چنین پیچش سکولاری در سمفونی سوم هنریک گورتسکی، موزیسین لهستانی، به خوبی نمایان است. تاریخ دوهزار ساله اندوه مادران اروپایی، از به صلیب کشیده شدن مسیح تا کشته شدن فرزندانشان در جنگ و زندان، بغضی تاریخی را به زیباترین شکل ممکن شکست و از همین جهت هم میتوان محبوبیت این اثر کلاسیکال که با فروش بیش از یک میلیون رکورد تبدیل به پرفروشترین اثر موسیقی معاصر کلاسیکال شد را توجیه کرد.
بر خلاف آنان که چکامه شادی بتهوون را تم موسیقی اروپا میدانند، به نظرم چنین اثری اروپاییتر از سمفونی نهم است: تاریخ مادرانگی اروپایی و پیچش نماد Madonna که معطوف به مادرانی که چشمبهراه پسران و دخترانی که در جنگ و زندانهای گشتاپو از دست رفتهاند، از طریق غنیترین فرم موسیقی اروپایی (منظورم سمفونی و کانن است. که البته با وجود آن که دهههاست تبدیل به یک فرم موسیقی جهانی شده است ولی در واقع میوه نازپروردیده چند صد ساله اروپاست) ترانههای اندوهناکی را به شکل مینیمالیستی بروز میدهد. چنین سبکی را «مینیمالیسم مقدس» نامیدهاند.
بر خلاف آنان که چکامه شادی بتهوون را تم موسیقی اروپا میدانند، به نظرم چنین اثری اروپاییتر از سمفونی نهم است: تاریخ مادرانگی اروپایی و پیچش نماد Madonna که معطوف به مادرانی که چشمبهراه پسران و دخترانی که در جنگ و زندانهای گشتاپو از دست رفتهاند، از طریق غنیترین فرم موسیقی اروپایی (منظورم سمفونی و کانن است. که البته با وجود آن که دهههاست تبدیل به یک فرم موسیقی جهانی شده است ولی در واقع میوه نازپروردیده چند صد ساله اروپاست) ترانههای اندوهناکی را به شکل مینیمالیستی بروز میدهد. چنین سبکی را «مینیمالیسم مقدس» نامیدهاند.
I. Lento - Sostenuto tranquillo ma cantabile
Zofia Kilanowicz
موومان اول تنها از یک تم ساده تشکیل شده است که با پیمایش هر هفت مد موسیقی، مدام تکرار میشود و با هر بار تکرار سهمگینتر، سنگینتر و دلخراشتر ظاهر میگردد. در میانه موومان، مرثیه مریم بر صلیب خوانده میشود و یکی از والاترین اوجهای موسیقی که تاکنون تجربهاش کردم تم را خشمگینتر بر صورت مات شنونده میکوبد.
Speak to your mother, to make her happy,
Although you are already leaving me, my cherished hope. @ 16:37
Speak to your mother, to make her happy,
Although you are already leaving me, my cherished hope. @ 16:37
II. Lento e largo - Tranquillissimo
Zofia Kilanowicz
No, Mother, do not weep,
Most chaste Queen of Heaven
Support me always.
"Zdrowas Mario." (*)
(Prayer inscribed on wall 3 of cell no. 3 in the basement of "Palace," the Gestapo's headquarters in Zadopane; beneath is the signature of Helena Wanda Blazusiakówna, and the words "18 years old, imprisoned since 26 September 1944.")
(*) "Zdrowas Mario" (Ave Maria)—the opening of the Polish prayer to the Holy Mother
Most chaste Queen of Heaven
Support me always.
"Zdrowas Mario." (*)
(Prayer inscribed on wall 3 of cell no. 3 in the basement of "Palace," the Gestapo's headquarters in Zadopane; beneath is the signature of Helena Wanda Blazusiakówna, and the words "18 years old, imprisoned since 26 September 1944.")
(*) "Zdrowas Mario" (Ave Maria)—the opening of the Polish prayer to the Holy Mother
III. Lento - Cantabile semplice
Zofia Kilanowicz
He lies in his grave
and I know not where
Though I keep asking people
Everywhere
(Folk song in the dialect of the Opole region)
and I know not where
Though I keep asking people
Everywhere
(Folk song in the dialect of the Opole region)
«آخه هر بار خواستم بگم که دوستت دارم
زبونم بند اومد بریده شد افکارم
اگه باز تو از من اعتراف میخوای ناچارم
حالا با این آهنگ میگم که دوستت دارم»
سطور بالا که از حسن شماعیزاده است، بهترین مثال ممکن در رابطه با آن تفکرات فلسفی ویتگنشتاین حول محور آن چیزهایی که نمیتوان از آنان سخن گفت و تنها میتوان نشانشان داد است.
"That which can't be said but only shown"
استهزای پوزیتیویسم منطقی و پروژه فلسفه تحلیلی در سطور بالا کاملا عیان است. با پیروی از ویتگشنتاین متاخر، شماعیزاده نشان میدهد که چطور در رابطه با اخلاق و زیباییشناسی (و صد البته عشق) نمیتوان گزارهای که وجود را به «درست» یا «غلط» تقلیل کند تنظیم کرد.
به زودی (۷ ماه دیگر) خوانشی ویتگنشتاینی از شماعیزاده خواهم نوشت.
زبونم بند اومد بریده شد افکارم
اگه باز تو از من اعتراف میخوای ناچارم
حالا با این آهنگ میگم که دوستت دارم»
سطور بالا که از حسن شماعیزاده است، بهترین مثال ممکن در رابطه با آن تفکرات فلسفی ویتگنشتاین حول محور آن چیزهایی که نمیتوان از آنان سخن گفت و تنها میتوان نشانشان داد است.
"That which can't be said but only shown"
استهزای پوزیتیویسم منطقی و پروژه فلسفه تحلیلی در سطور بالا کاملا عیان است. با پیروی از ویتگشنتاین متاخر، شماعیزاده نشان میدهد که چطور در رابطه با اخلاق و زیباییشناسی (و صد البته عشق) نمیتوان گزارهای که وجود را به «درست» یا «غلط» تقلیل کند تنظیم کرد.
به زودی (۷ ماه دیگر) خوانشی ویتگنشتاینی از شماعیزاده خواهم نوشت.
⛔️ قضیه پیشیِ بینهایت ⛔️
«آخه هر بار خواستم بگم که دوستت دارم زبونم بند اومد بریده شد افکارم اگه باز تو از من اعتراف میخوای ناچارم حالا با این آهنگ میگم که دوستت دارم» سطور بالا که از حسن شماعیزاده است، بهترین مثال ممکن در رابطه با آن تفکرات فلسفی ویتگنشتاین حول محور آن چیزهایی…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⛔️ قضیه پیشیِ بینهایت ⛔️
Video
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Bro thinks he's him 🫵🏻🤣
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM