جمعیت امام علی
6.54K subscribers
5.75K photos
1.6K videos
61 files
3.04K links
کانال رسمی جمعیت امداد دانشجویی- مردمی امام علی(ع)

همراهان گرامی این کانال توسط اعضای جمعیت امام علی در خارج از کشور اداره می‌شود.
Download Telegram
اعلام همبستگی ۵۴۰ فعال مدنی، روزنامه‌نگار، هنرمند، دانشگاهی، وکیل و پزشک با مهاجران و پناهندگان افغانستانی

"روزنامه شرق ۲۲ مهر ۱۴۰۲"

♦️در چهل سال گذشته قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای یا با اشغال یا با مداخله، نگذاشتند مردم افغانستان رنگ آرامش و پیشرفت را ببینند. چنین شد که در سایۀ جنگ و خشونت، به ایران پناه آوردند و ایرانیان نیز به گواه تاریخ، به شایستگی آنها را پذیرفتند و وارد تعاملات انسانی، اجتماعی و اقتصادی خویش کردند. ما اکنون در ایران با مهاجرانی از افغانستان روبه‌رو هستیم که چهل سال است در ایران زیست می‌کنند و ده‌ها سال نیرو و جوانی خود را در خدمتِ اقتصادِ کشور به کار گرفته‌اند، اما همچنان از بخش اعظم حقوق قانونیِ یک شهروند محرومند و در بسیاری مواقع مورد ظلم و بی‌عدالتی و رفتارهای خلاف اخلاق و قانون قرار می‌گیرند و امکان تظلم‌خواهی نیز ندارند.

♦️متاسفانه از روزهای پایانی تابستان بدین‌سو، شاهد شکل‌گیری جریانی علیه مهاجران افغانستانی هستیم که با فرافکنی و بزرگ‌نمایی و انتشار مطالب خلاف واقع و نیز گاهی با رفتارها و گفتارهای نژادپرستانه کوشش می‌کنند مهاجران را عامل مشکلات معیشتی و امنیتی جامعه معرفی کنند و تاثیری منفی بر افکار عمومی بگذارند. فقدان آمار دقیق از تعداد مهاجران در ایران دستاویزی برای ارائه اطلاعات دروغ و خبرهای ساختگی و جوسازی‌های غیرمنطقی شده است.

♦️باید توجه داشته باشیم که مهاجران و پناهندگان در ایران تنها مصرف‌کننده نیستند؛ آنها در بخش‌هایی مانند کشاورزی‌‌، ساختمان‌سازی و خدمات شهری، در سخت‌ترین شرایط‌کاری با دستمزدهای پایین، بدون حمایت‌های قانونی و بیمه و بازنشستگی، کار می‌کنند و همواره سهمی از بار فعالیت‌هایی را به دوش می‌کشند که در ایران برایش نیروی کار نیست.

♦️از سوی دیگر نظام حقوقی ایران، از مهمترین مانع‌ها و چالش‌های مهاجران برای ادغام آنان در جامعه میزبان است و موجب از دست دادن فرصت‌ها و امکان تحرک اجتماعی و طبقاتی مهاجران و نهایتاً به حاشیه رانده شدن سیستماتیک، افزایش آسیب‌پذیری و تراکم آنان در حاشیه شهرهای بزرگ شده است. به‌طوری که امروزه، با گذشت بیش از چهل سال، با مهاجران نسل اول و دومی روبه‌رو هستیم که هنوز تابعیت ایران را کسب نکرده‌اند و یا برای کودکانی که از مادر ایرانی و پدر افغانستانی متولد شده‌اند،‌ شناسنامه صادر نمی‌شود و مشکلات بسیار دیگری مانند محدودیت‌های قانونی در زمینه مالکیت اموال منقول و غیرمنقول، افتتاح حساب بانکی، خرید سیم‌کارت و ثبت‌نام دانش‌آموزان در مدارس.

♦️امضاکنندگان این بیانیه، به عنوان بخشی از افکار عمومی جامعه، شکل‌گیری و هدایت جریان‌هایی را که برای حل مسئله مهاجران و پناهندگان بر طبل خشونت، نفرت‌پراکنی و تبعیض می‌کوبند، یک عقب‌گرد فاجعه‌بار برای جامعه ایران و نافی حقوق و ارزش‌های بنیادین انسانی و مدنی دانسته، و بر رعایت کرامت انسانی و حقوق مهاجران طبق اصول اخلاق ایرانی، ارزش‌های معنوی و حقوق بین‌المللی تاکید می‌کنیم. بر این ‌اساس اعلام می‌داریم:
۱. با توجه به پیوستن ایران به کنوانسیون ۱۹۵۱ سازمان ملل، انتظار می‌رود دولت جمهوری اسلامی ایران در راستای عمل به تعهدات خود، رسیدگی به وضعیت پناهندگان و مهاجران را از طریق سیاست‌گذاری‌های کلان و با تدوین و تصویب قوانین به‌روز و کارآمد و با جلوگیری از انباشت آیین‌نامه‌ها، بخشنامه‌ها و مقررات در نهادهای مرتبط با امور مهاجران، در صدر اولویت‌ها و سیاست‌های مهاجرتی خود قرار دهد تا تکلیف شمار فراوان مهاجران مشخص شود.
۲. انتظار می‌رود مسئولان دولتی وظیفۀ شفاف‌سازی، روشنگری افکار عمومی، جلوگیری از انتشار اخبار کذب و مقابله با مهاجرستیزی و دوقطبی‌سازی جامعه را به صورت جدی به انجام رسانند.
۳. جامعه جهانی به‌ویژه سازمان ملل متحد و بازیگران موثر و بین‏المللی را به انجام تعهدات و در پیش گرفتن اقدامات مسئولانه که حافظ منافع جامعه میزبان و مهاجران و پناهندگان باشد، فرا می‏خوانیم.
۴. و در پایان، خطر واقعی را نه در پناه دادن به انسان‌های بی‌پناه، که در نزول ارزش‌های انسانی و عدالت و برابری، نادیده‌انگاری حقوق انسانی و شهروندیِ ضعیف‌ترین قشرهای جامعه و کرخت شدن وجدان عمومی در برابر رنج میلیون‌ها انسانِ قربانیِ ظلم‌هایِ تاریخی‌ می‌دانیم.

♦️اجازه ندهیم عده‌ای با سوءاستفاده از معضلات کنونی کشور، تخم نفرت، خشونت، تبعیض و مهاجرهراسی بکارند و ما را به ورطه نژادپرستی و نفرت‌پراکنی بکشانند، که حاصلی جز افزایش سطح تنش و خشونت در جامعه نخواهد داشت. بنابراین اجازه نمی‌دهیم قدرت‌طلبان و فرصت‌طلبان، که منافع‌شان در تفرقه‌افکنی و دیگری‌هراسی است، میدان‌دار فضای فرهنگی جامعۀ ما شوند و این جامعۀ صلح‌طلب را که از کودکی زمزمه می‌کند «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند»، به بیراهه خشونت و نفرت و نژادپرستی ببرند.

🆔@imamalisociety
🔰 حق حیات

"ازدیاد تهدیدها علیه حق زندگی کودکان در ایران"

حق حیات مهمترین حق هر انسان است که اعلامیه حقوق بشر نیز بر آن صحه گذاشته است و در کنوانسیون حقوق کودک به عنوان یکی از اساسی‌ترین حقوق کودکان عنوان گردیده است که حاکمان کشورها موظف به حفاظت از آن هستند.


سالها دغدغه و تلاش مستمر فعالین در حوزه کودک، ارتقای کیفیت حیات کودکان محروم از حقوق اولیه بوده و برای دست یابی کودکان به حقوق اولیه نظیر برخورداری از غذا، آموزش، بهداشت و درمان، هویت و ... تلاش کرده بودند و گام‌های کوچک و کندی بر اثر این تلاش‌ها اتفاق افتاده بود؛ اما اتفاقات یکسال اخیر این قدم‌ها را با سرعت به عقب راند و پسرفت چشمگیر و غیرقابل باوری در وضعیت حقوق کودک در ایران رقم زد. اگر تا دیروز کیفیت بودن و زندگی کودکان مورد سوال بود امروز «بودن یا نبودن» مسأله این است.

از یک طرف سازو کار زیست سیاست که به فرزندآوری به هر نحوی حتی با حذف غربالگری‌های لازم تشویق می‌کند و از سوی دیگر سازوکارهای مرگ سیاست که جان کودکان را به طرق مختلف تهدید می‌کند. مسأله این است که کودک این جامعه در مدرسه امنیت ندارد.

برخوردهای چکشی با قشر نوجوان در مدارس که زمینه های خودکشی برخی از آنان را فراهم کرد. حملات شیمیایی به مدارس نفس کودکانمان را گرفت. کودکان در خیابان احساس امنیت ندارند و ممکن است مورد آزار قرار بگیرند و یا حتی به تیربار بسته شوند یا بازداشت‌شان در زندان و کانون اصلاح و تربیت به دلیل فشارهای ناشی از موقعیت، ریسک اقدام به خودکشی را در آنها افزایش دهد. کودکان در مترو نیز احساس امنیت و آرامش ندارند، چون ممکن است با برخوردهای ضربتی جانشان را از دست بدهند و این تنها چند نمونه از فجایعی است که کودکان و خانواده‌هایشان در این فضای پر استرس در جامعه با آن مواجه‌اند.

شاید قبلاً گفته می‌شد ایران از کشورهایی است که به حقوق کودکان توجه چندانی ندارد و در این زمینه نیازمند تغییرات اساسی است اما امروز این شبهه مطرح است که ایران تنها کشوری است که در آن زندگی کودکان کشور نه به دست دشمنان، بلکه به دست حاکمانش تهدید می‌شوند و تلاشی برای حفظ مهمترین حق کودکان یعنی حق حیات صورت نمی‌دهد.

مرگ آرمیتا گراوند یادآور این نکته بود که کودکانمان امروز در هیچ جا امنیت ندارند و کمر به قتل آرزوهای فرداهایشان بسته شده است.

⚫️جمعیت امام علی ضمن تسلیت درگذشت این کودک به خانواده آرمیتا و مردم، هشدار مستقیم خود را در زمینه مرگ‌های متعدد کودکان متوجه حاکمیت می داند.

🆔@imamalisociety
🔻 روز کودک است و آنها دیگر کودک نیستند... دانشجو شده‌اند!

قد کشیدند پیش چشمان ما در خانه‌هایی که چهار دیوارش عشق بود و اهالی‌اش همه عاشق بودند؛ عاشقانِ ایران و همه کودکانی که از هر زبان و قوم و ملیت و مذهبی در گوشه گوشه این کهن بوم و بر زیست می‌کنند.
خانه‌های ایرانی میعادگاه هر روز ما با این خوبان پرتلاش بود. خانه‌هایی که به سعی هزاران داوطلب، دستکم به اندازه چند اتاق و کلاس و سالن کوچک، تجلی ایرانِ حقیقیِ ما بود؛ خانه‌هایی که از دانش و هنر و ورزش و مهر و پیوند و دوستی آکنده بود و ویروسِ نور بود در تن محله‌های تاریک طرد شده هر شهر.

با آن که سال گذشته به اراده ناپاکِ جریانی بی‌خرد و وخالی از مهر به وطن، حکم قطعی تعطیلی جمعیت امام علی که بانی این خانه‌ها بود داده شد، اما درختان پُربار باغ خانه‌های ایرانی هنوز میوه می‌دهند و چه میوه و ثمره‌ای گواراتر و زیباتر از دیدن جوانان پرتلاش و پرامیدی که بر نخستین پله تحصیلات عالی دانشگاهی ایستاده‌اند؟

از گوشه گوشه این خاک پرگوهر، از محله‌های مولوی، دروازه غار و پاکدشت گرفته تا ملک آباد کرج و شهریار، کرمان و لرستان و مشهد و کرمانشاه...


روز کودک است و قبولی آن‌ها در دانشگاه هدیه‌ای است به کودکان خردسال این محلات. هدیه‌ای از جنس یک الگو؛ الگویی برای غلبه بر تمام موانع و سختی‌های پیش‌رویشان.


http://B2n.ir/t88819

🆔@imamalisociety
🔰 داوطلبی به مثابه سبک زندگی

به مناسبت روز جهانی داوطلب

روز جهانی داوطلب را در ایامی گرامی می‌داریم که نهادهای مدنی در ایران با فشار روز افزون مواجهند و با گسترش روزافزون رویکرد امنیتی، جا دارد شور و شوق فعالیت داوطلبانه، جای خود را به ترس و نگرانی و حبس و کوچ اجباری دهد. اما جامعه مدنی ایران هنوز زنده است و نفس می‌کشد، نگاه می‌کند، عمل می‌کند و حرفهایش را در حد چینی نازک تحمل حکمرانان می‌زند.

گرچه فشارهای مداوم باعث گردیده است که جذب، نگهداشت و آموزش داوطلبان که یکی از مهمترین ماموریت‌های جامعه مدنی در شرایط امروز ماست تحت الشعاع تلاش برای بقا قرار گیرد، اما فعالیت داوطلبانه برای بسیاری از کنشگران مدنی به سبک زندگی تبدیل شده و هیچ رویکردی قادر به حذف آن نیست.

سالها در جمعیت امام علی شاهد حضور داوطلبانه کسانی بودیم که علیرغم همه سختی‌ها کوشیده‌اند حاصلِ بودنشان، غذایی بر سفره گرسنگان، دفتر و کیف و قلمی برای دانش آموز غمزده‌ای در روستایی دوردست، کتاب داستانی از شاهنامه در دست کودکی مشتاق و نجات نوزادی از اعتیاد و در جایگاه مطلوب آن فریادی بر سر مطالبه حقوق کودکان و زنان حاشیه نشین این دیار شود.

🍀 روز جهانی داوطلب را گرامی می‌داریم، به یاد همه داوطلبانی که علیرغم همه تندبادها و ناملایمات، بر سر عهد خود با انسانیت و وجدانشان ایستاده‌اند.

http://B2n.ir/f90642

🆔@imamalisociety
🔻در واکنش به سخنان توهین‌آمیز زاکانی؛
این یک نقد نیست، برائت است!


نقد سخن و عملکرد ناشایست مسئولان، آیین و رسم شهروندی در تمام دنیاست تا متولیان امور، اگر خواهند راه اصلاح پیش گیرند و اگر نخواهند و از شنیدن این که بالای چشمشان ابروست بی‌تاب شوند، تاوانش را دیر یا زود پس دهند و تبدیل به عبرت دیگران شوند.

اما واکنش نسبت به سخنان توهین آمیز شهردارِ تهران درباره کودکان کار، چیزی فراتر از نقد باید باشد، چیزی از جنس اعلام انزجار و بیزاری.

بیزاری از مرام و منشی که به این دیدگاه سراسر تباه در خصوص کودکِ انسان منجر شده است؛ کودکی که مورد احترام تمام ادیان آسمانی و مکاتب انسانگرا است، به ویژه کودک یتیم، آواره و بی‌پناه.

علیرضا زاکانی که به نظر می‌رسد مانند بیشتر اسلاف و همکاران خود، فوق تخصص «مقابله با معلول و پاک کردن صورت مساله» را دارد، ضمن اشاره به همت ارگانها جهت «پاک کردن چهره شهر از کودکان کار»!، عبارات زیر را درباره این عزیزان  مطرح نموده است:

منشا آسیب و آزرده خاطر کردن روح جامعه
استثمارشده توسط شبکه‌های افیونی
خراب‌کننده چهره کشور

از آنجا که گویا این برنامه‌ در زمینه مسئله کار کودک مانند سنوات گذشته در غیاب تشکلهای مردمی مستقل، به سرعت تصویب شده و قرار است در دی‌ماه و بهمن ماه سال جاری با قدرت و هماهنگی بالای ارگانهای ذیربط و یقینا با بودجه‌ای هنگفت اجرا شود، خوب است شهردار تهران لحظاتی کوتاه (آن قدر کوتاه که از هیچ قافله‌ای جا نماند!) در سخنان خود تأمل کند و به این پرسش‌ها پاسخ دهد:

۱ - آیا کودکان کارگری که در سرما و گرما، در معرض انواع خشونت‌های فیزیکی و جسمی و جنسی، محروم از تحصیل و خانه امن و حقوق اولیه انسانی خود زیست می‌کنند، منشاء آسیب و آزرده خاطر کردن روح جامعه هستند؟ شهردار پایتخت ایران یا معنای کلمات «منشاء» و «آسیب» را نمی‌داند و هیچ درکی از «روح جامعه» ندارد، یا در تهران اشباع‌شده از رانت‌خواران و زمین‌خواران، شبکه‌های پیچیده ارتشا و پولشویی، ابر بدهکاران بانکی، مافیای مواد مخدر و مافیای زباله، نه آدرس غلط، بلکه آدرسی بی‌نهایت ظالمانه‌ می‌دهد؛ زاکانی اگر باور دارد این سخن گزافه و ناصواب در جامعه و دنیای بی‌ در و پیکری که ساخته‌اند بی‌جواب می‌ماند، دستکم از آن روزی که سالها مردم را از آن ترسانده‌اند، بترسد؛ از قضا نشانه کسی که مومن به روز حساب نیست، سخت تأمل‌برانگیز است: آيا كسى را كه [روز] جزا را دروغ مى‏‌خواند ديدى؟ اين همان كس است كه يتيم را به سختى می‌راند (سوره ماعون). عصاره سخنان زاکانی نیز چیزی جز راندن و تحقیر این کودکان بی‌تکیه‌گاه نیست... البته همه میدانیم که ایشان و مدیران مشابه ایشان نه تنها اعتقادی به آخرت ندارند، بلکه با عملکرد آلوده و زشت‌چهره خود سالهاست مردم را هم از هر دینی بیزار ساخته‌اند و آن را دستاویز مطامع دنیای خود ساخته‌اند.

۲ - آیا شهردار تهران متوجه است برخی عبارات و واژه‌هایی که به سادگی به کار می‌برد، نفسِ واقعیت داشتنش که دارد، نشان‌دهنده عمق تباهی عملکرد ایشان و دیگر مدیران ارشد در گذشته و حال ایران است و باید نسبت به وجودشان پاسخگو باشند؟

- کودک خیابانی یعنی چه؟ خیابانی که برای عبور و مرور ماشینها و آدمهاست، چطور و از کی و طبق چه اصلی از قانون اساسی، شرافت انسانی و دیانت مسلمانی، تبدیل به محل زندگی فرزندانمان شده؟

- کودکِ کار یعنی چه؟ در جامعه‌ای که بیکاری سر به فلک می‌کشد، چه اکسیری از مدیریت جهادی به کار برده‌اید که برای کودکان تهران، مشاغل خطرناک خیابانی چون دستفروشی و زباله گردی و تکدی‌گری آفریده‌اید؟! این کارآفرینیِ تماما معکوس، هر جای دنیا رقم می‌خورد، برای مسئولانش سرافکندگی در پی داشت نه گردنکشی برای اطفال بی‌گناه و رنجدیده و رهاشده به حال خود.

-  «استثمارشده توسط شبکه‌های افیونی» یعنی چه؟ پس شما و دیگر ارگانهای مسئول، بابت انجام چه وظایفی از نفت و مالیات و عوارضی که مردم تقدیم می‌کنند، بودجه دریافت می‌کنید؟ آیا باید با شبکه های افیونی مقابله کنید یا کودکان را «منشا» و دلیل آن بنامید؟ شاید شبکه‌های افیونی از رصد نیروهای پلیسی و امنیتی کشور خارج‌اند که اگر خارج‌اند که هیچ و سخنی نمی‌ماند جز آن که به جای شهر تهران بگوییم جنگل تهران؛ و اگر از رصد نهادهای مذکور خارج نیستند، لازم است پاسخ دهید که چرا دیواری کوتاهتر از کودکان کار پیدا نمی‌کنید؟ چرا دست روی دست گذاشته‌اید تا این شبکه‌ها شهرها را تصاحب کنند و افیون را بر در هر کوی و بامی ببرند؟ رفیق دزد و شریک قافله شنیده‌اید؟ سالها گفته شده این کودکان باند هستند و ما منتظریم تا چماق بدستان تکانی به خود دهند و این شبکه‌های استثمارگر کودک را منهدم سازند و دست کم یکی از علل معضل آوارگی و کار کودکان در خیابان را برطرف نمایند...

👈 ادامه متن را از طریق instant view مطالعه فرمایید.

🆔@imamalisociety
🔰 به مناسبت فرارسیدن سال ۲۰۲۴

سال‌های متمادی در تقویم‌های گوناگون می‌آیند و می‌روند و گذر سالها تنها کارنامه زیست بشر را بر روی کره زمین مخدوش‌تر‌ و تیره‌تر‌ می‌نماید.

حدود هشت میلیارد نفر بر روی این زمین‌ زیست می‌کنند اما هنوز نتوانسته‌اند با کمک پیشرفت دانش و علم روش‌هایی پیدا کنند که انسان‌ها بتوانند در کنار هم با صلح و شادی زیست کنند.

مادر زمین برای همه این انسان‌ها جا دارد، غذا دارد، آب پاک و هوای پاک دارد اما اکنون حدود یک چهارم از این افراد به غذای کافی دسترسی ندارند و مشکل دسترسی به آب سالم در بسیاری از نقاط جهان نگران کننده است و گرمایش زمین چالش بزرگ بشر امروز برای ادامه حیات روی زمین است. اما صحبت تنها از هوا و آب و نان نیست، صحبت از جان است. جان‌های کوچکی که بر روی این کره خاکی امنیت و امان زیستن ندارند. کودکان بیگناهی که در آتش جنگ‌های بی‌پایه و بی‌دلیل می‌سوزند و خاکستری از شرم و ناامیدی برای نوع بشر بر جای می‌گذارند.

اگر دین‌ها آمده‌اند تا بگویند انسان‌ها کنار هم با صلح و آرامش زیست کنید؛ امروز پیروان دین‌ها به نام این پیام، با هم می‌جنگند و اگر مکاتب انسانی آمده‌اند تا از انسان دفاع کنند، امروز این مکاتب بستر تضاد و خشونت شده‌اند.

ما در آستانه زمانی که ۲۰۲۳ سال از میلاد عیسی مسیح می‌گذرد و جهان وارد ۲۰۲۴ امین  سال تجربه زیست پس از اوست، اعلام می‌داریم که بر پیام عیسی و همه انسان‌های قبل و پس از او که «انسان» را گرامی داشته‌اند، پایبندیم و حقوق انسان، کودک انسان و محیط زیست را مهم‌ترین موضوعاتی می‌دانیم که باید برای آن‌ بکوشیم و از عملکرد بسیاری از دولت‌ها در  زمینه تحقق صلح، حقوق بشر و محیط زیست ناامید هستیم و دست یاری و همکاری به سوی همه مردم جهان از هر مذهب، رنگ و نژاد دراز می‌کنیم که نگران و دغدغه‌مند نوع انسان و مادر زمین هستند.

🕊 ما امروز در آستانه تحویل سال جدید تقویم میلادی و هر زمان دیگر  در کنار مردم مظلوم ایران می‌ایستیم، در کنار کودکان کار، زنان فراموش شده و خانواده‌هایی که عزیزانشان را در راه آزادی از دست داده و یا تا بند اسارت بدرقه کرده‌اند و تلاش می‌کنیم همچون همیشه صدای به حاشیه رانده‌شدگان بی‌صدا باشیم. امروز جهان ما از دولت‌ها ناامید است و چشم امید همه ما به ملتهایی است که فرای معاملات کثیف در دنیای سیاست به دنبال عدالت اجتماعی، آرامش انسان‌ها و لبخند فرزندان این کره خاکی هستند.


🆔@imamalisociety
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
بیگانگی به وقت کشتار!
درباره‌ ارزان‌سازی جان کودکان!

▪️ماهیکان بلوچ، بابر دوست، هانی دوست و چراغ دوست نام چهار کودک خردسال کشته شده در حمله ارتش پاکستان است که رسانه‌های حاکمیتی در ایران تلاش می‌کنند با عبارت «اتباع بیگانه»، خونِ پامال شده و بدن‌های پرپرشان را به سرسلامتی و سرخوشی و خوشبختانه و شکر خدا گفتن پشت سر بگذارند و اجازه کش آمدن قضیه را ندهند باید می‌گفتید خدا را شکر سیستان و بلوچستان مظلوم چیزی برای تخریب نداشت و سال‌ها الفبای محرومیت به آن سرزمین دیکته شد.

زندگی این کودکان بلوچ در نقطه صفر مرزی با کوله‌‌ بار پر از رنج محرومیت و خالی از اوراق هویت، در حرمان مرگی چنین ظالمانه به یغما رفت. 

سال‌های زیادی داوطلبان جمعیت هم به قدر توان از این آتش محرومیت افتاده به جان این کودکان گفتند و هم در دوندگی از دادگاه به ثبت احوال و جمع استشهاد و گواهی ولادت و ‌‌‌‌… را طی کردند تا توانستند برای تنها صد و پنجاه کودک ایرانی فاقد اوراق هویت شناسنامه بگیرند اما در این مُلک خیلی وقت است که نه تنها هویت کودکان بی‌اهمیت است که جانشان هم بی‌ارزش شده.

و امروز ما شرمسار کودکانی هستیم که جانشان دست‌مایه یک اقلیت متوهم اسلحه به دست و ماجراجو در ایران و هم‌پیمان‌هایشان در خارج از این مرزها قرار گرفته است. ما از هزاران کودک غزه شرمساریم، ما از کودکان اوکراین عذر می‌خواهیم. ما از چشمان ژینا، نوگل پرپرشده در اربیل عراق شرمنده‌ایم، ما از کودکان یمنی و سوری شرمساریم، ما از کودک بی‌گناه پاکستانی که در حمله اخیر حکومت کشته شد شرمساریم، از کودکان گروگان گرفته شده توسط حماس عذرخواهیم، ما سالها دیده‌ایم که چگونه کودک افغان زباله‌های بی‌خیالی‌مان را از کوچه‌هایمان جمع می‌کند و چگونه مسئول حکومت در توجیه این استثمار می‌گوید اگر این بچه‌ها را به کار نگیریم همه‌تان در زباله دفن می‌شوید و ما دیدیم کودکان لشگر فاطمیون از بلوچ و افغان چگونه از همین حاشیه‌نشین‌های اطراف شهرها به وعده شناسنامه و اقامت به سوی آتش و گلوله رفتند.

ما شرمنده‌ایم اما شما کودکان مظلوم دنیا این را بدانید که فقط شما هدف این تیرها و گلوله‌ها نبودید. کودکان ایرانی چون ریرا، دریا، دانیال و بیست و پنج کودک دیگر هم با همین خطای انسانی از میان ما رفتند و بسویشان از خاک خودشان، موشک شلیک شد، کیان و هستی هم قربانی همین گلوله‌ها شدند و برای اطلاعتان در همین یکی دو سال اخیر دست کم بیست و نه کودک مستقیم و غیر مستقیم کشته شدند. و همین چند روز پیش برزین را به خاک سپردیم. هنوز داغ کشته شدن کاپشن صورتی گوشواره قلبی و بیست دانش‌آموز در واقعه مشکوک کرمان در سینه‌مان تازه است. کودکانی که خیلی‌هایشان شناخته شدند و صدایشان به جایی رسید و کودکانی که هرگز نامشان را نخواهیم شنید.

صدها احد و صمد و مثل آن‌ها. مثل کودکی که در کارگاه زباله، در بیخبری عموم ماشین زباله از رویش رد می‌شود، مثل کودکان بدون نامی که هر روز روی تخت بیمارستان‌ها و خانه‌هایشان اُور دوز می‌کنند و کودکی که بخاطر سوختن در کارگاه بلورسازی جانش را می‌دهد یا آن کودک مبتلا به بیماری پروانه‌ای که پول داروهایش در جیب یک رانتخوار سودجوست. همه این کودکان قربانی خطای انسانی عمدی هستند. خطای انسان‌هایی که خیلی وقت است انسانیتشان برای این مردم زیر سوال رفته و حجم بالای دزدی‌ها، اختلاس‌ها و خطاهایشان نفس را بر گلوگاه این مُلک حرام کرده است.

▪️ این کودک‌کشی‌ها و این ارزان شدن جان کودکان را محکوم می‌کنیم ‌و می‌گوییم؛ این بیگانه نامیدنشان جز انکار شرارت‌ و باز چون همیشه پاک کردن صورت مساله نیست که در کارنامه اعمالتان حک شده که چطور بیگانه بسیار عزیز می‌شود به وقت منفعت!

🆔@imamalisociety
🔰 انتشار کتاب
«همایش سیل سراسری ایران دانشگاه صنعتی شریف»


🔻 این کتاب، مکتوبِ سخنرانی‌ها، ارائه‌ها و پنل‌های «همایش سیل سراسری ایران؛ ابعاد، پیامدها و اقدامات» است که در تاریخ ۸ و ۹ مردادماه سال ۱۳۹۸ به کوشش جمعیت امام علی(ع) و با دعوت از صاحب‌نظران در زمینه‌های مختلف در قالب سخنرانی‌ها و پنل‌های تخصصی محیط زیست، تغییرات اقلیمی، سازمان‌های مردم نهاد، مدیریت بحران، مسئولین،تجربیات اعضای بومی، روانشناسی، جامعه‌شناسی و مددکاری در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد.

🔻همچنین در این کتاب بخش‌هایی نیز در راستای معرفی اقدامات کمیته بحران جمعیت امام علی(ع) مرتبط با حوادث طبیعی جهت آشنایی بیشتر پیوست شده است.

🆔@imamalisociety
صندلی مجلس، پاداش کشیدن صندلی از زیر پای نهاد مدنی!
(درباره زهرا عابدینی، از دست اندرکاران انحلال جمعیت امام علی)

🔻در یکی از فهرست‌های انتخاباتی نام «زهرا عابدینی» به چشم می‌خورد. نامی آشنا برای اعضای جمعیت امام علی. صاحب این نام با فعالیت‌های مستمر و خستگی ناپذیر خود آینده هزاران کودک حاشیه‌نشین که تنها نقطه امید و پناهشان این جمعیت بود و صدها زن سرپرست خانوار در اقصی نقاط ایران را به چالش و ناامیدی و گاه نابودی کشاند.

🔻ایشان در ایام وزارت «رحمانی فضلی»، در حالی به سمت «معاونت مشارکتهای اجتماعی» رسید که به زعم تمامی همکاران و آشنایان به این حوزه، برای این جایگاه حتی در حد همان استانداردهای کم جان موجود نیز شایستگی و تناسبی نداشت.
زهرا عابدینی همواره کوشیده نقش خود در انحلال جمعیت امام علی را با جمله من مامور بودم و معذور، تقلیل دهد و چه جمله آشنایی از همدستان شر، در حالی که راه استعفا و همدست نشدن با شر بسته نبود و اگر فردی با درایت و آزاده در آن جایگاه بود، امروز وضعیت تشکل‌ها در کشور به این‌ صورت نبود.

🔻باید گفت تنها یکی از شاهکارهای رزومه دوران مدیریت زهرا عابدینی، همکاری مشتاقانه - به عنوان کاتالیزور - با نهادهای امنیتی بود. این همکاری‌ها در راستای پرونده‌سازی علیه موسس و اعضای جمعیت امام علی و انحلال این سازمان مردم‌نهاد بود و شامل مواردی از جمله:
🔹پخش فلش مموری از مطالب فیک محتویات پرونده در بین نمایندگان تشکل‌ها و شبکه‌ها و فعالین مدنی
🔸ارعاب سایر تشکل‌ها برای عدم حمایت از این جمعیت
🔹گروکشی از قول نهادهای امنیتی برای تحمیل ساختار نفوذپذیر بر جمعیت
🔸مصاحبه‌های رسانه‌ای کذب درباره عملکرد جمعیت
🔹 تنظیم اخطارنامه‌های متعدد و دستور جلسات با عنوان انحلال جمعیت برای شورای نظارت
🔸تهیه دادخواست و شکواییه و به‌کارگیری وکلا در دادگاه جهت درخواست انحلال جمعیت

این مجموعه فعالیتهای گسترده عابدینی منجر به تعطیلی جمعیت امام علی شد؛ نهادی که حامی شش هزار کودک و مادرانشان در محروم‌ترین نقاط کشور بود؛ یعنی افراد بی‌پناهی که در معرض فقر و گرسنگی حاد، خشونت، اعتیاد، ازدواج اجباری، استثمار انواع معضلات اجتماعی هستند.

برگزاری جلسه توبیخی بابت بیانیه اعتراضی جمعیت امام علی درباره وقایع آبان ۹۸ از مهم‌ترین اقدامات وی در مسیر تعطیل کردن این سازمان مردم‌نهاد بود. عابدینی در این جلسه همراه با نمایندگان نهادهای امنیتی، به تهدید و توبیخ هیات مدیره جمعیت پرداخت و پس از آن نیز سعی داشت با اصرار بر تغییر ساختار جمعیت زمینه را برای نفوذ مستقیم نهادهای امنیتی در این تشکل فراهم نماید.

🔻دوران مدیریت او را می‌توان دوران افول جامعه مدنی و فعالیت تشکلی دانست که انحلال جمعیت امام علی تنها یک برگ از دفتر سیاه آن است. تخلف‌های آشکار و پنهان در زمان ایشان و با حمایت ایشان در ساختار تشکل‌ها رخ داد که بیان آن خود فرصتی دیگر می‌طلبد.

وی بارها صراحتا هدف خود را از انجام این اقدامات، تایید صلاحیت برای انتخابات مجلس عنوان نموده
و خود را با برخی نمایندگان زن در مجلس دهم که عملکرد مثبتی داشتند، قیاس نموده و به ویژگی‌ها و توانمندی‌های برتر خویش اشاره می‌کرد. این در حالی است که کنشگری زنان بیشترین آسیب را در دوره مدیریت ایشان دید.

این که زهرا عابدینی در معرکه انتخاباتی که از نظر اکثریت مردم وجهه مشروع خود را از دست داده، به مجلسی که از رشوه و امتیازخواری، دروغ، خواب و شعار اشباع شده، راه بیابد یا نیابد، دغدغه امروز ما نیست و احتمالا دغدغه میلیون‌ها ایرانی که از تبدیل خانه ملت به خانه بی‌خیالان نسبت به ملت به جان آمده‌اند نیز نیست، آنچه قابل تأمل است، به صحنه آمدن وی در زمانی است که هنوز داغ زخم‌هایی که بر تن جامعه مدنی زده، تازه است و این می‌تواند تاییدی دیگری باشد بر این واقعیت که در این سیستم، هر چه بیشتر مردم سرزمینت را بتراشی و زخم بزنی و آزار دهی، بیشتر می‌توانی از ارتقای خودت مطمئن‌ باشی.

🔻از نظر ما جرم ایشان نه معاونت بلکه مشارکت در قتل نهال جوان و برومند و به ثمر نشسته جمعیت امام علی و به پرتگاه کشاندن هزاران زن و کودک و جوان مورد حمایت این نهاد است که باید در زمانی که دیر نیست به همراه کلیه افراد مافوق و مادون دست اندرکار دیگر در محضر مردم و در دادگاهی عادلانه در کنار همه خاطیان و ظالمان به میهن و ملت، نسبت به آن پاسخگو باشد‌.

و البته که با این درجه از عملکرد مردم‌ستیزانه، انتخاب شدن «زهرا عابدینی» به عنوان نماینده مردم در مجلسی که زندگی واقعی مردم و دردهای اجتماعی را فراموش کرده، جای هیچ تعجبی ندارد.

🆔@imamalisociety
🔰 به مناسب ۸ مارچ روز جهانی زن

🔻اینفوگرافی عوامل و پیامدهای فقر زنانه در ایران

اصطلاح "زنانه شدن فقر" به این معنا است که در شرایط سخت و مساوی، زنان به طور ویژه با مشکلات و چالش‌های بیشتری مواجه می‌شوند و فقر به شکل شدیدتر و پیچیده‌تری در زندگی آنان تأثیر می‌گذارد.

در ایران، عوامل فقر زنانه به عنوان یک واقعیت چندگانه و پیچیده، از تبعیض جنسیتی آشکار در نهادهای اجتماعی گرفته تا محدودیت‌های مختلف در زمینه‌های تحصیلی، شغلی و حقوقی متنوع است. این عوامل شامل عدم دسترسی برابر به فرصتهای آموزشی، ازدواج اجباری، تجربه خشونت و آزار جنسی، ترویج نگاه شی‌انگارانه به زنان، تجربه مادری بدون اختیار و نابرابری در حقوق و دستمزد می‌شود.

این ناهمسانی‌ها منجر به پیامدهای جبران‌ناپذیری برای زنان می‌شود، از جمله افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های فیزیکی و روانی، ترک تحصیل، همسرکشی، فرزندان فاقد اوراق هویت، و فقر مهارت فرزندپروری. این چرخه فقر، بر زندگی نسل‌های آتی نیز تأثیرگذار بوده و چالش‌های جدیدی را در پی دارد.

🆔@imamalisociety
📌 نیمه خاموش پُردرد

درباره بحران دائمی نیمی از جمعیت ایران و افغانستان

📝گزارش نشست موازی جمعیت امام علی در ۶۸ اُمین جلسه کمیسیون زنان سازمان ملل که با همراهی بنیاد فهیم دشتی برگزار شد.


در این نشست، ابتدا شرحی از فعالیت‌های جمعیت امام علی و مشکلاتی که این نهاد مردمی با آن مواجه شده بود، ارائه شد.

سپس به بررسی وضعیت کلی زنان در ایران و افغانستان پرداخته شد و آمار گزارش سالانه فاصله با برابری جنسیتی جهانی (global gender gap) در سال ۲۰۲۳ مورد بررسی قرار گرفت که ایران در رتبه ۱۴۳ و افغانستان در رتبه ۱۴۶ قرار داشتند.

در ادامه، ابعاد مختلف و آشکار تبعیض که شامل نابرابری در فرصت‌های شغلی، قوانین کیفری از جمله قوانین مربوط به ارث و حضانت، و سایر قوانین می‌شود، بررسی شد. در ابعاد اجتماعی، تقسیم وظایف پدر و مادر در فرزندپروری، تاکید بر نقش فرزند‌آوری و نگاه به زن به عنوان ابزار تولید و افزایش جمعیت مطرح شد. همچنین نابرابری در برخورداری از امنیت، از یک سو در فضای محلات فقیرنشین به بخاطر محرومیت‌های اجتماعی و از طرف دیگر برخوردهای حکومتی امروز، به خصوص پس از جنبش مهسا امینی، عاملی برای سلب امنیت زنان در جامعه است.

در بحث زنانه شدن فقر، علاوه بر عوامل عمومی تاثیرگذار بر این پدیده، محدودیت‌های سنتی و برخی خرافه‌پرستی‌ها و رویکردهای قومیتی نیز موثر دانسته شد که از طرف حاکمیت نیز تقویت می‌شوند.

در بحث ازدواج کودک، ابتدا ازدواج اجباری دختران در ایران را به عنوان یکی از مصادیق مجوز رسمی برای تجاوز به دختران دانسته شد و سپس در مورد آمار تجاوز در آمریکا و اظهار نگرانی یکی از مسئولین حکومتی ایران درباره آن، صحبت شد.

لازم به ذکر است که در روزهای اخیر یکی از مسئولین حکومتی در ایران طی مصاحبه‌ای با نیوزویک، درباره آمار تجاوز در آمریکا اظهار نگرانی کرده و پیشنهاد کمک داده است؛ این در حالی است که اگر دختران ایران به ویژه در مناطق حاشیه، امنیت لازم را برای افشاگری داشتند و از حمایت‌هایی که دختران در کشورهای متمدن‌تر دارا هستند، برخوردار می‌بودند، ایران در آمارهای رسمی، یکی از بالاترین رتبه‌ها را در زمینه میزان وقوع تجاوز جنسی به خود اختصاص می‌داد.

در مواردی هم در صورت بازگو کردن واقعیت توسط دختران در خیلی از نقاط ایران، قربانیان تجاوز، به جای حمایت، در معرض قتل‌های ناموسی قرار می‌گیرند که قوانین به جای مجازات قاتلین با سکوت خود در این زمینه مهر تایید بر آن می‌زنند.
تجربه ما در جمعیت امام علی نیز از معرفی دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند به مراجع حمایتی دولتی، چیزی جز مواجه شدن با بی‌عملی، کم‌کاری و اقدامات کُند و غیرحرفه‌ای این نهادها نبوده.

خلاصه آن که هیچ حمایت و راهکاری برای قربانیان تجاوز وجود ندارد و گاه سوختن و ساختن از مراجعه و افشا بهتر است.

در ادامه این نشست به روایتی پرداخته شد در مورد دختری که به اجبار میخواستند در ازای دریافت مبلغی به همسری فردی با فاصله سنی زیاد درآورند.

سپس به تلاش‌های جمعیت امام علی برای تغییر قانونی سن ازدواج و موانع پیش‌ روی پرداخته شد. با بی‌ثمر ماندن تلاش‌ها جهت تغییر قوانین به نفع کودکان سعی بر آن شد تا بعد از آن به طور موردی با حمایت خانواده‌ها و مددکاری مستمر از ازدواج کودکان جلوگیری شود.

اما در دولت جدید شاهدیم که نه تنها تلاشی در این زمینه نمی‌شود بلکه تلاشها برای تقویت این امر است که به زن به عنوان ابزار ازدیاد جمعیت نگاه شود، سیاست وام‌ و مشوق‌های بیشتر‌ برای ازدواج زیر بیست سال و ارائه اطلاعات علمی غلط درباره فواید بارداری زیر هجده سال همگی‌شواهدی بر این امر هستند. افزایش فقر و کاهش دسترسی به آموزش بخصوص در روستاهای مرزی نیز بر این امر دامن‌زده است.

در ادامه نیز به راهکارها‌ی پیشگیرانه از بُعد فرهنگی-اجتماعی و تقویت جامعه محلی و فعالیت‌های اجتماع محور اشاره گردید.

این نشست که بصورت مشترک با بنیاد فهیم دشتی تورنتو برگزار شد؛ سیاره دشتی، مروه دشتی و لیلا خلیلی از اعضای این بنیاد درباره وضعیت امروز زنان در افغانستان تصویر ملموسی را برای حاضران ارائه نمودند و خواستار شنیده شدن صدای دختران و زنان شجاع افغانستان توسط جامعه جهانی شدند.


#جمعیت_امام_علی #بنیاد_فهیم_دشتی #حقوق_زنان #ازدواج_کودک #برابری_جنسیتی #ایران #افغانستان


http://B2n.ir/s17339

🆔@imamalisociety
🔻شادباش سال نو

و دوباره بهار شد...
بهاری که خرد ایرانی، تقویم خود را با شکفتن طبیعت در آن، نو می‌کند.

جهان در بهار، نو می‌شود و گر چه ایران ما امروز زیر ضرب کهنه‌‌اندیشان است، اما تاریخ نشان داده که هیچ بندی، جوامع انسانی را از تازه شدن باز‌نمی‌دارد.

سال نو را در حالی آغاز کردیم که تمام امیدهای بزک‌شده دروغین را از دست داده‌ایم و یگانه امید ما به خودمان است... خودِ خودِ ما مردم. اگر کم اگر زیاد، اگر پراکنده اگر کنار هم، اگر غریب اگر آشنا، هر چه هست، همه خودِ ماییم و بس!

و البته شاید زمانش فرا رسیده باشد که باور کنیم تنها و تنها «چه باید کرد»هایی به آبادی و شکوه دوباره ایران می‌انجامد که از به هم پیوستن همدلانه ما پدید آمده باشد و اگر کسی بپرسد این گونه به هم پیوستنی چگونه ممکن است با این همه تفاوت‌ها، می‌گوییم ما در جمعیت امام علی پاسخی برای این پرسش داشتیم و داریم؛ پاسخی که حدود ربع قرن با صدای آهسته و بلند، با تعداد اندک و بسیار، در گوشه گوشه ایران ترویج کردیم: «مسئولیت پذیری نسبت به سرنوشت کودکانی که در این سرزمین نفس می‌کشند»...
زیرا همه‌کس با هر عقیده و مرامی، به حق زیست شادمانه کودکان باور دارد و این اشتراک نیرومندی است که می‌تواند ما را به هم دوباره پیوند دهد.


مبارک باد سال نو و فرخنده باد روزی که فارغ از تمام تفاوتها برای نجات ایرانمان متحد شویم.

http://B2n.ir/q95832

🆔@imamalisociety
جهان امروز جهان سکوت شده است و گویا پاسخ نقض‌های آشکار حقوق بشر سکوت است!

کشتار مردم‌ بی‌دفاع در کمپ پناهندگان در رفح که شامل کشتار زنان و کودکان غیر نظامی است، در هیچ قاموس حقوق بشری قابل پذیرش نیست و محکوم است.


🆔@imamalisociety
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️وقتی معضل کار کودک به واقعیت روزمره یک اجتماع بشری تبدیل می‌شود، می‌توان یقین داشت که آینده روشنی در انتظار آن اجتماع نیست.

جمعیت امام علی از دهه ۷۰ تاکنون با برگزاری صدها نشست و سمینار تخصصی در خصوص جغرافیای کار کودک، زباله‌گردی کودکان، کار کارگاهی کودکان، کار پنهان کودکان، در ۲ سطح ارائه خدمات و مطالبه‌گری برای مقابله با کار کودک، احقاق حقوق و پرورش استعداد کودکان، مطالبه‌گری در سطح کلان و آگاهی بخشی جامعه تلاش کرده است...

🔺در این موشن گرافی کوتاه نگاهی داشته باشیم به تاریخچه فعالیت‌های جمعیت امام علی در راستای مقابله با کار کودک، کاهش آسیب و حمایت از حقوق کودکان کار

🆔@imamalisociety
باز این چه شورش است که در خلق عالم است


امروز عاشوراست و غمبار روزی برای اعضای جمعیت که سال‌ها صادقانه بدون هیچ چشمداشتی عمر و جوانی‌شان کنار فرزندان علی، طفلان مسلم، علی‌اصغرها و رقیه‌های زمان گذشت.

غم ما غم حسین نیست که زندگی‌اش با شکوه بود و مرگش با عزت. غم ما غم اکنون است.
ما از نزدیک لمس کردیم که راه این بزرگان چه مسیر پرسنگلاخ طاقت‌سوزی است و نشستن با فرزندان علی چه تاوان‌ها دارد.

ما دیدیم چگونه لشگریان معاویه و یزید قادرند خود را در لباس دوست درآورند و به لباس میش‌های مهربان خود را بیارایند و تار و پود کیسه‌های فقیرنوازی و یتیم‌نوازی علی را که جز نانی برای گرسنگی کودکی و آغوش مهری برای چشمان اشکبار یتیمی نداشت، با نیرنگ و فریب‌شان بدرند و حتی از رد آن چیزی باقی نگذارند. گویی که نه خانی آمده و نه خانی رفته است.

امروز نادان‌های افراطی و مزدبگیران سایبری از جنازه سربُریده جمعیت امام علی هم دست نمی‌کشند و هر روز سعی دارند از مقایسه‌اش با سخیفان روزگار و روسیاهان دین و دنیا و محاکمه‌اش به جرم نکرده، آن آبرو را که تنها یادگار آن سال‌های سخت است نیز به یغما ببرند.


آنها که از تیرهای حرمله‌‌گونشان بر گردن کودکانمان دریغ نکردند و بعد از ضربت بر فرق جمعیت، حتی یک روز حاضر نشدند بی‌جیره و مواجب، کیسه بر زمین مانده علی را بلند کنند و دیروز و امروز و هر روز برای رنج‌های کودکان، به جای چاره‌اندیشی در صدد توجیه و بهانه‌جویی هستند.

ما دیدیم که راه علی امروزه روز در میانه میدان چه غریب مانده و نابکاران روزگار، حیدرحیدرگویان چه خون‌های پاکی را بر زمین جاری کردند و ما راه حسین را نه در چرخ خوردن در محضر مداحان فاسد و نان‌حسین‌خوران حکومتی و اشک تمساح ریختن بر اساطیر تراژیک و جعل‌شده و قیمه‌خوران فربه شده از نان فقرا، بلکه در خطبه منای حسین بن علی یافتیم، آنجا که گفت «می‌بینید که پیمان رسول خدا(ص) خوار و ناچیز شده و کورها و لال‌ها و ازکارافتاد‌گان در شهرها رها شده‌اند و رحم نمی‌کنید، و در خور مسئولیت خود کاری نمی‌کنید و به کسانی که در آن راه تلاش می‌کنند، وقعی نمی‌نهید و خود به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسوده‌اید.» و دانستیم سختیِ راه، در بلند کردن کیسه و بار سنگین مسئولیت است.

می‌دانیم هر که در این راه پا گذارد، در زمانه یزیدیان عاقبتی جز سرِ بریده ندارد. ما هنوز داغدار کودکان بسیاری هستیم که در این سالها جانشان را در بیابان‌های فقر باختند و آب را و زندگی را و حقشان را به رویشان بستند: احد و صمدها، رضاها و مجیدها و فاطمه‌ها، پریاها و صدها کودکی که یک آب خوش در این زندگی سهم نبردند و وقتی التماس کردیم این کودکان را دستکم قطره‌ای آب دهید، تیرمان زدند.

 آب چشمانِ ما از عاشورای ۱۴۰۱ هنوز خشک نشده است. از درد بزرگ خانواده شبنم اسکندری، همراه خوب کودکان، خون می‌گرییم و هنوز از چشم تخلیه شده همراه عزیزمان محسن، در شرم نیابتی و اندوهیم و هنوز در آتشِ درد پرپر شدن وحشیانه دکتر آیدا رستمی – پزشک داوطلب - می‌سوزیم.

ما هنوز داغدار فرزندان حسینیم که بهار عمرشان به تاراج یزیدیان خزان شد و روضه کیان، هستی، سارینا، نیکا و مهسا و ده‌ها کودک و نوجوان و جوان دیگر امروز نقل علی‌اصغر و علی اکبر زمانه ماست.

خنده‌های سرخوشانه و امیدهای واهی گروهِ موج سوارانِ کفِ آب، چون دشنه‌ای بر قلبمان فرو‌ می‌رود و اینک به تماشا ایستاده‌ایم تا ببینیم آنان که ادعای حسین و علی دارند، چگونه می‌خواهند با ماچ و بوسه بر صورت یزیدیان، این راه پر اشک و خون را دنبال کنند و نهج‌البلاغه‌خوانان چگونه خواهند توانست در این ملعبه‌خانه روزگار عمروعاصی و اشعریون، انگشتر حکمرانی را به نگین عدل بستانند و آن را حافظ باشند.

در این عاشورا، با جماعتی که از زیر عبایشان افیون بیرون آورده و رنجدیدگان و مستضعفان را به سِحرِ افیون بر سفره سکوت نشانده‌اند نیز سخنی داریم؛ همانها که امروز ردایِ سیاهِ سالیانه‌شان را پوشیده و بر سفره‌های یزیدی‌شان نام حسین نهاده‌اند و خلقی را با حیلت‌های ابن‌زیادی می‌فریبند و گروهی را به گندم ری دلخوش می‌کنند. همان ریاکاران بی‌وطن که بانی تعطیلی جمعی شدند که سالها داوطلبانه به دنبال احیای آیین واقعی عاشورا در ایام محرم بودند و کودکان بی‌پناه شهر‌ را از کانون اصلاح و تربیت تا محله‌های پر درد حاشیه، پناه می‌شدند و در شب شام غریبان می‌دویدند تا با «شام عیاران»، آزادگی حسین را به روح‌های اسیر اعتیاد ارمغان دهند و آزادشان سازند...

👈 متن کامل را در instant view بخوانید.


🆔@imamalisociety
⛔️ علامتی که می‌شنوید اعلام وضعیت قرمز است و معنی و مفهوم آن این است که کودکان در جامعه ما از کمترین امنیت و حقی برخوردار نیستند⛔️

در جامعه‌ای که هر روز بلندگوهای رسمی آن، آه و واویلا از پیر شدن ترکیب جمعیتی سر می‌دهند، سه فاجعه کودک آزاری دهشتبار که دو مورد آن توسط ماموران حکومت صورت گرفته است، زنگ خطر را برای همه ما به صدا در می‌آورد. این اعلام خطر است برای همه ما که فرزندی در این جامعه داریم یا به فرزندانی که در این خاک نفس می‌کشند، عشق می‌ورزیم.

اولین توصیف از یک دختر است؛ صورت زخمی، لبهای ورم کرده و لباس پاره. این توصیف از حال و روز «نفس حاجی شریف» است، پس از کوبیده شدن سرش به پست برق توسط مامور گشت ارشاد. دختر نوجوانی که در تمامی معادلات مدنی یک کودک محسوب می‌شود و مامورانی که این بار هدف اعمال خشونت‌بارشان یک کودک است.

دومین موضوع مربوط به «مهدی موسوی» کودک ناشنوای مهاجری است که مامور پلیس چون شمر ذی الجوشن بر گرده‌اش می‌نشیند و آ‌ن‌چنان با خشونت گردن و سر کودک را زیر هیکل خود می‌گیرد که کودک آسیب جدی می‌بیند و طبق اخبار واصله هنوز حال و روز مناسبی ندارد.

و داغ سوم را با اتویی، یک صاحبکار در کارگاه خیاطی بر دلمان می‌گذارد. کودکان کاری که در یک منطقه کردنشین مرزی ساکن هستند. منطقه‌ای که در آن کار نیست و پدر را برای خیاطی نمی‌پذیرند چون اجرتش بالاست، بیمه و بازنشستگی و مزایا می‌خواهد، اما کودک حقوقش پایین است و هیچ نمی‌خواهد. تازه اگر خوب بیگاری نداد، اتوی داغ هم می‌شود بر پشتش گذاشت. دستمزد کودک ناچیز است، اما صاحبکار با خویش حساب کرده که خانواده‌ها لنگ همین حق‌الزحمه اندک‌اند و شکایتی از آزارِ فرزندانشان به محکمه‌ای نخواهند بُرد.

و این تحت شرایط مخاطره آمیز بودنِ کودکان، به دلیل ضعف ضمانت اجرایی قوانین، آنان را متحمل ظلم ثانویه نیز نموده است.

سه دسته کودک تحت ستم مضاعف؛ یکی به‌خاطر دختر بودن، دیگری به‌خاطر کُرد و مرزنشین بودن و فقیر بودن و سومی به‌خاطر مهاجر بودن و ناشنوا بودن، مفهوم زیبای کودکی را در کشوری که بر منابع ثروت نشسته، به وحشت و هراس بدل می‌سازد.

در کشوری که از ثروت، فرهنگ، تاریخ و تمدن چیزی کم ندارد، اما اقلیتی متوحش با قوانین بدوی خود آن را به لحاظ خشونت، انگشت‌‌نمای عالم کرده‌اند. در کشوری که هر تفرقه و دیگری‌سازی یک دام و فریب امنیتی است تا توده‌های مردم را به‌ جای پرسش‌های صحیح از متصدیان امور، درگیر نزاع‌ها و دعواهایی با هم‌ کند و آدرس غلط به عوام دهد و مسببین بی‌کفایتی‌ها را «دیگری» معرفی نماید.

سیستمی که همواره به‌جای صلح، بر طبل نفرت می‌کوبد و جامعه را چنان در نفرت‌ها تهییج می‌کند که به این باور برسند، حکومتی که تا مکالمات، ارتباطات، داخل منازل و اتاق خواب مخالفانش را کنترل می‌کند و هر جا چند نفری دور هم جمع می‌شوند، نفر چهارم یک خبرچین حکومتی است، از کنترل مرزها و نیز ساماندهی وضعیت شهرها عاجز مانده است و باید خود دست به کار شوند و بساط مهمانی چیده شده برای همسایگان غریب در وطن اشغال شده خود را برچینند و با هشتک‌های نژادپرستانه خود حواس مخاطبان را از صحنه‌های اصلی منحرف کند و دائم القا کنند ما که نوادگان کوروش هستیم و خود را ژن برتر می‌دانیم‌، خطر بزرگی را کشف کرده‌ایم و شما که دم از حقوق بشر و‌حقوق کودک می‌زنید، در دنیای سانتیمانتال خود اسیر رویابافی غیرواقعی هستید و خیانت‌ها به این ملک کرده‌اید و این استاندارد دوگانه؛ آری به کوروش و نه به حقوق بشر، نه به اعدام و آری به فاشیسم و ... را توسط مزدبگیران قلم به دست حکومتی به خورد مردم ناراضی بدهد.

و آنچه در رابطه با مهاجران مغفول می‌ماند، سیاست‌گذاری و اقدام براساس قانونمندی، دوری از نفرت‌پراکنی و تضییع حقوق انسانها به‌خصوص کودکان است.

درهر صورت کودکان همواره مظلوم‌ترین قشر جامعه بوده‌اند. در خانواده‌های فقیر، خشونت علیه کودکان بیشتر است و  یکی از تحلیل‌ها شاید این باشد که پدری که نمی‌تواند نقش پدری‌اش را با ایجاد رفاه و تامین نیازهای کودکش فراهم کند، با اعمال خشونت دائم، قصد دارد حضور خود را در خانه گوشزد کند و به نظر می‌رسد این رفتار امروز به حکومت نیز سرایت کرده، حکومتی که امروز نمی‌تواند نقش‌های اصلی خود را از تامین امنیت گرفته تا حل بحران‌های اقتصادی ایفا کند، با خشونت‌ورزی نسبت به زنان و دختران، کتک زدن کودکان و دستگیری پناهجویان فقیر می‌خواهد ضرب شصتی به نحیف‌ترین ارکان جامعه نشان دهد و بودنی به رخ بکشد....


👈 لطفا ادامه مطلب را از طریق instant view مطالعه فرمایید

🆔@imamalisociety
داغ تازه طبس و چند پرسش کهنه

در ابتدا به خانواده‌های عزیز از دست داده در حادثه یا در واقع تراژدی مرگبار معدن طبس تسلیت می‌گوییم و در این غم بزرگ، صبری سترگ برایشان آرزو می‌کنیم و البته که می‌دانیم هیچ کلمه و هیچ سخنی در این لحظات قادر نیست تسلی‌بخش دل دردمندشان باشد.

و اما بعد
از یاد نبریم وقتی یک تراژدی قابل پیشگیری باشد، واژه حادثه چندان برای وصف آن صحیح نیست.

میهن ما چندین دهه است بیش از آن که اسیر بلایای طبیعی باشد، اسیر افراد غیرطبیعی و سیستم‌های غیرعلمی، غیرمنطقی و کور مدیریتی است؛ افراد و سیستم‌هایی که جان انسان را پشیزی ارج و قُرب قائل نیستند و دم‌به‌دم تراژدی خلق می‌کنند.

با جستجویی ساده در وب در خصوص مسائل و دغدغه‌های کارگران کشور، می‌توان ده‌ها نقل قول و وعده و وعید و ده‌ها حرکت نمادین و سفر استانی از مسئولین و نمایندگان مجلس و دیگر شیفتگان خدمت! در ایران پیدا کرد؛ اما اگر بخواهی ببینی در عمل چه کرده‌اند، اغلب یا با یک هیچ بزرگ مواجه می‌شوی یا با فاجعه‌ای دهشتناک!

و اینک فاجعه‌ای دیگر رخ داده است...
فاجعه‌ای که این بار به علت تعلل حاکمیت کشور در استانداردسازی و سالم‌سازی محیط کار، تا این لحظه، ۵۲ انسان، ۵۲ مرد، ۵۲ پدر دیگر نفس نمی‌کشند.

اگر چه روحیه حساس و لطیف مسئولان کشور ممکن است آسیب ببیند،
اگر چه ممکن است باز بخواهند دوغ و دوشاب را به هم بیامیزند، صورت مسئله را پاک کنند و باز با شیوه‌هایی کهنه‌ای چون تهمت زدن به منتقدان و اسیر گرفتن پرسشگران و به شرق و غرب دوختن دلسوزان کشور از کنار این واقعه هم بگریزند،


اما وظیفه ماست از متولیان امور بپرسیم:

📍پس از فجایع مهیب پیشین نظیر معدن یورت، معدن طزره و معدن شازند، چه اقدامات واقعی و اثرگذاری برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه انجام شده است؟

📍آیا فراتر از سخنان پوچ، اصولا برای جان کارگران معدن اهمیتی قائل هستند؟ اگر آری، ادامه فعالیت معادن ناامن چه معنا و مفهومی دارد و به چه دلیل دستگاه قضایی علیه این وضعیت هیچ اقدامی انجام نمی‌دهد؟ اگر اقدامی انجام داده، نتیجه‌اش چه بوده؟

📍نتایج پیوستن به مقاوله‌نامه ۱۵۵ سازمان جهانی کار در زمینه ایمنی و بهداشت کار در سال گذشته، اگر چیزی جز ریاکاری و دروغ پردازی در سطح بین‌المللی نبوده، چه بوده است؟

📍و در پایان آیا باید لبخندها و سخنان و وعده‌ها و سفرهای نمادین شما را در حمایت از کارگران باور کنیم یا عملکرد تباهی‌آفرین شما را در حذف صلاحیت ایمنی پیمانکاران از شروط مناقصه پروژه‌های معدن؟

بدیهی است این سوالات به امید پاسخگویی به‌خواب‌رفتگانی که در رأس امورند، مطرح نشده. دلیلش صرفا آن است که وقتی هیچ پرسشی مطرح نشود، خواب سنگین متولیان خوش‌خواب، لذت‌بخش‌تر خواهد شد و در سکوت بی‌سوال، هر نوبت ساده‌تر از قبل، موفق خواهند شد علت مرگ‌ و میر و هر فلاکتی را به جای قدم‌های سست و بی‌حمیت و بی‌همتشان بر زمین، به آسمان حواله دهند.

🆔@imamalisociety