🔸 سمرقند یکی از کهنترین شهرهای جهان ساخته شده به دست ایرانیان
بر سمرقند اگر بگذری، ای باد سحر
نامهی اهل خراسان به بر خاقان بر
نامهای مطلع آن: رنج تن و آفت جان
نامهای مقطع آن: درد دل و سوز جگر
نامهای بر رقمش آه غریبان پیدا
نامهای در شکنش خون شهیدان مضمر
نقش تقریرش از سینهی مظلومان خشک
سطر عنوانش از دیدهی محرومان، تر ...
این سروده، آغاز قصیدهی انوری است که پس از تازش دشمن به سمرقند سروده شده است. بر این شهر بارها و بارهادر درازنای تاریخ یورش بردهاند و تاریخی جگرسوز دارد.
سمرقند با شمارگانی نزدیک به 412 هزار و 300 تن (بنابر برآورد سال 2005میلادی)، دومین شهر بزرگ #ازبکستان و مرکز استان #سمرقند است. بیشتر ساکنان این شهر پارسیزبان هستند و به پارسی تاجیکی سخن میگویند.
در سال 2001میلادی، یونسکو این شهر باستانی را در سیاههی (:فهرست) میراث فرهنگی جهان گذاشت.
نام سمرقند، تازی شدهی واژهی پهلوی «سمرکند» است و معنی ترکیبی آن «سنگ دژ» است. ریشهی بخش نخست «سمر» از پارسی باستانی «اسمرا» به معنی سنگ یا صخره و بخش دوم «کند» از پارسی باستانی «کنتا»، سغدی «کنت» به معنی دژ یا شهر است. واژهی یونانی آن «مرکنده» است.
سمرقند، که یونانیان آن را «ماراکندا» مینامیدهاند، در زمرهی یکی از کهنترین شهرهای جهان به شمار میآید. این شهر را ایرانیان در پایان سدهی 14 پیش از میلاد در دشت حاصلخیز زرفشان به عنوان شهری کشاورزی پی نهادهاند.
سمرقند، روزگارانی دراز از هنگامهی هخامنشیان بخشی از سرزمین سغد باستان بوده استکه در سال 330 پیش از میلاد بهدست اسکندر مقدونی میافتد. در سدهی ششم میلادی ترکها بر آن چیره شدند. در سدهی هفتم، چینیها و در سال 705میلادی تازیان بر آن دست یافته و تا سدهی نهم در دست خلفای اموی و عباسی بوده است.
در سال 1000میلادی، سمرقند به دست سامانیان افتاد و در 1027میلادی سلجوقیان آن را در دست گرفتند. در روزگار خوارزمشاهیان، پایتخت بود. در 1219میلادی به چنگ چنگیزخان مغول افتاد و ویران شد و در 1383میلادی به دست تیمور لنگ افتاد که سمرقند را پایتخت خود بگذاشت.
این شهر در 1505میلادی بهدست ازبکان(شیبانیان) و سرانجام در 1600میلادی بهدست استراخان و جانشینان او که آنها نیز از نژاد ازبک هستند افتاد و باز به تصرف ایران درآمد. در روزگار قاجار، روسها آن را گرفتند. پس از آن، اگرچه سمرقند در تصرف خانهای بخارا بود ولی بخشی از خاک روسیه به شمار می رفت.
در سالهای 1924میلادی سمرقند و بخارا در پی سیاستهای شوروی پیشین از تاجیکستان جدا شده و به ازبکستان پیوست.
از سازههای دیدنی سمرقند، مسجد بیبی خانم، مدارس ریگستان و آرامگاه شاه زنده است.
مسجد «بیبی خانم» نماد قدرت تیمور لنگ است که به افتخار همسرش بیبی خانم آن را ساخته و نامش را روی آن گذاشته است. گویا مسجد بیبی خانم بزرگترین مسجد آسیای مرکزی است. این مسجد که شاهکاری معماری است و بنایی بسیار بزرگ دارد، بسیار سریع ساخته شده است. بخشهایی از این مسجد در زلزلهی سال 1897میلادی ویران شد اما دولت ازبکستان هماکنون پروژهی بزرگی را برای بازسازی آن آغاز کرده است.
ریگستان نیز که قلب تپندهی سمرقند در سدههای میانی بوده است یکی از دیدنیترین بخشهای سمرقند و بلکه یکی از دیدنیترین بخشهای جهان است. این گستره، دربردارندهی سه مدرسهی بزرگ و گسترهی میان آنها است. این مدرسهها به ترتیب مدرسهی«اولوغبیگ»، مدرسهی «شعردار» و مدرسهی «طلاکاری» نام دارند و در میانهی سالهای 1420 تا 1660میلادی ساخته شدهاند. ستارگان طلایی رنگ و گنبد لاجوردی، ورودی بناهای ریگستان را آذین کردهاند. گفته میشود اولوغ بیگ، خودش در این مدرسه به آموزش ستارهشناسی میپرداخته است. او همیشه با شاگردانش بحث و گفتوگو میکرده است. اولوغ بیگ در یکی از نامههای خود مینویسد: «امپراتوریها فرو میپاشند، اما کار دانشمندان همواره جاویدان میماند.»
آرامگاه شاه زنده نیز یکی از نمادهای تاریخ این شهر است که در مرز میان سمرقند اسکندر مقدونی و سمرقند تیمور لنگ، در میان مجموعه بناهای تاریخی قد برافراشته است.
آرامگاههای زنان تیمور، بازار اصلی سمرقند، موزه سمرقند و رصدخانهی اولوغ بیگ نیز از دیگر جاهای دیدنی این شهر تاریخی هستند.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
بر سمرقند اگر بگذری، ای باد سحر
نامهی اهل خراسان به بر خاقان بر
نامهای مطلع آن: رنج تن و آفت جان
نامهای مقطع آن: درد دل و سوز جگر
نامهای بر رقمش آه غریبان پیدا
نامهای در شکنش خون شهیدان مضمر
نقش تقریرش از سینهی مظلومان خشک
سطر عنوانش از دیدهی محرومان، تر ...
این سروده، آغاز قصیدهی انوری است که پس از تازش دشمن به سمرقند سروده شده است. بر این شهر بارها و بارهادر درازنای تاریخ یورش بردهاند و تاریخی جگرسوز دارد.
سمرقند با شمارگانی نزدیک به 412 هزار و 300 تن (بنابر برآورد سال 2005میلادی)، دومین شهر بزرگ #ازبکستان و مرکز استان #سمرقند است. بیشتر ساکنان این شهر پارسیزبان هستند و به پارسی تاجیکی سخن میگویند.
در سال 2001میلادی، یونسکو این شهر باستانی را در سیاههی (:فهرست) میراث فرهنگی جهان گذاشت.
نام سمرقند، تازی شدهی واژهی پهلوی «سمرکند» است و معنی ترکیبی آن «سنگ دژ» است. ریشهی بخش نخست «سمر» از پارسی باستانی «اسمرا» به معنی سنگ یا صخره و بخش دوم «کند» از پارسی باستانی «کنتا»، سغدی «کنت» به معنی دژ یا شهر است. واژهی یونانی آن «مرکنده» است.
سمرقند، که یونانیان آن را «ماراکندا» مینامیدهاند، در زمرهی یکی از کهنترین شهرهای جهان به شمار میآید. این شهر را ایرانیان در پایان سدهی 14 پیش از میلاد در دشت حاصلخیز زرفشان به عنوان شهری کشاورزی پی نهادهاند.
سمرقند، روزگارانی دراز از هنگامهی هخامنشیان بخشی از سرزمین سغد باستان بوده استکه در سال 330 پیش از میلاد بهدست اسکندر مقدونی میافتد. در سدهی ششم میلادی ترکها بر آن چیره شدند. در سدهی هفتم، چینیها و در سال 705میلادی تازیان بر آن دست یافته و تا سدهی نهم در دست خلفای اموی و عباسی بوده است.
در سال 1000میلادی، سمرقند به دست سامانیان افتاد و در 1027میلادی سلجوقیان آن را در دست گرفتند. در روزگار خوارزمشاهیان، پایتخت بود. در 1219میلادی به چنگ چنگیزخان مغول افتاد و ویران شد و در 1383میلادی به دست تیمور لنگ افتاد که سمرقند را پایتخت خود بگذاشت.
این شهر در 1505میلادی بهدست ازبکان(شیبانیان) و سرانجام در 1600میلادی بهدست استراخان و جانشینان او که آنها نیز از نژاد ازبک هستند افتاد و باز به تصرف ایران درآمد. در روزگار قاجار، روسها آن را گرفتند. پس از آن، اگرچه سمرقند در تصرف خانهای بخارا بود ولی بخشی از خاک روسیه به شمار می رفت.
در سالهای 1924میلادی سمرقند و بخارا در پی سیاستهای شوروی پیشین از تاجیکستان جدا شده و به ازبکستان پیوست.
از سازههای دیدنی سمرقند، مسجد بیبی خانم، مدارس ریگستان و آرامگاه شاه زنده است.
مسجد «بیبی خانم» نماد قدرت تیمور لنگ است که به افتخار همسرش بیبی خانم آن را ساخته و نامش را روی آن گذاشته است. گویا مسجد بیبی خانم بزرگترین مسجد آسیای مرکزی است. این مسجد که شاهکاری معماری است و بنایی بسیار بزرگ دارد، بسیار سریع ساخته شده است. بخشهایی از این مسجد در زلزلهی سال 1897میلادی ویران شد اما دولت ازبکستان هماکنون پروژهی بزرگی را برای بازسازی آن آغاز کرده است.
ریگستان نیز که قلب تپندهی سمرقند در سدههای میانی بوده است یکی از دیدنیترین بخشهای سمرقند و بلکه یکی از دیدنیترین بخشهای جهان است. این گستره، دربردارندهی سه مدرسهی بزرگ و گسترهی میان آنها است. این مدرسهها به ترتیب مدرسهی«اولوغبیگ»، مدرسهی «شعردار» و مدرسهی «طلاکاری» نام دارند و در میانهی سالهای 1420 تا 1660میلادی ساخته شدهاند. ستارگان طلایی رنگ و گنبد لاجوردی، ورودی بناهای ریگستان را آذین کردهاند. گفته میشود اولوغ بیگ، خودش در این مدرسه به آموزش ستارهشناسی میپرداخته است. او همیشه با شاگردانش بحث و گفتوگو میکرده است. اولوغ بیگ در یکی از نامههای خود مینویسد: «امپراتوریها فرو میپاشند، اما کار دانشمندان همواره جاویدان میماند.»
آرامگاه شاه زنده نیز یکی از نمادهای تاریخ این شهر است که در مرز میان سمرقند اسکندر مقدونی و سمرقند تیمور لنگ، در میان مجموعه بناهای تاریخی قد برافراشته است.
آرامگاههای زنان تیمور، بازار اصلی سمرقند، موزه سمرقند و رصدخانهی اولوغ بیگ نیز از دیگر جاهای دیدنی این شهر تاریخی هستند.
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
🔥
💎
ImgBB
Iranian-Renaissance hosted at ImgBB
Image Iranian-Renaissance hosted in ImgBB
دیلاق الدوله بشار موش ، بیست و یک سال است که در #جمهوری سوریه آقا بالا سری میکند و بازهم اینبار با نود و اندی درصد آرا به مقام آقابالاسری سوریه گزینش شد ( حتی از صندوق های کذایی شهرهایی که او بیرحمانه به خاک و خون کشید نیز برایش رای درآوردند )
چهره حقیقی جمهوری همینست ...
برای آندسته از غُرُمدَنگ های دست نشانده که پس از گذشت چهل و سه سال از گذشت یک جمهوری تئوکراسی در میهن مان همچنان گمان میکنند که از کنده تکیده و کرم خورده جمهوری برای ایران و ایرانی دودی بلند میشود !
شاهنشاهی را آقا بالاسر میگویند اما حرفی از جمهوری های #سوریه ، #ترکیه ، #روسیه ، #کره_شمالی ، #چین ، باکو ، #قزاقستان ، #ونزوئلا و #ازبکستان و..... نمیزنند تا مبادا دل پادشاهی #انگلیس بلرزد !!!
جمهوری بیشک دست پخت غربیان شیاد برای #الیگارشی مدرن است .
حال تلاش نانجیبان دست نشانده اینبار با فریب #دموکراسی بدنبال #استمرار #جمهوری_تاریکی برای نابودی ایران اند .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#OccupierIRIregimeIsNotLegitimate
🔥
💎
چهره حقیقی جمهوری همینست ...
برای آندسته از غُرُمدَنگ های دست نشانده که پس از گذشت چهل و سه سال از گذشت یک جمهوری تئوکراسی در میهن مان همچنان گمان میکنند که از کنده تکیده و کرم خورده جمهوری برای ایران و ایرانی دودی بلند میشود !
شاهنشاهی را آقا بالاسر میگویند اما حرفی از جمهوری های #سوریه ، #ترکیه ، #روسیه ، #کره_شمالی ، #چین ، باکو ، #قزاقستان ، #ونزوئلا و #ازبکستان و..... نمیزنند تا مبادا دل پادشاهی #انگلیس بلرزد !!!
جمهوری بیشک دست پخت غربیان شیاد برای #الیگارشی مدرن است .
حال تلاش نانجیبان دست نشانده اینبار با فریب #دموکراسی بدنبال #استمرار #جمهوری_تاریکی برای نابودی ایران اند .
دل جهان است ایرانشهر 🔥
پاینده ایران
#جاویدشاه
#رنسانس_ایرانی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#OccupierIRIregimeIsNotLegitimate
🔥
💎
🔸ابوجعفر محمد بن موسای خوارزمی
آموزگار جبر ورياضيات #ايران و #اروپا
(زاده حدود سال ۷۸۰ ترسایی در خوارزم و درگذشته ۸۵۰ ترسایی احتمالا در #عراق)
ریاضیدان، ستارهشناس، فیلسوف، جغرافیدان و تاریخ نگار شهیر #ایرانی در دوره عباسیان است. وی در حدود سال ۷۸۰ ترسایی (پیش از ۱۸۵ تازی ) در خوارزم زاده شد. ابن ندیم و قفطی تبارمندی او را از خوارزم میدانند. شهرت وی معمولاً اشاره به شهر خوارزم دارد که همان خیوه کنونی واقع در جنوب دریاچه آرال مرکزی و بخشی از جمهوری #ازبکستان کنونی است.
آوازه دانشورانه وی در پیوند به کارهایی است که در #ریاضیات، بهویژه در رشته جبر، انجام داده به طوری که هیچیک از ریاضیدانان سدههای میانه مانند وی در اندیشه ریاضی تأثیر نداشتهاند و وی را «پدر جبر» نامیدهاند.
جرج سارتن، تاریخ نگار شهره در دانش، در طبقهبندی سدهای نسک خود مقدمهای بر تاریخ دانش سده نهم هجری قمری را «عصر خوارزمی» مینامد.
خوارزمی ریاضیدان بنام سده میانه است که دستاورد پژوهش های و تألیفات او هنوز مورد استفاده میباشد و نسک جبر و مقابله او را بسیاری از تر زبانان شهره سده کیانه بازگردان کردهاند. بیشترین چیرهدستی وی در حل معادلههای خطی و درجه دوم بودهاست. نسک Algoritmi de numero Indorum که برگردان نسک جمع و تفریق با عددهای هندی او به لاتین است باعث شد تا دستگاه عددی در اروپا از عددنویسی رومی به عددنویسی هندی-عربی دگرگون یابد؛ چیزی که هنوز نیز در اروپا و دیگر نقاط جهان فراگیر است.
واژه جبر را اروپائیان بطور کلی از نسک خوارزمی و اصطلاح امروزی الگوریتم از نام خوارزمی گرفته شده است. به هنگام خلافت مامون، وی عضو دارالحکمه که گرد هم آیی از دانشمندان در بغداد به سرپرستی مامون بود، گردید. خوارزمی کارهای دیوفانت را در رشته جبر دنبال کرد و به بسط آن پرداخت.
همچنین طبری به وی پاژنام «المجوسی» میدهد که نسبت او را به مغان #زرتشتی میرساند و گمان میرود پدران او و حتی خودش، باید تا زمانی بر ائين پاك #زرتشت بوده باشند .
گویند پیش از اینکه محمد بن موسی خوارزمی در دارالحکمه ماندگار شود او را به سرزمین هند فرستادند تا حساب هندی را بیاموزد خوارزمی پس از بازگشت از هند دو اثر «حساب الهند» و دیگری «الجبر و المقابله» را نگاشت. وی برآیندها را که یونانیان و هندیان بدست آورده بودند را آمیخت و بدین ترتیب سبب جابجایی گردآوری از شناسه های جبری حسابی شد که در ریاضیات سده میانه تاثیر ژرفی گذاشت.
خوارزمی در دربار مامون عباسی بسیار مورد توجه قرار داشته، وی بزرگترین ریاضیدان دربار و از منجمین و مشاورین رصدهای بیتالحکمه عباسی به حساب میآمده. گویند مامون بخشهای در پیوند به هند را بدو واگذار کرده بود که این نشان از آشنایی وی به دانش و سرزمینهای هند دارد. وی همچنین مسئول آمایش اطلسی از نقشههای آسمان و زمین بود. شاید وی از شمار کسانی بوده که در اندازهگیری درازای نصف النهار کره زمین در دشت سنجار شرکت داشته است.
محمد بن موسی خوارزمی در سده سوم تازی، دانشی را برای نخستین بار صورتبندی و نبشتهکرد که خود آنرا «الجبر و المقابله» نامید، دانشی که تمام شرایط یک دانشحقیقی را داشت، یعنی همان که اروپاییان از آن به «ساینس» تعبیر میکنند. این ریاضیدان توانست با این دانش تمام معادلات درجه دوم زمان خود را حل و راه را برای حل معادلات درجه بالاتر هموار کند.
یک موضوع تاریخی را امروزه نمیتوان انکار کرد و آن این است که محمد بن موسی خوارزمی، آموزگار راستین ملل اروپایی جدید دردانش جبر بوده است
خوارزمی کارهای دیوفانتوس را در رشته جبر را دنبال کرد و به گردآوری آن پرداخت با توجه به این انوآوری بزرگ ثابت کردند که دانش نژاد و فرهنگ نمیشناسد و محصول ذهن انسانهای اندیشمند است که در این راستا تلاش میکنند.
این دانش از مسیر نسک وی «المختصر فی حساب الجبر و المقابله» در جهان شهرت یافت و ریاضیدانان پس از خود را بشدت در تاثیر قرار داد که در سده ۱۲ ترسایی به لاتین برگردان شد.
آموزگار جبر ورياضيات #ايران و #اروپا
(زاده حدود سال ۷۸۰ ترسایی در خوارزم و درگذشته ۸۵۰ ترسایی احتمالا در #عراق)
ریاضیدان، ستارهشناس، فیلسوف، جغرافیدان و تاریخ نگار شهیر #ایرانی در دوره عباسیان است. وی در حدود سال ۷۸۰ ترسایی (پیش از ۱۸۵ تازی ) در خوارزم زاده شد. ابن ندیم و قفطی تبارمندی او را از خوارزم میدانند. شهرت وی معمولاً اشاره به شهر خوارزم دارد که همان خیوه کنونی واقع در جنوب دریاچه آرال مرکزی و بخشی از جمهوری #ازبکستان کنونی است.
آوازه دانشورانه وی در پیوند به کارهایی است که در #ریاضیات، بهویژه در رشته جبر، انجام داده به طوری که هیچیک از ریاضیدانان سدههای میانه مانند وی در اندیشه ریاضی تأثیر نداشتهاند و وی را «پدر جبر» نامیدهاند.
جرج سارتن، تاریخ نگار شهره در دانش، در طبقهبندی سدهای نسک خود مقدمهای بر تاریخ دانش سده نهم هجری قمری را «عصر خوارزمی» مینامد.
خوارزمی ریاضیدان بنام سده میانه است که دستاورد پژوهش های و تألیفات او هنوز مورد استفاده میباشد و نسک جبر و مقابله او را بسیاری از تر زبانان شهره سده کیانه بازگردان کردهاند. بیشترین چیرهدستی وی در حل معادلههای خطی و درجه دوم بودهاست. نسک Algoritmi de numero Indorum که برگردان نسک جمع و تفریق با عددهای هندی او به لاتین است باعث شد تا دستگاه عددی در اروپا از عددنویسی رومی به عددنویسی هندی-عربی دگرگون یابد؛ چیزی که هنوز نیز در اروپا و دیگر نقاط جهان فراگیر است.
واژه جبر را اروپائیان بطور کلی از نسک خوارزمی و اصطلاح امروزی الگوریتم از نام خوارزمی گرفته شده است. به هنگام خلافت مامون، وی عضو دارالحکمه که گرد هم آیی از دانشمندان در بغداد به سرپرستی مامون بود، گردید. خوارزمی کارهای دیوفانت را در رشته جبر دنبال کرد و به بسط آن پرداخت.
همچنین طبری به وی پاژنام «المجوسی» میدهد که نسبت او را به مغان #زرتشتی میرساند و گمان میرود پدران او و حتی خودش، باید تا زمانی بر ائين پاك #زرتشت بوده باشند .
گویند پیش از اینکه محمد بن موسی خوارزمی در دارالحکمه ماندگار شود او را به سرزمین هند فرستادند تا حساب هندی را بیاموزد خوارزمی پس از بازگشت از هند دو اثر «حساب الهند» و دیگری «الجبر و المقابله» را نگاشت. وی برآیندها را که یونانیان و هندیان بدست آورده بودند را آمیخت و بدین ترتیب سبب جابجایی گردآوری از شناسه های جبری حسابی شد که در ریاضیات سده میانه تاثیر ژرفی گذاشت.
خوارزمی در دربار مامون عباسی بسیار مورد توجه قرار داشته، وی بزرگترین ریاضیدان دربار و از منجمین و مشاورین رصدهای بیتالحکمه عباسی به حساب میآمده. گویند مامون بخشهای در پیوند به هند را بدو واگذار کرده بود که این نشان از آشنایی وی به دانش و سرزمینهای هند دارد. وی همچنین مسئول آمایش اطلسی از نقشههای آسمان و زمین بود. شاید وی از شمار کسانی بوده که در اندازهگیری درازای نصف النهار کره زمین در دشت سنجار شرکت داشته است.
محمد بن موسی خوارزمی در سده سوم تازی، دانشی را برای نخستین بار صورتبندی و نبشتهکرد که خود آنرا «الجبر و المقابله» نامید، دانشی که تمام شرایط یک دانشحقیقی را داشت، یعنی همان که اروپاییان از آن به «ساینس» تعبیر میکنند. این ریاضیدان توانست با این دانش تمام معادلات درجه دوم زمان خود را حل و راه را برای حل معادلات درجه بالاتر هموار کند.
یک موضوع تاریخی را امروزه نمیتوان انکار کرد و آن این است که محمد بن موسی خوارزمی، آموزگار راستین ملل اروپایی جدید دردانش جبر بوده است
خوارزمی کارهای دیوفانتوس را در رشته جبر را دنبال کرد و به گردآوری آن پرداخت با توجه به این انوآوری بزرگ ثابت کردند که دانش نژاد و فرهنگ نمیشناسد و محصول ذهن انسانهای اندیشمند است که در این راستا تلاش میکنند.
این دانش از مسیر نسک وی «المختصر فی حساب الجبر و المقابله» در جهان شهرت یافت و ریاضیدانان پس از خود را بشدت در تاثیر قرار داد که در سده ۱۲ ترسایی به لاتین برگردان شد.