This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 زبانِ پارسی و رضاشاه
در سخنانِ بالا، دکتر ماشالله آجودانی با گواههایی استوار و تاریخی روشن میکند که سالها پیش از آمدنِ رضاشاه زبانِ پارسی زبانِ سراسری و رسمیِ ایران بوده و همهی روزنامهها در زمانِ قاجاران خودبهخود به زبانِ پارسی چاپ و پخش میشدهاند و این گزینشِ تاریخیِ مردمِ ما بوده است و نه «قلدری» این فرمانروایی یا آن فرمانروایی.
@IranDel_Channel
💢
در سخنانِ بالا، دکتر ماشالله آجودانی با گواههایی استوار و تاریخی روشن میکند که سالها پیش از آمدنِ رضاشاه زبانِ پارسی زبانِ سراسری و رسمیِ ایران بوده و همهی روزنامهها در زمانِ قاجاران خودبهخود به زبانِ پارسی چاپ و پخش میشدهاند و این گزینشِ تاریخیِ مردمِ ما بوده است و نه «قلدری» این فرمانروایی یا آن فرمانروایی.
@IranDel_Channel
💢
👍1
🔴 شماره ۵۴ ماهنامهی #وطن_یولی (راهِ وطن) منتشر شد.
شمارهی دی ماه ۱۴۰۱ خورشیدی
📖 برای مطالعه میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
@IranDel_Channel
💢
شمارهی دی ماه ۱۴۰۱ خورشیدی
📖 برای مطالعه میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 برشی از روابط تروریست و مزدوری بنام عبدالرحمن قاسملو با رژیم بعث عراق علیه ایران، بر اساس اسناد ویکیلیکس
در یکی از اسناد بسیار مهم منتشر شده از سوی ویکیلیکس مربوط به 16 فوریه 1988 مطابق با ۲۷ بهمن ۱۳۶۶ خورشیدی،گزارشی محرمانه از گفتگوی عبدالرحمن قاسملو رهبر حزب دموکرات کردستان ایران با مأمور اطلاعاتی دولت آمریکا را میخوانیم. مطابق این سند قاسملو چند روز پس از ملاقاتی با صدام حسین، دیداری دارد با مامور اطلاعاتی آمریکا در بغداد و به واسطه او از ایالات متحده درخواست حمایت سیاسی میکند. نکته جالب گفتههای قاسملو آنجاست که به مأمور آمریکایی میگوید حزب چریکی تحت رهبری او پول و اسلحه به اندازه کافی در اختیار دارد چراکه در طی سالهای پیش از آن [یعنی بعد از انقلاب اسلامی و شروع جنگ] به اندازه کافی از ارتش و پاسداران (ایران) اسلحه به غنیمت گرفته است و 12-10 هزار نیروی چریک تحت فرماندهی دارد.
در ادامه درباره منابع مالی خود تصریح میکند که حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی مخارج عمده خود را از راه قاچاق به دست می آورند. بنابراین، وی و چریکهای تحت امر او که سالها تحت حمایت عراق بعثی و شخص صدام حسین قرار داشتند، نه نیاز به حمایت مالی آمریکا دارد نه حمایت تسلیحاتی این کشور.
نکته حیرتانگیز دیگری که در این سند تاریخی به چشم میخورد واکنش قاسملو به پرسش مأمور آمریکایی از او درباره عملیات تعریب و کشتار و ویرانسازی روستاهای کردنشین در عراق توسط حکومت بعث است. این سند مشخصا قید میکند که قاسملو «بدون هیچ احساسی» تایید میکند که اکثر روستاهای کردنشین ویران شدهاند. قاسملو اذعان میکند که عملیات ویرانسازی روستاهای کردنشین در عراق موجب نابودی کامل «شیوه زندگی کشاورزی سنتی» کردهای عراقی میشود. این سخنان قاسملو در حالی است که وی و چریکهای آشوبطلب تحت امر او، همزمان با صدام حسین همکاری استراتژیک داشته و در یک جبهه علیه ایران میجنگیدند. قاسملو طی این گفتگو به مناسبتهای مختلف میکوشد ایران را هم متهم به اعمال خلاف کند، گویی با این اتهامات بتواند ددمنشی و اعمال ضدانسانی رژیم بعث و همکاری خود با صدام را مقداری توجیه کند. برای مثال در ادامه گفتگو درباره کارزار تعریب و ویرانسازی روستاهای کردنشین در عراق، قاسملو میگوید «ایرانیان هم تاکنون ۲۵ روستای در کردستان ایران را ویران کرده» اما بیدرنگ اضافه میکند که این ۲۵ مورد از میان ۷ هزار روستا در کردستان ایران بوده است.
قاسملو که گویی به طریقی به دنبال کاستن از قبح جنایات رژیم بعث است، بلافاصله پس از سخنان بالا ایران را متهم به استفاده سلاح شیمیایی میکند، هرچند اینجا هم خیلی نمیتواند در دروغگویی در برابر مأمور اطلاعاتی آمریکا که طبعا از وقایع مهم جنگ مطلع بوده است، اغراق کرده و اضافه میکند «البته عراق بیشتر از سلاح شیمیایی استفاده میکند»!
قاسملو در دروغی شرمآور میگوید: «یک عادت بد ایرانیان کاربرد سلاح شیمیایی است»، او در شرایطی این دروغ شاخدار را به زبان میآورد که عراق مکرر از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده میکرد. مشخصا از چند ماه پیش از گفتگوی قاسملو با مأمور آمریکایی، عراق از مهرماه ۱۳۶۶ شروع به انجام عملیات بمباران شیمیایی گسترده در مناطق کردنشین شمال عراق و جبهههای جنگ با ایران کرد. «با مهرماه ۶۶ مجموعاً ۱۱ مورد بمباران شیمیایی در روستاهای کردنشین استان سلیمانیه و اربیل عراق، منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ (ماؤوت)، روستای بوالحسن و سرول و جومه، بانه، روستای قره باغ در شمال عراق، روستای کله وش در حومه سردشت، مناطق عملیاتی نصر4 (ارتفاعات ماؤوت )، فتح 7(حلبچه) انجام شده که این حملات عمدتاً با هواپیما صورت گرفته است. در این حملات در مجموع ۹۷ نفر به شهادت رسیدند و حدود ۵۲۰۰ نفر مجروح شدند. در این حملات از عناصر گاز اعصاب و خردل استفاده شده بود. شدیدترین حملات در ۲۷ / ۱/ ۱۳۶۶ در استان سلیمانیه و اربیل عراق و در ۷/ ۴/ ۱۳۶۶ در چهار نقطه حومه سردشت انجام گردید.» شرح فجایعی که عراق با حملات شیمیایی بر سر مردم ایران و کردهای عراق آورد، هر انسان سلیم النفسی را منزجر میکند، اما قاسملو که از نزدیک شاهد تحولات جنگ بود و افراد مسلح او به سود عراق بعثی علیه ایران میجنگیدند، با تحریف این واقعیت شوم، قربانی، یعنی ایران، را متهم میکرد تا جنایتکار را از مظان اتهام برهاند.
در سند دیگری که قرینهای بر تلاش مذبوحانه قاسملو برای تبرئه عراقِ صدام حسین در کاربرد سلاح شیمیایی در بمباران مردم کرد حلبچه در عراق است، رهبر حزب دموکرات کردستان تا مدتها پس از انتشار خبر بمباران شیمیایی حلبچه، این واقعه را تکذیب میکرد و مدعی بود این اخبار را منتشر میکنند تا «روابط دوستانه ما[حزب دموکرات کردستان] با عراق را خدشهدار کنند.»
متن کامل به همراه تصاویر اسناد
@IranDel_Channel
💢
در یکی از اسناد بسیار مهم منتشر شده از سوی ویکیلیکس مربوط به 16 فوریه 1988 مطابق با ۲۷ بهمن ۱۳۶۶ خورشیدی،گزارشی محرمانه از گفتگوی عبدالرحمن قاسملو رهبر حزب دموکرات کردستان ایران با مأمور اطلاعاتی دولت آمریکا را میخوانیم. مطابق این سند قاسملو چند روز پس از ملاقاتی با صدام حسین، دیداری دارد با مامور اطلاعاتی آمریکا در بغداد و به واسطه او از ایالات متحده درخواست حمایت سیاسی میکند. نکته جالب گفتههای قاسملو آنجاست که به مأمور آمریکایی میگوید حزب چریکی تحت رهبری او پول و اسلحه به اندازه کافی در اختیار دارد چراکه در طی سالهای پیش از آن [یعنی بعد از انقلاب اسلامی و شروع جنگ] به اندازه کافی از ارتش و پاسداران (ایران) اسلحه به غنیمت گرفته است و 12-10 هزار نیروی چریک تحت فرماندهی دارد.
در ادامه درباره منابع مالی خود تصریح میکند که حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی مخارج عمده خود را از راه قاچاق به دست می آورند. بنابراین، وی و چریکهای تحت امر او که سالها تحت حمایت عراق بعثی و شخص صدام حسین قرار داشتند، نه نیاز به حمایت مالی آمریکا دارد نه حمایت تسلیحاتی این کشور.
نکته حیرتانگیز دیگری که در این سند تاریخی به چشم میخورد واکنش قاسملو به پرسش مأمور آمریکایی از او درباره عملیات تعریب و کشتار و ویرانسازی روستاهای کردنشین در عراق توسط حکومت بعث است. این سند مشخصا قید میکند که قاسملو «بدون هیچ احساسی» تایید میکند که اکثر روستاهای کردنشین ویران شدهاند. قاسملو اذعان میکند که عملیات ویرانسازی روستاهای کردنشین در عراق موجب نابودی کامل «شیوه زندگی کشاورزی سنتی» کردهای عراقی میشود. این سخنان قاسملو در حالی است که وی و چریکهای آشوبطلب تحت امر او، همزمان با صدام حسین همکاری استراتژیک داشته و در یک جبهه علیه ایران میجنگیدند. قاسملو طی این گفتگو به مناسبتهای مختلف میکوشد ایران را هم متهم به اعمال خلاف کند، گویی با این اتهامات بتواند ددمنشی و اعمال ضدانسانی رژیم بعث و همکاری خود با صدام را مقداری توجیه کند. برای مثال در ادامه گفتگو درباره کارزار تعریب و ویرانسازی روستاهای کردنشین در عراق، قاسملو میگوید «ایرانیان هم تاکنون ۲۵ روستای در کردستان ایران را ویران کرده» اما بیدرنگ اضافه میکند که این ۲۵ مورد از میان ۷ هزار روستا در کردستان ایران بوده است.
قاسملو که گویی به طریقی به دنبال کاستن از قبح جنایات رژیم بعث است، بلافاصله پس از سخنان بالا ایران را متهم به استفاده سلاح شیمیایی میکند، هرچند اینجا هم خیلی نمیتواند در دروغگویی در برابر مأمور اطلاعاتی آمریکا که طبعا از وقایع مهم جنگ مطلع بوده است، اغراق کرده و اضافه میکند «البته عراق بیشتر از سلاح شیمیایی استفاده میکند»!
قاسملو در دروغی شرمآور میگوید: «یک عادت بد ایرانیان کاربرد سلاح شیمیایی است»، او در شرایطی این دروغ شاخدار را به زبان میآورد که عراق مکرر از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده میکرد. مشخصا از چند ماه پیش از گفتگوی قاسملو با مأمور آمریکایی، عراق از مهرماه ۱۳۶۶ شروع به انجام عملیات بمباران شیمیایی گسترده در مناطق کردنشین شمال عراق و جبهههای جنگ با ایران کرد. «با مهرماه ۶۶ مجموعاً ۱۱ مورد بمباران شیمیایی در روستاهای کردنشین استان سلیمانیه و اربیل عراق، منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ (ماؤوت)، روستای بوالحسن و سرول و جومه، بانه، روستای قره باغ در شمال عراق، روستای کله وش در حومه سردشت، مناطق عملیاتی نصر4 (ارتفاعات ماؤوت )، فتح 7(حلبچه) انجام شده که این حملات عمدتاً با هواپیما صورت گرفته است. در این حملات در مجموع ۹۷ نفر به شهادت رسیدند و حدود ۵۲۰۰ نفر مجروح شدند. در این حملات از عناصر گاز اعصاب و خردل استفاده شده بود. شدیدترین حملات در ۲۷ / ۱/ ۱۳۶۶ در استان سلیمانیه و اربیل عراق و در ۷/ ۴/ ۱۳۶۶ در چهار نقطه حومه سردشت انجام گردید.» شرح فجایعی که عراق با حملات شیمیایی بر سر مردم ایران و کردهای عراق آورد، هر انسان سلیم النفسی را منزجر میکند، اما قاسملو که از نزدیک شاهد تحولات جنگ بود و افراد مسلح او به سود عراق بعثی علیه ایران میجنگیدند، با تحریف این واقعیت شوم، قربانی، یعنی ایران، را متهم میکرد تا جنایتکار را از مظان اتهام برهاند.
در سند دیگری که قرینهای بر تلاش مذبوحانه قاسملو برای تبرئه عراقِ صدام حسین در کاربرد سلاح شیمیایی در بمباران مردم کرد حلبچه در عراق است، رهبر حزب دموکرات کردستان تا مدتها پس از انتشار خبر بمباران شیمیایی حلبچه، این واقعه را تکذیب میکرد و مدعی بود این اخبار را منتشر میکنند تا «روابط دوستانه ما[حزب دموکرات کردستان] با عراق را خدشهدار کنند.»
متن کامل به همراه تصاویر اسناد
@IranDel_Channel
💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سخنان صریحِ «شاپور بختیار» آخرین نخست وزیر محمدرضا شاه پهلوی درباره عبدالرحمان قاسملو، رئیس وقتِ گروهکِ تجزیهطلب و تروریستی حدکا (حزب دموکرات کردستان ایران!)
@IranDel_Channel
💢
@IranDel_Channel
💢
🔴 مروری بر مواضع عبدالرحمن قاسملو در مورد جنایت حلبچه - دیدبان حقوق بشر کردستان ایران
مروری بر مواضع عبدالرحمن قاسملو در مورد جنایت حلبچه - دیدبان حقوق بشر کردستان ایران
حلبچه در ۱۶ مارس ۱۹۸۸ توسط رژیم صدام بمباران شیمیایی شد که بر اثر آن بیش از ۵ هزار غیرنظامی کشته و بیش از ۱۵ هزار نفر نیز رخمی شدند. مدت کوتاهی پس از این بمباران، مسعود بارزانی و جلال طالبانی در برابر دوربینها با صدام دست دادند، که این واکنش منفعلانه، سبب تعجب و حیرت شدید کردها و جهانیان شد. عبدالرحمن قاسملو نیز در آن زمان مشاور دولت صدام بود و حتی به صورت شفاهی نیز این جنایت را محکوم نکرد. منابع خبری و تحقیقی اسناد متعددی را فاش کردهاند که نشان میدهد قاسملو در آن زمان از دولت عراق حقوق میگرفته است. در این یادداشت کوتاه، به مواضع او در خصوص عراق، صدام و جنایات رژیم بعث پرداختهایم...
متن کامل را در مشاهده فوری مطالعه کنید
@IranDel_Channel
💢
via www.ikhrw.com
مروری بر مواضع عبدالرحمن قاسملو در مورد جنایت حلبچه - دیدبان حقوق بشر کردستان ایران
حلبچه در ۱۶ مارس ۱۹۸۸ توسط رژیم صدام بمباران شیمیایی شد که بر اثر آن بیش از ۵ هزار غیرنظامی کشته و بیش از ۱۵ هزار نفر نیز رخمی شدند. مدت کوتاهی پس از این بمباران، مسعود بارزانی و جلال طالبانی در برابر دوربینها با صدام دست دادند، که این واکنش منفعلانه، سبب تعجب و حیرت شدید کردها و جهانیان شد. عبدالرحمن قاسملو نیز در آن زمان مشاور دولت صدام بود و حتی به صورت شفاهی نیز این جنایت را محکوم نکرد. منابع خبری و تحقیقی اسناد متعددی را فاش کردهاند که نشان میدهد قاسملو در آن زمان از دولت عراق حقوق میگرفته است. در این یادداشت کوتاه، به مواضع او در خصوص عراق، صدام و جنایات رژیم بعث پرداختهایم...
متن کامل را در مشاهده فوری مطالعه کنید
@IranDel_Channel
💢
via www.ikhrw.com
Telegraph
مروری بر مواضع عبدالرحمن قاسملو در مورد جنایت حلبچه - دیدبان حقوق بشر کردستان ایران
حلبچه در ۱۶ مارس ۱۹۸۸ توسط رژیم صدام بمباران شیمیایی شد که بر اثر آن بیش از ۵ هزار غیرنظامی کشته و بیش از ۱۵ هزار نفر نیز رخمی شدند. مدت کوتاهی پس از این بمباران، مسعود بارزانی و جلال طالبانی در برابر دوربینها با صدام دست دادند، که این واکنش منفعلانه، سبب…
🔴 #توییت_خوانی
🔴 رشتهتوییتی قابل درنگ دربارهی این پرسش مهم:
چرا باید فکر کرد که هیچ چیز بالاتر از "حقوق بشر" نیست؟
✍️ سید کوهزاد اسماعیلی
@IranDel_Channel
💢
🔴 رشتهتوییتی قابل درنگ دربارهی این پرسش مهم:
چرا باید فکر کرد که هیچ چیز بالاتر از "حقوق بشر" نیست؟
✍️ سید کوهزاد اسماعیلی
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
رشته توییتی از @SEKoohzad
1. سوال را عوض کنید. چرا باید فکر کنیم که هیچ چیز بالاتر از «حقوق بشر» نیست؟ مبنای این اصل از کجا امده؟ اما کمی پیچیدهتر نگاه کنیم. مبنای روابط بین دولت با شهروندان و شهروندان با یکدیگر «حقوق و مسئولیتهای شهروندی» است و نه امر موهومی به نام «حقوق بشر». +
🔴 سفری به قفقاز جنوبی با کتابِ «از بادکوبه و چیزهای دیگر»
شهر بینقاب
✍️ محمد مطلق، دبیر گروه گزارش روزنامه ایران
گزارش منتشر شده در صفحه ۱۸ روزنامه ایران شماره ۴ بهمن ۱۴۰۱ خورشیدی
هدفِ گزارش:
معرفی کتابِ "از بادکوبه و چیزهای دیگر"
(یادداشتهای سفر به جمهوری باکو)
نویسنده: ناصر همرنگ، نویسندهی اردبیلی
🔴 گزارش را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید::
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 سفری به قفقاز جنوبی با کتابِ «از بادکوبه و چیزهای دیگر»
شهر بینقاب
✍️ محمد مطلق، دبیر گروه گزارش روزنامه ایران
گزارش منتشر شده در صفحه ۱۸ روزنامه ایران شماره ۴ بهمن ۱۴۰۱ خورشیدی
هدفِ گزارش:
معرفی کتابِ "از بادکوبه و چیزهای دیگر"
(یادداشتهای سفر به جمهوری باکو)
نویسنده: ناصر همرنگ، نویسندهی اردبیلی
🔴 گزارش را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید::
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 سفری به قفقاز جنوبی با کتابِ «از بادکوبه و چیزهای دیگر» شهر بینقاب ✍️ محمد مطلق، دبیر گروه گزارش روزنامه ایران «آیا این چهره راستین این سرزمین است که به ناگاه از پس خروارها رنگ و لعاب سربرآورده است و اینگونه کرشمه میکند؛ پرمعنا و سحرانگیز؟ و یا هنوز…
🔴 #توییت_خوانی
✍️ #پیمان_عارف، تحلیلگر سیاسی و کارشناس مسائل خاورمیانه
الهام علیاف با اعتماد بنفس کاذبی که بعد از جنگ دوم قرهباغ به دست آورد، در دو سال گذشته به دنبال افزایش تنش با ایران بوده [است.]
رفتار عجیبش در تخلیه سفارت و نیز داستانِ غریبِ خارج کردن همسر یاسین حسینزاده از ایران و وانمود کردن به اینکه او در محلِّ سفارت نگهداری میشود نیز احتمال هدایت طراحی و هدایت روانی یک شهروندِ روانژندِ ایرانی به سمت انجام این حمله از سوی سرویس اطلاعاتی باکو را تقویت میکند!
اما لاتبازی علیاف، پشتیبان دیگری بنام اردوغان در آنکارا دارد که برای انتخاباتش به این لاتبازیها نیاز دارد و در عین حال رسانههایش مملو از ترس از قدرت نظامی ایران است.
با این اوصاف بنظر میرسد با تخلیه سفارت [جمهوری] آذربایجان در تهران باید سطح روابط دیپلماتیکمان را با این خاننشین کاهش داده و سفیرمان را از باکو فرا بخوانیم و سپس با حمایت قاطعانه از تمامیت ارضی ارمنستان و مرز بینالمللی خود با آن، روابط خود با جمهوری آذربایجان را مورد باز تعریف قرار دهیم.
@IranDel_Channel
💢
✍️ #پیمان_عارف، تحلیلگر سیاسی و کارشناس مسائل خاورمیانه
الهام علیاف با اعتماد بنفس کاذبی که بعد از جنگ دوم قرهباغ به دست آورد، در دو سال گذشته به دنبال افزایش تنش با ایران بوده [است.]
رفتار عجیبش در تخلیه سفارت و نیز داستانِ غریبِ خارج کردن همسر یاسین حسینزاده از ایران و وانمود کردن به اینکه او در محلِّ سفارت نگهداری میشود نیز احتمال هدایت طراحی و هدایت روانی یک شهروندِ روانژندِ ایرانی به سمت انجام این حمله از سوی سرویس اطلاعاتی باکو را تقویت میکند!
اما لاتبازی علیاف، پشتیبان دیگری بنام اردوغان در آنکارا دارد که برای انتخاباتش به این لاتبازیها نیاز دارد و در عین حال رسانههایش مملو از ترس از قدرت نظامی ایران است.
با این اوصاف بنظر میرسد با تخلیه سفارت [جمهوری] آذربایجان در تهران باید سطح روابط دیپلماتیکمان را با این خاننشین کاهش داده و سفیرمان را از باکو فرا بخوانیم و سپس با حمایت قاطعانه از تمامیت ارضی ارمنستان و مرز بینالمللی خود با آن، روابط خود با جمهوری آذربایجان را مورد باز تعریف قرار دهیم.
@IranDel_Channel
💢
🔴 جشن سده
✍️ نیما عظیمی فریاد، کنشگر فرهنگی
"جشنِ سده" از باشکوهترین جشنهای فرهنگ زرینِ ایرانزمین در کنار نوروز و مهرگان میباشد. این جشن، هرسال در [شامگاه] دهم بهمن ماه، برگزار و گرامی داشته میشود. این جشن، به سه سبب ویژه، معنا و مفهوم یافته است:
یک) کشف آتش به دست «هئوش چیثره»(هوشنگ) که سببِ شتاب در شکلگیری تمدن شد.
دو) زایش مهر و اندیشه
سه) سپری شدن صد روز از چیرگی فریدون بر ضحّاک
دیدگاههای گوناگونی در چراییِ نامگذاری «سده»، ابراز شده است؛ اما رویِ هماهنگ همهی آنها، «عدد صد» میباشد. زیرا صد روز از آغاز «زمستان بزرگ» یعنی یکم آبان سپری شده است. برابر با گاهشمار کهن، و نوشتهی بُنَد هِشن، بخش ۲۵، بند۷٠؛ یک سال در گاهشمار، ریخت گرفته (متشکل) از دوفصل میباشد: «تابستان» به زمان هفت ماه (از ابتدای فروردین تا ابتدای آبان) و «زمستان» به زمان پنج ماه (از ابتدای آبان تا پایان اسفند) پس، «سده» در دهم بهمن ماه روی میدهد که برابر است با سرآغاز «زمستان کوچک» چلّهی کوچک که هوا آرام آرام، به سوی روشنی و بهار پیش میرود. (نمادی برای ارجمندیِ چیرگی نور و روشنایی بر تاریکی و ظلمت)
جشنها و آیین ایرانزمین که سراسر پند است و زیبایی و مهر، پیوندی ژرف با روان و کردار باشندگانِ سرزمینمان دارند. این آیین، به مثابهی شمعی گرمابخش و مسیرنما میباشد؛ مهر در دل میتابد و اندیشه میپروراند. همچنین برابر با جشن «سده»، صدروز از گرفتارشدن ضحاک میگذشت که بنا به گواه اساطیر ایرانی، مایهی نشاط و شور فراوانی برای ایرانیان شده بود؛ افروختن صد شعلهی آتش به فراخور رهایی صد جوان ایرانی که توسط «فریدون»، آزاد گردیدند.
افروختن آتش، گرامیداشت آن و نیایش، چرخش پیرامون هیزم افروخته، پریدن از روی آن، فراوان جلوه نمودن قوای ایرانی در هنگام جنگ و… از رسوم این جشن میباشد. «آتش» در میان دشتها، بالای تپّهها، کوهها و پشتبامها و جاهای افراشتهی شهر روشن میشود و مقام پاککنندگی و والای آن، ستوده میشود.
«[ابوریحان] بیرونی» زمان جشن سده را یادگار بنیانگذار سلسلهی باشکوه ساسانی، «اردشیر بابکانِ» بزرگ، میداند. آوردهاند: «مسعود غزنوی» نیز در گرامیداشت این جشن، آتشی برپا کرده بود که شعلههای آن از فاصلهی ده فرسنگی نمایان بود.
همچنین در دورهی جدید ایران نیز، اهالی فرهیختهی ادب، قلم به دست گرفته و به پاسداری از فرهنگ زرین ایرانزمین کوشیدهاند؛ برای نمونه، نویسندهی توانمند صحنهی ادبیات ملّی ایران، «صادق هدایت»، در داستان بوف کور، دلبستگی خود به فرهنگ ایرانی را به روشنی و زیبایی، نمایان میسازد. او اهمیت پرداختن به این موضوع مهم را به درستی دریافته، از ویرانیهایی که تُرکان و مغولان در ایران به بار آوردهاند، آزرده است؛ از نابودی آتشکدههای بزرگ و کوچک ایران، یعنی محل برپایی جشنهای ایرانی، همچون نوروز، مهرگان، بهمنگان، «سده» و… به دست تُرکان و مغولان به خشم میآید و در عین حال به دوام فرهنگ والای ایران اشاره دارد؛ به اصفهان که میرسد، به تماشای آتشگاه میرود؛ «صادق هدایت» در آثارش، پرتو ایراندوستی خود را با قدرت، در جان «ایرانزمین» افکنده است. در روزگار کنونی نیز، این جشن بزرگ و بسیار پر اهمیت، در شهرهای گوناگون ایران، برگزار میشود.
«به هر برزنی جشنگاهی سده
همهگرد بر گردش آتشکده
یکی آذری ساخت برزین به نام
که با فرخی بود و با برز و کام»
@IranDel_Channel
💢
✍️ نیما عظیمی فریاد، کنشگر فرهنگی
"جشنِ سده" از باشکوهترین جشنهای فرهنگ زرینِ ایرانزمین در کنار نوروز و مهرگان میباشد. این جشن، هرسال در [شامگاه] دهم بهمن ماه، برگزار و گرامی داشته میشود. این جشن، به سه سبب ویژه، معنا و مفهوم یافته است:
یک) کشف آتش به دست «هئوش چیثره»(هوشنگ) که سببِ شتاب در شکلگیری تمدن شد.
دو) زایش مهر و اندیشه
سه) سپری شدن صد روز از چیرگی فریدون بر ضحّاک
دیدگاههای گوناگونی در چراییِ نامگذاری «سده»، ابراز شده است؛ اما رویِ هماهنگ همهی آنها، «عدد صد» میباشد. زیرا صد روز از آغاز «زمستان بزرگ» یعنی یکم آبان سپری شده است. برابر با گاهشمار کهن، و نوشتهی بُنَد هِشن، بخش ۲۵، بند۷٠؛ یک سال در گاهشمار، ریخت گرفته (متشکل) از دوفصل میباشد: «تابستان» به زمان هفت ماه (از ابتدای فروردین تا ابتدای آبان) و «زمستان» به زمان پنج ماه (از ابتدای آبان تا پایان اسفند) پس، «سده» در دهم بهمن ماه روی میدهد که برابر است با سرآغاز «زمستان کوچک» چلّهی کوچک که هوا آرام آرام، به سوی روشنی و بهار پیش میرود. (نمادی برای ارجمندیِ چیرگی نور و روشنایی بر تاریکی و ظلمت)
جشنها و آیین ایرانزمین که سراسر پند است و زیبایی و مهر، پیوندی ژرف با روان و کردار باشندگانِ سرزمینمان دارند. این آیین، به مثابهی شمعی گرمابخش و مسیرنما میباشد؛ مهر در دل میتابد و اندیشه میپروراند. همچنین برابر با جشن «سده»، صدروز از گرفتارشدن ضحاک میگذشت که بنا به گواه اساطیر ایرانی، مایهی نشاط و شور فراوانی برای ایرانیان شده بود؛ افروختن صد شعلهی آتش به فراخور رهایی صد جوان ایرانی که توسط «فریدون»، آزاد گردیدند.
افروختن آتش، گرامیداشت آن و نیایش، چرخش پیرامون هیزم افروخته، پریدن از روی آن، فراوان جلوه نمودن قوای ایرانی در هنگام جنگ و… از رسوم این جشن میباشد. «آتش» در میان دشتها، بالای تپّهها، کوهها و پشتبامها و جاهای افراشتهی شهر روشن میشود و مقام پاککنندگی و والای آن، ستوده میشود.
«[ابوریحان] بیرونی» زمان جشن سده را یادگار بنیانگذار سلسلهی باشکوه ساسانی، «اردشیر بابکانِ» بزرگ، میداند. آوردهاند: «مسعود غزنوی» نیز در گرامیداشت این جشن، آتشی برپا کرده بود که شعلههای آن از فاصلهی ده فرسنگی نمایان بود.
همچنین در دورهی جدید ایران نیز، اهالی فرهیختهی ادب، قلم به دست گرفته و به پاسداری از فرهنگ زرین ایرانزمین کوشیدهاند؛ برای نمونه، نویسندهی توانمند صحنهی ادبیات ملّی ایران، «صادق هدایت»، در داستان بوف کور، دلبستگی خود به فرهنگ ایرانی را به روشنی و زیبایی، نمایان میسازد. او اهمیت پرداختن به این موضوع مهم را به درستی دریافته، از ویرانیهایی که تُرکان و مغولان در ایران به بار آوردهاند، آزرده است؛ از نابودی آتشکدههای بزرگ و کوچک ایران، یعنی محل برپایی جشنهای ایرانی، همچون نوروز، مهرگان، بهمنگان، «سده» و… به دست تُرکان و مغولان به خشم میآید و در عین حال به دوام فرهنگ والای ایران اشاره دارد؛ به اصفهان که میرسد، به تماشای آتشگاه میرود؛ «صادق هدایت» در آثارش، پرتو ایراندوستی خود را با قدرت، در جان «ایرانزمین» افکنده است. در روزگار کنونی نیز، این جشن بزرگ و بسیار پر اهمیت، در شهرهای گوناگون ایران، برگزار میشود.
«به هر برزنی جشنگاهی سده
همهگرد بر گردش آتشکده
یکی آذری ساخت برزین به نام
که با فرخی بود و با برز و کام»
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
👍1
🔴 دهم بهمن ماه جشن سده، جشن ملی ایرانی، فرخنده و فروزان باد.
✍ یادداشتِ میلاد عظیمی، در بابِ جشن سده
ملکالشعرا بهار، مخالف شاه شدن رضاخان بود. تیغ مخالفان نبرید و رضاخان، شاه ایران شد. در نوروز ۱۳۰۵ [ملکالشعرای] بهار در نخستین مراسمِ سلام نوروزی شاه جدید شرکت کرد و منظومۀ چهار خطابه را خواند؛ شعری بلیغ در مدیح شاه و اندرز به او؛ اندرزهایی که به یک معنا فهرست بالابلند کتابِ آرزوهای بهار برای ایران بود:
قانون، آزادی، فرهنگ، آسایش، صحت، امنیت، رفاه، دفع اجانب.
یکی از آرزوها و خواستههای بهار از شاه تازهنفس، «شادی» بود:
"بهر وطن عیش و خوشی کن درست."
به شاه پیشنهاد کرد برای شاد کردن مردم جشنهای کهن ایرانی را زنده و نو کند. به یادِ شاه آورد که در ایران کهن روزهای ماه اسم داشت. مثلاً شانزدهم هر ماه روزِ مهر بود. وقتی روز مهر در ماه مهر میرسید جشن میگرفتند؛ جشن بزرگ مهرگان که تا مدتها پس از اسلام هم برگزار میشد.
.
بهار از شاهِ نو میخواهد جشنهای کهن را نو و زنده کند تا زندگی مردم ایران در جشن و شادی مستمر و مکرر غوطه بخورد. تا مردم گرد هم بیایند و دست بیفشانند و پای بکوبند و از ته دل بخندند. شاعرِ ایران خوب میدانست تنها مردمی که شاد و امیدوار هستند، میتوانند دست در دست هم دهند به مهر و میهن خویش را کنند آباد.
نو شود اعیاد و رسوم کهن
خلق به هر جشن کنند انجمن
تازه شود جشن خوش مهرگان
آن که شد از غفلت ترک از میان
آتش جشن سده روشن شود
شهر ز بهمنجنه گلشن شود
روز چو با ماه برابر شدی
بودی جشنی و مکرّر شدی
پادشها! عیش وطن عیش تُست
بهر وطن عیش و خوشی کن درست
گوی که اعیاد کهن نو کنند
یاد ز عهد جَم و خسرو کنند
و نمیدانم چرا رضاشاه این کار را نکرد؟
در شاهنامۀ فردوسی «مهر[گان] و نوروز و جشن سده» کنار هم آمده و این معنا دارد. اصلاً کابوس بود که یک روز در ایران «نه نوروز ماند نه جشنِ سده».
.
امیدوارم زنده باشم و روزی را ببینم که مردم ایران مهرگان و سده را جشن میگیرند. جشنی ملی و بزرگ و همگانی. تا هر سال در «سدۀ فرخ روز دهم بهمن ماه» (فرخی) به پیشباز نوروز برویم. تا به قول منوچهری «جشن سده، طلایۀ نوروز و نوبهار» ما باشد. تا در شبهای سرد و تیرۀ زمستان، با خیره شدن در آفاق فرّ و فروغ آتش سده، دلگرم به نوروز و نوبهاری باشیم که خواهد آمد. چون درختی اندر اقصای زمستان که خواب آفتاب و برگ و شکوفه و پرستو میبیند. رؤیای روزِ بهی.
@IranDel_Channel
💢
✍ یادداشتِ میلاد عظیمی، در بابِ جشن سده
ملکالشعرا بهار، مخالف شاه شدن رضاخان بود. تیغ مخالفان نبرید و رضاخان، شاه ایران شد. در نوروز ۱۳۰۵ [ملکالشعرای] بهار در نخستین مراسمِ سلام نوروزی شاه جدید شرکت کرد و منظومۀ چهار خطابه را خواند؛ شعری بلیغ در مدیح شاه و اندرز به او؛ اندرزهایی که به یک معنا فهرست بالابلند کتابِ آرزوهای بهار برای ایران بود:
قانون، آزادی، فرهنگ، آسایش، صحت، امنیت، رفاه، دفع اجانب.
یکی از آرزوها و خواستههای بهار از شاه تازهنفس، «شادی» بود:
"بهر وطن عیش و خوشی کن درست."
به شاه پیشنهاد کرد برای شاد کردن مردم جشنهای کهن ایرانی را زنده و نو کند. به یادِ شاه آورد که در ایران کهن روزهای ماه اسم داشت. مثلاً شانزدهم هر ماه روزِ مهر بود. وقتی روز مهر در ماه مهر میرسید جشن میگرفتند؛ جشن بزرگ مهرگان که تا مدتها پس از اسلام هم برگزار میشد.
.
بهار از شاهِ نو میخواهد جشنهای کهن را نو و زنده کند تا زندگی مردم ایران در جشن و شادی مستمر و مکرر غوطه بخورد. تا مردم گرد هم بیایند و دست بیفشانند و پای بکوبند و از ته دل بخندند. شاعرِ ایران خوب میدانست تنها مردمی که شاد و امیدوار هستند، میتوانند دست در دست هم دهند به مهر و میهن خویش را کنند آباد.
نو شود اعیاد و رسوم کهن
خلق به هر جشن کنند انجمن
تازه شود جشن خوش مهرگان
آن که شد از غفلت ترک از میان
آتش جشن سده روشن شود
شهر ز بهمنجنه گلشن شود
روز چو با ماه برابر شدی
بودی جشنی و مکرّر شدی
پادشها! عیش وطن عیش تُست
بهر وطن عیش و خوشی کن درست
گوی که اعیاد کهن نو کنند
یاد ز عهد جَم و خسرو کنند
و نمیدانم چرا رضاشاه این کار را نکرد؟
در شاهنامۀ فردوسی «مهر[گان] و نوروز و جشن سده» کنار هم آمده و این معنا دارد. اصلاً کابوس بود که یک روز در ایران «نه نوروز ماند نه جشنِ سده».
.
امیدوارم زنده باشم و روزی را ببینم که مردم ایران مهرگان و سده را جشن میگیرند. جشنی ملی و بزرگ و همگانی. تا هر سال در «سدۀ فرخ روز دهم بهمن ماه» (فرخی) به پیشباز نوروز برویم. تا به قول منوچهری «جشن سده، طلایۀ نوروز و نوبهار» ما باشد. تا در شبهای سرد و تیرۀ زمستان، با خیره شدن در آفاق فرّ و فروغ آتش سده، دلگرم به نوروز و نوبهاری باشیم که خواهد آمد. چون درختی اندر اقصای زمستان که خواب آفتاب و برگ و شکوفه و پرستو میبیند. رؤیای روزِ بهی.
@IranDel_Channel
💢
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مستندِ "سلام، من نادر صدیقی"
🔴 این #مستند تلویزیونی، داستانِ زندگی نادر صدیقی، مجری و گویندهی پیشکسوتِ رادیو و تلویزیون ملی ایران است.
🔴 نادر صدیقی، زاده و بزرگ شدهی شهر تبریز، ابتدا در رادیو تبریز و سپس به شهر تهران رفته و در رادیو و تلویزیون ملّی ایران فعالیت میکند و در این مستند به بیان خاطرات خود از دوران فعالیت در رادیو و تلویزیون ملی ایران در دهههای چهل و پنجاه خورشیدی میپردازد.
این مستند را میتوانید از طریق یوتیوب هم تماشا کنید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 این #مستند تلویزیونی، داستانِ زندگی نادر صدیقی، مجری و گویندهی پیشکسوتِ رادیو و تلویزیون ملی ایران است.
🔴 نادر صدیقی، زاده و بزرگ شدهی شهر تبریز، ابتدا در رادیو تبریز و سپس به شهر تهران رفته و در رادیو و تلویزیون ملّی ایران فعالیت میکند و در این مستند به بیان خاطرات خود از دوران فعالیت در رادیو و تلویزیون ملی ایران در دهههای چهل و پنجاه خورشیدی میپردازد.
این مستند را میتوانید از طریق یوتیوب هم تماشا کنید.
@IranDel_Channel
💢
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مصاحبهی فرامرز فروزنده با داریوش همایون
🔴 #داریوش_همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی در دولت جمشید آموزگار و دبیر کلِ حزب رستاخیز ایران بود که در سال ۱۳۸۹ خورشیدی درگُذشت و این مصاحبه قدیمی است.
داریوش همایون تا خطر عمر خود، مخالف رژیمِ جمهوریاسلامی و یک پادشاهیمشروطهخواه و در عین حال یک فرد ایراندوست و ملّی بود.
🔴 پینوشت:
انتشار یک مصاحبه به معنی تأییدِ یک شخص و یا تأيیدِ تمام گفتهها و اندیشههای آن شخص نیست.
@IranDel_Channel
💢
🔴 #داریوش_همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی در دولت جمشید آموزگار و دبیر کلِ حزب رستاخیز ایران بود که در سال ۱۳۸۹ خورشیدی درگُذشت و این مصاحبه قدیمی است.
داریوش همایون تا خطر عمر خود، مخالف رژیمِ جمهوریاسلامی و یک پادشاهیمشروطهخواه و در عین حال یک فرد ایراندوست و ملّی بود.
🔴 پینوشت:
انتشار یک مصاحبه به معنی تأییدِ یک شخص و یا تأيیدِ تمام گفتهها و اندیشههای آن شخص نیست.
@IranDel_Channel
💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 نظر داریوش همایون در مورد تهدیدِ یکپارچکی ملی و تمامیت ارضی ایران:
"اولویت اولِ من، حفظ ایران است."
🔴 #داریوش_همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی در دولت جمشید آموزگار و دبیر کلِ حزب رستاخیز ایران بود که در سال ۱۳۸۹ خورشیدی درگُذشت و این مصاحبه قدیمی است.
داریوش همایون تا خطر عمر خود، مخالف رژیمِ جمهوریاسلامی و یک پادشاهیمشروطهخواه و در عین حال یک فرد ایراندوست و ملّی بود.
🔴 برای تماشای کل مصاحبه (به مدت نود دقیقه) میتوانید به آدرس زیر مراجعه کنید:
👇👇
🎥 مصاحبه کامل
🔴 پینوشت:
انتشار یک مصاحبه به معنی تأییدِ یک شخص و یا تأيیدِ تمام گفتهها و اندیشههای آن شخص نیست.
@IranDel_Channel
💢
"اولویت اولِ من، حفظ ایران است."
🔴 #داریوش_همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی در دولت جمشید آموزگار و دبیر کلِ حزب رستاخیز ایران بود که در سال ۱۳۸۹ خورشیدی درگُذشت و این مصاحبه قدیمی است.
داریوش همایون تا خطر عمر خود، مخالف رژیمِ جمهوریاسلامی و یک پادشاهیمشروطهخواه و در عین حال یک فرد ایراندوست و ملّی بود.
🔴 برای تماشای کل مصاحبه (به مدت نود دقیقه) میتوانید به آدرس زیر مراجعه کنید:
👇👇
🎥 مصاحبه کامل
🔴 پینوشت:
انتشار یک مصاحبه به معنی تأییدِ یک شخص و یا تأيیدِ تمام گفتهها و اندیشههای آن شخص نیست.
@IranDel_Channel
💢
🔴 در تصویر فوق نوشته شده است:
کنسرت مهم
از قرارِ اطلاعی که حاصل نمودهایم، روز جمعه از ساعتِ ۸ به شرکت آقای ابوالحسنخان اقبالآذر که همه در آرزوی شنیدن نغماتِ روحپرور این استاد درجهی اولِ عالم موسیقی و مایهی افتخار اهل ذوق و موسیقی دارند، در صحنهی شیر و خورشید به منفعتِ زلزلهزدگانِ خراسان دایر خواهد بود.
حاضرین این کونسرت، غیر از استفاده از این کونسرتِ مهم فراموش نشدنی برای استخلاصِ برادران وطنی خود از بدبختی زلزله مساعدت خواهد نمود.
پینوشت:
کنسرت زندهباد اقبالآذر به نفع زلزلهزدگان خراسان در خرداد ماه ۱۳۰۸ خورشیدی
در پی زلزلهی مهیب در شیروان استان خراسان شمالی کنونی، که منجر به کشته شدن بیش از ۳۵۰۰ نفر شده بود، زندهیاد ابوالحسنخان اقبالآذر در ۱۷ خرداد ۱۳۰۸ خورشیدی، در سالن شیر و خورشید تبریز به نفعِ زلزلهزدگان کنسرت برگزار میکنند و مردمِ تبریز با حضور در این کنسرت، به زلزلهزدگانِ خراسان کمک کرده بودند.
#ایران_یکدل
@IranDel_Channel
💢
کنسرت مهم
از قرارِ اطلاعی که حاصل نمودهایم، روز جمعه از ساعتِ ۸ به شرکت آقای ابوالحسنخان اقبالآذر که همه در آرزوی شنیدن نغماتِ روحپرور این استاد درجهی اولِ عالم موسیقی و مایهی افتخار اهل ذوق و موسیقی دارند، در صحنهی شیر و خورشید به منفعتِ زلزلهزدگانِ خراسان دایر خواهد بود.
حاضرین این کونسرت، غیر از استفاده از این کونسرتِ مهم فراموش نشدنی برای استخلاصِ برادران وطنی خود از بدبختی زلزله مساعدت خواهد نمود.
پینوشت:
کنسرت زندهباد اقبالآذر به نفع زلزلهزدگان خراسان در خرداد ماه ۱۳۰۸ خورشیدی
در پی زلزلهی مهیب در شیروان استان خراسان شمالی کنونی، که منجر به کشته شدن بیش از ۳۵۰۰ نفر شده بود، زندهیاد ابوالحسنخان اقبالآذر در ۱۷ خرداد ۱۳۰۸ خورشیدی، در سالن شیر و خورشید تبریز به نفعِ زلزلهزدگان کنسرت برگزار میکنند و مردمِ تبریز با حضور در این کنسرت، به زلزلهزدگانِ خراسان کمک کرده بودند.
#ایران_یکدل
@IranDel_Channel
💢
🔴 آذربایجان و هویتِ ملی
✍️ #سجاد_آیدنلو، دکترای زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه ارومیهای
آذربایجان همیشه و در طول تاریخ، یعنی پیش و پس از اسلام بدون استثنا یکی از بخشهای مهم و اصلی و اساسی ایران بوده است. این را هم کتیبههای پیش از اسلام و بهویژه دورۀ ساسانیان به ما میگوید و هم متون تاریخی.
آذربایجان همیشه جزء واحد جغرافیاییای بهنام ایران بوده است. حالا اگر تاریخ، دین و آداب و رسوم را در نظر بگیریم، با تفاوتهای مختصری که ویژگی هر منطقه است، در آذربایجان هم همان بوده که در سایر مناطق ایران. نوروز بهعنوان یک جشن ایرانی همواره در آذربایجان بوده، دین اسلام و تشیع و در مقاطعی تسنن در آذربایجان بوده.
حالا بگذارید رابطۀ آذربایجان و شاهنامه را عرض کنم.
در سالهای اخیر برخی از بزرگواران از تعبیر هویتطلب و هویتطلبی در آذربایجان حرف میزنند. باید عرض کنم مسئلۀ شخصی و احساسی نیست و ما داریم یک بحث علمی میکنیم و از این منظر باید عرض کنم که بخشی از هویّت ما آذربایجانیان در شاهنامۀ فردوسی است، بیهیچ تردیدی. تکرار میکنم عرض بنده یک صحبت علمی است و نه احساسی. ممکن است این گزارۀ من را برخی نپسندند، من برای آن عقیدۀ شخصی احترام قائلم اما پسند و ناپسند و سلیقۀ شخصی، به هیچ وجه در مسلّمات و واقعیات تأثیری نخواهد داشت. ما براساس اسناد صحبت میکنیم. چرا بنده میگویم بخشی از هویت آذربایجان؟ برای اینکه متن شاهنامه را اگر ملاحظه فرمایید آذربایجان دقیقاً با همین جغرافیای امروز بهعنوان «آذرآبادگان» در شاهنامه آمده و به بخشهایی از آن هم مثل دریاچۀ چیچست یا دریاچۀ ارومیه، آذرگشسب یا اردبیل اشاره شده و البته بسیار هم با تقدیس و احترام. آذربایجان در شاهنامه پایتخت معنوی و دوم ایران است و جایگاه بسیار مقدسی دارد و همچنین از نظر داستانی هم بسیار مهم است.
فردوسی به صراحت از زبان رستم با صفت آذری از آذربایجانیان حرف زده. آذری یعنی اهل آذربایجان و این واژه هیچ گونه دلالت نژادی ندارد. از من میپرسند شما آذری هستی؟ میگویم اگر منظورتان این است که بنده آذربایجانی هستم بله ولی اگر میخواهید بگویید من نژاد دیگری دارم خیر. همۀ ما آذربایجانیان ایرانی هستیم. به هرحال رستم فرخزاد وقتی اعراب به ایران حمله میکنند به برادرش میگوید خانواده و اموال را بردار و به آذربایجان ببر که محل امنی است:
«همی تاز تا آذرآبادگان
به جای بزرگان و آزادگان»
من از دوستانی که به شاهنامه نقد دارند و من برای آنها بسیار احترام قائلم میخواهم فقط به همین بیت فکر کنند.
منبع:
روزنامهٔ ایران، چهارشنبه، ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
@IranDel_Channel
💢
✍️ #سجاد_آیدنلو، دکترای زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه ارومیهای
آذربایجان همیشه و در طول تاریخ، یعنی پیش و پس از اسلام بدون استثنا یکی از بخشهای مهم و اصلی و اساسی ایران بوده است. این را هم کتیبههای پیش از اسلام و بهویژه دورۀ ساسانیان به ما میگوید و هم متون تاریخی.
آذربایجان همیشه جزء واحد جغرافیاییای بهنام ایران بوده است. حالا اگر تاریخ، دین و آداب و رسوم را در نظر بگیریم، با تفاوتهای مختصری که ویژگی هر منطقه است، در آذربایجان هم همان بوده که در سایر مناطق ایران. نوروز بهعنوان یک جشن ایرانی همواره در آذربایجان بوده، دین اسلام و تشیع و در مقاطعی تسنن در آذربایجان بوده.
حالا بگذارید رابطۀ آذربایجان و شاهنامه را عرض کنم.
در سالهای اخیر برخی از بزرگواران از تعبیر هویتطلب و هویتطلبی در آذربایجان حرف میزنند. باید عرض کنم مسئلۀ شخصی و احساسی نیست و ما داریم یک بحث علمی میکنیم و از این منظر باید عرض کنم که بخشی از هویّت ما آذربایجانیان در شاهنامۀ فردوسی است، بیهیچ تردیدی. تکرار میکنم عرض بنده یک صحبت علمی است و نه احساسی. ممکن است این گزارۀ من را برخی نپسندند، من برای آن عقیدۀ شخصی احترام قائلم اما پسند و ناپسند و سلیقۀ شخصی، به هیچ وجه در مسلّمات و واقعیات تأثیری نخواهد داشت. ما براساس اسناد صحبت میکنیم. چرا بنده میگویم بخشی از هویت آذربایجان؟ برای اینکه متن شاهنامه را اگر ملاحظه فرمایید آذربایجان دقیقاً با همین جغرافیای امروز بهعنوان «آذرآبادگان» در شاهنامه آمده و به بخشهایی از آن هم مثل دریاچۀ چیچست یا دریاچۀ ارومیه، آذرگشسب یا اردبیل اشاره شده و البته بسیار هم با تقدیس و احترام. آذربایجان در شاهنامه پایتخت معنوی و دوم ایران است و جایگاه بسیار مقدسی دارد و همچنین از نظر داستانی هم بسیار مهم است.
فردوسی به صراحت از زبان رستم با صفت آذری از آذربایجانیان حرف زده. آذری یعنی اهل آذربایجان و این واژه هیچ گونه دلالت نژادی ندارد. از من میپرسند شما آذری هستی؟ میگویم اگر منظورتان این است که بنده آذربایجانی هستم بله ولی اگر میخواهید بگویید من نژاد دیگری دارم خیر. همۀ ما آذربایجانیان ایرانی هستیم. به هرحال رستم فرخزاد وقتی اعراب به ایران حمله میکنند به برادرش میگوید خانواده و اموال را بردار و به آذربایجان ببر که محل امنی است:
«همی تاز تا آذرآبادگان
به جای بزرگان و آزادگان»
من از دوستانی که به شاهنامه نقد دارند و من برای آنها بسیار احترام قائلم میخواهم فقط به همین بیت فکر کنند.
منبع:
روزنامهٔ ایران، چهارشنبه، ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
@IranDel_Channel
💢
Audio
🎙 عنوان سخنرانی: خشونتپرهیزی اجتماعی
سخنران: فرهاد میثمی
این سخنرانی حدود پنج سال پیش در دانشگاه اصفهان ایراد شده است. گفتنی است که از چند ماه پس از این سخنان تا به امروز، فرهاد میثمی بدون هیچگونه مرخصی در زندان است.
در این لینک میتوانید به صورت تصویری این سخنرانی را ببینید.
@IranDel_Channel
💢
سخنران: فرهاد میثمی
این سخنرانی حدود پنج سال پیش در دانشگاه اصفهان ایراد شده است. گفتنی است که از چند ماه پس از این سخنان تا به امروز، فرهاد میثمی بدون هیچگونه مرخصی در زندان است.
در این لینک میتوانید به صورت تصویری این سخنرانی را ببینید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 گروهی از کنشگران سیاسی ایران در نامهای از اقدام اتحادیه اروپا درصدور قطعنامهای برای قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا انتقاد کردهاند.
آنها این مساله را مصداق بارزِ "دخالت قدرتهای خارجی در امور داخلی ایران خواندهاند."
بسیاری از رسانهها این نامه را با عنوان «بیانیه اصلاحطلبان داخل و خارج کشور» منتشر کردهاند، اما #پیمان_عارف، تحلیلگر سیاسی ساکن بریتانیا از امضاکنندگان آن بیانیه، نه این بیانیه را از نظرِ ترکیبی، بیانیه اصلاحطلبان میداند و نه آن را حمایت از سپاه پاسداران. در مقابل فرنگیس بیات، پژوهشگر علوم سیاسی و از افرادی که به تازگی در نشستی در همینباره در مقر پارلمان اروپا در بروکسل حضور داشته با اشاره به امضای افراد به گفته او خوشنام ملی - مذهبی بر پای این بیانیه، آنها را به چشم بستن بر واقعیت سپاه پاسداران و همراهی با آنچه یک گفتار منحرف شوونیستی مینامد، متهم میکند.
🎙 گفتگوی محمد ضرغامی را با دو میهمان برنامه، میتوانید در تارنمای رادیو فردا بشنوید.
✍️ متن بیانیه در تارنمای زیتون منتشر شده است.
@IranDel_Channel
💢
آنها این مساله را مصداق بارزِ "دخالت قدرتهای خارجی در امور داخلی ایران خواندهاند."
بسیاری از رسانهها این نامه را با عنوان «بیانیه اصلاحطلبان داخل و خارج کشور» منتشر کردهاند، اما #پیمان_عارف، تحلیلگر سیاسی ساکن بریتانیا از امضاکنندگان آن بیانیه، نه این بیانیه را از نظرِ ترکیبی، بیانیه اصلاحطلبان میداند و نه آن را حمایت از سپاه پاسداران. در مقابل فرنگیس بیات، پژوهشگر علوم سیاسی و از افرادی که به تازگی در نشستی در همینباره در مقر پارلمان اروپا در بروکسل حضور داشته با اشاره به امضای افراد به گفته او خوشنام ملی - مذهبی بر پای این بیانیه، آنها را به چشم بستن بر واقعیت سپاه پاسداران و همراهی با آنچه یک گفتار منحرف شوونیستی مینامد، متهم میکند.
🎙 گفتگوی محمد ضرغامی را با دو میهمان برنامه، میتوانید در تارنمای رادیو فردا بشنوید.
✍️ متن بیانیه در تارنمای زیتون منتشر شده است.
@IranDel_Channel
💢
👍1
🔴 اوکراینیزه کردن ایران
✍️ اکبر مختاری، کارشناسیارشد روابط بینالملل
♦️در ساختار آنارشیک نظام بینالملل همه دولتها میکوشند به بیشینهسازی قدرت خویش بپردازند چراکه در تئوریهای روابط بینالملل افزونی قدرت برای افزایش امنیت از اولویت بالایی برخوردار است.
♦️با توجه به چنین نگرانی امنیتی، نزدیک به یک سال پیش روسیه بهدلیل هراس از عضویت رسمی اوکراین در ناتو، دست به حمله پیشدستانه به اوکراین زد. نبردی که جهان غرب تا یک هفته قبل از انجامش در مورد آن تردید جدی داشت.
♦️چند هفته پیش از حمله روسیه به اوکراین مذاکرات برجام بهطرز خوشبینانهای در حال انجام بود و دائماً «اولیانوف» نماینده روسیه در مذاکرات برجام در وین از قریبالوقوع بودن توافق سخن میگفت. با وقوع جنگ اوکراین دیگر از سخنرانیهای اولیانوف با آن سیگار برگ معروف بر دهانش در مورد مذاکرات وین خبری نبود چراکه او دیگر برایش برجام در اولویت نبود و حالا باید به بقا و سپس پیروزی روسیه در جنگ میاندیشید.
♦️آشکارسازی فروش پهپادهای ایرانی به روسها توسط اوکراین و تائید غیرحرفهای ایران سببساز تحریمهای بیشتر ایران و روسیه شد. روسیه در این جنگ بهدنبال یک دولت شریک میگشت؛ شریکی که با پیوستنش به روسیه نهتنها از بار افکار عمومی نسبت به اقدامات نظامی خود در اوکراین کمی میکاست بلکه توافقی بهنام برجام نیز هرچه بیشتر بهسمت فروپاشی حرکت میکرد. توافقی که میتوانست هم به ایران جان تازهای دهد و هم از ارزش استراتژیک نفت و گاز روسیه بهعنوان یک «کارت بازی» برای پیروزی و مقابله با غرب بکاهد.
♦️سرنوشتی که با مرگ برجام اقتصاد ایران را به فروپاشی کامل نزدیک و خطر جنگ را بر سر ایران تقویت کرده است و اینجاست که باید گفت روسیه نهتنها اوکراین را تبدیل به ویرانه کرده است بلکه میرود که ایران را نیز با سنگاندازی و شکست توافق، «اوکراینیزه» کند؛ رویدادی که اگر هرچه دیرتر دَرکَش کنیم زودتر رخ خواهد داد.
@IranDel_Channel
💢
✍️ اکبر مختاری، کارشناسیارشد روابط بینالملل
♦️در ساختار آنارشیک نظام بینالملل همه دولتها میکوشند به بیشینهسازی قدرت خویش بپردازند چراکه در تئوریهای روابط بینالملل افزونی قدرت برای افزایش امنیت از اولویت بالایی برخوردار است.
♦️با توجه به چنین نگرانی امنیتی، نزدیک به یک سال پیش روسیه بهدلیل هراس از عضویت رسمی اوکراین در ناتو، دست به حمله پیشدستانه به اوکراین زد. نبردی که جهان غرب تا یک هفته قبل از انجامش در مورد آن تردید جدی داشت.
♦️چند هفته پیش از حمله روسیه به اوکراین مذاکرات برجام بهطرز خوشبینانهای در حال انجام بود و دائماً «اولیانوف» نماینده روسیه در مذاکرات برجام در وین از قریبالوقوع بودن توافق سخن میگفت. با وقوع جنگ اوکراین دیگر از سخنرانیهای اولیانوف با آن سیگار برگ معروف بر دهانش در مورد مذاکرات وین خبری نبود چراکه او دیگر برایش برجام در اولویت نبود و حالا باید به بقا و سپس پیروزی روسیه در جنگ میاندیشید.
♦️آشکارسازی فروش پهپادهای ایرانی به روسها توسط اوکراین و تائید غیرحرفهای ایران سببساز تحریمهای بیشتر ایران و روسیه شد. روسیه در این جنگ بهدنبال یک دولت شریک میگشت؛ شریکی که با پیوستنش به روسیه نهتنها از بار افکار عمومی نسبت به اقدامات نظامی خود در اوکراین کمی میکاست بلکه توافقی بهنام برجام نیز هرچه بیشتر بهسمت فروپاشی حرکت میکرد. توافقی که میتوانست هم به ایران جان تازهای دهد و هم از ارزش استراتژیک نفت و گاز روسیه بهعنوان یک «کارت بازی» برای پیروزی و مقابله با غرب بکاهد.
♦️سرنوشتی که با مرگ برجام اقتصاد ایران را به فروپاشی کامل نزدیک و خطر جنگ را بر سر ایران تقویت کرده است و اینجاست که باید گفت روسیه نهتنها اوکراین را تبدیل به ویرانه کرده است بلکه میرود که ایران را نیز با سنگاندازی و شکست توافق، «اوکراینیزه» کند؛ رویدادی که اگر هرچه دیرتر دَرکَش کنیم زودتر رخ خواهد داد.
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
اوکراینیزه کردن ایران
اکبر مختاری کارشناس ارشد روابط بینالملل در ساختار آنارشیک نظام بینالملل همه دولتها میکوشند به بیشینهسازی قدرت خویش بپردازند چراکه در تئوریهای روابط بینالملل افزونی قدرت برای افزایش امنیت از اولویت بالایی برخوردار است.با توجه به چنین نگرانی امنیتی،…
🔴 #توییت_خوانی
🔴 رشتهتوییتی قابل درنگ در پاسخ به این پرسش که آیا اینترنشنال یک رسانهی سالمی است؟
@IranDel_Channel
💢
🔴 رشتهتوییتی قابل درنگ در پاسخ به این پرسش که آیا اینترنشنال یک رسانهی سالمی است؟
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
رشته توییتی از @sepidehia
1. چرا شبکه اینترنشنال رسانه سالمی نیست؟ رشته توییت: گردآوری کارها/فعالیت های کارکنان و رسانه ای به نام #ایران_اینترنشنال 🔻 2. شلر حقانی فر کسی که فاصله زیادی رو بین خودمختاری با تجزیه طلبی میدونه زمانی توی شبکه NEWROZ TV (شبکه حزب کارگران کرد/مارکسیست) به…
🔴 به بهانهی درگذشتِ جناب کریمیمراغهای، شاعر نامدار از خطهی آذربایجان
🔴 نگاهی به سفرنامهی منظوم کریمی مراغهای به شهر باکو
▫️«سفرنامه باکو» یا «باکو سفرنامهسی» بازتاب سفر استاد کریمی مراغهای به باکو میباشد. هنگامی که نگاه شاعر در آن سوی مرز به جلفای نخجوان میافتد آه از نهادش برمیآید و از اینکه با انعقاد عهدنامههای شومِ گلستان و ترکمنچای، بخشی از خاک پاک ایران تجزیه شده است اشکش روان میشود:
او تایین جلفاسینا دوشدی گؤزوم
بولمورو هئچ نه حالا قالدیم اؤزوم
و با اشاره به عهدنامهی گلستان میگوید:
ای آنکه آتش را بر ابراهیم گلستان کردی و درد مظلومان را درمان میکنی بار دیگر سرزمین را که از وطنم جدا کردهاند، به وطنم بازگردان ..
دئدیم ای ناری گلستان ائلیین
درد مظلوملارا درمان ائلیین
لطف ائله روحومی قئیتر بدنه
آیریلان توپراقی قئیتر وطنه ...
و سپس در لابلای ابیات سفرنامه از وضعیت عمومی نخجوان و باکو، نحوهی رفتار مقامات و شاعران آنها سخن میگوید و از بلاهایی که روسیه و ترکیه بر سر مردم آن سامان آوردهاند، پرده برمیدارد و به مسایل مهم فرهنگی و مذهبی و رواج فساد در آن منطقه اشاره میکند. شاعر چندان از وضعیت فرهنگی باکو دل آزرده است که میگوید باکو زندان مؤمن و بهشت اهل فساد است:
الغرض مؤمنه زنداندی باکی
عیاشا روضه رضواندی باکی ...
هنگامی که سفر پایان میپذیرد و شاعر و یارانش وارد ایران میشوند، بر خاک پاک میهن بوسه میزنند و پرچم سه رنگ ایران را بر روی دیده میمالند:
دوشوب اؤپدوک وطنین توپراقینی
یوزه چکدیک او گؤزا بایراغینی
(به نقل از صفحهی آذرپژوه)
پینوشت:
جناب کریمیمراغهای، شاعر و طنزپردازِ آذری، روز نوزده بهمن ۱۴۰۱ خورشیدی، بدرود حیات گفتند.
@IranDel_Channel
💢
🔴 نگاهی به سفرنامهی منظوم کریمی مراغهای به شهر باکو
▫️«سفرنامه باکو» یا «باکو سفرنامهسی» بازتاب سفر استاد کریمی مراغهای به باکو میباشد. هنگامی که نگاه شاعر در آن سوی مرز به جلفای نخجوان میافتد آه از نهادش برمیآید و از اینکه با انعقاد عهدنامههای شومِ گلستان و ترکمنچای، بخشی از خاک پاک ایران تجزیه شده است اشکش روان میشود:
او تایین جلفاسینا دوشدی گؤزوم
بولمورو هئچ نه حالا قالدیم اؤزوم
و با اشاره به عهدنامهی گلستان میگوید:
ای آنکه آتش را بر ابراهیم گلستان کردی و درد مظلومان را درمان میکنی بار دیگر سرزمین را که از وطنم جدا کردهاند، به وطنم بازگردان ..
دئدیم ای ناری گلستان ائلیین
درد مظلوملارا درمان ائلیین
لطف ائله روحومی قئیتر بدنه
آیریلان توپراقی قئیتر وطنه ...
و سپس در لابلای ابیات سفرنامه از وضعیت عمومی نخجوان و باکو، نحوهی رفتار مقامات و شاعران آنها سخن میگوید و از بلاهایی که روسیه و ترکیه بر سر مردم آن سامان آوردهاند، پرده برمیدارد و به مسایل مهم فرهنگی و مذهبی و رواج فساد در آن منطقه اشاره میکند. شاعر چندان از وضعیت فرهنگی باکو دل آزرده است که میگوید باکو زندان مؤمن و بهشت اهل فساد است:
الغرض مؤمنه زنداندی باکی
عیاشا روضه رضواندی باکی ...
هنگامی که سفر پایان میپذیرد و شاعر و یارانش وارد ایران میشوند، بر خاک پاک میهن بوسه میزنند و پرچم سه رنگ ایران را بر روی دیده میمالند:
دوشوب اؤپدوک وطنین توپراقینی
یوزه چکدیک او گؤزا بایراغینی
(به نقل از صفحهی آذرپژوه)
پینوشت:
جناب کریمیمراغهای، شاعر و طنزپردازِ آذری، روز نوزده بهمن ۱۴۰۱ خورشیدی، بدرود حیات گفتند.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎