Hesare Aseman
102 subscribers
410 photos
16 videos
2 files
7 links
💠 در زندگی هیچ چیز مهمتر از این نیست که با قلب و وجدان خودت در آرامش باشی. #کارین_مونسن

🌐Blog: Hesare-Aseman.blog.ir
📷 Insta: Instagram.com/hesare.aseman
Download Telegram
جوری دعا کن که انگار همه چیز وابسته به خداست و جوری کار کن که انگار همه چیز وابسته به توست.

#ژان_ژاک_روسو
ﺗﻮ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﯽ
ﮐﻪ ﭼﻪ ﺯﺧﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ
ﮐﻪ ﭼﻪ ﺩﺭﺩﯼ ﺩﺍﺭﺩ
ﺧﻨﺠﺮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻋﺰﯾﺰﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩﻥ
ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﻤﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ
ﺁﻩ ﺍﯼ ﻣﺮﺩ ﭼﺮﺍ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ...

#ﺍﯾﺮﺝ_ﺟﻨﺘﯽ_ﻋﻄﺎﯾﯽ
چند ثانیه به اين متن فکر کن!

"امیدوارم هر جا که میروی ؛ یک نفر مثل خودت سر راهت باشد"

بنگر که برای تو دعاست يا نفرين!!
ای عشق، ای ترنم نامت ترانه‌ها
معشوق آشنای همه عاشقانه‌ها

ای معنی جمال به هر صورتی که هست
مضمون و محتوای تمام ترانه‌ها

با هر نسیم، دست تکان می‌دهد گلی
هر نامه‌ای ز نام تو دارد نشانه‌ها

هر کس زبان حال خودش را ترانه گفت:
گل با شکوفه، خوشه ی گندم به دانه ها

شبنم به شرم و صبح به لبخند و شب به راز
دریا به موج و موج به ریگ کرانه ها

باران قصیده‌ای است تر و تازه و روان
آتش ترانه‌ای است به زبان زبانه‌ها

اما مرا زبان غزلخوانی تو نیست
شبنم چگونه دم زند از بی‌کرانه‌ها

کوچه به کوچه سر زده‌ام کو به کوی تو
چون حلقه در‌به‌در زده‌ام سربه‌خانه‌ها

یک لحظه از نگاه تو کافی است تا دلم
سودا کند دمی به همه جاودانه‌ها

#قیصر_امین_پور
ما هرگز نمی دانيم كه می رويم
آن هنگام كه در حال رفتن هستيم
به شوخی درها را می بنديم
و سرنوشت – كه ما را همراهی می كند
پشت سر ما به درها قفل می زند؛
و ما ديگر ، هرگز نمی توانيم به عقب برگرديم!


#امیلی_دیکنسون
سلام ای عشق دیروزی، منم آن رفته از یادی
که روزی چشمهایم را، به دنیایی نمیدادی

سلام ای رفته از دستی، که میدانم نمی آیی
و میدانم برای من، امیدی رفته بر بادی

به خاطر داریَم آیا؟! به خاطر دارمت آری!
سلام ای باور پاکی، که از چشمم نیفتادی

قلم آبستنِ بغضی، که میپیچد به خود هرشب
و میزاید تو را با درد، شبیهِ حس ِ میلادی

اسیر عشق من بودی، زمانی لحظه ای، روزی
رهایت کردم و گفتم: پرستویم تو آزادی!

نوشتی: بی تو میمیرم، خرابت میشوم عمری
کنون فردای دیروز است، ببین حالا چه آبادی!!

#محمدرضا_نظری
چقدر سخت است
دوست داشتن کسی از راه دور!
اینکه نتوانی هر وقت دلت خواست
او را ببینی..!
نتوانی در چشمان زیبایش نگاه کنی
و دوستت دارم را فریاد بکشی!

چقدر سخت است..!
اینکه نتوانی وقتی دلت هوایش را کرد
محکم بغلش کنی
و طعم شیرین لبهایش را بچشی!
شبها نباشد تا سر روی سینه ات بگذارد
ودر آغوشش به کهکشانها سفر کنی...!

چقدر سخت است..!

#یاشار_عبدالملکی
لباس بى وفايى را به دست خود تنت كردم
تو را اى دوست با مهر زيادم دشمنت كردم

خيالم بود تنديسى طلا از عشق مى سازم
محبت بد ترين اكسير بود و آهنت كردم

#سیدتقی_سیدی
اگر از کوچه ی مهتاب
گذر کردی باز

گذر عمر مرا
خوب ببین

که هنوز ام که هنوز
پشت آن پنجره
مشغول تماشای خیالات توام...

#شایان_افضلی
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته و بی اعتبار
اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سر بالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خاموشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر
زین سفر راه قیامت میرود تنها چرا

#شهریار
مرا همچون نگاهت باده ای نیست
تو را هم مثلِ من دلداده ای نیست

برای رویِ تو جان میدهم من
اگرچه کارِ فوق العاده ای نیست

جفا را جز وفا پاسخ ندادم
به پایت همچو من اِستاده ای نیست

بسی دلداده داری در هوایت
ولی چون من، دل از کف داده ای نیست

در اقلیمِ وجودِ عاشق من
بجز تو ای گلم، شهزاده ای نیست

برای پاسداری از حریمت
چو من جان بر کفِ آماده ای نیست

تو را من تاجِ سر کردم اگر چه
ز چشمانت چو من افتاده ای نیست

چه میگویی مرا بگذار و بگذر؟!!!
گذشتن از تو، کار ساده ای نیست

#مهدی_امیری
گفته بودم می روی دیدی عزیزم آخرش!
سهم ما از عشق هم شد قسمت زجرآورش

زندگی با خاطراتت اتفاقی ساده نیست!
رفتنت یعنی مصیبت، زجر یعنی باورش

یک وجب دوری برای عاشقان یعنی عذاب
وای از آن روزی که عاشق رد شود آب از سرش

حال من بعد از تو مثل دانش آموزی ست که
خسته از تکلیف شب، خوابیده روی دفترش

جای من این روزها میزی ست کنج کافه ها
یک طرف سیگار و من، یاد تو سمت دیگرش

مرگ انسان در جهان گاهاً نبود نبض نیست
مرگ یعنی حال من با دیدن انگشترش

#علی_صفری
من و دل آمده بوديم به مهماني تو
هر دو لبريز غزل غرق گل افشاني تو

دلکم عرض ادب کرد و همان گوشه نشست
من همه محو دل و او همه حيراني تو

شب شعري که به پا بود در آن صبح لطیف
برد ما را به تب خيس و غزلخواني تو

من دچار تو شدم وقتي نگاهم کردي
دل گرفتار همان موسم باراني تو

چشم تو خلوت خوبي است اگر بگذارند
من و دل زائر آن معبد روحاني تو

روزي سرشار تر از حس شکفتن در باد
روز آغاز من و خلوت عرفاني تو

آسمان نيز ورق خورد همان روز که باز
من و دل آمده بوديم به مهماني تو

#فاضل_نظری
بنا كن رسم دلداري، دل و جان دادنش با من
بده پيغام خود از دور اشارت كردنش با من

بسوزان هرچه ميخواهي ولي دل را نوازش كن
بپا كن آتش عشقت، سياوش بودنش با من

رها كن دود آتش را ولي ياد مرا هرگز
سيه كن آسمان با دود، نيلي كردنش با من

تو و دل دادن دريا، من و دنيايي از رؤيا
بزن كشتي به طوفانها به ساحل بردنش با من

ز هر دردي دري بگشا به هر آهنگ شادي كن
بزن بر تار و پود دل، مرتب كردنش با من

بگو از دل، دل از دلواپسي كم كن
تو وا كن سفرهء دل را صبوري كردنش با من

#احمدرضا_کاظمی
بزن پلکی به هم گاهی ببین من زندہ ام یا نه؟
شکستی قاب چشمم را ببین جان کندہ ام یا نه؟

نشستہ روی این میز و عذابم را نمی بینی
تو را تا اوج این قصه خودم آوردہ ام یا نه؟

به این لبخند زیبای تو معصومانه می خندم
خبر داری تو از آہ پس از هر خندہ ام یا نه؟

قلم را دست می گیرم، خجالت می کشم از تو
تو می فهمی که از عطر تنت آکندہ ام یا نه؟

خودت رابردی و رفتی ...من اما عاشقت ماندم
حسابم کن همین حالا ببین بازندہ ام یا نه؟

نگاهی کن به بالا و بگو در گوش من آیا
کسی می دید از بالا که من هم بندہ ام یا نه؟

#حسین_آهنی
شده عشقت به کسی بیشتر از حد باشد؟
هرچه خوبی بکنی با دل تو بد باشد؟

تو به ایمان برسی اینکه کسی جز او نیست
او بعکس تو به هرچیز مردد باشد؟

تو به هر در بزنی تا که به دست آوریش
و جوابش به تو یک عمر فقط رد باشد؟

بنشینی دو سه تا شعر بگویی که مگر
یکی از این همه شعری ،که بخواهد باشد؟

همه دلداده ترین فرد تو را بشناسند
او به دلسنگ ترین فرد زبانزد باشد؟

شده از نم نم باران دلت خیس شوی؟
دایما مشق تو آن مرد نیامد باشد؟

تو ندیدی که چه سخت است بیبینی عشقت
پیش چشمان تو با او که نباید؛باشد

چه کنم با دل دیوانه که با این همه باز
سعی دارد که به این عشق مقید باشد

#فریبا_عباسی
مثل آن لحظه که حفظِ غمِ ظاهر سخت است
ماندن چشم به دنبالِ مسافر سخت است

چشمهایت ، دل من ، کار خدا ، یا قسمت
و در اين غائله تشخيصِ مقصّر سخت است

ساحلی غم زده باشی چه کسی می فهمد؟
که فراموشی یک مرغ مهاجر سخت است!!

مثل یک کوچه ی بن بست ، خرابت شده ام
گاهی از من بِگُذر ، حسرتِ عابر سخت است!

قرص آن صورتِ ماهت شده یادآور قرص
با دو تا قرص هم آرامش خاطر سخت است

در مسیری که تو رفتی همه شاعر شده اند
با تو شاعر شدنِ قرنِ معاصر سخت است

کوچه با غربتِ خود بعدِ تو یادم داده
دل سپردن به قدمهای مسافر سخت است

#علی_صفری
ای ساقیا مستانه رو، آن یار، را آواز ده
گر او ،نمی آید ،بگو آن دل که بردی ،باز ده

افتاده ام، در کوی تو، پیچیده ام بر موی تو
نازیده ام، بر روی تو، آن دل که بردی باز ده

بنگر، که مشتاق توام ، مجنون غمناک توام
گرچه که من خاک توام ، آن دل که بردی باز ده

ای دلبر زیبای من، ای سرو خوش بالای من
لعل لبت حلوای من، آن دل که بردی باز ده

تا چند خونریزی کنی؟ با عاشقان، تیزی کنی؟
خود ،قصد تبریزی کنی، آن دل که بردی باز ده

از عشق تو ،شاد آمدم ، از هجر ،آزاد آمدم
نزد تو بر داد آمدم، آن دل که بردی باز ده

#مولانا
به دریا می زنم شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر

من از روزی که دل بستم به چشمان تو می دیدم
که چشمان تو می افتند دنبال دلی دیگر

به هر كس دل ببندم بعد از این خود نیز می‌دانم
به جز اندوه دل كندن ندارد حاصلی دیگر

من از آغاز درخاکم نمی از عشق می بینم
مرا می ساختند ای کاش از آب وگلی دیگر

طوافم لحظه ی دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فكر دور باطلی دیگر

به دنبال كسی جا مانده از پرواز می‌گردم
مگر بیدار سازد غافلی را غافلی دیگر!

#فاضل_نظری
و عاقبت عشق خواهد آمد
روزي بي خبر تر از هرروز
آهسته آهسته
و
نرم نرمك
از پيچك روحت بالا ميرود
تمام تار و پودت را در هم ميپيچد
و
تو هيچ نخواهي فهميد
محصورت ميكند
بي آنكه بداني....
دست دلت كه لرزيد ،
خواب از پشت پلكهايت كه پريد ،
اسب نفسهايت كه چهارنعل تاخت،
دچار ميشوي
و بقول سهراب
دچار يعني عاشق

#سمیه_نادی