Gondolin.ir | ارباب حلقه‌ها
10.1K subscribers
2.65K photos
454 videos
18 files
920 links
💥❤️‍🔥 Gondolin.ir ❤️‍🔥💥

گوندولین، شهر پنهان الف‌های نولدور🌟

فندوم تالکین و دنیای ارباب حلقه‌ها🔥

ادمین پاسخگو به مخاطبان:
@Wolfheart_Kenshin

پیج اینستاگرام:
instagram.com/gondolin_ir


گروه تبادل نظر:
https://t.me/+VeuASfYaiTeP9wjN
Download Telegram
...آنگاه #ایلوواتار به سخن درآمد و گفت:

" #آینور توانایند و تواناترین در میانشان #ملکور است. اما او بداند و نیز تمام آینور، که من ایلوواتارم، هر آنچه شما خوانده اید من پدیدار خواهم کرد، تا ببینید که چه کرده اید. و تو ملکور، خواهی دید که هیچ نغمه ای نواخته نشود اگر منشا و منتهایش در من نباشد و نیز کسی یارای آن نیست که به رغم میل من آهنگ را دگرگون کند. چه او که در این کار کوشد، اثبات می کند که جز افزار کاردانی من در تدبیری بی نظیر نبوده,چیزی که خود او نیز تصورش را نکرده است. "

#متن_کتاب #آینولینداله

@Gondolin_ir
به #ملکور در میان #آینور عظیم ترین هبه های قدرت و دانش ارزانی گشته بود، و او سهمی از هبه های دیگر برادرانش داشت. بارها یکه و تنها در پوچی به جستجوی شعلهٔ جاودانگی گام می نهاد؛ چرا که آتش اشتیاقش برای پدید آوردن موجوداتی از آن خود بالا گرفته، و به گمانش #ایلوواتار پوچی را نادیده انگاشته بود، و او از برای تهی وارگی بی تاب می نمود. باری آتش را نیافت زیرا آتش با ایلوواتار است. اما به سبب تنهایی، اندک اندک اندیشه های خویش را برخلاف اندیشه های برادرانش در سر پروراند.

#متن_کتاب #آینولینداله
#سیلماریلیون
ترجمه رضا علیزاده

@Gondolin_ir
به #ملکور در میان #آینور عظیم‌ترین هبه‌های قدرت و دانش ارزانی گشته بود، و او سهمی از هبه‌های دیگر برادرانش داشت. بارها یکه و تنها در پوچی به جستجوی شعلهٔ جاودانگی گام می‌نهاد؛ چرا که آتش اشتیاقش برای پدید آوردن موجوداتی از آن خود بالا گرفته، و به گمانش #ایلوواتار پوچی را نادیده انگاشته بود، و او از برای تهی‌وارگی بی‌تاب می نمود. باری آتش را نیافت زیرا آتش با ایلوواتار است. اما به سبب تنهایی، اندک اندک اندیشه‌های خویش را برخلاف اندیشه‌های برادرانش در سر پروراند.

#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون

@Gondolin_ir
...آنگاه #ایلوواتار به سخن درآمد و گفت:

" #آینور توانایند و تواناترین در میانشان #ملکور است. اما او بداند و نیز تمام آینور، که من ایلوواتارم، هر آنچه شما خوانده‌اید من پدیدار خواهم کرد، تا ببینید که چه کرده‌اید. و تو ملکور، خواهی دید که هیچ نغمه‌ای نواخته نشود اگر منشأ و منتهایش در من نباشد و نیز کسی یارای آن نیست که به رغم میل من آهنگ را دگرگون کند. چه او که در این کار کوشد، اثبات می‌کند که جز افزار کاردانی من در تدبیری بی‌نظیر نبوده، چیزی که خود او نیز تصورش را نکرده است. "

#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون

@Gondolin_ir
آهنگ #آینور ، #آینولینداله

در ابتدا #ارو، آن یکتا که در آردا که او را #ایلوواتار می‌نامند؛ او نخست آینور را آفرید، قدسیان را، که ثمره‌ی اندیشه‌اش بودند. و نغمه‌های آهنگ را برای آنان خواند و آینور در برابر او خواندند و زمانی دراز هر یک به تنهایی می‌خواندند و بعد از مدتی هم‌صدایی و هم‌سازی‌شان بیشتر شد و آنگاه صدای آینور با نغمه‌های ایلوواتار طرح آهنگی بزرگ را در انداخت و صدای نواها در پوچی جاری شد و دیگر پوچی نبود.

@Gondolin_ir
به #ملکور در میان #آینور عظیم‌ترین هبه‌های قدرت و دانش ارزانی گشته بود، و او سهمی از هبه‌های دیگر برادرانش داشت. بارها یکه و تنها در پوچی به جستجوی شعله‌ی جاودانگی گام می‌نهاد؛ چرا که آتش اشتیاقش برای پدید آوردن موجوداتی از آنِ خود بالا گرفته، و به گمانش #ایلوواتار پوچی را نادیده انگاشته بود، و او از برای تهی‌وارگی بی‌تاب می‌نمود. باری آتش را نیافت زیرا آتش با ایلوواتار است. اما به سبب تنهایی، اندک اندک اندیشه‌های خویش را برخلاف اندیشه‌های برادرانش در سر پروراند.

#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون
ترجمه‌ی رضا علیزاده

@Gondolin_ir
#ملکور بر #آردا فرود آمد، با نیرو و شکوه و جلالی عظیم‌تر از دیگر #والار، همچون کوهی که دریا را می‌شکافد و سر به ابرها می‌ساید و جامه‌ای از یخ بر تن دارد و تاجی از دود و آتش بر فراز سر؛ و برق چشمان ملکور به سان شعله‌ای بود که گرمایش می‌پژمراند و سرمای گزنده‌اش می‌شکافت.

#متن_کتاب، #سیلماریلیون،
#آینولینداله، ترجمه‌ی رضا علیزاده


@Gondolin_ir
به #ملکور در میان #آینور عظیم‌ترین هبه‌های قدرت و دانش ارزانی گشته بود، و او سهمی از هبه‌های دیگر برادرانش داشت. بارها یکه و تنها در پوچی به جستجوی شعله‌ی جاودانگی گام می‌نهاد؛ چرا که آتش اشتیاقش برای پدید آوردن موجوداتی از آنِ خود بالا گرفته، و به گمانش #ایلوواتار پوچی را نادیده انگاشته بود، و او از برای تهی‌وارگی بی‌تاب می‌نمود. باری آتش را نیافت زیرا آتش با ایلوواتار است. اما به سبب تنهایی، اندک اندک اندیشه‌های خویش را برخلاف اندیشه‌های برادرانش در سر پروراند.

#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون
ترجمه‌ی رضا علیزاده

@Gondolin_ir
...آنگاه #ایلوواتار به سخن درآمد و گفت:

" #آینور توانایند و تواناترین در میانشان #ملکور است. اما او بداند و نیز تمام آینور، که من ایلوواتارم، هر آنچه شما خوانده‌اید من پدیدار خواهم کرد، تا ببینید که چه کرده‌اید. و تو ملکور، خواهی دید که هیچ نغمه‌ای نواخته نشود اگر منشأ و منتهایش در من نباشد و نیز کسی یارای آن نیست که به رغم میل من آهنگ را دگرگون کند. چه او که در این کار کوشد، اثبات می‌کند که جز افزار کاردانی من در تدبیری بی‌نظیر نبوده، چیزی که خود او نیز تصورش را نکرده است. "

#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون

@Gondolin_ir
و #ایلوواتار با #اولمو سخن آغاز کرد و گفت: «نمی‌بینی که اینک چگونه در این خطه‌ی کوچک در ژرفای زمان، #ملکور با قلمرو تو می‌جنگد؟ او به سرمای سخت و گزنده می‌اندیشد، اما هنوز زیبایی چشمه‌هایت و نیز آبگیرهای زلالت را نتوانسته نابود کند. برف را بنگر و مکر و حیله‌ی یخبندان را! ملکور اندیشه‌ی گرما و آتش مهارناشدنی را در سر می‌پروراند، اما اشتیاق تو را فرو ننشانده و به تمامی آهنگ دریا را خاموش نساخته است، به جای آن بلندی و شکوه ابرها را بنگر، مهی که دم‌به‌دم دگرگون می‌شود؛ صدای باریدن باران را بر روی خاک بشنو! و در این ابرها تو به #مانوه نزدیک می‌شوی، به دوست‌ات، که دوست‌اش می‌داری.»

@Gondolin_ir

آنگاه اولمو پاسخ داد: « به راستی آب در این وقت زلال‌تر از آن چیزی گشته است که می‌پنداشتم، و دانه‌ی برف هیچ‌گاه در پنهان‌ترین زاویه‌ی اندیشه‌ام راه نمی‌یافت، و نه در تمام آهنگ‌ام از باریدن باران اثری بود. مانوه را می‌جویم، تا من و او تا به ابد نواهایی از برای خیانگی تو بسازیم!»

و مانوه و اولمو از همان آغاز باهم در اتحاد بودند، و در هر کاری وفادارانه کمر به بندگی اهداف ایلوواتار بسته بودند.


#سیلماریلیون #آینولینداله
#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون
ترجمه‌ی استاد «رضا علیزاده»💥💥💥

...آنگاه #ایلوواتار به سخن درآمد و گفت:

« #آینور توانایند و تواناترین در میانشان #ملکور است. اما او بداند و نیز تمام آینور، که من ایلوواتارم، هر آنچه شما خوانده‌اید من پدیدار خواهم کرد، تا ببینید که چه کرده‌اید. و تو ملکور، خواهی دید که هیچ نغمه‌ای نواخته نشود اگر منشأ و منتهایش در من نباشد و نیز کسی یارای آن نیست که به رغم میل من آهنگ را دگرگون کند. چه او که در این کار کوشد، اثبات می‌کند که جز افزار کاردانی من در تدبیری بی‌نظیر نبوده، چیزی که خود او نیز تصورش را نکرده است.»

🔰 @Gondolin_ir 🔰
به #ملکور در میان #آینور عظیم‌ترین هبه‌های قدرت و دانش ارزانی گشته بود، و او سهمی از هبه‌های دیگر برادرانش داشت. بارها یکه و تنها در پوچی به جستجوی شعلهٔ جاودانگی گام می‌نهاد؛ چرا که آتش اشتیاقش برای پدید آوردن موجوداتی از آن خود بالا گرفته، و به گمانش #ایلوواتار پوچی را نادیده انگاشته بود، و او از برای تهی‌وارگی بی‌تاب می‌نمود. باری آتش را نیافت زیرا آتش با ایلوواتار است. اما به سبب تنهایی، اندک اندک اندیشه‌های خویش را برخلاف اندیشه‌های برادرانش در سر پروراند.

#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون ترجمه‌ی رضا علیزاده 🔥🔥🔥

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
آهنگ #آینور، نوای سرنوشت #آردا

#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون
ترجمه‌ی استاد «رضا علیزاده»💥💥💥

...آنگاه #ایلوواتار به سخن درآمد و گفت:

«آینور توانایند و تواناترین در میانشان ملکور است. اما او بداند و نیز تمام آینور، که من ایلوواتارم، هر آنچه شما خوانده‌اید من پدیدار خواهم کرد، تا ببینید که چه کرده‌اید. و تو ملکور، خواهی دید که هیچ نغمه‌ای نواخته نشود اگر منشأ و منتهایش در من نباشد و نیز کسی یارای آن نیست که به رغم میل من آهنگ را دگرگون کند. چه او که در این کار کوشد، اثبات می‌کند که جز افزار کاردانی من در تدبیری بی‌نظیر نبوده، چیزی که خود او نیز تصورش را نکرده است.»

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
@Gondolin_comments
🔰 @Gondolin_ir 🔰

...اما از آن تیره‌بختانی که در دام #ملکور افتادند، اندک چیزی به یقین معلوم است. زیرا کیست از زندگان که به مغاک‌های #اوتومنو فرود آمده، و یا تاریکی اندرزهای ملکور را کاویده باشد؟ اما دانایان #اره‌سئا بر این گمان بودن که به راستی جمله کسانی که از #کوئندی پیش از شکستن اوتومنو بر دست ملکور گرفتار آمدند، آنجا زندانی شدند، و با ترفندهای بی‌رحمانه آهسته آهسته فاسد گشتند و تن به بندگی دادند؛ و بدین‌گونه ملکور، نژاد زشت‌سیمای اورک‌ها را در رشک‌ورزی به الف‌ها و تقلید خام از ایشان پرورد، کسانی که بعدها به بدترین خصم الف‌ها بدل گشتند. زیرا اورک‌ها جان داشتند و به شیوه‌ی فرزندان #ایلوواتار زاد و ولد می‌کردند؛ و ملکور را از هنگام طغیان در #آینولینداله پیش آغاز، توان آفریدن هیچ آفرینه‌ای نبود که او را از خود جان باشد، یا چیزی شبیه به جان: چنین است سخن دانایان. و در ژرفای تاریکی دل‌هاشان اورک‌ها از خداوندگاری که بیمناک خدمتش می‌کردند، و تنها آفریدگار شوربختی‌شان بود، متنفر بودند. این شاید رذیلانه‌ترین کار ملکور بود، و در نزد ایلوواتار نفرت‌انگیزترین...

#متن_کتاب #سیلماریلیون
ترجمه‌ی رضا علیزاده💎
آهنگ #آینور، نوای سرنوشت #آردا

#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون
ترجمه‌ی استاد «رضا علیزاده»💥💥💥

...آنگاه #ایلوواتار به سخن درآمد و گفت:

«آینور توانایند و تواناترین در میانشان ملکور است. اما او بداند و نیز تمام آینور، که من ایلوواتارم، هر آنچه شما خوانده‌اید من پدیدار خواهم کرد، تا ببینید که چه کرده‌اید. و تو ملکور، خواهی دید که هیچ نغمه‌ای نواخته نشود اگر منشأ و منتهایش در من نباشد و نیز کسی یارای آن نیست که به رغم میل من آهنگ را دگرگون کند. چه او که در این کار کوشد، اثبات می‌کند که جز افزار کاردانی من در تدبیری بی‌نظیر نبوده، چیزی که خود او نیز تصورش را نکرده است.»

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
Gondolin Comments
به #ملکور در میان #آینور عظیم‌ترین هبه‌های قدرت و دانش ارزانی گشته بود، و او سهمی از هبه‌های دیگر برادرانش داشت. بارها یکه و تنها در پوچی به جستجوی شعلهٔ جاودانگی گام می‌نهاد؛ چرا که آتش اشتیاقش برای پدید آوردن موجوداتی از آن خویش بالا گرفته، و به گمانش #ایلوواتار پوچی را نادیده انگاشته بود، و او از برای تهی‌وارگی بی‌تاب می‌نمود. باری آتش را نیافت زیرا آتش با ایلوواتار است. اما به سبب تنهایی، اندک اندک اندیشه‌های خویش را برخلاف اندیشه‌های برادرانش در سر پروراند.

#متن_کتاب #آینولینداله #سیلماریلیون
ترجمه‌ی رضا علیزاده 🔥🔥🔥

Channel:
@Gondolin_ir

Group:
Gondolin Comments