🔴روایت مرکز پژوهشهای مجلس از ۳۰ سال فساد در ایران
🔻 #بخش_دوم
🔸جدول پائین میگوید ۶۵۰ گزاره مربوط به محور «عوامل شکلگیری فساد»، ۲۵۰ گزاره مربوط به «آثار و پیامدهای فساد» و ۷۵۰ گزار هم مربوط به «پیشگیری از فساد» بودهاند.
🔸بررسی این ۳۰۵ مقاله مشخص کرده که ۶۸ مورد آنها، یعنی ۲۲.۳ درصد در شاخه علوم سیاسی و ۶۶ مورد، یعنی ۲۱.۶ درصد در شاخه اقتصاد منتشر شدهاند.
🔸تراکم بالای مقالات منتشر شده در دو شاخه سیاسی و اقتصادی در واقع معرف اهمیت آنها در شکلگیری فساد در جامعه ایران است.
🔸یکی دیگر از دادههای مهم استخراج شده از ۳۰۵ مقاله مورد مطالعه، استحصال هزار و ۶۰۰ گزاره است که در سه زیرشاخه چنین تقسیمبندی شدهاند:
🔸۱- عوامل شکلگیری فساد
از مجموع ۶۵۰ گزاره این محور، ۵۴ گویه استخراج شده است که مهمترین آنها، یعنی گویههای علل و عوامل سیاسی، حقوقی، اقتصادی و فرهنگی دارای بیشترین گزارههای علمی هستند.
🔸۱-۱- علل و عوامل سیاسی: این گویه در واقع زمینههای شکلگیری فساد در ایران از نظر سیاسی را مورد بحث و بررسی قرار داده است و مهمترین عوامل وقوع فساد در کشور طی ۳۰ سال گذشته را چنین بر میشمارد:
- ساختار قدرت و انحصارات
- فقدان اراده سیاسی برای مبارزه با فساد
- وضعیت كارآمدی نهاد دولت
- وضعیت آزادیهای سیاسی
- ضعف پاسخگویی
- وضعیت احزاب و رقابتهای سیاسی
🔸۱-۲- علل و عوامل حقوقی: این گویه هم مهمترین عوامل شکلگیری و گسترش فساد طی ۳۰ سال اخیر در ایران را از منظر حقوقی چنین تقسیم بندی کرده است:
- تعدد و تورم قوانین و مقررات
- عدم شفافیت قوانین و مقررات
- كاستیها و خلاء قوانین و مقررات
- وضعیت نهاد قضایی
- وضعیت اجرای قانون
- ضعف سازوكار كنترل و نظارت
🔸۱-۳- علل و عوامل اقتصادی: شکلگیری و گسترش فساد در جمهوری اسلامی طی ۳۰ سال گذشته پیوند عمیقی با این گویه دارد که مهمترین عوامل آن به این شرح اعلام شده است:
- وضعیت كلان اقتصادی
- وجود انحصارات
- دولتی بودن و غیر رقابتی بودن اقتصاد
- وضعیت معیشتی و نظامهای پرداخت
- عدم شفافیت، تبعیض، نابرابری درآمدی و شکاف طبقاتی
- وضعیت سیاستهای پولی، بانکی و ارزی، رانتجویی و دولت رانتیر
💠۱-۴- علل و عوامل فرهنگی: این گویه شاید برای خیلیها ملموستر از گویههای دیگر باشد. چراکه عوامل گسترش فساد را از منظر فرد و جامعه مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده که فساد در ایران طی ۳۰ سال اخیر رابطه مستقیمی با این شاخصها داشته است:
- ویژگیهای ارزشی جامعه
- ریخته شدن قبح فساد و ضعف كنترلهای درونی
- رواج مادیگرایی
- رویکرد قومی قبیلهای و چیرگی روابط بر ضوابط
- عوامل شخصیتی و انگیزشی
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_دوم
🔸جدول پائین میگوید ۶۵۰ گزاره مربوط به محور «عوامل شکلگیری فساد»، ۲۵۰ گزاره مربوط به «آثار و پیامدهای فساد» و ۷۵۰ گزار هم مربوط به «پیشگیری از فساد» بودهاند.
🔸بررسی این ۳۰۵ مقاله مشخص کرده که ۶۸ مورد آنها، یعنی ۲۲.۳ درصد در شاخه علوم سیاسی و ۶۶ مورد، یعنی ۲۱.۶ درصد در شاخه اقتصاد منتشر شدهاند.
🔸تراکم بالای مقالات منتشر شده در دو شاخه سیاسی و اقتصادی در واقع معرف اهمیت آنها در شکلگیری فساد در جامعه ایران است.
🔸یکی دیگر از دادههای مهم استخراج شده از ۳۰۵ مقاله مورد مطالعه، استحصال هزار و ۶۰۰ گزاره است که در سه زیرشاخه چنین تقسیمبندی شدهاند:
🔸۱- عوامل شکلگیری فساد
از مجموع ۶۵۰ گزاره این محور، ۵۴ گویه استخراج شده است که مهمترین آنها، یعنی گویههای علل و عوامل سیاسی، حقوقی، اقتصادی و فرهنگی دارای بیشترین گزارههای علمی هستند.
🔸۱-۱- علل و عوامل سیاسی: این گویه در واقع زمینههای شکلگیری فساد در ایران از نظر سیاسی را مورد بحث و بررسی قرار داده است و مهمترین عوامل وقوع فساد در کشور طی ۳۰ سال گذشته را چنین بر میشمارد:
- ساختار قدرت و انحصارات
- فقدان اراده سیاسی برای مبارزه با فساد
- وضعیت كارآمدی نهاد دولت
- وضعیت آزادیهای سیاسی
- ضعف پاسخگویی
- وضعیت احزاب و رقابتهای سیاسی
🔸۱-۲- علل و عوامل حقوقی: این گویه هم مهمترین عوامل شکلگیری و گسترش فساد طی ۳۰ سال اخیر در ایران را از منظر حقوقی چنین تقسیم بندی کرده است:
- تعدد و تورم قوانین و مقررات
- عدم شفافیت قوانین و مقررات
- كاستیها و خلاء قوانین و مقررات
- وضعیت نهاد قضایی
- وضعیت اجرای قانون
- ضعف سازوكار كنترل و نظارت
🔸۱-۳- علل و عوامل اقتصادی: شکلگیری و گسترش فساد در جمهوری اسلامی طی ۳۰ سال گذشته پیوند عمیقی با این گویه دارد که مهمترین عوامل آن به این شرح اعلام شده است:
- وضعیت كلان اقتصادی
- وجود انحصارات
- دولتی بودن و غیر رقابتی بودن اقتصاد
- وضعیت معیشتی و نظامهای پرداخت
- عدم شفافیت، تبعیض، نابرابری درآمدی و شکاف طبقاتی
- وضعیت سیاستهای پولی، بانکی و ارزی، رانتجویی و دولت رانتیر
💠۱-۴- علل و عوامل فرهنگی: این گویه شاید برای خیلیها ملموستر از گویههای دیگر باشد. چراکه عوامل گسترش فساد را از منظر فرد و جامعه مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده که فساد در ایران طی ۳۰ سال اخیر رابطه مستقیمی با این شاخصها داشته است:
- ویژگیهای ارزشی جامعه
- ریخته شدن قبح فساد و ضعف كنترلهای درونی
- رواج مادیگرایی
- رویکرد قومی قبیلهای و چیرگی روابط بر ضوابط
- عوامل شخصیتی و انگیزشی
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴نخستین قرارداد ایران و روسیه(1732 میلادی)
🔻 #بخش_دوم
این عهدنامه درزمان فتحعلی شاه قاجار با میانجیگری دولت انگلستان منعقد شد و به موجب آن ولایات ایروان و نخجوان نیز به روسیه واگذارشد و حق کشتیرانی به کشتیهای روسی واگذار شد و اتباع روسی براساس عهدنامه ترکمانچای از حق کاپیتولاسیون در ایران برخوردار شدند.
🔸طی این قرارداد قلمروهای باقی مانده ایران از معاهده گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان، مناطق تالش و اردوباد و بخشی از مغان و شروان به روسیه واگذار شد. ایران حق کشتیرانی در دریای کاسپین را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور طلا به روسیه شد.
🔸علاوه بر امضای معاهده ترکمانچای زیر فشار روسها یک عهد نامه تجاری نیز با آنان به امضا رسید که تمام بازار ایران را بدون هیچ مانعی در اختیار روسها قرار میداد.
🔸در اين قرارداد استيلاي چند هزار ساله ايرانيان بر دريای کاسپین لغو و ايران از حق کشتيراني در اين دريا محروم شد. این وضعيت تا وقوع انقلاب اکتبر 1917 و پيروزي کمونيست ها بر خاندان «تزار» ادامه داشت.
🔸در ادامه دوران قاجار با مرگ محمد شاه و به سلطنت رسیدن ناصر الدین شاه ایران همچنان با تهدید های متعدد مرزیرو به رو بود. مانند جنگ آق دربند سرخس ( 1271 ه.ق. ) و تصرف آشوراده ( 1256 ه.ق. ) و بعد منطقه فیروزه(همگی در شمال شرقی ایران) توسط روس ها ، حملاتی چند از جانب عثمانیان و قصد تصرف خرمشهر ، تصرف خارک یا جنگ بوشهر ( 1273 ه.ق. )، معاهده پاریس و جدایی شهر تاریخی و همیشه ایرانی هرات( 1273 ه.ق. / 1857 م. ) و افغانستان و دست اندازی های دیگر ، که در پی آن ایران شرقی هم از دست رفت.
🔸پیمان ننگین آخال(1881 میلادی):
متاسفانه بسیاری از ایرانیان حتی با نام این پیمان ننگین نیز آشنا نیستندو کمتر درباره آن سخن گفته می شود. پیمانی که جدایی کرانه های شرقی دریای کاسپین و سرزمین های گسترده ای از جمله (مرو) و شهر باستانی (نسا)(پایتخت باستانی اشکانیان ) و کل کشور ترکمنستان فعلی را از ایران موجب شد.
🔸روسها که تسخیر ورارود ایران زمین را هدف قرار داده بودند ، در سال 1290 ه.ق. ( 1873 م. ) خیوه را توسط کافمان ( Kaufman ) تسخیر کردند .
🔸همچنین با سرکوبی ترکمن های یموت در سال 1295 ه.ق. ( 1878 م. ) توسط سرتیب لازارف ( Lazarov ) و جنگ دیگر با همان قوم در سال 1297 ه.ق. ( 1880 م. ) توسط ژنرال اسکوبلف ( Skobelev ) و سرانجام ، با قتل عام اقوام ترکمن ( با گسیل قشون روس توسط راه آهن به گوگ تپه ) در سرتاسر شمال شرقی ایران هم همان وضع مشابه با قفقاز پیش آمد ، یعنی قرارداد دیگری به سان ترکمانچای ، در 29 محرم سال 1299 ه.ق. ( 9 دسامبر 1881 م. ) بر دولت ناتوان ایران تحمیل گردید .
🔸این پیمان میان امپراتوری روسیه و ناصرالدین شاه قاجار در ۲۱ سپتامبر ۱۸۸۱ ( ۱۲۹۹ه.ق/۱۲۶۰ه.ش) برای تعیین مرزهای دو کشور در مناطق ترکمن نشین شرق دریای کاسپین بسته شد و به اشغال خوارزم به دست روسیه تزاری رسمیت بخشید.
🔸پس از این که امپراتوری روسیه اشغال کامل خاک ایران در بخش شمالی فلات ایران را در پیش گرفت. نیروهای فرماندهان میخائیل اسکوبلف ، ایوان لازارف و کنستانتین کافمن، پس از حملات گسترده، مناطق وسیعی از ورارود (آسیای میانه امروزی)و شرق دریای کاسپین که تا آن گاه بخش های وسیعی از ایران بزرگ را تشکیل می دادند به اشغال خود در آوردند.و پادشاه ضد ایرانی قاجار ناصرالدین شاه قاجار بی خیال از موضوع، تنها وزیر خارجه اش میرزا سعید خان معتمن الملک را به دیدار ایوان زینوویف فرستاد تا پیمانی را در تهران امضاء کنند.
🔸با سرنهادن به این پیمان، دولت ایران از خاک خود در سرتاسر آسیای میانه : ترکستان و ورارود و شرق دریای کاسپین چشم پوشی کرد و رود اترک را به عنوان مرز نوین، از قاجار به ارث برد. زان پس مرو ، سرخس ، عشق آباد و دورادور آن ها زیر فرمان الکساندر کومارف در آمد و جرئی از روسیه تزاری گشت که بعد ها به جمهوری ترکمنستان نام گذاری شد.
💠روس ها فقط به برپایی جنگ علیه ایران و تحمیل این سه قرارداد شوم و ظالمانه اکتفا نکردند ، بلکه به دفعات در تهدید مرزهای جدید زیاده طلبی نیز نشان دادند و چندین مرتبه نیز ، در این امر اختلافاتی را موجب شدند که از میان ، می توان به این پروتکل سال 1245 ه.ق. ( 1829 م. ) در ارتباط با مرزبندیهای جدید و تغییر اساسی اشاره کرد که با تحمیل پروتکل سال 1314 ه.ق. ( 1896 م. ) ،تغییر مجدد در رساندن مرز به محل التقای قراسو و ارس به نفع کشور ترکیه صورت گرفت .
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_دوم
این عهدنامه درزمان فتحعلی شاه قاجار با میانجیگری دولت انگلستان منعقد شد و به موجب آن ولایات ایروان و نخجوان نیز به روسیه واگذارشد و حق کشتیرانی به کشتیهای روسی واگذار شد و اتباع روسی براساس عهدنامه ترکمانچای از حق کاپیتولاسیون در ایران برخوردار شدند.
🔸طی این قرارداد قلمروهای باقی مانده ایران از معاهده گلستان در قفقاز شامل خانات ایروان، مناطق تالش و اردوباد و بخشی از مغان و شروان به روسیه واگذار شد. ایران حق کشتیرانی در دریای کاسپین را از دست داد و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور طلا به روسیه شد.
🔸علاوه بر امضای معاهده ترکمانچای زیر فشار روسها یک عهد نامه تجاری نیز با آنان به امضا رسید که تمام بازار ایران را بدون هیچ مانعی در اختیار روسها قرار میداد.
🔸در اين قرارداد استيلاي چند هزار ساله ايرانيان بر دريای کاسپین لغو و ايران از حق کشتيراني در اين دريا محروم شد. این وضعيت تا وقوع انقلاب اکتبر 1917 و پيروزي کمونيست ها بر خاندان «تزار» ادامه داشت.
🔸در ادامه دوران قاجار با مرگ محمد شاه و به سلطنت رسیدن ناصر الدین شاه ایران همچنان با تهدید های متعدد مرزیرو به رو بود. مانند جنگ آق دربند سرخس ( 1271 ه.ق. ) و تصرف آشوراده ( 1256 ه.ق. ) و بعد منطقه فیروزه(همگی در شمال شرقی ایران) توسط روس ها ، حملاتی چند از جانب عثمانیان و قصد تصرف خرمشهر ، تصرف خارک یا جنگ بوشهر ( 1273 ه.ق. )، معاهده پاریس و جدایی شهر تاریخی و همیشه ایرانی هرات( 1273 ه.ق. / 1857 م. ) و افغانستان و دست اندازی های دیگر ، که در پی آن ایران شرقی هم از دست رفت.
🔸پیمان ننگین آخال(1881 میلادی):
متاسفانه بسیاری از ایرانیان حتی با نام این پیمان ننگین نیز آشنا نیستندو کمتر درباره آن سخن گفته می شود. پیمانی که جدایی کرانه های شرقی دریای کاسپین و سرزمین های گسترده ای از جمله (مرو) و شهر باستانی (نسا)(پایتخت باستانی اشکانیان ) و کل کشور ترکمنستان فعلی را از ایران موجب شد.
🔸روسها که تسخیر ورارود ایران زمین را هدف قرار داده بودند ، در سال 1290 ه.ق. ( 1873 م. ) خیوه را توسط کافمان ( Kaufman ) تسخیر کردند .
🔸همچنین با سرکوبی ترکمن های یموت در سال 1295 ه.ق. ( 1878 م. ) توسط سرتیب لازارف ( Lazarov ) و جنگ دیگر با همان قوم در سال 1297 ه.ق. ( 1880 م. ) توسط ژنرال اسکوبلف ( Skobelev ) و سرانجام ، با قتل عام اقوام ترکمن ( با گسیل قشون روس توسط راه آهن به گوگ تپه ) در سرتاسر شمال شرقی ایران هم همان وضع مشابه با قفقاز پیش آمد ، یعنی قرارداد دیگری به سان ترکمانچای ، در 29 محرم سال 1299 ه.ق. ( 9 دسامبر 1881 م. ) بر دولت ناتوان ایران تحمیل گردید .
🔸این پیمان میان امپراتوری روسیه و ناصرالدین شاه قاجار در ۲۱ سپتامبر ۱۸۸۱ ( ۱۲۹۹ه.ق/۱۲۶۰ه.ش) برای تعیین مرزهای دو کشور در مناطق ترکمن نشین شرق دریای کاسپین بسته شد و به اشغال خوارزم به دست روسیه تزاری رسمیت بخشید.
🔸پس از این که امپراتوری روسیه اشغال کامل خاک ایران در بخش شمالی فلات ایران را در پیش گرفت. نیروهای فرماندهان میخائیل اسکوبلف ، ایوان لازارف و کنستانتین کافمن، پس از حملات گسترده، مناطق وسیعی از ورارود (آسیای میانه امروزی)و شرق دریای کاسپین که تا آن گاه بخش های وسیعی از ایران بزرگ را تشکیل می دادند به اشغال خود در آوردند.و پادشاه ضد ایرانی قاجار ناصرالدین شاه قاجار بی خیال از موضوع، تنها وزیر خارجه اش میرزا سعید خان معتمن الملک را به دیدار ایوان زینوویف فرستاد تا پیمانی را در تهران امضاء کنند.
🔸با سرنهادن به این پیمان، دولت ایران از خاک خود در سرتاسر آسیای میانه : ترکستان و ورارود و شرق دریای کاسپین چشم پوشی کرد و رود اترک را به عنوان مرز نوین، از قاجار به ارث برد. زان پس مرو ، سرخس ، عشق آباد و دورادور آن ها زیر فرمان الکساندر کومارف در آمد و جرئی از روسیه تزاری گشت که بعد ها به جمهوری ترکمنستان نام گذاری شد.
💠روس ها فقط به برپایی جنگ علیه ایران و تحمیل این سه قرارداد شوم و ظالمانه اکتفا نکردند ، بلکه به دفعات در تهدید مرزهای جدید زیاده طلبی نیز نشان دادند و چندین مرتبه نیز ، در این امر اختلافاتی را موجب شدند که از میان ، می توان به این پروتکل سال 1245 ه.ق. ( 1829 م. ) در ارتباط با مرزبندیهای جدید و تغییر اساسی اشاره کرد که با تحمیل پروتکل سال 1314 ه.ق. ( 1896 م. ) ،تغییر مجدد در رساندن مرز به محل التقای قراسو و ارس به نفع کشور ترکیه صورت گرفت .
@rakik_nameh
🌞™
🔴اهدای منطقه مرزی فیروزه از سوی ناصرالدین شاه به امپراتور روسیه!!
🔻 #بخش_دوم
🔸گزیده قرارداد به تاریخ هشتم حوت ۱۲۹۹ هجری مطابق ۲۶ فوریه۱۹۲۱ میلادی
🔸چون دولت ایران از یکطرف و دولت جمهوری اتحادی اشتراکی شوروی روسیه از طرف دیگر نهایت درجه مایل بودند که روابط محکم و حسنه همجواری و برادری در آتیه مابین ملتین ایران و روس برقرار باشد لهذا مصمم شدند که داخل مذاکره در این باب شده و برای این مقصود اشخاص ذیل را وکلای مختار خود نمودند:
از طرف دولت ایران: علیقلی خان مشاورالممالک
🔸از طرف دولت جمهوری اتحادی اشتراکی شوروی روسیه: که ارکی واسیلیویچ چیچرین و لومیخائیلویچ کاراخان وکلای مختار پس از ارائه اعتبارنامههای خود که موافق قاعده و ترتیبات مقتضیه بوده در آنچه ذیلا ذکر میشود توافق نظر حاصل نمودند.
🔸• فصل اول
دولت شوروی روسیه مطابق بیانیههای خود راجع به مبانی سیاست روسیه نسبت به ملت ایران مندرجه در مراسلات ۱۴ یانوار ۱۹۱۸ و ۲۶ ایون ۱۹۱۹ یک مرتبه دیگر رسما اعلان مینماید که از سیاست جابرانه که دولتهای مستعمراتی روسیه که به اراده کارگران و دهاقین این مملکت سرنگون شدند نسبت به ایران تعقیب مینمودند قطعا صرف نظر مینماید. نظر به آنچه گفته شد و با اشتیاق به این که ملت ایران مستقل و سعادتمند شده و بتوانند آزادانه در دارایی خود تصرفات لازمه را بنماید دولت شوروی روسیه تمام معاهدات و مقاولات و قراردادها را که دولت تزاری روسیه با ایران منعقد نموده و حقوق ملت ایران را تضییع مینمود ملغی و از درجه اعتبار ساقط شده اعلان مینماید.
🔸• فصل سوم
دولتین معظمتین متعاهدتین رضایت میدهند که سرحد مابین ایران و روسیه را مطابق تعیین کمیسیون سرحدی ۱۸۸۱ تصدیق و رعایت نمایند؛ ضمنا به واسطه عدم میلی که دولت شوروی روسیه از استفاده از ثمره سیاست غاصبانه دولت تزاری سابق روسیه دارد از انتفاع از جزائر آشوراده و جزائر دیگری که در سواحل ولایت استرآباد ایران واقع میباشند، صرف نظر کرده و همچنین قریه فیروزه را با اراضی مجاوره آن که مطابق قرارداد ۲۸ مای ۱۸۹۳ از طرف ایران به روسیه انتقال داده شدهاست به ایران مسترد میدارد. دولت ایران از طرف خود رضایت میدهد که شهر سرخس معروف به سرخس روس یا سرخس کهنه با اراضی مجاور آن که منتهی به رودخانه سرخس میشود در تصرف روسیه باقی بماند. طرفین معظمین متعاهدین با حقوق مساوی از رودخانه اترک و سایر رودخانهها و آبهای سرحدی بهره مند خواهند شد و ضمناً برای تنظیم قطعی مساله انتفاع از آبهای سرحدی و برای حل کلیه مسایل متنازع فیهای سرحدی و اراضی یک کمیسیون مرکب از نمایندگان ایران و روسیه معین خواهدشد.
💠{{{توضیح: فیروزه منطقهای ییلاقی در شمال کوه کپهداغ در ۱۲ کیلومتری مرز ایران در کشور ترکمنستان است. در مقایسه با مناطق اطراف آب و هوای معتدلی دارد و از دیرباز پذیرای بزرگان منطقه بودهاست. این روستا تا اواخر سده ۱۹ (میلادی) در اختیار ایران بود و بیشتر باشندگان آن کردهای کرمانجی بودند.
در پی مبادله ارضی ایران و روسیه در ۱۸۹۳ ایران متعهد شد فیروزه را تخلیه کرده و به روسیه واگذار کند. طی پیماننامه دوستی ایران و شوروی در سال ۱۹۲۱، آن کشور قول بازگشت این منطقه به ایران را داد. اما، این مهم تاکنون عملی نشد.
فیروزه از پایتخت ترکمنستان، عشقآباد، نزدیک به ۴۰ کیومتر فاصله دارد. در زمان شوروی ویلاهای ییلاقی بسیاری برای سران حزب کمونیست در این منطقه ساخته شد. امروز هم فیروزه محلی برای گذران تعطیلات آخر هفته و تابستانی شهرنشینان و مقامات ترکمنستاناست.}}}
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_دوم
🔸گزیده قرارداد به تاریخ هشتم حوت ۱۲۹۹ هجری مطابق ۲۶ فوریه۱۹۲۱ میلادی
🔸چون دولت ایران از یکطرف و دولت جمهوری اتحادی اشتراکی شوروی روسیه از طرف دیگر نهایت درجه مایل بودند که روابط محکم و حسنه همجواری و برادری در آتیه مابین ملتین ایران و روس برقرار باشد لهذا مصمم شدند که داخل مذاکره در این باب شده و برای این مقصود اشخاص ذیل را وکلای مختار خود نمودند:
از طرف دولت ایران: علیقلی خان مشاورالممالک
🔸از طرف دولت جمهوری اتحادی اشتراکی شوروی روسیه: که ارکی واسیلیویچ چیچرین و لومیخائیلویچ کاراخان وکلای مختار پس از ارائه اعتبارنامههای خود که موافق قاعده و ترتیبات مقتضیه بوده در آنچه ذیلا ذکر میشود توافق نظر حاصل نمودند.
🔸• فصل اول
دولت شوروی روسیه مطابق بیانیههای خود راجع به مبانی سیاست روسیه نسبت به ملت ایران مندرجه در مراسلات ۱۴ یانوار ۱۹۱۸ و ۲۶ ایون ۱۹۱۹ یک مرتبه دیگر رسما اعلان مینماید که از سیاست جابرانه که دولتهای مستعمراتی روسیه که به اراده کارگران و دهاقین این مملکت سرنگون شدند نسبت به ایران تعقیب مینمودند قطعا صرف نظر مینماید. نظر به آنچه گفته شد و با اشتیاق به این که ملت ایران مستقل و سعادتمند شده و بتوانند آزادانه در دارایی خود تصرفات لازمه را بنماید دولت شوروی روسیه تمام معاهدات و مقاولات و قراردادها را که دولت تزاری روسیه با ایران منعقد نموده و حقوق ملت ایران را تضییع مینمود ملغی و از درجه اعتبار ساقط شده اعلان مینماید.
🔸• فصل سوم
دولتین معظمتین متعاهدتین رضایت میدهند که سرحد مابین ایران و روسیه را مطابق تعیین کمیسیون سرحدی ۱۸۸۱ تصدیق و رعایت نمایند؛ ضمنا به واسطه عدم میلی که دولت شوروی روسیه از استفاده از ثمره سیاست غاصبانه دولت تزاری سابق روسیه دارد از انتفاع از جزائر آشوراده و جزائر دیگری که در سواحل ولایت استرآباد ایران واقع میباشند، صرف نظر کرده و همچنین قریه فیروزه را با اراضی مجاوره آن که مطابق قرارداد ۲۸ مای ۱۸۹۳ از طرف ایران به روسیه انتقال داده شدهاست به ایران مسترد میدارد. دولت ایران از طرف خود رضایت میدهد که شهر سرخس معروف به سرخس روس یا سرخس کهنه با اراضی مجاور آن که منتهی به رودخانه سرخس میشود در تصرف روسیه باقی بماند. طرفین معظمین متعاهدین با حقوق مساوی از رودخانه اترک و سایر رودخانهها و آبهای سرحدی بهره مند خواهند شد و ضمناً برای تنظیم قطعی مساله انتفاع از آبهای سرحدی و برای حل کلیه مسایل متنازع فیهای سرحدی و اراضی یک کمیسیون مرکب از نمایندگان ایران و روسیه معین خواهدشد.
💠{{{توضیح: فیروزه منطقهای ییلاقی در شمال کوه کپهداغ در ۱۲ کیلومتری مرز ایران در کشور ترکمنستان است. در مقایسه با مناطق اطراف آب و هوای معتدلی دارد و از دیرباز پذیرای بزرگان منطقه بودهاست. این روستا تا اواخر سده ۱۹ (میلادی) در اختیار ایران بود و بیشتر باشندگان آن کردهای کرمانجی بودند.
در پی مبادله ارضی ایران و روسیه در ۱۸۹۳ ایران متعهد شد فیروزه را تخلیه کرده و به روسیه واگذار کند. طی پیماننامه دوستی ایران و شوروی در سال ۱۹۲۱، آن کشور قول بازگشت این منطقه به ایران را داد. اما، این مهم تاکنون عملی نشد.
فیروزه از پایتخت ترکمنستان، عشقآباد، نزدیک به ۴۰ کیومتر فاصله دارد. در زمان شوروی ویلاهای ییلاقی بسیاری برای سران حزب کمونیست در این منطقه ساخته شد. امروز هم فیروزه محلی برای گذران تعطیلات آخر هفته و تابستانی شهرنشینان و مقامات ترکمنستاناست.}}}
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴پایمال شدن حقوق ملی ایرانیان پس از تجزیه شوروی سابق
🔻 #بخش_دوم
🔸بنابراين ادعاي پاره اي از دولتهاي ساحلي (قزاقستان روسيه و آذربايجان ) مبني بر تعيين رژيم حقوقي درياي مازندران بر اساس كنوانسيون 1982 حقوق درياها فاقد وجاهت قانوني و حقوقي مي باشد. در اين زمينه ايـران و تركمنستـان معتقدند دریای کاسپین يك درياچه بزرگ است و هرگونه اقدامي در زمينه تعيين رژيم حقوقي بايد با توافق تمام كشورهاي ساحلي صورت گيرد .
🔸تاكنون از سوي كشورهاي ساحلي بر مبناي منافع ملي و حقوق بين الملل راهكارهايي نظير تقسيم براساس حقوق بين الملل درياها سيستم مشاع و استفاده مشترك تقسيم همزمان بستر و سطح آب به صورت مساوي تقسيم براساس مرزهاي ملي تقسيم بستر و آزادي سطح دريا و... پيشنهاد شده است; اما به سبب آن كه هر پيشنهاد در برگيرنده ي منافع يك يا چند كشور و ناديده انگاشتن منافع ديگران بوده است تا به حال توافقي در راستاي چگونگي تعيين رژيم حقوقي درياي کاسپین صورت نگرفته است . در همين حال برخي از كشورها به انعقاد قراردادهاي دو و سه جانبه ميان خود پرداخته اند و مرزهاي خود را مشخص نموده اند.
🔸در شرايطي كه در کاسپین جنوبي دو چالش اصلي ميان ايران و آذربايجان از يك سو و تركمنستان و آذربايجان از سوي ديگر وجود دارد( مناقشه ايران و آذربايجان بر سر ميدان نفتي البرزایران است که آذربایجان آن را با نام آلو متعلق به خود معرفی می کند و دعواي آذربايجان با تركمنستان در مورد مالكيت بر ميدان نفت و گازي است كه آذري ها آن را كپز مي نامند و تركمن ها از آن به نام سردار ياد مي كنند. )
🔸با توجه به اصول حقوق بين المللي تا زماني كه قرارداد تازه اي بين كشورهاي تازه تاسيس درياي کاسپین (آذربايجان قزاقستان تركمنستان ) و ايران و روسيه منعقد نشده، دو قرارداد 1921 و 1940 به قوت خود باقي و لازم الاجرا است و پايه و اساس رژيم حقوقي درياي کاسپین محسوب مي شود.
🔸اگر چه تاكيد بر قراردادهاي 1921 و 1940 ميان ايران و شوروي تا چند سال پيش نيز از سوی روسیه رعایت می شد اما با شرايط سياسي موجود و توافقات دو و سه جانبه کشور های جدا شده از شوروی سابق با یکدیگر، توافقات پيشين که هنوز از نظر حقوقی لازم الاجرا است زیر پا گذاشته شده است.مساله ای که حقوق ملی و حاکمیتی و سهم 50درصدی ایرانیان در این دریا را به چالش کشیده و تنها به ضرر ایران تمام شده است.
🔸از اين رو در شرايطي که سياست مسالمت جویانه ايران در درياي کاسپین همواره بر پایه اشتراک مساعي و حل و فصل کليه مسائل دريا توسط کشورهاي ساحلي از طريق مسالمت آميز و با استفاده از اصل اتفاق آرا بوده است، به نظر مي رسد که کشورهاي شمالي درياي کاسپین (روسيه، قزاقستان و آذربايجان) با عقد قراردادهاي دو و سه جانبه ميان خود، بدون احترام به حق تصمیم و اظهار نظر برای ایران ، مساله تعيين مرزهای دریایی و حاکمیت سرزمینی درياي کاسپین در قسمت هاي شمالي را با حد اکثر سود جویی و منفعت طلبی برای کشور های خود مشخص کرده اند.
🔸این گونه است که در 14 مه 2003 (24 ارديبهشت 1382) و در اجلاس نمايندگان ويژه کشورهاي ساحلي در آلماتي قزاقستان، توافق سه جانبه يي مابين کشورهاي روسيه، قزاقستان و آذربايجان امضا شد و این کشورها موافقت خود را با تقسيم بخش هاي شمالي دریای کاسپین اعلام کردند.
🔸بر اساس اين توافقنامه روسيه 19 درصد قزاقستان 29 درصد و آذربايجان 18 درصد از سواحل درياي کاسپین را به خود اختصاص داده اند و باقی سهم به ترکمنستان و کم ترین سهم از دریا که فاقد هر منبع نفت و گاز ارزشمندی است برای ایران باقی ماند .
🔸در این میان نکته جالب ،توجیه این کشور ها مبنی بر پایمال کردن حق ایران است که خط موهوم آستارا حسینقلی را که در سال1970 فقط برای تعیین مسیر عبور و مرور پروازها مورد استفاده قرار می گرفت را به عنوان مرز دریایی سهم ایران عنوان می کنند که تنها 11.3 درصد از مساحت دریا را شامل می شود!!!
💠اقدامات فوق در حالي صورت گرفته است كه از منظر حقوق بين الملل معاهدات 1921 و 1940 منعقده بين ايران و اتحاد جماهير شوروي بر وضعيت حقوقي درياي کاسپین حاكم مي باشند زيرا از يك سو هيچ گونه سند جديدي در مورد تعين رژيم حقوقي دریای کاسپین تنظيم نشده كه اسناد پيشين را بي اعتبار نمايد و از سوي ديگر كشورهاي جايگزين شوروي سابق بر مبناي كنفرانس آلماتي در 21 دسامبر 1991 متعهد شده اند كه بر اجراي تمام معاهدات شوروي سابق از جمله معاهدات 1921 و 1940 پايبند باشند; با اين حال واقعيت هاي سياسي و بهره برداري هاي اقتصادي از منابع هيدروكربني منطقه حكايت از ناديده انگاشتن معاهدات پيشين دارد.
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_دوم
🔸بنابراين ادعاي پاره اي از دولتهاي ساحلي (قزاقستان روسيه و آذربايجان ) مبني بر تعيين رژيم حقوقي درياي مازندران بر اساس كنوانسيون 1982 حقوق درياها فاقد وجاهت قانوني و حقوقي مي باشد. در اين زمينه ايـران و تركمنستـان معتقدند دریای کاسپین يك درياچه بزرگ است و هرگونه اقدامي در زمينه تعيين رژيم حقوقي بايد با توافق تمام كشورهاي ساحلي صورت گيرد .
🔸تاكنون از سوي كشورهاي ساحلي بر مبناي منافع ملي و حقوق بين الملل راهكارهايي نظير تقسيم براساس حقوق بين الملل درياها سيستم مشاع و استفاده مشترك تقسيم همزمان بستر و سطح آب به صورت مساوي تقسيم براساس مرزهاي ملي تقسيم بستر و آزادي سطح دريا و... پيشنهاد شده است; اما به سبب آن كه هر پيشنهاد در برگيرنده ي منافع يك يا چند كشور و ناديده انگاشتن منافع ديگران بوده است تا به حال توافقي در راستاي چگونگي تعيين رژيم حقوقي درياي کاسپین صورت نگرفته است . در همين حال برخي از كشورها به انعقاد قراردادهاي دو و سه جانبه ميان خود پرداخته اند و مرزهاي خود را مشخص نموده اند.
🔸در شرايطي كه در کاسپین جنوبي دو چالش اصلي ميان ايران و آذربايجان از يك سو و تركمنستان و آذربايجان از سوي ديگر وجود دارد( مناقشه ايران و آذربايجان بر سر ميدان نفتي البرزایران است که آذربایجان آن را با نام آلو متعلق به خود معرفی می کند و دعواي آذربايجان با تركمنستان در مورد مالكيت بر ميدان نفت و گازي است كه آذري ها آن را كپز مي نامند و تركمن ها از آن به نام سردار ياد مي كنند. )
🔸با توجه به اصول حقوق بين المللي تا زماني كه قرارداد تازه اي بين كشورهاي تازه تاسيس درياي کاسپین (آذربايجان قزاقستان تركمنستان ) و ايران و روسيه منعقد نشده، دو قرارداد 1921 و 1940 به قوت خود باقي و لازم الاجرا است و پايه و اساس رژيم حقوقي درياي کاسپین محسوب مي شود.
🔸اگر چه تاكيد بر قراردادهاي 1921 و 1940 ميان ايران و شوروي تا چند سال پيش نيز از سوی روسیه رعایت می شد اما با شرايط سياسي موجود و توافقات دو و سه جانبه کشور های جدا شده از شوروی سابق با یکدیگر، توافقات پيشين که هنوز از نظر حقوقی لازم الاجرا است زیر پا گذاشته شده است.مساله ای که حقوق ملی و حاکمیتی و سهم 50درصدی ایرانیان در این دریا را به چالش کشیده و تنها به ضرر ایران تمام شده است.
🔸از اين رو در شرايطي که سياست مسالمت جویانه ايران در درياي کاسپین همواره بر پایه اشتراک مساعي و حل و فصل کليه مسائل دريا توسط کشورهاي ساحلي از طريق مسالمت آميز و با استفاده از اصل اتفاق آرا بوده است، به نظر مي رسد که کشورهاي شمالي درياي کاسپین (روسيه، قزاقستان و آذربايجان) با عقد قراردادهاي دو و سه جانبه ميان خود، بدون احترام به حق تصمیم و اظهار نظر برای ایران ، مساله تعيين مرزهای دریایی و حاکمیت سرزمینی درياي کاسپین در قسمت هاي شمالي را با حد اکثر سود جویی و منفعت طلبی برای کشور های خود مشخص کرده اند.
🔸این گونه است که در 14 مه 2003 (24 ارديبهشت 1382) و در اجلاس نمايندگان ويژه کشورهاي ساحلي در آلماتي قزاقستان، توافق سه جانبه يي مابين کشورهاي روسيه، قزاقستان و آذربايجان امضا شد و این کشورها موافقت خود را با تقسيم بخش هاي شمالي دریای کاسپین اعلام کردند.
🔸بر اساس اين توافقنامه روسيه 19 درصد قزاقستان 29 درصد و آذربايجان 18 درصد از سواحل درياي کاسپین را به خود اختصاص داده اند و باقی سهم به ترکمنستان و کم ترین سهم از دریا که فاقد هر منبع نفت و گاز ارزشمندی است برای ایران باقی ماند .
🔸در این میان نکته جالب ،توجیه این کشور ها مبنی بر پایمال کردن حق ایران است که خط موهوم آستارا حسینقلی را که در سال1970 فقط برای تعیین مسیر عبور و مرور پروازها مورد استفاده قرار می گرفت را به عنوان مرز دریایی سهم ایران عنوان می کنند که تنها 11.3 درصد از مساحت دریا را شامل می شود!!!
💠اقدامات فوق در حالي صورت گرفته است كه از منظر حقوق بين الملل معاهدات 1921 و 1940 منعقده بين ايران و اتحاد جماهير شوروي بر وضعيت حقوقي درياي کاسپین حاكم مي باشند زيرا از يك سو هيچ گونه سند جديدي در مورد تعين رژيم حقوقي دریای کاسپین تنظيم نشده كه اسناد پيشين را بي اعتبار نمايد و از سوي ديگر كشورهاي جايگزين شوروي سابق بر مبناي كنفرانس آلماتي در 21 دسامبر 1991 متعهد شده اند كه بر اجراي تمام معاهدات شوروي سابق از جمله معاهدات 1921 و 1940 پايبند باشند; با اين حال واقعيت هاي سياسي و بهره برداري هاي اقتصادي از منابع هيدروكربني منطقه حكايت از ناديده انگاشتن معاهدات پيشين دارد.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴ایران از جمله کشورهایی است که اعتماد بین افراد در آن سیر نزولی دارد
🔻مولانا جامعه بدگمان را جامعهای رو به سقوط اخلاقی توصیف میکند.
#بخش_دوم
🔸بخشی از بدگمانی ایرانیان به خصوص در حوزه سیاسی از شهرت بالایی برخوردار است که آن را به نام تئوری توطئه میشناسیم که نمونه شاخص آن کتاب «داییجان ناپلئون» ایرج پزشکزاد است که شخصیت اصلی این رمان طنزگونه هر کاری را به انگلیسیها (انگلیسی هراسی) نسبت میداد.
🔸مولانا شاعر و حکیم قرن هفتم تعبیری از درجه بدبینی و یا خوشبینی ارائه داده که میتواند سنگ محکی برای ارزیابی شتاب نزول اخلاقی در جامعه باشد. به واقع او بدبینی(بدگمانی) و خوشبینی را به عنوان یک عامل رفتاری در نظر گرفته و گفته است جامعهای که در آن اکثریت مردم نسبت به هم سوءظن دارند و بدبین هستند به لحاظ اخلاقی به سمت انحطاط و تباهی پیش میرود و اگر جامعهای اکثر افراد نسبت به هم خوشبین باشند آن جامعه به لحاظ اخلاقی رو به تعالی و پیشرفت است.
_دلایل روانشناسانه و اجتماعی بدبینی و سوءظن شدید
🔸اریک اریکسون روانشناس (نظریه رشد روانی اجتماعی) معتقد است کودک از بدو تولد تا ۱۸ ماهگی نسبت به دنیایی که در آن زندگی میکند حس واضحی ندارد و مدام مادر و یا کسی که از او مراقبت میکند را رصد میکند که در کنار او باشد. اگر کودک مراقبتی که از مادر دریافت میکند قابل پیشبینی و اعتماد باشد احساس اعتماد به نفس در او ایجاد میشود. اما اگر این نیاز کودک در این مرحله از زندگیاش برآورده نشود میتواند حس بیاعتمادی، ناامیدی، ترس، سوءظن و اضطراب را در او ایجاد کند.
🔸سبک زندگی و شیوه پرورش کودک در دوران کودکی نیز نقش بسیار مهمی در بدبین شدن فرد دارد. والدینی که بدبین هستند حس بدبینی و سوءظن را به طور آگاهانه یا ناآگاهانه به فرزندشان انتقال میدهند که البته در واقع از این طریق احساس ناامنی خود را کاهش میدهند. به عنوان مثال به فرزند خود یاد میدهند که به دوستش در مدرسه اعتماد نکند و به اصطلاح «زرنگ و هوشیار باشد». در حالیکه میتوانند به فرزندشان بیاموزند که اعتماد چگونه میتواند بین او و دوستش شکل بگیرد. این گونه فرد در کودکی رفتارها و سبک پارانویید والدین را به عنوان الگوی رفتاری غلط میآموزد و زمانی که بزرگتر و وارد محیط جامعه میشود خود نیز عاملی مهم در ایجاد بدگمانی و سوظن در بین افراد خواهد بود.
💠چنین فردی در محیط کار و در روابط بین فردیاش هرآنچه که بهعنوان سبک رفتاری آموخته با فضای بی اعتمادی و ناامنی موجود در جامعه میآمیزد و بیش از پیش بدگمانتر و بدبینتر میشود./ ایندیپندنت
@rakik_nameh
🌞™
🔻مولانا جامعه بدگمان را جامعهای رو به سقوط اخلاقی توصیف میکند.
#بخش_دوم
🔸بخشی از بدگمانی ایرانیان به خصوص در حوزه سیاسی از شهرت بالایی برخوردار است که آن را به نام تئوری توطئه میشناسیم که نمونه شاخص آن کتاب «داییجان ناپلئون» ایرج پزشکزاد است که شخصیت اصلی این رمان طنزگونه هر کاری را به انگلیسیها (انگلیسی هراسی) نسبت میداد.
🔸مولانا شاعر و حکیم قرن هفتم تعبیری از درجه بدبینی و یا خوشبینی ارائه داده که میتواند سنگ محکی برای ارزیابی شتاب نزول اخلاقی در جامعه باشد. به واقع او بدبینی(بدگمانی) و خوشبینی را به عنوان یک عامل رفتاری در نظر گرفته و گفته است جامعهای که در آن اکثریت مردم نسبت به هم سوءظن دارند و بدبین هستند به لحاظ اخلاقی به سمت انحطاط و تباهی پیش میرود و اگر جامعهای اکثر افراد نسبت به هم خوشبین باشند آن جامعه به لحاظ اخلاقی رو به تعالی و پیشرفت است.
_دلایل روانشناسانه و اجتماعی بدبینی و سوءظن شدید
🔸اریک اریکسون روانشناس (نظریه رشد روانی اجتماعی) معتقد است کودک از بدو تولد تا ۱۸ ماهگی نسبت به دنیایی که در آن زندگی میکند حس واضحی ندارد و مدام مادر و یا کسی که از او مراقبت میکند را رصد میکند که در کنار او باشد. اگر کودک مراقبتی که از مادر دریافت میکند قابل پیشبینی و اعتماد باشد احساس اعتماد به نفس در او ایجاد میشود. اما اگر این نیاز کودک در این مرحله از زندگیاش برآورده نشود میتواند حس بیاعتمادی، ناامیدی، ترس، سوءظن و اضطراب را در او ایجاد کند.
🔸سبک زندگی و شیوه پرورش کودک در دوران کودکی نیز نقش بسیار مهمی در بدبین شدن فرد دارد. والدینی که بدبین هستند حس بدبینی و سوءظن را به طور آگاهانه یا ناآگاهانه به فرزندشان انتقال میدهند که البته در واقع از این طریق احساس ناامنی خود را کاهش میدهند. به عنوان مثال به فرزند خود یاد میدهند که به دوستش در مدرسه اعتماد نکند و به اصطلاح «زرنگ و هوشیار باشد». در حالیکه میتوانند به فرزندشان بیاموزند که اعتماد چگونه میتواند بین او و دوستش شکل بگیرد. این گونه فرد در کودکی رفتارها و سبک پارانویید والدین را به عنوان الگوی رفتاری غلط میآموزد و زمانی که بزرگتر و وارد محیط جامعه میشود خود نیز عاملی مهم در ایجاد بدگمانی و سوظن در بین افراد خواهد بود.
💠چنین فردی در محیط کار و در روابط بین فردیاش هرآنچه که بهعنوان سبک رفتاری آموخته با فضای بی اعتمادی و ناامنی موجود در جامعه میآمیزد و بیش از پیش بدگمانتر و بدبینتر میشود./ ایندیپندنت
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴اجارهنشینی چه حسی دارد؟
🔻مستأجران فقیر در چرخهای گرفتار میشوند که هر روز آنها را پایینتر میکشد
#بخش_دوم
🔸حتی در دوران رکود بزرگ، تخلیۀ خانهها و بیرونانداختن مستأجران به ندرت اتفاق میافتاد؛ اما در حال حاضر، هر ساله صدها هزار و شاید میلیونها نفر به خیابانها فرستاده میشوند. حتی مستأجری که اجارۀ خانۀ خود را پرداخت میکند نیز ممکن است خانۀ خود را از دست بدهد. آرلین یک آپارتمان را تنها به این خاطر از دست داد که پسرش یوری گلولۀ برفی به یک ماشین در حال عبور پرتاب کرد و رانندۀ عصبانی به در جلویی خانه لگد زد. او آپارتمان دیگری را نیز پس از آنکه پلیس در تعقیب پسرش وارد خانه شد، از دست میدهد. آن هم به این دلیل که پسرش معلم مدرسهشان را میزند و سپس به خانه فرار میکند. در واقع هر نوع مشکلی که پلیس را وارد ماجرا کند، ممکن است به اخراج مستأجر منتهی شود. به این ترتیب، زنان در صورت مواجهه با خشونت همسر و تماس با شمارۀ ۹۱۱، در معرض بیخانمانی قرار میگیرند. این گونه است که بسیاری از زنان در برابر شریک زندگی خشن خود از پلیس درخواست کمک نمیکنند.
🔸همانطور که دزموند نشان میدهد، قربانیان اصلی اخراج از خانهها زنان هستند؛ اما چرا؟ زنان در مقایسه با مردان برای انجام کاری مشابه دستمزد کمتری میگیرند. به علاوه زنان برای کنارآمدن با صاحبخانه که تقریباً همیشه یک مرد است و انجام کار یدی برای تأمین بخشی از اجاره توانایی کمتری دارند. بااینحال مسئلۀ اصلی این است که زنانی که مادر مجرد هستند، کودکان خود را هم بزرگ میکنند. آنها نهتنها همۀ هزینهها و بار پرورش فرزند را بر دوش دارند، بلکه به آپارتمانهای بزرگتری هم نیاز دارند که به سبب عدم تمایل مالکان به اجارۀ خانه به خانوادههایی با کودکان خردسال، تأمین آن روز به روز سختتر میشود. به طور مثال، جامعهشناسان دیگری از جمله کاترین اِدین دریافتهاند که مادران مجرد اغلب به صورت پنهان از پدر فرزندان خود پول دریافت میکنند، اما ارلین، دورین و دختر بزرگسال او پاتریس، اغلب در اثر ارتباط با مردانی خشن، معتاد، ناپدیدشده یا زندانی دچار مشکل شدهاند. لحظههای غمانگیز کتاب فراوانند، در یکی از آنها، ارلین میگوید نگهداری از کودکانش را پذیرفته است تا در برابر صاحبخانۀ آیندهنگر خود باثبات و محترم به نظر برسد. ولی در واقع، هیچچیز نصیبش نشده است.
🔸دزموند در پژوهش خود به نقش محوری فرایند تأمین مسکن در ایجاد و تقویت برتری سفیدپوستان هم اشاره کرده است. در میلواکی، یکی از شهرهای مواجه با مسائل نژادی در ایالات متحده، تمام سیاهپوستان تحت تبعیض مرتبط با مسکن هستند و همۀ سفیدپوستان دستکم تا حدی از برتری نژادی خود سود میبرند.
💠بهعنوان مثال یکی از صاحبخانهها ملک خود را به سفیدپوستان اجاره میدهد، اما به سیاهان نمیدهد یا برای سفیدها آپارتمانهای بهتری در دسترس است. سیاهپوستها بدترین خانهها را در بدترین محلهها اجاره میکنند و ترس از آدمهای ساکن در تریلرها که همگی سفید هستند، موجب میشود که در نهایت از بخش سیاهپوستنشین شهر سر در بیاورند. بیخانمان شدن به زنان سیاهپوست بیش از همه ضربه میزند و نیمکتهای دادگاههای مسکن که به اختلافات میان صاحبخانهها و مستأجران رسیدگی میکند، پر است از زنان سیاهپوست و فرزندانشان. در واقع «اگر حکم حبس زندگی مردان محلههای فقیر را تعریف کند، بیخانمانی زندگی زنان این محلات را شکل میدهد. مردان فقیر سیاهپوست در اتاقهای زندان حبس شدهاند و زنان سیاهپوست بیچاره به زندان بزرگ بیخانمانی پرتاب شدهاند».
@rakik_nameh
🌞™
🔻مستأجران فقیر در چرخهای گرفتار میشوند که هر روز آنها را پایینتر میکشد
#بخش_دوم
🔸حتی در دوران رکود بزرگ، تخلیۀ خانهها و بیرونانداختن مستأجران به ندرت اتفاق میافتاد؛ اما در حال حاضر، هر ساله صدها هزار و شاید میلیونها نفر به خیابانها فرستاده میشوند. حتی مستأجری که اجارۀ خانۀ خود را پرداخت میکند نیز ممکن است خانۀ خود را از دست بدهد. آرلین یک آپارتمان را تنها به این خاطر از دست داد که پسرش یوری گلولۀ برفی به یک ماشین در حال عبور پرتاب کرد و رانندۀ عصبانی به در جلویی خانه لگد زد. او آپارتمان دیگری را نیز پس از آنکه پلیس در تعقیب پسرش وارد خانه شد، از دست میدهد. آن هم به این دلیل که پسرش معلم مدرسهشان را میزند و سپس به خانه فرار میکند. در واقع هر نوع مشکلی که پلیس را وارد ماجرا کند، ممکن است به اخراج مستأجر منتهی شود. به این ترتیب، زنان در صورت مواجهه با خشونت همسر و تماس با شمارۀ ۹۱۱، در معرض بیخانمانی قرار میگیرند. این گونه است که بسیاری از زنان در برابر شریک زندگی خشن خود از پلیس درخواست کمک نمیکنند.
🔸همانطور که دزموند نشان میدهد، قربانیان اصلی اخراج از خانهها زنان هستند؛ اما چرا؟ زنان در مقایسه با مردان برای انجام کاری مشابه دستمزد کمتری میگیرند. به علاوه زنان برای کنارآمدن با صاحبخانه که تقریباً همیشه یک مرد است و انجام کار یدی برای تأمین بخشی از اجاره توانایی کمتری دارند. بااینحال مسئلۀ اصلی این است که زنانی که مادر مجرد هستند، کودکان خود را هم بزرگ میکنند. آنها نهتنها همۀ هزینهها و بار پرورش فرزند را بر دوش دارند، بلکه به آپارتمانهای بزرگتری هم نیاز دارند که به سبب عدم تمایل مالکان به اجارۀ خانه به خانوادههایی با کودکان خردسال، تأمین آن روز به روز سختتر میشود. به طور مثال، جامعهشناسان دیگری از جمله کاترین اِدین دریافتهاند که مادران مجرد اغلب به صورت پنهان از پدر فرزندان خود پول دریافت میکنند، اما ارلین، دورین و دختر بزرگسال او پاتریس، اغلب در اثر ارتباط با مردانی خشن، معتاد، ناپدیدشده یا زندانی دچار مشکل شدهاند. لحظههای غمانگیز کتاب فراوانند، در یکی از آنها، ارلین میگوید نگهداری از کودکانش را پذیرفته است تا در برابر صاحبخانۀ آیندهنگر خود باثبات و محترم به نظر برسد. ولی در واقع، هیچچیز نصیبش نشده است.
🔸دزموند در پژوهش خود به نقش محوری فرایند تأمین مسکن در ایجاد و تقویت برتری سفیدپوستان هم اشاره کرده است. در میلواکی، یکی از شهرهای مواجه با مسائل نژادی در ایالات متحده، تمام سیاهپوستان تحت تبعیض مرتبط با مسکن هستند و همۀ سفیدپوستان دستکم تا حدی از برتری نژادی خود سود میبرند.
💠بهعنوان مثال یکی از صاحبخانهها ملک خود را به سفیدپوستان اجاره میدهد، اما به سیاهان نمیدهد یا برای سفیدها آپارتمانهای بهتری در دسترس است. سیاهپوستها بدترین خانهها را در بدترین محلهها اجاره میکنند و ترس از آدمهای ساکن در تریلرها که همگی سفید هستند، موجب میشود که در نهایت از بخش سیاهپوستنشین شهر سر در بیاورند. بیخانمان شدن به زنان سیاهپوست بیش از همه ضربه میزند و نیمکتهای دادگاههای مسکن که به اختلافات میان صاحبخانهها و مستأجران رسیدگی میکند، پر است از زنان سیاهپوست و فرزندانشان. در واقع «اگر حکم حبس زندگی مردان محلههای فقیر را تعریف کند، بیخانمانی زندگی زنان این محلات را شکل میدهد. مردان فقیر سیاهپوست در اتاقهای زندان حبس شدهاند و زنان سیاهپوست بیچاره به زندان بزرگ بیخانمانی پرتاب شدهاند».
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴نظریه اجتماعی #چارلز_تیلی
🔻 #بخش_دوم
🔸منافع: تیلی پیش از ارائه تعریف خود درباره «منافع» یک گروه به بررسی دو نظر رایج در این خصوص می پردازد. نخست تحلیلی بر اساس الگوی رایج مارکسیستی که اذعان می دارد که منافع یک گروه برآمده از موقعیت ساختاری آن گروه در جامعه است، و در واقع، منشاء آن عینی است. در مقابل، تحلیلی وبری قرار دارد که منافع یک گروه را برآینده تفاسیر و نگرشهای ذهنی کنشگران یک گروه نسبت به مطالباتشان می داند.یعنی استدلال می کند که باورهای مشترک در یک گروه به خودی خود به تعریفی از منافع جمعی منجر می شود.
🔸در نتیجه، از منظر نخست منافع یک گروه را می توان از تحلیل کلی ارتباطات میان منافع و موقعیت های اجتماعی استنباط کرد؛ و از منظر دوم منافع یک گروه از اظهارات و کنش های کنشگران آن گروه قابل استنتاج است. نقد نگاه کل گرای مارکسیستی آن است که بسیاری از منافع جزیی در حین عمل را نمی تواند تشخیص دهد، و ایراد نگاه تفسیرگرای وبری در آن است که کنشگران لزوماً به منافع واقعی خود آگاهی کامل ندارد. در نتیجه تیلی پیشنهاد می کند که می توان برای تشخیص منافع یک گروه از ترکیب این دو نگاه استفاده کرد. بدین ترتیب که «روابط تولید به عنوان پیش بینی کننده منافعی که مردم بطور متوسط و در بلندمدت پیگیری خواهند کرد» در نظر گرفته شود، و «برای تبیین رفتار مردم در کوتاه مدت حتی الامکان بر مفصل بندی [ذهنی] خود مردم از منافعشان» تکیه شود.
🔸سازمان: تیلی در تعریف از سازمان، بر دو محور عمده اشاره می کند: میزان هویت مشترک و ساختار وحدت بخش. برای توضیح این دو مفهوم از بحث روابط دسته ای و روابط شبکه ای بهره می گیرد. روابط دسته ای، روابط میان افراد حول ویژگی های مشترک است، همانند هویت جنسیتی، نژادی، ملی، سنی، مذهبی و …؛ و روابط شبکه ای به ارتباط و پیوندهای مستقیم و غیر مستقیم به واسطه نوع خاصی از علقه(پیوستگی) های بین الاشخاصی اشاره دارد. ترکیب روابط دسته ای و شبکه ای منجر به پیدایش گروه می شود.
🔸در نتیجه، به اعتقاد تیلی، «هر قدر که یک گروه از هویت مشترک و شبکه های داخلی وسیع تری برخوردار باشد، سازمان یافته تر است». به بیان دیگر، سازمان برآیند روابط دسته ای و شبکه ای مداوم در یک جمعیت است.
🔸بسیج: تیلی معتقد است که واژه بسیج به شکل متعارف معرفی کننده فرایندی است که بواسطه آن گروهی از حالت مجموعه منفعلی از افراد به مشارکت کننده فعال در زندگی عمومی تبدیل می شود. به بیان دیگر، بسیج یعنی گردآوری منابع (انسانی و مادی) برای استفاده و عمل جمعی.
🔸تیلی از سه شکل بسیج نام می برد:
یکم، بسیج تدافعی،
دوم، بسیج تهاجمی،
و سوم، بسیج تدارکی.
در بسیج تدافعی تهدیدی از خارج، اعضاء یک گروه را وامی دارد که منابع خود را برای جنگ با دشمن گرد هم آورند.
در بسیج تهاجمی، یک گروه در عکس العمل نسبت به «فرصت» های فراهم آمده برای تحقق منافع خود به گردآوردن منابع می پردازد.
و در بسیج تدارکی، گروه با پیش بینی فرصت ها و تهدیدهای آینده به انباشت و ذخیره سازی منابع می پردازد. هر قدر از بسیج تدافعی به سمت تهاجمی و تدارکی حرکت می شود، بر میزان دوراندیشی و نگاه استراتژیک سازمانی افزوده میشود.
🔸هزینه و فایده در کنش جمعی: تیلی، متاثر از سنت میلی به مسیله هزینه های کنش جمعی توجه دارد. بر این اساس، وی نتیجه کنش جمعی را تولید «کالایی جمعی» می داند که در فرایند تولید این کالا (که همان فایده کنش است)، گروه ناگزیر از پرداخت هزینه (صرف منابع) است. بر اساس منطق انتخاب عقلانی که منطبق بر سنت میل است، عمل عقلانی آن است که با پرداخت کمترین هزینه، بیشترین فایده حاصل شود، اما این فرمول ساده ریاضی در عمل با مشکلاتی مواجهه می شود.
🔸تیلی، دو عامل اصلی را تعیین میزان هزینه/فایده کنش جمعی در نظر دارد: یکم، بسیج؛ و دوم، فرصت ها. گروههای مختلف بر اساس تفاسیر، ارزش ها و باورهای مشترکشان، در کنش جمعی برای تولید کالای عمومی متحمل هزینه های متفاوتی می شوند.
💠تیلی، گروه ها را بر اساس نحوه و میزان پرداخت هزینه ها به چهار دسته تقسیم می کند:
1. پر غیرت ها: در مقایسه با دیگر گروه ها، ارزش بسیار بالایی برای برخی از کالاهای جمعی از حیث صرف کردن منابع مورد نیاز برای به دست آوردن آن کالا، قایلند. این دسته عموماً دست به بسیج تهاجمی می زنند.
2. خسیسان: چنان ارزش بالایی برای منابع خود قایلند که به ندرت اتفاق می افتد که کالای جمعی قابل دسترسی آنها را وادارد که منابع بسیج یافته خود را صرف کنش جمعی نمایند. این دسته عموماً بسیج های تدافعی انجام می دهند.
3. فرصت طلبان: صرف نظر از اینکه چه کالایی به دست می آورند، در پی به حداکثر رساندن بازده خالص خود هستند.
4. مدعیان عادی: در پی دستیابی به مجموعه محدودی از کالاهای جمعی هستند، حداقل منابع را صرف دستیابی به این کالاها می کنند.
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_دوم
🔸منافع: تیلی پیش از ارائه تعریف خود درباره «منافع» یک گروه به بررسی دو نظر رایج در این خصوص می پردازد. نخست تحلیلی بر اساس الگوی رایج مارکسیستی که اذعان می دارد که منافع یک گروه برآمده از موقعیت ساختاری آن گروه در جامعه است، و در واقع، منشاء آن عینی است. در مقابل، تحلیلی وبری قرار دارد که منافع یک گروه را برآینده تفاسیر و نگرشهای ذهنی کنشگران یک گروه نسبت به مطالباتشان می داند.یعنی استدلال می کند که باورهای مشترک در یک گروه به خودی خود به تعریفی از منافع جمعی منجر می شود.
🔸در نتیجه، از منظر نخست منافع یک گروه را می توان از تحلیل کلی ارتباطات میان منافع و موقعیت های اجتماعی استنباط کرد؛ و از منظر دوم منافع یک گروه از اظهارات و کنش های کنشگران آن گروه قابل استنتاج است. نقد نگاه کل گرای مارکسیستی آن است که بسیاری از منافع جزیی در حین عمل را نمی تواند تشخیص دهد، و ایراد نگاه تفسیرگرای وبری در آن است که کنشگران لزوماً به منافع واقعی خود آگاهی کامل ندارد. در نتیجه تیلی پیشنهاد می کند که می توان برای تشخیص منافع یک گروه از ترکیب این دو نگاه استفاده کرد. بدین ترتیب که «روابط تولید به عنوان پیش بینی کننده منافعی که مردم بطور متوسط و در بلندمدت پیگیری خواهند کرد» در نظر گرفته شود، و «برای تبیین رفتار مردم در کوتاه مدت حتی الامکان بر مفصل بندی [ذهنی] خود مردم از منافعشان» تکیه شود.
🔸سازمان: تیلی در تعریف از سازمان، بر دو محور عمده اشاره می کند: میزان هویت مشترک و ساختار وحدت بخش. برای توضیح این دو مفهوم از بحث روابط دسته ای و روابط شبکه ای بهره می گیرد. روابط دسته ای، روابط میان افراد حول ویژگی های مشترک است، همانند هویت جنسیتی، نژادی، ملی، سنی، مذهبی و …؛ و روابط شبکه ای به ارتباط و پیوندهای مستقیم و غیر مستقیم به واسطه نوع خاصی از علقه(پیوستگی) های بین الاشخاصی اشاره دارد. ترکیب روابط دسته ای و شبکه ای منجر به پیدایش گروه می شود.
🔸در نتیجه، به اعتقاد تیلی، «هر قدر که یک گروه از هویت مشترک و شبکه های داخلی وسیع تری برخوردار باشد، سازمان یافته تر است». به بیان دیگر، سازمان برآیند روابط دسته ای و شبکه ای مداوم در یک جمعیت است.
🔸بسیج: تیلی معتقد است که واژه بسیج به شکل متعارف معرفی کننده فرایندی است که بواسطه آن گروهی از حالت مجموعه منفعلی از افراد به مشارکت کننده فعال در زندگی عمومی تبدیل می شود. به بیان دیگر، بسیج یعنی گردآوری منابع (انسانی و مادی) برای استفاده و عمل جمعی.
🔸تیلی از سه شکل بسیج نام می برد:
یکم، بسیج تدافعی،
دوم، بسیج تهاجمی،
و سوم، بسیج تدارکی.
در بسیج تدافعی تهدیدی از خارج، اعضاء یک گروه را وامی دارد که منابع خود را برای جنگ با دشمن گرد هم آورند.
در بسیج تهاجمی، یک گروه در عکس العمل نسبت به «فرصت» های فراهم آمده برای تحقق منافع خود به گردآوردن منابع می پردازد.
و در بسیج تدارکی، گروه با پیش بینی فرصت ها و تهدیدهای آینده به انباشت و ذخیره سازی منابع می پردازد. هر قدر از بسیج تدافعی به سمت تهاجمی و تدارکی حرکت می شود، بر میزان دوراندیشی و نگاه استراتژیک سازمانی افزوده میشود.
🔸هزینه و فایده در کنش جمعی: تیلی، متاثر از سنت میلی به مسیله هزینه های کنش جمعی توجه دارد. بر این اساس، وی نتیجه کنش جمعی را تولید «کالایی جمعی» می داند که در فرایند تولید این کالا (که همان فایده کنش است)، گروه ناگزیر از پرداخت هزینه (صرف منابع) است. بر اساس منطق انتخاب عقلانی که منطبق بر سنت میل است، عمل عقلانی آن است که با پرداخت کمترین هزینه، بیشترین فایده حاصل شود، اما این فرمول ساده ریاضی در عمل با مشکلاتی مواجهه می شود.
🔸تیلی، دو عامل اصلی را تعیین میزان هزینه/فایده کنش جمعی در نظر دارد: یکم، بسیج؛ و دوم، فرصت ها. گروههای مختلف بر اساس تفاسیر، ارزش ها و باورهای مشترکشان، در کنش جمعی برای تولید کالای عمومی متحمل هزینه های متفاوتی می شوند.
💠تیلی، گروه ها را بر اساس نحوه و میزان پرداخت هزینه ها به چهار دسته تقسیم می کند:
1. پر غیرت ها: در مقایسه با دیگر گروه ها، ارزش بسیار بالایی برای برخی از کالاهای جمعی از حیث صرف کردن منابع مورد نیاز برای به دست آوردن آن کالا، قایلند. این دسته عموماً دست به بسیج تهاجمی می زنند.
2. خسیسان: چنان ارزش بالایی برای منابع خود قایلند که به ندرت اتفاق می افتد که کالای جمعی قابل دسترسی آنها را وادارد که منابع بسیج یافته خود را صرف کنش جمعی نمایند. این دسته عموماً بسیج های تدافعی انجام می دهند.
3. فرصت طلبان: صرف نظر از اینکه چه کالایی به دست می آورند، در پی به حداکثر رساندن بازده خالص خود هستند.
4. مدعیان عادی: در پی دستیابی به مجموعه محدودی از کالاهای جمعی هستند، حداقل منابع را صرف دستیابی به این کالاها می کنند.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
Forwarded from Attach Master
🔴📣📣📣 #اطلاعیه_مهم_و_فوری در مورد #تاریخ_و_چگونگی انتشار #بخش_دوم اسامی امضا کننده #طومار_پیمان_نوین شهریار میهن #شاهزاده_رضا_پهلوی
🔴👈👈👈 لطفا متن زیر را مطالعه و در صورت تمایل و موافقت با درج نام و نام خانوادگی و ذکر سمت یا شعل و تکمیل متن برای ما به آدرس کانالهای تلگرامی ذیل ارسال کنید .
🔴👈👈👈 #فراخوان جهت تهیه طومار #حمایت_عملی از #پیمان_نوین شهریار میهن #شاهزاده_رضا_پهلوی
اینجانب ( ......... ) سمت یا شغل یا فعال ( ...... ) یا حزب - گروه - تشکل یا سازمان (........) از #پیمان_نوین شاهزاده رضا پهلوی به طور کامل و بصورت عملی حمایت نموده و بدون هیچ سهم خواهی با تشکیل ستاد و یا تشکیلاتی توسط شاهزاده رضا پهلوی یا تیم مورد اعتماد و منتخب ایشان برای سازماندهی و هماهنگی اعتصابات و اعتراضات سراسری و همچنین داشتن برنامه ها و بیانیه ها و فراخوانهای قابل اعتماد و دارای پشتوانه کاملا موافق هستم .
ارسال به یکی از کانال تلگرامی👇👇
🔴👈رستاخیز سیمرغ.
@Rastakhiz_Simorgh1339
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🔴👈👈👈 لطفا متن زیر را مطالعه و در صورت تمایل و موافقت با درج نام و نام خانوادگی و ذکر سمت یا شعل و تکمیل متن برای ما به آدرس کانالهای تلگرامی ذیل ارسال کنید .
🔴👈👈👈 #فراخوان جهت تهیه طومار #حمایت_عملی از #پیمان_نوین شهریار میهن #شاهزاده_رضا_پهلوی
اینجانب ( ......... ) سمت یا شغل یا فعال ( ...... ) یا حزب - گروه - تشکل یا سازمان (........) از #پیمان_نوین شاهزاده رضا پهلوی به طور کامل و بصورت عملی حمایت نموده و بدون هیچ سهم خواهی با تشکیل ستاد و یا تشکیلاتی توسط شاهزاده رضا پهلوی یا تیم مورد اعتماد و منتخب ایشان برای سازماندهی و هماهنگی اعتصابات و اعتراضات سراسری و همچنین داشتن برنامه ها و بیانیه ها و فراخوانهای قابل اعتماد و دارای پشتوانه کاملا موافق هستم .
ارسال به یکی از کانال تلگرامی👇👇
🔴👈رستاخیز سیمرغ.
@Rastakhiz_Simorgh1339
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Telegram
📎
Forwarded from نهضت جنگل
☑️ درگذشت "میرزا کوچک خان جنگلی"
#بخش_دوم
◾️سر میرزا کوچکخان را در مجاورت سربازخانه رشت، در جایی که معروف به انبار نفت نوبل است، تا مدتها در معرض تماشای مردم قرار داده و سپس خالو قربان که از یاران سابق میرزا و از هواداران سردار سپه بود، سر میرزا را به تهران، نزد سردار سپه فرستاد. سر میرزا را به دستور سردار سپه در گورستان حسنآباد دفن کردند. بعد یکی از یاران قدیمی میرزا به نام کاس آقا حسام سر میرزا را محرمانه از گورکن تحویل و به رشت برده و در محلّی موسوم به سلیمان داراب به خاک سپرد. در شهریور ۱۳۲۰ و هنگام استعفای رضاشاه (حدوداً پس از گذشت بیست سال از مرگ میرزا) آزادیخواهان گیلان قصد داشتند جسد بدون سر میرزا را با تشریفات شایسته از خانقاه خلخال به رشت حمل کنند، ولی مأموران جلوگیری کردند. در نتیجه به جهت پیشگیری از برخورد، جسد میرزا را بطور عادی به رشت حمل و در جوار سر دفن کردند. از آن تاریخ هر سال در روز ۱۱ آذر مراسمی ساده در محل دفن او در سلیمان داراب رشت برگزار میشود.
🆔 @Nehzate_Jangal
#بخش_دوم
◾️سر میرزا کوچکخان را در مجاورت سربازخانه رشت، در جایی که معروف به انبار نفت نوبل است، تا مدتها در معرض تماشای مردم قرار داده و سپس خالو قربان که از یاران سابق میرزا و از هواداران سردار سپه بود، سر میرزا را به تهران، نزد سردار سپه فرستاد. سر میرزا را به دستور سردار سپه در گورستان حسنآباد دفن کردند. بعد یکی از یاران قدیمی میرزا به نام کاس آقا حسام سر میرزا را محرمانه از گورکن تحویل و به رشت برده و در محلّی موسوم به سلیمان داراب به خاک سپرد. در شهریور ۱۳۲۰ و هنگام استعفای رضاشاه (حدوداً پس از گذشت بیست سال از مرگ میرزا) آزادیخواهان گیلان قصد داشتند جسد بدون سر میرزا را با تشریفات شایسته از خانقاه خلخال به رشت حمل کنند، ولی مأموران جلوگیری کردند. در نتیجه به جهت پیشگیری از برخورد، جسد میرزا را بطور عادی به رشت حمل و در جوار سر دفن کردند. از آن تاریخ هر سال در روز ۱۱ آذر مراسمی ساده در محل دفن او در سلیمان داراب رشت برگزار میشود.
🆔 @Nehzate_Jangal
Forwarded from نهضت جنگل
☑️ #ماسوله در اشغال قوای #عثمانی
از کتاب:
من و آزادی، به اهتمام: مهدی نور محمدی ۱۳۸۸، تهران
میرزا حسین خیاط ( فرنیا ) قزوینی از رجال برجسته و آزادیخواه ایران است، او در جریان انقلاب مشروطه و فتح تهران دوشادوش مبارزان و آزادیخواهان جنگیده است. خاطرات او پس از یک قرن توسط محقق و مورخ برجسته قزوینی جناب مهدی نورمحمدی انتشار یافته، که از لحاظ تاریخی بسیار ارزنده و مفید میباشد. آن بخش از خاطرات او که مربوط به حضورش در گیلان و در کنار میرزا کوچک خان است حاوی نکات و مطالب بسیار جالبی است.
🔳 #بخش_دوم :
در این هنگام ارتش عثمانی از طریق خلخال وارد ماسوله شده و آنجا را اشغال کرده بود. #میرزا_حسین_خیاط که مورد وثوق و اعتماد شخص #میرزاکوچک_خان قرار داشت مأمور شد که به #ماسوله رفته و فرماندهان قشون عثمانی را متقاعد به خروج از ماسوله کند.
او جریان این ماموریت را اینگونه شرح داده است:
"" جناب آقای میرزاکوچک خان جنگلی به وسیله تلفن شخصا مرا احضار به #کسما نمود و فورا به مقر فرماندهی نهضت جنگل رهسپار شدم. میرزاکوچک خان اظهار فرمودند که قوای عثمانی به ماسوله آمده است و انگلیسیها میگویند یا شما آنها را از ماسوله بیرون کنید و یا اجازه دهید ما از جنگل عبور کرده و با قوه قهریه آنها را بیرون کنیم.
لازم است فورا به ماسوله رفته اقدامی که مقتضی است بنمایی و فورا به همراه یک مجاهد حرکت کرده.... ""
آن شب در قریه #زیدق ... #زیده فعلی ... ماندیم و فردای آن شب وارد ماسوله شده با صاحب منصبان قشون عثمانی ملاقات کرده و آنها را متقاعد نمودم که از ماسوله خارج شوند و بعدا یک نفر نماینده سیاسی با اختیارات تامه از طرف باب عالی به #ماسوله بیاید #مقاوله_نامه ای ( پروتکل، عهدنامه، پیمان نامه، قرارداد ) نوشته و کتبا با آنها قرارداد بدهیم، زیرا که دو ماه و نیم با انگلیسیها جنگ کرده و تمام قوای خود را صرف نمودیم و جوانهای خود را به کشتن دادیم و تمام این عملیات به منفعت #دولت_عثمانی تمام شد و هیچ مساعدتی از طرف آنها به ما نشده؛ در اینصورت باید با نماینده عثمانی کتبا #مقاوله_نامه ( پروتکل، عهدنامه، پیمان نامه، قرارداد ) نوشته تا بعد از این طرفین از آن قرار رفتار نمائیم.
ترکهای عثمانی وقتی که وارد #ماسوله شده بودند نان و گوشت و علیق اسبهایشان ( خوراک چهارپایان ) را از کسبه نسیه گرفته و تمام سرمایه آنها را برده بودند، من که وارد شدم اعلام نمودم که قشون عثمانی میهمان #اتحاد_اسلام است و معترض کسبه نشود و کسبه هر چه داده است صورت بدهد تا پول آن را از صندوق #اتحاد_اسلام بپردازم؛ خلاصه روز هفتم محرم ۱۳۳۷ هجری قمری ( مصادف با روز یکشنبه ۲۰ مهر ۱۲۹۷ هجری شمسی ) بود که #قشون_عثمانی #ماسوله را تخلیه کرده به سمت میانج... #میانه فعلی ... رهسپار شدند و من هم صورت مطالبات اهالی را گرفته عازم #کسما شدم.
معلوم شد که #میرزاکوچک_خان_جنگلی برای ملاقات نماینده #آلمان که تازه وارد شده به #گسکر رفته است. (گسکر شهر تاریخی و مدفون با یکهزار و ۲۰۰ سال قدمت در دل جنگلهای منطقه هفتدغنان ضیابر صومعهسرا در استان گیلان است. این شهر بر اساس کاوشهای انجام شده، بزرگترین شهر باقیمانده از دوره اسلامی در شمال ایران است... #صومعهسرا فعلی ... )
برگرفته از کتاب : من و آزادی ص ۱۰۹ الی
https://t.me/Nehzate_Jangal/910
🆔 @Nehzate_Jangal
از کتاب:
من و آزادی، به اهتمام: مهدی نور محمدی ۱۳۸۸، تهران
میرزا حسین خیاط ( فرنیا ) قزوینی از رجال برجسته و آزادیخواه ایران است، او در جریان انقلاب مشروطه و فتح تهران دوشادوش مبارزان و آزادیخواهان جنگیده است. خاطرات او پس از یک قرن توسط محقق و مورخ برجسته قزوینی جناب مهدی نورمحمدی انتشار یافته، که از لحاظ تاریخی بسیار ارزنده و مفید میباشد. آن بخش از خاطرات او که مربوط به حضورش در گیلان و در کنار میرزا کوچک خان است حاوی نکات و مطالب بسیار جالبی است.
🔳 #بخش_دوم :
در این هنگام ارتش عثمانی از طریق خلخال وارد ماسوله شده و آنجا را اشغال کرده بود. #میرزا_حسین_خیاط که مورد وثوق و اعتماد شخص #میرزاکوچک_خان قرار داشت مأمور شد که به #ماسوله رفته و فرماندهان قشون عثمانی را متقاعد به خروج از ماسوله کند.
او جریان این ماموریت را اینگونه شرح داده است:
"" جناب آقای میرزاکوچک خان جنگلی به وسیله تلفن شخصا مرا احضار به #کسما نمود و فورا به مقر فرماندهی نهضت جنگل رهسپار شدم. میرزاکوچک خان اظهار فرمودند که قوای عثمانی به ماسوله آمده است و انگلیسیها میگویند یا شما آنها را از ماسوله بیرون کنید و یا اجازه دهید ما از جنگل عبور کرده و با قوه قهریه آنها را بیرون کنیم.
لازم است فورا به ماسوله رفته اقدامی که مقتضی است بنمایی و فورا به همراه یک مجاهد حرکت کرده.... ""
آن شب در قریه #زیدق ... #زیده فعلی ... ماندیم و فردای آن شب وارد ماسوله شده با صاحب منصبان قشون عثمانی ملاقات کرده و آنها را متقاعد نمودم که از ماسوله خارج شوند و بعدا یک نفر نماینده سیاسی با اختیارات تامه از طرف باب عالی به #ماسوله بیاید #مقاوله_نامه ای ( پروتکل، عهدنامه، پیمان نامه، قرارداد ) نوشته و کتبا با آنها قرارداد بدهیم، زیرا که دو ماه و نیم با انگلیسیها جنگ کرده و تمام قوای خود را صرف نمودیم و جوانهای خود را به کشتن دادیم و تمام این عملیات به منفعت #دولت_عثمانی تمام شد و هیچ مساعدتی از طرف آنها به ما نشده؛ در اینصورت باید با نماینده عثمانی کتبا #مقاوله_نامه ( پروتکل، عهدنامه، پیمان نامه، قرارداد ) نوشته تا بعد از این طرفین از آن قرار رفتار نمائیم.
ترکهای عثمانی وقتی که وارد #ماسوله شده بودند نان و گوشت و علیق اسبهایشان ( خوراک چهارپایان ) را از کسبه نسیه گرفته و تمام سرمایه آنها را برده بودند، من که وارد شدم اعلام نمودم که قشون عثمانی میهمان #اتحاد_اسلام است و معترض کسبه نشود و کسبه هر چه داده است صورت بدهد تا پول آن را از صندوق #اتحاد_اسلام بپردازم؛ خلاصه روز هفتم محرم ۱۳۳۷ هجری قمری ( مصادف با روز یکشنبه ۲۰ مهر ۱۲۹۷ هجری شمسی ) بود که #قشون_عثمانی #ماسوله را تخلیه کرده به سمت میانج... #میانه فعلی ... رهسپار شدند و من هم صورت مطالبات اهالی را گرفته عازم #کسما شدم.
معلوم شد که #میرزاکوچک_خان_جنگلی برای ملاقات نماینده #آلمان که تازه وارد شده به #گسکر رفته است. (گسکر شهر تاریخی و مدفون با یکهزار و ۲۰۰ سال قدمت در دل جنگلهای منطقه هفتدغنان ضیابر صومعهسرا در استان گیلان است. این شهر بر اساس کاوشهای انجام شده، بزرگترین شهر باقیمانده از دوره اسلامی در شمال ایران است... #صومعهسرا فعلی ... )
برگرفته از کتاب : من و آزادی ص ۱۰۹ الی
https://t.me/Nehzate_Jangal/910
🆔 @Nehzate_Jangal
Telegram
نهضت جنگل
☑️ #ماسوله در اشغال قوای #عثمانی
از کتاب:
من و آزادی، به اهتمام: مهدی نور محمدی ۱۳۸۸، تهران
میرزا حسین خیاط ( فرنیا ) قزوینی از رجال برجسته و آزادیخواه ایران است، او در جریان انقلاب مشروطه و فتح تهران دوشادوش مبارزان و آزادیخواهان جنگیده است. خاطرات…
از کتاب:
من و آزادی، به اهتمام: مهدی نور محمدی ۱۳۸۸، تهران
میرزا حسین خیاط ( فرنیا ) قزوینی از رجال برجسته و آزادیخواه ایران است، او در جریان انقلاب مشروطه و فتح تهران دوشادوش مبارزان و آزادیخواهان جنگیده است. خاطرات…
[هشدار نامه]
🔴صحبتهای یک عضو پزشکی قانونی شیراز در تجمع امروز که مورد سرکوب قرار گرفت بعد از تجمع نظام پزشکی مشهد، تجمع نظام پزشکی شیراز رو هم امروز داشتیم. #شاهنشاه_آریامهر #دوران_طلایی_ایران #اعتصابات_سراسری #اعتراضات_سراسری #نه_به_جمهوری_اسلامی #سرنگونی_نظام_اهریمن…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴صحبتهای یک عضو پزشکی قانونی شیراز در تجمع امروز که مورد سرکوب قرار گرفت
#بخش_دوم
بعد از تجمع نظام پزشکی مشهد، تجمع نظام پزشکی شیراز رو هم امروز داشتیم.
#شاهنشاه_آریامهر
#دوران_طلایی_ایران
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#سرنگونی_نظام_اهریمن
#پاینده_ایران_پادشاهی
#جاوید_شاه
#قدرت_مردم_متحد
https://t.me/Hoshdar_Nameh/51278
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
#بخش_دوم
بعد از تجمع نظام پزشکی مشهد، تجمع نظام پزشکی شیراز رو هم امروز داشتیم.
#شاهنشاه_آریامهر
#دوران_طلایی_ایران
#اعتصابات_سراسری
#اعتراضات_سراسری
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#سرنگونی_نظام_اهریمن
#پاینده_ایران_پادشاهی
#جاوید_شاه
#قدرت_مردم_متحد
https://t.me/Hoshdar_Nameh/51278
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
🔴سایه سنگین ایدئولوژی بر سر معلمان
#بخش_دوم
وضعیت گزینش معلمان در ایران چنان نامطلوب و ایدئولوژیزده است که حتی وبسایتهای وابسته به حکومت نیز آن را «روال نامطلوب» نامیدهاند و خواستار اصلاح آن شدهاند. به عنوان نمونه میتوان به گزارشی انتقادی از سایت «خبرگزاری دانشجو» اشاره کرد که در آن از اینکه در گزینش معلمان به مسائل روانی آنها بیتوجهی میشود ولی مسائل عقیدتی و سیاسی برجسته میشود، انتقاد شده و اصلاح این روند توصیه شده است.
در بخشی از این گزارش تاکید شده است که بیشتر تاکیدات در بخش گزینش روی مسائل ایدئولوژیک است. نقل این انتقاد از این وبسایت از اینرو اهمیت دارد که این وبسایت خود متعلق و وابسته به جمهوری اسلامی است. وقتی خود وابستگان به حکومت چنین انتقاد میکنند میتوان میزان عدم مطلوب وضعیت را حدس زد. در قسمتی از همین گزارش که در بهمن ۱۳۹۹ منتشر شده است، چنین آمده است: «پس از قبولی در کنکور استخدامی آموزش و پرورش، داوطلبان به مصاحبهای دعوت خواهند شد که هیاتی به اضافه نماینده گزینش از داوطلب سوالاتی میپرسند که تعدادی از آن، سوالات روان شناسی است. سوال اینجاست آیا پرسیدن چند سوال و حضور روانشناس در بین اعضای تیم گزینش، برای تایید سلامت روان داوطلبین کافیست؟ آیا نیازی به گرفتن آزمون و تستهای معتبر و به روز روانشناختی از داوطلبین برای تایید قطعی سلامت روان آنان احساس نمیشود؟ … پس از قبولی فرد در این مرحله، به مصاحبه اختصاصی گزینش عقیدتی سیاسی میرود. در گزینش سیاسی و عقیدتی یک بخش درباره فعالیتهای سیاسی است و دیگری احکام. سوالاتی که اغلب میپرسند حضور در راهپیمایی ها، نماز جمعه، حضور در انتخابات، قرائت قرآن، نحوه نماز خواندن و … است. طبق تجربه داوطلبین، اکثر توجهات و دقت بر روی همین مرحله است.»
طبیعی است که وقتی در گام نخست جذب معلم که بخش گزینش باشد وزنه ایدئولوژی حکومتی چنین سنگین است، معلم هنگام آموزش در کلاس درس نیز باید این آیتمهای ایدئولوژیک حکومتی را در نظر بگیرد و برای امنیت شغلی خود هم که شده از آن تخطی نکند. تخطی از اصول ایدئولوژیک حکومت میتواند مساوی باشد با از دستدادن فرصت شغلی. یک معلم که درگیر بدیهیترین نیازهای روزمره خود است کدام را انتخاب میکند؟
این البته فقط فشار سنگین عقیدتی و ایدئولوژیک روی معلمان است و بحث محتوای ایدئولوژیک درسها و کتابهای آموزشی و اجبار معلمان به تدریس چنان محتوایی، خود بحثی جداگانه است که بارها به آن پرداخته شده است و تنها باید به این اندیشید که چگونه میتوان مدرسه را از دست ایدئولوژی نجات داد و آیا در چارچوب رژیمی همچون جمهوری اسلامی که رهبر آن به عنوان قدرتمندترین فرد حکومتی با بدیهیترین اصول پذیرفتهشده آموزشی در دنیا – همچون سند ۲۰۳۰ – مخالفت صریح میکند، این نجات قابل انجام است؟
https://t.me/Hoshdar_Nameh/54603
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
#بخش_دوم
وضعیت گزینش معلمان در ایران چنان نامطلوب و ایدئولوژیزده است که حتی وبسایتهای وابسته به حکومت نیز آن را «روال نامطلوب» نامیدهاند و خواستار اصلاح آن شدهاند. به عنوان نمونه میتوان به گزارشی انتقادی از سایت «خبرگزاری دانشجو» اشاره کرد که در آن از اینکه در گزینش معلمان به مسائل روانی آنها بیتوجهی میشود ولی مسائل عقیدتی و سیاسی برجسته میشود، انتقاد شده و اصلاح این روند توصیه شده است.
در بخشی از این گزارش تاکید شده است که بیشتر تاکیدات در بخش گزینش روی مسائل ایدئولوژیک است. نقل این انتقاد از این وبسایت از اینرو اهمیت دارد که این وبسایت خود متعلق و وابسته به جمهوری اسلامی است. وقتی خود وابستگان به حکومت چنین انتقاد میکنند میتوان میزان عدم مطلوب وضعیت را حدس زد. در قسمتی از همین گزارش که در بهمن ۱۳۹۹ منتشر شده است، چنین آمده است: «پس از قبولی در کنکور استخدامی آموزش و پرورش، داوطلبان به مصاحبهای دعوت خواهند شد که هیاتی به اضافه نماینده گزینش از داوطلب سوالاتی میپرسند که تعدادی از آن، سوالات روان شناسی است. سوال اینجاست آیا پرسیدن چند سوال و حضور روانشناس در بین اعضای تیم گزینش، برای تایید سلامت روان داوطلبین کافیست؟ آیا نیازی به گرفتن آزمون و تستهای معتبر و به روز روانشناختی از داوطلبین برای تایید قطعی سلامت روان آنان احساس نمیشود؟ … پس از قبولی فرد در این مرحله، به مصاحبه اختصاصی گزینش عقیدتی سیاسی میرود. در گزینش سیاسی و عقیدتی یک بخش درباره فعالیتهای سیاسی است و دیگری احکام. سوالاتی که اغلب میپرسند حضور در راهپیمایی ها، نماز جمعه، حضور در انتخابات، قرائت قرآن، نحوه نماز خواندن و … است. طبق تجربه داوطلبین، اکثر توجهات و دقت بر روی همین مرحله است.»
طبیعی است که وقتی در گام نخست جذب معلم که بخش گزینش باشد وزنه ایدئولوژی حکومتی چنین سنگین است، معلم هنگام آموزش در کلاس درس نیز باید این آیتمهای ایدئولوژیک حکومتی را در نظر بگیرد و برای امنیت شغلی خود هم که شده از آن تخطی نکند. تخطی از اصول ایدئولوژیک حکومت میتواند مساوی باشد با از دستدادن فرصت شغلی. یک معلم که درگیر بدیهیترین نیازهای روزمره خود است کدام را انتخاب میکند؟
این البته فقط فشار سنگین عقیدتی و ایدئولوژیک روی معلمان است و بحث محتوای ایدئولوژیک درسها و کتابهای آموزشی و اجبار معلمان به تدریس چنان محتوایی، خود بحثی جداگانه است که بارها به آن پرداخته شده است و تنها باید به این اندیشید که چگونه میتوان مدرسه را از دست ایدئولوژی نجات داد و آیا در چارچوب رژیمی همچون جمهوری اسلامی که رهبر آن به عنوان قدرتمندترین فرد حکومتی با بدیهیترین اصول پذیرفتهشده آموزشی در دنیا – همچون سند ۲۰۳۰ – مخالفت صریح میکند، این نجات قابل انجام است؟
https://t.me/Hoshdar_Nameh/54603
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Telegram
[هشدار نامه]
❌سایه سنگین ایدئولوژی بر سر معلمان
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان…
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان…
🔴شاهزاده رضا پهلوی: با شکلگیری دولت ملی، نقش ایران در ایجاد ثبات منطقهای احیا میشود.
🔻شاهزاده رضا پهلوی با اشاره به شروع جنگ ایران و عراق، با یادآوری گفتوگوهایش با «برخی خلبانان»، گفت «ما هم مجبور بودیم مثلا اف ۱۴ که کار نمیکرد، قطعاتش را روی یکی دیگر از هواپیماها نصب کنیم» و اضافه کرد: «آن زمان برخی خلبانان به من میگفتند که حتی راکتهای زمین به هوا را به راکتهای هوا به هوا تبدیل کرده بودیم، چون چاره دیگری نداشتیم.»
او با اشاره به جانفشانی نیروهای میهنپرست ارتش ایران در جنگ ایران و عراق، گفت نیروهای ایرانی «یک جوری داوم آوردند» و با وضعی که «رژیم از اول داشت چه از نظر پرسنل انسانی و چه از نظر تجهیزاتی [ارتش را] ضعیف میکرد، اگر به خاطر آن نیروی هوایی نبود، قطعا خوزستان را صدام حسین اشغال کرده بود و معلوم نبود نتیجه جنگ چه بشود. این جاست که اهمیت ارتش نیرومند و نیروی هوایی بسیار قوی روشن میشود.»
به تأکید شاهزاده رضا پهلوی، «طرز تفکر نظام» جمهوری اسلامی «هیچ وقت مسئله منافع ملی نبود» و «حتی میگفتند هواپیما را بفروشیم وسایل کشاورزی بخریم. این نشان میدهد اصلا حالیشان نیست که مسئله موضع قدرت و از نظر استراتژی و ثبات چه معنایی دارد و از همین لحاظ اضمحلال و به تدریج تضعیف نیروها» شروع شد.
او با اشاره به سیاستهای غربستیزانه جمهوری اسلامی، گفت سیاست «ما از غرب خریداری نمیکنیم»، موجب شد که بیشتر تجهیزات امروز هواپیماهای روسی باشند و «ضدیت با آمریکا تمام سیستم را به یک جهت دیگر برد که نتیجه آن را امروز میبینیم که کجای کار قرار گرفتهایم در مقایسه با آن زمان.»
شاهزاده رضا پهلوی با تأکید بر این که در آن زمان «نخبگان» دارای «عرق ملی» به سمت خلبان شدن روی میآوردند و انتخابشان از سر «ماجراجویی» نبود، گفت که «در شرایط امروزی کسی نمیخواهد برود در سپاه خدمت کند یا در این نظام خلبان بشود. وقتی آن حس و عرق ملی در کار میآید و مسئله ابهت و عظمت کشور، و البته امکانات و سرمایهگذاری درست و برنامهریزی و طراحی درست برای پدافند ملی پیش میآید، قطعا شرایط خیلی فرق میکند.»
او اضافه کرد: «من فکر میکنم ایران قطع مسلم یک کشور ۸۵ میلیونی با آن همه امکانات قطعا قابلیت این را خواهد داشت که مجددا یک ارتش نیرومندی داشته باشد، در درجه اول برای حفاظت خودش و به خصوص برای ثبات در منطقه.»
#بخش_دوم
https://t.me/Hoshdar_Nameh/60145
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
🔻شاهزاده رضا پهلوی با اشاره به شروع جنگ ایران و عراق، با یادآوری گفتوگوهایش با «برخی خلبانان»، گفت «ما هم مجبور بودیم مثلا اف ۱۴ که کار نمیکرد، قطعاتش را روی یکی دیگر از هواپیماها نصب کنیم» و اضافه کرد: «آن زمان برخی خلبانان به من میگفتند که حتی راکتهای زمین به هوا را به راکتهای هوا به هوا تبدیل کرده بودیم، چون چاره دیگری نداشتیم.»
او با اشاره به جانفشانی نیروهای میهنپرست ارتش ایران در جنگ ایران و عراق، گفت نیروهای ایرانی «یک جوری داوم آوردند» و با وضعی که «رژیم از اول داشت چه از نظر پرسنل انسانی و چه از نظر تجهیزاتی [ارتش را] ضعیف میکرد، اگر به خاطر آن نیروی هوایی نبود، قطعا خوزستان را صدام حسین اشغال کرده بود و معلوم نبود نتیجه جنگ چه بشود. این جاست که اهمیت ارتش نیرومند و نیروی هوایی بسیار قوی روشن میشود.»
به تأکید شاهزاده رضا پهلوی، «طرز تفکر نظام» جمهوری اسلامی «هیچ وقت مسئله منافع ملی نبود» و «حتی میگفتند هواپیما را بفروشیم وسایل کشاورزی بخریم. این نشان میدهد اصلا حالیشان نیست که مسئله موضع قدرت و از نظر استراتژی و ثبات چه معنایی دارد و از همین لحاظ اضمحلال و به تدریج تضعیف نیروها» شروع شد.
او با اشاره به سیاستهای غربستیزانه جمهوری اسلامی، گفت سیاست «ما از غرب خریداری نمیکنیم»، موجب شد که بیشتر تجهیزات امروز هواپیماهای روسی باشند و «ضدیت با آمریکا تمام سیستم را به یک جهت دیگر برد که نتیجه آن را امروز میبینیم که کجای کار قرار گرفتهایم در مقایسه با آن زمان.»
شاهزاده رضا پهلوی با تأکید بر این که در آن زمان «نخبگان» دارای «عرق ملی» به سمت خلبان شدن روی میآوردند و انتخابشان از سر «ماجراجویی» نبود، گفت که «در شرایط امروزی کسی نمیخواهد برود در سپاه خدمت کند یا در این نظام خلبان بشود. وقتی آن حس و عرق ملی در کار میآید و مسئله ابهت و عظمت کشور، و البته امکانات و سرمایهگذاری درست و برنامهریزی و طراحی درست برای پدافند ملی پیش میآید، قطعا شرایط خیلی فرق میکند.»
او اضافه کرد: «من فکر میکنم ایران قطع مسلم یک کشور ۸۵ میلیونی با آن همه امکانات قطعا قابلیت این را خواهد داشت که مجددا یک ارتش نیرومندی داشته باشد، در درجه اول برای حفاظت خودش و به خصوص برای ثبات در منطقه.»
#بخش_دوم
https://t.me/Hoshdar_Nameh/60145
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Telegram
[هشدار نامه]
🔴شاهزاده رضا پهلوی: با شکلگیری دولت ملی، نقش ایران در ایجاد ثبات منطقهای احیا میشود.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
🔴متن کامل برنامه وزیر پیشنهادی دفاع را اینجا بخوانید.
#بخش_دوم !!
🔻🔻در ادامه مهمترین برنامههای وزیر پیشنهادی دفاع در عرصههای گوناگون دفاعی را میخوانید:
* رزم زمینی و صنایع دفاع
توسعه خطوط تولید اسلحه سازمانی مدرن و جدید کالیبر کوچک مورد نیاز نیروهای مسلح (سلاح مصاف (2)
ایجاد طرح های زیر ساختی لازم توسعه صنعتی برای تولید انواع لاستیک هواپیماهای نظامی و غیر نظامی و همچنین ایجاد خط تولید لاستیک SUV جهت استفاده در خودروهای تاکتیکی و شخصی
ایجاد طرحهای زیر ساختی لازم توسعه صنعتی برای تولید مواد ناریه سرجنگی با قدرت انفجار چند برابری TNT به منظور استفاده در انواع مهمات و موشکها جهت ارتقای اثربخشی سرجنگی
توسعه فناوریهای طراحی و ساخت خودروهای نظامی بدون سرنشین؛ توسعه فرآیند طراحی و ساخت سامانه های توپخانه ای راکتی و خمپارهای هدایت پذیر و هوشمند جهت نقطه زنی
توسعه قابلیتهای خود حفاظتی سامانههای زرهی و زمینی
افزایش برد و دقت انواع مهمات ،خمپاره، توپخانه و راکتها
توسعه فرآیند طراحی و ساخت انواع خودروهای تاکتیکی سنگین و نیمه سنگین
دستیابی به فناوریهای تسلیحات غیر کشنده و ناتوان کننده
* رزم موشکی و پدافند هوایی
افزایش حداکثری ذخایر تیر موشکهای بالستیک، کروز و پدافندی بــر اساس برنامه مصوب ستاد کل نیروهای مسلح
ارتقاء کیفیت و بهینه سازی انواع سامانههای موشکی بالستیک، کروز و پدافند هوایی سرعت در عملیاتی سازی و تاکتیکی کردن، تحرک اثر بخشی ،سرجنگی عبور از سپر موشکی (دقت افزایی، گریز از جنگ الکترونیک و سایبر)
توسعه و ارتقای سکوهای متعدد پرتاب انواع موشکهای بالستیک کروز و پدافند هوایی
توسعه و ارتقای انواع سامانه های پدافند هوایی دوش پرتاب
توسعه قابلیت بقا در صحنه نبرد (اختفا خود حفاظتی و ...) در انواع سامانه های موشکی
توسعه فرآیند طراحی و ساخت موشکهای بالستیک با انواع سرجنگی
توسعه فرآیند طراحی و ساخت انواع موشکهای بالستیک با برد راهبردی ابلاغی
افزایش ظرفیت تولید انواع موشکهای بالستیک، کروز و پدافند هوایی توسعه فرآیند طراحی و ساخت انواع موشکهای کروز و پدافند هوایی با بردها و قابلیتهای مختلف متناسب با نیاز حال و آینده نیروهای مسلح
* فضایی
توسعه ظرفیت پرتابگرهای ماهواره تثبیت فناوری پرتابگر و پرتاب بیش از 20 ماهواره
دستیابی به ماهواره برهای سنگین برای رسیدن به مدار ژئو و نیز تزریق همزمان چند ماهواره در مدار لئو منظومههای ماهوارهای
توسعه ماهواره برهای سه مرحلهای برای تزریق انواع ماهوارهها؛ توسعه ماهواره بر سبک با سوخت جامد یا ترکیبی برای تثبیت قرارگیری ماهواره در مدارهای پایین
توسعه و ارتقای ماهوارههای جمع آوری سیگنالی و سنجش از راه دور با قدرت تفکیکهای بالا
دستیابی به ماهواره های با قابلیت مانور مداری
توسعه زیرساخت های پایگاه پرتاب چابهار
* رزم دریایی
توسعه و تکمیل زیرساختهای لازم توسعه ،صنعتی، به منظور تولید انواع شناورهای سطحی اثر سطحی و زیر سطحی مورد نیاز نیروهای مسلح؛ ساخت ناوشکنهای سنگین چند منظوره با اکتساب فناوری های مربوط
تولید انواع اژدرهای سنگین دو منظوره علیه شناورهای سطحی و زیرسطحی با بردها و قابلیتهای مختلف متناسب با نیاز حال و آینده نیروهای مسلح؛ توسعه فرآیند طراحی و ساخت انواع سامانه های پدافند هوایی برد کوتاه و متوسط برای تجهیز انواع شناورهای رزمی
ارتقا و توسعه انواع شناورهای تندروی نظامی با ایجاد قابلیت پرتاب انواع موشکهای کروز
توسعه و تکمیل میدان جامع آزمون و ارزیابی دریایی
توسعه فناوریهای طراحی و ساخت انواع سامانههای رانش شناوری؛ توسعه فرآیند طراحی و ساخت انواع شناورهای تندرو سطحی و زیر سطحی بدون سرنشین
ارتقا و توسعه انواع سامانههای مخابرات زیر آبی و انواع سونارهای پیشرفته
https://t.me/Hoshdar_Nameh/61962
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
#بخش_دوم !!
🔻🔻در ادامه مهمترین برنامههای وزیر پیشنهادی دفاع در عرصههای گوناگون دفاعی را میخوانید:
* رزم زمینی و صنایع دفاع
توسعه خطوط تولید اسلحه سازمانی مدرن و جدید کالیبر کوچک مورد نیاز نیروهای مسلح (سلاح مصاف (2)
ایجاد طرح های زیر ساختی لازم توسعه صنعتی برای تولید انواع لاستیک هواپیماهای نظامی و غیر نظامی و همچنین ایجاد خط تولید لاستیک SUV جهت استفاده در خودروهای تاکتیکی و شخصی
ایجاد طرحهای زیر ساختی لازم توسعه صنعتی برای تولید مواد ناریه سرجنگی با قدرت انفجار چند برابری TNT به منظور استفاده در انواع مهمات و موشکها جهت ارتقای اثربخشی سرجنگی
توسعه فناوریهای طراحی و ساخت خودروهای نظامی بدون سرنشین؛ توسعه فرآیند طراحی و ساخت سامانه های توپخانه ای راکتی و خمپارهای هدایت پذیر و هوشمند جهت نقطه زنی
توسعه قابلیتهای خود حفاظتی سامانههای زرهی و زمینی
افزایش برد و دقت انواع مهمات ،خمپاره، توپخانه و راکتها
توسعه فرآیند طراحی و ساخت انواع خودروهای تاکتیکی سنگین و نیمه سنگین
دستیابی به فناوریهای تسلیحات غیر کشنده و ناتوان کننده
* رزم موشکی و پدافند هوایی
افزایش حداکثری ذخایر تیر موشکهای بالستیک، کروز و پدافندی بــر اساس برنامه مصوب ستاد کل نیروهای مسلح
ارتقاء کیفیت و بهینه سازی انواع سامانههای موشکی بالستیک، کروز و پدافند هوایی سرعت در عملیاتی سازی و تاکتیکی کردن، تحرک اثر بخشی ،سرجنگی عبور از سپر موشکی (دقت افزایی، گریز از جنگ الکترونیک و سایبر)
توسعه و ارتقای سکوهای متعدد پرتاب انواع موشکهای بالستیک کروز و پدافند هوایی
توسعه و ارتقای انواع سامانه های پدافند هوایی دوش پرتاب
توسعه قابلیت بقا در صحنه نبرد (اختفا خود حفاظتی و ...) در انواع سامانه های موشکی
توسعه فرآیند طراحی و ساخت موشکهای بالستیک با انواع سرجنگی
توسعه فرآیند طراحی و ساخت انواع موشکهای بالستیک با برد راهبردی ابلاغی
افزایش ظرفیت تولید انواع موشکهای بالستیک، کروز و پدافند هوایی توسعه فرآیند طراحی و ساخت انواع موشکهای کروز و پدافند هوایی با بردها و قابلیتهای مختلف متناسب با نیاز حال و آینده نیروهای مسلح
* فضایی
توسعه ظرفیت پرتابگرهای ماهواره تثبیت فناوری پرتابگر و پرتاب بیش از 20 ماهواره
دستیابی به ماهواره برهای سنگین برای رسیدن به مدار ژئو و نیز تزریق همزمان چند ماهواره در مدار لئو منظومههای ماهوارهای
توسعه ماهواره برهای سه مرحلهای برای تزریق انواع ماهوارهها؛ توسعه ماهواره بر سبک با سوخت جامد یا ترکیبی برای تثبیت قرارگیری ماهواره در مدارهای پایین
توسعه و ارتقای ماهوارههای جمع آوری سیگنالی و سنجش از راه دور با قدرت تفکیکهای بالا
دستیابی به ماهواره های با قابلیت مانور مداری
توسعه زیرساخت های پایگاه پرتاب چابهار
* رزم دریایی
توسعه و تکمیل زیرساختهای لازم توسعه ،صنعتی، به منظور تولید انواع شناورهای سطحی اثر سطحی و زیر سطحی مورد نیاز نیروهای مسلح؛ ساخت ناوشکنهای سنگین چند منظوره با اکتساب فناوری های مربوط
تولید انواع اژدرهای سنگین دو منظوره علیه شناورهای سطحی و زیرسطحی با بردها و قابلیتهای مختلف متناسب با نیاز حال و آینده نیروهای مسلح؛ توسعه فرآیند طراحی و ساخت انواع سامانه های پدافند هوایی برد کوتاه و متوسط برای تجهیز انواع شناورهای رزمی
ارتقا و توسعه انواع شناورهای تندروی نظامی با ایجاد قابلیت پرتاب انواع موشکهای کروز
توسعه و تکمیل میدان جامع آزمون و ارزیابی دریایی
توسعه فناوریهای طراحی و ساخت انواع سامانههای رانش شناوری؛ توسعه فرآیند طراحی و ساخت انواع شناورهای تندرو سطحی و زیر سطحی بدون سرنشین
ارتقا و توسعه انواع سامانههای مخابرات زیر آبی و انواع سونارهای پیشرفته
https://t.me/Hoshdar_Nameh/61962
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from رکیک نامه
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM