☀️ #عدالت_قضایی در زمان #هخامنشیان
🔻 #بخش_اول
🔸عدالت و قانون در زمان هخامنشیان
در زمان هخامنشیان به داوری و احقاق حق اهمیت داده میشد، چنانچه به نقل از هرودت مورخ نامی آورده شده است:
«بیش از هر چیز دادگستری مورد توجه ایرانیان بوده است . چنانچه مردی بسیار بزرگ و باهوش که دیوکیس نام داشت میان قوم ماد قد برافراشت.
مادها او را در دهکده خود به عنوان قاضی برگزیدند. ساکنان دهکده های دیگر نیز به سوی او شتافتند و دعاوی خود را به داوری او واگذار نمودند. روزی رسید که مردم به هیچکس جز او برای مرافعات خود رو نمیآوردند. سرانجام در یک انجمن همگانی به پادشاهی انتخاب شد.» و او کسی نبود جز کورش بنیادگذار سلسله هخامنشی.
🔸در عهد هخامنشی قضاوت و داوری زیر نظر شاه انجام می گرفت. مغان و پیشوایان مذهبی مجری قانون و مسئول صدور احکام بودند. مغانها نزد ایرانیان از فرزانگان بشمار می رفتند بطوریکه حتی کسی پیش از آموختن تعالیم مغان به پادشاهی نمی رسید. تمام قدرت و اختیارات منجمله امر قضاوت زیر نفوذ شاه بود شاه امر قضاوت و انتخاب قضاوت را به یکی از دانشمندان سالخورده واگذار می کرد. محاکم به دو دسته عالی و محلی تقسیم می شدند محاکم عالی از 7 نفر قاضی تشکیل می شد.
🔸قوانین توسط کاهنان وضع می گردید محاکمات از روند خاصی پیروی می کرد که یکی از روندها پیشنهاد سازش از طریق داوری بوده با افزایش حجم امور قضایی گروه خاصی بنام سخنگویان قانون (وکیل امروزی) پیدا شدند که مردم را در کارهای قضایی راهنمایی و ارشاد می کردند روندهای دیگر محاکمات یکی سوگند دادن و اجرای احکام الهی بود.
🔸در محاکمات ، سوگند دادن ، و واگذاشتن متهم به حکم الهی نیز مرسوم بود ، و آن چنان بود که متهم را به کار سختی چون انداختن خویش در رودخانه یا نظیر آن وا می داشتند تا در صورتی که بی گناه باشد از خطر برهد و گرنه جان خود را از دست بدهد....رشوه دادن و گرفتن را از جنایتهای بزرگ می شمردند و مجازات دهنده و گیرنده رشوه ، هردو ، اعدام می شدند.کمبوجیه فرمان داد تا پوست قاضی فاسدی را زنده زنده کندند و برجای نشستن قاضی در محکمه گستردند.آنگاه فرزند همان قاضی را بر مسند قضا نشانید تا پیوسته داستان پدر را به خاطر داشته باشد و از راه راست منحرف نشود.
🔸و آن چنان بود که متهم را به کار سختی چون انداختن خویش در رودخانه یا نظیر آن وا می داشتند تا در صورتی که بی گناه باشد از خطر برهد و گرنه جان خود را از دست بدهد...
شاهنشاهان هخانشی مایل بودند بیشتر دعاوی مردم به طریق داوری خاتمه پیدا کند. چنانکه کوروش مقرر داشت بود که اگر کسی محاکمه با دیگری داشته یا نزاعی میان دو نفر روی دهند طرفین با توافق داورانی معین کنند تا به دعوای آنان رسیدگی و پایان دهد.
تنظیم قانون در دولت هخامنشی
💠در مورد جمع آوری قانون در زمان هخامنشی گفته شده است که:
«در زمان سلطنت داریوش، وی دستور داد که یک قانون مدنی کامل از روی قوانین کشورهای تابعه و قوانین ایران تهیه و مورد عمل قرار دهند که بعدها همان قانون پایه گذار قانونگذاران روم و سایر کشورهای جهان گردید.»
چنانچه افلاطون، قانون ایرانی بعنوان نمونه ای عقل و درایت توصیف شده است.
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_اول
🔸عدالت و قانون در زمان هخامنشیان
در زمان هخامنشیان به داوری و احقاق حق اهمیت داده میشد، چنانچه به نقل از هرودت مورخ نامی آورده شده است:
«بیش از هر چیز دادگستری مورد توجه ایرانیان بوده است . چنانچه مردی بسیار بزرگ و باهوش که دیوکیس نام داشت میان قوم ماد قد برافراشت.
مادها او را در دهکده خود به عنوان قاضی برگزیدند. ساکنان دهکده های دیگر نیز به سوی او شتافتند و دعاوی خود را به داوری او واگذار نمودند. روزی رسید که مردم به هیچکس جز او برای مرافعات خود رو نمیآوردند. سرانجام در یک انجمن همگانی به پادشاهی انتخاب شد.» و او کسی نبود جز کورش بنیادگذار سلسله هخامنشی.
🔸در عهد هخامنشی قضاوت و داوری زیر نظر شاه انجام می گرفت. مغان و پیشوایان مذهبی مجری قانون و مسئول صدور احکام بودند. مغانها نزد ایرانیان از فرزانگان بشمار می رفتند بطوریکه حتی کسی پیش از آموختن تعالیم مغان به پادشاهی نمی رسید. تمام قدرت و اختیارات منجمله امر قضاوت زیر نفوذ شاه بود شاه امر قضاوت و انتخاب قضاوت را به یکی از دانشمندان سالخورده واگذار می کرد. محاکم به دو دسته عالی و محلی تقسیم می شدند محاکم عالی از 7 نفر قاضی تشکیل می شد.
🔸قوانین توسط کاهنان وضع می گردید محاکمات از روند خاصی پیروی می کرد که یکی از روندها پیشنهاد سازش از طریق داوری بوده با افزایش حجم امور قضایی گروه خاصی بنام سخنگویان قانون (وکیل امروزی) پیدا شدند که مردم را در کارهای قضایی راهنمایی و ارشاد می کردند روندهای دیگر محاکمات یکی سوگند دادن و اجرای احکام الهی بود.
🔸در محاکمات ، سوگند دادن ، و واگذاشتن متهم به حکم الهی نیز مرسوم بود ، و آن چنان بود که متهم را به کار سختی چون انداختن خویش در رودخانه یا نظیر آن وا می داشتند تا در صورتی که بی گناه باشد از خطر برهد و گرنه جان خود را از دست بدهد....رشوه دادن و گرفتن را از جنایتهای بزرگ می شمردند و مجازات دهنده و گیرنده رشوه ، هردو ، اعدام می شدند.کمبوجیه فرمان داد تا پوست قاضی فاسدی را زنده زنده کندند و برجای نشستن قاضی در محکمه گستردند.آنگاه فرزند همان قاضی را بر مسند قضا نشانید تا پیوسته داستان پدر را به خاطر داشته باشد و از راه راست منحرف نشود.
🔸و آن چنان بود که متهم را به کار سختی چون انداختن خویش در رودخانه یا نظیر آن وا می داشتند تا در صورتی که بی گناه باشد از خطر برهد و گرنه جان خود را از دست بدهد...
شاهنشاهان هخانشی مایل بودند بیشتر دعاوی مردم به طریق داوری خاتمه پیدا کند. چنانکه کوروش مقرر داشت بود که اگر کسی محاکمه با دیگری داشته یا نزاعی میان دو نفر روی دهند طرفین با توافق داورانی معین کنند تا به دعوای آنان رسیدگی و پایان دهد.
تنظیم قانون در دولت هخامنشی
💠در مورد جمع آوری قانون در زمان هخامنشی گفته شده است که:
«در زمان سلطنت داریوش، وی دستور داد که یک قانون مدنی کامل از روی قوانین کشورهای تابعه و قوانین ایران تهیه و مورد عمل قرار دهند که بعدها همان قانون پایه گذار قانونگذاران روم و سایر کشورهای جهان گردید.»
چنانچه افلاطون، قانون ایرانی بعنوان نمونه ای عقل و درایت توصیف شده است.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴روایت مرکز پژوهشهای مجلس از ۳۰ سال فساد در ایران
🔻 #بخش_اول
🔸بررسی ۳۰۵ مقاله پژوهشی به عنوان ذخیره دانایی كشور در موضوع فساد نشان میدهد فساد در ایران از سال ۱۳۶۸ چه گونه جوانه زد و در سال ۱۳۹۶ به درختی تنومند تبدیل شد.
🔸مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی یک متن فراتحلیلی ۳۴۵ صفحهای از وضعیت ذخایر مقالات پژوهشی در زمینه مطالعات فساد در ایران منتشر کرده است که تصویر روشنی از ۳۰ سال فساد در کشور ارایه میدهد.
🔸تجزیه و تحلیل این مقالات پژوهشی و علمی در سه بخش «علل و عوامل شکلگیری فساد»، «پیامدهای فساد» و «راهکارهای پیشگیری و مبارزه با فساد» انجام شده است.
🔸نخستین یافته از فراتحلیل وضعیت مطالعات فساد در ایران مربوط به جدول فراوانی مقالات با توجه به سال چاپ آنها است.
🔸این جدول شروع انتشار مقالات علمی با مفهوم انواع فساد اقتصادی، اداری، مالی و سیاسی در ایران از سال ۱۳۶۸ را نشان میدهد.
🔸دادههای این جدول به روشنی نشانگر بازتاب پدیده فساد در مقالات علمی و پژوهشی کشور طی حدود ۳۰ سال هستند.
🔸سال ۱۳۶۸ که مبدا این فراتحلیل است، تنها یک مقاله در تمام نشریات علمی و پژوهشی در زمینه فساد منتشر شده که این وضعیت در سالهای ۱۳۶۹ و ۱۳۷۴ هم تکرار شده است.
🔸بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۳ اما هیچ مقالهای در زمینه فساد در مجلات علمی پژوهشی به چشم نمیخورد و در آخرین سال ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی است که تعداد مقالات مربوط به فساد به عدد دو میرسد.
🔸این روند تا سال ۱۳۸۰ ادامه داشته است؛ زمانی که دوره اول ریاست جمهوری «محمد خاتمی» به پایان میرسد و همزمان با آن، تعداد مقالات در این زمینه به سه عنوان افزایش مییابد.
🔸نخستین جهش آماری مقالات در مورد فساد، از سال ۱۳۸۲ رقم میخورد و به عدد شش میرسد. در سال ۱۳۸۴، یعنی پایان ریاست جمهوری خاتمی، تعداد این مقالات تا ۱۴ مورد بالا میرود.
🔸از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۹۲، در دوره ریاست جمهوری «محمود احمدینژاد»، حدود ۱۶۰ مقاله در مورد فساد در مجلات مختلف علمی و پژوهشی منتشر شده است.
🔸رشد چشمگیر این مقالات در شرایطی رخ میدهد که بسیاری از تحلیلگران و برخی مقامهای مسوول از دولت محمود احمدینژاد با عنوان فاسدترین دولت در تاریخ ایران نام میبرند.
🔸از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶، دوره نخست ریاست جمهوری «حسن روحانی»، حدود ۱۱۰ مقاله منتشر شده که بیشترین آنها مربوط به سال ۱۳۹۵ با ۴۶ مورد بوده است.
🔸تعداد مقالات چاپ شده از سال ۱۳۹۰ به بعد، ۲۰۸ مورد بوده است. به عبارت دیگر، بیش از ۶۸ درصد مقالات منتشر شده در رابطه با فساد در نشریههای علمی پژوهشی، از سال ۱۳۹۰ به بعد چاپ شدهاند.
💠زمینهها و شاخههایی که این ۳۰۵ مقاله موضوع فساد را درآن بررسی کردهاند هم قابل توجه است.
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_اول
🔸بررسی ۳۰۵ مقاله پژوهشی به عنوان ذخیره دانایی كشور در موضوع فساد نشان میدهد فساد در ایران از سال ۱۳۶۸ چه گونه جوانه زد و در سال ۱۳۹۶ به درختی تنومند تبدیل شد.
🔸مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی یک متن فراتحلیلی ۳۴۵ صفحهای از وضعیت ذخایر مقالات پژوهشی در زمینه مطالعات فساد در ایران منتشر کرده است که تصویر روشنی از ۳۰ سال فساد در کشور ارایه میدهد.
🔸تجزیه و تحلیل این مقالات پژوهشی و علمی در سه بخش «علل و عوامل شکلگیری فساد»، «پیامدهای فساد» و «راهکارهای پیشگیری و مبارزه با فساد» انجام شده است.
🔸نخستین یافته از فراتحلیل وضعیت مطالعات فساد در ایران مربوط به جدول فراوانی مقالات با توجه به سال چاپ آنها است.
🔸این جدول شروع انتشار مقالات علمی با مفهوم انواع فساد اقتصادی، اداری، مالی و سیاسی در ایران از سال ۱۳۶۸ را نشان میدهد.
🔸دادههای این جدول به روشنی نشانگر بازتاب پدیده فساد در مقالات علمی و پژوهشی کشور طی حدود ۳۰ سال هستند.
🔸سال ۱۳۶۸ که مبدا این فراتحلیل است، تنها یک مقاله در تمام نشریات علمی و پژوهشی در زمینه فساد منتشر شده که این وضعیت در سالهای ۱۳۶۹ و ۱۳۷۴ هم تکرار شده است.
🔸بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۳ اما هیچ مقالهای در زمینه فساد در مجلات علمی پژوهشی به چشم نمیخورد و در آخرین سال ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی است که تعداد مقالات مربوط به فساد به عدد دو میرسد.
🔸این روند تا سال ۱۳۸۰ ادامه داشته است؛ زمانی که دوره اول ریاست جمهوری «محمد خاتمی» به پایان میرسد و همزمان با آن، تعداد مقالات در این زمینه به سه عنوان افزایش مییابد.
🔸نخستین جهش آماری مقالات در مورد فساد، از سال ۱۳۸۲ رقم میخورد و به عدد شش میرسد. در سال ۱۳۸۴، یعنی پایان ریاست جمهوری خاتمی، تعداد این مقالات تا ۱۴ مورد بالا میرود.
🔸از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۹۲، در دوره ریاست جمهوری «محمود احمدینژاد»، حدود ۱۶۰ مقاله در مورد فساد در مجلات مختلف علمی و پژوهشی منتشر شده است.
🔸رشد چشمگیر این مقالات در شرایطی رخ میدهد که بسیاری از تحلیلگران و برخی مقامهای مسوول از دولت محمود احمدینژاد با عنوان فاسدترین دولت در تاریخ ایران نام میبرند.
🔸از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶، دوره نخست ریاست جمهوری «حسن روحانی»، حدود ۱۱۰ مقاله منتشر شده که بیشترین آنها مربوط به سال ۱۳۹۵ با ۴۶ مورد بوده است.
🔸تعداد مقالات چاپ شده از سال ۱۳۹۰ به بعد، ۲۰۸ مورد بوده است. به عبارت دیگر، بیش از ۶۸ درصد مقالات منتشر شده در رابطه با فساد در نشریههای علمی پژوهشی، از سال ۱۳۹۰ به بعد چاپ شدهاند.
💠زمینهها و شاخههایی که این ۳۰۵ مقاله موضوع فساد را درآن بررسی کردهاند هم قابل توجه است.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴نخستین قرارداد ایران و روسیه(1732 میلادی)
🔻 #بخش_اول
🔸قديمي ترين قراردادي که بين ايران و روسيه منعقد شده و به مسائل درياي کاسپین اشاره دارد، مربوط به 1732 ميلادي است که مقرر مي کند: «چنانچه کشتي تجاري متعلق به اتباع روسيه در درياي کاسپین آسيب ديده و بيم آن مي رود که خساراتي به اموال آن وارد شود، از دولت ايران انتظار مي رود امکانات خود را به کار گيرد تا اموال مورد دستبرد قرار نگيرد و در حد امکان براي نجات کشتي کمک کند.»
🔸از طرف ديگر در اين قرارداد از ايران خواسته شده است که اجازه توقف کشتي هاي تجاري روسي در بنادر خود را جهت تخليه کالاو بارگيري قائل شود. این قرارداد گویای استیلا و هژمونی آن روز نیروی دریایی ایران در دریای کاسپین است که روس ها را ناگزیر از استمداد از ایران کرده است.
_گلستان و ترکمانچای آغاز از دست رفتن سرزمین های چهار سوی ایران
🔸کشته شدن آقا محمد خان نخستین و تنها پادشاه مقتدر قاجار آغازی بود بر آشفتگی های داخل کشور که در پی آن سلطنت فتحعلی شاه، پادشاه بی کفایت قاجار، تسلط بیگانگان و از دست رفتن بسیاری از سرزمین های ایرانی شرق،غرب،شمال و جنوب ایران زمین را در پی داشت به گونه ای که تا پایان دوره قاجار وسعت سرزمین کهن ایران زمین به یک سوم مساحت واقعی آن کاهش یافت.پس از برپایی دو جنگ خانمانسوز و نابرابر ،دو قرارداد شوم گلستان ( در 29 شوال 1228 ه.ق. / 12 اکتبر 1813 م. ) و ترکمانچای ( پنجم شعبان 1243 ه.ق. / 22 فوریه 1828 م. ) به ایران تحمیل شد که بخش عمده ای از سرزمین های ایرانی در ناحیه قفقاز از پیکره حکومتی ایران زمین جدا شد و به اشغال روس ها در آمد.
🔸جنگ های روس با ایران در هفتمین سال سلطنت فتحعلی شاه ( 1228 – 1218 ه.ق. / 1813 – 1804 م. ) آغاز شد و بر اساس معاهده گلستان که در سال) ۱۸۱۳ (میلادی بین ایران و روسیه در قریه گلستان از محال قره باغ منعقد شد مناطق بسیاری از ایران به اشغال روس ها در آمد.
🔸از جمله مناطقی که از ایران جدا شدند عبارتند از:
قره باغ، گنجه، خانات شکی، شیروان، قوبا شماخی، دربند، باکو، هر جا از ولایات مغان و تالش را که بالفعل در تصرف روسیه بود. داغستان، گرجستان
🔸این قرارداد ايران را از داشتن نيروي دريايي در دریای کاسپین نیز محروم و حقوق مسلم ايران را در این دریا پايمال کرد.
💠در جنگ های دوم ایران وروسیه که به دنبال اعتراض روحانیان شیعه و مردم استقلال خواه ایرانی علیه روسها به وقوع پیوست ( 1243 – 1241 ه.ق. / 1828 – 1826 م. ) پس از شکست دوباره ایران و تحمیل معاهده دیگری در شانزده فصل و یک قرارداد الحاقی در سه فصل عهدنامه ترکمانچای در ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ منعقد گردید.
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_اول
🔸قديمي ترين قراردادي که بين ايران و روسيه منعقد شده و به مسائل درياي کاسپین اشاره دارد، مربوط به 1732 ميلادي است که مقرر مي کند: «چنانچه کشتي تجاري متعلق به اتباع روسيه در درياي کاسپین آسيب ديده و بيم آن مي رود که خساراتي به اموال آن وارد شود، از دولت ايران انتظار مي رود امکانات خود را به کار گيرد تا اموال مورد دستبرد قرار نگيرد و در حد امکان براي نجات کشتي کمک کند.»
🔸از طرف ديگر در اين قرارداد از ايران خواسته شده است که اجازه توقف کشتي هاي تجاري روسي در بنادر خود را جهت تخليه کالاو بارگيري قائل شود. این قرارداد گویای استیلا و هژمونی آن روز نیروی دریایی ایران در دریای کاسپین است که روس ها را ناگزیر از استمداد از ایران کرده است.
_گلستان و ترکمانچای آغاز از دست رفتن سرزمین های چهار سوی ایران
🔸کشته شدن آقا محمد خان نخستین و تنها پادشاه مقتدر قاجار آغازی بود بر آشفتگی های داخل کشور که در پی آن سلطنت فتحعلی شاه، پادشاه بی کفایت قاجار، تسلط بیگانگان و از دست رفتن بسیاری از سرزمین های ایرانی شرق،غرب،شمال و جنوب ایران زمین را در پی داشت به گونه ای که تا پایان دوره قاجار وسعت سرزمین کهن ایران زمین به یک سوم مساحت واقعی آن کاهش یافت.پس از برپایی دو جنگ خانمانسوز و نابرابر ،دو قرارداد شوم گلستان ( در 29 شوال 1228 ه.ق. / 12 اکتبر 1813 م. ) و ترکمانچای ( پنجم شعبان 1243 ه.ق. / 22 فوریه 1828 م. ) به ایران تحمیل شد که بخش عمده ای از سرزمین های ایرانی در ناحیه قفقاز از پیکره حکومتی ایران زمین جدا شد و به اشغال روس ها در آمد.
🔸جنگ های روس با ایران در هفتمین سال سلطنت فتحعلی شاه ( 1228 – 1218 ه.ق. / 1813 – 1804 م. ) آغاز شد و بر اساس معاهده گلستان که در سال) ۱۸۱۳ (میلادی بین ایران و روسیه در قریه گلستان از محال قره باغ منعقد شد مناطق بسیاری از ایران به اشغال روس ها در آمد.
🔸از جمله مناطقی که از ایران جدا شدند عبارتند از:
قره باغ، گنجه، خانات شکی، شیروان، قوبا شماخی، دربند، باکو، هر جا از ولایات مغان و تالش را که بالفعل در تصرف روسیه بود. داغستان، گرجستان
🔸این قرارداد ايران را از داشتن نيروي دريايي در دریای کاسپین نیز محروم و حقوق مسلم ايران را در این دریا پايمال کرد.
💠در جنگ های دوم ایران وروسیه که به دنبال اعتراض روحانیان شیعه و مردم استقلال خواه ایرانی علیه روسها به وقوع پیوست ( 1243 – 1241 ه.ق. / 1828 – 1826 م. ) پس از شکست دوباره ایران و تحمیل معاهده دیگری در شانزده فصل و یک قرارداد الحاقی در سه فصل عهدنامه ترکمانچای در ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ منعقد گردید.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴اهدای منطقه مرزی فیروزه از سوی ناصرالدین شاه به امپراتور روسیه!!
🔻 #بخش_اول
🔸پس از اشغال و جدا سازی مناطق شمال شرقی ایران، دولت روسیه در مورد تصاحب مناطق فیروزه و حصار دولت ضعیف ایران را تحت فشار قرار داد که سرانجام به امضای قرارداد جدیدی با امضای میرزا علی اصغرخان امین السلطان ( صدر اعظم ایران ) وپوتزف ( Potzev ) ( وزیر مختار روسیه ) در 23 ذیقعده سال 1310 ه.ق. ( 27 مه 1893 م. ) ، منجر شد که بر اساس فصول سه گانه اول قرارداد ، " اعلیحضرت شاهنشاه ایران ( ناصرالدین شاه ) ، از طرف خود و از طرف وارث خود منطقه فیروزه را کلا" به اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه واگذار کرده و در منطقه حصار نیز ، دگرگونی هایی را به سود روسیه پدید آوردند ."((؟؟!!))
_قرارداد 1921 ایران و شوروی
🔸پس از پیروزی بلشویک ها در انقلاب کمونیستی 1917 آنان براي حفظ و اشاعه انقلاب کمونيستي خود دست به اقداماتي سياسي زدند تا اعتماد کشور های همسایه را به خود جلب نمایند.
🔸از جمله این اقدامات مي توان به عهدنامه مودت و دوستي 1921 با ايران اشاره کرد. پس از این که دولت ایران تصمیم گرفت که با همسایه شمالی خود به مذاکره بپردازد، بر این اساس یک هیأت ایرانی به مسکو رفت و سرانجام مذاکرات مربوط به مسائل ارضی، مالی، اقتصادی، نظامی و سیاسی بین ایران و شوروی به نتیجه رسید و به قرارداد ژانویه ۱۹۲۱منجر شد.
🔸این قرارداد معاهده ترکمانچاي را ملغي و از درجه اعتبار ساقط شده اعلان کرد و جزيره آشوراده و ساير جزاير مجاور استرآباد که در اشغال روس ها بود و قصبه فيروزه می بایست به ایران باز می گشت ( که متاسفانه تا امروز بعد از گذشت 88 سال هنوز بازگشت فیروزه عملی نشده است؟؟!!)و ايران حق بحر پيماني آزاد در درياي کاسپین را پيدا کرد.
🔸اين قرارداد در واقع حق از دست رفته ايران را در درياي کاسپین بازگرداند و استفاده مشاع و مشترك بين دو كشور را مورد نظر قرار داد.
💠در اين معاهده بدون اين كه درياي کاسپین به مناطق تحت حاكميت ملي تقسيم شود آزادي كشتيراني براي هر دو كشور در پهنه دريا به رسميت شناخته شد و حاكميت مشترك و حق تصميم گيري مشترك دو كشور ساحلي نسبت به سرنوشت درياي کاسپین واقعيت پيدا كرد. با توجه به اهمیت محتوای حقوقی قرارداد1921 در تامین منافع ملی و تمامیت ارضی ایران در زیر بخش هایی از آن را مرور می کنیم.
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_اول
🔸پس از اشغال و جدا سازی مناطق شمال شرقی ایران، دولت روسیه در مورد تصاحب مناطق فیروزه و حصار دولت ضعیف ایران را تحت فشار قرار داد که سرانجام به امضای قرارداد جدیدی با امضای میرزا علی اصغرخان امین السلطان ( صدر اعظم ایران ) وپوتزف ( Potzev ) ( وزیر مختار روسیه ) در 23 ذیقعده سال 1310 ه.ق. ( 27 مه 1893 م. ) ، منجر شد که بر اساس فصول سه گانه اول قرارداد ، " اعلیحضرت شاهنشاه ایران ( ناصرالدین شاه ) ، از طرف خود و از طرف وارث خود منطقه فیروزه را کلا" به اعلیحضرت امپراتور کل ممالک روسیه واگذار کرده و در منطقه حصار نیز ، دگرگونی هایی را به سود روسیه پدید آوردند ."((؟؟!!))
_قرارداد 1921 ایران و شوروی
🔸پس از پیروزی بلشویک ها در انقلاب کمونیستی 1917 آنان براي حفظ و اشاعه انقلاب کمونيستي خود دست به اقداماتي سياسي زدند تا اعتماد کشور های همسایه را به خود جلب نمایند.
🔸از جمله این اقدامات مي توان به عهدنامه مودت و دوستي 1921 با ايران اشاره کرد. پس از این که دولت ایران تصمیم گرفت که با همسایه شمالی خود به مذاکره بپردازد، بر این اساس یک هیأت ایرانی به مسکو رفت و سرانجام مذاکرات مربوط به مسائل ارضی، مالی، اقتصادی، نظامی و سیاسی بین ایران و شوروی به نتیجه رسید و به قرارداد ژانویه ۱۹۲۱منجر شد.
🔸این قرارداد معاهده ترکمانچاي را ملغي و از درجه اعتبار ساقط شده اعلان کرد و جزيره آشوراده و ساير جزاير مجاور استرآباد که در اشغال روس ها بود و قصبه فيروزه می بایست به ایران باز می گشت ( که متاسفانه تا امروز بعد از گذشت 88 سال هنوز بازگشت فیروزه عملی نشده است؟؟!!)و ايران حق بحر پيماني آزاد در درياي کاسپین را پيدا کرد.
🔸اين قرارداد در واقع حق از دست رفته ايران را در درياي کاسپین بازگرداند و استفاده مشاع و مشترك بين دو كشور را مورد نظر قرار داد.
💠در اين معاهده بدون اين كه درياي کاسپین به مناطق تحت حاكميت ملي تقسيم شود آزادي كشتيراني براي هر دو كشور در پهنه دريا به رسميت شناخته شد و حاكميت مشترك و حق تصميم گيري مشترك دو كشور ساحلي نسبت به سرنوشت درياي کاسپین واقعيت پيدا كرد. با توجه به اهمیت محتوای حقوقی قرارداد1921 در تامین منافع ملی و تمامیت ارضی ایران در زیر بخش هایی از آن را مرور می کنیم.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴پایمال شدن حقوق ملی ایرانیان پس از تجزیه شوروی سابق
🔻 #بخش_اول
🔸فروپاشي اتحاد جماهير شوروي تحولات گسترده اي را در سطوح جهاني و منطقه اي در پي داشت . يكي از اين تحولات تقسيم كشورهاي ساحلي درياي کاسپین از دو كشور به پنج كشور بود كه به عنوان مساله اي چالش ساز از آن ياد مي شود; زيرا مساله تقسيم درياي کاسپین و تعيين رژيم حقوقي حاكم بر آن علي رغم كوشش هاي صورت گرفته به دليل كم سابقه بودن تغيير رژيم حقوقي يك درياي بسته از تقسيم دو جانبه به تقسيم پنج جانبه و تشتت آرا ميان كشورهاي ساحلي نامشخص و مبهم باقي مانده است .
🔸در حال حاضر نحوه تقسيم دريا تعيين مرزها تخصيص منابع چگونگي عبور لوله هاي نفت و گاز حفاظت از محيط زيست و مباحث مربوط به سرمايه گذاري هاي خارجي از جمله مهم ترين مسائل چالش بر انگيزي به شمار مي آيند كه تعيين رژيم حقوقي این دریا را از يك مساله حقوقي و منطقه اي به يك موضوع ژئو اكونوميكي و ژئوپوليتكي جهاني مبدل كرده اند
درياي کاسپین كه با وسعتي حدود 407300 كيلومتر مربع به عنوان بزرگترين درياچه كره زمين شناسايي شده است .پيش از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در سال 1991 طبق معاهدات 1921 و 1940 به صورت مساوي ميان دو كشور ايران و روسيه تقسيم شده بود و هر دو كشور بر برابري حاكميت و اصل تساوي حقوق يكديگر تاكيد كرده بودند.
🔸ايران و اتحاد شوروي سوسياليستي در اين معاهدات اعلام كرده بودند كه درياي کاسپین يك فضاي آبي متعلق به دولت هاي ساحلي آن (ايران و اتحاد شوروي ) است و به روي كشورهاي ثالث بسته خواهد بود . از اين رو تا سال 1991 درياي کاسپین محل مناقشه ميان تهران و مسكو نبود.
🔸اما پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي آن بخش از سرزمين كه تحت حاكميت شوروي قرار داشت تحت حاكميت چهار كشور قرار گرفت و حاكميت دوگانه ي ايران و شوروي به حاكميت پنج گانه تبديل گرديد.
🔸بنابراین منطق حقوقی حکم می کند 50درصد سهم شوروی سابق است که باید بین چهار کشور ،ده کشور یا هر تعداد محتمل در آینده تقسیم شود و حق ایران نمی تواند کاهش یابد.
🔸بدين ترتيب با اضافه شدن قزاقستان آذربايجان و تركمنستان به عنوان کشور های ساحلی جدید و پيشرفت هاي علمي در زمينه بهره برداري منابع نفتي علاوه بر اين كه اين كشورها را تشويق به آغاز عمليات اكتشاف و بهره برداري كرد بازيگران فرامنطقه اي را نيز به حضور در منطقه ترغيب نمود.
🔸فقدان يك موافقت نامه همه جانبه در مورد بهره برداري از منابع درياي خزر مشكلات ناشي از دريانوردي و كشتيراني آزاد مسايل مربوط به ماهيگيري (شيلات ) معضلات مربوط به محيط زيست و حفاظت از منابع بيولوژي درياي کاسپین از جمله مواردي است كه كشورهاي ساحلي دریای کاسپین را با چالش مواجه كرده است و چشم انداز آينده ي منطقه را در هاله اي از ابهام فرو برده است .
🔸در این میان قابل ذکر است که اگر کاسپین را در زمره ي درياها به حساب آوريم آنگاه مقررات كنوانسيون ملل متحد در مورد حقوق دريا (1982 ) در خصوص این دریا نيز قابل اعمال خواهد بود.اگر چه درياي کاسپین را از نظر تاريخي به دليل وسعت و بزرگي آن دريا مي نامند ولي در حقيقت در تعريف دريا نمي گنجد و عاري از ويژگي هاي دريا است . از منظر حقوق بين الملل و كنوانسيون وين در مورد حقوق درياها به درياهايي بسته گویند كه:
1 ـ كاملا توسط سرزمين دو يا چند كشور بدون راه به درياي ديگري احاطه شده باشد.
2 ـ توسط چند كشور محدود احاطه شده و به وسيله يك يا چند تنگه باريك به ساير درياها متصل باشد و رژيم حقوقي آن بر اساس معاهدات بين المللي تنظيم شده باشد.
3 ـ نوع سوم مانند درياي نوع دوم است اما بدون يك رژيم حقوقي قراردادي بر اساس معاهدات بين المللي.
💠 #درياي_کاسپین را بند يك اين قوانين شامل مي شود و علاوه بر اينكه به آبهاي آزاد جهان مرتبط نيست اگر چه تنها از طريق كانالها و راه هاي آبي در قلمرو فدراسيون روسيه قابل دسترسي است از اين جهت كه به طور انحصاري متعلق به دول ساحلي است و هيچگونه حق دسترسي براي ديگر دولتها وجود ندارد دريا محسوب نمي شود و درياچه قلمداد مي گردد.
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_اول
🔸فروپاشي اتحاد جماهير شوروي تحولات گسترده اي را در سطوح جهاني و منطقه اي در پي داشت . يكي از اين تحولات تقسيم كشورهاي ساحلي درياي کاسپین از دو كشور به پنج كشور بود كه به عنوان مساله اي چالش ساز از آن ياد مي شود; زيرا مساله تقسيم درياي کاسپین و تعيين رژيم حقوقي حاكم بر آن علي رغم كوشش هاي صورت گرفته به دليل كم سابقه بودن تغيير رژيم حقوقي يك درياي بسته از تقسيم دو جانبه به تقسيم پنج جانبه و تشتت آرا ميان كشورهاي ساحلي نامشخص و مبهم باقي مانده است .
🔸در حال حاضر نحوه تقسيم دريا تعيين مرزها تخصيص منابع چگونگي عبور لوله هاي نفت و گاز حفاظت از محيط زيست و مباحث مربوط به سرمايه گذاري هاي خارجي از جمله مهم ترين مسائل چالش بر انگيزي به شمار مي آيند كه تعيين رژيم حقوقي این دریا را از يك مساله حقوقي و منطقه اي به يك موضوع ژئو اكونوميكي و ژئوپوليتكي جهاني مبدل كرده اند
درياي کاسپین كه با وسعتي حدود 407300 كيلومتر مربع به عنوان بزرگترين درياچه كره زمين شناسايي شده است .پيش از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در سال 1991 طبق معاهدات 1921 و 1940 به صورت مساوي ميان دو كشور ايران و روسيه تقسيم شده بود و هر دو كشور بر برابري حاكميت و اصل تساوي حقوق يكديگر تاكيد كرده بودند.
🔸ايران و اتحاد شوروي سوسياليستي در اين معاهدات اعلام كرده بودند كه درياي کاسپین يك فضاي آبي متعلق به دولت هاي ساحلي آن (ايران و اتحاد شوروي ) است و به روي كشورهاي ثالث بسته خواهد بود . از اين رو تا سال 1991 درياي کاسپین محل مناقشه ميان تهران و مسكو نبود.
🔸اما پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي آن بخش از سرزمين كه تحت حاكميت شوروي قرار داشت تحت حاكميت چهار كشور قرار گرفت و حاكميت دوگانه ي ايران و شوروي به حاكميت پنج گانه تبديل گرديد.
🔸بنابراین منطق حقوقی حکم می کند 50درصد سهم شوروی سابق است که باید بین چهار کشور ،ده کشور یا هر تعداد محتمل در آینده تقسیم شود و حق ایران نمی تواند کاهش یابد.
🔸بدين ترتيب با اضافه شدن قزاقستان آذربايجان و تركمنستان به عنوان کشور های ساحلی جدید و پيشرفت هاي علمي در زمينه بهره برداري منابع نفتي علاوه بر اين كه اين كشورها را تشويق به آغاز عمليات اكتشاف و بهره برداري كرد بازيگران فرامنطقه اي را نيز به حضور در منطقه ترغيب نمود.
🔸فقدان يك موافقت نامه همه جانبه در مورد بهره برداري از منابع درياي خزر مشكلات ناشي از دريانوردي و كشتيراني آزاد مسايل مربوط به ماهيگيري (شيلات ) معضلات مربوط به محيط زيست و حفاظت از منابع بيولوژي درياي کاسپین از جمله مواردي است كه كشورهاي ساحلي دریای کاسپین را با چالش مواجه كرده است و چشم انداز آينده ي منطقه را در هاله اي از ابهام فرو برده است .
🔸در این میان قابل ذکر است که اگر کاسپین را در زمره ي درياها به حساب آوريم آنگاه مقررات كنوانسيون ملل متحد در مورد حقوق دريا (1982 ) در خصوص این دریا نيز قابل اعمال خواهد بود.اگر چه درياي کاسپین را از نظر تاريخي به دليل وسعت و بزرگي آن دريا مي نامند ولي در حقيقت در تعريف دريا نمي گنجد و عاري از ويژگي هاي دريا است . از منظر حقوق بين الملل و كنوانسيون وين در مورد حقوق درياها به درياهايي بسته گویند كه:
1 ـ كاملا توسط سرزمين دو يا چند كشور بدون راه به درياي ديگري احاطه شده باشد.
2 ـ توسط چند كشور محدود احاطه شده و به وسيله يك يا چند تنگه باريك به ساير درياها متصل باشد و رژيم حقوقي آن بر اساس معاهدات بين المللي تنظيم شده باشد.
3 ـ نوع سوم مانند درياي نوع دوم است اما بدون يك رژيم حقوقي قراردادي بر اساس معاهدات بين المللي.
💠 #درياي_کاسپین را بند يك اين قوانين شامل مي شود و علاوه بر اينكه به آبهاي آزاد جهان مرتبط نيست اگر چه تنها از طريق كانالها و راه هاي آبي در قلمرو فدراسيون روسيه قابل دسترسي است از اين جهت كه به طور انحصاري متعلق به دول ساحلي است و هيچگونه حق دسترسي براي ديگر دولتها وجود ندارد دريا محسوب نمي شود و درياچه قلمداد مي گردد.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴ایران از جمله کشورهایی است که اعتماد بین افراد در آن سیر نزولی دارد!
🔻مولانا جامعه بدگمان را جامعهای رو به سقوط اخلاقی توصیف میکند.
#بخش_اول
🔸آیا از آن دسته افرادی هستید که به سختی به دیگران اعتماد میکنید؟ یا تصور میکنید در روابط خودتان با دیگران زیاده از حد احتیاط میکنید تا در آینده از آن رابطه احساس پشیمانی نکنید؟ مصداقی برای تمثیل «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد».
🔸معمولا بدبینی و بدگمانی از تجارب قبلی فرد در ارتباط با افراد دیگر یا دقیقتر بگوییم، از شکستهای فرد در زندگی اجتماعی و فردی ناشی میشود. گاهی اوقات تجارب تلخ گذشته فرد چنان تاثیر منفی در روح و روان او میگذارد که نه تنها به فراموشی سپرده نمیشود، بلکه روی رفتار و خلق و خوی او نیز تاثیر میگذارد. در چنین موقعیتی فرد نگرش و افکار منفیاش در ارتباط با افراد دیگر را به محیط خانواده و اجتماع تعمیم میدهد. این مساله به مرور زمان در تصمیمگیریهای فرد تاثیر منفی میگذارد، به نحوی که مدام در پی کسب اطمینان از رفتارهای دیگران است و میزان شک و بدبینی به آنان را افزایش داده و محتاطتر و بدگمانتر میشود. در واقع باورها و نگرشهای فرد غیرواقعی و اغراقآمیز میشود، به اندازهای که فرد تصور میکند افراد دیگر در صدد آسیبرسانی به او هستند. در حالیکه این برداشت و ذهنیت، ساخته و پرداخته ذهن او و حاصل تعمیم تجارب قبلیاش به روابطش با افراد دیگر است.
_فرد بدبین و بدگمان کیست؟
🔸معمولا افراد بدبین به علت میزان پایین اعتماد بنفس، بسیار حساستر از افراد دیگر هستند. با کوچکترین مسالهای به هم میریزند و احساس میکنند به شخصیت آنها توهین شده و مورد تحقیر دیگران قرار گرفتهاند و لذا سعی میکنند برای کمکردن فشار درونی، با واکنش آنی و پرخاشگرانهای از خود دفاع کنند. این گونه افراد برای رفتار و واکنش پرخاشگرانهشان نمیتوانند دلیلی بیاورند و تنها به احساس اکتفا میکنند. در محاورات روزانه با برخی از نزدیکان احتمالا با این گزاره «من صداقتی در فرد نمیبینم و ممکن است از پشت به من خنجر بزند» روبرو شدهاید. گزارهای که متاسفانه دلیل واقعی ندارد و بر حسادت و تکیه بر احساس و هیجانات غیرمنطقی بنا شده که اغلب زندگی شخصی فرد را خدشهدار میکند. بدگمانی توام با حسادت، به روابط زناشویی فرد آسیب میزند. در بیشتر مواقع افراد بدبین و بدگمان در محیط کاری خود، مشکلات زیادی در روابط بین فردی دارند و همیشه از شرایط ناراضیاند و شکایت میکنند.
🔸دکتر فریمن، روانشناس در دانشگاه آکسفورد (۲۰۱۵)، معتقد است اغلب افراد به طور موقت، اما در حد اعتدال، افکار توام با بدبینی و سوءظن را تجربه کردهاند. از هر ۴ نفر یک نفر افکار بدبینی شدید را تجربه میکند.در برخی از افراد بدبینی و بد گمانی شدیدتر و پررنگتر از افراد دیگر است که در روانشناسی به آن توهمات آزاردهنده لقب میدهند که فرد رفتار و سبک پارانوییدی از خود نشان میدهد که به اضطراب و افسردگی در فرد میانجامد و حتی افکار خودکشی را در فرد ایجاد میکند.
_رفتار پارانوییدی(بدگمانانه) در آمریکا و ایران
🔸رفتار و سبک پارانویید، در همه نقاط مختلف جهان مشاهده میشود. برای نمونه میزان شیوع اختلالات شخصیت پارانویید در آمریکا بین ۲.۳ تا ۴.۴ درصد و در مردان معمولا شایعتر از زنان است.در ایران و در سطح روابط بین افراد آمار قابل اعتنایی درباره بدگمانی و بدبینی در دست نیست.
🔸از آنجاییکه افراد بدبین معمولا بسیار سخت به اطرافیان خود اعتماد میکنند و بدگمانی ارتباط نزدیکی با بیاعتمادی دارد میتوان اشارهای به تحقیق انجام شده در زمینه میزان اعتماد در ایران کرد که از برآیند نتایج آن تحقیقات، میتوان تا حدودی میزان بدبینی و بدگمانی در میان ایرانیان را حدس زد. «نتایج پژوهش ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۱۳۸۳ در ۲۸ استان ایران نشان داد، میزان اعتماد اجتماعی در بین زنان کمتر از مردان است. همچنین مردم در بین مشاغل مختلف به معلمان، ورزشکاران و استادان دانشگاه اعتماد بیشتری دارند.
💠بر اساس نتایج این پژوهش میزان اعتماد کلی مردم در سطح پایینی است». همچنین بر اساس نتایج «بررسی ارزشهای جهانی»، «ایران از جمله کشورهایی است که میزان اعتماد بین فردی در سال ۱۹۸۴ (۱۳۶۳) بالای حد متوسط (۵۵.۴۳ درصد) بوده است اما در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) میزان اعتماد بین فردی در ایران به ۵۴/۱۰ درصد رسیده است که سیر نزولی چشمگیری را نشان میدهد».
@rakik_nameh
🌞™
🔻مولانا جامعه بدگمان را جامعهای رو به سقوط اخلاقی توصیف میکند.
#بخش_اول
🔸آیا از آن دسته افرادی هستید که به سختی به دیگران اعتماد میکنید؟ یا تصور میکنید در روابط خودتان با دیگران زیاده از حد احتیاط میکنید تا در آینده از آن رابطه احساس پشیمانی نکنید؟ مصداقی برای تمثیل «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد».
🔸معمولا بدبینی و بدگمانی از تجارب قبلی فرد در ارتباط با افراد دیگر یا دقیقتر بگوییم، از شکستهای فرد در زندگی اجتماعی و فردی ناشی میشود. گاهی اوقات تجارب تلخ گذشته فرد چنان تاثیر منفی در روح و روان او میگذارد که نه تنها به فراموشی سپرده نمیشود، بلکه روی رفتار و خلق و خوی او نیز تاثیر میگذارد. در چنین موقعیتی فرد نگرش و افکار منفیاش در ارتباط با افراد دیگر را به محیط خانواده و اجتماع تعمیم میدهد. این مساله به مرور زمان در تصمیمگیریهای فرد تاثیر منفی میگذارد، به نحوی که مدام در پی کسب اطمینان از رفتارهای دیگران است و میزان شک و بدبینی به آنان را افزایش داده و محتاطتر و بدگمانتر میشود. در واقع باورها و نگرشهای فرد غیرواقعی و اغراقآمیز میشود، به اندازهای که فرد تصور میکند افراد دیگر در صدد آسیبرسانی به او هستند. در حالیکه این برداشت و ذهنیت، ساخته و پرداخته ذهن او و حاصل تعمیم تجارب قبلیاش به روابطش با افراد دیگر است.
_فرد بدبین و بدگمان کیست؟
🔸معمولا افراد بدبین به علت میزان پایین اعتماد بنفس، بسیار حساستر از افراد دیگر هستند. با کوچکترین مسالهای به هم میریزند و احساس میکنند به شخصیت آنها توهین شده و مورد تحقیر دیگران قرار گرفتهاند و لذا سعی میکنند برای کمکردن فشار درونی، با واکنش آنی و پرخاشگرانهای از خود دفاع کنند. این گونه افراد برای رفتار و واکنش پرخاشگرانهشان نمیتوانند دلیلی بیاورند و تنها به احساس اکتفا میکنند. در محاورات روزانه با برخی از نزدیکان احتمالا با این گزاره «من صداقتی در فرد نمیبینم و ممکن است از پشت به من خنجر بزند» روبرو شدهاید. گزارهای که متاسفانه دلیل واقعی ندارد و بر حسادت و تکیه بر احساس و هیجانات غیرمنطقی بنا شده که اغلب زندگی شخصی فرد را خدشهدار میکند. بدگمانی توام با حسادت، به روابط زناشویی فرد آسیب میزند. در بیشتر مواقع افراد بدبین و بدگمان در محیط کاری خود، مشکلات زیادی در روابط بین فردی دارند و همیشه از شرایط ناراضیاند و شکایت میکنند.
🔸دکتر فریمن، روانشناس در دانشگاه آکسفورد (۲۰۱۵)، معتقد است اغلب افراد به طور موقت، اما در حد اعتدال، افکار توام با بدبینی و سوءظن را تجربه کردهاند. از هر ۴ نفر یک نفر افکار بدبینی شدید را تجربه میکند.در برخی از افراد بدبینی و بد گمانی شدیدتر و پررنگتر از افراد دیگر است که در روانشناسی به آن توهمات آزاردهنده لقب میدهند که فرد رفتار و سبک پارانوییدی از خود نشان میدهد که به اضطراب و افسردگی در فرد میانجامد و حتی افکار خودکشی را در فرد ایجاد میکند.
_رفتار پارانوییدی(بدگمانانه) در آمریکا و ایران
🔸رفتار و سبک پارانویید، در همه نقاط مختلف جهان مشاهده میشود. برای نمونه میزان شیوع اختلالات شخصیت پارانویید در آمریکا بین ۲.۳ تا ۴.۴ درصد و در مردان معمولا شایعتر از زنان است.در ایران و در سطح روابط بین افراد آمار قابل اعتنایی درباره بدگمانی و بدبینی در دست نیست.
🔸از آنجاییکه افراد بدبین معمولا بسیار سخت به اطرافیان خود اعتماد میکنند و بدگمانی ارتباط نزدیکی با بیاعتمادی دارد میتوان اشارهای به تحقیق انجام شده در زمینه میزان اعتماد در ایران کرد که از برآیند نتایج آن تحقیقات، میتوان تا حدودی میزان بدبینی و بدگمانی در میان ایرانیان را حدس زد. «نتایج پژوهش ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۱۳۸۳ در ۲۸ استان ایران نشان داد، میزان اعتماد اجتماعی در بین زنان کمتر از مردان است. همچنین مردم در بین مشاغل مختلف به معلمان، ورزشکاران و استادان دانشگاه اعتماد بیشتری دارند.
💠بر اساس نتایج این پژوهش میزان اعتماد کلی مردم در سطح پایینی است». همچنین بر اساس نتایج «بررسی ارزشهای جهانی»، «ایران از جمله کشورهایی است که میزان اعتماد بین فردی در سال ۱۹۸۴ (۱۳۶۳) بالای حد متوسط (۵۵.۴۳ درصد) بوده است اما در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) میزان اعتماد بین فردی در ایران به ۵۴/۱۰ درصد رسیده است که سیر نزولی چشمگیری را نشان میدهد».
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴اجارهنشینی چه حسی دارد؟
🔻مستأجران فقیر در چرخهای گرفتار میشوند که هر روز آنها را پایینتر میکشد
#بخش_اول
🔸کاتا پالیت، گاردین — اگر کلِ گفتمان غالب امروز دربارۀ فقر سراپا نادرست باشد چه؟ اگر مسئله به عادتهای اخلاقی آدمهای فقیر، تنبلی آنها، بیفکری و فقدان ارزشهای خانوادگی یا نداشتنِ مهارتها و زیرکی متناسب با اقتصاد قرن بیستویکم هیچ ربطی نداشته باشد چه؟ چه میشود اگر بدانیم که موضوع فقط این است که فقر برای گروهی دیگر از انسانها سودآور است؟ اینها پرسشهایی است که متیو دزموند در پژوهش قومنگارانۀ فوقالعاده خود، دربهدرشده به آنها پرداخته است. این قومنگاری روی اجارهنشینان کمدرآمدی انجام شده که در شهر متوسط و صنعتزداییشدۀ میلواکی در ایالات ویسکانسین زندگی میکنند.
🔸احتمالاً تصور نمیکنید که پارکینگی مخروبه که محل سکونت خانهبهدوشان شده، یا محلهای سیاهپوستنشین با «خانههای روی هم ساختهشدۀ نیمه ویران، نقاشیهای دیواری و مراکز نگهداری ۲۴ ساعته» قابلیت پولسازی زیادی داشته باشد، اما این تصور چندان درست نیست. تابین چرنی در طول یک سال، ۴۰۰ هزار دلار از ۱۳۱ تریلر مسکونی به دست آورد که برخی از آنها اندکی از یک چادر محقر بزرگتر بودند. شرنا تارور نیز به عنوان معلم سابق مدرسه، یکی از معدود مالکان زن سیاهپوست شهر است که با اجارۀ خانههای قابل سکونت و اغلب ویرانۀ خود، به اندازۀ کافی پول به جیب میزند تا برای تعطیلات به جامائیکا برود یا در همایشهای املاک و مستغلات شرکت کند.
🔸دزموند سرنوشت درهمتنیدۀ هشت خانواده و شماری از شخصیتهای فرعی را در کتاب خود پی گرفته است. آرلین بل و دورین هینکستون مادران سیاهپوستی که در حاشیۀ پایینی مشاغل کمدرآمد گرفتار شدهاند؛ کریستال و تریشا زنان جوان و آسیبپذیر سیاهپوستی که در خشونت و آشوب بزرگ شدهاند؛ لامار پدری سیاهپوست و مهربان که هر دوتا پایش را در حادثۀ ریزش یک خانۀ متروک از دست داده؛ اسکات پرستارِ سفید پوستی که پس از دزدیدن داروهای آرامبخش از بیمارانش گواهینامۀ کاری خود را از دست داده؛ و لارین که او هم سفیدپوستی است شیرین عقل، با روحیهای مهربان و دلنشین. پیگیری داستان این کتاب گاهی دشوار است و درون متن و خارج از آن در هم تنیده میشود؛ اما این دشواری هیچ اهمیتی ندارد. نکتۀ مهم این است که دزموند مردمانی را که به طور معمول بیارزش قلمداد میشوند (و حتی ساکن یکی از این تریلرها که اسمش را سوزی هروئین گذاشتهاند) مورد توجه قرار میدهد و انسانیت و مبارزۀ سخت آنها برای حفظ شأن و اصالت انسانی خودشان را در کنار شوخطبعی و مهربانیشان تصویر میکند. مبارزهای که در شرایط دشواری انجام میگیرد که پیوسته در حال پایینتر کشیدن این آدمهاست.
🔸بر اساس استدلال دزموند، عامل اصلی و مانع پیشرفت این افراد اجاره بها است. معیار استاندارد اجارۀ خانه مسکونی این است که نباید از ۳۰ درصد درآمد هر خانواده بیشتر باشد؛ اما این درصد برای فقرا ممکن است به ۷۰ درصد یا حتی بیشتر برسد. لامار پس از پرداخت ۵۵۰ دلار از چک رفاهی خود بابت اجاره، برای بقیۀ ماه فقط ۲ دلار و ۱۹ سنت داشت و زمانی که مجبور به بازپرداخت چکی سنگین شد که به اشتباه در اختیار کسی قرار داده بود، ناچار شد برای تهیۀ اجارۀ عقبافتادهاش کوپنهای غذای خود را به نصف قیمت بفروشد و آپارتمان طبقۀ بالایی را رنگ بزند؛ هرچند که در نهایت این کارها نیز کافی نبود. آدمهایی مثلِ لامار با بدهیهای تلمبارشده به صاحبخانهها زندگی میکنند و به همین دلیل صاحبخانه هر زمان که بخواهد، برای مثال اگر مثل دورین تقاضای تعمیرات خانه را داشته باشند، یا مستأجر بهتری پیدا شود، آنها را پرت میکنند بیرون. شرنا مایل است خانههای خود را به مشتریان یک آژانس تجاری اجاره بدهد که در ازای دریافت مبلغی، امور اسکان افراد معلولی را بر عهده میگیرد که خود قادر به انجام این کار نیستند.
💠به این ترتیب پول اسکان این افراد از برنامههای دولت برای کمک به فقرا (بودجه رفاهی، حمایت از معلولان و اعتبارات ناشی از مالیات بر درآمد)، مستقیماً وارد جیب صاحبخانه میشود و به نحو کنایهآمیزی موجب افزایش هزینۀ مسکن میگردد. از سوی دیگر، خانههای عمومی و یارانۀ مسکن نیز به ندرت ارائه میشود و از هر چهار فرد نیازمند و واجد شرایط برای دریافت خدمات اسکان، سه نفر هیچ کمکی دریافت نمیکنند.
@rakik_nameh
🌞™
🔻مستأجران فقیر در چرخهای گرفتار میشوند که هر روز آنها را پایینتر میکشد
#بخش_اول
🔸کاتا پالیت، گاردین — اگر کلِ گفتمان غالب امروز دربارۀ فقر سراپا نادرست باشد چه؟ اگر مسئله به عادتهای اخلاقی آدمهای فقیر، تنبلی آنها، بیفکری و فقدان ارزشهای خانوادگی یا نداشتنِ مهارتها و زیرکی متناسب با اقتصاد قرن بیستویکم هیچ ربطی نداشته باشد چه؟ چه میشود اگر بدانیم که موضوع فقط این است که فقر برای گروهی دیگر از انسانها سودآور است؟ اینها پرسشهایی است که متیو دزموند در پژوهش قومنگارانۀ فوقالعاده خود، دربهدرشده به آنها پرداخته است. این قومنگاری روی اجارهنشینان کمدرآمدی انجام شده که در شهر متوسط و صنعتزداییشدۀ میلواکی در ایالات ویسکانسین زندگی میکنند.
🔸احتمالاً تصور نمیکنید که پارکینگی مخروبه که محل سکونت خانهبهدوشان شده، یا محلهای سیاهپوستنشین با «خانههای روی هم ساختهشدۀ نیمه ویران، نقاشیهای دیواری و مراکز نگهداری ۲۴ ساعته» قابلیت پولسازی زیادی داشته باشد، اما این تصور چندان درست نیست. تابین چرنی در طول یک سال، ۴۰۰ هزار دلار از ۱۳۱ تریلر مسکونی به دست آورد که برخی از آنها اندکی از یک چادر محقر بزرگتر بودند. شرنا تارور نیز به عنوان معلم سابق مدرسه، یکی از معدود مالکان زن سیاهپوست شهر است که با اجارۀ خانههای قابل سکونت و اغلب ویرانۀ خود، به اندازۀ کافی پول به جیب میزند تا برای تعطیلات به جامائیکا برود یا در همایشهای املاک و مستغلات شرکت کند.
🔸دزموند سرنوشت درهمتنیدۀ هشت خانواده و شماری از شخصیتهای فرعی را در کتاب خود پی گرفته است. آرلین بل و دورین هینکستون مادران سیاهپوستی که در حاشیۀ پایینی مشاغل کمدرآمد گرفتار شدهاند؛ کریستال و تریشا زنان جوان و آسیبپذیر سیاهپوستی که در خشونت و آشوب بزرگ شدهاند؛ لامار پدری سیاهپوست و مهربان که هر دوتا پایش را در حادثۀ ریزش یک خانۀ متروک از دست داده؛ اسکات پرستارِ سفید پوستی که پس از دزدیدن داروهای آرامبخش از بیمارانش گواهینامۀ کاری خود را از دست داده؛ و لارین که او هم سفیدپوستی است شیرین عقل، با روحیهای مهربان و دلنشین. پیگیری داستان این کتاب گاهی دشوار است و درون متن و خارج از آن در هم تنیده میشود؛ اما این دشواری هیچ اهمیتی ندارد. نکتۀ مهم این است که دزموند مردمانی را که به طور معمول بیارزش قلمداد میشوند (و حتی ساکن یکی از این تریلرها که اسمش را سوزی هروئین گذاشتهاند) مورد توجه قرار میدهد و انسانیت و مبارزۀ سخت آنها برای حفظ شأن و اصالت انسانی خودشان را در کنار شوخطبعی و مهربانیشان تصویر میکند. مبارزهای که در شرایط دشواری انجام میگیرد که پیوسته در حال پایینتر کشیدن این آدمهاست.
🔸بر اساس استدلال دزموند، عامل اصلی و مانع پیشرفت این افراد اجاره بها است. معیار استاندارد اجارۀ خانه مسکونی این است که نباید از ۳۰ درصد درآمد هر خانواده بیشتر باشد؛ اما این درصد برای فقرا ممکن است به ۷۰ درصد یا حتی بیشتر برسد. لامار پس از پرداخت ۵۵۰ دلار از چک رفاهی خود بابت اجاره، برای بقیۀ ماه فقط ۲ دلار و ۱۹ سنت داشت و زمانی که مجبور به بازپرداخت چکی سنگین شد که به اشتباه در اختیار کسی قرار داده بود، ناچار شد برای تهیۀ اجارۀ عقبافتادهاش کوپنهای غذای خود را به نصف قیمت بفروشد و آپارتمان طبقۀ بالایی را رنگ بزند؛ هرچند که در نهایت این کارها نیز کافی نبود. آدمهایی مثلِ لامار با بدهیهای تلمبارشده به صاحبخانهها زندگی میکنند و به همین دلیل صاحبخانه هر زمان که بخواهد، برای مثال اگر مثل دورین تقاضای تعمیرات خانه را داشته باشند، یا مستأجر بهتری پیدا شود، آنها را پرت میکنند بیرون. شرنا مایل است خانههای خود را به مشتریان یک آژانس تجاری اجاره بدهد که در ازای دریافت مبلغی، امور اسکان افراد معلولی را بر عهده میگیرد که خود قادر به انجام این کار نیستند.
💠به این ترتیب پول اسکان این افراد از برنامههای دولت برای کمک به فقرا (بودجه رفاهی، حمایت از معلولان و اعتبارات ناشی از مالیات بر درآمد)، مستقیماً وارد جیب صاحبخانه میشود و به نحو کنایهآمیزی موجب افزایش هزینۀ مسکن میگردد. از سوی دیگر، خانههای عمومی و یارانۀ مسکن نیز به ندرت ارائه میشود و از هر چهار فرد نیازمند و واجد شرایط برای دریافت خدمات اسکان، سه نفر هیچ کمکی دریافت نمیکنند.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
🔴نظریه اجتماعی #چارلز_تیلی
🔻 #بخش_اول
🔸مجموعه آراء چارلز تیلی در قالب نظریه هایی که تحت عنوان «بسیج منابع» شهرت یافته است، قابل دسته بندی هستند. همانگونه که خود در مقدمه کتاب از بسیج تا انقلاب اذعان می دارد، تلاش وی در جهت تدوین نظریه ای برای تبیین و توصیف «کنش های جمعی» هدف گیری شده است.
🔸به عقیده وی، پدیده هایی همچون انقلاب ها، شورش ها، جنبش های اجتماعی، توطئه های سیاسی، و حتی بسیاری از کودتاها، انواع مختلفی از کنش های جمعی هستند که با هدف ایجاد تغییر یا ممانعت از تغییری در جامعه اتفاق می افتند. بدین منظور نظریه پردازی درباره کنش های اجتماعی برای نیل به شناخت درباره این پدیده ها بسیار ضروری است. مجموعه نظریه های نظام یافته تیلی در زمینه کنش جمعی را می توان در کتاب مشهور وی، «از بسیج تا انقلاب» جستجو کرد. وی در این کتاب نخست به ضرورت مطالعه جنبش های اجتماعی می پردازد و پس از آن مروری مفصل و نقادانه بر نظریه ها کلاسیک و متاخر ماقبل خود انجام می دهد. پس از آن اصول کلی نظریه کنش جمعی خود را مطرح می سازد و در ادامه کتاب به تشریح جزییات آن می پردازد.
🔸پیش از پرداختن به نظریه اصلی تیلی در خصوص کنش جمعی ابتدا لازم است الگوی مبنایی وی در تحلیل جامعه سیاسی توضیح داده شود. وی این الگو را، «الگوی سیاسی» نام می نهد که ماهیتی ایستا دارد. پس از آن، وی «الگوی بسیج» را مطرح می کند که در واقع توضیح دهنده چگونگی کنش جمعی و تغییر در جامعه سیاسی است. عناصر تشکیل دهنده الگوی سیاسی عبارتند از: جمعیت، حکومت، یک یا چند مدعی، یک جامعه سیاسی، و یک یا چند ائتلاف. مدعیان قدرت سیاسی را می توان به دو گروه تقسیم کرد، نخست اعضای حکومت، و سپس چالشگران حکومت. در واقع، رقابت اصلی و منشاء پویایی در الگوی سیاسی ناشی از رقابتی است که میان مدعیان (اعضاء و چالشگران) جریان دارد تا سهم بیشتری از قدرت حکومتی را در اختیار داشته باشند. از نظر تیلی، حکومت سازمانی است که ابزار متمرکز و اساسی را در درون جمعیت در اختیار دارد. روابط و چالش های میان حکومت، اعضاء و چالشگران، شکل دهنده فضای جامعه سیاسی است. گاهی اوقات ائتلاف هایی میان اعضاء و چالشگران نیز بوجود می آید که هدف آنها هماهنگ سازی کنش جمعی با اهدافی مشترک است.
🔸الگوی بسیج: پویایی رقابت میان مدعیان قدرت سیاسی ایجاب می کند که برای توضیح دادن تغییرات جامعه سیاسی، بویژه توضیح کنش جمعی هر یک از مدعیان، از الگوی دیگری استفاده شود. تیلی، برای توضیح کنش جمعی از الگوی بسیج استفاده می کند. عناصر این الگو عبارتند از: منافع، سازمان، بسیج، فرصت، و کنش جمعی. منافع، مجموعه امتیازات و محرومیت های مشترکی است که ممکن است در اثر تعاملات مختلف با دیگر جمعیت ها بر جمعیت مورد بحث وارد آید. سازمان، میزان هویت مشترک و ساختار وحدت بخش افراد در درون یک جمعیت است. بسیج، میزان منابعی است که تحت کنترل جمعی یک مدعی قرار دارد. کنش جمعی، میزان اقدامات جمعی یک مدعی در جهت نیل به هدف مشخصی است. و فرصت، رابطه میان منافع جمعیت و وضعیت جهان اطراف است. از نظر تیلی، عناصر شکل دهنده فرصت را می توان به سه بخش تقسیم کرد: الف. فرصت/تهدید (رابطه منابع و منافع با وضعیت محیطی)، ب. سرکوب/تسهیل (هزینه و منابع مصرفی عمل جمعی)، و ج. قدرت (بازده عمل جمعی).
فرضیه اصلی در کار تیلی، رابطه میان «بسیج» و «کنش جمعی» است. بدین معنی که هرچه میزان بسیج در یک جمعیت یا سازمان مطبوع یک مدعی بیشتر باشد، میزان کنش جمعی آن بیشتر می شود. به عبارت دیگر، قدرت آن افزایش یافته، منابعی که هزینه می کند، کمتر شده، و در نهایت منافعی که به دست می آورد بیشتر می گردد.
💠اما، در این میان متغیرها و عوامل دیگری نیز هستند که بر میزان بسیج و کنش جمعی تاثیر دارند، که تیلی سعی دارد، در قالب نظریه جامعی، تمامی فرایندی را که به کنش جمعی منتهی می شود را توضیح دهد. به عقیده وی، «عناصر عمده تعیین کننده بسیج یک گروه، سازمان آن، منافع آن در تعاملات ممکن با دیگر مدعیان، فرصت / تهدید کنونی آن تعاملات و در معرض سرکوب بودن گروه هستند». در واقع، الگوی بسیج تیلی، میزان کنش جمعی یک مدعی را برآیندی از قدرت، بسیج و فرصت های کنونی و تهدیدات متوجه منافع آن گروه می داند. در ادامه، تعاریف مشخص تری در خصوص هر یک از عناصر اصلی مدل بسیج ارایه می شود.
@rakik_nameh
🌞™
🔻 #بخش_اول
🔸مجموعه آراء چارلز تیلی در قالب نظریه هایی که تحت عنوان «بسیج منابع» شهرت یافته است، قابل دسته بندی هستند. همانگونه که خود در مقدمه کتاب از بسیج تا انقلاب اذعان می دارد، تلاش وی در جهت تدوین نظریه ای برای تبیین و توصیف «کنش های جمعی» هدف گیری شده است.
🔸به عقیده وی، پدیده هایی همچون انقلاب ها، شورش ها، جنبش های اجتماعی، توطئه های سیاسی، و حتی بسیاری از کودتاها، انواع مختلفی از کنش های جمعی هستند که با هدف ایجاد تغییر یا ممانعت از تغییری در جامعه اتفاق می افتند. بدین منظور نظریه پردازی درباره کنش های اجتماعی برای نیل به شناخت درباره این پدیده ها بسیار ضروری است. مجموعه نظریه های نظام یافته تیلی در زمینه کنش جمعی را می توان در کتاب مشهور وی، «از بسیج تا انقلاب» جستجو کرد. وی در این کتاب نخست به ضرورت مطالعه جنبش های اجتماعی می پردازد و پس از آن مروری مفصل و نقادانه بر نظریه ها کلاسیک و متاخر ماقبل خود انجام می دهد. پس از آن اصول کلی نظریه کنش جمعی خود را مطرح می سازد و در ادامه کتاب به تشریح جزییات آن می پردازد.
🔸پیش از پرداختن به نظریه اصلی تیلی در خصوص کنش جمعی ابتدا لازم است الگوی مبنایی وی در تحلیل جامعه سیاسی توضیح داده شود. وی این الگو را، «الگوی سیاسی» نام می نهد که ماهیتی ایستا دارد. پس از آن، وی «الگوی بسیج» را مطرح می کند که در واقع توضیح دهنده چگونگی کنش جمعی و تغییر در جامعه سیاسی است. عناصر تشکیل دهنده الگوی سیاسی عبارتند از: جمعیت، حکومت، یک یا چند مدعی، یک جامعه سیاسی، و یک یا چند ائتلاف. مدعیان قدرت سیاسی را می توان به دو گروه تقسیم کرد، نخست اعضای حکومت، و سپس چالشگران حکومت. در واقع، رقابت اصلی و منشاء پویایی در الگوی سیاسی ناشی از رقابتی است که میان مدعیان (اعضاء و چالشگران) جریان دارد تا سهم بیشتری از قدرت حکومتی را در اختیار داشته باشند. از نظر تیلی، حکومت سازمانی است که ابزار متمرکز و اساسی را در درون جمعیت در اختیار دارد. روابط و چالش های میان حکومت، اعضاء و چالشگران، شکل دهنده فضای جامعه سیاسی است. گاهی اوقات ائتلاف هایی میان اعضاء و چالشگران نیز بوجود می آید که هدف آنها هماهنگ سازی کنش جمعی با اهدافی مشترک است.
🔸الگوی بسیج: پویایی رقابت میان مدعیان قدرت سیاسی ایجاب می کند که برای توضیح دادن تغییرات جامعه سیاسی، بویژه توضیح کنش جمعی هر یک از مدعیان، از الگوی دیگری استفاده شود. تیلی، برای توضیح کنش جمعی از الگوی بسیج استفاده می کند. عناصر این الگو عبارتند از: منافع، سازمان، بسیج، فرصت، و کنش جمعی. منافع، مجموعه امتیازات و محرومیت های مشترکی است که ممکن است در اثر تعاملات مختلف با دیگر جمعیت ها بر جمعیت مورد بحث وارد آید. سازمان، میزان هویت مشترک و ساختار وحدت بخش افراد در درون یک جمعیت است. بسیج، میزان منابعی است که تحت کنترل جمعی یک مدعی قرار دارد. کنش جمعی، میزان اقدامات جمعی یک مدعی در جهت نیل به هدف مشخصی است. و فرصت، رابطه میان منافع جمعیت و وضعیت جهان اطراف است. از نظر تیلی، عناصر شکل دهنده فرصت را می توان به سه بخش تقسیم کرد: الف. فرصت/تهدید (رابطه منابع و منافع با وضعیت محیطی)، ب. سرکوب/تسهیل (هزینه و منابع مصرفی عمل جمعی)، و ج. قدرت (بازده عمل جمعی).
فرضیه اصلی در کار تیلی، رابطه میان «بسیج» و «کنش جمعی» است. بدین معنی که هرچه میزان بسیج در یک جمعیت یا سازمان مطبوع یک مدعی بیشتر باشد، میزان کنش جمعی آن بیشتر می شود. به عبارت دیگر، قدرت آن افزایش یافته، منابعی که هزینه می کند، کمتر شده، و در نهایت منافعی که به دست می آورد بیشتر می گردد.
💠اما، در این میان متغیرها و عوامل دیگری نیز هستند که بر میزان بسیج و کنش جمعی تاثیر دارند، که تیلی سعی دارد، در قالب نظریه جامعی، تمامی فرایندی را که به کنش جمعی منتهی می شود را توضیح دهد. به عقیده وی، «عناصر عمده تعیین کننده بسیج یک گروه، سازمان آن، منافع آن در تعاملات ممکن با دیگر مدعیان، فرصت / تهدید کنونی آن تعاملات و در معرض سرکوب بودن گروه هستند». در واقع، الگوی بسیج تیلی، میزان کنش جمعی یک مدعی را برآیندی از قدرت، بسیج و فرصت های کنونی و تهدیدات متوجه منافع آن گروه می داند. در ادامه، تعاریف مشخص تری در خصوص هر یک از عناصر اصلی مدل بسیج ارایه می شود.
@rakik_nameh
🌞™
Telegram
📎
Forwarded from نهضت جنگل
☑️ درگذشت "میرزا کوچک خان جنگلی"
#بخش_اول
▪️در پایان قوای قزاق از فرصت استفاده کرده و طی شبیخونهای متعدد نیروهای جنگل را وادار به عقبنشینی کردند و بعضی از سران تسلیم یا کشته شدند. میرزا همراه با تنها یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو (حاکم خلخال)، که همیشه از میرزا حمایت میکرد، به طرف کوههای تالش حرکت کردند، ولی گرفتار بوران و طوفان گردیدند و سرانجام زیر فشار سرما و برف در ۱۱ آذر ۱۳۰۰، درحالی که میرزا، هوشنگ را به کول گرفته بود، از پای درآمد.
◾️خبر درگذشت میرزا به گوش محمدخان سالارشجاع برادر امیر مقتدر طالش که از بدخواهان میرزا بود، رسید. نامبرده به همراه شماری تفنگچی به خانقاه گیلوان خلخال رفت و اهالی را از دفن اجساد منع کرد. سپس دستور داد یکی از همراه وی به نام رضا اسکستانی از اهالی روستای اسکستان خلخال، سر یخ زده میرزا را از بدنش جدا کند. محمدخان سپس سر را نزد برادرش امیر مقتدر در ماسال و از آنجا به رشت برده و تسلیم فرماندهان نظامی کرد. جسد بدون سر میرزا کوچک خان در میان زاری و شیون زنان روستایی در گورستان دهکده به خاک سپرده شد.
🆔 @Nehzate_Jangal
#بخش_اول
▪️در پایان قوای قزاق از فرصت استفاده کرده و طی شبیخونهای متعدد نیروهای جنگل را وادار به عقبنشینی کردند و بعضی از سران تسلیم یا کشته شدند. میرزا همراه با تنها یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو (حاکم خلخال)، که همیشه از میرزا حمایت میکرد، به طرف کوههای تالش حرکت کردند، ولی گرفتار بوران و طوفان گردیدند و سرانجام زیر فشار سرما و برف در ۱۱ آذر ۱۳۰۰، درحالی که میرزا، هوشنگ را به کول گرفته بود، از پای درآمد.
◾️خبر درگذشت میرزا به گوش محمدخان سالارشجاع برادر امیر مقتدر طالش که از بدخواهان میرزا بود، رسید. نامبرده به همراه شماری تفنگچی به خانقاه گیلوان خلخال رفت و اهالی را از دفن اجساد منع کرد. سپس دستور داد یکی از همراه وی به نام رضا اسکستانی از اهالی روستای اسکستان خلخال، سر یخ زده میرزا را از بدنش جدا کند. محمدخان سپس سر را نزد برادرش امیر مقتدر در ماسال و از آنجا به رشت برده و تسلیم فرماندهان نظامی کرد. جسد بدون سر میرزا کوچک خان در میان زاری و شیون زنان روستایی در گورستان دهکده به خاک سپرده شد.
🆔 @Nehzate_Jangal
Forwarded from نهضت جنگل
☑️ #ماسوله در اشغال قوای #عثمانی
از کتاب:
من و آزادی، به اهتمام: مهدی نور محمدی ۱۳۸۸، تهران
میرزا حسین خیاط ( فرنیا ) قزوینی از رجال برجسته و آزادیخواه ایران است، او در جریان انقلاب مشروطه و فتح تهران دوشادوش مبارزان و آزادیخواهان جنگیده است. خاطرات او پس از یک قرن توسط محقق و مورخ برجسته قزوینی جناب مهدی نورمحمدی انتشار یافته، که از لحاظ تاریخی بسیار ارزنده و مفید میباشد. آن بخش از خاطرات او که مربوط به حضورش در گیلان و در کنار میرزا کوچک خان است حاوی نکات و مطالب بسیار جالبی است.
🔳 #بخش_اول :
میرزا حسین خیاط پس از آغاز جنگ اول جهانی از طرف حزب دموکرات ایران مأمور فعالیت علیه روسها در گیلان و زنجان و قزوین شده و به همین منظور نخست به گیلان رفته و با میرزا کوچک خان دیدار میکند...
و از آنجا به زنجان رفته و به همراه عدهای از مجاهدین مسلح عازم همدان میشود. ناگفته نماند که همدان محل نبرد قشون ایران و روسها بود، پساز شکست ایران او مخفیانه به قزوین و سپس به تهران میرود؛ پس از تصرف رشت توسط قوای جنگل برحسب تلگراف #میرزا_کوچک_خان به اتفاق #سید_علی_مجابی مدیر روزنامه #رعد عازم گیلان شد و در #کسما با میرزا دیدار کرد و بعد از آن به نمایندگی از نهضت جنگل به قزوین بازگشت. او در این زمان جنگلیها را از اقدامات و عملیات روسها و انگلیسیها آگاه میکرد و اسلحه و مهمات از روسها خریداری کرده و به گیلان میفرستاد.
در سال ۱۳۳۵ هجری قمری ( مصادف با سال ۱۲۹۶ هجری شمسی ) که قحطی سراسر ایران را فرا گرفت، او با توجه به ارتباط نزدیکش با شخص میرزاکوچک جنگلی پانصد خروار برنج را با نرخ مناسب خریداری کرده و مردم قزوین را از خطر گرسنگی و هلاکت حتمی نجات داد.
و چون از طریق مأمورین مخفی خود اخبار و اطلاعات انگلیسیها را گرفته و در اختیار میرزاکوچک خان جنگلی قرار میداد، انگلیسی ها در صدد دستگیری وی برآمدند بدین سبب میرزا حسن خیاط در رمضان سال ۱۳۳۶ هجری قمری ( مصادف با خرداد سال ۱۲۹۷ هجری شمسی ) به گیلان گریخته و در #کسما به میرزاکوچک( #یونس_استادسرایی) پیوست و به ریاست مجلس مشاوره عالی جنگل منصوب شد.
پس از مدتی از طرف میرزاکوچک خان جنگلی به #بادکوبه یا #باکو فعلی رفته و درآنجا با فرمانده عالی قشون عثمانی ملاقات کرده و او را در جريان وقایع جنگ جهانی قرار داد.
پس از انعقاد قرارداد صلح میان نهضت جنگل و انگلیس او بهمراه #دکتر_ابوالقاسم_خان و #میرزا_رضاخان مأمور تدوین مرامنامه نهضت جنگل شدند.
https://t.me/Nehzate_Jangal/910
🆔 @Nehzate_Jangal
از کتاب:
من و آزادی، به اهتمام: مهدی نور محمدی ۱۳۸۸، تهران
میرزا حسین خیاط ( فرنیا ) قزوینی از رجال برجسته و آزادیخواه ایران است، او در جریان انقلاب مشروطه و فتح تهران دوشادوش مبارزان و آزادیخواهان جنگیده است. خاطرات او پس از یک قرن توسط محقق و مورخ برجسته قزوینی جناب مهدی نورمحمدی انتشار یافته، که از لحاظ تاریخی بسیار ارزنده و مفید میباشد. آن بخش از خاطرات او که مربوط به حضورش در گیلان و در کنار میرزا کوچک خان است حاوی نکات و مطالب بسیار جالبی است.
🔳 #بخش_اول :
میرزا حسین خیاط پس از آغاز جنگ اول جهانی از طرف حزب دموکرات ایران مأمور فعالیت علیه روسها در گیلان و زنجان و قزوین شده و به همین منظور نخست به گیلان رفته و با میرزا کوچک خان دیدار میکند...
و از آنجا به زنجان رفته و به همراه عدهای از مجاهدین مسلح عازم همدان میشود. ناگفته نماند که همدان محل نبرد قشون ایران و روسها بود، پساز شکست ایران او مخفیانه به قزوین و سپس به تهران میرود؛ پس از تصرف رشت توسط قوای جنگل برحسب تلگراف #میرزا_کوچک_خان به اتفاق #سید_علی_مجابی مدیر روزنامه #رعد عازم گیلان شد و در #کسما با میرزا دیدار کرد و بعد از آن به نمایندگی از نهضت جنگل به قزوین بازگشت. او در این زمان جنگلیها را از اقدامات و عملیات روسها و انگلیسیها آگاه میکرد و اسلحه و مهمات از روسها خریداری کرده و به گیلان میفرستاد.
در سال ۱۳۳۵ هجری قمری ( مصادف با سال ۱۲۹۶ هجری شمسی ) که قحطی سراسر ایران را فرا گرفت، او با توجه به ارتباط نزدیکش با شخص میرزاکوچک جنگلی پانصد خروار برنج را با نرخ مناسب خریداری کرده و مردم قزوین را از خطر گرسنگی و هلاکت حتمی نجات داد.
و چون از طریق مأمورین مخفی خود اخبار و اطلاعات انگلیسیها را گرفته و در اختیار میرزاکوچک خان جنگلی قرار میداد، انگلیسی ها در صدد دستگیری وی برآمدند بدین سبب میرزا حسن خیاط در رمضان سال ۱۳۳۶ هجری قمری ( مصادف با خرداد سال ۱۲۹۷ هجری شمسی ) به گیلان گریخته و در #کسما به میرزاکوچک( #یونس_استادسرایی) پیوست و به ریاست مجلس مشاوره عالی جنگل منصوب شد.
پس از مدتی از طرف میرزاکوچک خان جنگلی به #بادکوبه یا #باکو فعلی رفته و درآنجا با فرمانده عالی قشون عثمانی ملاقات کرده و او را در جريان وقایع جنگ جهانی قرار داد.
پس از انعقاد قرارداد صلح میان نهضت جنگل و انگلیس او بهمراه #دکتر_ابوالقاسم_خان و #میرزا_رضاخان مأمور تدوین مرامنامه نهضت جنگل شدند.
https://t.me/Nehzate_Jangal/910
🆔 @Nehzate_Jangal
Telegram
نهضت جنگل
☑️ #ماسوله در اشغال قوای #عثمانی
از کتاب:
من و آزادی، به اهتمام: مهدی نور محمدی ۱۳۸۸، تهران
میرزا حسین خیاط ( فرنیا ) قزوینی از رجال برجسته و آزادیخواه ایران است، او در جریان انقلاب مشروطه و فتح تهران دوشادوش مبارزان و آزادیخواهان جنگیده است. خاطرات…
از کتاب:
من و آزادی، به اهتمام: مهدی نور محمدی ۱۳۸۸، تهران
میرزا حسین خیاط ( فرنیا ) قزوینی از رجال برجسته و آزادیخواه ایران است، او در جریان انقلاب مشروطه و فتح تهران دوشادوش مبارزان و آزادیخواهان جنگیده است. خاطرات…
🔴سایه سنگین ایدئولوژی بر سر معلمان
#بخش_اول
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان میخواندم. روز معلم بر همه معلمان میهنم مبارک».
این توییتی است که «روزبه بوالهری» – خبرنگار و روزنامهنگار شاغل در رادیو فردا – در توییتر خود به عنوان خاطرهای تلخ منعکس کرده است. دهه ۶۰ دهه غریب تاریخ ایران است که حجم سرکوب حکومتی در آن قابل مقایسه با هیچ دوره دیگری نیست ولی به جرئت میتوان گفت که سیاستهای کلی آن دوره و سرفصلهای حکومتی که در آن زمان اجرا میشدند، در دهههای بعد نیز تداوم خود را حفظ کردند.
به عنوان نمونه میتوان به همین حضور ایدئولوژی در مدارس اشاره کرد. اکنون در سال ۱۴۰۰ به سر میبریم و در بیانیهای که کانون صنفی معلمان در اردیبهشت ۱۴۰۰ صادر کرده است به خوبی میتوان این دغدغه را نیز مشاهده کرد. این بیانیه «ترویج تفکر علمی و دوریگزیدن از القائات ایدئولوژیک»، «ایجاد فرصت برای تجربهکردن نظریههای نوین آموزشی مطرح در سطح جهان» را از جمله لازمههای تغییرات بنیادی در وضعیت فاجعهبار کنونی آموزش در ایران میداند. نامبردن از این مسائل در بیانیه کانون در روزی که به نام معلم نامیده شده است بهخوبی عمق فاجعه را نشان میدهد.
در واقع در بیشتر بحثهایی که پیرامون حضور ایدئولوژی در مدارس ایجاد شده است، به تاثیر ایدئولوژی بر دانشآموزان اشاره شده است و نگرانیها از این بابت بوده است و در نسبت با این بحث، کمتر به حضور سنگین ایدئولوژی حکومتی بالای سر معلمان اشاره شده است. در حالی که این بحث نیز خود بحثی حاد و قابل پرداخت است و نباید گذاشت زیر ساطور عادت خرد شده و به فراموشی سپرده شود.
«مینو امامی» – که خود یک دبیر بازنشسته است – در یادداشتی به پدیده دوگانگی ارزشی اشاره میکند که بر اثر حاکمیت ایدئولوژیک بر مدارس در رفتار معلمان نیز تجلی پیدا میکند. او در بیان تجربیات خود میگوید: «به خاطر دارم که کارمندان اداره آموزش و پرورش میگفتند ما به خوبی میدانیم کدام یک از همکاران زن، چادری واقعی هستند و کدام یک صرفا به دلیل رعایت ملاحظات اداری، چادر سر کردهاند.»
https://t.me/Hoshdar_Nameh/54603
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
#بخش_اول
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان میخواندم. روز معلم بر همه معلمان میهنم مبارک».
این توییتی است که «روزبه بوالهری» – خبرنگار و روزنامهنگار شاغل در رادیو فردا – در توییتر خود به عنوان خاطرهای تلخ منعکس کرده است. دهه ۶۰ دهه غریب تاریخ ایران است که حجم سرکوب حکومتی در آن قابل مقایسه با هیچ دوره دیگری نیست ولی به جرئت میتوان گفت که سیاستهای کلی آن دوره و سرفصلهای حکومتی که در آن زمان اجرا میشدند، در دهههای بعد نیز تداوم خود را حفظ کردند.
به عنوان نمونه میتوان به همین حضور ایدئولوژی در مدارس اشاره کرد. اکنون در سال ۱۴۰۰ به سر میبریم و در بیانیهای که کانون صنفی معلمان در اردیبهشت ۱۴۰۰ صادر کرده است به خوبی میتوان این دغدغه را نیز مشاهده کرد. این بیانیه «ترویج تفکر علمی و دوریگزیدن از القائات ایدئولوژیک»، «ایجاد فرصت برای تجربهکردن نظریههای نوین آموزشی مطرح در سطح جهان» را از جمله لازمههای تغییرات بنیادی در وضعیت فاجعهبار کنونی آموزش در ایران میداند. نامبردن از این مسائل در بیانیه کانون در روزی که به نام معلم نامیده شده است بهخوبی عمق فاجعه را نشان میدهد.
در واقع در بیشتر بحثهایی که پیرامون حضور ایدئولوژی در مدارس ایجاد شده است، به تاثیر ایدئولوژی بر دانشآموزان اشاره شده است و نگرانیها از این بابت بوده است و در نسبت با این بحث، کمتر به حضور سنگین ایدئولوژی حکومتی بالای سر معلمان اشاره شده است. در حالی که این بحث نیز خود بحثی حاد و قابل پرداخت است و نباید گذاشت زیر ساطور عادت خرد شده و به فراموشی سپرده شود.
«مینو امامی» – که خود یک دبیر بازنشسته است – در یادداشتی به پدیده دوگانگی ارزشی اشاره میکند که بر اثر حاکمیت ایدئولوژیک بر مدارس در رفتار معلمان نیز تجلی پیدا میکند. او در بیان تجربیات خود میگوید: «به خاطر دارم که کارمندان اداره آموزش و پرورش میگفتند ما به خوبی میدانیم کدام یک از همکاران زن، چادری واقعی هستند و کدام یک صرفا به دلیل رعایت ملاحظات اداری، چادر سر کردهاند.»
https://t.me/Hoshdar_Nameh/54603
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Telegram
[هشدار نامه]
❌سایه سنگین ایدئولوژی بر سر معلمان
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان…
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان…
🔴شاهزاده رضا پهلوی: با شکلگیری دولت ملی، نقش ایران در ایجاد ثبات منطقهای احیا میشود.
شاهزاده رضا پهلوی در گفتوگو با صدای آمریکا، ضمن بر شمردن مواردی از تجهیزات ناوگان نیروی هوایی ایران پیش از انقلاب ۵۷ که ارتش شاهنشاهی را به قدرت منطقهای حافظ امنیت و ثبات تبدیل کرده بود، تأکید کرد که برای احیای آن علاوه بر استقرار یک دولت ملی، خواست عمومی مردم نیز لازم است.
در این گفتوگوی اختصاصی که در حاشیه برگزاری یکصدمین سالگرد تشکیل نیروی هوایی ارتش ایران در کتابخانه و موزه ریچارد نیکسون در شهر یوربا لیندا در ایالت کالیفرنیا انجام شد، شاهزاده رضا پهلوی گفت نیروی هوایی ایران با «حدود ۱۰۰ هزار تن پرسنل و ۴۶۰ فروند هواپیما» در جایگاه «پنجمین نیروی قدرتمند هوایی در جهان» قرار داشت و مانند کشورهایی از جمله «آلمان و انگلیس و فرانسه» بود که «حدودا همان میزان هواپیما داشتند.»
او با بیان این که «در منطقه رقیبی به پای ما نمیرسید»، یادآوری کرد که ایران در آن زمان «هواپیمای اف ۱۴ و موشک فینیکس» داشت و «این وضعیت ثبات و آرامش را در منطقه ایجاد» کرده بود، چنان که «صدام حسین دیگر به فکر حمله به ایران نبود.»
شاهزاده رضا پهلوی تاکید کرد که ناوگان هوایی ایران «نسل به نسل» در حال مدرنتر شدن بود، و در توضیح گفت: «سری اول هواپیماهای اف ۱۴ به ایران آمدند و قرار بود همان موقع که من دوره خلبانی را در آمریکا میدیدم، هواپیماهای اف ۱۶ هم برسند که متأسفانه برخورد کرد به انقلاب و همه این برنامهها کنسل شد.»
او افزود، «شاید اگر این اتفاق نمیافتاد، در سال ۶۰ خورشیدی ایران یک نیروی هوایی با ۸۰۰ فروند هواپیما داشت. یعنی ۷۰ تا اف ۱۴ بیشتر و ۳۰۰ تا اف ۱۶. یعنی واقعا یکی از مجهزترین نیروهای هوایی»؛ اما با استقرار جمهوری اسلامی در ایران و لغو قراردادها، «آواکسهایی که داشتیم را به سعودیها دادند و اف۱۶های ایران را اسرائیلیها گرفتند و متأسفانه از آن زمان همه چیز شروع شد به فروکش کردن.»
شاهزاده رضا پهلوی در ادامه گفتوگوی اختصاصی خود با بخش فارسی صدای آمریکا تأکید کرد که ایران در آن زمان «واقعا یکی از قویترین نیروهای هوایی» را داشت که «نهتنها یک عامل امنیت برای کشورمان بود، در عین حال عامل ثبات برای منطقه هم بود.»
او همچنین گفت به محض سر کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، علاوه بر «شمار زیادی از پاکسازیها و اعدامهای بسیاری از افسران نیروی هوایی و کنسل کردن سفارشهایی که قرار بود ایران تحویل بگیرد»، از سوی دیگر «مسئله گروگانگیری» موجب شد «خیلی از لوازم یدکی که قرار بود به ایران برسد، نرسید.»
#بخش_اول
https://t.me/Hoshdar_Nameh/60145
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
شاهزاده رضا پهلوی در گفتوگو با صدای آمریکا، ضمن بر شمردن مواردی از تجهیزات ناوگان نیروی هوایی ایران پیش از انقلاب ۵۷ که ارتش شاهنشاهی را به قدرت منطقهای حافظ امنیت و ثبات تبدیل کرده بود، تأکید کرد که برای احیای آن علاوه بر استقرار یک دولت ملی، خواست عمومی مردم نیز لازم است.
در این گفتوگوی اختصاصی که در حاشیه برگزاری یکصدمین سالگرد تشکیل نیروی هوایی ارتش ایران در کتابخانه و موزه ریچارد نیکسون در شهر یوربا لیندا در ایالت کالیفرنیا انجام شد، شاهزاده رضا پهلوی گفت نیروی هوایی ایران با «حدود ۱۰۰ هزار تن پرسنل و ۴۶۰ فروند هواپیما» در جایگاه «پنجمین نیروی قدرتمند هوایی در جهان» قرار داشت و مانند کشورهایی از جمله «آلمان و انگلیس و فرانسه» بود که «حدودا همان میزان هواپیما داشتند.»
او با بیان این که «در منطقه رقیبی به پای ما نمیرسید»، یادآوری کرد که ایران در آن زمان «هواپیمای اف ۱۴ و موشک فینیکس» داشت و «این وضعیت ثبات و آرامش را در منطقه ایجاد» کرده بود، چنان که «صدام حسین دیگر به فکر حمله به ایران نبود.»
شاهزاده رضا پهلوی تاکید کرد که ناوگان هوایی ایران «نسل به نسل» در حال مدرنتر شدن بود، و در توضیح گفت: «سری اول هواپیماهای اف ۱۴ به ایران آمدند و قرار بود همان موقع که من دوره خلبانی را در آمریکا میدیدم، هواپیماهای اف ۱۶ هم برسند که متأسفانه برخورد کرد به انقلاب و همه این برنامهها کنسل شد.»
او افزود، «شاید اگر این اتفاق نمیافتاد، در سال ۶۰ خورشیدی ایران یک نیروی هوایی با ۸۰۰ فروند هواپیما داشت. یعنی ۷۰ تا اف ۱۴ بیشتر و ۳۰۰ تا اف ۱۶. یعنی واقعا یکی از مجهزترین نیروهای هوایی»؛ اما با استقرار جمهوری اسلامی در ایران و لغو قراردادها، «آواکسهایی که داشتیم را به سعودیها دادند و اف۱۶های ایران را اسرائیلیها گرفتند و متأسفانه از آن زمان همه چیز شروع شد به فروکش کردن.»
شاهزاده رضا پهلوی در ادامه گفتوگوی اختصاصی خود با بخش فارسی صدای آمریکا تأکید کرد که ایران در آن زمان «واقعا یکی از قویترین نیروهای هوایی» را داشت که «نهتنها یک عامل امنیت برای کشورمان بود، در عین حال عامل ثبات برای منطقه هم بود.»
او همچنین گفت به محض سر کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، علاوه بر «شمار زیادی از پاکسازیها و اعدامهای بسیاری از افسران نیروی هوایی و کنسل کردن سفارشهایی که قرار بود ایران تحویل بگیرد»، از سوی دیگر «مسئله گروگانگیری» موجب شد «خیلی از لوازم یدکی که قرار بود به ایران برسد، نرسید.»
#بخش_اول
https://t.me/Hoshdar_Nameh/60145
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Telegram
[هشدار نامه]
🔴شاهزاده رضا پهلوی: با شکلگیری دولت ملی، نقش ایران در ایجاد ثبات منطقهای احیا میشود.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
🔴متن کامل برنامه وزیر پیشنهادی دفاع را اینجا بخوانید:
🔻🔻در ادامه مهمترین برنامههای وزیر پیشنهادی دفاع در عرصههای گوناگون دفاعی را میخوانید:
امیر عزیز نصیرزاده که از سوی رئیس جمهور به عنوان وزیر پیشنهادی دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به مجلس معرفی شده است برنامههای خود برای این وزارتخانه را به مجلس ارائه داده است.
در این برنامه توجه به توسعه و ارتقا همه جانبه حوزههای رزمی و پشتیبانی از نیروهای مسلح و همچنین پشتیبانی پایدار و مؤثر از جبهه مقاومت در عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دیده شده است.
علاوه بر این بهرهگیری از ظرفیت دیپلماسی دفاعی برای تسهیل صادرات محصولات دفاعی و همچنین افزایش تعامل با کشورهای همسایه و همسو بویژه کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا، ایجاد بسترهای لازم برای افزایش دو برابری صادرات محصولات دفاعی از جمله دیگر برنامههای امیر نصیرزاده است.
متن کامل برنامه وزیر پیشنهادی دفاع را اینجا بخوانید.
در ادامه مهمترین برنامههای وزیر پیشنهادی دفاع در عرصههای گوناگون دفاعی را میخوانید:
* اهداف برنامهای حوزه تحقیقات و صنعت دفاعی
دست یابی به فناوریها و محصولات دفاعی با توجه به جنگهای آینده برای جلوگیری از غافلگیریهای دانشی فناوری و محصول (با تعریف حداقل 150 پروژه تحقیقاتی کلان)
ایجاد حداقل 15 قابلیت جدید ،رزمی دفاعی در نیروهای عملیاتی از طریق شبکه سازی و ترکیب سامانه های دفاعی با لحاظ نمودن وضعیت جغرافیای میدانی (ژئوپلتیک محل بهره برداری از محصول)
ایجاد تکمیل و افزایش ظرفیت تولید انواع ذخیره سازهای الکتریکی مورد نیاز محصولات دفاعی
ایجاد سکوی یکپارچه سازی فرآیندهای تحقیقاتی و صنعتی از طریق توسعه سخت افزاری و نرم افزاری برای بیش از 50 درصد از نهادهای نوآوری و صنایع تابعه
هوشمندسازی محصولات دفاعی از طریق تعریف و اجرای بالغ بر 300 طرح تحقیقاتی هوش مصنوعی
توسعه حفاظت، امنیت و پدافند غیر عامل زیرساختهای دفاعی؛ ایجاد و توسعه 11 آزمایشگاه مرجع به منظور کالیبراسیون تجهیزات و آزمایشگاههای پای کار و ارائه خدمات تست و آزمون به شبکه نیروهای مسلح
دستیابی به فناوریهای افزایش چگالی انرژی جهت افزایش مداومت و پایداری عملیاتی سامانه های دفاعی ابرخازنها باتریهای لایه نازک حرارتی نوین NDB و .....
ایجاد زیرساخت تحقیق و تولید دفاع بیولوژیک (جهت تاب آوری و جلوگیری از غافلگیری نیروهای دفاعی و بخش ملی در مقابله با بیوتروریسم اعم از واکسن و ...
دستیابی به فناوریها و قابلیت تغییر اقلیم و مقابله با تهدیدات اقلیمی
دستیابی به فناوری ژئوفیزیک دفاعی جهت اکتشاف تأسیسات تجهیزات و ساختارهای زیرزمینی
دستیابی به فناوریهای صوت و فرو صوت دفاعی و امنیتی
* جنگ الکترونیک
ارتقای قابلیت مصون سازی مقاوم سازی و تاب آوری تجهیزات تسلیحات و سامانههای دفاعی در برابر تهدیدات جنگ الکترونیک و امواج الکترومغناطیسی
توسعه توان مقابله و پاسخگویی به حملات جنگالی دشمن در حوزه های زیر ساختی، اطلاعاتی و عملیاتی
توسعه و تکمیل زیرساختهای میکرو الکترونیک جهت دستیابی به انواع حساسههای حرارتی و فرکانس بالای مورد نیاز
توسعه زیرساختهای مورد نیاز جهت تحقیق و تولید انواع سونار (آزمایشگاه جامع آزمون و ارزیابی سامانههای آکوستیکی ،دریایی آزمایشگاه آکوستیک آزمایشگاه مرجع هیدرو فیزیک و ...).
توسعه لینکهای ارتباطی و رادیویی امن و پایدار با سرعت و امنیت بالا؛ توسعه شبکه فرماندهی و کنترل جنگال و جنگ اطلاعات مشتمل بر حساسه های جمع آوری اطلاعات الکترونیکی، مختلف سامانه های اختلال وانهدام الکترونیکی مورد نیاز و مرکز پردازش، کنترل و اقدام رزم نوین/
#بخش_اول
https://t.me/Hoshdar_Nameh/61962
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
🔻🔻در ادامه مهمترین برنامههای وزیر پیشنهادی دفاع در عرصههای گوناگون دفاعی را میخوانید:
امیر عزیز نصیرزاده که از سوی رئیس جمهور به عنوان وزیر پیشنهادی دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به مجلس معرفی شده است برنامههای خود برای این وزارتخانه را به مجلس ارائه داده است.
در این برنامه توجه به توسعه و ارتقا همه جانبه حوزههای رزمی و پشتیبانی از نیروهای مسلح و همچنین پشتیبانی پایدار و مؤثر از جبهه مقاومت در عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دیده شده است.
علاوه بر این بهرهگیری از ظرفیت دیپلماسی دفاعی برای تسهیل صادرات محصولات دفاعی و همچنین افزایش تعامل با کشورهای همسایه و همسو بویژه کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا، ایجاد بسترهای لازم برای افزایش دو برابری صادرات محصولات دفاعی از جمله دیگر برنامههای امیر نصیرزاده است.
متن کامل برنامه وزیر پیشنهادی دفاع را اینجا بخوانید.
در ادامه مهمترین برنامههای وزیر پیشنهادی دفاع در عرصههای گوناگون دفاعی را میخوانید:
* اهداف برنامهای حوزه تحقیقات و صنعت دفاعی
دست یابی به فناوریها و محصولات دفاعی با توجه به جنگهای آینده برای جلوگیری از غافلگیریهای دانشی فناوری و محصول (با تعریف حداقل 150 پروژه تحقیقاتی کلان)
ایجاد حداقل 15 قابلیت جدید ،رزمی دفاعی در نیروهای عملیاتی از طریق شبکه سازی و ترکیب سامانه های دفاعی با لحاظ نمودن وضعیت جغرافیای میدانی (ژئوپلتیک محل بهره برداری از محصول)
ایجاد تکمیل و افزایش ظرفیت تولید انواع ذخیره سازهای الکتریکی مورد نیاز محصولات دفاعی
ایجاد سکوی یکپارچه سازی فرآیندهای تحقیقاتی و صنعتی از طریق توسعه سخت افزاری و نرم افزاری برای بیش از 50 درصد از نهادهای نوآوری و صنایع تابعه
هوشمندسازی محصولات دفاعی از طریق تعریف و اجرای بالغ بر 300 طرح تحقیقاتی هوش مصنوعی
توسعه حفاظت، امنیت و پدافند غیر عامل زیرساختهای دفاعی؛ ایجاد و توسعه 11 آزمایشگاه مرجع به منظور کالیبراسیون تجهیزات و آزمایشگاههای پای کار و ارائه خدمات تست و آزمون به شبکه نیروهای مسلح
دستیابی به فناوریهای افزایش چگالی انرژی جهت افزایش مداومت و پایداری عملیاتی سامانه های دفاعی ابرخازنها باتریهای لایه نازک حرارتی نوین NDB و .....
ایجاد زیرساخت تحقیق و تولید دفاع بیولوژیک (جهت تاب آوری و جلوگیری از غافلگیری نیروهای دفاعی و بخش ملی در مقابله با بیوتروریسم اعم از واکسن و ...
دستیابی به فناوریها و قابلیت تغییر اقلیم و مقابله با تهدیدات اقلیمی
دستیابی به فناوری ژئوفیزیک دفاعی جهت اکتشاف تأسیسات تجهیزات و ساختارهای زیرزمینی
دستیابی به فناوریهای صوت و فرو صوت دفاعی و امنیتی
* جنگ الکترونیک
ارتقای قابلیت مصون سازی مقاوم سازی و تاب آوری تجهیزات تسلیحات و سامانههای دفاعی در برابر تهدیدات جنگ الکترونیک و امواج الکترومغناطیسی
توسعه توان مقابله و پاسخگویی به حملات جنگالی دشمن در حوزه های زیر ساختی، اطلاعاتی و عملیاتی
توسعه و تکمیل زیرساختهای میکرو الکترونیک جهت دستیابی به انواع حساسههای حرارتی و فرکانس بالای مورد نیاز
توسعه زیرساختهای مورد نیاز جهت تحقیق و تولید انواع سونار (آزمایشگاه جامع آزمون و ارزیابی سامانههای آکوستیکی ،دریایی آزمایشگاه آکوستیک آزمایشگاه مرجع هیدرو فیزیک و ...).
توسعه لینکهای ارتباطی و رادیویی امن و پایدار با سرعت و امنیت بالا؛ توسعه شبکه فرماندهی و کنترل جنگال و جنگ اطلاعات مشتمل بر حساسه های جمع آوری اطلاعات الکترونیکی، مختلف سامانه های اختلال وانهدام الکترونیکی مورد نیاز و مرکز پردازش، کنترل و اقدام رزم نوین/
#بخش_اول
https://t.me/Hoshdar_Nameh/61962
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Telegram
[هشدار نامه]
🔴برنامه وزیر دفاع پزشکیان؛ از جنگنده عمودپرواز تا ارتباط با آفریقا!!
ارتقای قدرت رزم هوایی از جمله ساخت هواپیمای رادار هوابرد با تکیه بر هواپیماهای موجود و همچنین ساخت جنگنده عمود پرواز از جمله برنامههای امیر نصیرزاده وزیر پیشنهادی دفاع و پشتیبانی نیروهای…
ارتقای قدرت رزم هوایی از جمله ساخت هواپیمای رادار هوابرد با تکیه بر هواپیماهای موجود و همچنین ساخت جنگنده عمود پرواز از جمله برنامههای امیر نصیرزاده وزیر پیشنهادی دفاع و پشتیبانی نیروهای…