✍🏻 رویارویی نظامی #روسیه و غرب؟ هرگز!
احمد #زیدآبادی
این روزها در برخی رسانه های داخلی و خارجی، از آغاز جنگ سرد بین #روسیه و #آمریکا و حتی احتمال آغاز جنگ جهانی سوم بین آنها سخن می رود.
به نظرم این گونه اظهار نظرها، نوعی اغراق در قدرت روسیه و سوء برداشت از رفتار واقعی آن در صحنۀ بین المللی است. در حقیقت، با فروپاشی اتحاد شوروی که تقریباً نیمی از جهان را در کنترل یا در کنار خود داشت، "جنگ سرد" به عنوان نظریه ای برای توصیف روابط دو بلوک اصلی قدرت در جهانی دو قطبی پایان یافت و از آن پس به تیرگی هر از گاهِ روابط روسیه و غرب نمی توان نام "جنگ سرد" گذاشت.
روسیه اکنون گرچه قدرتی اتمی با جنگ افزارهای پیشرفته و دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل است؛ اما این همه، آن را در مقام ابرقدرت جهانی نمی نشاند. روسیه کشوری وابسته به صادرات نفت و گاز و دارای اقتصادی در حجم اقتصاد اسپانیاست. با این میزان قدرت اقتصادی طبعاً نه می توان تأثیر بین المللی پایداری داشت و نه درگیر رقابتی نفس گیر با دیگر قدرت ها برای گسترش حوزۀ نفوذ در سطح جهانی شد.
در واقع، روسیه به ترغیب #ایران و با استفاده از سیاست نرمش باراک #اوباما در #خاورمیانه، فرصت مداخله در #سوریه را پیدا کرد و همین موضوع سبب شد که در بارۀ توان بین المللی روسیه و عزم آن برای اعادۀ نفوذ جهانیاش، اغراق شود.
انگیزۀ روسیه از حضور در سوریه در حقیقت به دست آوردن ابزاری برای اعمال فشار یا چانه زنی با غرب بر سر ماجرای اوکراین بود. اوکراین نقطه ای است که روسیه آن را به نحوی حیات خلوت خود می داند؛ اما دنیای غرب به عنوان بخشی از تلاش خود برای کنترل کامل روسیه، در پی نفوذ به آن است.
از همین رو، غربی ها و متحدان منطقه ای آنها حضور روسیه در سوریه را هیچگاه به عنوان خطری که توازن قوا در خاورمیانه را به زیان آنها به هم خواهد زد؛ تلقی نکردند و در غیاب حضور مؤثر خود در سوریه، آن را حتی وسیله ای برای مهار میان مدت ایران در آن کشور به شمار آوردند.
روسیه نیز به سوریه به عنوان محور منافع خود در جهان نمی نگرد و طبعاً برای حفظ آن، وارد هیچ نوع رویارویی نظامی با آمریکا نمی شود.
در صورت حملۀ آمریکا به سوریه، در وخیم ترین حالت شاید روسها برای حفظ وجهۀ خود؛ چند موشک آنها را در هوا منفجر کنند؛ اما مقابلۀ حتی محدود نظامی با غرب، اصولاً قابل تصور نیست.
روسیۀ تحت رهبری ولایمیر پوتین، می خواهد در سطح بین المللی به شمار آید، مورد احترام قرار گیرد؛ اقتصاد خود را توسعه دهد و زندگی مرفه و پیشرفته ای برای روسها فراهم کند. این اهداف یکسره غیر ایدئولوژیک، طبعاً با هر نوع ورود به جنگ های پرهزینه منافات دارد.
در حقیقت، معضل غربی ها و متحدان منطقه ای آنها در سوریه، نوع نفوذ ایران است و اگر روسیه آماده و یا قادر به پایان دادنِ این نفوذ باشد؛ آنها مشکلی با هم نخواهند داشت. به گمانم توجه به این واقعیات در توهم زدایی از وضعیت توازن قوای جهانی بی تأثیر نخواهد بود.
https://t.me/InternationalRel
احمد #زیدآبادی
این روزها در برخی رسانه های داخلی و خارجی، از آغاز جنگ سرد بین #روسیه و #آمریکا و حتی احتمال آغاز جنگ جهانی سوم بین آنها سخن می رود.
به نظرم این گونه اظهار نظرها، نوعی اغراق در قدرت روسیه و سوء برداشت از رفتار واقعی آن در صحنۀ بین المللی است. در حقیقت، با فروپاشی اتحاد شوروی که تقریباً نیمی از جهان را در کنترل یا در کنار خود داشت، "جنگ سرد" به عنوان نظریه ای برای توصیف روابط دو بلوک اصلی قدرت در جهانی دو قطبی پایان یافت و از آن پس به تیرگی هر از گاهِ روابط روسیه و غرب نمی توان نام "جنگ سرد" گذاشت.
روسیه اکنون گرچه قدرتی اتمی با جنگ افزارهای پیشرفته و دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل است؛ اما این همه، آن را در مقام ابرقدرت جهانی نمی نشاند. روسیه کشوری وابسته به صادرات نفت و گاز و دارای اقتصادی در حجم اقتصاد اسپانیاست. با این میزان قدرت اقتصادی طبعاً نه می توان تأثیر بین المللی پایداری داشت و نه درگیر رقابتی نفس گیر با دیگر قدرت ها برای گسترش حوزۀ نفوذ در سطح جهانی شد.
در واقع، روسیه به ترغیب #ایران و با استفاده از سیاست نرمش باراک #اوباما در #خاورمیانه، فرصت مداخله در #سوریه را پیدا کرد و همین موضوع سبب شد که در بارۀ توان بین المللی روسیه و عزم آن برای اعادۀ نفوذ جهانیاش، اغراق شود.
انگیزۀ روسیه از حضور در سوریه در حقیقت به دست آوردن ابزاری برای اعمال فشار یا چانه زنی با غرب بر سر ماجرای اوکراین بود. اوکراین نقطه ای است که روسیه آن را به نحوی حیات خلوت خود می داند؛ اما دنیای غرب به عنوان بخشی از تلاش خود برای کنترل کامل روسیه، در پی نفوذ به آن است.
از همین رو، غربی ها و متحدان منطقه ای آنها حضور روسیه در سوریه را هیچگاه به عنوان خطری که توازن قوا در خاورمیانه را به زیان آنها به هم خواهد زد؛ تلقی نکردند و در غیاب حضور مؤثر خود در سوریه، آن را حتی وسیله ای برای مهار میان مدت ایران در آن کشور به شمار آوردند.
روسیه نیز به سوریه به عنوان محور منافع خود در جهان نمی نگرد و طبعاً برای حفظ آن، وارد هیچ نوع رویارویی نظامی با آمریکا نمی شود.
در صورت حملۀ آمریکا به سوریه، در وخیم ترین حالت شاید روسها برای حفظ وجهۀ خود؛ چند موشک آنها را در هوا منفجر کنند؛ اما مقابلۀ حتی محدود نظامی با غرب، اصولاً قابل تصور نیست.
روسیۀ تحت رهبری ولایمیر پوتین، می خواهد در سطح بین المللی به شمار آید، مورد احترام قرار گیرد؛ اقتصاد خود را توسعه دهد و زندگی مرفه و پیشرفته ای برای روسها فراهم کند. این اهداف یکسره غیر ایدئولوژیک، طبعاً با هر نوع ورود به جنگ های پرهزینه منافات دارد.
در حقیقت، معضل غربی ها و متحدان منطقه ای آنها در سوریه، نوع نفوذ ایران است و اگر روسیه آماده و یا قادر به پایان دادنِ این نفوذ باشد؛ آنها مشکلی با هم نخواهند داشت. به گمانم توجه به این واقعیات در توهم زدایی از وضعیت توازن قوای جهانی بی تأثیر نخواهد بود.
https://t.me/InternationalRel
Telegram
🌍کانال تخصصی روابط بینالملل
نخستین کانال تخصصی روابط بینالملل
- معرفی کتاب و مقاله؛
- اطلاعرسانی برنامههای تخصصی و همایشها؛
- تحلیل و تفسیر آخرین تحولات منطقهای و جهانی؛
- ارائهی تحلیلهای مرتبط با تحولات روز.
مطالب مندرج، تنها «بازتاب» اخبار است
نه نظر گردانندگان کانال.
- معرفی کتاب و مقاله؛
- اطلاعرسانی برنامههای تخصصی و همایشها؛
- تحلیل و تفسیر آخرین تحولات منطقهای و جهانی؛
- ارائهی تحلیلهای مرتبط با تحولات روز.
مطالب مندرج، تنها «بازتاب» اخبار است
نه نظر گردانندگان کانال.
✍🏻 حمله به #سوریه انجام شد، از این پس چه می شود؟
احمد #زیدآبادی
موج نخست حملات موشکی متحدان غربی علیه برخی مراکز نظامی در #سوریه به پایان رسید. این حملات اگر به صِرف "انتقامجویی" از آنچه که "استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه غیر نظامیان" تعبیر می شود؛ صورت گرفته باشد؛ بعید است که تغییر عمده ای در معادلۀ بسیار پیچیدۀ بحران سوریه پدید آورد. با این حال، به نظر نمی رسد که هدف از این حملات فقط انتقامجویی بوده باشد.
اگر منظور از موشکباران تنها انتقامجویی از حملات شیمیایی بود؛ این میزان از سرعت عمل ضرورت نداشت.
به گمانم متحدان غربی از طریق حملات خود، در پی تغییر توازن قوا در سوریه و گشودن راهی دیپلماتیک برای برکناری بشار اسد از قدرت هستند. گشودن چنین راهی جز از طریق همکاری روسیه امکانپذیر نیست.
روسیه چندین سال است که خود را درگیر مذاکراتی با نیروهای خارجی و داخلی دخیل در بحران سوریه با هدف ورود به دوران انتقالی برای بازگشت ثبات کامل به این کشور کرده است؛ اما در عمل هنوز گام مؤثری به جلو برنداشته است.
مهمترین مانع پیش روی روسیه، ظاهراً سرسختی بشار اسد برای حفظ موقعیت خود و پشتیبانی ایران و گروههای متحدش از این سرسختی است. بنابراین، از این جهتِ خاص، شاید روسیه از اتفاقی که بشار اسد و حامیانش را به انعطاف وادار سازد؛ چندان ناخشنود نباشد و آن اتفاق، می تواند حملات آمریکا و متحدانش باشد!
بدین ترتیب، می توان حدس زد که هدف اصلی از حملۀ موشکی قدرت های غربی به سوریه، ایجاد زمینه ای برای آغاز سریع تر دوران انتقالی است. به نظرم اگر نقش روسیه در روند برنامه ریزی دوران انتقالی همچنان از سوی غربی ها به رسمیت شناخته شود؛ مسکو بی میل نخواهد بود که با بهره گیری از حملات موشکی اخیر، اسد را برای انعطاف در مذاکره با مخالفانش تحت فشار قرار دهد.
با این حساب، اگر مسکو عزم خود را برای فشار بر اسد به منظور آغاز دوران انتقال سیاسی در سوریه به نمایش بگذارد؛ حملات نظامی #آمریکا و متحدانش، هم به هدف خود رسیده و هم تکرار نخواهد شد.
این اما فقط یک سوی ماجراست. از زوایه ای دیگر، فشار #روسیه به اسد می تواند سبب اصطکاک در روابط #مسکو با #ایران و حزب الله #لبنان شود. در حقیقت، دست روس ها در سوریه آنقدرها هم باز نیست و آنها بدون پشتیبانی نیروهای متحد ایران در سوریه بخصوص حزب الله قادر به ایفای نقش مؤثری در آن کشور نیستند.
در واقع اینجاست که گره بحران تا اندازه ای کور می شود. از این رو، در صورت ناتوانی و یا فقدان ارادۀ روسها برای آغاز دوران انتقالی معنادار در سوریه، حملات متحدان غربی به دلایل و بهانه های مختلف ادامه خواهد یافت تا روزی که این توانایی و اراده به ظهور برسد.
https://t.me/InternationalRel
احمد #زیدآبادی
موج نخست حملات موشکی متحدان غربی علیه برخی مراکز نظامی در #سوریه به پایان رسید. این حملات اگر به صِرف "انتقامجویی" از آنچه که "استفاده از تسلیحات شیمیایی علیه غیر نظامیان" تعبیر می شود؛ صورت گرفته باشد؛ بعید است که تغییر عمده ای در معادلۀ بسیار پیچیدۀ بحران سوریه پدید آورد. با این حال، به نظر نمی رسد که هدف از این حملات فقط انتقامجویی بوده باشد.
اگر منظور از موشکباران تنها انتقامجویی از حملات شیمیایی بود؛ این میزان از سرعت عمل ضرورت نداشت.
به گمانم متحدان غربی از طریق حملات خود، در پی تغییر توازن قوا در سوریه و گشودن راهی دیپلماتیک برای برکناری بشار اسد از قدرت هستند. گشودن چنین راهی جز از طریق همکاری روسیه امکانپذیر نیست.
روسیه چندین سال است که خود را درگیر مذاکراتی با نیروهای خارجی و داخلی دخیل در بحران سوریه با هدف ورود به دوران انتقالی برای بازگشت ثبات کامل به این کشور کرده است؛ اما در عمل هنوز گام مؤثری به جلو برنداشته است.
مهمترین مانع پیش روی روسیه، ظاهراً سرسختی بشار اسد برای حفظ موقعیت خود و پشتیبانی ایران و گروههای متحدش از این سرسختی است. بنابراین، از این جهتِ خاص، شاید روسیه از اتفاقی که بشار اسد و حامیانش را به انعطاف وادار سازد؛ چندان ناخشنود نباشد و آن اتفاق، می تواند حملات آمریکا و متحدانش باشد!
بدین ترتیب، می توان حدس زد که هدف اصلی از حملۀ موشکی قدرت های غربی به سوریه، ایجاد زمینه ای برای آغاز سریع تر دوران انتقالی است. به نظرم اگر نقش روسیه در روند برنامه ریزی دوران انتقالی همچنان از سوی غربی ها به رسمیت شناخته شود؛ مسکو بی میل نخواهد بود که با بهره گیری از حملات موشکی اخیر، اسد را برای انعطاف در مذاکره با مخالفانش تحت فشار قرار دهد.
با این حساب، اگر مسکو عزم خود را برای فشار بر اسد به منظور آغاز دوران انتقال سیاسی در سوریه به نمایش بگذارد؛ حملات نظامی #آمریکا و متحدانش، هم به هدف خود رسیده و هم تکرار نخواهد شد.
این اما فقط یک سوی ماجراست. از زوایه ای دیگر، فشار #روسیه به اسد می تواند سبب اصطکاک در روابط #مسکو با #ایران و حزب الله #لبنان شود. در حقیقت، دست روس ها در سوریه آنقدرها هم باز نیست و آنها بدون پشتیبانی نیروهای متحد ایران در سوریه بخصوص حزب الله قادر به ایفای نقش مؤثری در آن کشور نیستند.
در واقع اینجاست که گره بحران تا اندازه ای کور می شود. از این رو، در صورت ناتوانی و یا فقدان ارادۀ روسها برای آغاز دوران انتقالی معنادار در سوریه، حملات متحدان غربی به دلایل و بهانه های مختلف ادامه خواهد یافت تا روزی که این توانایی و اراده به ظهور برسد.
https://t.me/InternationalRel
Telegram
🌍کانال تخصصی روابط بینالملل
نخستین کانال تخصصی روابط بینالملل
- معرفی کتاب و مقاله؛
- اطلاعرسانی برنامههای تخصصی و همایشها؛
- تحلیل و تفسیر آخرین تحولات منطقهای و جهانی؛
- ارائهی تحلیلهای مرتبط با تحولات روز.
مطالب مندرج، تنها «بازتاب» اخبار است
نه نظر گردانندگان کانال.
- معرفی کتاب و مقاله؛
- اطلاعرسانی برنامههای تخصصی و همایشها؛
- تحلیل و تفسیر آخرین تحولات منطقهای و جهانی؛
- ارائهی تحلیلهای مرتبط با تحولات روز.
مطالب مندرج، تنها «بازتاب» اخبار است
نه نظر گردانندگان کانال.
✍🏻 #ایران و #اسرائیل؛ رویارویی نظامی مستقیم؟
احمد #زیدآبادی
سید حسن نصرالله رهبر حزب الله #لبنان می گوید؛ اسرائیل با هدف قرار دادن پایگاه تی فور در خاک #سوریه، خود را درگیر جنگ مستقیم با ایران کرده است. رسانه های اسرائیلی نیز در هفته ای اخیر بارها گزارش داده اند که دولت #نتانیاهو با حملات خود به محل استقرار نیروهای ایرانی در سوریه عملاً وارد جنگ مستقیم با ایران شده است.
در ایران اما خبری از این نوع اظهار نظرها نیست و عمده توجه رسانه ها و مقام های رسمی، به سیاست های مربوط به تثبیت نرخ ارز و برخی خرده نزاع ها داخلی بین جناحی است.
ماجرا چیست؟ آیا حکومت ایران حملات اسرائیل به محل استقرار نیروهایش را در خاک سوریه جدی نمی گیرد؟ یا اینکه می پندارد با فشار #روسیه این حملات به زودی پایان خواهد یافت؟ یا اینکه در حال برنامه ریزی برای مقابله با اسرائیل اما به صورت چراغ خاموش است؟
اگر مورد نخست درست باشد؛ به نظرم از این پس دیگر نمی توان حملات ارتش اسرائیل به پایگاههای نیروهای ایرانی در خاک سرائیل را جدی نگرفت و با سکوت از کنار آن گذشت. دولت راستگرای افراطی نتانیاهو که پیش از این، ارسال سلاحهای دقیق و پیشرفته از خاک سوریه به حزب الله لبنان و حضور نیروهای ایرانی و متحدان آنها را در نزدیک مناطق مرزی خود به عنوان "خط قرمز" اسرائیل در برابر بحران سوریه تعیین کرده بود؛ اخیراً هرگونه حضوربلندمدت نیروهای ایرانی در خاک سوریه و ایجاد هر نوع پایگاه نظامی دائمی در آن کشور را به خطوط قرمز خود افزوده است و از هر فرصتی برای حملۀ نظامی به آنها استفاده می کند. از این رو، تقریباً تردیدی نیست که این نوع جملات از این پس گسترش می یابد و از همین رو قابل نادیده گرفتن نخواهد بود.
آیا ایران به امید فشار روسیه بر اسرائیل برای توقف حمله علیه پایگاههای خود در سوریه نشسته است؟ ظاهراً در پی حمله به پایگاه تی فور، ولادیمیر پوتین در تماس با بنیامین نتانیاهو او را با لحنی تند و قاطع مورد سرزنش قرار داده و اسرائیل را از ادامۀ اینگونه حملات برحذر داشته است. در مقابل نتانیاهو نیز با مقصر جلوه دادن حکومت ایران در بی ثبات کردن سوریه، با بی پروایی بر ادامۀ حملات تأکید کرده است.
با این حساب، به نظر نمی رسد که اسرائیل تسلیم فشار دیپلماتیک روسیه برای پایان دادن به حملۀ نظامی به پایگاه نیروهای ایرانی و متحدانش در سوریه شود. فشار نظامی مسکو در این باره هم تقریباً غیر ممکن است. شاید حداکثر کاری که پوتین بخواهد در این جهت انجام دهد نصب سامانۀ ضدموشکی اس 300 در خاک سوریه باشد که طبعاً مشکلاتی برای اسرائیل ایجاد خواهد کرد؛ اما مانع حملات آن نخواهد شد.
در نهایت تنها راه باقی ماند،ه نوعی رویارویی است. آیا ایران می خواهد از طریق گروههای متحد خود در #خاورمیانه به این رویارویی بپردازد؟ با توجه به اظهار نظر سید حسن نصرالله، به نظر می رسد که حزب الله فعلاً علاقه ای به ایفای چنین نقشی ندارد؛ بخصوص اینکه انتخابات پارلمانی #لبنان هم در پیش است و حزب الله می کوشد تا از طریق آرام نشان دادن اوضاع، جایگاه قانونی خود را در پارلمان تضمین کند. سایر گروههای متحد ایران در منطقه هم ظاهراً توانایی لازم برای ورود به جنگی نیابتی با اسرائیل را ندارند.
بدین ترتیب آیا رویارویی مستقیم نظامی بین ایران و اسرائیل به امری محتوم تبدیل شده است؟ به نظرم دو طرف به هزینههای هولناک یک درگیری مستقیم نظامی آگاهند و به همین علت، نوعی اجماع بین المللی برای تسریع در پایان دادن به بحران سوریه به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است.
https://goo.gl/qnju8q
احمد #زیدآبادی
سید حسن نصرالله رهبر حزب الله #لبنان می گوید؛ اسرائیل با هدف قرار دادن پایگاه تی فور در خاک #سوریه، خود را درگیر جنگ مستقیم با ایران کرده است. رسانه های اسرائیلی نیز در هفته ای اخیر بارها گزارش داده اند که دولت #نتانیاهو با حملات خود به محل استقرار نیروهای ایرانی در سوریه عملاً وارد جنگ مستقیم با ایران شده است.
در ایران اما خبری از این نوع اظهار نظرها نیست و عمده توجه رسانه ها و مقام های رسمی، به سیاست های مربوط به تثبیت نرخ ارز و برخی خرده نزاع ها داخلی بین جناحی است.
ماجرا چیست؟ آیا حکومت ایران حملات اسرائیل به محل استقرار نیروهایش را در خاک سوریه جدی نمی گیرد؟ یا اینکه می پندارد با فشار #روسیه این حملات به زودی پایان خواهد یافت؟ یا اینکه در حال برنامه ریزی برای مقابله با اسرائیل اما به صورت چراغ خاموش است؟
اگر مورد نخست درست باشد؛ به نظرم از این پس دیگر نمی توان حملات ارتش اسرائیل به پایگاههای نیروهای ایرانی در خاک سرائیل را جدی نگرفت و با سکوت از کنار آن گذشت. دولت راستگرای افراطی نتانیاهو که پیش از این، ارسال سلاحهای دقیق و پیشرفته از خاک سوریه به حزب الله لبنان و حضور نیروهای ایرانی و متحدان آنها را در نزدیک مناطق مرزی خود به عنوان "خط قرمز" اسرائیل در برابر بحران سوریه تعیین کرده بود؛ اخیراً هرگونه حضوربلندمدت نیروهای ایرانی در خاک سوریه و ایجاد هر نوع پایگاه نظامی دائمی در آن کشور را به خطوط قرمز خود افزوده است و از هر فرصتی برای حملۀ نظامی به آنها استفاده می کند. از این رو، تقریباً تردیدی نیست که این نوع جملات از این پس گسترش می یابد و از همین رو قابل نادیده گرفتن نخواهد بود.
آیا ایران به امید فشار روسیه بر اسرائیل برای توقف حمله علیه پایگاههای خود در سوریه نشسته است؟ ظاهراً در پی حمله به پایگاه تی فور، ولادیمیر پوتین در تماس با بنیامین نتانیاهو او را با لحنی تند و قاطع مورد سرزنش قرار داده و اسرائیل را از ادامۀ اینگونه حملات برحذر داشته است. در مقابل نتانیاهو نیز با مقصر جلوه دادن حکومت ایران در بی ثبات کردن سوریه، با بی پروایی بر ادامۀ حملات تأکید کرده است.
با این حساب، به نظر نمی رسد که اسرائیل تسلیم فشار دیپلماتیک روسیه برای پایان دادن به حملۀ نظامی به پایگاه نیروهای ایرانی و متحدانش در سوریه شود. فشار نظامی مسکو در این باره هم تقریباً غیر ممکن است. شاید حداکثر کاری که پوتین بخواهد در این جهت انجام دهد نصب سامانۀ ضدموشکی اس 300 در خاک سوریه باشد که طبعاً مشکلاتی برای اسرائیل ایجاد خواهد کرد؛ اما مانع حملات آن نخواهد شد.
در نهایت تنها راه باقی ماند،ه نوعی رویارویی است. آیا ایران می خواهد از طریق گروههای متحد خود در #خاورمیانه به این رویارویی بپردازد؟ با توجه به اظهار نظر سید حسن نصرالله، به نظر می رسد که حزب الله فعلاً علاقه ای به ایفای چنین نقشی ندارد؛ بخصوص اینکه انتخابات پارلمانی #لبنان هم در پیش است و حزب الله می کوشد تا از طریق آرام نشان دادن اوضاع، جایگاه قانونی خود را در پارلمان تضمین کند. سایر گروههای متحد ایران در منطقه هم ظاهراً توانایی لازم برای ورود به جنگی نیابتی با اسرائیل را ندارند.
بدین ترتیب آیا رویارویی مستقیم نظامی بین ایران و اسرائیل به امری محتوم تبدیل شده است؟ به نظرم دو طرف به هزینههای هولناک یک درگیری مستقیم نظامی آگاهند و به همین علت، نوعی اجماع بین المللی برای تسریع در پایان دادن به بحران سوریه به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است.
https://goo.gl/qnju8q
✍ #ترامپ و پازل بزرگ #خاورمیانه
احمد #زیدآبادی
🔹تصمیمات اخیر دولت دونالد #ترامپ از جمله خروج از برجام، انتقال سفارت #آمریکا از #تل_آویو به #بیت_المقدس غربی، تحریم رهبران حزب الله #لبنان و نوع رویکرد به #سوریه و #عراق، به نظرم همگی قطعاتی از یک پازل بزرگ برای ایجاد نظم تازه ای در #خاورمیانه باشد.
قلب این پازل، اما منازعۀ اسرائیل و فلسطینی هاست. بدون طراحی و ایجاد قطعه ای مناسب برای این بخش از پازل، به تصور من، نه فقط نظمِ مورد نظر آمریکا در منطقه شکل نمی گیرد؛ بلکه سایر تصمیمات آن هم در میان مدت، محکوم به شکست است.
از این رو، بر این گمانم که آمریکا به زودی از طرح خود برای پایان دادن به این مناقشه پرده بر می دارد.
این طرح اگر طبق میل دست راستی های افراطی اسرائیل تنظیم شده باشد؛ بدون شک ره به جایی نخواهد برد؛
اما اگر به اندازه ای متوازن باشد که فردی مانند ملک عبدالله پادشاه اردن، امکان حمایت از آن را پیدا کند؛ در آن صورت، خاورمیانه ای جدید متولد خواهد شد.
در حقیقت، ترامپ در حال بهره برداری از محصولی است که پیشینیان وی از چند دهه قبل، بذر آن را در منطقه کاشته اند.
او البته می خواهد این همه را به حساب خود واریز کند. از این جهت او خودخواه و فرصت طلب است؛ اما به خلاف آنچه در کشور ما تبلیغ می شود؛ به هیچوجه احمق یا دیوانه نیست!
احمد #زیدآبادی
🔹تصمیمات اخیر دولت دونالد #ترامپ از جمله خروج از برجام، انتقال سفارت #آمریکا از #تل_آویو به #بیت_المقدس غربی، تحریم رهبران حزب الله #لبنان و نوع رویکرد به #سوریه و #عراق، به نظرم همگی قطعاتی از یک پازل بزرگ برای ایجاد نظم تازه ای در #خاورمیانه باشد.
قلب این پازل، اما منازعۀ اسرائیل و فلسطینی هاست. بدون طراحی و ایجاد قطعه ای مناسب برای این بخش از پازل، به تصور من، نه فقط نظمِ مورد نظر آمریکا در منطقه شکل نمی گیرد؛ بلکه سایر تصمیمات آن هم در میان مدت، محکوم به شکست است.
از این رو، بر این گمانم که آمریکا به زودی از طرح خود برای پایان دادن به این مناقشه پرده بر می دارد.
این طرح اگر طبق میل دست راستی های افراطی اسرائیل تنظیم شده باشد؛ بدون شک ره به جایی نخواهد برد؛
اما اگر به اندازه ای متوازن باشد که فردی مانند ملک عبدالله پادشاه اردن، امکان حمایت از آن را پیدا کند؛ در آن صورت، خاورمیانه ای جدید متولد خواهد شد.
در حقیقت، ترامپ در حال بهره برداری از محصولی است که پیشینیان وی از چند دهه قبل، بذر آن را در منطقه کاشته اند.
او البته می خواهد این همه را به حساب خود واریز کند. از این جهت او خودخواه و فرصت طلب است؛ اما به خلاف آنچه در کشور ما تبلیغ می شود؛ به هیچوجه احمق یا دیوانه نیست!
🔵 شش ماه دیگر قرار است چه بشود؟
احمد #زیدآبادی
علی مطهری خواستار تحمل شش ماهۀ مردم شده است تا اوضاع اقتصاد بهبود یابد.
نمی دانم تا شش ماه آینده قرار است چه معجزی رخ دهد؟ اگر تصور این است که در انتخابات کنگره در ماه نوامبر ، دمکراتها در سنا به اکثریت میرسند و مانع ترامپ میشوند؛ تصور باطلی است چرا که به فرضِ اکثریت یافتن دمکراتها در سنا، تغییر معنادار و محسوسی در سیاست آمریکا در مقابل ایران روی نخواهد داد.
اگر فرض بر این است که در شش ماه آینده، ترامپ استیضاح شود و کاخ سفید را ترک کند؛ به فرض وقوع این فرض هم سیاست واشنگتن در برابر ایران نرمتر نخواهد شد چرا که مایک پنس معاون ترامپ به جای او خواهد نشست و پنس هم از هر جهت در مقابل جمهوری اسلامی سرسختتر از ترامپ است.
اما اگر پای پیشبینیهای دیگری در میان است؛ بهتر است آقای مطهری اشارۀ روشنتری به آنها کند؛ تا سخناش در شمار وعده های "دلخوشکنک" به حساب نیاید.
به هر حال با روند فعلی، زمان به نفع بهبود اوضاع حرکت نمیکند؛ از این رو، هر کاری که قرار است شش ماه بعد صورت گیرد؛ بهتر است همین حالا انجام شود.
این در حالی است که متأسفانه هر دو جناح حاکم بر جمهوری اسلامی از نزدیک به 35 سال پیش تاکنون، عادت کردهاند که تمام حوادث سیاسی و اعتراضهای اجتماعی را در چارچوب رقابت و نزاع بینِ خود تحلیل کنند و دست پنهان طرف رقیب را در هر اعتراض و آشوبی ببینند. برخی از آنها حتی اعتراضهای دیروز بازار تهران را هم در همین چارچوب گنجاندند!
این چارچوب دیگر جواب نمی دهد حتی اگر دو طرف بکوشند قرائن و شواهدی برای آن دست و پا کنند.
@ahmadzeidabad
احمد #زیدآبادی
علی مطهری خواستار تحمل شش ماهۀ مردم شده است تا اوضاع اقتصاد بهبود یابد.
نمی دانم تا شش ماه آینده قرار است چه معجزی رخ دهد؟ اگر تصور این است که در انتخابات کنگره در ماه نوامبر ، دمکراتها در سنا به اکثریت میرسند و مانع ترامپ میشوند؛ تصور باطلی است چرا که به فرضِ اکثریت یافتن دمکراتها در سنا، تغییر معنادار و محسوسی در سیاست آمریکا در مقابل ایران روی نخواهد داد.
اگر فرض بر این است که در شش ماه آینده، ترامپ استیضاح شود و کاخ سفید را ترک کند؛ به فرض وقوع این فرض هم سیاست واشنگتن در برابر ایران نرمتر نخواهد شد چرا که مایک پنس معاون ترامپ به جای او خواهد نشست و پنس هم از هر جهت در مقابل جمهوری اسلامی سرسختتر از ترامپ است.
اما اگر پای پیشبینیهای دیگری در میان است؛ بهتر است آقای مطهری اشارۀ روشنتری به آنها کند؛ تا سخناش در شمار وعده های "دلخوشکنک" به حساب نیاید.
به هر حال با روند فعلی، زمان به نفع بهبود اوضاع حرکت نمیکند؛ از این رو، هر کاری که قرار است شش ماه بعد صورت گیرد؛ بهتر است همین حالا انجام شود.
این در حالی است که متأسفانه هر دو جناح حاکم بر جمهوری اسلامی از نزدیک به 35 سال پیش تاکنون، عادت کردهاند که تمام حوادث سیاسی و اعتراضهای اجتماعی را در چارچوب رقابت و نزاع بینِ خود تحلیل کنند و دست پنهان طرف رقیب را در هر اعتراض و آشوبی ببینند. برخی از آنها حتی اعتراضهای دیروز بازار تهران را هم در همین چارچوب گنجاندند!
این چارچوب دیگر جواب نمی دهد حتی اگر دو طرف بکوشند قرائن و شواهدی برای آن دست و پا کنند.
@ahmadzeidabad
✍️ استقلال #اروپا از #آمریکا؟ عجب حرف عجیبی! تا هنگامی که اروپا قدرت نظامی و ارتش واحدی هم سنگ قدرت نظامی و ارتش آمریکا پیدا نکند و نتواند با تهدیدهای امنیتی علیه خود در سطح جهان رأساً مقابله کند؛ سخن از استقلال اروپا از آمریکا خواب و خیالی بیش نیست!
به عبارت دیگر، اروپا بدون چتر حمایت امنیتی آمریکا، قارهای بسیار آسیب پذیر است! از این رو، طرح بحثهایی که زمینۀ عینی ندارد؛ به ماجرای کبک و برف میماند.
احمد #زیدآبادی
@internationalrel
به عبارت دیگر، اروپا بدون چتر حمایت امنیتی آمریکا، قارهای بسیار آسیب پذیر است! از این رو، طرح بحثهایی که زمینۀ عینی ندارد؛ به ماجرای کبک و برف میماند.
احمد #زیدآبادی
@internationalrel