✍🏻 باتوجه به شخصیت #ترامپ و بدهی او به #پوتین بابت انتخابات، پوتین برنده دیدار ترامپ- پوتین خواهد بود
آن اپلباوم
واشنگتن پست
در پایان جنگ جهانی دوم، کنفرانسی در روزهای ۴ تا ۱۱ فوریه ۱۹۴۵میلادی با نام کنفرانس #یالتا در مکانی به همین نام در شبه جزیره کریمه با شرکت سه کشور #آمریکا، #انگلیس و اتحاد جماهیر #شوروی برگزار شد. شرکت کنندگان در این کنفرانس سه قدرت بزرگ پیروز جنگ جهانی دوم، فرانکلین #روزولت رییس جمهوری آمریکا، وینستون #چرچیل نخست وزیر انگلیس و جوزف #استالین رهبر اتحاد جماهیر شوروی بودند.هدف این اجلاس بررسی شرایط جهان پس از پایان جنگ جهانی دوم و چگونگی بازسازی اروپا بود.همه شرکت کنندگان در کنفرانس از نتیجه راضی بودند. به نظر می رسید که انگلیس، آمریکا و شوروی تمام اختلافات را حل و فصل و حوزه قلمرو نفوذ خود را نیز مشخص کرده باشند. همه رهبران سیاسی در آن زمان از نتیجه کار خوشحال و راضی بودند.اما هنوز چند ماهی از نشست این سران نگذشته بود که سربازان آمریکایی و اتحاد جماهیر شوروی بر سر اینکه خط متارکه جنگ در استان باواریای #آلمان کجا باید باشد با همدیگر درگیر شدند. شوروی نیز تمام تهعدات خود را کنار گذاشت. این کشور متعهد شده بود که در تمام کشورهای آزاد شده #اروپا دمکراسی حاکم شود اما به تعهدات خود عمل نکرد.آن پیروزی صلح به نقطه شروع دوران جنگ سرد تبدیل شد.
دوران جنگ سرد، یک نسل چالش، یک نسل رقابت تسلیحاتی؛یک نسل حضور گسترده سربازان آمریکایی در اروپا و سرکوب نیمی از وسعت این قاره بود. اکنون به نظر می رسد که کنفرانس یالتای جدیدی ظهور کرده باشد.ظرف چند روز آینده دونالد #ترامپ رئیس جمهوری آمریکا با ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در #هلسینکی #فنلاند دیدار خواهد کرد.البته بدیهی است که یالتا با هلسینکی قابل مقایسه نبوده و سال ۲۰۱۸ نیز هرگز سال ۱۹۴۵ نیست. امروز هیچ کس معتقد نیست که این طلوع فجر روزی دیگری است. هرچند از منظری هلسینکی می تواند یک یالتای جدید باشد. اکنون #مسکو غرق در شادی است. هلسینکی این حس را در وجود روس ها تقویت کرده که بار دیگر یک ابرقدرت جهانی هستند و بار دیگر کشوری همطراز آمریکا به حساب می آیند. بار دیگر پشت میزی نشسته اند که می خواهد جهان را میان دو طرف میز تقسیم کند.از نظر پوتین، هلسینکی نقطه قوت و نقطه ثقل تحکیم پایه های قدرت داخلی است. پوتین رهبری است که مشروعیت خود را از مجاری دمکراتیک کسب نکرده است؛ بنابراین نیاز به آن دارد که به طور دایمی به شهروندان روسی ثابت کند که لایق رهبری است. اما از نگاه آمریکا، دستاورد هلسینکی تیره و تار به نظر می رسد، چراکه موضوع اوکراین و شبه جزیره کریمه هنوز پابرجاست. ترامپ و مشاوران امنیت ملی اشاره کرده اند که در اجلاس هلسینکی موضوع اوکراین بر روی میز مذاکرات خواهد بود. ترامپ حتی تبلیغات مسکو درباره ساختار قومیتی و سیاسی کریمه را هم تکرار می کند. بحث عمده دیگر، سوریه است. ترامپ شاید برنامه ریزی می کند تا #سوریه را تسلیم پوتین کند، متحدان آمریکا را در میدان جنگ رها کند و به متحد روسیه یعنی بشار اسد رییس جمهوری سوریه اجازه دهد که تا دوباره بر سراسر کشور حاکم شود.اما به هیچ وجه مشخص نیست آیا آمریکا در برابر امتیازات بزرگی که در هلسینکی اعطا خواهد کرد، چیزی نصیبش خواهد شد. فرضیه های متعددی مطرح است. نخستین فرضیه می گوید، پوتین قول خواهد داد نیروهای نظامی روس را از شرق اوکراین بیرون بکشد. روسیه حضور نیروهایش در شرق اوکراین را انکار می کند. موضوع عمده دیگر نشست هلسینکی ایران است؛ فرض بر این است که پوتین به هر جهت قول دهد ایران را مهار کند یعنی کشوری را که متحد مسکو در سوریه است. موضوع مهار ایران از همان روزهای ابتدای ریاست جمهوری ترامپ مطرح بوده است. در ماه های اول ریاست جمهوری ترامپ؛ داماد او جرد کوشنر با همین برنامه یک کانال مخفی ارتباطی با دولت روسیه زد. اما هلسینکی و یالتا، شباهت هایی نیز با هم دارند.یک نقطه مشترک آنها که عیب و نقص مهلک آنهاست؛ وعده های پوچی است که داده می شود و به آن عمل نمی شود. همه بر روی کاغذ تعهدات زیادی می نویسند اما به هیچکدام عمل نمیکنند.
🔗 https://goo.gl/2273MR
آن اپلباوم
واشنگتن پست
در پایان جنگ جهانی دوم، کنفرانسی در روزهای ۴ تا ۱۱ فوریه ۱۹۴۵میلادی با نام کنفرانس #یالتا در مکانی به همین نام در شبه جزیره کریمه با شرکت سه کشور #آمریکا، #انگلیس و اتحاد جماهیر #شوروی برگزار شد. شرکت کنندگان در این کنفرانس سه قدرت بزرگ پیروز جنگ جهانی دوم، فرانکلین #روزولت رییس جمهوری آمریکا، وینستون #چرچیل نخست وزیر انگلیس و جوزف #استالین رهبر اتحاد جماهیر شوروی بودند.هدف این اجلاس بررسی شرایط جهان پس از پایان جنگ جهانی دوم و چگونگی بازسازی اروپا بود.همه شرکت کنندگان در کنفرانس از نتیجه راضی بودند. به نظر می رسید که انگلیس، آمریکا و شوروی تمام اختلافات را حل و فصل و حوزه قلمرو نفوذ خود را نیز مشخص کرده باشند. همه رهبران سیاسی در آن زمان از نتیجه کار خوشحال و راضی بودند.اما هنوز چند ماهی از نشست این سران نگذشته بود که سربازان آمریکایی و اتحاد جماهیر شوروی بر سر اینکه خط متارکه جنگ در استان باواریای #آلمان کجا باید باشد با همدیگر درگیر شدند. شوروی نیز تمام تهعدات خود را کنار گذاشت. این کشور متعهد شده بود که در تمام کشورهای آزاد شده #اروپا دمکراسی حاکم شود اما به تعهدات خود عمل نکرد.آن پیروزی صلح به نقطه شروع دوران جنگ سرد تبدیل شد.
دوران جنگ سرد، یک نسل چالش، یک نسل رقابت تسلیحاتی؛یک نسل حضور گسترده سربازان آمریکایی در اروپا و سرکوب نیمی از وسعت این قاره بود. اکنون به نظر می رسد که کنفرانس یالتای جدیدی ظهور کرده باشد.ظرف چند روز آینده دونالد #ترامپ رئیس جمهوری آمریکا با ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در #هلسینکی #فنلاند دیدار خواهد کرد.البته بدیهی است که یالتا با هلسینکی قابل مقایسه نبوده و سال ۲۰۱۸ نیز هرگز سال ۱۹۴۵ نیست. امروز هیچ کس معتقد نیست که این طلوع فجر روزی دیگری است. هرچند از منظری هلسینکی می تواند یک یالتای جدید باشد. اکنون #مسکو غرق در شادی است. هلسینکی این حس را در وجود روس ها تقویت کرده که بار دیگر یک ابرقدرت جهانی هستند و بار دیگر کشوری همطراز آمریکا به حساب می آیند. بار دیگر پشت میزی نشسته اند که می خواهد جهان را میان دو طرف میز تقسیم کند.از نظر پوتین، هلسینکی نقطه قوت و نقطه ثقل تحکیم پایه های قدرت داخلی است. پوتین رهبری است که مشروعیت خود را از مجاری دمکراتیک کسب نکرده است؛ بنابراین نیاز به آن دارد که به طور دایمی به شهروندان روسی ثابت کند که لایق رهبری است. اما از نگاه آمریکا، دستاورد هلسینکی تیره و تار به نظر می رسد، چراکه موضوع اوکراین و شبه جزیره کریمه هنوز پابرجاست. ترامپ و مشاوران امنیت ملی اشاره کرده اند که در اجلاس هلسینکی موضوع اوکراین بر روی میز مذاکرات خواهد بود. ترامپ حتی تبلیغات مسکو درباره ساختار قومیتی و سیاسی کریمه را هم تکرار می کند. بحث عمده دیگر، سوریه است. ترامپ شاید برنامه ریزی می کند تا #سوریه را تسلیم پوتین کند، متحدان آمریکا را در میدان جنگ رها کند و به متحد روسیه یعنی بشار اسد رییس جمهوری سوریه اجازه دهد که تا دوباره بر سراسر کشور حاکم شود.اما به هیچ وجه مشخص نیست آیا آمریکا در برابر امتیازات بزرگی که در هلسینکی اعطا خواهد کرد، چیزی نصیبش خواهد شد. فرضیه های متعددی مطرح است. نخستین فرضیه می گوید، پوتین قول خواهد داد نیروهای نظامی روس را از شرق اوکراین بیرون بکشد. روسیه حضور نیروهایش در شرق اوکراین را انکار می کند. موضوع عمده دیگر نشست هلسینکی ایران است؛ فرض بر این است که پوتین به هر جهت قول دهد ایران را مهار کند یعنی کشوری را که متحد مسکو در سوریه است. موضوع مهار ایران از همان روزهای ابتدای ریاست جمهوری ترامپ مطرح بوده است. در ماه های اول ریاست جمهوری ترامپ؛ داماد او جرد کوشنر با همین برنامه یک کانال مخفی ارتباطی با دولت روسیه زد. اما هلسینکی و یالتا، شباهت هایی نیز با هم دارند.یک نقطه مشترک آنها که عیب و نقص مهلک آنهاست؛ وعده های پوچی است که داده می شود و به آن عمل نمی شود. همه بر روی کاغذ تعهدات زیادی می نویسند اما به هیچکدام عمل نمیکنند.
🔗 https://goo.gl/2273MR
Washington Post
- The Washington Post
🔵 مساله #قرهباغ در بستر تاریخ و حقوق بینالملل
✍🏻محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
⬅️ با توجه به مخاصمه اخیر بین جمهوری #آذربایجان و #ارمنستان باید به موارد ذیل به عنوان حقایق تاریخی و حقوقی پیرامون مساله #قرهباغ توجه کرد :
۱. جمعیت ارمنی و آذری همواره در طول تاریخ در این منطقه حضور داشته اند .
۲. تا زمان تجاوز #روسیه به #ایران ، حاکمیت سیاسی کلان در قرهباغ با ایران بود که از طریق قزلباش ها وحکمرانان آذریزبان اعمال می گشت اما ارامنه نیز حکومت های محلی مانند ملوک خمسه قره باغ داشتند که انان نیز تابع دولت ایران بودند.
۳. پس از الحاق قرهباغ به روسیه ، موقعیت ارامنه در قره باغ بهبود یافت .
۴. پس از سقوط روسیه تزاری، هر دو قدرت ارمنستانی و آذربایجانی شکل گرفته در #قفقاز در پی تسلط بر قرهباغ بودند اما الحاق نهایی قرهباغ به جمهوری آذربایجان شوروی صرفا به اراده دولت شوروی و شخص #استالین و در راستای سیاستهای وی و با توجه به نفوذ شخصیتهای آذری هم چون نریمان نریمان اف انجام پذیرفت .
۵. پس از سقوط شوروی ، از منظر حقوق بین الملل و با استناد اصل uti possidetis juris اصل ثبات مرزهای مستعمرات ، قرهباغ جزیی از خاک جمهوری آذربایجان است .
۶. قطعنامه های متعدد ارکان سازمان ملل بر حاکمیت آذربایجان بر قره باغ تاکید دارد.
۷. مردم قره باغ یا به قول اکثریت خودشان آرتساخ از منظر جغرافیای انسانی و تاریخی واجد ویژگی های مردم بوده و از حق تعیین سرنوشت برخوردارند ولی این حق را باید در چارچوب تمامیت ارضی آذربایجان اعمال نمایند.
۸. آذربایجان و ارمنستان برای حل اختلاف خود در مورد قره باغ حق توسل به زور ندارند ، البته آذربایجان می تواند اقدامات نظامی خود را در چارچوب دفاع مشروع و رفع اشغال توجیه نماید .
۹. اقدامات آذربایجان ولو در چارچوب دفاع از تمامیت ارضی اش نباید تهدیدی را متوجه موجودیت مردم ارمنی قره باغ نماید.
۱۰ - در صورتی که اقدامات آذربایجان منجر به تهدید به کشتار جمعی مردم ارمنی قره باغ گردد امکان توسل آنان به دکترین جدایی چاره ساز و جدایی مشروع شان از آذربایجان مطرح می گردد.
۱۱. تسلط آذربایجان بر قره باغ در شرایط فعلی با تهدید موجودیت انسانی ارمنی ساکن قره باغ ملازمه دارد و این موضوع ولو با حمایت ترکیه و نیروهای تکفیری نیز ، غیرممکن بوده و با مقاومت سخت #ارمنستان و در صورت لزوم حتی #روسیه مواجه خواهد شد .
۱۲. #روسیه ، #فرانسه و حتی لابی ارمنی در #آمریکا اجازه پیروزی #آذربایجان را نخواهند داد.
⬅️ با تمام این تفاصیل بهتر است ایران از منظر حقوق بین الملل به موضوع قرهباغ نگاه کند یعنی هم بر احترام به تمامیت ارضی آذربایجان تاکید کند و هم بر ضرورت احترام به حقوق انسانی مردم قرهباغ و تلاش کند تا جنگ در ابن منطقه خاتمه یافته و پای قدرت های فرا منطقهای و نیروهای تروریستی و تکفیری به قرهباغ باز نگردد .
✍🏻محمد علی بهمنی قاجار وکیل دادگستری ، دکترای حقوق بین الملل دانشگاه تهران ، پژوهشگر تاریخ
⬅️ با توجه به مخاصمه اخیر بین جمهوری #آذربایجان و #ارمنستان باید به موارد ذیل به عنوان حقایق تاریخی و حقوقی پیرامون مساله #قرهباغ توجه کرد :
۱. جمعیت ارمنی و آذری همواره در طول تاریخ در این منطقه حضور داشته اند .
۲. تا زمان تجاوز #روسیه به #ایران ، حاکمیت سیاسی کلان در قرهباغ با ایران بود که از طریق قزلباش ها وحکمرانان آذریزبان اعمال می گشت اما ارامنه نیز حکومت های محلی مانند ملوک خمسه قره باغ داشتند که انان نیز تابع دولت ایران بودند.
۳. پس از الحاق قرهباغ به روسیه ، موقعیت ارامنه در قره باغ بهبود یافت .
۴. پس از سقوط روسیه تزاری، هر دو قدرت ارمنستانی و آذربایجانی شکل گرفته در #قفقاز در پی تسلط بر قرهباغ بودند اما الحاق نهایی قرهباغ به جمهوری آذربایجان شوروی صرفا به اراده دولت شوروی و شخص #استالین و در راستای سیاستهای وی و با توجه به نفوذ شخصیتهای آذری هم چون نریمان نریمان اف انجام پذیرفت .
۵. پس از سقوط شوروی ، از منظر حقوق بین الملل و با استناد اصل uti possidetis juris اصل ثبات مرزهای مستعمرات ، قرهباغ جزیی از خاک جمهوری آذربایجان است .
۶. قطعنامه های متعدد ارکان سازمان ملل بر حاکمیت آذربایجان بر قره باغ تاکید دارد.
۷. مردم قره باغ یا به قول اکثریت خودشان آرتساخ از منظر جغرافیای انسانی و تاریخی واجد ویژگی های مردم بوده و از حق تعیین سرنوشت برخوردارند ولی این حق را باید در چارچوب تمامیت ارضی آذربایجان اعمال نمایند.
۸. آذربایجان و ارمنستان برای حل اختلاف خود در مورد قره باغ حق توسل به زور ندارند ، البته آذربایجان می تواند اقدامات نظامی خود را در چارچوب دفاع مشروع و رفع اشغال توجیه نماید .
۹. اقدامات آذربایجان ولو در چارچوب دفاع از تمامیت ارضی اش نباید تهدیدی را متوجه موجودیت مردم ارمنی قره باغ نماید.
۱۰ - در صورتی که اقدامات آذربایجان منجر به تهدید به کشتار جمعی مردم ارمنی قره باغ گردد امکان توسل آنان به دکترین جدایی چاره ساز و جدایی مشروع شان از آذربایجان مطرح می گردد.
۱۱. تسلط آذربایجان بر قره باغ در شرایط فعلی با تهدید موجودیت انسانی ارمنی ساکن قره باغ ملازمه دارد و این موضوع ولو با حمایت ترکیه و نیروهای تکفیری نیز ، غیرممکن بوده و با مقاومت سخت #ارمنستان و در صورت لزوم حتی #روسیه مواجه خواهد شد .
۱۲. #روسیه ، #فرانسه و حتی لابی ارمنی در #آمریکا اجازه پیروزی #آذربایجان را نخواهند داد.
⬅️ با تمام این تفاصیل بهتر است ایران از منظر حقوق بین الملل به موضوع قرهباغ نگاه کند یعنی هم بر احترام به تمامیت ارضی آذربایجان تاکید کند و هم بر ضرورت احترام به حقوق انسانی مردم قرهباغ و تلاش کند تا جنگ در ابن منطقه خاتمه یافته و پای قدرت های فرا منطقهای و نیروهای تروریستی و تکفیری به قرهباغ باز نگردد .
Forwarded from 📖 کتابفروشی چاپخش 📚
📖 تاریخ سری جنایتهای استالین
🖋 نویسنده: الکساندر آرلوف
📝 مترجم: عنایتالله رضا
▫️ انتشارات: کتابسرا
🔹قیمت: 385,000 تومان
🔻 این کتاب خاطرات الکساندرآرلوف، یکی از ژنرالهای برجسته سازمان امنیت شوروی است که در آن جزئیات بازپرسی از شخصیتهای برجسته حزب کمونیست را باز میگوید و از بسیاری ماجراهای پشت پرده و اطلاعات سری و جنایات استالین پرده برمیدارد
🔻 آرلوف پس از انقلاب اکتبر 1917در ارتش سرخ به خدمت پرداخت و یکی از متخصصان جنگهای چریکی و پیکار در پشت جبهه دشمن بود. او پس از پایان جنگهای داخلی روسیه، مدتی در دیوان عالی کشور شوروی سابق با سمت دادیار و دادستان به کار پرداخت و در تدوین نخستین قانون جزای روسیه شوروی شرکت موثر داشت. در سال 1924 در سازمان امنیت شوروی مشغول فعالیت شد و چندی بعد به سمت فرمانده نیروهای مرزبانی اتحاد شوروی در #قفقاز منصوب شد.
🔻 آرلوف از سال 1926تا 1935مأموریتهایی را از سوی سازمان امنیت شوروی در کشورهای #فرانسه، #آلمان، ایالات متحده #آمریکا، #چکسلواکی، #اتریش و #سوئیس انجام داد و شبکههایی از ماموران سازمان امنیت شوروی را در این کشورها پدید آورد. او در سال 1936 ازسوی #استالین به کشور #اسپانیا رفت تا بهعنوان مامور ویژه استالین و نماینده #کرملین، مشاور دولت جمهوریخواه اسپانیا در پیکار با فرانکو و دولت فاشیست اسپانیا باشد.وی در این مدت توانست هفتصدوپنجاه هزار کیلوگرم طلای اسپانیا را در هفت هزارونهصد صندوق با چهار کشتی به شوروی ارسال کند.
🔻آرلوف که میدانست اطلاعات گستردهاش از جنایات استالین او را گرفتار تصفیههای استالین خواهد کرد، درست در فرصتی مناسب از اسپانیا به فرانسه و از آن جا به #کانادا و سپس ایالات متحده گریخت و به این ترتیب به شیوه معجزهآسایی نجات یافت و این کتاب را در سال 1983 انتشار داد. در پایان کتاب، طی جدولهایی سرنوشت رهبران و اعضای عالی رتبه حزب کمونیست که عمدتا یا به قتل رسیده و یا اعدام شدند، به چاپ رسیده است .
⬜️ خرید از سایت چاپخش
#تاریخ #تاریخ_سیاسی #انتشارات_چاپخش #کتابفروشی_چاپخش #چاپخش
📖@ketabechapakhsh
🖋 نویسنده: الکساندر آرلوف
📝 مترجم: عنایتالله رضا
▫️ انتشارات: کتابسرا
🔹قیمت: 385,000 تومان
🔻 این کتاب خاطرات الکساندرآرلوف، یکی از ژنرالهای برجسته سازمان امنیت شوروی است که در آن جزئیات بازپرسی از شخصیتهای برجسته حزب کمونیست را باز میگوید و از بسیاری ماجراهای پشت پرده و اطلاعات سری و جنایات استالین پرده برمیدارد
🔻 آرلوف پس از انقلاب اکتبر 1917در ارتش سرخ به خدمت پرداخت و یکی از متخصصان جنگهای چریکی و پیکار در پشت جبهه دشمن بود. او پس از پایان جنگهای داخلی روسیه، مدتی در دیوان عالی کشور شوروی سابق با سمت دادیار و دادستان به کار پرداخت و در تدوین نخستین قانون جزای روسیه شوروی شرکت موثر داشت. در سال 1924 در سازمان امنیت شوروی مشغول فعالیت شد و چندی بعد به سمت فرمانده نیروهای مرزبانی اتحاد شوروی در #قفقاز منصوب شد.
🔻 آرلوف از سال 1926تا 1935مأموریتهایی را از سوی سازمان امنیت شوروی در کشورهای #فرانسه، #آلمان، ایالات متحده #آمریکا، #چکسلواکی، #اتریش و #سوئیس انجام داد و شبکههایی از ماموران سازمان امنیت شوروی را در این کشورها پدید آورد. او در سال 1936 ازسوی #استالین به کشور #اسپانیا رفت تا بهعنوان مامور ویژه استالین و نماینده #کرملین، مشاور دولت جمهوریخواه اسپانیا در پیکار با فرانکو و دولت فاشیست اسپانیا باشد.وی در این مدت توانست هفتصدوپنجاه هزار کیلوگرم طلای اسپانیا را در هفت هزارونهصد صندوق با چهار کشتی به شوروی ارسال کند.
🔻آرلوف که میدانست اطلاعات گستردهاش از جنایات استالین او را گرفتار تصفیههای استالین خواهد کرد، درست در فرصتی مناسب از اسپانیا به فرانسه و از آن جا به #کانادا و سپس ایالات متحده گریخت و به این ترتیب به شیوه معجزهآسایی نجات یافت و این کتاب را در سال 1983 انتشار داد. در پایان کتاب، طی جدولهایی سرنوشت رهبران و اعضای عالی رتبه حزب کمونیست که عمدتا یا به قتل رسیده و یا اعدام شدند، به چاپ رسیده است .
⬜️ خرید از سایت چاپخش
#تاریخ #تاریخ_سیاسی #انتشارات_چاپخش #کتابفروشی_چاپخش #چاپخش
📖@ketabechapakhsh