#ترور، پدر #تراین و پدربزرگ #تورین سپربلوط، پادشاه #اره‌بور که پس از هجوم #اسماگ و از دست رفتن کوه تنها، در نبرد بازپسگیری #موریا به دست #آزوگ کشته شد.

@Gondolin_ir

#آزوگ، از رهبران اورکهای #موریا در دوران سوم بود. او در فیلم هابیت به دست #تورین سپربلوط در نبرد پنج سپاه کشته شد،‌ اما در داستان اصلی به دست عموزاده‌ی تورین، #داین پاآهنین در نبرد آزانول بیزار به هلاکت رسید.

@Gondolin_ir

#سیلماریلیون #متن_کتاب

حدیث #تورین_تورامبار

#هورین فریاد زد: «الدون! الدون!» و زن برخاست و لنگ لنگان پیش آمد و هورین او را در آغوش گرفت.
زن گفت: «سرانجام آمدی. زمانی دراز به انتظارت بودم.»
مرد جواب داد: «جاده تاریک بود. تا می‌توانستم شتاب کردم.»
#مورون گفت: «ولی دیر آمده‌ای. خیلی دیر. آن دو از دست رفته‌اند»
مرد گفت: «می دانم. ولی تو نرفته‌ای.»
زن پاسخ داد: «کمابیش. از پا افتاده‌ام. با رفتن خورشید من نیز خواهم رفت. آنها از دست رفت‌اند.» به ردایش چنگ زد. گفت: «اینک زمان اندکی باقی مانده است. اگر می‌دانی، بگو! دختر چگونه او را یافت؟»
لیکن هورین پاسخی نداد و در کنار سنگ مورون را در آغوش گرفت و نشست؛ و باز سخنی نگفتند. خورشید غروب کرد، و مورون آهی کشید و دست او را فشرد و بی حرکت ماند؛ و هورین دانست که زن مرده است.

@Gondolin_ir

نبرد پنج سپاه

صدای غرش او مثل صدای طبل و توپ بود؛ گرگ‌ها و گابلین‌ها را مثل پر و کاه از سر راهش کنار می‌زد. از پشت سر به آن ها حمله برد و حلقه‌ی محاصره را مثل تندر شکست. دورف‌ها هنوز دور فرماندهان خودشان را اطراف یک تپه گرد کوتاه گرفته بودند و پایداری می کردند.
آن وقت #بئورن خم شد و #تورین را که با تن شکافته از زخم نیزه‌ها زمین افتاده بود، برداشت و از میدان نبرد بیرون برد.
خیلی زود برگشت و عصبانیتش دو چندان شده بود، طوری که هیچ‌کس را یارای ایستادگی در مقابل او نبود، و هیچ سلاحی به او کارگر نمی افتاد. محافظ‌های #بولگ را کنار زد و او را زمین کوبید و از پای در آورد.

پی‌نوشت: این توضیح بر اساس کتاب #هابیت و داستان اصلیه، و فرق داره با چیزی که فیلم ازش اقتباس کرده بود.

@Gondolin_ir

#تورین سپربلوط، فرزند #تراین و نوه‌ی #ترور، او با همراهی ۱۲ دورف و یک هابیت(#بیلبو) توانست #اره‌بور را از #اسماگ باز ستاند. او سرانجام در نبرد پنج سپاه به شدت زخمی شد و درگذشت.

@Gondolin_ir

کشته شدن #ترور، پدر #تراین و پدربزرگ #تورین سپربلوط به دست #آزوگ

@Gondolin_ir

#آزوگ، از رهبران اورکهای #موریا در دوران سوم بود. او در فیلم هابیت به دست #تورین سپربلوط در نبرد پنج سپاه کشته شد،‌ اما در داستان اصلی به دست عموزاده‌ی تورین، #داین پاآهنین در نبرد آزانول بیزار به هلاکت رسید.

@Gondolin_ir

#بیلبو و #اسماگ در #اره‌بور

توضیحات تکمیلی: 👈👈 کلیک کنید 👉👉


🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰

#تلخار، یکی از ماهرترین آهنگران #دورف در دوران اول و از چیره‌دست‌ترین صنعتگران در تاریخ سرزمین میانه بود.

او از دورف‌های شهر #نوگرود در کوهستان آبی بود و توسط گمیل زیراک، یکی دیگر از آهنگران ماهر دورف آموزش دید.

از مشهورترین ساخته‌های دست تلخار می‌توان به سه مورد اشاره کرد:

۱. خنجر #آنگریست، #برن با این خنجر به کمک #لوتین، یکی از سیلماریل‌ها را از تاج آهنین #مورگوت جدا کرد.

۲. #نارسیل، شمشیر مشهور پادشاه #الندیل، که #ایسیلدور در نبرد آخرین اتحاد، با تکه‌ی شکسته‌ی این شمشیر، انگشت #سائورون به همراه حلقه‌ی یگانه را برید.

۳. کلاهخود اژدها نشان دور-لومین. که بعدها به دست #تورین_تورامبار رسید.


تاریخ و شهرت این سه اثر مشهور تلخار، نیازمند توضیحات بیشتری است که در این پست نمی‌گنجد. هفته‌های آتی در موردشان مطلب خواهیم زد.

🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰

#داین پاآهنین، پسر عموی #تورین سپربلوط، که پس از مرگ او در نبرد پنج سپاه، پادشاه #اره‌بور شد. علت لقبش این بود که او در نبرد #آزانول‌بیزار، با پا گردن #آزوگ رو خرد کرد و اونو کشت. (آزوگ در کتاب هابیت حضور نداشت و در فیلم صرفاً برای جذابیت بیشتر آوردنش.)

Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨

Group:
✨@Gondolin_comments ✨

طرحی زیبا از آلن لی، ملاقات گندالف و تورین سپربلوط در حومه‌ی روستای بری در شرق شایر، مربوط به فصل «در جستجوی اره‌بور» از بخش سوم از کتاب «قصه‌های ناتمام» 💎💎

#گندالف #آلن_لی #تورین_سپربلوط #بری #شایر

Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨

Group:
✨@Gondolin_comments ✨

#اژدهایان_سرد گونه‌ای از اژدهایان بودند که نفس آتشین نداشتند. #مورگوت در دوران اول اژدهایان سرد را پرورش داد و از آن‌ها استفاده کرد. پس از جنگ خشم، جنازه‌ی برخی از اژدهایان سرد در شمال کوهستان‌های خاکستری پیدا شد.

با گذشت هزاران سال، تعداد آن‌ها تا حدی افزایش یافت که در دوران سوم تهدیدی جدی برای دورف‌های معدن‌کار در کوهستان‌های خاکستری شد. در سال ۲۵۸۹ دوران سوم، داین اول، پادشاه مردمان دورین، و پسر او فرور در مقابل دروازه‌های تالار هایشان توسط یک اژدهای سرد کشته شدند. حملات پی‌در‌پی این موجودات وحشتناک، دورف‌ها را وادار کرد تا از کوهستان‌های خاکستری به سمت شرق مهاجرت کنند و اندکی بعد بود که قلمرو های آنان در در تپه‌های آهنین و #اره‌بور تأسیس شد.


در فیلم «هابیت: برهوت اسماگ»، #تراندویل درباره‌ی مارهایی از شمال(به احتمال زیاد همان اژدهایان سرد) به #تورین می‌گوید که او آتش اژدها را می‌شناسد و در گذشته با آن‌ها جنگیده است. با گفتن این حرف، گونه‌ی او تغییر شکل یافت، گویی که برخی از زخم‌های قدیمی ناشی از جنگ با اژدهایان در حال نمایان شدن بود. اژدهایان سرد احتمالاً نفسی از جنس یخ و سرما داشتند.

✨ @Gondolin_ir ✨

‍ #بئورن یک پوست‌‌انداز بود، مردی که قادر بود شکل خرس به خود بگیرد. او به #تورین سپربلوط و همراهانش در ماجراجویی #اره‌بور کمک کرد.

ریشه‌های او به گذشته‌ی دوردست برمی‌گشت و به نظر #گندالف او و مردمش در ابتدا از کوه‌ها آمدند و بعدها اورک‌های کوهستان مه‌آلود آنها را فراری دادند. او با اسب‌های اهلی خود در عمارتی چوبی واقع بین کوهستان مه‌آلود و سیاه بیشه در شرق رود بزرگ وایلدرلند زندگی می‌کرد.

✨ @Gondolin_ir ✨

بئورن نام کاراک را برای جزیره‌ای کوچک در رودخانه‌ی اندوین انتخاب کرد و پله‌هایی سنگی که به سطح بالای آن راه داشت را ساخت. یک بار گندالف او را تنها بر بالای کاراک هنگام غروب ماه به پشت کوه‌های مه‌آلود در هیبت خرس دید و شنید که او به زبان خرس‌ها غرش‌کنان گفت: «روزی خواهد رسید که آن‌ها نیست و نابود شوند و من به آنجا برگردم.» آن زمان که گندالف او را می‌شناخت بئورن نمی‌دانست او کیست، اگرچه او با جادوگر هم‌مسلک گندالف، #راداگاست آشنا بود.

در ماجراجویی اره‌بور، بئورن، گاندلف، #بیلبو بگینز و سیزده دورف را در خانه‌ی خود پذیرفت و به آنها در مقصودشان کمک کرد. در نبرد پنج سپاه به شکل یک خرس بزرگ ظاهر شد و تورینِ زخمی را از چنگال گابلین‌ها نجات داد و فرمانده‌شان، #بولگ را کشت. پس از مراسم تدفن تورین سپربلوط، بئورن همراه بیلبو، گندالف و #تراندویل به غرب برگشت و دوباره بیلبو و گاندلف و مردان جنگلی را در جشن یوله مهمان خود کرد. (جشن یوله جشنی رایج در غرب سرزمین میانه است که در اواسط زمستان به مدت شش روز برگزار می‌شود.)

✨ @Gondolin_ir ✨

سرانجام او سالار بزرگ دره‌ی آندوین شد و گفته می‌شود که فرزندان او نیز پوست‌انداز بودند و به خرس تبدیل می‌شدند. مردم او با نام «بئورنینگ» شناخته شدند و در دفاع از شمالِ سیاه‌ بیشه به تراندویل کمک کردند. بئورن احتمالاً قبل از جنگ حلقه مُرد و پسرش گریم‌بئورنِ پیر جانشین او شد.

بئورن معمولاً دست و دل باز بود ولی از گابلین‌ها و وارگ‌ها تنفر داشت. او همچنین طبعی گوشه‌گیر داشت و به مسافران و گداها مظنون بود. او هیچ‌وقت مؤدب نبود و سریعاً عصبانی می‌شد. او هرگز کسی را دعوت نمی‌کرد و معدود دوستانی هم که داشت در فاصله‌ای طولانی از او زنگی می‌کردند و بیشتر از یکی دو نفر همزمان با هم مهمانش نمی‌شدند. او از دورف‌ها هم بیزار بود. علی‌رغم تندخو‌ بودنش، زمانی که از نیت خوب دیگران قانع می‌شد، آنها را خوشامد می‌گفت و کمک می‌کرد. او با حیوانات خود سخن می‌گفت و با آن‌ها زندگی می‌کرد و گوشت نمی‌خورد. زنبور‌های عسل غول‌آسا در نیزار او زندگی می‌کردند و خامه و عسل بیشتر رژيم غذایی او را تشکیل می‌داد.

Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨

Group:
✨Gondolin Comments ✨

در یک #دوئل_فرضی به نظرتون کدوم برنده میشه؟ #تراندویل پادشاه سیاه‌بیشه یا #تورین سپربلوط، وارث پادشاهی #اره‌بور؟

اسپم و کامنت بی‌محتوا پای این پست و بقیه پست‌های کانال نزنید لطفاً. بدون اخطار بن می‌کنم. ⛔️☠
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨

Group:
✨@Gondolin_comments ✨

حروف مهتاب روش نوشتاری ابداعی دورف‌ها بود. این حروف، حکاکی‌هایی معمولی بود اما به‌گونه‌ای نوشته می‌شد که تنها با تابش نور ماه از پشت خوانا بود. بعضی از آن حروف در هر نور ماهی خوانده می‌شد، اما می‌توان آن‌ها را مخفی‌تر هم کرد. نوع مرموزتر آن‌ها فقط در ماهِ هم‌شکل و زمان حکاکی آن‌ها قابل خواندن بود.

حروف مهتاب با قلم‌های نقره‌ای آغشته ماده‌ی «ایتیل‌دین» نوشته می‌شد که آلیاژی از «میتریل» بود و فقط نور ماه و ستارگان را بازتاب می‌داد. احتمالاً دورف‌‌ها از #ایتیل‌دین یا چیزی مشابه برای نوشتن حروف مهتاب استفاده می‌کردند. یک نمونه حروف مهتاب بوسیله #الروند در نقشه‌ی #ترور از کوه تنها و اطراف آن پیدا شد که #گندالف در سال ۲۹۴۱ دوران سوم به #تورین سپربلوط داد. نوشته‌هایی از نوع پیچیده‌تر که در عصرِ چله‌ی تابستان نوشته شده بود:

«کنار سنگ خاکستری بایست، زمانی که توکا بر آن می‌کوبد و خورشید غروب می‌کند، آخرین روشنایی روز دورین بر سوراخ کلید خواهد تابید.»


Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨

Group:
✨Gondolin Comments ✨

‍ #آزوگ یک فرمانده‌ی اورک از #موریا بود که جنگ دورف‌ها و اورک‌ها را با کشتن #ترور - پادشاه #اره‌بور - شروع کرد. او بدست #داین دوم در جنگ آزانول‌بیزار کشته شد و پسرش #بولگ جای او را گرفت. از اوایل زندگی او چیز زیادی نمی‌دانیم اما او فرمانده اورک‌های موریا و از مهم‌ترین اورک‌ها در شمال سرزمین میانه بود. متوسط عمر اورک‌ها مشخص نیست اما ممکن است او یکی از اورک‌هایی باشد که #سائورون در سال ۲۴۸۰ دوران سوم به موریا فرستاد.

✨ @Gondolin_ir ✨

در سال ۲۷۹۰ دوران سوم به‌دلیل تمایل ترور به دیدار از پادشاهی از دست رفته‌ی خزد-دوم (نام موریا در زبان دورف‌ها) و بازسازی احتمالی آن - جایی که آزوگ مقیمش بود - نام او وارد تاریخ شد. ترور از دروازه‌های بزرگ موریا وارد شد اما آزوگ او را دستگیر کرد و کشت و نام خود را بر سر بریده‌ی او نوشت. بعد او سر را همراه چند سکه‌ی بی‌ارزش در کیسه به سمت #نار (دورف همراه ترور) که بیرون ایستاده بود پرت کرد و هشدار داد که دیگر هیچ دورف گدایی را که وارد موریا شود، تحمل نخواهد کرد. وقتی که این خبر به وارث ترور، #تراین رسید او عصبانی شد و سپاهی از دورف‌ها برای انتقام از آزوگ گرد هم آورد. و این‌گونه جنگ میان دورف‌ها و اورک‌ها شروع شد. دورف‌ها در پی آزوگ جنگ‌های زیادی زیر زمین انجام دادند پس از ۹ سال، جنگ سرنوشت‌ساز آزانول‌بیزار در برابر دروازه‌های موریا به وقوع پیوست. تراین دوم و پسرش #تورین سپربلوط در این جنگ بودند و آزوگ در پایان ظاهر شد و با #ناین(پدر داین پاآهنین) جنگید و گردنش را شکست، سپس نوبت داین شد و او با اینکه ۳۲ سال داشت و دورفی بسیار جوان و نورسته بود، توانست سر آزوگ را از گردنش جدا کند و باعث پیروزی دورف‌ها در نبرد آزانول‌بیزار شود. دورف‌ها سر آزوگ را بر نیزه کردند و همان کیسه سکه را که او پس از کشتن ترور به سمت نار پرت کرده بود، داخل دهانش گذاشتند.

✨ @Gondolin_ir ✨

قلمروهای زیرزمینی آزوگ در شمال که در طی این جنگ‌ها تقلیل یافته بود، به پسرش بولگ رسید که به مدت ۱۵۰ سال بر آن‌ها حکومت کرد تا در سال ۲۹۴۱ دوران سوم در جنگ پنج سپاه او هم به دست #بئورن کشته شد. (همینطور که می‌بینید داستان اصلی با چیزی که در فیلم هابیت دیدیم تفاوت‌های زیادی داره و آزوگ اساساً در کتاب هابیت حضور نداشت و دهه‌ها قبل کشته شده بود و فرمانده اورک‌ها در نبرد پنج سپاه رو بولگ برعهده داشت که نه به دست #لگولاس - که اونم در کتاب هابیت حضور نداشت - بلکه به دست بئورن در هیبت خرس بزرگ سیاه کشته شد.)

Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨

Group:
✨@Gondolin_comments ✨

اگه اسم سیزده #دورف گروه #تورین سپربلوط در داستان #هابیت رو فراموش کردید، این عکس رو یه جای مطمئن سیو کنید😄

Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨

Group:
✨@Gondolin_comments ✨

‍ «ای تیر! تیر سیاه! تو را برای آخر گذاشته‌ام و هیچگاه ناامیدم نکرده‌ای و من همیشه دوباره پیدایت کرده‌ام. تو را از پدرم به ارث برده‌ام و او هم از پدرانش. اگر به‌راستی از کوره‌های آهنگری شاه واقعی زیر کوه بیرون آمده‌ای، حالا برو... برو به سلامت!»

- بارد در کتاب هابیت، فصل آب و آتش


#بارد، ملقب به «کماندار»، از نسل #گیریون ارباب #دیل و وارث برحق او بود. او #اسماگ اژدها را کشت و دیل را بازسازی کرد و در پادشاهی جدیدش با نام بارد اول حکومت کرد.

✨ @Gondolin_ir ✨

بارد به عنوان یک سرباز در شهر دریاچه خدمت می‌کرد و یکی از ماهرترین کمانداران بین انسان‌ها بود. او که چهره‌ای عبوس و روحیه‌ای سرسخت داشت، تیراندازی ماهر بود و تیر سیاه را از نیاکانش به ارث برده‌ بود. او که از آن به عنوان میراثی خوش‌یُمن یاد می‌کرد، همیشه از آن به عنوان آخرین چاره استفاده می‌کرد.

بارد دفاع از شهر را هنگامی که اسماگ اژدها حمله کرد ساماندهی کرد. هنگامی که توکای پیر (که توصیف #بیلبو بگینز از اسماگ را شنیده بود) نقطه‌ضعف زره اژدها در سطح پایینی بدنش را بر او آشکار کرد، او با تیر سیاه قلب اژدها را هدف قرار داد. به خاطر این هدف‌گیری معجزه‌آسایش، القاب «کمانگیر» و «اژدهاکش» به او داده شد.

✨ @Gondolin_ir ✨

پس از آن فاجعه، او مردم دریاچه را به تنها کوه هدایت کرد و قسمتی از گنجینه‌ی #اره‌بور را از دورف‌ها طلب کرد. #تراندویل و الف‌های بیشه هم برای مطالبه‌ی سهم خودشان آمدند. بیلبو بگینز بعد از دیدن بی‌میلی #تورین برای کمک گوهر آرکن را برای آن‌ها فرستاد تا با آن بتوانند با سپربلوط چانه‌زنی کنند. بعد اما، وقتی اورک‌ها و وارگ‌ها آمدند، بارد مردمش را در نبرد پنج سپاه فرماندهی کرد.
فاتحان گنجینه را بین خودشان تقسیم کردند و بارد در ازای گوهر آرکن، سهم یک چهاردهم بیلبو از طلا و نقره را برداشت، که بلافاصله آن را با ارباب شهر دریاچه سهیم شد تا شهر را بازسازی کند و زمردهای گیریون را به #تراندویل داد. هرچند ارباب پول را دزدید و به جنگل فرار کرد و همان جا مرد.

سه سال بعد، پس از بازسازی شهر، بارد نخستین پادشاه دیل پس از نبرد پنج سپاه گردید و حکمرانی دانا و توانمند شد. پس از او پسرش بِین بر تخت نشست.

+پی‌نوشت: این داستان اصلی کتاب هابیته که نقل کردیم و با چیزی که توی فیلم‌های هابیت دیدید کم و بیش تفاوت داره

Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨

Group:
✨Gondolin Comments ✨

کاسپلی #تورین_تورامبار، فرزند #هورین شوربخت که #ملکور او و فرزندانش را نفرین کرد.

🧩توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید‌ 👉


Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨

Group:
✨@Gondolin_comments ✨