⛔️ قضیه پیشیِ بی‌نهایت ⛔️
2.04K subscribers
4.29K photos
603 videos
27 files
303 links
In loving memory of her smile; We will always love you.
شاید این قرن یک قرن دلوزی باشد.

Contact the idiot @Terra_134
Download Telegram
Mamlekate and Vahidonline performing the mental gymnastics of the century to justify killing children.
“The lowest depth to which people can sink before God is defined by the word “Journalist”. If I were a father and had a daughter who was seduced, I should not despair over her; I would hope for her salvation. But if I had a son who became a journalist and continued to be one for five years, I would give him up.”

-Soren Kierkegaard
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خیلی دوست دارم که Werner Herzog یه مستند تحسین شده جهانی از این گیف درست کنه و خودش هم روایتش کنه.
SCP 588
TOP SECRET
CLASSIFIED
REAL NAME: ▣▣▣▣▣
PLACE OF BIRTH: ▣▣▣▣▣▣▣▣
ANCESTORS: ▣▣▣▣▣▣▣
STRENGTHS: ▣▣▣▣▣ / ▣▣▣▣▣▣▣/ ▣▣▣▣▣▣▣▣▣
FIRST CONTACT ON EARTH: ‌IRIB BUILDING
CURRENT LOCATION: ▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣
DESCRIPTION: ▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣
▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣بهمن هاشمی▣▣▣▣▣▣ ▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣▣
When they accuse you of sexual abuse and you hit them with the Mads Dittmann Mikkelsen stare.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
[OC]
Ontology is the philosophical investigation of what there is. Hauntology is the philosophical investigation of what there isn’t. Lost futures, distant pasts, gaps and fissures in our reality that can’t be closed over. Hauntological webpages tends to foreground the technology that produces it. The unloaded image files, dysfunctional web links, the naive old CSS style remind the audience that there’s an ‘outside of the frame’. Exemplary here is InfinitePishiTheorem Channel. While attempting to transfer the old archive of memes and images to the digital web and Telegram, we found that, how the old web is deserted and empty, how image files are unloaded and give 404 errors producing an unworldly – haunting – effect. In music too, Derrida’s work spawned a whole genre called hauntology.
Forwarded from Purgatory (Saint Sandis of Raposo)
با وجود این که اکثر انتقادات از کریپتوکوین‌ها معطوف به امور اخلاقی، اقتصادی و یا اجتماعیست، نقد من کاملا از یک منظر زیبایی‌شناسانه برمی‌خیزد:

اول از همه این که همستر کذایی محبوب به شدت زشت است. نه صرفا به خاطره چهره آن حیوان (که مرا به شکل عجیبی یاد James Murphy نابغه بند LCD Soundsystem می‌اندازد) بلکه از آن لحاظ که از آیکون و UI آن تا خود انجمنی که یک شبه تشکیل داده شده، می‌توان روح‌لرز‌انترین هنر شرکتی (‌Corporate Art) را نظاره‌گر بود.
در نظرم چهره اینترنت را خدشه‌دار می‌کند. درست است که نسبت به گذشته اینترنت کمی نوستالژیک‌ام ولی با تمام این‌ها یادم نرفته است که چطور در گذشته کافی بود روی یک لینک کلیک کنی تا صدتا pop up تبلیغ «تقویت قوای جنسی» و «فیلم‌های مثبت ۱۸ اوووف» مانند هجوم کرجی‌ها به متروی ایستگاه صادقیه به مرورگرت حمله‌ور شوند. هم‌چنین آن قدر بنر تبلیغ بلاگفا که در آن گوشه بالای سایت در ذهنم ماندگار شده است که هنوز کابوس‌شان را می‌بینم. با تمام این‌ها، و با ادامه آن قیاس مربوط به مترو، گذشته وب را مثل یک ایستگاه مترو با تمام آن دکان‌های کوچک و عطرفروشانی که کاغذ تست را به هر زوری به تو غالب می‌کنند می‌بینم که وقتی وارد خود واگن شوم، با وجود این که در پس زمینه صدای حرکت قطار فریاد دست‌فروشان را می‌توان گاه‌گاه شنید، در نهایت آن مرز بین تبلیغ و محتوا کاملا مشخص می‌شود. روی صندلی می‌نشینی و با دوست و غریبه صحبت می‌کنی و یا به مکالمه تلفن‌شان گوش می‌دهی. تبلیغ هنوز در آن پس زمینه می‌تپد و در ایستگاه بعدی هم چشم انتظارت است اما مرز همواره مشخص است و با محتوا (گفت‌و‌گوی عاری از تبلیغ) در ارتباطی.

اما با وجود این که (یا شاید بهتر است بگویم به خاطر این که) تکنولوژی‌های ad blocker گسترده و هوش‌مندانه‌تر شده‌اند، مرز بین تبلیغ و محتوا در حال از بین رفتن است. اکنون ایستگاه مترو ما عاری از دکان‌ها، فریاد‌ها و نویز‌های تبلیغات و متکدیان است اما به محض این که در آن ایستگاه خلوت و به ظاهر آرامش‌بخش قطار فرا می‌رسد و وارد واگن می‌شوی ناگهان یک غریبه با لبخند با تو احوال‌پرسی می‌کند و به محض این که می‌خواهی جوابش را به گرمی بدهی با آن التماس منزجرکننده‌اش می‌پرسد:«روی لینک من می‌زنی؟🥹»

شما را نمی‌دانم ولی من گذشته وب را، آن ایستگاه شلوغ سردرد آور را، بیش‌تر می‌پسندم تا اکنونی که هر غریبه و آشنا با پوستین دوستی ازت می‌خواهد که همسترش را چاق کنی.
بخیل نیستم که شما پولدار شوید (اگر البته بشوید) و یک کلیک هم به جایی برنمی‌خورد. اما نسبت به وب کمی بخیل‌ام چرا که خانه من است و دوست ندارم با کلیک کردنم تشویق شی که برای ده نفر دیگر نیز آن لینک را اسپم کنی.



This will end up in a copy pasta channel just wait and see.
سلام. این بچه رو من تهران محدوده گیشا توی جوب پیدا کردم. بردمش دکتر، آزمایش و عکس گرفتن گفتن که لگن به پایینش شکسته و شدیدا نیاز به جراحی داره. مادر هست و شیر هم می‌ده. من واقعا در توانم نیست تمام هزینه‌های جراحیشو ساپورت کنم لطفا هرچقدر و هرمدلی که در توانتونه کمک کنید.


6037991935509665

سماعی