Forwarded from کـــوهــ و واژهــ
👈 کوهنوردی مسئولانه در پاکوب آزاد
برای روز جهانی کوهنوردی
روز جهانی کوهنورد همه ساله در کشور برگزار میگردید ، اما در شرایط کنونی جامعه ، پرداختن به بزرگداشت و اقدام به برنامه ریزی صعودهای نمایشی در این مناسبت ِ طراحی شده از سوی سازمان ملل ، میبایست در چهارچوب دلمشغولی های جاری جامعه انجام گیرد .؟
اینکه برخی از باشگاههای کشور با فراخوان های عجیب و غریب خود بدنبال جذب کوهنوردان و باشگاههای دیگر ، و نیز همراه کردن مقامات هیآت های منطقه ای خویش در صدد بزرگداشت این روز هستند ، جای پرسش دارد .
۱) الویت گردهمائی هائی اینچنینی در شرایط کنونی میبایست در راستای چه اهدافی صورت گیرد ؟
درست در زمانی که اصناف گوناگون در کف بازار بدنبال همراهی با خیزش های مردمی ، و در اعتراض به سرکوب های حکومتی از منافع صنفی خویش دست کشیده اند ، انتشار فراخوان برای بزرگداشت روز جهانی کوهنوردی تنها با یک هدف قابل درک و پذیرش است .
[ همراهی با خواسته های مردم ایران ]
شایسته است جامعه کوهنوردی ، برای اثبات دوباره روحیه انسانی و جوانمردانه خویش در ورزش کوهنوردی ، و بر پایه آداب انسانی نهادینه شده در ذهن تک تک کوهنوردان کشور ، در #روز_جهانی_کوهنورد ، به گونه ای رفتار کند که به باتلاقی که تیم فوتبال جمهوری اسلامی دچار شد ، دچار نشود . زیرا نگاه جامعه در روزهای جاری به رفتارهای اصناف گوناگون بر پایه میزان همراهی با خواسته های به حق آنهاست . و چنانچه جز این رفتار شود ، چه بسا همانگونه که تیم فوتبال از اقبال مردم آزادیخواه ایران محروم شد ، جامعه کوهنوردی نیز در همین باتلاق حکومتی غرق خواهد گردید .
و همچنان شایسته است که باشگاههای بزرگ ایران و مدیران بزرگوار و مسئولان باشگاهها، مقهور دستورات ابلاغی از سوی فدراسیون حکومتی و هیآت های تحت الامر فدراسیون غیر مردمی کوهنوردی نشده ، و گردهمائی های احتمالی و دستوری این روز ، به ویترین اهدافی غیر از خواسته های خیزش مردم ایران تبدیل نشود .
جامعه کوهنوردی باهوش تر از آن ست که پاکوبی را برگزیند که به قهقرا میرود ، زیرا نگاه یک کوهنورد همواره به سوی قله است .
به امید رسیدن به قله #آزادی ...
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
برای روز جهانی کوهنوردی
روز جهانی کوهنورد همه ساله در کشور برگزار میگردید ، اما در شرایط کنونی جامعه ، پرداختن به بزرگداشت و اقدام به برنامه ریزی صعودهای نمایشی در این مناسبت ِ طراحی شده از سوی سازمان ملل ، میبایست در چهارچوب دلمشغولی های جاری جامعه انجام گیرد .؟
اینکه برخی از باشگاههای کشور با فراخوان های عجیب و غریب خود بدنبال جذب کوهنوردان و باشگاههای دیگر ، و نیز همراه کردن مقامات هیآت های منطقه ای خویش در صدد بزرگداشت این روز هستند ، جای پرسش دارد .
۱) الویت گردهمائی هائی اینچنینی در شرایط کنونی میبایست در راستای چه اهدافی صورت گیرد ؟
درست در زمانی که اصناف گوناگون در کف بازار بدنبال همراهی با خیزش های مردمی ، و در اعتراض به سرکوب های حکومتی از منافع صنفی خویش دست کشیده اند ، انتشار فراخوان برای بزرگداشت روز جهانی کوهنوردی تنها با یک هدف قابل درک و پذیرش است .
[ همراهی با خواسته های مردم ایران ]
شایسته است جامعه کوهنوردی ، برای اثبات دوباره روحیه انسانی و جوانمردانه خویش در ورزش کوهنوردی ، و بر پایه آداب انسانی نهادینه شده در ذهن تک تک کوهنوردان کشور ، در #روز_جهانی_کوهنورد ، به گونه ای رفتار کند که به باتلاقی که تیم فوتبال جمهوری اسلامی دچار شد ، دچار نشود . زیرا نگاه جامعه در روزهای جاری به رفتارهای اصناف گوناگون بر پایه میزان همراهی با خواسته های به حق آنهاست . و چنانچه جز این رفتار شود ، چه بسا همانگونه که تیم فوتبال از اقبال مردم آزادیخواه ایران محروم شد ، جامعه کوهنوردی نیز در همین باتلاق حکومتی غرق خواهد گردید .
و همچنان شایسته است که باشگاههای بزرگ ایران و مدیران بزرگوار و مسئولان باشگاهها، مقهور دستورات ابلاغی از سوی فدراسیون حکومتی و هیآت های تحت الامر فدراسیون غیر مردمی کوهنوردی نشده ، و گردهمائی های احتمالی و دستوری این روز ، به ویترین اهدافی غیر از خواسته های خیزش مردم ایران تبدیل نشود .
جامعه کوهنوردی باهوش تر از آن ست که پاکوبی را برگزیند که به قهقرا میرود ، زیرا نگاه یک کوهنورد همواره به سوی قله است .
به امید رسیدن به قله #آزادی ...
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
Forwarded from کـــوهــ و واژهــ
آیا زنان کوهها را جابجا میکنند ؟
#امیرملیحی
آری زنان می توانند ، زنان نه تنها کوهها ، که توان آن را دارند همه بنیان هستی را درهم بکوبند ، سپس دوباره بسازند و بپردازند ، و این قابلیت نه از امروز و دیروز ، بلکه از ابتدای آفرینش در نهاد زنان نهاده شده است .
شعار روز جهانی کوهستان با تاثیر از انقلاب نوین ایران ، حال چه به عمد و یا به سهو همراه شده است . انقلابی که با جانباختن مهسا امینی و دیگر دختران و زنان آزادیخواه و در امتداد دادخواهی مردم ایران طی چند سال گذشته آغاز گردیده و به همه جهانیان نشان داد که شعار متمدنانه #زن_زندگی_آزادی حاوی اندیشه ای جهان شمول و فراتر از نیازهای معمول جامعه جهانی ست .
زمانی که یک تار موی زن می تواند سلسله جنبان اندیشه های دوران پارینه سنگی و سرکوبگر ، در ایجاد راه بندان بر سر راه پیشرفت نیمی از جمعیت جهان باشد ، براحتی میتوان به قدرتِ وجود ِ اندیشمند زنان در پیشبرد اهداف انسانی آفرینش پی برد ، و به دنبال آن میتوان جهانی مترقی و آزادانه را تجربه کرد .
درین روزها جوامع انسانی ، به توانمندی زنان در همه امور پی برده اند و طراحی شعار روز جهانی کوهستان نشاندهنده درک درست جامعه بشری از میزان اثرگذاری وتعیین کنندگی این بخش از جمعیت جهان است .
آری زنان میتوانند جهان تازه ای را برای مردان برپا کنند ، زنانی که از محدودیت های جنسیتی گذر کرده اند و دوشادوش فرزندان و برادران و پدرانشان ، مبارزانه به ساختن آینده ای روشن گام برمیدارند .
ورزش کوهنوردی یکی از همین مسیرهای رو به پیشرفت جامعه است ، چرا که بر کسی پوشیده نیست اهمیت کوهستان در بقای انسان و زندگی اجتماعی وی تا چه میزان ارزشمند است . لذا شایسته است از گفتن تبریکات ظاهری ، و دل خوش بودن به ابراز دیدگاههای سطحی و بی اثر پرهیز ، و در میدان عمل به روح بلند کوهستان ارج نهاد .
کوهنوردی مسئولانه تنها راه بزرگداشت جایگاه کوهستان و رسیدن به این هدف بزرگ بوده ، و جامعه کوهنوردی با سردمداری بانوان غیرتمند ، به عنوان رهبران این جنبش انسانی و آینده محور ، میبایست رفتارهای ناشایست و آسیب زای ارکان قدرت و مافیای نابود کننده طبیعت ایرانزمین را رصد نموده و به این ویرانی های سازمان یافته ، نظیر موارد ذیل پایان دهد .
۱) جلوگیری از قطع درختان جنگلها و تغییر کاربری جنگل به مرتع و دیگر کاربری های نامتعارف در ارتفاعات کوهستان
۲) جلوگیری از ایجاد معادن تازه و مبارزه با معدنکاران دولتی و خصولتی در اعماق کوهستان
۳) مبارزه با ارگان ها و اشخاص ایجاد کننده امامزاده های تازه ساخته به جهت تملیک اراضی مرغوب ملی در دامنه های کوهستان
۴) مبارزه با ارگانهای سازنده سازه های غیر متعارف در دامنه کوهستان
بدیهی ست که کوهنوردی مسئولانه میزان تحرکات این مخربان طبیعت ایران را محدود نموده و آنها را به چالش خواهد کشید . و در این میان رهبری زنان ارجمند و شایسته ایران درین جنبش تازه خواهد توانست که نه تنها کوهها را جابجا کند ، بلکه جهانی پاک و زیبا را برای آیندگان به ارمغان بیاورد .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
#امیرملیحی
آری زنان می توانند ، زنان نه تنها کوهها ، که توان آن را دارند همه بنیان هستی را درهم بکوبند ، سپس دوباره بسازند و بپردازند ، و این قابلیت نه از امروز و دیروز ، بلکه از ابتدای آفرینش در نهاد زنان نهاده شده است .
شعار روز جهانی کوهستان با تاثیر از انقلاب نوین ایران ، حال چه به عمد و یا به سهو همراه شده است . انقلابی که با جانباختن مهسا امینی و دیگر دختران و زنان آزادیخواه و در امتداد دادخواهی مردم ایران طی چند سال گذشته آغاز گردیده و به همه جهانیان نشان داد که شعار متمدنانه #زن_زندگی_آزادی حاوی اندیشه ای جهان شمول و فراتر از نیازهای معمول جامعه جهانی ست .
زمانی که یک تار موی زن می تواند سلسله جنبان اندیشه های دوران پارینه سنگی و سرکوبگر ، در ایجاد راه بندان بر سر راه پیشرفت نیمی از جمعیت جهان باشد ، براحتی میتوان به قدرتِ وجود ِ اندیشمند زنان در پیشبرد اهداف انسانی آفرینش پی برد ، و به دنبال آن میتوان جهانی مترقی و آزادانه را تجربه کرد .
درین روزها جوامع انسانی ، به توانمندی زنان در همه امور پی برده اند و طراحی شعار روز جهانی کوهستان نشاندهنده درک درست جامعه بشری از میزان اثرگذاری وتعیین کنندگی این بخش از جمعیت جهان است .
آری زنان میتوانند جهان تازه ای را برای مردان برپا کنند ، زنانی که از محدودیت های جنسیتی گذر کرده اند و دوشادوش فرزندان و برادران و پدرانشان ، مبارزانه به ساختن آینده ای روشن گام برمیدارند .
ورزش کوهنوردی یکی از همین مسیرهای رو به پیشرفت جامعه است ، چرا که بر کسی پوشیده نیست اهمیت کوهستان در بقای انسان و زندگی اجتماعی وی تا چه میزان ارزشمند است . لذا شایسته است از گفتن تبریکات ظاهری ، و دل خوش بودن به ابراز دیدگاههای سطحی و بی اثر پرهیز ، و در میدان عمل به روح بلند کوهستان ارج نهاد .
کوهنوردی مسئولانه تنها راه بزرگداشت جایگاه کوهستان و رسیدن به این هدف بزرگ بوده ، و جامعه کوهنوردی با سردمداری بانوان غیرتمند ، به عنوان رهبران این جنبش انسانی و آینده محور ، میبایست رفتارهای ناشایست و آسیب زای ارکان قدرت و مافیای نابود کننده طبیعت ایرانزمین را رصد نموده و به این ویرانی های سازمان یافته ، نظیر موارد ذیل پایان دهد .
۱) جلوگیری از قطع درختان جنگلها و تغییر کاربری جنگل به مرتع و دیگر کاربری های نامتعارف در ارتفاعات کوهستان
۲) جلوگیری از ایجاد معادن تازه و مبارزه با معدنکاران دولتی و خصولتی در اعماق کوهستان
۳) مبارزه با ارگان ها و اشخاص ایجاد کننده امامزاده های تازه ساخته به جهت تملیک اراضی مرغوب ملی در دامنه های کوهستان
۴) مبارزه با ارگانهای سازنده سازه های غیر متعارف در دامنه کوهستان
بدیهی ست که کوهنوردی مسئولانه میزان تحرکات این مخربان طبیعت ایران را محدود نموده و آنها را به چالش خواهد کشید . و در این میان رهبری زنان ارجمند و شایسته ایران درین جنبش تازه خواهد توانست که نه تنها کوهها را جابجا کند ، بلکه جهانی پاک و زیبا را برای آیندگان به ارمغان بیاورد .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
👈 آقای فیجی شما چرا !؟
امروز در خبرها آمده بود که رئیس فدراسیون کوهنوردی کشور فیجی ، طی نامهای به فدراسیون جهانی کوهنوردی ، حمایت خود را از کوهنوردان بازداشت شده در ایران اعلام نموده ، و خواستار آزادی بی قید و شرط این ورزشکاران گردید .
آقای فیجی ، دست شما درد نکند ، نکند شما هم تنتان میخارد که از آن ور دنیا پیام حمایت از دستگیرشدگان خیزشهای مردمی ایران را صادر فرمودید !؟ نکند از اقوام و خویشان این کوهنوردان در بند هستید ؟
البته ما هر چه در اعترافات اجباری این ۵ جوان شیرازی دقت کردیم ، نه لهجه فیجی داشتند و نه اسم و رسمشان فیجی بود .!
آقای فیجی ، همینجا باید اعلام کنیم که ما خودمان فدراسیون داریم در چند طبقه ، و دست به اعلامیه نوشتنشان هم خیلی خوب است ، دروغ که نمی گوئیم ، شما بیائید ببینید که اگر در کشور فلسطین یک سنگ به اندازه عدس به پیراهن یک فلسطینی بخورد و نخ کش بشود ، فدراسیون اینجا چنان خودشان را میزنند که سیاه و کبود میشوند ، و بنرهای چند متری شان تا دیوار همسایه بغلی فدراسیون کش می آورد .
یا مثلا اگر در مناسبت های بی ارتباط و تکراری سری به فدراسیون فخیمه ی ما بزنید ، خواهید دید که این آقایان و خانم ها ، کاسه ی داغتر از آش اند . چنان عزاداری میکنند که صاحب عزا از آن دنیا برایشان پیامک میزند " چیزی شده ...؟ " .
بعد شما یک کاره آمده اید و از کوهنوردان ایرانی حمایت میکنید ؟ از جان خانواده تان نترسیدید !؟
آقای فیجی دست شما درد نکند ، خدا به شما خیر دنیا و آخرت بدهد که شرافت و انسانیت دارید و از آزادمنشی خودتان خرج خیزش مردمی ایران کردید . باز خدا را شکر میکنیم که بودجه فدراسیون شما از بیت المال مردم ایران نیست و حقوق تان را از گرده ی همین ملت تامین نمی کنید ، وگرنه از شما هم اعتراف اجباری می گرفتند که قصد داشتید چاشنی ترقه های خیالی کوهنوردان بازداشت شده شیرازی را تامین کنید .
خلاصه حواستان جمع باشد ، بازهم دست شما درد نکند که از ما حمایت کردید ، بخدا راضی به دردسر افتادنتان نبوده و نیستیم آقای فیجی ولله که ما خودمان فدراسیون داریم ، شما چرا !؟ .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
امروز در خبرها آمده بود که رئیس فدراسیون کوهنوردی کشور فیجی ، طی نامهای به فدراسیون جهانی کوهنوردی ، حمایت خود را از کوهنوردان بازداشت شده در ایران اعلام نموده ، و خواستار آزادی بی قید و شرط این ورزشکاران گردید .
آقای فیجی ، دست شما درد نکند ، نکند شما هم تنتان میخارد که از آن ور دنیا پیام حمایت از دستگیرشدگان خیزشهای مردمی ایران را صادر فرمودید !؟ نکند از اقوام و خویشان این کوهنوردان در بند هستید ؟
البته ما هر چه در اعترافات اجباری این ۵ جوان شیرازی دقت کردیم ، نه لهجه فیجی داشتند و نه اسم و رسمشان فیجی بود .!
آقای فیجی ، همینجا باید اعلام کنیم که ما خودمان فدراسیون داریم در چند طبقه ، و دست به اعلامیه نوشتنشان هم خیلی خوب است ، دروغ که نمی گوئیم ، شما بیائید ببینید که اگر در کشور فلسطین یک سنگ به اندازه عدس به پیراهن یک فلسطینی بخورد و نخ کش بشود ، فدراسیون اینجا چنان خودشان را میزنند که سیاه و کبود میشوند ، و بنرهای چند متری شان تا دیوار همسایه بغلی فدراسیون کش می آورد .
یا مثلا اگر در مناسبت های بی ارتباط و تکراری سری به فدراسیون فخیمه ی ما بزنید ، خواهید دید که این آقایان و خانم ها ، کاسه ی داغتر از آش اند . چنان عزاداری میکنند که صاحب عزا از آن دنیا برایشان پیامک میزند " چیزی شده ...؟ " .
بعد شما یک کاره آمده اید و از کوهنوردان ایرانی حمایت میکنید ؟ از جان خانواده تان نترسیدید !؟
آقای فیجی دست شما درد نکند ، خدا به شما خیر دنیا و آخرت بدهد که شرافت و انسانیت دارید و از آزادمنشی خودتان خرج خیزش مردمی ایران کردید . باز خدا را شکر میکنیم که بودجه فدراسیون شما از بیت المال مردم ایران نیست و حقوق تان را از گرده ی همین ملت تامین نمی کنید ، وگرنه از شما هم اعتراف اجباری می گرفتند که قصد داشتید چاشنی ترقه های خیالی کوهنوردان بازداشت شده شیرازی را تامین کنید .
خلاصه حواستان جمع باشد ، بازهم دست شما درد نکند که از ما حمایت کردید ، بخدا راضی به دردسر افتادنتان نبوده و نیستیم آقای فیجی ولله که ما خودمان فدراسیون داریم ، شما چرا !؟ .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
👈 زن بودن ، مسئله اینست .
#جستارهای_پژوهشی
#امیرملیحی
"زن بودن" در این سرزمین کار دشواری ست . سرزمینی که تا پیش از یورش اعراب ، جایگاهی بس ویژه برای نیمی از مردمان این سرزمین قرار داده بود .
اما چه شد که از قرون گذشته تا به اکنون ، این جایگاه درخور از میان برداشته شد ، و اندیشههای پارینه سنگی بیگانگان ، به گونه ای جنون آمیز ، به فرهنگ بجا و پایدار ایرانیان در بزرگداشت جایگاه زن یورش آورد و محدودیت های ناجوانمردانه ای را بکار بست؟
مرور تاریخ گذشته نشان دهنده آنست که مبارزات زنان ایران پس از سالها خاموشی و سرکوب ناشی از خاستگاه اعراب بادیه نشین و گرسنه ی حجاز ، هر از چند گاهی در دورههای گوناگون به جنبش و خیزش انجامیده است .
نمونه این پدیده ، جنبش زنان در سالهای ۱۲۸۹ تا ۱۳۱۱ شمسی است . گروهی از زنان با عنوان ؛ جمعیت نسوان وطنخواه ، که در برابر بنیادگرایی مذهبی برخاستند ، تا حقوق نخستین خویش را از دیدگاههای واپسگرایانه موجود در کشور ، درخواست و مطالبه کنند .
مبارزات زنان در جنبش مشروطه ، یکی دیگر از این کنش های اجتماعی بود ، اما با همه تلاشهائی که از سوی زنان آزادیخواه ایران برای بدست آوردن حقوق شان صورت گرفت ، سرانجام در قانون اساسی مشروطه بسیاری از حقوق زنان نادیده گرفته شد ، همچون ( ازدواج و طلاق ، سرپرستی فرزندان ، حق رای ) . !
اما این پایان راه نبود ، چرا که مبارزه برای بدست آوردن حقوق پایمال شده زنان ، از خواسته های فراموش نشدنی این قشر ارزشمند بوده و خواهد بود .
برای اثبات این ادعا می بایست اشاره ای به شاهنامه فردوسی و نقش زنان در این کتاب بزرگ از تاریخ ایران زمین داشت . زنانی همچون "سیندخت" که با هوشمندی و زیرکی توانست مانع جنگی بزرگ شود که میتوانست کابل را به ویرانهای تبدیل کند . یا شیرزنی به نام "گردآفرید" که به گفته فردوسی ؛ "جهان هرگز دلاورمردی چون او به خود ندیده است" . گردآفرید زمانی که درمی یابد لشگر ایران بواسطه کشته شدن فرمانده اش در حال شکست از دشمن است ، لباس رزم پوشیده و به جنگ با دشمنان می پردازد ، و سرانجام پیروزمندانه بازمیگردد .
آری این چنین است که زنان و دختران ایرانی به دست تازیان دخترکش ِ حجازی به اسارت رفته ، و همچنان پس از ۱۴ قرن ، در حال مبارزه برای بازگرداندن حقوق خویش اند . مبارزاتی که در ادامه به جنبش #زن_زندگی_آزادی انجامیده ، و هم اکنون پس از ماهها مبارزه خونین و پر مخاطره ، همچنان پر توان و پر امید ادامه دارد .
اما این پایان راه نیست ، چرا که دشمنی نظام سلطه و دیدگاههای متحجرانه سرانِ این اندیشه های بیگانه با فرهنگ ناب ایرانی بی پایان است ! به گونه ای که شمشیر را از رو بسته و با تدارک رویه ای تازه (حملات شیمیایی به مدارس دخترانه ) به دنبال سرکوب زنان و دخترانی این مرز و بوم اند .
هشتم مارس #روز_جهانی_زن ، این نکته را به ما یادآوری میکند که مبارزه برای احقاق حقوق زنان ، تنها به این قشر ستمدیده مربوط نیست . چرا که مردان حق طلب و جوانمردی را فرا میخواند ، تا با حمایت از زنان ارزشمند کشورمان ، روزگار بهتری را برای آموزش و گسترش فرهنگ اصیل ایرانی ، در #ایران_آزاد فراهم آورند .
#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
✍#امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 https://t.me/Kooh_O_Vaje
#جستارهای_پژوهشی
#امیرملیحی
"زن بودن" در این سرزمین کار دشواری ست . سرزمینی که تا پیش از یورش اعراب ، جایگاهی بس ویژه برای نیمی از مردمان این سرزمین قرار داده بود .
اما چه شد که از قرون گذشته تا به اکنون ، این جایگاه درخور از میان برداشته شد ، و اندیشههای پارینه سنگی بیگانگان ، به گونه ای جنون آمیز ، به فرهنگ بجا و پایدار ایرانیان در بزرگداشت جایگاه زن یورش آورد و محدودیت های ناجوانمردانه ای را بکار بست؟
مرور تاریخ گذشته نشان دهنده آنست که مبارزات زنان ایران پس از سالها خاموشی و سرکوب ناشی از خاستگاه اعراب بادیه نشین و گرسنه ی حجاز ، هر از چند گاهی در دورههای گوناگون به جنبش و خیزش انجامیده است .
نمونه این پدیده ، جنبش زنان در سالهای ۱۲۸۹ تا ۱۳۱۱ شمسی است . گروهی از زنان با عنوان ؛ جمعیت نسوان وطنخواه ، که در برابر بنیادگرایی مذهبی برخاستند ، تا حقوق نخستین خویش را از دیدگاههای واپسگرایانه موجود در کشور ، درخواست و مطالبه کنند .
مبارزات زنان در جنبش مشروطه ، یکی دیگر از این کنش های اجتماعی بود ، اما با همه تلاشهائی که از سوی زنان آزادیخواه ایران برای بدست آوردن حقوق شان صورت گرفت ، سرانجام در قانون اساسی مشروطه بسیاری از حقوق زنان نادیده گرفته شد ، همچون ( ازدواج و طلاق ، سرپرستی فرزندان ، حق رای ) . !
اما این پایان راه نبود ، چرا که مبارزه برای بدست آوردن حقوق پایمال شده زنان ، از خواسته های فراموش نشدنی این قشر ارزشمند بوده و خواهد بود .
برای اثبات این ادعا می بایست اشاره ای به شاهنامه فردوسی و نقش زنان در این کتاب بزرگ از تاریخ ایران زمین داشت . زنانی همچون "سیندخت" که با هوشمندی و زیرکی توانست مانع جنگی بزرگ شود که میتوانست کابل را به ویرانهای تبدیل کند . یا شیرزنی به نام "گردآفرید" که به گفته فردوسی ؛ "جهان هرگز دلاورمردی چون او به خود ندیده است" . گردآفرید زمانی که درمی یابد لشگر ایران بواسطه کشته شدن فرمانده اش در حال شکست از دشمن است ، لباس رزم پوشیده و به جنگ با دشمنان می پردازد ، و سرانجام پیروزمندانه بازمیگردد .
آری این چنین است که زنان و دختران ایرانی به دست تازیان دخترکش ِ حجازی به اسارت رفته ، و همچنان پس از ۱۴ قرن ، در حال مبارزه برای بازگرداندن حقوق خویش اند . مبارزاتی که در ادامه به جنبش #زن_زندگی_آزادی انجامیده ، و هم اکنون پس از ماهها مبارزه خونین و پر مخاطره ، همچنان پر توان و پر امید ادامه دارد .
اما این پایان راه نیست ، چرا که دشمنی نظام سلطه و دیدگاههای متحجرانه سرانِ این اندیشه های بیگانه با فرهنگ ناب ایرانی بی پایان است ! به گونه ای که شمشیر را از رو بسته و با تدارک رویه ای تازه (حملات شیمیایی به مدارس دخترانه ) به دنبال سرکوب زنان و دخترانی این مرز و بوم اند .
هشتم مارس #روز_جهانی_زن ، این نکته را به ما یادآوری میکند که مبارزه برای احقاق حقوق زنان ، تنها به این قشر ستمدیده مربوط نیست . چرا که مردان حق طلب و جوانمردی را فرا میخواند ، تا با حمایت از زنان ارزشمند کشورمان ، روزگار بهتری را برای آموزش و گسترش فرهنگ اصیل ایرانی ، در #ایران_آزاد فراهم آورند .
#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
✍#امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 https://t.me/Kooh_O_Vaje
Telegram
کـــوهــ و واژهــ
نویسه های امیرملیحی ، کوهنویس .
شاعر و داستان نویس و کوهنوشته های پژوهشی...
@amirmalihi
شاعر و داستان نویس و کوهنوشته های پژوهشی...
@amirmalihi
Forwarded from کـــوهــ و واژهــ
👈 ملّا نصرالدین ، کوله اجباری و خیک ماست
#امیرملیحی
روزگاری ملّانصرالدین ، یک شبه هوس کردی تا کوهنورد شدی و به قله قاف رفتی ، و اهالی دهات را بی فهم ِ از مقدورات و قوانین این امر خطیر ، به کوهنوردی اجبار نمودی .
شرط اول و آخر ملانصرالدین ، به جهت این ریاضت طویل ، توبره های سنگین از قبّاده و لبّاده و چارقد بود که اهالی بر گُرده گرفتندی و به سوی قله قاف رهسپار شدندی .
ملّا و اهالی بیچاره ، چهل و چهار روز در راه بودی ، و هر زمان ملّا را مورد پرسش قرار دادندی که کی به قله خواهیم رسیدندی ؟ پاسخ شنیدندی : مقاومت بنمایید ... تا با عزت و شوکت به قله پا گذاشتی .!
در بین راه ، اهالی بیچاره ، یک به یک از نفس افتاده و در کنار پاکوب به بر غلتیدی و آه و ناله سر دادی و گله از سنگینی توبره ها فراوان نمودی و ملّا نیز توجه نکردی !.
رندی از کنار هیآت ملانصرالدین بگذشت و به طعنه گفت : آهای ملّا ... چه گروه نحیفی به همراه میبری ! حداقل قبل و حین حرکت ، لقمه ای نان در شکمشان میریختی که وامانده ی راه نمیشدندی و تنهایت نمی گذاشتندی .
ملّا برآشفته گشتی و به رهگذر تشر زدی : اینها سرشان از این امور درنیامدندی ، ما خودمان میدانیم که مصلحت شان چیست ، ضمنا مهم آن است که با مقاومت به قله رسیدندی و بعض هم که نرسیدند ، به درک .
رِند رهگذر ملا را به سخره گرفتی ؛ که به قله نرسیده تنها شوی و لشگری از تو باقی نخواهد ماندی و فرمانده بی لشگر دو پول هم نیرزیدندی .
ملا به پشت سر نگاهی افکندی و چند نفر از اهالی را دیدی که همچنان در رکاب آمدندی . یکی از اهالی را خطاب کردی : در توبره چه داری ؟ مردک با هن و هن گفت : البسه به فرمان و یک خیک ماست . ملّا خیک ماست را از مردک ِ همراه گرفتی و بر سر رهگذر رند کوبیدی و به راه ادامه دادندی .!
روزها بگذشت ، روز چهل و پنجم ، ملّا به پشت سر نگاهی کردی و از اهالی دِه کسی را به پاکوب ندیدی ، جز مردک ِ با توبره ی ماست و بدو گفتی : اطعمه و اشربه که تمام است و تا قله راه بسیاری مانده ، خیک ماست را بیاور بخوریم تا جانمان از تن بیرون نیامدندی .
مردک ِ نالان گفت : ملّاجان ، خیک ماست که بر سر رهگذر خالی کردی ! و سپس دَهنَک زد و مُرد .
ملّانصرالدین بر پاکوب قاف بس تنها ماندی و به دامنه نگاهی افکندی و اهالی تلف شده در راه را بی تفاوت برانداز نمودی و چند قدم بالاتر ، در آرزوی قله قاف هلاک شدی .
✍#امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
#امیرملیحی
روزگاری ملّانصرالدین ، یک شبه هوس کردی تا کوهنورد شدی و به قله قاف رفتی ، و اهالی دهات را بی فهم ِ از مقدورات و قوانین این امر خطیر ، به کوهنوردی اجبار نمودی .
شرط اول و آخر ملانصرالدین ، به جهت این ریاضت طویل ، توبره های سنگین از قبّاده و لبّاده و چارقد بود که اهالی بر گُرده گرفتندی و به سوی قله قاف رهسپار شدندی .
ملّا و اهالی بیچاره ، چهل و چهار روز در راه بودی ، و هر زمان ملّا را مورد پرسش قرار دادندی که کی به قله خواهیم رسیدندی ؟ پاسخ شنیدندی : مقاومت بنمایید ... تا با عزت و شوکت به قله پا گذاشتی .!
در بین راه ، اهالی بیچاره ، یک به یک از نفس افتاده و در کنار پاکوب به بر غلتیدی و آه و ناله سر دادی و گله از سنگینی توبره ها فراوان نمودی و ملّا نیز توجه نکردی !.
رندی از کنار هیآت ملانصرالدین بگذشت و به طعنه گفت : آهای ملّا ... چه گروه نحیفی به همراه میبری ! حداقل قبل و حین حرکت ، لقمه ای نان در شکمشان میریختی که وامانده ی راه نمیشدندی و تنهایت نمی گذاشتندی .
ملّا برآشفته گشتی و به رهگذر تشر زدی : اینها سرشان از این امور درنیامدندی ، ما خودمان میدانیم که مصلحت شان چیست ، ضمنا مهم آن است که با مقاومت به قله رسیدندی و بعض هم که نرسیدند ، به درک .
رِند رهگذر ملا را به سخره گرفتی ؛ که به قله نرسیده تنها شوی و لشگری از تو باقی نخواهد ماندی و فرمانده بی لشگر دو پول هم نیرزیدندی .
ملا به پشت سر نگاهی افکندی و چند نفر از اهالی را دیدی که همچنان در رکاب آمدندی . یکی از اهالی را خطاب کردی : در توبره چه داری ؟ مردک با هن و هن گفت : البسه به فرمان و یک خیک ماست . ملّا خیک ماست را از مردک ِ همراه گرفتی و بر سر رهگذر رند کوبیدی و به راه ادامه دادندی .!
روزها بگذشت ، روز چهل و پنجم ، ملّا به پشت سر نگاهی کردی و از اهالی دِه کسی را به پاکوب ندیدی ، جز مردک ِ با توبره ی ماست و بدو گفتی : اطعمه و اشربه که تمام است و تا قله راه بسیاری مانده ، خیک ماست را بیاور بخوریم تا جانمان از تن بیرون نیامدندی .
مردک ِ نالان گفت : ملّاجان ، خیک ماست که بر سر رهگذر خالی کردی ! و سپس دَهنَک زد و مُرد .
ملّانصرالدین بر پاکوب قاف بس تنها ماندی و به دامنه نگاهی افکندی و اهالی تلف شده در راه را بی تفاوت برانداز نمودی و چند قدم بالاتر ، در آرزوی قله قاف هلاک شدی .
✍#امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
Forwarded from کـــوهــ و واژهــ
#داستانک
👈🏼 "داوری"
کوهبانو از کنارمان گذشت ، کوله ای سنگین و حجیم به پشت داشت ، و بی توجه به طعنه های کوهنوردان در پاکوب که : برای خودنمائی چنین کوله ای را به قله میبرد ، در سکوتی مبهم و آرام پاکوب را می پیمود .
دیری نپائید ، همگی بر قله بودیم ، و نگاه تمسخر آمیز دیگران ، و خنده های همراهان ، در لابلای زوزۂ باد ،به گوش کوهبانو میرسید .!
یکی از بچه ها با طعنه گفت : یادتونه باباکوهی که مدتهاست خبری ازش نیست ، میگفت سعی کنین سبک برین کوه !!؟ این چرا اینجوریه ؟ دیوونه اس ...
کوهبانو آرام بود ، موهای طلائی بافته شده اش همراه باد ، بسوی افق در جریان بود ، ناگهان بسوی ما آمد ، خودمان را جمع کردیم ، به این گمان که به نیت گلایه می آید .
لحظه ای بعد دستان کوهبانو بسوی مان دراز شد ، بسته های کوچک صبحانه شامل کمی نان و پنیر ، و چند دانه مغز گردو .... !!!
همه را بین ما و دیگران که در اطراف تابلو قله به استراحت مشغول بودیم تقسیم کرد ، و لحظاتی بعد کوله اش خالی خالی شد.!
لبخند از لبانش پاک نمیشد ، چشمانش برقی عجیب داشت ، آخرین بسته را که به من داد ،چیزی را گفت که خنده های تمسخر آمیز همه ما را باد برد ، و در لحظه ای تلخ ، با دستانی که یخ زده ترین دستان دنیا بود ، به چشمان خیس کوهبانو خیره ماندیم .
..........................................
لطفأ برای پدرم که چندی پیش مُرد ، فاتحه ای بخوانید ، این تنها کاری بود که میتوانستم برای خیرات پدرم انجام بدهم .
من دختر بابا کوهی ام .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه،کانون فرهیختگان کوهستان
🆔@Kooh_O_Vaje
👈🏼 "داوری"
کوهبانو از کنارمان گذشت ، کوله ای سنگین و حجیم به پشت داشت ، و بی توجه به طعنه های کوهنوردان در پاکوب که : برای خودنمائی چنین کوله ای را به قله میبرد ، در سکوتی مبهم و آرام پاکوب را می پیمود .
دیری نپائید ، همگی بر قله بودیم ، و نگاه تمسخر آمیز دیگران ، و خنده های همراهان ، در لابلای زوزۂ باد ،به گوش کوهبانو میرسید .!
یکی از بچه ها با طعنه گفت : یادتونه باباکوهی که مدتهاست خبری ازش نیست ، میگفت سعی کنین سبک برین کوه !!؟ این چرا اینجوریه ؟ دیوونه اس ...
کوهبانو آرام بود ، موهای طلائی بافته شده اش همراه باد ، بسوی افق در جریان بود ، ناگهان بسوی ما آمد ، خودمان را جمع کردیم ، به این گمان که به نیت گلایه می آید .
لحظه ای بعد دستان کوهبانو بسوی مان دراز شد ، بسته های کوچک صبحانه شامل کمی نان و پنیر ، و چند دانه مغز گردو .... !!!
همه را بین ما و دیگران که در اطراف تابلو قله به استراحت مشغول بودیم تقسیم کرد ، و لحظاتی بعد کوله اش خالی خالی شد.!
لبخند از لبانش پاک نمیشد ، چشمانش برقی عجیب داشت ، آخرین بسته را که به من داد ،چیزی را گفت که خنده های تمسخر آمیز همه ما را باد برد ، و در لحظه ای تلخ ، با دستانی که یخ زده ترین دستان دنیا بود ، به چشمان خیس کوهبانو خیره ماندیم .
..........................................
لطفأ برای پدرم که چندی پیش مُرد ، فاتحه ای بخوانید ، این تنها کاری بود که میتوانستم برای خیرات پدرم انجام بدهم .
من دختر بابا کوهی ام .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه،کانون فرهیختگان کوهستان
🆔@Kooh_O_Vaje
Forwarded from هیآت کوهنوردی و صعودهای ورزشی بم (Tar)
🅱 پناهنده
ای اهورا ...
از آنان که ترا به زور و ترکه به من میفروشند بیزارم
در پناه خورشید
دل خسته از مذاهب
پا در لگام رنگین کمان
اکنون به کوه پناه آورده ام
آفریدگارا...
از من ، چون کوه خاموشی مخواه ...
غرش در من بیامیز تا آزادگی را فریاد کنم
خود نیز خوب میدانی
هیچ پیامبری مرا به ت ُ نمیرساند
پس جز به پاکوب انسانیت مرا به خود مخوان .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
#زن_زندگی_آزادی
#همبستگی_رمز_پیروزی
#زنده_باد_ایران
#قلم
📸 آبشار شیمبار- مهرنوش
🌈💦🕊
Https://telegram.me/heyatbam
ای اهورا ...
از آنان که ترا به زور و ترکه به من میفروشند بیزارم
در پناه خورشید
دل خسته از مذاهب
پا در لگام رنگین کمان
اکنون به کوه پناه آورده ام
آفریدگارا...
از من ، چون کوه خاموشی مخواه ...
غرش در من بیامیز تا آزادگی را فریاد کنم
خود نیز خوب میدانی
هیچ پیامبری مرا به ت ُ نمیرساند
پس جز به پاکوب انسانیت مرا به خود مخوان .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
#زن_زندگی_آزادی
#همبستگی_رمز_پیروزی
#زنده_باد_ایران
#قلم
📸 آبشار شیمبار- مهرنوش
🌈💦🕊
Https://telegram.me/heyatbam
👈 شهر ِ من ، کوه ...
#امیرملیحی
شهر من ، آن کوه دور
آن فراسوی نهفته در تب ِ مه ابرها
در میان کهکشان ها ، نورها
شهر من
در کوچه های دامنه
صد هزاران حجره دارد از گوَن
هر گوَن بازار خود را می کند فریادتر
شهر من ، مست ِ می ِ انگورها
روی طاق صخرههاش
بوسه های نرم ِ باران چیده اند
در زیارتگاه پشت ِ دامنه
قفل های صد نیاز
بر تن ِ آن چشمه های ژرف و دانا بسته اند
شهر من بی مسجد از تزویرهاست
کوچه ها ، پاکوبها
هر قدم در سجده ی روی خداست
بی هدف در شهر من گامی مباد
من برای شهر خود
از برای آن فراسوی نهفته در تب ِ مه ابرها
یک خیابان از گل ِ دانستن و ادراک می خواهم کشید
ساقه های خشک را خواهم زدود
روی هر زخمی ، گلی خواهم دمید
من برای شب نشینی های کنج ِصخره ها
یکسره با شوق می خواهم دوید
شهر من ، خاموش
اما همهمه در جان ِ اوست
روی طاق صخره هاش
می پرم همچون پَر ِ یک فاخته
می شوم ، هر آن چه بود از آن چه اوست
می شوم ، هر آن چه بود از آن چه اوست
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه،کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
#امیرملیحی
شهر من ، آن کوه دور
آن فراسوی نهفته در تب ِ مه ابرها
در میان کهکشان ها ، نورها
شهر من
در کوچه های دامنه
صد هزاران حجره دارد از گوَن
هر گوَن بازار خود را می کند فریادتر
شهر من ، مست ِ می ِ انگورها
روی طاق صخرههاش
بوسه های نرم ِ باران چیده اند
در زیارتگاه پشت ِ دامنه
قفل های صد نیاز
بر تن ِ آن چشمه های ژرف و دانا بسته اند
شهر من بی مسجد از تزویرهاست
کوچه ها ، پاکوبها
هر قدم در سجده ی روی خداست
بی هدف در شهر من گامی مباد
من برای شهر خود
از برای آن فراسوی نهفته در تب ِ مه ابرها
یک خیابان از گل ِ دانستن و ادراک می خواهم کشید
ساقه های خشک را خواهم زدود
روی هر زخمی ، گلی خواهم دمید
من برای شب نشینی های کنج ِصخره ها
یکسره با شوق می خواهم دوید
شهر من ، خاموش
اما همهمه در جان ِ اوست
روی طاق صخره هاش
می پرم همچون پَر ِ یک فاخته
می شوم ، هر آن چه بود از آن چه اوست
می شوم ، هر آن چه بود از آن چه اوست
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه،کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
👈 کوهنوردی و خودِ متعالی شما
#جستارهای_پژوهشی
#امیرملیحی
اگر خودِ متعالی تان را دوست دارید ، او را به کوه ببرید ، شاید این تنها راه احساس لذت نباشد ، اما یکی از راههاست . درست مانند خریدن یک کتاب خوب و ارزشمند ، زیرا این یک سرمایه گذاری پر سود برای خودِ متعالی شماست .
شما در برابر خودِ متعالی تان مسئولید . او را به بلند ترین و زیباترین جاهای دنیای اطرافتان ببرید و در کنار آدم های شاد و سرزنده بمانید . زیرا زندگی کوتاهتر از آن است که در کنار آدم های مرده زندگی کنید .
ارتقای استانداردهای فردی و کیفیت زندگی تنها راهی است که شما را شبیه خدایان و اسطوره ها می کند ، زیرا آنها اینطور زندگی می کنند .
باورتان بشود ، زمانی که روی قله بلندی می ایستید ، خودتان را در برابر رشته کوه های دیگر می بینید که باید از آنها بالا بروید ، باید بروید . این گونه از خواهش درونی ، وفق دادگی گرایشی به سوی لذت نمیتواند باشد ، این یک سبک مترّقی زندگیست.
بر آن نباشید که خودتان را با تغییرات محیطی وفق دهید . مانند اینکه خانه ای در کنار خط آهن بخرید و پس از مدتی صدای عبور قطار برایتان عادی شود . خودِ متعالی شما باید همواره در پی ارتقای سطح خویش باشد . این تنها راه خوشبخت زیستن است ، زیرا خواست شماست که تجلی بیرونی به خود میگیرد . و قاعده ای اثبات شده ، که رسم روزگار است . شما چاره ای جز پیشرفت ندارید ، چون زنده اید .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 https://t.me/Kooh_O_Vaje
#جستارهای_پژوهشی
#امیرملیحی
اگر خودِ متعالی تان را دوست دارید ، او را به کوه ببرید ، شاید این تنها راه احساس لذت نباشد ، اما یکی از راههاست . درست مانند خریدن یک کتاب خوب و ارزشمند ، زیرا این یک سرمایه گذاری پر سود برای خودِ متعالی شماست .
شما در برابر خودِ متعالی تان مسئولید . او را به بلند ترین و زیباترین جاهای دنیای اطرافتان ببرید و در کنار آدم های شاد و سرزنده بمانید . زیرا زندگی کوتاهتر از آن است که در کنار آدم های مرده زندگی کنید .
ارتقای استانداردهای فردی و کیفیت زندگی تنها راهی است که شما را شبیه خدایان و اسطوره ها می کند ، زیرا آنها اینطور زندگی می کنند .
باورتان بشود ، زمانی که روی قله بلندی می ایستید ، خودتان را در برابر رشته کوه های دیگر می بینید که باید از آنها بالا بروید ، باید بروید . این گونه از خواهش درونی ، وفق دادگی گرایشی به سوی لذت نمیتواند باشد ، این یک سبک مترّقی زندگیست.
بر آن نباشید که خودتان را با تغییرات محیطی وفق دهید . مانند اینکه خانه ای در کنار خط آهن بخرید و پس از مدتی صدای عبور قطار برایتان عادی شود . خودِ متعالی شما باید همواره در پی ارتقای سطح خویش باشد . این تنها راه خوشبخت زیستن است ، زیرا خواست شماست که تجلی بیرونی به خود میگیرد . و قاعده ای اثبات شده ، که رسم روزگار است . شما چاره ای جز پیشرفت ندارید ، چون زنده اید .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 https://t.me/Kooh_O_Vaje
Forwarded from کـــوهــ و واژهــ
#فکت_کوهنوردی
با آدم دستپاچه به کوه نروید ، در بهترین حالت پدر زانوهایتان را درمی آورد .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
با آدم دستپاچه به کوه نروید ، در بهترین حالت پدر زانوهایتان را درمی آورد .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
👈 فدراسیون و پشت بام ریاست
#امیرملیحی
رییس فدراسیون و اعوان و انصارشان و رییس دیوان وزارت الریاضه که لنگ در هوای استیضاح دارالشورای کبیر مانده است به عزل ، به جرم بی آبروئی ورزش ایران پیش چشم اجانب ، زمانی که بیرق حکومت در ولایات فرنگ ناغافل چند سانت آمد پائین ، زدند به داد و فریاد و یقه جرّاندند که : وامصیبتاااا ، وا اسلاماااا ، واغیرتاااا ، کجائید ای ایران دوستان ، کجائید که بیرق کشورمان بی عصمت شد رفت !. با خودمان گفتیم : یاللعجب !! چه فوران ِ غیرتی ، چه مدیرانی بر ما گمارده اند حضرت همایونی!
القصه کاشف بعمل آمد که بیرقدار تیم ملی مان به جهت رفع خستگی و تمدد قوّه بازو ، میله بیرق را شل کرده و همانجا یقه اش را مطبوعه چی های نسناس چسبیدند و حکایت پیراهن عثمان افتاده دست آقایان و بیچاره علی آقا را حواله اش فرمودند به درالقضات و محکمه مستقبل و بلکم سیاست محرومیت .
باز با خودمان گفتیم : خب خوب است که دیوانیان این حکومت فخیمه ، عِرق بیرق دارند و کلامشان حق بوده لابد . لاکن در پوست نمیگنجیدیم و به ریم دام دارام مزید مشغول . اما فردایش فِس مان درآمد داغااان ، البته فِس ما که نه نعوذبالله ، فِس آقایان دلواپس ِ شوکت و هیبت بیرق سه رنگ این مملکت در رفت .اما به چه علت ؟
طوطیان شکرشکن شیرین گفتار فی الاخبار راپورت دادند که خانم حسامی فرد که از ولایات خراسان به قصد قلل هیمالیا عزم به پاکستان کردند ، موفق به صعود گاشربروم ۱ ، ۲ شدند و بیرق این مملکت بلاتکلیف را هشت هزار متر بالاتر از پشت بام فدراسیون بالا کشیدند . لاکن علم آن نداشتیم که بام فدراسیون فخیمه فی الظاهر دو هوا دارد ! باز گفتیم : لابد این خاتون خراسانی چون به حمایت یک حامی خصوصی فتح قله فرمودند و بیرق فدراسیون را به اهتزاز درنیاوردند ، این آقایان آنجایشان دارد جلز و ولز میکند و از سر حسادت و کینه زبانشان به یک جایشان گیر کرده و هیچ نگفتند و دریغ از اعانه ی تبریک خشک و خالی به این پهلوان خاتون و خلاص !
الغرض ما هم که چون سرتق هستیم به قصد اکتشاف آب و هوای سقف بالای سر این دلواپسان ِ یقه جر خورده ، عازم دارلولایه شدیم و دزدکی خودمان را رساندیم پشت بام فدراسیون ، بلکم هوای دوم این صدارت عظمی را از نزدیک زیارت کنیم ، که البته دیدیم . از شما چه پنهان هوای آنجا فقط وصل به پاچه خاری و ریاکاری ست و تمام . نه شایسته سالاری جا و مکان دارد آنجا ، نه صعودهای مستقل خاتون خراسانی ! لاکن هر عملی که جاه و منزلت اینها را بالا نبرد ، مذموم است ، خواست رعیت همایونی هم کشک است !
در همین احوال فی الفور آجان های دم و دستگاه آقای رییس ریختند سرمان به استنطاق که این بالا چه میکنی پدرسوخته !؟ بدهیم سیبیلت را دود بدهند ؟ از زبانم در رفت و گفتم : والا چهل و چند سال است که سیبیل این ملت را دود داده اید و کرک و پَری به تن این رعیت بیچاره مظلوم نمانده . گوشمان را گرفتند و با تیپای مبارک پرتمان کردند وسط بازارچه . خوب شد فلک مان نکردند با آن هیکل های یغورشان .
از دروازه خراسان زدیم بیرون به سوی دیار خودمان ، به سرازیری تپه سلام که رسیدیم رو به امام رضا عرض کردیم: آقا جان ، راستش پرچمتان را کسانی بردند دماوند و قلل دیگر که عدالت نمیدانند و اعمالشان مصلحتی ست به نفع خود . لاکن اگر صلاح میدانید بزنید پس گردن این خلق ریاکار .!
والسلام .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
#امیرملیحی
رییس فدراسیون و اعوان و انصارشان و رییس دیوان وزارت الریاضه که لنگ در هوای استیضاح دارالشورای کبیر مانده است به عزل ، به جرم بی آبروئی ورزش ایران پیش چشم اجانب ، زمانی که بیرق حکومت در ولایات فرنگ ناغافل چند سانت آمد پائین ، زدند به داد و فریاد و یقه جرّاندند که : وامصیبتاااا ، وا اسلاماااا ، واغیرتاااا ، کجائید ای ایران دوستان ، کجائید که بیرق کشورمان بی عصمت شد رفت !. با خودمان گفتیم : یاللعجب !! چه فوران ِ غیرتی ، چه مدیرانی بر ما گمارده اند حضرت همایونی!
القصه کاشف بعمل آمد که بیرقدار تیم ملی مان به جهت رفع خستگی و تمدد قوّه بازو ، میله بیرق را شل کرده و همانجا یقه اش را مطبوعه چی های نسناس چسبیدند و حکایت پیراهن عثمان افتاده دست آقایان و بیچاره علی آقا را حواله اش فرمودند به درالقضات و محکمه مستقبل و بلکم سیاست محرومیت .
باز با خودمان گفتیم : خب خوب است که دیوانیان این حکومت فخیمه ، عِرق بیرق دارند و کلامشان حق بوده لابد . لاکن در پوست نمیگنجیدیم و به ریم دام دارام مزید مشغول . اما فردایش فِس مان درآمد داغااان ، البته فِس ما که نه نعوذبالله ، فِس آقایان دلواپس ِ شوکت و هیبت بیرق سه رنگ این مملکت در رفت .اما به چه علت ؟
طوطیان شکرشکن شیرین گفتار فی الاخبار راپورت دادند که خانم حسامی فرد که از ولایات خراسان به قصد قلل هیمالیا عزم به پاکستان کردند ، موفق به صعود گاشربروم ۱ ، ۲ شدند و بیرق این مملکت بلاتکلیف را هشت هزار متر بالاتر از پشت بام فدراسیون بالا کشیدند . لاکن علم آن نداشتیم که بام فدراسیون فخیمه فی الظاهر دو هوا دارد ! باز گفتیم : لابد این خاتون خراسانی چون به حمایت یک حامی خصوصی فتح قله فرمودند و بیرق فدراسیون را به اهتزاز درنیاوردند ، این آقایان آنجایشان دارد جلز و ولز میکند و از سر حسادت و کینه زبانشان به یک جایشان گیر کرده و هیچ نگفتند و دریغ از اعانه ی تبریک خشک و خالی به این پهلوان خاتون و خلاص !
الغرض ما هم که چون سرتق هستیم به قصد اکتشاف آب و هوای سقف بالای سر این دلواپسان ِ یقه جر خورده ، عازم دارلولایه شدیم و دزدکی خودمان را رساندیم پشت بام فدراسیون ، بلکم هوای دوم این صدارت عظمی را از نزدیک زیارت کنیم ، که البته دیدیم . از شما چه پنهان هوای آنجا فقط وصل به پاچه خاری و ریاکاری ست و تمام . نه شایسته سالاری جا و مکان دارد آنجا ، نه صعودهای مستقل خاتون خراسانی ! لاکن هر عملی که جاه و منزلت اینها را بالا نبرد ، مذموم است ، خواست رعیت همایونی هم کشک است !
در همین احوال فی الفور آجان های دم و دستگاه آقای رییس ریختند سرمان به استنطاق که این بالا چه میکنی پدرسوخته !؟ بدهیم سیبیلت را دود بدهند ؟ از زبانم در رفت و گفتم : والا چهل و چند سال است که سیبیل این ملت را دود داده اید و کرک و پَری به تن این رعیت بیچاره مظلوم نمانده . گوشمان را گرفتند و با تیپای مبارک پرتمان کردند وسط بازارچه . خوب شد فلک مان نکردند با آن هیکل های یغورشان .
از دروازه خراسان زدیم بیرون به سوی دیار خودمان ، به سرازیری تپه سلام که رسیدیم رو به امام رضا عرض کردیم: آقا جان ، راستش پرچمتان را کسانی بردند دماوند و قلل دیگر که عدالت نمیدانند و اعمالشان مصلحتی ست به نفع خود . لاکن اگر صلاح میدانید بزنید پس گردن این خلق ریاکار .!
والسلام .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
قرارمان حوالی باد
نبش ابر
پلاک خورشید ، زنگ قله
کوله یادت نرود
کمی شقایق داشته باشد و یک بغل آغوش
راستی ، اینهم اسم رمزمان باشد
" درود همنورد ، درود "
✍#امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
نبش ابر
پلاک خورشید ، زنگ قله
کوله یادت نرود
کمی شقایق داشته باشد و یک بغل آغوش
راستی ، اینهم اسم رمزمان باشد
" درود همنورد ، درود "
✍#امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
👈 کاتالوگ سازی در کوهنوردی
تردیدی نیست که فردی خاص و ویژه هستید ، و این بارزترین نشانه آفریده ای ست بنام " شما " . و بیگمان درین راه ، یعنی خاص بودن در طول زندگی تان از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اید .
انسان همواره بدنبال برتری و شاخص بودن نسبت به همنوعان و هم کیشان خویش بوده و خواهد بود . البته این شاخصه در رفتار همه آفریدگان به روشنی دیده میشود ( جانوران ، گیاهان ، و حتی عناصر چهارگانه آفرینش ) . لیکن انگیزه برتری ، به ابزاری نیازمند است که راهگشای شما ی برتری جو برای رسیدن به آرمانهای تان باشد .
اما برتری یا بهتری ؟ کوهنورد برتر ، یا کوهنورد بهتر ؟
شاید با خود بگوئید ؛ اینها چه تفاوتی میکنند !؟ خب روشن است که تفاوت دارند ، زیرا آنکه برتر است ، لزوما بهتر نیست . و آنکه بهتر است نمیتواند ازینکه برتر نیست دلگیر باشد . شرکتی را میشناختم که محصول خوب و با کیفیتی را به بازار ارایه نمیکرد ، اما در بخش تبلیغات ، سرآمد بازار و پرهیاهوتر از رقبا بود . برشور ها و کاتالوگ های محصولات این شرکت بسیار چشمنواز و حرفه ای تهیه شده بود ، اما فروش چشمگیر روزهای نخست این شرکت ، به مرور کاهش یافت و از گردونه بازار بیرون رفت .
شوربختانه در جامعه کوهنوردی کشور ، رفتار گروهی از کوهنوردان ، از پیمایش ها و صعودهای با کیفیت دور گشته ، و گرفتار مقوله ای بنام کاتالوگ سازی و رزومه پروری شده اند . و این رفتار را نشانه برتری نسبت به دیگران و همنوردان میدانند .
اما آیا ثبت تصاویر و رکوردهای پر تعداد ، موجب برتری بر دیگران است ؟ آیا صعود به هر قیمت ، و هوچیگری بابت چندین صعود به فلان قله ، از ما کوهنورد بهتری می سازد ؟
مرور صفحات شخصی کوهنوردان کشور نشانگر این است که راه به خطا برگزیده شده ، و در این میان اثری از رفتارهای درخور و شایسته ، چون دفاع از محیط زیست ، پرورش اخلاق جوانمردانه ، آموزش های بی ریا به جوانان ، و دوری از سانتیمانتالیسم کمتر دیده میشود ! و هرآنچه رو به ازدیاد است ، حس برتری جویی رو به انحطاط است ، تا ترویج رفتارهای اخلاقمدارانه . !
بله ، شما فرد ویژه ای هستید ، که قدرت اندیشه و راهیابی به پله های بهتر و بالاتر از آنچه آفریده شدید را درون خویش دارید . و این تنها برتری شماست .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
تردیدی نیست که فردی خاص و ویژه هستید ، و این بارزترین نشانه آفریده ای ست بنام " شما " . و بیگمان درین راه ، یعنی خاص بودن در طول زندگی تان از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اید .
انسان همواره بدنبال برتری و شاخص بودن نسبت به همنوعان و هم کیشان خویش بوده و خواهد بود . البته این شاخصه در رفتار همه آفریدگان به روشنی دیده میشود ( جانوران ، گیاهان ، و حتی عناصر چهارگانه آفرینش ) . لیکن انگیزه برتری ، به ابزاری نیازمند است که راهگشای شما ی برتری جو برای رسیدن به آرمانهای تان باشد .
اما برتری یا بهتری ؟ کوهنورد برتر ، یا کوهنورد بهتر ؟
شاید با خود بگوئید ؛ اینها چه تفاوتی میکنند !؟ خب روشن است که تفاوت دارند ، زیرا آنکه برتر است ، لزوما بهتر نیست . و آنکه بهتر است نمیتواند ازینکه برتر نیست دلگیر باشد . شرکتی را میشناختم که محصول خوب و با کیفیتی را به بازار ارایه نمیکرد ، اما در بخش تبلیغات ، سرآمد بازار و پرهیاهوتر از رقبا بود . برشور ها و کاتالوگ های محصولات این شرکت بسیار چشمنواز و حرفه ای تهیه شده بود ، اما فروش چشمگیر روزهای نخست این شرکت ، به مرور کاهش یافت و از گردونه بازار بیرون رفت .
شوربختانه در جامعه کوهنوردی کشور ، رفتار گروهی از کوهنوردان ، از پیمایش ها و صعودهای با کیفیت دور گشته ، و گرفتار مقوله ای بنام کاتالوگ سازی و رزومه پروری شده اند . و این رفتار را نشانه برتری نسبت به دیگران و همنوردان میدانند .
اما آیا ثبت تصاویر و رکوردهای پر تعداد ، موجب برتری بر دیگران است ؟ آیا صعود به هر قیمت ، و هوچیگری بابت چندین صعود به فلان قله ، از ما کوهنورد بهتری می سازد ؟
مرور صفحات شخصی کوهنوردان کشور نشانگر این است که راه به خطا برگزیده شده ، و در این میان اثری از رفتارهای درخور و شایسته ، چون دفاع از محیط زیست ، پرورش اخلاق جوانمردانه ، آموزش های بی ریا به جوانان ، و دوری از سانتیمانتالیسم کمتر دیده میشود ! و هرآنچه رو به ازدیاد است ، حس برتری جویی رو به انحطاط است ، تا ترویج رفتارهای اخلاقمدارانه . !
بله ، شما فرد ویژه ای هستید ، که قدرت اندیشه و راهیابی به پله های بهتر و بالاتر از آنچه آفریده شدید را درون خویش دارید . و این تنها برتری شماست .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#طنز_کوهستان
دماوند خوب و قشنگی داشتیم ، قاطرها که آمدند همه چیز خر تو الاغ شد ، گفتیم لابد عده ای #چیزشان اجازه نمیدهد کوله شان را خودشان بکشند بالا . حالا چه بگوئیم ؟
بهتر است بنویسیم :
آن مرد آمد
آن مرد با هوندا آمد
آن مرد #چیز خودش را هم با هوندا آورد بالا.‼️
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
دماوند خوب و قشنگی داشتیم ، قاطرها که آمدند همه چیز خر تو الاغ شد ، گفتیم لابد عده ای #چیزشان اجازه نمیدهد کوله شان را خودشان بکشند بالا . حالا چه بگوئیم ؟
بهتر است بنویسیم :
آن مرد آمد
آن مرد با هوندا آمد
آن مرد #چیز خودش را هم با هوندا آورد بالا.‼️
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
Forwarded from هیآت کوهنوردی و صعودهای ورزشی بم (شکوه)
کوه یعنی ...
کوه یعنی یک بغل دیوانگی
کوه یعنی مستی و مستانگی
کوه یعنی یک رفیق پا به پا
کوه یعنی درنشستی با خدا
کوه یعنی میشوی آرامتر
کوه یعنی چشم تو بیدار تر
کوه یعنی میروی تا اوج دور
کوه یعنی فارغ از فخر و غرور
کوه یعنی خلوتی از جنس ناب
کوه یعنی مستی از جام شراب
کوه یعنی بال پروازی بلند
کوه یعنی برفرازی سربلند
کوه یعنی آن بهشت جانفزا
کوه یعنی وادی پروانهها
کوه یعنی بی تعصب عاشقی
کوه یعنی در نهایت سادگی
کوه یعنی همدلی با همراهان
کوه یعنی مشرَب پیغمبران
کوه یعنی دوری از بخل و هوس
کوه یعنی شاخه های بد هرس
کوه یعنی زندگی آزادگی
کوه یعنی مردی و مردانگی
کوه یعنی چشم خود را باز کن
کوه یعنی آدمی را ساز کن
کوه یعنی قل هواللّه و احد
کوه یعنی دور شو از کار بد
کوه یعنی زلف یارت را بباف
کوه یعنی پاکی و رسم عفاف
کوه یعنی از منیّت دور شو
کوه یعنی بادۂ از انگور شو
کوه یعنی واژۂ حبل المتین
کوه یعنی باور عین الیقین
کوه یعنی ساقی مستانه شو
کوه یعنی جلوۂ ریحانه شو
کوه یعنی در رسیدن کن درنگ
کوه یعنی ریشه کن همچون خدنگ
کوه یعنی دوستی با مردمان
کوه یعنی زندگی در هر زمان
کوه یعنی بر بلندا عاقلی
کوه یعنی ایزدان را لایقی
کوه یعنی صد درنگ و صد درنگ
کوه یعنی روح تو زیبا قشنگ
کوه یعنی میروی تا اوج دور
کوه یعنی دوری از رفتار کور
کوه یعنی یک صفت بر نامتان
کوه یعنی مرغ حق بر بامتان
کوه یعنی منتها فصل الخطاب
کوه یعنی یک رسول بی کتاب
✍ #امیرملیحی
#کوه_و_واژه ،کانون فرهیختگان کوهستان
🆔@Kooh_O_Vaje
کوه یعنی یک بغل دیوانگی
کوه یعنی مستی و مستانگی
کوه یعنی یک رفیق پا به پا
کوه یعنی درنشستی با خدا
کوه یعنی میشوی آرامتر
کوه یعنی چشم تو بیدار تر
کوه یعنی میروی تا اوج دور
کوه یعنی فارغ از فخر و غرور
کوه یعنی خلوتی از جنس ناب
کوه یعنی مستی از جام شراب
کوه یعنی بال پروازی بلند
کوه یعنی برفرازی سربلند
کوه یعنی آن بهشت جانفزا
کوه یعنی وادی پروانهها
کوه یعنی بی تعصب عاشقی
کوه یعنی در نهایت سادگی
کوه یعنی همدلی با همراهان
کوه یعنی مشرَب پیغمبران
کوه یعنی دوری از بخل و هوس
کوه یعنی شاخه های بد هرس
کوه یعنی زندگی آزادگی
کوه یعنی مردی و مردانگی
کوه یعنی چشم خود را باز کن
کوه یعنی آدمی را ساز کن
کوه یعنی قل هواللّه و احد
کوه یعنی دور شو از کار بد
کوه یعنی زلف یارت را بباف
کوه یعنی پاکی و رسم عفاف
کوه یعنی از منیّت دور شو
کوه یعنی بادۂ از انگور شو
کوه یعنی واژۂ حبل المتین
کوه یعنی باور عین الیقین
کوه یعنی ساقی مستانه شو
کوه یعنی جلوۂ ریحانه شو
کوه یعنی در رسیدن کن درنگ
کوه یعنی ریشه کن همچون خدنگ
کوه یعنی دوستی با مردمان
کوه یعنی زندگی در هر زمان
کوه یعنی بر بلندا عاقلی
کوه یعنی ایزدان را لایقی
کوه یعنی صد درنگ و صد درنگ
کوه یعنی روح تو زیبا قشنگ
کوه یعنی میروی تا اوج دور
کوه یعنی دوری از رفتار کور
کوه یعنی یک صفت بر نامتان
کوه یعنی مرغ حق بر بامتان
کوه یعنی منتها فصل الخطاب
کوه یعنی یک رسول بی کتاب
✍ #امیرملیحی
#کوه_و_واژه ،کانون فرهیختگان کوهستان
🆔@Kooh_O_Vaje
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🅱 ادامه بده ...
یک کوهنورد خردمند بدنبال رقابت با خود و دیگران نیست . او در پی دانستن این است که چه چیز را در کوهستان باید مرور کند .
و نقش خرد خویش را چگونه بر دامن کوهستان بنشاند .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
🌈💦🕊
رسیدن به قله پایان راه نیست
چشم اندازی به دور دست هاست
و تازه شروع راه است.
🌈💦🕊
Https://telegram.me/heyatbam
یک کوهنورد خردمند بدنبال رقابت با خود و دیگران نیست . او در پی دانستن این است که چه چیز را در کوهستان باید مرور کند .
و نقش خرد خویش را چگونه بر دامن کوهستان بنشاند .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
🌈💦🕊
رسیدن به قله پایان راه نیست
چشم اندازی به دور دست هاست
و تازه شروع راه است.
🌈💦🕊
Https://telegram.me/heyatbam
👈 کوهنوردی نوین ایران و یک کمبود بزرگ
#جستارهای_پژوهشی
#امیرملیحی
آنچه در این نوشتار بدان میپردازم ، نقد و بررسی کم ارزش پنداری گزارش نویسی نزد بسیاری از کوهنوردان امروزه در ورزش کوهنوردی کشور است .
امری که کمتر بدان پرداخته میشود . لیکن میزان ویژگی و ارزشمندی آن ، در جایگاه یک سند نوشتاری ، با درونمایه نکات و رخدادهای یک برنامه کوهنوردی بر کسی پوشیده نیست . زیرا آیندگان از این سند به عنوان چراغ راه خویش بهره خواهند جست .
با گسترش شبکه های مجازی در بسترهای گوناگون شامل( تلگرام ، واتساپ ، اینستاگرام و وبلاگهای شخصی افراد) ، بارگذاری تصاویر یک برنامه کوهنوردی به راحتی امکانپذیر گشته و دنبال کنندگان یک صفحه مجازی در کوتاهترین زمان ، امکان بازدید از تصاویر وایرال شده کوهنوردان را در دسترس خویش میبینند .
اما آیا همه آنچه در یک برنامه کوهنوردی رخ میدهد ، ثبت تصویر افراد در کنار تابلوی قله ، یا تک عکسهای بدون توضیح از مسیر صعود آنهاست ؟
پیداست که روایت همه چالشها و خاطرات و ویژگیهای یک برنامه کوهنوردی در تک تصویر قله گویا نیستند . و یک امر فراموش شده و گاها بی اهمیت بنام " گزارش نویسی " نزد کوهنوردان در این میان جلوه میکند .!
یک #گزارش در نخست میبایست راوی دقیق و مستند از رخدادهای موجود در یک برنامه باشد . نوشتاری که ساختار و فرم مورد نیاز یک گزارش را که در خود گنجانده باشد . نوشتهای که توانایی بهرهوری را در ذهن خواننده بیفزاید ، و تجارب نویسنده گزارش را به خوبی منتقل نماید . همینطور در ادامه ، این تجربیات در جایگاه کاربردی قرار گرفته و پیشبرنده باشند .
#گزارش_نویسی_کوهنوردی غالباً در فرم توصیفی و گاهاً تحلیلی انجام گرفته است ، و هر از چند گاهی با گزارشهایی با درونمایه انتقادی ، و گاه همراه با ارائه پیشنهاد نیز روبرو میشویم . اما ویژهترین شاخصه یک گزارش خوب ، پرداختن به محتوای مستند و به دور از حاشیه است . پردازش زمان ، مکان ، حوادث ، نشانههای طبیعی ، دیدگاه زیست محیطی ، نکات آموزشی ، همچنین ثبت موقعیتهای شاخص جغرافیایی مسیر صعود در یک برنامه کوهنوردی است .
و اما چند پرسش ...
نبود علاقمندی در میان نسل نوین کوهنوردی کشور به امر گزارش نویسی به چه چیز برمیگردد ؟
آیا باشگاههای کوهنوردی پس از هر برنامه روتین هفتگی از اعضای شرکت کننده ، گزارش آن برنامه را به عنوان تکلیف واجب درخواست میکنند ؟
آیا روند آموزشی موجود توانسته است گزارش نویسی را به مانند یک امر ارزشمند و مورد نیاز در میان کوهنوردان جوان نهادینه کند ؟
طبیعی است که باشگاهها و مربیان گروههای کوهنوردی ، سهم بسزایی را در این باره بر دوش خود میبیند . اما تا به اکنون چند باشگاه را میتوان یافت که به گزارش نویسی به عنوان یک تکلیف واجب برای کوهنوردان اقدام کرده باشد .؟
امری که شوربختانه در میان #مربیان و #کوهنوردان_باتجربه نیز با کم ارزش پنداری رو به فراموشی ست .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
https://t.me/Kooh_O_Vaje
#جستارهای_پژوهشی
#امیرملیحی
آنچه در این نوشتار بدان میپردازم ، نقد و بررسی کم ارزش پنداری گزارش نویسی نزد بسیاری از کوهنوردان امروزه در ورزش کوهنوردی کشور است .
امری که کمتر بدان پرداخته میشود . لیکن میزان ویژگی و ارزشمندی آن ، در جایگاه یک سند نوشتاری ، با درونمایه نکات و رخدادهای یک برنامه کوهنوردی بر کسی پوشیده نیست . زیرا آیندگان از این سند به عنوان چراغ راه خویش بهره خواهند جست .
با گسترش شبکه های مجازی در بسترهای گوناگون شامل( تلگرام ، واتساپ ، اینستاگرام و وبلاگهای شخصی افراد) ، بارگذاری تصاویر یک برنامه کوهنوردی به راحتی امکانپذیر گشته و دنبال کنندگان یک صفحه مجازی در کوتاهترین زمان ، امکان بازدید از تصاویر وایرال شده کوهنوردان را در دسترس خویش میبینند .
اما آیا همه آنچه در یک برنامه کوهنوردی رخ میدهد ، ثبت تصویر افراد در کنار تابلوی قله ، یا تک عکسهای بدون توضیح از مسیر صعود آنهاست ؟
پیداست که روایت همه چالشها و خاطرات و ویژگیهای یک برنامه کوهنوردی در تک تصویر قله گویا نیستند . و یک امر فراموش شده و گاها بی اهمیت بنام " گزارش نویسی " نزد کوهنوردان در این میان جلوه میکند .!
یک #گزارش در نخست میبایست راوی دقیق و مستند از رخدادهای موجود در یک برنامه باشد . نوشتاری که ساختار و فرم مورد نیاز یک گزارش را که در خود گنجانده باشد . نوشتهای که توانایی بهرهوری را در ذهن خواننده بیفزاید ، و تجارب نویسنده گزارش را به خوبی منتقل نماید . همینطور در ادامه ، این تجربیات در جایگاه کاربردی قرار گرفته و پیشبرنده باشند .
#گزارش_نویسی_کوهنوردی غالباً در فرم توصیفی و گاهاً تحلیلی انجام گرفته است ، و هر از چند گاهی با گزارشهایی با درونمایه انتقادی ، و گاه همراه با ارائه پیشنهاد نیز روبرو میشویم . اما ویژهترین شاخصه یک گزارش خوب ، پرداختن به محتوای مستند و به دور از حاشیه است . پردازش زمان ، مکان ، حوادث ، نشانههای طبیعی ، دیدگاه زیست محیطی ، نکات آموزشی ، همچنین ثبت موقعیتهای شاخص جغرافیایی مسیر صعود در یک برنامه کوهنوردی است .
و اما چند پرسش ...
نبود علاقمندی در میان نسل نوین کوهنوردی کشور به امر گزارش نویسی به چه چیز برمیگردد ؟
آیا باشگاههای کوهنوردی پس از هر برنامه روتین هفتگی از اعضای شرکت کننده ، گزارش آن برنامه را به عنوان تکلیف واجب درخواست میکنند ؟
آیا روند آموزشی موجود توانسته است گزارش نویسی را به مانند یک امر ارزشمند و مورد نیاز در میان کوهنوردان جوان نهادینه کند ؟
طبیعی است که باشگاهها و مربیان گروههای کوهنوردی ، سهم بسزایی را در این باره بر دوش خود میبیند . اما تا به اکنون چند باشگاه را میتوان یافت که به گزارش نویسی به عنوان یک تکلیف واجب برای کوهنوردان اقدام کرده باشد .؟
امری که شوربختانه در میان #مربیان و #کوهنوردان_باتجربه نیز با کم ارزش پنداری رو به فراموشی ست .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
https://t.me/Kooh_O_Vaje
👈 آزار و شکنجه در کوهنوردی
#جستارهای_پژوهشی
#امیرملیحی
آنچه از کوهنوردان در کوهستان سر می زند ، تابع آموزه هائی ست که نزد خانواده و جامعه آموخته اند . آموزه هائی که در زمان بروز ، خصوصيات فردی آنان را در زندگی درون شهری و دیگر هنجارهای اجتماعی و شهروندی نمایان مینماید .
و روشن است که نمیتوان رفتارهای نهادینه شده در ضمیر انسان را با یک یادآوری کوتاه و لحظه ای دگرگون کرد . زیرا کوهنوردان پیش از آنکه کوهنورد باشند ، یک انسانند . و بر اساس قانون آفرینش ، هر انسان دارای ویژگی های شخصیتی منحصر به فرد است .
در این نوشتار برآنیم تا به عواقب رفتارهائی چون ( حسادت ، تهمت زدن ، غیبت کردن ، تخریب شخصیت ، زیرآب زنی ، و حاشیه سازی ) نزد برخی از کوهنوردان نسبت به همنوردانشان در برنامه های صعود و گلگشتی بپردازیم .
ممکن است در هنگام خوانش این متن برافروخته شده و نسبت به وجود چنین رفتارهائی در میان کوهنوردان گارد بگیرید و با خود بگوئید : نه ... مگر ممکن است !!؟ ، اما در واقع وجود مواردی اینچنین غیر قابل انکار است . زیرا شکایات بسیاری از رفتارهایی که در بالا نام برده شد ، در جامعه کوهنوردی مطرح ، و گلایه های بسیاری نیز وجود دارند .
نکته جالب توجه این است که #بانوان_کوهنورد ، نخستین قربانیان اینگونه رفتارها از سوی همنوردان ( آقا یا خانم ) خویش بوده اند . زیرا حساسیت های جامعه سنتی و نوع نگاه به توانمندی های این بخش از جامعه ، بدلیل پیشینه فرهنگی ایرانیان همواره چالش برانگیز بوده است .
در اینجا باید پرسش هائی را مطرح کرد ...
🛑 میزان توانمندی یک همنورد چرا باید مورد داوری دیگران قرار گیرد ؟
🛑 چرا یک کوهنورد به خود اجازه می دهد به مسائل شخصی همنورد خویش ورود نموده و برای وی حاشیه سازی نمايد ؟
🛑 آیا اظهار نظر در مورد وضعیت ظاهری و نوع پوشش همنوردان در چهارچوب اخلاق شهروندی و آموزه های ورزش کوهنوردی ست ؟
🛑 تخریب همنوردان بدلیل تفاوت در میزان توانایی در اجرای برنامه ، نزد سرپرستان گروه چه توجیهی دارد ؟
🛑 حاشیه سازی در روابط میان گروهی همنوردان ، چرا و با چه منطقی انجام می شود ؟
🛑 آیا حسادت های جنسیتی ، و زیرآب زنی های همنوردانِ همجنس ، در فرهنگ کوهنوردی جایگاه دارد ؟
پرسش هایی ازین دست بسیارند ، پرسشهائی که در گلایه های بیشمار همنوردان پنهان است ، و گاه بدلیل حفظ آبرو و جایگاه اجتماعی ابراز نمی شود و یا به درگیری لفظی می انجامد ، و چه بسا بسیاری از علاقمندان به ورزش کوهنوردی ، بدلیل همین رفتارهای نادرست و غیر اخلاقی ، از ادامه حضور در این ورزش پرهیز کرده اند و عطایش را به لقایش بخشیده اند . چراکه حاشیه سازی های اینچنینی در روند زندگی خانوادگی و آرامش ذهنی آنان اثرات نامطلوب داشته است .
آموزه های کوهستان و ورزش اخلاق مدار کوهنوردی ، بستر مناسبی برای نهادینه کردن رفتارهای انسانی و در چهارچوب اخلاق است . و بروز هرگونه بی اخلاقی ورزشی از سوی جامعه فرهیخته کوهنوردی ناشایست دانسته می شود . زیرا آزردن همنوردان در قاموس این ورزش جایگاهی ندارد .
جایی خواندم ، ( آدم حسود ، دیگران را می آزارد و خود نیز پیوسته شکنجه میبیند ) .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
https://t.me/Kooh_O_Vaje
#جستارهای_پژوهشی
#امیرملیحی
آنچه از کوهنوردان در کوهستان سر می زند ، تابع آموزه هائی ست که نزد خانواده و جامعه آموخته اند . آموزه هائی که در زمان بروز ، خصوصيات فردی آنان را در زندگی درون شهری و دیگر هنجارهای اجتماعی و شهروندی نمایان مینماید .
و روشن است که نمیتوان رفتارهای نهادینه شده در ضمیر انسان را با یک یادآوری کوتاه و لحظه ای دگرگون کرد . زیرا کوهنوردان پیش از آنکه کوهنورد باشند ، یک انسانند . و بر اساس قانون آفرینش ، هر انسان دارای ویژگی های شخصیتی منحصر به فرد است .
در این نوشتار برآنیم تا به عواقب رفتارهائی چون ( حسادت ، تهمت زدن ، غیبت کردن ، تخریب شخصیت ، زیرآب زنی ، و حاشیه سازی ) نزد برخی از کوهنوردان نسبت به همنوردانشان در برنامه های صعود و گلگشتی بپردازیم .
ممکن است در هنگام خوانش این متن برافروخته شده و نسبت به وجود چنین رفتارهائی در میان کوهنوردان گارد بگیرید و با خود بگوئید : نه ... مگر ممکن است !!؟ ، اما در واقع وجود مواردی اینچنین غیر قابل انکار است . زیرا شکایات بسیاری از رفتارهایی که در بالا نام برده شد ، در جامعه کوهنوردی مطرح ، و گلایه های بسیاری نیز وجود دارند .
نکته جالب توجه این است که #بانوان_کوهنورد ، نخستین قربانیان اینگونه رفتارها از سوی همنوردان ( آقا یا خانم ) خویش بوده اند . زیرا حساسیت های جامعه سنتی و نوع نگاه به توانمندی های این بخش از جامعه ، بدلیل پیشینه فرهنگی ایرانیان همواره چالش برانگیز بوده است .
در اینجا باید پرسش هائی را مطرح کرد ...
🛑 میزان توانمندی یک همنورد چرا باید مورد داوری دیگران قرار گیرد ؟
🛑 چرا یک کوهنورد به خود اجازه می دهد به مسائل شخصی همنورد خویش ورود نموده و برای وی حاشیه سازی نمايد ؟
🛑 آیا اظهار نظر در مورد وضعیت ظاهری و نوع پوشش همنوردان در چهارچوب اخلاق شهروندی و آموزه های ورزش کوهنوردی ست ؟
🛑 تخریب همنوردان بدلیل تفاوت در میزان توانایی در اجرای برنامه ، نزد سرپرستان گروه چه توجیهی دارد ؟
🛑 حاشیه سازی در روابط میان گروهی همنوردان ، چرا و با چه منطقی انجام می شود ؟
🛑 آیا حسادت های جنسیتی ، و زیرآب زنی های همنوردانِ همجنس ، در فرهنگ کوهنوردی جایگاه دارد ؟
پرسش هایی ازین دست بسیارند ، پرسشهائی که در گلایه های بیشمار همنوردان پنهان است ، و گاه بدلیل حفظ آبرو و جایگاه اجتماعی ابراز نمی شود و یا به درگیری لفظی می انجامد ، و چه بسا بسیاری از علاقمندان به ورزش کوهنوردی ، بدلیل همین رفتارهای نادرست و غیر اخلاقی ، از ادامه حضور در این ورزش پرهیز کرده اند و عطایش را به لقایش بخشیده اند . چراکه حاشیه سازی های اینچنینی در روند زندگی خانوادگی و آرامش ذهنی آنان اثرات نامطلوب داشته است .
آموزه های کوهستان و ورزش اخلاق مدار کوهنوردی ، بستر مناسبی برای نهادینه کردن رفتارهای انسانی و در چهارچوب اخلاق است . و بروز هرگونه بی اخلاقی ورزشی از سوی جامعه فرهیخته کوهنوردی ناشایست دانسته می شود . زیرا آزردن همنوردان در قاموس این ورزش جایگاهی ندارد .
جایی خواندم ، ( آدم حسود ، دیگران را می آزارد و خود نیز پیوسته شکنجه میبیند ) .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
https://t.me/Kooh_O_Vaje
Forwarded from هیآت کوهنوردی و صعودهای ورزشی بم (طاهره افشاری)
👈🏼 رئیس جمهوری با کوله
#طنز_کوهستان
یعنی یک کوهنورد نبود که عزم وزارتخانه کند و کاندیدای ریاست جمهوری بشود !!؟
پس اینهمه اُلدروم پُلدروم برای چه بود !! اینطور نمی شود ، ما خودمان به جهت کسب مقام صدارت ، همین فردا کوله می اندازیم به پشت و میرویم ثبت اسم مبارکمان ، به کاندیداتوری و خلاص.
فی الحال گفته باشیم ، چه رأی بدهید ، چه رأی ندهید ، اسم مبارک حقیر را از صندوقها بیرون میآورند و به اتفاق جشن صعود برپا میشود و به ریش کاندیداهای ریز و درشت انگشت به دهان مانده میخندیم ،تا کوله شان را بردارند و بروند پی کارشان . انشاالله...
قولأ خیال تان تخت ؛ که تنور را داغ خواهند فرمود ، شما نگران هیزم نباشید ، داده ایم هیزم چاپ کرده اند به وفووور ، که اگر همه کوهنوردان زنده و مرده هم هوس رأی ندادن کردند ، آمارمان بالا برود ، باطن روح بلند کوهستان .
حق سؤال هم نیست ، وقتی قرار است که ما بر مسند صدارت بنشینیم ، چه اشکال دارد هر تازه بدوران رسیده ای بیاید و ثبت نام کند ؟
اما وعده هایمان ، وعده های ملوکانه ایست ....
رأس وعده های این بندۂ خدمتگذار ، در قالب طرحی ۳۱ماهه است ، بدهیم دماوند را بار کنند و هر ماه در یک ایالت به جهت زیارت برایتان جهت عکس خودانداز بیاورند ، البته خودمان هم به سیاق صدارت پیشگان ماضیه همراه میشویم بابت وصول عرایضتان ، و اعطای نشان ۳۱ مرغ ، چراکه پیش از ما ، یک مرغ به همه علاقمندان کمتر میدادند .!
دومین وعدۂ مان ، گران کردن علف و جو برای استران و چهارپایان است ، لاجرم به زنجیرشان در طویله ها ، تا کسی هوس سواری کردن نفرماید و همچون قرون ماضی ، بقچه ای جهت ناشتا به سر چوب دستی اش بزند و کوله بر پشت به امور روزانه بپردازند ، لاکِن ورزش امر خوبیست .
اهل کذب و کلّه گندگی هم نیستیم که وعده های الکی دولکی بدهیم به خلائق .
سومین وعدۂ مان را به سیاق بعضی مباشران دیپلمات در پرده میگوئیم ، بلکَم نظارتمان نکنند و استصوابی نشویم به غضب .
قول اینست که برای اهالی مباشر صندوق و پایگاه ، سفارش داده ایم از فرنگ چند دوجین تله کابین مرصّع بیاورند به پاس صندوقداریشان ، از روی ملاطفت و قدردانی واگذار نمائیم ، تا جهت صعود به قلل کشور (البته قلل را که میدانید ؟ در لفافه گفتیم...) بکار ببرند و با عایداتش سر و فرزند را به دیار کفر بفرستند جهت ترویج دلمشغولی های ملوکانه . فقط خدا کند هر استخری و کاباره ای میروند ، کوله به پشت داشته باشند تا معلوم شود که از کدام تیر و تَرَکه هستند انشالله .
به همین کفایت شد لاجرم ،، نکند حضرات بالا نشین به جرم تشویش اذهان ، قفل و زنجیر حواله مان کنند .
ذکر ماضی گذشت ... چه رأی بدهید یا نه ، آنکه قله نشینان بخواهند کلیددار صدارت پناهگاه میشود .
لاکن گوشمان کر ، اگر قصد به رأی بود ناممان را درست مرقوم بفرمائید .
✍🏽 #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
#طنز_کوهستان
یعنی یک کوهنورد نبود که عزم وزارتخانه کند و کاندیدای ریاست جمهوری بشود !!؟
پس اینهمه اُلدروم پُلدروم برای چه بود !! اینطور نمی شود ، ما خودمان به جهت کسب مقام صدارت ، همین فردا کوله می اندازیم به پشت و میرویم ثبت اسم مبارکمان ، به کاندیداتوری و خلاص.
فی الحال گفته باشیم ، چه رأی بدهید ، چه رأی ندهید ، اسم مبارک حقیر را از صندوقها بیرون میآورند و به اتفاق جشن صعود برپا میشود و به ریش کاندیداهای ریز و درشت انگشت به دهان مانده میخندیم ،تا کوله شان را بردارند و بروند پی کارشان . انشاالله...
قولأ خیال تان تخت ؛ که تنور را داغ خواهند فرمود ، شما نگران هیزم نباشید ، داده ایم هیزم چاپ کرده اند به وفووور ، که اگر همه کوهنوردان زنده و مرده هم هوس رأی ندادن کردند ، آمارمان بالا برود ، باطن روح بلند کوهستان .
حق سؤال هم نیست ، وقتی قرار است که ما بر مسند صدارت بنشینیم ، چه اشکال دارد هر تازه بدوران رسیده ای بیاید و ثبت نام کند ؟
اما وعده هایمان ، وعده های ملوکانه ایست ....
رأس وعده های این بندۂ خدمتگذار ، در قالب طرحی ۳۱ماهه است ، بدهیم دماوند را بار کنند و هر ماه در یک ایالت به جهت زیارت برایتان جهت عکس خودانداز بیاورند ، البته خودمان هم به سیاق صدارت پیشگان ماضیه همراه میشویم بابت وصول عرایضتان ، و اعطای نشان ۳۱ مرغ ، چراکه پیش از ما ، یک مرغ به همه علاقمندان کمتر میدادند .!
دومین وعدۂ مان ، گران کردن علف و جو برای استران و چهارپایان است ، لاجرم به زنجیرشان در طویله ها ، تا کسی هوس سواری کردن نفرماید و همچون قرون ماضی ، بقچه ای جهت ناشتا به سر چوب دستی اش بزند و کوله بر پشت به امور روزانه بپردازند ، لاکِن ورزش امر خوبیست .
اهل کذب و کلّه گندگی هم نیستیم که وعده های الکی دولکی بدهیم به خلائق .
سومین وعدۂ مان را به سیاق بعضی مباشران دیپلمات در پرده میگوئیم ، بلکَم نظارتمان نکنند و استصوابی نشویم به غضب .
قول اینست که برای اهالی مباشر صندوق و پایگاه ، سفارش داده ایم از فرنگ چند دوجین تله کابین مرصّع بیاورند به پاس صندوقداریشان ، از روی ملاطفت و قدردانی واگذار نمائیم ، تا جهت صعود به قلل کشور (البته قلل را که میدانید ؟ در لفافه گفتیم...) بکار ببرند و با عایداتش سر و فرزند را به دیار کفر بفرستند جهت ترویج دلمشغولی های ملوکانه . فقط خدا کند هر استخری و کاباره ای میروند ، کوله به پشت داشته باشند تا معلوم شود که از کدام تیر و تَرَکه هستند انشالله .
به همین کفایت شد لاجرم ،، نکند حضرات بالا نشین به جرم تشویش اذهان ، قفل و زنجیر حواله مان کنند .
ذکر ماضی گذشت ... چه رأی بدهید یا نه ، آنکه قله نشینان بخواهند کلیددار صدارت پناهگاه میشود .
لاکن گوشمان کر ، اگر قصد به رأی بود ناممان را درست مرقوم بفرمائید .
✍🏽 #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
🆔 @Kooh_O_Vaje
👈 قلم دون
به بهانه آغاز سال تحصیلی
خانم ها ، آقایان ، آدم زمانی که قلم به دست میگیرد ، میرود زیر ذره بین . شاید همه نگاهش نکنند ، اما یک بخشی از جامعه دنبالش هستند که ببینند ازین قلم چه اندیشه ای می تراود . نگاه می کنند این قلم به کدام سو ، یا به کدام نگرش فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی شانه می ساید . خب روشن است ، قلم کارش این نباید باشد که یک گوشه بنشیند و خاموش بماند . قلم اگر قلم است ، باید رد پایش بماند روی اندیشه زمین . خط بیندازد روی چهره تاریکی ، و چنان ردی از خود بگذارد که پاک شدنی نباشد . باید نور بزند بیرون از هر جا که قلم می رود .
قلم اگر بی حس و حال ، و نان به نرخ روز خور باشد ، کلاهش پس معرکه است . وگرنه کاغذ سیاه کردن را کودکان نیز میدانند . کار قلم لاپوشانی نیست . نوک قلم را باید فرو کرد درون دُمَل های چرکین و بدبوی جامعه . آنقدر چرخاند که هر چه عفونت و چرک و آلودگی هست ، بزند بیرون و صدای درد جامعه دربیاید . بعد هم زخم را متخصصانش بشورند و درزش را بخیه بزنند ، بلکم یک دردی از جامعه درمان بشود .
آقا جان ، بی تعارف ، باید یقه گیر باشد قلم . دستش را باید فرو کند در آغل زنبور ، حالا اگر نیش هم خورد فدای سرش . بالاخره یک عده میریزند بیرون ، و از وز وز شان مردم میفهمند توی آغل چه خبر بوده و هست ، نه آنکه تتیش مامانی باشد و بترسد از حرف حساب . برای همین است که گلوی خجسته قلم ِ درست و حسابی ، همیشه ی تاریخ کبود بوده و خواهد بود . لیکن با دهان خون آلود ، همواره نوک اش تیز بوده این روشنگر تاریخ .
قلم که نباید تعارف تکه پاره کند ، در لفافه سخن گفتن خوب است ، نه آنکه ترس را لابلای هر واژه صاحب قلم ببینیم . که چه بسیار نشست ها و محافل قلم بوده اند و البته هستند ، که انگار نبوده اند و نیستند ! بهتر بگویم ، بی خاصیت و بی خروجی ! . یک عده دور هم جمع میشوند و چای و شیرینی می خورند و چند عکس گوگولی مگولی هم میگیرند و می روند خانه هایشان پشت پستو ، و عکس و خاطره شان را وایرال میکنند ، که در فلان نشست اهل قلم حضور داشتیم و چقدر مبارزانه شاخ غول را شکستیم ، و پدر تاریکی را درآوردیم .!
مهر نزدیک است ، یک رخداد فرهنگی بزرگ . و کودکان کلاس اولی ایرانزمین همین روزها پایشان به وادی قلم باز میشود ، به کوکانمان بیاموزیم ، که قلم حرمت دارد ، و حکم بریده شده برای قلم ، مبارزه کردن و کنشگر بودن است . جهان امروز به آزادیخواهان و مبارزان نترس نیازمند است . کودکانمان را مبارز بپروریم .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
https://t.me/Kooh_O_Vaje
به بهانه آغاز سال تحصیلی
خانم ها ، آقایان ، آدم زمانی که قلم به دست میگیرد ، میرود زیر ذره بین . شاید همه نگاهش نکنند ، اما یک بخشی از جامعه دنبالش هستند که ببینند ازین قلم چه اندیشه ای می تراود . نگاه می کنند این قلم به کدام سو ، یا به کدام نگرش فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی شانه می ساید . خب روشن است ، قلم کارش این نباید باشد که یک گوشه بنشیند و خاموش بماند . قلم اگر قلم است ، باید رد پایش بماند روی اندیشه زمین . خط بیندازد روی چهره تاریکی ، و چنان ردی از خود بگذارد که پاک شدنی نباشد . باید نور بزند بیرون از هر جا که قلم می رود .
قلم اگر بی حس و حال ، و نان به نرخ روز خور باشد ، کلاهش پس معرکه است . وگرنه کاغذ سیاه کردن را کودکان نیز میدانند . کار قلم لاپوشانی نیست . نوک قلم را باید فرو کرد درون دُمَل های چرکین و بدبوی جامعه . آنقدر چرخاند که هر چه عفونت و چرک و آلودگی هست ، بزند بیرون و صدای درد جامعه دربیاید . بعد هم زخم را متخصصانش بشورند و درزش را بخیه بزنند ، بلکم یک دردی از جامعه درمان بشود .
آقا جان ، بی تعارف ، باید یقه گیر باشد قلم . دستش را باید فرو کند در آغل زنبور ، حالا اگر نیش هم خورد فدای سرش . بالاخره یک عده میریزند بیرون ، و از وز وز شان مردم میفهمند توی آغل چه خبر بوده و هست ، نه آنکه تتیش مامانی باشد و بترسد از حرف حساب . برای همین است که گلوی خجسته قلم ِ درست و حسابی ، همیشه ی تاریخ کبود بوده و خواهد بود . لیکن با دهان خون آلود ، همواره نوک اش تیز بوده این روشنگر تاریخ .
قلم که نباید تعارف تکه پاره کند ، در لفافه سخن گفتن خوب است ، نه آنکه ترس را لابلای هر واژه صاحب قلم ببینیم . که چه بسیار نشست ها و محافل قلم بوده اند و البته هستند ، که انگار نبوده اند و نیستند ! بهتر بگویم ، بی خاصیت و بی خروجی ! . یک عده دور هم جمع میشوند و چای و شیرینی می خورند و چند عکس گوگولی مگولی هم میگیرند و می روند خانه هایشان پشت پستو ، و عکس و خاطره شان را وایرال میکنند ، که در فلان نشست اهل قلم حضور داشتیم و چقدر مبارزانه شاخ غول را شکستیم ، و پدر تاریکی را درآوردیم .!
مهر نزدیک است ، یک رخداد فرهنگی بزرگ . و کودکان کلاس اولی ایرانزمین همین روزها پایشان به وادی قلم باز میشود ، به کوکانمان بیاموزیم ، که قلم حرمت دارد ، و حکم بریده شده برای قلم ، مبارزه کردن و کنشگر بودن است . جهان امروز به آزادیخواهان و مبارزان نترس نیازمند است . کودکانمان را مبارز بپروریم .
✍ #امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
https://t.me/Kooh_O_Vaje