Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جشن #سده ،یکی از جشن های میهنی #ایرانیان است و برگزاری آن تنها در پیوند به #زرتشتیان #ایران نیست چنانکه جشن #نوروز وبزرگداشت شب #یلدا را همهً ایرانیان پاس می دارند ، شایسته است تا دیگر جشن های ایران باستان نیز که برگرفته از پدیده های تاریخی ، سرشتین و حماسی نیاکان ما در ایران است نیز همگانی شود و ایرانیان به برپایی آن افتخار کنند.
دهم بهمن ماه ، این جشن بزرگ را در سرتاسر #ایرانشهر بزرگ برپا خواهیم نمود و جشن خواهیم گرفت .
#جشن_سده 🔥
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
دهم بهمن ماه ، این جشن بزرگ را در سرتاسر #ایرانشهر بزرگ برپا خواهیم نمود و جشن خواهیم گرفت .
#جشن_سده 🔥
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
#مجلس_مهستان
نخستین مجلس رسمى در #ايران در دوران #اشكانيان ..
از اشكانيان چيز زيادى باقى نمانده است واين دوران تاريخ پرمهر میهن ورجاوند مان به فراموشى سپرده شده است ..
پارلمان #ایران در دوره اشکانیان نخستین جلسه خود را در #نوروز سال سد و هفتاد و سه پیش از زادروز با باشندگی مهرداد اول - شاه وقت - برگزار کرد ونخستین برنهاده ( مصوبه ) آن گزینشی کردن #شاه بود.
برکناری شاه نیز در اختیار همین مجلس قرار گرفت، اگرچه در شرایطی از آنگونه دشمنیار ( خیانت ) به کشور، ابراز سستی و نیز جنون، بیماری دشوار و از کار افتادگی.
ایران در آن زمان دارای دو مجلس بود. مجلس شاهزادگان و مجلس بزرگان که جلسه میانوند آنها را «مِهستان» میخواندند.
گزینش جانشین از میان شاهزادگان، اعلان جنگ و پیشنهاد آشتی، بسیج نیرو، برکناری شاه درصورت دیوانه شدن و بیماری پیوسته و ...، دگرگونی اشل مالیاتها و صدور دستور زدن سكه با چهره نو ، تعیین شاهان #ارمنستان، تایید تشریفاتی (ضمنی) شاهان پارسی تبار (از دودمان هخامنشیان) سرزمین پنتوس (دامنه کرانه جنوب دریای سیاه در آناتولی به پایتختی شهر سینوپ) و برگزینش فرمانده كل ارتش برای یك دوره شناخته و یا گردانش جنگ از جمله اختیارات مهستان بود.
مهستان كه مجلسی برابر با سنای روم بود در موارد گوناگون شاه را به عنوان فرمانده ارتش، فرمانده جبهه و مسئول لشكركشی گزینش كرده بود. ..
ميتوان گفت مجلس مهستان نیز پيش تر از سناى روم باستان در ايران به دست اشكانيان تاسيس شد ..
در ان زمان مجلس كشور تمام اختيارت را داشت هتا كنار گذاشتن پادشاه ..
یکی از ماجرای های جالب درباره کارها مجلس مهستان این است که در سال ۵۲ ترسایی، پس مرگ شاه وقت در روزهای نوروز، مهستان که از نحسی سیزده فروردین میترسید، چند روز ایران را بدون شاه گذارد و روز ۱۵ فروردین «بلاش» را از میان شاهزادگان اشکانی به شاهی برگزید که از همه آنان کوچک تر بود و استدلال کرد که «مصلحت» انتخاب بلاش را ایجاب میکرد.
شوربختانه مجلس امروز كشور عزيزمان را حتى نميشود نامش را مجلس نهاد چون هيچ اختيارى ندارد اختيارات تام مجلس در دست #ضحاک است و هموندان مجلس ،انسان هايى فرومايه و سر سپرده اى بيت رهبرى و اجنبی ها هستندو هيچ اختيارى از خود ندارند ..
به اميد روزى كه مجلس ميهنى ايران تشكيل شود.
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمی گردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
نخستین مجلس رسمى در #ايران در دوران #اشكانيان ..
از اشكانيان چيز زيادى باقى نمانده است واين دوران تاريخ پرمهر میهن ورجاوند مان به فراموشى سپرده شده است ..
پارلمان #ایران در دوره اشکانیان نخستین جلسه خود را در #نوروز سال سد و هفتاد و سه پیش از زادروز با باشندگی مهرداد اول - شاه وقت - برگزار کرد ونخستین برنهاده ( مصوبه ) آن گزینشی کردن #شاه بود.
برکناری شاه نیز در اختیار همین مجلس قرار گرفت، اگرچه در شرایطی از آنگونه دشمنیار ( خیانت ) به کشور، ابراز سستی و نیز جنون، بیماری دشوار و از کار افتادگی.
ایران در آن زمان دارای دو مجلس بود. مجلس شاهزادگان و مجلس بزرگان که جلسه میانوند آنها را «مِهستان» میخواندند.
گزینش جانشین از میان شاهزادگان، اعلان جنگ و پیشنهاد آشتی، بسیج نیرو، برکناری شاه درصورت دیوانه شدن و بیماری پیوسته و ...، دگرگونی اشل مالیاتها و صدور دستور زدن سكه با چهره نو ، تعیین شاهان #ارمنستان، تایید تشریفاتی (ضمنی) شاهان پارسی تبار (از دودمان هخامنشیان) سرزمین پنتوس (دامنه کرانه جنوب دریای سیاه در آناتولی به پایتختی شهر سینوپ) و برگزینش فرمانده كل ارتش برای یك دوره شناخته و یا گردانش جنگ از جمله اختیارات مهستان بود.
مهستان كه مجلسی برابر با سنای روم بود در موارد گوناگون شاه را به عنوان فرمانده ارتش، فرمانده جبهه و مسئول لشكركشی گزینش كرده بود. ..
ميتوان گفت مجلس مهستان نیز پيش تر از سناى روم باستان در ايران به دست اشكانيان تاسيس شد ..
در ان زمان مجلس كشور تمام اختيارت را داشت هتا كنار گذاشتن پادشاه ..
یکی از ماجرای های جالب درباره کارها مجلس مهستان این است که در سال ۵۲ ترسایی، پس مرگ شاه وقت در روزهای نوروز، مهستان که از نحسی سیزده فروردین میترسید، چند روز ایران را بدون شاه گذارد و روز ۱۵ فروردین «بلاش» را از میان شاهزادگان اشکانی به شاهی برگزید که از همه آنان کوچک تر بود و استدلال کرد که «مصلحت» انتخاب بلاش را ایجاب میکرد.
شوربختانه مجلس امروز كشور عزيزمان را حتى نميشود نامش را مجلس نهاد چون هيچ اختيارى ندارد اختيارات تام مجلس در دست #ضحاک است و هموندان مجلس ،انسان هايى فرومايه و سر سپرده اى بيت رهبرى و اجنبی ها هستندو هيچ اختيارى از خود ندارند ..
به اميد روزى كه مجلس ميهنى ايران تشكيل شود.
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمی گردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
#هـفـت_سـيـن چـيـسـت ؟
چگونه نمادهای نيروزای #نوروز باستانی به سماق و سير و سمنو دگرگون شدند ؟! در ۱۴۰۰ سال گذشته بیش از ۳۰ جشن سالانه و ماهانه #ایرانیان ، که یکی از دیگری زیباتر و همگی از دل فرهنگ #ایرانی همچون «اشـوزرتـشـت» برخاسته بودند از یادها رفت . جشن نوروز با سرسختی شگفتآوری پابرجا ماند و حلقه نیرومندی شد برای پیوند ایرانیان به گذشتههای دور خود .
با اینکه نوروز پابرجا ماند اما نمادهای کلیدی آن که به آن نيرو میدادند فراموش شدند و آداب و پندارهای شگفتآوری جای آن نمادهای نیروزا را گرفتند . از جمله هفت امشاسپندان یا هفت سپندان که به ترتیب نماد هفت نیروی پيشبرنده مانند :
۱- خرد
۲- اندیشهنیک
۳- راستی و درستی
۴- چیرگی بر خود
۵- آرامش
۶- رسایی
۷- جاودانگی
بودند که به سکه ، سمنو ، سرکه ، سبزه ، یا سیر تبدیل شدند ! فراموش شد که «سین» هفتسین از نخستین حرف «سپندان» سرچشمه گرفته است
همینگونه فراموش شد که هریک از این نیروهای هفتگانه افزاینده ، نگهبان یک گیاه بودند که مردم در درازای سال برای زنده ماندن به آنها نیاز داشتند مانند : گندم ، ماش ، جو ، ارزن ، برنج ، لوبیا ، نخود که از جمله آنها بودند . با این منظور این گیاهان را در خوان نوروزی میگزاشتند تا به مردم یادآوری کنند تا در سالی که در پیش است از کشت آنها غافل نمانند . در سفره #نوروزی همچنين ميوهها با شيرينیها و گلهای گوناگون ، تنگ شراب با شمع و آينه و گلاب جايگاه ويژه خود را داشتند .
پس از تسخير ايران بدست مسلمانان در سده هفتم ترسایی و قدغن شدن برگزاری نوروز برای مدت 200 سال ، نه تنها نمادهای نيرومند هفت سين فراموش شدند تا دویست سال ایرانی ها تو خفا نوروز و جشن میگرفتند .
رسم دیگر شگفتآوری که بهراستی برخیها را سردرگم نموده و به بیراهه برده ، گذاشتن قرآن تازیان در سفره نوروزی که هیچ پیوندی با فرهنگ و آیین ایرانشهری ندارد میباشد . آشکار است که این کار بیاحترامی و بیارزشی به نوروز که از نمادهای نيرومند فرهنگ والای ايرانی که از آیین نیک و شادیزای «اشـوزرتـشـت» سرچشمه گرفته ، میباشد .
این درست مانند گذاشتن نسک گاتها در سفره افطار ماه رمضان یا خواندن سرودههای اهورایی گاتها در مراسم سينهزنی عاشورا میباشد ! چنین کردارهایی نمودار فرهنگی است که انسانها و ایرانیها را سردرگم و پاره پاره شده و بیشناسه و بیهويت میسازد .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
چگونه نمادهای نيروزای #نوروز باستانی به سماق و سير و سمنو دگرگون شدند ؟! در ۱۴۰۰ سال گذشته بیش از ۳۰ جشن سالانه و ماهانه #ایرانیان ، که یکی از دیگری زیباتر و همگی از دل فرهنگ #ایرانی همچون «اشـوزرتـشـت» برخاسته بودند از یادها رفت . جشن نوروز با سرسختی شگفتآوری پابرجا ماند و حلقه نیرومندی شد برای پیوند ایرانیان به گذشتههای دور خود .
با اینکه نوروز پابرجا ماند اما نمادهای کلیدی آن که به آن نيرو میدادند فراموش شدند و آداب و پندارهای شگفتآوری جای آن نمادهای نیروزا را گرفتند . از جمله هفت امشاسپندان یا هفت سپندان که به ترتیب نماد هفت نیروی پيشبرنده مانند :
۱- خرد
۲- اندیشهنیک
۳- راستی و درستی
۴- چیرگی بر خود
۵- آرامش
۶- رسایی
۷- جاودانگی
بودند که به سکه ، سمنو ، سرکه ، سبزه ، یا سیر تبدیل شدند ! فراموش شد که «سین» هفتسین از نخستین حرف «سپندان» سرچشمه گرفته است
همینگونه فراموش شد که هریک از این نیروهای هفتگانه افزاینده ، نگهبان یک گیاه بودند که مردم در درازای سال برای زنده ماندن به آنها نیاز داشتند مانند : گندم ، ماش ، جو ، ارزن ، برنج ، لوبیا ، نخود که از جمله آنها بودند . با این منظور این گیاهان را در خوان نوروزی میگزاشتند تا به مردم یادآوری کنند تا در سالی که در پیش است از کشت آنها غافل نمانند . در سفره #نوروزی همچنين ميوهها با شيرينیها و گلهای گوناگون ، تنگ شراب با شمع و آينه و گلاب جايگاه ويژه خود را داشتند .
پس از تسخير ايران بدست مسلمانان در سده هفتم ترسایی و قدغن شدن برگزاری نوروز برای مدت 200 سال ، نه تنها نمادهای نيرومند هفت سين فراموش شدند تا دویست سال ایرانی ها تو خفا نوروز و جشن میگرفتند .
رسم دیگر شگفتآوری که بهراستی برخیها را سردرگم نموده و به بیراهه برده ، گذاشتن قرآن تازیان در سفره نوروزی که هیچ پیوندی با فرهنگ و آیین ایرانشهری ندارد میباشد . آشکار است که این کار بیاحترامی و بیارزشی به نوروز که از نمادهای نيرومند فرهنگ والای ايرانی که از آیین نیک و شادیزای «اشـوزرتـشـت» سرچشمه گرفته ، میباشد .
این درست مانند گذاشتن نسک گاتها در سفره افطار ماه رمضان یا خواندن سرودههای اهورایی گاتها در مراسم سينهزنی عاشورا میباشد ! چنین کردارهایی نمودار فرهنگی است که انسانها و ایرانیها را سردرگم و پاره پاره شده و بیشناسه و بیهويت میسازد .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
🔸 #نوروز و آیینهای باشکوه آن، مسیری سه هزار ساله را پیموده تا به ما رسیده است. «نوروز» بر به تخت نشستن جمشید شاه کهنسالترین آیین میهنی ایرانیان در جهان است که جاودانه مانده و یکی از دلایل ماندگاری فرهنگ ایرانیان و مردمی است که در گسترهی فرمانروایی ایرانشهر زندگی میکنند.
در دوران هخامنشیان، یازده روز نخست فروردین (فرورتیشن/Farvartishn) ویژه انجام آیین نوروز بود. پادشاه در نخستین روز سال نو بزرگان، بلندپایگان و فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان و نمایندگان سرزمینهای دیگر را می پذیرفت.
در نوروز، مردم نخست به دیدن سالخوردگان خانواده، بیماران و از كارافتادگان میرفتند و ادای بزرگداری میکردند. ارج نهادن و رعایت احوال سالخوردگان و نسل بازنشسته، در میان ایرانیان همواره دارای ارزش بوده است. سپس دیدوبازدید آغاز می شد.
پس از پایان رسیدن ساختمان باشکوه و بزرگ تختجمشید در پارس و گشایش آن، آیینهای نوروز، باشكوه بیمانندی در آنجا برگزارمی شد. آیین نخستین نوروز در تختجمشید، دو هفته به درازا میكشید. مردم بهنجار در تالار سدستون و سران ساتراپیها و بلندپایگان در تالارهای دیگر این كاخ گرد میآمدند. یونانیان پارس را پرسپولیس میخواندند.
كار ساختن تخت جمشید51 سال انجامید. داریوش دوم به خجسته گی نوروز، در سال 143 شاهنشاهی سکه زرین ویژهای ضرب کرد که یک روی آن ریخت سربازی را در حال تیراندازی با کمان نشان میدهد.
ضرب سکه یک سده پیش از آن، از سوی داریوش یکم آغاز شده بود. سکههای داریوش بزرگ به «داریک» یا «دریک» نامیده میشد. رسم دادن سکه به عنوان عیدی از زمان هرمز دوم، پادشاه ساسانی در سال 863 شاهنشاهی آغاز شده است.
مِهستان (مه/Meh: بزرگ)، پارلمان ایران در روزگار اشكانیان نخستین نشست خود را در نوروز سال 386 شاهنشاهی با باشندگی مِهرداد یكم، پادشاه آن زمان، برگزار كرد.
در اسپند سال 885 شاهنشاهی میان ارتش ایران به فرماندهی شاپور دوم و ارتش روم به فرماندهی كنستانتینوس دوم امپراتور این كشور جنگی خونین و با کشتههای زیاد در گرفته بود. با این كه پیروزی با ارتش ایران بود، شاپور دوم در شام نوروز (با مخالفت افسرانش كه نزدیک به بُردن جنگ بودند)، آتش بسی دو هفته ای اعلام كرد تا سربازان بتوانند آیینهای نوروزی را برگزار كنند.
كنستانتینوس دوم كه نیروهایش کشتههای شدید داده بودند، پس از این آتش بس موقت حاضر به ادامه جنگ نشد و روز دهم آوریل میان دو فرمانروا پیمان صلح به امضاء رسید.
خسروانوشیروان به هر كس كه در درازای سال به میهن پیشکار ( خدمت ) چشمگیر كرده بود در آیین نوروز سکهای که فرتور او بر آنها بود پیشکش نوروزی میداد. در زمان پادشاهی دراز مدت خسرو انوشروان (انوشیروان ساسانی ـ دادگر)، تماس مستقیم مردم با پادشاه افزایش یافته بود و پادشاه خود به برخی دادخواست ها رسیدگی می كرد و در مراسم نوروزی كاخ سلطنتی عده بیشتری از مردم بهنجار باشنده می شدند.
به همین سبب خسروانوشیروان در سال 1108 شاهنشاهی، پس از برگزاری آیین نوروز دستور ساختن تالار بزرگی را به پیوست کاخ سلطنتی تیسفون که از دجله فاصله زیاد نداشت فرمان داد. این تالار و ساختمانهای در پیوند آن اسپند سال 1110 شاهنشاهی آماده بهرهبرداری شد و آیینهای نوروزی آن سال در آنجا برگزار شد. این تالار که با فرش پرآوازهی بهارستان مفروش بود پس از یورش تازیان آسیب دید.
نادرشاه افشار نیز سکه خود به نام سکه نادری را در سال 2294 شاهنشاهی، در آیین نوروز رایج ساخت. نادرشاه به نوروز و آیین های آن دلبستگی فراوان داشت. با ضرب سکه نادری شماری از آن را به رسم عیدی به منشیها و افسران خود داد که در یک سوی سکه نقش شده بود: «نادرِ ایران زمین». این گزاره نشان میدهد که نادر یک ملیگرا و خواهان زنده کردن فرمانروایی ایران در چارچوب مرزهای دوران ساسانیان، اشکانیان و هخامنشیان بود.
نادرشاه در سال 2298 در جریان لشکرکشی به هند، پس از شکست دادن ارتش 360 هزار نفری این کشور و دریافت تاج پادشاهی هند، برای ورود به دهلی منتظر فرارسیدن نوروز شد تا در روزی سعد به این آرزو برسد و در روز نوروز آن سال، وارد دهلی شد و آیین عید را در کاخ «شاهجهان (پادشاه پیشین هند)» برگزار کرد.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
در دوران هخامنشیان، یازده روز نخست فروردین (فرورتیشن/Farvartishn) ویژه انجام آیین نوروز بود. پادشاه در نخستین روز سال نو بزرگان، بلندپایگان و فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان و نمایندگان سرزمینهای دیگر را می پذیرفت.
در نوروز، مردم نخست به دیدن سالخوردگان خانواده، بیماران و از كارافتادگان میرفتند و ادای بزرگداری میکردند. ارج نهادن و رعایت احوال سالخوردگان و نسل بازنشسته، در میان ایرانیان همواره دارای ارزش بوده است. سپس دیدوبازدید آغاز می شد.
پس از پایان رسیدن ساختمان باشکوه و بزرگ تختجمشید در پارس و گشایش آن، آیینهای نوروز، باشكوه بیمانندی در آنجا برگزارمی شد. آیین نخستین نوروز در تختجمشید، دو هفته به درازا میكشید. مردم بهنجار در تالار سدستون و سران ساتراپیها و بلندپایگان در تالارهای دیگر این كاخ گرد میآمدند. یونانیان پارس را پرسپولیس میخواندند.
كار ساختن تخت جمشید51 سال انجامید. داریوش دوم به خجسته گی نوروز، در سال 143 شاهنشاهی سکه زرین ویژهای ضرب کرد که یک روی آن ریخت سربازی را در حال تیراندازی با کمان نشان میدهد.
ضرب سکه یک سده پیش از آن، از سوی داریوش یکم آغاز شده بود. سکههای داریوش بزرگ به «داریک» یا «دریک» نامیده میشد. رسم دادن سکه به عنوان عیدی از زمان هرمز دوم، پادشاه ساسانی در سال 863 شاهنشاهی آغاز شده است.
مِهستان (مه/Meh: بزرگ)، پارلمان ایران در روزگار اشكانیان نخستین نشست خود را در نوروز سال 386 شاهنشاهی با باشندگی مِهرداد یكم، پادشاه آن زمان، برگزار كرد.
در اسپند سال 885 شاهنشاهی میان ارتش ایران به فرماندهی شاپور دوم و ارتش روم به فرماندهی كنستانتینوس دوم امپراتور این كشور جنگی خونین و با کشتههای زیاد در گرفته بود. با این كه پیروزی با ارتش ایران بود، شاپور دوم در شام نوروز (با مخالفت افسرانش كه نزدیک به بُردن جنگ بودند)، آتش بسی دو هفته ای اعلام كرد تا سربازان بتوانند آیینهای نوروزی را برگزار كنند.
كنستانتینوس دوم كه نیروهایش کشتههای شدید داده بودند، پس از این آتش بس موقت حاضر به ادامه جنگ نشد و روز دهم آوریل میان دو فرمانروا پیمان صلح به امضاء رسید.
خسروانوشیروان به هر كس كه در درازای سال به میهن پیشکار ( خدمت ) چشمگیر كرده بود در آیین نوروز سکهای که فرتور او بر آنها بود پیشکش نوروزی میداد. در زمان پادشاهی دراز مدت خسرو انوشروان (انوشیروان ساسانی ـ دادگر)، تماس مستقیم مردم با پادشاه افزایش یافته بود و پادشاه خود به برخی دادخواست ها رسیدگی می كرد و در مراسم نوروزی كاخ سلطنتی عده بیشتری از مردم بهنجار باشنده می شدند.
به همین سبب خسروانوشیروان در سال 1108 شاهنشاهی، پس از برگزاری آیین نوروز دستور ساختن تالار بزرگی را به پیوست کاخ سلطنتی تیسفون که از دجله فاصله زیاد نداشت فرمان داد. این تالار و ساختمانهای در پیوند آن اسپند سال 1110 شاهنشاهی آماده بهرهبرداری شد و آیینهای نوروزی آن سال در آنجا برگزار شد. این تالار که با فرش پرآوازهی بهارستان مفروش بود پس از یورش تازیان آسیب دید.
نادرشاه افشار نیز سکه خود به نام سکه نادری را در سال 2294 شاهنشاهی، در آیین نوروز رایج ساخت. نادرشاه به نوروز و آیین های آن دلبستگی فراوان داشت. با ضرب سکه نادری شماری از آن را به رسم عیدی به منشیها و افسران خود داد که در یک سوی سکه نقش شده بود: «نادرِ ایران زمین». این گزاره نشان میدهد که نادر یک ملیگرا و خواهان زنده کردن فرمانروایی ایران در چارچوب مرزهای دوران ساسانیان، اشکانیان و هخامنشیان بود.
نادرشاه در سال 2298 در جریان لشکرکشی به هند، پس از شکست دادن ارتش 360 هزار نفری این کشور و دریافت تاج پادشاهی هند، برای ورود به دهلی منتظر فرارسیدن نوروز شد تا در روزی سعد به این آرزو برسد و در روز نوروز آن سال، وارد دهلی شد و آیین عید را در کاخ «شاهجهان (پادشاه پیشین هند)» برگزار کرد.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Nowrouz hosted at ImgBB
Image Nowrouz hosted in ImgBB
نسک انقلاب نوروز ایران نوشته دکتر امیر فصیحی دبیر کل جنبش رنسانس ایرانی، فرزندان فردوسی، تئوری میباشد که طی هشت سال پژوهش در سال ۲۰۱۲ منتشر شد.
این تئوری بر پایه فرهنگ ایرانشهری میباشد و نشان میدهد که چگونه میتوان از جشنهای میهنی بعنوان ابزاری مناسب برای سرنگونی رژیم ضحاک جمهوری و اشغالگر اسلامی استفاده کنیم تا در این راستا بتوانیم ایران را به سرمنزل مقصد که همانا آزادی و استقلال میباشد برسانیم.
دکتر امیر فصیحی، این نسک را به ملت بزرگ ایران، در استانه نوروز ۲۵۷۶ پیشکش میکنند، باشد که راهکارهای ارائه شده در این نسک، ملت بزرگ ایران را از این بن بست تاریخی که گرفتارش شده رهایی دهد.
پی دی اف این نسک را میتوانید در تارنمای جنبش، بخش کتابخانه بدست اورید.
https://iircf.com/?page_id=398
پی دی اف این نسک را در لینک زیر، کانال تلگرامی جنبش میتوانید بدست اورید:
https://t.me/IIRCF
پاینده ایران
تابنده فرهنگ پرشکوه ایران زمین
#جاویدشاه
رنسانس ایرانی
#nowruz #نوروز
این تئوری بر پایه فرهنگ ایرانشهری میباشد و نشان میدهد که چگونه میتوان از جشنهای میهنی بعنوان ابزاری مناسب برای سرنگونی رژیم ضحاک جمهوری و اشغالگر اسلامی استفاده کنیم تا در این راستا بتوانیم ایران را به سرمنزل مقصد که همانا آزادی و استقلال میباشد برسانیم.
دکتر امیر فصیحی، این نسک را به ملت بزرگ ایران، در استانه نوروز ۲۵۷۶ پیشکش میکنند، باشد که راهکارهای ارائه شده در این نسک، ملت بزرگ ایران را از این بن بست تاریخی که گرفتارش شده رهایی دهد.
پی دی اف این نسک را میتوانید در تارنمای جنبش، بخش کتابخانه بدست اورید.
https://iircf.com/?page_id=398
پی دی اف این نسک را در لینک زیر، کانال تلگرامی جنبش میتوانید بدست اورید:
https://t.me/IIRCF
پاینده ایران
تابنده فرهنگ پرشکوه ایران زمین
#جاویدشاه
رنسانس ایرانی
#nowruz #نوروز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا برگزاری آئین میهنی #چهارشنبه_سوری امسال را بایست باشکوه تر و ایرانی تر برگزار کنیم .
زیرا همانگونه که می بینید ، در این هنگامه ، دشمنان ایرانزمین نقاب از چهره برداشته و تمام قد بی هیچ ابایی با کیان و کیستی میهن ورجاوند ما به بهانه های گوناگون ستیز کرده و کینه جویی می ورزند .
برگزاری هر چه باشکوه تر آئین های ایرانی ، نقشه های اهریمنی انیرانیان را برای نابودی فرهنگ کهن #ایران نقش بر آب میکند .
#سده ، #سوری ، #نوروز ، #مهرگان ، #اسپندگان و....
وعده ما شب بیست و دو #اسفند ، شب چهارشنبه سوری ، با برافروختن آتش ، دست افشانی و پایکوبی این روز بزرگ را جشن خواهیم گرفت .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
زیرا همانگونه که می بینید ، در این هنگامه ، دشمنان ایرانزمین نقاب از چهره برداشته و تمام قد بی هیچ ابایی با کیان و کیستی میهن ورجاوند ما به بهانه های گوناگون ستیز کرده و کینه جویی می ورزند .
برگزاری هر چه باشکوه تر آئین های ایرانی ، نقشه های اهریمنی انیرانیان را برای نابودی فرهنگ کهن #ایران نقش بر آب میکند .
#سده ، #سوری ، #نوروز ، #مهرگان ، #اسپندگان و....
وعده ما شب بیست و دو #اسفند ، شب چهارشنبه سوری ، با برافروختن آتش ، دست افشانی و پایکوبی این روز بزرگ را جشن خواهیم گرفت .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
🔸هرجا نوروز هست، آنجا ایرانشهر است
#نوروز پیر یگانهای است که ایرانیان او را در تیرهترین شبهای میهنشان نیز پاس داشتهاند و با آن نهتنها شادی نو را به خانههایشان آوردهاند، که به نبرد دشمنانِ تاریخ و فرهنگ و هویت ملیشان نیز رفتهاند.
آنهنگامکه نوروز را ارج مینهیم، خویشتن را از فراز سالها، دههها، سدهها و هزارهها در کنار نیاکانمان مییابیم که نوروز را در شادترین و غمبارترین روزهای این کهنْدیار گرامی داشتهاند. تو گویی که در این هنگام، تاریخ را به چشمبرهمزدنی درمینوردیم و حضور خود را در همۀ این سالها و حضور نیاکان را در این سال کنار خویشتن مییابیم.
نوروزْ بزرگترین جشن ایرانیان است و بیراه نیست اگر او را شناسنامۀ ایرانشهریان بدانیم و بگوییم هرجا نوروز هست، آنجا ایرانشهر است.
بزرگی نوروز در این است که، واژگونۀ کریسمس و آیینهای دگر، نه جشنی دینی یا سیاسی یا جلوهگاه پاسداشت یک پیشوای مذهبی و اجتماعی است که ریشه در ماورای طبیعت داشتهباشد، که در پیوندی سرراست با گیتی و آدمی است. ازاینروست که ایرانیان از هر دین، مرام و مسلک و تیره و تباری آن را با جانودل در درازای هزاران سال پاس داشتهاند.
جشن نوروز در فرهنگ ایرانشهری جشن نوزایی زمان و سالگرد آفرینش انسان است و همچنین ازآنجاکه نوروز نمادی از بیداریِ گیتی و ازسرگرفتن زندگی پس از خوابی زمستانی است، جشن فْرَوَهَرها (روان پهلوانان و نیکان) نیز بهشمارمیآید. فروهرانی که بهسویِ زمین رهسپار میشوند و به خانومانِ خویش فرود میآیند تا از دیدار خانوادۀ خویش شادکام گردند؛ خانوادهای که شادمان است و با جامههای نو و خوراکهای نوروزی و خانۀ پاکیزه و آراسته پذیرای آنان است و اگر چنین نباشد، اندوهگین، سرای خویش را ترک میگویند و رهسپار جهان مینوی میشوند.
🔸نوروز، این پیر کهن که دست تاریخ به دامان او نمیرسد و او را باید در اسطورهها جست، داستان پیدایشش را چنین برایمان از زبان فرزانۀ توس بازمیگوید:
به جمشید بر گوهر افشاندند | مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فَرْوَدین | برآسوده از رنج تن، دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند | می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار | به ما مانْد از آن خسروان یادگار
فردوسی بزرگ
پیر ما میگوید: شاید ازاینرو باشد که فرزندانم، پساز تازش اسلام، پارسه را، که جایگاه برگزاری جشنها و آیینهای ویژۀ من و برادرم مهرگان است، تختجمشید نام دادهاند.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
#نوروز پیر یگانهای است که ایرانیان او را در تیرهترین شبهای میهنشان نیز پاس داشتهاند و با آن نهتنها شادی نو را به خانههایشان آوردهاند، که به نبرد دشمنانِ تاریخ و فرهنگ و هویت ملیشان نیز رفتهاند.
آنهنگامکه نوروز را ارج مینهیم، خویشتن را از فراز سالها، دههها، سدهها و هزارهها در کنار نیاکانمان مییابیم که نوروز را در شادترین و غمبارترین روزهای این کهنْدیار گرامی داشتهاند. تو گویی که در این هنگام، تاریخ را به چشمبرهمزدنی درمینوردیم و حضور خود را در همۀ این سالها و حضور نیاکان را در این سال کنار خویشتن مییابیم.
نوروزْ بزرگترین جشن ایرانیان است و بیراه نیست اگر او را شناسنامۀ ایرانشهریان بدانیم و بگوییم هرجا نوروز هست، آنجا ایرانشهر است.
بزرگی نوروز در این است که، واژگونۀ کریسمس و آیینهای دگر، نه جشنی دینی یا سیاسی یا جلوهگاه پاسداشت یک پیشوای مذهبی و اجتماعی است که ریشه در ماورای طبیعت داشتهباشد، که در پیوندی سرراست با گیتی و آدمی است. ازاینروست که ایرانیان از هر دین، مرام و مسلک و تیره و تباری آن را با جانودل در درازای هزاران سال پاس داشتهاند.
جشن نوروز در فرهنگ ایرانشهری جشن نوزایی زمان و سالگرد آفرینش انسان است و همچنین ازآنجاکه نوروز نمادی از بیداریِ گیتی و ازسرگرفتن زندگی پس از خوابی زمستانی است، جشن فْرَوَهَرها (روان پهلوانان و نیکان) نیز بهشمارمیآید. فروهرانی که بهسویِ زمین رهسپار میشوند و به خانومانِ خویش فرود میآیند تا از دیدار خانوادۀ خویش شادکام گردند؛ خانوادهای که شادمان است و با جامههای نو و خوراکهای نوروزی و خانۀ پاکیزه و آراسته پذیرای آنان است و اگر چنین نباشد، اندوهگین، سرای خویش را ترک میگویند و رهسپار جهان مینوی میشوند.
🔸نوروز، این پیر کهن که دست تاریخ به دامان او نمیرسد و او را باید در اسطورهها جست، داستان پیدایشش را چنین برایمان از زبان فرزانۀ توس بازمیگوید:
به جمشید بر گوهر افشاندند | مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فَرْوَدین | برآسوده از رنج تن، دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند | می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار | به ما مانْد از آن خسروان یادگار
فردوسی بزرگ
پیر ما میگوید: شاید ازاینرو باشد که فرزندانم، پساز تازش اسلام، پارسه را، که جایگاه برگزاری جشنها و آیینهای ویژۀ من و برادرم مهرگان است، تختجمشید نام دادهاند.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Nowrouz hosted at ImgBB
Image Nowrouz hosted in ImgBB
نوروز در #ایران باستان- اردشير پاپكان
اردشیر پاپکان كه در سال 226 ترسایی دودمان شکوهمند #ساسانيان را تأسيس كرده بود چهار سال پس، از دولت روم كه در جنگ از وی شكست خورده بود خواست كه نوروز #ايرانی را به رسميت بشناسد و سنای #روم نيز آن را پذيرفت و از آن پس #نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal شهره شد. در دوران #اشكانيان روزهای نوروز به پنج روز كاهش يافته بود و اردشیر پاپکان ششم فروردين ـ زادروز #زرتشت ـ را بر آن افزود و چون #ايرانيان روز هفتم فروردين را خوش يمن مي دانستند و بيشتر پیوندهای زناشویی را به اين روز موكول می كردند، از آن زمان اروزهای نوروز كه روزهاي فروهر ابدی، شاديها و پاكی ها بشمار مي آمدند، به هفت روز افزايش يافت و ايرانيان در اين هفت روز دست از كار می كشيدند.
در درازای حكومت ساسانيان کرامندی نوروز افزايش يافت. نه تنها يك جشن میهنی بود بلكه روزهای تميز كردن زیست بوم، پوشيدن لباس نو، تميز كردن بدن، آمرزش خواهی، دلجويي از پيران، از سر گیری دوستيها، تثبیت خانواده، و بيرون كردن اندیشه های بد و پليدی ها از فروهر و روان به شمار می آمد. در اين دوره، آئین های نوروزی مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روي بامها در شامگاه نوروز به منظور سوزاندن پليديها كه اينك اين رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفت سين دگرگون شده است. ساسانيان باورمند بودند كه آرمان کوروش بزرگ از اعلان نوروز همچون يك روز میهنی؛ برقراری دادگری، دهناد ( نظم ) ، برادری، انساندوستي و پاكدامنی بوده و بايد کمالیابی يابد .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
اردشیر پاپکان كه در سال 226 ترسایی دودمان شکوهمند #ساسانيان را تأسيس كرده بود چهار سال پس، از دولت روم كه در جنگ از وی شكست خورده بود خواست كه نوروز #ايرانی را به رسميت بشناسد و سنای #روم نيز آن را پذيرفت و از آن پس #نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal شهره شد. در دوران #اشكانيان روزهای نوروز به پنج روز كاهش يافته بود و اردشیر پاپکان ششم فروردين ـ زادروز #زرتشت ـ را بر آن افزود و چون #ايرانيان روز هفتم فروردين را خوش يمن مي دانستند و بيشتر پیوندهای زناشویی را به اين روز موكول می كردند، از آن زمان اروزهای نوروز كه روزهاي فروهر ابدی، شاديها و پاكی ها بشمار مي آمدند، به هفت روز افزايش يافت و ايرانيان در اين هفت روز دست از كار می كشيدند.
در درازای حكومت ساسانيان کرامندی نوروز افزايش يافت. نه تنها يك جشن میهنی بود بلكه روزهای تميز كردن زیست بوم، پوشيدن لباس نو، تميز كردن بدن، آمرزش خواهی، دلجويي از پيران، از سر گیری دوستيها، تثبیت خانواده، و بيرون كردن اندیشه های بد و پليدی ها از فروهر و روان به شمار می آمد. در اين دوره، آئین های نوروزی مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روي بامها در شامگاه نوروز به منظور سوزاندن پليديها كه اينك اين رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفت سين دگرگون شده است. ساسانيان باورمند بودند كه آرمان کوروش بزرگ از اعلان نوروز همچون يك روز میهنی؛ برقراری دادگری، دهناد ( نظم ) ، برادری، انساندوستي و پاكدامنی بوده و بايد کمالیابی يابد .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Ardeshir hosted at ImgBB
Image Ardeshir hosted in ImgBB
#چهارشنبه_سوری در شهرهای کُرد نشین :
در شهرهای کُردنشین ایران، رسوم و مراسم واپسین چهارشنبه سال و #نوروز بدین ترتیب است که ابتدا برفراز کوه ها؛ بالاترین نقطه کوه آتش روشن میکنند و همچنین در مکانی مناسب آتش بزرگی افروخته به دور آن به پایکوبی و دست افشانی بومی میپردازند،(مانند نوعی سپاسگزاری و نیایش) کُردها از دیرباز آتش را گرامی و ورجاوند میپنداشتند و در ادبیات کُردی بسیار از آتش و مراسم نوروز کُردها یادشده است.
در استان کُردستان پس از این که آتشی را در داخل یک کوزه سفالی یا هر چیز دیگری برافروختند اندکی اسپند هم در آن می ریزند و کوزه را بیرون از خانه قرار می دهند. کسی که این کار را می کند نباید به پشت سر نگاه بیندازد. شماری از مردان آنجا اخگرهایی از آتش را از روزنه های راهرو و اتاق به داخل می اندازند و براین باور هستند که اینکار مایه ی برقراری بنیان خانواده و در ایجاد مهر و دوستی بین افراد بسیار موثر است. در منطقه بیجار عروسکی از پارچه ی رنگی ساخته شده و از خانه بیرون می برند. در رسم و رسوم های کهن موجود این عروسک بلاگردان خانواده در سال جدید خواهد بود. جالب است بدانید که در کرمانشاه به هنگام پرش از روی آتش می گویند:
زردی من از تو ، سرخی تو از من
غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا
ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده
- شکستن کوزه در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی دیگر از مواردی که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان موثر است شکستن کوزه در چهارشنبه سوری است. این مراسم یکی از مواردی است که نشان دهنده ی #نوروز است و فلسفه ی آن این است مردم برای راندن بلا و دشواری ها و چشم های بد کوزه های قدیمی آب خود را می شکنند تا نیروی نای ( منفی ) را از خود و خانواده ی خودشان دور کنند.
- فال گوشی در آئین چهارشنبه سوری کردستان
فال گوشی و گره گشایی هم از دیگر رسم هایی است که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان وجود دارد که در آن دختران جوان مراد می کنند و پشت دیواری می ایستند و به سخن رهگذران گوش می دهند. بعد از آن با تفسیر این سخنان پاسخ مراد خود را می گیرند.
- تخم مرغ شکنی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
شکستن تخم مرغ یکی دیگر از مواردی است که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان وجود دارد. در این مراسم تخم مرغ شکستن یکی از بازی های مرسوم است که در این شب با هلهله کردن و پایکوبی و دست افشانی و شکستن تخم مرغ صورت می گیرد. در استان کرمانشاه هم به این مراسم خانگی می گویند. برای این بازی معمولا تخم مرغ را رنگ می کنند و یک نفر آن را در مشت خود قرار می دهد به ریختی که سر تخم مرغ بیرون باشد و فرد دیگری با تخم مرغ خود به آن ضربه می زند هر یک از تخم مرغ ها که شکست آن فرد بازنده می شود و باید تخم مرغی را به فرد برنده بدهد.
- شال اندازی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی دیگر مواردی که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان قرار دارد شال اندازی است. این مراسم در شمال باختری و باختر #ایران بسیار انجام می گیرد. در استان های کردستان و کرمانشاه هم مردم از بالای پشت بام شالی بلند را به درون خانه ها آویزان می کنند و مردم را تک تک از خانه هایشان بیرون می اندازند و آن را پر از آجیل و میوه می کنند و سپس افراد از بالای بام شال را می کشند. در کردستان نیز اینکار بسیار انجام می گیرد و پیش از آن در بام های خود آتش می افروزند.
- قاشق زنی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی از متداول ترین و کهن ترین مراسم هایی که در فرهنگ چهارشنبه سوری #کردستان و دیگر شهرهای کشور وجود دارد قاشق زنی است. در این رسم دخترها و پسرهای جوان چادری بر سر و روی خود می کشند تا کسی آن ها را نشناسد، سپس درب خانه ی دوستان و همسایگان خود می روند و صاحبخانه ها با کاسه های شیرینی، شکلات و نقل و پول دم در می آیند و در کاسه های آن ها پول می ریزند. آیین قاشقزنی احتمالاً نشات گرفته از این عقیده است که فروهر های نیک درگذشتگان در رستاخیز آخر سال به میان زندگان بازگشته و به ریخت افرادی که رویشان پوشیدهاست به خانه بازماندگان سر میزنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیهای پیشکش میکنند .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
در شهرهای کُردنشین ایران، رسوم و مراسم واپسین چهارشنبه سال و #نوروز بدین ترتیب است که ابتدا برفراز کوه ها؛ بالاترین نقطه کوه آتش روشن میکنند و همچنین در مکانی مناسب آتش بزرگی افروخته به دور آن به پایکوبی و دست افشانی بومی میپردازند،(مانند نوعی سپاسگزاری و نیایش) کُردها از دیرباز آتش را گرامی و ورجاوند میپنداشتند و در ادبیات کُردی بسیار از آتش و مراسم نوروز کُردها یادشده است.
در استان کُردستان پس از این که آتشی را در داخل یک کوزه سفالی یا هر چیز دیگری برافروختند اندکی اسپند هم در آن می ریزند و کوزه را بیرون از خانه قرار می دهند. کسی که این کار را می کند نباید به پشت سر نگاه بیندازد. شماری از مردان آنجا اخگرهایی از آتش را از روزنه های راهرو و اتاق به داخل می اندازند و براین باور هستند که اینکار مایه ی برقراری بنیان خانواده و در ایجاد مهر و دوستی بین افراد بسیار موثر است. در منطقه بیجار عروسکی از پارچه ی رنگی ساخته شده و از خانه بیرون می برند. در رسم و رسوم های کهن موجود این عروسک بلاگردان خانواده در سال جدید خواهد بود. جالب است بدانید که در کرمانشاه به هنگام پرش از روی آتش می گویند:
زردی من از تو ، سرخی تو از من
غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا
ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده
- شکستن کوزه در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی دیگر از مواردی که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان موثر است شکستن کوزه در چهارشنبه سوری است. این مراسم یکی از مواردی است که نشان دهنده ی #نوروز است و فلسفه ی آن این است مردم برای راندن بلا و دشواری ها و چشم های بد کوزه های قدیمی آب خود را می شکنند تا نیروی نای ( منفی ) را از خود و خانواده ی خودشان دور کنند.
- فال گوشی در آئین چهارشنبه سوری کردستان
فال گوشی و گره گشایی هم از دیگر رسم هایی است که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان وجود دارد که در آن دختران جوان مراد می کنند و پشت دیواری می ایستند و به سخن رهگذران گوش می دهند. بعد از آن با تفسیر این سخنان پاسخ مراد خود را می گیرند.
- تخم مرغ شکنی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
شکستن تخم مرغ یکی دیگر از مواردی است که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان وجود دارد. در این مراسم تخم مرغ شکستن یکی از بازی های مرسوم است که در این شب با هلهله کردن و پایکوبی و دست افشانی و شکستن تخم مرغ صورت می گیرد. در استان کرمانشاه هم به این مراسم خانگی می گویند. برای این بازی معمولا تخم مرغ را رنگ می کنند و یک نفر آن را در مشت خود قرار می دهد به ریختی که سر تخم مرغ بیرون باشد و فرد دیگری با تخم مرغ خود به آن ضربه می زند هر یک از تخم مرغ ها که شکست آن فرد بازنده می شود و باید تخم مرغی را به فرد برنده بدهد.
- شال اندازی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی دیگر مواردی که در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان قرار دارد شال اندازی است. این مراسم در شمال باختری و باختر #ایران بسیار انجام می گیرد. در استان های کردستان و کرمانشاه هم مردم از بالای پشت بام شالی بلند را به درون خانه ها آویزان می کنند و مردم را تک تک از خانه هایشان بیرون می اندازند و آن را پر از آجیل و میوه می کنند و سپس افراد از بالای بام شال را می کشند. در کردستان نیز اینکار بسیار انجام می گیرد و پیش از آن در بام های خود آتش می افروزند.
- قاشق زنی در فرهنگ چهارشنبه سوری کردستان
یکی از متداول ترین و کهن ترین مراسم هایی که در فرهنگ چهارشنبه سوری #کردستان و دیگر شهرهای کشور وجود دارد قاشق زنی است. در این رسم دخترها و پسرهای جوان چادری بر سر و روی خود می کشند تا کسی آن ها را نشناسد، سپس درب خانه ی دوستان و همسایگان خود می روند و صاحبخانه ها با کاسه های شیرینی، شکلات و نقل و پول دم در می آیند و در کاسه های آن ها پول می ریزند. آیین قاشقزنی احتمالاً نشات گرفته از این عقیده است که فروهر های نیک درگذشتگان در رستاخیز آخر سال به میان زندگان بازگشته و به ریخت افرادی که رویشان پوشیدهاست به خانه بازماندگان سر میزنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیهای پیشکش میکنند .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
قاشق زنی نبایستی از یادها برود
قاشق زنی را به یک نافرمانی مدنی در سرتاسر ایرانزمین دگرگون کنیم
قاشق زني یک چیزی مانند همان مراسم Trick Or Treat هالوين است و بچه ها در خانه همسايه ها را مي زنند و افراد خوراكي به بچه ها مي دادند و بده بستان داشتند که البته و بیگمان برگرفته از قاشق زنی ما #ایرانیان است .
یكى دیگر از دلایلى كه براى پدید آمدن پدیده قاشق زنى نام برده شده، كمك به تهیدستان و نیازمندانی بوده که به فرمی ناشناس به درب خانه ها میرفتنند تا شناخته نشوند.
نه تنها قاشق زنی بلکه در اکثر شهر های ایران دارای رسومات خاصی نسبت به روزهای #نوروز را دارا میباشند.
این مراسم پس از مراسم آتش بازى و خواندن سرود «زردى من از تو، سرخى تو از من»، مردم كوچهها را خالى كرده و گرد كرسى و سفره خود مىنشستند. آوای كلون در به گوش مىرسید. نگاهها روى خوراک میانه خوان كه معمولاً سبزى پلو با ماهى بود لحظه اى به هم دوخته مىشد. تكه اى غذا، آجیل، شیرینى یا پول مىتوانست دلى را خرسند و خوشحال كند. پسر بزرگ خانه یا پدر به هواى پیشکش خوراكى یا نقدینگى خود را پشت در میان سرا مىرساند.قاشق زنها، پوششى بر چهره خود مىكشیدند تا شناخته نشوند. كسى پافشاری در شناخت ایشان نداشت و هرچه از دستش برمىآمد در دستمال وى مىگذاشت. ترتیب رسم قاشق زنى به این شكل بود: قاشق زنها كه معمولاً براى ناشناس ماندن تك نفره اقدام به قاشق زنى مىكردند با قاشق بر پشت كاسه مسى مىكوبیدند. با شنیدن سداى قاشق لقمه در گلوى سفره دار گره مىخورد و پایین نمىرفت. كسى پشت در اعلام گرسنگى مىكند. پیش از رسیدن میزبان، قاشق زن دستمال اش را از زیر یا بالاى در داخل خانه مىفرستاد. وقتى نیم لاى در بازتر مىشد كه دستمال پر شده از خوراكى، قند یا پول در دستشان قرار مىگرفت. قاشق زن با شتاب از جای دور مىشد و تنها خواسته اش ناشناس ماندنش بود. از آنجا كه در هر محله آدم خیررسان پیدا مىشود، قاشق زن بى آنكه بداند در پیگرد آدم نیکوکار قرار مىگرفت. و شاید روز و روزهاى پس، دستمال یا كیسه اى از پیش کش های گوناگون جلوى سكوى منزلش مىیافت و شادمان تر سال نو را آغاز مىكرد..
یکی دیگر از مراسم قاشق زدن کردار زنان قدیم در شب چهارشنبه سوری که برای گرفتن مراد و رسیدن به مقصود به ریخت ناشناس و نقاب زده به درخانه ها رفته و به وسیله ٔ زدن قاشق بر کاسه و یا بر در خانه باشندگان خانه را از آمدن قاشق زن خبر کرده ، ایشان نیز به وظیفه ٔ خود که آوردن مقداری آذوقه ٔ خشک و ناپخته است او را جواب گویند. و بایسته آن است که گفتگو واقع نشود.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
قاشق زنی را به یک نافرمانی مدنی در سرتاسر ایرانزمین دگرگون کنیم
قاشق زني یک چیزی مانند همان مراسم Trick Or Treat هالوين است و بچه ها در خانه همسايه ها را مي زنند و افراد خوراكي به بچه ها مي دادند و بده بستان داشتند که البته و بیگمان برگرفته از قاشق زنی ما #ایرانیان است .
یكى دیگر از دلایلى كه براى پدید آمدن پدیده قاشق زنى نام برده شده، كمك به تهیدستان و نیازمندانی بوده که به فرمی ناشناس به درب خانه ها میرفتنند تا شناخته نشوند.
نه تنها قاشق زنی بلکه در اکثر شهر های ایران دارای رسومات خاصی نسبت به روزهای #نوروز را دارا میباشند.
این مراسم پس از مراسم آتش بازى و خواندن سرود «زردى من از تو، سرخى تو از من»، مردم كوچهها را خالى كرده و گرد كرسى و سفره خود مىنشستند. آوای كلون در به گوش مىرسید. نگاهها روى خوراک میانه خوان كه معمولاً سبزى پلو با ماهى بود لحظه اى به هم دوخته مىشد. تكه اى غذا، آجیل، شیرینى یا پول مىتوانست دلى را خرسند و خوشحال كند. پسر بزرگ خانه یا پدر به هواى پیشکش خوراكى یا نقدینگى خود را پشت در میان سرا مىرساند.قاشق زنها، پوششى بر چهره خود مىكشیدند تا شناخته نشوند. كسى پافشاری در شناخت ایشان نداشت و هرچه از دستش برمىآمد در دستمال وى مىگذاشت. ترتیب رسم قاشق زنى به این شكل بود: قاشق زنها كه معمولاً براى ناشناس ماندن تك نفره اقدام به قاشق زنى مىكردند با قاشق بر پشت كاسه مسى مىكوبیدند. با شنیدن سداى قاشق لقمه در گلوى سفره دار گره مىخورد و پایین نمىرفت. كسى پشت در اعلام گرسنگى مىكند. پیش از رسیدن میزبان، قاشق زن دستمال اش را از زیر یا بالاى در داخل خانه مىفرستاد. وقتى نیم لاى در بازتر مىشد كه دستمال پر شده از خوراكى، قند یا پول در دستشان قرار مىگرفت. قاشق زن با شتاب از جای دور مىشد و تنها خواسته اش ناشناس ماندنش بود. از آنجا كه در هر محله آدم خیررسان پیدا مىشود، قاشق زن بى آنكه بداند در پیگرد آدم نیکوکار قرار مىگرفت. و شاید روز و روزهاى پس، دستمال یا كیسه اى از پیش کش های گوناگون جلوى سكوى منزلش مىیافت و شادمان تر سال نو را آغاز مىكرد..
یکی دیگر از مراسم قاشق زدن کردار زنان قدیم در شب چهارشنبه سوری که برای گرفتن مراد و رسیدن به مقصود به ریخت ناشناس و نقاب زده به درخانه ها رفته و به وسیله ٔ زدن قاشق بر کاسه و یا بر در خانه باشندگان خانه را از آمدن قاشق زن خبر کرده ، ایشان نیز به وظیفه ٔ خود که آوردن مقداری آذوقه ٔ خشک و ناپخته است او را جواب گویند. و بایسته آن است که گفتگو واقع نشود.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
💐 آداب و رسوم ایل بختیاری در #نوروز
زنان و دختران دست ها، ناخن و موها را با حنا می آرایند ، و با باور به اینکه شیر شب مانده خوبیت ندارد، تبدیل به ماستش می کنند و باورمند اند که بهی و فزونی به همراه خواهد داشت.
* هفته پایانی سال و یا به عبارتی یکی دو روز مانده به آغاز سال و بر پایه آیین بختیاری، با پختن الفه ( حلوا، شیربرنج و … ) و تقسیم آن بین خویشان و همسایه ها و یاد کردن درگذشتگان، به پیشباز سال جدید میروند.
* پیش از آغاز سال چراغ ها و اجاق را روشن نگه می دارند و با باور به رنگ سبز بعنوان سرزندگی و نشاط، غذاهای سنتی به رنگ سبز پخت می کنند: پلو باقالی، سبزی پلو با ماهی، قورمه سبزی و کو کو سبزی مرسوم تر می باشند..
به_ایرانشهر_بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
زنان و دختران دست ها، ناخن و موها را با حنا می آرایند ، و با باور به اینکه شیر شب مانده خوبیت ندارد، تبدیل به ماستش می کنند و باورمند اند که بهی و فزونی به همراه خواهد داشت.
* هفته پایانی سال و یا به عبارتی یکی دو روز مانده به آغاز سال و بر پایه آیین بختیاری، با پختن الفه ( حلوا، شیربرنج و … ) و تقسیم آن بین خویشان و همسایه ها و یاد کردن درگذشتگان، به پیشباز سال جدید میروند.
* پیش از آغاز سال چراغ ها و اجاق را روشن نگه می دارند و با باور به رنگ سبز بعنوان سرزندگی و نشاط، غذاهای سنتی به رنگ سبز پخت می کنند: پلو باقالی، سبزی پلو با ماهی، قورمه سبزی و کو کو سبزی مرسوم تر می باشند..
به_ایرانشهر_بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
برخی رسوم #نوروزی در سیستان
روز « عَلَفه »
بی بی نوروز
نان سال
در #سیستان روز پيش از نوروز را روز علفه مي گويند (به دليل چسبانيدن دسته اي جو خوشه نداده بر سر در اتاق ها به اين نام شهره است)
شامگاه پیش از #نوروز مردان و زنان حنابندان دارند و بامداد روز علفه حناهایشان مي شويند.
روز علفه كمتر خانه ای است كه بوي كلوچه ندهد، در اين روز همه چيز بوی تازگی می دهد و زمان جوان مي شود.
روز علفه در سيستان روز گرامي داشتن بي بي نوروز است.
به باور مردم اين دامنه، در اين روز بي بي به همه خانه ها سرك مي كشد تا ببيند براي پیشباز از او چه كرده اند؟
هنگام در شامگاه نوروز و روزهاي پیش از آن باران ببارد، حتي يك نم نم، مي گويند بي بي نوروز سرش را مي شويد.
همچنين اين باران نشانه ای است از چگونگی مالي خوب، كمي اندوه و گرفتاري براي مردم، چون بي بي مردمش را بسيار دوست مي دارد.
مردم سيستان تلاش مي كنند بامداد نوروز به سياهي نگر نكنند و نگاه كردن به سبزه و چهره كودك خوشرو را با ميمنت مي دانند
و باورمند اند سبزه در اين روز نور چشم را زياد مي كند.
خوان نوروز شكل ویژه به خود را دارد.
در شهر تقريبا همان هفت سين است، اما در روستا شامل : نان سال كه جزء جدا نشدني سفره نوروز است، قَتلَمَ(نوعی نان روغنی محلی)، تَجگي (سمنو)، يك آيينه كه روي آن يك تخم مرغ خام می گذارند و كلوچه.
مـردم سيستان باورمند بودند كه در بامداد نوروز، بي بي نوروز به تمامي خانه ها سر زده و خوان را بازديد مي كند.
نان سال نماد بركت و روزي مالک خانه بود و كسي كه نان سال را بزرگ تر و بهتر بر خوان داشت، به همان نسبت در درازای سال نیکبختی به خانه اش خواهد آمد.
نان ديگري كه پختن آن در شب نوروز مرسوم است و مردم سيستان در همهزمانها از آن استفاده مي كنند، قتلمه نام دارد.
در گذشته مردم سيستان انواع قتلمه و سمنو را در روزهاي نوروز با خود به زيارتگاه ها می بردند و از آن هنگام نی مروز به جای ناهار استفاده می كردند.
در سپيده دم آغاز سال نو؛ براساس يك سنت کهن ايراني و سيستانی كليه ظروف سفالي كه در درازای يك سال از آنها بهره برداري شده است؛ از كاسه و كوزه شكسته مي شد و تكه پاره هاي آنها برپشت بام جاي مي گرفت يا آنها را بالاي بام مي بردند و همانجا مي شكستند.
اين كار تقدس داشت و باورمند بودند اگر اين كار انجام نگيرد، ارواح پليد كه درون آنها جاي گرفته اند، خانواده و هموندان آنها را ناخوش و زرد روي مي كنند.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
روز « عَلَفه »
بی بی نوروز
نان سال
در #سیستان روز پيش از نوروز را روز علفه مي گويند (به دليل چسبانيدن دسته اي جو خوشه نداده بر سر در اتاق ها به اين نام شهره است)
شامگاه پیش از #نوروز مردان و زنان حنابندان دارند و بامداد روز علفه حناهایشان مي شويند.
روز علفه كمتر خانه ای است كه بوي كلوچه ندهد، در اين روز همه چيز بوی تازگی می دهد و زمان جوان مي شود.
روز علفه در سيستان روز گرامي داشتن بي بي نوروز است.
به باور مردم اين دامنه، در اين روز بي بي به همه خانه ها سرك مي كشد تا ببيند براي پیشباز از او چه كرده اند؟
هنگام در شامگاه نوروز و روزهاي پیش از آن باران ببارد، حتي يك نم نم، مي گويند بي بي نوروز سرش را مي شويد.
همچنين اين باران نشانه ای است از چگونگی مالي خوب، كمي اندوه و گرفتاري براي مردم، چون بي بي مردمش را بسيار دوست مي دارد.
مردم سيستان تلاش مي كنند بامداد نوروز به سياهي نگر نكنند و نگاه كردن به سبزه و چهره كودك خوشرو را با ميمنت مي دانند
و باورمند اند سبزه در اين روز نور چشم را زياد مي كند.
خوان نوروز شكل ویژه به خود را دارد.
در شهر تقريبا همان هفت سين است، اما در روستا شامل : نان سال كه جزء جدا نشدني سفره نوروز است، قَتلَمَ(نوعی نان روغنی محلی)، تَجگي (سمنو)، يك آيينه كه روي آن يك تخم مرغ خام می گذارند و كلوچه.
مـردم سيستان باورمند بودند كه در بامداد نوروز، بي بي نوروز به تمامي خانه ها سر زده و خوان را بازديد مي كند.
نان سال نماد بركت و روزي مالک خانه بود و كسي كه نان سال را بزرگ تر و بهتر بر خوان داشت، به همان نسبت در درازای سال نیکبختی به خانه اش خواهد آمد.
نان ديگري كه پختن آن در شب نوروز مرسوم است و مردم سيستان در همهزمانها از آن استفاده مي كنند، قتلمه نام دارد.
در گذشته مردم سيستان انواع قتلمه و سمنو را در روزهاي نوروز با خود به زيارتگاه ها می بردند و از آن هنگام نی مروز به جای ناهار استفاده می كردند.
در سپيده دم آغاز سال نو؛ براساس يك سنت کهن ايراني و سيستانی كليه ظروف سفالي كه در درازای يك سال از آنها بهره برداري شده است؛ از كاسه و كوزه شكسته مي شد و تكه پاره هاي آنها برپشت بام جاي مي گرفت يا آنها را بالاي بام مي بردند و همانجا مي شكستند.
اين كار تقدس داشت و باورمند بودند اگر اين كار انجام نگيرد، ارواح پليد كه درون آنها جاي گرفته اند، خانواده و هموندان آنها را ناخوش و زرد روي مي كنند.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نوروز خوانی در #مازندران
. نوروز خوانی یا بهارخوانی یا نوروزی، گونهای از آوازخوانی است که در گذشته در #ایران رواج داشته است.
خاستگاه این گونه آوازخوانی بیشتر در استانهای مازندران و #گیلان بوده است، و اکنون این مراسم به صورت کرانمند ( محدود ) در برخی بخش های ایران برگزار میشود پیشینه این گونه آواز در پیوند به دوران پیش از تازش #اسلام میباشد که در برخی از نسک نزدیک به آئین #زرتشت و در شرح زیست بوم و زیبایی موسم بهار آمده است.
درباره نوروز خوانی برای نخستین بارالکساندر خوتسکو ایرانشناس روسی در سال ۱۸۴۲ در نسکی در مورد فرهنگ و گویشهای شمال ایران که در لندن به چاپ رسیده اشاره شده است. در نوروز خوانی افرادی که به آنها #نوروز خوان گفته میشده است پیش از آغاز موسم بهار به صورت دورهگردی به شهرها و روستاهای گوناگون میرفتند و چامه های در وصف بهار میخواندند. این چامه ها به زبان پارسی یا زبانهای بومی بوده است.
رستاخیز ما بازگشت به فرهنگ و کیستی ماست.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
. نوروز خوانی یا بهارخوانی یا نوروزی، گونهای از آوازخوانی است که در گذشته در #ایران رواج داشته است.
خاستگاه این گونه آوازخوانی بیشتر در استانهای مازندران و #گیلان بوده است، و اکنون این مراسم به صورت کرانمند ( محدود ) در برخی بخش های ایران برگزار میشود پیشینه این گونه آواز در پیوند به دوران پیش از تازش #اسلام میباشد که در برخی از نسک نزدیک به آئین #زرتشت و در شرح زیست بوم و زیبایی موسم بهار آمده است.
درباره نوروز خوانی برای نخستین بارالکساندر خوتسکو ایرانشناس روسی در سال ۱۸۴۲ در نسکی در مورد فرهنگ و گویشهای شمال ایران که در لندن به چاپ رسیده اشاره شده است. در نوروز خوانی افرادی که به آنها #نوروز خوان گفته میشده است پیش از آغاز موسم بهار به صورت دورهگردی به شهرها و روستاهای گوناگون میرفتند و چامه های در وصف بهار میخواندند. این چامه ها به زبان پارسی یا زبانهای بومی بوده است.
رستاخیز ما بازگشت به فرهنگ و کیستی ماست.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
آداب و رسوم مردم قزوین در #نوروز
مردم استان قزوين مانند مردم ديگر مناطق ايران، از میانه اسفندماه خود را براى برگزارى مراسم سال نو آماده مىکنند. آنها همراه خانهتکانى و پاکیزگی، به خانهتکانى دلهاى خود مىپردازند. در نوروز با چيدن سفرههاى رنگين، پذيراى ميهمانان خود مىشوند. آنها در سفرههاى پارچهاى قلمکار و ظروف رنگارنگ بلوري، انواع شيرينىهاى خانگي، انجير، آلبالوى خيس شده، نخود، کشمش و نقل و نوعى توت که با خمير پودر پسته و بادام درست مىکنند، مىچينند و به ميهمانان تخممرغ رنگ شده (با پوست پياز) پیشکش #نوروزی مىدهند.
امروزه از روز نخست نوروز، ديد و بازديدهاى خانوادگى آغاز مىشود و تا پیش از سيزدهبهدر پايان مىگيرد.
نوروزىخوانى
نوروزى خوانى يکى از مراسم درپیوندبه روزهاى پايانى سال است و بخشیاز مراسم پیشباز نوروز بهشمار مىرود. نوروزىخوانها بيشتر از باشندگان روستاهاى منطقه 'الموت' و 'طالقان' هستند؛ آنها در دستههاى دو تا چهار نفره، در کوچه و خيابان بهراه مىافتند و با خواندن چامه های کوتاه و بلند، آغاز سال نو را به مردم مژده مىدهند و بيت يا دو بيت ديگر را، دو نفر ديگر پاسخ مىدهند. ساکنان خانه ها با شنيدن آوای نوروزىخوانها، به پیشباز آنها رفته و با دادن پول و شيرينى از آنها پذيرائى مىکنند..
#به_ایرانشهر_بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
مردم استان قزوين مانند مردم ديگر مناطق ايران، از میانه اسفندماه خود را براى برگزارى مراسم سال نو آماده مىکنند. آنها همراه خانهتکانى و پاکیزگی، به خانهتکانى دلهاى خود مىپردازند. در نوروز با چيدن سفرههاى رنگين، پذيراى ميهمانان خود مىشوند. آنها در سفرههاى پارچهاى قلمکار و ظروف رنگارنگ بلوري، انواع شيرينىهاى خانگي، انجير، آلبالوى خيس شده، نخود، کشمش و نقل و نوعى توت که با خمير پودر پسته و بادام درست مىکنند، مىچينند و به ميهمانان تخممرغ رنگ شده (با پوست پياز) پیشکش #نوروزی مىدهند.
امروزه از روز نخست نوروز، ديد و بازديدهاى خانوادگى آغاز مىشود و تا پیش از سيزدهبهدر پايان مىگيرد.
نوروزىخوانى
نوروزى خوانى يکى از مراسم درپیوندبه روزهاى پايانى سال است و بخشیاز مراسم پیشباز نوروز بهشمار مىرود. نوروزىخوانها بيشتر از باشندگان روستاهاى منطقه 'الموت' و 'طالقان' هستند؛ آنها در دستههاى دو تا چهار نفره، در کوچه و خيابان بهراه مىافتند و با خواندن چامه های کوتاه و بلند، آغاز سال نو را به مردم مژده مىدهند و بيت يا دو بيت ديگر را، دو نفر ديگر پاسخ مىدهند. ساکنان خانه ها با شنيدن آوای نوروزىخوانها، به پیشباز آنها رفته و با دادن پول و شيرينى از آنها پذيرائى مىکنند..
#به_ایرانشهر_بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
🔸 جَشن
پارسی باستان: یَسنا
پارسی پهلوی: یَسن
پارسی نوین: جشن
واژه یسنا با واژههای یزد، ایزد، یزید، یزدان، یاسمن، آسمان، یسوس (عیسی)، یهودا، اسرائیل، یثرب و ... هم خانواده است که همگی از ریشه «آس» و به چَم بالا، برتر، ستودن و گرامی داشتن هستند. واژه "یسنا" در اَوستا به دو شکل دیوا یسنا (=پرستش خدایان غیر زرتشتی) و مزدا یسنا (=پرستش خدای زرتشتیان) آمده و در آغاز به چَم "پرستش" و "ستایش" بود و هر جشنی که برگزار میشد در ستایش یکی از آخشیگهای ( عناصر ) گیتی مانند خورشید و آتش و باران و ... بود و سپس این آیین ستایش به چَم آیین شادمانی نیز به کار رفت.
ایرانیان تا پیش از آمیزش با تازیان و بیگانه پرستی جشنهای فراوانی داشتند و به روایتی هر روزشان #نوروز بود چنانکه خود تازیان نخستین بار جشن گرفتن را از ایرانیان آموختند و امروز در زبان اربی به جشن "مهرجان" میگویند که از نام جشن "مهرگان"، دومین جشن بزرگ ایرانیان پس از نوروز گرفته شده است.
برخی از بزرگترین جشنهای آریایی:
. جشن نوروز: بر تخت نشستن جمشید شاه، ستایش سال نو 🌸
. جشن سیزده بدر: ستایش گیتی 🌏
. جشن تیرگان: ستایش آب و آب پاشی 💦
. جشن مِهرگان: ستایش خورشید 🌞
. جشن زایِشمِهر (یلدا): ستایش زادروز خورشید ☀️
. جشن سَده: ستایش پیدایش آتش 🔥
. جشن سوری: ستایش آتش 🔥
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
پارسی باستان: یَسنا
پارسی پهلوی: یَسن
پارسی نوین: جشن
واژه یسنا با واژههای یزد، ایزد، یزید، یزدان، یاسمن، آسمان، یسوس (عیسی)، یهودا، اسرائیل، یثرب و ... هم خانواده است که همگی از ریشه «آس» و به چَم بالا، برتر، ستودن و گرامی داشتن هستند. واژه "یسنا" در اَوستا به دو شکل دیوا یسنا (=پرستش خدایان غیر زرتشتی) و مزدا یسنا (=پرستش خدای زرتشتیان) آمده و در آغاز به چَم "پرستش" و "ستایش" بود و هر جشنی که برگزار میشد در ستایش یکی از آخشیگهای ( عناصر ) گیتی مانند خورشید و آتش و باران و ... بود و سپس این آیین ستایش به چَم آیین شادمانی نیز به کار رفت.
ایرانیان تا پیش از آمیزش با تازیان و بیگانه پرستی جشنهای فراوانی داشتند و به روایتی هر روزشان #نوروز بود چنانکه خود تازیان نخستین بار جشن گرفتن را از ایرانیان آموختند و امروز در زبان اربی به جشن "مهرجان" میگویند که از نام جشن "مهرگان"، دومین جشن بزرگ ایرانیان پس از نوروز گرفته شده است.
برخی از بزرگترین جشنهای آریایی:
. جشن نوروز: بر تخت نشستن جمشید شاه، ستایش سال نو 🌸
. جشن سیزده بدر: ستایش گیتی 🌏
. جشن تیرگان: ستایش آب و آب پاشی 💦
. جشن مِهرگان: ستایش خورشید 🌞
. جشن زایِشمِهر (یلدا): ستایش زادروز خورشید ☀️
. جشن سَده: ستایش پیدایش آتش 🔥
. جشن سوری: ستایش آتش 🔥
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Iranian-Renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-Renaissance hosted in ImgBB
🔸ضرب ویژه سکه زرین
به دستور داریوش دوم به مناسبت نوروز ..
داريوش دوم به مناسبت #نوروز، در سال 416 پيش از زادروز سكه زرين ويژه اي ضرب كرد كه يك سوی آن ریخت سربازي را در حال تيراندازی با كمان نشان می دهد. ضرب سكه زر و سيم يک سده پيش از آن بوسیله داريوش يكم آغاز شده بود. سكه هاي داريوش بزرگ به «داريك» يا «دريك» موسومند. بايد توجه داشت که رسم دادن سکه به عنوان خلعت ( عیدی ) از زمان هرمز دوم - شاه #ساسانی در سال 304 ترسایی آغاز شده است.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
به دستور داریوش دوم به مناسبت نوروز ..
داريوش دوم به مناسبت #نوروز، در سال 416 پيش از زادروز سكه زرين ويژه اي ضرب كرد كه يك سوی آن ریخت سربازي را در حال تيراندازی با كمان نشان می دهد. ضرب سكه زر و سيم يک سده پيش از آن بوسیله داريوش يكم آغاز شده بود. سكه هاي داريوش بزرگ به «داريك» يا «دريك» موسومند. بايد توجه داشت که رسم دادن سکه به عنوان خلعت ( عیدی ) از زمان هرمز دوم - شاه #ساسانی در سال 304 ترسایی آغاز شده است.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
🔸برنامه ای با جستار #نوروز ، زادروز #زرتشت بزرگ، سیزده بدر، فروردینگان و میر نوروزی
این برنامه را ببینید و با یاران خود به اشتراک بگذارید .
خاستگاه این برنامه در کانال یوتیوب جنبش
https://bit.ly/3sixZFQ
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
این برنامه را ببینید و با یاران خود به اشتراک بگذارید .
خاستگاه این برنامه در کانال یوتیوب جنبش
https://bit.ly/3sixZFQ
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
YouTube
نوروز، زادروز زرتشت بزرگ، سیزده بدر، فروردینگان، میر نوروزی، سیل ۲۴ مارچ ۲۰۱۹
دیدار #نوروزی، جنبش رنسانس ایرانی، فرزندان فردوسی#نوروز، ششم #فروردین زادروز اشو #زرتشت اسپنتمان، #سیزده_بدر، ۱۹ فروردین ماه،#فروردینگان، جشن فروهرهای درگذشت...
تاریخچه سیزده به در
همانگونه که پیشینه جشن #نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده بدر) هم روایت هست که :
«... جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز (سیزده بدر)را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند ...»
گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراتر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است.
همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی وپارسى در تخت جمشيد كاخ اپادانا از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده ودر پارس به نام (نوروز ) روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش زیست بوم برگزار می شده.
پیرامون این جشن زیبا در تارنمای رسمی جنبش بخوانید
https://bit.ly/3782uZf
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
همانگونه که پیشینه جشن #نوروز را از زمان جمشید می دانند درباره ی سیزده به در (سیزده بدر) هم روایت هست که :
«... جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز (سیزده بدر)را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می کند و بارعام می دهد و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند ...»
گوناگونی شیوه های برگزاری یک آیین، و دامنه ی گسترش فراتر یک باور در میان مردمان، بر پایه ی قواعد مردم شناسی و فرهنگ عامه، نشان دهنده ی دیرینگی زیاد آن است.
همچنین مراسم مشابه ای که به موجب کتیبه های سومری و بابلی وپارسى در تخت جمشيد كاخ اپادانا از آن آگاهی داریم، آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده ودر پارس به نام (نوروز ) روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش زیست بوم برگزار می شده.
پیرامون این جشن زیبا در تارنمای رسمی جنبش بخوانید
https://bit.ly/3782uZf
به ایرانشهر و آتش ورجاوند بازمیگردیم 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Iranian-Renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-Renaissance hosted in ImgBB
🔹تخت رستم
تَختِ رُستَم نام یکی از یادواره تاریخی در #ايرانشهر بزرگ و در آریانا ( افغانستان کنونی ) در استان سمنگان آن کشور است.
استان سمنگان از مناطق کهن ايران بزرگ و #خراسان بزرگ افغانستان امروزى است که تخت عظیم سنگی در آن قرار دارد و افغانها باور دارند که این تخت بوسیله رستم ساخته شده و #زرتشت بزرگ ده سال روی آن به نيايش اهورامزدا پرداخته است و جایگاهی است كه اهورامزدا نخستین بار با زرتشت سخن ميگويد .
تخت رستم و غارهای آن که پیوند دار به دوره بودایی وزرتشتى است و غارهای آن امروزه تقریباً %۱۵ ویران شده است. خود تخت نیز نیاز به بازسازی دارد كه شوربختانه مورد توجه دولت افغانستان نيست .
این جای اعجاب انگیز در درون سنگی یکپارچه تراشیده شده و باستان شناسان جهان آن را از عجایب معماری دوره زرتشت در ايران بزرگ به حساب میآورند.
در شمال افغانستان ايران بزرگ . در مسیر "پل خمری" و "تاشقرغان" منطقهای به نام "ایبک" یا "سمنگان" وجود دارد که همه ساله در موسم بهار مسافران زیادی به این منطقه خوش آب و هوا سفر و روزهای "جشن گل سرخ" و #نوروز را در این منطقه سپری میکنند.
این منطقه از نظر تاریخی و جغرافیایی جایگاه بسیار مهمی دارد و در دورههای گذشته و سالهای پیش و پس از #اسلام اهریمنی، همواره یکی از مراکز فرهنگی بوده و جایگاه جغرافیایی آن که در مسیر ولایات "بغلان" و "بلخ" قرار دارد، ارزشمندی آن را بیشتر کرده است.
در پیوند با دیرینه گی تاریخی تخت رستم نگر های گوناگونی وجود دارد.
"یوسف شاه یعقوب اوف"، رئیس باستان شناسی آکادمی علوم تاجیکستان که در سال 1383 از این منطقه بازدید کرد و تحقیقاتی را در این مورد انجام داد، باورمند است: زرتشت به درازای ده سال در جای تخت رستم که از نادرترین پیکره تراشیهای دوران زرتشت است، زندگی میکرد و در ساختن معابد این دامنههم سهم داشته است.
به گفته وی، دیرینه گی تاریخی این اثر، نیز به سه هزار و پانسد سال پیش میرسد.
برخی دیگر نیز بر این باور هستند که تخت رستم پیونددار به دوران بودا بوده و قدمت آن به دو هزار و پانسد سال پیش برمیگردد.
بر پایه کاوش ها و پژوهش ها انجام شده بوسیله موسیه فوشه نامدارترین باستان شناس و خاور شناس فرانسوی، دیرینه گی این منطقه تاریخی به دوران زرتشت بر ميگردد .
▫️تخت رستم در شاهنامه
از آنجایی که #شاهنامه #فردوسی و داستانهای آن در میان مردم این منطقه از گذشتههای دور و تاکنون جایگاه ویژهای داشته و برخی از داستانهای شاهنامه نیز در این منطقه رخ داده است و همچنین نام #سمنگان به مراتب در شاهنامه آمده است، داستانهای گوناگونی در باره با تخت رستم در میان مردم از گذشتههای دور رواج داشته است.
شناخته شده ترین داستانی که در این مورد وجود دارد، این است که وقتی "رستم" با "تهمینه" دختر شاه سمنگان پیوند زناشویی بست ، برای هر یک از آنها تختی ساختند اما رستم شبی برای خود سنگ بزرگی را تراشید و آن را به شکل تخت درآورد
بى گمان اين جا يكى از زيبا ترين جای ها در ايران بزرگ است وبسيار با ارزش است به دلیل انكه نام اين جا در شاهنامه حكيم توس فردوسى بزرگ امده است .و جای زیستن اشو زرتشت خردمند بوده است .
چنین داد پاسخ که تهمینهام
تو گویی که از غم به دو نیمهام
یکی دخت شاه سمنگان منم
ز پشت هژبر و پلنگان منم
به گیتی ز خوبان مرا جفت نیست
چو من زیر چرخ کبود اندکیست
کس از پرده بیرون ندیدی مرا
نه هرگز کس آوا شنیدی مرا
🖋فردوسی بزرگ
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
تَختِ رُستَم نام یکی از یادواره تاریخی در #ايرانشهر بزرگ و در آریانا ( افغانستان کنونی ) در استان سمنگان آن کشور است.
استان سمنگان از مناطق کهن ايران بزرگ و #خراسان بزرگ افغانستان امروزى است که تخت عظیم سنگی در آن قرار دارد و افغانها باور دارند که این تخت بوسیله رستم ساخته شده و #زرتشت بزرگ ده سال روی آن به نيايش اهورامزدا پرداخته است و جایگاهی است كه اهورامزدا نخستین بار با زرتشت سخن ميگويد .
تخت رستم و غارهای آن که پیوند دار به دوره بودایی وزرتشتى است و غارهای آن امروزه تقریباً %۱۵ ویران شده است. خود تخت نیز نیاز به بازسازی دارد كه شوربختانه مورد توجه دولت افغانستان نيست .
این جای اعجاب انگیز در درون سنگی یکپارچه تراشیده شده و باستان شناسان جهان آن را از عجایب معماری دوره زرتشت در ايران بزرگ به حساب میآورند.
در شمال افغانستان ايران بزرگ . در مسیر "پل خمری" و "تاشقرغان" منطقهای به نام "ایبک" یا "سمنگان" وجود دارد که همه ساله در موسم بهار مسافران زیادی به این منطقه خوش آب و هوا سفر و روزهای "جشن گل سرخ" و #نوروز را در این منطقه سپری میکنند.
این منطقه از نظر تاریخی و جغرافیایی جایگاه بسیار مهمی دارد و در دورههای گذشته و سالهای پیش و پس از #اسلام اهریمنی، همواره یکی از مراکز فرهنگی بوده و جایگاه جغرافیایی آن که در مسیر ولایات "بغلان" و "بلخ" قرار دارد، ارزشمندی آن را بیشتر کرده است.
در پیوند با دیرینه گی تاریخی تخت رستم نگر های گوناگونی وجود دارد.
"یوسف شاه یعقوب اوف"، رئیس باستان شناسی آکادمی علوم تاجیکستان که در سال 1383 از این منطقه بازدید کرد و تحقیقاتی را در این مورد انجام داد، باورمند است: زرتشت به درازای ده سال در جای تخت رستم که از نادرترین پیکره تراشیهای دوران زرتشت است، زندگی میکرد و در ساختن معابد این دامنههم سهم داشته است.
به گفته وی، دیرینه گی تاریخی این اثر، نیز به سه هزار و پانسد سال پیش میرسد.
برخی دیگر نیز بر این باور هستند که تخت رستم پیونددار به دوران بودا بوده و قدمت آن به دو هزار و پانسد سال پیش برمیگردد.
بر پایه کاوش ها و پژوهش ها انجام شده بوسیله موسیه فوشه نامدارترین باستان شناس و خاور شناس فرانسوی، دیرینه گی این منطقه تاریخی به دوران زرتشت بر ميگردد .
▫️تخت رستم در شاهنامه
از آنجایی که #شاهنامه #فردوسی و داستانهای آن در میان مردم این منطقه از گذشتههای دور و تاکنون جایگاه ویژهای داشته و برخی از داستانهای شاهنامه نیز در این منطقه رخ داده است و همچنین نام #سمنگان به مراتب در شاهنامه آمده است، داستانهای گوناگونی در باره با تخت رستم در میان مردم از گذشتههای دور رواج داشته است.
شناخته شده ترین داستانی که در این مورد وجود دارد، این است که وقتی "رستم" با "تهمینه" دختر شاه سمنگان پیوند زناشویی بست ، برای هر یک از آنها تختی ساختند اما رستم شبی برای خود سنگ بزرگی را تراشید و آن را به شکل تخت درآورد
بى گمان اين جا يكى از زيبا ترين جای ها در ايران بزرگ است وبسيار با ارزش است به دلیل انكه نام اين جا در شاهنامه حكيم توس فردوسى بزرگ امده است .و جای زیستن اشو زرتشت خردمند بوده است .
چنین داد پاسخ که تهمینهام
تو گویی که از غم به دو نیمهام
یکی دخت شاه سمنگان منم
ز پشت هژبر و پلنگان منم
به گیتی ز خوبان مرا جفت نیست
چو من زیر چرخ کبود اندکیست
کس از پرده بیرون ندیدی مرا
نه هرگز کس آوا شنیدی مرا
🖋فردوسی بزرگ
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از دور افتاده ترین روستاها در ایران بگیرید تا کلان شهرها ، ایرانی وجود ندارد که #پهلوی را فریاد نزند .
چهل و اندی سال تا به اکنون از درون و برون مرز به پهلوی تاختند و همچنان می تازند ، ولی ملت ایران که نیک دانسته اند در پنجاه و هفت شوم چه کلاه گشادی بر سرشان رفته و چه شاهنشاهی را از دست داده اند هر هنگام اینچنین فریاد سر میدهند که پهلوی برای ایران چه کرد .
ما ایرانیان می بایست ،امروز شاهنشاه رضاشاه دوم را فریاد بزنیم ، می بایست شاه زنده را فرا بخوانیم و فریاد بزنیم که ای شاه ایران برگرد به ایران و اینچنین است که نیروی ملت ،شاهنشاه ایران را به پیش خواهد کشاند تا جهان بی شرافت در برابر خواست ملت سر تعظیم فرود آورند.
به روزگار پهلوی، که روزگار شکفتن بود و خانه روفتن؛ به روزگار پهلوی که هر روزمان یک #نوروز بود؛ به روزگار پهلوی که روشن بود از امواج کاسپین تا دهانهی #هرمز؛
ما ایرانیان با #بازگشت_به_پادشاهی با پهلوی دگربار شکوه و آرامش و آسایش را به میهن بازخواهیم گرداند.
بانوی زابلی
اون شاه پهلوی بود که سد را شکست (حق آبه هیرمند را گرفت)،چرا هیچ مسئولی عرضه نداره حق آبه ما رو از افغانستان بگیره؟
#جاویدشاه
چهل و اندی سال تا به اکنون از درون و برون مرز به پهلوی تاختند و همچنان می تازند ، ولی ملت ایران که نیک دانسته اند در پنجاه و هفت شوم چه کلاه گشادی بر سرشان رفته و چه شاهنشاهی را از دست داده اند هر هنگام اینچنین فریاد سر میدهند که پهلوی برای ایران چه کرد .
ما ایرانیان می بایست ،امروز شاهنشاه رضاشاه دوم را فریاد بزنیم ، می بایست شاه زنده را فرا بخوانیم و فریاد بزنیم که ای شاه ایران برگرد به ایران و اینچنین است که نیروی ملت ،شاهنشاه ایران را به پیش خواهد کشاند تا جهان بی شرافت در برابر خواست ملت سر تعظیم فرود آورند.
به روزگار پهلوی، که روزگار شکفتن بود و خانه روفتن؛ به روزگار پهلوی که هر روزمان یک #نوروز بود؛ به روزگار پهلوی که روشن بود از امواج کاسپین تا دهانهی #هرمز؛
ما ایرانیان با #بازگشت_به_پادشاهی با پهلوی دگربار شکوه و آرامش و آسایش را به میهن بازخواهیم گرداند.
بانوی زابلی
اون شاه پهلوی بود که سد را شکست (حق آبه هیرمند را گرفت)،چرا هیچ مسئولی عرضه نداره حق آبه ما رو از افغانستان بگیره؟
#جاویدشاه