، انتشارات گشتاسپ، پاییز ۱۴۰۲، تهران
آورده شده از دیباچه کتاب:
این هم از دفتر دوم یادداشتهای سفر من به باکو. نامش: بادکوبهی روزگار نو.…
نام کتاب:
بادکوبهی روزگارِ نو
گزارشهایی جسته گریخته از باکوی همروزگار
نویسنده: ناصر همرنگ
چاپ نخست، انتشارات گشتاسپ، پاییز ۱۴۰۲، تهران
آورده شده از دیباچه کتاب:
این هم از دفتر دوم یادداشتهای سفر من به باکو. نامش: بادکوبهی روزگار نو.…
🔴 داستانِ تنهایی استراتژیکِ ایران
✍ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابطِ بینالملل
تدوینِ هر سیاست مؤثری بدون درک ویژگیهای بنیادین یک کشور امکانناپذیر است. تنهایی استراتژیک، مهمترین ویژگی ژئوپلیتیکی ایران است؛ مشخصهای تاریخی ورای نظام سیاسی، ایدئولوژی مسلط یا شخصیتِ حاکمانش. حتی [محمدرضا] شاه هم این ویژگی بنیادین ایران را دریافته بود.
تنهایی استراتژیک که نخستین بار از سوی پروفسور محیالدین مصباحی بیان شده، بدین معناست که «ایران، چه آگاهانه و خودخواسته و چه ناخواسته و از روی ناچاری، از اتحادهای معنادار با قدرتهای بزرگ، محروم است و به گونهای استراتژیک تنهاست.»
این ویژگی بنیادین ژئوپلیتیک ایران نشاندهندهی [این است که]:
یکم: تنهایی با انزوا متفاوت است. كشوری همچو ایران که در پیوندگاهِ سه قارهی آسیا، اروپا و آفریقا بوده، نمیتواند به لحاظِ ژئوپلیتیکی منزوی باشد؛ حتی اگر خود آرزوی انزوا داشته باشد. برعکس، جایگاه ژئواستراتژیک ایران باعث شده که کشور در طولِ تاریخ خود زیر ضربِ فشارهای ژئوپلیتیکی باشد.
دوم: ایران همواره در بزنگاههای تاریخی تنها بوده و متحدی نداشته [است]. ایرانِ انقلابی ۸ سال در برابر عراق ایستاد، ولی دو ابرقدرت از بغداد حمایت کردند. [محمدرضا] شاه [پهلوی] نیز در بحرانِ اروند، ضرب شستی به عراق نشان داد، ولی آمریکا از ایرانِ [دورانِ] پهلوی حمایتی نکرد و تهران را در برابر محورِ بغداد - مسکو تنها گذاشت.
فرمانروایان قاجار نیز نومیدانه کوشیدند تا متحدی استراتژیک بیابند: گاه چشم به راه فرانسه و بریتانیا در برابر روسیه داشتند؛ زمانی چشمانتظار روسیه در برابر بریتانیا بودند؛ و زمانی دیگر در آرزوی یاری آمریکا و آلمان در برابر روسیه و بریتانیا بودند. رضاشاه نیز قربانی چنین امیدی واهی شد.
ریشههای این ویژگی را در تاریخ ایران بیابید: ایرانِ [دورانِ]صفوی در برابر اتحادِ امپراتوری عثمانی - ازبکان، متحدی نداشت، گرچه میکوشید حمایتِ تاکتیکی اروپاییان را جلب کند. ایرانِ [دورانِ] ساسانی نیز در برابر اتحادِ امپراتوری بیزانس و گوکترکان، متحدی نداشت، گرچه میکوشید حمایتِ تاکتیکی آوارها را بدست آورد.
سوم: تنهایی استراتژیک ناظر به عدم امکان اتحادِ ایران با قدرتهای بزرگ است تا کشورهای کوچک منطقه. خوب یا بد، درست یا غلط، ایرانِ [دورانِ] پهلوی حامی تمامیتِ ارضی [کشورِ همسایهی] عمان شد و سلطان قابوس، وامدارِ ارتشِ ایران گشت. ایرانِ انقلابی نیز متحدِ سوریه بعث شد و بشار اسد، ظاهراً، مدیون نیروی نظامی ایران است.
پنجم: ایران در طراحی، تدوین، عملیاتیکردن و پیشبرد استراتژیهای خود "تنها" بوده است. این تنهایی را در دوران شاه در بحرانِ اروند و سالهای شورش کُردهای عراق ببینید. آن را امروز در محور خلیجفارس - مدیترانه و افغانستان دنبال کنید. شکستهایش نیز از دلِ وابستهکردن به دیگر قدرتها برآمده [است]!
این پنج توضیح از تنهایی استراتژیک نشان میدهد که ایران در بزنگاههای تاریخی، متحدی در میان قدرتهای بزرگ نداشته است. تنهایی، انزوای خودخواسته نیست؛ برعکس، تنهایی، یعنی بییار و یاور بودن در شرایط بحرانی. جای شگفتی نیست که بسیاری از ایرانیان میپرسند: «کیست که ایران را یاری کند؟!»
درکِ تنهایی استراتژیکِ ایران اما یگانه راهی است که دوگانهی دروغین «یا امنیت یا توسعه» را به کناری زده و توسعه و امنیتِ پایدار برای کشور فراهم میکند. کشوری که در میانه بزنگاهها تنهاست و متحدی استراتژیک ندارد، باید با همه قدرتهای بزرگ رابطه داشته و کار کند. همکاری آری، اتحاد هرگز!
#توییت_خوانی
🔴 دنبالهی رشتهتوییت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 داستانِ تنهایی استراتژیکِ ایران
✍ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابطِ بینالملل
تدوینِ هر سیاست مؤثری بدون درک ویژگیهای بنیادین یک کشور امکانناپذیر است. تنهایی استراتژیک، مهمترین ویژگی ژئوپلیتیکی ایران است؛ مشخصهای تاریخی ورای نظام سیاسی، ایدئولوژی مسلط یا شخصیتِ حاکمانش. حتی [محمدرضا] شاه هم این ویژگی بنیادین ایران را دریافته بود.
تنهایی استراتژیک که نخستین بار از سوی پروفسور محیالدین مصباحی بیان شده، بدین معناست که «ایران، چه آگاهانه و خودخواسته و چه ناخواسته و از روی ناچاری، از اتحادهای معنادار با قدرتهای بزرگ، محروم است و به گونهای استراتژیک تنهاست.»
این ویژگی بنیادین ژئوپلیتیک ایران نشاندهندهی [این است که]:
یکم: تنهایی با انزوا متفاوت است. كشوری همچو ایران که در پیوندگاهِ سه قارهی آسیا، اروپا و آفریقا بوده، نمیتواند به لحاظِ ژئوپلیتیکی منزوی باشد؛ حتی اگر خود آرزوی انزوا داشته باشد. برعکس، جایگاه ژئواستراتژیک ایران باعث شده که کشور در طولِ تاریخ خود زیر ضربِ فشارهای ژئوپلیتیکی باشد.
دوم: ایران همواره در بزنگاههای تاریخی تنها بوده و متحدی نداشته [است]. ایرانِ انقلابی ۸ سال در برابر عراق ایستاد، ولی دو ابرقدرت از بغداد حمایت کردند. [محمدرضا] شاه [پهلوی] نیز در بحرانِ اروند، ضرب شستی به عراق نشان داد، ولی آمریکا از ایرانِ [دورانِ] پهلوی حمایتی نکرد و تهران را در برابر محورِ بغداد - مسکو تنها گذاشت.
فرمانروایان قاجار نیز نومیدانه کوشیدند تا متحدی استراتژیک بیابند: گاه چشم به راه فرانسه و بریتانیا در برابر روسیه داشتند؛ زمانی چشمانتظار روسیه در برابر بریتانیا بودند؛ و زمانی دیگر در آرزوی یاری آمریکا و آلمان در برابر روسیه و بریتانیا بودند. رضاشاه نیز قربانی چنین امیدی واهی شد.
ریشههای این ویژگی را در تاریخ ایران بیابید: ایرانِ [دورانِ]صفوی در برابر اتحادِ امپراتوری عثمانی - ازبکان، متحدی نداشت، گرچه میکوشید حمایتِ تاکتیکی اروپاییان را جلب کند. ایرانِ [دورانِ] ساسانی نیز در برابر اتحادِ امپراتوری بیزانس و گوکترکان، متحدی نداشت، گرچه میکوشید حمایتِ تاکتیکی آوارها را بدست آورد.
سوم: تنهایی استراتژیک ناظر به عدم امکان اتحادِ ایران با قدرتهای بزرگ است تا کشورهای کوچک منطقه. خوب یا بد، درست یا غلط، ایرانِ [دورانِ] پهلوی حامی تمامیتِ ارضی [کشورِ همسایهی] عمان شد و سلطان قابوس، وامدارِ ارتشِ ایران گشت. ایرانِ انقلابی نیز متحدِ سوریه بعث شد و بشار اسد، ظاهراً، مدیون نیروی نظامی ایران است.
پنجم: ایران در طراحی، تدوین، عملیاتیکردن و پیشبرد استراتژیهای خود "تنها" بوده است. این تنهایی را در دوران شاه در بحرانِ اروند و سالهای شورش کُردهای عراق ببینید. آن را امروز در محور خلیجفارس - مدیترانه و افغانستان دنبال کنید. شکستهایش نیز از دلِ وابستهکردن به دیگر قدرتها برآمده [است]!
این پنج توضیح از تنهایی استراتژیک نشان میدهد که ایران در بزنگاههای تاریخی، متحدی در میان قدرتهای بزرگ نداشته است. تنهایی، انزوای خودخواسته نیست؛ برعکس، تنهایی، یعنی بییار و یاور بودن در شرایط بحرانی. جای شگفتی نیست که بسیاری از ایرانیان میپرسند: «کیست که ایران را یاری کند؟!»
درکِ تنهایی استراتژیکِ ایران اما یگانه راهی است که دوگانهی دروغین «یا امنیت یا توسعه» را به کناری زده و توسعه و امنیتِ پایدار برای کشور فراهم میکند. کشوری که در میانه بزنگاهها تنهاست و متحدی استراتژیک ندارد، باید با همه قدرتهای بزرگ رابطه داشته و کار کند. همکاری آری، اتحاد هرگز!
#توییت_خوانی
🔴 دنبالهی رشتهتوییت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 داستانِ تنهایی استراتژیکِ ایران ✍ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابطِ بینالملل تدوینِ هر سیاست مؤثری بدون درک ویژگیهای بنیادین یک کشور امکانناپذیر است. تنهایی استراتژیک، مهمترین ویژگی ژئوپلیتیکی ایران است؛ مشخصهای تاریخی ورای نظام سیاسی،…
ایراندل | IranDel
🔴 داستان روسیه ✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دانشآموختهی دکترای روابط بینالملل بندر ولادیوستوک [در گوشهی جنوبشرق روسیه] یگانه بندر روس در کنار دریای آزاد است. پهناورترین کشور جهان، تنها یک بندر واقعی دارد که آنهم توسط [کشورهای] کره و ژاپن محدود…
🔴 روسیه و چین شریک آمریکا در تهاجم به یمن هستند
✍️ محمد یوسفی
اگر قطعنامهی ضدِّ یمنی شورای امنیت سازمان ملل تصویب نمیشد آمریکا اقدام نظامی علیه یمن را صورت نمیداد، آمریکاییها به دنبال کسبِ مشروعیت برای اقدام نظامی علیه حوثیها توسط این قطعنامه بودند، اما روسیه و چین با علم به این مسئله، مانع از تصویب قطعنامه شورای امنیت نشدند.
روسیه و چین هیچگاه شریک ایران برای رویارویی با غرب نخواهند شد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 روسیه و چین شریک آمریکا در تهاجم به یمن هستند
✍️ محمد یوسفی
اگر قطعنامهی ضدِّ یمنی شورای امنیت سازمان ملل تصویب نمیشد آمریکا اقدام نظامی علیه یمن را صورت نمیداد، آمریکاییها به دنبال کسبِ مشروعیت برای اقدام نظامی علیه حوثیها توسط این قطعنامه بودند، اما روسیه و چین با علم به این مسئله، مانع از تصویب قطعنامه شورای امنیت نشدند.
روسیه و چین هیچگاه شریک ایران برای رویارویی با غرب نخواهند شد.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
🔴 روسیه و وضع کنونی ایران
[منتشره در کانال تلگرامی دکتر جواد طباطبایی، شهریور ماه ۱۴۰۱ خورشیدی]
✍️ #جواد_طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
بخش نخست:
در خبرها آمده است که روسیه از کرۀ شمالی هم تجهیزات نظامی میخرد. در هفتههای گذشته نیز روسیه ناچار از ایران…
[منتشره در کانال تلگرامی دکتر جواد طباطبایی، شهریور ماه ۱۴۰۱ خورشیدی]
✍️ #جواد_طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
بخش نخست:
در خبرها آمده است که روسیه از کرۀ شمالی هم تجهیزات نظامی میخرد. در هفتههای گذشته نیز روسیه ناچار از ایران…
🔴 پاسخ به ۶ پرسش درباره «حمله شبانه آمریکا»
با حملات مشترک آمریکا و انگلیس به یمن احتمال جنگ گسترده منطقهای به چه میزان است؟
✍️ کامران کرمی، پژوهشگر مسایل خاورمیانه در تحلیل «حملات شبانه آمریکا به یمن» نوشت:
🔺با حملات مشترک هوایی و دریایی آمریکا و بریتانیا به مواضع حوثیها و ارتش یمن که از بامداد جمعه آغاز شده، پاسخ به چند سوال درباره چرایی، اهداف و دورنمای این حملات و همچنین واکنشها و مواضع کشورها حائز اهمیت است.
سؤال اول، چرا این عملیات شروع شد؟
این عملیات در پاسخ به حملاتی است که ارتش یمن علیه کشتیها و ناوگان دریایی وابسته به اسرائیل در دریای سرخ در طول دو ماه گذشته انجام داده است. ارتش یمن هدف حملات خود را پاسخ به اقدامات اسرائیل در جنگ علیه غزه عنوان داشته است. این حملات باعث اخلال در تجارت دریایی از کانال سوئز، دریای سرخ، تنگه باب المندب، خلیج عدن و اقیانوس هند شده و ناوگان دریایی شامل کشتیها، کانتینرها، نفتکشها و یدککشها را مجبور به انتخاب مسیرهای جایگزین دریایی از دماغه امید نیک در آفریقای جنوبی کرده است. مسئلهای که هزینهها و ریسک تجارت را تا حد زیادی افزایش داده است.
سؤال دوم، اهداف آمریکا و انگلیس از این عملیات چیست؟
هدف واشنگتن و لندن بازگرداندن امنیت دریایی با راهاندازی عملیات چندملیتی نگهبان سعادت در دریای سرخ است که ۸۰ درصد تجارت جهانی وابسته به این آبراه استراتژیک است که هم باعث افزایش هزینههای ناوبری شده و هم میتواند قیمت جهانی نفت را بالا ببرد که هر دو نقش مهمی برای غرب در یک اقتصاد بینالمللی جهانی شده دارد.
سؤال سوم، دورنمای این حملات به کجا میانجامد؟
آمریکا و بریتانیا اعلام کردهاند که قصد افزایش تنش و جنگ منطقهای را ندارند و صرفا اهداف محدودی از جمله برخی فرودگاهها و پایگاهها در استانهای الحدیده، تعز، صنعا و صعده یمن را که در حوزه نفوذ انصارالله است هدف قرار دادهاند. میتوان گفت آمریکا قصد ورود به یک کارزار بزرگ را ندارد و بین دو گزینه اخطار و حمله مصمم، حملات خود را صورت داده است. اینکه این حملات تا چه میزان بتواند ارتش یمن را در موضع دفاعی قرار داده و تجارت در دریای سرخ را به وضعیت نرمال بازگرداند نقش مهمی در کاهش یا افزایش سطح عملیات در روزهای آینده خواهد داشت.
سؤال چهارم، صلح عربستان با یمنیها هوا میشود؟
عربستان از ابتدا عدم همراهی خود را با عملیات دریایی چندملیتی موسوم به نگهبان سعادت اعلام کرد که هدف آن حفظ صلح با یمن و خروج از جنگ هشت ساله با حوثیها است. ریاض همچنین با حملات مشترک آمریکا و بریتانیا موافق نیست و آن را به منزله تشدید ناخواسته تنش ها و هواشدن صلح خود با یمن میداند. چرا که معتقد است تنش ناخواسته ریاض را مجبور به انتخاب بین آمریکا و یمن خواهد کرد. با این حال عربستان با حملات محدود و موثر که بتواند ارتش یمن را به لاک دفاعی برده و تجارت دریایی را مجدداً به حالت عادی بازگرداند بصورت چراغ خاموش همراه است.
سؤال پنجم، واکنش ایران چه خواهد بود؟
ایران حملات را محکوم کرده و آن را نقض حاکمیت یک کشور مستقل دانسته و از جامعه جهانی خواسته که مانع از جنگطلبی آمریکا شوند. ایران پیشتر هم اعلام کرده که حوثیها و ارتش یمن بازیگران مستقلی هستند و از تهران دستور نمیگیرند. از طرف سوم ایران مخالف گسترده شدن تنش در سطح منطقه و تبدیل شدن آن به یک جنگ فراگیر است.
سؤال ششم، موضع چین و روسیه چیست؟
رای ممتنع چین و روسیه به قطعنامه ۲۷۲۲ شورای امنیت سازمان ملل درخصوص ضرورت متوقف کردن اقدامات یمنی ها در دریای سرخ که چهارشنبه شب و درست ۲۴ ساعت قبل از حملات مشترک آمریکا و بریتانیا به تصویب رسید، نشان می دهد که چین همچنان ثبات منطقهای آنهم در آبراه استراتژیک دریای سرخ را در راستای منافع جهانی خود می داند و با جنگ و تشدید تنش همراه نیست. از سوی دیگر روسیه نیز با رای ممتنع هم همراهی چراغ خاموش خود را با شورای امنیت بعنوان یک قدرت بزرگ نشان داد و هم اینکه تمایل دارد آمریکا و متحدان آن را در یک تنش منطقهای درگیر کند، تا نگاهها همچنان از جنگ روسیه و اوکراین به سمت دیگری منحرف باشد.
🔴 منبع: دنیای اقتصاد
@IranDel_Channel
💢
🔴 پاسخ به ۶ پرسش درباره «حمله شبانه آمریکا»
با حملات مشترک آمریکا و انگلیس به یمن احتمال جنگ گسترده منطقهای به چه میزان است؟
✍️ کامران کرمی، پژوهشگر مسایل خاورمیانه در تحلیل «حملات شبانه آمریکا به یمن» نوشت:
🔺با حملات مشترک هوایی و دریایی آمریکا و بریتانیا به مواضع حوثیها و ارتش یمن که از بامداد جمعه آغاز شده، پاسخ به چند سوال درباره چرایی، اهداف و دورنمای این حملات و همچنین واکنشها و مواضع کشورها حائز اهمیت است.
سؤال اول، چرا این عملیات شروع شد؟
این عملیات در پاسخ به حملاتی است که ارتش یمن علیه کشتیها و ناوگان دریایی وابسته به اسرائیل در دریای سرخ در طول دو ماه گذشته انجام داده است. ارتش یمن هدف حملات خود را پاسخ به اقدامات اسرائیل در جنگ علیه غزه عنوان داشته است. این حملات باعث اخلال در تجارت دریایی از کانال سوئز، دریای سرخ، تنگه باب المندب، خلیج عدن و اقیانوس هند شده و ناوگان دریایی شامل کشتیها، کانتینرها، نفتکشها و یدککشها را مجبور به انتخاب مسیرهای جایگزین دریایی از دماغه امید نیک در آفریقای جنوبی کرده است. مسئلهای که هزینهها و ریسک تجارت را تا حد زیادی افزایش داده است.
سؤال دوم، اهداف آمریکا و انگلیس از این عملیات چیست؟
هدف واشنگتن و لندن بازگرداندن امنیت دریایی با راهاندازی عملیات چندملیتی نگهبان سعادت در دریای سرخ است که ۸۰ درصد تجارت جهانی وابسته به این آبراه استراتژیک است که هم باعث افزایش هزینههای ناوبری شده و هم میتواند قیمت جهانی نفت را بالا ببرد که هر دو نقش مهمی برای غرب در یک اقتصاد بینالمللی جهانی شده دارد.
سؤال سوم، دورنمای این حملات به کجا میانجامد؟
آمریکا و بریتانیا اعلام کردهاند که قصد افزایش تنش و جنگ منطقهای را ندارند و صرفا اهداف محدودی از جمله برخی فرودگاهها و پایگاهها در استانهای الحدیده، تعز، صنعا و صعده یمن را که در حوزه نفوذ انصارالله است هدف قرار دادهاند. میتوان گفت آمریکا قصد ورود به یک کارزار بزرگ را ندارد و بین دو گزینه اخطار و حمله مصمم، حملات خود را صورت داده است. اینکه این حملات تا چه میزان بتواند ارتش یمن را در موضع دفاعی قرار داده و تجارت در دریای سرخ را به وضعیت نرمال بازگرداند نقش مهمی در کاهش یا افزایش سطح عملیات در روزهای آینده خواهد داشت.
سؤال چهارم، صلح عربستان با یمنیها هوا میشود؟
عربستان از ابتدا عدم همراهی خود را با عملیات دریایی چندملیتی موسوم به نگهبان سعادت اعلام کرد که هدف آن حفظ صلح با یمن و خروج از جنگ هشت ساله با حوثیها است. ریاض همچنین با حملات مشترک آمریکا و بریتانیا موافق نیست و آن را به منزله تشدید ناخواسته تنش ها و هواشدن صلح خود با یمن میداند. چرا که معتقد است تنش ناخواسته ریاض را مجبور به انتخاب بین آمریکا و یمن خواهد کرد. با این حال عربستان با حملات محدود و موثر که بتواند ارتش یمن را به لاک دفاعی برده و تجارت دریایی را مجدداً به حالت عادی بازگرداند بصورت چراغ خاموش همراه است.
سؤال پنجم، واکنش ایران چه خواهد بود؟
ایران حملات را محکوم کرده و آن را نقض حاکمیت یک کشور مستقل دانسته و از جامعه جهانی خواسته که مانع از جنگطلبی آمریکا شوند. ایران پیشتر هم اعلام کرده که حوثیها و ارتش یمن بازیگران مستقلی هستند و از تهران دستور نمیگیرند. از طرف سوم ایران مخالف گسترده شدن تنش در سطح منطقه و تبدیل شدن آن به یک جنگ فراگیر است.
سؤال ششم، موضع چین و روسیه چیست؟
رای ممتنع چین و روسیه به قطعنامه ۲۷۲۲ شورای امنیت سازمان ملل درخصوص ضرورت متوقف کردن اقدامات یمنی ها در دریای سرخ که چهارشنبه شب و درست ۲۴ ساعت قبل از حملات مشترک آمریکا و بریتانیا به تصویب رسید، نشان می دهد که چین همچنان ثبات منطقهای آنهم در آبراه استراتژیک دریای سرخ را در راستای منافع جهانی خود می داند و با جنگ و تشدید تنش همراه نیست. از سوی دیگر روسیه نیز با رای ممتنع هم همراهی چراغ خاموش خود را با شورای امنیت بعنوان یک قدرت بزرگ نشان داد و هم اینکه تمایل دارد آمریکا و متحدان آن را در یک تنش منطقهای درگیر کند، تا نگاهها همچنان از جنگ روسیه و اوکراین به سمت دیگری منحرف باشد.
🔴 منبع: دنیای اقتصاد
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
🔴 عادیسازی بعد از جنگ!
✍️ صابر گلعنبری
از شروعِ طوفانالاقصی مدام این قرائت و تحلیل به ویژه در داخلِ ایران، غالب بوده و هست که عادیسازی روابط در منطقه با اسرائیل کان لم یکن شد و به زبالهدان تاریخ پیوست. اما نگارنده طی دو یادداشت در ابتدای جنگ تأکید داشت که این روند موقتاً متوقف شده و به تأخیر افتاده است و مدتی بعد از جنگ از سر گرفته میشود.
این نگاه مورد انتقاد برخی دوستان تحلیلگر هم واقع شد. به هر حال، درستی و نادرستی یک پیشبینی و گمانهزنی با مرور زمان پدیدار میشود.
اما دیروز (٩ ژانویه ۲۰۲۴ میلادی) و در میانه جنگ، خالد بن بندر بن عبدالعزیز، سفیر عربستان در لندن تأکید داشت که کشورش همچنان به عادیسازی روابط با اسرائیل پس از پایان جنگِ غزه اهتمام دارد. با این حال، مواضع قبلی ریاض را هم تکرار کرد؛ این که این امر به زیان فلسطینیها رخ نخواهد داد و این که باید به برپایی "کشورِ فلسطین" ختم شود.
واقعیت این است که "طوفانالاقصی" حماس در هفتم اکتبر هر چند به گفته تُرکی فیصل رئیس پیشین دستگاه اطلاعاتی عربستان تصویر شکل گرفته در اذهان درباره اسرائیل طی چند دهه گذشته را در هم شکست، اما نوع رفتار و مواجهه دولتهای طرف رابطه با اسرائیل در منطقه و یا کشورهایی مانند عربستان (که درصدد برقراری رابطه با آن هستند) با جنگ کنونی نشان داد که شکسته شدن آن تصویر برگردانی رسمی در سیاستها و مواضع این کشورها نداشته و فعلاً نخواهد داشت.
یکی از عوامل نیز اهمیت و جایگاه راهبردی است که اسرائیل همچنان در سیاستِ خاورمیانهای آمریکا به عنوان سنجهای برای دوری و نزدیکی به کشورهای منطقه دارد و بر این اساس هم کاخ سفید تا سر حد مشارکت در جنگ علیه غزه در کنار اسرائیل ایستاد. اینجا هم هر چند اهداف این جنگ تاکنون به علت نامتقارن بودن یک طرف آن محقق نشده است و این امر در صورت تداوم تا پایان جنگ، اسرائیل را در مقامِ بازنده در یک جنگ نامتعارف قرار میدهد، اما بسیار دور از تصور است که این مسأله تاثیر تحولسازی در نگاه این کشورها نسبت به اسرائیل و تعامل با آن دستکم در میان مدت بر جای بگذارد و مهمترین علت آن هم این است که آنها بر خلاف [جمهوری اسلامی] ایران همچنان آمریکا را به عنوان ابرقدرتی برخوردار از موقعیت کانونی در سیاست و اقتصاد بینالملل و تحولات خاورمیانه میدانند ولو این که جایگاه بلامنازعی خود را از دست داده باشد.
لب کلام این که چنانکه اظهارات دولتمردان آمریکا و عربستان نیز اخیراً نشان داد عادیسازی روابط از دستور کار خارج نشده و مدتی بعد از جنگ، مذاکرات پیرامون آن از سر گرفته خواهد شد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 عادیسازی بعد از جنگ!
✍️ صابر گلعنبری
از شروعِ طوفانالاقصی مدام این قرائت و تحلیل به ویژه در داخلِ ایران، غالب بوده و هست که عادیسازی روابط در منطقه با اسرائیل کان لم یکن شد و به زبالهدان تاریخ پیوست. اما نگارنده طی دو یادداشت در ابتدای جنگ تأکید داشت که این روند موقتاً متوقف شده و به تأخیر افتاده است و مدتی بعد از جنگ از سر گرفته میشود.
این نگاه مورد انتقاد برخی دوستان تحلیلگر هم واقع شد. به هر حال، درستی و نادرستی یک پیشبینی و گمانهزنی با مرور زمان پدیدار میشود.
اما دیروز (٩ ژانویه ۲۰۲۴ میلادی) و در میانه جنگ، خالد بن بندر بن عبدالعزیز، سفیر عربستان در لندن تأکید داشت که کشورش همچنان به عادیسازی روابط با اسرائیل پس از پایان جنگِ غزه اهتمام دارد. با این حال، مواضع قبلی ریاض را هم تکرار کرد؛ این که این امر به زیان فلسطینیها رخ نخواهد داد و این که باید به برپایی "کشورِ فلسطین" ختم شود.
واقعیت این است که "طوفانالاقصی" حماس در هفتم اکتبر هر چند به گفته تُرکی فیصل رئیس پیشین دستگاه اطلاعاتی عربستان تصویر شکل گرفته در اذهان درباره اسرائیل طی چند دهه گذشته را در هم شکست، اما نوع رفتار و مواجهه دولتهای طرف رابطه با اسرائیل در منطقه و یا کشورهایی مانند عربستان (که درصدد برقراری رابطه با آن هستند) با جنگ کنونی نشان داد که شکسته شدن آن تصویر برگردانی رسمی در سیاستها و مواضع این کشورها نداشته و فعلاً نخواهد داشت.
یکی از عوامل نیز اهمیت و جایگاه راهبردی است که اسرائیل همچنان در سیاستِ خاورمیانهای آمریکا به عنوان سنجهای برای دوری و نزدیکی به کشورهای منطقه دارد و بر این اساس هم کاخ سفید تا سر حد مشارکت در جنگ علیه غزه در کنار اسرائیل ایستاد. اینجا هم هر چند اهداف این جنگ تاکنون به علت نامتقارن بودن یک طرف آن محقق نشده است و این امر در صورت تداوم تا پایان جنگ، اسرائیل را در مقامِ بازنده در یک جنگ نامتعارف قرار میدهد، اما بسیار دور از تصور است که این مسأله تاثیر تحولسازی در نگاه این کشورها نسبت به اسرائیل و تعامل با آن دستکم در میان مدت بر جای بگذارد و مهمترین علت آن هم این است که آنها بر خلاف [جمهوری اسلامی] ایران همچنان آمریکا را به عنوان ابرقدرتی برخوردار از موقعیت کانونی در سیاست و اقتصاد بینالملل و تحولات خاورمیانه میدانند ولو این که جایگاه بلامنازعی خود را از دست داده باشد.
لب کلام این که چنانکه اظهارات دولتمردان آمریکا و عربستان نیز اخیراً نشان داد عادیسازی روابط از دستور کار خارج نشده و مدتی بعد از جنگ، مذاکرات پیرامون آن از سر گرفته خواهد شد.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
🔴 انقلابیون ضد امپریالیست
✍️ طوس طهماسبی
تصویر پایین آینهی تمامنمای کارنامهی شصت و پنجساله انقلابیون ضد امپریالیست کوبایی است که از پول و دیسکو متنفر بودند و میخواستند انسانِ نوینی خلق کنند که به دنبال فردیت و منافع شخصی نباشد و بخش عمدهای از وقتش را به کار داوطلبانه در راه اهداف اجتماعی صرف کند.
تصویر بالا هم متعلق به سنگاپور است که تا اوائل دههی شصت میلادی مستعمره.ی انگلستان بوده و پس از آن تا گلو خود را در شبکهی جهانی سرمایهداری غرق کردهاست. سنگاپور معتبرترین پاسپورتِ جهان را دارد و یکی از بزرگترین مراکز مالی و تجاری بینالمللی است. این کشور سومین مرکز پالایش و تجارت نفت جهان، بزرگترین تولیدکنندهی تأسیسات نفتی و یکی از بزرگترین مراکز تعمیر کِشتی جهان است. سنگاپور سومین مرکز مالی و تبادلِ ارز خارجی و دومین بازار قمارخانهای جهان است. این کشور یازدهمین ذخیره ارز خارجی در جهان را دارد و بیش از هفتهزار ابر شرکت چند ملیتی از آمریکا، اروپا و ژاپن در آن فعالند.
در حالی که میانگین درآمد ماهانه در کوبا هفده دلار است، در سنگاپور از هر شش خانواده یک خانواده به جز داراییهای غیر منقول، بیش از یک میلیون دلار دارایی نقد دارند و میانگین درآمد ماهانه حدود ده هزار دلار است.
انقلابیون کوبایی از صنعت توریسم این کشور که آن را به شکوفاترین اقتصاد منطقه آمریکای مرکزی تبدیل کرده بود نفرت داشتند و آن را موجب نفوذ سیاسی و اقتصادی ایالات متحده و ترویج فساد میدانستند. در خاطرات چند نفر از آنها به صحنههایی نظیر این اشاره شده که آن را یکی از انگیزههای اصلی خود برای پیوستن به مبارزه انقلابی برشمردهاند: یک آمریکایی ثروتمند از هتل بیرون میآید و چند پسر بچه فقیر کوبایی دورش را میگیرند، او چند اسکناس به سمت آنها پرتاب میکند و آنها به سرعت اسکناسها را از روی زمین جمع میکنند.
کاسترو و چهگوارا صنعت توریسم شکوفا و کم نظیر کوبا را به کلی تعطیل کردند اما سی و شش سال بعد زمانی که کشور به مرز ورشکستگی مطلق و گرسنگی همگانی رسیده بود، کاسترو ناچار شد دوباره توریسم کوبایی را راه بیندازد. اما این بار در یک منطقه ویژه و محصور با سیم خاردار که مردم عادی کوبا به آن راه ندارند، مگر عده محدودی خوش شانس که مجوز مخصوص کار در این محدوده را دارند. درآمد یک راننده یا خدمتکار در آنجا ده تا پانزده برابر یک پزشک و استاد دانشگاه کوبایی است.
امروز در کوبا بیشتر از اتومبیل گاری اسبی دیده میشود و اتومبیلها هم عموماً ساخت هفتاد یا هشتاد سال قبل هستند. مردم کوبا در حسرت یک وعده غذای پروتئینی، دستمال توالت و تلفن همراه هستند. شرایط آنان از مردم بسیاری از کشورهای فقیر آفریقایی بدتر است. آنها به علاوه تحت یک اختناق پلیسی مخوف قرار دارند که بیشترین تعداد زندانی سیاسی را در کل قاره آمریکا به خود اختصاص داده است.
امروز همین حیات بیرمق و محتضر اقتصاد کوبا مدیون توریسم است که تنها سایهای کم رمق از وضعیتِ دوران رؤیایی قبل از انقلاب را دارد.
انقلاب کوبا برای بستن صنعت توریسم آمد و آن را بست. اما سی و شش سال بعد دستهایش را بالا برد و آن را دوباره بازگشایی کرد. از این روند چه نتیجهای میتوان گرفت؟ نبرد با عدد و رقم و قوانین تغییر ناپذیر اقتصاد و جامعه جز فلاکت و تباهی و حقارتی دهشتناک هیچ نتیجهای در بر نخواهد داشت.
@IranDel_Channel
💢
🔴 انقلابیون ضد امپریالیست
✍️ طوس طهماسبی
تصویر پایین آینهی تمامنمای کارنامهی شصت و پنجساله انقلابیون ضد امپریالیست کوبایی است که از پول و دیسکو متنفر بودند و میخواستند انسانِ نوینی خلق کنند که به دنبال فردیت و منافع شخصی نباشد و بخش عمدهای از وقتش را به کار داوطلبانه در راه اهداف اجتماعی صرف کند.
تصویر بالا هم متعلق به سنگاپور است که تا اوائل دههی شصت میلادی مستعمره.ی انگلستان بوده و پس از آن تا گلو خود را در شبکهی جهانی سرمایهداری غرق کردهاست. سنگاپور معتبرترین پاسپورتِ جهان را دارد و یکی از بزرگترین مراکز مالی و تجاری بینالمللی است. این کشور سومین مرکز پالایش و تجارت نفت جهان، بزرگترین تولیدکنندهی تأسیسات نفتی و یکی از بزرگترین مراکز تعمیر کِشتی جهان است. سنگاپور سومین مرکز مالی و تبادلِ ارز خارجی و دومین بازار قمارخانهای جهان است. این کشور یازدهمین ذخیره ارز خارجی در جهان را دارد و بیش از هفتهزار ابر شرکت چند ملیتی از آمریکا، اروپا و ژاپن در آن فعالند.
در حالی که میانگین درآمد ماهانه در کوبا هفده دلار است، در سنگاپور از هر شش خانواده یک خانواده به جز داراییهای غیر منقول، بیش از یک میلیون دلار دارایی نقد دارند و میانگین درآمد ماهانه حدود ده هزار دلار است.
انقلابیون کوبایی از صنعت توریسم این کشور که آن را به شکوفاترین اقتصاد منطقه آمریکای مرکزی تبدیل کرده بود نفرت داشتند و آن را موجب نفوذ سیاسی و اقتصادی ایالات متحده و ترویج فساد میدانستند. در خاطرات چند نفر از آنها به صحنههایی نظیر این اشاره شده که آن را یکی از انگیزههای اصلی خود برای پیوستن به مبارزه انقلابی برشمردهاند: یک آمریکایی ثروتمند از هتل بیرون میآید و چند پسر بچه فقیر کوبایی دورش را میگیرند، او چند اسکناس به سمت آنها پرتاب میکند و آنها به سرعت اسکناسها را از روی زمین جمع میکنند.
کاسترو و چهگوارا صنعت توریسم شکوفا و کم نظیر کوبا را به کلی تعطیل کردند اما سی و شش سال بعد زمانی که کشور به مرز ورشکستگی مطلق و گرسنگی همگانی رسیده بود، کاسترو ناچار شد دوباره توریسم کوبایی را راه بیندازد. اما این بار در یک منطقه ویژه و محصور با سیم خاردار که مردم عادی کوبا به آن راه ندارند، مگر عده محدودی خوش شانس که مجوز مخصوص کار در این محدوده را دارند. درآمد یک راننده یا خدمتکار در آنجا ده تا پانزده برابر یک پزشک و استاد دانشگاه کوبایی است.
امروز در کوبا بیشتر از اتومبیل گاری اسبی دیده میشود و اتومبیلها هم عموماً ساخت هفتاد یا هشتاد سال قبل هستند. مردم کوبا در حسرت یک وعده غذای پروتئینی، دستمال توالت و تلفن همراه هستند. شرایط آنان از مردم بسیاری از کشورهای فقیر آفریقایی بدتر است. آنها به علاوه تحت یک اختناق پلیسی مخوف قرار دارند که بیشترین تعداد زندانی سیاسی را در کل قاره آمریکا به خود اختصاص داده است.
امروز همین حیات بیرمق و محتضر اقتصاد کوبا مدیون توریسم است که تنها سایهای کم رمق از وضعیتِ دوران رؤیایی قبل از انقلاب را دارد.
انقلاب کوبا برای بستن صنعت توریسم آمد و آن را بست. اما سی و شش سال بعد دستهایش را بالا برد و آن را دوباره بازگشایی کرد. از این روند چه نتیجهای میتوان گرفت؟ نبرد با عدد و رقم و قوانین تغییر ناپذیر اقتصاد و جامعه جز فلاکت و تباهی و حقارتی دهشتناک هیچ نتیجهای در بر نخواهد داشت.
@IranDel_Channel
💢
🔴 موسیقی و ادبیات ایرانی
پوشیده چون جان میروی اندر میانِ جانِ من
سروِ خرامانِ منی، ای رونقِ بُستان من
چون میروی بیمن مَرو، ای جانِ جان، بیتَن مرو
وز چشم من، بیرون مشو، ای مشعلهیْ تابان من
هفت آسمان را بردَرم، وز هفت دریا بُگذرم
چون دلبرانه بنگری در جانِ سرگردان من
تا آمدی اندر بَرم، شُد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدنِ تو، دینِ من، وی روی تو ایمانِ من
بیپا و سَر کَردی مرا، بیخواب و خور کردی مرا
در پیشِ یعقوب اندرآ، اِی یوسفِ کنعانِ من
از لطفِ تو، چون جان شدم، وز خویشتن، پنهان شُدم
ای هستِ تو، پنهان شده در هستیِ پنهانِ من
گلجامه دَر از دست تو، وی چشمِ نرگس مستِ تو
ای شاخهها آبَست تو، وی باغِ بیپایان من
یک لحظه، داغم میکِشی، یک دم به باغم میکِشی
پیشِ چراغم میکِشی تا وا شود، چشمانِ من
ای جانِ پیش از جانها، وی کان پیش از کانها
ای آنِ بیش از آنها، ای آنِ من، ای آنِ من
چون منزلِ ما خاک نیست، گر تَن بریزد باک نیست
اندیشهام افلاک نیست، ای وصلِ تو، کیوان من
بر یادِ روی ماهِ من، باشد فغان و آه من
بر بوی شاهنشاهِ من، هر لحظهای حیرانِ من
ای جان، چو ذرّه در هوا، تا شد زِ خورشیدت جدا
بیتو چرا باشد چرا، ای اصلِ چارْاَرکانِ من
ای شه صلاحالدین من، رهدانِ من رهبینِ من
ای فارغ از تمکینِ من، ای برتر از امکانِ من
مولانا شمسالدین بلخی (دیوان شمس)
🔴 موسیقی پیوست:
چون میروی بیمن مرو
خواننده: همایون شجریان
آهنگساز: انوشیروان روحانی
غزلسرا: مولوی
@IranDel_Channel
💢
🔴 موسیقی و ادبیات ایرانی
پوشیده چون جان میروی اندر میانِ جانِ من
سروِ خرامانِ منی، ای رونقِ بُستان من
چون میروی بیمن مَرو، ای جانِ جان، بیتَن مرو
وز چشم من، بیرون مشو، ای مشعلهیْ تابان من
هفت آسمان را بردَرم، وز هفت دریا بُگذرم
چون دلبرانه بنگری در جانِ سرگردان من
تا آمدی اندر بَرم، شُد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدنِ تو، دینِ من، وی روی تو ایمانِ من
بیپا و سَر کَردی مرا، بیخواب و خور کردی مرا
در پیشِ یعقوب اندرآ، اِی یوسفِ کنعانِ من
از لطفِ تو، چون جان شدم، وز خویشتن، پنهان شُدم
ای هستِ تو، پنهان شده در هستیِ پنهانِ من
گلجامه دَر از دست تو، وی چشمِ نرگس مستِ تو
ای شاخهها آبَست تو، وی باغِ بیپایان من
یک لحظه، داغم میکِشی، یک دم به باغم میکِشی
پیشِ چراغم میکِشی تا وا شود، چشمانِ من
ای جانِ پیش از جانها، وی کان پیش از کانها
ای آنِ بیش از آنها، ای آنِ من، ای آنِ من
چون منزلِ ما خاک نیست، گر تَن بریزد باک نیست
اندیشهام افلاک نیست، ای وصلِ تو، کیوان من
بر یادِ روی ماهِ من، باشد فغان و آه من
بر بوی شاهنشاهِ من، هر لحظهای حیرانِ من
ای جان، چو ذرّه در هوا، تا شد زِ خورشیدت جدا
بیتو چرا باشد چرا، ای اصلِ چارْاَرکانِ من
ای شه صلاحالدین من، رهدانِ من رهبینِ من
ای فارغ از تمکینِ من، ای برتر از امکانِ من
مولانا شمسالدین بلخی (دیوان شمس)
🔴 موسیقی پیوست:
چون میروی بیمن مرو
خواننده: همایون شجریان
آهنگساز: انوشیروان روحانی
غزلسرا: مولوی
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
🔴 «جایگاهِ موسیقی ملی ایران در روزگارِ کنونی»
✍️ گفتوگوی «نیما عظیمی» با «شاهرخ نجفی»، نویسنده، نوازنده، پژوهشگر و مدرّسِ موسیقیِ ایرانی
[منتشره در روزنامهی سراسری «طرح نو»، چاپ تبریز]
فرهنگ و هنر، یکی از پایههای استوار در «تاریخ ملی ایران» است. «موسیقیِ فاخرِ ایران زمین» را باید یکی از بخشهای بسیار تأثیرگذار در پهنهی فرهنگ پربارِ میهن عزیزمان ایران بدانیم؛ که در همین راستا، گفتوگویی داشتیم با جناب آقای «شاهرخ نجفی» نوازنده و مدرسِ موسیقی ایرانی. افزونبراین، ایشان همچنین نویسندهی کتابِ «عشق داند... گزیدهی بداههنوازیهای استاد محمدرضا لطفی» میباشند.
آقای نجفی چنانچه مایل باشید، سخن را در مورد زادگاه و زندگی شما آغاز کنیم:
بله؛ حتماً. در ۲۵ بهمن ۱۳۵۵ [خورشیدی] در محلهی قرهآغاجِ شهر تاریخی تبریز، در خانوادهای فرهنگدوست چشم به جهان گشودم.
بنابراین، آیا خانوادهی گرامی شما در سوق پیدا کردنتان به سمت هنرِ موسیقی مؤثر بودند؟
بله. اینجانب توسط پدر گرامی خود و محیطی عرفانی -ملی که ایشان در آن حضور داشتند، با موسیقیِ فاخر و جدیِ ایرانی آشنا شدم؛ و این آشناییِ فرخنده، موجب دلبستگی و آغازِ ورود من به پهنهی ژرف و شورانگیزِ فراگیری این هنرِ سِحرانگیز گردید.
لطفاً به دیگر نامهایی که در این مسیرِ هنری یاریگر و برانگیزانندهی شما بودند نیز، اشارهای داشته باشید:
ببینید، میتوانم در اینمورد به اشخاصِ گوناگونی اشاره کنم؛ اما اگر بخواهم گزیدهوار اشاره کنم، نامی میبرم از دو شخصیت گرامی و انسان کامل، روان شادان: «کریم خمسهای» و «خلیل بدیعی» که بهصورت ذهنی و معنوی مشوق اینجانب بودند.
🔴 دنبالهی گفتوگو را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 «جایگاهِ موسیقی ملی ایران در روزگارِ کنونی»
✍️ گفتوگوی «نیما عظیمی» با «شاهرخ نجفی»، نویسنده، نوازنده، پژوهشگر و مدرّسِ موسیقیِ ایرانی
[منتشره در روزنامهی سراسری «طرح نو»، چاپ تبریز]
فرهنگ و هنر، یکی از پایههای استوار در «تاریخ ملی ایران» است. «موسیقیِ فاخرِ ایران زمین» را باید یکی از بخشهای بسیار تأثیرگذار در پهنهی فرهنگ پربارِ میهن عزیزمان ایران بدانیم؛ که در همین راستا، گفتوگویی داشتیم با جناب آقای «شاهرخ نجفی» نوازنده و مدرسِ موسیقی ایرانی. افزونبراین، ایشان همچنین نویسندهی کتابِ «عشق داند... گزیدهی بداههنوازیهای استاد محمدرضا لطفی» میباشند.
آقای نجفی چنانچه مایل باشید، سخن را در مورد زادگاه و زندگی شما آغاز کنیم:
بله؛ حتماً. در ۲۵ بهمن ۱۳۵۵ [خورشیدی] در محلهی قرهآغاجِ شهر تاریخی تبریز، در خانوادهای فرهنگدوست چشم به جهان گشودم.
بنابراین، آیا خانوادهی گرامی شما در سوق پیدا کردنتان به سمت هنرِ موسیقی مؤثر بودند؟
بله. اینجانب توسط پدر گرامی خود و محیطی عرفانی -ملی که ایشان در آن حضور داشتند، با موسیقیِ فاخر و جدیِ ایرانی آشنا شدم؛ و این آشناییِ فرخنده، موجب دلبستگی و آغازِ ورود من به پهنهی ژرف و شورانگیزِ فراگیری این هنرِ سِحرانگیز گردید.
لطفاً به دیگر نامهایی که در این مسیرِ هنری یاریگر و برانگیزانندهی شما بودند نیز، اشارهای داشته باشید:
ببینید، میتوانم در اینمورد به اشخاصِ گوناگونی اشاره کنم؛ اما اگر بخواهم گزیدهوار اشاره کنم، نامی میبرم از دو شخصیت گرامی و انسان کامل، روان شادان: «کریم خمسهای» و «خلیل بدیعی» که بهصورت ذهنی و معنوی مشوق اینجانب بودند.
🔴 دنبالهی گفتوگو را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در سخنانی در سال ۱۴۰۰ خورشیدی (ویدئوی پیوست) با انتقاد از حریمِ آثار تاریخی میگوید:
«امروز مردم شهر پاسارگاد بهدلیل آرامگاه کوروش نمیتوانند کشاورزی کنند، چاه بزنند، یا ساختمان بلند بسازند. باید این مشکلات برطرف شود».
ضرغامی گفت: «بزرگترین گرفتاری ما که میدانم همه دستگاهها با آن مواجه هستند، حریم آثار تاریخی است که باید برای آن تصمیمهایی گرفت. من این مشکل را حل میکنم و زیر میز میزنم».
این سخنان در روزهای اخیر، دیگربار مورد توجه مخاطبانِ ایرانی در فضای مجازی قرار گرفته است.
✍️ مجتبی برزویی - پژوهشگر تاریخ ایران و اسلام - در نقدی بر اینگونه سخنان نوشت:
کوروش، پدر ایران و بنیانگذار واحدی سیاسی به نام ایران است. پیش از او که هفتمین پادشاه سلسلهی هخامنشی بوده فلاتِ ایران میان سه قوم ماد، پارت و پارس تقسیم شده بود که عبارت هستند از:
۱- امپراتوری ماد در مناطقی مثل تهران، اصفهان، ری و کاشان، همدان، لرستان سرزمینهای کردنشین و آذربایجان [کنونی]
۲- شاهکنشینهای پارتی در شرق و شمالشرق، شامل بخشهایی از افعانستان، ترکمنستان و ازبکستان [کنونی]
۳- پادشاهی کوچکِ پارس در جنوبغربی ایران شامل استان فارس کنونی.
کوروش بزرگ با توجه به خاستگاهِ نژادی یکسانِ مادها، پارتها و پارسیان و زبان نسبتأ مشترک یا حتی یکسان آنان، کشور یکپارچه ایران را تشکیل داد. بیهوده نیست که همه غیرایرانیان، کوروش کبیر را پدر ایران میدانند و مثلاً اعراب در دانشگاههای خود از کوروشِ بزرگ به عنوان "ابو الایران" یاد میکنند.
امروزه جمعی کوتهاندیش گمان میکنند که علاقه و تعصب به ایران، مانع از علاقمندی و تعهد به اسلام میشود، حال این که چنین نیست. صفویان که تشیع را در ایران، مذهبِ رسمی قرار دادند، در عین حال ایراندوستی را هم در کشورمان رایج ساختند. معروف است که شاهنامهخوانی و یادآوری حماسههای ملی ایرانیان برای عوام یعنی تودههای مردم را نخستین بار در تاریخ ما توسط شاه اسماعيل صفوی رواج یافت. شاهنامهخوانی بعدها در دوره شاه عباس در شربتخانهها و قهوهخانهها به صورت نقالی، نمود پیدا کرد. ناگفته پیداست که سیاست محو هویت ملی ایران و ایران زدایی از طریق نفی شخصیتهای بارز ایرانباستان همچون کوروش کبیر، موجب علاقه بیشتر به دین در میان جوانان نشده و درعوض انسانهایی با هویتِ ملی و مذهبی ضعیف را پرورش داده که همه هنرشان مهاجرت و دریوزگی غربیان برای بدست آوردن تکهای نان بوده است، درست شبیه به سیاهپوستان آفریقا که از راه دریا یا خشکی به جهانِ غرب هجوم میآورند.
@IranDel_Channel
💢
🔴 عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در سخنانی در سال ۱۴۰۰ خورشیدی (ویدئوی پیوست) با انتقاد از حریمِ آثار تاریخی میگوید:
«امروز مردم شهر پاسارگاد بهدلیل آرامگاه کوروش نمیتوانند کشاورزی کنند، چاه بزنند، یا ساختمان بلند بسازند. باید این مشکلات برطرف شود».
ضرغامی گفت: «بزرگترین گرفتاری ما که میدانم همه دستگاهها با آن مواجه هستند، حریم آثار تاریخی است که باید برای آن تصمیمهایی گرفت. من این مشکل را حل میکنم و زیر میز میزنم».
این سخنان در روزهای اخیر، دیگربار مورد توجه مخاطبانِ ایرانی در فضای مجازی قرار گرفته است.
✍️ مجتبی برزویی - پژوهشگر تاریخ ایران و اسلام - در نقدی بر اینگونه سخنان نوشت:
کوروش، پدر ایران و بنیانگذار واحدی سیاسی به نام ایران است. پیش از او که هفتمین پادشاه سلسلهی هخامنشی بوده فلاتِ ایران میان سه قوم ماد، پارت و پارس تقسیم شده بود که عبارت هستند از:
۱- امپراتوری ماد در مناطقی مثل تهران، اصفهان، ری و کاشان، همدان، لرستان سرزمینهای کردنشین و آذربایجان [کنونی]
۲- شاهکنشینهای پارتی در شرق و شمالشرق، شامل بخشهایی از افعانستان، ترکمنستان و ازبکستان [کنونی]
۳- پادشاهی کوچکِ پارس در جنوبغربی ایران شامل استان فارس کنونی.
کوروش بزرگ با توجه به خاستگاهِ نژادی یکسانِ مادها، پارتها و پارسیان و زبان نسبتأ مشترک یا حتی یکسان آنان، کشور یکپارچه ایران را تشکیل داد. بیهوده نیست که همه غیرایرانیان، کوروش کبیر را پدر ایران میدانند و مثلاً اعراب در دانشگاههای خود از کوروشِ بزرگ به عنوان "ابو الایران" یاد میکنند.
امروزه جمعی کوتهاندیش گمان میکنند که علاقه و تعصب به ایران، مانع از علاقمندی و تعهد به اسلام میشود، حال این که چنین نیست. صفویان که تشیع را در ایران، مذهبِ رسمی قرار دادند، در عین حال ایراندوستی را هم در کشورمان رایج ساختند. معروف است که شاهنامهخوانی و یادآوری حماسههای ملی ایرانیان برای عوام یعنی تودههای مردم را نخستین بار در تاریخ ما توسط شاه اسماعيل صفوی رواج یافت. شاهنامهخوانی بعدها در دوره شاه عباس در شربتخانهها و قهوهخانهها به صورت نقالی، نمود پیدا کرد. ناگفته پیداست که سیاست محو هویت ملی ایران و ایران زدایی از طریق نفی شخصیتهای بارز ایرانباستان همچون کوروش کبیر، موجب علاقه بیشتر به دین در میان جوانان نشده و درعوض انسانهایی با هویتِ ملی و مذهبی ضعیف را پرورش داده که همه هنرشان مهاجرت و دریوزگی غربیان برای بدست آوردن تکهای نان بوده است، درست شبیه به سیاهپوستان آفریقا که از راه دریا یا خشکی به جهانِ غرب هجوم میآورند.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ فرزند ایران، کریم مجتهدی
کریم مجتهدی، فلسفهدان ایرانی و استاد دانشگاه تهران
۱۰ شهریور ۱۳۰۹ خورشیدی، تبریز
۲۵ دی ۱۴۰۲ خورشیدی، تهران
⚫️ استاد کریم مجتهدی:
«تنها عشق به میهن است که باقی میماند».
«ایرانی بودن، فقط اراده به ایرانی ماندن است.»
یاد و نامشان در دفترِ عاشقانِ ایران، جاوید و ماندگار باد.
⚫️ پینوشت:
ویدئوی پیوست، در دورانِ حیاتِ استاد کریم مجتهدی، تهیه شده بود.
#یادها
@IranDel_Channel
💢
کریم مجتهدی، فلسفهدان ایرانی و استاد دانشگاه تهران
۱۰ شهریور ۱۳۰۹ خورشیدی، تبریز
۲۵ دی ۱۴۰۲ خورشیدی، تهران
⚫️ استاد کریم مجتهدی:
«تنها عشق به میهن است که باقی میماند».
«ایرانی بودن، فقط اراده به ایرانی ماندن است.»
یاد و نامشان در دفترِ عاشقانِ ایران، جاوید و ماندگار باد.
⚫️ پینوشت:
ویدئوی پیوست، در دورانِ حیاتِ استاد کریم مجتهدی، تهیه شده بود.
#یادها
@IranDel_Channel
💢
🔴 دهقان
[با یادی از خادمِ فرهنگ، فرزندِ شایستهٔ ایران
و معلمِ زبان و فرهنگِ ایران باستان، استاد احمد تفضلی]
واژهٔ دهقان مأخوذ از واژهٔ پهلوی dehgān است. معنی اصلی آن منسوب به دِه بوده، منتها دِه، نه در معنیِ امروزی بلکه در مفهوم اصلیِ «سرزمین».
در نخستین سدههای اسلامی، بسیاری از دهقانان در مقامِ وارثان طبقهٔ اشرافِ ساسانی از زندگی آسودهای برخوردار بودند و حتی مانند اسلافِ خویش، زندگی مجللی داشتند.
فتح قلمرو شاهنشاهی ساسانی به دستِ اعراب با تاخت و تازهای پراکنده به املاکِ مزروعی دهقانان سواد، در عراق امروزی آغاز شد. پس از شکستِ سپاه ایران و محو تدریجی آزادانی که ادارهٔ کشور را در دست داشتند، اشرافِ محلی یعنی دهقانان، نقشِ سیاسی و اجتماعی مهمی در بخشها، شهرها و روستاهای خود بر عهده گرفتند. دهقانانی که حاضر به همکاری با اعراب نمیشدند یا پای به گریز مینهادند و یا تن به هلاک میدادند.
دهقانان، افزون بر اهمیت سیاسی و اجتماعی نقشِ فرهنگی به سزایی ایفا میکردند. بسیاری از آنان در دستگاه خلفا یا حاکمان حضور یافتند و پس از تأسیس سلسلههای ایرانی در مشرق به منزلهٔ فرهیختگانی که از تاریخ و فرهنگِ ایرانِ باستان به خوبی آگاهی داشتند به خدمتِ پادشاهان، شاهزادگان و امیران درآمدند. رودکی نقل کرده است که دهقانان، زر و سیم و اسب به او صله دادند. فرخی در جوانی در خدمت یکی از دهقانانِ سیستان بود و از او وظیفهٔ سالیانه میگرفت. بنا بر روایتی، فردوسی خود دهقان بود.
دهقانان در حفظ داستانهای شاهنامه، حماسۀ ملّی ایران، روایات تاریخی پیش از اسلام و داستانهای عاشقانه ایران باستان بیشترین سهم را داشتهاند. ابو منصور معمری گردآورندهٔ شاهنامۀ منثور ابومنصوری که اینک مفقود است، در مقدمهٔ آن مینویسد که برای گردآوری مواد شاهنامه، دهقانانی را از شهرهای خراسان فراخوانده است. فردوسی غالباً از دهقانان به عنوان منبع و ظاهراً منبع شفاهی روایات خود یاد میکند.
🔴 منبع:
دهقان
احمد تفضلی
به ترجمهٔ زندهیاد ابوالفضل خطیبی
نامهٔ فرهنگستان، بهار ۱۳۷۶، شماره ۹،
صص ۱۴۸-۱۵۵
ترجک
🔴 پینوشت:
تصویرِ پیوست، تصویرِ پیامِ تسلیتِ سجاد آیدنلو - استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه - به بهانهی وفاتِ احمد تفضلی در سال ۱۳۷۵ خورشیدی است. در آن مقطع سجاد آیدنلو، دانشآموزِ سال سوم دبیرستان در شهر ارومیه بودند. تصویر، توسط تارنمای فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده است.
@IranDel_Channel
💢
🔴 دهقان
[با یادی از خادمِ فرهنگ، فرزندِ شایستهٔ ایران
و معلمِ زبان و فرهنگِ ایران باستان، استاد احمد تفضلی]
واژهٔ دهقان مأخوذ از واژهٔ پهلوی dehgān است. معنی اصلی آن منسوب به دِه بوده، منتها دِه، نه در معنیِ امروزی بلکه در مفهوم اصلیِ «سرزمین».
در نخستین سدههای اسلامی، بسیاری از دهقانان در مقامِ وارثان طبقهٔ اشرافِ ساسانی از زندگی آسودهای برخوردار بودند و حتی مانند اسلافِ خویش، زندگی مجللی داشتند.
فتح قلمرو شاهنشاهی ساسانی به دستِ اعراب با تاخت و تازهای پراکنده به املاکِ مزروعی دهقانان سواد، در عراق امروزی آغاز شد. پس از شکستِ سپاه ایران و محو تدریجی آزادانی که ادارهٔ کشور را در دست داشتند، اشرافِ محلی یعنی دهقانان، نقشِ سیاسی و اجتماعی مهمی در بخشها، شهرها و روستاهای خود بر عهده گرفتند. دهقانانی که حاضر به همکاری با اعراب نمیشدند یا پای به گریز مینهادند و یا تن به هلاک میدادند.
دهقانان، افزون بر اهمیت سیاسی و اجتماعی نقشِ فرهنگی به سزایی ایفا میکردند. بسیاری از آنان در دستگاه خلفا یا حاکمان حضور یافتند و پس از تأسیس سلسلههای ایرانی در مشرق به منزلهٔ فرهیختگانی که از تاریخ و فرهنگِ ایرانِ باستان به خوبی آگاهی داشتند به خدمتِ پادشاهان، شاهزادگان و امیران درآمدند. رودکی نقل کرده است که دهقانان، زر و سیم و اسب به او صله دادند. فرخی در جوانی در خدمت یکی از دهقانانِ سیستان بود و از او وظیفهٔ سالیانه میگرفت. بنا بر روایتی، فردوسی خود دهقان بود.
دهقانان در حفظ داستانهای شاهنامه، حماسۀ ملّی ایران، روایات تاریخی پیش از اسلام و داستانهای عاشقانه ایران باستان بیشترین سهم را داشتهاند. ابو منصور معمری گردآورندهٔ شاهنامۀ منثور ابومنصوری که اینک مفقود است، در مقدمهٔ آن مینویسد که برای گردآوری مواد شاهنامه، دهقانانی را از شهرهای خراسان فراخوانده است. فردوسی غالباً از دهقانان به عنوان منبع و ظاهراً منبع شفاهی روایات خود یاد میکند.
🔴 منبع:
دهقان
احمد تفضلی
به ترجمهٔ زندهیاد ابوالفضل خطیبی
نامهٔ فرهنگستان، بهار ۱۳۷۶، شماره ۹،
صص ۱۴۸-۱۵۵
ترجک
🔴 پینوشت:
تصویرِ پیوست، تصویرِ پیامِ تسلیتِ سجاد آیدنلو - استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه - به بهانهی وفاتِ احمد تفضلی در سال ۱۳۷۵ خورشیدی است. در آن مقطع سجاد آیدنلو، دانشآموزِ سال سوم دبیرستان در شهر ارومیه بودند. تصویر، توسط تارنمای فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر شده است.
@IranDel_Channel
💢
🔴 مهاجرت و آثارش
✍️ احسان هوشمند، پژوهشگر
کشور در سالهای گذشته شاهد کاهشِ شتابانِ نرخ رشدِ جمعیت است. استمرار این روند موجبِ تغییرِ ساختارِ جمعیتی کشور و گرایشِ ساختارِ جمعیتی کشور به پیری است. همچنین در دهههای گذشته، نرخِ ازدواج با کاهش و نرخِ طلاق با افزایش روبهرو بوده است. افزایش سنِ ازدواج، کاهشِ نرخِ فرزندآوری و در نتیجه کاهش بُعد خانوار از جمله ویژگیهای شاخصهای جمعیتی ایران معاصر، در سه دهه اخیر است. در کنار این شاخصهای جمعیتی که بارها از سوی کارشناسانِ جامعهشناسی و جمعیتشناسی کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، افزایش شمارِ ایرانیانِ مهاجر از کشور نیز ازجمله پدیدههایی است که پیامدهای اجتماعی و فرهنگی نگرانکنندهای در پی خواهد داشت. درباره میزانِ مهاجران ایرانی در خارج از کشور آمار دقیقی در دسترس نیست. بنا بر اعلام رصدخانه مهاجرت ایران نرخِ رشدِ مهاجرت به خارج از کشور روند افزایشی درخور توجهی داشته است. همچنین براساس اسنادِ نهادهای بینالمللی، ایرانیان رتبه نخست را میان ملیتهای ثبتکننده درخواست جدید در برخی کشورها مانند استرالیا داشتهاند. کشورهای مجارستان، انگلستان، ترکیه، لتونی، کانادا، دانمارک، آلمان، لوکزامبورگ، فنلاند، نروژ و سوئیس نیز از کشورهایی هستند که رتبههای ۲ تا ۹ را در میان ثبت درخواست جدید پناهجویی داشتهاند. برخی منابع از رشد شدید مهاجرت به خارج میان سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ [میلادی] خبر میدهند و این آمار موجب شده تا ایران در این دوره بهعنوانِ کشور دارای سریعترین رشد مهاجرت شناخته شود. همچنین رشد ۱۴۱ درصدی مهاجرت ایرانیان به اروپا، رشد ۲۳۴ درصدی درخواستِ پناهندگی ایرانیان در آلمان از دیگر شاخصهایی است که حاکی از رشد چشمگیر مهاجرت ایرانیان در سال درحالیکه سال ۲۰۲۱ [میلادی] آمارِ ۴۸ هزار نفر مهاجر از ایران ثبت شده، در سال ۲۰۲۲ [میلادی] این رقم به ۱۱۵ هزار نفر رسیده است. گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد نیز نشان میدهد در سال ۲۰۲۲ [میلادی] تعداد پناهندگان ایرانی در مقایسه با سال پیش از آن حدود ۴۴ درصد افزایش دارد. در میان بررسیهای موجود نیز تأکید شده که مسائل و مشکلات اقتصادی یکی از مهمترین عوامل رشدِ مهاجرت به خارج از کشور است و در صورت استمرار این وضعیت مهاجرت به خارج به گروههای سنی جوانتر و حتی نوجوانی نیز کشیده میشود. همچنین این وضعیت هشداری است که «مهاجرت گروهی کنترلنشده» ابعاد جدیدی پیدا کند. استمرار این وضعیت ممکن است به موج وسیعتر مهاجرت از کشور کشیده شود.
۱- مجموعه مشکلات و مسائل ایران امروز خروجی و نتیجه و پیامدِ نحوهی حکمرانی در کشور است. به سخن دیگر بروز مجموعه مسائل اقتصادی مانند تورم، گرانی، رکود، کاهش شدید و سریع ارزش پول ملی، فقر، تشدید شکاف دهکهای درآمدی، فسادِ گسترده، مسئله مسکن، بیکاری و دهها معضل و مشکل ساختاری در اقتصاد کشور نتیجه ناکارآمدی مدیریتی است؛ کمااینکه مهاجرت با هر انگیزهای که انجام شود، نیز معلول ویژگیهای حکمرانی است. در دیگر حوزهها ازجمله آموزشوپرورش و آموزش عالی و فرهنگ و سیاست داخلی نیز وضعیت حکمرانی تفاوتی با بخش اقتصادی ندارد.
۲- آمار موجود درباره مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور و تشدید روند آن به این معنا نیست که دیگر ایرانیان میل به مهاجرت ندارند. بررسیهای موجود نشان میدهد بخش درخور توجهی از ایرانیان به مهاجرت میاندیشند؛ هرچند ممکن است برای آنان به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی مهاجرت به سادگی ممکن نشود. در یکی از بررسیهای منتشرشده دراینباره آمده است که ۷۰ درصد از میان شش هزار نفر از فعالان کسبوکار کشور میل به مهاجرت دارند. در صورت انجام مطالعات میدانی این نسبت برای استادان دانشگاهها، متخصصان پزشکی، پرستاران، معلمان و دیگر اقشار هم میتواند نگرانیها دراینباره را بیشتر کند. در چند روز گذشته رئیس یکی از مراکز مطالعاتی مشاورِ دولت گفته است اگر کسی از ایران مهاجرت میکند، لزوماً برای آن مهاجرت نمیکند که کاری بیابد؛ بلکه «او مهاجرت میکند تا در ایران نباشد و این تفسیرِ بسیار خطرناکی است». اینکه مسئول یکی از مراکز رصد کشور چنین هشداری میدهد، نمایانگر ابعاد غمانگیز موضوع است؛ پدیدهای که خود معلولِ مناسبات درونی است.
🔴 دنبالهی یادداشت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 مهاجرت و آثارش
✍️ احسان هوشمند، پژوهشگر
کشور در سالهای گذشته شاهد کاهشِ شتابانِ نرخ رشدِ جمعیت است. استمرار این روند موجبِ تغییرِ ساختارِ جمعیتی کشور و گرایشِ ساختارِ جمعیتی کشور به پیری است. همچنین در دهههای گذشته، نرخِ ازدواج با کاهش و نرخِ طلاق با افزایش روبهرو بوده است. افزایش سنِ ازدواج، کاهشِ نرخِ فرزندآوری و در نتیجه کاهش بُعد خانوار از جمله ویژگیهای شاخصهای جمعیتی ایران معاصر، در سه دهه اخیر است. در کنار این شاخصهای جمعیتی که بارها از سوی کارشناسانِ جامعهشناسی و جمعیتشناسی کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، افزایش شمارِ ایرانیانِ مهاجر از کشور نیز ازجمله پدیدههایی است که پیامدهای اجتماعی و فرهنگی نگرانکنندهای در پی خواهد داشت. درباره میزانِ مهاجران ایرانی در خارج از کشور آمار دقیقی در دسترس نیست. بنا بر اعلام رصدخانه مهاجرت ایران نرخِ رشدِ مهاجرت به خارج از کشور روند افزایشی درخور توجهی داشته است. همچنین براساس اسنادِ نهادهای بینالمللی، ایرانیان رتبه نخست را میان ملیتهای ثبتکننده درخواست جدید در برخی کشورها مانند استرالیا داشتهاند. کشورهای مجارستان، انگلستان، ترکیه، لتونی، کانادا، دانمارک، آلمان، لوکزامبورگ، فنلاند، نروژ و سوئیس نیز از کشورهایی هستند که رتبههای ۲ تا ۹ را در میان ثبت درخواست جدید پناهجویی داشتهاند. برخی منابع از رشد شدید مهاجرت به خارج میان سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ [میلادی] خبر میدهند و این آمار موجب شده تا ایران در این دوره بهعنوانِ کشور دارای سریعترین رشد مهاجرت شناخته شود. همچنین رشد ۱۴۱ درصدی مهاجرت ایرانیان به اروپا، رشد ۲۳۴ درصدی درخواستِ پناهندگی ایرانیان در آلمان از دیگر شاخصهایی است که حاکی از رشد چشمگیر مهاجرت ایرانیان در سال درحالیکه سال ۲۰۲۱ [میلادی] آمارِ ۴۸ هزار نفر مهاجر از ایران ثبت شده، در سال ۲۰۲۲ [میلادی] این رقم به ۱۱۵ هزار نفر رسیده است. گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد نیز نشان میدهد در سال ۲۰۲۲ [میلادی] تعداد پناهندگان ایرانی در مقایسه با سال پیش از آن حدود ۴۴ درصد افزایش دارد. در میان بررسیهای موجود نیز تأکید شده که مسائل و مشکلات اقتصادی یکی از مهمترین عوامل رشدِ مهاجرت به خارج از کشور است و در صورت استمرار این وضعیت مهاجرت به خارج به گروههای سنی جوانتر و حتی نوجوانی نیز کشیده میشود. همچنین این وضعیت هشداری است که «مهاجرت گروهی کنترلنشده» ابعاد جدیدی پیدا کند. استمرار این وضعیت ممکن است به موج وسیعتر مهاجرت از کشور کشیده شود.
۱- مجموعه مشکلات و مسائل ایران امروز خروجی و نتیجه و پیامدِ نحوهی حکمرانی در کشور است. به سخن دیگر بروز مجموعه مسائل اقتصادی مانند تورم، گرانی، رکود، کاهش شدید و سریع ارزش پول ملی، فقر، تشدید شکاف دهکهای درآمدی، فسادِ گسترده، مسئله مسکن، بیکاری و دهها معضل و مشکل ساختاری در اقتصاد کشور نتیجه ناکارآمدی مدیریتی است؛ کمااینکه مهاجرت با هر انگیزهای که انجام شود، نیز معلول ویژگیهای حکمرانی است. در دیگر حوزهها ازجمله آموزشوپرورش و آموزش عالی و فرهنگ و سیاست داخلی نیز وضعیت حکمرانی تفاوتی با بخش اقتصادی ندارد.
۲- آمار موجود درباره مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور و تشدید روند آن به این معنا نیست که دیگر ایرانیان میل به مهاجرت ندارند. بررسیهای موجود نشان میدهد بخش درخور توجهی از ایرانیان به مهاجرت میاندیشند؛ هرچند ممکن است برای آنان به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی مهاجرت به سادگی ممکن نشود. در یکی از بررسیهای منتشرشده دراینباره آمده است که ۷۰ درصد از میان شش هزار نفر از فعالان کسبوکار کشور میل به مهاجرت دارند. در صورت انجام مطالعات میدانی این نسبت برای استادان دانشگاهها، متخصصان پزشکی، پرستاران، معلمان و دیگر اقشار هم میتواند نگرانیها دراینباره را بیشتر کند. در چند روز گذشته رئیس یکی از مراکز مطالعاتی مشاورِ دولت گفته است اگر کسی از ایران مهاجرت میکند، لزوماً برای آن مهاجرت نمیکند که کاری بیابد؛ بلکه «او مهاجرت میکند تا در ایران نباشد و این تفسیرِ بسیار خطرناکی است». اینکه مسئول یکی از مراکز رصد کشور چنین هشداری میدهد، نمایانگر ابعاد غمانگیز موضوع است؛ پدیدهای که خود معلولِ مناسبات درونی است.
🔴 دنبالهی یادداشت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 مهاجرت و آثارش ✍️ احسان هوشمند، پژوهشگر کشور در سالهای گذشته شاهد کاهشِ شتابانِ نرخ رشدِ جمعیت است. استمرار این روند موجبِ تغییرِ ساختارِ جمعیتی کشور و گرایشِ ساختارِ جمعیتی کشور به پیری است. همچنین در دهههای گذشته، نرخِ ازدواج با کاهش و نرخِ طلاق…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙 برشی از نسخهی صوتی کتابِ "بخوان به نام ایران" روایت پرستو فروهر از زندگی پدر و مادرش، داریوش و پروانه فروهر.
در این برش، روایت دیدارِ داریوش و پروانه فروهر با غلامحسین صدیقی در آذر ۱۳۵۷ خورشیدی، و بعد پذیرش مشروط پیشنهادِ نخستوزیری توسط غلامحسین صدیقی، بیان شده است.
@IranDel_Channel
💢
در این برش، روایت دیدارِ داریوش و پروانه فروهر با غلامحسین صدیقی در آذر ۱۳۵۷ خورشیدی، و بعد پذیرش مشروط پیشنهادِ نخستوزیری توسط غلامحسین صدیقی، بیان شده است.
@IranDel_Channel
💢
🔴 تنش در روابط ایران و عراق!
✍️ صابر گلعنبری
واکنش دولت عراق به حملات موشکی و پهپادی اخیر ایران به اربیل در نوع خود در دو دهه پساصدام بیسابقه است؛ از اظهارنظرهای تند مقامات مختلف و رده بالای عراقی گرفته تا فراخواندن سفیر و شکایت به سازمان ملل
در کنار آن نیز به گفته برخی منابع عراقی، دولت این کشور احتمالا در موافقتنامه امنیتی خود با تهران تجدیدنظر کند. دولت عراق موضع و واکنش خود را بر مبنای رد روایت تهران درباره ماهیتِ اهداف مورد حمله و همچنین توصیف حملات به عنوان "تعدی" و "تجاوز" به خاک و حاکمیت این کشور قرار داده است.
تنش جدید در روابط تهران و بغداد در هنگامهای است که اخیرامتعاقب حملاتِ مکرر گروههای عراقی نزدیک به ایران به پایگاهها و مراکز نظامی آمریکا در این کشور مسئله خروج نیروهای آمریکایی از عراق به بحث داغی تبدیل شده بود. دولت سودانی پس از ترور ابوتقوی از فرماندهان گروه النجباء دوباره خروج نظامیان آمریکایی از عراق را در دستور کار قرار داد و از تشکیل کمیتهای در این خصوص برای اتخاذ تمهیداتی و "مذاکره" با دولت آمریکا در اینباره خبر داده بود.
حملات به اربیل نیز به دور از این مسئله و حملات آمریکاییها به اهدافی در یمن نیست. "حکومت اقلیم کردستان عراق" معمولاروی خوشی به درخواستها و فشارهای تهران و متحدانش در عراق برای پایان دادن به حضور نیروهای آمریکایی نشان نداده و بر تداوم این حضور تأکید هم داشته است.
دو روز قبل از این حملات ایران، نچیروان بارزانی به بغداد رفت تا رهبران چارچوب هماهنگی حاکم را به توقف حملات در خاک "اقلیم کردستان" به مراکز آمریکایی متقاعد کند؛ اما با پاسخی منفی و نوعی "هشدار" به اقلیم نسبت به ادامه ماندن نیروهای آمریکایی در این منطقه روبرو شد.
همین اتفاقات احتمالا این محاسبات اشتباه را در تهران رقم زده باشد که واکنش احتمالی عراق به حمله به اربیل محدود بوده و در سطحی مشکلساز نخواهد بود.
سه شنبه گذشته نیز بارزانی با ژنرال جوئل وول فرمانده ائتلاف بینالمللی در عراق و سوریه در اربیل دیدار کرد و در این دیدار "حضور نیروهای خارجی را برای عراقیها در مبارزه با داعش و تقویت توانایی نیروهای نظامی محلی مهم" دانست.
از این رو، حملات اربیل در نزدیکی کنسولگری و پایگاه آمریکایی "حریر" نوعی تشدید فشار غیر مستقیم تهران به واشنگتن در عراق میباشد که به دور از تحولات دریای سرخ نیز نیست و همچنین فشار مستقیم به اربیل برای تجدیدنظر درباره حضور نیروهای آمریکایی است.
اما اربیل که برآمدن خود را نتیجه تحولات دهه ۹۰ میلادی قرن گذشته پس از جنگ دوم خلیج فارس و حمایت آمریکا میداند، به حضور نظامی آمریکا به عنوان یک متغیر موازنهساز در مقابل ایران و در درجه بعدی ترکیه و همچنین دولت مرکزی بغداد مینگرد.
در همین حال، تحولات اخیر و شدت گرفتن تنش میتواند باور پیشگفته را در اربیل نیز فربهتر کند و واکنش برخی کنشگران عراقی نیز در ۲ روز اخیر نشان میدهد که این امر میتواند رفتهرفته چنین برگردانی را نیز در بغداد در سایه قوت گرفتن احساساتناسیونالیستی در میان عراقیها در سالهای اخیر داشته باشد.
واقعیت این است که شدت گرفتن تنش میان تهران و بغداد در شرایط کنونی و تداوم آن و در گرفتن تنشهای منطقهای نه تنها بر جنگ غزه - که با گذشت صد روز از آن هنوز اسرائیل به گفته گدعون ساعر وزیر عضو کابینه جنگ در دستیابی به اهداف خود "بسیار دور" است - سایه سنگینی میافکند؛ بلکه میتواند مسئله خروج نیروهای آمریکایی از عراق را نیز به مرور زمان منتفی کند و حتی ممکن است که این انگاره در میان کلیتِ تصمیمسازان بغداد مانند اربیل شکل گیرد که حضور نظامی آمریکا دیگر نه سربار و مشکلی امنیتی، بلکه یک "ضرورت" است.
اما همین وضعیت تنشآلود عراق و ایران در این شرایط حساس منطقهای فرصتی در اختیار رقیب آمریکایی در عراق و همچنین رقبای منطقهای برای تقویت حضور و مناسبات خود با بغداد قرار میدهد؛ به ویژه که دولت آمریکا به نظر میرسد متعاقب "طوفان الاقصی" موجودیت و امنیت اسرائیل و آینده عادی سازی روابط و پروژه ادغام تلآویو در نظم منطقهای را در گرو تقویت حضور نظامی خود در خاورمیانه و به ویژه مناطق نزاع با ایران در سوریه و عراق و آبهای منطقه میپندارد.
در این راستا نیز اخیرا شبکه "سی بی سی نیوز" آمریکا از بررسی اعزام نیروهای بیشتری به سوریه و عراق خبر داد.
در همین حال نیز تنش ایرانی - عراقی در صورت عدم کنترل و تعمیق آن مستعد تبدیل شدن به تنشی عربی ایرانی نیز هست که در کنار تنش مهم دیگری با پاکستان فعلا یکی از پیامدهای آنی آن معطوف شدن توجهات به تنشهای دیگری به دور از جنگ غزه و تحتالشعاع قرار گرفتن فضای تلطیف شده در جریان این جنگ در جهت کاهش شکافهای تشدید شده پس از بحران سوریه در منطقه و جهان عرب با طرفیت ایران و گروههای همسو است.
@IranDel_Channel
💢
🔴 تنش در روابط ایران و عراق!
✍️ صابر گلعنبری
واکنش دولت عراق به حملات موشکی و پهپادی اخیر ایران به اربیل در نوع خود در دو دهه پساصدام بیسابقه است؛ از اظهارنظرهای تند مقامات مختلف و رده بالای عراقی گرفته تا فراخواندن سفیر و شکایت به سازمان ملل
در کنار آن نیز به گفته برخی منابع عراقی، دولت این کشور احتمالا در موافقتنامه امنیتی خود با تهران تجدیدنظر کند. دولت عراق موضع و واکنش خود را بر مبنای رد روایت تهران درباره ماهیتِ اهداف مورد حمله و همچنین توصیف حملات به عنوان "تعدی" و "تجاوز" به خاک و حاکمیت این کشور قرار داده است.
تنش جدید در روابط تهران و بغداد در هنگامهای است که اخیرامتعاقب حملاتِ مکرر گروههای عراقی نزدیک به ایران به پایگاهها و مراکز نظامی آمریکا در این کشور مسئله خروج نیروهای آمریکایی از عراق به بحث داغی تبدیل شده بود. دولت سودانی پس از ترور ابوتقوی از فرماندهان گروه النجباء دوباره خروج نظامیان آمریکایی از عراق را در دستور کار قرار داد و از تشکیل کمیتهای در این خصوص برای اتخاذ تمهیداتی و "مذاکره" با دولت آمریکا در اینباره خبر داده بود.
حملات به اربیل نیز به دور از این مسئله و حملات آمریکاییها به اهدافی در یمن نیست. "حکومت اقلیم کردستان عراق" معمولاروی خوشی به درخواستها و فشارهای تهران و متحدانش در عراق برای پایان دادن به حضور نیروهای آمریکایی نشان نداده و بر تداوم این حضور تأکید هم داشته است.
دو روز قبل از این حملات ایران، نچیروان بارزانی به بغداد رفت تا رهبران چارچوب هماهنگی حاکم را به توقف حملات در خاک "اقلیم کردستان" به مراکز آمریکایی متقاعد کند؛ اما با پاسخی منفی و نوعی "هشدار" به اقلیم نسبت به ادامه ماندن نیروهای آمریکایی در این منطقه روبرو شد.
همین اتفاقات احتمالا این محاسبات اشتباه را در تهران رقم زده باشد که واکنش احتمالی عراق به حمله به اربیل محدود بوده و در سطحی مشکلساز نخواهد بود.
سه شنبه گذشته نیز بارزانی با ژنرال جوئل وول فرمانده ائتلاف بینالمللی در عراق و سوریه در اربیل دیدار کرد و در این دیدار "حضور نیروهای خارجی را برای عراقیها در مبارزه با داعش و تقویت توانایی نیروهای نظامی محلی مهم" دانست.
از این رو، حملات اربیل در نزدیکی کنسولگری و پایگاه آمریکایی "حریر" نوعی تشدید فشار غیر مستقیم تهران به واشنگتن در عراق میباشد که به دور از تحولات دریای سرخ نیز نیست و همچنین فشار مستقیم به اربیل برای تجدیدنظر درباره حضور نیروهای آمریکایی است.
اما اربیل که برآمدن خود را نتیجه تحولات دهه ۹۰ میلادی قرن گذشته پس از جنگ دوم خلیج فارس و حمایت آمریکا میداند، به حضور نظامی آمریکا به عنوان یک متغیر موازنهساز در مقابل ایران و در درجه بعدی ترکیه و همچنین دولت مرکزی بغداد مینگرد.
در همین حال، تحولات اخیر و شدت گرفتن تنش میتواند باور پیشگفته را در اربیل نیز فربهتر کند و واکنش برخی کنشگران عراقی نیز در ۲ روز اخیر نشان میدهد که این امر میتواند رفتهرفته چنین برگردانی را نیز در بغداد در سایه قوت گرفتن احساساتناسیونالیستی در میان عراقیها در سالهای اخیر داشته باشد.
واقعیت این است که شدت گرفتن تنش میان تهران و بغداد در شرایط کنونی و تداوم آن و در گرفتن تنشهای منطقهای نه تنها بر جنگ غزه - که با گذشت صد روز از آن هنوز اسرائیل به گفته گدعون ساعر وزیر عضو کابینه جنگ در دستیابی به اهداف خود "بسیار دور" است - سایه سنگینی میافکند؛ بلکه میتواند مسئله خروج نیروهای آمریکایی از عراق را نیز به مرور زمان منتفی کند و حتی ممکن است که این انگاره در میان کلیتِ تصمیمسازان بغداد مانند اربیل شکل گیرد که حضور نظامی آمریکا دیگر نه سربار و مشکلی امنیتی، بلکه یک "ضرورت" است.
اما همین وضعیت تنشآلود عراق و ایران در این شرایط حساس منطقهای فرصتی در اختیار رقیب آمریکایی در عراق و همچنین رقبای منطقهای برای تقویت حضور و مناسبات خود با بغداد قرار میدهد؛ به ویژه که دولت آمریکا به نظر میرسد متعاقب "طوفان الاقصی" موجودیت و امنیت اسرائیل و آینده عادی سازی روابط و پروژه ادغام تلآویو در نظم منطقهای را در گرو تقویت حضور نظامی خود در خاورمیانه و به ویژه مناطق نزاع با ایران در سوریه و عراق و آبهای منطقه میپندارد.
در این راستا نیز اخیرا شبکه "سی بی سی نیوز" آمریکا از بررسی اعزام نیروهای بیشتری به سوریه و عراق خبر داد.
در همین حال نیز تنش ایرانی - عراقی در صورت عدم کنترل و تعمیق آن مستعد تبدیل شدن به تنشی عربی ایرانی نیز هست که در کنار تنش مهم دیگری با پاکستان فعلا یکی از پیامدهای آنی آن معطوف شدن توجهات به تنشهای دیگری به دور از جنگ غزه و تحتالشعاع قرار گرفتن فضای تلطیف شده در جریان این جنگ در جهت کاهش شکافهای تشدید شده پس از بحران سوریه در منطقه و جهان عرب با طرفیت ایران و گروههای همسو است.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سفری به مرزهای ایرانشهر ساسانی؛
سفر به سرزمینِ فرارودان، سمرقند و بخارا در مرزهای ایرانِ فرهنگی (کشورِ ازبکستان کنونی)
با غزلی از حافظ شیرازی و با صدای خانم یولدوز توردیِوا
@IranDel_Channel
💢
سفر به سرزمینِ فرارودان، سمرقند و بخارا در مرزهای ایرانِ فرهنگی (کشورِ ازبکستان کنونی)
با غزلی از حافظ شیرازی و با صدای خانم یولدوز توردیِوا
@IranDel_Channel
💢
🔴 دربارهی تنشِ اخیر در روابطِ ایران و پاکستان
✍️ داود روحی، دکترای علوم سیاسی
نتیجهی نابخردی در سیاستِ خارجی و اشتباه محاسباتی بزرگ که باعثِ تعرض به تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، امنیت ملی و پرستیژ و حیثیتِ ملی ایران شده و قدرت آن را به چالش کشیده، چند نکته بسیار مهم دارد:
۱- نخست اینکه سامانههای پدافند هوایی کجاست و کاراییاش در چه حدی است؟ اگر توانِ دفاعِ هوایی از حریمِ هوایی میهنمان را ندارد و یا اصلاً چنین سیستمی وجود ندارد، این همه مانورها و نمایش قدرت پدافندی و غیره برای چیست؟ چرا باید امنیت کشور و تمامیت ارضی کشورمان را به دست آن سپرد و این همه بودجهها و هزینههای گزاف برای آن صرف کرد؟ اگر نمایش قدرت با پشتوانهی واقعی نباشد خطرش بیشتر است.
۲- دوم، عدمِ پیشبینی صحیح و ارزیابی نادرست از اقدامِ تلافیجویانه پاکستان و تبعاتِ چنین اقدامی است. اگر سیاست خارجی بر پایهی اصولِ درستی نباشد و افراد کاردان در رأس آن نباشند و تصمیمگیری و اقدام بر اساس یک منطق درست که تأمینکننده منافع ملی باشد، بنیاد نشده باشد، پیشبینی و ارزیابی و... معنی نخواهد داشت. این امر نشان میدهد دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی برآوردِ درستی از واکنش پاکستان و دیگر کشورها نداشته است.
۳- سوم اینکه حمله به مواضع گروههای تروریستی در خاک دیگر کشورها نیاز به اقدامات و شرایط و مقدماتی دارد که در واقع حمله به خاک کشور دیگری باید آخرین اقدام باشد. همچنین هر اقدامی در برابر هر کشوری باید با توجه به وضعیت، شرایط، قدرت، توانِ دفاعی و امکانات و جایگاه آن کشور صورت گیرد. نمیتوان اقدام مشابهی را برای دو کشور متفاوت داشت.
۴- چهارم اینکه اگر بنا به گفته مقاماتِ نظامی، این اقدامات و حملهی موشکی جمهوری اسلامی و نیز حملهی هوایی پاکستان با توافق دو کشور بوده !! این چه توافقی است که به کشور دیگری اجازهی حملهی هوایی به عمقِ خاکِ کشورِ ما داده میشود؟! آن هم به بهانهی وجود عناصر تروریستی در کشور ما !!! جدا از این مسئله این مواضعِ متفاوتِ نظامیان و غیرنظامیان در سیاست خارجی نشان از آشفتگی آن دارد. در موارد دیگر هم این آشفتگی را میبینیم. وزیر کشور بجای اینکه به تعرض به تمامیت ارضی اشاره کند به کشته شدن چند اتباع بیگانه اشاره میکند!!
🔴 دنبالهی یادداشت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 دربارهی تنشِ اخیر در روابطِ ایران و پاکستان
✍️ داود روحی، دکترای علوم سیاسی
نتیجهی نابخردی در سیاستِ خارجی و اشتباه محاسباتی بزرگ که باعثِ تعرض به تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، امنیت ملی و پرستیژ و حیثیتِ ملی ایران شده و قدرت آن را به چالش کشیده، چند نکته بسیار مهم دارد:
۱- نخست اینکه سامانههای پدافند هوایی کجاست و کاراییاش در چه حدی است؟ اگر توانِ دفاعِ هوایی از حریمِ هوایی میهنمان را ندارد و یا اصلاً چنین سیستمی وجود ندارد، این همه مانورها و نمایش قدرت پدافندی و غیره برای چیست؟ چرا باید امنیت کشور و تمامیت ارضی کشورمان را به دست آن سپرد و این همه بودجهها و هزینههای گزاف برای آن صرف کرد؟ اگر نمایش قدرت با پشتوانهی واقعی نباشد خطرش بیشتر است.
۲- دوم، عدمِ پیشبینی صحیح و ارزیابی نادرست از اقدامِ تلافیجویانه پاکستان و تبعاتِ چنین اقدامی است. اگر سیاست خارجی بر پایهی اصولِ درستی نباشد و افراد کاردان در رأس آن نباشند و تصمیمگیری و اقدام بر اساس یک منطق درست که تأمینکننده منافع ملی باشد، بنیاد نشده باشد، پیشبینی و ارزیابی و... معنی نخواهد داشت. این امر نشان میدهد دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی برآوردِ درستی از واکنش پاکستان و دیگر کشورها نداشته است.
۳- سوم اینکه حمله به مواضع گروههای تروریستی در خاک دیگر کشورها نیاز به اقدامات و شرایط و مقدماتی دارد که در واقع حمله به خاک کشور دیگری باید آخرین اقدام باشد. همچنین هر اقدامی در برابر هر کشوری باید با توجه به وضعیت، شرایط، قدرت، توانِ دفاعی و امکانات و جایگاه آن کشور صورت گیرد. نمیتوان اقدام مشابهی را برای دو کشور متفاوت داشت.
۴- چهارم اینکه اگر بنا به گفته مقاماتِ نظامی، این اقدامات و حملهی موشکی جمهوری اسلامی و نیز حملهی هوایی پاکستان با توافق دو کشور بوده !! این چه توافقی است که به کشور دیگری اجازهی حملهی هوایی به عمقِ خاکِ کشورِ ما داده میشود؟! آن هم به بهانهی وجود عناصر تروریستی در کشور ما !!! جدا از این مسئله این مواضعِ متفاوتِ نظامیان و غیرنظامیان در سیاست خارجی نشان از آشفتگی آن دارد. در موارد دیگر هم این آشفتگی را میبینیم. وزیر کشور بجای اینکه به تعرض به تمامیت ارضی اشاره کند به کشته شدن چند اتباع بیگانه اشاره میکند!!
🔴 دنبالهی یادداشت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 دربارهی تنشِ اخیر در روابطِ ایران و پاکستان ✍️ داود روحی، دکترای علوم سیاسی نتیجهی نابخردی در سیاستِ خارجی و اشتباه محاسباتی بزرگ که باعثِ تعرض به تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، امنیت ملی و پرستیژ و حیثیتِ ملی ایران شده و قدرت آن را به چالش کشیده، چند…
ایراندل | IranDel
🔴 انقلابیون ضد امپریالیست ✍️ طوس طهماسبی تصویر پایین آینهی تمامنمای کارنامهی شصت و پنجساله انقلابیون ضد امپریالیست کوبایی است که از پول و دیسکو متنفر بودند و میخواستند انسانِ نوینی خلق کنند که به دنبال فردیت و منافع شخصی نباشد و بخش عمدهای از وقتش…
🔴 پاسخ به نقدی بر یادداشتِ انقلابیون ضد امپریالیست
✍️ طوس طهماسبی
در کامنتهای یادداشتی که شش روز پیش درباره کوبا و سنگاپور نوشتم، دو نفر سؤال کرده بودند که بدون تحریمها وضع کوبا چگونه بود؟ این موضوع مهمی است و باید روشن شود. حرف آخر را اول بزنم: تحریمها تأثیر درجه اول و بنیادی بر وضعیت کوبا ندارند. بدون تحریمها هم وضع کوبا فلاکتبار بود، همانطور که وضعیت شوروی دوران استالین و برژنف و چین دوران مائو که مشکلی به نام تحریم نداشتند، فلاکتبار و رو به اضمحلال بود.
تحریمها تنها گاهی سرعت و شدت برخی از روندهای حتمی این سیستمها را تشدید میکنند اما عامل اصلی و درجه اول ماهیت و ساختار این سیستمها است که در تقابل خصمانه با مالکیت خصوصی، ابتکار و انگیزهی فردی، بهرهوری و منطق بازار، روابط صلحآمیز با جهان و تمایل به مشارکت جدی و واقعی در اقتصاد جهانی قرار دارد.
لنین جملهی مشهوری دارد که انگیزهی کشورهایی نظیر کوبای کاسترو را برای تجارتِ محدود و گزینشی با آمریکا و غرب نشان میدهد: او میگوید ما باید امیدوار باشیم که سرمایهداران غربی از روی طمع و نزدیکبینی، طنابِ دارِ خود را به ما بفروشند. در حقیقت انگیزهی امثالِ کاسترو از حفظِ میزانی از تجارت با آمریکا، چیزی به جز به دستآوردنِ ابزار برای تهاجمِ قویتر به منظور تضعیفِ آمریکا یا نابودی متحدانش نبوده است. حتی اگر آنها در این نیت، کامیاب باشند که در مواردی نیز محقق شده، نتیجه، تنها نابودی بیشتر منابع و امکانات کشورشان در نبردها و برنامههایی بزرگتر و بلندپروازانهتر است.
شورویها که غنیترین کشور جهان را داشتند که اقیانوسی از منابع و ثروتهای زیرزمینی بود، از آغاز تا پایان جز تنگی و فقر و حسرت ارمغانی به مردمشان ندادند و بیشتر آن اقیانوسِ ثروت را به بلاهتوارترین شیوهی ممکن تباه کردند.
اقتصاد کوبا زمانی که این اصل راهنما آن را اداره میکرد که انگیزه و نفعِ شخصی و قانونِ عرضه و تقاضا را باید از اقتصاد حذف کرد و دولت بهتر میداند که هر کس چه نیازهایی دارد و چه چیزهایی و به چه میزان باید مصرف کند، در هر شرایطی چه با تحریم، چه بیتحریم و یا حتی اگر به فرض محال، آمریکا سالانه چند میلیارد دلار پول توجیبی هم به آنها میداد، به همین بیغوله نکبت بار فعلی میرسید.
زمانی که آمریکا خریدِ نیشکر کوبا را تحریم کرد، شوروی با قیمت بالاتری کل نیشکر کوبا را برای مدت چند دهه خریداری کرد اما نتیجه افت هر ساله بازدهی صنعت نیشکر کوبا بود نه چیز دیگر.
کاسترو و یارانش پیش از آغاز تحریمها صنعت توریسم پررونق کوبا که نیمی از درآمد کشور را تأمین میکرد، تعطیل کردند. نکته مهم دیگر آنکه این کاسترو بود که خصومت و تهاجم را آغاز کرد نه ایالات متحده، واشنگتن در آغاز روش دوستانهای نسبت به حکومت کاسترو اتخاذ کرد. کاسترو در آغاز با خدعه میگفت که انقلاب آنها سرخ نیست بلکه سبز زیتونی است و او و همکارانش کمونیست نیستند، اما سپس مرحله به مرحله سیطره وحشتناک کمونیسم بر کوبا را اعمال کرد و با کشیدن پای امپراتوری شوروی به قاره آمریکا زمینهسازی وسیعی برای به راه انداختن جنگ چریکی در سراسر قاره به منظور سیطره کمونیسم را آغاز نمود.
در دهههای بعدی کاسترو در شرایطی که بیشتر تحصیلکرده و متخصصانش در تلاش برای فرار از کشور بودند و کشورش با پول توجیبی سالیانه مسکو اداره میشد، تحت هدایت و برنامه شوروی نیروهای نظامیش را درگیر جنگی پر هزینه در آنگولا و اتیوپی برای حاکم کردن و سرپا نگهداشتن دو رژیم کمونیست کودتایی بدنام و خونریز نمود. او نیروهای محدودی را نیز به یمن و بلندیهای جولان فرستاد، تصور کنید کشور کوچک و فقیری مانند کوبا در چهار کشور در دو قاره دور دست، مداخله نظامی میکرد یا نیروی نظامی داشت! کاسترو این را نشانه عظمت و یکتایی انقلاب کوبا میدانست اما این مردم کوبا بودند که باید هزینه این جنون و بلاهت را میدادند و برای گرسنگی و خوردن برگ و پوست درختان در دهه نود میلادی آماده میشدند.
🔴 پینوشت:
بازنشر یک یادداشت به معنای تأیید کل محتوای آن و تأیید تمام مواضعِ نویسنده یادداشت نیست.
@IranDel_Channel
💢
🔴 پاسخ به نقدی بر یادداشتِ انقلابیون ضد امپریالیست
✍️ طوس طهماسبی
در کامنتهای یادداشتی که شش روز پیش درباره کوبا و سنگاپور نوشتم، دو نفر سؤال کرده بودند که بدون تحریمها وضع کوبا چگونه بود؟ این موضوع مهمی است و باید روشن شود. حرف آخر را اول بزنم: تحریمها تأثیر درجه اول و بنیادی بر وضعیت کوبا ندارند. بدون تحریمها هم وضع کوبا فلاکتبار بود، همانطور که وضعیت شوروی دوران استالین و برژنف و چین دوران مائو که مشکلی به نام تحریم نداشتند، فلاکتبار و رو به اضمحلال بود.
تحریمها تنها گاهی سرعت و شدت برخی از روندهای حتمی این سیستمها را تشدید میکنند اما عامل اصلی و درجه اول ماهیت و ساختار این سیستمها است که در تقابل خصمانه با مالکیت خصوصی، ابتکار و انگیزهی فردی، بهرهوری و منطق بازار، روابط صلحآمیز با جهان و تمایل به مشارکت جدی و واقعی در اقتصاد جهانی قرار دارد.
لنین جملهی مشهوری دارد که انگیزهی کشورهایی نظیر کوبای کاسترو را برای تجارتِ محدود و گزینشی با آمریکا و غرب نشان میدهد: او میگوید ما باید امیدوار باشیم که سرمایهداران غربی از روی طمع و نزدیکبینی، طنابِ دارِ خود را به ما بفروشند. در حقیقت انگیزهی امثالِ کاسترو از حفظِ میزانی از تجارت با آمریکا، چیزی به جز به دستآوردنِ ابزار برای تهاجمِ قویتر به منظور تضعیفِ آمریکا یا نابودی متحدانش نبوده است. حتی اگر آنها در این نیت، کامیاب باشند که در مواردی نیز محقق شده، نتیجه، تنها نابودی بیشتر منابع و امکانات کشورشان در نبردها و برنامههایی بزرگتر و بلندپروازانهتر است.
شورویها که غنیترین کشور جهان را داشتند که اقیانوسی از منابع و ثروتهای زیرزمینی بود، از آغاز تا پایان جز تنگی و فقر و حسرت ارمغانی به مردمشان ندادند و بیشتر آن اقیانوسِ ثروت را به بلاهتوارترین شیوهی ممکن تباه کردند.
اقتصاد کوبا زمانی که این اصل راهنما آن را اداره میکرد که انگیزه و نفعِ شخصی و قانونِ عرضه و تقاضا را باید از اقتصاد حذف کرد و دولت بهتر میداند که هر کس چه نیازهایی دارد و چه چیزهایی و به چه میزان باید مصرف کند، در هر شرایطی چه با تحریم، چه بیتحریم و یا حتی اگر به فرض محال، آمریکا سالانه چند میلیارد دلار پول توجیبی هم به آنها میداد، به همین بیغوله نکبت بار فعلی میرسید.
زمانی که آمریکا خریدِ نیشکر کوبا را تحریم کرد، شوروی با قیمت بالاتری کل نیشکر کوبا را برای مدت چند دهه خریداری کرد اما نتیجه افت هر ساله بازدهی صنعت نیشکر کوبا بود نه چیز دیگر.
کاسترو و یارانش پیش از آغاز تحریمها صنعت توریسم پررونق کوبا که نیمی از درآمد کشور را تأمین میکرد، تعطیل کردند. نکته مهم دیگر آنکه این کاسترو بود که خصومت و تهاجم را آغاز کرد نه ایالات متحده، واشنگتن در آغاز روش دوستانهای نسبت به حکومت کاسترو اتخاذ کرد. کاسترو در آغاز با خدعه میگفت که انقلاب آنها سرخ نیست بلکه سبز زیتونی است و او و همکارانش کمونیست نیستند، اما سپس مرحله به مرحله سیطره وحشتناک کمونیسم بر کوبا را اعمال کرد و با کشیدن پای امپراتوری شوروی به قاره آمریکا زمینهسازی وسیعی برای به راه انداختن جنگ چریکی در سراسر قاره به منظور سیطره کمونیسم را آغاز نمود.
در دهههای بعدی کاسترو در شرایطی که بیشتر تحصیلکرده و متخصصانش در تلاش برای فرار از کشور بودند و کشورش با پول توجیبی سالیانه مسکو اداره میشد، تحت هدایت و برنامه شوروی نیروهای نظامیش را درگیر جنگی پر هزینه در آنگولا و اتیوپی برای حاکم کردن و سرپا نگهداشتن دو رژیم کمونیست کودتایی بدنام و خونریز نمود. او نیروهای محدودی را نیز به یمن و بلندیهای جولان فرستاد، تصور کنید کشور کوچک و فقیری مانند کوبا در چهار کشور در دو قاره دور دست، مداخله نظامی میکرد یا نیروی نظامی داشت! کاسترو این را نشانه عظمت و یکتایی انقلاب کوبا میدانست اما این مردم کوبا بودند که باید هزینه این جنون و بلاهت را میدادند و برای گرسنگی و خوردن برگ و پوست درختان در دهه نود میلادی آماده میشدند.
🔴 پینوشت:
بازنشر یک یادداشت به معنای تأیید کل محتوای آن و تأیید تمام مواضعِ نویسنده یادداشت نیست.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
🔴 انقلابیون ضد امپریالیست
✍️ طوس طهماسبی
تصویر پایین آینهی تمامنمای کارنامهی شصت و پنجساله انقلابیون ضد امپریالیست کوبایی است که از پول و دیسکو متنفر بودند و میخواستند انسانِ نوینی خلق کنند که به دنبال فردیت و منافع شخصی نباشد و بخش عمدهای از…
🔴 انقلابیون ضد امپریالیست
✍️ طوس طهماسبی
تصویر پایین آینهی تمامنمای کارنامهی شصت و پنجساله انقلابیون ضد امپریالیست کوبایی است که از پول و دیسکو متنفر بودند و میخواستند انسانِ نوینی خلق کنند که به دنبال فردیت و منافع شخصی نباشد و بخش عمدهای از…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مسئله ایران به روایتِ نصرالله پورجوادی
ایران به مثابه یک نظریهی فرهنگی چگونه تعریف میشود و اساس این نظریهی فرهنگی در چه چیزهایی است؟
در اولین قسمت از برنامه «فردای ایران» اشکان زارع با دکتر نصرالله پورجوادی، فیلسوف، نظریهپرداز فرهنگی و عرفانپژوه به گفتوگو پرداخته تا پاسخ پرسشهای بالا را از او جویا شود.
🔴 ویدئوی این برنامه را میتوانید از طریق یوتیوب هم تماشا کنید.
@IranDel_Channel
💢
ایران به مثابه یک نظریهی فرهنگی چگونه تعریف میشود و اساس این نظریهی فرهنگی در چه چیزهایی است؟
در اولین قسمت از برنامه «فردای ایران» اشکان زارع با دکتر نصرالله پورجوادی، فیلسوف، نظریهپرداز فرهنگی و عرفانپژوه به گفتوگو پرداخته تا پاسخ پرسشهای بالا را از او جویا شود.
🔴 ویدئوی این برنامه را میتوانید از طریق یوتیوب هم تماشا کنید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 پیرامون حمله موشکی به خاک پاکستان و پیامدهای آن
✍️ اکبر مختاری، کارشناسارشد روابط بینالملل
حمله به پاکستان بزرگترین اشتباه استراتژیک نظامی جمهوری اسلامی ایران از پایانِ جنگ عراق و ایران تاکنون بود.
پاکستان به عنوانِ قدرتی نظامی در منطقه، هم در بُعد سلاحهای پیشرفتهی نظامی و همچنین داشتنِ بمب هستهای به هیچوجه نمیتوانست راهبردِ بازدارندگی نظامی را نادیده گیرد.
هدف قراردادنِ تمامیت ارضی ایران با موشک و پهپاد، مهمترین اقدامِ نظامی شفافی بود که علیه ایران از پایانِ جنگ ایران و عراق صورت گرفت.
این اتفاقِ خطرناک با توجه به اینکه بنا بدلایلِ استراتژیک، ایران دیگر نمیتواند پاسخِ نظامی به پاکستان دهد، ایران را از نظرِ بازدارندگی در منطقهی خاورمیانه تضعیف خواهد کرد. تاجاییکه نخستوزیرِ "تندرو" اسراییل علناً از حمله به ایران سخن گفت!
حملهی پاکستان به ایران، هراسِ حملهی نظامی به ایران را در میانِ دشمنانِ ایران کاهش داد. تا جایی که نه تنها جوبایدن، به تنهایی ایران در منطقهی خاورمیانه اشاره کرد، بلکه وزیرخارجهی کشورِ دوستِ ایران، عراق هم از منزوی بودن ایران سخن گفت.
ایرانِ پس از حملهی کمشدت ازسوی پاکستان به خاکش، با ایرانِ پیش از آن در سطح منطقه، متفاوت خواهد بود و از این به بعد، هزینهی مخاطراتِ نظامی از سوی برخی دشمنان منطقهای در برابر ایران، کاهش یافته است و همه این عوامل ناشی از یک خطای راهبردی نظامی بود...
🔴 منبع: کانال دیپلماسی
@IranDel_Channel
💢
🔴 پیرامون حمله موشکی به خاک پاکستان و پیامدهای آن
✍️ اکبر مختاری، کارشناسارشد روابط بینالملل
حمله به پاکستان بزرگترین اشتباه استراتژیک نظامی جمهوری اسلامی ایران از پایانِ جنگ عراق و ایران تاکنون بود.
پاکستان به عنوانِ قدرتی نظامی در منطقه، هم در بُعد سلاحهای پیشرفتهی نظامی و همچنین داشتنِ بمب هستهای به هیچوجه نمیتوانست راهبردِ بازدارندگی نظامی را نادیده گیرد.
هدف قراردادنِ تمامیت ارضی ایران با موشک و پهپاد، مهمترین اقدامِ نظامی شفافی بود که علیه ایران از پایانِ جنگ ایران و عراق صورت گرفت.
این اتفاقِ خطرناک با توجه به اینکه بنا بدلایلِ استراتژیک، ایران دیگر نمیتواند پاسخِ نظامی به پاکستان دهد، ایران را از نظرِ بازدارندگی در منطقهی خاورمیانه تضعیف خواهد کرد. تاجاییکه نخستوزیرِ "تندرو" اسراییل علناً از حمله به ایران سخن گفت!
حملهی پاکستان به ایران، هراسِ حملهی نظامی به ایران را در میانِ دشمنانِ ایران کاهش داد. تا جایی که نه تنها جوبایدن، به تنهایی ایران در منطقهی خاورمیانه اشاره کرد، بلکه وزیرخارجهی کشورِ دوستِ ایران، عراق هم از منزوی بودن ایران سخن گفت.
ایرانِ پس از حملهی کمشدت ازسوی پاکستان به خاکش، با ایرانِ پیش از آن در سطح منطقه، متفاوت خواهد بود و از این به بعد، هزینهی مخاطراتِ نظامی از سوی برخی دشمنان منطقهای در برابر ایران، کاهش یافته است و همه این عوامل ناشی از یک خطای راهبردی نظامی بود...
🔴 منبع: کانال دیپلماسی
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]