Forwarded from اتچ بات
«ما بسیار خود اتکا بودیم، به ما آزادی زیادی داده می شد. اما اکنون غیرقابل تصور است که چنین آزادی به کودکان امروزی داده شود. این اتفاق یکی از بزرگترین خسارت ها برای یک جامعه است.» نه فقط یک خسارت بزرگ، بلکه خسارتی بی رحمانه و غم انگیز است. کودکان به طور ذاتی برای بازی کردن و اکتشاف به میل خود و مستقل از دخالت افراد بالغ طراحی شده اند. کودکان برای رشد کردن به آزادی نیاز دارند؛ بدون آزادی، آنها رنج می کشند. میل به بازی آزاد و سرخوشانه یک میل زیستی و پایه است. کمبود بازی سرخوشانه (آزاد) شاید برخلاف کمبود غذا، هوا، یا آب باعث از بین رفتن بعد فیزیکی نشود، اما سرزندگی کودک را از بین می برد و مانع رشد ذهنی او می شود. بازی سرخوشانه ابزاری است که کودکان توسط آن یاد می گیرند با دیگران ارتباط برقرار کنند، بر ترس هایشان غلبه کنند، مشکلاتشان را حل کنند، و به طور کلی، کنترل زندگیشان را در اختیار بگیرند. بازی سرخوشانه همچنین نخستین ابزار برای کودکان است تا بوسیله ی آن مهارت های ذهنی و فیزیکی ضروری برای موفقیت در فرهنگشان را کسب و تمرین کنند. مهم نیست که چه مقدار اسباب بازی بخریم، یا چه مقدار وقت و توجه به کودکمان اختصاص دهیم و چه دوره های آموزشی ویژه ای را برایش فراهم کنیم؛ هیچکدام نمی توانند آزادی که از او می گیریم را جبران کنند. آنچه که کودکان بواسطه ی ابتکار عمل خود در بازی سرخوشانه یاد می گیرند، به هیچ روش دیگری قابل وصول نیست.
ما فرصت سازگارپذیری کودکان را محدود کرده ایم. ما کودکان را در یک محیط غیرطبیعی قرار داده ایم که در این محیط از آنها انتظار می رود زمان های بیشتر و بیشتری از روز را تحت امر بزرگسالان، پشت میزها، درحال گوش دادن و خواندن مطالبی که هیچ جذابیتی برای آنها ندارند، و پرسش و پاسخ به سئوالاتی که مربوط به آنها نیستند سپری کنند؛ برای آنها زمان و آزادی کمتر و کمتری برای بازی کردن، جستجو کردن، و دنبال کردن علایقشان باقی می گذاریم.
💡📖 بخشی از کتاب "یادگیری آزاد" نوشته پیتر گری و ترجمه مهدی غلامی.
👈🏻برای ورود به کانال ᐸ دانشنامه کودک و طبیعت > روی لینک زیر کلیک کنید:
https://t.me/nslibarary
ما فرصت سازگارپذیری کودکان را محدود کرده ایم. ما کودکان را در یک محیط غیرطبیعی قرار داده ایم که در این محیط از آنها انتظار می رود زمان های بیشتر و بیشتری از روز را تحت امر بزرگسالان، پشت میزها، درحال گوش دادن و خواندن مطالبی که هیچ جذابیتی برای آنها ندارند، و پرسش و پاسخ به سئوالاتی که مربوط به آنها نیستند سپری کنند؛ برای آنها زمان و آزادی کمتر و کمتری برای بازی کردن، جستجو کردن، و دنبال کردن علایقشان باقی می گذاریم.
💡📖 بخشی از کتاب "یادگیری آزاد" نوشته پیتر گری و ترجمه مهدی غلامی.
👈🏻برای ورود به کانال ᐸ دانشنامه کودک و طبیعت > روی لینک زیر کلیک کنید:
https://t.me/nslibarary
Telegram
attach 📎
Forwarded from Kavikonj; NatureSchool
ترجمان | علوم انسانی و ترجمه
لطفاً کمی غیربهداشتی باشید
زندگی روزمرۀ ما دارد در صابون غرق میشود. آداب و رسوم بهداشتی از ما میخواهند مدام خودمان را بشوییم و از هر چیزی که شاید آلوده باشد بگریزیم. مت ریکتل، گزارشگر برندۀ جایزۀ پولیتزر، در کتاب جدید خود، میپرسد آیا این حد از تمیزی بیش از آنکه نتیجۀ علم باشد،…
موسسه کودک و طبیعت قاصدک
ثبت نام بهاره #مدرسه_طبیعت_قاصدک ویژه گروه سنی ۳ تا ۱۲ سال آغاز شد... تجربه بازی های خودانگیخته و فعالیت های سرخوشانه در طبیعت را در بهار دلانگیز و در طبیعت بکر و زیبا و جنگلی #اردوگاه_شهید_باهنر به کودکان خویش هدیه دهیم... 🌈🔥🥔🍄🐞👧🏻🌱👦🏻🐇☘️🌳☀️🌈 نخستین دیدار…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روایت_تصویری بهارانه شاد و پرتجربه کودکان، با بازی های آزاد و فعالیت های خودانگیخته در #مدرسه_طبیعت_قاصدک پنج شنبه ۲۲ فروردین ماه ۹۸
🌈🌱🐞🍃👧🏻🌸👦🏻🐇🐾🌳🌈
🔶 دیدار قاصدکی این هفته ما:
پنجشنبه ۲۹ فروردین ماه ۹۸
گروه سنی ۳ تا ۱۲ سال
برای ثبت نام فرزندان عزیزمان به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool
🌈🌱🐞🍃👧🏻🌸👦🏻🐇🐾🌳🌈
🔶 دیدار قاصدکی این هفته ما:
پنجشنبه ۲۹ فروردین ماه ۹۸
گروه سنی ۳ تا ۱۲ سال
برای ثبت نام فرزندان عزیزمان به آیدی زیر در تلگرام پیام دهید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool
Forwarded from مدرسه طبیعت( گندمک)یزد
چرا مدارس_طبیعت باید به یک مطالبه_اجتماعی تبدیل شود ؟
#برای_والدین
#مدرسه_طبیعت
#سرمایه_اجتماعی
#مطالبه_اجتماعی
در قسمتی از کتاب " انسان_خداگونه" اثر یووال نوح هراری می خوانیم: " در سال 2012 حدود 56 میلیون نفر در سراسر دنیا جان باختند که مرگ 620 هزار نفر ناشی از خشونت انسانی بود( 120.000 نفر در نتیجه جنگ و 500.000 نفر در نتیجه جرم وجنایت جان خود را از دست دادند)ودر مقابل 800 هزارنفر خودکشی کردند یک ونیم میلیون نفر بر اثر #دیابت جان باختند. امروزه قند خطرناکتر از #اسلحه است."
در این نوشتار بخوبی متوجه می شویم که افرادی که بر اثر دیابت جان باخته اند به مراتب آمار بیشتری را نسبت به جان باختگان ناشی از خودکشی، جنگ و جنایت به خود اختصاص داده اند.
با نگاهی به زندگی امروزه خانواده ها، شاهد آن هستیم که کم تحرکی و تغییر ذائقه به سمت مصرف فست فودها و شیرینیجات ارغوان تغییر سبک زندگی عصر جدید است. بعنوان مثال در شهر یزد در هر ساعت یک نفر به دیابت مبتلا می شود و یا سن چاقی به سنین دانش آموزی هم رسیده است.
شرایط اقتصادی کشور و رفع مایحتاج زندگی بالاجبار نه تنها خانواده ها را به سمت و سوی کاربیشتر و کسب در آمد و استفاده از غذاهای آماده کرده و به سوی کم تحرکی یا بد تحرکی سوق داده ، کودکان و فرزندان خانواده نیز هر روز با ماشین و مینیبوس مسیر خانه تا مدرسه را طی می کنند و ساعت ها در پشت میز و صندلی در چهاردیواری های محبوس کلاس می نشینند و بعد از مدرسه هم بعد از استراحتی کوتاه ساعت ها مشغول نوشتن مشق و تمرین هستند و به ندرت، زمانی را برای بازی، تحرک و گردش، ارتباط آزاد و بی واسطه با دیگر دوستان و همکلاسی ها و همچنین بودن در طبیعت پیدا می کنند و این یک روی سکه است، روی دیگر ماجرا آنجا است که این سبک زندگی منجرب شده تا دیالوگ ها و گفتگوها میان کودکان، والدین، خانواده ها و دیگر افراد اجتماع به حداقل برسد و این تنها برشی از فاصله با یک جامعه سالم و پویا را به تصویر می کشد.
جامعه ای که بر حسب مقتضیات زمانش، از اصل خود فاصله گرفته و در این میان کودکان بیشترین اثر پذیری را از آن دارند. کودکانی که رشد یکپارچه حسی حرکتی ، سلامت جسمی و روانی، رشد هویتی و اجتماعی اش می بایست از دوران کودکی پی ریزی شود و اکنون با این شرایط به فراموشی سپرده شده است و به جز نیاز غذا و پوشاک و تحصیل کودکان به نیازهای دیگرش چون حق انتخاب، اظهار نظر، حق بازی و کودکی، حق داشتن محیط زیست و طبیعت سالم، حق برابری و ...توجه نمی شود، کودکانی که ارزشمندترین داشته های هر خانواده و جامعه هستند و سلامت روانی و پویایی اجتماعی یک جامعه را رقم می زنند.
چند سالی است که مدارس طبیعت به همت استاد و پیشکسوت محیط زیست عبدالحسین وهاب زاده و دوستداران کودک و طبیعت، در جای جای کشورمان راه اندازی شدند تا بستری را فراهم کنند برای بازی آزادانه و سرخوشانه کودکان در یک محیط طبیعی، محیطی که کودک در آن می تواند با حداقل مداخله بزرگترها، حضور داشته باشد، تخیل کند، با فضای زنده و غیر زنده محیط ارتباط بگیرد، روابط خودش را شکل دهد و مدیریت کند، گاه دعوا کند، گاه بخندد، گاه در قالب یک گروه همکاری کردن را فرا گیرد و گاه به احساس درون خود پاسخ دهد و در گوشه ای در خیالات خود سر کند. مدرسه ای که در آن کودکان با یکدیگر برابرند و حق اظهار نظر دارند و منحصر به فرد بودنشان به رسمیت شناخته می شود. کودکان در مدرسه طبیعت فعالیت های مختلفی را همچون کشاورزی، نجاری، آشنایی با حیوانات، آشپزی، نقاشی، فوتبال، و هر آنچه که خود دوست دارد انجام می دهد و گاها به آنچه را که در ذهن دارد را به کمک تسهیلگر یا دیگر دوستانش جامه عمل پوشانده و پیش می برد و از این طریق پرسشگری، خلاقیت، تفکر، حل مسئله و ... را فرا می گیرد.
مدرسه ای که در آن اگر میان کودکان اختلاف پیش آید، سعی می شود خودشان بدون مداخله بزرگترها اختلافشان را حل کنند و در بازی های کودکانه اشان روابطشان را مدیریت کنند و قدم های اولیه رشد اجتماعیشان را بردارند. کودک در بستر مدرسه طبیعت که رویکرد زیست گرا را ترویج می دهد، می بایست قوانین مدرسه که عدم آسیب زدن به خود و دیگر دوستان و طبیعت مدرسه است را رعایت کند و با معنای قانون و رعایت آن آشنا شود. از دیگر مزیت های مدارس طبیعت، حضور کودکان دختر و پسر در سنین مختلف( 3 تا 12 سال) است که این امر علاوه بر ایجاد نگاه برابر میان آنها، تعامل، همکاری و حمایتگری را در میان آن ها تقویت می کند.
و از همه مهمتر، کودکان در مدرسه طبیعت با بازی، با فعالیت های فیزیکی، دویدن، جست و خیز کردن در فضای باز رشد طبیعی خود را طی کرده و با تخلیه انرژی و هیجاناتشان، خواب و تغذیهشان بهبود می یابد و از طرفی با جذب ویتامینD نور آفتاب کمبودش در بدن کودک جبران می شود.
با توجه به شرایط کنونی جامعه که هر روز بر آمار بیماران روحی، روانی، د
#برای_والدین
#مدرسه_طبیعت
#سرمایه_اجتماعی
#مطالبه_اجتماعی
در قسمتی از کتاب " انسان_خداگونه" اثر یووال نوح هراری می خوانیم: " در سال 2012 حدود 56 میلیون نفر در سراسر دنیا جان باختند که مرگ 620 هزار نفر ناشی از خشونت انسانی بود( 120.000 نفر در نتیجه جنگ و 500.000 نفر در نتیجه جرم وجنایت جان خود را از دست دادند)ودر مقابل 800 هزارنفر خودکشی کردند یک ونیم میلیون نفر بر اثر #دیابت جان باختند. امروزه قند خطرناکتر از #اسلحه است."
در این نوشتار بخوبی متوجه می شویم که افرادی که بر اثر دیابت جان باخته اند به مراتب آمار بیشتری را نسبت به جان باختگان ناشی از خودکشی، جنگ و جنایت به خود اختصاص داده اند.
با نگاهی به زندگی امروزه خانواده ها، شاهد آن هستیم که کم تحرکی و تغییر ذائقه به سمت مصرف فست فودها و شیرینیجات ارغوان تغییر سبک زندگی عصر جدید است. بعنوان مثال در شهر یزد در هر ساعت یک نفر به دیابت مبتلا می شود و یا سن چاقی به سنین دانش آموزی هم رسیده است.
شرایط اقتصادی کشور و رفع مایحتاج زندگی بالاجبار نه تنها خانواده ها را به سمت و سوی کاربیشتر و کسب در آمد و استفاده از غذاهای آماده کرده و به سوی کم تحرکی یا بد تحرکی سوق داده ، کودکان و فرزندان خانواده نیز هر روز با ماشین و مینیبوس مسیر خانه تا مدرسه را طی می کنند و ساعت ها در پشت میز و صندلی در چهاردیواری های محبوس کلاس می نشینند و بعد از مدرسه هم بعد از استراحتی کوتاه ساعت ها مشغول نوشتن مشق و تمرین هستند و به ندرت، زمانی را برای بازی، تحرک و گردش، ارتباط آزاد و بی واسطه با دیگر دوستان و همکلاسی ها و همچنین بودن در طبیعت پیدا می کنند و این یک روی سکه است، روی دیگر ماجرا آنجا است که این سبک زندگی منجرب شده تا دیالوگ ها و گفتگوها میان کودکان، والدین، خانواده ها و دیگر افراد اجتماع به حداقل برسد و این تنها برشی از فاصله با یک جامعه سالم و پویا را به تصویر می کشد.
جامعه ای که بر حسب مقتضیات زمانش، از اصل خود فاصله گرفته و در این میان کودکان بیشترین اثر پذیری را از آن دارند. کودکانی که رشد یکپارچه حسی حرکتی ، سلامت جسمی و روانی، رشد هویتی و اجتماعی اش می بایست از دوران کودکی پی ریزی شود و اکنون با این شرایط به فراموشی سپرده شده است و به جز نیاز غذا و پوشاک و تحصیل کودکان به نیازهای دیگرش چون حق انتخاب، اظهار نظر، حق بازی و کودکی، حق داشتن محیط زیست و طبیعت سالم، حق برابری و ...توجه نمی شود، کودکانی که ارزشمندترین داشته های هر خانواده و جامعه هستند و سلامت روانی و پویایی اجتماعی یک جامعه را رقم می زنند.
چند سالی است که مدارس طبیعت به همت استاد و پیشکسوت محیط زیست عبدالحسین وهاب زاده و دوستداران کودک و طبیعت، در جای جای کشورمان راه اندازی شدند تا بستری را فراهم کنند برای بازی آزادانه و سرخوشانه کودکان در یک محیط طبیعی، محیطی که کودک در آن می تواند با حداقل مداخله بزرگترها، حضور داشته باشد، تخیل کند، با فضای زنده و غیر زنده محیط ارتباط بگیرد، روابط خودش را شکل دهد و مدیریت کند، گاه دعوا کند، گاه بخندد، گاه در قالب یک گروه همکاری کردن را فرا گیرد و گاه به احساس درون خود پاسخ دهد و در گوشه ای در خیالات خود سر کند. مدرسه ای که در آن کودکان با یکدیگر برابرند و حق اظهار نظر دارند و منحصر به فرد بودنشان به رسمیت شناخته می شود. کودکان در مدرسه طبیعت فعالیت های مختلفی را همچون کشاورزی، نجاری، آشنایی با حیوانات، آشپزی، نقاشی، فوتبال، و هر آنچه که خود دوست دارد انجام می دهد و گاها به آنچه را که در ذهن دارد را به کمک تسهیلگر یا دیگر دوستانش جامه عمل پوشانده و پیش می برد و از این طریق پرسشگری، خلاقیت، تفکر، حل مسئله و ... را فرا می گیرد.
مدرسه ای که در آن اگر میان کودکان اختلاف پیش آید، سعی می شود خودشان بدون مداخله بزرگترها اختلافشان را حل کنند و در بازی های کودکانه اشان روابطشان را مدیریت کنند و قدم های اولیه رشد اجتماعیشان را بردارند. کودک در بستر مدرسه طبیعت که رویکرد زیست گرا را ترویج می دهد، می بایست قوانین مدرسه که عدم آسیب زدن به خود و دیگر دوستان و طبیعت مدرسه است را رعایت کند و با معنای قانون و رعایت آن آشنا شود. از دیگر مزیت های مدارس طبیعت، حضور کودکان دختر و پسر در سنین مختلف( 3 تا 12 سال) است که این امر علاوه بر ایجاد نگاه برابر میان آنها، تعامل، همکاری و حمایتگری را در میان آن ها تقویت می کند.
و از همه مهمتر، کودکان در مدرسه طبیعت با بازی، با فعالیت های فیزیکی، دویدن، جست و خیز کردن در فضای باز رشد طبیعی خود را طی کرده و با تخلیه انرژی و هیجاناتشان، خواب و تغذیهشان بهبود می یابد و از طرفی با جذب ویتامینD نور آفتاب کمبودش در بدن کودک جبران می شود.
با توجه به شرایط کنونی جامعه که هر روز بر آمار بیماران روحی، روانی، د
Forwarded from مدرسه طبیعت( گندمک)یزد
یابتی و قلبی عروقی آن افزوده می شود و از آمار شهروندان سالم و پویای آن کاسته می شود و همچنین با توجه به عملکرد چهل سال نظام آموزش و پرورش کشور که خود به صنعت کنکور داری برای عده ای تبدیل شده و با فاصله گرفتن از اصل و رسالتش کودکانی را در سیستم رقابتی تربیت کرده که از ارزش هایی چون همدلی، کار مشارکتی و گروهی فاصله گرفته و همه چیز را فدای کسب نمره و برترین شدن می کنند و از آن طرف خانواده را به سمت و سویی برده است که تنها هدف از تحصیل کودک را کسب شغل در آینده می داند. در چنین شرایطی است که می بایست مدارس طبیعت برای داشتن کودکانی شاداب، توانمند، اجتماعی با روحیه نقدپذیری، مشارکت جویی و مسئولیت پذیری به رسمیت شناخته شود تا خانواده های بتوانند در کنار مدارس معمول در جامعه، مدارس طبیعت را بعنوان بستری برای رشد و پرورش کودکشان انتخاب کنند. مدارسی که بعنوان طرحی نو و راهی جدید و بنا بر ضرورت و نیاز جامعه از سوی اساتید و جامعه مدنی کشور ظهور یافته است.
در آخر با توجه به مطالب بیان شده و همچنین حال ناخوب طبیعت ایران، به جرات می توان گفت که #مدارس_طبیعت #نیاز_مغفول کشور است که می بایست به شکل مطالبه ای اجتماعی بیان شده و با #تعاملی_سازنده از سوی مسئولین به رسمیت شناخته شود که اگر غیر از این باشد، در آینده ای نه چندان دور شاهد جامعه ای بیمار، ناشاد با طبیعتی از دست رفته خواهیم بود.
🖊مریم منصوری
تسهیلگر ارتباط کودک و طبیعت
بیست و سوم فروردین نود و هشت
@Gandomak_Yazd
در آخر با توجه به مطالب بیان شده و همچنین حال ناخوب طبیعت ایران، به جرات می توان گفت که #مدارس_طبیعت #نیاز_مغفول کشور است که می بایست به شکل مطالبه ای اجتماعی بیان شده و با #تعاملی_سازنده از سوی مسئولین به رسمیت شناخته شود که اگر غیر از این باشد، در آینده ای نه چندان دور شاهد جامعه ای بیمار، ناشاد با طبیعتی از دست رفته خواهیم بود.
🖊مریم منصوری
تسهیلگر ارتباط کودک و طبیعت
بیست و سوم فروردین نود و هشت
@Gandomak_Yazd
Forwarded from اتچ بات
📽🖥سخنرانی دنیل ولپرت با عنوان دلیل اصلی وجود مغز
علاوه بر دانلود مستقیم می توانید با استفاده از لینک زیر از طریق وبسایت تدتاک فیلم را مشاهده کنید.
لینک سخنرانی در سایت اصلی:
https://www.ted.com/talks/daniel_wolpert_the_real_reason_for_brains?utm_campaign=tedspread&utm_medium=referral&utm_source=tedcomshare
#فیلم . #تدتاک
لینک ورود به کانال دانشنامه کودک و طبیعت:
https://t.me/nslibarary
علاوه بر دانلود مستقیم می توانید با استفاده از لینک زیر از طریق وبسایت تدتاک فیلم را مشاهده کنید.
لینک سخنرانی در سایت اصلی:
https://www.ted.com/talks/daniel_wolpert_the_real_reason_for_brains?utm_campaign=tedspread&utm_medium=referral&utm_source=tedcomshare
#فیلم . #تدتاک
لینک ورود به کانال دانشنامه کودک و طبیعت:
https://t.me/nslibarary
Telegram
attach 📎
Forwarded from دانشنامه کودک و طبیعت
Telegraph
ترجمه فارسی سخنرانی دنیل ولپرت با عنوان دلیل اصلی وجود مغز
من متخصص مغز و اعصاب هستم. و در حوزه علم مغز و اعصاب، ما باید با تعداد زیادی سوال سخت درباره مغز سر و کار داشته باشیم. ولی میخوام با ساده ترین اونها شروع کنم و سوالی که همه شما باید یه موقعی در زندگی تون از خودتون پرسیده باشید، چون اگر بخوایم کارکرد مغز رو…
موسسه کودک و طبیعت قاصدک
برای سفارش و دریافت #کتاب ارزشمند و فاخر تصاویر #مدرسه_طبیعت کاری ارزنده از هنرمند عکاس حوزه #کودک_و_طبیعت، آقای #پوریا_قلیچخانی با نام #دیوارها_را_برداریم، به ادمین کانال #قاصدک پیام ارسال بفرمایید: 👇 @GhasedakNatureSchool_Admins تماس: 09122783612 @TookaPGHKH…
رونمایی از #کتاب ارزشمند و فاخر تصاویر #مدرسه_طبیعت کاری ارزنده از هنرمند عکاس حوزه #کودک_و_طبیعت، آقای #پوریا_قلیچخانی با نام #دیوارها_را_برداریم با حضور و سخنرانی دکتر #حسن_عشایری، دکتر #محسن_رنانی و دیگر اساتید در #تهران
سهشنبه ۳ اردیبهشتماه ۱۳۹۸
#فرهنگسرای_شفق
ساعت ۱۶ الی ۱۹
@TookaPGHKH
@GhasedakNatureSchool
سهشنبه ۳ اردیبهشتماه ۱۳۹۸
#فرهنگسرای_شفق
ساعت ۱۶ الی ۱۹
@TookaPGHKH
@GhasedakNatureSchool
Forwarded from Alireza Mirfakhraei
توران میرهادی ؛
وقتی که پاولوف روی شرطیشدن سگ کار میکرد، راه را نشان داد.
یعنی انسانها در سیستم تربیتی، شرطی میشوند و چون شرطی میشوند، مطیع میشوند و هر کاری را که به آنها بگویند انجام میدهند.
شما نگاه کنید به سیستم آموزشی خودمان، نظامی که در مدارس ما حاکم است شامل نمره، شاگرد اولی و داشتن استعداد درخشان است.
اگر به مطالعات بعد از جنگ جهانی دوم بپردازید، میبینید اسارت انسان یکی از نتایج آن است.
هیتلر و استالین فرقی نداشتند، چرچیل هم مانند آنها بود، منتها هرکدامشان بهنوعی، یکی ملایمتر و یکی سختتر عمل کردند. بعد از جنگ جهانی دوم، این اسارت همگانی شد.
درحالحاضر، شما کنکور را دارید، تمام خانوادهها در این فکر هستند که بچههایشان در کنکور قبول شوند،
در فکر این نیستند که بچه چه چیزی دوست دارد و زندگیاش را چگونه باید بسازد، فقط میخواهند پست و مقامی داشته باشد.
او فقط شرطی میشود، برای اینکه در آینده در کارخانه یا موسسهای کار کند و بتواند به پدر و مادرش بگوید من به چیزی که شما خواستید رسیدم.
از همکاری تا مشارکت،به کوشش پریچهر نسرین پی،
@tooranmirhadi
وقتی که پاولوف روی شرطیشدن سگ کار میکرد، راه را نشان داد.
یعنی انسانها در سیستم تربیتی، شرطی میشوند و چون شرطی میشوند، مطیع میشوند و هر کاری را که به آنها بگویند انجام میدهند.
شما نگاه کنید به سیستم آموزشی خودمان، نظامی که در مدارس ما حاکم است شامل نمره، شاگرد اولی و داشتن استعداد درخشان است.
اگر به مطالعات بعد از جنگ جهانی دوم بپردازید، میبینید اسارت انسان یکی از نتایج آن است.
هیتلر و استالین فرقی نداشتند، چرچیل هم مانند آنها بود، منتها هرکدامشان بهنوعی، یکی ملایمتر و یکی سختتر عمل کردند. بعد از جنگ جهانی دوم، این اسارت همگانی شد.
درحالحاضر، شما کنکور را دارید، تمام خانوادهها در این فکر هستند که بچههایشان در کنکور قبول شوند،
در فکر این نیستند که بچه چه چیزی دوست دارد و زندگیاش را چگونه باید بسازد، فقط میخواهند پست و مقامی داشته باشد.
او فقط شرطی میشود، برای اینکه در آینده در کارخانه یا موسسهای کار کند و بتواند به پدر و مادرش بگوید من به چیزی که شما خواستید رسیدم.
از همکاری تا مشارکت،به کوشش پریچهر نسرین پی،
@tooranmirhadi
Forwarded from دانشنامه کودک و طبیعت
💡👈🏻اولین اصل این است که انسانها به طور طبیعی متفاوت و متنوع هستند
❇️تحصیل در نظام رسمی بر مبنای انطباق است، نه تنوع.
❇️یک تخمین در حال حاضر در آمریکا این است که حدود ۱۰ درصد کودکان با مشکلات مختلفی تشخیص داده شده اند. تحت عنوان کلی 'اختلالات کمبود توجه' ADHD یا 'اختلال بیش فعالی با کمبود توجه'. من نمیگویم که چنین چیزی وجود ندارد، من معتقدم اینگونه همه گیر نیست. اگر شما یک کودک را ساعتها نشانده و مجبور به انجام کارهای دفتری سطح پایین کنید، تعجب نکنید اگر آنها شروع به بروز حس بیقراری کردند. این نشان دهنده این نیست که کودکان، حداقل تا حد زیادی، از مشکلات روانی رنج میبرند، آنها از کودکی رنج میبرند!!!
💡👈🏻اصل دوم که زندگی انسان را به سمت شکوفایی میراند کنجکاوی است.
❇️یادگیری در کودکان ذاتی است واقعا موفقیت عظیمی است که بتوان این توانایی آنها را خاموش یا خفه کرد. کنجکاوی موتور موفقیت است.
❇️فرزندان و معلمان ما تشویق میشوند که یک الگوریتم روتین را دنبال کنند به جای اینکه قوه تخیل و کنجکاوی را تحریک کنند.
💡👈🏻اصل سوم این است: که زندگی بشر ذاتا خلاقانه است.
❇️به همین دلیل است که هر یک از ما رزومه منحصر به فردی داریم ما زندگی خود را میسازیم و ما آن را همینطور که در آن به جلو میریم، میسازیم. این وجه رایج انسان بودن است. دلیل این که فرهنگ بشر اینقدر جالب و متنوع و پویاست همین است
👇🏻سخنرانی جذاب "سر کین رابینسون " را در لینک زیر تماشا کنید.
https://www.ted.com/talks/ken_robinson_how_to_escape_education_s_death_valley?utm_campaign=tedspread&utm_medium=referral&utm_source=tedcomshare
👈🏻برای ورود به کانال " دانشنامه کودک و طبیعت" روی لینک کلیک کنید: https://t.me/nslibarary
#فیلم . #تدتاک . #sirkinrabinson
❇️تحصیل در نظام رسمی بر مبنای انطباق است، نه تنوع.
❇️یک تخمین در حال حاضر در آمریکا این است که حدود ۱۰ درصد کودکان با مشکلات مختلفی تشخیص داده شده اند. تحت عنوان کلی 'اختلالات کمبود توجه' ADHD یا 'اختلال بیش فعالی با کمبود توجه'. من نمیگویم که چنین چیزی وجود ندارد، من معتقدم اینگونه همه گیر نیست. اگر شما یک کودک را ساعتها نشانده و مجبور به انجام کارهای دفتری سطح پایین کنید، تعجب نکنید اگر آنها شروع به بروز حس بیقراری کردند. این نشان دهنده این نیست که کودکان، حداقل تا حد زیادی، از مشکلات روانی رنج میبرند، آنها از کودکی رنج میبرند!!!
💡👈🏻اصل دوم که زندگی انسان را به سمت شکوفایی میراند کنجکاوی است.
❇️یادگیری در کودکان ذاتی است واقعا موفقیت عظیمی است که بتوان این توانایی آنها را خاموش یا خفه کرد. کنجکاوی موتور موفقیت است.
❇️فرزندان و معلمان ما تشویق میشوند که یک الگوریتم روتین را دنبال کنند به جای اینکه قوه تخیل و کنجکاوی را تحریک کنند.
💡👈🏻اصل سوم این است: که زندگی بشر ذاتا خلاقانه است.
❇️به همین دلیل است که هر یک از ما رزومه منحصر به فردی داریم ما زندگی خود را میسازیم و ما آن را همینطور که در آن به جلو میریم، میسازیم. این وجه رایج انسان بودن است. دلیل این که فرهنگ بشر اینقدر جالب و متنوع و پویاست همین است
👇🏻سخنرانی جذاب "سر کین رابینسون " را در لینک زیر تماشا کنید.
https://www.ted.com/talks/ken_robinson_how_to_escape_education_s_death_valley?utm_campaign=tedspread&utm_medium=referral&utm_source=tedcomshare
👈🏻برای ورود به کانال " دانشنامه کودک و طبیعت" روی لینک کلیک کنید: https://t.me/nslibarary
#فیلم . #تدتاک . #sirkinrabinson
Ted
How to escape education's death valley
Sir Ken Robinson outlines 3 principles crucial for the human mind to flourish -- and how current education culture works against them. In a funny, stirring talk he tells us how to get out of the educational "death valley" we now face, and how to nurture our…
Forwarded from Abdol-Hossein Vahabzadeh
درسهایی از مدرسه طبیعت
در سالروز پرکشیدن سهراب ،این شاعر- نقاش نازک خیال،بخوانیم خاطرات او را از مدرسه . تا معلوممان شود که در آموزش کودکان کجای راه را به خطا رفته ایم که اینک نابسامانی های فرهنگی ،تربیتی، کاهش عمومی سواد ،بیزاری از کتاب و کتابخوانی،افزایش اختلال های روحی و روانی کودکان و نوجوانان و بی اعتنایی به طبیعت و محیط زیست بر ما چنین سنگینی می کند.اگر مسئولین آموزش و پرورش ،بهزیستی ،بهداشت و درمان ، محیط زیست و منابع طبیعی و ارشاد ما نامه ی او را به دقت می خواندند هرکدام برای مشکلات بزرگ حوزه مسئولیت خود در آن قطعا رهنمودهایی یافته بودند .
🎈خاطرات مدرسه 🎈
سال اول دبستان بود. کلاس بزرگ بود. یک اطاق پنجدری. آفتاب آمده بود تو. بیرون پاییز بود. دست ما به پاییز نمی رسید.
شکوه بیرون کلاس بر ما حرام بود. سرهای ما تو کتاب بود. معلم درس پرسیده بود و گفته بود دوره کنید. نمی شد سربلند کرد. تماشای آفتاب تخلف بود. دیدن کاج حیاط جریمه داشت. از نمره گرفته دو نمره کم می شد.
چقدر از شنبه ها بیزار بودم. خوشبختی من از صبح پنج شنبه آغاز می شد. عصر پنج شنبه تکه ای از بهشت بود.
شب که می شد در دورترین خواب هایم طعم صبح جمعه را می چشیدم.
من شاگرد خوبی بودم اما از مدرسه بیزار، مدرسه خراشی بود به رخسار خیالات رنگی خردسالی من. مدرسه خواب های من را قیچی کرده بود. نماز مرا شکسته بود. مدرسه عروسک مرا رنجانده بود. روز ورود یادم نخواهد رفت.
مرا از میان بازی "گرگم به هوا" ربودند، و به کابوس مدرسه سپردند. خودم را تنها دیدم. و غریب. غم دور ماندگی از اصل با من بود. آدم پس از هبوط بودم. از آن پس و هر بار، دلهره بود که جای من راهی مدرسه می شد.
مدرسه را دوست نداشتم. خودم را به دل درد می زدم تا به مدرسه نروم. بادبادک را بیش از کتاب مدرسه دوست داشتم. صدای زنجره را به اندرز آقای معلم ترجیح میدادم.
جای من نزدیک معلم بود. پشت میزش نشسته بود و ذکر می کرد. وجودش بطلان ذکر بود. آدمی بی رویا بود. پیدا بود زنجره را نمی فهمد. می شد گفت هیچوقت پرپرچه نداشته است. در حضور او خیالات من چروک می خورد.
وقتی وارد کلاس می شد ما از اوج خیال می افتادیم. ترکه روی میز ادامه اخلاق او بود. بی ترکه شمایل او ناتمام می نمود.
داشتم یک تکه ابر می کشیدم. رسیده بودم به کوه که باران ضربه بر سرم فرود آمد. فریاد معلم بلند بود: "کودن، همه درسهایت خوب است. عیب تو این است که نقاشی می کنی". این نخستین پاداشی بود که برای نقاشی گرفتم. با این همه دیوارهای گچی و کاهگلی خانه را سیاه کرده بودم. کاش زنده بود و می دید هنوز این عیب را دارم. تازه، نقاشی هنر است. هنر نفی عیب است. و نمی توان به کسی گفت:"عیب تو این است که هنر داری".
... مدیر آمد کنار حوض (مدرسه) ایستاد، نفس ها بند آمد. وقتی می آمد صدا می مرد. مظهر علم و سواد می انگاشتیمش.
و از آدم با سواد ما را ترسانده بودند...
سرمشق "ادب" و "راستی" در محیط مدرسه نبود، در رسم الخط مدرسه بود. معلم در سخنرانی مدیر، "پدر
دلسوز" بود. در کلاس نه پدر بود نه دلسوز. هر چه بود از بر می کردیم. شاگرد، کیسه زباله بود. درس در او خالی
می شد. "منابع طبیعی ایران" در کتاب جغرافی بود، نه در خاک ایران. مولوی در کتاب سوم ابتدایی بود. مهم نبود که مولوی دور از فهم ما بود (دور از فهم دانشجوی ادبیات هم هست)، شعرش از رو هم درست خوانده نمی شد.
آموزش جدا بود از زندگی. کتاب تفاله واقعیت بود. و کتاب مخاطب نداشت. خود مخاطب خود بود.
#درسهايي_از_مدرسه_طبيعت
@madresehtabiat
@natureschool
در سالروز پرکشیدن سهراب ،این شاعر- نقاش نازک خیال،بخوانیم خاطرات او را از مدرسه . تا معلوممان شود که در آموزش کودکان کجای راه را به خطا رفته ایم که اینک نابسامانی های فرهنگی ،تربیتی، کاهش عمومی سواد ،بیزاری از کتاب و کتابخوانی،افزایش اختلال های روحی و روانی کودکان و نوجوانان و بی اعتنایی به طبیعت و محیط زیست بر ما چنین سنگینی می کند.اگر مسئولین آموزش و پرورش ،بهزیستی ،بهداشت و درمان ، محیط زیست و منابع طبیعی و ارشاد ما نامه ی او را به دقت می خواندند هرکدام برای مشکلات بزرگ حوزه مسئولیت خود در آن قطعا رهنمودهایی یافته بودند .
🎈خاطرات مدرسه 🎈
سال اول دبستان بود. کلاس بزرگ بود. یک اطاق پنجدری. آفتاب آمده بود تو. بیرون پاییز بود. دست ما به پاییز نمی رسید.
شکوه بیرون کلاس بر ما حرام بود. سرهای ما تو کتاب بود. معلم درس پرسیده بود و گفته بود دوره کنید. نمی شد سربلند کرد. تماشای آفتاب تخلف بود. دیدن کاج حیاط جریمه داشت. از نمره گرفته دو نمره کم می شد.
چقدر از شنبه ها بیزار بودم. خوشبختی من از صبح پنج شنبه آغاز می شد. عصر پنج شنبه تکه ای از بهشت بود.
شب که می شد در دورترین خواب هایم طعم صبح جمعه را می چشیدم.
من شاگرد خوبی بودم اما از مدرسه بیزار، مدرسه خراشی بود به رخسار خیالات رنگی خردسالی من. مدرسه خواب های من را قیچی کرده بود. نماز مرا شکسته بود. مدرسه عروسک مرا رنجانده بود. روز ورود یادم نخواهد رفت.
مرا از میان بازی "گرگم به هوا" ربودند، و به کابوس مدرسه سپردند. خودم را تنها دیدم. و غریب. غم دور ماندگی از اصل با من بود. آدم پس از هبوط بودم. از آن پس و هر بار، دلهره بود که جای من راهی مدرسه می شد.
مدرسه را دوست نداشتم. خودم را به دل درد می زدم تا به مدرسه نروم. بادبادک را بیش از کتاب مدرسه دوست داشتم. صدای زنجره را به اندرز آقای معلم ترجیح میدادم.
جای من نزدیک معلم بود. پشت میزش نشسته بود و ذکر می کرد. وجودش بطلان ذکر بود. آدمی بی رویا بود. پیدا بود زنجره را نمی فهمد. می شد گفت هیچوقت پرپرچه نداشته است. در حضور او خیالات من چروک می خورد.
وقتی وارد کلاس می شد ما از اوج خیال می افتادیم. ترکه روی میز ادامه اخلاق او بود. بی ترکه شمایل او ناتمام می نمود.
داشتم یک تکه ابر می کشیدم. رسیده بودم به کوه که باران ضربه بر سرم فرود آمد. فریاد معلم بلند بود: "کودن، همه درسهایت خوب است. عیب تو این است که نقاشی می کنی". این نخستین پاداشی بود که برای نقاشی گرفتم. با این همه دیوارهای گچی و کاهگلی خانه را سیاه کرده بودم. کاش زنده بود و می دید هنوز این عیب را دارم. تازه، نقاشی هنر است. هنر نفی عیب است. و نمی توان به کسی گفت:"عیب تو این است که هنر داری".
... مدیر آمد کنار حوض (مدرسه) ایستاد، نفس ها بند آمد. وقتی می آمد صدا می مرد. مظهر علم و سواد می انگاشتیمش.
و از آدم با سواد ما را ترسانده بودند...
سرمشق "ادب" و "راستی" در محیط مدرسه نبود، در رسم الخط مدرسه بود. معلم در سخنرانی مدیر، "پدر
دلسوز" بود. در کلاس نه پدر بود نه دلسوز. هر چه بود از بر می کردیم. شاگرد، کیسه زباله بود. درس در او خالی
می شد. "منابع طبیعی ایران" در کتاب جغرافی بود، نه در خاک ایران. مولوی در کتاب سوم ابتدایی بود. مهم نبود که مولوی دور از فهم ما بود (دور از فهم دانشجوی ادبیات هم هست)، شعرش از رو هم درست خوانده نمی شد.
آموزش جدا بود از زندگی. کتاب تفاله واقعیت بود. و کتاب مخاطب نداشت. خود مخاطب خود بود.
#درسهايي_از_مدرسه_طبيعت
@madresehtabiat
@natureschool
Forwarded from Kavikonj; NatureSchool
Instagram
Seyed majid Hosseini
پست موقت: فقط مادرش مي دانست كه او بدرد درس خواندن نمي خورد ؛ اگر مادرش اين حقيقت را نمي دانست او هم كارمندي بود مثل همه كارمندهايي كه نظام اموزشي توليد مي كند ! مدرسه كه ضد استعداد ادم هاست ، مدرسه نيست ؛ يك مسير شكستن روياهاست ! كاش ادم ها بفهمند، تنها…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روایت_تصویری یک روز زیبای بهاری و تجربه بازی های سرخوشانه کودکان در #قاصدک
🌈🔥🥔🌱🐞👧🏻👦🏻🐇☘️☀️🌈
🔸ثبت نام بهاره #مدرسه_طبیعت_قاصدک ویژه گروه سنی ۳ تا ۱۲ سال
🔸همه پنجشنبه ها
🔸 برای ثبت نام فرزندان عزیزمان به شناسه زیر در تلگرام پیام ارسال بفرمایید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool
🌈🔥🥔🌱🐞👧🏻👦🏻🐇☘️☀️🌈
🔸ثبت نام بهاره #مدرسه_طبیعت_قاصدک ویژه گروه سنی ۳ تا ۱۲ سال
🔸همه پنجشنبه ها
🔸 برای ثبت نام فرزندان عزیزمان به شناسه زیر در تلگرام پیام ارسال بفرمایید:
👇
@GhasedakNatureSchool_Admins
شماره تماس جهت هماهنگی:
👇
09122783612
@GhasedakNatureSchool