#اولمو، خداوندگار آبهای #آردا.
اولمو خداوند آب هاست. او تنهاست. هیچگاه زمانی دراز یک جا درنگ نمیکند، هرگاه اراده کند در تمامی آبهای ژرف گرد زمین یا زیرزمین جابهجا میشود.
پس از #مانوه تواناترین #والار اوست، و پیش از پدید آمدن #والینور در دوستی با او صمیمیترین بود؛ اما ازآنپس به ندرت در انجمن والار شرکت میجست، مگر آنکه امری بس مهم درمیان میبود، زیرا اولمو پروای همهٔ آردا را داشت، و او را نیازی به جای آسودن نیست. افزون بر این، اولمو گام نهادن بر روی زمین را دوست نمیدارد، و به ندرت به رسم همتایانش خود را به کالبدی میآراید.
هرگاه فرزندان #ارو چشم شان بر او میافتاد، دلهاشان از وحشتی عظیم مالامال میگشت؛ چرا که برآمدن شاه دریا دهشتناک بود، همچون موجی اوج گیرنده که به ساحل میتازد، کلاهخودی تیره و کف نشان بر سر و زرهی پرتلألؤ به رنگ سیم با ته رنگی از سایههای سبز بر تن. نوای شیپورهای مانوه بلند است، اما آوای اولمو ژرف است، همچون ژرفای اقیانوس که تنها خود او دیدهاست.
با این حال اولمو، هم الفها و هم آدمیان را دوست میدارد، و هیچ گاه آنان را به حال خویش رها نکرده، حتی آنگاه که والار بر ایشان خشم گرفتهاند. گاه و بی گاه نادیده به کرانههای سرزمین میانه میآید، یا از شاخابههای دریا در میان خشکی میگذرد، و آنجا از کرناهای بزرگش، اولوموری که سالمار مایا برای او از صدفهای سفید ساختهاست، آهنگی برمی آورد؛ و آنکه این آهنگ میشنود از آن پس همیشه این نفیر را به گوش جان مینیوشد، و عشق به دریا هیچ گاه رهایش نمیسازد.
اولمو بیشتر با ساکنان سرزمین میانه به آوایی سخن میگوید که فقط به سان آهنگ آب شنیده میشود. چرا که تمامی دریاها، دریاچهها، رودها، آبگیرها، چشمهها در فرمان اوست؛ از این روی الفها میگویند روح اولمو در رگهای جهان جاری است. بدین گونه خبرها به اولمو میرسد، حتی در ژرفناها، خبر جمله نیازها و رنجهای آردا، که اگر جز این بود از مانوه پنهان میماند.
در ژرفناها به آهنگی عظیم و هولناک میاندیشد؛ و طنین آن آهنگ، اندوهگین و شاد در سرتاسر رگهای جهان در جریان است؛ زیرا اگرچه برآمدن چشمه در برابر آفتاب شادی بخش است، سر منشأ آن از چاههای اندوه ناپیمودهای است که در بنیاد زمین واقع است. #تلهری بسی چیزها از اولمو آموختند، و به همین دلیل آهنگ شان اندوه و سرور را یک جا در خود داشت.
#سالمار با او به آردا آمد، و نیز #اوسه و #اوئینن، که به آنان حکمرانی بر موجها و جنبشهای دریاهای درونی را بخشید، و علاوه بر اینان بسیاری مینویان دیگر.
به قدرت اولمو بود که حتی در تاریکی ملکور زندگی هنوز در بسیاری رگههای پنهان جریان داشت، و زمین نمرد؛ و برای جمله کسانی که در آن تاریکی ره گم کرده یا دور از روشنایی والار سرگردان بودند، اولمو گوشی شنوا داشت؛ و او هیچگاه سرزمین میانه را فراموش نکردهاست، و از آن هنگام هر آنچه از ویرانی و دگرگونی رخ دادهاست، از اندیشه اش دست باز نداشته، و تا به فرجام روزگاران، باز نخواهد داشت.
اولمو در حق الفها و آدمیان نیکیهای بسیار کردهاست، او بود که جزیره بالار را برای بردن الفها به والینور به ساحل سرزمین میانه آورد، او بود که آدمیان را در بدو ورود یاری میداد، او بود که فکر ساختن #نارگوتروند و #گوندولین را در ذهن #فینرود و #تورگون، در هنگام خواب، گذاشت، او بود که #تور پسر #هور را برای آگاه ساختن تورگون فرستاد ، او بود که #الوینگ را از آب های سیریون نجات داد، او بود که در حلقه داوری از #ائارندیل در مقابل خشم #ماندوس دفاع کرد و هزاران کار دیگر که شمارش آن خارج از توان است.
منبع: دانشنامه والیمار
@Gondolin_ir
اولمو خداوند آب هاست. او تنهاست. هیچگاه زمانی دراز یک جا درنگ نمیکند، هرگاه اراده کند در تمامی آبهای ژرف گرد زمین یا زیرزمین جابهجا میشود.
پس از #مانوه تواناترین #والار اوست، و پیش از پدید آمدن #والینور در دوستی با او صمیمیترین بود؛ اما ازآنپس به ندرت در انجمن والار شرکت میجست، مگر آنکه امری بس مهم درمیان میبود، زیرا اولمو پروای همهٔ آردا را داشت، و او را نیازی به جای آسودن نیست. افزون بر این، اولمو گام نهادن بر روی زمین را دوست نمیدارد، و به ندرت به رسم همتایانش خود را به کالبدی میآراید.
هرگاه فرزندان #ارو چشم شان بر او میافتاد، دلهاشان از وحشتی عظیم مالامال میگشت؛ چرا که برآمدن شاه دریا دهشتناک بود، همچون موجی اوج گیرنده که به ساحل میتازد، کلاهخودی تیره و کف نشان بر سر و زرهی پرتلألؤ به رنگ سیم با ته رنگی از سایههای سبز بر تن. نوای شیپورهای مانوه بلند است، اما آوای اولمو ژرف است، همچون ژرفای اقیانوس که تنها خود او دیدهاست.
با این حال اولمو، هم الفها و هم آدمیان را دوست میدارد، و هیچ گاه آنان را به حال خویش رها نکرده، حتی آنگاه که والار بر ایشان خشم گرفتهاند. گاه و بی گاه نادیده به کرانههای سرزمین میانه میآید، یا از شاخابههای دریا در میان خشکی میگذرد، و آنجا از کرناهای بزرگش، اولوموری که سالمار مایا برای او از صدفهای سفید ساختهاست، آهنگی برمی آورد؛ و آنکه این آهنگ میشنود از آن پس همیشه این نفیر را به گوش جان مینیوشد، و عشق به دریا هیچ گاه رهایش نمیسازد.
اولمو بیشتر با ساکنان سرزمین میانه به آوایی سخن میگوید که فقط به سان آهنگ آب شنیده میشود. چرا که تمامی دریاها، دریاچهها، رودها، آبگیرها، چشمهها در فرمان اوست؛ از این روی الفها میگویند روح اولمو در رگهای جهان جاری است. بدین گونه خبرها به اولمو میرسد، حتی در ژرفناها، خبر جمله نیازها و رنجهای آردا، که اگر جز این بود از مانوه پنهان میماند.
در ژرفناها به آهنگی عظیم و هولناک میاندیشد؛ و طنین آن آهنگ، اندوهگین و شاد در سرتاسر رگهای جهان در جریان است؛ زیرا اگرچه برآمدن چشمه در برابر آفتاب شادی بخش است، سر منشأ آن از چاههای اندوه ناپیمودهای است که در بنیاد زمین واقع است. #تلهری بسی چیزها از اولمو آموختند، و به همین دلیل آهنگ شان اندوه و سرور را یک جا در خود داشت.
#سالمار با او به آردا آمد، و نیز #اوسه و #اوئینن، که به آنان حکمرانی بر موجها و جنبشهای دریاهای درونی را بخشید، و علاوه بر اینان بسیاری مینویان دیگر.
به قدرت اولمو بود که حتی در تاریکی ملکور زندگی هنوز در بسیاری رگههای پنهان جریان داشت، و زمین نمرد؛ و برای جمله کسانی که در آن تاریکی ره گم کرده یا دور از روشنایی والار سرگردان بودند، اولمو گوشی شنوا داشت؛ و او هیچگاه سرزمین میانه را فراموش نکردهاست، و از آن هنگام هر آنچه از ویرانی و دگرگونی رخ دادهاست، از اندیشه اش دست باز نداشته، و تا به فرجام روزگاران، باز نخواهد داشت.
اولمو در حق الفها و آدمیان نیکیهای بسیار کردهاست، او بود که جزیره بالار را برای بردن الفها به والینور به ساحل سرزمین میانه آورد، او بود که آدمیان را در بدو ورود یاری میداد، او بود که فکر ساختن #نارگوتروند و #گوندولین را در ذهن #فینرود و #تورگون، در هنگام خواب، گذاشت، او بود که #تور پسر #هور را برای آگاه ساختن تورگون فرستاد ، او بود که #الوینگ را از آب های سیریون نجات داد، او بود که در حلقه داوری از #ائارندیل در مقابل خشم #ماندوس دفاع کرد و هزاران کار دیگر که شمارش آن خارج از توان است.
منبع: دانشنامه والیمار
@Gondolin_ir
Telegram
attach 📎
#کلهبورن ، همسر گالادریل
در کتاب قصههای ناتمام کلهبورن یک شاهزادهی #تلهری در #والینور است که همراه با #گالادریل راهی سرزمین میانه میشود و برای این کار کشتی نیز میسازد.
اما در #سیلماریلیون او یک شاهزاده از منهگروت است که در طول اقامت گالادریل در دوریات با او آشنا میشود.
@Gondolin_ir
در کتاب قصههای ناتمام کلهبورن یک شاهزادهی #تلهری در #والینور است که همراه با #گالادریل راهی سرزمین میانه میشود و برای این کار کشتی نیز میسازد.
اما در #سیلماریلیون او یک شاهزاده از منهگروت است که در طول اقامت گالادریل در دوریات با او آشنا میشود.
@Gondolin_ir
سوزاندن کشتیهای #تلهری به فرمان #فئانور و آغاز شکاف و خیانت در #نولدور و اولین تحقق پیشگویی #ماندوس
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
#ائارون به معنای بانوی دریا، دختر #اولوه پادشاه الفهای #تلهری در #والینور بود. او را بانوی قو مانند نیز مینامند. در سالیان درختان با #فینارفین پسر پادشاه الفهای #نولدور ازدواج کرد و صاحب چهار فرزند به نامهای #فینرود، #آنگرود، #آیگنور و #گالادریل شد. او دوستی عمیقی با #آنایره همسر #فینگولفین داشت.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
الفهای #سیندار معروف به الفهای خاکستری #بلریاند روشن از نور ستارهها اگرچه همان #موریکوئندی بودند: آنان که هرگز روشنایی نور درختان را ندیدند.
الفهای #تلهری که به سرکردگی فرمانروایشان #الوه #تینگول راهی غرب شدند تا به والینور بروند، اما الوه پس از ورود به #بلریاند در جنگل نانالموت گم شد و در آنجا با #ملیان #مایا روبرو و سالیان سال غرق نگاه او شد. بسیاری از الفهای تلهری به خاطر فرمانروایشان از ادامه سفر منصرف شدند این گروه بعد ها که تحت فرمانروایی الوه و ملیان قرار گرفتند به الفهای سیندار معروف شدند و در دوران بازگشت تاریکی و خطر به بلریاند، قلمرو معروف منهگروت در دوریات را به کمک دورفهای کوهستان آبی بنا کردند. تعدادی از الفهای سیندار همراه با خویشان تلهری خود تا سواحل دریا رفتند اما از دریا عبور نکردند و اولین بندرگاههای بلریاند را بنا کردند؛ معروف به بندرگاههای #فالاس.
باقی الفهای تله ری توسط برادر الوه، #اولوه از دریا عبور کردند و راهی #والینور شدند.
@Gondolin_ir
الفهای #تلهری که به سرکردگی فرمانروایشان #الوه #تینگول راهی غرب شدند تا به والینور بروند، اما الوه پس از ورود به #بلریاند در جنگل نانالموت گم شد و در آنجا با #ملیان #مایا روبرو و سالیان سال غرق نگاه او شد. بسیاری از الفهای تلهری به خاطر فرمانروایشان از ادامه سفر منصرف شدند این گروه بعد ها که تحت فرمانروایی الوه و ملیان قرار گرفتند به الفهای سیندار معروف شدند و در دوران بازگشت تاریکی و خطر به بلریاند، قلمرو معروف منهگروت در دوریات را به کمک دورفهای کوهستان آبی بنا کردند. تعدادی از الفهای سیندار همراه با خویشان تلهری خود تا سواحل دریا رفتند اما از دریا عبور نکردند و اولین بندرگاههای بلریاند را بنا کردند؛ معروف به بندرگاههای #فالاس.
باقی الفهای تله ری توسط برادر الوه، #اولوه از دریا عبور کردند و راهی #والینور شدند.
@Gondolin_ir
...#فئانور خندهای همچون دیوانگان سرداد و فریاد زد: «آنچه در پس پشت جا گذاشتم زیان به شمار نمیآورم؛ معلوم شد که باری اضافی در راه بودند. بگذار آنان که نامم را نفرین کردند، باز نفرینام بکنند، و بگذار نالهکنان به قفسهای #والار بازگردند. بگذار کشتیها سوزانده شود!»
فئانور فرمان داد که بر سر کشتیهای #تلهری آتش دراندازند. از این روی در آن مکان که لوسگار نام گرفت، در مدخل شاخابهی درنگیست، کار زیباترین کشتیهایی که تا کنون دریا را نوردیدهاند، در حریقی بزرگ، تابناک و هولانگیز به پایان رسید. و #فینگولفین و مردم او روشنایی را از دوردستها دیدند، سرخ در زیر ابرها؛ و دانستند که به آنها خیانت شده است. این نخستین ثمرهی خویشاوندکشی و تقدیر #نولدور بود.
#سیلماریلیون #متن_کتاب
ترجمه رضا علیزاده 🔥💎❤️
@Gondolin_ir
فئانور فرمان داد که بر سر کشتیهای #تلهری آتش دراندازند. از این روی در آن مکان که لوسگار نام گرفت، در مدخل شاخابهی درنگیست، کار زیباترین کشتیهایی که تا کنون دریا را نوردیدهاند، در حریقی بزرگ، تابناک و هولانگیز به پایان رسید. و #فینگولفین و مردم او روشنایی را از دوردستها دیدند، سرخ در زیر ابرها؛ و دانستند که به آنها خیانت شده است. این نخستین ثمرهی خویشاوندکشی و تقدیر #نولدور بود.
#سیلماریلیون #متن_کتاب
ترجمه رضا علیزاده 🔥💎❤️
@Gondolin_ir
#ائارون ( Eärwen) دختر #اولوه پادشاه فالماری و #تلهری در سرزمین #آمان است. او را «دوشیزهی قومانند آلکوالونده» نیز می نامند. حدود سال ۱۲۰۰ از سالهای درختان او با #فینارفین، پسر #فینوه از نولدور ازدواج کرد.
آنها صاحب چهار فرزند شدند به نام های:
#فینرود، #آنگرود، #آئگنور و #گالادریل. او با #آنایره همسر #فینگولفین که برادر شوهرش بود دوست بود.
نام او در زبان کوئنیایی به معنای «دوشیزهی دریا» می باشد.
منبع: دانشنامهی والیمار
@Gondolin_ir
آنها صاحب چهار فرزند شدند به نام های:
#فینرود، #آنگرود، #آئگنور و #گالادریل. او با #آنایره همسر #فینگولفین که برادر شوهرش بود دوست بود.
نام او در زبان کوئنیایی به معنای «دوشیزهی دریا» می باشد.
منبع: دانشنامهی والیمار
@Gondolin_ir
#کلهبورن، همسر #گالادریل
در کتاب قصههای ناتمام کلهبورن یک شاهزادهی #تلهری در #والینور است که همراه با گالادریل راهی سرزمین میانه میشود و برای این کار کشتی نیز میسازد.
اما در #سیلماریلیون او یک شاهزاده از #منهگروت است که در طول اقامت گالادریل در #دوریات با او آشنا میشود.
@Gondolin_ir
در کتاب قصههای ناتمام کلهبورن یک شاهزادهی #تلهری در #والینور است که همراه با گالادریل راهی سرزمین میانه میشود و برای این کار کشتی نیز میسازد.
اما در #سیلماریلیون او یک شاهزاده از #منهگروت است که در طول اقامت گالادریل در #دوریات با او آشنا میشود.
@Gondolin_ir
سوزاندن کشتیهای #تلهری به دستور #فئانور، آغاز شکاف و دودستگی در میان #نولدور و اولین تحقق نفرین #ماندوس
توضیحات تکمیلی: 👈 t.me/Gondolin_ir/952
@Gondolin_ir
توضیحات تکمیلی: 👈 t.me/Gondolin_ir/952
@Gondolin_ir
#مایدروس، فرزند ارشد #فئانور
او پس از مرگ پدرش با حیلهی #ملکور به اسارت درآمد و پسرعمو و دوست صمیمیاش #فینگون، با کمک #توروندور او را از اسارت نجات داد اما مایدروس در این راه یک دستش را از مچ از دست داد. او برای جبران لطف فینگون و زدودن کینههایی که در میان #نولدور پدید آمده بود - سوزاندن کشتیهای #تلهری به دستور فئانور - پادشاهی را به عمویش #فینگولفین واگذار کرد تا یک بار دیگر نولدور زیر پرچمی واحد برای ستاندن انتقام از #مورگوت متحد و یکپارچه شوند.
@Gondolin_ir
او پس از مرگ پدرش با حیلهی #ملکور به اسارت درآمد و پسرعمو و دوست صمیمیاش #فینگون، با کمک #توروندور او را از اسارت نجات داد اما مایدروس در این راه یک دستش را از مچ از دست داد. او برای جبران لطف فینگون و زدودن کینههایی که در میان #نولدور پدید آمده بود - سوزاندن کشتیهای #تلهری به دستور فئانور - پادشاهی را به عمویش #فینگولفین واگذار کرد تا یک بار دیگر نولدور زیر پرچمی واحد برای ستاندن انتقام از #مورگوت متحد و یکپارچه شوند.
@Gondolin_ir
#اینگوه، #الوه و #فینوه در #والینور
#کالاکوئندی، الفهای برین یا الفهای روشنایی، به آن دسته از الفها گفته میشود که روشنایی دو درخت #والینور را دیدهاند. کالاکوئندی شامل #وانیار، #نولدور و آن دسته از #تلهری میشود که به دعوت #والار از دریای #بلهگایر عبور کردند و به قلمرو قدرسی #آمان رسیدند. نام دیگر کالاکوئندی «آمانیار» است، به معنی «آنان که در آمان سکنی گزیدند».
الوه به همراه فینوه و اینگوه و #اورومه به والینور رفت، شکوه قلمرو قدسی را دید و به عنوان یکی از سه سفیر والار به سرزمین میانه برگشت تا مردم خود، تلهری را به کوچ به آمان ترغیب کند، اما در راه مهاجرت بزرگ در جنگل نانالموت گم شد و آنجا ملیان #مایا را یافت و عاشق او شد و از بازگشت به والینور صرف نظر کرد، زیرا تمامی روشنایی دو درخت را در چهرهی #ملیان نزد خود میدید. الوه اگرچه از کالاکوئندی به شمار میرود اما از #آمانیار نیست، چراکه او در سرزمین میانه ماند و به آمان بازنگشت و با کمک همسرش ملیان پادشاهی #دوریات را در #بلریاند بنا نهاد.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
#کالاکوئندی، الفهای برین یا الفهای روشنایی، به آن دسته از الفها گفته میشود که روشنایی دو درخت #والینور را دیدهاند. کالاکوئندی شامل #وانیار، #نولدور و آن دسته از #تلهری میشود که به دعوت #والار از دریای #بلهگایر عبور کردند و به قلمرو قدرسی #آمان رسیدند. نام دیگر کالاکوئندی «آمانیار» است، به معنی «آنان که در آمان سکنی گزیدند».
الوه به همراه فینوه و اینگوه و #اورومه به والینور رفت، شکوه قلمرو قدسی را دید و به عنوان یکی از سه سفیر والار به سرزمین میانه برگشت تا مردم خود، تلهری را به کوچ به آمان ترغیب کند، اما در راه مهاجرت بزرگ در جنگل نانالموت گم شد و آنجا ملیان #مایا را یافت و عاشق او شد و از بازگشت به والینور صرف نظر کرد، زیرا تمامی روشنایی دو درخت را در چهرهی #ملیان نزد خود میدید. الوه اگرچه از کالاکوئندی به شمار میرود اما از #آمانیار نیست، چراکه او در سرزمین میانه ماند و به آمان بازنگشت و با کمک همسرش ملیان پادشاهی #دوریات را در #بلریاند بنا نهاد.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
#النوه و #تورگون در #هلکاراکسه💔
پس از سوزاندن کشتیهای #تلهری به دستور #فئانور، #فینگولفین و مردمش خشمگین از این خیانت، ناگزیر به عبور از گذرگاه یخبندان هلکاراکسه برای رسیدن به سرزمین میانه شدند. این گذرگاه به قدری منجمد و صعبالعبور بود که تنها #والار و #اونگولیانت پیش از آن توانسته بودند از این راه عبور کنند. بسیاری از همراهان فینگولفین در عبور از این مسیر در اثر سرمای طاقتفرسا جان باختند، از جمله اِلِنوه، همسر تورگون و مادر #ایدریل #کلهبریندال. او از معدود همسران #نولدور بود که همراه با شوهر و فرزندنش، حاضر به ترک #آمان و کوچ به سرزمین میانه شد.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
پس از سوزاندن کشتیهای #تلهری به دستور #فئانور، #فینگولفین و مردمش خشمگین از این خیانت، ناگزیر به عبور از گذرگاه یخبندان هلکاراکسه برای رسیدن به سرزمین میانه شدند. این گذرگاه به قدری منجمد و صعبالعبور بود که تنها #والار و #اونگولیانت پیش از آن توانسته بودند از این راه عبور کنند. بسیاری از همراهان فینگولفین در عبور از این مسیر در اثر سرمای طاقتفرسا جان باختند، از جمله اِلِنوه، همسر تورگون و مادر #ایدریل #کلهبریندال. او از معدود همسران #نولدور بود که همراه با شوهر و فرزندنش، حاضر به ترک #آمان و کوچ به سرزمین میانه شد.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
#گلورفیندل در #ایملادریس (#ریوندل)
او از معدود الفهایی بود که به سبب کردار نیک خود در دوران اول - از جمله اکراهش از جنایات #نولدور در حق #تلهری و تبعید پس از آن، نجات #تور و #ایدریل و در نهایت کشتن یک #بالروگ در نبردی که منجر به سقوط #گوندولین شد - پس از مرگ با تصمیم #والار از تالارهای #ماندوس باری دیگر به زندگی برگشت. گلورفیندل پس از احیای مجدد، مدتی طولانی در #والینور زیست و در آنجا از پیروان #اولورین #مایا (#گندالف) گردید و سرانجام در اواسط دوران دوم به سرزمین میانه راهی شد تا به جبههی تقابل در برابر تحرکات #سائورون بپیوندد.
گلورفیندل در دوران سوم رهبری سپاه الفها در نبرد #فورنوست را برعهده داشت که به سرنگونی #ویچکینگ و پادشاهی #آنگمار انجامید. در داستان ارباب حلقهها او بود که به دستور #الروند در پی یافتن حامل حلقهی یگانه شتافت و #فرودو زخمی از تیغ #مورگول را همراه با حلقهی سائورون به #ریوندل رساند. (اما در فیلم ارباب حلقهها #آرون جایگزین او شد😒.)
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
او از معدود الفهایی بود که به سبب کردار نیک خود در دوران اول - از جمله اکراهش از جنایات #نولدور در حق #تلهری و تبعید پس از آن، نجات #تور و #ایدریل و در نهایت کشتن یک #بالروگ در نبردی که منجر به سقوط #گوندولین شد - پس از مرگ با تصمیم #والار از تالارهای #ماندوس باری دیگر به زندگی برگشت. گلورفیندل پس از احیای مجدد، مدتی طولانی در #والینور زیست و در آنجا از پیروان #اولورین #مایا (#گندالف) گردید و سرانجام در اواسط دوران دوم به سرزمین میانه راهی شد تا به جبههی تقابل در برابر تحرکات #سائورون بپیوندد.
گلورفیندل در دوران سوم رهبری سپاه الفها در نبرد #فورنوست را برعهده داشت که به سرنگونی #ویچکینگ و پادشاهی #آنگمار انجامید. در داستان ارباب حلقهها او بود که به دستور #الروند در پی یافتن حامل حلقهی یگانه شتافت و #فرودو زخمی از تیغ #مورگول را همراه با حلقهی سائورون به #ریوندل رساند. (اما در فیلم ارباب حلقهها #آرون جایگزین او شد😒.)
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
#گالادریل از الفهای #نولدور بود، و همینطور #کالاکوئندی (الفهای روشنایی: آن دسته از الفها که روشنایی دو درخت #والینور را به چشم دیدند)، و به جرأت میتوان او را یکی از معروفترین و قدرتمندترین الفها در دوران سوم دانست. او حامل یکی از سه حلقهی قدرت الفها - #ننیا- بود و به وسیلهی آن قلمروی خود در #لوتلورین را به دور از پلیدی نگاه داشت.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
گالادریل چهارمین فرزند #فینارفین، شاهزادهی نولدور و #ائارون، شاهدخت #تلهری بود. پدرش او را آرتانیس نام نهاد، که به معنای «زن اصیل و باشکوه» است. او به شکلی غیرعادی قدبلند و قدرتمند بود، و بنابراین مادرش او را «دوشیزهی مرد مانند» (دختر مردمانند) مینامید. با اینکه رنگ موهای وی ریشه در والدینش داشت، در بین الدار گفته میشد که موهای او نور دو درخت والینور را گرفته، که منجر به رنگ درخشان و منحصر به فرد طلایی و نقرهای می شد. بر طبق افسانهها، اینگونه بود که #فئانور به ایدهی نگه داشتن نور درختان درون سیلماریلها دست یافت. فئانور از او درخواست کرد که بخشی از موهایش را به او ببخشد، اما او برای سه بار درخواست عمویش را رد کرد و فئانور هم دیگر اصرار نکرد. گالادریل قدرتی خارقالعاده در خواندن ذهن افراد داشت، و وقتی به چشمهای فئانور خیره شد، چیزی جز تاریکی و بدی در سرشت او ندید. گالادریل علیرغم دورگه بودن، شاهدختی از نولدور به شمار می آمد، چرا که پدرش سومین پسر #فینوه، شاه والای نولدور بود.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
گالادریل تنها زنی بود که در جریان سوگند پسران فئانور، از عزیمت نولدور دفاع کرد؛ گرچه در سوگندشان شریک نشد، و در پایان جنگ خشم، تنها فرد از سردمداران نولدور بود که زنده ماند، و به دستور والار اجازهی بازگشت به والینور را نیافت. او با همسر خود #کلهبورن، که از الفهای #دوریات بود، نخست در لیندون، و پس از مرگ #آمروت، در #لوتلورین سکونت کرد و دخترش #کلهبریان همسر #الروند، پسر #ائارندیل و ارباب #ریوندل بود.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
گالادریل در پایان نبرد حلقه، به سبب کمکهای بسیارش در شکست #سائورون، و ممانعت از گرفتن حلقهی قدرت از #فرودو بگینز، اجازه یافت به والینور بازگردد.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
گالادریل چهارمین فرزند #فینارفین، شاهزادهی نولدور و #ائارون، شاهدخت #تلهری بود. پدرش او را آرتانیس نام نهاد، که به معنای «زن اصیل و باشکوه» است. او به شکلی غیرعادی قدبلند و قدرتمند بود، و بنابراین مادرش او را «دوشیزهی مرد مانند» (دختر مردمانند) مینامید. با اینکه رنگ موهای وی ریشه در والدینش داشت، در بین الدار گفته میشد که موهای او نور دو درخت والینور را گرفته، که منجر به رنگ درخشان و منحصر به فرد طلایی و نقرهای می شد. بر طبق افسانهها، اینگونه بود که #فئانور به ایدهی نگه داشتن نور درختان درون سیلماریلها دست یافت. فئانور از او درخواست کرد که بخشی از موهایش را به او ببخشد، اما او برای سه بار درخواست عمویش را رد کرد و فئانور هم دیگر اصرار نکرد. گالادریل قدرتی خارقالعاده در خواندن ذهن افراد داشت، و وقتی به چشمهای فئانور خیره شد، چیزی جز تاریکی و بدی در سرشت او ندید. گالادریل علیرغم دورگه بودن، شاهدختی از نولدور به شمار می آمد، چرا که پدرش سومین پسر #فینوه، شاه والای نولدور بود.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
گالادریل تنها زنی بود که در جریان سوگند پسران فئانور، از عزیمت نولدور دفاع کرد؛ گرچه در سوگندشان شریک نشد، و در پایان جنگ خشم، تنها فرد از سردمداران نولدور بود که زنده ماند، و به دستور والار اجازهی بازگشت به والینور را نیافت. او با همسر خود #کلهبورن، که از الفهای #دوریات بود، نخست در لیندون، و پس از مرگ #آمروت، در #لوتلورین سکونت کرد و دخترش #کلهبریان همسر #الروند، پسر #ائارندیل و ارباب #ریوندل بود.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
گالادریل در پایان نبرد حلقه، به سبب کمکهای بسیارش در شکست #سائورون، و ممانعت از گرفتن حلقهی قدرت از #فرودو بگینز، اجازه یافت به والینور بازگردد.
Telegram
attach 📎
#کالاکوئندی، الفهای برین یا الفهای روشنایی، آن دسته از الفها بودند که روشنایی دو درخت #والینور را به چشم دیدند.
توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
پس از کشته شدن #فینوه، شاه #نولدور، به دست #ملکور و به سرقت رفتن سیلماریلهای فئانور، نولدور در پی انتقام از ارباب تاریکی و بازپسگیری سیلماریلها، تصمیم به ترک #آمان و کوچ به سرزمین میانه گرفت، و برای این منظور به کشتیهای #تلهری نیازی حیاتی داشت. و این گفتگوی جذاب میان #فئانور و #اولوه- برادر #الوه و شاه تلهری در قلمرو قدسی- در کتاب سیلماریلیون درگرفت:
... آنگاه فئانور خشمگین شد، زیرا از تأخیر میترسید، و اولوه را عتاب کرد و گفت: «از دوستی روی میگردانی، آن هم در ساعتِ نیازمندی ما. اما آنگاه که شما گذارتان به این سواحل افتاد، شما بیکارههای بزدل و جبون و کمابیش تهیدست، به راستی از مساعدت ما خوشحال بودید. اگر نولدور بندرگاههای شما را نساخته و به هزار جان کندن دیوارهاتان را بالا نیاورده بودند، هنوز در کلبههای کنار ساحل مسکن گزیده بودید.»
اما اولوه پاسخ داد: «ما از دوستی روی برنمیتابیم. اما شاید بخشی از دوستی ملامت کرن بلاهت دوست باشد. و آنگاه که نولدور ما را خوشامد گفتند و یاریمان کردند، سخن به گونهای دیگر میگفتی: قرار بود تا ابد در سرزمین آمان مسکن کنیم، همچون برادرانی که همسایهی دیوار به دیوار هماند. اما از بابت کشتیها: این کشتیها را از شما نگرفتهایم. ما این صنعت را نه از نولدور که از خداوندگار دریاها آموختیم؛ و الوارهای سفید را با دستان خود ساختیم، و بادبانهای سفید را زنان و دخترانمان دوختند. از این روی آنها را به هیچ همپیمان یا دوست نمیفروشیم و هدیه نمیدهیم. زیرا به تو میگویم، فئانور پسر فینوه، که این کشتیها از برای ما بهسان گوهرهاست از برای نولدور: ساخته و اثر دلهای ما، که مثالشان را دوباره نمیتوانیم ساخت.»
#متن_کتاب، #سیلماریلیون
ترجمه استاد رضا علیزاده 💎
شما حق رو به کدوم میدین؟ فئانور یا اولوه؟
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
... آنگاه فئانور خشمگین شد، زیرا از تأخیر میترسید، و اولوه را عتاب کرد و گفت: «از دوستی روی میگردانی، آن هم در ساعتِ نیازمندی ما. اما آنگاه که شما گذارتان به این سواحل افتاد، شما بیکارههای بزدل و جبون و کمابیش تهیدست، به راستی از مساعدت ما خوشحال بودید. اگر نولدور بندرگاههای شما را نساخته و به هزار جان کندن دیوارهاتان را بالا نیاورده بودند، هنوز در کلبههای کنار ساحل مسکن گزیده بودید.»
اما اولوه پاسخ داد: «ما از دوستی روی برنمیتابیم. اما شاید بخشی از دوستی ملامت کرن بلاهت دوست باشد. و آنگاه که نولدور ما را خوشامد گفتند و یاریمان کردند، سخن به گونهای دیگر میگفتی: قرار بود تا ابد در سرزمین آمان مسکن کنیم، همچون برادرانی که همسایهی دیوار به دیوار هماند. اما از بابت کشتیها: این کشتیها را از شما نگرفتهایم. ما این صنعت را نه از نولدور که از خداوندگار دریاها آموختیم؛ و الوارهای سفید را با دستان خود ساختیم، و بادبانهای سفید را زنان و دخترانمان دوختند. از این روی آنها را به هیچ همپیمان یا دوست نمیفروشیم و هدیه نمیدهیم. زیرا به تو میگویم، فئانور پسر فینوه، که این کشتیها از برای ما بهسان گوهرهاست از برای نولدور: ساخته و اثر دلهای ما، که مثالشان را دوباره نمیتوانیم ساخت.»
#متن_کتاب، #سیلماریلیون
ترجمه استاد رضا علیزاده 💎
شما حق رو به کدوم میدین؟ فئانور یا اولوه؟
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
Telegram
attach 📎
فنآرتی زیبا از کشتیهای #تلهری 💎
🔥مشاجرهی تند فئانور و اولوه بر سر این کشتیها در سیلماریلیون: 👈 کلیک کنید 👉
💔و در نهایت سوزاندن این کشتیها به دستور فئانور که اولین ثمرهی خویشاوندکشی نولدور و تحقق نفرین ماندوس بود: 👈 کلیک کنید 👉
#سیلماریلیون #متن_کتاب #فئانور #نولدور #اولوه #ماندوس
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
🔥مشاجرهی تند فئانور و اولوه بر سر این کشتیها در سیلماریلیون: 👈 کلیک کنید 👉
💔و در نهایت سوزاندن این کشتیها به دستور فئانور که اولین ثمرهی خویشاوندکشی نولدور و تحقق نفرین ماندوس بود: 👈 کلیک کنید 👉
#سیلماریلیون #متن_کتاب #فئانور #نولدور #اولوه #ماندوس
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
🌟شرح مختصری از زندگی #گالادریل، در دوران اول و پیش از آن. از قدرتمندترین الفها در تاریخ سرزمین میانه: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
سوزاندن کشتیهای #تلهری به دستور #فئانور، آغاز شکاف و دودستگی در میان #نولدور و اولین تحقق نفرین #ماندوس ☠🔥
🧩توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
🧩توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه #طنز هم از سریال ببینیم...
یه کوچولو اسپویل قسمت سوم داره😂
#کلهبورن، همسر #گالادریل:👈لینک👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
یه کوچولو اسپویل قسمت سوم داره😂
#کلهبورن، همسر #گالادریل:👈لینک👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨