#درائگلوین فرماندهی گرگخویان #آنگباند بود. او در طی سفر #لوتین و #هوآن به برج میناس تیریت برای یافتن #فینرود و #برن، توسط هوآن، سگ تازی #کلهگورم که به کمک لوتین آمده بود، کشته شد.
پینوشت: گرگخویان گروهی از نیروهای #ملکور بودند که توسط #سائورون رهبری میشدند. امکان دارد از نژاد #مایار بوده باشند.
@Gondolin_ir
پینوشت: گرگخویان گروهی از نیروهای #ملکور بودند که توسط #سائورون رهبری میشدند. امکان دارد از نژاد #مایار بوده باشند.
@Gondolin_ir
مصاف #درائگلوین و #هوآن
سائورون گرگی را به سوی پل روانه ساخت. اما هوآن در سکوت او را از پای درآورد. و باز سائورون گرگان دیگری را یکبهیک روانه میکرد؛ و هوآن یکبهیک آنها را از گلو میگرفت و از پای در میآورد. آنگاه #سائورون درائگلوین را گسیل کرد، ددی هولناک، در بدسگالی سالدیده، فرمانروا و پدر گرگخویان #آنگباند. نیروی او بس عظیم بود؛ و مصاف هوآن و دائگلوین طولانی بود و بیامان. اما سرانجام درائگلوین پا به فرار نهاد و به برج بازگریخت و پیش پای سائورون جان داد؛ و همچنان که جان میسپرد به اربابش گفت:«هوآن آنجاست!»
#متن_کتاب، #سیلماریلیون
حدیث برن و لوتین، ترجمهی رضا علیزاده
@Gondolin_ir
سائورون گرگی را به سوی پل روانه ساخت. اما هوآن در سکوت او را از پای درآورد. و باز سائورون گرگان دیگری را یکبهیک روانه میکرد؛ و هوآن یکبهیک آنها را از گلو میگرفت و از پای در میآورد. آنگاه #سائورون درائگلوین را گسیل کرد، ددی هولناک، در بدسگالی سالدیده، فرمانروا و پدر گرگخویان #آنگباند. نیروی او بس عظیم بود؛ و مصاف هوآن و دائگلوین طولانی بود و بیامان. اما سرانجام درائگلوین پا به فرار نهاد و به برج بازگریخت و پیش پای سائورون جان داد؛ و همچنان که جان میسپرد به اربابش گفت:«هوآن آنجاست!»
#متن_کتاب، #سیلماریلیون
حدیث برن و لوتین، ترجمهی رضا علیزاده
@Gondolin_ir
#آنگباند
«گرگها زوزه میکشند، کلاغها فرار میکنند، یخها در دهانه دریا خرد میشوند و اسیران غمگین در آنگباند ماتم گرفتهاند»
📚جلد سوم تاریخ سرزمین میانه-ترانههای بلریاند.
آنگباند در گذشته باستانی سرزمین میانه در اصل بعنوان یک دژ جانبی و اسلحهخانه برای دژ بزرگ شمالی #اوتومنو، ساخته شد. آنگباند از همان ابتدا توسط #سائورون که از بزرگترین خدمتکاران #ملکور بود اداره میشد. این دژ در نزدیکی سواحل شمال غربی دریای بزرگ در محدوده کوههای آهن، به عنوان دفاع اول در برابر هر گونه حمله به قلمرو ملکور از طرف #والار ساکن در آمان ساخته شده بود. وقتی که والار ملکور را اسیر و او را به والینور باز گرداندند آنگباند تا حد زیادی ویران شد و تا چندین هزار سال ویرانه ماند، اگرچه در زیر خرابهها تعداد زیادی اتاقهای مخفی وجود داشت که در آن برخی از خدمتکاران ملکور که از حملهی والار فرار کرده بودند حضور داشتند. آنگباند دوباره، هنگامی که ملکور از والینور با سیلماریلهای به سرقت رفته فرارکرد وارد تاریخ شد.او قلعه مخروبه را به عنوان پایتخت جدید خود انتخاب کرد،و جهنم آهن را به عنوان پایهای برای حکومت تاریکش برگزید.
@Gondolin_ir
«گرگها زوزه میکشند، کلاغها فرار میکنند، یخها در دهانه دریا خرد میشوند و اسیران غمگین در آنگباند ماتم گرفتهاند»
📚جلد سوم تاریخ سرزمین میانه-ترانههای بلریاند.
آنگباند در گذشته باستانی سرزمین میانه در اصل بعنوان یک دژ جانبی و اسلحهخانه برای دژ بزرگ شمالی #اوتومنو، ساخته شد. آنگباند از همان ابتدا توسط #سائورون که از بزرگترین خدمتکاران #ملکور بود اداره میشد. این دژ در نزدیکی سواحل شمال غربی دریای بزرگ در محدوده کوههای آهن، به عنوان دفاع اول در برابر هر گونه حمله به قلمرو ملکور از طرف #والار ساکن در آمان ساخته شده بود. وقتی که والار ملکور را اسیر و او را به والینور باز گرداندند آنگباند تا حد زیادی ویران شد و تا چندین هزار سال ویرانه ماند، اگرچه در زیر خرابهها تعداد زیادی اتاقهای مخفی وجود داشت که در آن برخی از خدمتکاران ملکور که از حملهی والار فرار کرده بودند حضور داشتند. آنگباند دوباره، هنگامی که ملکور از والینور با سیلماریلهای به سرقت رفته فرارکرد وارد تاریخ شد.او قلعه مخروبه را به عنوان پایتخت جدید خود انتخاب کرد،و جهنم آهن را به عنوان پایهای برای حکومت تاریکش برگزید.
@Gondolin_ir
#درائگلوین، فرمانده گرگخویان #آنگباند که در مصاف با #هوآن به هلاکت رسید.
توضیحات تکمیلی: t.me/Gondolin_ir/1153
@Gondolin_ir
توضیحات تکمیلی: t.me/Gondolin_ir/1153
@Gondolin_ir
#فینگولفین، سرآمد فرزندان #فینوه در سلحشوری و جنگاوری، به همراه شمشیر معروفش، #رینگیل.
او در دوئل خود با #مورگوت، هفت زخم با رینگیل به ارباب تاریکی زد، صدای ضجههای #ملکور پس از برداشتن هر زخم در تمام #آنگباند میپیچید و اورکها نومیدانه بر خود میلرزیدند. اما در نهایت خستگی بر شاه والامقام #نولدور چیره گشت و ملکور سپر او را بر سرش شکست. اما فینگولفین پیش از مرگ یک زخم کاری دیگر به ملکور زد. زخمهایی که مورگوت در این نبرد برداشت هرگز التیام پیدا نکرد و او تا پایان دوران خود لنگلنگان راه میرفت.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
او در دوئل خود با #مورگوت، هفت زخم با رینگیل به ارباب تاریکی زد، صدای ضجههای #ملکور پس از برداشتن هر زخم در تمام #آنگباند میپیچید و اورکها نومیدانه بر خود میلرزیدند. اما در نهایت خستگی بر شاه والامقام #نولدور چیره گشت و ملکور سپر او را بر سرش شکست. اما فینگولفین پیش از مرگ یک زخم کاری دیگر به ملکور زد. زخمهایی که مورگوت در این نبرد برداشت هرگز التیام پیدا نکرد و او تا پایان دوران خود لنگلنگان راه میرفت.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
#آزاگال، از فرمانروایان #دورف در دوران اول و حاکم شهر #بلهگوست بود. هنگام سفر در جادهی دورفها در #بلریاند شرقی مورد شبیخون اورکها قرار گرفت. #مایدروس، فرزند ارشد #فئانور به یاریاش آمد و جان و مالش را نجات داد. آزاگال به عنوان قدردانی کلاهخودش را که توسط #تلخار - از ماهرترین آهنگران دورف - ساخته شده بود، به مایدروس بخشید.
او و مردمش به «اتحاد مایدروس» پیوستند و در طول نبرد اشکهای بیشمار، عقبنشینی فرزندان فئانور را با محاصرهی #گلائرونگ اژدها پوشش دادند و به او با تبرهای مرگبارشان حملهور شدند. از آنجا که پوست اژدها تاب تحمل ضربات مهلک تبرهای دورفی را نداشت، گلائرونگ شدیداً به خشم آمد و با حملهای ناگهانی، آزاگال را به زیر کشید و او را کشت. اما آزاگال در واپسین لحظاتش با آخرین رمقی که براش باقی مانده بود، خنجری به شکم اژدها زد و چنان او را زخمی کرد که گلائرونگ همراه با بسیاری از دیو و ددان وحشتزدهی #آنگباند به دنبالش، از میدان گریخت.
دورفها بیتوجه به دشمنانشان که جرأت حمله نداشتند، پیکر ارباب خود را برداشتند و با قدمهایی آرام و شمرده، پشت به میدان به راه افتادند و با صدایی بم، گویی در موطن خود نوحهخوانی میکردند، با سوگ و ماتم آزاگال را از صحنهی نبرد خارج کردند.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
او و مردمش به «اتحاد مایدروس» پیوستند و در طول نبرد اشکهای بیشمار، عقبنشینی فرزندان فئانور را با محاصرهی #گلائرونگ اژدها پوشش دادند و به او با تبرهای مرگبارشان حملهور شدند. از آنجا که پوست اژدها تاب تحمل ضربات مهلک تبرهای دورفی را نداشت، گلائرونگ شدیداً به خشم آمد و با حملهای ناگهانی، آزاگال را به زیر کشید و او را کشت. اما آزاگال در واپسین لحظاتش با آخرین رمقی که براش باقی مانده بود، خنجری به شکم اژدها زد و چنان او را زخمی کرد که گلائرونگ همراه با بسیاری از دیو و ددان وحشتزدهی #آنگباند به دنبالش، از میدان گریخت.
دورفها بیتوجه به دشمنانشان که جرأت حمله نداشتند، پیکر ارباب خود را برداشتند و با قدمهایی آرام و شمرده، پشت به میدان به راه افتادند و با صدایی بم، گویی در موطن خود نوحهخوانی میکردند، با سوگ و ماتم آزاگال را از صحنهی نبرد خارج کردند.
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
Telegram
attach 📎
#فینگولفین، نیرومندترین فرزندان #فینوه در سلحشوری و جنگاوری به همراه #رینگیل، شمشیر معروفش که با آن هفت زخم بر خصم سیاه جهان زد. مصاف تن به تن او با #مورگوت، از حماسیترین بخشهای #سیلماریلیون است.
توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
🔰✨ @Gondolin_ir ✨🔰
سرنوشت غمانگیز #فینگون در نبرد اشکهای بیشمار💔💔💔
توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
.... اینک خبر به هیت لوم رسید که دورتونیون از دست رفته است و پسران #فینارفین از پای درآمدهاند، و پسران #فئانور از سرزمینهایشان بیرون رانده شدهاند، آنگاه #فینگولفین که به گمان خود شاهد نابودی تمام و کمال #نولدور و شکست جبرانناپذیر تمامی خاندانهای ایشان بود، مالامال از خشم و نومیدی بر توسن بزرگش #روخالو نشست و یکه و تنها به پیش تاخت، و هیچکس را توان باز ایستادن او نبود. در میان غبار از دور-نو-فائگلیت به سان باد گذشت، و هرکس یورش او را دید به گمان آنکه خود #اورومه می آید، سراسیمه پا به گریز نهاد: زیرا جنون خشم چنان بر او مستولی گشته بود که چشمانش همانند چشمان #والار میدرخشید. پس، او یکه و تنها به دروازههای #آنگباند رسید و نفیری از شاخش برآورد، و بار دیگر بر درهای رویین کوفت و #مورگوت را به مصافی تنبهتن طلبید...
#متن_کتاب #سیلماریلیون
ترجمه استاد رضا علیزاده🔥
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
#متن_کتاب #سیلماریلیون
ترجمه استاد رضا علیزاده🔥
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
... در #آنگباند #مورگوت برای خویش تاج آهنین بزرگی ساخت، و خود را شاه جهان خواند. و به نشانهی پادشاهی، سیلماریلها را در تاجش نشاند. دستان او از تماس با آن گوهرهای متبرک سوخته و سیاه شده بود، و این دستها همیشه سیاه ماند؛ و نیز هیچگاه او از درد و سوزش و خشم ناشی از این درد نیاسود. آن تاج را هیچگاه از سر برنمیداشت، اگرچه سنگینیاش به طرز مرگباری طاقتفرسا بود. هرگز، مگر یک بار که پنهانی مدتی کوتاه قلمرواش را در شمال ترک گفته بود؛ و به راستی که اکنون به ندرت ژرف جاهای دژ خود را ترک میگفت، و به رتق و فتق امور لشکریانش از تختگاه شمالی مشغول بود. و نیز تا سلطنتش برجا بود، تنها یک بار سلاح به دست گرفت.
زیرا اکنون، بیشتر از روزگار #اوتومنو، پیش از آنکه تکبرش خوار گردد، نفرت ملکور را از درون میخورد، و حکمرانی بر خادمان و القای شهوت پلیدی در آنها روحش را میفرسود. با این حال شکوه و جلالش بهسان یکی از #والار دیری پایدار ماند، اما این شکوه به دهشت مبدل گشت، و در برابر چهرهی او، همه، مگر تواناترینان، در مغاک تاریک ترس سرنگون میشدند.
#سیلماریلیون #متن_کتاب
حدیث گریختن نولدور
ترجمه رضا علیزاده 💎
🔰@Gondolin_ir
زیرا اکنون، بیشتر از روزگار #اوتومنو، پیش از آنکه تکبرش خوار گردد، نفرت ملکور را از درون میخورد، و حکمرانی بر خادمان و القای شهوت پلیدی در آنها روحش را میفرسود. با این حال شکوه و جلالش بهسان یکی از #والار دیری پایدار ماند، اما این شکوه به دهشت مبدل گشت، و در برابر چهرهی او، همه، مگر تواناترینان، در مغاک تاریک ترس سرنگون میشدند.
#سیلماریلیون #متن_کتاب
حدیث گریختن نولدور
ترجمه رضا علیزاده 💎
🔰@Gondolin_ir
کشته شدن #فینگون، شاه والامقام #نولدور به دست #گوتموگ #بالروگ در نبرد تراژدیک اشکهای بیشمار💔
🔰توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
🔰توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
#درائگلوین فرماندهی گرگخویان #آنگباند بود. گرگخویان گروهی از نیروهای #ملکور بودند که توسط #سائورون رهبری میشدند. درائگلوین در طی سفر #لوتین و #هوآن برای یافتن #فینرود و #برن، توسط هوآن، سگ تازی #کلهگورم که به کمک لوتین آمده بود، کشته شد.
🐺توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
بعدها، #ملکور برای مقابله با #هوآن، تولهای از نژاد درائگلوین را جدا کرد و با جادوی سیاه خود پرورش داد و تبدیل به گرگی مهیب به اسم #کارخاروت کرد.
🐺توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
🐺توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
بعدها، #ملکور برای مقابله با #هوآن، تولهای از نژاد درائگلوین را جدا کرد و با جادوی سیاه خود پرورش داد و تبدیل به گرگی مهیب به اسم #کارخاروت کرد.
🐺توضیحات بیشتر: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
«آتش تاریک تو را غالب نخواهد کرد. شعلهی اودون، به سایه برگرد!»
- گندالف خطاب به بالروگ موریا
#اوتومنو یا #اودون، دژ مستحکم #ملکور در شمالیترین نقطهی سرزمین میانه بود. از نخستین و بزرگترین دژها بود که در آغاز روزگاران و دوران بهار سرزمین میانه بنا شد. اوتومنو مأمن شیاطین و #آینور فاسد شده بهدست ملکور و جانورهای ناپاک بیشمار بود که در سُخرهی ماهیت طبیعی مخلوقات سرزمین میانه ایجاد شدند. تا آن زمان #والار دو فانوس روشنایی را ساخته بودند. اوتومنو در زیر کوهستان آهن و دور از نور #ایلوئین و #اورمال ساخته شد.
با اینکه والار در ابتدا از وجود اوتومنو مطلع نبودند، اما از آنجا بود که آفت نفرت ملکور جاری گشت و بهار آردا را تباه ساخت. اوتومنو در ژرفای عمیق زمین حفر شده بود و دارای چالههایی پر از آتش و خادمان ملکور بود، جایی که غارها و سردابهها با حیله از چشم پنهان شدهاند. در نتیجه مناطق شمال متروکه شد و در قرون بعد چنین باقی ماند.
✨ @Gondolin_ir ✨
ملکور از سال ۳۴۰۰ والیان تا سال ۱۰۹۰ در دوران دو درخت، از اوتومنو بعنوان پایگاه عملیات خود استفاده کرد، تا آن زمان که والار به او حمله کردند. او از آنجا دو فانوس روشنایی را نابود و والار را وادار به ترک جزیرهی #آلمارن - نخستین اقامتگاهشان در #آردا - و نقل مکان به #آمان کرد که بعدها آن مکان #والینور: سرزمین والار نام گرفت. سپس ملکور شروع به تباه کردن آردا کرد. از پلیدترین کردههای ملکور در آن زمان، ربودن گروهی از الفهای تازه از خواب بیدار شده و تبدیلشان به اورک؛ تحت شکنجهی فجیع و جادوی سیاه مسموم خود بود و همین اقدامش در نهایت باعث شد والار برای محافظت از نخستزادگان در برابر فساد و تباهی ملکور، او را از تختش در اوتومنو براندازند.
در پی حملهی سپاه والار به دژ ملکور در سال ۱۰۹۹ از دوران دو درخت، اوتومنو ویران شد. والار با تمام قوا حمله کردند، پس از محاصرهای طولانی، سرانجام دروازههای اوتومنو درهم شکست و سقفهایش شکافت و فرو ریخت. ملکور که راه گریزی نداشت، پا به میدان نبرد گذاشت، اما #تولکاس با او کشتی گرفت و او را بر زمین کوبید و سرانجام ملکور بهدست والار اسیر و به والینور برده شد و تحت قضاوت #مانوه، #مورگوت به خاطر اعمال پلیدش مقرر شد سه دوران در تالارهای #ماندوس در بند باشد، مکانی که هیچکس حتا یک والا توان گریختن از آن را نداشت.
✨ @Gondolin_ir ✨
پیش از نابودی اوتومنو، ملکور یک دژ کوچکتر در بخش غربی کوهستان آهن ساخته بود که بهعنوان نخستین خط دفاعی در برابر آمان عمل کند. #آنگباند نام آن قلعه بود و در ابتدا #سائورون بر آن حکومت میکرد. ملکور پس از انتقام از والار (تباهی #فئانور و شوراندن #نولدور برضد والار و خشکاندن دو درخت) و بازگشت مجدد به سرزمین میانه، تصمیم گرفت که آنگباند را بعنوان مقر اصلی خود بازسازی و تقویت کند.
اوتومنو در زبان کوئنیا از واژهی قدیمیتر اوتومنا که آن هم که از اوتوم گرفته شده، بهمعنی «عمیق» یا «زیرین» است. اودون معادل اوتومنو در زبان سینداری است که کمتر رایج است و به معنی «گودال تاریک» یا «جهنم» است. در ارباب حلقهها این کلمه یک بار در سخنان #گندالف خطاب به به بلای جان #دورین(#بالروگ #موریا) دیده میشود. قرنها بعد نام اودون بر درهی شمالی واقع در پشت #مورانون(دروازهی سیاه #موردور) گذاشته شد. بیشک سائورون این نام را به یاد بزرگترین قلعهی سرورش انتخاب کرد.
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
- گندالف خطاب به بالروگ موریا
#اوتومنو یا #اودون، دژ مستحکم #ملکور در شمالیترین نقطهی سرزمین میانه بود. از نخستین و بزرگترین دژها بود که در آغاز روزگاران و دوران بهار سرزمین میانه بنا شد. اوتومنو مأمن شیاطین و #آینور فاسد شده بهدست ملکور و جانورهای ناپاک بیشمار بود که در سُخرهی ماهیت طبیعی مخلوقات سرزمین میانه ایجاد شدند. تا آن زمان #والار دو فانوس روشنایی را ساخته بودند. اوتومنو در زیر کوهستان آهن و دور از نور #ایلوئین و #اورمال ساخته شد.
با اینکه والار در ابتدا از وجود اوتومنو مطلع نبودند، اما از آنجا بود که آفت نفرت ملکور جاری گشت و بهار آردا را تباه ساخت. اوتومنو در ژرفای عمیق زمین حفر شده بود و دارای چالههایی پر از آتش و خادمان ملکور بود، جایی که غارها و سردابهها با حیله از چشم پنهان شدهاند. در نتیجه مناطق شمال متروکه شد و در قرون بعد چنین باقی ماند.
✨ @Gondolin_ir ✨
ملکور از سال ۳۴۰۰ والیان تا سال ۱۰۹۰ در دوران دو درخت، از اوتومنو بعنوان پایگاه عملیات خود استفاده کرد، تا آن زمان که والار به او حمله کردند. او از آنجا دو فانوس روشنایی را نابود و والار را وادار به ترک جزیرهی #آلمارن - نخستین اقامتگاهشان در #آردا - و نقل مکان به #آمان کرد که بعدها آن مکان #والینور: سرزمین والار نام گرفت. سپس ملکور شروع به تباه کردن آردا کرد. از پلیدترین کردههای ملکور در آن زمان، ربودن گروهی از الفهای تازه از خواب بیدار شده و تبدیلشان به اورک؛ تحت شکنجهی فجیع و جادوی سیاه مسموم خود بود و همین اقدامش در نهایت باعث شد والار برای محافظت از نخستزادگان در برابر فساد و تباهی ملکور، او را از تختش در اوتومنو براندازند.
در پی حملهی سپاه والار به دژ ملکور در سال ۱۰۹۹ از دوران دو درخت، اوتومنو ویران شد. والار با تمام قوا حمله کردند، پس از محاصرهای طولانی، سرانجام دروازههای اوتومنو درهم شکست و سقفهایش شکافت و فرو ریخت. ملکور که راه گریزی نداشت، پا به میدان نبرد گذاشت، اما #تولکاس با او کشتی گرفت و او را بر زمین کوبید و سرانجام ملکور بهدست والار اسیر و به والینور برده شد و تحت قضاوت #مانوه، #مورگوت به خاطر اعمال پلیدش مقرر شد سه دوران در تالارهای #ماندوس در بند باشد، مکانی که هیچکس حتا یک والا توان گریختن از آن را نداشت.
✨ @Gondolin_ir ✨
پیش از نابودی اوتومنو، ملکور یک دژ کوچکتر در بخش غربی کوهستان آهن ساخته بود که بهعنوان نخستین خط دفاعی در برابر آمان عمل کند. #آنگباند نام آن قلعه بود و در ابتدا #سائورون بر آن حکومت میکرد. ملکور پس از انتقام از والار (تباهی #فئانور و شوراندن #نولدور برضد والار و خشکاندن دو درخت) و بازگشت مجدد به سرزمین میانه، تصمیم گرفت که آنگباند را بعنوان مقر اصلی خود بازسازی و تقویت کند.
اوتومنو در زبان کوئنیا از واژهی قدیمیتر اوتومنا که آن هم که از اوتوم گرفته شده، بهمعنی «عمیق» یا «زیرین» است. اودون معادل اوتومنو در زبان سینداری است که کمتر رایج است و به معنی «گودال تاریک» یا «جهنم» است. در ارباب حلقهها این کلمه یک بار در سخنان #گندالف خطاب به به بلای جان #دورین(#بالروگ #موریا) دیده میشود. قرنها بعد نام اودون بر درهی شمالی واقع در پشت #مورانون(دروازهی سیاه #موردور) گذاشته شد. بیشک سائورون این نام را به یاد بزرگترین قلعهی سرورش انتخاب کرد.
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨Gondolin Comments ✨
... در #آنگباند #مورگوت برای خویش تاج آهنین بزرگی ساخت، و خود را شاه جهان خواند. و به نشانهی پادشاهی، سیلماریلها را در تاجش نشاند. دستان او از تماس با آن گوهرهای متبرک سوخته و سیاه شده بود، و این دستها همیشه سیاه ماند؛ و نیز هیچگاه او از درد و سوزش و خشم ناشی از این درد نیاسود. آن تاج را هیچگاه از سر برنمیداشت، اگرچه سنگینیاش به طرز مرگباری طاقتفرسا بود. هرگز، مگر یک بار که پنهانی مدتی کوتاه قلمرواش را در شمال ترک گفته بود؛ و به راستی که اکنون به ندرت ژرف جاهای دژ خود را ترک میگفت، و به رتق و فتق امور لشکریانش از تختگاه شمالی مشغول بود. و نیز تا سلطنتش برجا بود، تنها یک بار سلاح به دست گرفت.
زیرا اکنون، بیشتر از روزگار #اوتومنو، پیش از آنکه تکبرش خوار گردد، نفرت ملکور را از درون میخورد، و حکمرانی بر خادمان و القای شهوت پلیدی در آنها روحش را میفرسود. با این حال شکوه و جلالش بهسان یکی از #والار دیری پایدار ماند، اما این شکوه به دهشت مبدل گشت، و در برابر چهرهی او، همه، مگر تواناترینان، در مغاک تاریک ترس سرنگون میشدند.
#سیلماریلیون #متن_کتاب
حدیث گریختن نولدور
ترجمه رضا علیزاده 💎
🔰@Gondolin_ir
زیرا اکنون، بیشتر از روزگار #اوتومنو، پیش از آنکه تکبرش خوار گردد، نفرت ملکور را از درون میخورد، و حکمرانی بر خادمان و القای شهوت پلیدی در آنها روحش را میفرسود. با این حال شکوه و جلالش بهسان یکی از #والار دیری پایدار ماند، اما این شکوه به دهشت مبدل گشت، و در برابر چهرهی او، همه، مگر تواناترینان، در مغاک تاریک ترس سرنگون میشدند.
#سیلماریلیون #متن_کتاب
حدیث گریختن نولدور
ترجمه رضا علیزاده 💎
🔰@Gondolin_ir
💔💔
سرنوشت تراژدیک #فینگون، شاه والامقام #نولدور در نبرد عظیم و خونین اشکهای بیشمار: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
سرنوشت تراژدیک #فینگون، شاه والامقام #نولدور در نبرد عظیم و خونین اشکهای بیشمار: 👈 کلیک کنید 👉
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
.... اینک خبر به هیت لوم رسید که دورتونیون از دست رفته است و پسران #فینارفین از پای درآمدهاند، و پسران #فئانور از سرزمینهایشان بیرون رانده شدهاند، آنگاه #فینگولفین که به گمان خود شاهد نابودی تمام و کمال #نولدور و شکست جبرانناپذیر تمامی خاندانهای ایشان بود، مالامال از خشم و نومیدی بر توسن بزرگش #روخالو نشست و یکه و تنها به پیش تاخت، و هیچکس را توان باز ایستادن او نبود. در میان غبار از دور-نو-فائگلیت به سان باد گذشت، و هرکس یورش او را دید به گمان آنکه خود #اورومه می آید، سراسیمه پا به گریز نهاد: زیرا جنون خشم چنان بر او مستولی گشته بود که چشمانش همانند چشمان #والار میدرخشید. پس، او یکه و تنها به دروازههای #آنگباند رسید و نفیری از شاخش برآورد، و بار دیگر بر درهای رویین کوفت و #مورگوت را به مصافی تنبهتن طلبید...
#متن_کتاب #سیلماریلیون
ترجمه استاد رضا علیزاده🔥
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨
#متن_کتاب #سیلماریلیون
ترجمه استاد رضا علیزاده🔥
Channel:
✨ @Gondolin_ir ✨
Group:
✨@Gondolin_comments ✨