Gondolin.ir | ارباب حلقه‌ها
11.2K subscribers
2.74K photos
545 videos
17 files
1.06K links
💥❤️‍🔥 Gondolin.ir ❤️‍🔥💥

گوندولین، شهر پنهان الف‌های نولدور🌟

هواداران تالکین و دنیای ارباب حلقه‌ها🔥

ادمین پاسخگو به مخاطبان:
@Wolfheart_kenshin

پیج اینستاگرام:
instagram.com/gondolin_ir


گروه تبادل نظر:
https://t.me/+VeuASfYaiTeP9wjN
Download Telegram
#فئانور و پسرانش🔥🌟💥

توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉


Channel:
🔰 @Gondolin_ir 🔰

Group:
🔰@Gondolin_comments 🔰
#الروهیر و #الادان و #آرون، فرزندان #الروند و #کله‌بریان و نوه‌های #گالادریل

🔰توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉


Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
«تیلیون»، نگهبان ماه 🌙

در سالیان دو درخت، #تیلیون یکی از مایاهای #اورومه بود که همراه با او به شکار می‌رفت و دوران فراغت خود را اغلب در باغ‌های #لورین در زیر نور نقره‌ای رنگ #تلپریون سپری می‌کرد.

💎 توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
#گندالف و #گواهیر، دو دوست قدیمی

🔰توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉


Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
حلقه‌ی #باراهیر که در اصل حلقه‌ی #فین‌رود #فلاگوند بود، یک ساخته الفی بود که از طرف فین‌رود به باراهیر داده شد و در سال‌های بعد به عنوان نشان موروثی اداین به شمار می‌رفت. حلقه به شکل دو مار با چشمان زمردین بود، یک مار در حال بلعیدن و دیگری دارای تاجی از گل‌های طلایی بر سر، که سمبل خاندان #فنارفین بود. این حلقه در #والینور بدست #نولدور ساخته شد و در تملک فین‌رود بود. او حلقه و جواهراتی دیگر از #تیریون را در زمان عزیمت نولدور به سرزمین میانه با خود برد و آن را در #نارگوتروند به همراه داشت.

در جنگ شعله‌ی ناگهانی، باراهیرِ انسان جان فین‌رود را نجات داد و او به عنوان نشانی از دوستی ابدی بین خانواده‌هایشان حلقه‌اش را به باراهیر بخشید. باراهیر تا پایان عمر حلقه را در دست داشت و سرانجام در شبیخون اورک‌ها کشته شد و رهبر اورک‌ها دستش را به همراه حلقه قطع کرد و با خود برد. #برن مخاطرات زیادی را پشت سر گذاشت و انتقام پدر را گرفت و دستش را پیدا کرد. او دست را به همراه باقی جسد پدرش خاک کرد اما حلقه را برای خود نگه داشت.
@Gondolin_ir

زمانی که ماموریت سیلماریل از سوی #الوه به برن داده شد(شرط وصال با #لوتین)، او به #نارگوتروند رفت و از حلقه به‌عنوان نشانی برای درخواست کمک از فین‌رود استفاده کرد و فین‌رود نیز به عهدش وفا کرد و سرانجام در راه دفاع از برن در دخمه‌های میناس‌تی‌ریت کشته شد. سرنوشت حلقه در قرون آتی به شکلی مبهم ثبت شد. از طریق #دیور و دخترش، #الوینگ و نوه‌اش #الروس حلقه به #نومه‌نور رسید و به عنوان نشان سلطنتی شاهان نومه‌نور باقی ماند؛ تا زمانی که تار- الندیل آن را به وارثش، تار- منلدور نداد، در عوض حلقه را به دخترش سیلمارین داد که نمی‌توانست جانشین او باشد. و بعدها سیلمارین آن را به پسرش والاندیل اولین حاکم آندونیه - بندری در کرانه‌ی غربی جزیره‌ی نومه‌نور- داد. حلقه به حاکمان متوالی آندونیه رسید تا زمان آخرین نفر از مومنان(آن دسته از مردم نومه‌نور که از فساد و تباهی که #سائورون نصیب اهالی این جزیره کرد، مصون ماندند). و سرانجام با فرار مومنان به سرزمین میانه، حلقه‌ی باراهیر از واقعه‌ی سقوط نومه‌نور نجات پیدا کرد.


@Gondolin_ir

در دوران سوم، حلقه مستقیماً از #الندیل، آخرين ارباب آندونیه به عنوان نشان سلطنتی به شاهان #آرنور رسید و پس از سقوط آرنور به شاهان #آرتداین تا زمان سقوط‌شان( آرتداین یکی از سه قلمرو #دونه‌داین در شمال پس از سقوط آرنور به شمار می‌رفت). آخرین حاکم آرتداین، آروِدوی، در پی شکست از #ویچ‌کینگ ابتدا به خرابه‌های معادن دورف‌ها در کوهستان آبی گریخت و سپس همراه با یارانش به شمال پناه برد و در ازای دریافت آذوقه و سرپناه از مردم #لوسوت، حلقه‌ی باراهیر را همراه با گوهرهایی دیگر به سالار آن‌ها داد.( لوسوت مردمی کهن، ساکن سرزمین #فروخل در شمال سرزمین میانه بودند). در سال ۱۹۷۵ دوران سوم، #آرودوی در خلیج منجمد فروخل غرق شد و سال‌ها بعد تکاوران شمال حلقه‌ی باراهیر را از مردمان برفی لوسوت با پرداخت خراج خریدند و به #ریوندیل آوردند و حلقه در #ایملادریس قرن‌ها باقی ماند.


در سال ۲۹۵۲ از دوران سوم، #الروند پس از مطلع شدن از اصل و نسب #آراگورن، حلقه‌ی باراهیر را به همراه تکه‌های #نارسیل به پسر #آراتورن داد. در سال ۲۹۸۰، زمانی که آراگون در #لورین بود، آن را به عنوان حلقه‌ی نامزدی به #آرون هدیه داد. چیزی از سرنوشت حلقه‌ی باراهیر در دوران چهارم گفته نشده، اما اگر حلقه با آرون به مقبره‌اش در کرین آمروت در لوتلورین نرفته باشد، به احتمال زیاد به شاهان بعدی گاندور که از نسل آراگون و آرون بودند، رسید.

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
Gondolin Comments
#فئانتوری، اربابان جان، دو برادرند، و ایشان را غالباً #ماندوس و #لورین نامیده‌اند. اما راستی را این نام‌ها جایگاه اقامت آنان است، و نام حقیقی‌شان #نامو و #ایرمو است.


نامو برادر مهتر، در ماندوس خان و مان دارد که در غرب #والینور واقع است. او نگاه‌دار خانه‌ی مردگان است و فراخواننده‌ی جان‌های کُشته. هیچ چیز را فراموش نمی‌کند؛ و از همه‌ی چیزهایی که رخ خواهد داد باخبر است، مگر آن‌ها که هنوز در محدوده‌ی آزادی #ایلوواتار جای دارد. او جان‌ستاننده‌ی #والار است؛ اما تنها به فرمان #مانوه داوری می‌کند و حکم می‌دهد. #وایره‌ بافنده همسر اوست که هرچه در زمان بوده است، در تالارهای لایه‌لایه‌اش می‌بافد، و تالارهای ماندوس که با گذشت دوران‌ها مدام فراخ‌تر می‌شود، پوشیده از این تارهاست.

ایرمو برادر کهتر، ارباب مکاشفه‌ها و رویاهاست. باغ‌های او در لورین در دیار والار است، و این باغ‌ها زیباترین جای‌های جهان است، پر از مینوان بسیار. #استه ی مهربان، شفابخش زخم‌ها و خستگی‌ها، همسر اوست. جامه‌اش خاکستری است؛ و آسودن هبه‌ی اوست. روزها به جایی نمی‌رود. بل روی جزیره‌ای در سایه‌سار درختان دریاچه‌ی #لوره‌لین می‌خوابد. از چشمه‌های ایرمو و استه، جمله کسانی که در والینور مسکن دارند، طراوت می‌یابند؛ و غالباً والار خود به لورین می‌آیند و آنجا از بار خستگی‌های #آردا فارغ و آسوده می‌شوند.

#متن_کتاب، #سیلماریلیون، #والاکوئنتا
ترجمه‌ی رضا علیزاده 🔥🌟🏅💎

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
Gondolin.ir | ارباب حلقه‌ها
ورژن سامورایی #سائورون 🔥💥 توصیف تالکین از او در بخش #والاکوئنتا در #سیلماریلیون، ترجمه رضا علیزاده: در تمام اعمال ملکور مورگوت بر روی آردا، در کرده‌های بسیار و در نیرنگ‌بازی‌های زیرکانه‌اش، سائورون نیز سهمی داشت، و در پلیدی، از حیث این که زمانی دراز در…
بعد از ورژن سامورایی #سائورون، رسیدیم به نسخه‌ی سامورایی خفن #گندالف سفید🔥💥💫💎

نام اصلی گندالف، #اولورین هستش و خردمندترین مایار محسوب میشه طبق گفته‌ی تالکین در #سیلماریلیون:

خردمندترین #مایار اولورین بود. او در #لورین می‌زیست، اما دست تقدیر غالباً او را به خانه‌ی نیه‌نا می‌برد، و او از #نیه‌نا صبر و ترحم آموخت... در کوئنتا سیلماریلیون از #ملیان سخن بسیار رفته است، اما آن قصه از اولورین چیزی نمی‌گوید؛ زیرا اگرچه الف‌ها را دوست می‌داشت، نامرئی، یا در کالبد یکی از الف‌ها در میان‌شان می‌گشت، و آنان نمی‌دانستند که منشأ آن مکاشفات زیبا یا الهامات خردمندانه‌ی اولورین از کجاست. در روزگار پسین دوست همه‌ی فرزندان #ایلوواتار بود و از اندوه آنان غمگین می‌گشت؛ و کسانی که به سخنانش گوش سپردند، از نومیدی به‌در آمدند و فکر و خیال تاریکی را به کناری نهادند.

#متن_کتاب #والاکوئنتا
ترجمه رضا علیزاده 🌟🔥

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
از مهم‌ترین اقدامات #گالادریل در سرزمین میانه، نابودی دژ #دول‌گولدور و زدودن پلیدی از آن پس از نابودی حلقه‌ی یگانه و شکست نهایی #سائورون است.

🔥توضیحات بیشتر:👈 کلیک کنید 👉


Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
فرار #گندالف از اسارت #سارومان در برج #اورتانک به کمک #گواهیر تیزپر، دوست دیرینه‌اش...🪶

🧩توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉



Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
#ایستاری ها از نژاد #مایار، به دستور #والار برای مقابله با #سائورون به سرزمین میانه اعزام شدند. #سارومان سفید، #گندالف خاکستری، #راداگاست قهوه‌ای و دو جادوگر آبی‌پوش: #آلاتار و #پالاندو

سارومان یا کورمو، از شاگردان #آئوله بود. او رهبر شورای سفید نیز بود. الف‌های #سیندار او را #کورونیر نامیدند، به معنی «مرد مهارت‌ها»

گندالف در والینور به #اولورین مشهور بود، خردمندترین مایار . او در #لورین می‌زیست، اما دست تقدیر غالباً او را به خانه‌ی نیه‌نا می‌برد، و او از #نیه‌نا صبر و ترحم آموخت...

راداگاست یکی از مایاهای #یاوانا و دوستدار طبیعت، درختان و حیوانات بود. نام کوئنیایی او «آیوندیل» به معنای «دوست پرندگان» است.

آلاتار و پالاندو به انتخاب #اورومه به سرزمین میانه فرستاده شدند و از سرگذشت آن‌ها در والینور و سرزمین میانه اطلاع چندانی در دست نیست. این دو زودتر از مابقی ایستاری همراه با #گلورفیندل در اواسط دوران دوم به سرزمین میانه آمدند و به شرق و جنوب آنجا سفر کردند و به القاب «قاتل تاریکی» و «حامی شرق» شناخته شدند.

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
Gondolin Comments
📖 #متن_کتاب 📚

روی دو صندلی در زیر تنه‌ی درخت و زیر چتری از شاخه‌های زنده، کله‌بورن و گالادریل کنار هم نشسته بودند. هرچند که گفته می‌شد فرمانروایانی بسیار قدرتمند هستند، اما به شیوه‌ی الف‌ها از جا برخاستند تا به میهمانانشان خوشامد بگویند.

بسیار بلندقامت بودند و بانو قامتش کوتاه‌تر از فرمانروا نبود؛ موقر و زیبا بودند‌. لباس‌هایی یکپارچه به رنگ سفید به تن داشتند. موهای بانو به رنگ طلایی سیر بود؛ و موهای فرمانروا کلبورن نقره‌ای‌رنگ و بلند و درخشان بود؛ اما نشانی از سالخوردگی در ایشان به چشم نمی‌خورد، مگر در ژرفای نگاهشان؛ چرا که این نگاه‌ها در روشنایی ستارگان به برندگی زوبین و در عین حال ژرف بودند: انبانی از خاطرات عمیق.


اولین مواجهه‌ی یاران حلقه با #گالادریل و #کله‌بورن در #لورین، کتاب یاران حلقه به ترجمه‌ی رضا علیزاده💥💎

🔮مطالب مرتبط و تکمیلی:

👈توضیح مختصری از کله‌بورن👉

👈گالادریل و حلقه‌ی یگانه👉

Channel:
@Gondolin_ir

Website:
www.Gondolin.ir

Group:
Gondolin Comments