#اولمو، خداوندگار آبهای #آردا.
اولمو خداوند آب هاست. او تنهاست. هیچگاه زمانی دراز یک جا درنگ نمیکند، هرگاه اراده کند در تمامی آبهای ژرف گرد زمین یا زیرزمین جابهجا میشود.
پس از #مانوه تواناترین #والار اوست، و پیش از پدید آمدن #والینور در دوستی با او صمیمیترین بود؛ اما ازآنپس به ندرت در انجمن والار شرکت میجست، مگر آنکه امری بس مهم درمیان میبود، زیرا اولمو پروای همهٔ آردا را داشت، و او را نیازی به جای آسودن نیست. افزون بر این، اولمو گام نهادن بر روی زمین را دوست نمیدارد، و به ندرت به رسم همتایانش خود را به کالبدی میآراید.
هرگاه فرزندان #ارو چشم شان بر او میافتاد، دلهاشان از وحشتی عظیم مالامال میگشت؛ چرا که برآمدن شاه دریا دهشتناک بود، همچون موجی اوج گیرنده که به ساحل میتازد، کلاهخودی تیره و کف نشان بر سر و زرهی پرتلألؤ به رنگ سیم با ته رنگی از سایههای سبز بر تن. نوای شیپورهای مانوه بلند است، اما آوای اولمو ژرف است، همچون ژرفای اقیانوس که تنها خود او دیدهاست.
با این حال اولمو، هم الفها و هم آدمیان را دوست میدارد، و هیچ گاه آنان را به حال خویش رها نکرده، حتی آنگاه که والار بر ایشان خشم گرفتهاند. گاه و بی گاه نادیده به کرانههای سرزمین میانه میآید، یا از شاخابههای دریا در میان خشکی میگذرد، و آنجا از کرناهای بزرگش، اولوموری که سالمار مایا برای او از صدفهای سفید ساختهاست، آهنگی برمی آورد؛ و آنکه این آهنگ میشنود از آن پس همیشه این نفیر را به گوش جان مینیوشد، و عشق به دریا هیچ گاه رهایش نمیسازد.
اولمو بیشتر با ساکنان سرزمین میانه به آوایی سخن میگوید که فقط به سان آهنگ آب شنیده میشود. چرا که تمامی دریاها، دریاچهها، رودها، آبگیرها، چشمهها در فرمان اوست؛ از این روی الفها میگویند روح اولمو در رگهای جهان جاری است. بدین گونه خبرها به اولمو میرسد، حتی در ژرفناها، خبر جمله نیازها و رنجهای آردا، که اگر جز این بود از مانوه پنهان میماند.
در ژرفناها به آهنگی عظیم و هولناک میاندیشد؛ و طنین آن آهنگ، اندوهگین و شاد در سرتاسر رگهای جهان در جریان است؛ زیرا اگرچه برآمدن چشمه در برابر آفتاب شادی بخش است، سر منشأ آن از چاههای اندوه ناپیمودهای است که در بنیاد زمین واقع است. #تلهری بسی چیزها از اولمو آموختند، و به همین دلیل آهنگ شان اندوه و سرور را یک جا در خود داشت.
#سالمار با او به آردا آمد، و نیز #اوسه و #اوئینن، که به آنان حکمرانی بر موجها و جنبشهای دریاهای درونی را بخشید، و علاوه بر اینان بسیاری مینویان دیگر.
به قدرت اولمو بود که حتی در تاریکی ملکور زندگی هنوز در بسیاری رگههای پنهان جریان داشت، و زمین نمرد؛ و برای جمله کسانی که در آن تاریکی ره گم کرده یا دور از روشنایی والار سرگردان بودند، اولمو گوشی شنوا داشت؛ و او هیچگاه سرزمین میانه را فراموش نکردهاست، و از آن هنگام هر آنچه از ویرانی و دگرگونی رخ دادهاست، از اندیشه اش دست باز نداشته، و تا به فرجام روزگاران، باز نخواهد داشت.
اولمو در حق الفها و آدمیان نیکیهای بسیار کردهاست، او بود که جزیره بالار را برای بردن الفها به والینور به ساحل سرزمین میانه آورد، او بود که آدمیان را در بدو ورود یاری میداد، او بود که فکر ساختن #نارگوتروند و #گوندولین را در ذهن #فینرود و #تورگون، در هنگام خواب، گذاشت، او بود که #تور پسر #هور را برای آگاه ساختن تورگون فرستاد ، او بود که #الوینگ را از آب های سیریون نجات داد، او بود که در حلقه داوری از #ائارندیل در مقابل خشم #ماندوس دفاع کرد و هزاران کار دیگر که شمارش آن خارج از توان است.
منبع: دانشنامه والیمار
@Gondolin_ir
اولمو خداوند آب هاست. او تنهاست. هیچگاه زمانی دراز یک جا درنگ نمیکند، هرگاه اراده کند در تمامی آبهای ژرف گرد زمین یا زیرزمین جابهجا میشود.
پس از #مانوه تواناترین #والار اوست، و پیش از پدید آمدن #والینور در دوستی با او صمیمیترین بود؛ اما ازآنپس به ندرت در انجمن والار شرکت میجست، مگر آنکه امری بس مهم درمیان میبود، زیرا اولمو پروای همهٔ آردا را داشت، و او را نیازی به جای آسودن نیست. افزون بر این، اولمو گام نهادن بر روی زمین را دوست نمیدارد، و به ندرت به رسم همتایانش خود را به کالبدی میآراید.
هرگاه فرزندان #ارو چشم شان بر او میافتاد، دلهاشان از وحشتی عظیم مالامال میگشت؛ چرا که برآمدن شاه دریا دهشتناک بود، همچون موجی اوج گیرنده که به ساحل میتازد، کلاهخودی تیره و کف نشان بر سر و زرهی پرتلألؤ به رنگ سیم با ته رنگی از سایههای سبز بر تن. نوای شیپورهای مانوه بلند است، اما آوای اولمو ژرف است، همچون ژرفای اقیانوس که تنها خود او دیدهاست.
با این حال اولمو، هم الفها و هم آدمیان را دوست میدارد، و هیچ گاه آنان را به حال خویش رها نکرده، حتی آنگاه که والار بر ایشان خشم گرفتهاند. گاه و بی گاه نادیده به کرانههای سرزمین میانه میآید، یا از شاخابههای دریا در میان خشکی میگذرد، و آنجا از کرناهای بزرگش، اولوموری که سالمار مایا برای او از صدفهای سفید ساختهاست، آهنگی برمی آورد؛ و آنکه این آهنگ میشنود از آن پس همیشه این نفیر را به گوش جان مینیوشد، و عشق به دریا هیچ گاه رهایش نمیسازد.
اولمو بیشتر با ساکنان سرزمین میانه به آوایی سخن میگوید که فقط به سان آهنگ آب شنیده میشود. چرا که تمامی دریاها، دریاچهها، رودها، آبگیرها، چشمهها در فرمان اوست؛ از این روی الفها میگویند روح اولمو در رگهای جهان جاری است. بدین گونه خبرها به اولمو میرسد، حتی در ژرفناها، خبر جمله نیازها و رنجهای آردا، که اگر جز این بود از مانوه پنهان میماند.
در ژرفناها به آهنگی عظیم و هولناک میاندیشد؛ و طنین آن آهنگ، اندوهگین و شاد در سرتاسر رگهای جهان در جریان است؛ زیرا اگرچه برآمدن چشمه در برابر آفتاب شادی بخش است، سر منشأ آن از چاههای اندوه ناپیمودهای است که در بنیاد زمین واقع است. #تلهری بسی چیزها از اولمو آموختند، و به همین دلیل آهنگ شان اندوه و سرور را یک جا در خود داشت.
#سالمار با او به آردا آمد، و نیز #اوسه و #اوئینن، که به آنان حکمرانی بر موجها و جنبشهای دریاهای درونی را بخشید، و علاوه بر اینان بسیاری مینویان دیگر.
به قدرت اولمو بود که حتی در تاریکی ملکور زندگی هنوز در بسیاری رگههای پنهان جریان داشت، و زمین نمرد؛ و برای جمله کسانی که در آن تاریکی ره گم کرده یا دور از روشنایی والار سرگردان بودند، اولمو گوشی شنوا داشت؛ و او هیچگاه سرزمین میانه را فراموش نکردهاست، و از آن هنگام هر آنچه از ویرانی و دگرگونی رخ دادهاست، از اندیشه اش دست باز نداشته، و تا به فرجام روزگاران، باز نخواهد داشت.
اولمو در حق الفها و آدمیان نیکیهای بسیار کردهاست، او بود که جزیره بالار را برای بردن الفها به والینور به ساحل سرزمین میانه آورد، او بود که آدمیان را در بدو ورود یاری میداد، او بود که فکر ساختن #نارگوتروند و #گوندولین را در ذهن #فینرود و #تورگون، در هنگام خواب، گذاشت، او بود که #تور پسر #هور را برای آگاه ساختن تورگون فرستاد ، او بود که #الوینگ را از آب های سیریون نجات داد، او بود که در حلقه داوری از #ائارندیل در مقابل خشم #ماندوس دفاع کرد و هزاران کار دیگر که شمارش آن خارج از توان است.
منبع: دانشنامه والیمار
@Gondolin_ir
Telegram
attach 📎
Gondolin.ir | ارباب حلقهها
کدام الف در دوران اول تاریخ سرزمین میانه، کاراکتر محبوب شماست؟
پینوشت ۱: برای شناخت نسبی گزینههای این نظرسنجی، مطالعهی «سیلماریلیون» الزامیست😄 پینوشت ۲: سعی کردیم الفهایی رو انتخاب کنیم که یا پادشاه بودن و یا کارهای بزرگی انجام دادن.💥
پینوشت ۱: برای شناخت نسبی گزینههای این نظرسنجی، مطالعهی «سیلماریلیون» الزامیست😄 پینوشت ۲: سعی کردیم الفهایی رو انتخاب کنیم که یا پادشاه بودن و یا کارهای بزرگی انجام دادن.💥
#فینرود ملقب به #فلاگوند فرزند ارشد #فینارفین و پادشاه #نارگوتروند.
او رابطهی دوستانه و نزدیکی با انسانها و خاندان #بئور داشت. در نبرد شعلههای ناگهانی، #باراهیر جان او را نجات داد. فینرود هم در عوض سوگند دوستی و وفاداری با او و خاندانش بست.
سالها بعد برای وفای به عهد و سوگندش و کمک به #برن ، پسر باراهیر ، تاج و تختش را رها کرد. از دوئل او با #سائورون شعرهای فراوانی سروده شده است، او در نهایت زندانی و اسیر شد و جان خود را در راه حفاظت از #برن فدا کرد...💔
@Gondolin_ir
او رابطهی دوستانه و نزدیکی با انسانها و خاندان #بئور داشت. در نبرد شعلههای ناگهانی، #باراهیر جان او را نجات داد. فینرود هم در عوض سوگند دوستی و وفاداری با او و خاندانش بست.
سالها بعد برای وفای به عهد و سوگندش و کمک به #برن ، پسر باراهیر ، تاج و تختش را رها کرد. از دوئل او با #سائورون شعرهای فراوانی سروده شده است، او در نهایت زندانی و اسیر شد و جان خود را در راه حفاظت از #برن فدا کرد...💔
@Gondolin_ir
فرزندان #فینارفین
فینارفین فرزند سوم #فینوه که خود صاحب چهار فرزند بود. یک دختر به نام #گالادریل و سه پسر با نامهای #فینرود #فلاگوند - همان که تالار های #نارگوتروند را در #بلریاند بنا کرد - #آنگرود و #ایگنور که تا نبرد شعلههای ناگهانی در سرزمین #دورتونیون اقامت داشتند.
در سیلماریلیون #اورودرت نیز پسر چهارم فینارفین عنوان شده که پس از مرگ برادرش فینرود، پادشاه نارگوتروند میشود.
@Gondolin_ir
فینارفین فرزند سوم #فینوه که خود صاحب چهار فرزند بود. یک دختر به نام #گالادریل و سه پسر با نامهای #فینرود #فلاگوند - همان که تالار های #نارگوتروند را در #بلریاند بنا کرد - #آنگرود و #ایگنور که تا نبرد شعلههای ناگهانی در سرزمین #دورتونیون اقامت داشتند.
در سیلماریلیون #اورودرت نیز پسر چهارم فینارفین عنوان شده که پس از مرگ برادرش فینرود، پادشاه نارگوتروند میشود.
@Gondolin_ir
#برن، #لوتین و #فینرود #فلاگوند 💔
فینرود برای عمل به عهدی که با خاندان #بئور بسته بود، پادشاهی #نارگوتروند را رها کرد و به برن ملحق شد تا به او در ستاندن سیلماریل از تاج #مورگوت(شرط خودخواهانهی #الوه برای پذیرش وصال برن و لوتین) یاری کند. برن و فینرود با لباس مبدل اورکها سعی به نفوذ در قلمرو ملکور را داشتند که توسط سائورون شناسایی شدند. دوئلی بسیار حماسی میان فینرود و سائورون درگرفت اما برتری با سائورون بود و اینگونه برن و فینرود به اسارت او درآمدند. در دخمهی سائورون اما گرگی به این دو حملهور شد و فینرود با دست خالی گرگ را به هلاکت رساند اما خود نیز شدیداً زخمی شد و در نهایت در راه عمل به عهدش، جان سپرد...💔
اندکی بعد لوتین در جستجوی برن به کمک #هوآن، توانست #درائگلوین و #سائورون را شکست دهد و سرانجام برن را در کنار پیکر بیجان فلاگوند یافت.
@Gondolin_ir
فینرود برای عمل به عهدی که با خاندان #بئور بسته بود، پادشاهی #نارگوتروند را رها کرد و به برن ملحق شد تا به او در ستاندن سیلماریل از تاج #مورگوت(شرط خودخواهانهی #الوه برای پذیرش وصال برن و لوتین) یاری کند. برن و فینرود با لباس مبدل اورکها سعی به نفوذ در قلمرو ملکور را داشتند که توسط سائورون شناسایی شدند. دوئلی بسیار حماسی میان فینرود و سائورون درگرفت اما برتری با سائورون بود و اینگونه برن و فینرود به اسارت او درآمدند. در دخمهی سائورون اما گرگی به این دو حملهور شد و فینرود با دست خالی گرگ را به هلاکت رساند اما خود نیز شدیداً زخمی شد و در نهایت در راه عمل به عهدش، جان سپرد...💔
اندکی بعد لوتین در جستجوی برن به کمک #هوآن، توانست #درائگلوین و #سائورون را شکست دهد و سرانجام برن را در کنار پیکر بیجان فلاگوند یافت.
@Gondolin_ir
تقابل #فینرود #فلاگوند و #سائورون
فینرود برای عمل به عهدی که با خاندان #بئور بسته بود، به کمک #برن برای ستاندن سیلماریل از تاج #مورگوت شتافت و پادشاهی #نارگوتروند را رها کرد. او و برن با لباس اورکها سعی در ورود به قلمرو #ملکور را داشتند، اما از چشم سائورون پنهان نماندند.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
بدین سان ستیزهی سائورون و فلاگوند که شهرتی بهسزا دارد به وقوع پیوست. زیرا فلاگوند با سائورون در ترانههای قدرت مصاف داد، و نیروی شاه بسیار عظیم بود؛ اما چنان که در سرود لیتین آمده است، برتری با سائورون بود.💔
ادامهی داستان:
👇👇👇👇👇👇👇👇
t.me/Gondolin_ir/1203
فینرود برای عمل به عهدی که با خاندان #بئور بسته بود، به کمک #برن برای ستاندن سیلماریل از تاج #مورگوت شتافت و پادشاهی #نارگوتروند را رها کرد. او و برن با لباس اورکها سعی در ورود به قلمرو #ملکور را داشتند، اما از چشم سائورون پنهان نماندند.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
بدین سان ستیزهی سائورون و فلاگوند که شهرتی بهسزا دارد به وقوع پیوست. زیرا فلاگوند با سائورون در ترانههای قدرت مصاف داد، و نیروی شاه بسیار عظیم بود؛ اما چنان که در سرود لیتین آمده است، برتری با سائورون بود.💔
ادامهی داستان:
👇👇👇👇👇👇👇👇
t.me/Gondolin_ir/1203
حلقهی #باراهیر که در اصل حلقهی #فینرود #فلاگوند بود، یک ساخته الفی بود که از طرف فینرود به باراهیر داده شد و در سالهای بعد به عنوان نشان موروثی اداین به شمار میرفت. حلقه به شکل دو مار با چشمان زمردین بود، یک مار در حال بلعیدن و دیگری دارای تاجی از گلهای طلایی بر سر، که سمبل خاندان #فنارفین بود. این حلقه در #والینور بدست #نولدور ساخته شد و در تملک فینرود بود. او حلقه و جواهراتی دیگر از #تیریون را در زمان عزیمت نولدور به سرزمین میانه با خود برد و آن را در #نارگوتروند به همراه داشت.
در جنگ شعلهی ناگهانی، باراهیرِ انسان جان فینرود را نجات داد و او به عنوان نشانی از دوستی ابدی بین خانوادههایشان حلقهاش را به باراهیر بخشید. باراهیر تا پایان عمر حلقه را در دست داشت و سرانجام در شبیخون اورکها کشته شد و رهبر اورکها دستش را به همراه حلقه قطع کرد و با خود برد. #برن مخاطرات زیادی را پشت سر گذاشت و انتقام پدر را گرفت و دستش را پیدا کرد. او دست را به همراه باقی جسد پدرش خاک کرد اما حلقه را برای خود نگه داشت.
✨ @Gondolin_ir ✨
زمانی که ماموریت سیلماریل از سوی #الوه به برن داده شد(شرط وصال با #لوتین)، او به #نارگوتروند رفت و از حلقه بهعنوان نشانی برای درخواست کمک از فینرود استفاده کرد و فینرود نیز به عهدش وفا کرد و سرانجام در راه دفاع از برن در دخمههای میناستیریت کشته شد. سرنوشت حلقه در قرون آتی به شکلی مبهم ثبت شد. از طریق #دیور و دخترش، #الوینگ و نوهاش #الروس حلقه به #نومهنور رسید و به عنوان نشان سلطنتی شاهان نومهنور باقی ماند؛ تا زمانی که تار- الندیل آن را به وارثش، تار- منلدور نداد، در عوض حلقه را به دخترش سیلمارین داد که نمیتوانست جانشین او باشد. و بعدها سیلمارین آن را به پسرش والاندیل اولین حاکم آندونیه - بندری در کرانهی غربی جزیرهی نومهنور- داد. حلقه به حاکمان متوالی آندونیه رسید تا زمان آخرین نفر از مومنان(آن دسته از مردم نومهنور که از فساد و تباهی که #سائورون نصیب اهالی این جزیره کرد، مصون ماندند). و سرانجام با فرار مومنان به سرزمین میانه، حلقهی باراهیر از واقعهی سقوط نومهنور نجات پیدا کرد.
✨ @Gondolin_ir ✨
در دوران سوم، حلقه مستقیماً از #الندیل، آخرين ارباب آندونیه به عنوان نشان سلطنتی به شاهان #آرنور رسید و پس از سقوط آرنور به شاهان #آرتداین تا زمان سقوطشان( آرتداین یکی از سه قلمرو #دونهداین در شمال پس از سقوط آرنور به شمار میرفت). آخرین حاکم آرتداین، آروِدوی، در پی شکست از #ویچکینگ ابتدا به خرابههای معادن دورفها در کوهستان آبی گریخت و سپس همراه با یارانش به شمال پناه برد و در ازای دریافت آذوقه و سرپناه از مردم #لوسوت، حلقهی باراهیر را همراه با گوهرهایی دیگر به سالار آنها داد.( لوسوت مردمی کهن، ساکن سرزمین #فروخل در شمال سرزمین میانه بودند). در سال ۱۹۷۵ دوران سوم، #آرودوی در خلیج منجمد فروخل غرق شد و سالها بعد تکاوران شمال حلقهی باراهیر را از مردمان برفی لوسوت با پرداخت خراج خریدند و به #ریوندیل آوردند و حلقه در #ایملادریس قرنها باقی ماند.
در سال ۲۹۵۲ از دوران سوم، #الروند پس از مطلع شدن از اصل و نسب #آراگورن، حلقهی باراهیر را به همراه تکههای #نارسیل به پسر #آراتورن داد. در سال ۲۹۸۰، زمانی که آراگون در #لورین بود، آن را به عنوان حلقهی نامزدی به #آرون هدیه داد. چیزی از سرنوشت حلقهی باراهیر در دوران چهارم گفته نشده، اما اگر حلقه با آرون به مقبرهاش در کرین آمروت در لوتلورین نرفته باشد، به احتمال زیاد به شاهان بعدی گاندور که از نسل آراگون و آرون بودند، رسید.
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
در جنگ شعلهی ناگهانی، باراهیرِ انسان جان فینرود را نجات داد و او به عنوان نشانی از دوستی ابدی بین خانوادههایشان حلقهاش را به باراهیر بخشید. باراهیر تا پایان عمر حلقه را در دست داشت و سرانجام در شبیخون اورکها کشته شد و رهبر اورکها دستش را به همراه حلقه قطع کرد و با خود برد. #برن مخاطرات زیادی را پشت سر گذاشت و انتقام پدر را گرفت و دستش را پیدا کرد. او دست را به همراه باقی جسد پدرش خاک کرد اما حلقه را برای خود نگه داشت.
✨ @Gondolin_ir ✨
زمانی که ماموریت سیلماریل از سوی #الوه به برن داده شد(شرط وصال با #لوتین)، او به #نارگوتروند رفت و از حلقه بهعنوان نشانی برای درخواست کمک از فینرود استفاده کرد و فینرود نیز به عهدش وفا کرد و سرانجام در راه دفاع از برن در دخمههای میناستیریت کشته شد. سرنوشت حلقه در قرون آتی به شکلی مبهم ثبت شد. از طریق #دیور و دخترش، #الوینگ و نوهاش #الروس حلقه به #نومهنور رسید و به عنوان نشان سلطنتی شاهان نومهنور باقی ماند؛ تا زمانی که تار- الندیل آن را به وارثش، تار- منلدور نداد، در عوض حلقه را به دخترش سیلمارین داد که نمیتوانست جانشین او باشد. و بعدها سیلمارین آن را به پسرش والاندیل اولین حاکم آندونیه - بندری در کرانهی غربی جزیرهی نومهنور- داد. حلقه به حاکمان متوالی آندونیه رسید تا زمان آخرین نفر از مومنان(آن دسته از مردم نومهنور که از فساد و تباهی که #سائورون نصیب اهالی این جزیره کرد، مصون ماندند). و سرانجام با فرار مومنان به سرزمین میانه، حلقهی باراهیر از واقعهی سقوط نومهنور نجات پیدا کرد.
✨ @Gondolin_ir ✨
در دوران سوم، حلقه مستقیماً از #الندیل، آخرين ارباب آندونیه به عنوان نشان سلطنتی به شاهان #آرنور رسید و پس از سقوط آرنور به شاهان #آرتداین تا زمان سقوطشان( آرتداین یکی از سه قلمرو #دونهداین در شمال پس از سقوط آرنور به شمار میرفت). آخرین حاکم آرتداین، آروِدوی، در پی شکست از #ویچکینگ ابتدا به خرابههای معادن دورفها در کوهستان آبی گریخت و سپس همراه با یارانش به شمال پناه برد و در ازای دریافت آذوقه و سرپناه از مردم #لوسوت، حلقهی باراهیر را همراه با گوهرهایی دیگر به سالار آنها داد.( لوسوت مردمی کهن، ساکن سرزمین #فروخل در شمال سرزمین میانه بودند). در سال ۱۹۷۵ دوران سوم، #آرودوی در خلیج منجمد فروخل غرق شد و سالها بعد تکاوران شمال حلقهی باراهیر را از مردمان برفی لوسوت با پرداخت خراج خریدند و به #ریوندیل آوردند و حلقه در #ایملادریس قرنها باقی ماند.
در سال ۲۹۵۲ از دوران سوم، #الروند پس از مطلع شدن از اصل و نسب #آراگورن، حلقهی باراهیر را به همراه تکههای #نارسیل به پسر #آراتورن داد. در سال ۲۹۸۰، زمانی که آراگون در #لورین بود، آن را به عنوان حلقهی نامزدی به #آرون هدیه داد. چیزی از سرنوشت حلقهی باراهیر در دوران چهارم گفته نشده، اما اگر حلقه با آرون به مقبرهاش در کرین آمروت در لوتلورین نرفته باشد، به احتمال زیاد به شاهان بعدی گاندور که از نسل آراگون و آرون بودند، رسید.
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
Telegram
attach 📎
Gondolin.ir | ارباب حلقهها
حلقهی #باراهیر که در اصل حلقهی #فینرود #فلاگوند بود، یک ساخته الفی بود که از طرف فینرود به باراهیر داده شد و در سالهای بعد به عنوان نشان موروثی اداین به شمار میرفت. حلقه به شکل دو مار با چشمان زمردین بود، یک مار در حال بلعیدن و دیگری دارای تاجی از…
به عنوان درس جدیدی از #زبان_الفی لغات «این مقاله» رو در دو بخش با هم یه مرور میکنیم، بخش اول:
«باراهیر» در زبان #سینداری به معنی «ارباب آتشین مزاج» هستش که از دو بخش bara به معنی آتشین و hîr به معنی ارباب تشکیل شده.
«فینرود» در زبان سینداری به معنی «موی ارجمند یا متعال» هستش(میتونه اشاره به نژاد #وانیار - مادربزرگ فینرود - باشه که موهایی طلایی داشتن و نزدیکترین الفها به واردا و مانوه بودن) و از دو بخش fîn به معنی «تار، مو» و raud به معنی «ارجمند، متعال، اصیل» تشکیل شده. (البته فین در این واژه مثل فینگولفین یا فینارفین، میتونه اشاره به فینوه هم باشه، اولین پادشاه نولدور)
«فلاگوند» در زبان الفی به معنی «شاهزادهی غار» در اصل «فلاکگوندو»، واژهای مربوط به زبان دورفها موسوم به #خوزدول به معنی «حفرکننده/سازندهی غار» هست. در زبان الفی این واژه از دو بخش تشکیل شده: fela به معنی «غار» و gund به معنی «حفار». بعضی الفها این لقب رو به «فلاگون» تغییر دادن که به معنی «ارباب عادل و دادگر» هستش.
«فینارفین» واژهای سینداری هست به معنی «فرزند نجیب فینوه». همینطور که میبینیم در این واژه «فین» اشاره به فینوه اولین پادشاه نولدور داره و معنی تار یا مو نمیده. فینارفین= فین+آر+فین. Ara-, ar- در زبان الفی به معنی نجیب و اصیل هستش.
«نارگوتروند» به معنی «دژ زیرزمینی ناروگ» هستش. ناروگ اسم رودخانهای بود که زیرش این دژ ساخته شد. نارگوتروند از دو بخش «ناروگ: اسم رودخانه» و othrond به معنی دژ زیرزمینی تشکیل شده.
«بِرِن» به معنی «جسور، باشهامت، دلیر» در زبان الفی هستش.
«الوه» در زبان کوئنیا به معنی «مرد ستارهوار» هستش، شامل دو بخش êl به معنی ستاره و -wë که یه پسوند رایج مردانه در زمان کهن بوده مثل فینوه، اینگوه، اولوه، و... . بعدها اما مردم دوریات پادشاهشون رو «الو : Elu» هم صدا میزدن که میشه گفت نسخهی سینداری واژهی «الوه» بوده.
«لوتین» به معنی «دختر گلها/ بانوی گلآذین» شامل دو بخش lûth به معنی تودهی گل و -ien هم پسوند زنانگی هستش.
«دیور» در زبان اهالی دوریات به معنی «خلف، جانشین» هست و اشاره به حق او بر پادشاهی بر دوریات پس از مرگ الوه و برن و لوتین داره.
«الوینگ» در زبان سینداری به معنی «ستاره افشان» هستش که از دو بخش êl به معنی ستاره و wing به معنی «افشان/ افشاندن» تشکیل شده.
«الروس» هم واژهای سینداری به معنی «باران ستاره» هست که از دو بخش êl به معنی ستاره و ross به معنی باران/باریدن هستش و شباهت معنایی نزدیکی با اسم مادرش، الوینگ داره.
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
«باراهیر» در زبان #سینداری به معنی «ارباب آتشین مزاج» هستش که از دو بخش bara به معنی آتشین و hîr به معنی ارباب تشکیل شده.
«فینرود» در زبان سینداری به معنی «موی ارجمند یا متعال» هستش(میتونه اشاره به نژاد #وانیار - مادربزرگ فینرود - باشه که موهایی طلایی داشتن و نزدیکترین الفها به واردا و مانوه بودن) و از دو بخش fîn به معنی «تار، مو» و raud به معنی «ارجمند، متعال، اصیل» تشکیل شده. (البته فین در این واژه مثل فینگولفین یا فینارفین، میتونه اشاره به فینوه هم باشه، اولین پادشاه نولدور)
«فلاگوند» در زبان الفی به معنی «شاهزادهی غار» در اصل «فلاکگوندو»، واژهای مربوط به زبان دورفها موسوم به #خوزدول به معنی «حفرکننده/سازندهی غار» هست. در زبان الفی این واژه از دو بخش تشکیل شده: fela به معنی «غار» و gund به معنی «حفار». بعضی الفها این لقب رو به «فلاگون» تغییر دادن که به معنی «ارباب عادل و دادگر» هستش.
«فینارفین» واژهای سینداری هست به معنی «فرزند نجیب فینوه». همینطور که میبینیم در این واژه «فین» اشاره به فینوه اولین پادشاه نولدور داره و معنی تار یا مو نمیده. فینارفین= فین+آر+فین. Ara-, ar- در زبان الفی به معنی نجیب و اصیل هستش.
«نارگوتروند» به معنی «دژ زیرزمینی ناروگ» هستش. ناروگ اسم رودخانهای بود که زیرش این دژ ساخته شد. نارگوتروند از دو بخش «ناروگ: اسم رودخانه» و othrond به معنی دژ زیرزمینی تشکیل شده.
«بِرِن» به معنی «جسور، باشهامت، دلیر» در زبان الفی هستش.
«الوه» در زبان کوئنیا به معنی «مرد ستارهوار» هستش، شامل دو بخش êl به معنی ستاره و -wë که یه پسوند رایج مردانه در زمان کهن بوده مثل فینوه، اینگوه، اولوه، و... . بعدها اما مردم دوریات پادشاهشون رو «الو : Elu» هم صدا میزدن که میشه گفت نسخهی سینداری واژهی «الوه» بوده.
«لوتین» به معنی «دختر گلها/ بانوی گلآذین» شامل دو بخش lûth به معنی تودهی گل و -ien هم پسوند زنانگی هستش.
«دیور» در زبان اهالی دوریات به معنی «خلف، جانشین» هست و اشاره به حق او بر پادشاهی بر دوریات پس از مرگ الوه و برن و لوتین داره.
«الوینگ» در زبان سینداری به معنی «ستاره افشان» هستش که از دو بخش êl به معنی ستاره و wing به معنی «افشان/ افشاندن» تشکیل شده.
«الروس» هم واژهای سینداری به معنی «باران ستاره» هست که از دو بخش êl به معنی ستاره و ross به معنی باران/باریدن هستش و شباهت معنایی نزدیکی با اسم مادرش، الوینگ داره.
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
Telegram
Gondolin.ir | ارباب حلقهها
حلقهی #باراهیر که در اصل حلقهی #فینرود #فلاگوند بود، یک ساخته الفی بود که از طرف فینرود به باراهیر داده شد و در سالهای بعد به عنوان نشان موروثی اداین به شمار میرفت. حلقه به شکل دو مار با چشمان زمردین بود، یک مار در حال بلعیدن و دیگری دارای تاجی از…
#نقد_سریال
خب ظاهراً باید از الان نقد سریال رو شروع کنیم چون واقعاً بعضی سوتیها قابل چشمپوشی نیستن. در این عکس ما گالادریل رو داریم که زرهی به تن کرده که نماد خاندان فئانور روشه، درحالی که گالادریل شدیداً از فئانور و پسراش بیزار بود و در خویشاوندکشی هم نقش و حضوری نداشت و حتی با یکی از تلهری(کلهبورن) ازدواج کرد. و جدا از این حرفا، نماد خاندان فینارفین(پدر گالادریل) مار بود و «انگشتر باراهیر» که بعدها به آراگورن رسید که در اصل متعلق به برادر گالادریل(فینرود فلاگوند) بود هم مصداق این واقعیته.
اما اینجا ناشیانه نماد خاندان فئانور رو روی زره گالادریل میبینیم که برای من شخصاً قابل درک نیست. این اولین نقد وارد بر سریال تا اینجای کار هست که ما پوشش میدیم. و در این پست هم فقط در همین مورد حرف میزنیم، پس پای این پست در مورد رنگ پوست بازیگرا و چیزای دیگه حرفی نزنید، به وقتش سراغ اونا هم میریم.
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
خب ظاهراً باید از الان نقد سریال رو شروع کنیم چون واقعاً بعضی سوتیها قابل چشمپوشی نیستن. در این عکس ما گالادریل رو داریم که زرهی به تن کرده که نماد خاندان فئانور روشه، درحالی که گالادریل شدیداً از فئانور و پسراش بیزار بود و در خویشاوندکشی هم نقش و حضوری نداشت و حتی با یکی از تلهری(کلهبورن) ازدواج کرد. و جدا از این حرفا، نماد خاندان فینارفین(پدر گالادریل) مار بود و «انگشتر باراهیر» که بعدها به آراگورن رسید که در اصل متعلق به برادر گالادریل(فینرود فلاگوند) بود هم مصداق این واقعیته.
اما اینجا ناشیانه نماد خاندان فئانور رو روی زره گالادریل میبینیم که برای من شخصاً قابل درک نیست. این اولین نقد وارد بر سریال تا اینجای کار هست که ما پوشش میدیم. و در این پست هم فقط در همین مورد حرف میزنیم، پس پای این پست در مورد رنگ پوست بازیگرا و چیزای دیگه حرفی نزنید، به وقتش سراغ اونا هم میریم.
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
Gondolin.ir | ارباب حلقهها
#NOTR 👈تماشا از آپارات، نیمبها و بدون فیلتر👉 بخش دوم از داستان #ملکور مورگوت، خصم سیاه جهان در کانال Nerd Of The Rings با زیرنویس اختصاصی ما🔥🔥🔥 شرح دقیق و کاملی از چهار جنگ بزرگ #بلریاند پس از بازگشت ملکور #مورگوت به سرزمین میانه: نبرد زیر ستارگان، نبرد…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#NOTR
👈تماشا از آپارات، نیمبها و بدون فیلتر👉
رسیدیم به بخش سوم از سلسله کلیپهای داستان #ملکور #مورگوت از کانال محبوب Nerd Of The Rings همراه با زیرنویس اختصاصی ما 🔥 🔥 🔥
پس از نبرد خونین اشکهای بیشمار، با نفرین هولناک مورگوت بر #هورین و فرزندانش شاهد سقوط #نارگوتروند، #دوریات و #گوندولین هستیم و سرانجام با جنگ خشم سلطهی ارباب راستین تاریکی بر سرزمین میانه به قیمتی گزاف از بین میرود...💥☠🐉
💠مطالب مرتبط و تکمیلی:
👈 هورین در پیشگاه مورگوت 👉
👈ترجمهی کتاب «سقوط گوندولین»👉
👈حملهی سپاه مورگوت به گوندولین👉
👈 نبرد اکتلیون با گوتموگ 👉
👈ستیز گلورفیندل با بالروگ مورگوت👉
👈 مرگ تورگون، شاه گوندولین 👉
👈سرگذشت ائارندیل، پدر الروند و الروس👉
👈سرگذشت الروند و الروس در دوران اول👉
👈 سوگند هولناک فئانور و فرزندانش👉
👈 اژدهایان مهیب دوران اول 👉
👈جنگ خشم، پایان کار مورگوت در بلریاند👉
👈آنکالاگون سیاه، مهیبترین اژدهای تاریخ👉
👈فرجام کار مایدروس و ماگلور👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
👈تماشا از آپارات، نیمبها و بدون فیلتر👉
رسیدیم به بخش سوم از سلسله کلیپهای داستان #ملکور #مورگوت از کانال محبوب Nerd Of The Rings همراه با زیرنویس اختصاصی ما 🔥 🔥 🔥
پس از نبرد خونین اشکهای بیشمار، با نفرین هولناک مورگوت بر #هورین و فرزندانش شاهد سقوط #نارگوتروند، #دوریات و #گوندولین هستیم و سرانجام با جنگ خشم سلطهی ارباب راستین تاریکی بر سرزمین میانه به قیمتی گزاف از بین میرود...💥☠🐉
💠مطالب مرتبط و تکمیلی:
👈 هورین در پیشگاه مورگوت 👉
👈ترجمهی کتاب «سقوط گوندولین»👉
👈حملهی سپاه مورگوت به گوندولین👉
👈 نبرد اکتلیون با گوتموگ 👉
👈ستیز گلورفیندل با بالروگ مورگوت👉
👈 مرگ تورگون، شاه گوندولین 👉
👈سرگذشت ائارندیل، پدر الروند و الروس👉
👈سرگذشت الروند و الروس در دوران اول👉
👈 سوگند هولناک فئانور و فرزندانش👉
👈 اژدهایان مهیب دوران اول 👉
👈جنگ خشم، پایان کار مورگوت در بلریاند👉
👈آنکالاگون سیاه، مهیبترین اژدهای تاریخ👉
👈فرجام کار مایدروس و ماگلور👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Website:
✨ www.Gondolin.ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨