تفکر مرگ آفرین به بهانه بیانیه تیرول
طی روزهای ۶ تا ۸ سپتامبر سال ۲۰۰۲ در اجلاس اینسبورگ اتریش فدراسیون جهانی کوهنوردی اقدام به انتشار بیانیهای با عنوان بیانیه تیرول نمود.
مبنای این بیانیه رعایت اصول اخلاقی نسبت به جامعه، محیط زیست و همنوردان است. در یکی از بندهای این بیانیه عنوان شده: "خطرات را بپذیرید و مسئولیت خود را بر عهده گیرید". اگرچه میتوان تحلیلهای بسیاری از بند مذکور ارائه داد، اما این بند و بیانیه، بهانهای شده برای عدهای تا از زیر بار مسئولیت سایر همراهانشان در کوهستان بگریزند.
متاسفانه اتفاقات سالهای اخیر نظیر فجایعی چون بهمن دیزین، بهمن اشترانکوه، مفقودی سه کوهنورد کشورمان در برودپیک، ... و اینک مفقودی دو کوهنورد ایرانی در پوبدا به این خط گریز از بار مسئولیت با بهانه توصیههای بیانیه تیرول دامن زده تا حاضر به پاسخگویی نباشند و با یارکشی از میان سایر خطاکاران خود را تبرئه کنند.
استاد گرامی نخستین درس بیانیه تیرول اخلاق مداری و پاسخگویی به جامعه داغداری است که فرزند و دوستانشان را از دست دادهاند. خیلی شهامت لازم است تا شما هم به کارشناسان مخالف گوش دهید و نظرشان را برای کاستن از درد خانواده داغدار منتشر کنید.
پس بجای تجویز داروی بیتقصیریتان در مقابل تحریک مشتی جوان، لطفا سکوت اختیار کنید.
ولطفا به سایر بندهای بیانیه تیرول که اخلاق را ارجح بر صعود میداند نیز نظر افکنید:
"هر عضو گروه میباید مسئوليت سلامت اعضای تيم را در نظر گرفته و به آنها متعهد باشد".
"هيچ عضو تيم را تنها نگذارید و در صورتیکه این جدایی خطر آفرین باشد نبايد کسی را تنها رها كرد".
لطفا برای خواندن بیانیه تیرول به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.theuiaa.org/declarations/tyrol-declaration/
#بیانیه_تیرول
🌹🌹
طی روزهای ۶ تا ۸ سپتامبر سال ۲۰۰۲ در اجلاس اینسبورگ اتریش فدراسیون جهانی کوهنوردی اقدام به انتشار بیانیهای با عنوان بیانیه تیرول نمود.
مبنای این بیانیه رعایت اصول اخلاقی نسبت به جامعه، محیط زیست و همنوردان است. در یکی از بندهای این بیانیه عنوان شده: "خطرات را بپذیرید و مسئولیت خود را بر عهده گیرید". اگرچه میتوان تحلیلهای بسیاری از بند مذکور ارائه داد، اما این بند و بیانیه، بهانهای شده برای عدهای تا از زیر بار مسئولیت سایر همراهانشان در کوهستان بگریزند.
متاسفانه اتفاقات سالهای اخیر نظیر فجایعی چون بهمن دیزین، بهمن اشترانکوه، مفقودی سه کوهنورد کشورمان در برودپیک، ... و اینک مفقودی دو کوهنورد ایرانی در پوبدا به این خط گریز از بار مسئولیت با بهانه توصیههای بیانیه تیرول دامن زده تا حاضر به پاسخگویی نباشند و با یارکشی از میان سایر خطاکاران خود را تبرئه کنند.
استاد گرامی نخستین درس بیانیه تیرول اخلاق مداری و پاسخگویی به جامعه داغداری است که فرزند و دوستانشان را از دست دادهاند. خیلی شهامت لازم است تا شما هم به کارشناسان مخالف گوش دهید و نظرشان را برای کاستن از درد خانواده داغدار منتشر کنید.
پس بجای تجویز داروی بیتقصیریتان در مقابل تحریک مشتی جوان، لطفا سکوت اختیار کنید.
ولطفا به سایر بندهای بیانیه تیرول که اخلاق را ارجح بر صعود میداند نیز نظر افکنید:
"هر عضو گروه میباید مسئوليت سلامت اعضای تيم را در نظر گرفته و به آنها متعهد باشد".
"هيچ عضو تيم را تنها نگذارید و در صورتیکه این جدایی خطر آفرین باشد نبايد کسی را تنها رها كرد".
لطفا برای خواندن بیانیه تیرول به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.theuiaa.org/declarations/tyrol-declaration/
#بیانیه_تیرول
🌹🌹
Forwarded from شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور
#مطالبه #بیانیه #معدن
🔴📣 تـــوجــــه تـــوجــــه 🔴📣
✳️ «بیانیهی جمعی از کنشگران منابع طبیعی و محیطزیست کشور در واکنش به خبر مزایدهی بیش از ۵۰۰۰ معدن در سطح کشور»
درست در سختترین روزهای وطن، روزهای بیم و امید، روزهایی که فریاد مردم از حال و روزشان در همه جای جهان طنینانداز شده، روزهایی که مسئولین بایستی به خواستهها و مطالبات بر حق مردم تن دهند، بیش از ۵۰۰۰ معدن در سطح کشور، از گواهی اکتشاف گرفته تا پروانه بهرهبرداری، به مزایده گذاشته میشود، تا بر آتش خشم این مردم بیپناه هیزم ریخته شود؛
ما جمعی از کنشگران محیطزیست و منابع طبیعی کشور ضمن محکوم کردن این اقدام فرصتطلبانه و مغایر با منافع عموم، خواهان پاسخگویی مسئولین هستیم :
- که آیا صدای عدالت خواهی مردم را نمیشنوند که همچنان بر رویهی نادرست پیشین خود تأکید میورزند؟!
- آیا سالها منبعخواری و تهی کردن سرمایههای این کشور، نابودی منابع طبیعی و قرار گرفتن در سراشیبی سقوط، بحران آب و خشک کردن سرزمین، و تبدیل ایران آباد به کشوری با آیندهی حیات نامطمئن کافی نیست؟!
- آیا نابودی نیمی از جنگلهای هیرکانی و زوال زاگرس برایشان زنگ خطری نبود؟!
- آیا اینهمه رانتخواری در واگذاری معادن، تغییر و تضعیف قوانین معادن برای گریز از ضرورت مجوزات دستگاههای متولی حفاظت از این منابع، طی این سالها کم بود؟!
-تبدیل معدنکاوی به بنگاه املاک چطور؟!
- آیا صدور مجوز معدنکاوی در بیش از ۷۰ درصد از سطح منابع ملی کشور به معنای عبور از اصول آمایش سرزمین، توسعه و در نهایت تهی کردن منابع کشور نیست؟!
- مگر همین مزایده را دولت پیشین در پایان عمر خود طراحی نکرده بود که با مطالبهگری دغدغهمندان این سرزمین متوقف شد، حال چگونه است به یکباره مزایدهای که برچسب رانتخواری گسترده از سوی دستگاههای نظارتی بر آن زده شده بود، اکنون اجرایی میشود؟!
-براستی تا به کی مردم باید شاهد منبعخواری با رانتخواری باشند، و این جز تهی کردن کشور، فقیرتر کردن مردم و افزودن بر سرمایههای افرادی خاص چه حاصلی دارد؟!
-معدونکاوی بیضابطه و بدون نظارت سالهاست که صدمات جبران ناپذیر بر پیکره محیطزیست این کشور وارد آورده، معادنی که حتی جوامع محلی هم از حداقل منافع آن بیبهرهاند و صدای اعتراضات آنها به نحوه صدور مجوزات، بهرهبرداریهای غیراصولی و بعضاً غیرقانونی و تخریب محیطزیست مناطق و... شنیده نشد.
چنین اقداماتی، تیشه زدن بر ریشههای محیطزیست این کشور و در حقیقت تهدید حیات است و فرصتطلبان بدانند که کنشگران این سرزمین همچنان طبیعت این کشور را دیدهبانی میکنند و اجازه نخواهند داد در میانهی درد و رنج و گرفتاریهای مردم، عدهای سودجویانه این سرزمین را به تاراج بگذارند،
لذا اعلام میکنیم که این مزایده چوب حراج است بر منابع کشور، منابعی که تضمین کنندهی حیات در کشور عزیزمان ایران است و آنچه در جریان است خلاف منافع عموم و سرزمین است که بایستی سریعاً متوقف شود.
به امید ایرانی سربلند، آباد و آزاد.
✳️ متن کامل به همراه اسامی اشخاص حقیقی و حقوقی امضاءکننده بیانیه (در حال تکمیل) را در سایت شبکه ملی ملاحظه بفرمایید:
https://www.iranenngos.ir/%d8%a8%db%8c%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%87%db%8c-%d8%ac%d9%85%d8%b9%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%a8%d8%b9-%d8%b7%d8%a8%db%8c%d8%b9%db%8c/
✳️ چنانچه مایل به امضاء بیانیه هستید، ذیل همین پست، کامنت بگذارید
✳️ با احترام؛ ۲۱ آبان ۱۴۰۱
🆔 @IranENGOs
🔴📣 تـــوجــــه تـــوجــــه 🔴📣
✳️ «بیانیهی جمعی از کنشگران منابع طبیعی و محیطزیست کشور در واکنش به خبر مزایدهی بیش از ۵۰۰۰ معدن در سطح کشور»
درست در سختترین روزهای وطن، روزهای بیم و امید، روزهایی که فریاد مردم از حال و روزشان در همه جای جهان طنینانداز شده، روزهایی که مسئولین بایستی به خواستهها و مطالبات بر حق مردم تن دهند، بیش از ۵۰۰۰ معدن در سطح کشور، از گواهی اکتشاف گرفته تا پروانه بهرهبرداری، به مزایده گذاشته میشود، تا بر آتش خشم این مردم بیپناه هیزم ریخته شود؛
ما جمعی از کنشگران محیطزیست و منابع طبیعی کشور ضمن محکوم کردن این اقدام فرصتطلبانه و مغایر با منافع عموم، خواهان پاسخگویی مسئولین هستیم :
- که آیا صدای عدالت خواهی مردم را نمیشنوند که همچنان بر رویهی نادرست پیشین خود تأکید میورزند؟!
- آیا سالها منبعخواری و تهی کردن سرمایههای این کشور، نابودی منابع طبیعی و قرار گرفتن در سراشیبی سقوط، بحران آب و خشک کردن سرزمین، و تبدیل ایران آباد به کشوری با آیندهی حیات نامطمئن کافی نیست؟!
- آیا نابودی نیمی از جنگلهای هیرکانی و زوال زاگرس برایشان زنگ خطری نبود؟!
- آیا اینهمه رانتخواری در واگذاری معادن، تغییر و تضعیف قوانین معادن برای گریز از ضرورت مجوزات دستگاههای متولی حفاظت از این منابع، طی این سالها کم بود؟!
-تبدیل معدنکاوی به بنگاه املاک چطور؟!
- آیا صدور مجوز معدنکاوی در بیش از ۷۰ درصد از سطح منابع ملی کشور به معنای عبور از اصول آمایش سرزمین، توسعه و در نهایت تهی کردن منابع کشور نیست؟!
- مگر همین مزایده را دولت پیشین در پایان عمر خود طراحی نکرده بود که با مطالبهگری دغدغهمندان این سرزمین متوقف شد، حال چگونه است به یکباره مزایدهای که برچسب رانتخواری گسترده از سوی دستگاههای نظارتی بر آن زده شده بود، اکنون اجرایی میشود؟!
-براستی تا به کی مردم باید شاهد منبعخواری با رانتخواری باشند، و این جز تهی کردن کشور، فقیرتر کردن مردم و افزودن بر سرمایههای افرادی خاص چه حاصلی دارد؟!
-معدونکاوی بیضابطه و بدون نظارت سالهاست که صدمات جبران ناپذیر بر پیکره محیطزیست این کشور وارد آورده، معادنی که حتی جوامع محلی هم از حداقل منافع آن بیبهرهاند و صدای اعتراضات آنها به نحوه صدور مجوزات، بهرهبرداریهای غیراصولی و بعضاً غیرقانونی و تخریب محیطزیست مناطق و... شنیده نشد.
چنین اقداماتی، تیشه زدن بر ریشههای محیطزیست این کشور و در حقیقت تهدید حیات است و فرصتطلبان بدانند که کنشگران این سرزمین همچنان طبیعت این کشور را دیدهبانی میکنند و اجازه نخواهند داد در میانهی درد و رنج و گرفتاریهای مردم، عدهای سودجویانه این سرزمین را به تاراج بگذارند،
لذا اعلام میکنیم که این مزایده چوب حراج است بر منابع کشور، منابعی که تضمین کنندهی حیات در کشور عزیزمان ایران است و آنچه در جریان است خلاف منافع عموم و سرزمین است که بایستی سریعاً متوقف شود.
به امید ایرانی سربلند، آباد و آزاد.
✳️ متن کامل به همراه اسامی اشخاص حقیقی و حقوقی امضاءکننده بیانیه (در حال تکمیل) را در سایت شبکه ملی ملاحظه بفرمایید:
https://www.iranenngos.ir/%d8%a8%db%8c%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%87%db%8c-%d8%ac%d9%85%d8%b9%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d9%86%d8%b4%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%a8%d8%b9-%d8%b7%d8%a8%db%8c%d8%b9%db%8c/
✳️ چنانچه مایل به امضاء بیانیه هستید، ذیل همین پست، کامنت بگذارید
✳️ با احترام؛ ۲۱ آبان ۱۴۰۱
🆔 @IranENGOs
Forwarded from ملی مذهبی
بیانیه کانون صنفی معلمان در ارتباط با ایجاد مسمومیتهای عمدی در مدرسههای دخترانه
♦به نام خداوند جان و خرد
سرانجام پس از گذشت بیش از سه ماه انکار، تکذیب و آدرس غلط دادن، وزارت بهداشت مسمومیت دانش آموزان دختر در شهرهای مختلف و دادستان کل، عمدی و سازمانیافته بودن این حملهها را تایید کردند.
پرسشهایی مانند اینکه آمران و عاملان چه کسانی هستند و آیا قرار است برای افکار عمومی توضیحی داده شود و نتایج پیگیری رسانهای شود یا خیر، وقایع تلخ اسید پاشی در اصفهان را به یاد میآورد و مظنونین اولیهای که جز افراطیون مذهبی نخواهند بود و انتظار برای اینکه اقدامی انجام پذیرد را دور از ذهن مینماید.
♦بنا بر تعریف پلیس بینالملل این حملههای سمی از جنس بیوتروریسم است. یک فرض قوی این است که در پی بازپسگیری دستاوردهای جنبش" زن، زندگی،آزادی " از طریق ایجاد هراس اجتماعی بین دختران و خانوادههای آنهاست.
♦واقعیت این است که با حاکم شدن گفتمان نظامی-مداح بر نظام سیاسی کشور، زمینه برای اقدامات دیدگاههای واپسگرا در جامعه از پیش از آن نیز بیشتر فراهم شد. نیروهایی که قبلاً در مواردی برای دستیابی به برخی اهداف کوتاه مدت به کار گرفته شده و میدان عمل مییافتند، اکنون خود را صاحب اختیار و میداندار اصلی میدانند و با امنیت کامل جولان میدهند و امنیت خاطر، سلامت جسم و روان جامعه را به هیچ میانگارند و مترصد تحمیل و حاکم کردن باورهای واپسگرایانه خود برجامعه هستند و چه بسا روسای سابق خود را نیز کنار میزنند. این همان آتش به اختیاری است که اکنون دامن نظام اجتماعی و سیاسی حاکم را گرفته است.
♦بیتردید چنین فرضیههایی از جانب دستگاههای تبلیغاتی حکومتی مردود اعلام میشوند و باید منتظر همان جملههای کلیشهای همیشگی از زبان سردمدارنشان باشیم. اما اگر بناست افکار عمومی باور کند که این اقدامات متحجرانه منشائی غیر از نیروهای خودی دارد، لازم است دستگاههای مسئول بدون اتلاف وقتِ بیش از این، چندین اقدام را فورا به اجرا گذارند:
1⃣ سران سه قوه بهنحوی شفاف و قاطع علیه این اقدامات تروریستی موضعگیری کرده و صریحا آن را محکوم کنند.
2⃣حمله به دختران دانشآموز، با ظن انجام آن توسط افراطیون مذهبی، حمله به عمیقترین باورهای اعتقادی، فرهنگی و ارزشی جامعه است؛ بنابراین ضرورت دارد، رهبر جمهوری اسلامی، سردمداران حوزههای علمیه و تمام متولیان رسمی دین، برای رفع شبهه تحجر از دامان اعتقادات مورد قبولشان، صراحتا برعلیه این اقدامات موضعگیری کنند. اگر کنار رفتن روسری یا برداشتن آن باعث میشود برای حفظ ایمان مردم احساس خطر کنند، تهدید جان کودکان دختر و حفظ آبروی دینشان از برچسب تحجر و تروریسم، موضعگیری قاطعتری را میطلبد.
3⃣ اگرچه دیر هم شده، اما دستگاههای امنیتی وقضایی اگر هم تاکنون ظاهراً به این موضوع ورود نکردهاند، باید به طور جدی و سریع به این موضوع وارد شوند. عاملان و مهمتر از آن منشاء عقیدتی و صاحبان این باورها را شناسایی کرده بدون هیچ ملاحظهای به جامعه معرفی و البته مجازات کنند. باید مشخص شود چه کسانی واقعا « علیه امنیت ملی» اقدام میکنند. توضیحات این دستگاهها تاکنون دستکم نمایندگان مجلس را که قانع نکرده است.
4⃣ وزارت آموزش و پرورش، شخص وزیر و به ویژه حراست آموزش و پرورش ضمن محکومیت رسمی این حملهها، باید گزارشی از اقدامات عملی خود در سه ماه گذشته برای مقابله با حمله به مدارس و حفاظت از جان و سلامت روان دانشآموزان که از وظایف اصلی آنان است، ارائه کنند. حراست ها باید مشخص کنند که در شرح وظایفشان به جز برخورد و پرونده سازی برای معلمان منتقد و معترض، حراست از جان دانشآموزان نیز جایی دارد یا خیر؟
5⃣ وزارت آموزش و پرورش ضمن اعلام موضع و پیگیریهای قضایی، اعلام کند چه برنامههایی در راستای ایجاد جایگاهی ارزشمند برای زنان و دختران در مدرسه، خانواده و جامعه دارد؟
6⃣ دستگاههای تبلیغاتی رسمی، به ویژه رادیو و تلویزیون که برای مسائلی بسیار کماهمیتتر -البته در کشورهای اروپایی و آمریکا- دهها خبر و تفسیر تهیه میکنند و صدها بار از شبکههای مختلف، پخش میکنند؛ اگر به راستی با این تفکرات واپسگرایانه، مرزبندی دارند، ضروری است ضمن تشریح و روشنگری دقیق موضوع و البته پیگیری آن، ریشههای فکری آن را نیز روشن کنند.
7⃣ جدای از نهادهای رسمی حکومتی، تمامی شهروندان به طور عام و والدین و نهادهای صنفی و مدنی به صورت خاص باید در این باره موضعگیری و علیه برهم زنندگان امنیت فرزندانشان و کل جامعه، اقدامات قانونی و اعتراضی لازم را انجام دهند.
متن کامل بیانیه کانون تهران را در لینک زیر بخوانید
https://yun.ir/ckfff3
✅@mellimazzhabi
♦به نام خداوند جان و خرد
سرانجام پس از گذشت بیش از سه ماه انکار، تکذیب و آدرس غلط دادن، وزارت بهداشت مسمومیت دانش آموزان دختر در شهرهای مختلف و دادستان کل، عمدی و سازمانیافته بودن این حملهها را تایید کردند.
پرسشهایی مانند اینکه آمران و عاملان چه کسانی هستند و آیا قرار است برای افکار عمومی توضیحی داده شود و نتایج پیگیری رسانهای شود یا خیر، وقایع تلخ اسید پاشی در اصفهان را به یاد میآورد و مظنونین اولیهای که جز افراطیون مذهبی نخواهند بود و انتظار برای اینکه اقدامی انجام پذیرد را دور از ذهن مینماید.
♦بنا بر تعریف پلیس بینالملل این حملههای سمی از جنس بیوتروریسم است. یک فرض قوی این است که در پی بازپسگیری دستاوردهای جنبش" زن، زندگی،آزادی " از طریق ایجاد هراس اجتماعی بین دختران و خانوادههای آنهاست.
♦واقعیت این است که با حاکم شدن گفتمان نظامی-مداح بر نظام سیاسی کشور، زمینه برای اقدامات دیدگاههای واپسگرا در جامعه از پیش از آن نیز بیشتر فراهم شد. نیروهایی که قبلاً در مواردی برای دستیابی به برخی اهداف کوتاه مدت به کار گرفته شده و میدان عمل مییافتند، اکنون خود را صاحب اختیار و میداندار اصلی میدانند و با امنیت کامل جولان میدهند و امنیت خاطر، سلامت جسم و روان جامعه را به هیچ میانگارند و مترصد تحمیل و حاکم کردن باورهای واپسگرایانه خود برجامعه هستند و چه بسا روسای سابق خود را نیز کنار میزنند. این همان آتش به اختیاری است که اکنون دامن نظام اجتماعی و سیاسی حاکم را گرفته است.
♦بیتردید چنین فرضیههایی از جانب دستگاههای تبلیغاتی حکومتی مردود اعلام میشوند و باید منتظر همان جملههای کلیشهای همیشگی از زبان سردمدارنشان باشیم. اما اگر بناست افکار عمومی باور کند که این اقدامات متحجرانه منشائی غیر از نیروهای خودی دارد، لازم است دستگاههای مسئول بدون اتلاف وقتِ بیش از این، چندین اقدام را فورا به اجرا گذارند:
1⃣ سران سه قوه بهنحوی شفاف و قاطع علیه این اقدامات تروریستی موضعگیری کرده و صریحا آن را محکوم کنند.
2⃣حمله به دختران دانشآموز، با ظن انجام آن توسط افراطیون مذهبی، حمله به عمیقترین باورهای اعتقادی، فرهنگی و ارزشی جامعه است؛ بنابراین ضرورت دارد، رهبر جمهوری اسلامی، سردمداران حوزههای علمیه و تمام متولیان رسمی دین، برای رفع شبهه تحجر از دامان اعتقادات مورد قبولشان، صراحتا برعلیه این اقدامات موضعگیری کنند. اگر کنار رفتن روسری یا برداشتن آن باعث میشود برای حفظ ایمان مردم احساس خطر کنند، تهدید جان کودکان دختر و حفظ آبروی دینشان از برچسب تحجر و تروریسم، موضعگیری قاطعتری را میطلبد.
3⃣ اگرچه دیر هم شده، اما دستگاههای امنیتی وقضایی اگر هم تاکنون ظاهراً به این موضوع ورود نکردهاند، باید به طور جدی و سریع به این موضوع وارد شوند. عاملان و مهمتر از آن منشاء عقیدتی و صاحبان این باورها را شناسایی کرده بدون هیچ ملاحظهای به جامعه معرفی و البته مجازات کنند. باید مشخص شود چه کسانی واقعا « علیه امنیت ملی» اقدام میکنند. توضیحات این دستگاهها تاکنون دستکم نمایندگان مجلس را که قانع نکرده است.
4⃣ وزارت آموزش و پرورش، شخص وزیر و به ویژه حراست آموزش و پرورش ضمن محکومیت رسمی این حملهها، باید گزارشی از اقدامات عملی خود در سه ماه گذشته برای مقابله با حمله به مدارس و حفاظت از جان و سلامت روان دانشآموزان که از وظایف اصلی آنان است، ارائه کنند. حراست ها باید مشخص کنند که در شرح وظایفشان به جز برخورد و پرونده سازی برای معلمان منتقد و معترض، حراست از جان دانشآموزان نیز جایی دارد یا خیر؟
5⃣ وزارت آموزش و پرورش ضمن اعلام موضع و پیگیریهای قضایی، اعلام کند چه برنامههایی در راستای ایجاد جایگاهی ارزشمند برای زنان و دختران در مدرسه، خانواده و جامعه دارد؟
6⃣ دستگاههای تبلیغاتی رسمی، به ویژه رادیو و تلویزیون که برای مسائلی بسیار کماهمیتتر -البته در کشورهای اروپایی و آمریکا- دهها خبر و تفسیر تهیه میکنند و صدها بار از شبکههای مختلف، پخش میکنند؛ اگر به راستی با این تفکرات واپسگرایانه، مرزبندی دارند، ضروری است ضمن تشریح و روشنگری دقیق موضوع و البته پیگیری آن، ریشههای فکری آن را نیز روشن کنند.
7⃣ جدای از نهادهای رسمی حکومتی، تمامی شهروندان به طور عام و والدین و نهادهای صنفی و مدنی به صورت خاص باید در این باره موضعگیری و علیه برهم زنندگان امنیت فرزندانشان و کل جامعه، اقدامات قانونی و اعتراضی لازم را انجام دهند.
متن کامل بیانیه کانون تهران را در لینک زیر بخوانید
https://yun.ir/ckfff3
✅@mellimazzhabi