همچنان وعدهي بخشايش شاهنشاهش
ميكشد گمشدگان را به زيارتگاهش
نه در آيينه فهم است؛ نه در شيشه وهم
عاقلان آينه خوانندش و مستان آهش
به من از آتش او در شب پروانه شدن
نرسيده است به جز دلهره جانكاهش
از هم آغوشي دريا به فراموشي خاك
ماهي عمر چه ديد از سفر كوتاهش؟
كفن برف كجا؟ پيرهن برگ كجا؟
خستهام مثل درختي كه از آذر ماهش
باز برگرد به دلتنگي قبل از باران
سوره توبه رسيده است به بسم اللهاش
#فاضل_نظری
از مجموعه #اقلیت
ميكشد گمشدگان را به زيارتگاهش
نه در آيينه فهم است؛ نه در شيشه وهم
عاقلان آينه خوانندش و مستان آهش
به من از آتش او در شب پروانه شدن
نرسيده است به جز دلهره جانكاهش
از هم آغوشي دريا به فراموشي خاك
ماهي عمر چه ديد از سفر كوتاهش؟
كفن برف كجا؟ پيرهن برگ كجا؟
خستهام مثل درختي كه از آذر ماهش
باز برگرد به دلتنگي قبل از باران
سوره توبه رسيده است به بسم اللهاش
#فاضل_نظری
از مجموعه #اقلیت