ایران‌دل | IranDel
2.86K subscribers
761 photos
542 videos
37 files
1.29K links
💚
🤍
❤️

همه عالم تن است و ایران‌دل

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
Download Telegram

💚
🤍
❤️

🔴 شهروندان ایرانی که دغدغه‌ی ایران دارند، به کانالِ تلگرامی "ایران‌دل" دعوت‌اند.

نام این کانال‌، از بیت معروفِ حکیم نظامی‌ گنجه‌ای، الهام گرفته شده است:
همه عالم تَن است و ایران‌دل
نیست گوینده،‌ زین قیاس خجل


🔴 بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک فایل صوتی در کانالِ ایران‌دل به معنی تأیید کل محتوای ارسالی و تمام مواضعِ صاحبِ آن محتوا (نویسنده و سخنران و توییت‌زننده) نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه پیرامونِ تاریخ، فرهنگ، ادبیات، اندیشه‌ی ایرانی و مسائلِ روزِ ایران است.


لطفاً به کانالِ تلگرامی ایران‌دل پیوسته و دوستان خود را بدین کانال دعوت کنید و این پیام را در گروه‌های مختلفِ تلگرامی به اشتراک بگذارید.


لطفاً اعلان‌های کانال (notification) را فعال نگه دارید و بعد مطالعه‌ی فرسته‌ها (پست‌ها) چنانچه فرسته‌ای را سودمند ارزیابی کردید، آن فرسته را به کانال تلگرامی خود، گروه‌های مختلف تلگرامی و دوستانِ علاقمندتان ارسال کنید.


از همراهی شما مخاطبانِ گرامی سپاسگزاریم.

با همراهی شما از "مشکلِ ایران" خواهیم نوشت.



@IranDel_Channel

💢
ایران‌دل | IranDel
⚫️ دغدغه‌‌ای درباره مهاجران در ایران بعد خبرِ کشف قاتلانِ داریوش مهرجویی و همسرشان ✍️ رشته‌توییتی از احسان انتظاری ظاهراً مشخص شده که قاتل داریوش مهرجویی و همسرش از اتباع بیگانه* بوده: یک) از اتباعِ بیگانه بودنِ قاتل [یا قاتلان]، اصلاً معنا و مجوزِ تعمیم…
‌‌‌
🔴 پیامد پرونده قتل شادروان مهرجویی از زاویه‌ای دیگر

✍️ احسان هوشمند، دکترای جامعه‌شناسی و پژوهشگر مسائل اقوام

جنایت دهشتناک و قتل غم‌انگیز کارگردان نام‌آشنای سینمای کشور، شادروان داریوش مهرجویی و همسرش شادروان محمدی‌فر موجی از خشم و غم را در پهنه‌ی کشور گسترانید. گذشته از ابعاد پیچیده و مبهم پرونده قتل و نامشخص‌بودن ابعاد جنایت و معرفی دقیق آمران و عاملان احتمالی این جنایت ضد انسانی و آغاز بررسی قضائی موضوع در دادگستری، یک موضوع در محافل رسانه‌ای و اجتماعی برجسته می‌شود و آن موضوع متهم‌شدن چند نفر از اتباع خارجی در این قتل است؛ خبری که از سوی مقامات رسمی مبنی بر بازداشت باغبان ویلای مرحوم مهرجویی و انتشار عکس یکی از متهمان گسترش یافت، بی‌آنکه ابعاد دیگر موضوع روشن شود.

انتشار مصاحبه نوشتاری خانم محمدی‌فر و سپس انتشار صدای مرحومه در روز گذشته از طرف روزنامه اعتماد و اعلام اینکه یکی از این متهمان خارجی با شکایت این خانواده بازداشت و پس از مدتی بی‌آنکه دلیل آن مشخص باشد، آزاد شده است، نیز بازتاب بسیار گسترده‌ای در پی داشت. همچنین در نوشتاری از خانم محمدی‌فر در فضای مجازی که به شکلی اعتراضی درباره موضوع مهاجرانِ خارجی اظهار‌نظر کرده و گفته بود تا اعتراضی در‌این‌باره منتشر شود، متهم به نژادپرستی می‌شویم، انگار هیچ‌کس برایش مهم نیست، هم بازتاب زیادی داشت. درباره این جنایت غم‌انگیز مطالب زیادی منتشر شده و همچنان تحلیل و بررسی‌ها ادامه دارد؛ اما یکی از موضوعات مهم در این پرونده حضور متهمان به قتل از میانِ اتباعِ خارجی و مهاجرانِ به ایران است که بر پیچیدگی موضوع می‌افزاید. جدای از ماهیت پرونده و روایت رسمی اعلامی و ابعاد مبهم این جنایت که ذهن و روح و روان بسیاری از ایرانیان را درگیر کرده، توجه به نکاتی درباره سیاست‌های مهاجرتی حائز اهمیت است:

۱- حضور گسترده و به صورت عمده‌ی میلیون‌ها مهاجرِ غیر‌رسمی در کشور پدیده جدیدی نیست؛ هرچند که مشخص نیست حضور این تعداد درخورِ توجه از مهاجرانِ خارجی در کشور تابعی از چه سیاستی است. شواهد موجود نشان می‌دهد که دولت برای حضور این گروه بسیار بزرگ و چند‌میلیونی در کشور، سیاست رسمی درهای باز را در پیش نگرفته است؛ چرا که در‌ این‌ صورت برای همه مهاجران خارجی روادید یا مجوز قانونی حضور در کشور صادر می‌شد؛ اما از آن سوی هم حضور این گروه بسیار بزرگ مهاجران نمی‌تواند در ذیل سیاستِ درهای بسته صورت گیرد؛ چراکه مرزهای کشور نیز آن‌چنان بدون ضابطه و مقررات نیست که میلیون‌ها نفر از خارجی‌ها با سن و جنسیت مختلف بتوانند بدون دردسر درخورِ توجهی از موانع مرزی عبور کرده و وارد جای‌جای ایران شوند. پس گویا سیاست اجرائی و نه اعلامی کشور درهای بازِ غیر‌رسمی است تا مهاجران بدون مانع جدی وارد کشور شوند.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

🔴 هفتمین کنگره بین‌المللی شعر و ادب فارسی به میزبانی شهر ارومیه:
نکوداشتِ مقام استاد شهریار



میزبان: دانشگاه ارومیه


زمان:
یکشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۲ خورشیدی، ساعت ۰۸:۳۰ صبح

مکان:
استان آذربایجان‌غربی، شهر ارومیه، خیابان شهید بهشتی (دانشکده)، پردیس بین‌المللی دانشگاه ارومیه



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 آموزش موسیقی اصیل ایرانی؛
در تلوزیون ملی ایران در سال ۱۳۴۷ خورشیدی


آموزشِ موسیقی توسط استادانِ نامدار موسیقی ایرانی؛ مرتضی حنانه، جلیل شهناز، علی‌اصغر بهاری و حسین قوامی


🔴 ویدئو ۱۴۶/۳ مگابایت است.


@IranDel_Channel

💢

⚫️ بانو لیلی افشار؛ نوازنده‌ی برجسته و صاحب سبک گیتار کلاسیک و اولین زن دارنده‌ی درجه‌ی دکترای اجرای گیتار کلاسیک در جهان

زاده‌ی ۱۸ اسفند ۱۳۳۸ خورشیدی
درگذشته ۲ آبان ۱۴۰۲ خورشیدی


لیلی افشار در ۱۸ اسفند ۱۳۳۸ در تهران متولد شد. وی نخستین نوازندهٔ زن در جهان است که در رشته اجرای گیتار کلاسیک به درجه دکترا دست یافته‌است.‌وی نوه رضا افشار، وزیر راه در زمان رضاشاه پهلوی است. در ده سالگی وقتی نوازندگی گیتار را در دیدار با یکی از اقوامش از نزدیک مشاهده کرد به این ساز علاقه‌مند شد و فراگیری گیتار را آغاز کرد. داریوش افراسیابی اولین معلم وی بود.‌مادربزرگش تار می‌زد و پدر که با نواختن ویولن و پیانو آشنا بود، نیز مشوق او بود. در همان کودکی در کلیسای آلمانی‌ها و در کاخ جوانان کنسرت داد.‌پس از اتمام دوره متوسطه و در سال ۱۳۵۵ به آمریکا رفت و تحصیل در رشته موسیقی و در زمینه گیتار را ادامه داد. افشار لیسانسش را از کنسرواتوار موسیقی بوستون گرفت و برای طی دوره کارشناسی‌ارشد موسیقی در رشته نوازندگی گیتار به کنسرواتوار موسیقی نیوانگلند رفت و زیر نظر نیل اندرسون به تحصیل پرداخت.‌پس از آن لیلی افشار توانست دوره دکتری را زیر نظر بروس هلزمن در دانشگاه ایالتی فلوریدا به پایان برساند و به این ترتیب او نخستین زنی در جهان بود که موفق به اخذ درجه دکترا در نوازندگی گیتار شد.

لیلی افشار مدتی نیز در «مرکز هنرهای تجسمی بنف» و «فستیوال موسیقی اسپن» تحصیل کرده و دیپلم افتخاری «آکادمی موسیقی کیجانا درسی ینا» ایتالیا نیز به وی اعطاء شده‌است. لیلی افشار کرسی استادی خود را برای دانشگاه ممفیس در سال ۱۹۸۹ میلادی به دست آورد و در آنجا به تدریس موسیقی برای دانشجویان لیسانس و فوق‌لیسانس و دکترای نوازندگی گیتار می‌پردازد، که در آنجا نیز جایزه استاد برجسته دانشگاه در سال ۲۰۰۰ میلادی به وی تعلق گرفته‌است.

لیلی افشار به منظور اجرای قطعات موسیقی ایرانی با گیتار کلاسیک، اقدام به نصبِ ربع‌پرده بر روی ساز خود کرده بود.


⚫️ یاد و نام‌شان در دفتر فرهنگ و ادب و هنر ایران، جاوید و مانا


#یاد

@IranDel_Channel

💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 اجرای زیبایی از زنده‌یاد استاد لیلی فشار

قطعه‌ای از یوهان سباستین باخ


#یاد

@IranDel_Channel

💢

🔴 راهبردِ ایرانی برای گره قفقاز

✍️ عبدالرحمن فتح‌الهی

در واپسین ساعات روز دوشنبه [یکم آبان ۱۴۰۲ خورشیدی] بود که حسین امیرعبداللهیان در نشستی خبری که متعاقب برگزاری نشست وزیران امور خارجه در قالب ۳+۳ در تهران برگزار شد به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ داد و از ابتکار تهران با عنوان «کریدور ارس» به جای‌ دالان موهوم و جعلی زنگه‌زور خبر داد. به گفته رئیس دستگاه دیپلماسی ایران در نشست روز دوشنبه، موضع ثابت تهران درخصوص عدم تغییر ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی مورد تأکید قرار گرفت و آن‌طور که امیرعبداللهیان بیان کرد در دیدارش با آقای [الهام] علی‌اف در باکو اعلام کرده که ما به دنبال تغییر مرزها نیستیم و بنایی برای تغییر ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی نداریم. در ادامه این نشست خبری، سکاندار سیاست خارجی کشور به تبیین طرح ابتکاری ایران اشاره کرد و درخصوص مسیر مواصلاتی زنگه‌زور به ذکر این نکته پرداخت که «اکنون کریدوری از مسیر ایران به سمت نخجوان بین دو کشور (جمهوری اسلامی ایران و "جمهوری آذربایجان") تعریف و طراحی شده است و به دنبال این کریدور پیشنهادی، شرکت‌های مربوطه و وزارتخانه‌های تخصصی دو کشور برای اجرای پروژه در حال اقدام و همکاری هستند». امیرعبداللهیان این را هم گفت که «حضور طرف‌های خارجی جز خسارت برای ما بر جا نگذاشته است. دو نمونه در عراق و افغانستان یک تجربه گران‌بها در دخالت در امور داخلی است. نشست امروز هم پیامی قوی به جامعه جهانی صادر کرد».

البته گفته‌های وزیر امور خارجه با برخی واکنش‌ها همراه بود. در همین باره رحمن قهرمان‌پور، کارشناسی بود که در تحلیل ادعاهای امیرعبداللهیان در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اگر خبر موافقت ایران با عبور "کریدور زنگه‌زور" از خاکِ ایران درست باشد و خبرسازی رسانه‌ای نباشد، تحولی بسیار مهم است و نشان می‌دهد که از نظر ایران بحران قفقاز راه‌حل نظامی ندارد. مزیت‌های این کریدور از نظر تجاری چنان زیاد است که می‌تواند نگرانی‌های هویتی و ژئوپلیتیکی را کم‌اثر کند». با این حال قهرمان‌پور در ادامه نوشته‌اش این را هم عنوان کرد که «باید با این خبر محتاطانه برخورد کرد. شاید یک بازی رسانه‌ای برای فشار بر ارمنستان و حتی روسیه باشد. اما اگر درست باشد نشانه بسیار مهمی از تلاش ترکیه و "[جمهوری] آذربایجان" برای رفع نگرانی‌های ایران است. ظاهراً ایران در گذشته نیز چنین پیشنهادی داده بود. باید منتظر واکنش‌ها به این خبر باشیم». البته احمد کاظمی در شبکه اجتماعی ایکس واکنشی متفاوت داشت و اصطلاحاً دست به غلط‌گیری از سخنان امیرعبداللهیان زد که می‌تواند به‌نوعی غلط‌گیری موضع قهرمان‌پور هم تلقی شود. این تحلیلگر ارشد حوزه قفقاز نوشت که: «جناب امیرعبداللهیان ضمن خداقوت بابت ۳+۳؛ دو اشتباه کاربردِ اصطلاحِ جعلی زنگه‌زور: ۱. در ادبیات باکو این واژه به سیونیک اطلاق می‌شود که ادعای ارضی و نقض منشور UN است ۲. با گذر مسیر از ایران (راه ارس)، کاربرد زنگه‌زور مبنا ندارد. باید مراقب مشورت کارشناس‌نماهای بی‌اهتمام به منافع قفقازی ایران بود».



🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢

🔴 قصه پرغصه عباس میرزا

✍️ سهند ایرانمهر

امروز سالگرد درگذشت عباس میرزای قاجار، ولیعهد فتحعلی شاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسله‌ اولین اصلاحات و تجددخواهان می‌نامند. مورخین و وقایع‌نگاران از منش انسانی و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفته‌اند.

موریس دوکوتز، سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانی‌ها می‌دهد و در این راه گاه از حدود ادب نیز پا فراتر می‌گذارد وقتی به عباس میرزا می رسد چنین می نویسد:
«عباس‌میرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است... چشمانش آیینه ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمی‌شود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخن مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری می‌کند».

وقتی دوکوتز در جریان یکی از مراودات خود به باغ «عباس میرزا » دعوت می‌شود و در آن باغ زیبا متوجه می‌‌شود که بخشی از دیوار در حال فروریختن است اما برای تعمیر آن اقدامی نشده از ولیعهد چرایی این ماجرا را می پرسد:
«از حضرت ولیعهد پرسیدم که چرا این دیوار را خراب نکرده‌اید؟ فرمود: زمانی که این باغ را وسعت می‌دادم محتاج به خریداری مقداری از اراضی مالک مجاور شدم، ولی چون مالک زمینی که این دیوار زشت و خراب متعلق به آن است، دهقان سالخورده‌ای است که به ماترک آباء و اجدادش علاقه تامی دارد، به قیمتی که به او دادم راضی به فروش زمینش نشد. من هم نه تنها دلتنگ نشدم، بلکه علاقه او را هم به یادگار اجدادش، تقدیس و تمجید کردم و نیز جسارت او مقبول طبع من واقع شد. فعلا صبر می‌کنم شاید بتوانم با ورثه او کنار بیایم».

موریس دوکوتز بوئه که شاهد استبداد مزمن در ایران روزگار خود بوده است با تعجب در این باره می‌نویسد:
«تمام قطعه آسیا ذلیل شدیدترین استبدادهاست، اگر بگردید چنین عقیده‌ای یافت نشود».
(موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران، ترجمه محمود هدایت، امیرکبیر، ص۷۰)

مکاتبات عباس میرزا نشان می‌دهد که ذهن وی بر خلاف اذهان آرام سایر رجال زمانه‌اش به شدت درگیر چرایی عقب‌ماندگی ایرانیان بوده است چنانکه در نامه به ژوبر فرستاده ناپلئون می‌نویسد:
«نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ …»
(حماسه کویر، محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۶۶۹)

بی‌کفایتی پادشاه، دسیسه چینی‌ها و عقب‌ماندگی مزمن ساختار حکومت و جامعه، در کنار شکست عباس میرزا از روس‌ها و ازهمه بدتر هزیمت اصلاندوز سرانجام رمق را از مردی که به تعبیر رجال روس «می‌توانست پطر کبیر آینده ایران» باشد (علی بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی، ج ۱، ص ۲۵۷ ) گرفت و نادیده گرفتن شرایط و موقعیت متزلزل کشور - که امکان فتح تهران را برای پاسکوویچ فراهم می‌کرد و به مدد فراست عباس میرزا در عهدنامه ترکمنچای به «ارس» محدود گردید - فراموش و اینطور وانمود شد که گویی ایران چنان توانمندی و ارتشی داشته است که می‌توانست روس را تا پترزبورگ هم عقب بنشاند! مخالفان و سعایت‌کنندگان چنین ترویج دادند که وی در مذاکرات مزدور روس‌ها یا عثمانی بوده و جاسوسی آنان را کرده و در ازای آن رشوت گرفته است. خود او این فشار و قضاوت غیرمنصفانه را اینگونه منعکس کرده است:
«یک ‌بار کشتن، بهتر است از اینکه هر بار در مجلس‌های دارالخلافه طوری مذکور شوم که العیاذبالله اسلام را مغلوب کفر می‌خواهم و فتح‌نامه روس را در جنگ عثمانلو ، به دروغ، شهرت می‌دهم تا پولی از خزانه همایون درآرم و به دشمن دولت عاید کنم. سختا که آدمی است بر احداث روزگار».
(نامه به علی‌نقی‌ میرزا رکن‌الدوله، در محرم ــ صفر ۱۲۴۵٫ق)

سرانجام آن درد کهنه نخبه‌کشی و آن افت مزمن که در سپهر سیاست ایران زیر پای مصلحان و دلسوزان این سرزمین را خالی کرده است گریبان این شاهزاده با کفایت را نیز گرفت. در مورد مرگ او گفته‌اند که بیماری مزمن گوارش و کلیه - که درمان آن هربار بخاطر مشغله‌های جنگی و سیاسی او به تاخیر می‌افتاد - عاقبت والی متجدد آذربایجان را از پای انداخت تا در کارنامه تاریخ سرزمینی که خود بر فرزندانش تیغ می‌کشد، سیاهه‌ای دیگر ثبت شود.



🔴 پی‌نوشت:
بازنشر یادداشتی از یک شخص، به معنای تأييد تمام مواضع آن شخص نیست.

@IranDel_Channel

💢

🔴 بازتولید محلات کم‌برخوردار

✍️ صادق توکلی‌مهر، رئیس شورای شهرستان ارومیه

در ارومیه رشد مناطق مختلف شهر به عنوان اندام‌های یک بدن از تناسبِ ضروری برای توسعه منطقی یک پیکره واحد و منسجم پیروی نمی‌کند؛ به‌طوری که افزایش و بازتولید محلاتِ کم‌برخوردار یکی از معضلات اساسی در مدیریت شهری شده است. هرچند همه شهرهای دنیا به نسبت‌های متفاوتی با معضلِ حاشیه‌نشینی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و از آن رنج می‌برند، اما در ارومیه موضوع بسیار پیچیده‌تر از یک معضل شهری است. رشد مناطق شهری در این شهر ظاهراً کمتر از منطق و اصول برنامه‌ریزی شهری پیروی می‌کند؛ به عبارتی می‌توان گفت مناطقِ شهری توسعه پیدا نمی‌کنند، بلکه بی‌رویه و نامتوازن رشد می‌کنند. برای مثال در دو دهه گذشته و بر اثر همین رشد بی‌رویه، بدون برنامه‌ریزی و حریصانه، چندین روستا در حلقوم سیری‌ناپذیر غول شهری فرو رفته‌اند. این فقدانِ برنامه‌ریزی و مسئولیت‌پذیری خود باعث شده است این مناطق بدون خدمات رشد کنند. در نتیجه شاهد این هستیم که این مناطق از لحاظ شاخص‌های توسعه‌ی شهری نه‌تنها با استانداردهای لازم بسیار فاصله دارند، بلکه مسائل و مشکلات عدیده‌ای خصوصاً از بعد زیرساختی برای شهروندان ایجاد شده است. در چند دهه گذشته وسعت شهر ارومیه به بیش از ۹ هزار هکتار رسیده و روستاهای اطراف که دارای باغات مرغوب و زمین‌های زراعی ارزشمند بودند، در دهان سیری‌ناپذیر شهر فرو رفته‌اند.

یکی از دلایل زمینه‌ساز چنین معضلی، نامناسب‌بودن ساختارهای سیاسی و اقتصادی کشور است. از طرفی نهادهایی همچون شورای شهر و مجلس به این خاطر که ماهیتی انتخابی دارند و وابسته به رأی مردم هستند، شاهد درخواست‌ها و مطالبات روزمره متعددی هستند که یکی از هزاران مطالبه‌ی مردم بهره‌مندی از خدمات شهری است. به‌هرحال منتخبان مردم با درنظرگرفتن ضعف ساختاری و تضمین بقای خود در این مناصب، تن به خواسته‌های غیرکارشناسی و غیراصولی می‌دهند و به جای رفع ریشه‌ای مشکلات این مناطقِ شهری به صورت عادلانه، اقدام به حل موردی مشکلات بدون درنظرگرفتن اولویت‌های شهری در سایر محلات نیازمند می‌کنند؛ غافل از اینکه این اقدام آنها حالت مسکن مقطعی را دارد که بعدها خود باعث ایجاد دردها و مشکلات دیگر می‌شود.

بدون شک اگر در زمان لازم و در بستری مطلوب، توسعه مناطق شهری مطابق با اصول برنامه‌ریزی شهری می‌بود و مسئولان و ارگان‌های ذی‌ربط اراده و رویکردی شفاف و با جدیتی مسئولانه به این مسئله اتخاذ می‌کردند، هرگز شاهد وقوع چنین مسائل و بحران‌هایی در مدیریت شهری نمی‌بودیم. در این راستا، منتخبان نهادهای انتخابی در غیاب یک ساختار حزبی برنامه ‌محور، سودمندترین راه را برای خود انتحاب می‌کنند و آن موج‌سواری، هیجان‌‌سازی و تزریق اهداف سیاسی به تاریخ و روابط اجتماعی است که این رویه و منش منجر به نتایج فعلی شده است. این وضعیت در ارومیه با شدت بیشتری در جریان است. گویی مصداق صدیق این ضرب‌المثل است که «صد عاقل عاجز از بیرون‌آوردن سنگی هستند که دیوانه‌ای در چاه ندانم‌کاری و منافع شخصی افکنده است».

واقعیت آن است که اصلاح چنین مسیری برای دستیابی به توسعه اصولی شهری، بسیار طاقت‌فرسا و چه‌بسا غیرممکن است؛ اما زندگی انسان در گرو داشتن امید به اصلاح و بهبود زندگی و محیط است و ناامیدی و دست پس‌کشیدن جایز نیست. هرچند آواربرداری از سال‌ها اقدامات نادرستی که مبتنی بر سیاست‌های مقطعی با تمرکز بر منافع اشخاص و ایجاد ساختارهایی معیوب بوده است، اراده‌ای جدی، ذهنیتی توسعه‌محور مطابق با اصول برنامه‌ریزی، همراه با تلاش‌ شبانه‌روزی و فداکاریِ خیرخواهانه در همه آحاد مردم و مسئولان را می‌طلبد.



🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇



@IranDel_Channel

💢
‌‌
⚫️ ۲۱۰ سال از آن «وهن بزرگ» گذشت.

✍️ سید کوهزاد اسماعیلی

۲ آبان ۱۱۹۲ شمسی / ۲۸ شوال ۱۲۲۸ قمری / ۲۴ اکتبر ۱۸۱۳ میلادی سالروز انعقاد قرارداد ننگینِ صلح بین دولت ایران و امپراتوری روسیه در قریه گلستان


«وهن بزرگ» عبارتی است که مرحوم مقام مقام فراهانی برای تجزیه‌ی قفقاز و ماورای آن از ایران پس از شکست‌مان در جنگ‌های ایران و روس بکار بُرد.

این «وهن بزرگ» که بحرانی عمیق در وجدان و خودآگاهیِ ملی ایجاد کرد و پرسشی در بابِ انحطاط تاریخی ما به وجود آورد.

پاسخ ما به آن بحران و پرسشِ انقلاب مشروطیت بود که ما در آستانه‌ی دورانِ جدید قرار داد.

بحرانِ امروز را که در روح و وجدان و جانِ ایرانیان رخنه کرده است هم باید از این زاویه، نگاه کرد. ما در معرضِ جدی‌ترین، پرسش‌هایی برای آینده‌ی ایران هستیم و پاسخِ ما به این پرسش‌ها و این بحرانِ ژرف است که آینده را خواهد ساخت. ترس و اضطراب از آینده را می‌فهمم، اما گریزی از مواجه با بحران، طرحِ پرسش و دادنِ پاسخ به آنها نداریم.

اگر می‌خواهیم به عنوان یک ملت، کشور،‌ دولت و البته تمدن باقی بمانیم،‌ ناگزیریم که به بحرانِ تمدنی‌مان نگاه کنیم. پرسش‌های بنیادی را مطرح و تلاش کنیم که پاسخ دهیم و تصمیم بگیریم. راه دیگری نداریم. تمدن ما در دورانِ انحطاط است. نوزایش احتمالی آینده این تمدن، از طریقِ فهمِ از بحران و گسست و احیای آن است که ممکن می‌شود.


@IranDel_Channel

💢
ایران‌دل | IranDel
. 🔴 جایگاهِ داد و مدارا در حکمرانی ایرانی ✍️ رشته‌توییتی از آرش رئیسی‌نژاد، دانش‌آموخته‌ی دکترای روابط بین‌الملل بنیان هنجاری ایران بر دو ستون استوار است: داد و مدارا این دو ستون کیفیت و چگونگی فرمانروایی در تمدنِ ایرانی را نشان می‌دهد. بدون درک این دو…
‌‌
🔴 داستانِ نخستین موشک

✍️ رشته‌توییتی از آرش رئیسی‌نژاد، دکترای روابط بین‌الملل

با وجودِ پیروزی ایران در قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، [محمدرضا] شاه [پهلوی] که شاهد فروشِ موشک‌های اسکاد روسی به عراق بود به روزنامۀ نیوزویک گفت:
«ما اختلافات خود را با عراق حل کردیم، اما افزایشِ توانِ نظامی آنان ادامه دارد، و برای من جای پرسش است که چند نفر متوجه هستند که عراق هواپیما، تانک و اسلحه و موشک زمین به زمین اسکاد بیشتری نسبت به ما دارد. به مرزهای ما نگاه کن، اگر ما امنیت خود را در منطقه فرض نکنیم، چه کسی این کار را انجام خواهد داد؟»

اما درخواست ایران از آمریکا برای خریدِ موشک‌های پرشینگ، بی‌درنگ از سوی [جیمی] کارتر [رئیس‌جمهور وقت آمریکا] رد شد چرا که توانایی حملِ کلاهک هسته‌ای را داشتند.

در واکنش، ایران به همکاری با اسرائیل روی آورد. این آغاز پروژه گُل (Project Flower) بود. در بهار ۱۳۵۶ [خورشیدی]، تهران و تل‌آویو توافقنامه‌ای را امضا کردند که ایران یک میلیارد دلار نفت بدهد و با اسرائیل برای ساخت موشک زمین به زمین با توانِ حمل کلاهک هسته‌ای با بُرد ۲۰۰ مایل همکاری کند.

عذر وایزمن، وزیر دفاع اسرائیل، به ارتشبد حسن طوفانیان، رئیس ادارۀ کل صنایع نظامی و مسئول خریدِ نظامی و معتمد [محمدرضا] شاه [پهلوی]، گفته بود: «شما باید موشک زمین به زمین داشته باشید. کشوری مثل شما با اف-۱۴ و با کلی اف-۴ با این همه مشکل که شما را محاصره کرده است باید نیروی خوب موشکی داشته باشد».

[ارتشبد حسن] طوفانیان گفت: «نکتۀ مهم این است که همسایۀ ما روس‌هاست. نیت آنان تغییر نکرده است. نیت آنان این است که به همۀ این آب‌های دوروبر ایران بیایند. ما ناگزیریم که این گونه توانِ بازدارندگی را گسترش دهیم».

ایران ۲۸۰ میلیون دلار نفت از جزیره خارک به اسرائیل به‌عنوان پیش‌پرداخت صادر کرد. اسرائیل تأسیساتِ مونتاژ موشکی در نزدیکی سیرجان و یک محدوده‌ی تستِ موشکی در نزدیکی رفسنجان ساخت. این موشک‌ها می‌توانستند به کلاهک‌های هسته‌ای مجهز شوند. این موضوع مورد بحث قرار نگرفت،‌ اما ایران سیگنال اسرائیل را به عنوان نشانه‌ای تفسیر کرد که این احتمال می‌تواند در ادامه بررسی شود.

اما این پایان برنامۀ موشکی ایران نبود. در دهۀ ۱۹۹۰ جمهوری اسلامی کوشید با [ارتشبد حسن] طوفانیان تماس بگیرد و او را متقاعد کند تا جزئیات پروژۀ گُل را در اختیار تهران قرار بدهد و ایران را در پس‌گرفتنِ پولِ داده‌شده به اسرائیل یاری کند. اما طوفانیان حاضر به همکاری نشد و پروژه‌ گل فراموش شد.

در عوض، جمهوری اسلامی پروژهٔ بومی موشکی خود را راه‌اندازی کرد و آن را سنگ‌بنای استراتژی بازدارندگی کشور، توسعه داد. ابزاری که در این سالیان به همراه پهباد از ضعفِ میدان در آسمان کاسته‌ است. ابزار دفاعی تاثیرگذار در دفاع در برابر بیگانه ولی ناتوان در ایجادِ امنیت پایدار.

منبع:
The Shah of Iran, the Iraqi Kurds, the Lebanese Shia (2018), Palgrave McMilan.


#توییت_خوانی

@IranDel_Channel

💢
ایران‌دل | IranDel
‌‌ 🔴 داستانِ نخستین موشک ✍️ رشته‌توییتی از آرش رئیسی‌نژاد، دکترای روابط بین‌الملل با وجودِ پیروزی ایران در قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، [محمدرضا] شاه [پهلوی] که شاهد فروشِ موشک‌های اسکاد روسی به عراق بود به روزنامۀ نیوزویک گفت: «ما اختلافات خود را با عراق حل کردیم،…
‌‌
🔴 داستان بازدارندگی

✍️ رشته‌توییتی از آرش رئیسی‌نژاد، دکترای روابط بین‌الملل

بازدارندگی یا deterrence از جنگ سرد تاکنون، مبنای عملِ استراتژی کشورها بوده [است].

بازدارندگی به کاربرد مجموعه‌ای از تهدیدها برای قانع کردنِ رقیب به عدمِ انجام یک عملِ نامطلوب اشاره دارد. خط قرمزی را ترسیم کرده و تهدید می‌کند که گذر از آن به برخورد سخت با رقیب می‌انجامد.

بازدارندگی، نقطه مقابل وادارندگی یا compellence که اشاره به استفاده از تهدید برای قانع کردنِ حریف به عقب‌نشینی از انجام عملی نامطلوب دارد. یکی از مهم‌ترین نمودهای وادارندگی، دیپلماسی اجبار یا coercive diplomacy است که می‌تواند شامل جنگِ (آزادسازی کویت) یا تحریم (علیه ایران) باشد.

بازدارندگی و وادارندگی هر دو بخشی از اجبار یا coercion هستند. اجبار به معنای کنترلِ رفتارِ دیگری با استفاده از تهدید به کاربرد زور است.

بازدارندگی از زور برای جلوگیری از [یک عمل] و وادارندگی برای ترغیب به یک عمل استفاده می‌کند. بیاد داشته باشید که بنیانِ پنهانِ سیاست، کاربرد زور است و بس!

بازدارندگی با توانِ ضربه‌ی دوم، درهم‌تنیده است که به تواناییِ پاسخِ قطعی به حمله اشاره دارد. بدون چنین قابلیتی نمی‌توان در برابر حمله‌ی بزرگِ اولیه، بازدارندگی داشت. در جنگ سرد، بازدارندگی بر پایه سه‌گانه‌ی بمب‌افکن استراتژیک، موشکِ بالستیک قاره‌پیما و موشک پرتابی از زیردریایی استوار بود.

نظریه بازدارندگی بر چهار ستون استوار است: عقلانیت که خواه‌ناخواه حریف را عقلانی فرض می‌کند؛ تناسب که به متناسب بودنِ خطر و کاربردِ زور علیه آن ارتباط دارد؛ عدم قطعیت که نشان می‌دهد بازدارندگی هیچ‌گاه ۱۰۰٪ نیست؛ و مهم‌تر از همه، اعتبار که نشان می‌دهد تهدید به کاربردِ زور، صرفاً بلوف نیست.

بازدارندگی می‌تواند بازدارندگی ویژه باشد که درباره یک تهدید مشخص است و بازدارندگی عمومی باشد که به تهدیدِ بالقوه اشاره دارد.

همچنین، بازدارندگی می‌تواند بازدارندگی فوری باشد که‌ مرتبط با تهدیدِ آنی است و می‌تواند بازدارندگی عمومی باشد که مربوط به تهدیدات در شرایطِ غیر بحرانی است.

در تقسیم‌بندی دیگر، بازدارندگی مستقیم که مربوط به دفاع از قلمرو یک کشور است در برابر بازدارندگی مُوَسَع (Extended Deterrence) که مرتبط با آن قلمرو متحدین آن کشور است.

سرانجام بازدارندگی‌ بیشینه در برابر بازدارندگی کمینه است که به میزانِ زرادخانه‌ی سلاح‌های استراتژیک اشاره دارد.

از جنگ سرد تاکنون دو نوع بازدارندگی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته [است]: بازدارندگی بیشینه که مبنای رقابتِ تسلیحات هسته‌ای شده و بازدارندگی موسع که دینامیک اتحادها میان ابرقدرت‌ها و اقمارشان را توضیح می‌داد. با این حال، دو پرسش بنیادین است که بازدارندگی هنوز راه‌حلی برای آن ندارد.

پرسش اول که از سوی [ژنرال] دوگل مطرح شد این است که آیا آمریکا حاضر است برای جلوگیری از تهدیدِ بمبارانِ پاریس توسط شوروی، مسکو را تهدید به بمباران کند؟ وی بازدارندگی موسع آمریکا را معتبر نمی‌دید، چرا که آمریکا با این کار شهرهای خود را در خطر قرار می‌داد. همین امر باعث هسته‌ای شدن فرانسه شد.

پرسش دوم درباره شرایط پیشینی پسینی یا Ex ante Ex post است. این شرایط برآمده از ناتوانی در جذبِ حمله‌ی بزرگ اولیه است. مثلاً اگر حمله‌ای انجام گیرد که ۷۰٪ توان هجومی کشور از میان رفت، آیا عاقلانه است که با توانِ باقیمانده ضربه‌ی متقابل نشان داد؟ اگر پاسخی هم نباشد که بازدارندگی نیست.

این پرسش به ویژه برای کشورهایِ فاقد توانِ هسته‌ای که از سوی رقیبی هسته‌ای تهدید می‌شوند بیش از پیش حیاتی است. برای سال‌ها پاسخی برای این مسئله یافت نمی‌شد تا آنکه توماس شلینگ با الهام از «سیاست رفتن به لبه پرتگاه» brinkmanship پاسخی تا حدودی معتبر برای روانشناسی بازدارندگی یافت.

او با الهام از بازی جوجه‌ای یا Chicken Game كه در آن دو حریف، تمایلی به تسلیم در برابر دیگری ندارد، نشان داد چگونه یک بازیگر می‌تواند با تکیه بر رفتار غیرعقلانی به اهدافِ عقلانی دست یابد. رقابت دو راننده که در جاده‌ای تنگ سرشاخ شده و هر کس وا دهد‌ بازنده تلقی می‌شد را تصور کنید.

بنیان این نگاه بر اهمیت مهارناپذیری ریسک (Threat that leaves something to chance) استوار است. همین مفهوم است که جای تهدیدکننده و تهدیدشونده را عوض می‌کند. اگر عقلانیت از مفروض‌های بازدارندگی است، پس بازیگری پیروز است که بتواند با ایجاد شرایط غیرعقلانی به اهدافِ عقلانی دست یابد!

جای شگفتی نیست که در بحران‌های جاری، از یکسو، ضعیف، توانایی به چالش کشیدن قوی را دارد و از دیگر سو، قوی با تهدید به تصاعدِ تنش می‌تواند ضعیف را رام سازد. با این حال، شرایط همواره شکننده خواهد بود چرا مرز مشخصی میان بلوف و رفتارِ غیرعقلانی نیست و جنگ از دل چنین ابهامی پدید می‌آید!



#توییت_خوانی

@IranDel_Channel

💢

🔴 عصر شنبه‌های بخارا و رونمایی از کتابِ "برآمدن قاجار"

به مناسبت انتشار کتاب «برآمدن قاجار»، نخستین مجلد از تاریخ قاجار نوشتۀ دکتر غلامحسین زرگری‌نژاد که از سوی انتشاراتِ نگارستان اندیشه منتشر شده، پنجاه و ششمین نشستِ عصر شنبه‌های مجله بخارا به رونمایی و نقد و بررسی این کتاب اختصاص یافته است.

این نشست با حضورِ داریوش رحمانیان، علیرضا ملایی توانی، غلامحسین زرگری‌نژاد، احمد محیط طباطبایی و علی دهباشی در کافه مانای تهران برگزار می‌شود.


🔴 زمان نشست:
شنبه ششم آبان ماه ۱۴۰۲ خورشیدی، ساعت هفده

🔴 مکانِ نشست:
تهران،‌ بلوار کشاورز، خیابان وصال شیرازی، کوچه اسلامی ندوشن، پلاک ۶، کافه مانا



#اطلاع_رسانی #معرفی_کتاب

@IranDel_Channel

💢
ایران‌دل | IranDel
🔴 سفری به قفقاز جنوبی با کتابِ «از بادکوبه و چیزهای دیگر» شهر بی‌نقاب ✍️ محمد مطلق، دبیر گروه گزارش روزنامه ایران گزارش منتشر شده در صفحه ۱۸ روزنامه ایران شماره ۴ بهمن ۱۴۰۱ خورشیدی هدفِ گزارش: معرفی کتابِ "از بادکوبه و چیزهای دیگر" (یادداشت‌های سفر به…
🔴 #معرفی_کتاب

نام کتاب:
بادکوبه‌ی روزگارِ نو
گزارش‌هایی جسته گریخته از باکوی هم‌روزگار

نویسنده: ناصر همرنگ

چاپ نخست، انتشارات گشتاسپ، پاییز ۱۴۰۲، تهران

آورده شده از دیباچه کتاب:
این هم از دفتر دوم یادداشت‌های سفر من به باکو. نامش: بادکوبه‌ی روزگار نو.
برگ‌های این دفتر کذایی و همه دفترها و برگ‌های پیش از این پیرامون بادکوبه و مردمان و روزگاران کهنه و نوی آن انگار که هنوز نوشته نشده‌اند. برگهای پسین آن نیز. برای اینکه همه‌ی مساله‌های ملی ما پیرامون بادکوبه و دیروز و امروز و حتی فردای او آنچنان بکر و تازه هستند که انگار هنوز نامی بر آن‌ها گذارده نشده است. دفترها و دستک‌ها البته جای خود دارند. سالهای سال است که در این آب و خاک پیرامون این مسأله انگار که گونه‌ای از یک شب‌کوری مزمن‌شده و خودخواسته سایه‌افکن شده باشد. راستی نیز، چه فرقی است میان هفتاد من کاغذ نوشته و نانوشته‌ در این‌باره با مشت‌مشت زباله و خاکروبه برای آنهایی که در چنین هنگامه‌ای باید خطاب قرار گیرند و قرار نمی‌گیرند؟ این راه گویی پیش از آنکه آغاز گردد، به بن‌بست برخورده است. با این‌حال راهی است راه عشق که هیچکس کناره نیست.

@IranDel_Channel

💢
Audio

🎙 ایران در پگاه تاریخ


[بخشِ هشتم مجموعۀ تاریخ ایران]

هنگامی که از ایران در پگاه تاریخ سخن می‌گوییم منظورمان چیست و مرز بینِ دوران تاریخی و پیش از تاریخ ایران چیست؟

ایران در پگاه تاریخ چه ویژگی‌هایی داشته است؟ چه اقوامی در آن می‌زیستند؟ شیوۀ حکمرانی در نقاط مختلف آن چگونه بوده است؟ آیا با سرزمینی یکپارچه روبرو بوده‌ایم یا با حکومت‌هایی پراکنده؟

در این دوره چه رخدادهای مهمی به وقوع پیوست که اثری ماندگار بر دوره‌های تاریخی بعدی در زمان ایلامیان و مادها داشت؟

در بخشِ هشتم مجموعۀ تاریخ ایران که با حضور دکتر «مهرداد ملک‌زاده» باستان‌شناس و استاد پژوهشكدهٔ باستان‌شناسی برگزار شده است، به این پرسش‌ها و پرسش‌هایی دیگری در ارتباط با این دورهٔ تاریخی پاسخ داده‌ شده است.


🔴 منبع: ایرانِ مانا

@IranDel_Channel

💢