ایران بریفینگ / مدیا
679 subscribers
4.1K photos
6.71K videos
2 files
2.06K links
Download Telegram
#ایران_بریفینگ / شاید تا بحال نام خانه هدایت اسلامی (بنگاه خیریهٔ گل یاس) را نشنیده باشید، مرکزی در کرج و زیر نظر #بنیاد_نور ، که به نگهداری بیش از یک هزار دختر (با سن ۷ سال به بالا) در طی چند سال دوران فعالیت خود می‌پرداخت.
با فرار یکی از دختران از این مرکز و مراجعه به مطبوعات گزارش‌هایی در رسانه‌ها در سال ۱۳۷۹ منتشر شد که حاکی از سوء استفاده جنسی از دختران در سنین مختلف، ربودن دختران، بهره‌گیری جنسی رئیس #دادگاه_انقلاب_کرج و برخی دیگر از مقامات بلندپایه از دختران، معتاد کردن و تجارت آنان داشت.
این مرکز زیر نظر بنیاد نور متعلق به #محسن_رفیق_دوست فعالیت می کرد.

فعالیت این مرکز پس از آن فاش شد که والدین یک دختر با ارائه شکایتی اعلام کردند که دختر ۱۷ ساله‌شان پس از ربوده شدن به مرکزی بنام #خانه_هدایت_کرج منتقل شده و مسئولان این مرکز از تحویل دادن دخترشان خودداری می‌کنند.
با تحقیقات پلیس مشخصی شد که ده‌ها دختر دیگر نیز به عناوین مختلف به این مرکز آورده شده‌اند.

رسانه‌ها از دستگیری برخی دیگر از مسولان این مرکز به اتهام ربودن دختران، سوءاستفاده و انتقال آنان به کویت و دبی خبر دادند.

در میان متهمان پرونده؛ دادگاه تنها حجت‌الاسلام هادی منتظری مقدم رئیس دادگاه انقلاب کرج و از مسئولان مرکز را به حدود ده سال حبس و شلاق محکوم کرد و احکام سایر متهمان به جزای نقدی تبدیل شد. اتهامات وی در دادگاه: توقیف و نگهداری دختر ۱۷ ساله‌ای به نام «سمن»، اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی در جهت اداره کردن مؤسسه غیرقانونی «گل یاس» کرج (خانه هدایت)، مشارکت در تحویل ندادن نوزادان بدون سرپرست به خانواده‌هاشان، اخذ رشوه به مبلغ ۵ میلیارد ریال، مشارکت در جلب و توقیف و حبس غیرقانونی چهار فرد و جعل عنوان قاضی ویژه مواد مخدر" اعلام شد.
پس از آزادی وی با قید وثیقه، رسانه‌ها از ناپدید شدن دختری که با مراجعه به مطبوعات وضعیت این مرکز را افشا کرده بود گزارش دادند.
مسایل مربوط به ۱۹ دختر ۷ تا ۲۰ ساله‌ای که در این مرکز نگهداری می‌شدند در دادگاه مسکوت گذاشته شد.
#فساد_سیستماتیک #جنایات_سپاه #قاچاق_دختران_ایرانی #قاچاق_جنسی

@Irbriefing
مروری بر تاریکترین بخش تاریخ انقلاب/ قسمت پنجم:
روح الله خمینی، به دنبال پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ از تبعیدگاه خود در فرانسه به تهران بازگشت. در آن زمان، خمینی فرمانی مبنی بر تاسیس سپاه صادر کرد.
او حالا به دنبال تاسیس سازمان نیرومندی متشکل از کلیه نیروهای نظامی مدافع انقلاب در قالب تشکیلات واحد هوادار نظام بود.
این تشکیلات در نظر خمینی باید با ارتش ایران که در جریان انقلاب موضع بی طرفانه ای داشت برابری کند.
با پیشنهاد #مهدی_بازرگان رئیس دولت موقت، حجت‌الاسلام #حسن_لاهوتی حکمی از آیت الله خمینی برای تأسیس این نیرو دریافت می‌کند و ابراهیم یزدی هم از سوی #دولت_موقت مأمور همکاری با حجت‌الاسلام لاهوتی شد.

#محسن_رفیق_دوست اما، در خاطرات خود روایت دیگری از تشکیل سپاه دارد که براساس آن فکر ایجاد نیرویی غیر از ارتش برای دفاع از انقلاب، اولین بار از سوی #محمد_منتظری مطرح شده است.

Irbr.news
@irbriefing
مروری بر تاریکترین بخش تاریخ انقلاب/ قسمت ششم:
گروه‌های مختلفی با نام سپاه پاسداران تشکیل شده بودند:«یکی زیر نظر #حسن_لاهوتی، دیگری زیر نظر #محمد_منتظری و یکی هم زیر نظر #محسن_رضایی، سازگارا و‌ ابراهیم یزدی هم گروه‌هایی داشتند که آنها نیز نام سپاه پاسداران ملی داشتند.
گروه دیگری هم در ارتباط با آیت الله بهشتی بود،‌ از افرادی که در فلسطین آموزش چریکی دیده بودند و در کنار آنها برخی افسران ارتش مانند یوسف کلاهدوز،موسی نامجو و کتیرایی را نیز برای آموزش نیروها به کار گرفته بودند.
#محسن_رفیق_دوست که آن روزها در سپاه پاسداران زیر نظر لاهوتی فعالیت می‌کرد، در بخشی از خاطرات خود این موضوع را این‌چنین روایت می‌کند:«احساس می‌کردم این سپاهی که در حال شکل‌گیری است، سپاهی نیست که مدنظر امام بود.
از طرف دیگر در ۳ تشکل دیگر هم نیروهایی به صورت مسلح فعالیت می‌کردند که شامل گارد انقلاب تحت نظر ابوشریف، گارد دانشگاه (پاسا) با نظارت شهید محمد منتظری و افراد گروه‌های مسلح مبارز قبل از انقلاب که سازمان مجاهدین شکل داده بود،می‌شدند.
پاییز ۵۸ ابوشریف و محمدمنتظری و محمد بروجردی از سوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را دعوت کردم و در اتاقی که در آنجا جمع شده بودیم را قفل کردم،یک کلت کمری۴۵ داشتم آن را روی میز گذاشتم و گفتم افرادی که از هر۴ گروه موجود می‌شناسم، همه یک هدف را تعقیب می‌کنند که ایجاد نیرویی برای حفاظت از انقلاب است.
شما مبنای قانونی ندارید،حکم ما از سوی امام است که ما را مجاز به فعالیت زیر نظر دولت موقت کرده،انتقاد عمده آنها به سپاه نظارت دولت موقت بر آن بود که گفتم در هر صورت این حکم امام است. گفتم اگر در این جلسه نتوانیم به نتیجه‌ای برسیم، اول شما ۳ نفر را می‌کشم، بعد خودم را و همه را راحت می‌کنم. خوشبختانه در آن جلسه به این نتیجه رسیدند که حرف منطقی است و بهتر است بنشینیم و باهم مذاکره‌ای برای ادغام انجام دهیم. قرار شد از هر کدام از این مراکز ۳ نفر انتخاب شوند. این ۱۲ نفر بنشینند و بحث ادغام را پیگیری کنند.
پس از آن گروه سه نفره‌ای متشکل از محسن رضایی، محسن رفیقدوست و عباس دوزدوزانی در اواخر فروردین ماه سال۵۸ در قم نزد خمینی می‌روند و با توجه به مشکلاتی که سپاه با دولت موقت داشت، استدلال می کنند که سپاه باید زیر نظر شورای انقلاب اداره شود. آیت الله خمینی هم در این دیدار ضمن پذیرش این درخواست، دستور تشکیل یک سازمان منسجم و مکتبی را صادر می‌کند و هاشمی رفسنجانی از طرف شورای انقلاب به عنوان نماینده برای پیگیری کارهای سپاه انتخاب می‌شود.
Irbr.news
@irbriefing
روح الله موسوی خمینی، رهبر انقلاب، به دنبال پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ از تبعیدگاه خود در فرانسه به تهران بازگشت. در همان ابتدایی ترین روزهای ورودش به ایران ، خمینی فرمانی مبنی بر تاسیس سپاه انقلابی صادر کرد.
او به دنبال تاسیس سازمان نیرومندی متشکل از کلیه نیروهای نظامی مدافع انقلاب در قالب تشکیلات واحد هوادار نظام بود.
این تشکیلات در نظر خمینی باید با ارتش ایران که در جریان پیروزی انقلاب موضع بی‌طرفانه‌ای داشت برابری کند.
با پیشنهاد #مهدی_بازرگان رئیس دولت موقت، حجت‌الاسلام #حسن_لاهوتی حکمی از آیت الله خمینی برای تأسیس این نیرو دریافت می‌کند و #ابراهیم_یزدی هم از سوی دولت موقت مأمور همکاری با حجت‌الاسلام لاهوتی شد.

#محسن_رفیق_دوست اما، در خاطرات خود روایت دیگری از تشکیل سپاه دارد که براساس آن فکر ایجاد نیرویی غیر از ارتش برای دفاع از انقلاب، اولین بار از سوی محمد منتظری مطرح شده است.
وی در بخشی از خاطرات خود درباره تشکیل سپاه می‌گوید: اوایل اسفند – احتمالاً ۹ اسفند – آیت‌الله بهشتی که برای دیدار حضرت امام به #مدرسه_علوی آمده بود مرا صدا زد و گفت: «حاج محسن، حضرت امام الان حکم تشکیل سپاه پاسداران را زیر نظر دولت موقت به آقای لاهوتی دادند، بهتر است شما هم در این سپاه باشی.
…بلافاصله به محل جلسه در پادگان عباس‌آباد رفتم. وارد اتاق شدم. دیدم عده‌ای از آقایان از جمله دانش منفرد آشتیانی، غلامعلی افروز، ابراهیم سنجقی، علی‌محمد بشارتی، مرتضی الویری و چند نفر دیگر حضور دارند. آقای تهرانچی و آقای هاشم صباغیان هم از طرف دولت موقت آمده بودند. کاغذی برداشتم و روی آن نوشتم بسم الله الرحمن الرحیم – سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد: ۱- محسن رفیقدوست. بقیه هم‌اسم‌هایشان را نوشتند و سپاه پاسداران تشکیل شد. هفت نفر به‌عنوان شورای فرماندهی انتخاب شدند. آقای دانش آشتیانی شد فرمانده سپاه، آقای غلامعلی افروز مسئول امور پرسنلی، آقای محمدعلی بشارتی مسئول اطلاعات، آقای الویری مسئول روابط عمومی و من هم مسئول تدارکات شدم.»
(کامل این پژوهش را می‌توانید در سایت ما بخوانید)
#ارتش_شاهنشاهی #ارتش_جمهوری_اسلامی
Irbr.news
@irbriefing
گروه‌های مختلفی با نام سپاه پاسداران تشکیل شده بودن:«یکی زیر نظر #حسن_لاهوتی، دیگری زیر نظر #محمد_منتظری و یکی هم زیر نظر #محسن_رضایی .
گروه دیگری هم در ارتباط با آیت الله بهشتی بود،‌ از افرادی که در فلسطین آموزش چریکی دیده بودند تشکیل می‌شد و در کنار آنها برخی افسران ارتش مانند یوسف کلاهدوز،موسی نامجو و کتیرایی را نیز برای آموزش نیروها به کار گرفت.
#محسن_رفیق_دوست که آن روزها در سپاه پاسداران زیر نظر لاهوتی فعالیت می‌کرد، در بخشی از خاطرات خود این موضوع را این‌چنین روایت می‌کند:«احساس می‌کردم این سپاهی که در حال شکل‌گیری است، سپاهی نیست که مدنظر امام بوده است. از طرف دیگر در ۳ تشکل دیگر هم نیروهایی به صورت مسلح فعالیت می‌کردند که شامل گارد انقلاب تحت نظر ابو شریف، گارد دانشگاه (پاسا) با نظارت شهید محمد منتظری و افراد گروه‌های مسلح مبارز قبل از انقلاب که سازمان مجاهدین شکل داده بود، می‌شدند. پاییز ۵۸ ابوشریف و شهید منتظری و شهید محمد بروجردی از سوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را دعوت کردم و در اتاقی که در آنجا جمع شده بودیم را قفل کردم. یک کلت کمری۴۵ داشتم آن را روی میز گذاشتم و گفتم افرادی که از هر۴ گروه موجود می‌شناسم، همه یک هدف را تعقیب می‌کنند که ایجاد نیرویی برای حفاظت از انقلاب است. شما مبنای قانونی ندارید. حکم ما از سوی امام است که ما را مجاز به فعالیت زیر نظر دولت موقت کرده است. انتقاد عمده آنها به سپاه نظارت دولت موقت بر آن بود که گفتم در هر صورت این حکم امام است. گفتم اگر در این جلسه نتوانیم به نتیجه‌ای برسیم، اول شما ۳ نفر را می‌کشم، بعد خودم را و همه را راحت می‌کنم. خوشبختانه در آن جلسه به این نتیجه رسیدند که حرف منطقی است و بهتر است بنشینیم و باهم مذاکره‌ای برای ادغام انجام دهیم. قرار شد از هر کدام از این مراکز ۳ نفر انتخاب شوند. این ۱۲ نفر بنشینند و بحث ادغام را پیگیری کنند.
پس از آن گروه سه نفره‌ای متشکل از محسن رضایی، محسن رفیقدوست و عباس دوزدوزانی در اواخر فروردین ماه سال۵۸ در قم نزد خمینی می‌روند و با توجه به مشکلاتی که سپاه با دولت موقت داشت، استدلال می کنند که سپاه باید زیر نظر شورای انقلاب اداره شود. آیت الله خمینی هم در این دیدار ضمن پذیرش این درخواست، دستور تشکیل یک سازمان منسجم و مکتبی را صادر می‌کند و هاشمی رفسنجانی از طرف شورای انقلاب به عنوان نماینده برای پیگیری کارهای سپاه انتخاب می‌شود.
(کامل این پژوهش را می‌توانید در سایت ما بخوانید)
#ارتش_شاهنشاهی #ارتش_جمهوری_اسلامی

Irbr.news
@irbriefing
#محسن_رضایی، #محسن_رفیق_دوست و #عباس_دوزدوزانی در اواخر فروردین ۵۸ در قم نزد خمینی می‌روند و با توجه به مشکلاتی که سپاه با #دولت_موقت داشت، استدلال می کنند که سپاه باید زیر نظر #شورای_انقلاب اداره شود.
خمینی هم در این دیدار ضمن پذیرش این درخواست، دستور تشکیل یک سازمان منسجم و مکتبی را صادر می‌کند و رفسنجانی از طرف شورای انقلاب به عنوان نماینده برای پیگیری کارهای سپاه انتخاب می‌شود.
در پی این فرمان، شورای انقلاب حکم اعضای «شورای فرماندهی سپاه» را ابلاغ در تاریخ دوم اردیبهشت ۵۸ طی اطلاعیه‌ای شروع به کار سپاه را اعلام می‌کند.
بر این اساس اولین شورای فرماندهی سپاه پاسداران متشکل از #جواد_منصوری به سمت فرمانده و عضو شورای فرماندهی، #عباس_آقا_زمانی (ابوشریف) به سمت مسئول واحد عملیات و عضو شورای فرماندهی، #علی_محمد_بشارتی و بعدها #محسن_رضايی به سمت مسئول اطلاعات و تحقیقات و عضو شورای فرماندهی، سید اسماعیل داودی به سمت مسئول اداری و مالی، محسن رفیقدوست به سمت مسئول تدارکات و #مرتضی_الویری به سمت مسئول روابط عمومی تشکیل می‌شود.
(کامل این پژوهش را می‌توانید در سایت ما بخوانید)

Irbr.news
@irbriefing
پس از استعفای ابوشریف، بنی‌صدر در تاریخ ۲۲ تیر ۵۹ حکم فرماندهی سپاه را برای #مرتضی_رضایی صادر می‌کند. اما مرتضی رضایی حکم صادره از سوی #ابوالحسن_بنی_صدر را فاقد اعتبار دانست و خواستار صدور حکم فرماندهی از سوی آیت الله خمینی شد.
در تاریخ ۲۸ تیرماه ۵۹ این حکم به تأیید خمینی می‌رسد و او در این تایید می‌نویسد: «فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شما مورد تایید است و لازم است با جدیت مواظبت کنید که احکام اسلام در سپاه پاسداران به مورد اجرا گذاشته شود.»

انتخاب #مرتضی_رضایی، در واقع موقت بود چرا که استعفاء و یا برکناری #ابوشریف ناگهانی بود و باید بلافاصله فرماندهی انتخاب می‌شد، پس از آن بود که شورای فرماندهی سپاه به دستور خمینی ، ۳ نفر را برای فرماندهی سپاه انتخاب می‌کند.
این سه نفر عبارت بودند از #محمد_بروجردی ، #یوسف_کلاهدوز و #محسن_رضایی .
#محسن_رفیق_دوست با درخواست شفاهی از بروجردی می‌خواهد که وی از پذیرفتن فرماندهی سپاه صرف نظر کند و او هم قبول می‌کند و شورای فرماندهی سپاه یوسف کلاهدوز را به عنوان فرمانده سپاه انتخاب می‌کند، کلاهدوز با این انتخاب مخالفت می کند .
Irbr.news
@irbriefing
محمد جواد مظفر اخیرا در مناظره با دو فرمانده سپاه پاسداران در مورد چگونگی آغاز جنگ و حوادث دهه ۶۰ فاش ساخت که در سال ۱۳۶۵ جمهوری اسلامی ۲۰ میلیون دلار به مسعود رجوی از طریق رابط‌هایی ناشناس کمک می‌رساند.
#محمد_جواد_مظفر که سمتهایی همچون عضویت در اطلاعات نخست وزیری، مدیرکل مطبوعات و رسانه‌های خارجی دولت میرحسین موسوی و همچنین تجربه حضور در دبیرخانه شورای انقلاب و فعالیت مطبوعاتی و امنیتی در بخش‌های دیگر را در سال‌های آغازین انقلاب داشته است، پس از ۳۷ سال فاش می‌کند و می‌گوید #محسن_رفیق_دوست و #رجایی_خراسانی مجری این تصمیم بودند و همین دو‌نفر توانستند موافقت خمینی را هم جلب کنند
#مجاهدین_خلق تاکنون نسبت به این اظهارات واکنشی نشان نداده‌اند.

🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دیگر عقبه محفل ترور و بسیاری از موتلفه و اصولگرایان ۷۷/۱۰/۲۴ ⁧ #محسن_رفیق_دوست ⁩ و اسدالله بادامچيان را نزد خامنه‌ای می فرستندو با ارائه دلايلی آزادی بی قيد و شرط سعيد امامي را خواستار می‌شوند، آنان حتی همراهی امامی با فرزندش مجتبی و عروسش را در طول چند ماه در انگلستان مثال می آورند و او را «نگاهبان حریم» می‌خوانند و اینکه ماندن وی را در زندان به صلاح ندانسته و احتمال دلسردی عوامل انقلاب از اين بازداشت می‌رود.
‏سعيد امامی و ديگر متهمان حالا لب به سخن گشوده بودند.
‏بادامچيان و رفیقدوست وقتی سکوت رهبر را می‌بينند زحمات و فداکاری‌ها و خدمات سعيد امامی را برای وی بازگو می‌کنند،رفیقدوست بعدها ذکر خاطره کرده که:« آقا گفتند سعيد امامی ديگر تمام شد! برويد خودتان هر کاری به نظرتان می آيد انجام بدهيد»
‏همان روز بادامچيان و رفیقدوست نزد حسين الله‌کرم می‌روند و در آنجا تصميم گرفته می‌شود آخرين تلاش برای بيرون کشاندن سعيد از زندان انجام شود و آن فرافکنی و جريان‌سازی های جعلی بود.
‏پس از بحران سازی های گروه مصطفی نواب همان شب نامه‌ای جعلی از دست‌خط خامنه‌ای جعل می‌شود خطاب به رحيم صفوی با اين مضمون که اين دگرانديشان را از بين ببريد...
‏نامه شبانه در تهران و قم و اصفهان و نجف‌آباد پخش می‌شود.
‏هدف از اين کار منحرف کردن افکار کميته تحقيق ⁧ #قتلهای_زنجیره_ای ⁩ بود چراکه با اطلاعاتی که از داخل زندان توحيد رسیده بود،کاظمی و اسلامی و عاليخانی منکر حضور در قتلها شده‌اند و اعلام کرده‌اند که اطمینان دارند قتل کار سپاه است.
‏با اين نامه انتظار آزادی نمی‌رفت و هدف مشوش کردن اذهان بازجوها انتظار می‌رفت که البته راه به جایی نبرد و متهمان تاب شکنجه‌ها را نیاوردند و لب به سخن گشودند.
‏حالا عقبه محفل ديگر به آزادی متهمان هم فکر نمی‌کردند بلکه صرفاً به خاموش شدن آنها و انحراف در پرونده مي‌انديشيدند.
‏⁧ #سعيد_امامی ⁩ در اعترافاتش در حالی به شاه‌کليد قتلها رسيده بود و از نقش ⁧ #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ⁩ در حذف‌های سياسی و علی الخصوص به قتل رساندن سيد احمد خمينی پرده بر مي‌داشت که نمی‌دانست حکم قتل خودش نيز صادر شده بود….
‏سعيد امامی تبديل شده بود به بمب ساعتی
‏از طريق يکی از زندانبانان به امامی پيام می‌دهند به نحویی خود را از زندان توحيد بيرون بکش!
‏تنها راه خروج از توحيد بيماری است،مسمومیت یا خودکشی…
‏ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing