#متن_کتاب #سیلماریلیون
____________
در برابر دروازه های #والمار، #ملکور خود را به پای #مانوه انداخت و بخشایش خواست و پیمان بست که اگر او را یکی از کمترین مردمان آزاد #والینور گردانند، در تمامی کارها یاری گر #والار باشد، و بیش از همه در التیام زخم هایی که خود بر دنیا وارد آورده است، بکوشد. و #نیه_نا در نمازش او را یاری کرد، اما #ماندوس خاموش بود.
آنگاه #مانوه پوزش را پذیرفت... به گمان مانوه پلیدی ملکور شفا یافته بود. زیرا مانوه از پلیدی رها بود و آن را در نمی یافت، و می دانست که در آغاز، در اندیشهٔ #ایلوواتار، ملکور درست به سان خود او بود؛ و از ژرفای دل ملکور آگاه نبود و نمی توانست بپذیرد که هرچه عشق، از دل او برای همیشه رخت بربسته است...
اما #اولمو را نمیشد فریفت، و #تولکاس هرگاه ملکور، خصم خود را در رفت و آمد می دید؛ دندان بر جگر می فشرد؛ زیرا اگرچه تولکاس دیر به خشم می آید، دیر نیز فراموش می کند. اما همه بر داوری مانوه گرده نهاده بودند؛ چه، آنان که اقتدار را بر شوریدن ارج می نهند، نباید سودای شورش را در سر بپرورند.
@Gondolin_ir
____________
در برابر دروازه های #والمار، #ملکور خود را به پای #مانوه انداخت و بخشایش خواست و پیمان بست که اگر او را یکی از کمترین مردمان آزاد #والینور گردانند، در تمامی کارها یاری گر #والار باشد، و بیش از همه در التیام زخم هایی که خود بر دنیا وارد آورده است، بکوشد. و #نیه_نا در نمازش او را یاری کرد، اما #ماندوس خاموش بود.
آنگاه #مانوه پوزش را پذیرفت... به گمان مانوه پلیدی ملکور شفا یافته بود. زیرا مانوه از پلیدی رها بود و آن را در نمی یافت، و می دانست که در آغاز، در اندیشهٔ #ایلوواتار، ملکور درست به سان خود او بود؛ و از ژرفای دل ملکور آگاه نبود و نمی توانست بپذیرد که هرچه عشق، از دل او برای همیشه رخت بربسته است...
اما #اولمو را نمیشد فریفت، و #تولکاس هرگاه ملکور، خصم خود را در رفت و آمد می دید؛ دندان بر جگر می فشرد؛ زیرا اگرچه تولکاس دیر به خشم می آید، دیر نیز فراموش می کند. اما همه بر داوری مانوه گرده نهاده بودند؛ چه، آنان که اقتدار را بر شوریدن ارج می نهند، نباید سودای شورش را در سر بپرورند.
@Gondolin_ir
حاصل ازدواج #فئانور و #نردانل ، هفت پسر بود که همگی اسیر سوگند هولناک پدر برای بازپسگیری سیلماریل ها و نفرین #ماندوس در پی خویشاوند کشی شدند.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
#نامو، ملقب به #ماندوس ، ارباب تقدیر و سرنوشت است و ارواح الفها پس از مرگ نزد او در تالارهایش میروند. او به همراه برادرش #ایرمو، اربابهای جان و برادران فئانتوری در میان #والار هستند.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
#نامو معروف به #ماندوس. او نگاهدار خانههای مردگان است و فراخوانندهی جانهای درگذشته. هیچ چیز را فراموش نمی کند؛ و از همه حوادثی که رخ خواهد داد باخبر است، مگر آنهایی که منحصرا در قلمرو دانش #ایلوواتار است.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
سوزاندن کشتیهای #تلهری به فرمان #فئانور و آغاز شکاف و خیانت در #نولدور و اولین تحقق پیشگویی #ماندوس
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir
#لوتین #تینوویل
لوتین دختر #ملیان و #الوه
او که حاصل عشق یک #مایا و یک الف بود، بعدها عاشق یک انسان به نام #برن شد. او در راه این عشق، تالارهای تاریک #مورگوت در #آنگباند تا پیشگاه #ماندوس در غربیترین کرانههای #آردا را پشت سر گذاشت و در نهایت به انتخاب خود، فانی شد و همراه با برن درگذشت...
@Gondolin_ir
لوتین دختر #ملیان و #الوه
او که حاصل عشق یک #مایا و یک الف بود، بعدها عاشق یک انسان به نام #برن شد. او در راه این عشق، تالارهای تاریک #مورگوت در #آنگباند تا پیشگاه #ماندوس در غربیترین کرانههای #آردا را پشت سر گذاشت و در نهایت به انتخاب خود، فانی شد و همراه با برن درگذشت...
@Gondolin_ir
#فینگولفین و #فینگون
بعد از مرگ فینگولفین در دوئل با #مورگوت، پسرش فینگون پادشاه برین #نولدور شد، وی بعدها همراه با #مایدروس مقدمات نبرد اشکهای بیشمار را فراهم کرد، نبردی که در آن تا دوقدمی پیروزی پیش رفت اما با تحقق نفرین #ماندوس و خیانت شماری از همپیمانانش، شکست خورد و از پای درآمد.💔
@Gondolin_ir
بعد از مرگ فینگولفین در دوئل با #مورگوت، پسرش فینگون پادشاه برین #نولدور شد، وی بعدها همراه با #مایدروس مقدمات نبرد اشکهای بیشمار را فراهم کرد، نبردی که در آن تا دوقدمی پیروزی پیش رفت اما با تحقق نفرین #ماندوس و خیانت شماری از همپیمانانش، شکست خورد و از پای درآمد.💔
@Gondolin_ir
#سیلماریلیون #متن_کتاب
حدیث برن و لوتین
...آنگاه #لوتین به تالارهای #ماندوس آمد که مکان معهود الدالیه است، در فراسوی عمارتهای غرب، بر مرزهای جهان. آنجا، آنان که در انتظارند در سایهی افکار خویش مینشینند. اما زیبایی دختر بسی بیش از زیبایی دیگران بود، و اندوه او بس ژرفتر از اندوه ایشان؛ و او در برابر ماندوس زانو زد و برای او خواند.
ترانهی لوتین در برابر ماندوس زیباترین ترانهایست که تا کنون به کلام پدید آمده، و این ترانه، غم انگیزترین ترانهایست که جهان خواهد شنید. پایدار و زوالناپذیر، هنوز در #والینور، در فراسوی شنوایی جهان آن را میخوانند، و #والار با شنیدنش اندوهگین میشوند. چه، لوتین دو نغمه از واژهها را در هم بافت، نغمهی اندوه الدار و نیز درد و رنج آدمیان، نغمهی دو گونه از باشندگان که #ایلوواتار برای زیستن در #آردا، قلمرو خاک در میان ستارگان بیشمار پدید آورده بود.
و آنگاه که دختر در برابر او زانو زد، اشکهایش چونان باران بر روی سنگها چکید؛ و ماندوس که هرگز پیش از آن چنین متأثر نگشته بود، و از آن پس نیز چنین متأثر نگشته است، دلش از تأثر به رحم آمد...
@Gondolin_ir
حدیث برن و لوتین
...آنگاه #لوتین به تالارهای #ماندوس آمد که مکان معهود الدالیه است، در فراسوی عمارتهای غرب، بر مرزهای جهان. آنجا، آنان که در انتظارند در سایهی افکار خویش مینشینند. اما زیبایی دختر بسی بیش از زیبایی دیگران بود، و اندوه او بس ژرفتر از اندوه ایشان؛ و او در برابر ماندوس زانو زد و برای او خواند.
ترانهی لوتین در برابر ماندوس زیباترین ترانهایست که تا کنون به کلام پدید آمده، و این ترانه، غم انگیزترین ترانهایست که جهان خواهد شنید. پایدار و زوالناپذیر، هنوز در #والینور، در فراسوی شنوایی جهان آن را میخوانند، و #والار با شنیدنش اندوهگین میشوند. چه، لوتین دو نغمه از واژهها را در هم بافت، نغمهی اندوه الدار و نیز درد و رنج آدمیان، نغمهی دو گونه از باشندگان که #ایلوواتار برای زیستن در #آردا، قلمرو خاک در میان ستارگان بیشمار پدید آورده بود.
و آنگاه که دختر در برابر او زانو زد، اشکهایش چونان باران بر روی سنگها چکید؛ و ماندوس که هرگز پیش از آن چنین متأثر نگشته بود، و از آن پس نیز چنین متأثر نگشته است، دلش از تأثر به رحم آمد...
@Gondolin_ir
#فئانور و #فینگولفین، دو برادر که اگر یار و متحد یکدیگر میماندند، سرنوشت سرزمین میانه میتوانست به گونهی دیگری رقم بخورد. شکاف بین این دو شاهزاده، اولین ثمرهی خویشاوندکشی #نولدور در #آمان بود که نفرین #ماندوس را در پی داشت.
@Gondolin_ir
@Gondolin_ir