📜🕯🖋 ‏مطمئنا من دانش لازم برای نقد شعر و آثار رضا براهنی را ندارم

✅ وحید بهمن/ اما خاطرات و مواضع تاریخی و سیاسی وی بسیار مخدوش و حتی در بسیاری از موارد جعلی و دروغ بود.

🔸 روایت معروف بسته شدن وی به پنکه سقفی در ساواک و تجاوز به هنگام چرخش پنکه را همگی می‌دانیم.

🔸 ‏گویا براهنی سال ۱۳۵۱ کلا حدود ۳ ماه بازداشت بوده، اما تاکنون ده‌ها داستان و روایت جنسی از شکنجه‌های آن ۳ ماه روایت کرده.

🔸 بمانند سر و ته آویزان شدن از چوبه دار و تلاش ماموران برای تجاوز به زندانیان در حالت سر و ته و یا تجاوز به کودکان و یا دستگاه مخصوص برای فشار بر جمجمه و ...

🔸 ‏براهنی پس از آزادی در سال ۱۳۵۱ به آمریکا رفت و در آنجا شروع به مصاحبه و نوشتن مقالات در رسانه‌های مختلف در مورد آن ۳ ماه زندان، کرد

🔸 برای نمونه مقاله:

Torture in Iran: ‘It is a Hell Made by One Man for Another Man’

🔸 که در ۲۱ آوریل سال ۱۹۷۶ در نیوروک تایمز چاپ شد:👇


https://www.nytimes.com/1976/04/21/archives/torture-in-iran-it-is-a-hell-made-by-one-man-for-another-man.html


🔸 ‏براهنی حتی پا را فراتر گذاشت و در فوریه سال ۱۹۷۷ میلادی مقاله‌ای را در مجله پورنوگرافی Penthouse پنت‌هاوس آمریکا با عنوان the Shah's Torture Chambers چاپ کرد و دوباره همان توهمات جنسی شکنجه را در آنجا بازگو کرد.

🔸 البته نام این مجله به اشتباه در خاطرات اسدالله علم، پلی‌بی ثبت شده است.

🔸 ‏از موارد دیگر می‌توان به روایت جعلی لیسیدن انشای تُرکی وی در ۶ سالگی‌اش اشاره کرد.

🔸 وی در مصاحبه با صدای آمریکا این روایت را تغییر و از لیسیدن روزنامه دیواری در سن ۱۱ سالگی و بعد از جریان فرقه پیشه‌وری گفت و یا در روایتی دیگر از لیسیدن تخته سیاه به دلیل تُرکی نویسی گفت.

🔸 ‏مشخصا رضا براهنی نمونه‌ای بود از روشنفکرانی که حاضر بودند بخاطر دیده شدن و دشمنی با دولت پهلوی و برای رسیدن به هدف خود، دست به هر نوع جعل و دروغی بزنند.

🔸 نسل جوان امروزمان باید با تحقیق و مطالعه دقیق پی به حقایق تاریخی ببرند و از پیروی کورکورانه‌ی هر کس و ناکسی پرهیز کنند.


🆔 @Ir_Bahman

شاعر و ادیب چپ یعنی این شغالان!
این پست فطرتان فقط یاوه سرایی می کنند که ادبیات سترگ و شعر پرگوهر پارسی را به سخره کشیده و لجن مال کنند. نقش این پست فطرتان چپ در هر زمینه فرهنگی اینچنین بوده، هست و خواهد بود. در ضمن لعنت الله علیه در حال باگویی شاعرانه از سرگذشت خود بر روی پنکه و خرس پشمالو و ساواک هستند.
پانوشت: چرا لعنت الله علیه؟! بخاطر اینکه این کثافتها سوسیالیست را در خشتک امام حسین یافتند.

#چپ_هرگز_نفهمید
#خرس_کون_کن
#پنکه_سقفی_ساواک

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی

گویا مهشید خاله ، همسرِ ابراهیم حامدی یا همان #ابی داستان ما ، با توهین به ملت ایران گفته : که باقی ماندن نام #خلیج_فارس را مدیون سدای شووهر بنده ابی خان هستید پس ملت خودشان را پاره نکنند !

عجب ... !!

پرسش
نزدیک به دو هزار و دویست و پنجاه سال پیش که اِراتوستن ﺟﻐﺮﺍﻓﯽﺩﺍﻥ ﻭ ﺳﺘﺎﺭﻩﺷﻨﺎﺱ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ در نقشه ای ، بروشنی از نام " خلیج فارس " نام می برد ، این ابراهیم شووهَره مهشید خاله داستان ما کجا بود !!!!!؟

براستی گرفتار چه زامبی های نادان و خود گوزپنداری شده ایم که هرچه دارند از ملت است اما همیشه هم بستانکار ملت اند و خود را اقا بالاسر ملت می دانند.
یادتان باشد با ملتی طرف هستید که همانگونه بالایتان برده اند با همان شتاب و بیشتر چنان بر زمین تان خواهند کوبید که محو شوید .پس زبان در کام بگیرید و به مطربی تان برسید و دست در جیب امت کنید.

خاستگاه نقشه :
https://bit.ly/36UBZ9I

پاینده ایران
#رنسانس_ایرانی

راستش را بخواهید من هیچ تفاوتی میان این دو نمیبینم !
هر دو لجن هایی در دوران معاصر که سر از توبره اهریمنان جهانی برآوردند تا هنر و فرهنگ را به گند کشند و نسل نو را به ابتذال اندیشه ای کشانند و غرق در اندیشه های پوچ و بی اساس اهریمنی گردانند .
از نگر من تفاوتی میان رضا و نیکی به هیچ وجه نیست ، تنها تفاوت در محدوده جغرافیایی با ملت ها و مغزهایی است که قرارست از خویشکاری شان ، اینها در گنداب اندیشه های مبتذلِ مافیایِ الترالیبرال بکشانند و غرق شان کنند تا مفهوم راستین فرهنگ و هنرِ تنیده با تاریخِ ملت ها ، میان نسل ها و همبودگاه به قهقرا رود و فراموش شود و دست سیطره جویان بازتر .

چه خوش گفت استاد سخن #فردوسی بزرگ که آنرا بایست با زر نبشت

نهان گشت کردار فرزانگان
پراگنده شد کام دیوانگان

هنر خوار شد جادویی ارجمند
نهان راستی آشکارا گزند

شده بر بدی دست دیوان دراز
به نیکی نرفتی سخن جز به راز

خرد یارتان

#چپ_هرگز_نفهمید

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی

جمعه ۱ آپریل در سالروز رفراندم جعلی رژیم پلید اسلامی مقابل سفارت کشور اشغال شده مان تجمع خواهیم کرد.
ساعت ۱۲ تا ۱۵
ادرس:
Jaures gasse 13, 1030 wien
01.04. 2022
12- 15 Uhr

#الیگارشی جهانی ، کشوری را با دسیسه و با کمک بازوان اهریمنی شان به اشغال در می آورند و سپس روی زمین و زیر زمین و هرآنچه هست و نیست در آن خطه را می روبند و می ربایند و می برند .
کارگران را هم از مردمان همان سرزمین های اشغال شده که شامل نوجوان و کودک بومی نیز میشود را بعنوان نیروی کار بسیار ارزان و ناچیز به کار میگیرند تا از همه ظرفیت ها و پتانسیل آن سرزمین تمام و کمال سو استفاده کنند .
تا مردمان خودشان در آرامش باشند ، با ثروت جهان سومی ها برای خود جهان اول را ساختند تا فخرش را به همان جهان سومی ها بفروشند !‌

این چهره راستین دنیای عاری از شرافت و اخلاق یا همان #دموکراسی است .

میدانید چرا #افغانستان را به گروهی خونخوار دست نشانده سپردند و برایشان در غرب فرش قرمز پهن و حلوا و حلوایشان کردند ؟!
تا مردم در اسارت بمانند و غرب بی شرافت دار و ندارشان را ببرد .
چون خاک آریانا انقدر زرخیز است که اگر حکومتی میهنی بر سر کار می بود مردمانش اینچنین در فلاکت و سیه روزی نمی بودند .
زیرا افغانستان بزرگترین منبع کانی های نایاب و سنگ های گرانقیمت بر روی کره خاکیست .
دومین منبع زمرد در جهان است و ....

دنیای کثیف و شرم آوری شده .

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎

نسک " انقلاب نوروز ایران " نبشته دکتر امیر فصیحی دبیر کل جنبش رنسانس ایرانی، فرزندان فردوسی، تئوری میباشد که در درازای هشت سال پژوهش در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. این تئوری بر پایه فرهنگ ایرانشهری میباشد و نشان میدهد که چگونه میتوان از جشنهای ملی بعنوان ابزاری مناسب و خشونت پرهیز در راستای نافرمانی های مدنی استفاده کنیم تا در این راستا بتوانیم ایران را به سرمنزل مقصود که همانا رهایی و خودسالاری میباشد برسانیم.
این نسک پیشکش به همه ایرانشهریان نژاده و ایرانگرایان راستین ، باشد که راهکارهای ارائه شده در این نسک، ملت بزرگ ایران را از این بن بست تاریخی که گرفتارش شده رهایی دهد.

پی دی اف این نسک را میتوانید در تارنمای جنبش، بخش کتابخانه بدست اورید.
https://bit.ly/3vY007X

بخش کتابخانه جنبش
https://iircf.com/?page_id=79

هر روزتان نوروز
نوروزتان پیروز

که اندیشه ما، گفتار ما، کردار ما نیک باد

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎

سخنرانی دکتر امیر فصیحی، دبیرکل جنبش رنسانس ایرانی، فرزندان فردوسی در سن دیه گو ۲۰۱۴
این سخنرانی شرح مختصری از کتاب انقلاب نوروز و راهکار نافرمانی های مدنی بر پایه جشنهای ملی میباشد.
@IIRCF

چگونه می توانیم از جشنها و مناسبتهای ملی بعنوان ابزاری برای مبارزه با استبداد حاکم بهره ببریم ؟؟
۱- جشنها و مناسبتهای ملی ریشه در تاریخ و فرهنگ ایرانی دارند ، در حالیکه حکومت تئولوژیک با هر گونه آئین و نماد و فرهنگ ایرانی مخالف است و آنرا با اساس حکومت در تضاد میداند .
۲-جشنهای ملی در میان تمام اقوام و تیره های ایرانی ساکن ایران و حتی در بیرون از مرزهای کنونی و در پهنه ایران بزرگ فرهنگی (ایرانشهر) مشترک است و برپایی آن نمادی از انسجام و وحدت ملی می باشد
انسجام و وحدتی که لازمه مبارزه با حکومت فرقه ای است و پس از براندازی رژیم نیز از فروپاشی کشور جلوگیری میکند .
۳-جشنهای ملی ما ایرانیان احیا کننده یکی از ارزشمندترین عنصرهای برخاسته از فرهنگ ایرانی یعنی "شادزیستی" است ، از اینرو میتوان از این جشنها بعنوان "مبارزه مدنی خشونت پرهیز" بهره برد که
در عین مبارزه ، امنیت ملی و ایمنی برگزار کنندگان تامین شود .
۴- جشنهای ملی همواره بصورت گروهی و در فضای خیابان و طبیعت برگزار می شود ، شش بهره از این ویژگی میتوان دریافت کرد :
الف - آموزش کوششهای گروهی به جامعه
ب - فرو ریختن ترس جامعه از تهدید و سرکوب
ج - توانمند شدن جامعه در کوششهای خود جوش
د - عدم تمرکز نیروهای سرکوبگر به دلیل گستردگی گردهمایی ها در پهنه استانها و شهرها و روستاها
ه - فراگیری روش تدارکات و پشتیبانی و ساماندهی خودجوش و مردمی در شرایط خاص
و - شکستن تابوهای حکومتی مانند حجاب اجباری ، رقص و پایکوبی ، موسیقی و .... که ایندست موارد نیز نوعی مبارزات مدنی است
۵ - تداوم مشارکت ، هر ماه یک جشن و گردهمایی که میتواند رژیم و نیروهای سرکوبگر را وارد یک جنگ فرسایشی (روانی) کند.
۶- ویژگی ممتاز جشنها و مناسبتهای ایرانی عدم ایدئولوژیک بودن آنست و هر فردی که خود را ایرانی میداند در آن مشارکت خواهد کرد .
۷ - بسیاری از افرادی که در بخشهای مختلف رژیم فعالیت میکنند مانند ارتش ، نیروی انتظامی ، ادارات و وزارتخانه ها و ... میتوانند عدم گرایش خود به رژیم را با حضور در جشنها اعلام کنند .
۸ - برگزاری جشنهای ملی یک کوشش همگانی از سوی ملت است و هیچ حزب و سازمان و تشکیلاتی نمیتواند آنرا مصادره و افراد شرکت کننده را برچسبدار کند ، لذا برگزار کنندگان از اتهامات کذبی مانند
همکاری با ضد انقلاب ! و گروههای معاند نظام ! و ... در امان خواهند بود .
پاینده ایران
تابنده فرهنگ پرشکوه ایران زمین
سهیل عطشانی
جنبش رنسانس ایرانی، فرزندان فردوسی
https://t.me/joinchat/AAAAAENyd0UYWRkqRMAGLw

کتاب انقلاب نوروز ایران نوشته دکتر امیر فصیحی دبیر کل جنبش رنسانس ایرانی، فرزندان فردوسی، تئوری میباشد که طی هشت سال تحقیق در سال ۲۰۱۲ منتشر شد.
این تئوری بر پایه فرهنگ ایرانشهری میباشد و نشان میدهد که چگونه میتوان از جشنهای ملی بعنوان ابزاری مناسب و خشونت پرهیز در راستای نافرمانی ها مدنی استفاده کنیم تا در این راستا بتوانیم ایران را به سرمنزل مقصد که همانا آزادی و استقلال میباشد برسانیم.
دکتر امیر فصیحی، این کتاب را به ملت بزرگ ایران، در استانه نوروز ۲۵۷۶ پیشکش میکنند، باشد که راهکارهای ارائه شده در این کتاب، ملت بزرگ ایران را از این بن بست تاریخی که گرفتارش شده رهایی دهد.
پی دی اف این کتاب را میتوانید در تارنمای جنبش، بخش کتابخانه بدست اورید.
http://iranrenaissance.com/?page_id=398
پی دی اف این کتاب را در لینک زیر، کانال تلگرامی جنبش میتوانید بدست اورید:
https://t.me/IIRCF
پاینده ایران
تابنده فرهنگ پرشکوه ایران زمین
رنسانس ایرانی
#nowruz #نوروز

زمانی که پریکلس در آتن ساختار دمکراسی که مثلا رای اکثریت بر اقلیت بود را پایه گذاری کرد، در همان دوموس کراتوس (dêmos-κράτος)(دوموس به چم مردم و کراتوس به چم قدرت که میتوان گفت قدرت مردم)،اما این قدرت مردم منظور همه مردم نبود به دلیل اینکه زنان، مردم عادی، و مردان نابالغ و همچنین کارگران و بردگان هیچ حقی در این اظهار نظر نداشتند، فقط ثروتمندان و ملاکان میتوانستند نظر بدهند آنهم کسانی که در مرکز شهر سکونت داشتند(دولت-شهر های آتن) این یعنی الیگارشی، یعنی هرچه بخش خاص و ثروتمند و اشرافی جامعه بخواهند. در واقع مثلا دمکراسی که صحبتش را میکردند، بین خودشان بود، نه همگان. این نخستین دروغ آتن و غرب در ادعای دمکراسی بر پایه اکثریت است، حتی امروز هم در ساختارهای سیاسی غرب همان الیگارشی اجرا میشود اما با نام دمکراسی پوشیده و پنهان شده است و ما در جنبش هماره گفته ایم که (دمکراسی پوششی اهریمنی است برای پنهان کردن الیگارشی).
در همان زمان پادشاهی هخامنشی بر پایه فرهنگ و آموزه های زرتشت بزرگ که پایه گذار نخستین اندیشه دیالکتیک جهان بود، یعنی گفتگو و کنار آمدن و همگرایی و همراهی، همزیستی مسالمت آمیز که اینرا در جشنهای ملی خود میتوانیم مشاهده کنیم. همزیستی با طبیعت، اینرا در قانون اَشا میتوانیم مشاهده کنیم. یعنی همزیستی با هم نوع و طبیعت و جانوران و گیاهان و احترام به همه آنان. نخستین سیستم سیاسی دولت-ملت را کوروش بزرگ پایه گذاری کرد و در تسخیر بابل، نخستین منشور آزادگی و آزادزیستی بشر را به جهان پیشکش کرد و پدید آورد.
این همان جامعه ای است که با اندیشه های نیک، گفتار نیک، کردار نیک وهمچنین هفت ساختار اندیشه ای ایرانشهری رشد و همزیستی همگانی داشت و به حقوق همگانی احترام میگذاشت.
در همان زمان چیزی بعنوان برده در ایران وجود نداشت و کارگران از بالاترین حقوق کارگری و دست مزد برخوردار بودند، بانوان ما دارای احترام و مقام بودند، حتی به مقام پادشاهی و فرمانده ای ارتش میرسیدند، ایزدان ما ایرانیان ایزدبانوانی همچون آناهیتا و میترا و سپندارمذد بودند و این مقام بانوان را در اندیشه ایرانی نشان میدهد.
تفاوت بین این دو اندیشه ریشه ای و شناخت آن، میتواند راهگشای یک ساختار مدنی و پیشرفته برای آینده مان در ایران زمین باشد.
ارسطو فیلسوف نامدار یونانی درباره دمکراسی چنین میگوید:
دمکراسی را تنها در گروه های کوچک که منافع و هدف مشترک داشته باشند میتوان پایه گذاری کرد و به عمل رساند به شرطی که حسادت و طمع از اعضای گروه دور باشد.
دمکراسی یک نوع ساختار کشورداری است، از نوع اهریمنی و فریبکارانه آن. آنچه در اذهان همگانی جامعه ایرانی بعنوان آزادگی، آزادزیستی، شادزیستی،رفاه، آزادی قلم و بیان و رفتار نقش بسته است هیچ پیوندی با دمکراسی که اینروزها بسیار میشنویم ندارد.
نابترین نوع ساختار کشورداری را ما ایرانیان در هزاره های تاریخ و فرهنگ خود داریم، فقط بایست پیروز شویم و نیکان و خردمندان و ایرانگرایان آنرا به اجرا بگذاریم و آن چیزی نیست بجز ساختار سیاسی ایرانشهری.
رضا مهربانی

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎

بازدید باشکوه نزدیک به دویست هزار نفر از پایتخت نیاکان مان در گردآور #تخت_جمشید ( بجز نقش‌رستم، پاسارگاد و ... ) تنها در هفت روز نخست #نوروز جمشیدی

این درست همان چم فریاد ایرانگرایانه " #پشت_به_دشمن_رو_به_میهن " است
این تنها یک بازدید ساده نیست ، بازگشت به کیستی #ایرانی است .
خرفستران دستپاچه که چرا ملت بزرگ ایران فریاد " #رضاشاه_روحت_شاد " را سر میدهند ، خوب مگر چم این فریاد سترگ ، چه چیزی بجز این باشندگی پرشکوه ایرانیان در این جایگاه و جایگاه های ورجاوند تاریخی و ایرانی است ؟
مگر این ارج نهادن ، چیزی جز چم فریاد ایرانگرایانه " جاویدشاه " است ؟

ما ایرانیان هنگام که به مساجد و تکیه ها و حسینیه ها و در کل بر تازی گری پشت کنیم و به این مکان های سترگ و به #ایرانگرایی روی آوریم ، آنجاست میتوانیم داومند باشیم که در انتها پیروز این نبرد نابرابر در بازپس گیری میهن مان ، ما ملت بزرگ ایران خواهیم بود .
به حکم تاریخ ..

چشم دشمنان ایرانزمین کور باد .

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎

گفتار اندر ستایش خرد
——-
به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
----

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎

یارو راننده ای در فرنگ ( با رعایت نکردن بازه قانونی با ماشین جلویی و پیچاندن قانون ) دره کونه ماشین جلویی را قُر و دبه میکند ، ولی چپ مادرقحبه ، مضحکانه ولی ناباورانه با سفسطه خبط را می بندد به تنبان ایران و ایرانی !
عجب گرفتاری شدیم !!

ستیز و کین توزی چپ با اساس ایران در این دوران ، چنان نمودی بارز پیدا کرده که چپولان پتیاره برای تسکین روانی و فرونشاندن کینه های تاریخی شان ، همچون دیوانه ای بی چشم و گوش و البته بی مغز با یاوه سرایی و مهمل بافی و واژه های زهرآگین لگدی بر تن رنجور مام میهن می اندازند .
چپِ لکاته با سخنان قُلُمبه و سُلُمبه ، افشُره تلخِ اندیشه فرومایه اش را بر تن گزاره ها با شهد ، شیرین و با واژه های سانتی مانتال بزک میکند و به خورد امت می دهد ، تا ذوق مرگی نابخردان ، التیامی باشد بر کین های فروخفته در ژرفای تاریک دلش !
هر چیز غرب برای چپِ لاشی شیک است ولی بدِ آن را به ریش فرهنگ #ایرانی می بندند !

و جالب اینکه همه این مهمل بافانِ #ایرانستیز ، بند نافشان به #جمهوری وصل است و با واژه #دموکراسی از ذوق موی تنشان راست میشود .

اینها ما را یاد همین آخوندها می اندازند که هر کژی را به پای ملت می نویسند و هر نیکی را به پای #اسلام و #مسلمین !

البته که همه شان یک گوهند .

#چپ_هرگز_نفهمید
#چپ_مادرقحبه_است

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎

🔸کاخ ( تاق ) کسری در زمان ساسانیان و سازنده آن فرقان

یکی کاخ خواهم که فرزند من / همان تا بسی سال پیوند من
بدو در نشیند نگردد خراب / ز باران و از برف و از آفتاب
این تاق جای نشست رسمی شاهنشاه ایران بوده که در روزهای جشن ، درجه های نجبای کشور و سران لشکر و سفیران و واقدین بیگانه در آن‌جا بار می‌داده اند. تاق جایگاه تخت را می‌پوشانیده و قالی زربفت مرصعی که به بهارستان کسری شناخته است فرش آن بوده است. ساختمان این بنا را در داستان ها به خسرو اول نسبت داده‌اند ، به‌ باور هرتسفلد تاق کسری را باید از بناهای شاپور اول دانست اما ریتر گفته های متداوله را تایید کرده و گوید تاق کسری بارگاهی است که خسرو اول بنا نهاده است اما بنابر آنچه در نوشتار پهلوی خدای‌نامگ آمده‌است این کاخ به دستور شاپور اول ساخته‌ شده‌ است .
در #شاهنامه داستانی از 1500 سال پیش درباره ساخت تاق کسری آمده است.زمانی که خسرو پرویز آهنگ گرفت کاخی بلند و درخور توجه بسازد،آگهی به تمام شهرهای ایران فرستادند تا بهترین کارگران داونده انجام این کار را گرد هم آورند.واژه ی "کارگر"در ایران باستان به چم "معمار" امروزی استفاده میشده است.زیرا "کار" به چم قوس است و کارگر به کسی گفته می شود که بتواند قوس و تاق درست کند . به جای واژه ی کارگر در چم امروزی،در ایران باستان از واژه ی " پیش کار " استفاده میشده است .
سه هزار معمار برجسته برای این کار درخواست گر شدند و از میان آنان ، 30 نفر و در پایان از بین آنها نیز 3 نفر برگزیده شدند . دو رومی و یک پارسی . البته باید توجه داشت که واژه ی رومی در شاهنامه به چم جای جغرافیایی کشور ایتالیای امروزی نیست ، بلکه این واژه به چم آسیای صغیر بوده است . یعنی بخشی از باختر فلات ایرانشهر ، و زیستگاه خیشاوندگانی از نژاد آریا.
"فرقان" که نام کارگر مورد نگر بود ، این امر را پذیرفت و آغاز به کندن پی دیوارهای کاخ کرد . ژرفای پی دیوارها 10 شاه رش بود که در اصطلاح ، به اندازه ی میان دو دست باز شده گفته می شود ، و کمتر از دو گز است و پهنای پی دیوارها نیز پیرامون 10 متر بود . بعد از ساخت دیوارها ، فرقان از خسروپرویز درخواست نمود تا 40 روز به او درنگ دهد تا دیوارها نشست خود را بکنند . اما خسروپرویز که برای نشستن در کاخ شتاب داشت ، این سخن را نپذیرفت. بنابراین فرقان از او درخواست کرد تا بک استوار (معتمد) را با یک ریسمان ابریشمی تابیده همراه او کند . وی به همراه استوار بلندای دیوار را اندازه گرفت . شام شد و فرقان ناپدید گشت . گویی که هرگز در جهان نبوده است . هرچه گشتند او را نیافتند . بنابراین شاه دستور داد تا پیش کارانی را که همراه فرقان از شهر او آمده بودند ، به زندان بیاندازند. سه سال به همین ترتیب گذشت و سرانجام فرقان دوباره نمایان گشت . وی را نزد شاه بردند . شاه با خشم دلیل ناپدید شدنش را پرسید .فرقان بیان داشت که چنانکه توضیح او را بشنوند ، به دلیل ناپیدایی او پی خواهند برد و او را خواهند بخشید . وی گفت : به خاطر دارید که سه سال پیش به همراه یک استوار بلندای دیوارها را اندازه گرفتم . حال می خواهم با همان استوار و همان ریسمان تابیده ابریشمی ، دوباره بلندای دیوارها را اندازه بگیرم . این کار انجام شد و روشن شد که بلندای دیوار به اندازه 5 رش (نزدیک به 2 متر) کم شده و به گزاره ای دیگر نشست کرده است . فرقان رو به خسرو کرد و گفت : چنانکه من سه سال پیش تاق را بر این دیوار می نهادم ، امروز دیگر دیوار و کاخی باقی نمانده بود !
خسروپرویز نیز با این استدلال ، از او راضی شد . کار ساخت کاخ تا 7 سال ادامه پیدا کرد. گفته می شود در نمای این کاخ از زر و سیم بسیاری بهره گرفته بودند و کاخ از دور چون خورشیدی می درخشید.
تاق کسری بقایای تالار بزرگ دوره ساسانی جزئی از کاخ سلطنتی بزرگ ایوان کسری بوده ‌است که درازا و پهنا آن را دستکم 365 و 275 متر تخمین می زنند. در نزدیکی این تاق می توانید چند اثر تاریخی ویران دیگر را هم ببینید که پیش از آن جز درازا و پهنا از ایوان کسری به شمار می رفتند. جالب‌ ترین این ویرانه ها تلّ شناخته شده حرم کسری است و کمی دورتر از آن، باقی مانده های ساختمان ‌هایی دیده می شود که تا نزدیکی دیوار بستان کسری، کشیده می شوند.

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎

نخستین جلسه #نوروزی #مهستان
در پارلمان ایران در دوره #اشکانیان.

پارلمان ايران در دوره اشكانيان نخستين جلسه خودرا در نوروز سال 173 پيش از زادروز با باشندگی مِهرداد يكم ـ شاه آندوران ـ برگزار كرد و نخستین برنهاده ( مصوبه ) آن گزینشی نمودن جایگاه رياست كشور (شاه) بود. برکناری شاه نيز در اختيار همين مجلس قرار گرفت، البته بر پایه سام هایی ( شرایطی) از جمله خيانت به كشور، ابراز سستی و نيز جنون، بيماری سخت و از كار افتادگی. #ايران در آن زمان دارای دو مجلس بود. مجلس شاهزادگان و مجلس بزرگان كه جلسه میانوند ( مشترک ) آنها را «مِهستان» می خواندند.
در سال ۵۲ ترسایی، مِهستان که از نحوست ۱۳ فروردین می‌ترسید، چند روز ایران را بدون شاه گذارد و روز ۱۵ فروردین «بلاش» را از میان شاهزادگان اشکانی به شاهی برگزید که از همه آنان کوچک‌تر بود و استدلال کرد که «مصلحت» انتخاب بلاش را ایجاب می‌کرد. شاه پیشین در روزهای نوروز درگذشته بود. برخی نویسندگان خارجی این مجلس را مُغستان می‌نامند ولی حسن پیرنیا نویسندهٔ نسک ایران باستان آورده که: به نگر گردآورنده مُغستان تصحیفی است که نویسندگان خارجه کرده‌اند، مُغستان مِهستان بوده و این کلمه از مِه آمده، که به چم بزرگ است، پس مُغستان به چم مجلس مُغ‌ها نیست، چنان‌که برخی پنداشت کرده‌اند، بلکه به چم مجلس بزرگان است. نیکوترین انگیزه آن که این مجلس تنهااز مُغ‌ها شکل نمی‌یافت، بر عکس هموندان غیرروحانی بیشتر بودند .

دل جهان است ایرانشهر 🔥

پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎