آمدی دیشب به خوابم مردم آزاری مگر؟
این مرا عاشق نکن،عاشق نگهداری مگر؟
نوشجانت هرچه ازمن بردهای اصلا حلال
ای بدهکارترین ، بازم طلب داری مگر؟
تو گذشتی از من و من هم گذشتم از خودم
پس چرا باز آمدی جانا تو بیکاری مگر؟
جان به لب کردی و آتش بر دلم انداختی
از چه رو باز آمدی چنگیز خونخواری مگر؟
روزگاری عاشقت بودم ولی...!ولی بازعاشقم
در وفاداری این دیوانه شک داری مگر؟
شرط کردی که فقیری و چنین باید شوی
بی وفا اصلا خودت فرزند درباری مگر؟
خواب دیدم ناخوشی ای من به قربانت شوم
ای طبیب دردهای من ، تو بیماری مگر؟
آمدی و خواهشی سمت گریبانم زدی...
رفته بودی،فکر برگشتن به سر داری مگر؟
خم به آبرو داشتی آشفته تر از حال من
نازنینم با خودت در جنگ و پیکاری مگر؟
هم غریب و هم قریبی ، آشنای بی وفا
در غم دوری و هجرانم گرفتاری مگر؟
خانه ات آباد باشد ، قفلِ زندان سهم من
در نبودِ مهر من از خانه بیزاری مگر؟
حضرت مریم تویی، پاکی به رنگ شال توست
از چه می نالی عزیز من گنهکاری مگر؟
#رضا_عباس_زاده
این مرا عاشق نکن،عاشق نگهداری مگر؟
نوشجانت هرچه ازمن بردهای اصلا حلال
ای بدهکارترین ، بازم طلب داری مگر؟
تو گذشتی از من و من هم گذشتم از خودم
پس چرا باز آمدی جانا تو بیکاری مگر؟
جان به لب کردی و آتش بر دلم انداختی
از چه رو باز آمدی چنگیز خونخواری مگر؟
روزگاری عاشقت بودم ولی...!ولی بازعاشقم
در وفاداری این دیوانه شک داری مگر؟
شرط کردی که فقیری و چنین باید شوی
بی وفا اصلا خودت فرزند درباری مگر؟
خواب دیدم ناخوشی ای من به قربانت شوم
ای طبیب دردهای من ، تو بیماری مگر؟
آمدی و خواهشی سمت گریبانم زدی...
رفته بودی،فکر برگشتن به سر داری مگر؟
خم به آبرو داشتی آشفته تر از حال من
نازنینم با خودت در جنگ و پیکاری مگر؟
هم غریب و هم قریبی ، آشنای بی وفا
در غم دوری و هجرانم گرفتاری مگر؟
خانه ات آباد باشد ، قفلِ زندان سهم من
در نبودِ مهر من از خانه بیزاری مگر؟
حضرت مریم تویی، پاکی به رنگ شال توست
از چه می نالی عزیز من گنهکاری مگر؟
#رضا_عباس_زاده