[هشدار نامه]
471 subscribers
30.5K photos
23.3K videos
186 files
4.26K links
+مبادا که ترس از مردم، شما را از گفتن حقیقت باز دارد!
.

#حضرت_محمد(ص)

#شاهنشاه_رضاشاه_پهلوی:
@OfficialRezaPahlavi

کانال مرجع :
@Rastakhiz_Simorgh1339

کانالهای مرتبط:
@rakib_nameh
@rakik_nameh
🆔 @neshat_shirin

#با_ما_همراه_باشید
🌞
Download Telegram
🌞رکیک نامه:


@rakik_nameh


☀️ #زندگینامه ی #کورش بزرگ(بخش #هفتم ):



رویدادنامه های #نبونید در سال ۵۴۹پ.م کورش را پادشاه #انشان و در سال ۵۴۶پ.م شاه# پارس مینامند(در این سال،پادشاهی پارس از #آرشام ،نوه ی #هخامنش و نیای #داریوش یکم، به کورش داده شد) اما در نوشته ها چیزی پیرامون دگرگونی فرنام(لقب)کورش به شاه #ماد به چشم نمیخورد.

چنین آشکار میشود که این به دست گیری چنان با خواست مادها گره خورده بود و آرام و بدون درگیری رخ داد که تاریخ نگاران آن را نه نابودی یک دودمان پادشاهی،که رسیدن تاج شاهی از پدربزرگ به نوه اش میدانند.پس از تاج‌گذاری کورش،همه ی سرزمین‌هایی که هم‌پیمان یا به‌فرمان شاه ماد بودند،فرمانبردار او شدند.مگر دو سرزمین #بابل و #لیدی که این رخداد را بهانه ای برای بیرون آمدن از پیمان با ماد و گسترش مرزهای خود دانستند.فرمانروایان هر یک از این کشور میخواستند با تازش بر ماد و پارس،یگانه شاه همه ی سرزمین ها گردند.



@rakik_nameh
🌞
🌞رکیک نامه:


@rakik_nameh



☀️ #زندگینامه ی #کورش بزرگ(بخش #هشتم ):



کورش با #نبونید پیمان دوستانه بست و دل‌استوار گشت که #بابل به مرزهای او نخواهد تاخت.اکنون تنها نگرانی او #لیدی بود.پس از مرگ #آلیاتس ،پادشاه لیدی، #کرزوس به تخت نشست.


او در اندیشه‌ی گسترش سرزمینش بود پس نخست #میلت و شماری از جزیره‌های یونانی‌نشین #ایونی را به دست گرفت و در گذر ده سال،مزرهای لیدی را تا ساحل چپ رود #هالیس گسترش داد.پس از آن که کورش بر تخت نشست،کرزوس پیمان خود با #ماد را شکست و از شاهنشاه #ایران فرمان نبرد.
لیدی پادشاهی توانمندی بود،سواره سپاهی کار آزموده و هم‌پیمانان توانمندی چون بابل و #مصر داشت همچنین میتوانست از سربازان مزدور #یونانی بهره ببرد.

پس پیشدستی کرده و بر آن شد تا پیش از تازش کورش به لیدی،بر #کاپادوکیه دست یابد.کرزوس با اسپارتیان هم‌پیمان شد و یکی از پیشکاران خود با پولی گزاف را به جزایر یونانی‌نشین آسیای‌کوچک فرستاد تا سپاهی از مزدوران فراهم آورد اما پیشکار به #پارس گریخت و نزد کورش رفت تا او را از نقشه‌ی کرزوس و پیمان لیدی با #آتن و #اسپارت آگاه کند.در سال ۵۴۶ پ.م کورش لشکرکشی خود به سوی لیدی را آغاز کرد؛پیش از آنکه اسپارت بتواند به کمک لیدی بشتابد.


#باستان_شناسان گذر کورش از راه‌های دشوار ‌رو آسیای کوچک برای رسیدن به لیدی را نشانگر آگاهی‌های #گیتاشناسی و هوشمندی سپاهی او میدانند.سپاهیان پس از گذر از رودخانه ی# دجله از نزدیکی #نینوا گذشتند و به #کاپادوکیه درون شدند‌.در این هنگام کورش به کروزس پیام فرستاد که اگر با راستی و پاکدلی فرمان #پارسیان را گردن نهد و پیمان خود با شاه ماد را نگاه دارد،زندگی او و پادشاهی لیدی را همچون گذشته به او ارزانی خواهد داشت.اما کرزوس پیشنهاد کورش را نپذیرفت و نبرد آغاز شد.


@rakik_nameh
🌞
🌞رکیک نامه:


@rakik_nameh


☀️ #زندگینامه ی #کورش بزرگ(بخش #نهم ):


در نبردی که درگرفت،نخست پیروزی از آن #کرزوس بود.در پی این پیشروی، دو هماورد سه ماه از نبرد دست کشیدند.با پایان یافتن این زمان در جایگاه #پتریوم پایتخت #هیتی ها نبردی سخت درگرفت که به پیروزی یا شکست هیچ‌یک از سپاهان نینجامید.

کرزوس شبانه راه #سارد در پیش گرفت و برای کند کردن و دشوار ساختن پیشروی کورش،آبادی های میان راه را ویران ساخت.در این میان اندیشه اش این بود که #بابل ،به شوند پیمانی که پنهانی با کرزوس بسته است،راه را بر سپاه پارسی سد میکند اما #نابونید یگانگی با کورش را سودمندتر دانست و پادشاه #پارس بدون نگرانی از سوی بابلی‌ها به سوی سارد،پایتخت #لیدی ،پیش رفت.

زمستان فرارسیده بود و کرزوس بدین پندار که زمستان سخت و کوه‌های پوشیده از برف سد پیشروی کورش و سپاهش خواهد بود،بیشترین بخش نیروهای خود را پراکنده کرد و فرمان داد هم‌پیمانان او در بهار سال سپسین برای رویارویی با پارسیان آماده باشند اما هنگامی که از نزدیک شدن کورش و سپاهیانش آگاهی یافت،دچار شگفتی بسیار شد و فرمان داد تا سواره‌سپاه لیدی برای رویارویی با دشمن رهسپار دشت #هرموس گردد


@rakik_nameh
🌞
🌞رکیک نامه:


@rakik_nameh


☀️ #زندگینامه ی #کورش بزرگ(بخش #دهم ):



#کرزوس دو پسر داشت که یکی لال‌و کر بود و دیگری در همان زمان به دست پیروانش کشته شده بود.کرزوس کسانی را سوی پیشگویان فرستاد و از آنان درباره ی# تازش به #ایران پرسید.



کرزوس پاسخ پیشگوی نیایشگاه #دلف را پسندید و دیدگاه او را درست و راستین پنداشت.کرزوس فرمان داد سه‌هزار حیوان را قربانی کنند.افزون بر آن شمار بسیاری ظرف های زرین و سیمین،پوشش‌های گرانبها و گوهرهای فراوان برای #نیایشگاه دلف فرستاد.و بر آن شد تا دیدگاه خود را به کار بندد و به ایران بتازد.در آن روزگار هیچ‌یک از مردمان #آسیا جنگجوتر و دلیرتر از #لیدی‌ ها نبودند.دو سپاه در جلو دشت #سارد با یکدیگر روبه‌رو شدند.

آنجا صحرای پهناور و بی‌درختی بود که رودهای فروان داشت و به #هرموس میریخت.کورش برای رویارویی با سواره سپاه دشمن،نقشه ای را که #هارپاگ به او پیشنهاد داده‌بود پذیرفت و به کار بست.پس فرمان داد بار همه‌ی شترها را پیاده و آن‌ها را برای سواری آماده کردند.آنگاه به گروهی از سواران دستور داد بر آن‌ها نشسته و در برابر سپاه جای‌گیرند.

پس از شترسواران،پیاده‌سپاه و پس از آنان سواره‌ها جای داشتند.از آنجا که اسب از بوی شتر می‌هراسد و نمیتواند دیدار اندام و بوی آن را تاب بیاورد،کورش امیدوار بود با این اندیشه بتواند سواره‌سپاه کرزوس را ناکارآمد کند چراکه تنها برتری کرزوس اسب‌های او بود.جنگ درگرفت و نقشه ی کورش کارگر افتاد پس لیدیایی‌ها به ناچار پیاده به نبرد پرداختند.جنگ به درازا کشید و بسیاری از هردو سپاه کشته شدند.پس از آن لیدیایی‌ها پا به فرار گذاشتند. #ایرانیان انان را دنبال کرد و تا پشت دروازه های سارد پیش رفتند.



@rakik_nameh
🌞
🌞رکیک نامه:


@rakik_nameh


☀️#زندگینامه ی #کورش بزرگ(بخش #دوازدهم ):



#هیرود نامی،از شهروندان #سارد ،کوشید تا به هرگونه میتواند خود را به بالای دیوار برساند.


او توانست نقطه ای را بیابد که به شوند شیب تند کوه در آنجا دیواری نکشیده و سنگری نساخته بودند.هیرود و چندتن از #ایرانیان از این شیب گذشتند و دروازه های شهر را به روی سپاهیان کورش گشودند.مردم و سپاهیان #لیدی نیز بدون مقاومت فرمانبرداری کورش بزرگ را پذیرفتند.اینگونه بود که در سال ۵۴۶پ.م سارد نیز با کمترین خونریزی به دست ایرانیان افتاد و #کرزوس نیز اسیر گردید.با به دست‌گیری سارد،سراسر لیدی فرمانبردار شد و روزگار امپراتوری آن به پایان رسید.

پس از به دست‌گیری سارد، #شاهنشاه_کورش با فرمانی ،آنگونه که منش او بود،سربازان را از چپاول،ویران ساختن شهر و تجاوز به خانه و کاشانه‌ی مردمان باز داشت و برای کسانی که از فرمانش سرپیچی کنند پادافره سختی درنگریست.
ماجرای گیرا و دلچسب برخورد کرزوس با کورش در نوشتارهای بسیاری از تاریخ‌نویسان کهن مانند: #خانتوس ، #بطلیموس ، #دیودور ، #گزنفون ، #هردوت ، #هفس‌تیون و... آمده است.


@rakik_nameh
🌞
🌞رکیک نامه:


@rakik_nameh


☀️#زندگینامه ی #کورش بزرگ(بخش #سیزدهم ):


#کرزوس را با ریش و سبیل تراشیده به تالاری آوردند که کورش در آن نشسته بود.کرزوس به زبان #بابلی گفت: درود بر تو ای توانمند، تو پیروز شدی و من شکست خوردم و به همین روی تو را توان‌دار(صاحب‌اختیار) بر خود می دانم.
کورش درودش را پاسخ گفت و فرمان نشستن داد سپس گفت : ای کرزوس اندرزی به من بده.

پادشاه شکست‌خورده #لیدی گفت: چند گاه پیشتر از این ، هنگامی که #سولون زنده بود، از او درخواست کردم که اندرزی به من بدهد که در زندگی به کارم بیاید و او در پاسخم گفت که سرنوشت آدمی این است که همواره بدبخت باشد و نیک بختی چیزی نیست مگر رهایی میان دو بدبختی.امروز من میدانم که او درست می گفت، چون تا دیروز پادشاه بودم و کارگران بسیار داشتم و امروز، مردی هستم اسیر و نمی دانم خوراکم چه خواهد بود و شب کجا خواهم خوابید.

کورش گفت: تو امروز هم مانند دیروز خواهی خورد و امشب نیز مانند دیشب خواهی‌خوابید و همسران و کارگرانت با تو خواهند بود.من تو را آزاد می گذارم و تنها دو چیز از تو میخواهم.نخست این که بخشی از زر و گوهر خود را به من بدهی که میان سرداران و سربازانم بخش‌شود، من فرمان‌دادم که از تاراج این شهر خودداری کنند،کسی را نکشند و اسیر نسازند.

به شوند زیاده‌خواهی و اندیشه‌ی تو برای تازش بر سرزمین ما،سربازان من دیرگاهی است که دور از خانه‌شان جنگیده اند و اگر چنین نکنم در آینده سر از فرمان می پیچند.
کرزوس گفت: من هر اندازه از گنجم را که بخواهی به تو می دهم.
کورش گفت: دومین چیزی که من از تو می خواهم این است که دست‌به‌کار گردآوری سپاه نشوی و جنگ ننمایی.
کرزوس گفت: من تا روزی که زنده هستم با تو و دوستانت جنگ نخواهم کرد.



@rakik_nameh
🌞
🌞رکیک نامه:


@rakik_nameh


☀️#زندگینامه ی #کورش بزرگ(بخش #چهاردهم ):


کورش پس از به دست‌گیری #لیدی بر‌آن شد تا شهرهای یونانی نشین #آسیای کوچک را نیز برجای نشاند تا دیگر بار با دشمنان #ایران هم‌پیمان نشوند.او برای این کار شایسته ترین سردارانش را فرستاد و خود به ایران بازگشت.پس از بازگشت شاهنشاه،مردم لیدی بر #تابالوس ،فرماندار #سارد ، شوریدند و او را در دژی زندانی ساختند.

برانگیزاننده ی شورش سرداری ایرانی به نام #پاکتیاس بود که از سوی کورش برای نگهبانی از مردم سارد و جلوگیری از چپاول آنان گمارده شده بود.اما پس از چندی آزمند شد و از فرمان کورش سرپیچید.این شورش با کمک یکی از سرداران #ماد به نام #مازارس پایان یافت اما پاکتیاس دشمنیار(خائن) به #یونان گریخت و همین فرار او شوندی شد تا کورش برای تازش به آسیای کوچک دل‌استوار گردد

در پی کاردانی و کوشش سپاهیان ماد و #پارس ،شهرهای آسیای کوچک یکی پس از دیگری گشوده شد.
یونانی‌های #ایونی که از یاری #کرزوس سرپیچیده بودند،کورش را نیز پشتیبانی نکردند چراکه #اسپارت به آن‌ها وعده‌ی کمک و یاری داده بود.
هنگامی که سپاه کورش سرگرم به دست‌گیری شهرهای آسیای کوچک بودند،اسپارت نیز پیمان خود را شکست و ایونی‌ها را تنها گذاشت.

#لاسدمون ،فرماندار اسپارت، نامه‌ای به کورش نوشت که اگر فرمانبردار کردن شهرهای آسیای کوچک را پی‌گیرد،اسپارت و یونان به‌سختی در برابر او ایستادگی خواهند کرد.
پس از آنکه فرستاده‌ی اسپارت نامه را خواند،کورش چنین پاسخ داد:"از پیامی که آوردید سپاسگزارم.پیشنهاد میکنم که پرگویی و یاوه‌سرایی در کار دیگران را برای روزی نگاه دارید که ناگزیر خواهید بود بدبختی‌ها و درماندگی‌های خود را بازگو کنید."


@rakik_nameh
🌞
Forwarded from نهضت جنگل
☑️ #زندگینامه ی #کورش بزرگ(بخش #هفتم ):

رویدادنامه های #نبونید در سال ۵۴۹پ.م کورش را پادشاه #انشان و در سال ۵۴۶پ.م شاه# پارس مینامند(در این سال،پادشاهی پارس از #آرشام ،نوه ی #هخامنش و نیای #داریوش یکم، به کورش داده شد) اما در نوشته ها چیزی پیرامون دگرگونی فرنام(لقب)کورش به شاه #ماد به چشم نمیخورد.

چنین آشکار میشود که این به دست گیری چنان با خواست مادها گره خورده بود و آرام و بدون درگیری رخ داد که تاریخ نگاران آن را نه نابودی یک دودمان پادشاهی،که رسیدن تاج شاهی از پدربزرگ به نوه اش میدانند.پس از تاج‌گذاری کورش،همه ی سرزمین‌هایی که هم‌پیمان یا به‌فرمان شاه ماد بودند،فرمانبردار او شدند.مگر دو سرزمین #بابل و #لیدی که این رخداد را بهانه ای برای بیرون آمدن از پیمان با ماد و گسترش مرزهای خود دانستند.فرمانروایان هر یک از این کشور میخواستند با تازش بر ماد و پارس،یگانه شاه همه ی سرزمین ها گردند.


🎋 #این_داستان_ادامه_دارد...




https://t.me/Nehzate_Jangal/765

🆔 @Nehzate_Jangal
Forwarded from نهضت جنگل
☑️#زندگینامه ی #کورش بزرگ(بخش #سیزدهم ):


#کرزوس را با ریش و سبیل تراشیده به تالاری آوردند که کورش در آن نشسته بود.کرزوس به زبان #بابلی گفت: درود بر تو ای توانمند، تو پیروز شدی و من شکست خوردم و به همین روی تو را توان‌دار(صاحب‌اختیار) بر خود می دانم.
کورش درودش را پاسخ گفت و فرمان نشستن داد سپس گفت : ای کرزوس اندرزی به من بده.

پادشاه شکست‌خورده #لیدی گفت: چند گاه پیشتر از این ، هنگامی که #سولون زنده بود، از او درخواست کردم که اندرزی به من بدهد که در زندگی به کارم بیاید و او در پاسخم گفت که سرنوشت آدمی این است که همواره بدبخت باشد و نیک بختی چیزی نیست مگر رهایی میان دو بدبختی.امروز من میدانم که او درست می گفت، چون تا دیروز پادشاه بودم و کارگران بسیار داشتم و امروز، مردی هستم اسیر و نمی دانم خوراکم چه خواهد بود و شب کجا خواهم خوابید.

کورش گفت: تو امروز هم مانند دیروز خواهی خورد و امشب نیز مانند دیشب خواهی‌خوابید و همسران و کارگرانت با تو خواهند بود.من تو را آزاد می گذارم و تنها دو چیز از تو میخواهم.نخست این که بخشی از زر و گوهر خود را به من بدهی که میان سرداران و سربازانم بخش‌شود، من فرمان‌دادم که از تاراج این شهر خودداری کنند،کسی را نکشند و اسیر نسازند.

به شوند زیاده‌خواهی و اندیشه‌ی تو برای تازش بر سرزمین ما،سربازان من دیرگاهی است که دور از خانه‌شان جنگیده اند و اگر چنین نکنم در آینده سر از فرمان می پیچند.
کرزوس گفت: من هر اندازه از گنجم را که بخواهی به تو می دهم.
کورش گفت: دومین چیزی که من از تو می خواهم این است که دست‌به‌کار گردآوری سپاه نشوی و جنگ ننمایی.
کرزوس گفت: من تا روزی که زنده هستم با تو و دوستانت جنگ نخواهم کرد.

🎋🎋🎋

#این_داستان_ادامه_دارد



🆔 @Nehzate_Jangal