Forwarded from sahra
خبرگزاری ایلنا
ماجرای بنزین در ایران؛ از ابزار پوپولیستی رای بیشتر تا قاچاق به دلیل فقر
یک کارشناس ارشد حوزه انرژی گفت: متاسفانه وضعیتی در اقتصاد کشور ایجاد کردهایم که خصوصا به دلیل نبود شغل و مشکلات معیشتی خصوصا در استانهای فقیر مرزی، راهی جز قاچاق برای عدهای از مردم باقی نگذاشتهایم.
Forwarded from Mahfam
شرق
گره ناترازی انرژی
تابستان هنوز به نیمه نرسیده که قطع مکرر برق خانگی صدای بسیاری از کاربران را در شبکههای اجتماعی درآورده است. کاربرانی که میگویند در گرمای تابستان با قطع برق مواجه شدهاند، یا قطع برق در کار روزمره آنها اختلال ایجاد کرده است. ماجرا به همینجا محدود نمیشود…
گفته های دیروز و امروز زنگنه در
مورد کرسنت
سطور زیر عینا بخشی از مصاحبه بیژن زنگنه با خبرگزرای ایسنا در تاریخ 7 مرداد 1396 یعنی در دوره وزارت ایشان در دولت دوازدهم است. این بخش از مصاحبه اختصاص به قرارداد کرسنت دارد وگرنه کل مصاحبه مفصل تر است . خبرگزرای مصاحبه کننده هم خبرگزاری همجهت با دولت و آقای زنگنه بوده و عنوان کلی مصاحبه هم " نا گفته های صریح بیژن زنگنه" بوده است. حالا می شود حرف های صریح این مصاحبه را با حرف های صریح اخیر آقای زنگنه که با فرصت جوئی از انتخابات ریاست جمهوری مطرح کردند مقایسه کرد.
ضمنا بد نیست یادآوری شود که قراداد کرسنت در سال 1381 امضاء شده و اقای زنگنه تا مرداد 1384 وزیر نفت بوده اند. سعید جلیلی از مهر 86 تا شهریور 92 دبیر شورای امنیت ملی بوده و زنگنه مجددا از اواخر مرداد 1392 تا اوایل شهریور 1400 وزیر نفت بوده است. همچنین یادآوری می شود که شرکت کرسنت چند سال قبل برای یک مرحله از قرارداد از ایران خسارت یا غرامت دریافت کرده و برای مرحله دوم هم بر علیه ایران رای گرفته و برای دریافت غرامت خود رای بدوی به مصادره ساختمان متعلق به صندوقهای بازنشستگی کارکنان صنعت نفت در بهترین نقطه شهر لندن را دریافت کرده و در
مرحله تجدید نظر است .
و اما متن مصاحبه ٧ مرداد ٩٦:
س- شنیده شده برای احیای قرارداد کرسنت اقداماتی نیز انجام دادید. تا چه اندازه صحت دارد؟ ج- ما به شرکت کرسنت پترولیوم اعلام رسمی کردیم که آماده صادرات هستیم و تمام فرایندهای فنی و مهندسی طی شده است. طبق قرارداد اگر برداشت نکند، باید از این به بعد از آنها مطابق بند take or pay آمده در قرارداد غرامت دریافت کنیم. برای اینکه خسارت به ما اضافه نشود. طبق رأی داوری ماههاست که اعلام کردهایم آماده ایم، جلسات مختلف گذاشتهاند و بازرسی فنی کردهاند. اخیراً تیمی آمد و فشار، کیفیت و همه جزئیات را سنجید که مطمئن شود ما میتوانیم صادر کنیم. به هر حال جنوب خلیج فارس برای ما بازار خیلی مهمی است که نباید از آن صرف نظر کنیم و باید به هر قیمتی به آن وارد شویم.
س- واکنش کرسنت چه بوده است؟
ج- هیچ. چارهای جز پذیرفتن آن ندارد.
س- یعنی شما میفرمایید قرارداد احیا میشود؟
ج- بله، قرارداد که از نظر داوری زنده است. عملا هم روال قانونی و بینالمللی را پذیرفته و طی کردهایم. اگر هم کرسنت اقدام نکنند باید take or pay بدهند.
س- برداشت شما چیست؟ تمایل دارند وارد اجرای قرارداد شوند یا اینکه غرامت دهند؟
ج- نمیدانم. این پرونده فعلا از نظر بخش خسارت در داوری مطرح است. دفاعیات ما و آنها اعلام شده و جلسات گذاشته شده، فکر میکنم تا قبل از پایان این سال میلادی به نتیجه برسد. چیزهایی که میگویند، فقط عددهای رسانهای است و بزرگنمایی برخی داخلیهاست، حرفهای همین داخلیها به نفع طرفهای خارجی است. اصلاً این اعداد و ارقامی که اعلام میکنند، صحیح نیست. حتی یک سنت، جریمه نشدهایم و خسارتی داده نشده است. هنوز در دست بررسی است.
کرسنت در دفاعیهای که چند ماه پیش داد، نخستین حرفی که زد، استناد به گزارش برخی مقامات ما مثل آقای زاکانی نماینده دوره قبلی مجلس بود. الان به استناد گفتههای مسئولان ایرانی طرف دعوی معتقد است این میزان خسارت دیدهاند. کرسنت به حرفهای اینها در داوری استناد کرد و این خیلی بد است. من همیشه خواهش میکنم به خاطر منافع ملی این اعداد فوقنجومی را نگویید. اینها را از کجا آوردهاید؟ نگویید!
س- درخواست شخصی از این افراد داشتید که وارد این مقولات نشوند؟
ج- بله من شخصاً و حضوری با آقای زاکانی صحبت کردم و از ایشان خواهش کردم که این حرفهای نادرست را مطرح نکنید.
مورد کرسنت
سطور زیر عینا بخشی از مصاحبه بیژن زنگنه با خبرگزرای ایسنا در تاریخ 7 مرداد 1396 یعنی در دوره وزارت ایشان در دولت دوازدهم است. این بخش از مصاحبه اختصاص به قرارداد کرسنت دارد وگرنه کل مصاحبه مفصل تر است . خبرگزرای مصاحبه کننده هم خبرگزاری همجهت با دولت و آقای زنگنه بوده و عنوان کلی مصاحبه هم " نا گفته های صریح بیژن زنگنه" بوده است. حالا می شود حرف های صریح این مصاحبه را با حرف های صریح اخیر آقای زنگنه که با فرصت جوئی از انتخابات ریاست جمهوری مطرح کردند مقایسه کرد.
ضمنا بد نیست یادآوری شود که قراداد کرسنت در سال 1381 امضاء شده و اقای زنگنه تا مرداد 1384 وزیر نفت بوده اند. سعید جلیلی از مهر 86 تا شهریور 92 دبیر شورای امنیت ملی بوده و زنگنه مجددا از اواخر مرداد 1392 تا اوایل شهریور 1400 وزیر نفت بوده است. همچنین یادآوری می شود که شرکت کرسنت چند سال قبل برای یک مرحله از قرارداد از ایران خسارت یا غرامت دریافت کرده و برای مرحله دوم هم بر علیه ایران رای گرفته و برای دریافت غرامت خود رای بدوی به مصادره ساختمان متعلق به صندوقهای بازنشستگی کارکنان صنعت نفت در بهترین نقطه شهر لندن را دریافت کرده و در
مرحله تجدید نظر است .
و اما متن مصاحبه ٧ مرداد ٩٦:
س- شنیده شده برای احیای قرارداد کرسنت اقداماتی نیز انجام دادید. تا چه اندازه صحت دارد؟ ج- ما به شرکت کرسنت پترولیوم اعلام رسمی کردیم که آماده صادرات هستیم و تمام فرایندهای فنی و مهندسی طی شده است. طبق قرارداد اگر برداشت نکند، باید از این به بعد از آنها مطابق بند take or pay آمده در قرارداد غرامت دریافت کنیم. برای اینکه خسارت به ما اضافه نشود. طبق رأی داوری ماههاست که اعلام کردهایم آماده ایم، جلسات مختلف گذاشتهاند و بازرسی فنی کردهاند. اخیراً تیمی آمد و فشار، کیفیت و همه جزئیات را سنجید که مطمئن شود ما میتوانیم صادر کنیم. به هر حال جنوب خلیج فارس برای ما بازار خیلی مهمی است که نباید از آن صرف نظر کنیم و باید به هر قیمتی به آن وارد شویم.
س- واکنش کرسنت چه بوده است؟
ج- هیچ. چارهای جز پذیرفتن آن ندارد.
س- یعنی شما میفرمایید قرارداد احیا میشود؟
ج- بله، قرارداد که از نظر داوری زنده است. عملا هم روال قانونی و بینالمللی را پذیرفته و طی کردهایم. اگر هم کرسنت اقدام نکنند باید take or pay بدهند.
س- برداشت شما چیست؟ تمایل دارند وارد اجرای قرارداد شوند یا اینکه غرامت دهند؟
ج- نمیدانم. این پرونده فعلا از نظر بخش خسارت در داوری مطرح است. دفاعیات ما و آنها اعلام شده و جلسات گذاشته شده، فکر میکنم تا قبل از پایان این سال میلادی به نتیجه برسد. چیزهایی که میگویند، فقط عددهای رسانهای است و بزرگنمایی برخی داخلیهاست، حرفهای همین داخلیها به نفع طرفهای خارجی است. اصلاً این اعداد و ارقامی که اعلام میکنند، صحیح نیست. حتی یک سنت، جریمه نشدهایم و خسارتی داده نشده است. هنوز در دست بررسی است.
کرسنت در دفاعیهای که چند ماه پیش داد، نخستین حرفی که زد، استناد به گزارش برخی مقامات ما مثل آقای زاکانی نماینده دوره قبلی مجلس بود. الان به استناد گفتههای مسئولان ایرانی طرف دعوی معتقد است این میزان خسارت دیدهاند. کرسنت به حرفهای اینها در داوری استناد کرد و این خیلی بد است. من همیشه خواهش میکنم به خاطر منافع ملی این اعداد فوقنجومی را نگویید. اینها را از کجا آوردهاید؟ نگویید!
س- درخواست شخصی از این افراد داشتید که وارد این مقولات نشوند؟
ج- بله من شخصاً و حضوری با آقای زاکانی صحبت کردم و از ایشان خواهش کردم که این حرفهای نادرست را مطرح نکنید.
Forwarded from موسسه مطالعات دین و اقتصاد
🔹موسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار میکند :
📌*مبرم ترین مسائل کشور در حوزه انرژی و نفت و سازوکارهای برون رفت از بحران*
🔹 سخنرانان:
*جناب آقای غلامحسین حسنتاش*
پژوهشگر برجسته مطالعات انرژی و توسعه
*جناب آقای فرشاد مومنی*
🟦 جلسه به صورت حضوری و آنلاین از فضای اسکای روم برگزار خواهد شد 🟦
لینک اسکایروم شرکت در جلسه : https://www.skyroom.online/ch/moassesse/institute-of-religion-and-economic
🔹 زمان : پنج شنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۴ الی ۱۶
🔹 کانال تلگرام موسسه مطالعات دین و اقتصاد 🆔
https://t.me/dinoeqtesad
🔹اینستاگرام موسسه
مطالعات دین و اقتصاد 🆔
https://www.instagram.com/din_o_eqtesad/
🔹اینستاگرام نشرنهادگرا 🆔
https://instagram.com/nahadgara_nashr?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🔹 تلگرام نشر نهادگرا 🆔
https://t.me/Nahadgara
🔹 صفحه آپارات موسسه مطالعات دین و اقتصاد :
https://www.aparat.com/v/pBeR
📌*مبرم ترین مسائل کشور در حوزه انرژی و نفت و سازوکارهای برون رفت از بحران*
🔹 سخنرانان:
*جناب آقای غلامحسین حسنتاش*
پژوهشگر برجسته مطالعات انرژی و توسعه
*جناب آقای فرشاد مومنی*
🟦 جلسه به صورت حضوری و آنلاین از فضای اسکای روم برگزار خواهد شد 🟦
لینک اسکایروم شرکت در جلسه : https://www.skyroom.online/ch/moassesse/institute-of-religion-and-economic
🔹 زمان : پنج شنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۴ الی ۱۶
🔹 کانال تلگرام موسسه مطالعات دین و اقتصاد 🆔
https://t.me/dinoeqtesad
🔹اینستاگرام موسسه
مطالعات دین و اقتصاد 🆔
https://www.instagram.com/din_o_eqtesad/
🔹اینستاگرام نشرنهادگرا 🆔
https://instagram.com/nahadgara_nashr?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
🔹 تلگرام نشر نهادگرا 🆔
https://t.me/Nahadgara
🔹 صفحه آپارات موسسه مطالعات دین و اقتصاد :
https://www.aparat.com/v/pBeR
بازنشر یک نوشته با توجه به موضوعیت یافتن مجدد آن ویژگی های یک وزیر نفت ؛ بایدها و نبایدها https://hassantash.blog.ir/post/733
hassantash.blog.ir
ویژگی های یک وزیر نفت ؛ بایدها و نبایدها (یاداشتی برای مجله آینده نگر شماره 110 مرداد 1400)
https://www.aparat.com/v/ueh7353
بایسته های یک برنامه توسعه علمی وباکیفیت درزمینه حکمرانی انرژی برای دکتر پزشکیان
بایسته های یک برنامه توسعه علمی وباکیفیت درزمینه حکمرانی انرژی برای دکتر پزشکیان
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
بایسته های یک برنامه توسعه علمی وباکیفیت درزمینه حکمرانی انرژی برای دکتر پزشکیان
سومین جلسه تخصصی از سلسله جلسات موسسه مطالعات دین و اقتصاد معطوف به دعوت دولت دکتر پزشکیان به داشتن بک برنامه توسعه با کیفیت به عنوان تعریف عملیاتی از بهره مندی از نظر کارشناسان در حکمرانی
*مبرم ترین مسائل کشور در حوزه انرژی و نفت و سازوکارهای برون رفت…
*مبرم ترین مسائل کشور در حوزه انرژی و نفت و سازوکارهای برون رفت…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کلیپی از مرحوم اکبر ترکان و توضیحاتی در مورد آن .
سیدغلامحسین حسنتاش Hassantash
کلیپی از مرحوم اکبر ترکان و توضیحاتی در مورد آن .
کلیپ یک مصاحبه از مرحوم اکبر ترکان و توضيحاتي در مورد آن
خدا رحمت کند مرحوم ترکان را ، روحش شاد. مرحوم ترکان در مصاحبه صحبتی از نقش ارزنده پتروپارس در پارس جنوبی نمی کند بلکه از پتروپارس عبور می کند و به شرکت نفت و گاز پارس می پردازد و از نقش ارزنده آن صحبت می کند . باید توجه کرد که پتروپارس یک شرکت پیمانکاری بود و هست که در درون صنعت نفت درست شد و پروژه های اجرای بعضی فازهای پارس جنوبی به عهده آن گذاشته شد ولی نفت و گاز پارس در واقع یک شرکت کارفرمائی بود که مسئول توسعه پارس جنوبی بود . شرکت نفت و گاز پارس در واقع نماینده شرکت ملی نفت ایران در توسعه پارس جنوبی بود . معمولا برنامه توسعه میادین نفتی و گازی را شرکت ملی نفت ایران یا شرکت های زیرمجموعه آن طراحی می کنند و پروژه های توسعه میادین را واگذار می کنند ولی چون میدان پارس جنوبی میدان بسیار عظیمی بود، شرکت نفت و گاز پارس بعنوان زیر مجموعه شرکت ملی نفت ایران یا به نوعی نماینده شرکت ملی نفت ایران، برای برنامه ریزی توسعه این میدان تاسیس شد و به نظر من کار لازم و درستی هم بود . اما در مورد شرکت پیمانکاری پتروپارس مباحث زیادی قابل طرح است . آیا تاسیس شرکت های پیمانکاری در یک وزارت خانه دولتی واقعا کار درستی است . آیا همین اقدامات موجب بزرگ شدن بیش از حد دولت نشده است؟ آیا این شرکت ها محیط رقابتی را به ضرر بخش خصوصی بهم نریخته اند . آیا این شرکت ها بصورت رقابتی و با قیمت مناسب کار کرده اند و یا از حمایت خاص وزارت خانه برخوردار بوده اند که وزارتخانه وقتی پروژه شان زمین ماند و متوقف شد مجبور به حل مشکل بوده است و به نوعی رانتی عمل کرده اند و آیا اگر نیمی از امتیازاتی که به این شرکت ها اعطاء شده به شرکت های پیمانکاری بخش خصوصی اعطاء می شد کار با کیفیت و قیمت مناسب تری پیش نمی رفت؟ به هر حال عملکرد شرکت هائی مثل پتروپارس و مهندسی و ساختمان صنایع نفت ( موسوم به اویک) قابل بررسی است و در این بررسی خصوصا باید مقایسه با بخش خصوصی صورت گیرد. در مورد مقایسه پتروپارس با شرکت مپنا که مرحوم ترکان انجام داده اند هم قیاس دقیق نیست چون شرکت مپنا بیشتر موفقیتش و شهرتش در ساخت داخل کردن توربین و کمپروسور بوده است و باید دید که آیا مپنا در حوزه پیمانکاری هم موفق بوده است یا نه ؟
نکته مهم دیگری که در این اظهارات مرحوم ترکان هست به نوعی افشاء این واقعیت است که شروع توسعه میدان پارس جنوبی قبل از انجام مطالعات جامع و حتی تکمیل مطالعات اکتشافی آن بوده است و خود بنده همیشه منتقد این مساله بودم و معتقد بودم که ابتدا باید مطالعات اکتشافی میدان و مطالعات توسعه میدان تکمیل می شد و بعد اقدام به توسعه آن می شد. ممکن است تصور شود که چون میدان مشترک بود نمی توانستیم معطل شویم ولی واقعیت این است که آن شتایزدگی و بی مطالعه گی اولیه موجب شد که بعدا در مسیر توسعه میدان وقت زیادی تلف شود. این نکته نیز مهم است که ایشان اظهار می دارند که مطالعات شرکت توتال ابعاد میدان را برای ما آشکار کرد و باید گفت که این سوال مهم از ابتدا مطرح بود که آیا داده های شرکت توتال که در آنسوی میدان یعنی در سمت قطر نیز بسیار ذینفع تر از این سوی میدان بود، قابل اتکاء بوده است؟ مرحوم دکتر علیمحمد سعیدی که یکی از برجسته ترین متخصصین مخازن و میادین هیدروکربنی جهان بود و فوق دکترای مهندسی مخازن هیدروکربنی داشت همیشه می گفت که به دلیل همین شتابزدگی حتی فاز بندی میدان نیز غلط بوده است و ما همین امروز شاهد نتایج آن شتابزدگی اولیه و اعتماد به شرکت توتال هستیم . بطوری که هنوز که همه فازهای توسعه میدان کامل نشده ( فاز 11 هنوز هم درست تکمیل نشده ) شاهد افت شدید فشار در میدان و کاهش تولید گاز و میعانات و حتی خشک شدن بعضی از فازها و چاه ها هستیم .
مرحوم ترکان همچنین توضیح می دهد که چگونه فازها با آزمون و خطا کامل شدند در صورتی که اگر از ابتدا مطالعات جامعی انجام شده بود شاید جدا سازی و استفاده بهینه از همه محصولات فازها ( اتان و پروپان و بوتان) از ابتدا صورت می گرفت و هدر رفت اتفاق نمی افتاد .
خدا رحمت کند مرحوم ترکان را ، روحش شاد. مرحوم ترکان در مصاحبه صحبتی از نقش ارزنده پتروپارس در پارس جنوبی نمی کند بلکه از پتروپارس عبور می کند و به شرکت نفت و گاز پارس می پردازد و از نقش ارزنده آن صحبت می کند . باید توجه کرد که پتروپارس یک شرکت پیمانکاری بود و هست که در درون صنعت نفت درست شد و پروژه های اجرای بعضی فازهای پارس جنوبی به عهده آن گذاشته شد ولی نفت و گاز پارس در واقع یک شرکت کارفرمائی بود که مسئول توسعه پارس جنوبی بود . شرکت نفت و گاز پارس در واقع نماینده شرکت ملی نفت ایران در توسعه پارس جنوبی بود . معمولا برنامه توسعه میادین نفتی و گازی را شرکت ملی نفت ایران یا شرکت های زیرمجموعه آن طراحی می کنند و پروژه های توسعه میادین را واگذار می کنند ولی چون میدان پارس جنوبی میدان بسیار عظیمی بود، شرکت نفت و گاز پارس بعنوان زیر مجموعه شرکت ملی نفت ایران یا به نوعی نماینده شرکت ملی نفت ایران، برای برنامه ریزی توسعه این میدان تاسیس شد و به نظر من کار لازم و درستی هم بود . اما در مورد شرکت پیمانکاری پتروپارس مباحث زیادی قابل طرح است . آیا تاسیس شرکت های پیمانکاری در یک وزارت خانه دولتی واقعا کار درستی است . آیا همین اقدامات موجب بزرگ شدن بیش از حد دولت نشده است؟ آیا این شرکت ها محیط رقابتی را به ضرر بخش خصوصی بهم نریخته اند . آیا این شرکت ها بصورت رقابتی و با قیمت مناسب کار کرده اند و یا از حمایت خاص وزارت خانه برخوردار بوده اند که وزارتخانه وقتی پروژه شان زمین ماند و متوقف شد مجبور به حل مشکل بوده است و به نوعی رانتی عمل کرده اند و آیا اگر نیمی از امتیازاتی که به این شرکت ها اعطاء شده به شرکت های پیمانکاری بخش خصوصی اعطاء می شد کار با کیفیت و قیمت مناسب تری پیش نمی رفت؟ به هر حال عملکرد شرکت هائی مثل پتروپارس و مهندسی و ساختمان صنایع نفت ( موسوم به اویک) قابل بررسی است و در این بررسی خصوصا باید مقایسه با بخش خصوصی صورت گیرد. در مورد مقایسه پتروپارس با شرکت مپنا که مرحوم ترکان انجام داده اند هم قیاس دقیق نیست چون شرکت مپنا بیشتر موفقیتش و شهرتش در ساخت داخل کردن توربین و کمپروسور بوده است و باید دید که آیا مپنا در حوزه پیمانکاری هم موفق بوده است یا نه ؟
نکته مهم دیگری که در این اظهارات مرحوم ترکان هست به نوعی افشاء این واقعیت است که شروع توسعه میدان پارس جنوبی قبل از انجام مطالعات جامع و حتی تکمیل مطالعات اکتشافی آن بوده است و خود بنده همیشه منتقد این مساله بودم و معتقد بودم که ابتدا باید مطالعات اکتشافی میدان و مطالعات توسعه میدان تکمیل می شد و بعد اقدام به توسعه آن می شد. ممکن است تصور شود که چون میدان مشترک بود نمی توانستیم معطل شویم ولی واقعیت این است که آن شتایزدگی و بی مطالعه گی اولیه موجب شد که بعدا در مسیر توسعه میدان وقت زیادی تلف شود. این نکته نیز مهم است که ایشان اظهار می دارند که مطالعات شرکت توتال ابعاد میدان را برای ما آشکار کرد و باید گفت که این سوال مهم از ابتدا مطرح بود که آیا داده های شرکت توتال که در آنسوی میدان یعنی در سمت قطر نیز بسیار ذینفع تر از این سوی میدان بود، قابل اتکاء بوده است؟ مرحوم دکتر علیمحمد سعیدی که یکی از برجسته ترین متخصصین مخازن و میادین هیدروکربنی جهان بود و فوق دکترای مهندسی مخازن هیدروکربنی داشت همیشه می گفت که به دلیل همین شتابزدگی حتی فاز بندی میدان نیز غلط بوده است و ما همین امروز شاهد نتایج آن شتابزدگی اولیه و اعتماد به شرکت توتال هستیم . بطوری که هنوز که همه فازهای توسعه میدان کامل نشده ( فاز 11 هنوز هم درست تکمیل نشده ) شاهد افت شدید فشار در میدان و کاهش تولید گاز و میعانات و حتی خشک شدن بعضی از فازها و چاه ها هستیم .
مرحوم ترکان همچنین توضیح می دهد که چگونه فازها با آزمون و خطا کامل شدند در صورتی که اگر از ابتدا مطالعات جامعی انجام شده بود شاید جدا سازی و استفاده بهینه از همه محصولات فازها ( اتان و پروپان و بوتان) از ابتدا صورت می گرفت و هدر رفت اتفاق نمی افتاد .
سیدغلامحسین حسنتاش Hassantash
کلیپی از مرحوم اکبر ترکان و توضیحاتی در مورد آن .
مرحوم در مورد فاز 6و7و8 توضیح می دهد که پالایشگاه شیرین سازی ساخته نشد و قرار بود به همان صورت گاز ترش با سولفور به میدان آغاجاری تزریق شود آن مرحوم در این مورد توضیح بیشتری نداده اند اما در واقع آن کار بسیار غلط بود از ابتدا عده ای هشدار دادند که انتقال گاز ترش با خط لوله به مسافت حدود 600 کیلومتر از پارس جنوبی تا میدان آغاجاری کار خطرناکی است چون ترکیبات سولفور و مرکاپتان ها خورندگی بسیار بالایی دارند ولی توجه نشد و اگر اشتباه نکنم یادم هست که انجمن مهندسی گاز هم بیانیه ای دادند و هشدار دادند و متاسفانه تزریق این گاز به میدان آغاجاری عملا به نتیجه نرسید و تنها مدت بسیار کمی عملی شد و کمپرسورهائی که می خواستند گاز ترش را به میدان آغاجاری تزریق کنند هم به سرعت دچار مشکل شدند و قابل بررسی است که این تصمیم اشتباه چه خسارت هائی را ببار آورد و چه هزینه ای را به اقتصاد کشور تحمیل کرد و نیز تزریق گازی که ممکن نشد چه لطمه ای را به ضریب بازیافت میدان نفتی زد. بعدها اگر اشتباه نکنم در زمان وزارت آقای نوذری گاز ترش سه فاز مذکور را به پالایشگاه فجر جم بردند که گاز ورودی اش کم شده بود و در آنجا تصفیه و برای مصارف داخلی استفاده شد . بعدتر هم با افت تولید (پیش بینی نشده) سایر فازهای پارس جنوبی ظرفیت پالایشی کفایت کرد و شاید جنبه مثبت و البته اتفاقی آن تصمیم غلط این بود که بیهوده برای سه فاز پالایشگاه تصفیه سولفور و مرکاپتان ساخته نشد چون بعدا با افت تولید پارس جنوبی قطعا بخشی از ظرفیت پالایشی بلا استفاده می ماند ( گه بود کز حکیم روشن رای بر نیاید درست تدبیری/ گاه باش که کودکی نادان به غلط بر هدف زند تیری) .
در مورد فازهای 12و13و14 مرحوم ترکان توضیح می دهند که برای مایع سازی و تولید LNG در نظر گرفته شده بود و به چندین پروژه LNG اشاره می کنند و می گویند که به دلیل تحریم ها متوقف شد. در صورتی که واقعیت این بود که در آن زمان تحریم ها چندان شدید نشده بود که مانع شود . واقعیت این بود که طرح تولید 40 تا 50 میلیون تن LNG در غالب چهار پروژه، از ابتدا طرح بی مطالعه و بلند پروازانه ای بود و خود من در سال 1381 که وزیر وقت این طرح را به شورای اقتصاد برد در گزارشی به شورای اقتصاد استدلال کردم که این طرح بی مطالعه است و در آن زمان بازار کشش این حجم LNG را نداشت در صورتی که پروژه های LNG در آن زمان ابتدا باید بازاریابی می شد و نیز در آن زمان همه دانش فنی مایع سازی متعلق به امریکائی ها بود که همان وقت هم معلوم بود که برای ما قابل دسترسی نیست ولذا سه پروژه بی مطالعه LNG بعدا در برخورد با واقعیاتی که مطالعه نشده بود حذف شد و تنها IRAN LNG باقی ماند که اینک بعد از بیست و چند سال با هزینه کردی در حدود سه میلیارد دلار به هیچ نتیجه ای نرسیده است. گزارش من به شورای اقتصاد که بعدا آن را به یک مقاله تبدیل کردم و در سال 1381 در مجله اقتصاد انرژی منتشر شد بر روی وبلاگ من موجود است. و این ها هم خسارات یکی از کارهای بی مطالعه بود البته در آن زمان مرحوم ترکان مدیر عامل شرکت نفت و گاز پارس نبودند.
یک اشتباه و خلط هم در فرمایشات مرحوم ترکان هست و آن این که شرکت کونکو (که البته ایشان بعنوان کونکو-فیلیپس نام می برد ولی در آن زمان کونکو هنوز با فیلیپس ادغام نشده بود ) برای فازهای 2و3 پارس جنوبی پیشنهاد نداده بود بلکه برای توسعه دو میدان نفتی تحت نام های سیری آ و سیری ای پیشنهاد داده بود که پیشنهادش حتی به قرارداد و امضاء هم رسید وبعد کلینتون مانع شد و توتال حاضر شد با همان شرایط کار را انجام دهد و بعدا توتال در مورد توسعه فازهای 2و3 پارس جنوبی هم با همان روش بیع متقابل پیشنهاد داد. قرارداد کونکو برای سیری A و E در سال 74 منعقد شده بود در حالی که ادغام کونکو با فیلیپس 7 سال بعد و در سال 1381 بوده است و قرارداد فاز 2 و 3 پارس جنوبی در سال 1376 با توتال منعقد شده است .
سوابق :
https://hassantash.blog.ir/post/716
https://hassantash.blog.ir/post/336
https://hassantash.blog.ir/post/334
https://hassantash.blog.ir/post/368
در مورد فازهای 12و13و14 مرحوم ترکان توضیح می دهند که برای مایع سازی و تولید LNG در نظر گرفته شده بود و به چندین پروژه LNG اشاره می کنند و می گویند که به دلیل تحریم ها متوقف شد. در صورتی که واقعیت این بود که در آن زمان تحریم ها چندان شدید نشده بود که مانع شود . واقعیت این بود که طرح تولید 40 تا 50 میلیون تن LNG در غالب چهار پروژه، از ابتدا طرح بی مطالعه و بلند پروازانه ای بود و خود من در سال 1381 که وزیر وقت این طرح را به شورای اقتصاد برد در گزارشی به شورای اقتصاد استدلال کردم که این طرح بی مطالعه است و در آن زمان بازار کشش این حجم LNG را نداشت در صورتی که پروژه های LNG در آن زمان ابتدا باید بازاریابی می شد و نیز در آن زمان همه دانش فنی مایع سازی متعلق به امریکائی ها بود که همان وقت هم معلوم بود که برای ما قابل دسترسی نیست ولذا سه پروژه بی مطالعه LNG بعدا در برخورد با واقعیاتی که مطالعه نشده بود حذف شد و تنها IRAN LNG باقی ماند که اینک بعد از بیست و چند سال با هزینه کردی در حدود سه میلیارد دلار به هیچ نتیجه ای نرسیده است. گزارش من به شورای اقتصاد که بعدا آن را به یک مقاله تبدیل کردم و در سال 1381 در مجله اقتصاد انرژی منتشر شد بر روی وبلاگ من موجود است. و این ها هم خسارات یکی از کارهای بی مطالعه بود البته در آن زمان مرحوم ترکان مدیر عامل شرکت نفت و گاز پارس نبودند.
یک اشتباه و خلط هم در فرمایشات مرحوم ترکان هست و آن این که شرکت کونکو (که البته ایشان بعنوان کونکو-فیلیپس نام می برد ولی در آن زمان کونکو هنوز با فیلیپس ادغام نشده بود ) برای فازهای 2و3 پارس جنوبی پیشنهاد نداده بود بلکه برای توسعه دو میدان نفتی تحت نام های سیری آ و سیری ای پیشنهاد داده بود که پیشنهادش حتی به قرارداد و امضاء هم رسید وبعد کلینتون مانع شد و توتال حاضر شد با همان شرایط کار را انجام دهد و بعدا توتال در مورد توسعه فازهای 2و3 پارس جنوبی هم با همان روش بیع متقابل پیشنهاد داد. قرارداد کونکو برای سیری A و E در سال 74 منعقد شده بود در حالی که ادغام کونکو با فیلیپس 7 سال بعد و در سال 1381 بوده است و قرارداد فاز 2 و 3 پارس جنوبی در سال 1376 با توتال منعقد شده است .
سوابق :
https://hassantash.blog.ir/post/716
https://hassantash.blog.ir/post/336
https://hassantash.blog.ir/post/334
https://hassantash.blog.ir/post/368
hassantash.blog.ir
روشنگری در مورد یک گفتگو در زمینه میدان گازی پارس جنوبی
روشنگری در مورد یک گفتگو در زمینه میدان گازی پارس جنوبی
خاطراتی از شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت ( موسوم به اویک) https://hassantash.blog.ir/post/821
hassantash.blog.ir
خاطراتی از شرکت مهندسی و ساختمان صنایع نفت ( موسوم به اویک)
برجام و رفع تنشهای سیاسی در اولویت باشد ( مصاحبه با روزنامه صمت سوم مهر 1403)
یک پژوهشگر حوزه انرژی درباره اولویتهایی که باید در سفر اخیر رئیسجمهوری مد نظر قرار گیرد، بیان کرد: در سفر آقای پزشکیان به نیویورک از نظر اقتصادی مسئله رفع تحریمها باید در اولویت باشد. البته در ملاقاتهای دوجانبه در حاشیه اجلاس سازمان ملل حسب روابط با کشورهای مختلف، مسائل اقتصادی فیمابین میتواند پیگیری شود.
غلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد حوزه انرژی در تشریح برنامههای سفر سران کشورها به سازمان ملل اظهار کرد: حضور در سازمان ملل معمولا دو جنبه دارد؛ یکی حضور در یک محفل بینالمللی که ظرفیت چندانی ندارد و فقط فرصت بیان آخرین مواضع سیاسی کشور در آن فراهم است. جنبه دوم ملاقاتهای جانبی است که در حاشیه مجمع عمومی انجام میشود و ربط چندانی به سازمان ملل ندارد.
وی افزود: اجلاس مجمع و حضور سران کشورها فقط فرصت یک سری ملاقاتهای فشرده در سطح بالا را ایجاد میکند. در این ملاقاتهای دوجانبه یا چندجانبه حسب تدارکی که وزارت خارجه یا سایر وزارتخانهها از قبل کرده باشند، بسیاری از مسائل دوجانبه بین ایران و کشورهای مختلف میتواند در سطح سران پیگیری شود.
این کارشناس حوزه انرژی در پاسخ به سوالصمت مبنی بر اینکه آیا این سفر میتواند فرصتهایی را برای ایران برای دستاوردهای اقتصادی بهویژه در بخش انرژی رقم بزند؟ بیان کرد: این سفر میتواند بالقوه در حوزه انرژی هم دستاورد داشته باشد؛ مثلا وضعیت قرارداد صادرات گاز بین ایران و پاکستان تعیینتکلیف شود یا در زمینه تعهدات فراوانی که روسها در زمینه همکاری انرژی با ایران دادهاند، اما تقریبا به هیچ کدام عمل نکردهاند در ملاقات احتمالی آقای پزشکیان و پوتین، گفتوگو شود. همچنین میتوان در یک نشست سهجانبه بین ایران و مقامات عربستان و کویت درباره مسئله میدان آرش راهحل پیدا کرد.
حسنتاش در پایان تاکید کرد: البته بهطور اساسی اینکه مشکلات اقتصادی ایران، از جمله مشکلات بخش انرژی در مسیر و روند حل شدن قرار گیرد، مستلزم تعیینتکلیف مسئله برجام و بهویژه حل مشکلات سیاسی با ایالات متحده امریکاست که در چنین سفری میتواند گامهای موثری در جهت آن برداشته شود؛ مشروط بر اینکه اراده حاکمیت بر آن قرار گرفته باشد و رئیسجمهوری در این زمینه مختار و مجاز شده باشد.
یک پژوهشگر حوزه انرژی درباره اولویتهایی که باید در سفر اخیر رئیسجمهوری مد نظر قرار گیرد، بیان کرد: در سفر آقای پزشکیان به نیویورک از نظر اقتصادی مسئله رفع تحریمها باید در اولویت باشد. البته در ملاقاتهای دوجانبه در حاشیه اجلاس سازمان ملل حسب روابط با کشورهای مختلف، مسائل اقتصادی فیمابین میتواند پیگیری شود.
غلامحسین حسنتاش، کارشناس ارشد حوزه انرژی در تشریح برنامههای سفر سران کشورها به سازمان ملل اظهار کرد: حضور در سازمان ملل معمولا دو جنبه دارد؛ یکی حضور در یک محفل بینالمللی که ظرفیت چندانی ندارد و فقط فرصت بیان آخرین مواضع سیاسی کشور در آن فراهم است. جنبه دوم ملاقاتهای جانبی است که در حاشیه مجمع عمومی انجام میشود و ربط چندانی به سازمان ملل ندارد.
وی افزود: اجلاس مجمع و حضور سران کشورها فقط فرصت یک سری ملاقاتهای فشرده در سطح بالا را ایجاد میکند. در این ملاقاتهای دوجانبه یا چندجانبه حسب تدارکی که وزارت خارجه یا سایر وزارتخانهها از قبل کرده باشند، بسیاری از مسائل دوجانبه بین ایران و کشورهای مختلف میتواند در سطح سران پیگیری شود.
این کارشناس حوزه انرژی در پاسخ به سوالصمت مبنی بر اینکه آیا این سفر میتواند فرصتهایی را برای ایران برای دستاوردهای اقتصادی بهویژه در بخش انرژی رقم بزند؟ بیان کرد: این سفر میتواند بالقوه در حوزه انرژی هم دستاورد داشته باشد؛ مثلا وضعیت قرارداد صادرات گاز بین ایران و پاکستان تعیینتکلیف شود یا در زمینه تعهدات فراوانی که روسها در زمینه همکاری انرژی با ایران دادهاند، اما تقریبا به هیچ کدام عمل نکردهاند در ملاقات احتمالی آقای پزشکیان و پوتین، گفتوگو شود. همچنین میتوان در یک نشست سهجانبه بین ایران و مقامات عربستان و کویت درباره مسئله میدان آرش راهحل پیدا کرد.
حسنتاش در پایان تاکید کرد: البته بهطور اساسی اینکه مشکلات اقتصادی ایران، از جمله مشکلات بخش انرژی در مسیر و روند حل شدن قرار گیرد، مستلزم تعیینتکلیف مسئله برجام و بهویژه حل مشکلات سیاسی با ایالات متحده امریکاست که در چنین سفری میتواند گامهای موثری در جهت آن برداشته شود؛ مشروط بر اینکه اراده حاکمیت بر آن قرار گرفته باشد و رئیسجمهوری در این زمینه مختار و مجاز شده باشد.