ایران‌دل | IranDel
3.74K subscribers
1.24K photos
974 videos
41 files
2.02K links
همه عالم تن است و ایران‌ دل ❤️

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
Download Telegram

🔴 «اسطورۀ مصدق»

✍️ مهدی تدینی، تاریخ‌پژوه

هفتاد سال از سرنگونی مصدق گذشت. مصدق گذشته‌ای است که سپری نمی‌شود؛ نه‌تنها سپری نمی‌شود، با ما می‌آید. هزار نکتۀ باریک‌تر از مو اینجاست و حتی انتخاب موضوع دربارۀ ۲۸ مرداد دشوار است. داغ‌ترین پرسش دربارۀ ۲۸ مرداد این است که آیا سرنگونی مصدق «برکناری» بود یا «کودتا». نظرم دربارۀ این پرسش را فراخور روند بحث در انتهای نوشتار خواهم گفت، اما دست‌کم می‌خواهم در ابتدا به تناقضی اشاره کنم که در تاریخ‌نگاری جمهوری اسلامی دربارۀ «کودتا» وجود دارد. در فراز و فرود مصدق و نهضت ملی، تنها جناحی که مورد تأیید تاریخ‌نگاری جمهوری اسلامی است، آیت‌الله کاشانی است. از قضا آقای کاشانی از معدود کسانی بود که هرگز اعتقادی به کودتا نداشت و اگر مصاحبه‌های او پس از ۲۸ مرداد را ببینید، به هر نگرشی برمی‌خورید مگر کودتا. البته نیازی به یادآوری نیست که آقای کاشانی فقط یکی از متحدان و همرزمان نهضت ملی بود که از مصدق فاصله گرفته بود.

نکتۀ پیش‌درآمد دوم هم اینکه از دیگر سو هواداران مصدق همۀ افرادی را که زمانی همرزم مصدق بودند و بعد از او فاصله گرفتند، به انواع بهتان‌ها ــ از نوکری اجنبی تا نوچگی برای استبداد ــ می‌‌نوازند. اما این رویکرد هم غیرمنصفانه است و هم خودزنی است. یعنی بخش عمدۀ هستۀ مرکزی جبهۀ ملی از عناصر خودفروخته تشکیل شده بود؟ از کاشانی و حائری‌زاده و قنات‌آبادی تا مکی و بقایی. وقتی رهبر یک نهضت ملی نزدیک‌ترین کسانش را نمی‌تواند حفظ کند و به دشمن خود بدل می‌کند، چگونه می‌خواهد با مخالفانش در چارچوبی دموکراتیک به توافق رسد؟ ــ با اینکه حاضرم بپذیرم آن دوستانی که دشمن شدند، خود ممکن بود در مواردی خودخواهانه و سهم‌خواهانه عمل کرده باشند.

اما می‌خواهم بحث را محدود کنم به «انگارۀ مصدق»؛ یعنی اسطوره‌ای که از او در تاریخ معاصر شکل گرفت. سکۀ اسطوره‌ای مصدق دو رو دارد: یکی استعمارستیزی مصدق و دیگری استبدادستیزی مصدق؛ یعنی مصدق را اول به دلیل مبارزه با استعمار و ملی کردن نفت و دوم به دلیل مبارزه با استبداد چهره‌ای منحصربه‌فرد می‌دانند. روی اول این سکه را تا حدی به لحاظ روان‌شناختی می‌توان پذیرفت. مصدق با روش و منش سازش‌ناپذیر خود در مسئلۀ نفت شوری در نسل جوان ایجاد کرد. می‌توان دربارۀ اینکه چه روش و منش دیگری در مناقشه سر نفت می‌شد داشت بحث کرد، اما واقعیت این است که هدف مصدق فراتر از نفت بود و می‌خواست «مجاری نفوذ بریتانیا در ایران را مسدود کند».

همین رویکرد رادیکال باعث شد شوری عظیم هم در ایران و هم در کشورهای همتای ایران پدید آید. این شور چنان بود که یک رانندۀ تاکسیِ ایرلندی در نیویورک وقتی می‌فهمید مسافرش ایرانی است، ذوق می‌کرد از او پول نمی‌گرفت، چون فکر می‌کرد مصدقِ ایرانی شاخ بریتانیا را شکسته است. وقتی این «شور» تا دل ایرلندی‌های نیویورک می‌رود، دربارۀ نسل جوانی که ده سال پیش از آن وطنشان را زیر اشغال خارجی می‌دیدند، چه انتظاری می‌توان داشت؟ آری؛ ما امروز غایت این شور را دیده‌ایم، اما از مردمِ بی‌تجربه نمی‌‏توان انتظار داشت نگاهی ایدئولوژی‌پژوهانه و آینده‌نگرانه داشته باشند. ما جامعۀ ایرانِ ۳۲ را درک نمی‌کنیم و جامعۀ ایرانِ ۳۲ ما را نمی‌فهمد. حتی در میان دولتمردان باسواد و باتجربه، شخصیت‌های مآل‌اندیشی مانند فروغی انگشت‌شمار بودند، چه رسد به نسل جوانی که تازه خود را در کورۀ ناسیونالیسم و سوسیالیسم انداخته بود.

بنابراین، فارغ از اینکه نگرش امروز ما چیست، اگر شخصیت‌ها را در بافت تاریخی‌شان ببینیم، مصدق در دورۀ بیداری توده‌ها ظهور کرد و آرمان توده‌ همان چیزی بود که مصدق می‌گفت و شوری که به او نسبت می‌دهند، واقعیتی تاریخی است ــ هر چند به لحاظ سیاست‌شناسی و ایدئولوژی‌پژوهی بتوان آن را نقد کرد. پس یک روی مدالِ اسطورۀ مصدق را به لحاظ واقعیت تاریخی می‌توان پذیرفت.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍12👎5
💚
🤍
❤️

🔴 شهروندان ایرانی که دغدغه‌ی ایران دارند، به کانالِ تلگرامی "ایران‌دل" دعوت‌اند.

نام این کانال‌، از بیت معروفِ حکیم نظامی‌ گنجه‌ای، الهام گرفته شده است:
همه عالم تَن است و ایران‌دل
نیست گوینده،‌ زین قیاس خجل


🔴 بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک فایل صوتی در کانالِ ایران‌دل به معنی تایید کل محتوای ارسالی و تمام مواضعِ صاحبِ آن محتوا (نویسنده و سخنران و توییت‌زننده) نیست و صرفاً هدف بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه پیرامونِ تاریخ، فرهنگ، ادبیات، اندیشه‌ی ایرانی و مسائل روز ایران است.

لطفاً به کانالِ تلگرامی ایران‌دل پیوسته و دوستان خود را بدین کانال دعوت کنید و این پیام را در گروه‌های مختلف تلگرامی به اشتراک بگذارید.

لطفاً اعلان‌های کانال (notification) را فعال نگه دارید و بعد مطالعه‌ی فرسته‌ها (پست‌ها) چنانچه فرسته‌ای را سودمند ارزیابی کردید، آن فرسته را به کانال تلگرامی خود، گروه‌های مختلف تلگرامی و دوستانِ علاقمندتان ارسال کنید.


از همراهی شما مخاطبانِ گرامی سپاسگزاریم.


https://t.me/IranDel_Channel


@IranDel_Channel

💢
👍10

🔴 احسان هوشمند: ایران کشوری کثیرالمله نیست.

[گزارشی از نشست فصلی حزب اتحاد ملت ایرانِ استان آذربایجان‌شرقی با بررسی موضوع مسائل اقوام در ایران]

✍️ امیرحسین جهانی

نشست فصلی حزب اتحاد ملت ایران استان آذربایجان‌شرقی با بررسی موضوع مسائل اقوام در ایران با حضور جمعی از اعضای حزب و گروهی از فعالان سیاسی استان با سخنرانی احسان هوشمند، پژوهشگر اقوام ایرانی و باقر صدری‌نیا، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز برگزار شد.

در ابتدای برنامه، محمد تیموری از اعضای حزب اتحاد ملت ایران در استان ضمن اشاره به نقش احزاب در ایجاد بستر ارتباط و گفت‌وگو بین گروه‌های مختلف اجتماعی برای تبادل آرا و اندیشه‌ها رویکرد گفت‌وگو را به عنوان اصل انسانی مفاهمه اثربخش واجد ارزش اساسی برای تکامل و تعالی انسان دانست. او مسائل اقوام را از جنبه‌های مختلف محیط‌زیستی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، تاریخی، جغرافیایی، امنیت و به ویژه توسعه جزء مسائل مهم و مطرح جامعه ایرانی دانست که جای انجام گفت‌وگو، پژوهش و پیگیری‌های جدی دارد.

[در ادامه‌ی برنامه] دکتر باقر صدری‌نیا با بیان ملاحظاتی پیرامون مسائل اقوام به سیر تاریخی شکل‌گیری پان‌ترکیسم پرداخت و گفت: بحث اقوام در ایران از یک بحث تاریخی و علمی خارج شده و تحت تأثیر اغراض سیاسی و ایدئولوژیک قرار گرفته است. من امروز اینجا دریافت‌های علمی خودم را بیان می‌کنم. این موضوع با مسائل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی آمیخته شده که با فوران تعصب مانع حقیقت‌پژوهی شده است. صدری‌نیا افزود: مانع دیگرِ گفت‌وگوی سازنده، ضعف مطالعه است به ویژه آنکه گروهی منحصر در منابع مور علاقه خود شده‌اند. من در عین عدم همدلی با تمرکزگرایی یعنی همه ایرانیان باید در سرنوشت خود مشارکت کنند‌، معتقدم فدرالیسم با بافت جمعیتی ایران سازگار نیست. در اداره کشور اصل اساسی باید همزیستی مسالمت‌آمیز باشد. فدرالیسم با واقعیت ایران و درهم‌تنیدگی طیف‌های مختلف نمی‌خواند و امکان نظام فدرالی را در ایران نمی‌دهد. باید تلاش کنیم زمینه‌های بالکانیزه‌شدن را از بین ببریم تا مردم با یکدیگر درگیر نشوند و برادرکشی اتفاق نیفتد. این مهم است که ایران را به صربستان تبدیل نکنیم. گاهی نوعی ادبیات نفرت‌پراکنانه و نوع برخوردها به گونه‌ای است که آدمی احساس بیم می‌کند. باید به خود تلنگری بزنیم، بیندیشیم و دنبال حقایق باشیم. آزادی، عدالت و وحدت سرزمینی برای من اصالت دارد. ما باید تاریخ را بدانیم و بخوانیم. من بارها به هواداران فرقه و جریانات قومی گفتم که یک بار برای همیشه مطالب و مدارک مربوطه را که از فرقه وجود دارد، بخوانید و به جمع‌بندی برسید. با شعاردادن صرف نمی‌شود کاری کرد، ناگزیر تاریخ تکرار خواهد شد. چاره‌ای جز دانستن تاریخ دویست سال اخیر نداریم. من خودم ناچار شدم جنبش خیابانی، قیام لاهوتی و فرقه دموکرات را بخوانم؛ البته فرقه دموکرات پیشه‌وری از جنس جنبش خیابانی و لاهوتی نیست و کاملاً تبار متفاوتی دارد.


🔴 دنباله‌ی گزارش را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍17
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 و تاریخ، همیشه قربانی سیاست است!

نام تاریخی و اصیل دریای جنوب ایران «خلیج فارس» (شاخآب پارس) است ؛ اما سال‌هاست کشورهای عرب حاشیه‌ی جنوبی آن دریا، بعلت اختلافات سیاسی با جمهوری‌ اسلامی ایران، از بکار بردن نام درست و تاریخی خلیج فارس خودداری می‌کنند! حال می‌بینیم که بخاطر کمی نرمش و آشتی سیاسی «دست از گلوی تاریخ برداشته» و به حقایق تاریخی دست‌کم در ظاهر، احترام می‌گذارند! و اینجاست که باید گفت: تاریخ قربانی سیاست می‌شود...


(اقتباس از کانال ایران‌زمین)


@IranDel_Channel

💢
👍15
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

🎥 خلیل اینالجیک، مورخ ترکیه‌ای:
منشأ خاندان عثمانی مشخص نیست.

عثمانی‌ها در برابر شاهرخ تیموری، از نظر تباری احساس حقارت کردند، برای همین تصمیم گرفتند برای خود سابقه‌ی تباری بتراشند در حالیکه در واقعیت معلوم نبود چه تباری داشتند.
یکی از مورخان وقت به نام یازیجی‌زاده تصمیم گرفت، عثمانی‌ها را به «اوغوزخان» و قبیله «قایی/کایی» وصل کند. به این ترتیب بود که افسانه نسبت عثمانی با قایی‌ها پدید آمد.


@IranDel_Channel

💢
👍16👎1

🔴 #اطلاع_رسانی و #معرفی_کتاب

🔴 نظامی گنجه‌ای


کتابِ نظامی گنجه‌ای، دکتر جلال خالقی مطلق، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، در دست انتشار


این کتاب تک‌نگاریِ جلال خالقی‌مطلق دربارۀ نظامی گنجه‌ای، بزرگ‌ترین سرایندۀ منظومه‌های عاشقانۀ فارسی است که در نُه بخش تدوین یافته:
«زندگینامه»
«آثار»
«معلومات و تجربیات»
«اخلاق و بینش»،
«ویژگی‌های زبان»
«شیوۀ بیان»
«نظامی و سرایندگان پیش از او»
«تأثیر نظامی بر آثار پس از خود»
«دستنویس‌ها، چاپ‌ها، تفسیرها، ‌پژوهش‌ها و ترجمه‌ها».




@IranDel_Channel

💢
👍12

🔴 ‌حساسیت‌های‌ خطوطِ مرزی‌

✍️ احسان هوشمند

دیوارکشی امنیتی موجب شده بخشی از اراضی کشاورزان در غربِ دیوار مرزی با افغانستان قرار گیرد و نیروهای مرزی طالبان با بهانه اینکه مرز دو کشور دیوار مرزی است، مزاحمت‌هایی برای مرزبانان و حتی کشاورزان و مردم عادی ایجاد کنند. در سال ۱۳۸۱ [خورشیدی] پروژه‌ی ساخت دیوار امنیتی میان ایران و افغانستان آغاز شد.

برخی رویدادهای مرزی از جمله ربوده‌شدن برخی اشخاص و انتقال آنان به درون افغانستان یا انتقال خودروهای سرقتی به‌ویژه پراید به داخل افغانستان و نیز قاچاق انسان، مواد مخدر و برخی ناامنی‌های دیگر موجب شد دیوارکشی در مرز مشترک با افغانستان در دستور کار نهادهای ذی‌ربط مرزبانی و امنیتی کشور قرار گیرد. البته دیوارکشی شامل تمام مرزهای ایران و افغانستان نشد و از حدود ۸۱۵ کیلومتر مرز مشترک حدود ۱۳۰ کیلومتر دیوار تا امروز احداث شده است.

البته دیوارکشی به مرزهای مشترک با کشور پاکستان نیز کشیده شد. در بخشی از مناطق مرزی برخی موانع طبیعی چون کف رودخانه هیرمند که مرز مشترک ایران و افغانستان است و چون وسط رودخانه هیرمند، نقطه صفر مرزی است و گاهی این رودخانه طغیان می‌کند، موجب شد تا به دستور مقامات کشوری، طراحان دیوار، ساخت دیوار را نه در نقطه صفر مرزی بلکه در ساحلِ بستر رودخانه و با مقداری فاصله از رودخانه یعنی میان ۲۰۰ تا ۵۰۰ متر فاصله از رودخانه احداث کنند. اقدامی که از سویی باعث شد تا چند هزار هکتار از اراضی کشاورزان ایرانی و مرزهای کشور در آن سوی مرز قرار گیرد و از دیگر سو موجب شود تا با حاکمیت طالب‌ها بر افغانستان، به دلیل بی‌اطلاعی این نیروها یا لج‌بازی‌های ویژه طالب‌ها، نیروهای حاکم بر مرزهای مشترک بر ایران ادعا کنند دیوار حدود مرز دو کشور را مشخص کرده است. به سخن دیگر یعنی دیوار مرزی نه با میل‌های مرزی بلکه با دیوار مرزی مشخص می‌شود. این وضعیت موجب شده کشاورزان و مردم محلی به‌ویژه مالکان و کشاورزان که بین دو هزار تا پنج هزار و پانصد هکتار از زمین‌هایشان در غرب دیوار مرزی قرار گرفته است، برای سرزدن به زمین‌هایشان یا کشاورزی با موانعی روبه‌رو شوند و حتی گاهی با اذیت و برخورد خشن و کتک‌کاری طالب‌ها مواجه شوند. از جمله سال گذشته تعدادی از نیروهای طالب در منطقه زهک بین میل ۵۶ و میل ۵۷ مرزی دو کشور اقدمات غیرحرفه‌ای و تحریک‌آمیزی در پیش گرفتند و این رویداد به درگیری محدودی میان مرزبانان دو کشور منجر شد که تلفاتی در پی داشت.

۱) اگرچه دیوارکشی میان ایران و افغانستان پیش از حاکمیت طالب‌ها بر افغانستان ساخته شده و دولت‌های پیشین افغانستان از حدود مرزی آگاه بودند و هیچ ادعایی درباره حدود مرزی نداشتند، اما طلبه‌های افغانستانی که در سال‌های اخیر به قدرت رسیده‌اند، اطلاع و آگاهی چندانی از مقررات بین‌المللی و حقوق بین‌المللی و معاهدات دوطرفه ندارند.

از سوی دیگر برخی خبرها و احتمال‌ها هم حاکی از تحریک‌پذیری طالبان توسط طرف‌های ثالثی است تا علیه منافع ایران اقدامات تحریک‌آمیزی انجام دهند. ازاین‌رو ضروری است به صورت فوری و جدی مقامات مسئول کشور از تمام ظرفیت‌های دیپلماتیک خود برای وادار‌کردن طالب‌ها به پذیرش مسئولیت‌های بین‌المللی و حُسنِ همجواری و رعایت حقوق و منافع و مرزهای کشورمان استفاده کنند. پیگیری دیپلماتیک مستمر و اعمال فشار با روش‌های مختلف از جمله ابزارهای در اختیار کشور برای وادارکردن طالب‌ها به پذیرش مسئولیت‌های همسایگی طبق حقوق بین‌المللی است.

۲) نهادهای مسئول مرزهای کشور با اقدامات کارشناسی‌شده و هماهنگی‌های فنی، به سرعت نسبت به احداث موانع مرزی در کنار میل‌های مرزی از جمله فنس‌کشی و دیگر ابزارهای فنی و اپتیکی و استقرار نورافکن و با دیگر اقدامات لازم، حدود مرزی کشور را به صراحت و روشنی به طرف حاکم بر افغانستان تفهیم کنند و اگر نیروهای طالب از موانع مرزی عبور کردند و وارد قلمرو کشور شدند، همچون حمله اوایل خرداد ۱۴۰۲ [خورشیدی] طالبان به یک برجک مرزبانی کشور، با قاطعیت با تجاوز مرزی مقابله کنند. تسهیل و حمایت قاطع از هم‌وطنان مرزنشین که زمین‌هایشان در آن سوی دیوار مرزی قرار دارد، از جمله مسئولیت‌های نیروهای مرزی کشور است.



🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍13

🔴 اگر دکتر مصدق پیروز می‌شد....

✍️ بیژن اشتری

در این هفت دهه‌ای که از واقعهٔ بیست و هشت مرداد می‌گذرد سؤال اصلی این بوده که این واقعه کودتا بود یا قیام ملی؟ اما من می‌خواهم در اینجا سؤال دیگری مطرح کنم: اگر دکتر مصدق در بیست و هشت مرداد ۱۳۳۲ از صحنهٔ سیاست ایران حذف نمی‌شد و توفیق می‌یافت که به حکومت خود ادامه دهد چه بر سر ایران می‌آمد؟

دوستداران دکتر مصدق و کلاً دموکراسی‌خواهان معتقدند که یک نظام دموکراتیک ملی در ایران برقرار می شد و کشور در مسیر آزادی و رفاه قرار می‌گرفت. به نظرم این دیدگاه بیش از حد خوشبینانه است. برقراری یک حکومت دموکراتیک در ایران آن زمان به‌نظرم ناممکن بود. دموکراسی پیش‌شرط‌هایی دارد که در ایران هفتاد سال پیش فراهم نبود. خود دکتر مصدق هم بیش از آن که سیاستمداری دموکرات باشد سیاستمداری انگلیس‌ستیز بود و محبوبیتش هم در واقع بیشتر به خاطر همین به اصطلاح استعمارستیزی‌اش بود تا دموکراسی‌خواهی‌اش.

حالا فرض کنید مصدق موفق می‌شد شاه را کنار بزند و حاکم کشور شود. بیایید به صحنهٔ سیاسی کشور در آن زمان نگاه کنیم: حزب توده بی‌هیچ شک و تردیدی قدرتمندترین تشکل سیاسی در کشور است. این حزب با سازماندهی قوی در سراسر کشور نه تنها در بین مردم و کارگران بلکه در بین روشنفکران بیشترین طرفدار را دارد. هیچ عرصهٔ اجتماعی و سیاسی نیست که حزب در آن نفوذ نکرده باشد. از همهٔ این‌ها مهم‌تر، سازمان مخفی نظامی حزب در ارتش بسیار قدرتمند است؛ حداقل هفتصد افسر توده‌ای در این سازمان عضویت دارند. این در حالی است که نیروهای ملی متفرق‌اند.

با توجه به همهٔ این واقعیت‌ها، دکتر مصدق فقط در صورتی می‌توانست به حکومت خود ادامه دهد که با حزب توده وارد یک حکومت ائتلافی شود و حتماً می‌دانید که حکومت ائتلافی اولین شگرد غصب قدرت توسط کمونیست‌هاست. به احتمال زیاد در ابتدا چند منصب وزارتی غیر مهم به حزب توده داده می‌شد اما پس از مدتی، به دلیل آشوب‌ها و آشفتگی‌هایی که توده‌ای‌ها در کشور به وجود می‌آوردند (شگرد دوم کمونیست‌های آمادهٔ غصبِ قدرت) مناصب کلیدی کابینه به توده‌ای‌ها داده می‌شد و نهایتاً خود دکتر مصدق هم کنار زده می‌شد و حکومت کمونیستی ایران برقرار می‌شد. ناگفته پیداست که سازمان مخفی نظامی حزب هم گسترش بیشتری می‌یافت و همزمان کلیت ارتش و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را هم مال خود می‌کرد و خلاصه نهایتاً ایران تبدیل می‌شد به یکی از اقمار اتحاد شوروی؛ و خب شما بهتر از من می‌دانید که این همسایهٔ شمالی ما همیشه به تمامیت ارضی ما بدترین آسیب‌ها را زده است و چشم طمع به خاک ما داشته و باقی قضایا...



🔴 پی‌نوشت:
بازنشر یک یادداشت به معنی تأیید کل محتوای آن یادداشت و تأیید تمام مواضع نویسنده‌‌اش نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍22👎5

🔴 درسگفتار ماکیاولی از دکتر #جواد_طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران

درسگفتارهای ماکیاولّی که استاد سید جواد طباطبایی در اواخر دهه ۱۳۸۰ خورشیدی به تدریس آن پرداخته‌اند یکی از مهم‌ترین درسگفتارهایی است که علاوه بر به چالش کشاندن بسیاری از ناراستی‌های سیاست و فرهنگ علوم سیاسی کشور در بردارنده مطالعه و بررسی تطبیقی آرای این عالم علم سیاست (ماکیاولّی) است.

🔴 در ذیل می‌توانید صوتِ درسگفتار ماکیاولّی را در شش بخش بشنوید:

بخش یکم
بخش دوم
بخش سوم
بخش چهارم
بخش پنجم
بخش ششم و پایانی




@IranDel_Channel

💢
👍10
🔴 یکم شهریورماه، سالگرد درگذشت پرویز ناتل خانلری (۱۲۹۲ - ۱۳۶۹)

زبان فارسی متعلق به یک نسل یا یک فرد نیست، زبانی است که همۀ فارسی‌زبانان نسل‌های گذشته و حال و آینده در آن سهیم هستند و هر فردی بر عهده دارد تا آنجا که دانش و ادراک او اقتضا می‌کند، در حفظ این میراث عظیم و عزیز کوشش کند و به نظر من خطا و خیانت است که کسانی بتوانند این وظیفه را انجام بدهند و از روی سهل‌انگاری و بی‌مبالاتی یا به ملاحظات فردی و شخصی از ادای آن غفلت کنند.


🔴 منبع:
نقد بی‌غش، مجموعه گفت‌وگوهای دکتر پرویز ناتل خانلری با صدرالدین الهی، چ دوم، نشر معین، تهران ۱۳۹۳، صص ۱۸۰ – ۱۸۱.


#مناسبتها

@IranDel_Channel

💢
👍15
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 یکم شهریورماه زادروز حکیم و اندیشمند بزرگ ایرانی «شیخ الرییس ابوعلی سینا» پزشک شهیر هزاره پیش است که با عنوان روز پزشک نام‌گذاری شده است و سالیانی متمادی است که همدان، شهر حکیم هزاره‌ها ایستاده به قامت پورسینا در جهان رخ می‌نماید.

یکم شهریورماه روز تولد پورسینا به‌عنوان پزشک، اندیشمند و فیلسوفی فرزانه که با پشتکار فراوان، عزت و سربلندی را برای ایران و ایرانی در سراسر این گیتی پهناور رقم زد در گاه‌شمار رسمی کشور برای بزرگداشت این اندیشمند، تحت نام روز «پزشک و همدان» ثبت و ضبط شده است.


#مناسبتها

@IranDel_Channel

💢
👍17
‌‌
🔴 سالگردِ جنگ میهنی چالدران بین ایران و عثمانی

✍️ رشته‌توییتی از پیمان عارف، دانش‌آموخته‌ی علوم سیاسی

بیست و سومِ آگوست ۱۵۱۴ [میلادی] برابر با اولِ شهریور ۸۹۳ خورشیدی، سپاه یاووز سلیم، [سلطان عثمانی] که دو ماه پیش از اسکودارِ استانبول راه افتاده بود به چالدران در شرقِ دریاچه‌ی وان رسید.

[سلطان] سلیم انتظار داشت، سپاهِ شاه اسماعیل [صفوی، پادشاه ایران] را در سیواس ببیند اما شاه [اسماعیل] ترجیح داد، سلطان سلیم عثمانی را تا سرحدّاتِ [خطّه‌ی] آذربایجان بیاورد ‌و خسته و بی‌آذوقه کند.

سپاهِ سی هزار نفری شاه [اسماعیل صفوی] از سه جهت بر سپاهِ شصت هزار نفری [سلطان] سلیم [عثمانی] تاخت. اما توپ‌هایی که سپاه سلیم از استانبول تا چالدران کشیده بود صحنه‌ی جنگ را به نفع ایشان رقم زد.

شکستِ چالدران موجب شد تا آناتولی به تمامی تحتِ تصرّفِ عثمانی درآید و مرز ایران - مصر نیز به جنوبِ عراق محدود شود.

دو سال بعد، سلیم با لشکرکشی به مصر و شکستِ دولتِ خلیفه مملوک در جنگ مرج‌دابغ، مصر و‌ سوریه را نیز ضمیمه‌ی عثمانی کرد و با خلعِ خلیفه مملوک که خلافت را از فاطمیان گرفته بود به مقام خلافت رسید.

قرن شانزدهم میلادی با برتری نظامی عثمانی نسبت به دولت [ایرانِِ] صفوی و دو نوبت لشکرکشی [سلطان] سلیمانِ قانونی به عراقین (عراق عرب و عجم) و تصرف بغداد و یک نوبت، لشکرکشی به [خطّه‌ی] آذربایجان [ایران] سپری شد.

اما جنگِ [سلطان] سلیمان با شارلکن، پادشاه دولت مقدّسِ رم - ژرمن به کمک ایران آمد. کشف دماغه‌ی امید و دور زدن [قاره] آفریقا و رسیدن اروپایی‌ها به ایران دیگر متغیری بود که موازنه بین ایران و عثمانی را تغییر داد.

شاه عباس [صفوی] که در سال ۱۵۸۸ [میلادی] به قدرت رسیده بود توانست با کمک بریتانیا در دهه ۱۵۹۰ [میلادی] کارخانه‌ی توپ‌سازی در اصفهان ایجاد کند و در جنگِ ارومیه در ۱۶۰۲ [میلادی] شکست سختی به عثمانی وارد آورد و در دوره‌ی سلطان احمد، سلطان مصطفای دیوانه، عثمان دوم و مراد سوم برتری نظامی ایران، حفظ و قلمرو ایران تا [رود] فرات [یعنی مرزِ غربی ایرانشهر ساسانی] گسترش یافت.

با وفات شاه عباس [صفوی] در ۱۶۲۹ [میلادی] و بزرگ شدن سلطان مراد سوم که در کودکی به قدرت رسیده بود، شاه صفی در جنگ بغداد در ۱۶۳۹ [میلادی] از مراد سوم شکست خورد که موجب از دست رفتن مجدد بغداد و امضای معاهده قصرشیرین بین دو دولت [ایران و عثمانی] شد که اساس مرزهای ایران - عثمانی را شکل داد.

اگرچه دویست سال بعد و با معاهداتِ ارزنة‌الرومِ یک و دو تکمیل شد، اما مرزهای معاهده‌ی قصرشیرین کم و بیش حفظ شد.

طبق معاهده‌ی قصرشیرین، ایران، عراق عرب را به عثمانی واگذار کرد و عثمانی نیز [منطقه‌ی] قفقاز را به ایران داد و ایروان و نخجوان و آغری و ایغدیر به ایران رسید و غرب کوه آرارات (آغری) مرز دو دولتِ [ایران و عثمانی] شد.

جنگ چالدران ۹۰ سال بعد در [جنگِ] ارومیه [در دوران شاه عباس صفوی] جبران شد.

شهیدگاه اردبیل، مدفن فرماندهان شهید سپاهِ [ایران در دوران ِ] صفوی، نمادِ رشادت مردان و زنان شجاعی است که با شمشیر به جنگ سربِ داغ رفتند تا امروز ایران برای من و شما باقی مانده باشد.


#توییت_خوانی


@IranDel_Channel

💢
👍26👎3
🔴 #اطلاع_رسانی

🔴 بیستمین شماره مجله فرهنگی و اجتماعی صبح تبریز منتشر شد.

دوره‌ی جدید مجله صبح تبریز، در قالب فصلنامه در قطع وزیری و کاغذ نیمه‌گلاسه و در یکصد صفحه منتشر می‌شود.

شماره جدید صبح تبریز، پرونده جغرافیای طبیعی آذربایجان را با یاد سه نسل از جغرافی‌دانان نامور تبریز، پیش روی مخاطبان گذاشته‌است:

● زنده‌یاد دکتر رحیم هویدا جغرافی‌دان فقید آذربایجان و از چهره‌های برجسته دانشگاه تبریز در سال‌های دهه چهل و پنجاه

● زنده‌یاد دکتر حسین شکوئی تبریزی چهره ماندگار جغرافیا و از بانیان نظریه فلسفه جغرافیا

● دکتر شهرام روستایی استاد دانشکده برنامه‌ریزی و علوم محیطی دانشگاه تبریز


صبح تبریز جدید، افزون بر پرونده ویژه، در بخش‌های دیگر، مقالات و گفتگوهای دیگر در حوزه‌های مختلف تاریخ، ادبیات، هنر و معماری گرد آورده‌ است.



مدیرمسئول: میراعتماد عمادی
سردبیر: فرشید باغشمال‌آذر


نسخه چاپی مجله (از پنجم شهریور ۱۴۰۲ خورشیدی) در کتابشهر تبریز عرضه می‌شود.

نسخه الکترونیکی مجله نیز از طریق نرم‌افزار طاقچه عرضه می‌شود.


@IranDel_Channel

💢
👍11
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 یک دقیقه با زخمه‌های استاد حسین علیزاده

به بهانه‌ی یکم شهریور، زادروز استاد حسین علیزاده، از موسیقی‌دانان نامی ایرانی و خالق آهنگ‌های وطنی


@IranDel_Channel

💢
👍10

🔴 زبان فارسی و سهم مشترک همۀ اقوام ایرانی

✍️ پرویز ناتل خانلری


● برشی از مقاله‌ی فرهنگ مشترک:

وجود لهجه‌های مختلف نزدیک به هم از یک زبان در میان اقوام هم‌نژاد امری است که اختصاص به این سرزمین ندارد و در همه جای دنیا نمونۀ آن را می‌توان یافت. در کشور فرانسه از روزگار قدیم دو لهجۀ اصلی وجود داشته که یکی از آنها از قرن یازدهم تفوق یافته و زبان رسمی کشور قرار گرفته و آن دیگری به صورت لهجه‌های محلی هنوز باقی است.

غرض این است که بدانیم این حال تنها در کشور ما رخ نداده است. اقوامی که قرابت نژادی و زبانی با هم دارند برای تفهیم و تفاهم محتاج وسیلۀ مشترکی هستند و به این سبب اگر لهجه‌های ایشان با هم نزدیک و از یک اصل باشد، به طبع یکی از آن لهجه‌ها را رجحان می‌نهند و به عنوان زبان مشترک برمی‌گزینند. این زبان البته در اصل به یکی از نواحی آن سرزمین اختصاص داشته است، اما پس از آنکه به این طریق توسعه و کمال یافت دیگر به ناحیۀ خاصی تعلق ندارد بلکه زبان مشترک همۀ مردمان آن سرزمین محسوب می‌شود.

اما سیاست‌های خارجی که از چندی پیش در کشور ما نفوذ یافته است یکی از وسایل پیشرفت و غلبۀ خود را در ایجاد تفرقه و نفاق میان اقوام ایرانی دیده و در این راه کوشش‌ها کرده است یک جا غرور قومیت را تقویت کرده و استقلال زبان را وسیلۀ ایجاد یا تحکیم استقلال سیاسی نشان داده و جای دیگر مردم ساده‌لوح را برانگیخته تا میان خود و برادران خویش اختلاف جزئی و نادرست بیابند و خود را به سبب آنکه لهجۀ محلی ایشان عیناً همان زبان رسمی کشور نیست مظلوم بپندارند و دندان کینه بر هم بفشارند.

عجبا مگر زبان فصیح و ادبی فارسی امروز زبان کدام ناحیۀ خاص است تا نواحی دیگر از آن اعراض کنند و بخواهند لهجۀ محلی خود را به جای آن بنشانند؟ همۀ اقوام ایرانی در تشکیل و تکمیل زبان فارسی سهیم بود‌ه‌اند و مشکل می‌توان گفت سهم کدام ناحیه بزرگ‌تر است.


🔴 متن کامل مقاله‌ی "فرهنگ مشترک" را - به قلم زنده‌یاد پرویز ناتل خانلری - در PDF پیوستی مطالعه کنید.
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍17

🔴 #اطلاع_رسانی

🔴 بیست و ششمین نشست کمیته صلح و ادبیات انجمن علمی مطالعات صلح ایران

🔴 صلح در اندیشه‌ی ایرانشهری
(با نگاهی به آثار زنده‌یاد استاد دکتر جواد طباطبایی)


🔴 با حضور و سخنرانی:
حکمت‌الله‌ ملاصالحی
داریوش رحمانیان
مصطفی نصیری
حامد زارع
احمد بستانی
شروین مقیمی
رضا نجف‌زاده
جواد رنجبر درخشیلر


🔴 زمان:
دوم شهریور ۱۴۰۲ خورشیدی، ساعت ۱۶:۳۰

🔴 مکان:
تهران، خانه اندیشمندان علوم انسانی، سالن فردوسی


@IranDel_Channel

💢
👍9

⚫️ ابراهیم گلستان

✍️🏿 مهدی تدینی

امروز [یکم شهریور ۱۴۰۲ خورشیدی] ابراهیم گلستان، نویسنده و کارگردان ایرانی، در صدویک‌ سالگی چشم از جهان فروبست. روانش شاد.

هستند اهل‌نظری که سوادشان می‌رسد و بسی صاحب‌نظرتر از صاحب این قلم‌اند و زوایای زندگی و کارنامۀ او را بررسی می‌کنند. من از زاویۀ دید خودم ــ زاویۀ ایدئولوژی‌پژوهی ــ نگاهی به او می‌اندازم و البته این را هم به کسی می‌سپرم که از نوادر روزگار ما بود: بهرام بیضایی.

دعوت می‌کنم این دو سه دقیقه از کلامِ بیضایی، این بزرگمرد هنر ایران را بشنوید (ویدئوی پیوست)؛ دو بار، سه بار، چهار بار بشنوید. البته این گزیده و بریده‌ای از یک سخنرانی بلندتر به بهانۀ تجلیل از شاهرخ مِسکوب است، اما بیضایی در اینجا نقدی عمیق و دقیق بر روشنفکری چپ ارائه می‌دهد و چند باری از ابراهیم گلستان هم نام می‌برد. 

گه‌گاه در این صفحه روشنفکری ایرانی را نقد کرده‌ام. در آن تقسیم‌بندی مطلوب من، «چپ» خواندن روشنفکران رویکرد دقیقی نیست. از نظر من، مخرج مشترک روشنفکری ایرانی چپ بودن نیست، بلکه «ضدلیبرال» بودن است. سنت روشنفکری ایران ماهیتاً ضدلیبرال است و این لیبرالیسم‌ستیزی هم سویۀ چپ دارد و هم راست.

اما در اینجا بهرام بیضایی تقسیم‌بندی دیگری ارائه می‌دهد: «روشنفکران دورۀ بیداری» و «روشنفکران چپ». گروه اول کسانی‌اند که کوشیدند مفاخر این سرزمین را پیدا و زنده کنند ــ از جمله و به ویژه فردوسی و شاهنامه‌اش. 

بیضایی با معیار قرار دادن شاهنامه، شرح می‌دهد روشنفکران چپ چگونه عناصر ملیت و هویتِ ایرانی را خوار می‌شمردند. در واقع، چون امور ملی و فرهنگی ایرانی از سوی حاکمیت مطرح شده بود، روشنفکری چپ آنها را خوار می‌شمرد. بیضایی مثال‌هایی از گلستان و شاملو و آل‌احمد می‌آورد. این خطای بزرگ روشنفکری چپ بود که از سر ستیز با حاکمیّت با «ایرانیت» هم ره ستیز جست. چون حاکمیت برای اعتبار دادن به خود به امور ملی رجوع می‌کرد، اینان چشم‌بسته و کورکورانه و از لج حاکم، به عناصر ملی می‌تاختند. این آن آفت ایدئولوژی‌زدگی و سیاست‌زدگی است.

اگر هم قرار است ما درسی برای امروز بگیریم، همین است: اندیشۀ سیاسی در «سلب» نیست؛ بلکه در «ایجاب» است؛ در «نه» نیست، بلکه در «آری» است؛ یعنی اینکه ما چه چیز را «نمی‌خواهیم» مهم نیست، بلکه باید بدانیم و بگوییم چه چیز «می‌خواهیم». وقتی ما بدانیم چه چیز می‌خواهیم، آن‌گاه دیگر مانند این دست روشنفکران، کورکورانه عمل نمی‌کنیم. به همین دلیل است که برای کسی چون من، معیار و ملاک یک شخصیت و یک اندیشه این است که دقیقاً بگوید «چه می‌خواهد»؛ نه اینکه دیگران را با «چه نمی‌خواهد» به سیاهی‌لشکر کور و کر خود بیفزاید.


@IranDel_Channel

💢
👍19

🔴 قتلی دیگر در پرونده دیکتاتور روسیه

✍️ بیژن اشتری

قتل یوگنی پریگوژبن، فرمانده گروه واگنر، تازه‌ترین جنایت ولادیمیر پوتین است. دیکتاتور روسیه پرونده خونینی دارد. مقتولینش طیف وسیعی را شامل می‌شوند، از آنا پولیتکوفسکایای خبرنگار و آلکساندر لیتویننکو مامور سابق اطلاعاتی تا بوریس نمتسوف سیاستمدار و یوگنی پریگوژین اوباش/اولیگارش، و حداقل یک دوجین آدم دیگر. اما خصوصیت این قتل آخری، آشکار و عیان بودن آن است که خود نشانه‌ای است از اوج استیصال و درماندگی دیکتاتور در اداره جنگ و نگرانی از سرنوشت خودش. پوتین معمولاً خیلی با دقت و حساب شده قربانیانش را می‌کشد و همیشه راه انکار را برای خودش باز می‌گذارد اما در قتل پریگوژین هیچ دقت و ظرافتی دیده نمی‌شود. دیکتاتور حتی حفظ ظاهر هم نکرده است. معلوم است که اوضاع جنگ بدجوری پیش می‌رود و پوتین می‌داند که سرنوشتش در گرو نتیجه پایانی جنگ است. جنگی که تاکنون جان قریب دویست هزار سرباز روس را (بنا به گزارش سه روز پیش روزنامه نیویورک تایمز) گرفته است. در یک ماه گذشته پهپادهای اوکراینی تا قلب مسکو نفوذ کرده‌اند و دفاع هوایی روسیه به قدری آسیب‌پذیر شده که پوتین فرمانده نیروی هوایی‌اش را برکنار و زندانی کرده است. اوکراینی‌ها هم جنگ را به یک جنگ فرسایشی تبدیل کرده‌اند. آنها برای آزادی خاک وطنشان می‌جنگند و روحیه‌شان بسیار بالاست. درست برعکس سپاهیان متجاوز و بی‌روحیه روسیه. تحریم‌های اقتصادی غرب نیز تازه دارد آثار خود را آشکار می‌کند. روبل قریب چهل درصد ارزش خود را طی هجده ماهی که از آغاز جنگ می‌گذرد از دست داده. درآمدهای نفتی روسیه هم حدود چهل درصد نسبت به قبل از جنگ کاهش یافته است. شکست در جنگ به معنای حذف پوتین از صحنه سیاسی روسیه است. اگر نگاهی گذرا به تاریخ روسیه بیندازیم اهمیت جنگ‌ها در سرنوشت حاکمان کشور معلوم می‌شود: شکست در جنگ جهانی اول منجر به حذف آخرین تزار روسیه شد. شکست در رویارویی هسته‌ای با آمریکا در دهه‌ی شصت منجر به سقوط خروشچف شد. شکست در جنگ افغانستان منجر به سقوط گورباچف شد. و این جمله از برژنف را نیز فراموش نکنیم که در اوج جنگ علیه چکسلواکی به دستیارانش گفته بود: «اگر روسیه در این جنگ شکست بخورد ، من مجبور به کناره‌گیری از منصب رهبری خواهم بود.»



🔴 پی‌نوشت:
بازنشر یادداشتی از یک شخص به معنی تأیید تمام مواضغ آن شخص نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍13👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سخنان داریوش رحمانیان - استاد تاریخ دانشگاه تهران - نسبت به بی‌توجهی به آموزشِ تاریخِ ایران در دانشگاه‌های کشور


@IranDel_Channel

💢
👍23
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 گلایه‌های داریوش رحمانیان - استاد تاریخ دانشگاه تهران - درباره‌ی کم‌توجهی‌ها به روایتِ مناسبِ تاریخِ ایران در آنتن زنده شبکه چهارم سیما


@IranDel_Channel

💢
👍24