Forwarded from DW Persian دویچهوله فارسی
⭕️ سرنوشت ناپدیدشدگان حوادث کوی دانشگاه، بحث کاربران در شبکههای اجتماعی
در بیست و دومین سالگرد وقایع کوی دانشگاه مادر سعید زینالی همچنان میپرسد "پسر من کجاست؟" ۲۲ سال از بیخبری از سرنوشت زینالی، دانشجویی که در سال ۱۳۷۸ پس از حمله به کوی دانشگاه تهران در منزلش بازداشت شد، میگذرد. شماری از کاربران در شبکههای اجتماعی نیز خواهان روشن شدن سرنوشت زینالی و همچنین فرشته علیزاده از دانشجویان دانشگاه الزهرا هستند.
#سعید_زینالی_کجاست
#فرشته_علیزاده_کجاست
@dw_farsi
در بیست و دومین سالگرد وقایع کوی دانشگاه مادر سعید زینالی همچنان میپرسد "پسر من کجاست؟" ۲۲ سال از بیخبری از سرنوشت زینالی، دانشجویی که در سال ۱۳۷۸ پس از حمله به کوی دانشگاه تهران در منزلش بازداشت شد، میگذرد. شماری از کاربران در شبکههای اجتماعی نیز خواهان روشن شدن سرنوشت زینالی و همچنین فرشته علیزاده از دانشجویان دانشگاه الزهرا هستند.
#سعید_زینالی_کجاست
#فرشته_علیزاده_کجاست
@dw_farsi
Forwarded from آموزشکده توانا
«چهارده سال گذشت ! … تابستان هشتاد و هشت و آن ماهِ تیر
چهارده سال گذشت ! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر، روزهای بلندش کوتاه می شد در امتداد شکنجه تن هامان . زیر آن آفتاب سوزان، پای برهنه بر سطحِ سیاه داغ ، چهار دست و پا بر آسفالتی که گداخته بود ، میرفتیم .. میرفتیم.. در میان حصارهای بلند کهریزک دیگر تابی نمانده بود، صدای شکستن استخوان یاران به گوش میرسید ، هوشی نمانده بود در زیر تابشی که ما را بیتاب کرده بود.انگار زمان ایستاده بود، خورشید مرده بود ! روز شب می شد و شب آنقدر بلند ، که روشنیهای تیر، تار میشد. هر ماه تیری که می.رسد، شب نالههای امیر برایم زنده می شود که از مادرش چشم هایش را میخواست، تصویر لبهای خشک و تشنهاش وقتی که ناباورانه با ما وداع کرد، هر تیر که میرسد، تنم دوباره از تب آن کابوس تیره میسوزد.. تو یادت هست محسن ! لباست را درآوردی و مرا با آن باد می زدی ! محسن ؛ هنوز تنم میسوزد ، هنوز ! زخمهایت بزرگ و بزرگ تر می شد و تو ایستادهتر ، حیرانم از آن همه ایستادگی ! چه سربلند زندگان را ترک گفتی! محسن ؛ میتوانستی بگویی فرزند چه کسی هستی و آزاد شوی، ولی هیچ وقت این مهم را عنوان نکردی تا نشان دهد بزرگی آدمی را ، تا نشان دهی که اعتقاد داشتن به چیزی حد و مرز نمیشناسد.
من ماه تیر را دوست ندارم، آخر یاد دستهای بستهی محمد میافتم، از آنجا که میآمدیم، در اوین، از ما جدا شد. ما در اوین بودیم و او در بیمارستانی، با دستهای زنجیر شده بر تخت، در آنجا کهریزک را می گویم او مدام نگران بود و بیقرار ، انگار چند روزی به آزمون کنکورش نمانده بود. بعداً خبر قبولیش را شنیدم نه، به کنکور نرسید، شنیدم در آزمون دیگری پذیرفته شد.
از تمام آن روزهای سرد و سیاه ، از آن روزی که دوباره در روزنگارمان ، یادآور تلخی و سیاهی شد ... از آن هجده ِ تیر ده سال گذشته بود و هنوز چیزی تمام نشده بود که دوباره روز بد دیگری آغاز شد ، هجده ِ تیری دیگر خون های ریخته و پایمال شده ی هجده تیر ۷۸ و مادری که از آن سال تا به امروز سعیدش ( #سعید_زینالی ) را جستجو میکند هنوز ! و دوباره هجده تیری دیگر و زخمهای من همه از این روز است از این روز ! هر ماه تیری که از راه می رسد ، دوباره باز تنم می لرزد از یادِ آن همه ، از دیدن زخمهای مانده بر تنم ۱۴ سال گذشت ! و هنوز مانده بر تنم ، مانده بر دلم، زخمهای آن ماه تیرگی.»
از اینستاگرام مسعود علیزاده، از جان به در بردگان بازداشتگاه کهریزک و شاهد جنایت
masoudalizadeh___
#فاجعه_کهریزک #جنایت_کهریزک #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چهارده سال گذشت ! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر، روزهای بلندش کوتاه می شد در امتداد شکنجه تن هامان . زیر آن آفتاب سوزان، پای برهنه بر سطحِ سیاه داغ ، چهار دست و پا بر آسفالتی که گداخته بود ، میرفتیم .. میرفتیم.. در میان حصارهای بلند کهریزک دیگر تابی نمانده بود، صدای شکستن استخوان یاران به گوش میرسید ، هوشی نمانده بود در زیر تابشی که ما را بیتاب کرده بود.انگار زمان ایستاده بود، خورشید مرده بود ! روز شب می شد و شب آنقدر بلند ، که روشنیهای تیر، تار میشد. هر ماه تیری که می.رسد، شب نالههای امیر برایم زنده می شود که از مادرش چشم هایش را میخواست، تصویر لبهای خشک و تشنهاش وقتی که ناباورانه با ما وداع کرد، هر تیر که میرسد، تنم دوباره از تب آن کابوس تیره میسوزد.. تو یادت هست محسن ! لباست را درآوردی و مرا با آن باد می زدی ! محسن ؛ هنوز تنم میسوزد ، هنوز ! زخمهایت بزرگ و بزرگ تر می شد و تو ایستادهتر ، حیرانم از آن همه ایستادگی ! چه سربلند زندگان را ترک گفتی! محسن ؛ میتوانستی بگویی فرزند چه کسی هستی و آزاد شوی، ولی هیچ وقت این مهم را عنوان نکردی تا نشان دهد بزرگی آدمی را ، تا نشان دهی که اعتقاد داشتن به چیزی حد و مرز نمیشناسد.
من ماه تیر را دوست ندارم، آخر یاد دستهای بستهی محمد میافتم، از آنجا که میآمدیم، در اوین، از ما جدا شد. ما در اوین بودیم و او در بیمارستانی، با دستهای زنجیر شده بر تخت، در آنجا کهریزک را می گویم او مدام نگران بود و بیقرار ، انگار چند روزی به آزمون کنکورش نمانده بود. بعداً خبر قبولیش را شنیدم نه، به کنکور نرسید، شنیدم در آزمون دیگری پذیرفته شد.
از تمام آن روزهای سرد و سیاه ، از آن روزی که دوباره در روزنگارمان ، یادآور تلخی و سیاهی شد ... از آن هجده ِ تیر ده سال گذشته بود و هنوز چیزی تمام نشده بود که دوباره روز بد دیگری آغاز شد ، هجده ِ تیری دیگر خون های ریخته و پایمال شده ی هجده تیر ۷۸ و مادری که از آن سال تا به امروز سعیدش ( #سعید_زینالی ) را جستجو میکند هنوز ! و دوباره هجده تیری دیگر و زخمهای من همه از این روز است از این روز ! هر ماه تیری که از راه می رسد ، دوباره باز تنم می لرزد از یادِ آن همه ، از دیدن زخمهای مانده بر تنم ۱۴ سال گذشت ! و هنوز مانده بر تنم ، مانده بر دلم، زخمهای آن ماه تیرگی.»
از اینستاگرام مسعود علیزاده، از جان به در بردگان بازداشتگاه کهریزک و شاهد جنایت
masoudalizadeh___
#فاجعه_کهریزک #جنایت_کهریزک #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
«چهارده سال گذشت ! … تابستان هشتاد و هشت و آن ماهِ تیر
چهارده سال گذشت! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر، روزهای بلندش کوتاه می شد در امتداد شکنجه تن هامان . زیر آن آفتاب سوزان، پای برهنه بر سطحِ سیاه داغ، چهار دست و پا بر آسفالتی که گداخته بود ، میرفتیم .. میرفتیم.. در میان حصارهای بلند کهریزک دیگر تابی نمانده بود،…
Forwarded from آموزشکده توانا
مادر همچنان چشمانتظار است
سعید زینالی در جریان اعتراضهای دانشجویی ۱۸ تیر ۱۳۷۸، بازداشت و یا به عبارتی ناپدیدسازی قهری شد، از آن زمان کنون هیچ گونه خبری از او نیست. نهادهای مربوطه نیز مسئولیت ناپدیدشدن او پس از بازداشتش توسط نیروهای امنیتی را به عهده نمیگیرند.
کارتونیست اسد بیناخواهی
منتشرشده در دادبان
@daadbaan2021
- سعید زینالی همچون بسیاری دیگر از مفقودین، طبق تعاریف ناپدید شده قهری محسوب میشود.
پدیده ناپدیدشدگان قهری، یک رفتار سیاسی است که دولتها علیه شهروندان خود اجرا میکنند. این بحران خود فرد و خانوادهاش را تحتالشعاع قرار میدهد.
باید تا جای ممکن برای ناپدیدشدگان قهری دادخواهی کرد.
قربانیان ناپدیدسازی قهری افرادی هستند که انگار در چشمبههمزدنی، از کره زمین محو شدهاند. در چنین مواردی، مسئولان حکومتی (یا افرادی که با رضایت دولت عمل میکنند) فرد مورد نظر را از خیابان یا محل زندگیاش میربایند و بعد این اقدام را انکار میکنند یا از دادن اطلاعات درباره سرنوشت و محل نگهداری آن فرد امتناع میورزند
#سعید_زینالی #کوی_دانشگاه #کارتون #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سعید زینالی در جریان اعتراضهای دانشجویی ۱۸ تیر ۱۳۷۸، بازداشت و یا به عبارتی ناپدیدسازی قهری شد، از آن زمان کنون هیچ گونه خبری از او نیست. نهادهای مربوطه نیز مسئولیت ناپدیدشدن او پس از بازداشتش توسط نیروهای امنیتی را به عهده نمیگیرند.
کارتونیست اسد بیناخواهی
منتشرشده در دادبان
@daadbaan2021
- سعید زینالی همچون بسیاری دیگر از مفقودین، طبق تعاریف ناپدید شده قهری محسوب میشود.
پدیده ناپدیدشدگان قهری، یک رفتار سیاسی است که دولتها علیه شهروندان خود اجرا میکنند. این بحران خود فرد و خانوادهاش را تحتالشعاع قرار میدهد.
باید تا جای ممکن برای ناپدیدشدگان قهری دادخواهی کرد.
قربانیان ناپدیدسازی قهری افرادی هستند که انگار در چشمبههمزدنی، از کره زمین محو شدهاند. در چنین مواردی، مسئولان حکومتی (یا افرادی که با رضایت دولت عمل میکنند) فرد مورد نظر را از خیابان یا محل زندگیاش میربایند و بعد این اقدام را انکار میکنند یا از دادن اطلاعات درباره سرنوشت و محل نگهداری آن فرد امتناع میورزند
#سعید_زینالی #کوی_دانشگاه #کارتون #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech