ایران‌دل | IranDel
3.74K subscribers
1.24K photos
975 videos
41 files
2.02K links
همه عالم تن است و ایران‌ دل ❤️

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
Download Telegram
‌‌
🔴 فرهنگستانِ زبان تُرکی و جشنواره‌ی فیلم اقوام، کژراهه‌ای در مسیرِ وحدتِ ملّی

✍️ سالار سیف‌الدینی

یک‌بار دیگر موضوع تکراری فرهنگستانِ زبان تُرکی از سوی برخی از فعّالانِ فرهنگی تبریز مطرح شده است. اخیراً علی‌اصغر شعردوست در نشستِ بنیادِ فرهنگ، هنر و ادبِ آذربایجان، یک‌بار دیگر به ضرورتِ تأسیس «فرهنگستانِ زبان تُرکی با رویکردِ ایرانی – اسلامی» پرداخته است. این اظهارات نسنجیده، واکنش‌های بسیاری را در شبکه‌های اجتماعی به ویژه از سوی شهروندان تبریزی در پی داشته است. بسیاری از کاربران با اعتراض به چنین سخنانی، آن را عوام‌فریبانه و ضدِّ وحدت ملّی قلمداد کرده‌اند. دو تن از استادانِ دانشگاه نیز در این‌باره یادداشت‌هایی منتشر کرده‌اند. خبرگزاری ایسنا نیز یادداشتی را از یک استادِ ادبیاتِ کشور در واکنش به این پیشنهاد منتشر کرده است.

برخی نیز از طرح چنین اظهاراتی از سوی علی‌اصغر شعردوست شگفت‌زده شده و به هرحال نیّت وی را در ارائه این پیشنهاد، خیرخواهانه تلقی کرده‌اند. همان‌گونه که ممکن است نیّتِ جناب جمشید علیزاده را در ادعایی مشابه، خیر دانست، ولی نباید فراموش کرد که «راهِ جهنم با نیّت‌های خیر، فرش شده است».

تاریخچه‌ی طرح فرهنگستانِ زبانِ محلّی

از نظر پیشینه و تاریخچه‌‌، نخستین بار شماری از قوم‌گرایان در اواسط دهه‌ی هفتاد به ضرورت تأسیسِ چنین نهادی روی آوردند و سپس در انتخابات مجلس در سالِ ۱۳۸۷ خورشیدی، محمدحسین فرهنگی این ایده را برای عوام‌فریبی و تبلیغاتِ انتخاباتی جذّاب دید.

در انتخاباتِ ریاست جمهوریِ سالِ ۱۳۹۲ خورشیدی در ستاد حسن روحانی، ستاد اقوام و مذاهبی تشکیل شد که متأسفانه در آن دوره، یکی از قوم‌گرایان کُردستان، ریاست ستاد را برعهده گرفته و منشور ده ماده‌ای برای آن منتشر کرد.

در سفر انتخاباتی حسن روحانی به تبریز (در سال ۱۳۹۲ خورشیدی) از آنجا که مسائلی از این دست معمولاً دستمایه‌ی انتخابات می‌شود، وی صراحتاً در وعده‌های خود از تأسیسِ فرهنگستانِ زبانِ آذری سخن گفت.

در سال ۱۳۹۳ خورشیدی این موضوع در سطحِ کارشناسی نهادهایی چون وزارت کشور، ریاست‌جمهوری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شد. جمع‌بندی‌های صورت گرفته در آن دوره، مبتنی بر این ایده بود که اگرچه چنین وعده‌ای از سوی رئیس‌جمهورِ منتخب (حسن روحانی) داده و طرح شده، امر فراتر از ظرفیتِ قانونی و مصالحِ عالیه‌ی کشور است و نمی‌توان در هر استان یا ناحیه یک فرهنگستان برپا کرد.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍21👎1
‌‌
🔴 #توییت_خوانی

✍️ توییتی از تیرداد بنکدار، دانش‌آموخته‌ی حقوق و علوم سیاسی

قوم‌گرایی، پادگفتمانِ نه فقط ملّی‌گرایی که اساساً [پادگفتمانِ] شهروندمداری است که توسط حکومت بکار گرفته می‌شود.
به فراخورِ فضای هر خیزشِ ملی، برای احقاقِ حقوقِ شهروندی، بلافاصله از بدیل‌هایی که ملّت را به قوم، و شهروند را به اقوام تجزیه کنند، رونمایی می‌شود!
اما برای ملّت ایران، اصل بر شهروندی می‌ماند.



🔴 پی‌نوشت:
بازنشرِ توییتی از یک شخص به معنی تأييد تمام مواضعِ آن شخص نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍17👎1
‌‌
🔴 #توییت_خوانی

✍️ توییتی از سید کوهزاد اسماعیلی
(با نام کاربری میرزا بن یوسف الدیلمانی)



🔴 پی‌نوشت:
بازنشرِ توییتی از یک شخص به معنی تأييد تمام مواضعِ آن شخص نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍11👎4
‌‌
🔴 نماشهر ارومیه، نمادِ آنچه می‌خواهیم

✍🏼 صادق توکلی‌مهر، عضو شورای اسلامی شهر ارومیه

به همّت دوستان و همکارانِ گرامی در کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر ارومیه، موضوع طراحی و اجرای نمادی برای شهر (نماشهر) ارومیه و اِلِمان‌هایی برای سطح شهر بررسی گردید تا مُعرِّف شهر بوده و به نوعی به بِرند آن تبدیل شوند. پیرو سخنانم در آن جلسه، پیشنهاد من به همکاران، مسئولان و شهروندانِ ارجمند با تمرکز اصلی در این فرصت بر نماشهر به عنوان بِرند، شناسنامه و یا ویترینِ شهر تشریح خواهد شد و صد البته طبیعی و بدیهی‌ست که همین رویکرد در مورد اِلِمان‌هایی که در محلاتِ مختلف شهر هم قابل طراحی و نصب هستند قابل تعمیم و اجرا خواهد بود.

نماشهر، یعنی نمادی که به محض تماشا و رؤیت از طرف مخاطبان، باید چنان با ارومیه عجین شده باشد که تداعی‌کننده‌ی آن در ذهن گردد. برای این منظور از منظرهای متفاوتی می‌توان به نظاره‌ی ارومیه نشست که از هر منظری، منظره‌ای ویژه، نظرها را به خود می‌دوزد و هر رویکردی، کارکردی ایجاد و نتایج مخصوصی را در پی دارد. اینجاست که ما به عنوان کسانی که می‌توانیم بِرندی برای شهر بسازیم و با آن بِرند و نماد، نتایجی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی برای شهر در کوتاه‌مدت و بلندمدت به ارمغان آوریم باید به این رسالت سنگین تاریخی، احساس مسئولیتی پیامبرگونه داشته باشيم تا بذری بکاریم که دستاورد فرزندانِ فردا و فرداهای ما از قِبَل آن، صلح و آرامش، مروت و دوستی، توسعه و رشد اقتصادی و منافع مادی و معنوی باشد تا دعای خیر و رحمت آیندگان را برای آخرت خود تضمین کنیم.

پیداست که گندم زِ گندم می‌رویَد و جو از جو و کاشتن بذر باد، طوفان درپی خواهد داشت و کاشتن بذرِ مروت و دوستی، انسانیت و آرامش را به ارمغان خواهد آورد و چه زیباست اقدام مسئول، مدیر و سياستمداری که از تاریخ درس می‌گیرد و با درسی که گرفته، امکان تکرارِ فجایع را منتفی و امکان زیستی انسانی را برای مردم خود تدارک و تضمین کند نه اینکه باد بکارَد وکارد لای زخم بگذارد تا از زخم‌ها، خونی فرضی چکه کند. پیداست کسانی که امروز در حال تدارک و تلاش برای جاری کردن خون فرضی از زخم‌هایی کهن هستند به فکر تیمار بیمار نیستند بلکه جنازه‌اش را سرمایه منافع شخصی و افکار پریشان خویش می‌دانند وعیان‌تر که اگر فرداروزی، مجالی برای چنین افراد و افکاری باشد، خون‌ها نه فرضی و زخم‌ها نه قدیمی خواهد بود پس برای تیمار بیمار، زخم‌ها باید بسته، چشم‌ها باید شسته و شخصیت‌ها باید وارسته باشد تا شهر در مسیر آرامش و بر سبیل رشد ترقی و انسان‌ها بر مدار مدارا و کرامت باشند.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍14👎1

🔴 دوستی که همواره دشمن بوده و جزایری که باید ایرانی بمانند

✍️ اشکان زارعی

سیزدهم تیر برابر با چهارم ژوئیه سال ۱۸۸۷ ترسایی (میلادی) یادآور روزی است که روسیه و انگلستان بر سر بخشی از خاکِ ایران یعنی خراسانِ بزرگ، سازش نمودند تا دستِ ایران برای همیشه از کشوری که اینک افغانستان نامیده می‌شود و سرزمین‌های فرارود (ماورالنهر) مانند: تاجیکستان و ازبکستان کنونی کوتاه شود.

بیست سال پس از آن نیز نهم شهریور ۱۲۸۶ خورشیدی برابر با ۳۱ اوت ۱۹۰۷ میلادی، روسیه و انگلستان در شهر سن‌پترزبورگ، برپایه‌ی «پیمان ۱۹۰۷» گستاخانه و خودسرانه با نادیده گرفتن استقلال و تمامیتِ ارضی ایران، کشور ما را سه بخش نموده، شمال و جنوب ایران را در جرگه‌ی قلمرو خود دانسته تا راه برای چپاول بیشتر این خاک ستم‌دیده فراهم شود.

این دو رخداد تاریخی، نگرش و رویکرد روسیه را در چند سده‌ی گذشته پیرامون ایران به خوبی نشان می‌دهد که همواره از ناتوانی دستگاهِ سیاسی ایران در راستای راهبرد کلانِ خویش یعنی دست‌درازی به این سرزمین اهورایی، رخنه در ساختارهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و جلوگیری از پیشرفت ایرانیان، سود فراوان برده است.

چنانکه پس از آشفتگی‌های پدیدآمده در پی تاخت و تاز محمود غلزایی به اصفهان و سرنگونی شاه سلطان حسین صفوی، «پِتر» پادشاه روسیه در اردیبهشت ۱۱۰۲ خورشیدی به مرزهای ایران یورش بُرده، شهر دربند و داغستان را به چنگ آورد. همچنین وی به پیشنهاد تهماسب میرزا صفوی در همراهی با او‌ برای شکست محمود افغان و به دست آوردن پادشاهی از دست رفته، پیوست (الحاق) شمالِ ایران به خاک روسیه را درخواست کرد.!

در این راستا روسیه و عثمانی برای بهره بیشتر از نابه‌‌سامانی پیش آمده، با یکدیگر کنار آمدند تا ایروان، گنجه، نخجوان، تبریز، مرند و ارومیه از آنِ عثمانی شود و گیلان، مازندران و استرآباد به روس‌ها برسد.

اگر چه با روی کارآمدنِ نادر شاه افشار، روس‌ها از خاک ایران بیرون رانده شدند، کریم‌خان زند و آقا محمدخان قاجار نیز در برابر افزون‌خواهی‌ها و یورش‌های گاه‌وبیگاه آنان ایستادگی کردند، اما تزارهای روس هیچگاه از تازش به قفقاز چشم‌پوشی نکردند.



🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍18👎1
‌‌‌‌
🔴 امیرعباس امیرشکاری:
مبانی دانش حقوق و جرم‌شناسی کاملاً از فقه جداست.


🔴 مصاحبه‌ی مجله‌ی حقوق ما با امیرعباس امیرشکاری، دانش‌آموخته‌ی دکترای حقوق

✍️ مصاحبه‌کننده: جواد عباسی توللی

حقوق مدرن از جمله ابعادِ دموکراسى است و وظیفه‌ی یک سیستمِ حقوقی مطلوب در هر کشور، به‌رسمیت شناختن حقوق اساسی و بنیادین شهروندان و همچنین، تبعیت از باورهاى اخلاقى اکثریت شهروندان است. از بیش از چهار دهه گذشته، بدین سو، تحمیلِ اخلاقِ مرتبط با احکام شرعی اسلام بر سیستم حقوقی فعلی در ایران، اما سبب شده تا در حال حاضر، کشور از یک سیستم حقوقی مدرن و امروزی محروم باشد.

پس از شکل‌گیری حکومت جمهوری اسلامی، سران این حکومت، تلاش کردند تا همه قوانین را با تفسیر خود از احکام اسلامی منطبق کنند. همین مساله منجر به ایجاد اغتشاش، میان قواعدِ حقوقی مدرن و قوانین شرعی و مذهبی شده است، به‌نحوی که در حال حاضر، بسیاری از مبانی حقوقی، دست‌کم در تعریف، با ابهام مواجه شده است.

مجله حقوق ما، برای بررسی بیشتر این موضوع با دکتر امیر‌عباس امیرشکاری، پژوهشگر فوق دکترای حقوق دانشگاه ژوهانسبورگ و وکیل پایه یک دادگستری در ایران گفت‌و‌گو کرده است.



🔴 این گفتگو را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍9
‌‌
🔴 #توییت_خوانی

✍️ توییتی از جواد رنجبر درخشی‌لر، دانش‌آموخته‌ی دکترای علوم سیاسی و شاهنامه‌پژوه

" ما وارثانِ ساسانی، متکی به فرهنگِ پیش از اسلام، امام حسین را بهتر از عربِ قاتلِ امام فهمیدیم و زنده نگه داشتیم.
امام حسین در برابر ایران نیست، [بلکه] خلافتِ اموی در برابرِ ایران است.
تحقیرِ ایران،‌ تأسی به سنتِ امویان است و امام حسین را بی‌مبانی فرهنگ و اندیشه‌ی ایرانی، کامل نمی‌توان شناخت. "



🔴 پی‌نوشت:
بازنشرِ توییتی از یک شخص به معنی تأييد تمام مواضعِ آن شخص نیست.


@IranDel_Channel

💢
👍16
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 یکصد و هفدهمین سالروزِ صدورِ فرمان مشروطیّت

زنده‌ باد ایران
زنده باد مشروطه


یاد و نامِ مبارزانِ وطن‌خواهِ نهضت مشروطه‌ی ایران گرامی


(ویدئو از کانال یادمان فیلسوف)


@IranDel_Channel

💢
👍14
‌‌‌
🔴 یادکردی از جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
[به بهانه‌ی یکصد و هفدهمین سالروزِ صدورِ فرمانِ مشروطیّت]

✍️ کانال یادمان فیلسوف

صد و شانزده سال از امضا و صدور فرمان مشروطیت در ایران می‌گذرد و طی چند روز آینده وارد صد و هفدهمین سال آن خواهیم شد. این یک قرن و یک دهه و هفت سال به اعتبار مفهوم رایج از زمان، بین عموم مردم، تنها یک قرن است، اما اگر نیک بنگریم این قرن فشرده شده‌ی چندین قرن است و زمانی پرسرعت‌تر از باقی قرون ما داشته است. مشروطیت، زمانِ کُند را تند کرد و سَموم وقایع نیز سرعت گرفتند. اما اندک بوده و هستند افرادی که بیرون از این دورِ تند، توانستند دست از ایدئولوژی و سیاست‌بازی بکشند و در بنیادها تأمّلاتی کنند که آبی باشد برای استحکام سیمانِ مشروطیت.

جواد طباطبایی در رده‌ی معدود فیلسوفانی بود که تلاش کرد توضیحی برای مشروطه در ایران پیدا کند و در آن راستا نظام مفاهیمی بسازد، تا قبل و بعد این نظامِ مفاهیم دارای ساختار یکپارچه‌ای باشند. او تلاش کرد با وام‌گیری، با از یاد نبردن ارجحیت مواد تاریخ ایران، از فلسفه و حقوق جدید غربی، سوالاتی نسبت به ایران مطرح کند؛ تا مفاهیم از تصّلب سنّت رهیده باشند و بتوان درباره‌ی آنان اندیشید. او از معدود افرادی بود که با تعطیلِ مشروطیت در چهار دهه پیش، تلاش کرد تا بیرون از مفاهیم چپ و راست، این و آن بایستد و به ریشه‌های مشروطیت، شکست‌ها و پیروزی‌های آن بپردازد. البته این تلاشِ سترگ بی‌سنگ خوردن نیز نبود. از رفقای دینِ ایدئولوژیک تا روشنفکریِ دینی و غیر آن تلاش کردند تا با برچسب‌های متعدد، او را از میدان طرح سوالات نو به در کنند تا که به حاشیه کشیده شود و چونان نویسنده «درخشش‌های تیره» مواضع عجیب نسبت به بخش هایی از اندیشه و میراث ایران بگیرد، که چنین نشد. او در این راه به مفاهیمی چون سکولاریسم، دولت، الهیات‌سیاسی، دیانت، ایدئولوژی، منطقه فراغ شرع و ... پرداخت و این مفاهیم را در دستگاه فکری خود توضیح داد. طباطبایی، بیرونِ «دین‌خویی» و «دین‌ستیزی»ها ایستاد و به مشروطیت به عنوانِ اساسی‌ترین ایده اصلاحِ اوضاعِ ایران برای ایستادن در آستانه‌ی تجدد پرداخت و وجوه آن را با سوالات جدید پژوهید و معتقد بود که اگر ایران بتواند شئون «جدید در قدیم» خود را توضیح دهد؛ نه تنها می‌تواند به «آستانه تجدد» وارد شود بلکه می‌تواند «رنسانس دوم» خود را رقم بزند، چیزی که بسیاری از کشور ها از آن محروم هستند.

طباطبایی مشروطه را از زاویه‌ی علم حقوق ارزیابی می‌کرد و دل مشغولی اساسی او به‌جز دو پروژه اساسی‌ای که داشت و بخشی از آن پرداختن به ابعادی از مشروطیت بود، «تفسیر حقوقی مشروطیت» نیز بود که با شدت یافتن بیماری توان پیش‌برد این پروژه برایش ناممکن شد.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍16
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 برشی از سخنرانی جواد طباطبایی - فیلسوف سیاسی ایران - درباره‌ی پیدایشِ مفهوم مشروطه در ایران



@IranDel_Channel

💢
👍16👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 رسول خادم، قهرمان جهان و المپیک در رشته‌ی کشتی آزاد با انتشار ویدئوی فوق در صفحه اینستاگرامش نوشت:

نفرت‌پراکنی‌هایِ جماعتی سودجو و معلوم‌الحال که با بستنِ چشم‌ها و گریزِ از واقعیت‌ها هر روز برایِ ایجادِ ناامیدی و تنش میانِ مردم تلاش کرده و لجن‌پراکنی می‌کنند، ما را از میهن‌دوستی و علاقمندی به سربلندیِ مردم و سرزمینِ ایران با همه‌یِ دردهایش، غافل نکند...

ای ایران، ای مرز پرگهر …
در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما …
پاینده باد نام ایران ما

تصویر بالا مربوط به اجرای سرودِ جاودانِ "ای ایران، ای مرز پُرگهر"، از سوی ارکستر ملی ایران، به رهبری بردیا کیارس و با هم‌خوانی همه‌یِ مردم عزیزی است که در تالار وحدت حضور داشتند…

بردیا کیارس که هنگام هم‌خوانیِ مردم حاضر در تالار‌، دستها را به سویِ مردم گرفته و آنها را در همخوانی جانانه‌تری با ارکستر، همراهی [و تشویق] می‌کند، هفته پیش از ایران رفت …!
او بجز نبوغ و استعدادِ ویژه‌ای که در این فن دارد، بعنوان موزیسینی صاحب کسوت در عرصه‌های بین المللی برای موسیقی کشور نیز محسوب می‌شود. نبود او، آن هم در این شرایط، قابلِ جبران نیست…


@IranDel_Channel

💢
👍22
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مشروطه و حقوق

🔴 برشی از سخنرانی جواد طباطبایی - فیلسوف سیاسی ایران

بخش یکم


@IranDel_Channel

💢
👍12
Audio
🎙 سخنرانی جواد طباطبایی - فیلسوفِ سیاسی ایران - پیرامونِ پیدایشِ مفهوم «مشروطه» در ایران

ایراد شده در مرکز مطالعاتِ ایرانی ساموئل جردن کالیفرنیا در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ خورشیدی




@IranDel_Channel

💢
👍10
‌‌‌‌
🔴 #توییت_خوانی

✍️ رشته‌توییتی از احسان انتظاری در واکنش به انتشارِ "میثاق حق زندگی"

مُشتی ایران‌ستیز که تشکیلات‌شان در ظاهر نامِ ایران و ملّی بودن را یدک می‌کشد، در کنار گروهک‌های قوم‌گرا و تجزیه‌طلب علنی، متنی با عنوان "میثاق حق زندگی" منتشر کرده و [در آن میثاق] به ملت یکپارچه ایران اشاره نکرده و مروجِ قوم‌گرایی و اتنیک‌بازی شده‌اند!

این متن، خیانتِ آشکار به ملت و کشور ایران است.

این ملّی‌نماها در جبهه ملیِ خارج از کشور و حزب مشروطه ایران‌، بقولِ داریوش همایون، علاوه بر گسستِ جغرافیایی، دچار گسست عاطفی با ایران [نیز] شده‌اند!

عنوان میثاق‌شان، "حق زندگی" است، ولی با ترویجِ قوم‌گرایی و تضعیفِ شهروندی و تقلیل آن به عضوِ قوم و قبیله، در واقع در حالِ سلبِ زندگی از ایرانیان‌اند.

@IranDel_Channel

💢
👍16👎2
Audio
🎙 مشروطه و سکولاریسم

🔴 بخشی از سخنرانی جواد طباطبایی - فیلسوف سیاسی ایران - پیرامون مفهوم سنت در ایران

سخنرانی در دانشگاه پتسدام آلمان



@IranDel_Channel

💢
👍12
Buch Fur Bonyad2.pdf
7.3 MB

🔴 در آستانه‌ی یکصد و هفدهمین سالگرد صدور فرمان مشروطیت، یادنامه‌ی زنده‌یاد دکتر جواد طباطبایی - فیلسوف سیاسی ایران - توسط بنیاد همایون منتشر شد.


🔴 در بخش نخست، متنِ سخنرانی به همراه پرسش و پاسخ از:

حجت کلاشی، محمد محبی، امین سوفیامهر، بهرام روشن‌ضمیر، محمدامین مرئی، علیرضا کیانی، امین نایب‌پور و بابک مینا


🔴 مقالات اهدایی به یاد دکتر جواد طباطبایی از:

مصطفی نصیری، احسان هوشمند، جواد علوی، احمد بستانی، امید غیاثی، الاهه حسینی رامندی، مسعود دباغی، علی کشگر و فرخنده مدرس



🔴 بازنشر این یادنامه‌ به معنی تأييد کل محتوای آن، اعم از سخنرانی‌ها و مقالات نیست.



@IranDel_Channel

💢
👍14👎1

🔴 اقدام علیه تمامیت ارضی ایران با میثاقِ حقِّ زندگی

✍️ محمدعلی بهمنی قاجار، دانش‌آموخته‌ی دکترای حقوق

چند گروه بدنامِ کمونیستی، به همراهِ دار و دسته‌ی یک فردِ فرصت‌طلب و بی‌آبرو که روزگاری در ایران، مسئول دفتر تحکیم وحدت بوده با یک مشت، گروهِ تجزیه‌طلب و حزبِ مشروطه [ایران] و چند گروه مدعی نام جبهه ملی و مصدق، بیانیه‌ای به نام "میثاق حق زندگی" منتشر کرده و هم با اتحادِ عملی با تجزیه‌طلبانِ رسوایی هم‌چون: کنگره ملیت‌های فدرال ایران و حزب دموکرات آذربایجان و هم با نشرِ مضامینی ضدِّ ملی، آشکارا علیه استقلال و تمامیت ارضی ایران، شمشیر کشیده اند.

صدور میثاق موسوم به حق زندگی، اقدام آشکار علیه استقلال و تمامیت ارضی و حاکمیّت ملی ایران است. هر نوع تطهیر و توجیه و یا بی‌طرفی نسبت به این بیانیه‌ی ضدِّ میهنی، هم‌دستی با دشمنان قسم خورده‌ی ملت ایران است.

سازمان‌هایی که نام جبهه ملی و مصدق را یدک می‌کشند، اما در کنار دشمنان بی‌نقاب ایران هم‌چون: کنگره ملیت‌های فدرال و چریک‌های فدایی خلق قرار گرفتند، بدانند که موجودیت منحوس‌شان توهینی بزرگ به مصدق و راه اوست. همه اشخاص و  سازمان‌هایی که ادعای پیروی از مصدق را دارند باید نسبت به این گستاخی به ساحتِ مقدس ایرانِ عزیزمان، به طور علنی موضع‌گیری نمایند و با صراحت و به شدیدترین لحن ممکن و بدون هرگونه لکنتِ زبان این دسیسه‌ی ضدِّ ایرانی را محکوم نمایند.

هرگونه سکوت و مماشات نسبت به این میثاق که بوی تعفن فرقه‌ی اهریمنی رجوی نیز از لابه‌لای سطور آن به استشمام می‌رسد به معنای خیانت مسلّم و قطعی نسبت به ایران است.


_____


🔴 واکنش به انتشار
ِ میثاقِ حق زندگی

✍️ تیرداد بنکدار، دانش‌آموخته‌ی حقوق و علوم سیاسی

هر میثاق و منشوری که از نام بردنِ صریح از ملّتِ ایران امتناع کند، مورد تأيید نیروهای ملّی در درون ایران از جمله من به عنوان عضوی از اعضای جبهه‌ی ملی ایران نیست.

اینکه چرا برخی از نیروهای ملّی خارج از کشور از جمله سازمان‌های جبهه ملی یا حزب مشروطه [ایران] چنین متونی را امضا می‌کنند را باید ‏در نقل قولی از زنده‌یاد داریوش همایون مؤسّسِ حزب مشروطه [ایران] دید که با ژرف‌بینی تأکید کرده بود که:
«اپوزیسیون خارج از کشور، در طی این سال‌ها علاوه بر گسست جغرافیایی، مبتلا به گسست عاطفی از ایران هم شده است.»
این عارضه عامِّ اپوزیسیون خارج از کشور‌ است و به همین دلیل باید از محوری شدن نقش آن جلوگیری کرد. این اپوزیسیون باید همانطور که داریوش همایون متذکر شده بود از «توهم ایفای نقش هدایتی به درآمده و به نقش حمایتی اکتفا کنند.»
(پی‌نوشت: نقل‌قول‌ها از داریوش همایون به مضمون است.)






🔴 پی‌نوشت:
بازنشر یادداشتی از یک شخص به معنی تأييد کلِّ محتوای یادداشت و تأييد تمام مواضعِ نویسنده یادداشت، نیست.

@IranDel_Channel

💢
👍27👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 کتاب سوم ابتدایی مدارس ایران در سال ۱۳۰۸ خورشیدی



@IranDel_Channel

💢
👍22👎1
‌‌
🔴 مشروطه‌ ایرانی و الگوی بادکوبه‌ روزگارِ نو

✍️ ناصر همرنگ

تنها اندکی پس از صدور فرمان مشروطه در ایران به دست مظفرالدین‌شاه قاجار در چهاردهم مرداد سال ۱۲۸۵ خورشیدی، اگر تازه‌واردی به شهر بادکوبه می‌آمد، از دیدن سر‌و‌صدای توفنده‌ای که این رخداد در سراسر سرزمین‌های قفقاز روسیه با خود به همراه آورده و سپس آن را مانند بارانی از بیم و امید بر سر و روی این شهر فرو‌ریخته بود، بی‌اندازه شگفت‌زده می‌شد. گویی فرمان مشروطه نخست برای مردمان قفقاز و شهر باکو و سپس برای دیگر جاهای ایران دستینه شده باشد. در این هنگام، نه‌تنها در کوچه و بازار و در میان مردم عادی، بلکه در بیشتر گردهمایی‌های انجمنی در میان آدم‌های فرهیخته و باسواد شهر، چنان با شور و امید و شادی از فرجام کار ایران در آینده‌های دور و نزدیک سخن می‌رفت که تازه‌وارد حق داشت با شنیدن آن از خودش بپرسد که اینها چه ربطی به شهر بادکوبه دارد؟

درواقع در این هنگام نگاه تمام‌رخ مردم باکو چنان به سوی ایران و مسئله‌های آن بوده که گویی این شهر اکنون به تختگاه بزرگ آرزوهای ایرانی تبدیل شده باشد. به‌راستی چنان نیز بود. در چشم‌انداز این نگاه اما تنها یک انقلاب کبیر ملی می‌توانست ایرانیان را از استبداد دیرپای قاجاری و از بدبختی‌های مزمن‌شده‌اش دور کند و نه یک دستینه. ازهمین‌رو، در همه‌جای شهر در این هنگام از گریزناپذیری یک انقلاب بزرگ ملی که در خلال آن می‌بایست پیرامون بر متن پیروز شود و یک رهبری رستم‌گونه در آن نقشی نمادین و پاشنه‌گون داشته باشد، سخن گفته می‌شد. در این الگوی سایه‌روشن که احیانا ملغمه‌ای از آب و آتش بود و در آن کاوه آهنگر و بابک خرمدین و یعقوب لیث‌صفاری و فرانسوا روبسپیر یک‌جا کنار هم گرد‌آورده شده بودند، رستم دستان ایران از ژرفای تاریخ بیرون می‌آمد و مأموریت می‌یافت تا انقلاب کبیر ایران را راهبری کند و آن را مانند انقلاب فرانسه و حتی بزرگ‌تر و گسترده‌تر از آن شکل دهد و پیروز کند و سپس طومار دودمان قاجار را مانند طومار دودمان بوربون‌ها در فرانسه در هم بپیچد.


🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍17👎2

🔴 سالگشت جنبش ملی مشروطیت ایران و ملتی که کوشید از جایگاه رعیتِ تکلیف‌مدار به شهروندِ دارای حق، ملت ایران ارتقا یابد.

✍️ افشین جعفرزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و کارشناس‌ارشد تاریخ معاصر

چهاردهم (سیزدهم) امُرداد ۱۲۸۵ خورشیدی، سالروز صدور فرمان تشکیل مجلس شورای ملی است که با عنوان فرمانِ مشروطیت از سوی مظفرالدین شاه قاجار شهرت دارد.

ایرانیان نخستین ملتی بودند که نخستین جنبش ملّی درون‌زای دموکراتیک و بنیاد مجلسِ ملّی را در آسیا پایه‌گذاری کردند و چندی بعد پارلمان ملی موسس نخست که طبقاتی بود گشوده شد. جنبشِ ملی ایرانیان که پس از یک تکاپوی روشنفکری حداقل نیم سده‌ای به آسانی و پس از چالشی کوتاه مدت و تقریباً غیرخون‌بار و به دور از خشونت به هدف تحدید قدرت مطلقه و استبدادی پادشاه و ایجاد مجلس ملی و تصویب قانون اساسی و متمم مترقی آن دست یافته بود، در ادامه راه به موانع گوناگونی برخورد. این جنبش در مرحله‌ی اقدام عملی، نخست در تهران آغاز شد و سپس به دیگر شهرها گسترش یافت. گرچه رگه‌هایی از روشنگری در شهرهای بزرگ وجود داشت.

مجلس ملّی اول که دارای کارنامه‌ای درخشان در پاسداشتِ منافع ملی بود با فرمان محمدعلی میرزا به توپ بسته شده و منحل شد و پس از استبداد صغیر و عزل محمدعلی میرزا با کوشش آزادی‌خواهان و بویژه ایستادگی و قیام مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان و در گام بعدی آزادی‌خواهان بختیاری و گیلانی و برخی شهرها و فتح تهران دور مرحله دیگری آغاز شد‌.

انقلاب مشروطیت ایران با فتح تهران در روز سه شنبه ۲۲ تیر ۱۲۸۸ خورشیدی با ورود مجاهدان بختیاری و گیلانی به پایتخت و جنگی کوتاه مدت و عزل شاه به دومین پیروزی خود و چندی بعد، بنیاد مجلس دوم دست یافت. اما شرایط به خوبی پیش نرفت‌. مجلس دوم بیشتر محل نزاع دو گروه دموکرات و اعتدالی بود. با التیماتوم اشغالگران روسی مجلس دوم در ۲۶ آذر ۱۲۹۰ [خورشیدی] منحل شد و مجلس سوم نیز با استعفای نمایندگان و پس از اولتیماتوم روسها و تهدید به اشغال پایتخت با استعفای اکثریت نمایندگان در ۲۳ آذر ۱۲۹۴ [خورشیدی] منحل شد. با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ [میلادی] قحطی و نابسامانی و ناامنی ایران را گرفتار کرد و مجلس سال‌ها تعطیل بود.

سالها بعد رگه‌هایی از حضور آزاد نمایندگان مستقل در مجالس چهارم و پنجم و تا حدی ششم مشاهده شد که این دستاورد با مجلس هفتم به میزان زیادی از بین رفت و از مجالس هفتم تا سیزدهم تنها نامی تشریفاتی بر جای ماند. دوره‌های چهاردهم تا هفدهم دوران چیرگی نسبی پارلمان ملی بود که عملاً مجالی برای اقتدار دولت‌های متعدد و غالباً کوتاه مدت باقی نمی‌گذاشت.

این اقتدارِ نهاد پارلمان با مجلس هجدهم عملاً از بین رفت و در مجالس بعدی دوران مشروطیت در نبود احزاب آزاد و مقتدر و مستقل تا مجلس بیست و چهارم پارلمان عملاً نقشی ساختاری در مدیریت کشور نداشت. کارنامه مجالس این دوره‌ها بیشتر نشانگر کنش‌گری و گاه درخشش تک شخصیت‌های سیاسی است تا احزابی که عملاً وجود تعیین‌کننده نداشتند‌. در این دوران شخصیت‌هایی چون احتشام‌السلطنه، مصدق، مدرس مجال بروز نداشتند.



🔴 دنباله‌ی یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
👍16
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 موسی غنی‌نژاد اهری- دانش‌آموخته‌ی دکترای اقتصاد - از نهضت مشروطه ایران می‌گوید.


@IranDel_Channel

💢
👍17👎2