Forwarded from پیوند مهربخش سبز
ایران، جامعه در مخاطره
دکتر محمد فاضلی
مدتهاست که فکر میکنم وظیفه جامعهشناسی آن است که نظریهای درباره جامعه ایران ارائه کند، نظریهای که اول جامعه ایران را توصیف کند، دوم پیدایش آن در شکل و قواره فعلی را توضیح دهد و تبیین کند و سوم، به تبع توصیف و تبیینهایش، راهکارهای خروج از وضع فعلی را تشریح کند. من هر قدر به نظریهای واحد که همه ابعاد جامعه ایران را در سه وجه فوق در بر داشته باشد فکر میکنم، بیشتر به ناممکن بودن آن میرسم و اندک اندک به این فکر افتادهام که مجموعهای از نظریهها لازم است که وجوه مختلف جامعه ایران را در سه وجه فوق در بر بگیرند و دست آخر از سرجمع آنها شاید بشود یک نظریه تا حد لازم منسجم استخراج کرد. من فکر میکنم اولین نمونه از چنین نظریهای – یا تلاش برای نظریهپردازی – در قالب «ایران، جامعه در مخاطره» قابل بروز باشد. چرا؟
ایران امروز جامعهای را در بر گرفته که به جهات زیر در مخاطره است:
1. بحران آب فراگیر و به تهدید تمدن ایرانی تبدیل شده است.
2. فرسایش خاک به حد نگرانکنندهای رسیده و تهدیدی برای امنیت غذایی و سلامت تبدیل شده است.
3. ریزگردها تقریباً همه ایران را فرا گرفتهاند.
4. فرونشست زمین پدیده شایع شده و پایتخت ایران تاکنون بارها شاهد فرورفتن بزرگراههایش بوده است.
5. آلودگی هوا سالیانه جان هزاران نفر را میگیرد، نزدیک به 8 میلیارد دلار خسارت وارد میکند و هیچ دورنمای امیدوارکنندهای برای غلبه بر آن نیست.
6. زلزله تهدیدی برای پایتخت ایران و همچنین مجموعه شهرهایی است که روی گسلها واقع شدهاند و از استانداردهای مناسب ساختوساز برخوردار نیستند.
7. خشکیدگی نزدیک به 1 میلیون هکتار از جنگلهای زاگرسی (از کل 6 میلیون هکتار) را در بر گرفته و این جنگلها بر تأمین 40 درصد آب شیرین ایران اثرگذارند.
8. بیابانزایی به پدیده شایع طبیعت ایران بدل شده و مستقیماً بر امنیت غذایی، ریزگردها، فرسایش خاک و سایر عوامل محیطزیستی مؤثر است.
9. ایران دارای بالاترین نرخ ابتلا به سرطان است و آلودگیهای محیطزیستی نقش مؤثری در این پدیده دارند.
10. استفاده از کود و سم در کشاورزی ایران روند افزاینده داشته و این امر نیز سلامت مردم را تهدید میکند.
11. یکی از بالاترین نرخها و اعداد مطلق کشته و زخمی ناشی از حوادث رانندگی در ایران مشاهده شده است.
12. ضعف فناوری سبب شده ایرانیان خودروها و هواپیماهایی با سن بالا و امنیت کمتر نسبت به وسایل استاندارد روز دنیا را استفاده کنند.
13. چاقی و پیآمدهای مترتب بر آن نظیر دیابت، ایرانیان را تهدید میکند.
14. کمتحرکی و ورزش کردن مرتب تنها حدود 12 درصد جمعیت، سلامت ایرانیان را تهدید میکند.
این فهرست را میتوان طولانیتر کرد اما همین مقدار نیز میزان در خطر بودن ایرانیان را نشان میدهد. اگر این امکان وجود داشته باشد که هر یک از خطرات فوق، و فهرستی کاملتر از آنها را که بر اساس تأمل متخصصان قابل شناسایی است، در یک مقاله بررسی کنیم، به گمان من عنوان «ایران، جامعه در مخاطره» برازنده این کتاب و یکی از واقعیترین توصیفات و تبیینها در باره جامعه ایران خواهد شد. این کتاب حداقل باید وظایف زیر را انجام دهد:
- توصیف هر مخاطره (با شواهد و آمار کافی)، از جمله توصیف هزینهای که هر مخاطره برای اقتصاد، امنیت ملی و ... در بر خواهد داشت.
- تبیین چگونگی پیدایش هر مخاطره و تکوین تاریخی آن در چند دهه اخیر
- تأثیر سیاستگذاریهای دولتی بر پیدایش و تکوین مخاطره
- بررسی تاریخ موفقیتها و ناکامیهای ایران در مقابله با هر مخاطره
- بررسی تطبیقی سطح هر مخاطره در جوامع منتخب
- راهکارهای مقابله با هر مخاطره در جهان
- راهکارهای سیاستی و سیاسی مقابله با هر مخاطره
این کتاب اگر قبل از پایان سال 1395 منتشر شود، حداقل این خاصیت را خواهد داشت که به کاندیداهای ریاست جمهوری سال 1396 خواهد گفت «یکی از کارهایی که باید برای آن برنامه داشته باشند، کاستن از مخاطراتی است که جامعه ایرانی را تهدید میکند.» این کتاب به مردم ایران نیز یادآوری میکند که کجا زندگی میکنند به ایشان کمک میدهد تا بر زمین واقعیت راه بروند.
من پیشنهاد میکنم آنها که مایلاند فصلی از این کتاب را بنویسند، روزمه و اعلام آمادگی خود را به ایمیل زیر ارسال کنند و اگر افراد کافی برای نوشتن چنین کتابی مهیا شد، برای جلب کمک مالی، مشارکت علمی و هماهنگی کار اقدام خواهیم کرد. این یعنی جامعهمان را بشناسیم و انتخابات را مسألهمحور کنیم تا کاندیداها دست از کلیاتگویی بردارند.
Fazeli114@yahoo.com
#ایران #جامعه_پرمخاطره #بحران_آب #فرسایش_خاک #آلودگی_هوا
@peyvand_mehrbakhsh_sabz
@Gharaaresabz
دکتر محمد فاضلی
مدتهاست که فکر میکنم وظیفه جامعهشناسی آن است که نظریهای درباره جامعه ایران ارائه کند، نظریهای که اول جامعه ایران را توصیف کند، دوم پیدایش آن در شکل و قواره فعلی را توضیح دهد و تبیین کند و سوم، به تبع توصیف و تبیینهایش، راهکارهای خروج از وضع فعلی را تشریح کند. من هر قدر به نظریهای واحد که همه ابعاد جامعه ایران را در سه وجه فوق در بر داشته باشد فکر میکنم، بیشتر به ناممکن بودن آن میرسم و اندک اندک به این فکر افتادهام که مجموعهای از نظریهها لازم است که وجوه مختلف جامعه ایران را در سه وجه فوق در بر بگیرند و دست آخر از سرجمع آنها شاید بشود یک نظریه تا حد لازم منسجم استخراج کرد. من فکر میکنم اولین نمونه از چنین نظریهای – یا تلاش برای نظریهپردازی – در قالب «ایران، جامعه در مخاطره» قابل بروز باشد. چرا؟
ایران امروز جامعهای را در بر گرفته که به جهات زیر در مخاطره است:
1. بحران آب فراگیر و به تهدید تمدن ایرانی تبدیل شده است.
2. فرسایش خاک به حد نگرانکنندهای رسیده و تهدیدی برای امنیت غذایی و سلامت تبدیل شده است.
3. ریزگردها تقریباً همه ایران را فرا گرفتهاند.
4. فرونشست زمین پدیده شایع شده و پایتخت ایران تاکنون بارها شاهد فرورفتن بزرگراههایش بوده است.
5. آلودگی هوا سالیانه جان هزاران نفر را میگیرد، نزدیک به 8 میلیارد دلار خسارت وارد میکند و هیچ دورنمای امیدوارکنندهای برای غلبه بر آن نیست.
6. زلزله تهدیدی برای پایتخت ایران و همچنین مجموعه شهرهایی است که روی گسلها واقع شدهاند و از استانداردهای مناسب ساختوساز برخوردار نیستند.
7. خشکیدگی نزدیک به 1 میلیون هکتار از جنگلهای زاگرسی (از کل 6 میلیون هکتار) را در بر گرفته و این جنگلها بر تأمین 40 درصد آب شیرین ایران اثرگذارند.
8. بیابانزایی به پدیده شایع طبیعت ایران بدل شده و مستقیماً بر امنیت غذایی، ریزگردها، فرسایش خاک و سایر عوامل محیطزیستی مؤثر است.
9. ایران دارای بالاترین نرخ ابتلا به سرطان است و آلودگیهای محیطزیستی نقش مؤثری در این پدیده دارند.
10. استفاده از کود و سم در کشاورزی ایران روند افزاینده داشته و این امر نیز سلامت مردم را تهدید میکند.
11. یکی از بالاترین نرخها و اعداد مطلق کشته و زخمی ناشی از حوادث رانندگی در ایران مشاهده شده است.
12. ضعف فناوری سبب شده ایرانیان خودروها و هواپیماهایی با سن بالا و امنیت کمتر نسبت به وسایل استاندارد روز دنیا را استفاده کنند.
13. چاقی و پیآمدهای مترتب بر آن نظیر دیابت، ایرانیان را تهدید میکند.
14. کمتحرکی و ورزش کردن مرتب تنها حدود 12 درصد جمعیت، سلامت ایرانیان را تهدید میکند.
این فهرست را میتوان طولانیتر کرد اما همین مقدار نیز میزان در خطر بودن ایرانیان را نشان میدهد. اگر این امکان وجود داشته باشد که هر یک از خطرات فوق، و فهرستی کاملتر از آنها را که بر اساس تأمل متخصصان قابل شناسایی است، در یک مقاله بررسی کنیم، به گمان من عنوان «ایران، جامعه در مخاطره» برازنده این کتاب و یکی از واقعیترین توصیفات و تبیینها در باره جامعه ایران خواهد شد. این کتاب حداقل باید وظایف زیر را انجام دهد:
- توصیف هر مخاطره (با شواهد و آمار کافی)، از جمله توصیف هزینهای که هر مخاطره برای اقتصاد، امنیت ملی و ... در بر خواهد داشت.
- تبیین چگونگی پیدایش هر مخاطره و تکوین تاریخی آن در چند دهه اخیر
- تأثیر سیاستگذاریهای دولتی بر پیدایش و تکوین مخاطره
- بررسی تاریخ موفقیتها و ناکامیهای ایران در مقابله با هر مخاطره
- بررسی تطبیقی سطح هر مخاطره در جوامع منتخب
- راهکارهای مقابله با هر مخاطره در جهان
- راهکارهای سیاستی و سیاسی مقابله با هر مخاطره
این کتاب اگر قبل از پایان سال 1395 منتشر شود، حداقل این خاصیت را خواهد داشت که به کاندیداهای ریاست جمهوری سال 1396 خواهد گفت «یکی از کارهایی که باید برای آن برنامه داشته باشند، کاستن از مخاطراتی است که جامعه ایرانی را تهدید میکند.» این کتاب به مردم ایران نیز یادآوری میکند که کجا زندگی میکنند به ایشان کمک میدهد تا بر زمین واقعیت راه بروند.
من پیشنهاد میکنم آنها که مایلاند فصلی از این کتاب را بنویسند، روزمه و اعلام آمادگی خود را به ایمیل زیر ارسال کنند و اگر افراد کافی برای نوشتن چنین کتابی مهیا شد، برای جلب کمک مالی، مشارکت علمی و هماهنگی کار اقدام خواهیم کرد. این یعنی جامعهمان را بشناسیم و انتخابات را مسألهمحور کنیم تا کاندیداها دست از کلیاتگویی بردارند.
Fazeli114@yahoo.com
#ایران #جامعه_پرمخاطره #بحران_آب #فرسایش_خاک #آلودگی_هوا
@peyvand_mehrbakhsh_sabz
@Gharaaresabz