ایرانشهر افزون بر بار گیتایی آن، همچون یک پنداره آهنجیده ( انتزاعی ) (abstract)
در یک گردآیه استوره ای، تاریخی، ادبی و هنری در آرایه ای دلکش و انسانی، ترسیم شده است. کاوه و آرش و سیاوش و کیخسرو و رستم همان اندازه به آن جان دادهاند که #نوروز و #مهرگان و #سده و شب چله. #فردوسی بزرگ یکه تاز پهنه جان و خرد آن است، #کوروش بزرگ نمونه رواداری و مردم نیازاری آن و داریوش بزرگ آبادکننده و سازنده آن. #زرتشت بزرگ آموزگار منش آن است و با سده ها دوری، حافظ «لسان الغیب» رموز و نمادهای آن می باشد.
#ایرانشهر تنها یک گیتای و یا یک یکان سیاسی نیست، جان ایران است و همه نصیب ایرانیان است در این دنیا...!
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
در یک گردآیه استوره ای، تاریخی، ادبی و هنری در آرایه ای دلکش و انسانی، ترسیم شده است. کاوه و آرش و سیاوش و کیخسرو و رستم همان اندازه به آن جان دادهاند که #نوروز و #مهرگان و #سده و شب چله. #فردوسی بزرگ یکه تاز پهنه جان و خرد آن است، #کوروش بزرگ نمونه رواداری و مردم نیازاری آن و داریوش بزرگ آبادکننده و سازنده آن. #زرتشت بزرگ آموزگار منش آن است و با سده ها دوری، حافظ «لسان الغیب» رموز و نمادهای آن می باشد.
#ایرانشهر تنها یک گیتای و یا یک یکان سیاسی نیست، جان ایران است و همه نصیب ایرانیان است در این دنیا...!
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
Forwarded from بانوان آریایی ایرانشهریگ Aryan Iranshahrig Women
فرزانش(فلسفه) روزهای نَـبُـر 🔥♥️ 🔥حیوانات اینجا هستند، با_ما ! نه برای ما !🔥
برپایهی فرهنگ و سنت دینی، ما زرتشتیان 4 روز در ماه از خوردن گوشت پرهیز میکنیم و آنها به روزهای «نَبُر» نزد زرتشتیان نامور است.
چهار روز در گاه شماری ترادادی(سنتی)آریائیان_زرتشتی گوشت نمیخورند.
روزهای_نَبُر= روزهای #ایزدبهمن ، #ایزدماه ، #ایزدگوش و #ایزدرام.
زرتشت تنها در بندی از گات ها به جمشید، پسر ویونگهان اشاره می کند که درپایان روزگارخود دچار سرافکندگی و اندوه شده است. در #شاهنامه نیز #جمشید نخستین کسی است که گوشت خوردن را به مرتوگان (:مردم) آموخته وفره ایزدی از او برداشته شده است، شاید این دواشاره باهم پیوندی داشته باشند، به هر روی درفرهنگ ترادادی زرتشتیان دراین چهار روز کشتاری برای جانوران نبوده و خوراکی های گوشتی نیزفراهم نمی گردد.
#نه_به_عید_قربان . #نه_به_کشتار_حیوانات
#Zoroaster . #Zoroastrianer . #zarathustra. #Zoroastria
#من_زرتشتیم . #زرتشت .#دین_بهی .
@iranshahrigwomen
برپایهی فرهنگ و سنت دینی، ما زرتشتیان 4 روز در ماه از خوردن گوشت پرهیز میکنیم و آنها به روزهای «نَبُر» نزد زرتشتیان نامور است.
چهار روز در گاه شماری ترادادی(سنتی)آریائیان_زرتشتی گوشت نمیخورند.
روزهای_نَبُر= روزهای #ایزدبهمن ، #ایزدماه ، #ایزدگوش و #ایزدرام.
زرتشت تنها در بندی از گات ها به جمشید، پسر ویونگهان اشاره می کند که درپایان روزگارخود دچار سرافکندگی و اندوه شده است. در #شاهنامه نیز #جمشید نخستین کسی است که گوشت خوردن را به مرتوگان (:مردم) آموخته وفره ایزدی از او برداشته شده است، شاید این دواشاره باهم پیوندی داشته باشند، به هر روی درفرهنگ ترادادی زرتشتیان دراین چهار روز کشتاری برای جانوران نبوده و خوراکی های گوشتی نیزفراهم نمی گردد.
#نه_به_عید_قربان . #نه_به_کشتار_حیوانات
#Zoroaster . #Zoroastrianer . #zarathustra. #Zoroastria
#من_زرتشتیم . #زرتشت .#دین_بهی .
@iranshahrigwomen
Forwarded from بانوان آریایی ایرانشهریگ Aryan Iranshahrig Women
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♥️ بانوان آریایی ایرانشهریگ ♥️ #AryanIranshahrigWomen
اندرباب دروغهای آخوندها برای دزدیدن شاعران بزرگ ایران بسود اسلام و قرآن تازیان.
#حافظ شیراز ♥️ زیرکانه از پیرمغان #زرتشت میسراید.
#شاهنامه_فردوسی ♥️ از جنایات #قادسیه میسراید و تاریخ #پادشاهان نیک ایرانزمین پیش ازتازش تازیان را به شعرمیکشد.
🔥واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند، چون به خلوت میروند آن کارِ دیگر میکنند
🔥حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی، دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
❣️با سپاس ویژه از"عسل بانو" @asal.mehrbanoo
@iranshahrigwomen
اندرباب دروغهای آخوندها برای دزدیدن شاعران بزرگ ایران بسود اسلام و قرآن تازیان.
#حافظ شیراز ♥️ زیرکانه از پیرمغان #زرتشت میسراید.
#شاهنامه_فردوسی ♥️ از جنایات #قادسیه میسراید و تاریخ #پادشاهان نیک ایرانزمین پیش ازتازش تازیان را به شعرمیکشد.
🔥واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند، چون به خلوت میروند آن کارِ دیگر میکنند
🔥حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی، دام تزویر مکن چون دگران قرآن را
❣️با سپاس ویژه از"عسل بانو" @asal.mehrbanoo
@iranshahrigwomen
🔸روزی كه خلیفه عباسی بابك خرمدين را بکُشت
#بابك_خرمدين پانزدهم #دیماه 216 تازی چهارم #ژانويه سال 838 ترسایی به دستور معتصم خليفه عباسی با بریدن تدريجی دست و پا و اندام های بدن كشته شد و سپس بقيه بدنش را در بيرون شهر سامرا (سامره) بدار آويختند كه روزها به همان ریخت مانده بود.
در آن سده و از نیمه سده پیش از آن درهر گوشه #ايران يك استقلال خواه و احیاگر هویت میهنی بپاخاسته بود. در اپاختر ايران همزمان سه مبارز ــ بابك، مازيار و #افشين ــ بناي مبارزه با حكومت #بغداد را گذارده بودند كه بابك در عين حال انگاره همبودین ــ اقتصادی مزدك را هم دنبال مي كرد و خواهان برابری كامل مردم و میانوند بودن داشتاری ها ( مالکیت ها ) [دولتی و ملی بودن سرچشمه و ابزار تولید و خدمتگزاریهای عمومی] بود. پدر بابک یک تیسفونی بود که در پی ویران شدن پایتخت امپراتوری ایرانیان ( در 36 کیلومتری جنوب بغداد) از این شهر به #آذربایجان رفته بود. پيروان بابک پيراهن سرخ رنگ بر تن مي كردند. در تاريخ، آنان را سرخ جامگان، #خرّميان و #خرّمدينان نوشته اند. در آن هنگام هنوز بیشترین آذربايجانی ها كه بابك از ميان آنان برخاسته بود دين نياكان (آيين #زرتشت) را پدافند كرده بودند. بايد دانست كه تا زمان شاه اسمعيل صفوی (پنج سده پيش) هم بسياري از مردم اپاختر #ارس #زرتشتی بودند و حکمرانان آنان از همان دودماني بودند که در دوره #ساسانيان برگماشته شده بودند. همچنين بايد به یاد داشت كه زبان تركی عثمانی دو ــ سه سده پس از قيام بابک و با #سلجوقيان وارد اين بخش از ايران شد.
بابك بارها سپاه خليفه عباسي را كه عموما غلامان تُرك آسيای مركزی بودند شكست داده بود، زيرا دژ و سنگربندی های گوناگون داشت. وی با #مازيار حاكم تبرستان ( #مازندران) و نيز افشين سردار استقلال طلب ديگر در پیوند بود. مازيار به دليل همسايگی با طاهريان از دور و در ظاهر حرمت خليفه را داشت تا مجال مناسب به دست آورد و افشين باورمند به نابودی قدرت خليفه از درون بود و بنابراين، خودرا به شخص خليفه نزديك كرده بود، ولي خليفه از همه چيز باخبر بود و براي ناتوان سازی روحيه استقلال خواهی ايرانيان كه مي گفتند: اسلام بله؛ حكومت عرب نه ــ افشين را به جنگ بابك فرستاد. افشين همه مساعي خودرا به كار برد تا بابك بماند كه بابك به دليل از دست دادن چند افسر خود در جنگ، به #ارمنستان گریخت كه در آنجا به دام توطئه افتاد و اسير شد و به افشين واسپاری گرديد و افشين راهي جز استرداد او به خليفه نداشت و خليفه اورا به طرز دلخراشي كه تاریخ نبیسان آن زمان گزارش داده اند و در #تاريخ_طبری هم آمده است بكشت، اما بابك تا جان در بدن داشت خود را نباخت. مازيار نيز از راه فریب برادرش دستگير و او نيز در سامرا كه معتصم پايتخت خود را به آنجا جابه جا كرده بود به شیوه دلخراشی كشته شد و پیکر بیجانش را دركنار استخوانهاي بابك به دار زدند. سپس نوبت به افشين رسيد كه اورا در بغداد گرفتند و خليفه برخوردهای او با مازيار و بابك را رو كرد و با گرسنگي دادنش كشت و تن بیجان وی را هم در كنار دو تن ديگر در کنار سامرا به دار آويخت. تاريخ خلفاي عباسي و حكام تازی سراسر از چنین کشتارهایی است، نیز کشتار نزديكان و بستگانشان.
بر روان پاک این سردار ایرانی درودها می فرستیم یاد و نام بلندش جاودان باد .
دل جهانست ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
#بابك_خرمدين پانزدهم #دیماه 216 تازی چهارم #ژانويه سال 838 ترسایی به دستور معتصم خليفه عباسی با بریدن تدريجی دست و پا و اندام های بدن كشته شد و سپس بقيه بدنش را در بيرون شهر سامرا (سامره) بدار آويختند كه روزها به همان ریخت مانده بود.
در آن سده و از نیمه سده پیش از آن درهر گوشه #ايران يك استقلال خواه و احیاگر هویت میهنی بپاخاسته بود. در اپاختر ايران همزمان سه مبارز ــ بابك، مازيار و #افشين ــ بناي مبارزه با حكومت #بغداد را گذارده بودند كه بابك در عين حال انگاره همبودین ــ اقتصادی مزدك را هم دنبال مي كرد و خواهان برابری كامل مردم و میانوند بودن داشتاری ها ( مالکیت ها ) [دولتی و ملی بودن سرچشمه و ابزار تولید و خدمتگزاریهای عمومی] بود. پدر بابک یک تیسفونی بود که در پی ویران شدن پایتخت امپراتوری ایرانیان ( در 36 کیلومتری جنوب بغداد) از این شهر به #آذربایجان رفته بود. پيروان بابک پيراهن سرخ رنگ بر تن مي كردند. در تاريخ، آنان را سرخ جامگان، #خرّميان و #خرّمدينان نوشته اند. در آن هنگام هنوز بیشترین آذربايجانی ها كه بابك از ميان آنان برخاسته بود دين نياكان (آيين #زرتشت) را پدافند كرده بودند. بايد دانست كه تا زمان شاه اسمعيل صفوی (پنج سده پيش) هم بسياري از مردم اپاختر #ارس #زرتشتی بودند و حکمرانان آنان از همان دودماني بودند که در دوره #ساسانيان برگماشته شده بودند. همچنين بايد به یاد داشت كه زبان تركی عثمانی دو ــ سه سده پس از قيام بابک و با #سلجوقيان وارد اين بخش از ايران شد.
بابك بارها سپاه خليفه عباسي را كه عموما غلامان تُرك آسيای مركزی بودند شكست داده بود، زيرا دژ و سنگربندی های گوناگون داشت. وی با #مازيار حاكم تبرستان ( #مازندران) و نيز افشين سردار استقلال طلب ديگر در پیوند بود. مازيار به دليل همسايگی با طاهريان از دور و در ظاهر حرمت خليفه را داشت تا مجال مناسب به دست آورد و افشين باورمند به نابودی قدرت خليفه از درون بود و بنابراين، خودرا به شخص خليفه نزديك كرده بود، ولي خليفه از همه چيز باخبر بود و براي ناتوان سازی روحيه استقلال خواهی ايرانيان كه مي گفتند: اسلام بله؛ حكومت عرب نه ــ افشين را به جنگ بابك فرستاد. افشين همه مساعي خودرا به كار برد تا بابك بماند كه بابك به دليل از دست دادن چند افسر خود در جنگ، به #ارمنستان گریخت كه در آنجا به دام توطئه افتاد و اسير شد و به افشين واسپاری گرديد و افشين راهي جز استرداد او به خليفه نداشت و خليفه اورا به طرز دلخراشي كه تاریخ نبیسان آن زمان گزارش داده اند و در #تاريخ_طبری هم آمده است بكشت، اما بابك تا جان در بدن داشت خود را نباخت. مازيار نيز از راه فریب برادرش دستگير و او نيز در سامرا كه معتصم پايتخت خود را به آنجا جابه جا كرده بود به شیوه دلخراشی كشته شد و پیکر بیجانش را دركنار استخوانهاي بابك به دار زدند. سپس نوبت به افشين رسيد كه اورا در بغداد گرفتند و خليفه برخوردهای او با مازيار و بابك را رو كرد و با گرسنگي دادنش كشت و تن بیجان وی را هم در كنار دو تن ديگر در کنار سامرا به دار آويخت. تاريخ خلفاي عباسي و حكام تازی سراسر از چنین کشتارهایی است، نیز کشتار نزديكان و بستگانشان.
بر روان پاک این سردار ایرانی درودها می فرستیم یاد و نام بلندش جاودان باد .
دل جهانست ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Iranian-Renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-Renaissance hosted in ImgBB
روز درخشان ديگري درتاريخ #ايرانيان: احياء #حاكميّت_ملی
پانزدهم ژانويه سال ۹۴۶ ترسایی (۲۵ ديماه) احمد ديلمی (معزالدوله) بر #بغداد چیره شد، المستكفی بيست و دومين خليفه عباسی را بركنار كرد و با اين کنش حكومت سراسر #ايران بار ديگر در دست #ايرانيان قرارگرفت و از سر گیری حاكميت ملّی كه مردانی چون #ماكان و #مرداويز از #مازندران و ديلمان، #بابك_خرّمدين از #آذربايجان، #سيستانی ها (ايرانيان خاوری كه امروز #افغان خوانده می شوند) ازجمله #صفّاريان، #خراسانی ها به ويژه #سامانيان و ... در راهش تلاش كرده و جان باخته بودند به انجام پيوست. علي، احمد و حسن ديلمي پسران بويه از پيروان و دستياران «مرداويز» قهرمان ملّی ما بودند كه آرزوها و انديشه هاي وی را دنبال كردند. بوئيان «شيعه اثني عشري» را با #ناسيوناليسم_ايرانی درآميختند تا ميهن آنان درجهان اسلامی ماهيتی كاملا یگانه داشته باشد؛ به همان گونه كه آئين #زرتشت بزرگ ستون ناسيوناليسم ايرانی در دوران #ساسانيان بود. احمد از سوی برادر خود علی ديلمی مامور پس گرفتن #خوزستان و تصرف بغداد بود كه به انجام هر دو ماموريت پیروز شد. وی بود که رسمیت عزاداری تاسوعا و عاشورا را اعلام داشت.
تاريخ نگاران اروپايي ۱۵ ژانويه ۹۴۶ ترسایی ـ فتح پایگاه خليفه عباسي را [پس گرفتن ناحیه ایکه پايتخت امپراتوری باستانی ایران در آنجا قرارداشت] براي ايرانيان روزي بزرگ ثبت تاریخ کرده اند ـ روزی درخشان همانند روزی كه #كوروش بزرگ ايجاد امپراتوری ايران را اعلام داشت و روزی كه #اشكانيان مقدونيهای اشغالگر (جانشينان اسكندر) را به مديترانه ريختند. مقدوني ها «سلوكيه» را در كنار دجله ساخته بودند تا از آنجا بر آسياي باختری حكومت و وارسی كنند كه اشكانيان پس از بيرون راندن آنان از #آسيا، #تيسفون (مداين ـ در ۳۶ كيلومتري جنوب بغداد امروز) را در سوی ديگر دجله ساختند و دو دولت اشكانی و ساسانی ايران حدود هزار سال از اين شهر بر امپراتوري پهناورشان حكومت كردند و مانع پيشروی #اروپاييان (روميان) در آسيا شدند. هر دو دودمان خطر نزديك بودن به مرز رقيب (امپراتوري باختر = روم ) را تاب آوردند و پايتخت را از تيسفون به يك شهر مركزی جابجا ندادند.
#بغداد در دسامبر سال ۱۵۳۴ از دست ايران خارج شد و موقتا به دست سلطان سليمان امپراتور عثمانی افتاد كه خود را خليفه مسلمين مي خواند و بغداد را براي اثبات ادعاي خود لازم داشت. دولت #صفويه ايران بعدا بغداد را از #عثمانی ها پس گرفت و در آنجا يك پادگان ثابت به وجود آورد و يك یگان نظامی نيرومند مستقر ساخت. جنگ پی در پی ايران و عثمانی بر سر بغداد دو سده به درازا كشيد و در زمان #نادرشاه سازش انجام گرفت؛ ايران از کشمکش های خود بر بغداد دست كشيد و عثمانی حکمرانی ايران بر #ايروان (پايتخت كنونی ارمنستان) و همه قفقاز جنوبی را برسميت شناخت.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
پانزدهم ژانويه سال ۹۴۶ ترسایی (۲۵ ديماه) احمد ديلمی (معزالدوله) بر #بغداد چیره شد، المستكفی بيست و دومين خليفه عباسی را بركنار كرد و با اين کنش حكومت سراسر #ايران بار ديگر در دست #ايرانيان قرارگرفت و از سر گیری حاكميت ملّی كه مردانی چون #ماكان و #مرداويز از #مازندران و ديلمان، #بابك_خرّمدين از #آذربايجان، #سيستانی ها (ايرانيان خاوری كه امروز #افغان خوانده می شوند) ازجمله #صفّاريان، #خراسانی ها به ويژه #سامانيان و ... در راهش تلاش كرده و جان باخته بودند به انجام پيوست. علي، احمد و حسن ديلمي پسران بويه از پيروان و دستياران «مرداويز» قهرمان ملّی ما بودند كه آرزوها و انديشه هاي وی را دنبال كردند. بوئيان «شيعه اثني عشري» را با #ناسيوناليسم_ايرانی درآميختند تا ميهن آنان درجهان اسلامی ماهيتی كاملا یگانه داشته باشد؛ به همان گونه كه آئين #زرتشت بزرگ ستون ناسيوناليسم ايرانی در دوران #ساسانيان بود. احمد از سوی برادر خود علی ديلمی مامور پس گرفتن #خوزستان و تصرف بغداد بود كه به انجام هر دو ماموريت پیروز شد. وی بود که رسمیت عزاداری تاسوعا و عاشورا را اعلام داشت.
تاريخ نگاران اروپايي ۱۵ ژانويه ۹۴۶ ترسایی ـ فتح پایگاه خليفه عباسي را [پس گرفتن ناحیه ایکه پايتخت امپراتوری باستانی ایران در آنجا قرارداشت] براي ايرانيان روزي بزرگ ثبت تاریخ کرده اند ـ روزی درخشان همانند روزی كه #كوروش بزرگ ايجاد امپراتوری ايران را اعلام داشت و روزی كه #اشكانيان مقدونيهای اشغالگر (جانشينان اسكندر) را به مديترانه ريختند. مقدوني ها «سلوكيه» را در كنار دجله ساخته بودند تا از آنجا بر آسياي باختری حكومت و وارسی كنند كه اشكانيان پس از بيرون راندن آنان از #آسيا، #تيسفون (مداين ـ در ۳۶ كيلومتري جنوب بغداد امروز) را در سوی ديگر دجله ساختند و دو دولت اشكانی و ساسانی ايران حدود هزار سال از اين شهر بر امپراتوري پهناورشان حكومت كردند و مانع پيشروی #اروپاييان (روميان) در آسيا شدند. هر دو دودمان خطر نزديك بودن به مرز رقيب (امپراتوري باختر = روم ) را تاب آوردند و پايتخت را از تيسفون به يك شهر مركزی جابجا ندادند.
#بغداد در دسامبر سال ۱۵۳۴ از دست ايران خارج شد و موقتا به دست سلطان سليمان امپراتور عثمانی افتاد كه خود را خليفه مسلمين مي خواند و بغداد را براي اثبات ادعاي خود لازم داشت. دولت #صفويه ايران بعدا بغداد را از #عثمانی ها پس گرفت و در آنجا يك پادگان ثابت به وجود آورد و يك یگان نظامی نيرومند مستقر ساخت. جنگ پی در پی ايران و عثمانی بر سر بغداد دو سده به درازا كشيد و در زمان #نادرشاه سازش انجام گرفت؛ ايران از کشمکش های خود بر بغداد دست كشيد و عثمانی حکمرانی ايران بر #ايروان (پايتخت كنونی ارمنستان) و همه قفقاز جنوبی را برسميت شناخت.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Iranian-Renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-Renaissance hosted in ImgBB
🔸بهمنگان یکی از جَشنهای #ایرانی در بهمن روز از #بهمن ماه برابر با روز دوم بهمن است.
بهمن از واژه اَوِستایی وَهُمَن گرفته شده که با «اندیشه نیک»، «منش نیک» و «خرد سپندینه» «خرد ورجاوند» برابر نهاده شده است. ایرانیان، دهمین ماه سال و دومین روز از هر ماه را به نام #وَهُمَن نامگذاری کردهاند و آنرا جشن میگیرند.
وَهُمَن یکی از امشاسپندان نزدیک به درگاه اهورامزدا میباشد. #زرتشت بزرگ برای دریافت پیامهای اهورایی از وَهُمَن یاری میگیرد. پاسبانی چهارپایان سودمند در جهان جسمانی به این اَمشاسپَند واگذار میشود. از این رو زرتشتیان در جشن بَهمَنگان یا #بَهمَنجه که در روز بهمن از ماه بهمن برقرار میشود از کشتار #حیوانات سودمند و خوردن #گوشت آنان خودداری مینمایند و برخی #زرتشتیان، پرهیز از خوردن و کشتار را در تمام روزهای بهمن ادامه میدهند. در #گاتها آمدهاست که #اَشوزرتشت به یاری مهین فرشته «بهمن» به پیامبری برگزیده شد. وَهُمَن در جهان مینوی نماد منش نیک اهورامزدا است. و با خواست او، به اَشوزرتشت روی میآورد و او را با گفتار و خواست اهورایی پیوند میدهد. در اَوِستا ، بهشت خانه وَهُمَن خوانده شدهاست و نیکوکاران در سرای وَهُمَن (بهشت) به پاداش ایزدی میرسند. در نوشتههای #پهلوی چون دینکرد و بندهش، وهومن نخستین آفریده است. رستم شهزادی در نَسک «جهانبینی زرتشتی» مینویسد: «بنا به فرهنگ ایران باستان و آموزشهای زرتشتی، نگر از یگانگی هستی، این است که در جهان هستی، حقیقت یکی است و سرچشمهی وجود همان حقیقت یکتاست که اهورا یا «بود» نامیده شده است و همهی هَستارها نمودهایی از آن «بود» بُنیادین هستند و بازگشت همهی نمودها به «بود» بنیادین است.»
اسدی طوسی در سدهی پنجم، در نَسک «لغت فرس» در بارهی جشن بهمنگان، که آن را «بَهمَنجَنه» نامیده، مینویسد:
«جشنی است که دوم روز از #بهمن_ماه کنند و طعامها سازند و بهمن سرخ و زرد بر سر کاسهها نهند و ماهی و تره و ماست آرند.»
ابوريحان بيرونى در «آثار الباقيه عن القرون الخالیه» در مورد جشن بهمنجه چنين مى نويسد:
«روز دوم آن روز بهمن عيد است كه براى توافق دو نام آن را بهمنجه ناميدهاند؛ بهمن نام فرشتهی موكل بر بهايم است كه بشر به آنها براى عمارت زمين و رفع حوايج نيازمند است و مردم فارس در ديگهايى از جميع دانههاى مأكول با گوشت غذايى مىپزند و آن را با شير خالص مى خورند و مى گويند كه حافظه را اين غذا زياد مىكند و اين روز را در چيدن گياهان و كنار رودخانهها و جوىها و روغن گرفتن و تهيه بخور و سوزاندنىها خاصيتى مخصوص است و بر اين گمانند كه جاماسب وزير گشتاسب اين كارها را در اين روز انجام مىداد و سود اين اشياء در اين روز بيشتر از ديگر روزها است.»
روز نيز بين مردم ما در زمستان به خصوص ماه بهمن خوردن برف و شيره مرسوم است و معتقدند كه خاصيت دارويى دارد.
•ريشه اسطوره اى بهمن
برابر نوشته هاى اوستا، اهورامزدا داراى فروزه هاى نيك بيشمار است كه از ميان آنها شش فروزه برگزيده تر هستند كه به هر يك از اين فروزه ها امشاسپند و به هم فزون آنها #امشاسپندان مى گويند.اين واژه از سه جزء تشكيل شده است: اَ: بندواژه نفى، مشه: از ريشه مر به چم مرگ (جمع اين دو بخش = اَمِشَه: بى مرگ) سَپَنته: مقدسان – پاكان. امشاسپندان به چم پاكان بى مرگ.بهمن، ارديبهشت، شهريور، سپندارمذ، خرداد، امرداد نام هاى شش امشاسپند است.
بَهمَن نخستین و برترين امشاسپند است و ریخت بنیادین اين واژه وهوم است كه آمیخته از دو واژه است. (وهو) به چَم نيك و (مَن) به چَم وجدان و مصدر انديشه و به بیان ديگر وجدان نيك و خرد كامل و آن دو واژه زبانزد واپسین هم آمیخته از دو واژه است – وَهو: نيك، مَن: ضمير و وجدان ، وه: نيك، من: ضمير و وجدان و از روايات اَوِستا چنان برداشت مى شود كه درستی و بهروزی و نيكى همه اندرون و دلها به اين امشاسپند در پیوند است و ستودن و تمجيد نمودن اين امشاسپند عبارت از پذیرفتاری نيك ضميرى و دارنده وجدان نيك شدن است و در روايات اَوِستا مى آيد كه وَهُمَن امشاسپند از هر كس ناخشنود باشد در دنيا بهروزی و در آخرت، بهشت و درجات بالا مرتبه بهره آن فرد نخواهد شد.
قصد از یادگیری رضامندی آن امشاسپند پاکیزه سازی و درستی و تندرستی و صفاى وجدان و اندرون است كه انسان را از هرگونه خواری و نكبت و مرتبه نشيب رهانيده و به درجات بالا رهبرى نموده رستگارى خواهد بخشود.او در گاهان نيز همين جایگاه را دارد. او كردار مردمان را در واپسين داورى مى سنجد، پردیس خانه اوست. زَرتُشت بزرگ از روش اوست كه به نزد اهورامزدا بار مى يابد.
بهمنگان بر همه ايرانيان و به خصوص مردان ايستاده و پدران پرتلاش فرخنده باد.
خاستگاه نبشته بَهمَنگان در تارنمای جنبش
https://iircf.com/?page_id=441
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
بهمن از واژه اَوِستایی وَهُمَن گرفته شده که با «اندیشه نیک»، «منش نیک» و «خرد سپندینه» «خرد ورجاوند» برابر نهاده شده است. ایرانیان، دهمین ماه سال و دومین روز از هر ماه را به نام #وَهُمَن نامگذاری کردهاند و آنرا جشن میگیرند.
وَهُمَن یکی از امشاسپندان نزدیک به درگاه اهورامزدا میباشد. #زرتشت بزرگ برای دریافت پیامهای اهورایی از وَهُمَن یاری میگیرد. پاسبانی چهارپایان سودمند در جهان جسمانی به این اَمشاسپَند واگذار میشود. از این رو زرتشتیان در جشن بَهمَنگان یا #بَهمَنجه که در روز بهمن از ماه بهمن برقرار میشود از کشتار #حیوانات سودمند و خوردن #گوشت آنان خودداری مینمایند و برخی #زرتشتیان، پرهیز از خوردن و کشتار را در تمام روزهای بهمن ادامه میدهند. در #گاتها آمدهاست که #اَشوزرتشت به یاری مهین فرشته «بهمن» به پیامبری برگزیده شد. وَهُمَن در جهان مینوی نماد منش نیک اهورامزدا است. و با خواست او، به اَشوزرتشت روی میآورد و او را با گفتار و خواست اهورایی پیوند میدهد. در اَوِستا ، بهشت خانه وَهُمَن خوانده شدهاست و نیکوکاران در سرای وَهُمَن (بهشت) به پاداش ایزدی میرسند. در نوشتههای #پهلوی چون دینکرد و بندهش، وهومن نخستین آفریده است. رستم شهزادی در نَسک «جهانبینی زرتشتی» مینویسد: «بنا به فرهنگ ایران باستان و آموزشهای زرتشتی، نگر از یگانگی هستی، این است که در جهان هستی، حقیقت یکی است و سرچشمهی وجود همان حقیقت یکتاست که اهورا یا «بود» نامیده شده است و همهی هَستارها نمودهایی از آن «بود» بُنیادین هستند و بازگشت همهی نمودها به «بود» بنیادین است.»
اسدی طوسی در سدهی پنجم، در نَسک «لغت فرس» در بارهی جشن بهمنگان، که آن را «بَهمَنجَنه» نامیده، مینویسد:
«جشنی است که دوم روز از #بهمن_ماه کنند و طعامها سازند و بهمن سرخ و زرد بر سر کاسهها نهند و ماهی و تره و ماست آرند.»
ابوريحان بيرونى در «آثار الباقيه عن القرون الخالیه» در مورد جشن بهمنجه چنين مى نويسد:
«روز دوم آن روز بهمن عيد است كه براى توافق دو نام آن را بهمنجه ناميدهاند؛ بهمن نام فرشتهی موكل بر بهايم است كه بشر به آنها براى عمارت زمين و رفع حوايج نيازمند است و مردم فارس در ديگهايى از جميع دانههاى مأكول با گوشت غذايى مىپزند و آن را با شير خالص مى خورند و مى گويند كه حافظه را اين غذا زياد مىكند و اين روز را در چيدن گياهان و كنار رودخانهها و جوىها و روغن گرفتن و تهيه بخور و سوزاندنىها خاصيتى مخصوص است و بر اين گمانند كه جاماسب وزير گشتاسب اين كارها را در اين روز انجام مىداد و سود اين اشياء در اين روز بيشتر از ديگر روزها است.»
روز نيز بين مردم ما در زمستان به خصوص ماه بهمن خوردن برف و شيره مرسوم است و معتقدند كه خاصيت دارويى دارد.
•ريشه اسطوره اى بهمن
برابر نوشته هاى اوستا، اهورامزدا داراى فروزه هاى نيك بيشمار است كه از ميان آنها شش فروزه برگزيده تر هستند كه به هر يك از اين فروزه ها امشاسپند و به هم فزون آنها #امشاسپندان مى گويند.اين واژه از سه جزء تشكيل شده است: اَ: بندواژه نفى، مشه: از ريشه مر به چم مرگ (جمع اين دو بخش = اَمِشَه: بى مرگ) سَپَنته: مقدسان – پاكان. امشاسپندان به چم پاكان بى مرگ.بهمن، ارديبهشت، شهريور، سپندارمذ، خرداد، امرداد نام هاى شش امشاسپند است.
بَهمَن نخستین و برترين امشاسپند است و ریخت بنیادین اين واژه وهوم است كه آمیخته از دو واژه است. (وهو) به چَم نيك و (مَن) به چَم وجدان و مصدر انديشه و به بیان ديگر وجدان نيك و خرد كامل و آن دو واژه زبانزد واپسین هم آمیخته از دو واژه است – وَهو: نيك، مَن: ضمير و وجدان ، وه: نيك، من: ضمير و وجدان و از روايات اَوِستا چنان برداشت مى شود كه درستی و بهروزی و نيكى همه اندرون و دلها به اين امشاسپند در پیوند است و ستودن و تمجيد نمودن اين امشاسپند عبارت از پذیرفتاری نيك ضميرى و دارنده وجدان نيك شدن است و در روايات اَوِستا مى آيد كه وَهُمَن امشاسپند از هر كس ناخشنود باشد در دنيا بهروزی و در آخرت، بهشت و درجات بالا مرتبه بهره آن فرد نخواهد شد.
قصد از یادگیری رضامندی آن امشاسپند پاکیزه سازی و درستی و تندرستی و صفاى وجدان و اندرون است كه انسان را از هرگونه خواری و نكبت و مرتبه نشيب رهانيده و به درجات بالا رهبرى نموده رستگارى خواهد بخشود.او در گاهان نيز همين جایگاه را دارد. او كردار مردمان را در واپسين داورى مى سنجد، پردیس خانه اوست. زَرتُشت بزرگ از روش اوست كه به نزد اهورامزدا بار مى يابد.
بهمنگان بر همه ايرانيان و به خصوص مردان ايستاده و پدران پرتلاش فرخنده باد.
خاستگاه نبشته بَهمَنگان در تارنمای جنبش
https://iircf.com/?page_id=441
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Bahmanag-n hosted at ImgBB
Image Bahmanag-n hosted in ImgBB
نوروز در #ایران باستان- اردشير پاپكان
اردشیر پاپکان كه در سال 226 ترسایی دودمان شکوهمند #ساسانيان را تأسيس كرده بود چهار سال پس، از دولت روم كه در جنگ از وی شكست خورده بود خواست كه نوروز #ايرانی را به رسميت بشناسد و سنای #روم نيز آن را پذيرفت و از آن پس #نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal شهره شد. در دوران #اشكانيان روزهای نوروز به پنج روز كاهش يافته بود و اردشیر پاپکان ششم فروردين ـ زادروز #زرتشت ـ را بر آن افزود و چون #ايرانيان روز هفتم فروردين را خوش يمن مي دانستند و بيشتر پیوندهای زناشویی را به اين روز موكول می كردند، از آن زمان اروزهای نوروز كه روزهاي فروهر ابدی، شاديها و پاكی ها بشمار مي آمدند، به هفت روز افزايش يافت و ايرانيان در اين هفت روز دست از كار می كشيدند.
در درازای حكومت ساسانيان کرامندی نوروز افزايش يافت. نه تنها يك جشن میهنی بود بلكه روزهای تميز كردن زیست بوم، پوشيدن لباس نو، تميز كردن بدن، آمرزش خواهی، دلجويي از پيران، از سر گیری دوستيها، تثبیت خانواده، و بيرون كردن اندیشه های بد و پليدی ها از فروهر و روان به شمار می آمد. در اين دوره، آئین های نوروزی مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روي بامها در شامگاه نوروز به منظور سوزاندن پليديها كه اينك اين رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفت سين دگرگون شده است. ساسانيان باورمند بودند كه آرمان کوروش بزرگ از اعلان نوروز همچون يك روز میهنی؛ برقراری دادگری، دهناد ( نظم ) ، برادری، انساندوستي و پاكدامنی بوده و بايد کمالیابی يابد .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
اردشیر پاپکان كه در سال 226 ترسایی دودمان شکوهمند #ساسانيان را تأسيس كرده بود چهار سال پس، از دولت روم كه در جنگ از وی شكست خورده بود خواست كه نوروز #ايرانی را به رسميت بشناسد و سنای #روم نيز آن را پذيرفت و از آن پس #نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal شهره شد. در دوران #اشكانيان روزهای نوروز به پنج روز كاهش يافته بود و اردشیر پاپکان ششم فروردين ـ زادروز #زرتشت ـ را بر آن افزود و چون #ايرانيان روز هفتم فروردين را خوش يمن مي دانستند و بيشتر پیوندهای زناشویی را به اين روز موكول می كردند، از آن زمان اروزهای نوروز كه روزهاي فروهر ابدی، شاديها و پاكی ها بشمار مي آمدند، به هفت روز افزايش يافت و ايرانيان در اين هفت روز دست از كار می كشيدند.
در درازای حكومت ساسانيان کرامندی نوروز افزايش يافت. نه تنها يك جشن میهنی بود بلكه روزهای تميز كردن زیست بوم، پوشيدن لباس نو، تميز كردن بدن، آمرزش خواهی، دلجويي از پيران، از سر گیری دوستيها، تثبیت خانواده، و بيرون كردن اندیشه های بد و پليدی ها از فروهر و روان به شمار می آمد. در اين دوره، آئین های نوروزی مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روي بامها در شامگاه نوروز به منظور سوزاندن پليديها كه اينك اين رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفت سين دگرگون شده است. ساسانيان باورمند بودند كه آرمان کوروش بزرگ از اعلان نوروز همچون يك روز میهنی؛ برقراری دادگری، دهناد ( نظم ) ، برادری، انساندوستي و پاكدامنی بوده و بايد کمالیابی يابد .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Ardeshir hosted at ImgBB
Image Ardeshir hosted in ImgBB
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نوروز خوانی در #مازندران
. نوروز خوانی یا بهارخوانی یا نوروزی، گونهای از آوازخوانی است که در گذشته در #ایران رواج داشته است.
خاستگاه این گونه آوازخوانی بیشتر در استانهای مازندران و #گیلان بوده است، و اکنون این مراسم به صورت کرانمند ( محدود ) در برخی بخش های ایران برگزار میشود پیشینه این گونه آواز در پیوند به دوران پیش از تازش #اسلام میباشد که در برخی از نسک نزدیک به آئین #زرتشت و در شرح زیست بوم و زیبایی موسم بهار آمده است.
درباره نوروز خوانی برای نخستین بارالکساندر خوتسکو ایرانشناس روسی در سال ۱۸۴۲ در نسکی در مورد فرهنگ و گویشهای شمال ایران که در لندن به چاپ رسیده اشاره شده است. در نوروز خوانی افرادی که به آنها #نوروز خوان گفته میشده است پیش از آغاز موسم بهار به صورت دورهگردی به شهرها و روستاهای گوناگون میرفتند و چامه های در وصف بهار میخواندند. این چامه ها به زبان پارسی یا زبانهای بومی بوده است.
رستاخیز ما بازگشت به فرهنگ و کیستی ماست.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
. نوروز خوانی یا بهارخوانی یا نوروزی، گونهای از آوازخوانی است که در گذشته در #ایران رواج داشته است.
خاستگاه این گونه آوازخوانی بیشتر در استانهای مازندران و #گیلان بوده است، و اکنون این مراسم به صورت کرانمند ( محدود ) در برخی بخش های ایران برگزار میشود پیشینه این گونه آواز در پیوند به دوران پیش از تازش #اسلام میباشد که در برخی از نسک نزدیک به آئین #زرتشت و در شرح زیست بوم و زیبایی موسم بهار آمده است.
درباره نوروز خوانی برای نخستین بارالکساندر خوتسکو ایرانشناس روسی در سال ۱۸۴۲ در نسکی در مورد فرهنگ و گویشهای شمال ایران که در لندن به چاپ رسیده اشاره شده است. در نوروز خوانی افرادی که به آنها #نوروز خوان گفته میشده است پیش از آغاز موسم بهار به صورت دورهگردی به شهرها و روستاهای گوناگون میرفتند و چامه های در وصف بهار میخواندند. این چامه ها به زبان پارسی یا زبانهای بومی بوده است.
رستاخیز ما بازگشت به فرهنگ و کیستی ماست.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
امروز ششم فروردین ماه ۲۵۷۹ زادروز #زرتشت بزرگ است،
اشو زرتشت اسپنتمان، فروز آتش خرد،
نخستین پایه گذار خرد و خردگرایی در جهان به تمام آریاییان، مردمان ایرانشهر و مردمان خردگرای جهان خجسته و شاد باش میگوییم.
"خرد بنمایه دانش است و دانش بی خرد بمانند طوطی سخنران میماند."
زَرتُشت یا زَردُشت یا اشوزَرتُشت، پیامبر ایران باستان بود، که مزدیسنا را بنیان گذاشت.
او سراینده گاتاها، کهنترین بخش اوستا است. زادگاه او را به مناطق مختلفی مانند شهر ری، آذربایجان، خوارزم نسبت دادهاند.
آموزشهای زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان آمیخته شد و مزدیسنای کنونی را پدیدآورد که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بودهاست. نام زرتشت در فهرست یکصد تن از انسانهای تأثیرگذار تاریخ که توسط مایکل هارت تنظیم شدهاست، قرار دارد.
نام زرتشت بر اساس نوشتههای زبان اوستایی «زراثوسترا» بودهاست. این نام ترکیبی است از «زَرَت» که ممکن است معنی زرد و زرین یا پیر داشته باشد و«آسترا» به معنی ستاره در نظر گرفتهاند.«درخشان و زرد مثل طلا»، «پسر ستاره»، «ستاره درخشان» و «روشنایی زرین» معانی گوناگونی است که تا به حال پژوهشگران برای نام زرتشت عنوان کردهاند.
زرتشت بزرگ با گفتمان نیکی و بدی پایه گذار دوآلیست در جهان است،
(این دو پدیده ی همزادی که در آغاز آفرینش به صورت دو نیروی متضاد در اندیشه و گفتار و کردار ظهور نمودند یک نیکی است و دیگری بدی . انسان دانا از میان این دو ، نیکی را بر گزیند ولی شخص نادان چنین نخواهد کرد) گاتها۳۰ بند ۳
اما او همچنین پایه گذار نخستین اندیشه دیالکتیک در جهان هم میباشد. دیالکتیک زرتشت بزرگ را میتوانید در همزیستی فصلها و ارج نهادن به آن ، همچنین همزیستی ایزدان با یکدیگر دید و دانست.
بنابراین بی دلیل نیست که میگوییم او آفریننده خرد در جهان است.
اندیشمندان آغازین غربی به مانند پٍلاتون (افلاطون) و اَریستُد (ارسطو) خود را شاگردان او میدانند و او را در مقام بالاتر از یک انسان زمینی خوانده اند.
نیچه در کتاب معروف خود،(چنین گفت زرتشت) او را پدر خرد جهان میداند.
(رضا مهربانی)
در متون و اشعار ایران زمین بسیار از زرتشت بزرگ یاد شده است، حتی در دوران تاریکی و سیاهی اهریمن در درازای ۱۴۰۰ سال اشغال ایران، این سرزمین اهورایی تا فروز آتش خرد هرگز خاموش و فراموش نشود.
در یسن ۳۵ بند ۶ چنین آمده:
"ای اهورا مزدا، ما خواستاریم که زرتشت را آموزگار راستین دانیم و کلام الهام شده را با بهترین اندیشه ی راستی منتشر سازیم."
مولانا چنین خود را رهرو راه زرتشت و مغان میداند:
ای عشق چون آتشکده در نقش و صورت آمده /بر کاروان دل زده یک دم امان ده یافتی
همچنین مولانا آتش را ابزاری برای شستشوی مینوی آدمی دانسته است:
داد جاروبی به دستم آن نگار /گفت کز دریا برانگیزان غبار
باز آن جاروب را بآتش بسوخت/گفت کز آتش تو جاروبی برآر
عطار نیشابوری اینچنین خودش را در ره زرتشت میداند:
گر چه به صورت تن، از مؤمنان ره ام/ لیکن ز روی یقین گبر ام چو به نگری ام
سنایی فریاد میکشد:
الا ای پیر زردشتی به من بر بند زناری/که من تسبیح و سجاده، ز دست و دوش به نهادم
از عارف قزوینی میخوانیم:
چو من گر دوست داری میهن خویش/ ستایش باید ات پیغمبر خویش
در آتشکده ی دل بر تو باز است/ درآ كاین خانه را سوز و گداز است
حتی شیخ بهایی که در پنهان یکی دیگر از رهروان زرتشت بزرگ بوده است چنین میگوید:
در خانه ی کعبه، دل به دست آوردم/ دل بردم و گبر و بت پرست آوردم
زنار ز مار سر زلف اش بستم/در قبله ی اسلام، شکست آوردم
و حافظ که سراسر عشق و مهر آریایی میباشد، چنین گفت:
از آن به دیر مغان ام عزیز می دارند/ که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ/ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
پژوهشی از شاپور سورنپهلو درباره بودا(یک ایرانی زرتشتی):
پروفسور مالمان، بودایی شناس نامی فرانسوی بر این باورست که بودا، نه تنها تحت تاثیر اندیشه های هندوئیسم قرار داشته است، بلکه تاثیرات دین بهی در اندیشه های او بخوبی آشکارست، از جمله فلسفلهٔ "سوشیانت" (منجی/رهاننده در روز رستاخیز) و نوزایی جهان.
متون بودایی در شرح حال بودا گزارش می دهند که او جنگاوری بوده از سرزمینی دور(ایرانی آریایی) که پس از تراشیدن موی سر و از تن در آوردن پوشاک جنگاوری و بر زمین گذاردن شمشیر جنگ و ترک نام و نشان، پس از ریاضت چشمان درونش به جهان مینوی باز گشته و مردم را به آئین خود دعوت کرده است.
برای بیشتر دانستن در اینباره: https://bit.ly/33LgxhD
آری، این گوهر جاودان، این پیر دانا، این آتش خرد در جهان یک ایرانی، یک آریایی بوده است و ما ایرانیان به او افتخار میکنیم و تنها خرد اوست که نجات دهنده ایران و فره آن میباشد.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
اشو زرتشت اسپنتمان، فروز آتش خرد،
نخستین پایه گذار خرد و خردگرایی در جهان به تمام آریاییان، مردمان ایرانشهر و مردمان خردگرای جهان خجسته و شاد باش میگوییم.
"خرد بنمایه دانش است و دانش بی خرد بمانند طوطی سخنران میماند."
زَرتُشت یا زَردُشت یا اشوزَرتُشت، پیامبر ایران باستان بود، که مزدیسنا را بنیان گذاشت.
او سراینده گاتاها، کهنترین بخش اوستا است. زادگاه او را به مناطق مختلفی مانند شهر ری، آذربایجان، خوارزم نسبت دادهاند.
آموزشهای زرتشت بعدها با باورهای بومی ایرانیان آمیخته شد و مزدیسنای کنونی را پدیدآورد که نزدیک به پنج سده دین رسمی ایران نیز بودهاست. نام زرتشت در فهرست یکصد تن از انسانهای تأثیرگذار تاریخ که توسط مایکل هارت تنظیم شدهاست، قرار دارد.
نام زرتشت بر اساس نوشتههای زبان اوستایی «زراثوسترا» بودهاست. این نام ترکیبی است از «زَرَت» که ممکن است معنی زرد و زرین یا پیر داشته باشد و«آسترا» به معنی ستاره در نظر گرفتهاند.«درخشان و زرد مثل طلا»، «پسر ستاره»، «ستاره درخشان» و «روشنایی زرین» معانی گوناگونی است که تا به حال پژوهشگران برای نام زرتشت عنوان کردهاند.
زرتشت بزرگ با گفتمان نیکی و بدی پایه گذار دوآلیست در جهان است،
(این دو پدیده ی همزادی که در آغاز آفرینش به صورت دو نیروی متضاد در اندیشه و گفتار و کردار ظهور نمودند یک نیکی است و دیگری بدی . انسان دانا از میان این دو ، نیکی را بر گزیند ولی شخص نادان چنین نخواهد کرد) گاتها۳۰ بند ۳
اما او همچنین پایه گذار نخستین اندیشه دیالکتیک در جهان هم میباشد. دیالکتیک زرتشت بزرگ را میتوانید در همزیستی فصلها و ارج نهادن به آن ، همچنین همزیستی ایزدان با یکدیگر دید و دانست.
بنابراین بی دلیل نیست که میگوییم او آفریننده خرد در جهان است.
اندیشمندان آغازین غربی به مانند پٍلاتون (افلاطون) و اَریستُد (ارسطو) خود را شاگردان او میدانند و او را در مقام بالاتر از یک انسان زمینی خوانده اند.
نیچه در کتاب معروف خود،(چنین گفت زرتشت) او را پدر خرد جهان میداند.
(رضا مهربانی)
در متون و اشعار ایران زمین بسیار از زرتشت بزرگ یاد شده است، حتی در دوران تاریکی و سیاهی اهریمن در درازای ۱۴۰۰ سال اشغال ایران، این سرزمین اهورایی تا فروز آتش خرد هرگز خاموش و فراموش نشود.
در یسن ۳۵ بند ۶ چنین آمده:
"ای اهورا مزدا، ما خواستاریم که زرتشت را آموزگار راستین دانیم و کلام الهام شده را با بهترین اندیشه ی راستی منتشر سازیم."
مولانا چنین خود را رهرو راه زرتشت و مغان میداند:
ای عشق چون آتشکده در نقش و صورت آمده /بر کاروان دل زده یک دم امان ده یافتی
همچنین مولانا آتش را ابزاری برای شستشوی مینوی آدمی دانسته است:
داد جاروبی به دستم آن نگار /گفت کز دریا برانگیزان غبار
باز آن جاروب را بآتش بسوخت/گفت کز آتش تو جاروبی برآر
عطار نیشابوری اینچنین خودش را در ره زرتشت میداند:
گر چه به صورت تن، از مؤمنان ره ام/ لیکن ز روی یقین گبر ام چو به نگری ام
سنایی فریاد میکشد:
الا ای پیر زردشتی به من بر بند زناری/که من تسبیح و سجاده، ز دست و دوش به نهادم
از عارف قزوینی میخوانیم:
چو من گر دوست داری میهن خویش/ ستایش باید ات پیغمبر خویش
در آتشکده ی دل بر تو باز است/ درآ كاین خانه را سوز و گداز است
حتی شیخ بهایی که در پنهان یکی دیگر از رهروان زرتشت بزرگ بوده است چنین میگوید:
در خانه ی کعبه، دل به دست آوردم/ دل بردم و گبر و بت پرست آوردم
زنار ز مار سر زلف اش بستم/در قبله ی اسلام، شکست آوردم
و حافظ که سراسر عشق و مهر آریایی میباشد، چنین گفت:
از آن به دیر مغان ام عزیز می دارند/ که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ/ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
پژوهشی از شاپور سورنپهلو درباره بودا(یک ایرانی زرتشتی):
پروفسور مالمان، بودایی شناس نامی فرانسوی بر این باورست که بودا، نه تنها تحت تاثیر اندیشه های هندوئیسم قرار داشته است، بلکه تاثیرات دین بهی در اندیشه های او بخوبی آشکارست، از جمله فلسفلهٔ "سوشیانت" (منجی/رهاننده در روز رستاخیز) و نوزایی جهان.
متون بودایی در شرح حال بودا گزارش می دهند که او جنگاوری بوده از سرزمینی دور(ایرانی آریایی) که پس از تراشیدن موی سر و از تن در آوردن پوشاک جنگاوری و بر زمین گذاردن شمشیر جنگ و ترک نام و نشان، پس از ریاضت چشمان درونش به جهان مینوی باز گشته و مردم را به آئین خود دعوت کرده است.
برای بیشتر دانستن در اینباره: https://bit.ly/33LgxhD
آری، این گوهر جاودان، این پیر دانا، این آتش خرد در جهان یک ایرانی، یک آریایی بوده است و ما ایرانیان به او افتخار میکنیم و تنها خرد اوست که نجات دهنده ایران و فره آن میباشد.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
Suren-Pahlav
اروپائیان، ایرانیان و نژاد آریایی
آریاها چه کسانی بودند و هستند - و چگونه هندیان و اروپاپیان در سده ۱۹ میلادی با تحریف تاریخ و دروغسازی خود را آریایی معرفی کردند!
🔸برنامه ای با جستار #نوروز ، زادروز #زرتشت بزرگ، سیزده بدر، فروردینگان و میر نوروزی
این برنامه را ببینید و با یاران خود به اشتراک بگذارید .
خاستگاه این برنامه در کانال یوتیوب جنبش
https://bit.ly/3sixZFQ
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
این برنامه را ببینید و با یاران خود به اشتراک بگذارید .
خاستگاه این برنامه در کانال یوتیوب جنبش
https://bit.ly/3sixZFQ
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
YouTube
نوروز، زادروز زرتشت بزرگ، سیزده بدر، فروردینگان، میر نوروزی، سیل ۲۴ مارچ ۲۰۱۹
دیدار #نوروزی، جنبش رنسانس ایرانی، فرزندان فردوسی#نوروز، ششم #فروردین زادروز اشو #زرتشت اسپنتمان، #سیزده_بدر، ۱۹ فروردین ماه،#فروردینگان، جشن فروهرهای درگذشت...
کارهای بلاش یکم، شاه انتخابی و یک میهن دوست ایرانی
سه روز پس از 13 فروردين در سال 52 ترسایی (پنجم آوریل) كه يونانيان رقم 13 را به عنوان عدد نحس وارد فرهنگ پاره اي از ملتها از جمله #ايرانيان كرده اند، مِهستان (سناي ايران) از ميان شاهزادگان اشكانی و خانواده هاي وابسته، بلاش را كه مادرش از مادهای ایران بود به شاهي کشور برگزيد و وي نيز برادرش تيرداد را شاه #ارمنستان كرد. «تاریخ عمومی» از بلاش یکم به نام یک ناسیونالیست #ایرانی یاد کرده است. وی نه تنها همه آیین ها و مراسم دوران #هخامنشیان را احیاء کرد بلکه نگاهداشتن آنها را به ریخت قانون درآورد و به برنهانش مِهستان رساند. وی همه کارهای اقتباسی از دنیای هلِنیک (یونانیان) را که از جانشینان اسکندر به یاد مانده بود قدغن ساخت حتی بکار بردن واژه های یونانی را که خو شده بود بر سکه ها درج شود و همچنین اسامی و واژگان یونانی را در قلمرو دولت ایران. او در استان تیسفون شهری ساخت به نام «بلاش کرد = بلاش گرد» و دستور گردآوری متون «اوستا» را داد.
#اوستا ـ نسک #زرتشت ـ در عين حال از کهن ترین ترين نوشته های جهان و دستک فرهنگ پيشرفته ايرانيان دوره باستان است. قطعات اوستا که در دوران هخامنشیان در نسکخانه #تخت_جمشید نگهداری می شد به دست نظامیان اسکندر مقدونی نابود شدند. از آن پس این نبشته ها ـ از چامه و نثر ـ در اندیشه موبدان، از نسلی به نسل دیگر جابجا می شد. بلاش یکم در نوروز 76 ترسایی ازموبدان که به دیدار او رفته بودند با تاکید خواست که تا سال پس (سال 77 ترسایی)، ششم #فروردین ـ زادروز زرتشت ـ اَوِستا باید گردآوری، تکمیل و به او داده شود زیرا که پیر شده است و عمری از او باقی نمانده و می خواهد که این کار در دوران حیات او انجام شده باشد. بلاش یکم ازسال 51 تا سال 78 میلادی سلطنت کرد. وی پیش از این دستور گرد آوری آموزشهای زرتشت را در یک گردایه داده بود. موبدان تا ششم فروردین سال 77 ترسایی آنچه را که گرد آوری کرده بودند به ریخت نبشته به بلاش دادند و گفتند که کار تکمیل گردآورد ادامه خواهد داشت.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
سه روز پس از 13 فروردين در سال 52 ترسایی (پنجم آوریل) كه يونانيان رقم 13 را به عنوان عدد نحس وارد فرهنگ پاره اي از ملتها از جمله #ايرانيان كرده اند، مِهستان (سناي ايران) از ميان شاهزادگان اشكانی و خانواده هاي وابسته، بلاش را كه مادرش از مادهای ایران بود به شاهي کشور برگزيد و وي نيز برادرش تيرداد را شاه #ارمنستان كرد. «تاریخ عمومی» از بلاش یکم به نام یک ناسیونالیست #ایرانی یاد کرده است. وی نه تنها همه آیین ها و مراسم دوران #هخامنشیان را احیاء کرد بلکه نگاهداشتن آنها را به ریخت قانون درآورد و به برنهانش مِهستان رساند. وی همه کارهای اقتباسی از دنیای هلِنیک (یونانیان) را که از جانشینان اسکندر به یاد مانده بود قدغن ساخت حتی بکار بردن واژه های یونانی را که خو شده بود بر سکه ها درج شود و همچنین اسامی و واژگان یونانی را در قلمرو دولت ایران. او در استان تیسفون شهری ساخت به نام «بلاش کرد = بلاش گرد» و دستور گردآوری متون «اوستا» را داد.
#اوستا ـ نسک #زرتشت ـ در عين حال از کهن ترین ترين نوشته های جهان و دستک فرهنگ پيشرفته ايرانيان دوره باستان است. قطعات اوستا که در دوران هخامنشیان در نسکخانه #تخت_جمشید نگهداری می شد به دست نظامیان اسکندر مقدونی نابود شدند. از آن پس این نبشته ها ـ از چامه و نثر ـ در اندیشه موبدان، از نسلی به نسل دیگر جابجا می شد. بلاش یکم در نوروز 76 ترسایی ازموبدان که به دیدار او رفته بودند با تاکید خواست که تا سال پس (سال 77 ترسایی)، ششم #فروردین ـ زادروز زرتشت ـ اَوِستا باید گردآوری، تکمیل و به او داده شود زیرا که پیر شده است و عمری از او باقی نمانده و می خواهد که این کار در دوران حیات او انجام شده باشد. بلاش یکم ازسال 51 تا سال 78 میلادی سلطنت کرد. وی پیش از این دستور گرد آوری آموزشهای زرتشت را در یک گردایه داده بود. موبدان تا ششم فروردین سال 77 ترسایی آنچه را که گرد آوری کرده بودند به ریخت نبشته به بلاش دادند و گفتند که کار تکمیل گردآورد ادامه خواهد داشت.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
🔹تخت رستم
تَختِ رُستَم نام یکی از یادواره تاریخی در #ايرانشهر بزرگ و در آریانا ( افغانستان کنونی ) در استان سمنگان آن کشور است.
استان سمنگان از مناطق کهن ايران بزرگ و #خراسان بزرگ افغانستان امروزى است که تخت عظیم سنگی در آن قرار دارد و افغانها باور دارند که این تخت بوسیله رستم ساخته شده و #زرتشت بزرگ ده سال روی آن به نيايش اهورامزدا پرداخته است و جایگاهی است كه اهورامزدا نخستین بار با زرتشت سخن ميگويد .
تخت رستم و غارهای آن که پیوند دار به دوره بودایی وزرتشتى است و غارهای آن امروزه تقریباً %۱۵ ویران شده است. خود تخت نیز نیاز به بازسازی دارد كه شوربختانه مورد توجه دولت افغانستان نيست .
این جای اعجاب انگیز در درون سنگی یکپارچه تراشیده شده و باستان شناسان جهان آن را از عجایب معماری دوره زرتشت در ايران بزرگ به حساب میآورند.
در شمال افغانستان ايران بزرگ . در مسیر "پل خمری" و "تاشقرغان" منطقهای به نام "ایبک" یا "سمنگان" وجود دارد که همه ساله در موسم بهار مسافران زیادی به این منطقه خوش آب و هوا سفر و روزهای "جشن گل سرخ" و #نوروز را در این منطقه سپری میکنند.
این منطقه از نظر تاریخی و جغرافیایی جایگاه بسیار مهمی دارد و در دورههای گذشته و سالهای پیش و پس از #اسلام اهریمنی، همواره یکی از مراکز فرهنگی بوده و جایگاه جغرافیایی آن که در مسیر ولایات "بغلان" و "بلخ" قرار دارد، ارزشمندی آن را بیشتر کرده است.
در پیوند با دیرینه گی تاریخی تخت رستم نگر های گوناگونی وجود دارد.
"یوسف شاه یعقوب اوف"، رئیس باستان شناسی آکادمی علوم تاجیکستان که در سال 1383 از این منطقه بازدید کرد و تحقیقاتی را در این مورد انجام داد، باورمند است: زرتشت به درازای ده سال در جای تخت رستم که از نادرترین پیکره تراشیهای دوران زرتشت است، زندگی میکرد و در ساختن معابد این دامنههم سهم داشته است.
به گفته وی، دیرینه گی تاریخی این اثر، نیز به سه هزار و پانسد سال پیش میرسد.
برخی دیگر نیز بر این باور هستند که تخت رستم پیونددار به دوران بودا بوده و قدمت آن به دو هزار و پانسد سال پیش برمیگردد.
بر پایه کاوش ها و پژوهش ها انجام شده بوسیله موسیه فوشه نامدارترین باستان شناس و خاور شناس فرانسوی، دیرینه گی این منطقه تاریخی به دوران زرتشت بر ميگردد .
▫️تخت رستم در شاهنامه
از آنجایی که #شاهنامه #فردوسی و داستانهای آن در میان مردم این منطقه از گذشتههای دور و تاکنون جایگاه ویژهای داشته و برخی از داستانهای شاهنامه نیز در این منطقه رخ داده است و همچنین نام #سمنگان به مراتب در شاهنامه آمده است، داستانهای گوناگونی در باره با تخت رستم در میان مردم از گذشتههای دور رواج داشته است.
شناخته شده ترین داستانی که در این مورد وجود دارد، این است که وقتی "رستم" با "تهمینه" دختر شاه سمنگان پیوند زناشویی بست ، برای هر یک از آنها تختی ساختند اما رستم شبی برای خود سنگ بزرگی را تراشید و آن را به شکل تخت درآورد
بى گمان اين جا يكى از زيبا ترين جای ها در ايران بزرگ است وبسيار با ارزش است به دلیل انكه نام اين جا در شاهنامه حكيم توس فردوسى بزرگ امده است .و جای زیستن اشو زرتشت خردمند بوده است .
چنین داد پاسخ که تهمینهام
تو گویی که از غم به دو نیمهام
یکی دخت شاه سمنگان منم
ز پشت هژبر و پلنگان منم
به گیتی ز خوبان مرا جفت نیست
چو من زیر چرخ کبود اندکیست
کس از پرده بیرون ندیدی مرا
نه هرگز کس آوا شنیدی مرا
🖋فردوسی بزرگ
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
تَختِ رُستَم نام یکی از یادواره تاریخی در #ايرانشهر بزرگ و در آریانا ( افغانستان کنونی ) در استان سمنگان آن کشور است.
استان سمنگان از مناطق کهن ايران بزرگ و #خراسان بزرگ افغانستان امروزى است که تخت عظیم سنگی در آن قرار دارد و افغانها باور دارند که این تخت بوسیله رستم ساخته شده و #زرتشت بزرگ ده سال روی آن به نيايش اهورامزدا پرداخته است و جایگاهی است كه اهورامزدا نخستین بار با زرتشت سخن ميگويد .
تخت رستم و غارهای آن که پیوند دار به دوره بودایی وزرتشتى است و غارهای آن امروزه تقریباً %۱۵ ویران شده است. خود تخت نیز نیاز به بازسازی دارد كه شوربختانه مورد توجه دولت افغانستان نيست .
این جای اعجاب انگیز در درون سنگی یکپارچه تراشیده شده و باستان شناسان جهان آن را از عجایب معماری دوره زرتشت در ايران بزرگ به حساب میآورند.
در شمال افغانستان ايران بزرگ . در مسیر "پل خمری" و "تاشقرغان" منطقهای به نام "ایبک" یا "سمنگان" وجود دارد که همه ساله در موسم بهار مسافران زیادی به این منطقه خوش آب و هوا سفر و روزهای "جشن گل سرخ" و #نوروز را در این منطقه سپری میکنند.
این منطقه از نظر تاریخی و جغرافیایی جایگاه بسیار مهمی دارد و در دورههای گذشته و سالهای پیش و پس از #اسلام اهریمنی، همواره یکی از مراکز فرهنگی بوده و جایگاه جغرافیایی آن که در مسیر ولایات "بغلان" و "بلخ" قرار دارد، ارزشمندی آن را بیشتر کرده است.
در پیوند با دیرینه گی تاریخی تخت رستم نگر های گوناگونی وجود دارد.
"یوسف شاه یعقوب اوف"، رئیس باستان شناسی آکادمی علوم تاجیکستان که در سال 1383 از این منطقه بازدید کرد و تحقیقاتی را در این مورد انجام داد، باورمند است: زرتشت به درازای ده سال در جای تخت رستم که از نادرترین پیکره تراشیهای دوران زرتشت است، زندگی میکرد و در ساختن معابد این دامنههم سهم داشته است.
به گفته وی، دیرینه گی تاریخی این اثر، نیز به سه هزار و پانسد سال پیش میرسد.
برخی دیگر نیز بر این باور هستند که تخت رستم پیونددار به دوران بودا بوده و قدمت آن به دو هزار و پانسد سال پیش برمیگردد.
بر پایه کاوش ها و پژوهش ها انجام شده بوسیله موسیه فوشه نامدارترین باستان شناس و خاور شناس فرانسوی، دیرینه گی این منطقه تاریخی به دوران زرتشت بر ميگردد .
▫️تخت رستم در شاهنامه
از آنجایی که #شاهنامه #فردوسی و داستانهای آن در میان مردم این منطقه از گذشتههای دور و تاکنون جایگاه ویژهای داشته و برخی از داستانهای شاهنامه نیز در این منطقه رخ داده است و همچنین نام #سمنگان به مراتب در شاهنامه آمده است، داستانهای گوناگونی در باره با تخت رستم در میان مردم از گذشتههای دور رواج داشته است.
شناخته شده ترین داستانی که در این مورد وجود دارد، این است که وقتی "رستم" با "تهمینه" دختر شاه سمنگان پیوند زناشویی بست ، برای هر یک از آنها تختی ساختند اما رستم شبی برای خود سنگ بزرگی را تراشید و آن را به شکل تخت درآورد
بى گمان اين جا يكى از زيبا ترين جای ها در ايران بزرگ است وبسيار با ارزش است به دلیل انكه نام اين جا در شاهنامه حكيم توس فردوسى بزرگ امده است .و جای زیستن اشو زرتشت خردمند بوده است .
چنین داد پاسخ که تهمینهام
تو گویی که از غم به دو نیمهام
یکی دخت شاه سمنگان منم
ز پشت هژبر و پلنگان منم
به گیتی ز خوبان مرا جفت نیست
چو من زیر چرخ کبود اندکیست
کس از پرده بیرون ندیدی مرا
نه هرگز کس آوا شنیدی مرا
🖋فردوسی بزرگ
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎