ایران بریفینگ / مدیا
679 subscribers
4.1K photos
6.71K videos
2 files
2.06K links
Download Telegram
چرا عملیات کربلای چهار متوقف نشد ؟
@Irbriefing
#ایران_بریفینگ / با اعلام رمز و فرمان اجرای عملیات و با توجه به ناکامی‌های لشگر ۲۵ کربلا و تیپ ۲۱ امام رضا نهایتاً در حوالی ساعت ۵ صبح قاسم سلیمانی (فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله) و مرتضی قربانی (فرمانده لشگر ۲۵ کربلا) پشت بی‌سیم اعلام می‌کنند که وارد «ام الرصاص» شده‌اند و اگرچه مابقی گردان‌ها به آن‌ها نرسیده‌اند اما اجازه عبور می‌خواهند تا وارد «ام الخصیب» شوند، اما غافل از آنکه تسخیر ام الرصاص فریب آشکار عراقی‌ها بود و آن‌ها ام الرصاص را داده بودند تا حلقه محاصره ایران تکمیل شود.
#غلامعلی_رشید درباره این لحظات عملیات کربلای ۴ می‌گوید: «بنا بود که ما ساعت ۱۰: ۳۰ شب عمل کنیم که ۹: ۳۰ بخشی از غواص‌های ما در مقابل همین جزیره‌ام الرصاص کشف شدند و بعد دیگر تا یگان‌ها درگیر شدند شد ساعت ۱۰:۳۰ الی ۱۱، آقا محسن به من و آقای شمخانی فرمودند که شما بروید یک کم استراحت کنید تا من و آقا رحیم چندساعتی ادامه بدهیم و بعد شما بیایید که ما رفتیم حدود دوساعتی استراحت کردیم از ۱:۳۰ تا ۳:۳۰ استراحت کردیم اما بعد که بیدار شدیم، دیدیم عملیات خوب پیش نمی‌رود و آقا محسن فکر کنم آمد استراحت کند که دید نمی‌شود؛ البته ساعت ۵ صبح آقای #قاسم_سلیمانی و #مرتضی_قربانی پشت بی‌سیم فریاد می‌زدند که وارد ام الرصاص شده و می‌خواهیم عبور کنیم و وارد ام الخصیب شویم، یعنی باروحیه‌ای بسیار قوی دم از پیروزی می‌زدند، ولی سایر واحدها این‌طور نبود. مباحث همین‌طور پیش رفت که ساعت ۷ یا ۸ صبح آقا محسن به این نتیجه رسید که تداوم این عملیات به مصلحت نیست و دستور توقف دادند؛ یکجا من یادم هست که در قرارگاه گفت عملیات در رده بکلی سری لو رفته است. بعد حواشی ظهر بود که به ما گفت بروید امیدیّه و ماجرا را به آقای هاشمی توضیح بدهید و بگویید ما در شلمچه عمل می‌کنیم که این برای خود من خیلی سخت بود. ما رفتیم و آقایان رفیق‌دوست، عراقی و علائی بودند، فکر می‌کنم آقای باقری و آقای سنجقی هم بودند که رفتیم و سوار بالگرد شدیم و رفتیم امیدیه، آنجا وارد یک سالن بزرگ شدیم که آقایان هاشمی و حسن روحانی بودند و یک تعدادی از عزیزان ارتشی هم حضور داشتند که ماجرا را توضیح دادیم و گفتیم که آقا محسن هم گفته ما در شلمچه عمل می‌کنیم، حتی آقای هاشمی فکر کرد همین امشب که گفتیم نه! موقعی که برگشتیم پیش آقا محسن، احساس کرد که با تردید و ابهام [موضع سپاه و وضعیت عملیات ] را مطرح کردیم، لذا خودش فردای آن روز یعنی پنجم دی‌ماه آمد به ما گفت برویم امیدیه و آنجا مفصلاً با آقای هاشمی صحبت کرد و گفت که بهتر است متوقف شویم و بعداً ما در شلمچه عمل خواهیم کرد.»
هاشمی رفسنجانی درباره آن شب سرنوشت‌ساز می‌گوید: «خیلی آماده بودیم. خیلی احتیاط می‌کردیم که لو نرود. من آن شب در بوشهر ماندم و به آنجا نرفتم که حضور من کشف شود و عملیات لو برود. ولی لو رفته بود. ظاهراً آمریکایی‌ها با ماهواره مسئله را فهمیده و به عراقی‌ها گفته بودند. یکی از نقاط حساس حمله ما برای عراقی‌ها شناخته‌شده بود که در شروع حمله آسیب دیدیم من نیمه‌شب فهمیدم که مشکل داریم. معلوم شد که لو رفته و نمی‌توانیم جلو برویم …»
اگرچه طبق همین اظهارات، هاشمی در همان نیمه‌شب اول عملیات متوجه لو رفتن عملیات می‌گردد اما تا فردای آن روز صبر می‌نماید و نهایتاً در ساعت ۹ صبح فردای آغاز عملیات فرمان توقف عملیات کربلای ۴ را صادر می‌نماید!

https://t.me/IBMEDIA/2004
چرا هاشمی رفسنجانی کربلای ۴ را متوقف نکرد؟
@Irbriefing
#ایران_بریفینگ / تصمیم برای یکسره کردن کار جنگ با اجرای یک عملیات بزرگ در سال ۱۳۶۵ از اصلی‌ترین تصمیم دولتمردان ایران در تهران بود اما فرماندهان میدانی در جبهه‌ها و ازجمله #محسن_رضایی فرمانده وقت #سپاه_پاسداران برگزاری این عملیات بزرگ را با توجه به استعداد و توان نظامی سپاه پاسداران «یک رؤیا» می‌دانستند.
#هاشمی_رفسنجانی به‌عنوان فرمانده جنگ از نیمه اول سال ۱۳۶۵ معتقد به انجام یک «عملیات بزرگ» بود تا با رسیدن به دروازه‌های بصره راه را برای ورود به بغداد هموار نماید!
هاشمی رفسنجانی درباره این اعتقادش می‌گوید: «نظر من همین بود. ما فکر می‌کردیم از جاده ساحلی فاو به سمت ام القصر، بندر منحصربه‌فرد عراق برویم تا رابطه آن‌ها را با دریا قطع کنیم. ما در عملیات کربلای ۴، همین هدف را قدری وسیع‌تر دنبال می‌کردیم. عملیات کربلای ۵ نیز به همین شکل بود»
رفسنجانی در حالی نظر خود را در مورد عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ بیان می‌کند که البته منکر مخالفت‌های منطقی افرادی چون محسن رضایی و دیگر فرماندهان شهید سپاه پاسداران نیز نبوده و به آن اشاره نیز می‌کند: «می‌گفتند دیگر نمی‌توانیم در پایین بجنگیم. البته منطقشان هم محکم بود و آدم نمی‌تواند منکر آن شود. ما در چند روز اول عملیات، چون عراقی‌ها غافلگیر شدند، به‌سرعت از استحکامات آن‌ها عبور کردیم و تا خیلی از جاها پیش رفتیم؛ اما وقتی عراقی‌ها متمرکز شدند، می‌بایست وجب‌به‌وجب و نخل به نخل، می‌جنگیدیم و تلفات می‌دادیم. لذا این منطق در آن زمان قابل دفاع بود. البته این کار یک کار دائمی نبود. آن‌ها فکر می‌کردند جبهه جدیدی در آنجا باز می‌شود تا عراقی‌ها مجبور گردند در آنجا متمرکز شوند. به‌هرحال من منطق جنگی سپاه را پذیرفتم چون بالاخره آن‌ها هم ادلّه‌ای داشتند و از یکسری خطرها حرف می‌زدند؛ بنابراین لازم است آن‌ها هم حضورداشته باشند و از کارشان دفاع کنند. چون الآن نیستند]شهید شدند[، ما نمی‌توانیم در مورد آن قضاوت کنیم»
عملیات می‌بایست در ساعت ۲۲:۳۰ سوم دی ماه ۱۳۶۵ آغاز می‌شد به همین خاطر اولین ستون از رزمندگان ایرانی به‌عنوان غواص می‌بایست تا پیش از آغاز عملیات به درون آب‌رفته و به سمت خط دشمن حرکت کنند و در انتظار اعلام رمز عملیات و آغاز آن باشند، در این میان، نیروهای شناسایی و کمین دشمن که از هفته‌ها قبل مطلع از انجام عملیات بوده‌اند با ایجاد یک دیوار مستحکم کاملاً دفاعی در انتظار رزمندگان ایرانی بودند و به‌محض رویت اولین تحرکات از طریق پرتاب منور آغاز عملیات نیروهای ایرانی را متوجه می‌گردند و با تیربار و خمپاره به‌طرف رزمندگان غواص شلیک کردند حالا انجام عملیات پیش از آغاز آن به‌دشواری رسیده بود.
بر اساس مکالمات بی‌سیم فرماندهان لشکر ۲۱ امام رضا و همچنین لشکر ۲۵ کربلا با قرارگاه‌های نجف و قدس و همچنین #قرارگاه_مرکزی_خاتم_الانبیاء که هر دو اعلام می‌کنند انجام و ادامه عملیات میسر نیست و خط اول تهاجم گردان‌های غواص که اصلی‌ترین وظیفه عملیات بر دوش آن‌ها بوده است با مشکل مواجه شده است و عملاً امکان ادامه آن موجود نیست طبیعی است که فرمانده جنگ هاشمی رفسنجانی نمی‌بایست فرمان آغاز عملیات #کربلای_چهار را صادر نماید.
مکالمات شهید محمدحسن طوسی و غلامعلی رشید در حدود نیم ساعت قبل از آغاز عملیات :
شهید محمدحسن طوسی (فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۲۵ کربلا): مسلم مسلم، حبیب!
غلامعلی رشید (جانشین ستاد عملیات جنوب) در قرارگاه خاتم‌الانبیاء: حبیب به گوشم!
مسلم: حبیب جان اینجا یک تیپ زرهی کامل دشمن مستقر است ما موندیم چه‌کار کنیم؟
حبیب: الآن شما کجایید مگه؟ از ام الرصاص رد شدید؟
مسلم: ما هنوز به ام الرصاص نرسیدیم و امکانش هم نیست نزدیک بشیم، آتش خیلی زیاده، اینجا روز شده ما زیر نوریم الآن!
#غلامعلی_رشید که صحبت‌های حساس‌ترین یگان عمل‌کننده برای آغاز عملیات کربلای ۴ را می‌شنود موارد ردوبدل شده بین خود و شهید طوسی را به محسن رضایی در قرارگاه خاتم‌الانبیاء اطلاع می‌دهد و می‌گوید بهتر است عملیات را آغاز نکنیم! چراکه نه‌تنها گردان‌های غواص لشکر ۲۵ کربلا نتوانسته بودند به ام الرصاص برسند بلکه گردان‌های غواص تیپ ۲۱ امام رضا و گردان‌های غواص لشکر ۴۱ ثارالله نیز در وضعیت مشابه ای بودند، محسن رضایی نیز به هاشمی رفسنجانی که برای اولین بار وی جهت انجام عملیات به قرارگاه خاتم‌الانبیاء نیامده بود و در منطقه‌ای در امیدیه مستقرشده بود اطلاع می‌دهد اما به ناگاه پس از هشدارهای شهید طوسی به غلامعلی رشید و همچنین فرمانده لشگر ۴۱ ثارالله، #قاسم_سلیمانی به محسن رضایی در قرارگاه خاتم‌الانبیاء هاشمی رفسنجانی حدود ساعت ۲۲: ۴۵ رمز عملیات کربلای ۴ (یا محمد) را اعلام می‌کند و فرمان آغاز عملیات کربلای ۴ را می‌دهد!

https://t.me/IBMEDIA/2003