گزاره / Gozaare
153 subscribers
24 photos
1 file
179 links
گزاره
فرهنگ، اجتماع و سیاست

Gozaare
Culture, society and politics

Website: https://gozaare.com

Instagram: https://www.instagram.com/gozaare?igsh=MXdyNnQwd3NlZWs3ZQ
Facebook: https://www.facebook.com/profile.php?id=61555351511303
Download Telegram
عدالت، دادخواهی و تجربه‌های قربانیان جنگ:
گفت‌وگوی گزاره با اصغر سروش: مدافع حقوق بشر

این مصاحبه با اصغر سروش، مدافع حقوق بشر، به فعالیت‌های او در افغانستان و آلمان می‌پردازد. او درباره تأثیرات جنگ بر زندگی‌اش صحبت می‌کند و مفهوم "قربانی جنگ" را می‌پذیرد، هرچند آن را تلخ می‌داند. همچنین به اهمیت کارگاه‌های آموزشی در محیط‌های تاریخی و روش "بادی مپینگ" برای مستندسازی جنایات و کمک به قربانیان اشاره می‌کند. این روش را ابزاری مفید برای فعالان حقوق بشر می‌داند که می‌تواند به بیان تجربیات و بهبود روانی افراد کمک کند.‌.. ادامه‌ی مطلب
به مناسبت روز جهانی زن
نگارنده: لیلی‌ماه نعمانی

خوره ی از صبح به جانم افتاده و در دلم آشوب به پا کرده است، به گمانم باز درگیر بحران هویت شده ام، هیچوقت از کیستی و چیستی ام هیچ ندانستم و امروز باز بر هیچ ندانستن هایم چیزی افزوده گشته است.
مادرم کنج خانه، دسته ی چرخ خیاطی را محکم روی پارچه دور می دهد، درد سوزن اش را روی دلم احساس می کنم، می گوید پنجره را باز کن، و از بوی بهار بهره بردار، باز نمی کنم، چون بد رقم با بوی نمناک خانه، دیوارهای تر و هوای حبس این زندان خو کرده ام، آدمی هست دیگر، خو می گیرد، حتی به... ادامه‌ی مطلب
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز

سعدی

هر روزتان نوروز
نوروزتان پیروز
گوته / Goethe

شاعر: محمد داوود عرفان

بر آستان تو آمده‌ام
با جامی از شراب شیراز
که “سرمست‌کننده‌ی خردمندان جهان است”
و با شمیمی از دیار همزادت “حافظ”.

“فاوست” را گشوده ام
و “دیوان شرقی” را
تا با “شاخ نبات” از “مفستوفلس” بگذرم.

من از تبار تریاک شرقی‌ام
که از بیابان‌های شرق
در ” پارسی‌نامه” تخدیر شده است.

روحی آواره‌ام
که از تالاب‌های تظاهر گریخته‌ام
و “جام‌جمی” برکف دارم
که گذرنامه‌‌ی رندان آواره است.

اینجا
گل‌های مزارت را بو می‌کشم
شمیم آشنایی که تا شیراز جاری است
و آرام می‌گویم:
از دیار برادرت آمده‌ام!
من خویشاوند حافظم
آواره‌ای که خانه‌ی پدری‌ را
در “هرات” جا گذاشته
و از “شیراز” تا “وایمار”
منزل منزل غزل خوانده است.

می‌دانم که صدایم را می‌شنوی
عطر شرق از گل‌های مقبره‌ات چنان فوران می‌کند
که چند رهگذر زیر لب زمزمه می‌کنند:
چه بوی ناآشنایی
گویی از بیابان آمده
و چه‌قدر بوی دریا می‌دهد!

کوچه‌کوچه شیراز را
ببخشید سنگفرش‌های وایمار را
در جستجوی تو قدم زدم
ردپای دیوان شرقی‌ات را دنبال کردم
و از ایوان دیوان غربی‌ات گذشتم
و به تو رسیدم

ایستاده‌ام
بر درگاه تو
بر پل لرزان تاریخ شرق و غرب
گوته باورت می‌شود؟
شرق از پا افتاده
حافظ دیگر شراب نمی‌نوشد
و فاوست حکمروای هستی ماست!

حال ما خوب نیست
دیوان شرقی به خواب رفته
دیوان غربی خموشی گزیده
و چند مجسمه
برای عکس گرفتن کافی است.

جامم را سر می‌کشم
صدای حافظ در جمجه‌ام می‌پیچد:
“بوی خوش تو‌ هر که ز باد صبا شنید
از یار آشنا سخن آشنا شنید”

‌.................
Goethe

Dichter: Mohammad Dawood Erfan

An deiner Schwelle steh’ ich heut’,
Mit einem Kelch von Shiraz-Wein,
Der Weisen dieser Welt berauscht
Und Geist aus Hāfez’ Heimat trägt.

Den Faust schlag’ ich behutsam auf,
Den West-östlichen Divan
Um mit „Shāchnābat“ im Arm
An Mephisto vorüberzugehn.

Ich bin aus Opiums östlichem Reich,
Betäubt von Wüsten, Traum und Schrift,
Ein Geist, der trunken irrend zieht,
Mit „Dschām-e-Dscham“ als Wanderpass.

Hier steh’ ich nun,
Die Blumen deines Grabes atmend,
Ein Hauch, der bis nach Shiraz weht
Und leise flüstre ich zu dir:
„Ich kam aus deines Bruders Land!“

Ich bin des Hāfez nah’ verwandt,
Ein heimatloser Wandersmann,
Der sein Haus in Herāt vergaß
Und zwischen Shiraz und Weimar
Vers für Vers das Lied noch singt.

Ich weiß, du hörst mein fernes Wort,
Denn östlich duftet deine Ruh’ –
So sehr, dass Fremde raunen leis’:
„Ein Duft so fremd und doch so nah’,
Wie aus der Wüste, doch vom Meer!“

Straß’ um Straß’ in Shiraz –
Verzeiht – auf Weimars Pflaster ging
Ich deiner Spuren sanft entlang,
Durch Divan’s Pfade Ost und West,
Bis ich nun hier vor dir steh’.

Ich stehe still
An deiner Tür,
Auf der wankenden Brücke der Zeiten
Goethe, kannst du es begreifen?
Der Osten sank –
Hāfez trinkt nicht mehr
Und Faust regiert die Welt.

Es steht nicht gut um unser Sein:
Der Ost-Divan schläft,
Der West-Divan schweigt,
Und Statuen reichen längst für’s Bild.

Ich heb’ den Kelch
Und Hāfez’ Stimme ruft in mir:

„Den süßen Duft, vom Ostwind weh’n,
Hört nur, wer einst den Freund geseh’n.“... ادامه‌ی مطلب
مصاحبه گزاره با ساحل رضایی

چندی پیش در برنامه ی سرزمین شعر شاعر جوانی شعر زیبا خواند. قبل از آن کمتر کسی او را می شناخت. اما این برنامه باعث شد که توجه ها به سوی این شاعر جلب شود. ساحل رضایی، هراتی است، اما در سال 1381 خورشیدی در مشهد تولد یافته و بزرگ شده است. او هم اکنون دانشجوی زبان و ادبیات فارسی و خبرنگار خبرگزاری اینباست. گزاره با این شاعر مصاحبه ای انجام داده که اینجا می خوانید، اما قبل از آن دو نمونه شعر آن را انتخاب کرده ایم، تا با حال و هوای فضای شعر او بیشتر آشنا شوید:

مضمون شعرم تا ابد باید عزا باشد

وقتی که در هر گوشه‌ای بلوا به پا باشد

وقتی تو کابل باشی و برچی هم آغوشت

غم حق ندارد با نگاهت آشنا باشد؟
... ادامه‌ی مطلب
دموکراسی؛ از خاستگاه تاریخی تا چالش‌های معاصر
نگارنده: عرفات خلیل

دموکراسی در حیات بشر همچون سرابی است که هرگز به طور مطلق دست‌یافتنی نیست، اما همواره برای رسیدن به آن تلاش می‌شود. این مفهوم ریشه در دولت‌شهرهای یونان باستان دارد و از واژه‌ی یونانی کراتوس به معنای قدرت یا فرمان‌روایی گرفته شده است. دموکراسی در گذر زمان تعاریف متعددی به خود گرفته و مورد تفسیرهای گوناگون قرار گرفته است. از دوران باستان تا به امروز، همواره بحث‌هایی پیرامون چیستی، کارکرد و مشروعیت آن وجود داشته است. در حالی که افلاطون آن را حکومتی متزلزل و مبتنی بر ناآگاهی توده‌ها می‌دانست و ارسطو آن را نظامی ضعیف برمی‌شمرد، برخی اندیشمندان دیگر، دموکراسی را به عنوان الگویی از حکومت معتدل پذیرفته‌اند. در دوران مدرن، با ظهور اندیشه‌های نوین سیاسی و تحولات تاریخی، دموکراسی به یکی از پایه‌های اصلی نظام‌های حکومتی تبدیل شده است. تعریف مشهور آبراهام لینکلن از دموکراسی به عنوان «حکومت مردم، بر مردم و برای مردم» نشان‌دهنده‌ی پیوند عمیق این مفهوم با اراده‌ی عمومی است. با این حال، همچنان در مورد نحوه‌ی اجرای دموکراسی، میزان مشارکت مردم، و تأثیر آن بر نظام‌های حکومتی اختلاف‌نظرهای بسیاری وجود دارد. به‌رغم چالش‌های نظری و عملی، دموکراسی در جهان مدرن به عنوان یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین شیوه‌های حکمرانی شناخته شده و تحولات سیاسی بسیاری را شکل داده است... ادامه‌ی مطلب
از بلخ تا استانبول: داستانی از شعر و فرهنگ با لیلی غزل

در جهان کلمات، گاه شاعرانی پدید می‌آیند که واژه‌ها را نه فقط برای بیان، بلکه برای زیستن به کار می‌برند؛ شاعرانی که شعرشان نه در قالب بلکه در جان جاری‌ست. لیلی غزل از همین دسته است. شاعری که صدای زنانه‌اش، هم‌زمان نجوا و فریاد است؛ هم آرام، هم آشوب. در این گفت‌وگو، «گزاره» می‌کوشد از لابه‌لای واژه‌ها و سکوت‌ها، به جهان درونی او نزدیک‌تر شود. جهانی که در آن شعر، پناه است، زبان است، و شاید گاهی تنها راه نجات... ادامه‌ی مطلب
عید پاک با شاکوکو جان (عروسک افغانستانی) \ Ostern mit Schakoko-jan (die afghanische Puppe)


در این اثر کوتاه و نمادین، شاکوکو — عروسک افغانستانی — در فضایی دوستانه و گرم، آیین زیبای عید پاک را روایت می‌کند.
این ویدیو با نگاهی کودکانه و طنزآمیز به پیوندهای فرهنگی میان آلمان و افغانستان می‌پردازد؛ جایی که تخم‌مرغ‌های رنگی به نشانه‌ی زندگی نو، صلح و شادی نمایان می‌شوند.

هدف این پروژه، معرفی مشترکات فرهنگی و ساختن پل‌های ارتباطی میان کودکان و خانواده‌ها در دو سرزمین است.
شاکوکو در این روایت، نماینده‌ی صداهای کودکانه، خنده و امید فراتر از مرزها است.

این ویدیوی کوتاه به‌عنوان هدیه‌ی فرهنگی به ابتکار گروه رسانه‌ای گزاره و به همکاری مرکز فرهنگی تیسپس و با هنرمندی و عروسک‌گردانی  توسط فرهاد فکور، هنرمند افغانستانی تازه‌وارد به کشور آلمان،  تهیه شده است... تماشا کنید.

In diesem kurzen und symbolischen Beitrag erzählt Schakoko – eine afghanische Puppe – in einer freundlichen und warmen Atmosphäre von den schönen Bräuchen des Osterfestes. 
 
Das Video beleuchtet auf kindgerechte und humorvolle Weise die kulturellen Verbindungen zwischen Deutschland und Afghanistan – dort, wo bunte Ostereier als Symbol für neues Leben, Frieden und Freude stehen.

Ziel dieses Projekts ist es, kulturelle Gemeinsamkeiten sichtbar zu machen und Brücken zwischen Kindern und Familien beider Länder zu bauen. 

Schakoko ist in dieser Erzählung die Stimme der Kinder – ein Botschafter des Lachens und der Hoffnung jenseits von Grenzen.

Dieses Kurzvideo ist ein kulturelles Geschenk, initiiert vom Medienkollektiv Gozaare in Zusammenarbeit mit dem Kulturzentrum Thespis und mit der künstlerischen Mitwirkung und Puppenführung von Farhad Fakoor, einem neu eingereisten afghanischen Künstler in Deutschland.
مصاحبه با خانم کلودیا نیکول - وضعیت
مهاجران و ادغام در آلمان


در این گفت‌وگو که توسط گزاره انجام شده، کلودیا نیکول، مسئول ABC Tisch در درسدن، درباره‌ی شرایط مهاجرین، به‌ویژه افغان‌ها، چالش‌های ادغام و وضعیت فعلی آلمان صحبت می‌کند. این مصاحبه نگاهی عمیق به مسائل اجتماعی و حمایت‌های موجود برای مهاجرین ارائه می‌دهد... ,تماشا کنید.

Interview mit Frau Claudia Nicol - Die Situation von Migranten und Integration in Deutschlan

In diesem Interview, geführt von Gozaare, spricht Claudia Nicol, Leiterin des ABC Tisch in Dresden, über die Situation von Migranten, insbesondere Afghanen, die Herausforderungen der Integration und die aktuelle Lage in Deutschland. Ein aufschlussreiches Gespräch über soziale Fragen und Unterstützungsmöglichkeiten für Migranten...
احسان بدخشانی: شعر به مثابه‌ی مقاومت

در جهانی که زبان و فرهنگ پیوندی ناگسستنی با هویت انسانی دارند، شعر به عنوان ابزاری برای انتقال احساسات و اندیشه‌ها، نقشی بی‌بدیل ایفا می‌کند. احسان بدخشانی، شاعر افغانستانی با قلمی سرشار از صداقت و جسارت، در این گفتگو از تجربیاتش در دنیای شعر، از مرزهای فرهنگی و زبانی که در آن زندگی کرده، سخن می‌گوید. در این مصاحبه، با دقتی کم‌نظیر، به دغدغه‌های ادبی و فرهنگی او پرداخته‌ایم و از چالش‌ها و آرزوهایش برای آینده‌ای روشن‌تر در دنیای شعر و هنر با او صحبت کرده‌ایم... ادامه‌ی مطلب
در تبعید، میان شعر و سیاست: گفت‌وگو با سمیه رامش

در جهانی که شعر و سیاست در هم تنیده‌اند، سمیه رامش نه تنها صدای شاعری است که از دل تبعید برخاسته، بلکه آینه‌ای‌ست از رنج‌ها و امیدهایی که در تاریکی‌ها می‌درخشند. این گفتگو تنها بررسی کارنامه‌ی یک شاعر نیست، بلکه فرصتی است برای درک عمیق‌تر از نگرانی‌ها و دغدغه‌های انسانی که در هر کلمه و تصمیم او نهفته است... ادامه‌ی مطلب
روایت قربانیان جنگ؛ داستان زندگی قربان بامیانی

قربان، فردی است که زندگی‌اش را وقف حقیقت، عدالت و تلاش برای رسیدن به هدف‌های انسانی کرده است. او نه تنها یک فرد عادی بلکه نمادی از استقامت و اراده است، فردی که با وجود تمامی چالش‌ها و مصیبت‌هایی که بر سر راهش قرار گرفت، همواره به مسیر خود ادامه داد و هیچ‌گاه از اصول انسانی‌اش منحرف نشد.

قربان از جمله افرادی است که در مواجهه با ظلم و بی‌عدالتی، هیچ‌گاه سکوت نکرده و همواره در تلاش بوده تا صدای خود را به گوش جهانیان برساند. او با وجود تمام دردها و رنج‌هایی که در طول زندگی‌اش تحمل کرده، نه تنها از آرمان‌هایش دست نکشید بلکه با تمام وجود برای تحقق این آرمان‌ها جنگید... ادامه‌ی مطلب
خشونتِ عاری از خشونت
تأملی بر کارکردهای زبانی‌ـ‌روانیِ «مبارزه» و «مقاومت»
نگارنده: اسد بامیک

«مبارزه» و «مقاومت» از جمله واژگانی هستند که در گفتمان‌های سیاسی و اجتماعی معاصر به‌طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ واژگانی که اغلب با مفاهیمی چون عدالت‌خواهی، حق‌طلبی و نفی خشونت پیوند خورده‌اند. اما آیا واقعاً می‌توان این مفاهیم را از خشونت تهی دانست؟ اسد بامیک، نویسنده‌ای که زاده‌ی بامیان است و با تجربه‌های زیسته‌ی کارگری به فلسفه نیز آشناست، در این مقاله تلاش می‌کند تا پرده از تناقضات درونی این واژگان بردارد. او با تحلیل زبانی و روان‌شناختی این مفاهیم، نشان می‌دهد که چگونه در پس نقاب خشونت‌پرهیزی، خشونتی نهفته و ساختاری بازتولید می‌شود... ادامه‌ی مطلب
گفت‌وگو با رامین رازق‌پور- داستان‌نویس

گفت‌وگو با رامین رازق‌پور، نه تنها مکالمه‌ای ساده درباره‌ی داستان‌نویسی، بلکه سفری‌ست به لایه‌های درونی انسانی که درد را زیسته و آن را در زبان متبلور کرده است. رازق‌پور از آن دسته نویسندگانی‌ست که واژه را از پوست بیرون می‌کشد و در رقصی میان شعر و نثر، زخمش را روایت می‌کند. گفت‌وگو با او، ورود به جهانی‌ست که در آن، نان با بوی کلمه ترکیب می‌شود، و تنهایی، داستان را شکل می‌دهد. نویسنده‌ای که میان خاکستر زندگی، هنوز به شعله‌ی خیال وفادار است و نوشتن را نه تنها یک هنر، بلکه یک اعتراض خاموش، یک نیاز درونی و گاه، یک زنده‌مانی می‌داند. ادامه‌ی مطلب
رویارویی با خود: طالبان و فروپاشی درون‌زاد یک ملت
نگارنده: آرشاد وارسته

هیچ لشکری در تاریخ معاصر افغانستان به اندازه‌ی طالبان با ژرفای روان جمعی این سرزمین پیوند نخورده است. آنان نه صرفاً یک پدیده‌ی سیاسی، بلکه تبلور تاریخی یک فرهنگ معیوب، یک حافظه‌ی زخمی، و یک جامعه‌ی فروپاشیده‌اند. اگر طالبان را تنها به‌مثابه‌ی یک نیروی مسلح تفسیر کنیم، به عمق ماجرا نرسیده‌ایم. طالبان در اصل بازتاب چهره‌ای از ما هستند که سال‌ها سرکوب شده، تحقیر شده، و حالا با خشونت فوران کرده است. آن‌ها آینه‌ای تیره‌اند که حقیقت جمعی ما را، هرچند زشت، به‌وضوح پیش روی‌مان می‌گذارند. آن‌ها نماینده‌ی یک زیست‌جهان آغشته به ترس، اطاعت، و خالی از معنا هستند؛ جهانی که در آن نه اندیشه پرورده می‌شود و نه سؤال تاب می‌آورد. اگر این جهان وجود نداشت، طالبان هم مجال زایش نمی‌یافتند... ادامه‌ی مطلب
تحلیل و بررسی کثرت‌گرایی فرهنگی در افغانستان
نگارنده: محمدعلی حسینی

به مناسبت روز ملی فرهنگ هزارگیبا پایان هزاره دوم میلادی و آغاز هزاره سوم بشریت در آستانه دوره تاریخی تازه‌ای قرار گرفته است. حوزه های مختلف زیست بشری و شکل بندی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جوامع دستخوش تغییرات عمده و ژئوپلیتیک جهانی به گونه‌ای بنیادین متحول شد. این تحولات مؤلفه های اصلی نظم موجود را به چالش طلبیده و در صدد ایجاد نظمی نوین در جهان گردید. گستردگی تحولات مذکور و تأثیر گذاری انکار ناپذیر آن در جهان بر جنبه های مختلف حیات بشری باعث توجه نظریه پردازان علوم گردید. نظریه پردازان هر کدام در حوزه خودش به توضیح و تبیین این تحولات شده و از زوایای گوناگون و دریچه های مختلف و تحت عناوین متفاوت و تأثیرات آن‌ها را مورد بحث و بررسی قرار داده اند. یکی از موضاعات مهم‌ترین و حیاتی‌ترین... ادامه‌ی مطلب
نسبت‌سنجی عدالت و مشروعیت در اندیشه‌ی سیاسی امام ابوحنیفه
نگارنده: عبدالکبیر صالحی

ابوحنیفه پنجاه و دو سال از زندگی‌اش را در زمان حکمروایی امویان و هیجده سالِ آن‌را در دورة فرمانروایی عباسیان سپری نمود و بدین ترتیب، شاهد ظلم و شقاوت دودمان عباسی و اموی بر مردم بود. او به چشم سر می‌دید که حاکمان سنگدل، با جور و جفای شان خلایق را تنگ‌دل می‌کردند و تیغ سرکوبگری بر سر دادخواهان و متظلمان فرود می‌آوردند، حرمت‌ها را می‌شکستند، پیوندها را می‌گسستند و دربِ دادخواهی به روی مردم می‌بستند، لشکرِ ظلم و سپاهِ ستم می‌انگیختند و خونِ خلق به ناحق می‌ریختند، تخم حقیقت‌کشی و حق‌تلفی می‌کاشتند و بر حق‌طلبان و حقیقت‌خواهان قساوت و سنگ‌دلی روا می‌داشتند و در زمین، آتشِ فساد می‌افروختند و خرمنِ خیر و صلاح، در هِیمة شرارت و تباهی می‌سوختند.... ادامه‌ی مطلب
تاجیکان پیشگامان سیاست، فرهنگ و تمدن خراسان/ افغانستان
(نقد کتاب تاجیکان خراسان صاحب‌نظر مرادی)


نگارنده و ناقد: دکتر هجرت الله جبرئیلی

کتاب «تاجیکان خراسان؛ تاریخ، فرهنگ و سرنوشت» اثر دکتر صاحب‌نظر مرادی مورد توجه مراکز و انجمن های علمی و روشنفکری تاجیکان چه در داخل کشور، کشورهای همسایه و کشورهای غربی قررا گرفته است. تا هنوز معرفی­ای جامع و اکادمیک از این کتاب در رسانه­های عمومی و علمی بیرون نشده است. نیاز آن وجود دارد تا این کتاب به خاطر اهمیت و ارزش آن به گونه جامع معرفی و نقد شود. این مقاله که با استفاده از مطالعه خود به شکل توصیفی و تحلیلی و انتقادی فراهم آمده است، به این نتیجه رسیده است که کتاب «تاجیکان خراسان» یکی از مهم‌ترین پژوهش‌های اخیر در حوزه تاریخ و هویت تاجیکان است، برای علاقه‌مندان به تاریخ، فرهنگ و هویت تاجیکان منبعی ارزشمند به شمار می‌رود و می‌تواند زمینه‌ساز پژوهش‌های بیشتری در این حوزه باشد. اگرچه کتاب با استقبال فراوان مواجه شد، اما برخی نقدها از جمله مشکلات ویراستاری، دسته‌بندی منابع و عدم انسجام تئوریک نیز به آن وارد شده است... ادامه‌ی مطلب
سقوط اصفهان و تأثیر آن بر شناخت و تصویر جامعه ایرانی از مهاجرین افغانستانی

گزارش‌گر: رضا عطایی

لید خبری:
به گزارش گزاره، نشست دوازدهم از سلسله نشست‌های وضعیت‌شناسی مهاجران افغانستانی در ایران به ابتکار انجمن راحل برگزار شد و به بررسی تأثیر سقوط اصفهان بر نگرش جامعه ایرانی نسبت به مهاجران افغانستانی پرداخت. این نشست در تاریخ ۸ جَوزا/خرداد ۱۴۰۴ در خانه اندیشه‌ورزانِ تهران برگزار شد و سخنرانان به تحلیل عمیق تاریخ، روایت‌های آن و چالش‌های هویتی ناشی از این تاریخ پرداختند. گزارش نشست...