آنک #تور احساس کرد که پاهایش سوی کرانهی دریا کشیده میشود و از پلههای درازآهنگ سوی کرانهای فراخگشاده و گستردهدامن در کنارهی شمالی دماغهی تاراس فرود آمد؛ و همچنانکه فراپیش میرفت، خورشید را دید که در تودهابری تیره و سترگ فرو میرفت که از لبهی دریای رو به سیاهی فراز میآمد؛ و هوا رو به سردی نهاد و از برای طوفانی آیان، هیاهو و جوش و خروشی به راه بود. و تور بر کرانه باز ایستاد و خورشید به کردار آتشی دودانگیز در فراپشتِ تهدیدِ سپهر بود؛ و در نظرش چنین نمود که خیزابهای سترگ از دورجای بلند شد و سوی خشکی درغلتید، لیک شگفتی او را سر جایش نگه داشت و او بیحرکت بر جای خویش فرو ماند. و خیزابه سوی او آمد و بر آن مهای از سایه نهفته بود. آنگاه نابیوسان همچنانکه فراپیش میآمد، حلقه شد و شکست و به شکل دستانِ کفآلود و درازدامانی به پیش هجوم آورد؛ لیک جایی که خیزابه در آن شکسته بود، هیبتی پویا، سیهفام در برابر طوفانِ خیزان، با قامت و اورندی بزرگ ایستاده بود.
آنگاه تور به پاسداشت و ارجگذاری سر فرو نهاد، چه در نظرش پادشاهی نیرومند را به چشم میدید. دیهیمی بلند همچون سیم بر سر نهاده بود که از آن گیسوان بلندش چون کفی که در گرگومیش سوسو میزنند، فرو ریخته بودند؛ و همچنان که شنل خاکستریفامی را به پس در میافکند که به کردار مهای بر گردش آویخته بود، هان! او نیمتنه رخشانی بر تن داشت، تنگ و چسبان همچون فلس یک ماهی بزرگ، و جامهای به رنگ سبز تیره که وقتی خرامان سوی خشکی پیش میآمد، با آتش دریایی برق میزد و سوسو داشت. بدین سان آن ژرفنانشین که #نولدور وی را #اولمو، خداوندگار آبها مینامند، خویشتن را بر تور پورِ #هور از خاندان #هادور در فرودِ #وینیامار نمایاند.
#متن_کتاب #سقوط_گوندولین
ترجمهی امین قربانی 🔥🌟💥
👈 دانلود ترجمهی کتاب سقوط گوندولین 👉
👈👈 درگاه مالی حمایت از مترجم 👉👉
💥استاد گرانقدر، «رضا علیزاده» نیز اخیراً ترجمهی ایشان را تأیید و تحسین کردند.💥
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
آنگاه تور به پاسداشت و ارجگذاری سر فرو نهاد، چه در نظرش پادشاهی نیرومند را به چشم میدید. دیهیمی بلند همچون سیم بر سر نهاده بود که از آن گیسوان بلندش چون کفی که در گرگومیش سوسو میزنند، فرو ریخته بودند؛ و همچنان که شنل خاکستریفامی را به پس در میافکند که به کردار مهای بر گردش آویخته بود، هان! او نیمتنه رخشانی بر تن داشت، تنگ و چسبان همچون فلس یک ماهی بزرگ، و جامهای به رنگ سبز تیره که وقتی خرامان سوی خشکی پیش میآمد، با آتش دریایی برق میزد و سوسو داشت. بدین سان آن ژرفنانشین که #نولدور وی را #اولمو، خداوندگار آبها مینامند، خویشتن را بر تور پورِ #هور از خاندان #هادور در فرودِ #وینیامار نمایاند.
#متن_کتاب #سقوط_گوندولین
ترجمهی امین قربانی 🔥🌟💥
👈 دانلود ترجمهی کتاب سقوط گوندولین 👉
👈👈 درگاه مالی حمایت از مترجم 👉👉
💥استاد گرانقدر، «رضا علیزاده» نیز اخیراً ترجمهی ایشان را تأیید و تحسین کردند.💥
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
Telegram
attach 📎
ستیز #گلورفیندل با #بالروگ در پی سقوط #گوندولین 🔥🌟💔💎
آنگاه گلورفیندل سوی او برجست و زره زرینش به گونهای شگرف در زیر نور ماه رخشید و کوبهای سوی آن دیو نواخت که موجب گشت دگر باره روی تختهسنگی سترگ بپرد و گلورفیندل در پیاش. اینک ستیزه و آوردی مرگبار بر آن صخرهی بلند بر فراز مردم در گرفت؛ و اینان که از پسِ پشت زیر فشار بودند و از پیش راهشان سد شده بود، آنچنان نزدیک شده بودند که کمابیش همگان آن را میتوانستند دید، اما پیش از آنکه مردان گلورفیندل به کنارش توانند پرید، فرجام پذیرفت.
شور و غیرت گلورفیندل، آن #بالروگ را از نقطهای به نقطهی دیگر میراند و جوشنش او را از تازیانه و پنجهاش در امان میداشت. گاه کوبهای سنگین بر ترگ آهنیاش مینواخت، گاه دست تازیانهگیرِ باشنده را از آرنج میشکافت. بدانگاه بالروگ از رنج و شکنجِ درد و بیم خویش سخت سوی گلورفیندل برجهید که به کردارِ جست ماری کوبه نواخت؛ لیک تنها یک شانه را یافت و با او گلاویز شد و آنان به تلوتلو درآمدند تا آنکه روی تختهسنگ نقش زمین شدند. آنگاه دست چپ گلورفیندل در پی دشنهای گشت و آن را نواخت که شکم بالروگ را در نزدیکی صورت خویش فرو خلید (زیرا قامت آن دیو دو بار بیش از او بود)؛ و بالروگ غریو برکشید و از صخره به پس فرو افتاد و حین سقوط گیسوان زرد گلورفیندل در زیر ترگش را به چنگ گرفت و آن دوان به درون مغاک سقوط کردند.
#متن_کتاب #سقوط_گوندولین
ترجمهی امین قربانی 💎💥✨
👈 دانلود ترجمهی کتاب سقوط گوندولین 👉
👈👈 درگاه مالی حمایت از مترجم 👉👉
💥استاد گرانقدر، «رضا علیزاده» نیز اخیراً ترجمهی ایشان را تأیید و تحسین کردند.💥
♨️مطالب مرتبط و مفید:
👈 کلیپ جامع بالروگها در دنیای تالکین 👉
👈 وصف بالروگها در سیلماریلیون 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
آنگاه گلورفیندل سوی او برجست و زره زرینش به گونهای شگرف در زیر نور ماه رخشید و کوبهای سوی آن دیو نواخت که موجب گشت دگر باره روی تختهسنگی سترگ بپرد و گلورفیندل در پیاش. اینک ستیزه و آوردی مرگبار بر آن صخرهی بلند بر فراز مردم در گرفت؛ و اینان که از پسِ پشت زیر فشار بودند و از پیش راهشان سد شده بود، آنچنان نزدیک شده بودند که کمابیش همگان آن را میتوانستند دید، اما پیش از آنکه مردان گلورفیندل به کنارش توانند پرید، فرجام پذیرفت.
شور و غیرت گلورفیندل، آن #بالروگ را از نقطهای به نقطهی دیگر میراند و جوشنش او را از تازیانه و پنجهاش در امان میداشت. گاه کوبهای سنگین بر ترگ آهنیاش مینواخت، گاه دست تازیانهگیرِ باشنده را از آرنج میشکافت. بدانگاه بالروگ از رنج و شکنجِ درد و بیم خویش سخت سوی گلورفیندل برجهید که به کردارِ جست ماری کوبه نواخت؛ لیک تنها یک شانه را یافت و با او گلاویز شد و آنان به تلوتلو درآمدند تا آنکه روی تختهسنگ نقش زمین شدند. آنگاه دست چپ گلورفیندل در پی دشنهای گشت و آن را نواخت که شکم بالروگ را در نزدیکی صورت خویش فرو خلید (زیرا قامت آن دیو دو بار بیش از او بود)؛ و بالروگ غریو برکشید و از صخره به پس فرو افتاد و حین سقوط گیسوان زرد گلورفیندل در زیر ترگش را به چنگ گرفت و آن دوان به درون مغاک سقوط کردند.
#متن_کتاب #سقوط_گوندولین
ترجمهی امین قربانی 💎💥✨
👈 دانلود ترجمهی کتاب سقوط گوندولین 👉
👈👈 درگاه مالی حمایت از مترجم 👉👉
💥استاد گرانقدر، «رضا علیزاده» نیز اخیراً ترجمهی ایشان را تأیید و تحسین کردند.💥
♨️مطالب مرتبط و مفید:
👈 کلیپ جامع بالروگها در دنیای تالکین 👉
👈 وصف بالروگها در سیلماریلیون 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
Telegram
attach 📎
فرو ریختن برج #تورگون طی حملهی اژدهایان که منجر به مرگ او در پی سقوط #گوندولین شد:
#ایدریل گفت: «وای بر من که پدرم بر فراز بلندترین برجش چشم به راه مرگ است؛ اما هفت بار وای بر کسی که سرورش در فراروی ملکو فرو افتاده است و دیگر به خانه بازنخواهد گشت» ــ زیرا او از رنج و شکنجهای آن شب بیتاب و شوریده بود.
بدانگاه #تور گفت: «هان! ای ایدریل، این من هستم و من زندهام؛ لیک اکنون پدرت را بدینجا خواهمش آورد، خواه از دوزخهای ملکو باشد!» پس از آن به تنهایی از تپه فرود میآید و از اندوه همسرش خردپریش است؛ اما ایدریل پس از سر عقل آمدن در میان توفانی از مویه زانوان تور را به چنگ گرفت و گفت: «سرورم! سرورم!» و او را به درنگ واداشت.
اما در همان گاه که سخن میگفتند، آوا و بانگی بلند از آن مکان اندوهبار برخاست. اینک، برج به میان شعله فرو ریخت و با کوبهای از آتش فرو افتاد، چرا که اژدهایان شالودهی آن و همهی آنانی که آنجا ایستاده بودند را فرو شکستند و سودند. سترگ بود طنین آن سقوطِ دهشتبار، و تورگون شاه گوندوتلیم در آن درگذشت و در آن دم پیروزی نصیب ملکو شد.
#سقوط_گوندولین #متن_کتاب
ترجمهی امین قربانی 🔥🌟💎
👈 دانلود ترجمهی کتاب سقوط گوندولین 👉
👈👈 درگاه مالی حمایت از مترجم 👉👉
💥استاد گرانقدر، «رضا علیزاده» نیز اخیراً ترجمهی ایشان را تأیید و تحسین کردند.💥
♨️مطالب مرتبط و مفید:
👈کلیپ جامع اژدهایان در دنیای تالکین👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
#ایدریل گفت: «وای بر من که پدرم بر فراز بلندترین برجش چشم به راه مرگ است؛ اما هفت بار وای بر کسی که سرورش در فراروی ملکو فرو افتاده است و دیگر به خانه بازنخواهد گشت» ــ زیرا او از رنج و شکنجهای آن شب بیتاب و شوریده بود.
بدانگاه #تور گفت: «هان! ای ایدریل، این من هستم و من زندهام؛ لیک اکنون پدرت را بدینجا خواهمش آورد، خواه از دوزخهای ملکو باشد!» پس از آن به تنهایی از تپه فرود میآید و از اندوه همسرش خردپریش است؛ اما ایدریل پس از سر عقل آمدن در میان توفانی از مویه زانوان تور را به چنگ گرفت و گفت: «سرورم! سرورم!» و او را به درنگ واداشت.
اما در همان گاه که سخن میگفتند، آوا و بانگی بلند از آن مکان اندوهبار برخاست. اینک، برج به میان شعله فرو ریخت و با کوبهای از آتش فرو افتاد، چرا که اژدهایان شالودهی آن و همهی آنانی که آنجا ایستاده بودند را فرو شکستند و سودند. سترگ بود طنین آن سقوطِ دهشتبار، و تورگون شاه گوندوتلیم در آن درگذشت و در آن دم پیروزی نصیب ملکو شد.
#سقوط_گوندولین #متن_کتاب
ترجمهی امین قربانی 🔥🌟💎
👈 دانلود ترجمهی کتاب سقوط گوندولین 👉
👈👈 درگاه مالی حمایت از مترجم 👉👉
💥استاد گرانقدر، «رضا علیزاده» نیز اخیراً ترجمهی ایشان را تأیید و تحسین کردند.💥
♨️مطالب مرتبط و مفید:
👈کلیپ جامع اژدهایان در دنیای تالکین👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
Telegram
attach 📎
آنگاه #تور به سخن آمد و #اولمو در دلش توش و توان و در آوایش اقتدار و شکوه نهاد. «هان، ای پدران شهر سنگ، اویی که در مغاک موسیقی ژرف میسازد و از اندیشهی الفها و آدمیان آگاه است، به من فرمان داده که به شما گویم دوران رهایی نزدیک است. نجواهای خانومان و تپهی نگاهبانیتان در برابر شر ملکو به گوش اولمو رسیدهاند و وی شاددل است: لیک دلش ارغنده و دژآگاه است و دلهای #والار که در کوههای #والینور نشستهاند و از ستیغ تانیکوئتیل جهان را مینگرند، و اندوه بندگی و اسارت نولدولی و آوارگیهای آدمیان را میبینند، دُژم است؛ زیرا که ملکو آنان را در سرزمین سایهها فراپشتِ تپههای آهن احاطه کرده است. از این روی، از نهانراهی آورده شدهام تا به شمایان گویم سپاهیانتان را برشمرید و برای نبرد و آورد آماده شوید، زیرا که هنگام آن فراز آمده است.»
آنگاه #تورگون سخن گفت: «این کار را نکنم، ولو آنکه اینها سخنان اولمو و جملگی والار باشد. مردم خویش را در برابر هول و دهشتِ اورکها به خطر در نمیفکنم، نیز شهرم را در برابر آتشِ ملکو در گزند نمیاندازم.»
آنگاه تور به سخن آمد و گفت: «نه، گر اکنون یارایی هنگفت نداشته باشی، آنگاه اورکها همیشه حاضر خواهند بود و در فرجام بیشتر کوههای زمین را فرو خواهند گرفت و از رنجه داشتن الفها و آدمیان، هر دو، باز نخواهند ایستاد، ولو آنکه والار زان پس با هنجارهای دیگر برای رهایی نولدولی بکوشند؛ لیک گر اکنون به والار دلاستوار باشی، رویارویی هر چند دهشتناک باشد، پس از آن اورکها سقوط خواهند نمود و قدرتِ ملکو به کرانی اندک نقصان خواهد یافت.»
#متن_کتاب #سقوط_گوندولین
ترجمهی امین قربانی 💎🔥🌟
👈 دانلود ترجمهی کتاب سقوط گوندولین 👉
👈👈 درگاه مالی حمایت از مترجم 👉👉
💥استاد گرانقدر، «رضا علیزاده» نیز ترجمهی ایشان را تأیید و تحسین کردند.💥
♨️♨️♨️مطالب تکمیلی و مرتبط:
👈 تاریخچهی شهر افسانهای گوندولین 👉
👈مواجههی تور با اولمو، خداوندگار آبها👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨@Gondolin Comments ✨
آنگاه #تورگون سخن گفت: «این کار را نکنم، ولو آنکه اینها سخنان اولمو و جملگی والار باشد. مردم خویش را در برابر هول و دهشتِ اورکها به خطر در نمیفکنم، نیز شهرم را در برابر آتشِ ملکو در گزند نمیاندازم.»
آنگاه تور به سخن آمد و گفت: «نه، گر اکنون یارایی هنگفت نداشته باشی، آنگاه اورکها همیشه حاضر خواهند بود و در فرجام بیشتر کوههای زمین را فرو خواهند گرفت و از رنجه داشتن الفها و آدمیان، هر دو، باز نخواهند ایستاد، ولو آنکه والار زان پس با هنجارهای دیگر برای رهایی نولدولی بکوشند؛ لیک گر اکنون به والار دلاستوار باشی، رویارویی هر چند دهشتناک باشد، پس از آن اورکها سقوط خواهند نمود و قدرتِ ملکو به کرانی اندک نقصان خواهد یافت.»
#متن_کتاب #سقوط_گوندولین
ترجمهی امین قربانی 💎🔥🌟
👈 دانلود ترجمهی کتاب سقوط گوندولین 👉
👈👈 درگاه مالی حمایت از مترجم 👉👉
💥استاد گرانقدر، «رضا علیزاده» نیز ترجمهی ایشان را تأیید و تحسین کردند.💥
♨️♨️♨️مطالب تکمیلی و مرتبط:
👈 تاریخچهی شهر افسانهای گوندولین 👉
👈مواجههی تور با اولمو، خداوندگار آبها👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨@Gondolin Comments ✨
Telegram
attach 📎
حملهی مرگبار #مورگوت به شهر #گوندولین در پی خیانت #مایگلین و تحقق نفرین ماندوس:
سرانجام، آنگاه که #ائارندیل هفت ساله بود، مورگوت آماده شد و اورکها و بالروگها و دژمارانش را بر سر گوندولین فرو فرستاد؛ و از میان اینان، اژدهایانی با هیبتهایی گوناگون و مهیب برای فروگرفتِ این شهر به تازگی پدید آورده شدند. سپاه مورگوت از فراز تپههای شمالی آمد که بلندیاش از همه بیشترین بود و نگهبانانش ناهشیارتر بودند، و شبهنگام در زمان عیدی روی داد که همهی مردم گوندولین بر روی دیوارها منتظر برآمدن خورشید و خواندن نغمههایشان به هنگام فراز آمدنش بودند، زیرا روز پسین عیدی بود که آنان دروازههای تابستان مینامیدند. اما روشنایی سرخفام بر تپههای شمالی پدیدار گشت نه در شرق؛ و هیچ بازدارندگیای در پیشروی دشمن وجود نداشت تا آنکه به فرودِ دیوارهای خودِ گوندولین رسیدند و گوندولین بیآنکه امیدی باشد، در محاصره قرار گرفت.
از قهرمانیهای نومیدانهای که سالاران خاندانهای اشرافی و جنگاورانشان و به ویژه #تور انجام دادند، در سقوط گوندولین سخن بسیار گفتهاند؛ از مرگ روگ بیرون دیوارها؛ و از نبرد #اکتلیون از خاندان چشمه با #گوتموگ فرمانروای بالروگها در خودِ میدان پادشاه، جایی که هر یک دیگری را کشت؛ و از دفاع برج #تورگون به دست افراد خاندانش تا زمانی که برج سرنگون شد؛ و سهمگین بود سقوط آن برج و کشته شدن تورگون در ویرانیاش.
#متن_کتاب #سقوط_گوندولین
به ترجمهی امین قربانی💥🌟💎
👈 دانلود ترجمهی کتاب سقوط گوندولین 👉
👈👈 درگاه مالی حمایت از مترجم 👉👉
♨️♨️♨️مطالب مرتبط و تکمیلی:
👈 تاریخچهی شهر افسانهای گوندولین 👉
👈سرنگونی و مرگ تورگون، شاه گوندولین👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
سرانجام، آنگاه که #ائارندیل هفت ساله بود، مورگوت آماده شد و اورکها و بالروگها و دژمارانش را بر سر گوندولین فرو فرستاد؛ و از میان اینان، اژدهایانی با هیبتهایی گوناگون و مهیب برای فروگرفتِ این شهر به تازگی پدید آورده شدند. سپاه مورگوت از فراز تپههای شمالی آمد که بلندیاش از همه بیشترین بود و نگهبانانش ناهشیارتر بودند، و شبهنگام در زمان عیدی روی داد که همهی مردم گوندولین بر روی دیوارها منتظر برآمدن خورشید و خواندن نغمههایشان به هنگام فراز آمدنش بودند، زیرا روز پسین عیدی بود که آنان دروازههای تابستان مینامیدند. اما روشنایی سرخفام بر تپههای شمالی پدیدار گشت نه در شرق؛ و هیچ بازدارندگیای در پیشروی دشمن وجود نداشت تا آنکه به فرودِ دیوارهای خودِ گوندولین رسیدند و گوندولین بیآنکه امیدی باشد، در محاصره قرار گرفت.
از قهرمانیهای نومیدانهای که سالاران خاندانهای اشرافی و جنگاورانشان و به ویژه #تور انجام دادند، در سقوط گوندولین سخن بسیار گفتهاند؛ از مرگ روگ بیرون دیوارها؛ و از نبرد #اکتلیون از خاندان چشمه با #گوتموگ فرمانروای بالروگها در خودِ میدان پادشاه، جایی که هر یک دیگری را کشت؛ و از دفاع برج #تورگون به دست افراد خاندانش تا زمانی که برج سرنگون شد؛ و سهمگین بود سقوط آن برج و کشته شدن تورگون در ویرانیاش.
#متن_کتاب #سقوط_گوندولین
به ترجمهی امین قربانی💥🌟💎
👈 دانلود ترجمهی کتاب سقوط گوندولین 👉
👈👈 درگاه مالی حمایت از مترجم 👉👉
♨️♨️♨️مطالب مرتبط و تکمیلی:
👈 تاریخچهی شهر افسانهای گوندولین 👉
👈سرنگونی و مرگ تورگون، شاه گوندولین👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM